بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13383

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: یه دو ماهی هست که یکی از دوستانم را با کتاب ها و صوت های شما آشنا کرده ام و بعد از معرفی کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» ، صوت 10 نکته از معرفت النفس را گوش کرد که خیلی لذت برده بود و الان هم در حال گوش کردن مباحث مدرنیته است. غرض از طرح این مباحث اینکه دوست من قصد ازدواج داره و اقدام هم کرده ولی متاسفانه هنوز نشده و در این بین سوالی براش پیش اومده که از من خواست که از محضر شما بپرسم و اون اینکه چرا بیشتر مواقعی که آدم روی کاری یا هدفی برنامه ریزی میکنه و همه ی جوانب اون را می سنجه و بعد انجام میده اون کار یا هدف به بن بست میخوره و نمیشه، ولی مواقعی که در مورد کاری هیچ برنامه ریزی نداره ولی فقط تو ذهمپنش بوده که اون کار را انجام بده بدون هیچ زمینه سازی و برنامه ریزی انجام میشه؟ در ازدواج هم کفو بودن یعنی چی؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عليّ عليه السّلام می‌فرمایند: «عرفت اللَّه بفسخ العزائم و حلّ العقود، و نقض الهمم» حضور خدا را در عالم بدین شکل یافتم که بعضاً تصمیمات من عملی نمی‌شد. بنابراین کار را به خدا واگذارید و شما در حدّ وظیفه عمل کنید 2- کفوبودن یک مؤمن برای مؤمن دیگر در این دوران علاوه بر رعایت دستورات دین، ولایی‌بودن نیز شرط است. موفق باشید

13033

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخير: استاد عزيز لطفا منبع منسجمى پيرامون فهم بحٽ تجلى معرفى بفرماييد؟ هرچه از ابعاد مختلف بررسى مى کنم باز هم بخش هاى نامفهومى برايم وجود دارد. با تشکر از شما در پناه حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعه‌ی بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» إن‌شاءاللّه موضوع برایتان قابل تصدیق می‌گردد. موفق باشید

13024
متن پرسش
سلام استاد: آنهایی که می آیند فلسفه را نقد می کنند آیا خدا را می فهمند؟ اصلا عارفی در تاریخ داشته ایم که تفکر فلسفی و امثالهم نداشته باشد؟ بنده خیلی فکر کردم. به نتیجه ای رسیدم که: اگر هم داشتیم یا طرف عارف نبوده است. یا آن تفکرات را داشته منتها علنی نکرده. چون احساس می کنم یک انسان بدون آن تفکر همیشه در حجاب حضرتِ حق است کسی که در حجاب است چگونه می تواند حق را بفهمد. و ریشه نفهمیدن آنها را هم از این قضیه می دانم. یعنی آن حجاب عظیم باعث شده که به جهل مرکب بیفتند. و برای منِ حوزوی. زجر آور است که می بینم برخی با این تفکر درس اخلاق هم می گویند. و خدای قوم یهودی به طلاب و مردم معرفی می کنند. بعضی وقتها با خودم می گویم: آنها استاد تواند آیت الله هستند و.... ولی در انتها نمی توانم قبول کنم و می گویم استاد هستند که باشند. حرفی که می زنند اشتباه است. سعی دارد حجاب خودش را به بقیه هم انتقال دهد. و به نظر می رسد با این تفکرات زمینه ورود به تفکر تجدد و مدرنیته نیز فراهم می شود ناخواسته. نظر شما را در مورد عرایضم می خواستم بدانم استاد عزیز. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر فلسفی یکی از انواع تفکر است که نظر به وجود دارد و اصل وجودی هر موضوعی را به صورت مفهومی مدّ نظر قرار می‌دهد و بالاتر از آن تفکر عرفانی است که در آن قلب نظر به حقیقت موضوعات می‌اندازد و پایین‌ترین معرفت، معرفتِ حسی است. در معرفت حسی بسیاری از معارف عالیه در حجاب می‌رود. با توجه به این عرایض می‌خواهم عرض کنم نمی‌توانیم بگوییم اگر کسی تفکر فلسفی نداشت از طریق آگاهی‌های فطری نمی‌تواند حقایق دین را تصدیق کند. ولی آن‌هایی که تفکر فلسفی را نفی می‌کنند مسلّم ضعف‌هایی در بصیرت خود برای خود شکل می‌دهند. موفق باشید

