- باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض کردم ما شرایط فهم و اجرای طبّ سنتی را با خیانت امثال رضاخان از دست دادیم و متأسفانه اطبای بزرگی که سلسلهوار و سینه به سینه روایات شرعی اهلالبیت را در عمل تجربه کرده بودند و متوجه بودند هر روایتی به چه موضوعی اشاره دارد از دست رفتهاند و صِرف جمعآوری روایات ابداً طبّ اسلامی بهحساب نمیآید. لذا بدون آنکه بنده کاری که شروع شده است را نفی کنم، مشفقانه توصیه میکنم هرگز تا جوانب بسیار روایات متعدد را نشناسیم به صِرف چند روایت نتیجه نگیریم که نمونهی آن را در مقالهی مفصل «نجسبودنِ حدید» ملاحظه کردید که حقیقتاً اگر یک تفکر اجتهادی به مجموعهی آن روایات نمیشد، از فردا به عنوان طبّ سنتی باید شما به در خانهتان هم دست نمیزدید چون آهن است و نجس است. حرف بنده بیش از یک کلمه نیست، در مسیر احیای طبّ سنتی بسیار احتیاط کنید و بهزودی با نگاه به چند روایت نظر نهایی خود را اعلام نفرمایید 2- در مورد درمان از طریق دفع اجنّه دو موضوع را باید از هم تفکیک کرد؛ موضوع اول: ارتباط افراد با اجنّه است و گرفتن درمان از آنها که این افراد تماماً افراد پست و فاسدی هستند و به قول شهید مطهری در تفسیر سورهی جنّ تا این افراد روح خود را پست ننمایند نمیتوانند با اجنّه ارتباط پیدا کنند. در این رابطه عرض کردم، کار این افراد و جنّیان شیطانی که با اینها هستند شبیه کار شیطان بزرگ یعنی آمریکا است که خودش مشکلات را برای ما ایجاد میکند تا برای رفع آنها به او وابسته شویم و از رجوع به حضرت حق جهت رفع مشکلات باز بمانیم. موضوع دوم: سخن حضرت ایوب«علیهالسلام» در آیهی 49 سورهی صاد است که به حضرت حق عرض کرد شیطان به من نزدیک شده است و موجب بیماری و آزار من گردیده، که در این مورد نه نیاز به جنّگیر داریم و نه نیاز به دعانویسهای آنچنانی، باید با توکل به خدا به سیرهی اهلالبیت«علیهمالسلام» و دستورات آنها عمل کرد. آری در این رابطه هم سورههای قرآن و هم حرزهای ائمه«علیهمالسلام» کارساز است. بنده در مورد چلهبری در متن روایات چیزی نمیدانم. موفق باشید