بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
2385
متن پرسش
سلام استاد ممنون می شم اگه نظرتون را نسبت به مقاله زیر بیان بفرمایید بزرگترهایمان بهتر یادشان هست که قدیمها مجالس روضه و ذکر اهل بیت یا هفتگی و ماهانه برگزار میشد یا محدود میشد به دهه محرم و ماه مبارک رمضان به اضافه چند مناسبت خاص در طول سال. اما با پیروزی انقلاب به ویژه بعد از سالهای دفاع مقدس که هیئتها پر و بال بیشتری پیدا کردند و مورد اقبال عمومی به ویژه از سوی جوانان قرار گرفتند، تقریباً همه مراسمات دینی و مناسبتهای مربوط به اهل بیت در طول سال به واسطهی هیئتها تعظیم بیشتر و بهتری یافتند؛ که باید به عنوان لطف امام عصر سلام ا... علیه و از برکات انقلاب اسلامی آن را شکرگزاری کرد. در کنار پر رنگ شدن ایام اعیاد و سوگواری ائمه، از چند سال قبل مجالسی به مناسبهایی منسوب به اهل بیت تبلیغ و برگزار شدند که تا قبل از آن کسی سراغ نداشت. مثلاً «اربعین امیر المومنین سلام ا... علیه»! وجود چنین مناسبتی برای هیئتیهایی که تا آن روز فقط عنوان «اربعین» را برای «حضرت سید الشهدا سلام ا... علیه » شنیده بودند، اتفاق جدیدی بود ـ که البته هر اتفاق جدید جاذبههایی هم برای جماعت عام دارد ـ سنت نوآوری در مناسبتهای جدید، نه تنها به این جا ختم نشد؛ بلکه زمینهساز رقم زدن ماده تاریخ برای دیگر اهل بیت علیه السلام هم گردید و میلاد حضرت رقیه سلام ا... علیها هم ظهور کرد. به این ترتیب که طی یک قرار ذوقی و عشقی، چند روز بعد از نیمه شعبان به سالروز میلاد رقیه بنت الحسین سلام ا... علیها اختصاص یافت. ابداع این مناسبت، کلی مورد استقبال هیئتیها قرار گرفت و به مذاق خیلیها خوش آمد. تا جایی که الان چند سالی میشود که جشنهای مفصل نیمه شعبان به یک شب و ایستگاههای صلواتی محدود شده و در عوض چند شب به مناسبت میلاد سه ساله ارباب بزم شادی در شهر بر پاست. حتی روابط عمومی بیمارستان بزرگ شهرمان با پرده نوشته بزرگی این مناسبت را به امام زمان سلام ا... علیه و شیعیانش تبریک عرض میکند! این روزها قبح بدعت در تاریخ سازیهای چنینی آنقدر ریخته که دیگر برخورد با مناسبتهای جدید هم دیگر جدید نیست. هر چند وقت یکبار به مناسبتی نو در اطلاعیههای بعضی جلسات بر میخوریم و حداکثر عکسالعملی که نشان میدهیم شاید نیشخندی از سر تعجب است، شاید هم سری تکان میدهیم و از آن رد میشویم. عنوانهایی از قبیل؛ دهه محسنیه، شهادت حضرت رباب، اربعین حضرت زینب و اخیراً میلاد حضرت قاسم سلام ا... علیهم، زاد و ولد این بدعت هستند. واقعاً تاریخ اسلام که علمای بزرگ ما این همه به پایش خون دل خوردهاند و برایش نفس و قلم زدهاند، میتواند این قدر راحت به بازی گرفته شود؟ کم یا زیاد بشود و برای هیچ کس هم مهم نباشد؟ به راستی صاحب هر ذوق و سلیقهای با توجیه و بهانه «عرض ارادت و زنده کردن یاد و نام مقدس حضرت فلان» اجازه مییابد چنین اشتباه بزرگی را در مورد دستبرد به تاریخ اهل بیت سلام ا... علیهم مرتکب شود؟ یعنی این قدر این دم و دستگاه بی متولی است و دلسوز ندارد؟ همه قبول داریم که در گناهستان جامعه ما، جذب مردم و جوانان به مجالس اهل بیت فریضه است. ولی به قول شهید مطهری «هدف وسیله را توجیه نمیکند». هر یک از ما مکلفیم در جایگاهی که هستیم به کیان و میراثی که بزرگان و عالمان دین برایمان پاسداری کردهاند، غیرت داشته باشیم. قرار نیست برای اینکه نام و یاد یکی از ذوات مقدسه جلوه داده شود یا جوانان به سمت مجالس مذهبی جذب بشوند، دروغ پردازی شایع شود و هر کس برای دل خودش علمی بلند کند. وقتی نص روایت میفرماید برای هیچ یک از ما اهل بیت به جز وجود مقدس امام حسین سلام ا... علیه، گرفتن اربعین جایز نیست، یعنی برپایی هر مجلسی با این عنوان برای ائمه مردود است؛ حتی اگر برای امیرالمومنین سلام ا... علیه باشد. اگر هیچ یک از مراجع و علمای دین، نتوانستهاند حتی یک سند روایی و تاریخیِ ضعیف برای میلاد حضرت رقیه یا حضرت قاسم سلام ا... علیهم پیدا کنند، یعنی این مناسبتها که چند سالی است مطرح شده و این همه در بوق شان دمیده میشود، جعلی هستند. بر اساس فرموده امیرمؤمنان سلام ا... علیه «حق را با افراد نسنجید، بلکه افراد را با حق بسنجید» به این ترتیب خواندن فلان مداحِ مشهور یا شعر فلان شاعرِ معروف در چنین مناسبتهایی نه تنها مهر تایید نیست بلکه آن آقا را باید زیر سؤال برد. براستی چرا علما و حوزههای علمیه یا هر جایگاهی که باید به این اتفاقها عکسالعمل نشان بدهد، از قبیل سازمان تبلیغات اسلامی، شورای مرکزی هیئات و... در این مواقع آنقدر سکوت میکنند تا کار به جای باریک بکشد و هزینه برخوردها بالا برود؟ تجربه به تصویر کشیدن صورت ائمه سلام ا... علیهم برای آقایان کافی نیست؟ نباید ترس از برچسب خوردن و نیش و کنایه شنیدن، ما را از تکلیفمان بترساند! با این حجم تبلیغات و بازتاب وسیع این مراسمات ساختگی، همین الان هم برای اقدام دیر شده. اگر چند سال دیگر اگر این روال ادامه پیدا کند دوباره باید کسی مثل استاد مطهری ظهور کند تا تحریفهای عاشورایی در هیئتداری ما را برای نسل بعد بنویسد. این معضل قطعاً به وسیله بخشنامه دولتی یا دستورالعملهای بازدارنده رفع نخواهد شد. زیرا غالباً نتیجه این گونه برخوردها وارونه است. تنها راه حل این مشکل، آگاهی دادن به هیئتیها و روشنگری برای مردم ولایت مدار است. نکته ظریف این جاست که ریشه خیلی از این اتفاقها در ارادت خالص بعضی از دلسوختههای این درگاه آب میخورد که باید با آنها با کمال صبر و احترام برخورد کرد. اگر با دلیل و منطق آسیبهای این بدعت بیان شود و توجه مردم به سنتهای غنی پیشکسوتان پیش از ما معطوف شود خیلی از ساده انگاریها علاج خواهد شد. ما هم باید به سنت بزرگان برگردیم و به جای طرح «تولد گرفتن» یا شهادت گرفتن برای آل ا... ، سنت «توسل» را زنده کنیم. بزرگترهای ما بهتر یادشان است که قدیمها در جلسات روضه و ذکر اهل بیت در هر مجلس متوسل به یکی از حضرات اهل بیت میشدند. به این ترتیب در تمام سال روضهها متنوع و مجالس با نشاط بود. حتی میتوان مثلاً به جای طرح تولد حضرت رقیه یا حضرت قاسم سلام ا... علیهم، یک روز مشخص در سال را روز توسل به این انوار مقدس، مشخص و تبلیغ کرد تا منافاتی با اساس تاریخ اسلام به وجود نیاید و از طرفی مطابق ذوق و پسند هیئتیها هم باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: رویهمرفته درست می‌فرمایید و اگر متولیان امور این نوع فعالیت‌های فرهنگی فکری نکنند فعالیت‌های دینی به انحراف کشیده می‌شود. موفق باشید
2383
متن پرسش
با سلام1. در جواب سوال 2335 گفته اید که روح قبل از بدن ایجاد می شود. ولی ملاصدرا می گوید روح در بستر جسم ایجاد می شود لطفا توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آری؛ به گفته‌ی ملاصدرا«رحمة‌الله‌علیه»: «النَّفْسُ جِسْمانِیَّة ‌ُالْحُدُوث وَ رُوحانِیَّةُ‌ الْبَقاء»؛یعنی نفسِ هر انسانی از طریق حدوث بدن و در بستر بدنِ او حادث می‌شود و انسان‌ها قبل از بدن خود دارای یک شخصیت خاص و متعیّنی نبوده‌‌اند،( البته می‌توان این بحث را به‌طور کامل در کتاب «از برهان تا عرفان» دنبال بفرمایید) ولی در مورد اهل‌البیت(ع)قضیه فرق می‌کند زیرا آن‌ها علاوه بر نفسی که دارند و مثل سایر انسان‌ها «جِسْمانِیَّة‌ُ الْحُدُوث وَ رُوحانِیَّةُ‌ الْبَقاء» است، دارای مقام نوری می‌باشند که حضرت باقر(ع)در آن رابطه می‌فرمایند: «خَلَقَ‌ اللهُ مَحَمَّداً وَ عِتْرَتَهُ اَشْباحُ نُورٍ بَیْنَ یَدَیِ‌الله»، قُلْتُ: وَ مَا الْاَشْباحُ؟ قالَ: «ظِلُّ النُّور، اَبْدانٌ نُورانِیَّة، بَلْ اَرْواحٌ»؛ خداوند محمّد و عترتش را به صورت شبح‌های نورانی در برابرش خلق کرد. راوی می‌گوید: عرض کردم: اشباح چیست؟ حضرت فرمود: سایه‌ی نور، بدن‌های نورانی، بلکه ارواحی نورانی. ملاحظه می‌کنید که این روایت روشن می‌کند که شخص رسول خدا(ص)و عترت پاک آن حضرت همگی دارای حقیقت نوری بوده‌اند و حضرت باقر(ع)می‌فرماید اشباحِ نوری آن‌ها، سایه‌های نوری بودند، به معنی بدن‌های نورانی، بدن‌هایی که به یک اعتبار روح بوده‌اند، چون در آن مقام، جسم‌ها، جسم‌هایی‌اند از جنس روح، نه جسم‌هایی از جنس ماده و جرم، بلکه سایه‌هایی که نمایش جلوه‌ی اسماء الهی‌اند. اساساً مگر می‌شود پیامبر و عترت مطهرش(ص) قبل از خلقت عالم و مقدم بر آن، در حقیقت غیبیه نباشند و باز بتوانند بر عالم تصرف کنند؟ علاوه بر این، هدف غایی در عالَم غیب مقدّم و در عالَم عین مؤخّر است، تا بشریت در عالم عین، به سوی آن حقیقت که در عالم غیب به صورت بالفعل موجود است سیر کند، چون غایت مفقود، محال است. پس در واقع رسول خدا(ص) از یک قاعده‌ی اساسی که در عالم تحقّق دارد خبر می‌دهند که در جای خود بحث شده است. عظمت کار از آن جهت است که رسول خدا(ص)و ائمه‌ی هدی(ع)سعی دارند اصحاب خاص خود را متوجه چنین معارفی بنمایند که چگونه اولیاء الهی ماوراء خلقت آسمان‌ها و زمین، دارای مقام روحی و نوری هستند که در آن مقام جسم‌ها در عین جسم‌بودن، دارای جنس روحی و معنوی هستند. جابر بن یزید از اصحاب خاص امام باقر(ع) می‌گوید؛ حضرت فرمودند: «یَا جَابِرُ إِنَّ اللَّهَ أَوَّلَ مَا خَلَقَ خَلَقَ مُحَمَّداً(ص) وَ عِتْرَتَهُ الْهُدَاةَ الْمُهْتَدِینَ فَکَانُوا أَشْبَاحَ نُورٍ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ، قُلْتُ: وَ مَا الْأَشْبَاحُ؟ قَالَ: ظِلُّ النُّورِ، أَبْدَانٌ نُورَانِیَّةٌ بِلَا أَرْوَاحٍ وَ کَانَ مُؤَیَّداً بِرُوحٍ وَاحِدَةٍ وَ هِیَ رُوحُ الْقُدُسِ فَبِهِ کَانَ یَعْبُدُ اللَّهَ وَ عِتْرَتَهُ وَ لِذَلِکَ خَلَقَهُمْ حُلَمَاءَ عُلَمَاءَ بَرَرَةً أَصْفِیَاءَ یَعْبُدُونَ اللَّهَ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ السُّجُودِ وَ التَّسْبِیحِ وَ التَّهْلِیلِ وَ یُصَلُّونَ الصَّلَوَاتِ وَ یَحُجُّونَ وَ یَصُومُون‏» اى جابر! همانا خدا در اول آفرینش، محمد(ص) و خاندان هدایت‌شده‌ی او را آفرید، و آن‌ها در برابر خدا اشباح نور بودند. می‌گوید: اشباح چیست؟ فرمود: یعنى سایه‌ی نور، پیکرهاى نورانى بدون روح، و همه تنها به یک روح مؤید بودند و آن روح القدس بود که او و خاندانش به وسیله‌ی آن روح خدا را عبادت می‌کردند و از این جهت خدا ایشان را خویشتن‌دار، دانشمند، نیکوکار و برگزیده آفرید، با نماز و روزه و سجود و تسبیح و تهلیل خدا را عبادت می‌کردند و نمازها را می‌گزاردند و حج می‌کردند و روزه می‌گرفتند. ملاحظه کنید که چگونه حضرت باقر(ع)در این روایت ما را متوجه حقیقت قدسی چهارده معصوم(ع)می‌کنند که همه مؤید به یک روح بودند و نه روح‌های مختلف. موفق باشید
2133
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بند کتاب علل تزلزل تمدن غرب شما را می خوانم در صفحه 142 کتاب در نقد دموکراسی آورده اید که ( آنچه امروز تحت عنوان دموکراسی مطرح است این نیست که عده ای کثیر بر روی حقیقتی متعالی اتفاق نظر کنند بلکه بدون نظر به هیچ حقیقتی صرفا میل مردم نقش بازی میکند ) و اینکه ( نقش رهبری انسان های برگزیده وحتی وجود آنها با دموکراسی سازگار نیست دموکراسی کسانی را روی کار میآورد ه برتر از بقیه نیستند تا بقیه را به طرف کمال رهنمون کنند) و اینکه شخص حضرت امام (ره) نیز در جایی می فرمایند( ما آن چیزی را که می خواهیم حکومت الله است.ما می خواهیم قرآن بر ما حکومت کند ما حکومتی جز حکومت الله نمی توانیم بپذیریم) من این را قبول دارم اما این جمله امام (ره)که می فرمایند میزان رای ملت است آدمی را به فکر می اندازد که اگر زمانی این ملت به دونه اتصال به وحدت (خدا ) رای به موردی غیر دینی و اسلامی دهند آیا باید براین تصمیم درحکومت اسلامی مهره تایید بخورد. مگرنه اینست که حضرت امام (ره) می فرمایند جزحکومت الله نمی توانیم بپذیریم در اینجا چه باید کرد؟نظام اسلامی حرکتش چگونه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حضرت امام در بستری که فقیه در رأس امور است و بستر حکومت الله فراهم است می‌فرمایند «میزان رأی مردم است» و وجود شورای نگهبان حافظ بستری است که رأی مردم در مسیر غیرالهی قرار نگیرد. موفق باشید
1297

