بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13786
متن پرسش
باسمه تعالی با عرض سلام: استاد عزیز بنده این جواب را در پرسش و پاسخهای شما دیدم - زن در هرحال آماده‌ی ازدواج است، ولی مرد را تحریک به ازدواج کرده است - اما متوجه نشدم فرق این دو جمله چیست؟ و از طرفی اگر برای مرد میسر است برای یک زن چطوره؟ آیا برای او هم ازدواج موقت پیشنهاد می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرع برای هر دو در نسبتی که هرکدام باید با موضوع داشته باشند، جایز دانسته ولی در جواب آن آقا که ازدواج موقت را کاری منفی می‌دانست، عرض شد تا فراموش نکند که خداوند در مرد جهت امرِ ازدواج، تحریک خاصی قرار داده که اگر شرایط آن ازدواج دائم برایش فراهم نبود می‌تواند تن به ازدواج موقت بدهد، در حالی‌که چنین تحریکی در شرایط طبیعی در زن نیست و خداوند بیشتر در او آمادگی «قبول» را قرار داده است هرچند در هر دوی آن‌ها میل به ازدواج نهفته است. موفق باشید

13450
متن پرسش
سلام: غرض از مزاحت، صرفا یه درد دله. بنده فکر می کنم با این توافق هسته ای و موفقیت های ظاهری دولت، دولت آقای روحانی و مخصوصا آقای ظریف توی دل مردم یه جایگاه خوبی پیدا کرده و حالا که به عنوان شخصی که باب دست دادن رو با اوباما باز کنه از سوی دولت انتخاب شده، هر کسی بهش اعتراض کنه، خودش محکوم میشه. منظورم اینه که کاری کردند که اگه الآن مقام معظم رهبری توی سه سخنرانی عمومی مثلا این کار رو محکوم کنه، خود ایشون محکوم میشن. چقدر این ها با تدبیر اهداف شیطانی شون رو دنبال می کنن. ثم فکّر و قدّر، فقتل کیف قدّر ببخشید مزاحم شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل آقایان در غفلت از تقابل تمدنیِ اسلام با استکبار است. و اساساً روح دینی در إزاء تقابل با استکبار شکوفا می‌شود و مفتخر به مددهای الهی می‌گردد. به همین جهت خداوند شاخصه‌ی روح شیطان را، استکبار و زیر بارنرفتنِ حق معرفی کرد و فرمود: «أبا واستکبر». و مسلّم امروز آمریکا مظهر تامّ و تمام استکبار و شیطان‌صفتی است و رئیس جمهور آمریکا نماد کامل شیطان در این دوران است و طبیعی است که دست‌دادن با رئیس جمهور آمریکا، یعنی دست‌دادن با شیطان و یعنی زیرپاگذاشتنِ همه‌ی عهدی که ملت مؤمن ایران با خدا بسته‌اند آن‌جایی که خداوند فرمود: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ» (60/ یس) ای بنی آدم! مگر عهد نکردی که شیطان را نپرستی که او دشمن آشکاری برای تو می‌باشد؟ و لذا هرگز نباید به بهانه‌ی رعایت احترام با شیطان دست داد. زیرا همه‌ی انبیاء«علیهم‌السلام» آمده‌اند تا بنی‌آدم، شیطان را تحقیر کند و آن را زیر پا بگذارد. نه آن‌که به بهانه‌ی رعایت احترام به آن دست دهد و عملاً با این‌کار، عهدی که همه‌ی انبیاء و اولیاء و امامان با خدا بسته‌اند را، زیر پا بگذارند. البته جنابعالی نگران نباشید، همیشه نقشه‌های شیطان به ظاهر، پیچیده، ولی در باطن ضعیف و بی‌نتیجه است به همان معنایی که قرآن عزیز فرمود: «الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً» (76/ نساء) كسانى كه ايمان دارند، در راه خدا پيكار مى‏كنند؛ و آنها كه كافرند، در راه طاغوت‏[ بت و افراد طغيانگر]. پس شما با ياران شيطان، پيكار كنيد! (و از آنها نهراسيد!) زيرا كه نقشه شيطان، (همانند قدرتش) ضعيف است. موفق باشید  

