بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
382
متن پرسش
با سلام 1_ کتاب تکوین و تشریع یعنی چه! 2_ سوره اسرا ایه 64 میگوید شیطان در مال و اولاد شریک می شود یعنی چه 3_لیله قدر چیست و برای استفاده از ان باید چکار کرد 4_ می خواهم حکیم شوم چکار کنم 5_ می خواهم مخلص خدا شوم چکار کنم 6_ضعف های روحی و شخصیتییم راچگونه در کمترین زمان ممکن از بین ببرم
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام 1- قواعدی که در نظام هستی حاکم است و به‌ «وجود» برمی‌گردد، کتاب تکوین گویند و دستوراتی که پروردگار عالم از طریق انبیاء به بشر می‌رساند و به اختیار انسان رجوع دارد، کتاب تشریع گویند. 2- یعنی جهت‌گیری ارتباط انسان با مال و اولاد بر خلاف آن‌چیزی است که خداوند تعیین کرده است. 3- در مورد لیلة‌القدری در قسمت یادداشت های ویژه در همین سایت به بحث « جایگاه معرفتی شب قدر» رجوع فرمایید. 4- تدبّر در قرآن از طریق تفاسیری که مفسران تدوین کرده‌اند، موجب حکمت می‌شود. 5- باید در موضوع توحید، آن‌هم به روشی که روایات گوشزد می‌کند کار کنید، خطبه‌های توحیدی نهج‌البلاغه مثل خطبه‌ی 1 کمک می‌کند. 6- دستورالعمل رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» به اباذر که حضرت آیت‌الله مصباح در کتاب «ره توشه» شرح داده‌اند، کارساز است. موفق باشید
380
متن پرسش
پیامبر از چه طریقی راه کمال وپیشرفت را در برابر انسان قرار دادند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» قواعد و سنن عالم را از طرف خالق هستی و از طریق وَحی الهی به بشریت ارائه فرمودند و چنانچه بشر مطابق قواعد و سنن الهی عمل کند، نه‌تنها مطابق نظام عالَم عمل کرده، با فطرت خود نیز هماهنگی نموده و لذا به پیشرفت واقعی دست می‌یابد. موفق باشید
376
متن پرسش
با عرض سلام و التماس دعا. از منظر ما بایست با توجه به شرعی که نازله بواسطه وجود منور حضرت ختمی مرتبت رسول اکرم حضرت محمد (ص) است تمام روابط انسان اعم از نیازهای مبنایی و نیازهای جسمی و دنیایی و معرفتی و روحی و به یک کلام نیازهای اساسی و آنچه که انسان "باید" داشته باشد،ارضا و رعایت و اقناع و هدایت شود.این مرحله اثبات.حالا اصل و اساس و اعم کار باقیست:ثم ماذا؟ حالا کاری که باید انجام شود رجوع بهن کدام متون دین است؟آیا ادامه خط نبوت که ائمه اطهار باشند به عرفان امثال جناب محیی الدین که حضرت حجت(ص) را جدای از قائم آل محمد میداند منتهی است و یا در عقل راه را فلسفه (بمعنای عام و خاص) میدانند یا خود با کنار قرآن قرار گرفتن، غنی و کافی در ذات خود هستند.
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام همان‌طور که می‌فرمایید منبع اصلی هدایت، قرآن و عترت«علیهم‌السلام» است، ولی خود قرآن ما را دعوت به تدبّر در آن کرده است و لذا حاصل تدبّر در قرآن به عنوان نمونه می‌شود تفسیر «المیزان». یا ائمه«علیهم‌السلام» به ما می‌فرمایند: «علینا بِاِلقاءِ الاصول و علیکم بالتفریع» بر ما است که اصول را به شما بنمایانیم و وظیفه‌ی شما است که فرعیات آن را تبیین کنید. که آثار باقی‌مانده از امثال حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» یا شهید مطهری و علامه طباطبایی و ملاصدرا«رحمة‌الله‌علیهم» حاصل تفکر آن‌هاست بر همان اصولی که ائمه«علیهم‌السلام» فرموده‌اند و نباید این متون را جدای از خط نبوت و امامت دانست. از طرفی اگر اندیشمندان اسلامی امثال شیخ بهایی و آیت‌الله قاضی و یا حضرت امام«رحمة‌الله‌علیهم» در کتاب‌های محی‌الدین‌بن‌عربی تدبّر می‌کنند و متوجه می‌شوند وی با تدبّر در قرآن و رویات رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌و‌آله» نکات ارزنده‌ای را ارائه می‌دهد نباید به آن‌ها خرده گرفت و تصور کنیم راه صواب آن است که به محی‌الدین بی‌اعتنا باشیم. در حالی که رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌و‌آله»به ما توصیه فرموده‌اند: « اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّین‏» ( بحار الأنوار ، ج‏1، ص: 177) برای کسب علم تا چین هم بروید. دائماً از خود بپرسیم اگر بخواهیم از قرآن و روایات استفاده کنیم آیا می‌توانیم خود را از دانشمندان آن امر بی‌نیاز بدانیم؟ مگر ما در فروع دین می‌توانیم خود را از فقهای عظام بی‌نیاز بدانیم که در اصول دین از متفکران آن امر بی نیاز باشیم؟ موفق باشید