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم نذر می کنم که اگر زود عصبانی نشوم و غیبت نکنم خلاصه گناه نکنم 1000 صلوات برای سلامتی امام زمان( عج) و شادی روح پیامبر(ص) بفرستم و این روند را هروز برای امام زمان و یکی از اهل بیت(ع) انجام می دهم. 2-3 روز اول نتایج خیلی خوبی داشتم روز 4 قلدری و بی احترامی همکارم را نتوانستم تحمل کنم کارمان به مشاجره کشید وقتی خانه رفتم اصلا نمی توانستم عذر موجهی برای همکارم داشته باشم ولی تنها کاری که انجام دادم تا موضوع را فراموش کنم ودچار کینه نشوم این بود که برای او چند آیه قران بخوانم و به او هدیه کنم روز بعدش، هر دو ازهم عذر خواهی کردیم و موضوع تمام شد اما همان حس که به من می گفت نذر بکن حالا می گفت تو داشتی دچار عجب می شدی اینهم نتیجه اش! استاد عزیزم مانده ام چه کار کنم به خودم می گویم نکند کاری که دارم انجام می دهم اشتباه و وسوسه شیطان باشد تا با اشتباهاتی که در طول روز انجام می دهم دچار دلسردی شوم و بگویم نه توسل چیه؟ وقتی اهل بیت کمک نمی کنند من چرا باید به کمکشان امیدوار باشم؟ به همین دلیل من چه نذرم ادا شود چه نشود هزار صلواتی که نذر کردم را می فرستم و به خودم می گویم اگر کمک آنها برای تو مهم است باید خودت هم در حالت مراقبه باشی تا بتوانی نفست را کنترل کنی به هرتقدیر این تنشها باعث شده که راه درست را نشناسم و خیلی شک داشته باشم؟ نظر شما چیست ؟ آیا این وسوسه شیطان است یا وجدان من است که به من تلنگر می زند؟ یا .... ؟اصلا چرا من باید هر دفعه دچار یک مشکل اخلاقی بشوم درحالیکه قبلا این اشکالات را در خودم نمی دیدم؟ باورتان نمی شود هر بار که احساس می کنم خصلت بدی دارم یا خحصلت بدی پیدا کردم برای از بین بردنش چقدر دچار زحمت می شوم و چقدر عذاب می کشم تا آن خصلت را از بین ببرم یا کمرنگش کنم؟ من چه کار کنم؟ 2-خدمت به مومنین در چه زمینه هایی باید انجام شود؟ و برای بدست آوردن چنین توفیقاتی از کجا بایدشروع کرد؟ 3- مقام محمود چه مقامی است؟ 4- چگونه می توانیم اعمال خوب خود را حفظ کنیم؟ 5- چرا در قرآن صحبت از زکات و انفاق شده اما اسمی از خمس و مالیات نیامده است آیا دادن مالیات جز واجبات است؟ 6- روح مجرد است خوردن و آشامیدن و .... برای روح بی معنی است اما چرا در قرآن و روایات صحبت از طعام و میوه در عالم برزخ و قیامت می شود؟ 7- آیا قیامت که رخ می دهد کل دنیا( شامل زمین و آسمان ) را شامل می شود یا نه مربوط به این کره خاکی است با ماه و خورشید و ستارگان این زمین ؟ این سوال وقتی برای من پیش آمد که دکتر میر باقری در برنامه استوا فرمودن صحنه های قیامت مربوط به همین زمین و تمام مخلوقاتش است نه برای کرات دیگر.متاسفانه اصلا نتوانستم این موضوع را برای خود حلاجی کنم؟ چگونه می توان تمام ساعات و لحظات زندگی را به عبادت گذراند؟ یک خانم که در منزل همسرش کار می کند چطور می تواند کارهای خانه را به عبادت تبدیل کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- اصل اول آن‌که انسان باید برای خود حسابی باز نکند تا انتظار داشته باشد بقیه روی او حساب کنند. ما وظیفه‌ای داریم که باید مطابق آن عمل کنیم و بقیه نیز وظیفه‌ای دارند که باید به آن عمل نمایند. اگر از آن وظیفه عدول کردند به آن‌ها تذکر می‌دهیم و اگر بی‌محلی کردند ما وظیفه‌ی خود را انجام داده‌ایم. مشکل از این‌جا پیش می‌آید که فکر می‌کنیم وقتی ما به افراد تذکر دادیم آن‌ها باید تماماً آنچه ما گفته‌ایم را عمل کنند، این است آن حسابی که ما برای خود باز کرده‌ایم و انتظار داریم بقیه نیز آن حساب را برای ما باز کنند. یعنی یک «هستی» برای خود قائلیم و سعی داریم آن را نگه داریم و لذا اگر هم از عمل بد خود پشیمان می‌شویم چون آن هست را رها نکرده‌ایم دوباره آن عمل بد و آن عصبانیت به نحوی دیگر سراغ ما می‌آید. گفت: «آن‌که بشکستی و بستی توبه نیست.... ای برادر تا تو هستی توبه نیست× توبه نَبْوَد جز شکست خویشتن.... توبه خواهی نشکند! خود را شکن». پس مشکل توسل به ائمه«علیهم‌السلام» نیست اگر آن توسلات نبود شیطان آنچنان سوار می‌شد که هیچ امیدی برای نجات نمی‌ماند. 2- بیشترین خدمت در روش انبیاء به چشم می‌خورد که جهت‌گیری انسان‌ها را درست می‌کردند. در راستای تصحیح جهت‌گیری درست، خدمت به معاش انسان‌ها هم اجر دارد 3- مقامی که انسان آنچنان از رذائل اخلاقی پاک شود و از فضائل اخلاقی برخوردار گردد که مورد پسند پروردگارش قرار گیرد، مقام محمود است و این همان نزدیکی به خُلق محمدی است و خداوند به رسول خود می‌فرماید با شب‌زنده‌داری و نماز شب خود را در این مقام مستقر بگردان 4- با تقوا و رعایت حرام و حلال الهی و نداشتن آرزوهای بلند دنیایی و کم‌حرفی 5- در آیه‌ی 45 سوره‌ی انفال موضوع خمس و اختصاص آن به اهل بیت«علیهم‌السلام» را مطرح فرموده، جهت بررسی بیشتر می‌توانید به تفسیر این آیه رجوع فرمایید. مالیات چیزی غیر از خمس و زکات است و از آن جهت که مردم وظایفی نسبت به همدیگر دارند و باید رعایت حقوق همدیگر را بکنند باید مالیات داده شود 6- طعام و میوه در عالم قیامت صورت اعمال و عقاید الهی انسان‌ها است که جان را تغذیه می‌کند 7- طبق حرکت جوهری تمام عالم ماده که شامل همه‌ی دنیا است قیامت می‌شود 8- عمده نیّت پاک است و جهت‌دادن امور به سوی حضرت الله. یعنی هرکاری را در راستای نظر به حق و رضایت او انجام دهد. موفق باشید
1060

