بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4554
متن پرسش
سلام استاد. لطفا بفرمائید منظور آقایمان امام صادق(ع) از تعریف عقل در حدیث شریف "العقل ما عبد به الرحمان واکتسب به الجنان" چه می باشد. مراتب عقلی که فلاسفه شرح می دهند با این بیان نورانی چگونه جمع می شوند؟ همچنین بفرمائید که جمع بین تعاریف فلسفی و احادیثی که از اهل البیت نقل شده است را با چه روشی می توان بدست آورد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل در این حدیث شریف آن روحیه و شعوری است که ما را به بندگی خداوند دعوت می‌کند که با عقل عملی که در فلسفه بحث می‌شود تطبیق دارد 2- مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» در صحبت اخیری که با مداحان داشتند فرمودند: «انبیاء و فرستادگان الهی ننشسته‌اند با مردم با زبان فلسفی حرف بزنند، اگرچه برای فهمیدن کلام آن‌ها و تعمق در بیان آن‌ها، عقل فلسفی لازم بود و هست، یعنی فلاسفه‌ی بزرگ از سفره‌ی گسترده‌ی عمومی انبیاء الهی بیشترین بهره را می‌برند، اما این سفره، سفره‌ی خاص نیست». ملاحظه می‌فرمایید همین‌طور که رهبر فرزانه می‌فرمایند و حقیقتاً نکته‌ی ظریفی را مطرح کردند اگر انسان عقل فلسفی خود را رشد دهد با عمق بیشتری سخنان انسان‌های الهی را می‌فهمد. موفق باشید
4067

استاد واقعیبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد بزگوار این حقیر سوالات ذیل را پرسیدم فرمودید چون ایمیل خود را ننوشته اید عمومی جواب می دهم لذا سوال ها را بهمراه تغییرات و اضافاتی با ایمیل مجددا ارسال می کنم: 1- ظاهرا شما معتقد به این هستید در این زمانه مسیر را می توان بدون استاد طی نمود ولی نظر شما با نظر بسیاری از بزرگان متفاوت است از جمله می فرمایند کتب و سی دی مرده اند و مرده نمی تواند مرده زنده کند و... پاسخ حضرتعالی در خصوص این تناقض چیست و در قدیم شاگرد مشکلاتش و خواب ها و افعال و رفتارش را به استاد عرضه می کرده و استاد آن مشکلات و سوال ها را مرتفع و تعبیر می کرده و یا با نفسشان آتش به جان شاگرد می زده که گاهی تا یک سال شارژ می شده ولی در این سیر بدون استاد این نخوردن نفس استاد به شاگرد و شارژ نشدن باعث نمی شود بعد از مدتی مباحث را رها کند یا در مسیر سرد حرکت کند در کل این مشکلات در روش بدون استاد چگونه قابل حل است (همچنین کتاب های مذکور را که فرموده اید مطالعه کرده ام ) 2-آیا حضرتعالی سیر مطالعاتی آیت الله صمدی آملی را قبول دارید3-برخی علما مانند علامه حسن زاده (حفظ ا...) برخی رجوع کنندگانی که به دنبال نصیحت و راهنمایی هستند را طرد کرده و تحویل نمی گیرند و جواب درستی نمی دهند وگاها غیظ می کنند که این اتفاق برای این حقیر نیز افتاده بدین شرح که خدمت علامه حسن زاده رفتم فرمودند نطفه بودی این شدی و دوجمله فرمودند متوجه نشدم و در آخر که درخواست راهنمایی از ایشان کردم فرمودند یک چک بخوری خوب می شوی آیا می شود گفت این حتما بخاطر این است که تا برزخ این حقیر را دیده اند و ثمری در من ندیده اند و همچنین بخاطراراده ضعیف و گناهان بسیارم این چنین فرمودند به نظر شما اگر برای اراده ضعیف و بی همتی که در من دیده اند باشد باید برای رفع این نقیصه چه کرد 4-آیا شما سوالات را جواب می دهید جنبه روحی افراد را هم در نظر می گیرید و با توجه به باطن افراد پاسخ می دهید و یا صرفا عقلی ، روایی جواب می دهید و همچنین من شنیده ام اساتید بعد از مدتی که شاگردشان مسیر را طی می کند از آنها به صورت روحی دستگیری می کنند در خواب و ... و یا بر افعال و رفتار شاگردانشان ولایت و نظارت دارند که خطا نکنند آیا شما هم اینگونه هستید.5- قبلا به این حقیر امر کردید روی معرفت نفس کار کنم آِیا با توجه به اینکه فرمودید ده نکته یک مدخل است بهتر نیست با توجه به اینکه در پاورقی کتاب ارجاع دادید به معرفت نفس آقای صمدی آن را شروع کنم و اگر موافقید تمام تمرکزم روی آن باشد یا در کنار آن کتاب های دیگر را مطالعه کنم و چه کتابی ممنون با تشکر بسیار ببخشید از طولانی بودن شرمنده ام .اگر خدا دعای این گنهکار را قبول کند برای شما بخاطر این وقتی که برای امثال این حقیر میگذارید دعا میکنم و از دیگر دوستان که این سوال را می خوانند خواستارم دعا کنند .