375
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشیددر دانشگاه گروهی از بچه های مذهبی را دور هم جمع کرده یم تا بتوانیم کتب شهید مطهری را مطالعه کنیم لطفا راهکاری برای بازده ای بیشتر معرفی کنید. لطفا نظرات خود را برای افزایش بازدهی این جمع و کارهای مفیدی که می توانیم انجام بدهیم بفرمایید ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام 1- بیشتر کتاب‌هایی از استاد را موضوع مطالعه قرار دهید که با موضوعات روز تناسب دارد. 2- کتاب مورد نظر را که انتخاب کردید همه‌ی افرادِ جمع، به‌تنهایی بخوانند و نکات مهم آن را به صورت خیلی خلاصه یادداشت‌برداری کنند. 3- در یک جلسه‌ی هفتگی و یک ساعته هرکس خلاصه‌ی خود را بخواند تا همه از تفکر همدیگر استفاده کنند. موفق باشید
374
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر با توجه به تاکیدات فراوان مقام معظم رهبری مبنی بر داشتن بصیرت در رفتار و منش سیاسی و همچنین انتخاب مسیر درست از شما درخواست می کنم که اولا معنی کامل بصیرت چیست وچگونه پی می بریم بصیرت داریم یا نه و همچنین راه کسب بصیرت چیست و با چه کاری می توانیم بصیرت خود را بالا ببریم. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام اگر انسان متوجه اهداف الهی خود باشد دارای بصیرت می شود و می‌تواند مصداق‌های آن اهداف الهی را در زمانه‌ی خود بشناسد و راه‌های ورود به آن را پیگیری کند و می فهمد نقشه‌های دشمنان اسلام برای انصراف افراد جامعه از اهداف اصلی کدام است. اگر کسی به واقع هوای نفس خود را کنترل کند و اهداف الهی انقلاب اسلامی را اصل بگیرد، به‌خوبی می‌فهمد کدام عمل و شعار نقشه‌ی دشمن است و کدام عمل و شعار نقشه‌ی دوست. این‌جاست که حرف دکتر شریعتی معنی پیدا می‌کند که می‌گفت: «هر سخن حقی که ما را از هدفمان جدا کند، باطل است». هدف انقلاب اسلامی طرح قواعدی است که جهان را از چنگال استکبار و صهیونیسم رهایی بخشد و بصیرت در آن رابطه عبارت است از آن‌که بفهمیم هر شعاری که ما را از مقابله با آمریکا و اسرائیل غافل کند از هویت انقلابی خارجمان کرده و در آن صورت به یک ملت بی‌تاریخ و بی‌هویت تبدیل خواهیم شد. بلایی که در زمان رضاخان و محمدرضاخان بر سرمان آمد. موفق باشید
373
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند.در خصوص بحث امامت و عصمت و انچه از قران میشود استفاده و اثبات کرد از دوران دانشجویی در دانشگااه علوم پزشکی و در رادیو معارف بسیار شنیدهام و به نظر هم خیلی متین است اما ته دل نمیتوانم بپذیرم اهل تسنن چرا با این دید به این ایات و روایات نگاه نمیکنند .؟ نمیتوانم بپذیرم که تقییه میکنند (همچننان که بعضی ها این را دلیل میدانند.)ایا چون از ابتدا اینجور در ذهنشان نقش بسته است نمیتوانند جور دیگری فکر کنند ؟ اگر علت این باشد این مسئله در خصوص مسیحیان هم باید صدق کند؟میتوانم بگویم این مسئله بزرگترین دغدغه دینی من وخیلی افراد است که باعث میشود ته دل محکم کمی احساس سستی کنیم ومسلم است این شرایط چراگاه شیطان است و در موقع مقتضی ضربه خود را خواهد زد .لطف فرموده پاسخ دهید ارادتمند شما .دکتر صادقی .تبلیغ شما را در سایتم میکنمwww.drsadeghilab.ir