12672

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: لطفا فرق ملکه و عادت را بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم تفاوت چندانی داشته باشد. عموماً ملکات بر اموری تعلق می‌گیرد که بیشتر «وجودی» باشد. موفق باشید

12637

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: حقیر بیش از یک سال است که دچار شک در اصول عقاید شدم و این شک ها سطحی نیست و عمیق وجدی است به حدی که هم اکنون هیچ دینی را قبول ندارم چند سوال دارم: 1- با توجه به این که شرط ورود به مشاغل دولتی تدین به یکی از ادیان مصرح در قانون اساسی و ولایت فقیه است آیا اشخاصی چون من می تواند وارد این مشاغل شوند (البته با تقیه کردن یا دروغ گفتن مبنی بر این که مثلا مسلمانم) حکم وجدان در این زمینه چیست؟ 2- آیا می توانم ازدواج کنم چون سابقه تشیع داشتم اگر بخواهم ازدواج کنم مجبور به وانمود کردن این هستم که شیعه هستم و مشکل اینجاست که چون در واقع شیعه نبودم عقد باطل است و تبعات ناگواری چون لزوم اجرای مجدد صیغه و حرام زادگی فرزندان و... در بر دارد. 3- راهکاری که خود برای برون رفتن از شک دارم بدین صورت است اگر ایرادی دارد متذکر شوید ترتیب سیر علمی بنده: 1. کار بر زبانهای انگلیسی فرانسه آلمانی عربی (به منظور دستیابی به متون در ادیان و فلسفه های مختلف) 2. کار بر منطق ارسطو و ریاضیات 3. سایر منطق ها 4. آشنایی با علوم تجربی 5. مکاتب شکاکیت از ابتدا تا کنون 6. فلسفه ها و مکاتب اخلاقی در سراسر گیتی 7. تحقیق در زمینه ادیان 8. تحقیق در زمینه مذاهب دین مقبول 9. اجتهاد در مذهب مقبول (مثلا اگر فهمیدم شیعه بر حق است در زمینه علوم شیعی و اسلامی چون تفسیر فقه و... کار می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قسمت‌های اول و دوم سؤال را که موضوعات فقهی می‌باشد باید از مجتهد بپرسید. در مورد رفع شکاکیت، مباحث معرفت نفس که حضوری و حسی است می‌تواند کمک کند. بحث ده نکته از معرفت نفس با صوت آن بر روی سایت هست. موفق باشید

12594

پایان نامهبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم: ان شاء الله طاعاتتان مورد قبول درگاه حضرت حق قرار گرفته باشد و بر توفیقات استاد عزیز افزوده شود. بنده طلبه سال پنجم حوزه ریحانه هستم و تا حدودی روزیم شده با سیر مطالعاتی شما آشنا شوم و مباحث استاد ....را هم کار کرده ام. علاقه مند به مباحث معرفتی اهل بیت (ع) و مدرنیته هستم و علاقه مندم موضوعی برای پایان نامه انتخاب کنم که هم برای خود مفید باشد و هم از سطح حصولی و ظاهری که در برخی موضوع های پایان نامه های حوزه دیده ام بالاتر باشد تا کاربردی گردد. از شما استاد عزیز خواهشمندم مرا در انتخاب موضوع کمک کنید. با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد موضوع پایان‌نامه‌ها هرگز نتوانسته‌ام حتی آن موقعی که استاد راهنما بودم، فکر کنم. لذا پیشنهاد می‌کنم در مجموعه‌ی مطالعات خودتان ببینید با روبه‌روشدن با کدام موضوع، ذوق تحقیق بیشتر در شما رشد می‌کند؟ موفق باشید