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: استاد واقعی استادی است که جهت کلی را به ما بدهد و معنای دستورات شرعی را برای ما روشن فرماید. عرض کردم حضرت آیت‌الله بهجت با توجه به این زمان که شرایط فهم جهت کلی و روشن‌بودن معنای دستورات شرعی امکان دارد از این جهت می‌فرمایند: «علم تو استاد تو است» با این‌همه اگر بتوانیم استادی پیدا کنیم که در این دو مهم بیش از پیش به ما کمک کند غنیمت می‌شماریم ولی از طریق شخصیت حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌توان به آن دو مهم دست یافت 2- نمی‌توانم بپذیرم که باید منحصر به یک استاد شد ولی ذیل روحی که از حضرت امام و حضرت علامه طباطبایی حاصل می‌شود می‌توان استفاده‌ی فراوان از آیت‌الله حسن‌زاده برد 3- نباید با توجه به این‌که این بزرگان چشم برزخی دارند به آن‌ها نظرکرد، باید از ظاهرکلماتشان تکلیف خود را در همان محدوده فهمید، چون ایشان زیاد تکرار می‌کنند که: «آدمی فربه شود از راه گوش» می‌خواهند ما دنبال شنیدن سخن حق برویم 4- عرض کردم بنده یک معلم هستم و هیچ‌کدام از این حرف‌ها در مورد بنده صدق نمی‌کند 5- مباحثی که جناب آقای صمدی روی معرفت نفس داشتند خوب است. خداوند جنابعالی و دوستان را در مسیر بندگی خودش توفیق دهد. موفق باشید
3444
متن پرسش
سلام استاد. ذکر کملّین چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده چیزی نمی‌دانم ولی مگر می‌شود ذکر کسی جز «لا إله إلاّ الله» باشد. ذکر کامل مکمل دوران ما یعنی حضرت روح‌الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»، «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» بود. موفق باشید
3018

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سؤال20: انسان به بعضی قضایا علم حصولی دارد مثل این که: «دیروز درد داشتم»، و به بعضی قضایا علم حضوری دارد مثل این که «الآن درد دارم». پس می‌شود انسان به یک قضیه علم حضوری داشته‌باشد بدون این که نظر به موضوع و محمولش داشته‌باشد. حال سؤال ما این است که: آیا مبادی یک فکر، لزوماً از جنس قضیه و تصدیق است (البته لابشرط نسبت به این که نظر به موضوع و محمولش بشود یا نشود)؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام:جناب اقای قدوسی ایا قبلا این سوال جواب داده نشده است؟ باسمه تعالی.باسلام.سوال تکراری است باشماره 2906
2267

روح تکنیکبازدید:

متن پرسش
سلام چند وقت پیش دوست بنده یک مطلب درباره استفاده از کامپیوتر و اینترنت بیان کرد که برای من دغدغه ای به وجود آمد و با کمی آشنایی قبلی که با آثار شما داشتم(جزوه عالم طلبگی) به سایت شما رجوع کردم و حالا سوال بنده از خدمت شما این است که دوست بنده گفت که استفاده از کامپیوتر و اینترنت جلوی رشد معنوی انسان و تفکر عمیق را میگیرد. کسی که از این ها استفاده میکند در حقیقت زندگی نمیکند و وقتی پشت کامیپوتر است 100% ذهن او درگیر کامپیوتر است و تمرکز را به شدت از انسان میگیرد. آیا این صحبت ها درست است؟ ینده موقع استفاده از کامپیوتر که زیاد هم هست بیشتر به گوش کردن سخنرانی، مطالعه و خبرخوانی و جستجو میپردازم آیا همین مقدار هم مضر میباشد لطفاً مبحث را باز کنید نهایت تشکر و آرزوی توفیق بیشتر برای جنابعالی و همکارتان دارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مسلّم این ابزارها با روح و روحیه‌ی خاصی ساخته شده که آن روحیه رویکرد قدسی نداشته و به همین اندازه ما را از عالَم دینی خود خارج می‌کند و به همین جهت نباید شیفته‌ی آن‌ها شد. ولی ما امروز در شرایطی قرار داریم که مثل شرایط اَکل میته است و نمی‌توانیم از این ابزارها برای اهداف خود استفاده نکنیم و به نظرم اگر کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهّم» را همراه با سی‌دی آن که شرح کتاب است مطالعه بفرمایید و به بحث دوران گذار در آن کتاب عنایت فرمایید إن‌شاءالله می‌توانید جواب خود را بگیرید. موفق باشید
2123
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز خدا قوت دانشجوی سال چهارم رشته علوم قرآن و حدیث هستم در جایی که تحصیل می کنم دروس حوزوی هم در قالب واحد ارائه می شود.ولی متأسفانه همان مطالبی را که در مورد مضرات سیستم دانشگاهی فرمودید دامنگیر من و دوستانم و این دانشگاه شده است از جمله اینکه صرفا درسها (حتی دروس حوزوی)برای پاس کردن خوانده میشود نه از باب انجام وطیفه و به نحو احسن هم اکنون هم دوستان من در حال آماده شدن برای کنکور ارشد هستند ولی من سر دوراهی گیر کرده ام که آیا به این روال مدرک گرایی ادامه بدهم و شروع کنم به تمرین تست زدن و ... یا از همین الان دروسی را که خوانده ام (اعم از ادبیات و فقه و اصول)را مرور کنم و از این سیستم بعد از اخذ مدرک لیسانس خارج شوم و به حوزه بروم و و ادامه تحصیل بدهم؟ خواستم نظرتان را در مورد مدرک دانشگاهی بدانم،آیا اگر من حس کنم در دانشگاه عمرم با یک سری دروس(در قالب واحد)در حال تلف شدن است و هیچ بار علمی ندارد باز هم باید در دانشگاه ادامه تحصیل بدهم؟ یک دنیا ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام:بالاخره حوزه‌ی علمیه جهت معارف الهی جای مناسب‌تری است و میدان گسترده‌ای جلوی ما باز می‌کند ولی شما باید به شرایط خود توجه کنید که ریسک نکنید. موفق باشید