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام عنایت بفرمائید که یکی از طرفندهای دشمنان اسلام آن است که وقتی نتوانستند در مقابل رهنمون‌های دینی حرفی منطقی داشته باشند، موضوع را سیاسی وجناحی می‌کنند و این سخت‌ترین ضربه‌ای است که همیشه به مسیر های هدایت‌‌های الهی وارد شده ، از طرفند فرعون بگیرید که به مردم مصر گفت: «این مرد – یعنی حضرت موسی – نقشه کشیده است شما را از شهرتان بیرون کند» و سعی کرد از این طریق موضوع نبوت حضرت را در حجاب ببرد. یا وقتی جادوگران در مقابل معجزه‌ی حضرت متوجه شدند کار موسی«علیه‌السلام» چیزی فوق معجزه است و اسلام آوردند، گفت: این نقشه‌ای بوده از قبل که موسی به عنوان رئیس جادوگران با تبانی جادوگران کشیده. یا در دهه‌های اخیر موضوع دفاع انقلاب اسلامی از مردم مظلوم فلسطین و شیعیان لبنان را سعی کردند سیاسی جلوه دهند و حقانیت موضع‌گیری انقلاب اسلامی را در حجاب ببرند. در موضوع ولایت جامعه‌ی اسلامی پس از رحلت رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله»، جنابعالی عنصر اُموی را ساده نگیرید که چگونه کار را تا آن‌جا کشاندند که بالاخره معاویه جانشین پیامبر«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» شد و در این دوره آن‌قدر فضا را آلوده کردند و جعل حدیث نمودند که سال‌ها طول می‌کشد تا گرد و غبارها فرو نشیند و جهان اسلام متوجه اصل مسئله بشود. اقدام بسیار کارساز مرحوم علامه‌ی امینی در «الغدیر» یکی از آن اقداماتی است که آرام‌آرام فضا را شفاف می‌کند و مرز بین جریان اموی در جهان اسلام را از سایر مسلمانان روشن می‌نماید و این اولین قدم است. کتاب «حزب علوی و حزب اُموی» از آقای حجت‌الاسلام دکتر محسن حیدری، از انتشارات دفتر انتشارات اسلامی نکات خوبی در این رابطه دارد. در ضمن جزوه‌ی «چه شد که کار به قتل حسین«علیه‌السلام» کشیده شد؟» با ویرایش جدید که بر روی سایت هست، إن‌شاءالله می‌تواند کمک کند. موفق باشید
372
متن پرسش
سلام علیکم. دو سه هفته ی قبل چند سوال پرسیدم اما در ازای همه ی سوال ها به اشتباه یک جواب داده شده. سوال ها برایم مهم است لطفا در جواب و ارسال آن ها تجدید نظر فرمایید. با تشکر.
متن پاسخ
بسمه تعالی . علیک السلام سوالتان دو قسمت داشت که جواب داده شد .
371
متن پرسش
با سلام و احترام . گاهی پیش می آید که انسان با دیده ای خاص به قرآن مینگرد به گونه ای که واقعا احساس میکنم که حقایق بزرگی در آن نهفته است و لذا ترس وجودم را فرا میگیرد و این باعث میشود وقتی میخواهم بروم قرآن بخوانم بترسم و قرآن نخوانم. البته آموخته هایم میگوید شیطان نمیگذارد به سمت قرآن بروی. اما میخواهم برانم که این حالت خوب است یا بد ؟ ( بعضا که با تمام وجود دعا میخوانم و قلبم تازه برای گرفتن حقایق قرآن آماده میشود ، ترسم بیشتر میشود) و میخواهم برانم چه طور باید با این احساس برخورد کرد؟ و سوم این که اگر قرآن چگونه خوانده شود بهتر است؟ با تشکر فراوان وآرزوی توفیقات روز افزون برای شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام ابتدا باید از طریق تفاسیر قرآن، با قرآن مرتبط شد تا به کمک مفسران قرآن، قرآن برای جان ما نرم شود، بعد از آن‌که روح ما آمادگی ارتباط با قرآن را پیدا کرد همان‌طور که می‌فرمایید حیرت شروع می‌شود و این حیرت چیز خوبی است به‌طوری که رسول‌خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» از خدا تقاضا می‌کنند: «رب زدنى فیک تحیرا »؛ خدایا! در رابطه با خودت واسماء حسنایت ، بر حیرتم بیفزا. مرحوم قاضی طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» در رابطه با چگونگی قرائت قرآن فرموده‌اند: «علیکم بقرائة القرآن الکریم فی‌اللیل بالصوتِ حزین، فهو شراب المؤمنین» بر شما باد به قرائت قرآن کریم در شب و با صوت حزین، که آن شراب مؤمن است. موفق باشید
370
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی جناب اقای طاهرزاده جنابعالی در جلسه تفسیر خود در مورد لبثتم فی کتاب الله فرمودید این آیه صوفی گری نیست بلکه حریت است بعد هم مطالبی در مورد اویس قرنی علیه رحمه فرمودید انسان وقتی به زندگی اویس از لحاظ معیشتی نگاه می کند بین او و زندگی صوفی گرانه تفاوتی نمیبیند مسائلی مانند دوری از خلق و اجتماع و وضعیت لباس و خوراک او مطالب صوفیه را در تذکره الاولیاء عطار یاداوری می کند و با تعالیم اهل البیت در موارد فوق مغایرت دارد با عنایت به احادیثی که از پیامبر اکرم ص در مورد اویس وجود دارد و شرکت او در جنگ صفین زندگی امثال او را چگونه باید توجیه کرد با توجه به اینکه شما در شرح خطبه 113 نهج البلاغه حتی زهد مورد نظر حافظ را هم نقد فرمودید.