11598

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: راه اثبات وجود عالم جسمانی چیست؟ چون طبق نظر ملا صدرا: (ملاصدرا احساس را به تنهایی برای اثبات وجود عالم جسمانی و دستیابی بدان کافی نمی داند بلکه معتقد است که عقل انسان با کمک حس، عالم خارج را اثبات می کند. و برای اثبات آن از اصول عقلی کمک می گیرد. ملاصدرا در توضیح و تبیین این مطلب، مجنون و انسان را در حالت خواب مثال می زند که در هر دو حالت، امور غیرواقعی، واقعی پنداشته می شود زیرا شخص نسبت به آنها احساس خاصی دارد، در حالی که اگر عقل و ادراکات عقلی نبود تشخیص موارد خطا از صواب امکان نداشت. لذا برای اثبات عالم جسمانی اقامة دلیل می کند. ملاصدرا از طریق فیض الهی و امکان تحقق عالم جسمانی و عدم بخل و امساک در ذات الهی، وجود عالم جسمانی را اثبات می کند. به نظر می رسد بهترین راه برای اثبات وجود عالم جسمانی استفاده از احساسات و تأثیرات خارجی از اشیاء و به عنوان صغری و استفاده از اصل علیت به عنوان کبری است. و این استدلال استدلالی فطری و ارتکازی است که انسان از کودکی به طور ناخودآگاه از آن استفاده کرده است. لذا به این قضایا، قضایای بدیهی ثانوی می گویند. و ملاصدرا در مواردی وجود عالم جسمانی را امری بدیهی و ضروری به حساب آورده است.) اصول عقلی که برای اثبات عالم جسمانی به کار می رود چیست؟ لطفا در مورد قسمت (بهترین راه برای اثبات وجود عالم جسمانی استفاده از احساسات و تأثیرات خارجی از اشیاء و به عنوان صغری و استفاده از اصل علیت به عنوان کبری است.) توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علم به عالم جسمانی از بدیهیات انسان است از آن جهت که به حسّ خود اعتماد دارد. موفق باشید

11199
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: با توجه به سوال 11175منظور بنده این بود که اصلا موطن حقیقت اگر ذهن باشد چه اشکالی پیش می آید نه اینکه موطن حقیقت خارج باشد و سپس با علم به ذهن بیاید، به نظر بنده هیچ راهی برای اثبات رئالیسم نیست حتی هیچ راهی برای اثبات ایده الیسم، یعنی ما نمی توانیم به طور قطع بگوییم جهانی خارج از ذهن وجود دارد یا ندارد بلکه فقط چیزهایی را ادراک می کنیم که رئالیسم اسمش رو گذاشته جهان خارج و ایده الیسم اسمش رو جهان ذهنی می گوید، حال ممکن است که یک سوال پیش بیاید که بالاخره این جهانی که ادراک می شود را خودم با اختیار خودم نساختم بلکه معلول علتی است که به نظر بنده این سوال حتما دلیل آن نیست که جهان خارجی موجود باشد و آن را خداوند ساخته باشد بلکه به زعم بنده ممکن است ذهن ناخودآگاه من آن را ساخته باشد که تحت اختیار من نبوده حالا اسم آن ذهن ناخودآگاه رو می ذاریم خدا آیا به نظر شما این تحلیل درست نیست؟ چه دلیلی است که بگوییم این حرف شهید مطهری درست است که با انکار جهان خارج علم ما می شود جهل مرکب؟ نه اصلا ممکن است علم ما علم به ساخته های ذهنی ما باشد نه نفس الامری که حتما باید در خارج باشد بلکه نفس الامر درون ما باشد و واقعیت درون خود ما باشد ممکن است برخی از فلاسفه بگویند دلیل بر وجود عالم خارج بداهت است که به نظر بنده باز هم درست نیست اصلا بدیهی نیست که جهان خارج از من حتما باید موجود باشد.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که پذیرفته‌اید بنده در خارج از ذهن شما وجود دارم که از بنده سؤال می‌کنید، نشان می‌دهد به طور بدیهی وجود خارج را پذیرفته‌اید و اگر هم بگویید همین هم در ذهن خود دارید پس چرا از بنده سؤال می‌کنید، از آن صورت ذهنی که در ذهن خود دارید سؤال کنید؟! علم به معنای آگاهی است از آن‌چه بیرون از ذهن انسان وجود دارد، با این تعریف است که انکار جهان خارج منجر به جهل مرکب می‌شود. اگر هم بگوییم علم همان چیزهایی است که در ذهن ما است بدون آن‌که حکایت از جهان خارج کند، که باید منکر وجود اطراف خود باشید و فقط با خودتان حرف بزنید. بدیهی است که این کار را نمی‌کنید. آیا اگر به شکّ دکارتی یقین کنیم به یقین می‌رسیم، یا آن‌جا هم مجبوریم مثل دکارت پایِ خدایی که ما را فریب نمی‌دهد باز کنیم؟ و این به جهت آن است که دکارت نیز به طور بدیهی پذیرفته است به خارج از ذهن خود علم دارد و بقیه‌ی تلاش‌هایش بی‌فایده است مگر آن‌که مثل همه‌ی بچه‌های آدم به طور بدیهی پذیرفت علم به خارج یک امر بدیهی است و به تعبیر حکمای اسلامی؛ نفس ناطقه با احاطه‌ای که به جهت مجردبودن بر همه‌ی محسوسات دارد به کمک حسّ، صورت محسوسات را در خود ابداع می‌کند که بحث آن به طور مفصل در قسمت «خواستگاه وجود ذهنی» در فلسفه آمده است و بنده نیز در جزوات «تاریخ فلسفه» در نقد دیوید هیوم عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
11117