11090

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و تشکرخدمت استاد محترم: اگر در مورد موضوع سعادت از دیدگاه علامه طباطبایی بخواهیم پژوهشی انجام دهیم بهتر است کدام آیات در تفسیر المیزان را بررسی کنیم؟ علاوه بر تفسیر المیزان به چه منابع دیگری در مورد این موضوع می توان رجوع کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای این کار خوب است مباحث مربوط به حیات طیبه را در المیزان دنبال کنید. کتاب «جامع السعادات» نیز روایات و نکات خوبی دارد. موفق باشید
10489
متن پرسش
سلام علیکم: چرا محال است که نظام هستی از بی نهایت ممکن الوجود ها تشکیل شده باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوه‌ی معارف اسلامی یک یا کلام 1 بحمداللّه به طور مفصل در مورد ابطال تسلسل و محال‌بودن بی‌نهایت ممکن‌الوجود بحث شده. جزوه بر روی سایت هست، در ضمن در دی‌وی‌دی اصول عقاید نیز بحثی تحت عنوان «برهان امکان و وجود» هست که این مسائل را بحث کرده. سعی کنید با دنبال‌کردن این مباحث این مسائل را برای خود حل کنید وگرنه دائماً مزاحم سیر شما به سوی حقیقت می‌شود. موفق باشید
9914