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام شرایط اویس قرنی را در نظر بگیرید که بعد از رحلت رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» حاکمانی در یمن حاکم شدند که جایی برای فعالیت اویس قرنی نماند و لذا به عنوان یک نحوه مبارزه‌ی منفی از آن جامعه دوری جست، ولی آن‌جایی که حاکمیت امام معصوم یعنی علی«علیه‌السلام» به میان است خود را همچون سربازی فداکار به رکاب حضرت می‌رساند و در خدمت حضرت با دشمنان امام وقت مبارزه می‌کند. این نوع زندگی غیر از زندگی صوفیانه است که نسبت به سرنوشت جامعه و حاکمیت آن بی‌تفاوت می‌باشد. موفق باشید
369
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی. لطفا برای ما توضیح بفرمائید از نظر فلسفی چرا ما مسوولیم؟ رابطه مسوولیت اجتماعی با هدف خلقت چیست؟ همچنین رابطه خودسازی و دیگرسازی را توضیح بفرمائید. یعنی چه زمانی مکلف به توصیه غیریم؟ منابعی هم معرفی بفرمائید ممنون می شوم. متشکرم و دعاگویتان
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام ذات انسان یعنی نفس ناطقه‌ی او یک حقیقت بیکرانه‌ای است که به جهت جامعیتی که از نظر اسماء الهی دارد، در تمام عوالمِ وجود حاضر است ولی این حضور در مقام ذات اوست و نه در مقام شخص خاصِ حسن و یا رضا و بتول و چنانچه انسان بخواهد از جنبه‌ی شخصی و محدود خود به جنبه‌ی بیکرانه‌ی خود دست یابد و در آن ساحت زندگی کند نیاز دارد که از طریق انجام دستورات شرعی خود را از محدودیت فردی آزاد نماید، در راستای دستورات شرعی است که مسئولیت‌ها اجتماعی و رعایت حقوق دیگران جای خود را پیدا می‌کند وگرنه انسان‌ها همواره در محدوده‌ی فردیت خود متوقف می‌شوند و از ارتباط با حقایق بیکرانه‌ی عالم وجود محروم می‌گردد و عملاً مخالف ذات خود عمل کرده‌اند. موضوع دوم سؤالتان نیز در رابطه با نکته‌ی فوق قابل تبیین است. موفق باشید
368
متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم چند وقتی است دچار خواب هایی مبهم و دور از شان یک جوان مذهبی شده ام و فکر می کنم این در اثر رفت و امد در محیط آلوده دانشگاه است لطفا راهکاری معرفی کنید که باتوکل به خدا وانجام اوامر شما از این وضع بیرون بیایم.ممنون از این که وقتتون را به جوانان اختصاص می دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام إن‌شاءالله با توجه به عقاید حقّه و اخلاق فاضله و حُسن ظن به مؤمنین و رعایت نماز اول وقت و با طمأنینه ، و امساک از حرف زیاد و کنترل خوراک در حدّی که قبل از سیرشدن، از خوردن دست بکشید و بعد از نماز مغرب و عشاء ندیدن صحنه‌هایی از تلویزیون که ذهن را به خود مشغول می‌کند مثل سریال‌ها و فیلم‌ها و با وضوخوابیدن، خواب خود را نورانی کنید. موفق باشید
367
متن پرسش
با سلام. مدتی است که می خواهم در مورد چیستی و هستی و تفاوت این دو به صورت مبسوط مطالعه داشته باشم. هر چند در برخی از کتب و یا جزوات شما چیزهایی خوانده ام و لی می خواستم مبسوط تر بدانم. لطفاً چزوه و یا کتابی از خودتان و یا عزیزان دیگر در این زمینه به بنده معرفی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام کتاب‌های شرح مبسوط منظومه از شهید مطهری مطلب را به‌خوبی تبیین کرده‌اند.