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد همانگونه که می دانید انسان در راه سیر و سلوک هر ذکری را نمی تواند بگوید، بنده یک تقاضایی داشتم و آن اینکه طبق شرایط حقیر یک سری اعمالی را و همچنین اورادی را که از صبح تا شب باید انجام بدهم را بفرمایید تا نفس به حجاب رفته ام آزاد شود، در ضمن مباحث انسان شناسی و معاد و برهان صدیقین را هم کارکردم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده می‌دانم همین اذکاری است که در مفاتیح هست. مثل «صلوات» و «لاإله إلاّ اللّه» و «یا حیّ و یا قیّوم» و «قل هو اللّه احد» و «آیت الکرسی». این اذکار توجه قلب را به خدا و ائمه«علیهم‌السلام» می‌اندازد و به روح جهت می‌دهد. موفق باشید
9503

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: می خواستم بدانم فحش و ناسزا به چه کلامی می گویند؟ متاسفانه بنده در هنگام عصبانی شدن تا چیزی به طرف نگویم آرام نمی شوم - حتی اگر او نشنود - خشمم ادامه می یابد. اولا من چه باید بکنم در عصبانیت تا آرام شوم و از آن حال خارج شوم؟ دوما اینکه زشتی و گناه و موانع سلوکی فحش دادن را می خواستم بدانم تا بلکه مانع انجام آن شوند و اینکه مصداق این عمل یعنی فحش دادن چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اظهار آنچه را عرف مردم فحش می‌دانند قبیح است و شأن انسان را فرو می‌کاهد و تنها با «حلم» باید اشکلات افرادی را که خطا می‌کنند به آن‌ها تذکر داد. ما در متون دینی داریم: «فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُبْغِضُ اللَّعَّانَ السَّبَّاب الطَّعَّانَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ .. خداى عز و جل لعن‏کننده دشنام گو و طعنه زن بر مؤمنان را دشمن دارد»‏ آری خداوند انسان‌های فحاش را دوست نمی‌دارد و اگر کسی از محبت خداوند محروم شد و به خود واگذارده شد هیچ راهی برای رسیدن به کمال برایش نمی‌ماند. موفق باشید
9243

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: نظر شما درباره استاد مرتضی مرتضوی و آثار ایشان و نگاه ایشان به تصوف و عرفان چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاعی ندارم. موفق باشید
7482