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: شهید آوینی می فرمایند: «دنیای جدید متخصص شی کردن همه چیز است مثلا انسان شی می شود موجودات شی می شوند و همه چیز تبدیل به شی می شود» یعنی چه؟ و چه چیز باعث می شود انسان این طوری فکر کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این از نکات بسیار ارزنده‌ی تفکر هایدگر است، سعی کنید با آثار دکتر داوری اصل مطلب را دنبال کنید. این یک لغت نیست که بتوانم شرح دهم، این یک تفکر است. موفق باشید
8871
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی فرموده بودید که روح چون دارای وحدت ذاتی میباشد نمیتوان ویژگی ها و صفاتش رو تقسیم بندی کرد و اگر کسی مثلا شنوائی را به قسمتی از روح نسبت دهد مشخصا درک درستی از روح و صفات متجلی آن نداشته، حال سوالی مطرح میشود که آیا همین نسبت رو میتوان به دین توحیدی اسلام داد به این ترتیب که دین توحیدی اسلام چون دارای وحدت ذاتی میباشد پس اجزای آن(قرآن و اهلبیت ) قابل تقسیم و تفکیک نمیباشند و اهلبیت (ع) عین اسلام و اسلام عین اهلبیت (ع) است (و ایضا قرآن) و آیا میتوان گفت که تعبیر نبی مکرم اسلام (ص) در حدیث ثقلین که میفرمایند این دو هرگز و ابدا از هم جدا نمیشوند ناظر بر همین مطلب است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: مسلّم نمی‌توان اسلام را تقسیم کرد و به بعضی از قسمت‌های آن ایمان آورد و به بعضی از قسمت‌های آن کفر ورزید. همچنان که نمی‌توان نمونه‌های کامل دین‌داری یعنی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» را از اسلام جدا کرد، در آن صورت از ظهور کامل اسلام درعالم غفلت کرده‌ایم. موفق باشید
8865
متن پرسش
سلام علیکم انسان با توبه از گناهان پاک می شود آیا در همین دنیا پاک می شود یا منظور در برزخ و قیامت است؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: در همین دنیا نظرش دیگر متوجه آن عمل نیست و در همین دنیا پاک شده. موفق باشید
7425
متن پرسش
با سلام خدمت استاد، استاد آیا معیار و روشی هست بفهمیم علت مصیبت به خاطر گناه/اشتباه خودمان است یا امتحان الهی هست؟ یا اصلا تمام بلا ها طبق آیه "ما اصابکم من مصیبه فبما کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر" خودمان هستیم؟ ما که به قول جنابعالی علیه السلام نیستیم و بالاخره ما می تونیم گناه/اشتباهی در خودمان پیدا کنیم که بگیم این مصیبت به خاطر این گناهمون بوده ، اما از طرفی هم از کرم خدا دور می بینم که به خاطر یک گناه غیر آگاهانه و غیر عمدی ما را مستوجب مصیبت کنه . استاد بنده به این نتیجه رسیدم که وقتی علت یک مصیبتی را تخزیه و تحلیل نمی کنم (چه مقصر خودم باشم یا امتحان الهی) و همه چیز را خواست حکیمانه خدای کریم بدونم قلبم راحت تر مصیبت را تحمل می کنه. ممتون میشم منو راهنمایی بفرمایید که نگرش درست برای کسی که تازه در مسیر سلوک قدم گذاشته چی هست؟ التماس دعا
متن پاسخ
مه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی ذکر شده، اشاره به مشکلاتی دارد که بشر برای خود فراهم می‌کند و تازه آخر آیه می‌فرماید کمی از نتایج کارتان را کف دستتان می‌گذاریم و بسیاری از آن را چشم‌پوشی می‌کنیم و این غیر از آن وقتی است که می‌فرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین‏» که می‌خواهد استعداد صابرین را به صحنه آورد و به همه بفهماند چه کسی در مسیر هدایت الهی هستند. همین راهی را که در پیش گرفته‌اید ادامنه دهید.إن‌شاءاللّه به درجه‌ی صابران نائل می‌شوید. موفق باشید
7237
متن پرسش
سلام استاد عزیز. من واقعا به این رسیدم که تکلیف من رفتن به حوزه هست. دقیقا سؤالم در رابطه با "جایگاه قلب" در "تشخیص و ادای تکلیف الهی" است. متأسفانه یا خوشبختانه اصلا قلبم من رو در ادای این تکلیف یاری نمی کنه. به طوری که همان روز اولی که رفتم حوزه ، احساس دلتنگی و بغضی عجیب من رو گرفته بود که به این راحتی ها این بغض از من بیرون نمی ره. انگار حوزه من را از همه‌ی آن چه که هستم دور می کنه و دلتنگی حاصل می‌شه. استاد ، من روحیه ام به فضای دانشگاه بیشتر می‌خوره تا فضای حوزه و روحیه ام مایل به ادامه تحصیل در دانشگاه هست ولی خیلی جدی زیراب دانشگاه برام خورده خصوصا در زمینه های علوم انسانی . در تضاد بین عشق و عقل چه باید کرد؟ وقتی عشق و عقل هر دو تصمیم خودشون رو گرفتن، عقل راهی جز حوزه نمی‌بیند و با تمام نقایص حوزه، برای حضور تاریخی خودش فقط و فقط به حوزه امیدوار است، ولی احساس دلتنگی و گریه شدید از حوزه تمام وجودم رو فرا گرفته. نظر حضرتعالی چیست ؟ واقعا چه باید کرد ؟ خیلی برام دعا کنید خدا دستم رو بگیره. تا حوزه هست این احساس هم هست پس اشک هم هست. متأسفانه عقلم نذاشت کنکور ارشد علوم انسانی بدم. حرفی بزنید که مرحم این زخم باشد و راهی بگشاید برای این حقیر. باز هم التماس دعا و تشکر بی پایان.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در منظر خود فهم عمیق و عمیق‌تر از آنچه تصور می‌کنید از قرآن و روایات قرار دهید و وقتی متوجه شویددر عرفان اسلامی حقایقی هست آنچنان عجیب که حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به گورباچف می‌گویند: «از کتب عرفا و به ‏خصوص محى‏الدین ابن عربى نام نمى‏برم؛ که اگر خواستید از مباحث این بزرگ‏مرد مطلع گردید، تنى چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این گونه مسائل قویاً دست دارند، راهى قم گردانید، تا پس از چند سالى با توکل به خدا از عمق لطیفِ باریک‏تر ز موى منازل معرفت آگاه گردند، که بدون این سفر آگاهى از آن امکان ندارد» و همه‌ی این‌ها از مسیر این حوزه ممکن است، سختی‌هایش کم می‌شود. موفق باشید
6383
متن پرسش
با سلام. حضرت رسول اکرم ص در حدیثی می فرمایند من از دنیای شما سه چیز را دوست میدارم نماز زن و عطر . چه حقیقتی در وجود زن نهفته است که حضرت او رادر کنار نماز قرار می دهند ؟ استدلال قرآن در اینمورد چیست؟ با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثی را در کتاب « صلوات بر پیامبر صلى الله علیه وآله؛ عامل قدسى‏ شدن روح » دارم که عینا خدمتتان ارسال می دارم انشاء الـله جواب سوالتان را در آن می یابید. جایگاه زن در منظر پیامبر (ص) :روش پیامبر (ص) در قبال غذا و خواب «قناعت» است و شیوه ایشان در برابر زنان «کرامت» است، همان نگاهى که خدا به انسان ها دارد، پیامبر (ص) هم همان نگاه را دارند. شیطان و انسان هاى شیطانى بر زنان نظرى پست دارند و برعکسِ نظرآن ها؛ نظر پیامبر (ص) است، که نظر خاصى بر نساء دارند. این نظر همان نظر کریمانه اى است که خداوند بر همه انسان ها دارد، محترم شمردن آن نوع از انسان که مادر همه انسان ها است، انسانى از جنس زن. زن به این اعتبار تشابه به حق دارد، خداوند از یک زاویه منشأ عالم و امّ هستى است، پیامبر (ص) نیز از زاویه دیگرى انگیزه خلقت عالم و امّ هستى مى باشد و زنان هم از نظر مسیر خلقت انسان ها ظهور امّیت الهى در هستى مى باشند، همه انسان ها از زنان هستند و کرامت انسان به کرامت زنان است. از این جاست که مى بینید پیامبر (ص) مى فرمایند:«حُبِّبَ إِلَیَّ مِنَ الدُّنْیَا ثَلَاثٌ، النِّسَاءُ وَ الطِّیبُ‏ وَ قُرَّةُ عَیْنِی فِی الصَّلَاةِ» براى من پسندیده شده از دنیا سه چیز: زنان، و بوى خوش، و نور چشم من در نماز است». این نگاه کجا و نگاه آلوده‏ امروز دنیا به زنان کجا؟ به اسم احترام به زنان آن ها را بازى مى دهند و هسته توحیدى خانواده را مضمحل مى کنند، تا دیگر نه زن، زن باشد و نه مرد، مرد. در حالى که تمام دستورات اسلام در مورد زنان در راستاى حفظ کرامت آنان است . در کتاب «زن آن گونه که باید باشد» دلایل قرآنی کرامت زن آورده شده است. موفق باشید
4387
متن پرسش
با سلام از استاد با توجه به اینکه کتابهای سیر مطالعاتی شما را من میخوانم یه سطح علمی بالایی بهم دست داده و این من را داره آزار میده چون هرجا صحبت می کنم نمیتونم سطح پایین حرف بزنم باید چیکار کنم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله با توجه به کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیاز به نبی» راه صحبت‌کردن با افراد عادی برایتان روشن می‌شود. موفق باشید
3716