515

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم امام خمینی (ره ) در کتابی اشاره دارند کاری که حتی شبه ریا در آن می رود را باید ترک کرد در بسیاری از فعالیت های اجتماعی من چنین شبه ای وجود دارد آیا ترک همه ی این کارها باعث متوقف شدن رشد اجتماعی نمی شود به علاوه من این کار ها را به این امید انجام می دهم که با گذشت زمان ریای آن ها از بین برود بلکه این کار ها برایم امری عادی شود و تا به حال فکر می کرده ام اگر یک حالتی در درون انسان وخیم نیست می تواند با بی اعتنایی به آن این حالت را از بین ببرد حال می خواهم بدانم شما چه راهی را پیشنهاد می کنید؟ از بحث مبانی معرفتی مهدویت تا صفحه ی 60 آن من این گونه فهمیدم که نسبت ما به امام زمان مثل نسبت ایشان به خداوند است یعنی رابطه ی ایجادی اگر این گونه باشد هیچ انسانی نمی تواند به این مقام برسد چون به هر حال کسی که موجودی را ایجاد می کند از او بالاتر است حال سوال من این است که با فرض بالا ما انسان ها غایتی داریم که هرگز به آن نمی توانیم برسیم آیا این حرف درست است و اگر درست است آیا با حکمت خداوند سازگار است؟ آیا حضرت علی در دوران حکومت خود به فکر تشکیل لشگر نظامی که همیشه در خدمت حکومت باشد بود و اگر نبود چرا؟ آیا در احکام قضایی اسلام ساختن زندان نیز هست یا نه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- ریا به این معنی است که انسان از ابتدا یک عمل دینی را بدون آن که اعتقادی به آن عمل داشته باشد, جهت جلب نظر مردم انجام دهد. حال اگر کسی واجبی را انجام داد به جهت آن که خداوند دستور داده است ولی در ضمن نفس امّاره‌ی او از درون به صحنه آمد که آری آن کار را انجام بده که معلوم شود تو اهل انجام واجبات و ترک محرمات هستی.به این عمل ،عمل ریائی نمی گویند، چاره‌ی کار آن است که توجه خود را به همان انگیزه‌ی اول معطوف کنیم و به نفس امّاره اعتنایی ننماییم، نه این‌که از کاری که باید انجام دهیم خودداری کنیم. در مستحبات و فعالیت‌های اجتماعی هم موضوع از همین قرار است که به اعتبار مستحب‌بودن و خدمت به مردم انجام دهیم و به شوق نفس امّاره بی‌اعتنا باشیم. آری اگر انگیزه‌ی اولیه‌ی شما آن بود که برای جلب نظر مردم انجام دهید، بدون آن‌که نظر به واجب‌بودن و یا مستحب‌بودن آن داشته باشید آن عمل باطل است و در اعمال مستحب اگر احساس کردید بیش از آن‌که جنبه‌ی مستحب‌بودن آن مدّ نظر شما است، جنبه‌ی جلب نظر مردم مطرح است باید آن عمل را ترک کرد. 2- غایت انسان قرب الهی است که از دریچه‌ی نظر به انسان کامل و به مدد انوار آن ذوات مقدس ممکن است و لذا ائمه«علیهم‌السلام» در روایات می‌فرمایند: با اطاعت و محبت به ما، با ما محشور می‌شوید. یعنی در ذیل نوری قرار می‌گیرید که آن‌ها قرار دارند. 3- حضرت علی«علیه‌السلام» در عین آن‌که به رسم آن زمان از قبایل و شهرها لشکرگیری می‌کردند، یک مجموعه‌ی جان بر کف داشتند به نامه «شُرطه» که شرطه‌های امروزی که در کشورهای عربی هستند، از آن زمان معمول شد. 4- در اسلام بیشتر با حدّ و تعزیر و جریمه‌، خلافکاران را تنبیه می‌کنند ولی حبس‌کردن نیز در حدّ محدودی مطرح بوده. موفق باشید
20650
متن پرسش
عرض سلام خدمت حضرت استاد: در آثار بعضی از کسانی که مرید جناب مولانا و حضرت شمس اند زیاد دیده می شوند که آنها را صوفی و بنیانگذار رقص سماع می دانند فلذا در بیانات جنابعالی و امام خامنه ای مدح زیادی از این دو عزیز برده شده و الان بنده کمی گیج شده ام که شما معتقدید آنها صوفی نبوده اند و رقص سماع نمی کرده اند یا می کرده اند و صوفی بوده اند و اشکالی هم در آن نمی دانید؟ اگر لطف بفرمایید بنده را توجیح بفرمایید ممنون می شوم. پیشاپیش از زحمات جنابعالی قدردانی تشکر بسیار را دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رقص سماعی که بعضی از گروه‌های عرفانی در گذشته بر آن وارد می‌شدند، غیر از اداهایی است که این روزها عده‌ای صوفی‌نما دارند. مجلس سماع آدابی داشته است از جمله آن‌که عموماً جوانان که تحت تأثیرِ وَهمِ جوانی هستند نمی‌توانستند وارد شود. به قول مولوی:  «چون رهند از دست خود دستی زنند ** چون جهند از نقص خود رقصی کنند ·  مطربانشان از درون دف می‌زنند ** بحرها در شورشان کف می‌زنند». اساساً آن حالت وَجد در اختیار خودشان نیست و فعلاً آن نحوه حضور از تاریخ، بربسته شده است و شبیه آن همان حالتِ بر سینه و بر سرزدنی است که در عزاداریِ حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» بعضاً برای عده‌ای پیش می‌اید. موفق باشید