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سالم خدمت استاد عزیز.استاد من الان حدود 3الی4 ماهه که مشغول خواندن کتابهای شما هستم .قبلا اصلا اهل مطالعه نبودم اما با معرفی یکی از دوستان و با خواندن 5.6 کتاب شما یک تغییر کلی در خودم احساس کردم و الان مرتب پیگیر مطالب هستم و یک شور عجیبی دارم تا با سیری که شما معرفی کردید کوچه پس کوچه های دینمو بشناسم اما استاد در این مدت بعضی اوقات حال خوبی دارم گاهی اوقات نه با خودم فکر میکنم این راهی که دارم یا عبادتهایی که میکنم خداییند یا اینکه از طرف شیطانه و گاهی اوقات مطالبی که در کتاب هست که شما فرمودید برام مبهمه مثلا کتاب حب اهل بیت را که میخانم واقعا نمیدانم باید چه کار کنم که این کار را عملی بشه در صورتی که من عاشق اهل بیتم چطور باید بفهمم که عشقم واقعیه؟در ضمن مثلا از خدا که میخام شغلمو درست کنه فکر میکنم بد شد که از خدا درخواست یه چیز دنیایی کردم خجالت میکشم از خدا.به ته قلبم که نگاه میکنم میبینم دوست ندارم گناه کنم ولی از دستم میپره در این صورت حسابی میریزم به هم در صورتی که قبلا اینطوری نبودم.از شما خواهش دارم یک راهکار اساسی برای حل این شبهات بهم بدید چون من واقعا شما را ندیده کتاب های شما منو جذب کرده؟یا علی مدد
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی گفت: «ای برادر عقل یک دم با خود آر ... دمبدم در تو خزان است و بهار» قصّه‌ی قبض و بسط شما یک واقعیتی است که انسان همواره با آن زندگی می‌کند. ملاک آن‌که بدانیم مسیر ما شیطانی است یا الهی با بندگی مشخص می‌شود و این‌که در این مسیر طالب بندگی بیشتر هستیم و یا همچون شیطان در مقابل احکام الهی استکبار می‌ورزیم. پس از فهم تئوریک حبّ اهل البیت«علیهم‌السلام» و روشن‌شدن هدف اصلی در حبّ، به مرور با رعایت هرچه بیشتر حرام و حلال الهی یک نوع سنخیت با عصمت آن ذوات مقدس در انسان ایجاد می‌شود و حبّ آن‌ها در انسان فعلیت پیدا می‌کند. از خدا بخواهید و محکم هم بخواهید که شغل شما را سروسامان دهد تا معلوم شود جز به او به هیچ‌کس امید ندارید. عزمتان آن باشد که گناه نکنید و لذا هروقت از دست‌تان در رفت، عزم شما با قدرت بیشتری به صحنه می‌آید، نگذارید با انجام گناه، شیطان مأیوس‌تان کند. با توبه شیطان را مأیوس کنید. موفق باشید
19414
متن پرسش
بسمه تعالی استاد طاهرزاده سلام علیکم: شنبه ۱۳۹۶/۰۲/۳۰ تفسیر آیات ۵۹ الی ۶۴ سوره نساء. برداشت من از تفسیر آیات فوق این بود که بر جام ضد قرآن است و آقای حسن روحانی در بستر منافقین داخلی و خارجی عاقبت شومی دارد و برخورد مقام معظم رهبری با برجام مطابق قرآن است که این برداشت را اگر درست متوجه شده باشم به اطلاع یکی از مجتهدین رساندم ایشان گفتند اگر استاد طاهرزاده چنین تفسیری کرده اند مقام معظم رهبری مقصرند که به دولت اجازه داده اند برجام انجام پذیرد. لطفا راهنمائی فرمائید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ای بابا! اگر همه‌ی مستمعین این‌طور که شما برداشت کرده‌اید، برداشت کرده باشند که خاک بر سر من است!! اتفاقاً آیات مذکور خبر از آن می‌دهد که امثال آقایانی که در عین باورِ ایمانی جهتِ داوری به طاغوت رجوع می‌کنند. لذا قرآن می‌فرماید: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُريدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَ يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعيداً» (60/ نساء) آیا ندیدی کسانی‌که در باورِ خود به آن‌چه تو نازل کرده‌ای و آن‌چه در قبل آمده، ایمان دارند و این‌که در داوری به سوی طاغوت نظر می‌کنند. در حالی‌که به آن‌ها امر شده است به طاغوت کافر باشند و این شیطان است که آن‌ها را گمراه می‌کند، آن‌هم گمراهیِ بسیار شدیدی. بنابراین این‌طور نیست که بخواهند با اسلام مقابله کنند بلکه گرفتار یک‌نوع اغفال از طرف شیطان شده‌اند تا آن اندازه که شیطان بخواهد آن‌ها را به تعبیر علامه طباطبایی از صراط مستقیم به‌کلّی بیرون کند. و خداوند در ادامه می‌فرماید: «وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى‏ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً» (61) چون به آن‌ها گفته شود که به سوی آن‌چه خداوند نازل کرده است و به سوی رسول خدا بیایید، در این صحنه می‌بینید منافقان، فعالانه وارد می‌شوند تا آن‌ها را ای رسول خدا از تبعیت نسبت به تو منحرف کنند. ملاحظه می‌کنید که قرآن نمی‌گوید آن‌ها منافقند، بلکه می‌گوید جریان نفاق سعی دارد آن‌ها را از رجوع به رهبریِ نظام منصرف نماید. قرآن در ادامه می‌فرماید: «فَكَيْفَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْديهِمْ ثُمَّ جاؤُكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ إِحْساناً وَ تَوْفيقاً» (62) اینان چگونه خواهند بود وقتی با قرارگرفتن در چنین مسیری با مشکلات روبه‌رو می‌شوند به جهت اعمالی که خود انجام داده‌اند و ای پیامبر به سوی تو خواهند آمد و به خداوند سوگند می‌خورند که ما جز نیکی و رفع مشکلات، قصد دیگری نداشتیم. عنایت دارید که به جهت خطای محاسبه، با مشکل روبه‌رو می‌شود و به سوی رهبری نظام برمی‌گردند. در حالی‌که اذعان نمی‌کنند اشتباه کردیم، ولی خداوند در آیه‌ی بعد می‌فرماید: «أُولئِكَ الَّذينَ يَعْلَمُ اللَّهُ ما في‏ قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ في‏ أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَليغاً» (63) آن‌ها کسانی‌اند که خداوند می‌داند چه در درون‌شان می‌گذرد. پس ای پیامبر از آن‌ها فاصله بگیر و آن‌ها را نصیحت کن و در ارتباط درونی و تنگاتنگی که با آن‌ها داری، سخنانِ رسا و نافذی را با آن‌ها در میان بگذار. ملاحظه می‌کنید که در این آیه از طرفی به رهبری نظام متذکر می‌شود که خط خود را از آن‌ها جدا کن تا اشتباهِ محاسباتی آن‌ها به پای تو نوشته نشود، ولی از نصیحت به آن‌ها خودداری ننما، زیرا زمینه‌ی اصلاح و امید به برگشت در آن‌ها هست. و از این مهم‌تر این‌که به تعبیر علامه‌ی طباطبایی در تنهایی و خلوتی که رهبری نظام با آن‌ها دارد می‌فرماید با کلماتی رسا و نافذ، آن‌ها را متذکر اشتباهات‌شان بگردان.