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
شما در جلسة دوم، علت این که برخی مبتلا به فتنة 88 شدند را نگاه‌کردن به انقلاب با «عقل غربی» دانستید. بعد ما در سؤال (2724) اشکال کردیم که: علتش، بی‌تقوایی است، نه عقل غربی. شما پاسخ دادید که: هر کس بی‌تقوایی به خرج بدهد، گریزی از فکر غربی ندارد؛ چون آن فکر را انعکاس امیان خود می‌داند. بعد ما در سؤال(3133) اشکال کردیم که: «مگر هر کس دنبال هوای نفس بود، دنبال فکر غربی و تغییر طبیعت است؟»، و شما پاسخ فرمودید: فکر غربی، وجوهی دارد که یک وجهش تغییر طبیعت، و وجه دیگرش بی‌تقوایی و تبعیت از هوای نفس است. پس منظور شما این است که: علت این که آنها مبتلا به فتنة88 شدند، بی‌تقوایی بود که این بی‌تقوایی، یکی از وجوه فکر غربی است. ما پاسخ آن سؤال‌مان را گرفتیم، بسیار عالی بود! اما به خاطر«رابعاً» که در این سؤال خدمت‌تان عرضه می‌گردد، به ما حق بدهید که هرگز چنین جوابی به فکر خودمان نرسد. اکنون در این راستا چند سؤال برای ما مطرح شد: اولاً آیا ممکن است لطف کنید تمام وجوه فکر غربی را برای ما احصاکنید؟ یا این که وجوه مختلفی دارد که اصلاً قابل احصا نیست؟ ثانیاً مسلّماً انقلاب اسلامی هم وجوهی دارد، آیا فکر غربی وجوهی دارد که با برخی وجوه انقلاب اسلامی مشترک باشد (مثلاً تأمین امنیت برای مردم صرف نظر از روش این کار)؟ ثالثاً در صورت پاسخ مثبت به سؤال قبلی، آیا می‌توان گفت: «ممکن است کسی مبتلا به برخی وجوه فکر غربی باشد، اما با انقلاب درگیر نشود (به خاطر اشتراک آن وجوه بین دو تمدن)؟ رابعاً این که «فکر غربی وجوهی دارد، و پذیرفتن یک وجه، مستلزم پذیرفتن وجوه دیگر نیست.»، چگونه با این مطلب که خودتان بارها فرموده‌اید: «غرب، یک مجموعه است؛ نمی‌شود قسمتی از آن را بگیری و قسمتی دیگر را نگیری.»، قابل جمع است؟ آیا این جمله تنها مختص تکنولوژی است و آن امکان تفکیک تنها مختص فکر و فرهنگ است؟ فکرمی‌کنم در اصل مطلب به تفاهم رسیده‌باشیم، اما در نحوة بیان این مطلب: وقتی یک مشکلی ناشی از یکی از وجوه فکر غربی است، آیا بهتر نیست آن مشکل را به همان وجه نسبت بدهیم نه به کل فکرغربی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر نمی‌کنم بشود تمام وجوه یک فکر را شمارش کرد، چون آن فکر در عرصه‌های مختلف ظهورات مختلف دارد 2- اگر به ظاهر مشترکاتی بین تفکر غربی و انقلاب اسلامی هست، مثل ایجاد امنیت، چون با دو رویکرد می‌باشد نباید آن‌ها را یکی دانست چون به یک‌جا ختم نمی‌شود 3- پس در نهایت نمی‌تواند کنار انقلاب باشد 4- جهت کلی غرب یک فکر است ولی وجوه آن بستگی به شرایط دارد. هندوستان و ژاپن هر دو فکر غربی را پذیرفته‌اند و در آن مسیر حرکت می‌کنند ولی چهره‌هایی از غرب که در ژاپن ظهور می‌کند در هندوستان ظهور نمی‌کند، از این جهت می‌توان گفت پذیرفتن یک وجه از فرهنگ غرب مستلزم پذیرفتن وجوه دیگر نیست. موفق باشید
3214
متن پرسش
وقتی ما از شما پرسیدیم: «چه اشکالی دارد که (طبق دستورالعمل آیت‌الله بهجت) از طریق «ترک معاصی» به قرب برسیم و از حضرت امام فقط چند گزارة حصولی بگیریم؟»، شما در پاسخ فرمودید: «خلطی بین مبادی عملی با نظری شده‌است» و با توجه به ادامة پاسخ‌تان (که قبولیِ عبادات مشروط است بر ولایت ائمه) منظورتان این بوده که در سلوک إلی الله و عبادات فردی‌مان باید نظر به حضرت امام داشته‌باشیم. ما در سؤال‌مان این را انکارنکردیم، بلکه گفتیم در چند گزارة حصولی در امور اجتماعی به حضرت امام نظر داریم. اولاً آیا چند گزارة حصولی از حضرت امام گرفتن، نظرداشتن به ایشان است؟ ثانیاً آیا برای آن که از طریق عبادات‌مان قرب پیداکنیم، علاوه بر این که چند گزارة حصولی از حضرت امام بگیریم، نیاز داریم به این که بیشتر از این به حضرت امام نظر داشته‌باشیم؟ این نظرداشتنِ بیشتر چگونه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همچنان‌که در کتاب عرض شد باید امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مبادی شخصیت ما شوند که یک موضوع حضوری است. موفق باشید
2221

توکلبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم ، با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما استاد عزیز: مدتی است تخیل و اوهامی مرا اذیت می کند و گاها خواب را از چشمانم می گیرد. دائما نگرانم که نکند خدای ناکرده بلایی بر سر یکی از اعضای خانواده ام بیاید . مثلا فوت کنند یا دچار بیماری صعب العلاجی شوند. به خود تلقین می کنم که اگر اتفاقی اینچنین افتاد ، باید چه کارهایی انجام بدهم و خود را در آن حال می پندارم. خواهشمند است مثل همیشه راهنمایی مناسب را بفرمایید که ایا اینچنین اوهام خوب است یا نه؟ و برخورد ما با اینگونه مشکلات و بلایا باید چگونه باشد؟ ایا باید خود را برای هر مشکلی از قبل آماده کنیم؟ آیا تلقین ممکن است در اثر شدت و تکرار ، به وقوع بپیوندد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: گویا فراموش کرده‌اید دنیا صاحب دارد و هیچ برگی از درخت نمی‌افتد مگر به اذن الهی و پروردگار شما همواره خیر شما را می‌خواهد. ما باید هرگز اجازه ندهیم این خطورات در ذهن ما جا باز کند و آن‌ها را تحویل بگیریم. با ذکر آیت‌الکرسی ذهن خود را متوجه حضور همه جانبه‌ی خدا کنید و با او معاشقه کنید. مگر دنیا بی‌صاحب است که تلقین بتواند در عالم نقش داشته باشد؟ چرا ظاهر را بی نسبت با باطن می‌نگرید؟ موفق باشید.
1646

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام ایا کسی که ولایت فقیه را قبول ندارد میتوانیم او را بی ایمان بدانیم. با توجه به اینکه امام خمینی ولایت فقیه را همان ولایت رسول الله میدانند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اکثر آن‌هایی که می‌گویند ولایت فقیه را قبول ندارند نمی‌دانند ولایت فقیه چیست، فکر می‌کنند یک روحانی نظرات خودش را بر جامعه حاکم می‌کند. آری حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» می‌فرمایند: اگر کسی بداند ولایت فقیه یعنی چه و منکر شود، مرتدّ است. ولی این به آن معنا نیست که کسی بگوید من این آقا را قبول ندارم و مرتد شود . موفق باشید
396