16863

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار اگر طلبه ای شوونات طلبگی را رعایت نکند، به لحاظ تحصیلی پیشرفتی ندارد، اهل رعایت نیست و مثل افراد بی بند و بار غیر طلبه رفتار کند به نظر شما در زمره طلاب بماند یا باید خارج شود؟ با توجه به اینکه در عرف مردم رفتار طلاب را دقت دارند و اینگونه حوزه علمیه و طلبگی زیر سوال می رود. به تذکرات مکرر هم دقت نمی کند و طلاب دیگر را هم تحت تاثیر قرار می دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بهتر است که بماند و رعایت کند. ولی اگر در خود، روی‌همرفته رعایت چنین روحیه‌ای را نمی‌شناسد، چاره‌ای نیست که نه خود را به زحمت بیندازد و نه بقیه را. موفق باشید

16707
متن پرسش
بسم الله و السلام استاد گرامی! طاعات و عبادات مقبول درگاه حق با نظر به سؤال 16667 چرا نگوییم حجاب و عفاف مراتب دارد و هر کسی مناسب با ایمان و عزم خود و شرایطش می تواند مرتبه ای از آن را برگزیند! به نظر بنده اساسا حدود و ثغور حجاب همگی در نهایت به درجه ایمان و عفت و شرایط محیطی افراد بستگی دارد. فقها مثلا باز گذاشتن کفین را مجاز کرده اند اما با این حال می بینیم اهل بیت پیامبر (ص) این بخش ها را هم می پوشاندند و زنان مذهبی یا پوشیه می زنند یا بخش عمده صورت خود را با چادر می پوشانند. پس اینها بستگی به میزان عفت و حیا در افراد دارد که مختلف است و البته شرایط. در نهایت مؤمنه کامل حجابش هم می شود کامل و حتی با پوشیه چنان که اهل بیت (ع) بودند. چرا این نقطه آرمانی را به خواهران نشان ندهیم و حکمی که ناشی از وضع فعلی فرد و جامعه است را به عنوان بهترین انتخاب به او بدهیم؟ آیا مثلا برای یک طلبه خانم سطح 3 هم مثلا پوشیدن روسری رنگی یا مانتو مطلوب است؟ روشن است که نیست. حسنات الأبرار سیئات المقربین. من فکر می کنیم حزب اللهی ها باید به دنبال کاملترین باشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید اصل حجاب یک بحث است و شکل آن در موقعیت‌های مختلف، بحث دیگر. آن‌چه در جواب مذکور مدّ نظر بود شکل حجاب می‌باشدکه نباید مثلاً تصور شود حجاب اسلامی صرفاً با روسری سیاه، تنها محقق می‌شود و هرکس از این مسئله عدول کند به یک معنا حجاب را تقلیل داده است. این چیزِ مطلوبی نیست و موجب یک نحوه تکفیری‌گری می‌گردد. موفق باشید

12134
متن پرسش
سلام: تقدیم به استاد بسیار عزیزم. ان شاءالله جزء درجه داران لشکر امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف باشید: در جان ما هر دم، غوغای عاشوراست بیداری عالم، از یا حسین ماست با روضه ها هر لحظه می سوزیم و می باریم بر لب همه «یا لیتناکنّا معک» داریم تا آن دمی که سر به پای یار بگذاریم نذر تو این جان و تن، مولا اباعبدالله ذکر نفس های من، لبیک یا ثارالله (لبیک یا ثارالله) میثاق این دل با، خون شهیدان است جان روشن از یادِ، پیر جماران است از سر گذشتن، سرگذشت و سرنوشت ماست دلداده ایم و بهر ما هر روز عاشوراست ما راهمان از کربلا تا مسجد الأقصاست ما انقلابی هستیم، مِهر ولایت با ماست هیهاتَ منّا الذّله، شوق شهادت با ماست (لبیک یا ثارالله) دل خسته از هجران، دلتنگ دیداریم چشم انتظارانِ، دیدار آن یاریم بر ندبه های جمعه های ما نگاهی کن بر گریه های روضه ها آقا نگاهی کن بر لاله های سرخ این صحرا نگاهی کن نذر قدم هایت شد، خون شهیدان ما آماده پیکاریم، یابن الحسن یا مولا (یابن الحسن یا مولا)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به‌خوبی متوجه‌اید تنها راه عبور از ظلمات این دوران، راهِ شهدا است و تا آن‌جا خود را آماده کنید که حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» فرمودند: «مگر بيش‏ از اين است كه فرزندان عزيز اسلامِ ناب محمدى در سراسر جهان بر چوبه‏هاى دار مى‏روند؟ مگر بيش‏ از اين است كه زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته مى‏شوند؟ بگذار دنياى پست ماديت با ما چنين كند ولى ما به وظيفه‏ى اسلامى خود عمل كنيم.». موفق باشید

12118
