با سلام: استاد سوالی از خدمتتان داشتم اینکه، زمانی که اراده و علم و حیات مطلق، اراده و خواستی را برای زندگی شخصی داشته باشد، این شخص که نمودی از حیات و علم است در خود چه احساسی را یافت می کند یا چه دریافتی از درون خود خواهد داشت؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان ذیل اراده الهی قرار گرفت آنچنان احساسی به سوی او میآید که خود را نهتنها غرق حضور خدا مییابد، بلکه نسبت او با عالم، نسبتی میشود که خداوند با عالم دارد. معنای درک حضور تاریخی آن است که در منظر تفکرِ خود این پرسش را داشته باشیم که در موقعیت تاریخی که در آن قرار داریم، خدا با ما چه نسبتی برقرار کرده و ما نیز چه نسبتی باید با او برقرار کنیم؟ دعا و مناجات کمک میکند تا در درک جایگاه تاریخی خود حضوری مناسب پیدا کنیم و جهت درک صحیح جایگاه تاریخی خود امیدوار به توجه خاص او باشیم و نسبت به درک سعه حضوری که باید داشته باشیم از او بخواهیم قلوب ما را بعد از هدایتمان به چیز دیگری متمایل نگرداند. حضور ذیل اراده الهی که تاریخ را فراگرفته، با خدای رسمی ممکن نیست. حاضر شدن در بطن حیات اجتماعی با برقراریِ نسبتی که با خدا شکل میگیرد ممکن است، وگرنه بر اساس توهّماتمان عمل میکنیم و بیآینده میمانیم. موفق باشید