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما. دانشجو هستم و در مورد نظام تربیتی( اصول و روشهاومبانی و ابزارهای تربیتی ) دراسلام در حال تحقیق هستم لطفا مرا راهنمایی کنید و در مورد انها توضیح دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام فکر می‌کنم دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» که شرح نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه است نکات خوبی در این امر دارد. در ضمن کتاب «نگاهی دوباره به تربیت اسلامی» از دکتر خسرو باقری نکات خوبی را در رابطه با تحقیق شما ارائه می‌دهد. موفق باشید
19453
متن پرسش
اگر آزادی، اصل الاصولِ اصولِ ما نیست، گرایش به آنها، جز سرکوبِ خودشکفتگی‌ها، چیزی به ارمغان نخواهد آورد. در چنین اصول - گرایی، اهل تفکّر و هنر احساسِ خفگی خواهند کرد و از آن برائت خواهند جست؛ اگر هم ما تنها، متهم شده‌ایم و این اتهام را به ما چسبانده‌اند، نباید آن‌را سهل انگاشت؛ شاید این اتهام، از واقعیّتی حکایت ‌کند. واقعیّتی که خود از آن بی‌خبریم، واقعیّتی زشت‌سیما و هراسناک. شاید برای خروج از این بی‌خبری به آینه‌ای محتاج باشیم، آن آینه، تفکّر یا همان تجربه‌ی آزادی‌ست. همین طور است؟
متن پاسخ

اسمه تعالی: سلام علیکم:

همچنان که «وقت» در هر تاریخی با قیاس و فکر به دست نمی‌آید و باید با روحیه‌ی انتظار و به تعبیر دیگر «کشیک نفس کشیدن» متوجه‌ی وقت تاریخی خود شد و تمام معنای خود را از آن به بعد در آن هویت بی چون و چرای بسیط معنا کرد،‌ «آزادی» نیز یک وقت تاریخی است و تنها کسانی می‌توانند آن را پاس بدارند و بر سر آن جان بدهند که در روح معنایی خود آن را یافته باشند. معلوم است که همیشه شیطان راهزن بی‌کار نیست و معنای تاریخی را با جایگزینی شیطانی به حجاب می‌برد، اما کیست‌اند آن‌هایی که به جای حمله به آزادی‌های زشت شیطانی در افقی بالاتر همواره نظر به آن وقت تاریخی مقدس دارند؟ همین موضوع در معنای اشراقی انقلاب اسلامی ظهور کرده‌است که بعضی متوجه نقش شیطان در به تحریف بردن انقلاب نیستند و مثل حمله به بی بند و باری‌هایی که در قالب آزادی به میان آمده‌است و آزادی را پاس نمی‌دارند، با حمله به انواع تحجّر ها و خشونت ها وقت تاریخی انقلاب اسلامی را که معنا بخشیدن به انسان در تاریخ غیر قدسی سکولاریته است، نمی‌بینند. وقتی سخنی بر زبانی رانده شد که اگر بگویم دروغ ترین و آلوده‌ترین سخن این تاریخ است فکر نمی‌کنم خطا کرده‌ام؛‌ وقتی گفته شود: «انقلاب اسلامی بسط مدرنیته و نیهیلیسم است». این از همان عقلی ظهور می‌کند که می‌گوید: «کشور آل سعود مرکز مبارزه با تروریسم است». هر دو یک سخن است برای اصالت دادن به مدرنیته، حال بگو ما می‌توانیم به زبان مدعیان طرفداری از هایدگر با چنین جملاتی روبرو شویم؟ آیا باید از هایدگر منصرف شد یا در دفاع از او چنین عقلی را عقل گزارش‌گر تفکر هایدگر ندانست؟ موفق باشید

16150

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: همانطور که استاد می دانند: پیوندی بین معماری اصیل اسلامی و آموزه های عرفانی وجود دارد، این پیوند را در کدام اثر و یا در آثار کدام نویسنده می توان یافت؟ ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاع چندانی ندارم. کتاب «هنر مقدس» از «بوکهارت» نکات خوبی دارد. موفق باشید

14991
متن پرسش
سلام و درود: استاد فرزانه و فاضل از میان فیلسوفان غربی حاضر در این قرن کدام یک مورد توجه بقیه فیلسوفان غربی عصر حاضر است؟ نظر شما در مورد تفکراتش چیست؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دکارت و کانت و هگل و هایدگر، ستون‌های تفکر غرب‌اند. باید بیش از آن‌که بخواهیم آن‌ها را نقد کنیم، سعی کنیم آن‌ها را بفهمیم. موفق باشید