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و خدا قوت، در صورت صلاحدید می توانید در سایت قرار ندهید. با توجه به سفارشات رهبری مبنی بر خرید کالای ایرانی من فکر می کنم دلایل یا به عبارتی بهانه های زیادی برای خرید کالای خارجی وجود دارد. از جمله: ساخت ایران کیفیت ندارد و باعث اتلاف پول می شود، با توجه به اینکه درآمدم از خودم نیست بابت این خرید سرزنش و منع می شوم، شایع است که داروها و محصولات بهداشتی خارج موثرتر و با عوارض کمتر هستند،.... از این وسوسه ها خسته شدم. خجالت می کشم. حس می کنم نمی توانم در این امتحان که فرمانبرداری از امامم است پیروز باشم. چگونه درست فکر و عمل بکنم آیا درست است برای اطاعت جلوی همه چیز ایستاد اگرچه به ضرر باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در اطاعت از رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» آن‌قدر برکات دنیایی و آخرتی هست که قابل مقایسه با این ضررهایی که می‌فرمایید نیست، و در پشت‌کردن به سخنان آن مرد الهی که حکم خدا را در این تاریخ برای ما روشن می‌کند، آن‌قدر ضرر هست که قابل مقایسه با آن ضررهایی که می‌فرمایید نمی‌باشد. دستور مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» را یک دستور سلوکی بگیرید تا حجاب‌های ظلمانی‌تان رفع شود. موفق باشید

11195
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم،با سلام خدمت استاد عزیز و آرزوی طول عمر و عافیت و سلامتی، اگر عالم مظهر اسمای الهی است و غیر از خدا چیزی وجود ندارد، پس من انسانی چیست؟ آن چیزی که خداوند به او اراده داده چیست که به ازای اعمال آن اراده ثواب یا عقاب می‌گیرد؟ آن من غیر خدا است یا او هم مظهری از اسمای خدا است؟ اگر او هم مظهر اسمای خدا است پس نعوذ بالله خداوند به خودش پاداش می‌دهد یا خود را عذاب می‌کند؟ چه کسی مسئول است و جنسش از چیست؟ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر ممکن الوجودی در ذات خود ممکن الوجود است و امکان آن، ذاتی آن است و حضرت حق به هر ممکن‌الوجودی وجود می‌دهد و موجودی مثل انسان که دارای ابعاد مختلف است باید خودش خود را متعالی کند و وجود ملکوتی خود را بر وجود ناسوتی خود غالب گرداند. آن‌چه شما در هر مخلوقی و هر مظهری می‌توانید ببینید وجودی است که خداوند به هر مخلوقی داده و مخلوقات از این جهت مظهر اسماء الهی هستند، نه از جهت امکان ذاتی و محدودیت وجودی که دارند. که در عرفان تحت عنوان «عین ثابته‌ی مخلوق» مورد بحث قرار می‌گیرد. موفق باشید
10948
متن پرسش
سلام: بنده مربی طرح صالحین هستم و به لطف خدا برای خانم های خانه دار کلاس معرفتی می گذارم. معرفت النفس را در قالب آشتی با خدا برایشان گفته ام به نظر شما بعد از این چه مبحثی می تواند مفیدتر باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» به روش ساده‌، آن‌ها را به مباحث کتاب «معاد» برسانید. در کنار موضوعات فوق؛ بحث انقلاب اسلامی را هم در راستای کتاب «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» متذکر شوید. موفق باشید
10398
متن پرسش
ﺳﻼﻡ: ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﻭ ﺗﺮﺱ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ؟ ﻭ ﯾﺎ ﺍﺻﻼ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﯾﺎ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻭ ﯾﺎ ﻫﻤﻪ دارد؟ ﻭ آﯾﺎ ﺻﺪ ﺩﺭ ﺻﺪ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﯽ‌ﺭﻭﻧﺪ؟ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه به توحید نزدیک شویم و حضور همه‌جانبه‌ی حق را در عالم بیشتر احساس کنیم، این نوع اضطراب‌هایی که اهل دنیا دارند، بیشتر از بین می‌رود، ولی آن اضطراب‌هایی که برای رشد مردم است و غم دین خوردن است که به آن غم مقدس می‌گویند برای اولیاء الهی هم هست. موفق باشید
10302
متن پرسش
سلام علیکم: حدیث قدسی زیر از چه منبعی استناد می شود؟ بنده هر چه گشتم نیافتم. «من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقه و من عشقه قتله و من قتله فعلی دیته و من علی دیته فانا دیته» (خداوند فرمود): هر کس مرا طلب کند، مرا می یابد و هر که مرا بیابد، مرا می شناسد و هر که مرا بشناسد، مرا دوست دارد و هر کسی مرا دوست بدارد، عاشقم می شود و هر که عاشقم بشود، عاشقش می شوم و هر کس را که عاشقش بشم، او را می کشم و هر کس را بکشم، دیه او به گردن من است و هر کس که به گردن من دیه دارد، من خودم دیه او هستم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در متون عرفانی مثل تفسیر «تُستَری» و یا کتاب «حالة اهل الحقیقة مع اللّه تعالی» از احمدبن علی الرفاعی آمده که خداوند به حضرت داود چنین گفته و یا ابودردا می‌گوید: سخنی به همین مضمون را از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» شنیده. موفق باشید