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام .در صورت امکان اگر می شود جهت روشن شدن موضوع قضایای نسبت به آیت الله آذری قمی را تشریح بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات دارای وسعتی است بیرون از یک سؤال و جواب و نمی‌دانم منظورتان از قضایایی که می‌فرمایید چیست. موفق باشید
7203
متن پرسش
با سلام. من پزشک ساکن اصفهان هستم و پس از چندین ماه درس خواندن در رشته تخصصی مورد علاقه ام در شهر تهران قبول شده ام. متاسفانه فعلا این رشته در اصفهان فعال نیست. و ادامه تحصیلم در تهران با مشکلاتی برای خودم و همسرم همراه است از جمله رفت و آمد، چندین روز در هفته از خانه و همسر دور شدن و...، همسرم قلبا" رضایت به این کار ندارد ولی با توجه به اینکه ممکن است در آینده چنین فرصتی برایم محقق نشود به ناچار اجازه میدهد که ادامه تحصیل را شروع کنم. واقعا" در تصمیم گیری سردرگم هستم.اکنون چه باید بکنم؟ وظیفه ام چیست؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در امور دنیا خیلی خود را به زحمت نیندازید. موفق باشید
6581
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی چرا درحالی که در دوره آخرالزمان و زمان پس از ظهور تعداد مومنان بیشتر میشود ولی در قرآن عبارت ثله من الاولین و قلیل من الاخرین بکار رفته است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مقام مربوط به اولیاء الهی است که تحت عنوان مقربین بدان می‌پردازد که در شریعت اسلام ائمه‌ی معصومین«علیهم‌السلام» هستند و تأکید می‌فرماید تعداد زیادی از امت اسلام شامل این مقام نمی‌شوند. ولی در مورد اصحاب یمین می‌فرماید که در امت آخرین نیز تعداد کثیری را شامل می‌شود. البته بحث مفصل آن در تفسیر سوره‌ی واقعه عرض شده است. موفق باشید
6179
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد استاد ما در سیر انقلاب در زمینه مقام اول اجرایی کشور همواره رو به پیشرفت به سمت نزدیک شدن دیدگاههای روسا به دیدگاههای حضرت امام (رض) و در نتیجه کشف حجابهای ظلمانی مدرنیته و ظهور تدریجی نور انقلاب بوده ایم. ابتدا بنی صدر که رسما میتوان او را جزو اردوگاه غرب دانست، پس از آن شهید رجایی که البته به دلیل فرصت بسیار کوتاه تا شهادت شاید نتوان ایشان را در این سیر قرار داد، پس از آن آقای موسوی که البته اسما حضرت آقا رییس جمهور بودند ولی در واقع مقام اجرایی کشور آقای موسوی بودند. ایشان دیدگاهی تماما غربی داشتند البته غرب چپ! ولی تلاش میکرد خود را انقلابی جلوه دهد. پس از آن آقای هاشمی رفسنجانی که می توان دیدگاه ایشان را التقاطی نامید و از این جنبه بر آقای موسوی برتری داشتند. ایشان سعی در هماهنگ سازی اسلام با مولفه های دنیای مدرن (مدرنیته) داشتند که البته می دانیم این امر به دلیل تعارض ذاتی انقلاب با عالم غربی نهایتا به تقابل با اصل انقلاب خواهد انجامید. پس از او آقای خاتمی با دیدگاههای شفافتر و صریحتر نسبت به آقای هاشمی آمد. در اینجا عده ای آقای خاتمی را نسبت به آقای هاشمی دورتر از انقلاب می دانند ولی بنده فکر می کنم دیدگاه آقای هاشمی نسبت به انقلاب دورتر از آقای خاتمی است زیرا آقای هاشمی پایه و اساس التقاط را وارد در بخشهای بسیاری از نظام کردند و در واقع می توان آقای خاتمی را میوه آقای هاشمی دانست. از این نظر بنده آقای هاشمی را دورتر از انقلاب می دانم. پس از آقای خاتمی یک بازگشت رادیکال (به معنی مثبتش) به اصل انقلاب صورت گرفت. ولی پس از آقای احمدی نژاد، با انتخاب آقای روحانی به نظر می رسد این سیر در مسیر خلاف خود حرکت کرده است. مگر آنکه آقای روحانی را در پرانتز قرار دهیم و ایشان را عاملی برای به وقوع پیوستن حوادثی خاص و فوق العاده و البته رادیکال که نهایتا منجر به بازگشت اساسی به اصل انقلاب خواهد شد بدانیم. سوالات اینجانب از جنابعالی: 1- آیا شما این روند و سیر را در تاریخ انقلاب را می پذیرید؟ 