14844
متن پرسش
سلام: آیا می شود بخاطر زیبا نبودن زن او را طلاق داد؟ آیا این کار ظلم به اوست؟ اگر مرد به گناه بیفتد باید این کار را انجام دهد؟ اگر زن اول با گرفتن همسر دوم مخالف باشد باید چکار کرد؟ لطفا راهنمایی کنید. در معرض گناهم. چکار کنم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر چشم نداشت ببیند با چه کسی ازدواج می‌کند؟!! این هوس‌بازی‌ها را نباید زیر پوشش این الفاظ پنهان کرد! در حالی‌که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: هر آن‌چه در بقیه‌ی زنان سراغ دارید، در همسر خودتان هست. موفق باشید

14377
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: يكي از دوستان بنده قصد برپايي جشن و سرور به مناسبت به درك واصل شدن محمدبن عبدالوهاب (پايه گذار وهابيت) (آخر ذي القعده1207ه ق) را دارد بنده جهت اطلاع خودم و احيانا روشن كردن دوستم خواستم نظر حضرتعالي را جويا شوم كه آيا اصولا گشتن بدنبال اينگونه فرهنگ ها و جبهه گيري و يا اقدام عملي لازم و يا صحيح است يا اين نيز مثل دهه محسنيه و امثالهم است و در مقابل اينگونه برنامه ها و جلسات چه بايد كرد؟ عذر خواهي مي كنم و سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کارهای بزرگی را به عهده داریم، چرا به این امور سطحی و ساده بپردازیم؟! در حالی‌که خداوند می‌فرماید: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ» شما بهترین امتی هستید که در بین جهان بشری به صحنه آمده‌اید تا معروف یعنی آن‌چه که فطرت‌ها به دنبال آن هستند را، متذکر شوید و از منکر، نهی کنید و ایمان به خدا داشته باشید. این نوع کارها که می‌فرمایید ما را از وظیفه‌ی بزرگ‌مان باز می‌دارد. ملاحظه کردید که چگونه مقام معظم رهبری در راستای رعایت چنین آیاتی برای جوانان اروپا نامه می‌نویسند. موفق باشید

13245
متن پرسش
سلام استاد: بنده قصد ازدواج دارم و به تازگي دختري پيدا شده كه محجبه و متدين است ولي در دانشگاه مختلط درس مي خواند و آن هم در شهري غير از شهر خودمان، مسئله اين است كه بنده اصلا دوست ندارم كه همسر آينده ام در محيط مختلط كار كند يا درس بخواند، آيا او را به همسري انتخاب كنم يا به دنبال شخص ديگري باشيم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای روح زن بسیار مفید است در محیط مختلط با نامحرم فعالیت نداشته باشد ولی متأسفانه در این زمان و این تاریخ نمی‌توان به صرف چنین آرزویی از صحنه‌های فعالیت لازم چشم‌پوشی کرد. اگر امتیازهای قابل توجهی در ایشان باشد، به راحتی نمی‌توان از ایشان بگذرید. موفق باشید

12345

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: آیا شما معاد جسمانی مثالی را قبول دارید یا معاد جسمانی عنصری و مادی را؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر ملاصدرا در جلد هشتم و نهم اسفار و نظر حضرت امام در کتاب معادی که مرکز نشر تنظیم کرده است را صحیح می‌دانم که به تعبیر علامه طباطبایی جسم قیامتی همچون نفس، زنده و بیدار است. موفق باشید