10242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خسته نباشید عیدتان هم مبارک ببخشید ما در جواب آنهایی که آقای احمدی نژاد را لعنت می کنند و تمام کارهای او را زیر سؤال می برند چه جوابی بدهیم. مگه اینها فکر نمی کنند که فردای قیامت چه جوابی باید بدهند. مگر نه اینکه بالاخره هر کسی در کنار خوبی هایی که دارد نقص ها و اشتباهاتی هم دارذ؟! این جور آدم ها هر چی دلشان می خواهد به آقای احمدی نژاد می گویند و یه جورهایی هم از سران فتنه دفاع می کنند و عامل به وجود آمدن فتنه و اغتشاشات خیابانی و غیره را آقای احمدی نژاد می دانند. انسان واقعا از این همه بی انصافی ناراحت می شود و از این هم که رهبر معظم انقلاب در عین اینکه به دولت ایشان انتقاد دارند این همه از دولتشان و از شخص آقای احمدی نژاد دفاع کردند ناراحت می شود، چرا اینها (حرفهای آیت الله خامنه ای) را نمی بینند و کسی این چیزها را به حساب نمی آورد. ما واقعا چه جوابی باید بدهیم؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دولت آقای احمدی‌نژاد یکی از وجوه درخشان تاریخ این انقلاب است و دولت نزدیک به اهداف اصلی انقلاب بود و چرا بنا به توصیه رهبری می خواهند با تخریب ایشان خود را بزرگ کنند، با کار بهتر نشان دهند بهتر از ایشان هستند. به گفته‌ی آیت‌اللّه خاتمی گویا آقایان، دولت را از دولت پهلوی تحویل گرفته‌اند که این‌چنین نظام را زیر سؤال می‌برند! موفق باشید
9978
متن پرسش
سلام استاد: من خیلی سعی در غیبت‌نکردن دارم. اما گاهی فقط با همسرم حرف می‌زنم و افکار و قضاوت‌هایم را روی کسانی که به شدت ناراحتم کرده‌اند، میگم آرام‌تر میشم و بیشتر اوقات او کمکم می‌کند چون مؤمن است. آیا پیش همسرم هم که هردو یک تن به‌شمار می‌رویم غیبت محسوب می شود؟ مطمئنم اگر به او هم نگم دق می‌کنم. می‌دونم این مجوز غیبت نیست. اما گاهی که خیلی دلم می‌گیره با ناراحتی از آن‌ها که اذیتم کردند حرف می‌زنم. آیا من مجازات غیبت‌کردن را می‌کشم؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید طوری به موضوعات نگاه کرد و طوری خود را وارسته از موضوعات سطحی نمود که نیاز به غیبت پیدا نکنیم تا در اثر غیبت از رحمت الهی محروم گردیم. موفق باشید
9644
متن پرسش
سلام و خدا قوت: ممنون از زحماتتون ببخشید من بعد از مدتی بررسی حالات و اخلاقیاتم به این نتیجه رسیدم که ظرفیت درونی ام خیلی گنجایشش کمه، خیلی روحیه ضعیفی دارم، خیلی زود عصبانی میشم و خودم را می بازم، تو شادی ها بیش از اندازه شادی می کنم و تو غمها زیادی غمگین میشم، کمی درد که بکشم زودی جزع و فزع می کنم و گاهی کفر میگم! تو سختی ها زود تسلیم میشم. تو کارهام زود خسته میشم و مثلا مطالعه و علم آموزی که می کنم زود خسته میشم و وقتی یکمی زیادی کار مطالعه و... می کنم زده میشم و بعد تا چندوقت نمیرم دنبالش و بعدش کارایی می کنم که انگار عقده اونو خالی کنم! مثلا چند ساعت که کلاس داشته باشم دیگه به وسطاش که برسه نمی کشم در صورتی که اغلب مثل من نیستن و عادی اند. وقتی یکمی گلوم می سوزه یا مریض میشم فوق العاده بداخلاق و عصبی میشم. خلاصه از دست خودم خسته شدم! چه کنم ظرفیتم را بالا ببرم و صبر و تحملم را زیاد کنم؟ می ترسم زمانی که خدا می خواد امتحانم کنه و یا توی سختی ها و بلاهای آخرالزمان کم بیارم و با کمی سختی و درد جا بزنم و ایمانم رو از دست بدم. ممنون میشم راهنماییم کنین
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان خود را به افکار حکیمانه منور کند به همان اندازه از تأثیر و نفوذ هوای نفس می‌کاهد. مولوی در این رابطه می‌گوید: «مر سفیهان را رباید هر هوی.... زان که نَبْوَدْشان گرانی قوا» مقابله با حرص و هوس به‌خصوص در خوردن غذا و... افکار حکیمانه به انسان برمی‌گردد. إن‌شاءاللّه کتاب «آشتی با خدا» کمک می‌کند. موفق باشید
9528
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: ابتدا باید خدا را شکر کنم که شما و کتاب هایتان را بر سر راه من قرار داد تا خلاء نداشتن استاد اخلاق، برایم جبران شود. استاد عزیز من چند سالی است که سیر مطالعاتی کتاب های شما را شروع کرده ام و تا الان ده یا دوازده تا از کتاب های شما را مطالعه کرده ام. در زمینه غرب شناسی، شما و همفکرانتان دیدگاههای خاصی دارید که کمتر در فضای رسانه های انقلاب اسلامی به آن پرداخته می شود. دیروز در سایت تریبون مطلبی را خواندم که گرچه خیلی سربسته است ولی انتقادات جدی را به تفکرات شخصیت هایی امثال دکتر فردید و هایدگر وارد می کند. اگر لطف بفرمائید و نظرتان را درباه کلیت یادداشت و خصوصا این قسمت آن بفرمائید، ممنون می شوم. «جریان‌ هایدگری در ایران، چهار دهه است که در باب «توسعه» و «تکنیک» و «غرب» تأمّل کرده و نوشته، اما همچون فیلم‌هایی که پایان‌بندی باز دارند و ادامه‌ی قصّه را به ذهن مخاطب وامی‌نهند، بصیرت و پاسخ روشنی در اختیار مخاطبان خویش قرار نداده؛ چراکه «شفّاف» سخن نمی‌گوید و «تأمّل» برای آن به هدف و مقصد تبدیل شده است. یکی از چهره‌های اصلی این جریان در مصاحبه‌ای گفته بود من چندین دهه است که درباره‌ی امکان نوع متفاوتی از علوم انسانی فکر می‌کنم. مصاحبه کننده از او پرسیده بود که به چه پاسخی دست یافته‌اید، او گفته بود که همچنان باید «تأمّل» کرد! این تأملات «بی‌فرجام» و «بی‌نتیجه»، حکایت از به بن‌بست رسیدن منطق اندیشه‌ورزی این جریان و تناقض‌های حلّ نشدنی‌اش می‌کند. اینان «فیلسوف پرسش» هستند و نه «فیلسوف پاسخ». آن‌ها نمی‌توانند ما را از «شک» به «یقین» هدایت کنند و تولید شک نیز، هنری نیست که بتوان به آن بالید." http://www.teribon.ir/archives/267426/یک-گام-به-پیش،-دو-گام-به-پس.html