و سپس برای این‌که گمان نشود راهی جز اطاعت رسول خدا جهت رسیدن به اهداف حقیقی وجود ندارد، می‌فرماید: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً» (64) ما هیچ رسولی را نفرستادیم مگر آن‌که به اذن الهی باید بدون هیچ چون و چرایی اطاعت شود و ای پیامبر! اگر آن‌هایی که از این مسیر فاصله گرفتند و به خود ظلم کردند از خدا طلب استغفار و آمرزش بخواهند و رسول خدا نیز برای آن‌ها آمرزش طلب کند، حتماً آنان خداوند را توّاب و رحیم می‌یابند. در این آیه در عین آن‌که متذکر می‌شود باید در اطاعتِ رهبریِ نظام که به تعبیر حضرت رضا«علیه‌السلام» مؤیّد به مدد الهی است؛ هیچ‌گونه سستی ننمایند، آن‌ها را به جهت خطای در محاسبه به‌کلّی طرد نمی‌کند و راهِ بازگشت را در مقابلشان می‌گشاید که اگر اولاً: به سوی رهبری نظام برگردند و در این فضا از خداوند طلب استغفار کنند و رهبری نظام نیز نسبت به آن‌ها ترحم نماید و از خدا برایشان طلب مغفرت نماید، آن‌ها برگشتِ خدا به خود را می‌یابند.