2- نظر شما درباره دیدگاه بنده نسبت به آقای هاشمی و آقای خاتمی چیست؟ 3- اگر این سیر را می پذیرید جایگاه آقای روحانی در این سیر کجاست؟ 4- اگر این سیر را نمی پذیرید لطفا جایگاه تاریخی آقای روحانی را مقداری توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- این سیر در نظام اجرائی ظاهراً همین‌طور است که می‌فرمایید و آقای هاشمی به‌خصوص در این اواخر نشان دادند که پذیرفته‌اند انقلاب اسلامی در ذیل غرب به‌خصوص آمریکا خود را حفظ کند ولی این سیر در مردم متفاوت است و نیروهای انقلاب در شرایط فاصله‌گرفتن هرچه بیشتر از نگاه آقای هاشمی و نزدیکی به رهبری هستند 3- آقای روحانی در شرایط بینابینی، بین آقای هاشمی و رهبری قرار دارند در عین‌ آن‌که حد اقل از نظر عده و عُده در اردوگاه اصلاح‌طلبان جای دارند، زمینه‌ی پذیرش رهنودهای رهبری را در خود از بین نبرد‌ه‌اند تا ببینیم در ادامه چه کار می‌کنند. موفق باشید
5943
متن پرسش
سلام.یکی از آشناهای ما خوابی دیده است.این فرد بسیار محترم و مومن است اما اهل فلسفه و اصطلاحات عرفانی نیست.ایشان خواب یک پیرمرد را دیده بودند و گفته بودند تو کیستی و او گفته بود:من امام زمانم، من پیامبر زمانم، من بایزید زمانم و به سوی آسمان رفته بود.مدت ها بعد دوباره خواب آن شخص را دیده بود و پرسیده بود منظور شما از آن تعابیر چیست و او گفته بود من جمیع صفات الهی هستم(بنده در سوالی جدا همین قسمت را پرسیدم و گفتم ممکن است فرشته ای جمیع(نه جامع)صفات الهی باشد؟ که فرمودید ظاهرا چنین چیزی نیست و در احادیث نداریم).علت این که می دانم این خواب صادق است این است که آن فرد اصلا با این مفاهیم ارتباط و آشنایی ندارد که بگوییم خیالات خود اوست.نظر شما در مورد این خواب و تعابیری که آن پیرمرد در مورد خودش به کار برده چیست؟البته اصل خواب این شکلی است که در خواب می بیند آن پیرمرد زیر یک درخت دراز کشیده و او سر بالینش می رود و به خیال آن که مرده است برایش گریه می کند که ناگهان آن پیرمرد بیدار می شود و می گوید چرا گریه می کنی؟مگر نمیبینی فصل بهار است؟اولیا الله هیچ وقت در بهار نمی میرند.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده علم تعبیر خواب ندارم. موفق باشید
5417
متن پرسش
سلام استاد طاعات و عبادات قبول چند نفر از اقوام نزدیک بنده از من خواستن تا چند تا کتاب خوب اعتقادی بهشون معرفی کنم خودشون میگن که احساس می کنن ایمانشون روز به روز داره ضعیف تر میشه در حدی که می ترسن ایمانشون رو از دست بدن!! به نظر شما کدوم یک از کتاب های شما را بهشون معرفی کنم ( در ضمن اطلاعات دینی شون هم در حد ابتداییه و زیاد مقید نیستند) لطفا راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیاز به نبی» و «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» و «آشتی با خدا» خوب باشد. موفق باشید
4311
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم.با سلام.استاد فرمودید حضرت زهرا (س) مظهر عبودیت و بندگی است.در ماجرای نصب پرده گل دار توسط ایشان و برگشتن پیامبر (ص) از خانه ی ایشان فرمودید این کارشان مباح بوده و پرده را جمع کردند و یا مثلا در ماجرای وام گرفتن گلوبند.سوال من این است که چگونه می توان عبودیت محض را با انجام مباح از طرف ایشان جمع کرد؟امکان جعلی بودن این داستان وجود دارد؟با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم مشکل شما در این امرکجاست، برخورد رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» به جهت آن است که می‌خواهند زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» را در افقی بسیار متعالی داشته باشند. موفق باشید
3497