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت رضا«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «انسان مؤمن همواره باید با نظر به تقدیر الهی منتظر گشایش‌های آینده‌ی خود باشد، وگرنه همواره مضطرب و دلتنگ خواهد بود». ملاحظه می‌کنید که ما در نظر به آینده وقتی به حکم تکلیف عمل کنیم منتظر نصرت الهی می‌مانیم و در این رابطه خداوند به پیامبرانش دستور می‌دهد در فضای توحیدی وارد مبارزه با کفر شوید و سپس به کفار بگویید: «فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرین‏» شما منتظر بمانید و ما هم منتظر می‌مانیم. در مقابل این تفکر، تفکر غربی قرار دارد که می‌خواهد به کمال خود برای جامعه و بشریت از ابتدا تا انتها همه‌چیز را تعیین کند بدون آن‌که نظر به مشیت الهی داشته باشد و بدون آن‌که متوجه حضور خداوند در عالم باشد که امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» در رابطه با حضور خداوند در عالم می‌فرمایند: « عَرَفْتُ رَبِّی بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُود» خداوند و حضور او را در عالم از آن جهت شناختم که در مقابل هست‌ها و تصمیم‌ها و برنامه‌های ما حضور دیگری از خود را اعلام میکند. حالا در نظر بگیرید این جماعت این نوع توجه به حضور خداوند و این نوع امید به نصرت الهی را به معنای به بن‌بست‌رسیدنِ منطق اندیشه‌ورزی قلمداد می‌کنند. بنده نمی‌گویم نباید به نگاه دکتر فردید و هایدگر نقد نکرد، تأسف بنده از آن است که چرا این عزیزان تلاش نمی‌کنند سخن را درست بفهمند و بعد با نقد آن سخن یکی از رخنه‌های فرهنگی ما را جبران کنند و تاریخ ما را به جلو ببرند. به نظر این حقیر برای فهم سخنان هایدگر باید مبانی عرفانی اکهارت مدّ نظر باشد همچنان‌که برای فهم سخنان فردید باید از مبانی محی‌الدین بن عربی غافل نبود. و متأسفانه کسانی‌که با نگاه بدبینانه به هایدگر و فردید نگاه می‌کنند از فهم عرفانی لازم برخوردار نیستند ای کاش حداقل به کتاب ارزشمند «پرسش از حقیقت» که مطالعه‌ی تطبیقی در آراء ابن عربی و هایدگر توسط آقای دکتر علی اصغر مصلح نوشته شده، نگاهی می‌کردند تا این‌قدر بی‌باکانه نظر دهند و موجب مکدّرشدن فضای فرهنگی کشور شوند. موفق باشید
9326

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم با تشکر از حضرتعالی، لطفا دستور فرمایید که فایل های صوتی مربوط به ماه رمضان را نسخه MP3 آن را نیز روی سایت بگذارند تا براحتی بتوان استفاده کرد . چون نسخه MSA است که نیاز به تبدیل دارد. مجددا تشکر می نمایم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت
9196
متن پرسش
سلام. آیا هنگام استغفار لازم است گناه را در نظر بیاوریم؟ من در نماز شب موقع استغفار و ذکر العفو گناهانم و حتی شخص مقابلم را در نظر میاورم. البته گناهان سالها قبل را. این موضوع اذیتم میکند و میخواهم با حال بهتری نماز را بجا بیاورم. از طرفی ما باید نسبت به کرده هایمان آگاهی داشته باشیم تا به پشیمانی برسیم. چگونه میشود از غصه گناهانم خلاص شوم مخصوصا گناهانی که در موقعیت روحی بدی بودم که مرتکب شدم و دیگر هرگز تکرار نکردم. و حتی گاهی از خودم متعجب میشوم که چگونه این گناه از من سر زد!!! با وجودی که هنگام ارتکاب میدانستم گناهست اما بی تفاوت به شرع شده بودم به علت همان فشارهای روحی که خودش به نوعی انگار مریض بودم. حال باید فکر کنم به آنها؟ یا به امیدد بخشش باشم و فقظ کلی استغفارکنم؟؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید بزرگ می‌فرمایند در محضر حق صفای ملاقات را با مطرح‌کردن گناهان به‌هم نزنید. موفق باشید
8692
متن پرسش