آیات مذکور نشان می‌دهد که جریان مذکور که گمان و باور دارند در مسیر دینداری قدم می‌زنند، ولی امیدشان به داوریِ طاغوت است، به‌کلّی از گردونه‌ی نظامی که مکتب وَحی به‌وجود آورده، بیرون نیستند هرچند که جریان نفاق و وسوسه‌های شیطانی در آن جریان فعّال است. لذا باید در مسیر رهنمودهای رهبری نظام طوری عمل کنیم تا با دست خود آن‌ها را از گردونه‌ی نظام بیرون نیندازیم، بلکه به همان طریقی که رهبریِ نظام الهی عمل می‌کنند امید برگشت آن‌ها را داشته باشیم. و از آن عجیب‌تر که ملاحظه می‌کنید در دو آیه می‌فرماید: «جاؤُكَ». یعنی اینان بالاخره چاره‌ای ندارند که به رهبری نظام برگردند. و این است که قبلاً در جواب کاربران محترم عرض شد؛ آینده، عظمت و قدرت رهبری چندین و چند برابر خواهد بود. موفق باشید  

13696
متن پرسش
سلام: استاد یه حرفی دارم نمیدونم اسمشو بذارم گله، درد و دل ... راستش من از طریق شما به سمتی کشیده شدم که خدا رو هزار بار شکر می کنم. اما احساس میکنم از یه جایی به بعد رها شدم! مشکل من اینه که الان اگه بخوام رو به عرفان های جدید و یا حتی بودیسم و هندوئیسم و... بیارم کلی سایت پیدا می کنم با کلی دستور العمل و حتی استاد. اما برای عرفان اسلامی در به در دنبال یه راهنما می گردیم کسی نیست. از شما هم می پرسیم همش پاسخ هاتون کلیه. آخه یه ذکری، یه دستور العملی... یه راهی که بتونیم شروع کنیم و دلمون قرص باشه که نتیجه میگریم نه این که از این کتاب به اون کتاب، از این سایت به اون سایت، از این دستور به اون دستور ... واقعا چرا من مسلمون تو یه کشور شیعه اگه بخوام برم سمت عرفان اسلامی کسی نیست دستمو بگیره ولی برای عرفان سرخپوستی و هندی و بودیسم و یوگا و... کلی راهنما دارم! تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طریق حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» طریق توحید است و این طریق با سیر عقلی و قلبی، گشوده می‌شود که در آثارشان مثل «شرح دعای سحر» و تفسیر حمد و کتاب «مصباح‌الهدایه» ظهور دارد. چرا از این طریق؛ قلب خود را جلو نمی‌برید تا عباداتتان با کیفیت لازم شما را به مقصد برساند. موفق باشید

13402

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: بنده کتاب ده نکته را کار کردم و کتاب خویشتن پنهان را هم در نکته آخرم تمنا می کنم این سوال بنده را جواب دهید، این پرسش ها برای من باید حل شود و همینطور بگویید به کدام نکته مراجعه کنم. 1. می خواستم بدانم وقتی انسان به حالت مجردش نزدیک می شود چگونه مثل آیت الله بهاءالدینی رحمه الله علیه یک کاری را در جای دیگر انجام می دهد در حالی که جسم و حواس جای دیگر است. و اینکه امیر المومنین صلی الله علیه وآله چگونه هم با پیامبر صلی الله علیه وآله سر سفره بوده اند و همزمان با آن سر سفره ظاهرا شام چند تن دیگر حاضر بوده اند؟ آیا نفس قادر است چند بدن ایجاد کند یا چطور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان مطالب ده نکته اگر با دقت دنبال کنید، جواب خود را می‌یابید. تفصیل آن را در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» مطالعه نمایید. موفق باشید

12926
متن پرسش
سلام علیکم: حقیر در باره معنای صحیح و دقیق «روات حدیث» در عبارات امام زمان (عج) سوال داشتم!منظور امام (عج) از این واژه دقیقا چه کسانی با چه مشخصاتی است؟ ضمن آنکه حضرت آقا (عج) در زمان نایب دومشان نیز از همین واژه استفاده فرمودند و اختصاص به آخرین نایبشان نداشته است. یعنی در زمان نایب دومشان شیعیان و فقهای درجه یک امت شیعه مانند شیخ کلینی را به راویان حدیث خود امر فرمودند! لذا این موضوع مطرح است که حقیقتا راوی حدیث از نظر امام زمان (عج) چه کسی است که حتی فقهای درجه یک شیعه در حوادث روزگار (ولایت سیاسی) در زمان غیبت صغرا نیز به آنها (به راویان حدیث) امر شده اند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «روات حدیث» کسانی‌اند که روح و فرهنگ و مذاق احادیث اولیاء معصوم را چشیده باشند. حال یک‌وقت در حدّ نکات فقهی به این مرحله رسیده‌اند و یک‌وقت بالاتر، در حدّ نکات عرفانی و معرفتی، و یا از این هم بالاتر، در حدّ ولایت سیاسی، هرکدام در جای خود. موفق باشید

12604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ضمن قبولی طاعات و عبادات شما، چندی پیش یکی از فعالان فرهنگی در تلویزیون بحثی را مطرح کردند به عنوان اینکه حجاب در جمهوری اسلامی نباید اجباری باشد امروز مشکل جمهوری اسلامی حجاب است یا نه ربا خواری و دزوغ و دزدی و ... بنده سخنان ایشان را شنیدم، خیلی متاسف شدم که ایشان با این مبانی یکی از فعالان فرهنگی در نظام اسلامی است. اولا قیاس مع الفارقی که داشتند و در ثانی حجاب واجب است نه اجباری، نمی دانم این قید اجباری را اینها چگونه و از کجا در مقام وجوب آورده اند. استاد می خواستم نظر شما را در این باره بدانم در حالی که سخنان این آقا در شبکه های مجازی هم فرآوان یافت می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد در جواب سؤال 12182 قبلاً عرایضی داشته‌ام. موفق باشید

12539

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: یک بوهایی نمیگم از دین زدایی ولی از بی تفاوتی نسبت به دین آن هم به طور عمد از این دولت به مشام می رسد؛ از عدم تغییر ساعات کاری در ماه رمضان تا مجوز رفتن زنان به ورزشگاه و فوق العاده عادی نشان دادن کنسرت های پاپ و رقص، توسط روحانی محترم جناب روحانی. در دماغ بنده چیزی گیر کرده! یا نه واقعا بویش حس میشه؟ یا این ها رو هم بگیم ان شاءالله بز است!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این دولت را آینه‌ی نظر به اهداف اصلی انقلاب اسلامی نمی‌دانم. ولی معتقدم اگر به روش حکیمانه و بدون جبهه‌گیری‌های افراطی جایگاه دولت را درست تبیین کنیم، منجر می‌شود در آینده‌ی انقلاب نسبت به جریان‌های متفاوت، خودآگاهی لازم را بیابیم و از افراط و تفریط‌ها آزاد شویم. موفق باشید