366
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید. لطفا بفرمایید که آیا امکان احتلام برای معصوم وجود دارد؟ می خواهم نتیجه بگیرم که این اتفاق با اینکه مشکل شرعی ندارد آیا ذاتاً پلید است و نسبت آن به معصوم منتفی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام نمی‌دانم؛ ولی احتلام به ذاته چیز پلیدی نیست که بتوان گفت باید از دامان مطهر اهل‌البیت«علیهم‌السلام» مبرّا باشد. موفق باشید
365
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما. همان طور که می دانیم حضرت امام حسن مجتبی (ع) و امام جواد الائمه (ع) با توطئه همسرانشان به شهادت رسیدند. لطفا بفرمایید که شبهه ای که می گوید این امامان در انتخاب همسر نعوذ بالله اشتباه داشته اند و معصوم نیستند را چگونه پاسخ می گوییم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام موضوع علم امام از موضوعات مهم کلامی است که در آن‌جا جایگاه علم امام روشن می‌شود و این‌که آیا از آن علم باید در این امور هم استفاده کرد و یا علم به سلسله علل است تا روند عالم را بشناسند و در هدایت انسان‌ها استفاده کنند. در این رابطه نوشته‌ای را که قبلاً در رابطه‌ با این‌که چرا علی«علیه‌السلام» با این‌که می‌دانستند شب نوزدهم ماه رمضان ضربت می‌خورند به مسجد رفتند را خدمتتان عرض می‌کنم، إن‌شاءالله جوابتان را می‌توانید در آن در آورید. سئوال: اگر پیامبر وامامان (علیهم‌السلام) علم غیب داشتند ، چرا رفتارشان آنچنان عادی است که گویا هیچ اطلاعی از غیب ندارند ؟ آیا اگر واقعاً علم غیب داشتند نباید خودشان را در معرض هلاکت قرار نمی‌دادند . جواب: اولاً : قرار نیست امامان از علم غیبی که خداوند در اختیار آنها گذارده تا بشریت را هدایت کنند ، در زندگی عادی و به نفع شخصی خود استفاده کنند و نظام زندگی را از مجاری عادی خارج کنند . به همین جهت با اینکه منافقین را می‌شناختند با آنها با حفظ ظاهر برخورد می‌کردند و یا در قضاوت هرگز از علم غیب استفاده نمی‌کردند . ثانیاً: علم غیب ، مسیر حوادث را تغییر نمی‌دهد بلکه علم به مسیر حوادث است از طریقی که واقع می‌شود . یعنی امام علم دارد که فلان حادثه با چه عللی حادث می‌شود ، در واقع علم غیب ، علم به سلسله زنجیره‌ای علل است که اراده خود فرد یکی از اجزاء این سلسله است و علم به سلسله و زنجیرة علل ، سلسله و زنجیره را تغییر نمی‌دهد ، یعنی امام پی‌‌‌می‌برد که فلان حادثه به طور حتم در فلان زمان واقع می‌شود . یعنی علم به غیب ، علم است به آنچه پیش خواهد آمد و این علم، مسیر حوادث را تغییر نمی‌دهد و تکلیفی هم نمی‌آورد تا امام تلاش برای تغییر واقعه کند ، زیرا که علم به نظام تکوینی و غیبی عالَم است ، می‌بیند که این فرد به خاطر اعمالش طبق نظام تکوین سرنوشتش چنین می‌شود . ثالثاً: علم امام ، علم است به آنچه در لوح محفوظ هست و حتمی‌الوقوع است و لذا آنچه حتمی‌الوقوع است تکلیف به آن تعلق نمی‌گیرد. و امری را انسان در موردش تلاش می‌کند که امکان شدن و نشدن دارد ، پس علم امام ربطی به تکالیف خاصه او ندارد . رابعاً: چون امام به مقام رضا به قضای الهی رسیده ، اصلاً دوست دارد آنچه را خدا اراده کرده است واقع شود . لذا چون در قضای الهی رانده شده که مثلاً علی(علیه‌السلام) به دست ابن‌ملجم شهید شود ، امام اصلاً جز این مطلب را طلب نمی‌کند ، و این غیر از آن است که انسان در شرایط عادی باید از مهلکه خود را رها کند ، چون این مهلکه‌ها را در نظام عالم تکلیف، برای او ایجاد می‌کنند و او هم باید با اراده و اختیار خود در مقابل آنها تلاش کند. برعکس، آن حقایق غیبی را برای امام از طریق علم غیب می‌نمایانند و خبر از نظام حتمی و قضای رانده شده به او می‌دهند تا در هدایت مردم به حقایق آگاهی داشته باشد و هدایتش همه جانبه باشد، نه اینکه این علوم غیبی برای او تکلیف و موضع‌گیری شخصی در برداشته باشد
364