استفتا کنیدبازدید:

متن پرسش
سلام من نمی دانم در دانشگاه تدریس کنم یا نه. اگر بخواهم درس بدهم مجبورم به دختر ها هم نگاه کنم و ان ها هم معمولا حجاب درستی ندارند من چه کار باید کنم ایا در دانشگاه تحصیل نکنم که گرفتارگناه نشوم و سلوکم لطمه نخورد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از دفتر مرجع تقلیدتان استفتا کنید، هر آن‌چه آن فقیه بگوید همان در سلوک شما مؤثر خواهد بود. موفق باشید
3411

هایدگربازدید:

متن پرسش
با سلام میخواستم نظرتان را درباره هایدگر بدانم؟ استاد حسن عباسی در یکی از سخنرانی هاشون ایشون را یک اگزیستانسیالیست می دانند و به همین دلیل معتقدند که ایشون را نمی توان قرائتی دینی کرد و خورده می گرفتند بر کسانی که ایشون را همردیف شیعه تفسیر می کنند(که به نظرم منظورشون مرحوم فردید باشه) می خواستم نظر استاد عزیر را در این باره بدانم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در مورد هایدگر باید کسانی نظر بدهند که هایدگر را می‌فهمند. آقای دکتر داوری نکات خوبی دارند. موفق باشید
1777
متن پرسش
سلام استاد عزیز من سیر مطالعاتی شما را شروع کردم آیا سیر شما سیر افاقی و عقلی هم محسوب می شود اگر صرفا سیر قلبی محسوب می شود آیا با توجه به جمله علامه حسن زاده که قریب به این مضمون فرمودند کسی اگر از سیر عقلی به سیرقلبی نرود سطح انحراف اسفار قلبیه به شدت افزایش پیدا می کند بعده ها مشکل ساز نمیشه - ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام همه‌ی تلاش ما آن است که با تأسی به بزرگان علم و عمل، عقل‌ها و قلب‌ها را مخاطب قرار دهیم و لذا ابتدا سعی می‌شود عقل در رابطه با موضوع مورد بحث قانع شود و سپس قلب به جستجوی حقیقتِ وجود آن موضوع بپردازد. موفق باشید
1755

کمال امامبازدید:

متن پرسش
با سلام جناب استاد متنی را مطالعه کردم که شبهه ای برایم ایجاد کرد "به تعبیر دیگر، اگر «امام» عبارت باشد از «انسان تمام» که شایستگی امام بودن برای همه‌ی مردم را به‌گونه‌ای مطلق داشته باشد، نمی‌تواند حضوری عینی و مادی داشته باشد. زیرا از نگاه دینی هر انسانی هنگامی که به تمامیت و کمال رسیده باشد، زمان رجعت او هم به سوی خداوند فرا می‌رسد و آنچه از او برای مردمان به‌جای می‌ماند تصویری ایده‌ال و کمال یافته است که همین تصویر به عنوان «امام» مطرح می‌شود." امام را ما به عنوان انسان کامل میشناسیم، از طرفی وقتی نفس به تمامیت رسید از دنیا میرود. حال آیا امام(ع) در امام تمامیت ندارد و پیشرفت میکند؟ و یا این مسئله برای امام مستثناست؟چرا؟ از طرفی هم تمام ائمه شهید شده اند. این پیشرفت امام تا به تمامیت رسیدن و کمال کنونی را نمی تونم حل کنم. ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام این بحث در موضوع کلام در قسمت «امامت» بحث شده. آنچه به طور خلاصه می‌توانم عرض کنم آن است که توجه بفرمایید همه‌ی انسان‌ها دارای جسم و نفس ناطقه‌اند که از طریق به‌کارگیری جسم در دنیا مابالقوه‌های نفس ناطقه را به فعلیت می‌رسانند ولی امام علاوه بر جسم و نفس ناطقه به جهت مأموریتی که دارند به تعبیر امام صادق«علیه‌السلام» دارای نور عظمت هستند که مقامی است فوق جبرائیل و میکائیل، و امام بر اساس نور عظمت امامت می‌کنند و به هدایت خلق مشغول‌اند و با حفظ نفس ناطقه‌ی خود در مقام عصمت به کمال لازم می‌رسند، به این معنا که ما با هدایت پیامبر و امام به تدریج به کمال خود می‌رسیم ولی خداوند امام و پیامبر را به اراده‌ی خود در مقام کمال و عصمت قرار می‌دهد و آن‌ها وظیفه دارند آن عصمت را حفظ کنند و کمال آن‌ها حفظ عصمت است ولی کمال ما رسیدن به عصمت است. (مفصل این بحث را در مباحث امامت دنبال کنید). موفق باشید
704
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت ببخشبید یک سوالی داشتم خواهش میکنم جوابم را صریح بفرمایید اینکه کتابهای شما با کتابهای استاد علامه حسن زاده آملی چه تفاوتی دارد و اینکه هر کدام مربوط به چه مباحث و اعتقاداتی است
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: شاید کتاب‌های بنده تفصیلی باشد تا راحت‌تر بتوانید از کتاب‌های آن استاد بزرگ استفاده کنید. موفق باشید
17971