12020
متن پرسش
سلام: بنده اینطور متوجه شدم که خداوند در هیچ دوره ای انسان ها را بدون ولی زنده تنها نمی گذارد. از زمان غیبت کبری نوع ارتباط با ولی تغییر کرده و اگر کسی تزکیه نفس انجام بدهد و قابل بشود در هر جای دنیا که باشد توانایی ارتباط با ولی عصر را پیدا می کند. ظاهرا شیخ اکبر ابن عربی هم در کتاب فتوحات به این موضوع اشاره کردند و از دیدارشون با امام زمان سخن گفتند. این موضوع برای من قابل قبوله اما یه سوال برایم پیش آمده که اگر ما قابلیت پیدا کنیم می توانیم با امام رضا (ع) هم ارتباط برقرار کنیم همچنین با پیامبر اکرم (ص) هم همینطور پس چه نیازی به ولی زنده است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق مسئولیت بندگان را به عهده‌ی امام زمانِ آن‌ها می‌گذارد و در آن روایت مشهور هم بر شناخت امام زمان تأکید شده، یعنی امامی که امامِ آن زمان است. و اساساً امامی که از دنیا بروند در ذیل رجوع به امام زمان تأثیر خود را می‌گذارند وگرنه ما را طرد می‌کنند و می‌گویند چرا از راه‌اش نیامده‌ایم. موفق باشید

10876
متن پرسش
با سلام: استاد ممنون از وقت و حوصله ای که برای پرسش های این جانب صرف می کنید. بنده در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل امام خمینی(ره)، متوجه ی اصطلاح عقل کلی نمی شوم. ایشان فرموده اند منظور از عقل در این حدیث عقل کلی است اما بنده متوجه ی تعاریف ایشان نشدم در مقاله ها جستجو کردم ولی می ترسم آنچه از مفهوم عقل کلی برداشت کرده باشم اشتباه باشد. اگه امکان دارد برای بنده توضیح مختصر و قابل فهمی دهید که منظور از این عقل کلی چیست؟ و نیز در صورت امکان تعریفی قابل فهم برای عقل جزئی بیان کنید. استاد سوال دیگر اینکه می شود این عقل در حدیث جنود عقل و جهل را، عقل دیگری در نظر گرفت؟ با تشکر. یا علی (علیه السلام)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه بفرمایید که در آن حدیث حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند خداوند به عقل فرمود برو، و رفت و سپس فرمود بیا و آمد. یعنی حقیقتی در این عالم هست که مطابق امر الهی می‌رود و مطابق امر الهی می‌آید، حال این حقیقت را به نام «عقل» نامیده‌اند و هرکس بهره‌ای از آن حقیقت داشته باشد مطابق امر خدا به عالم کثرات رجوع می‌کند ولی در عالم کثرات متوقف نمی‌شود، زیرا وقتی حضرت حق به او امر می‌کند که برگرد، برمی‌گردد. بر عکس جهل. حال این حقیقت را عقل کلی گویند از آن جهت که چیزی است ماوراء افراد بلکه افراد می‌توانند از آن بهره‌مند شوند. عقل جزئی در اصطلاح به معنای آن تفکری است که به کثرات عالم مشغول است و زندگی دنیایی را سامان می‌دهد. موفق باشید
10860
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در بحث معرفت النفس دو سوال داشتم: 1. در اکثر موارد روح و نفس به یک معنی استفاده می شود، جایگاه نفس انسان (نفس اماره، لوامه و ... ) کجاست؟ آیا این نفس جزء روح است ؟ 2. آیا به این معنی که انسان دارای حقیقتی هست، حیوانات هم دارای چنین حقیقتی هستند؟ اگر حیوانات دارای روح هستند، پس از مرگ چه می شوند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مباحث معرفت نفس از نفس ناطقه به عنوان یک موضوع فلسفی بحث می‌شود و در مباحث اخلاقی از نفس امّاره و یا نفس لوّامه بحث می‌گردد 2- انسان و حیوان هر دو نفس دارند و هر دو پس از مرگ با روح خود هستند. موفق باشید
8742