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم یکی از دوستانم دچار بیماری خود ارضایی شده است.مضرات جسمی و روحی این عمل چیست تا بتوانم به او کمک کنم.اگر کتابی هم در این زمینه می شناسید معرفی کنید.ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام جواب سؤال در قسمت پاسخ‌ به سؤال دوستان در سؤال‌های اول سایت هست. موفق باشید
363
متن پرسش
"یا لطیف" سلام علیکم من در نظر اطرافیانم انسانی مذهبی،مکتبی،حزب اللهی و ... هستم.بچه های دانشگاه و محله به یه چشم دیگه به من نگاه میکنن و بعضا یه فکرهایی در مورد من میکنند که اصلا اهلش نیستم(مثل نماز شب و ...)شاید یکی از دلایلش هم این باشه:و کم من ثناء جمیل لست اهلا له نشرته. برای این دید رو از رفیقام بگیرم بعضی از اعمال مستحبی رو هم قطع کردم ولی فایده ای نداشت. خلاصه اینکه این موضوع بسیار اذیتم میکنه چون "بل الانسان علی نفسه بصیره"من میدونم در خلوت چه کردم و وقتی فاصله خودم رو با اون چیزی در نظر رفیقانم هستم می بینم،دیوونم میکنه. یک راهی پیشنهاد بدهید که این توهم و اغراقی که دوستانم در مورد من دارند کم بشه چون دیگه خسته شدم.با علی مدد
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام اولا: آنچه به عنوان مستحبات انجام می‌دادید را ترک نکنید. ثانیاً: با شوخی‌های شرعی به سیره علی (ع) فاصله‌ی خود را با رفقا کم کنید. موفق باشید
362
متن پرسش
با سلام چند وقتی است دچار خواب هایی شده ام که دراین خواب ها دست به کاری می زنم که دوست دارم در بیداری بهش فکر کنم حتی من به عنوان یک جوان مذهبی شرم دارم از بازگو کردن آن برای دیگران برای کمک گرفتن لطفا من را از شر این خوابها آزاد کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام قسمت آخر کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر در عالَم» می‌تواند کمکتان کند، و در هر حال با دنبال‌کردن عقاید حقّه و اخلاق فاضله و کنترل غضب و کنترل خوراک إن‌شاءالله مشکل رفع می‌شود. موفق باشید
360
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد : انسانی که در جهل و نادانی است فهم و درک ندارد که بخواهد حقایق را بفهمد پس ما دنبال علم میرویم تا قدرت تفکر و فهم حقایق را کسب کنیم و انسانی که دارای علم است می تواند به حقیقت و منظور حرف ها پی ببرد و انسانی که فهم داشته و به حقیقت کلام حق برسد می تواند به کمال در راه خدا برسد حال من از خدمت استاد این سوال را داشتم که انسان با علم به حقیقت و فهم میرسد و با فهم به کمال و با کمال به خدا میرسد چگونه با این فهم و کمال به خدا میرسد یا اصلا منظور از این کمال چیست که باید به آن رسید و چه شخصی به کمال رسیده و نشانه ی کمال و به خدا رسیدن چیست یا شخصی به کمال رسید ، بعد از ان چه ؟ یا شخصی علم و فهم پیدا کرد بعدش چه ؟ حتما ، منظور اصلی خود {علم و فهم و کمال } نیست . یا خدا چه دارد که انسان باید به آن برسد . یا منظور از به خدا رسیدن چیست ؟ با تشکر .
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام خداوند به عنوان کمال مطلق یک حقیقت نوری است و نه یک شیئ و ماهیت، و لذا عین کمال، برای هر انسانی، عین مقصد است و منظور از علم در سلوک دینی، علم حضوری است که پنجره‌ای است تا جان انسان بتواند از تشعشعات نوری کمال مطلق بهره‌مند شود و از احساس پوچی و بی‌ثمری و افسردگی به احساس به کمال‌رسیدن و در کمالْ غوطه‌ورشدن و در بقاء با حق به‌سربردن قرار گیرد. فکر می‌کنم مطالعه‌ی کتاب «آشتی با خدا...» نکاتی را متذکر شود. موفق باشید
359
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل على محمد و آل محمد الأطیبین الأطهرین و اللعنة الدآئمة الوبیلة على أعدآئهم و ظالمیهم أجمعین با سلام خدمت أستاد محترم من با جستجو در مورد زیارت عاشورا با شما آشنا شدم زیرا که دیدم در میان مؤلفات شما , نوشته ای است به نام : زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین علیه السلام , أما هر قدر در سایت شما جستجو کردم إین کتاب را نیافتم , آیا ممکن أست که إین کتاب ارزشمند را در إختیار بنده قرار دهید زیرا که بنده در حال حاضر به تحقیق و جستجو در معانی عرفانی این زیارت قدسی هستم , و خوشحال می شوم که معانی موجود در کنیه ابا عبدالله صلوات الله و سلامه علیه را بیشتر بفهمم , أمیدوارم که کتاب زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین علیه السلام را در سایت خود قرار دهید , منتظر جواب شما هستم موفق و مسدد باشید التماس دعا یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام چاپ اول این کتاب از انتشارات لبّ المیزان نیست و لذا فایل تایپ‌شده‌ی آن را در اختیار نداریم، ولی اگر با گروه المیزان یا انتشارات لبّ المیزان تماس بگیرید برایتان پست می‌کنند. موفق باشید
357
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده من تازه دیروز(جمعه)مطلع شدم که برای شما حادثه اتفاق افتاده و دچار آسیب دیدگی دست شده اید. بسیار متاثر شدم. از اینکه نتوانستم برای عیادت خدمت جنابعالی برسم بسیار شرمنده ام. از خدا میخواهم هر چه زودتر سلامتی را به جنابعالی بازگرداند و ما را از نور شما مستفیض بدارد. بی صبرانه منتظر دیدار شما هستم در پناه حق شاگرد کوچک شما ابوتراب
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام بنده نیز نوشته‌ی شما را که حاکی از اظهار لطف جنابعالی است بعد از جمعه‌ای که خدمتتان بودم رؤیت کردم، امید است خداوند دلی به ما عطا کند که جز او نخواهیم و جز او نبینیم و ندا سر دهیم: در بلا هم می‌چشم الطاف او مات اویم، مات اویم، مات او موفق باشید
356
متن پرسش
با سلام. اگر اشتباه نکنم شما در فصل اول از کتاب زن آنگونه که باید باشد، فرمودید که در قیامت تمام وجود مومن جنبه یمین و راست است و اصلا جنبه شما و یساری برایش نیست. این در حالی است که در دعای حین وضو که از معصوم (ع) به ما رسیده در قسمت شستن دست راست می گوییم: اللهم اعطنی کتابی بیمینی و الخلد فی الجنان بیساری و ... . می خواستم بدانم که پس این یسار که در این جمله گفته شده (مجوز خلود در بهشت را به دست چپم بده) چیست و چگونه با بحث قبلی سازگار است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام در مورد سؤال شما بین علماء نیز مباحثی صورت گرفته، صاحب کتاب «منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح» یعنی علی‌بن‌طیفوربسطامی می‌فرماید: شاید منظور «فَعَلْتُهُ بیساری» باشد یعنی آنچه را که با دست چپ انجام دادم. و یا «بای» بیساری، بای سبیت باشد، یعنی «خلود در بهشت را روزی من کن به سبب شستن دست چپ خود.(منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح) موفق باشید
355
متن پرسش
با سلام. می خواستم نظر شما در مورد کمک به کسانیکه که در خیابان تکدی گری می کنند بپرسم و یا حتی بچه هایی که گل یا دعا می فروشند و یا شیشه پاک می کنند، بعضی ها هم آدم را به جدشان و یا حضرت ابوالفضل(ع) قسم می دهند. در روایات هست که معصومین به نحو احسن به فقرا و مستمندان کمک می کردند ولی خب الان دولت اعلام می کند به منظور عدم اشاعه تکدی گری فقط به کمیته امداد کمک کنید اما از یک طرف دیگر وقتی دست رد به سینه اینگونه افراد می زنم به شدت احساس عذاب وجدان می کنم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام بنده خودم هم مانده‌ام جه باید بکنم ، به‌خصوص که بعضی از آن‌ها واقعاً تکدی‌گری را به یک کسب پردرآمد تبدیل کرده‌اند و این غیر از آن سائلی بود که از سر نیاز خدمت ائمه«علیهم‌السلام» می‌آمد. همین قدر اگر تشخیص دادید به‌واقع نیازمند است در حدّی که می‌توانید کمکشان کنید. موفق باشید
353
متن پرسش
با سلام و تشکر از خداوند به خاطر وجود آدم هایی مثل شما. من نمیدونم چرا ولی همیشه عذاب وجدان دارم. اصلا نمیدانم این عذاب وجدان از چیست ولی انگار عادت کردم که همیشه از خدا عذر خواهی کنم مثلا اگر سر کلاس از استاد سوال بپرسم، بعد از این بابت که استاد نا محرم بوده (با وجود این که نگاهش نکردم ) و یا از این بابت که میخواهم کلا سکوت پیشه کنم تا قصاوت قلبم کم شود ، و موارد بسیار زیاد دیگر که اصلا در رابطه با خوبی یا بدی کارم علمی نداشتم از خدا عذر خواهی میکنم. میخواستم یک موقع این کارم به وسواس فکری تبدیل نشده باشد . این کارخوب است یا نه ؟ 