11282
متن پرسش
چرا شما در جواب سوال 11232 فرمودید: (س: با سلام: اگر کسی دچار شک نسبت به عالم خارج از ذهن شد و این فکر که نکند چیزهایی که می بیند خیال باشد به ذهنش خطور کرد، به خود چه بگوید و چگونه استدلال کند تا از این شک رها شود؟ ج: باسمه تعالی: سلام علیکم: این فرد باید خود را متوجه این امر کند که دلیلی ندارد خود را گرفتار چنین شک بنماید، در حالی‌که به طور طبیعی متوجه است عالم خارج واقع است و او احساس می‌کند. کسی که آب می‌خورد و سیراب می‌شود هرگز نمی‌گوید نکند من آب نخورده‌ام. بهترین دلیل بر وجود عالم خارج از ذهن همین‌که انسان این پدیده‌های خارجی را احساس می‌کند به همین جهت در سخنان قبلی عرض کردم این یک امر بدیهی است و بنا نیست ما به ادراکات بدیهی خود شک کنیم و یا به شکی که در این مورد پیدا می‌کنیم توجه نماییم. موفق باشید) ولی در جواب سوال 11249 فرمودید: (س: با سلام خدمت شما استاد گرامی: بنده چند وقتی است دچار وسواس فکری شدم و به طوری که افکار مزاحم بدون دلیل مثل تفکرات سوفسطایی ها میاد سراغم و هی آزارم میده که نکنه اینایی که می بینم خیال باشه و ....، هرچه استدلال میارم این افکار دست بردار نیستن و هی آزارم میدن، بعضی وقت ها احساس ناتوانی در مقابل این افکار دارم، لطفا مرا راهنمایی کنید چگونه خودم را از این تفکرات نجات بدهم تا خدای ناکرده با این حالت روحی و تفکرات خسر الدنیا و الاخرت نشم. ج: باسمه تعالی: سلام علیکم: این چیز بدی نیست و إن‌شاءاللّه شما را از یک شخصیت ساده به شخصیت عمیق دینی تبدیل می‌کند. هنر شما باید این باشد که جواب اشکالاتی که به ذهن‌تان می‌رسد را با تحقیق و تعمق بدهید، نخواهید با جواب‌های ساده و سرسری از شرّ سؤالات‌تان راحت گردید. این سؤالات می‌خواهد شما را به تحقیق و تعمق بکشاند. موفق باشید) این دو چه فرقی با هم دارند که جواب و روش برخورد با موضوع متفاوت است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دوی موضوع قابل توجه است زیرا از یک طرف باید شک در اموری مثل وجود خدا و یا وجود معاد را گذرگاه خوبی دانست زیرا که به انسان تعمق می بخشد، و از طرف دیگر نباید به آن شکی که انسان به امور بدیهی شک می‌کند توجه کرد و بخواهد امور بدیهی که برایش روشن است را از طریق استدلال حل کند زیرا قبل از آن‌که بخواهد موضوع را با استدلال به‌دست آورد در پیش او به روشنی هست، مثل همین‌که بنده می‌یابم جنابعالی سؤال کرده‌اید و این سؤال به‌عنوان یک واقعیت در مقابل من موجود است. موفق باشید
9552
متن پرسش
سلام: زنی هستم فعلا خانه دار، تحصیلات حقوق دارم و مدتی وکیل بودم. بخاطر جو کاری و دروغها و نوع درآمد فعلا در خانه نشستم و بچه بزرگ می کنم. گاهی عذاب وجدان دارم که اگر کار می کردم پولم را می شد به نیازمندان بدهم و کارهای خوب دیگر، اما بخاطر خستگی و تنبلی و آسایش در خانه نشسته ام. (لطفا این حس خستگی از کار و احساس تنبلی را برایم باز کنید. آیا من کم گذاشته ام برای جامعه نیازمند؟) من به عنوان مسلمان چه کاری از دستم می آید؟ برای دین و برای خدا. درخانواده سعیم بر این است که اخلاق خوش داشته باشم و دست بخیر باشم. آیا اینها برای برزخ و قیامت من کافی است؟ برای غزه فقط دعای من کافیست ؟ برای مملکت، دین و امام زمان (عج) مثلا سرپرستی یتیم و.... لطفا مرا به کارهای خانه و همسرداری ارجاع ندهید. دارم آنهارا انجام میدم اما دستم خالیست، فکر می کنم خیلی کارها باید انجام دهم ولی نشسته ام، عمرم دارد می گذرد و به 40 دارم می رسم. اما توانایی آدم 30 یا 35 ساله را دارم. برای کار فرهنگی هم موسسه ای نبود که بتوانم کاری کنم، نگرانم، لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در انجام وظیفه و تعمق در معرفت و دقت در عبادات کوتاهی نکنید بعد از آن اگر افقی گشوده شد و کاری پیش آمد که با شئون اسلامی شما متناسب بود از آن استقبال کنید. در جایگاهی از تاریخ قرار گرفته‌ایم که بنا است از تفکر غربی و سبک زندگی غربی و نوع برداشتی که غرب از انسان دارد عبور کنیم، سعی کنید خانواده‌ای را شکل دهید که خود را در مصرف هرچه بیشتر کالاها جستجو نکند، روح قناعت و سادگی و صفا را در زندگی خود حاکم کنید و از این طریق نشان دهید می‌توان نوعی دیگر زندگی کرد تا نگاه مردم ما به آینده‌ای دیگر معطوف شود و از زندگی نمایش‌گونه‌ی مالیخولیائی چشم بردارند و تلاش کنند زندگی خود را بر اساس عقاید خودشان بسازند. شما بخواهید و یا نخواهید مدّ نظر انسان‌های بسیاری هستید و تا ارزش نگاه‌کردن دارید برای الگوگرفتن از شما، به شما نگاه می‌کنند. موفق باشید
نمایش چاپی