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. استاد یه نگرانی بزرگ دارم از این که متحجر و کوته بین بشم. بعضی وقت ها احساس میکنم زندگیم خیلی خشک شده. راهکار شما برای فرار از تحجر در کنار ورود به عالم دینی چیه؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام ‌علیکم: شاید عرایضی که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» داشته‌ام، مفید باشد. موفق باشید
6210
متن پرسش
بسمه تعالی سلام. گاهی وقتها برخی حرفهای ساده و روان حضرت امام ره همه دانسته های انسان را بهم میریزد و ما شک میکنیم کجا را اشتباه رفته ایم که نمیفهمیم مثلا درمورد همین مطلبی که فرمودند ما مفتخریم زنان مانند مردان در عرصه های مختلف فعالیت دارند -قریب به این مضمون- درصورتیکه خود جنابعالی بارها همانندی مردان وژنان را انتقاد مبسوط فرموده اید یا اینکه عزاداری باید بشکل سنتی باشد و روی همین اساس گاهی اصلا با افراد مومن نمیشود گفت مثلا کمی هم پای معارف بنشینید یا اینقدر ظهر عاشورا حمله به غذای مسجد نکنید یا مانند اینها واقعا در این دو مورد خاص نظر شما چیست مخصوصا موضوع اول.؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه باید در مورد سخنان انسا‌های حکیم خاستگاه و فضای سخنشان را داشته‌باشیم. در هر دو مورد که مثال می‌زنید باید مبنای اندیشه‌ی حضرت امام مدّ نظر قرارگیرد که چگونه هم زنان ،روح مادری و همسر داری خود را حفظ کنند و هم شخصیت اجتماعی آنان به حاشیه نرود و یا در تأکید بر عزاداری سنتی نظر به روحی در عزاداری دارند که در کنار تحلیل آن نهضت بزرگ روشنفکر بازی در نیاوریم و اشک و مصیبت خوانی را فراموش کنیم. موفق باشید.
5832
متن پرسش
با سلام استاد از شما سئوالی شده بود که عارف بجایی می رسد که حلال خدا را حرام میکند که شما جواب رد داده بودید پس قضیه علامه طهرانی که فرمودند اگر آقای حداد به من می گفت این لیوان خون را بخور می خوردم چه می شود مگر خون خوردن حرام نیست؟ 2.در باب خوف و رجا ایت الله محمدتقی آملی می فرمودند که رجا باید بالاتر از خوف باشد ایا اینگونه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- مثال آیت‌اللّه طهرانی«رحمت‌اللّه‌علیه» در رابطه با اندازه‌ی ارادت ایشان به آقای هاشم حداد است با این فرض که مرحوم حداد هیچ حرف خلاف شرع نمی‌زنند. به همین جهت فرموده اند: در مثال مناقشه نکنید 2- با غلبه‌ی رجاء بر خوف سالک با امیدواری بیشتر جلو می‌رود. در روایت هم داریم خدا بیشتر دوست دارد بنده‌اش به او امیدوار باشد ولی حضرت صادق «علیه‌السلام» که در آن روایت می‌فرمایند باید خوف و رجاء یک اندازه باشد می‌خواهند اوج تعادل یک انسان را متذکر شوند. موفق باشید
4899
متن پرسش
سلام علیکم. شبهه ای پیش آمده مبنی براینکه این اسلام که برمبنای آن اینها انقلاب اسلامی و حکومت قبل از قیام حضرت حجت ایجاد شده است درست نیست و دلایلی هم میاورندومیگویند خود حضرت باید برات روشن کند و اینکه می گویند با بررسی تاریخ جریان حق،همیشه حق رو اقلیت همراهی می کردند اون هم با تقیه والان وضعشان هم نسبت به این انقلاب این است که باید له وعلیه آن نگوییم وتقیه میکنندوقیام قبل از ظهور رامیگویند جایز نیست واز احادیث هم نمونه میاورندو(از آقای بهجت دلایلی زیاد میاوردند جلسات خصوصی و..حتی از آقای قاضی وعلامه طباطبایی وبزرگان هم مثالی میاورند.)من گفتم در رابطه با تعلق قلبی آیت‌الله بهجت به انقلاب اسلامی، زمزم عرفان، ص 182 واما باز هم با دلایلی قانع نشدند مثلا در جواب این خواب گفتند:اولا اینکه قیام گروهی علیه شخص دیگری،دلیل بر حقانیت قیام کننده نیست چنانکه خوارج در قیام خودرا برحق میدیدند.ادعای برپایی حق هم دلیل بر حقانیت قیامش نیست هر چند با شعار حق گرایی باشد،چرا که مهم،تحقق شعار حق است،که طبق روایت،فقط با حامل حقیقت یعنی امام معصوم روحی فداه امکان پذیر است.واما اینکه هرکس علیه آنها قیام کند هلاک می شودهم دلیل برحقانیت آنها نمیشود.منظور حضرت بهجت،کنایه ونهی خفی است از علیه بودن نسبت به آنها،زیرا طبق حدیث این افراد چنان اراده ی پولادینی دارند که هیچ کس نمی تواند آنها را از مسیری که در پیش گرفته اند،نقد کند.وهر کس چنین کند امنیت وجانش از ناحیه آنها به خطر می افتد(یعنی همان هلاک شدن) جانی که باید برای امام محفوظ بماند .البته منظور از اراده ی پولادین انیتی (منیتی)است که دارند. 1.اگر میشود راهنمایی فرمایید و چون نمیشود کامل جواب بدهید کتب معرفی کنید(کتب انقلاب اسلامی شما راهم3 تاش را خواندم ولی نتونستم جواب بدم)... 2.آیا این تفکرات قبلا هم بوده است در قبل مثلا مثل انجمن حجتیه و....؟؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:همین‌طور که متوجه شده‌اید این تفکر،تفکر انجمن حجتیه‌ای است و بنده در رابطه با این روایت را که مورد استناد آقایان هست عرایضی در همین قسمت سؤال و جواب‌ها از قول علمای بزرگ داشته ام بر این اساس که آن روایت می‌گوید اگر کسی قبل از قیام قائم به نام مهدی«عج‌الله‌تعالی‌فرجه» قیام کند چنین و چنان می‌شود، نه این‌که اگر کسی جهت امر‌به ‌معروف و نهی ازمنکر قیام کند تا حق را حاکم کندو زمینه برای ظهور حضرت مهدی«عج‌الله‌تعالی‌فرجه»فراهم کند چنین است.حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در کتاب ولایت فقیه نکاتی در ردّ نظریه‌ای که می‌فرمایید دارند.خوب است که به آن کتاب رجوع فرمایید.موفق باشید.
4630
متن پرسش
باسلام وعرض تبریک به مناسبت فرارسیدن ماه رجب المرجب خدمت شما استاد جناب استاد این حقیر حدود 10سال است توفیق نوکری وسربازی امام زمان(عج) را داشته ام اگر موجب قبول حضرت حق قرارگرفته باشد. یک سوال از خدمت حضرتعالی داشتم که با توجه به روایت پیامبر اعظم (ص) که می فرماید {{اذا ام احدکم الناس فلیخفف فان فیهم الصغیر والکبیر والضعیف والمریضوذالحاجه واذا صلی لنفسه فلیططول ما بیشاء}} هرگاه کسی در نماز پیشوای مردم شد نماز را کوتاه کند که در میان کسان کوچک وبزرگ وبیمار وناتوان وحاجتمند هست وهر وقت برای خود نماز گذارد هر چه خواهد طول دهد. (نهج الفصاحه صفحه436 حدیث3168)این حقیرنمازهائی را که به عنوان امام جماعت میخوانم تقریبا سریع میخوانم وبه واجبات ومستحبات موکد آن اکتفا میکنم هم بخاطر تبعیت از روایت هم حضور ذهن داشتن چون با طولانی شدن حضور در نمازم از بین میرود یا اشتباه میکنم.حال از شما استاد گرانقدر کسب تکلیف میکنم که آیا به همین نحوادامه بدم یا نماز را به حالت آهسته اقامه کنم.با تشکر از زحمات فراوان شما استاد عزیز
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید تعادل رعایت شود. این سخن رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در مقابل عمل صحابه‌ای بود که سوره‌های بلند را در نمازهای واجب می‌خواندند که همین حالا هم بعضاً در عربستان این را مشاهده می‌کنید. ولی نباید طوری نماز خواند که طمأنینه از بین برود. موفق باشید
4605
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی استاد به نظر شما در قضیه فتنه چرا مقام معظم رهبری بعضی جا ها خیلی عجیب عمل کردند مثلا همه میدانند که فائزه هاشمی در اغتشاشات نقش داشت علنا حضور پیدا میکرد و غیره ولی رهبری هیچ موضعی نگرفت ولی تا ان بنده خدا تاجیک به فائزه بد و بیراه گفت اقا خیلی ناراحت شدند انگار به یک انسان بیگناه خدوم توهین شده ایا خوب نبود اقا حداقل سکوت کنند مگر حرمت اشخاص وابسته به نظام از خود انقلاب بالاتر است ؟ فائزه ای که در حق انقلاب خیانت کرد و در اغتشاشات اتش بیار معرکه بود ایا حرمتش از انقلاب و ارمانها بیشتر است که اقا انطور ناراحت شدند برافروختند به قوه قضائیه دستور دادند و قوه قضائیه علویه ما تاجیک را 8 ماه زندانی کرد فائزه را شش ماه؟ به که گوییم این حکایت به کجا بریم شکایت البته من هم ولایت فقیه را قبول دارم هم مصداق انرا ولی این مسائل قابل هضم نیست
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار آن آقا که مستقیماً چنان حرکاتی را کرد فرق می‌کند با کار فائزه هاشمی که باید دادگاه به آن رسیدگی می‌کرد. اگر بنا است هر نیروی متعلق به انقلاب خودش با مجرم برخورد کند آن‌هم با آن الفاظ، دیگر کشوری نمی‌ماند. البته بدین‌معنی نیست که بنده از برخورد نظام قضایی به آن شکل موافق باشم. موفق باشید
4099

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام 1.بهترین شرح فصوص و منظومه و فتوحات کدام است؟ 2. آیا بعد خواندن بدایه و نهایه لازم است شفا را هم بخوانیم؟ 3. استاد درمورد سیر آموزشی طلاب از یک طرف علامه حسن زاده فرموده اند باید کتابهای قدیمی را خواند مثل جامع المقدمات شرح نظام و ... از یک طرف مقام معظم رهبری می گویند کتاب قدیمی نباشد نو باشد ما کدام را انجام بدهیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ شرح آیت‌الله جوادی و شرح آقای یزدان پناه از متن قیصری خوب است، شرحی از فتوحات نمی‌شناسم. 2ـ به نظر این حقیر بعد از نهایه، اسفار را دنبال کنید. 3ـ با نگاهی که رهبری دارند می‌توانیم مسائلمان را حل کنیم. موفق باشید.
3497

استفتا کنیدبازدید:

متن پرسش
سلام من نمی دانم در دانشگاه تدریس کنم یا نه. اگر بخواهم درس بدهم مجبورم به دختر ها هم نگاه کنم و ان ها هم معمولا حجاب درستی ندارند من چه کار باید کنم ایا در دانشگاه تحصیل نکنم که گرفتارگناه نشوم و سلوکم لطمه نخورد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از دفتر مرجع تقلیدتان استفتا کنید، هر آن‌چه آن فقیه بگوید همان در سلوک شما مؤثر خواهد بود. موفق باشید
2813
متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز و دوستانی که درباره سوال همسر دوم نظر داده اند: من همان فردی هستم که از دوستم خواستم آن سؤال را از استاد بکند، بعد از آن‌که جواب استاد را گرفتم با سیل اشکالاتی که به جواب استاد داده شد روبه‌رو شدم ، حال خودم چند سوال دارم:آیا هر کس با این اوضاع اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و ... حتی یک بار ازدواج کند و بتواند حقوق زندگی مشترک را رعایت کند کاری بزرگ انجام نداده ؟آیا کسی که به خود جسارت داده و قبول کرده با رمسئولیت دو خانواده را به دوش بکشد آیا هوس باز است؟آیا اگر کسی اهل هوسبازی باشد راه های شرعی و غیر شرعی دیگری وجود ندارد؟آیا اسلام گفته ندانسته و بدون آگاهی همه را با یک چشم نکاه کن و به هر رابطه یا هر دو نفری که با هم هستند تهمت بزن؟آیا بعضی از مراجع عقد موقت را برای دختر رشیده حتی اگر باکره باشد جایز ندانسته؟آیا مردی 40 ساله اگر با دختری 36 ساله آشنا شود و بعد از محرمیت به نتیجه برسند ازدواج نمایند ولی به خاطر مصالح خانواده هر دو طرف به بزرگتری مراجعه و مشاوره نمایند باید توبه کارشان نمود و به جای کمک کردن آنان را به اعماق چاه فرستاد؟آیا عاشقی و وفاداری فقط در گوشه مساجد یافت می شود و نمی توان در هر جای اجتماع، پاک و بدون آلایش و از راه های شرعی زندگی کرد؟آیا کسی که همسر دوم اختیار کند باید همه به چشم جنایتکار و هوس باز به او نگاه کنند ولی در جامعه افراد زناکار به راحتی به فسادشان ادامه دهند و درکمال بی حیایی در اجتماع حاضر شوند، آیا هوس‌بازی زناکردن است یا زن دوم اختیار کردن؟ آیا دختر خانمی 36 ساله چون همدم و همزبان مورد نظرش را پیدا نکرده و حال و در این سن و به این حقیر تن می دهد و می داند باید با خیلی از لذات و حقوق دنیوی خود به خاطر این تصمیمش پشت کند هوس باز است؟ نه استاد عزیز نه دوستان گرامی : خدا به انسان اختیار داده، نه من آن دختر را اجبار کردم و نه او مرا اجبار کرده، هیچ کدام اهل هوس نبودیم ودر ارتباط ما ذره ای مسائل شرعی زیر پا گذاشته نشده است. ما به خاطر احترام به خانواده من و خانواده آن دختر به این نتیجه رسیدیم پای روی عشق خود گذاشته و در فراغ بسوزیم .اما با همه آموخته هایی که دارم نباید همه را به یک چشم نگاه کرد : التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام . بنده جهت هرچه بیشتر روشن‌شدن جواب‌های داده شده عین سخن جنابعالی را در معرض دید عزیزان قرار می‌دهم تا در هر حال هیچ‌کدام راه افراط و تفریط را در پیش نگیریم. موفق باشید
1920

هیپنوتیزمبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و تشکر همراه با عذرخواهی بابت تصدیع وقت حضرتعالی .مدتهاست فکرم مشغول موضوعی شده و حالت شک و تردید دراین مورد مرا به خود مشغول کرده است .این موضوع هیپنوتیزم یا دقیقتر خودهیپنوتیزم است . با مطالعات فراوانی که در این زمینه داشتم اینگونه علمای این فن بیان داشته اند که خودهیپنوتیزم روش علمی ترک عادات کهنه و ایجاد عادات جدید بوسیله تلقین به ضمیرناخودآگاه است زیرا دراین حالت فرد بسیار تلقین پذیر است . یعنی اگر ذهن انسان تحت تاثیر محیط و خانواده تحصیل و... برنامه ریزی شده است هم اکنون فرد خود میتواند برنامه جدیدی را به ناخودآگاه ذهن بدهد و شخصیت جدید خود را شکل دهد و عادات بدی را که دارد را ترک و باعادات حسنه جایگزین نماید. علاوه بر خواص دیگر مثل تمرکزفکر و افزایش حافظه و موارد دیگر. سوال بنده از حضرت عالی این هست که آیا واقعا خودهیپنوتیزم و ایجاد رابطه با ضمیرناخودآگاه چنین خواصی دارد؟ آیا شرع مقدس چنین راههایی را تجویز میکند؟ آیا اهل بیت که اول و آخر همه راههای خیر به به آنها ختم میشود در این مورد بیانی داشته اند؟ آیا اگر کسی از چنین راهی بخواهد به مبارزه با رذایل اخلاقی و تقویت اراده بپردازد وهن مقام ائمه میباشد؟لطفا ازلحاظ حکمی و معرفت النفس در این مورد بنده و امثال بنده را راهنمایی ببفرمائید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بخش دوم سوال حذف شود. بنده در کتاب جایگاه «جن و شیطان و جادوگر در عالم» تا حدّی روشن کردم که انسان در هیپنوتیزم بر روی خیالات خود متمرکز می‌شود و به همان اندازه که خیالات ناپایدارند تأثیرات هیپنوتیزم ناپایدار است و انسان را از رجوع به حقیقت که از طریق معارف دینی و اخلاق فاضله در بستر بندگی به دست می‌آید محروم می‌کند. پیشنهاد می کنم به آن کتاب رجوع فرمائید. موفق باشید.
1869
متن پرسش
با سلام،اگه امکان داره لطف کنید نظرتون رو به صورت "مفصل" در مورد علامه حسن زاده بگویید.ایشان می تونن "الگوی جامعی" برای ما باشن؟چرا کمتر از ایشون صحبت می کنید؟علت خاصی داره؟نمیشه یه انسان به این عظمت حی و حاضر تو ایران باشه و شما کمتر اشاره ای به ایشون بکنید.علتش چیه؟شاید ایشون برای شما فقط یه مرد بزرگ هستند و اهل سلوک،نه بیشتر؟لطفا مفصل جواب بدین.خودم خوب می دونم ایشون عارف و عالم و اهل الله و وارسته هستن و آثار ارزشمندی دارن!لطفا این شکلی جواب ندین.ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همان‌طور که قبلا عرض کردم ایشان را به‌واقع یک دانشمند اسلامی می‌دانم که با سلوک قلبی خود، خود را ملکوتی کرده‌اند و از آن پایگاه آثاری از خود بر جای گذاشته‌اند که اگر به کتاب‌های ایشان دل بدهید برکات زیادی برای شما دارد ولی با توجه به مدتی که در خدمت ایشان بودم نظرم این است که ایشان هرگز مایل نیستند به عنوان یک قطب و یا استاد سلوکی مدّ نظر قرار گیرند. بنده معتقدم در ذیل شخصیت حضرت امام اگر به آثار حضرت آیت‌الله‌حسن‌زاده«حفظه‌الله» رجوع شود به حضرت امام نزدیک می‌شوید و از جاهلیت دوران آزاد می‌گردید. بیش از آن‌که بخواهید از آیت‌الله حسن‌زاده چیزی بدانید تلاش کنید از آثار علمی ایشان معارف لازم را به‌دست آورید و خود را به اقیانوس معارف عالمان دین متصل گردانید. موفق باشید
نمایش چاپی