سلام استاد: سوالی داشتم امیدوارم سوء تفاهم پیش نیاد. این سخنرانی های شما در مجموعه ها و دانشگاهها و یا حوزه های علمیه مختلف را بچه های خودتان جمع آموری میکنند یا خیر؟ آیا محصولاتتان در انحصار موسسه یا واحد سمعی بصری دانشگاهی قرار ندارد؟ چون ما سخنرانی های شما را برای دوستانمان ممکن است کپی کنیم گفتیم یک وقت حق الناس به گردنمان نیفتد. آخر میدانید جریان چیست؟ بعضی از اساتید و منبری ها که فی سبیل الله سخنرانی میکنند یک نفر با دستگاه ضبط کننده نیز صدای این عزیز را ضبط میکند. سپس بر روی فایلهایی که ضبط کرده زحمت میکشد و آنها را ادیت میکند و برایش قاب تهیه میکند و به فروش میرساند. حال اگر کسی بیاید سی دی سخنرانی را از این شخصی بخرد و برای دوست اش کپی کند کاری حرام انجام داده و حق الناس است. بنده این را پرسیده ام فتوای صریح آیت الله مکارم این است که این کار جائز نیست چون آن شخص برای این کار زحمت کشیده است و اگر میخواهید از روی آن کپی کنید و یا از نسخه ی کپی رایت آن استفاده کنید باید به رضایت آن شخصی که زحمت کشیده و شخصی که سخنرانی کرده و تمام کسانی که برای تولید این محصول زحمت کشیده اند یقین پیدا کنی و اگر یقین نداشته باشی جایز نیست. فتوای آیت الله وحید هم به نظرم همین است. حال میخواستم بپرسم اگر سخنرانی های شما را بچه های خودتان ضبط میکنند که خب خیالمان راحته. ولی اگر از روی محصولات موسسه و شرکتی که سخنرانی های شما در انحصار آنان است استفاده میکنید آیا رضایت کامل دارند یا خیر؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: رفقایی که در این رابطه زحمت می‌کشند همه فی‌سبیل‌اللّه است و تکثیر سی‌دی‌ها و جزوات بلا اشکال می باشد. موفق باشید
6891
متن پرسش
سلام علیکم . خدمت استاد عزیز . در سوالی که در شماره 6873 در خصوص تفاوت سلوک حضرت امام و آقای قاضی پرسیدم جنابعالی متن زیر را مرقوم فرمودید بنده در جلسه‌ای که سال گذسته در مدرسه‌ی معصومیه داشتم تحت عنوان «وظیفه‌ و نحوه‌ی سلوک طلبه‌ی عصر انقلاب» که به صورت جزوه در آمد و روی سایت هم هست، عرض کردم اگر امروز مرحوم قاضی زنده بودند همان راهی را می‌رفتند که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» رفتند. زیرا اصل قضیه که توحید و حضور مع‌اللّه است که فرقی نمی‌کند، می‌ماند رویکردی که باید امروز داشت که بحمداللّه امروز به بهترین شکل می‌توان در ذیل شخصیت حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» رویکرد دینی خود را به ثمر برسانیم. موفق باشید من قلب ام گواهی میدهد که اگر بخواهیم برای مهدی زهرا کاری انجام دهیم باید به شیوه امام جلو برویم ولی باز هم یک سوال در ذهن ام مانده و آن اینکه اگر در عصر انقلاب سید علی آقا قاضی نبود ولی عرفای بزرگ و سرشناسی بودند که به هیچ وجه نمیتوان به سادگی از کنار آنان عبور کرد . بزرگانی مثل شیخ محمد جواد انصاری - علامه محمد حسین طهرانی - علامه سیدمحمدحسین طباطبائی - مرحوم حداد - مرحوم بهالدینی - مرحوم کشمیری - مرحوم بهجت .اما من تنها از افرادی مثل علامه طباطبایی کمی فعالیت سیاسی دیدم . آن هم در غالب تفسیر قرآن که در مقابل جریان فکری مارکسیستی و فلسفه های الحادی ایستاد . و مقداری فعالیت سیاسی هم از علامه سیدمحمدحسین طهرانی دیدم که آن هم باز در قالب درسی بود و نتیجه اش یک دوره کتب معارف اسلام شد . ولی هیچ کدام از این اولیای الهی را بطور جدی داخل در سیاست و انجام فعالیت های سیاسی ندیدیم . علت این کار چیست ؟ مگر بزرگ مرد عرفان و یقین علی (ع) با اینکه در حالت فنای الهی بود و سرنماز تیر را از پایش کشیدند و متوجه نشد ،‌ولی باز هم میبینید که حضرت امیر با اینکه در حال فنا بوده ولی از جهاد برمیگشته .دقت کنید در متن سلوک و فنا و اشک و آه با حضرت احدیت و در متن سیاست و جنگ و جهاد. یعنی سلوک علی (ع) در عین اینکه جنبه فردی داشته از جنبه سیاسی و اجتماعی آن هم نمیشود گذشت .من نمیخواهم خدای ناکرده به این بزرگ مردان و راسخان طریق لقاالله جسارت کرده باشم ولی واقعا برایم سوال پیش آمده است از راهنمایی هایتان ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در دوران پیری و کهولت تنها می‌تواند با ملکاتی که در جوانی و میان‌سالی به‌دست آورده زندگی را ادامه دهد، این عزیزانی که نام بردید در عین ارادت به امام و تأکید حضرت امام تنها آنچه از دست‌شان برمی‌آمد را انجام دادند. عاش سعیدا و مات سعیدا. موفق باشید
6174
متن پرسش
با سلام.نظرتان راجع به این قطعه از شعر مرحوم سهراب سپهری چیست؟:کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ ،کار ما شاید این است . که در افسون گل سرخ شناور باشیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا او را رحمت کند. حرف درستی است. ما در این دنیا آمده‌ایم که خود را تحت تأثیر تجلیات اسمائی خداوند قرار دهیم و از انوار اولیاء الهی بنوشیم و در اُنس با حضرت حق شناور باشیم و فرصت خود را با انواع چراها از دست ندهیم. موفق باشید
نمایش چاپی