متن پرسش
باسمه تعالی
به نظر حضرت عالی چه محدودیت هایی در مورد برگزاری دورههای آموزشی غربشناسی وجود دارد؟ چه نکاتی را در طرح این دوره ها به عنوان افق فکری و اجرایی باید در نظر گرفت؟
متن پاسخ
از آنجایی که در اسلام تأکید بر نظامسازی است و رهنمودهای اسلام در متن یک نظام اسلامی تأثیر خود را به صورت کامل مینمایاند و به همین جهت هم رسول خدا«صلیاللّهعلیهوآله» در اولین فرصتی که برایشان پیش آمد یعنی در مدینه، ادارهی جامعه را بر اساس دستورات اسلام به عهده گرفتند و باز در راستای نظامسازی اسلامی موضوع غدیر پیش آمد تا بعد از رحلت رسول خدا«صلیاللّهعلیهوآله» نظام اسلامی بدون سرپرست نماند، آنهم سرپرستی که حقیقت قرآن و اسلام را با تمام وجود میشناسند.
با توجه به نکات قوق ؛ انقلاب اسلامی نظر به ایجاد نظام و تمدنی دارد که تمام مناسبات آن با احکام اسلامی مدیریت شود و در این رابطه وظیفهی هر مسلمانی است که فعالیت دینی خود را در دو جبهه شکل دهد، یکی در جبههی مقابله با تمدنی که مانع جدّی برای تحقق نظام اسلامی است که در چهارصدسالهی اخیر آن مانع تمدن غربی بوده است. در این رابطه باید بهخوبی روشن شود تمدن غربی به جهت ذات مادیاش نه در درون خود متذکر حقایق قدسی و معنوی است و نه به خودی خود امکان ظهور تمدنی را میدهد که آن تمدن نظر به عالم قدس و معنویت دارد و از این جهت باید غرب شناخته شود تا معلوم شود در نظر به تمدن اسلامی چرا باید از غرب عبور کرد و پشتوانهی نظری این عبور را دورههای غربشناسی به عهده دارد در این دوره هاست که معلوم میشود میان بسط تکنولوژی غربی و بینش و تفکر فرهنگ ما چه نسبتی هست تا کسی بهراحتی نگوید: اینها وسیله است و ما هرطور بخواهیم میتوانیم از آنها استفاده کنیم و در دل آن نوع خودآگاهی که در دورههای غربشناسی به دست میآید میتوان نظر به برکات تمدن اسلامی انداخت و این غیر از آن است که کسی گمان کند دورههای آموزشی غرب یک نوع انتقاد به غرب است که این عین بسط مدرنیته می باشد. محدودیتهای دورههای آموزشی غرب شناسی مربوط است به اهدافی که ما در غربشناسی دنبال میکنیم و اینکه بنا داریم مخاطب را به تعبیر مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» متوجه «باطن این تمدن مادی که ضد انسان است، ضد فطرت است» بکنیم پیش از آنکه جوانان ما گرفتار روح غربی شوند و کار از کار بگذرد.
افقی که ما در مباحث غربشناسی مدّ نظر داریم علاوه بر موضوع سلبیِ نقد غربی ، موضوع ایجابی آن است و در نظرگرفتن خصوصیات تمدن اسلامی ، تمدنی که در پرتو دین اسلام زندگی زمینیِ ما را به آسمان معنویت متصل میگرداند و انسان را از یکبُعدی و یک ساحتیشدن نجات میدهد و تشریع را با تکوین هماهنگ میکند و از همه مهمتر زمینهی ظهور عالیترین شکل مدیریت اجتماعی یعنی ظهور حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» را فراهم مینماید.
آنچه امیدها را در این زمان چند برابر کرده نظر به تقدیری است که شما در این تاریخ با آن روبهروئید و آن طلوع روح گرایش به معنویت ملتها است و وظیفهای که ما در این مقطع ِ تاریخی به عهده داریم آن است که اگر با نگاه قدسیِ اسلام، غرب نقد نشود ملتها در عین عبور از غرب معلوم نیست به کجا روی میآورند و اگر در متن نقد غرب، فرهنگ مهدوی به زیبایی کامل مدّ نظر قرار نگیرد، باز سرگردانی بشر به صورتی دیگر ادامه مییابد. از این جهت باز تأکید میکنم امروز، نقد غرب در پرتو نگاه اسلام به تمدن غربی ،از نان شب برای ما واجبتر است. موفق باشید