2)علت کوری چشم چیست و از چه راه هایی میتوان کوری آن را برطرف کرد؟(خیلی مهم است برایم) باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام 1- شما طبق وظیفه عمل کنید و تا آن‌جایی که طبق وظیفه‌ی دینی عمل می‌کنید از خدا شاکر باشید و دیگر دغدغه‌ای نداشته باشید و آن‌جایی هم که شک دارید وظیفه چیست اگر می‌شود اقدامی صورت نگیرد تا موضوع روشن شود. 2- نمی‌دانم منظور شما از کوری چشم، کوری چشم دل است یا کوری چشم سر؟ کوری چشم دل در اثر حبّ دنیا و تکبر پیش می‌اید و کوری چشم سر هم که یک موضوع فیزیولوژیکی است که روح عضو مناسبی که در اثر آن قوه‌ی بینایی خود را بروز دهد، در اختیار ندارد. موفق باشید
352
متن پرسش
با عرض سلام وخسته نباشید لطفا در مورد ابن عربی ونظریات اوتوضیح دهید متشکرم التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام جواب سؤال 351 تا حدّی می‌تواند جواب شما باشد. در این مورد علاوه بر کتاب «محی‌الدین‌بن‌عربی؛ احیاگر عرفان»، کتاب «محی‌الدین‌بن‌عربی» از دکتر محسن جهانگیری خوب است. موفق باشید
351
متن پرسش
سلام من دانشجوی دانشگاه تربیت معلم سبزوار هستم در دانشگاه من با دوستانم رسالت خود دیدیم که استاد را به جامعه دانشجویی معرفی کنیم،واین کار راداریم می کنیم وخواهیم کرد (ان شاء الله) . من چند روز پیش مطلبی که شما تحت عنوان آشنایی با استاد طاهر زاده در سایت قرار دادید را در برد نماز خونه ها ومهدیه دانشگاه قرار دادم(البته از طریق کانون نماز ومناسبتها ) ولی عده ای آن را از بردها کندند وگفتند که چون نوشته شده استاد تحت تاثیر عرفان محی الدین است ومحی الدین هم سنی ومخالف شیعه بوده است این کار را کرده اند .خواهشمندم در مورد این موضوع ونحوه حل کردن آن راهنمایی بفرمایید فقط خیلی سریع !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام البته این‌طور نیست که وقتی گفته می‌شود شخصی عرفان نظری را از محی‌الدین گرفته به این معنی است که مکتب خود را از محی‌الدین گرفته، نمونه‌اش حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و استادشان حضرت آیت‌الله شاه‌آبادی است که در عرفان نظری از محی‌الدین‌بن عربی استفاده کرده‌اند ولی هرگر به این معنی نیست که مکتب خود را از محی‌الدین گرفته‌اند. علت مسئله هم این است که محی‌الدین توانسته عرفان اسلامی را تنظیم کند و لذا شهید مطهری در کتاب «کلام عرفان»، محی‌الدین‌بن‌عربی را پدر عرفان اسلامی می‌دانند و یا علامه‌ی طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» می‌فرمایند: بعد از معصوم هیچ سخنی به پای سخنان محی‌الدین‌‌بن‌عربی نمی‌رسد. از طرفی بر روی سنی‌بودن محی‌الدین به هیچ‌وجه نمی‌توان تأکید کرد. حضرت آیت‌الله‌جوادی«حفظه‌الله‌تعالی» می‌فرمودند: محی‌الدین از نظر کلامی و عقیدتی شیعه و از نظر فقهی حنفی است. و از قول قاضی طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» نقل است که فرموده بودند او شیعه است. در سال‌های اخیر جناب آقای محمد بدیعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم کتابی تحت عنوان «محی‌الدین‌عربی؛ احیاگر عرفان» نوشته‌اند و نظر علماء شیعه را نسبت به او جمع‌اوری کرده‌اند، اکثرا معتقدند او شیعه است و سخنانی در فصوص و فتوحات دارد که هرگز نمی‌تواند با توجه به آن سخنان، سنی‌مذهب باشد. آیت‌الله حسینی طهرانی«رحمة‌الله‌علیه» در کتاب «روح مجرد» دلایلی بر شیعه‌بودن مولوی و محی‌الدین آورده‌اند که خوب است به آن‌جا رجوع فرمایید. به هر صورت عنایت داشته باشید که سخنان محی‌الدین آنقدر مورد توجه علماء شیعه بوده که حضرت آیت‌الله‌جوادی«حفظه‌الله‌تعالی» 418 جلسه وقت می‌گذارند و کتاب فصوص‌الحکم او را درس می‌دهند و یا حضرت امام‌خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بر همان کتاب شرح و حاشیه می‌نویسند. با این‌همه إصراری نداشته باشید که دانشجویان عزیزی که سوز تشیع دارند نسبت به مسئله حساسیت نداشته باشند ، حساسیت آن عزیزان در جای خود برای ما ارزش مند است.
نمایش چاپی