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا صحیح است که سید حسن نصرالله چند سال پیش در سخنانی گفته، «فرضیه ی شهادت حضرت زهرا (س)» و آیت الله جواد ملکی یکی از مسولین را بحضور نپذیرفتند و گفته اند که تو حسن نصراللهی را در آغوش گرفته ای که گفته است فرضیه ی شهادت. شاید اسامی را اشتباه گفته باشم، آیا حسن نصرالله چنین گفته؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این را نمی‌دانم ولی می‌دانم جناب سیدحسن نصراللّه ذوب در عقاید شیعه هستند. موفق باشید

17663

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: در جلسات نورانی مدرنیته و توهم در مورد اینکه چگونه می توان از مدرنیته عبور کرد اجمالا اشاره کردید که به علت عدم شناخت مدرنیته عموم اقدامات ما اتفاقا در متن مدرنیته است و طبیعتا هم اثر لازم را ندارد. برداشت بنده این است که فضای دولت آقای هاشمی و بعد اصلاحات به این مطلب دامن زد و جامعه را از عالم انقلاب دور کرد و مذاق جامعه را عوض نمود فلذا ما امروز بیان آقا را می شنویم و از حیث لغت مشکلی نداریم ولی چون در عالم ایشان که همان عالم انقلاب است نیستیم در واقع با ایشان هم زبان نیستیم. بر همین اساس شاید یکی از مهمترین کارهایی که می شود در این فضا برای تحقق اهداف انقلاب و عبور از مهمترین مانع انقلاب یعنی فرهنگ مدرنیته و تبلور آن در طاغوت اعظم امریکا انجام داد تلاش در یادآوری عالمی است انقلاب اسلامی در سالهایی به ما هدیه کرد. هرچند برهه ای مانند دوران دفاع مقدس و فکر حاکم در آن مقطع مانند ماه رمضان در بقیه سال است که برای کسی که آن را تجربه نکرده اصلا قابل توصیف نیست اما زنده نگه داشتن آن مانند محرم و صفر است که علت نمردن روح اسلام و فکر عاشورا در لایه های قلوب در طول تاریخ است. بر این اساس در صورت تأیید برداشت بنده بفرمایید چگونه و با چه ملاحظاتی از ظرفیت زنده نگه داشتن خاطرات دفاع مقدس در جنبه های مختلف و یاد شهیدان به عنوان زمینه ای برای ورود مجدد به عالم انقلاب که همان عالم قدسی است استفاده کنیم؟ چگونه و با چه ملاحظاتی و مراقبت از چه آسیب هایی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف کاملاً درستی است. با طرح شخصیت شهداء و سخنان امثال شهید آوینی و تفصیل‌دادن و تبیین‌کردن سخنان مقام معظم رهبری حتماً آن نتیجه حاصل می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی