بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3480
متن پرسش
سلام استاد یه چندتا سوال ازتون پرسیده بودم که لطف کردینو برام فرستادین- اما سوال جدیدم اینه که 1-چطوری باید شرایط تاریخی و پیچ تاریخی که توی اون هستیم را بشناسیم ؟راهی هست که حداقل بتونم در این باره یه راهنمایی بگیرم؟ 2-برای انتخابات در راه بنظر شما زوده از الان وارد شیم؟ 3-بنظر شما جبهه پایداری باید چیا داشته باشه که بشه بهش امید داشت و میشه نظرتونو در مورد افراد این جبهه بفرمایین؟ 3-من اگه بخوام یه فردی بشم که سیاسی تر از اینی که الان هستم بشم(البته الانم چیزی نیستم1!!)باید از کجا شروع کنم ؟برای این راه تنها برم یا اگه شد دست چند نفر دیگه ام تو تکامل سیاسی خودم بگیرمو راه بیوفتم؟ 4-استاد من خیلی دوست داشتم شما مارو مستقیم تو سیاست راهنمایی کنید از نزدیک می دونم خواسته بزرگیه و برای من خیلی زیاده اما اگه ما چند تا دانشجو باشیم که واقعا به خدا توکل کردیم تا بتونیم باری از دوش مولامون بر داریم هرچند که بارم میذاریم !!و از شما بخوایم یه چند جلسه واسه ما هم وقت بذارین قبول میکنید ؟؟خیلی بی ادبانه خواسته مو از کسی مثل شما خواستم اما .... لطفا خصوصی باشه به امید ظهور فرزند مادرم زهرا....
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- پیشنهاد می‌کنم جزوه‌ی « جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی و جریانات سیاسی در آینده» که بر روی سایت هست را مطالعه فرمایید شاید نگاهمان را به شرایط تاریخی که در آن قرار داریم بیندازد ولی در هرحال روح تاریخ قابل فهم به علم حصولی نیست باید نمونه‌‌های موجود در تاریخ خود را کالبدشکافی کرد تا آن روح کشف شود و بتوان آن را احساس نمود کاری که رهبر معظم انقلاب انجام می‌دهند 2- با اشارات رهبری باید عمل کرد 3- حُسن جبهه‌ی پایداری آن است که متوجه شده‌اند باید از اصول‌گرایی حزبی عبور کرد و از نظر ذهنی با آزادی بیشتر تصمیم گرفت، ولی در مورد آقای احمدی‌نژاد آن هوشیاری که امثال دکتر الهام از خود نشان داد از خود نشان ندادند. امید است در آینده خوب‌تر عمل کنند 4- بر مبنای سخنان رهبری تقیّد افراد و گروه‌ها را ارزیابی کنید تا با نگاه سالمی سیاست را دنبال بفرمایید و در این راستا به آن‌چه رسیدید به دوستانتان نیز کمک کنید. بنده در جلسات شنبه سعی می‌کنم مثال‌هایی که باید در رابطه با آیات قرآن بزنم مثال‌های روز باشد و به نظرم این راه خوبی است برای درست‌تحلیل‌کردن موضوعات جامعه، زیرا مبنایمان آیات قرآن است. امید است در این راه قرآن دستمان را بگیرد. موفق باشید
2748
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: چرا در سخنانی که از بزرگان فلسفه مثل علامه حسن زاده دکتر دینانی و...گفته می شود که در جواب سؤال از اینکه شما با فلسفه به جایی رسیدید می گویند نه، فقط عرفان! و دعوت به عرفان می کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فلسفه راه توجه به حقیقت است و عرفان عامل اُنس با حقیقت است و معلوم است که باید تا اُنس با حقیقت جلو رفت. موفق باشید
2333
متن پرسش
سلام استاد.برای من مساله ای پیش آمده و میخواستم شما راهنمایی بفرمایید.قضیه از این قراره که یه آقایی هست که به وسیله قرآن،غیب میگه.اصطلاحا بهشون دعا نویش میگن.این آقا تو یه اتاق کوچیک با یه مبلغ خیلی مختصر(1000 تومن) و فقط از طریق قرآن راحت از آینده یا مشکلات فرد یا کارایی که باید بکنه خیر میده،تا اینجا همه چی خوبه،اما چند وقت قبل یکی از آشناها چند سال بود چند تیکه وسیلش رو یهم گم کرده بود و مطلقا پیدا نمی شد،این آقا گفته بود اجنه برداشتنشون،بعدش با کلمات قران و ورق زدن جاهای مختلف و یادداشت کردن کلمات و عبارات،دعایی درست کرده بود و گفته بود اینو ب توسل به ائمه و صلوات فرستادن و بردن نامه ائمه میسوزونی.سوزونده ود و چند ساعت بعد به طرز عجیبی وسایلش تو خونه پیدا شده بودن.استاد چیزی که منو گیج کرده و توانایی تشخیص حق و باطل رو از من گرفته اینه که آیا سوزوندن کلمات و عباراتی که از قرآن نوشته شده جایز و شرعی و درسته؟این آقا که نه دنبال پول و دکون زدنه،کارشم که فقط با قرآنه،از اون طرف گفته این سوزوندن حتما باید با صلوات و توسل باشه،چجوری میشه اینا رو با هم جمع کرد؟پس باید نتیجه بگیریم کارش درست و شرعیه و اون عبارات و کلمات رو هم که درآورده طبق یه رموز خاصی بوده نه اینکه اسمش قرآن سوزوندن باشه.این آقا هیچ جای کارش شبیه جن گیرا نیست و به نظر نمیرسه کارش سیاه و شیطانی و ضاله باشه.لطفا جوابی بدین تا مرز حق و باطل کار این آقا روشن بشه
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فریب این افراد را نخورید، قرآن بهانه است این خبرها همه از طرف جنّیان شرور به او می‌رسد و جنّیان شرور به او خدمت می‌کنند و هیچ برکتی برای شما ندارد. به کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» رجوع بفرمایید مسائل آن‌جا عرض شده. موفق باشید
2329

ظلم به نفسبازدید:

متن پرسش
سلام،بنده درنظردارم درباب مبحث «ظلم به نفس درقرآن» پایان نامه سطح3 حوزه بنویسم ولی نمیدانم بایدچه کتابهایی را مطالعه کنم وتحت عنوان چه سرفصلهایی تحقیق کنم. لطفا محض رضای خدا مرا یاری کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اصل بحث را در کتاب‌های اخلاقی مثل جامع‌السعادات دنبال کنید چون همان کتاب‌ها به آیات مربوط به ظلم به نفس اشاره کرده‌اند و سپس روشن بفرمایید اولاً: هر گناهی ظلم به نفس است و شاهدهای قرآنی آن را نشان دهید. ثانیاً: هر عقیده‌ی باطلی که انسان بر خود تحمیل کند ظلم به نفس است به همین جهت خداوند در این رابطه می‌فرماید: « ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لکِنْ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُون‏». موفق باشید
1662

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خداقوت در ایام عید و دیدو بازدید آیا میتوان از غذتی همه افراد امیل خورد؟ حتی آن افرادی که شک داریم خمس میدهند یا نه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام تا یقین نداشته باشید این مال همان مالی است که خمس آن داده نشده، در حکم مال حلال است. البته بهتر است این نحوه سؤالات را از دفاتر مراجع بپرسید. موفق باشید
510

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم در ص 62 کتاب از برهان تا عرفان در تعریف حرکت می خوانیم : «حرکت خروج تدریجی شی از قوه به فعل است» و در تعریف قوه آمده است:« نداشتنی که امکان داشتن آن است.»و وقتی اعتراض می شود که این یک تناقض آشکار است و چگونه ممکن است یک نیستی، هستی داشته باشد جواب می آیند که در حقیقت« قوه» یک فرض فلسفی است و از آنجا که در جهان پیرامون همه چیز به همه چیز تبدیل نمی شود مثلا سنگ به انسان تبدیل نمی شود، فیلسوفان برای آنکه در توجیه هستی دستگاه فلسفی منظمی را ارائه دهند این فرض را پایه گذاری کرده اند. اما سوال همین جاست و باید پرسید که آیا به راستی در جهان پیرامون ما همه چیز در یک نظم خاص استقرار دارد و آیا چیزی به چیز دیگری تبدیل نمی شود مگر آنکه بتواند به آن تبدیل شود (و حتما این توانایی هم باید با عقل فلسفی راست آید و الا ناتوانی است) حقیقت این است که این نظرگاه یونانی زده که بعدها به نظریه«ساعتچی بازنشسته» انجامید فرسنگها با نگاه قرآنی که در آن همه چیز طبق قاعده «لا حول و لا قوه الا بالله» ی در کنف اراده حق تعالی تحقق می یابد فاصله دارد. در این فرهنگ( فرهنگ قرآنی) گویی حرکت و تدریج و قوه ای در کار نیست و زندگی و حیات دائم و نو نو می رسد و جریان فیض دائم و البته لحظه ای و آنی است و لذا عبارت «خلق جدید» که در سوره قاف آمده است به همین مضمون دلالت دارد در حقیقت از امثال ملا صدرا که به ادعای بعضی طعم عرفان را چشیده اند، بعید می نماید که این مفهوم (قوه) را در فلسفه خود وارد کنند. آیا آنها هرگز ندیده اند که اراده ی مطلقه ی خداوند انسانی را که هیچ قوه ی میمون شدن ندارد به بوزینه هایی سرافکنده تبدیل میکند و آتش را که استعدادی جز سوزاندن ندارد به سردی بدل می کند و زنی نازا یا زنی که هنوز مردی او را لمس نکرده باردار می کند. آیا در مقابل ندای «کونوا» هیچ قوه ای را قوه هست؟ پس آیا بهتر نیست از این فرهنگ یونان زده فاصله بگیریم. و اگر جز با وارد کردن مفهوم قوه فلسفه ها پا نمیگیرند از عَلَم کردن هرگونه فلسفه ای انصراف دهیم و توضیح و تفسیر نظام هستی را به خالقش واگذاریم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مسلّم سیره‌ی پیامبر«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» و ائمه«علیهم‌السلام» تعطیل عقل نیست و ما را دعوت به تدبّر در متون دینی کرده‌اند، حتی می‌فرمایند: «علینا بالقاء الاصول و علیکم بالتفریع» بر ما است که اصول را بگوییم و بر شما است که فروع حاصله از آن اصول را خود کشف کنید، و این کار نیاز به تدبّر و تعقل دارد. موضوع «قوه» یک فرض فلسفی نیست، اگر به فرمایش علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» در «بدایة الحکمه» عنایت بفرمایید؛ برای قوه در مقابل عدم، یک نحوه وجود قائلند. آیا کودکی که هنوز جوان نشده است و قوه و استعداد جوانی را دارد به همان اندازه جوانی در او معدوم است که در یک سنگ معدوم است؟ و یا یک نحوه‌ وجودی در کودک هست که جهتی به سوی جوانی دارد و از این به بعد فیض الهی و خلق جدید معنی می‌دهد که فیض حضرت حق بر اساس ظرفیت و توان پذیرش هر موجودی فیض لازم را ارزانی می‌دارد که قرآن بدان اشاره دارد که « أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها » خداوند از آسمان آبی فرستاد و هر درّه‌ای به اندازه‌ی ظرفیتش از آن بهره‌مند شد. آری موضوع هیولی و صورت که ارسطو مطرح کرد و فلاسفه‌ی ما نیز جهت تبیین سخنان خود از آن استفاده کردند را می‌توان یک فرض عقلانی گذاشت که در این مورد نیز اگر با دقت موضوع را دنبال بفرمایید هیولای اُولی را باید انتزاع ذهن دانست از خارج که در خارج به تحقق «صورت» موجود است، مثل مفهوم انسان که در خارج به تحقق حسن و بتول موجود است. ما مسلّم نیاز داریم به چیزی بالاتر از آنچه فلسفه‌ی یونانی در اختیار بشر گذارده رجوع کنیم و آن نگاهی است که دین در اختیار بشر می‌گذارد ولی از انواع تعقل‌ها از جمله تعقل فلسفه نباید خود را محروم کرد و با آن از سر خصومت برخورد نمود وگرنه به همان اندازه در فهم بعضی از ابعادِ واقعیات محجوب می‌شویم که بحث آن در جای دیگر شده است. موفق باشید
362

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام چند وقتی است دچار خواب هایی شده ام که دراین خواب ها دست به کاری می زنم که دوست دارم در بیداری بهش فکر کنم حتی من به عنوان یک جوان مذهبی شرم دارم از بازگو کردن آن برای دیگران برای کمک گرفتن لطفا من را از شر این خوابها آزاد کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام قسمت آخر کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر در عالَم» می‌تواند کمکتان کند، و در هر حال با دنبال‌کردن عقاید حقّه و اخلاق فاضله و کنترل غضب و کنترل خوراک إن‌شاءالله مشکل رفع می‌شود. موفق باشید
18391

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا گوش دادن به تلاوت قرآن می تواند جانشین موسیقی برای رشد قوه خیال باشد؟ دوستانم به من پیشنهاد دادند چون احساساتم ضعیف است و میزان گریه ام بسیار کم (گریه برای سید شهدا) موسیقی گوش دهم. حالا می خواهم بدانم آیا گوش دادن به قرآن می تواند ضعف بنده را برطرف کند با توجه به اینکه کم متوجه معنی قرآن از طریق صوت می شوم. در بخش پرسش و پاسخ سرچ کردم پیشنهاد مثنوی مولوی را داده بودید که باز هم از لحاظ طبع شعری نیز ضعیفم. صله رحم، صدقه و عدم چشم چرانی را هم رعایت می کنم ولی باز بسیار سخت اشک از چشمانم جاری می شود یا بسیار کم احساساتی می شوم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موسیقی را جهت این امر دنبال نکنید. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را که بر روی سایت هست، مطالعه فرمایید و پیشنهادهایی که در آن کتاب می‌شود را دنبال کنید. موفق باشید

16110
متن پرسش
سلام: متن زیر درباره شهدای مدافع حرم ناظر به مباحث شما تنظیم گشته است. لطفا ضمن رد یا تایید، از جایگاه تاریخی مدافعان حرم برایمان بگویید. مدت ها بود بر سر این مساله با خود درگیر بودم که امروز کدام وظیفه برای من در اولویت است؟ دفاع از حرم اهل البیت علیهم السلام در شام و عراق یا دفاع از مرزهای فکری _ فرهنگی انقلاب اسلامی در کشور خودم؟ و عموما پس از اندک تاملی، براحتی خودم را قانع می نمودم که الیوم، دفاع از انقلاب اسلامی در عرصه جنگ نرم به مراتب از جنگ سخت در میدان نبرد با جریانات تکفیری ضروری تر است. این کشمکش و جنگ درونی تقریبا اغلب اوقات با من بود تا اینکه... این اواخر، هجمه ی تبلیغاتی سنگین جریانات رسانه ای رذل مآب جبهه استکبار به مدافعین حرم اهل البیت علیهم السلام، توجه و حساسیت مرا نسبت به علت و چرایی این جنگ رسانه ای کثیف بر انگیخت. البته این حساسیت با علم به این واقعیت شکل می گرفت که استکبار، تا وقتی دفع ضرر و یا کسب منفعت برایش مطرح نباشد، حاضر نیست حتی یک سِنت از جیب نامبارکش هدر برود. پس دقیقا این سوال برای من بوجود آمد: مخارج و هزینه های هجمه ی رسانه ای غرب بر ضد مدافعین حرم، در راستای جلب کدام منفعت و یا دفع کدام مضرت برای استکبار قابل تفسیر است؟ لذا در پی پاسخ به این سوال به جستجوی اثرات و ثمرات جانفشانی مدافعین حرم در پاسداری از حریم اهل البیت علیهم السلام پرداختم تا شاید علت بغض مستکبرین از ایشان را در یابم. و الحمدلله، در نتیجه ی کاوش این ثمرات، یافتم آنچه را که باید... همه ما خوب می دانیم که بعد از فتنه سال 88، نگاه برخی اقشار و بخصوص برخی جوانان و نخبگان پایتخت نسبت به نظام مقدس اسلامی، بدبینانه و فضای فتنه آلود آن مقطع، بین این عزیزان با حقیقت انقلاب زاویه ایجاد نمود. و این دل چرکی که مطلوب دشمنان انقلاب در پیاده سازی استراتژی نفوذ بود ادامه داشت و تبلیغات مسموم رسانه های استکبار نیز روز بروز این شکاف را عمیق تر می نمود. این ماجرا ادامه داشت تا آنجا که خون سرخ مدافعین حرم، تاثیر خود را در صفحات شخصی جوانان و نخبگان این مرز و بوم در فضای مجازی گذاشته و تقریبا تمامی تیپ های فکری و فرهنگی به نوعی ارادت خود را نسبت به این شهدا ابراز داشتند. ابراز ارادت نسبت به شهدایی که ذیل ولایت، جان در کف، کیلومتر ها آن طرف تر از مرزهای جغرافیایی ایران، از مرزهای عقیدتی اسلام و انقلاب دفاع می کنند، واقعیتی به شدت تلخ و مرگبار برای جریان نفوذ نرم و موذیانه ی مستکبرین در حریم انقلاب اسلامی و صاحبان حقیقی آن یعنی مردم ایران است. مدافعین حرم، پیش از آنکه مدافع حرم اهل البیت باشند، مدافع حریم فکری فرهنگی اهل البیت اند که تجلی حقیقی آن در این زمانه، انقلاب اسلامی ست. این عزیزان مدافعان حقیقت انقلاب در برابر جریان نفوذند. و مگر این شهدا چه کرده اند جز دفاع از حرم اهل البیت و دفاع از مظلومان دیار شام و عراق؟! بزرگی می فرمود: این بچه ها (مدافعین حرم) رفتند تا از حرم حضرت زینب دفاع کنند اما سرنوشت تاریخ را تغییر دادند. حقیقت آن است که مدافعین حرم، اثری غیرقابل وصف در جهت توجه دادن قلوب به افق تمدنیِ انقلاب اسلامی داشته و دارند. امروز به برکت خون شهدای معرکه ی برون مرزیِ شام، اقشار مختلف مردم و نخبگان، از دانشجو و هنرمند و ورزشکار گرفته تا عموم ملت، با وجهه ای از انقلاب تحت عنوان «دفاع از مظلوم در اقصی نقاط عالم» بطور ملموس آشنا شده و عظمت انقلاب به عنوان یک حقیقت تمدنساز را به برکت خون این مردانِ مرد، با تمام وجود احساس نموده اند. و کیست آنکه نداند نظر به بعد تمدنی انقلاب اسلامی، بلای جان نفوذی های استکبار که همه ی وجود منحوس خود را ذیل تمدنی دیگر و در افق غرب جستجو می کنند است. خون شهدای حرم، قبله ی جان ملت و نخبگان را ماورای دعواها و فتنه های سیاسی، مشکلات اقتصادی، فساد و دیاثت های خیانت بار، متوجه حقیقت تمدنی انقلاب نموده و تمام آرزوهای این قوم منافق در دلسردی ملت و انحراف کشتی آرمان های انقلاب را نقش بر آب می نماید. درود خدا بر آن عزیزانی که با نثار خون خویش، هم افق جدیدی در پیش دیدگان مردمان زمانه ی ما گشوده و انقلاب را بیمه نمودند و هم به دفاع از حرم اهل البیت پرداختند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده به خوبی متوجه‌ی جایگاه تمدنیِ شهدای مدافع حرم شده‌اید. آری! سیاستمداران ما بعضاً نتوانسته‌اند روح انقلاب را آن‌طور که شایسته‌ی انقلاب است در صحنه‌های سیاسی جهان به میدان آورند تا معلوم شود انقلاب اسلامی راهی است غیر از راه تمدن غربی. شهدای مدافع حرم از یک طرف، و حزب اللّه لبنان از طرف دیگر در سوریه نشان دادند که فرهنگ دیگری غیر از تمدن غربی به صحنه آمده است و این رساترین و روشن‌ترین حضور تمدن اسلامی در این تاریخ است و بدیهی است که تمدن غربی با تمام عواملش در مقابل شما بایستد.  موفق باشید

16037
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید اگر علم واقعی نوری است که خدا در دل بندگان مخلص خود می اندازد و اصل علم بصورت حضوری و شهودیست، پس درس خواندن این علوم حصولی در حوزه های علمیه چه فایده‌ای دارد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علم حصولی اساساً مقدمه ی علم حضوری است. بنا به فرمایش جناب صدرالمتألهین «المعرفه بذر المشاهده» یعنی معارف حصولی بذری است تا قلب به مشاهده ی آن حقایق برسد. موفق باشید

14031

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: نظر استاد راجع به استاد نکونام که صاحب کتاب هستند چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً مشکلی داشته‌اند که مدتی است توسط نظام جمهوری اسلامی در زندان هستند. موفق باشید

13710
متن پرسش
با عرض سلام: 1. استاد به نظر شما دلیل این که بعضی از ما تا به حال هزاران بار تصمیم به اصلاح و تغییر روش زندگی گرفته ایم اما موفق نمی شویم چیست؟ مثلا بنده خودم بار ها شده که مثلا با خواندن بخش هایی از یک کتاب (آشتی با خدا، شرح ده نکته از معرفت نفس و...) یک تصمیمی می گیرم و مثلا فردایش انگار اصلا به کلی فراموش می کنم و دوباره در شب یا در فرصتی که با خود تنها می شوم می گویم ای داد! اصلا اخیرا گاهی این مطلب به ذهنم خطور می کند که این نوع زندگی که دین به ما ارائه می کند گاهی نشدنی به نظر می رسد؟ 2. چه کنیم که با توجه به نکته خودتان در یکی از کتاب ها، خدایی که «هست» را متوجه باشیم تا خدایی که «چیست» دارد را؟
متن پاسخ

باسمه تعالی. سلام علیکم. 1ـ وقتی آرزوهای بلند دنیایی را اصل نگیریم و کینه و پر حرفی را در میدان ذهن و فکر خود جای ندهیم، بین عمل و عقیده نزدیکی حاصل می‌شود. 2ـ در این مورد عرایض مفصّلی در شرح کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» شده‌است، خوب است که با حوصله شرح صوتی آن کتاب را دنبال کنید. موفق باشید

13417
متن پرسش
سلام استاد: برای چندمین بار است که مزاحمتان می شوم. این حقیر طلبه هستم (پایه3). متاسفانه مسأله ای پیش آمده که فکرم را مشغول کرده و اخلاص نیتم را در ماندن در حوزه زیر سؤال برده است و آن این است که چند بار که خواستم از حوزه بروم یکی از نیت های نرفتنم این بود که با خود گفتم چرا می خواهی بروی هر ماه که دارند پولی ولو ناچیز به تو می دهند بیمه ات هم که کرده اند. البته استاد این فکر 30 درصد نرفتنم از حوزه بود هفتاد در صدش این بود که به خاطر کمک به امام زمانت نرو. اما باز آن سی درصد، اخلاص را ناقص می کند. من هم که جوانم و عجول، استخاره کردم با این نیت که شهریه و بیمه ام را قطع کنم و تا آخر طلبگی از راه دین اعم از منبر و نماز و... پولی در نیاورم، خدا و امام زمان روزی مرا تأمین می کنند تا دیگر ماندنم در حوزه به خاطر دنیا نباشد و خالص باشد برای خدا، استخاره خوب آمد (آیه ی ششم سوره ی حج آمد). من هم در خواست قطع شهریه و بیمه ام را دادم. استاد خیلی شدید به مشورت شما احتیاج دارم. آیا کار درستی کردم؟ حال که نیت کردم از پول در آوردن از راه دین و شهریه و بیمه و منبر، صرف نظر کنم آیا امام زمان روزی مرا خواهد رسانید یا نه؟ استاد اضطرابی شدید مرا گرفته. آیا تصمیم درستی گرفتم؟ چه کار کنم به این تصمیم جامه ی عمل بپوشانم یا نه؟ منتظر جوابتان هستم تا قلبم آرام شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودِ امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» از طریق شهریه و بیمه، طلبه‌ها را تأمین می‌کنند. مگر بنا است حضرت مستقیماً پول در جیب شما بگذارند؟! تصمیم‌تان صددرصد غلط است و حتماً بروید آن کاری که کرده‌اید را، نفی کنید و به مرور، إن‌شاءاللّه نیّت خود را خالص نمایید. موفق باشید

13318
متن پرسش
سلام استاد: در سوالی که قبل پرسیدم به اینکه توبه و خیالات گناه، منظورم اینکه خیال گناهان و فکر گناهان به ذهن می آید تصویر گناه به ذهن می آید آن چی؟ با اینکه ما در مسیر حضرت به راه افتادیم و از گناه فاصله گرفته ایم ولی در همین حال و هوا فکر و تصویر گناه هم جلو می آید اینها چه؟ اینها را چه کنیم چگونه از صحنه ی خیال محو شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به فرمایش آیت اللّه بهجت؛ آمدن این نوع خطورات به دست ما نیست، ولی دنبال‌کردنش به دست ما است و لذا ایشان می‌فرمایند سعی کنید وقتی این خطورات برایتان پیش می‌آید، آن را دنبال نکنید. موفق باشید

13025
متن پرسش
سلام استاد: آیا لباس روحانیت در سلوک تاثیر دارد؟ شاید سوال خنده داری باشد ولی به هرحال برایم سوال شده. اگر می شود دیدِ عرفانی که می شود به ملبس شدن کرد را بفرمایید که کمی دلگرم شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لباس روحانیت از آن جهت که می‌تواند شما را در عالَم انسان‌هایی وارد کند که آن‌ها ماوراء روزمرّگی‌های اهل دنیا نظر به حقایق داشته و متذکر آن حقایق هستند، جایگاه خاصی دارد. به یک معنا در لباس روحانیت انسان اگر آمادگی لازم را داشته باشد راحت‌تر خود را در عالم بیکرانه‌ی وجود احساس می‌کند. موفق باشید

12620
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: توفیقاتتون در این ماه مبارک بیشتر از پیش باشد. حدود ده سال پیش خداوند به این بنده اش لطف کرد و او را که غرق در غفلت و گمراهی و گناه بود، بیدار کرد و به راه عبادت و بندگی خودش کشاند. وقتی این اتفاق افتاد فکر کردم که همه چیز درست شده و من آدم دیگه ای شدم و دیگه اون آدم قبلی نیستم ولی اون طوری که فکر می کردم نبود هر چند که به لطف و عنایت خداوند دیگه هرگز از اون موقع به بعد گرد کناهان و کارهای گذشته نگشتم و حتی فکرش هم وحشت زده ام می کرد، ولی شخصیت من هنوز هم همون شخصیت قبلی بود با همون تمایلات. اوایل همیشه وحشت زده بودم چون می دیدم که میلم هتوز به سمت کارهای گذشته است ولی من از اون کارها و اون من قبلی فراری شده بودم ولی او همچنان محکم و پا برجا حکومت بر جان و تن را حفظ کرده بود، سختی های روانی و جسمانی زیادی کشیدم تا تونستم کم کم در مقابلش بایستم که اون هم به لطف خدا و مدد اهل البیت علیهم السلام بود هر چند که اون طور که شایسته بود بهشون متوسل نشدم ولی می دیدم که کار، کار من نیست و کار دیگری است. استاد گرامی با اینکه این همه وقت از اون زمان گذشته فقط تونستم در حدی مقابلش بایستم که ظاهرم ظاهر انسان مومنی است ولی باطن جور دیگری است. جز گاهی اوقات در تنهایی که نور غیب به دلم میتابه و موقع نماز اون هم نه همیشه، مواقع دیگه من هنوز همون آدم قبلی هستم، خصوصا در حضور انسان دیگری مخصوصا کسانی که قبل از این تغییر با من بودن مثل مادر، خواهر، برادر، شوهر و غیره. فقط همون زمان های کوتاهه که اون کسی میشم که باید باشم عبد مومن مطیع محب اهل البیت و در یک کلام، اون انسانی که خدا خواسته از طریق دین بسازه و پر از آرامش و نشاط و امید و محبت به دیگران و انتظار حقیقی ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه میشم و من خودم را اون شخص میدونم، تفاوت بین این دو حال خیلی زیاده یکی اعلی علیین و یکی اسفل السافلینه، حالا فکر کنید من که در عرض چند دقیقه از اون حال به این حال میام و بیشتر اوقات در اون حال خراب هستم و می بینم دیگری اختیار قوا و اعضای مرا به دست گرفته چه حسی پیدا می کنم، وقتی در اون حال نیستم از خدا راضی نیستم، شاکر نیستم، امید ندارم، نمیتونم دعا کنم یا توسل پیدا کنم، بد اخلاقی می کنم، دنبال کارهای لغو میرم و نمیتونم در مواقع خاص مثل الان که شبهای قدره، بهره ای ببرم و همه اینها در حالیه که اصلا نمی فهمم چطور یکدفعه این تغییر رخ میده. توی کتاب «آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود» شما یه قسمتی در مورد تلون و تمکن خوندم، فکر می کنم این حال من همون تلون باشه. خواستم ازتون بپرسم که تلون چند سال طول میکشه؟ چند سال باید صبر کنم تا از اون شخصیت قبلی رها بشم؟ خیلی در عذابم استاد آخه فکر می کنم تمکن پیدا کردن در اون حال تازه اول راهه و اگه زود حاصل نشه شاید نشه توشه زیادی برای آخرت اندوخت. این بیت حافظ علیه الرحمه با تغییر مصرع اولش خیلی اوقات بر زبانم جاری میشه ترسم از آن که روزی کار جهان سرآید ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی می بخشید که طولانی شد، خدا شما را حفظ کند و عمر با توفیق و عزت به شما بدهد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید که به قول مولوی: «در جهان جنگ این شادی بس است / که برآری بر عدو هر دم شکست». بنا است یک عمر با چنین افکاری مقابله کنید و همچنان مقاومت نمایید. و خداوند برای آن‌که در این مقاومت پایدار بمانید، بعضاً نسیمی بر جان شما می‌وزاند. ولی قصّه‌ی اصلی آن است که باید تا آخر بنا را بر مقاومت بگذارید تا نتیجه‌ی اصلی کار در ابدیت برای شما روشن شود. پاداش اعمال ما را در إزاء اعمال ما به ما نمی‌دهند، بلکه در إزاء صبر ما به ما می‌دهند. خداوند می‌فرماید: «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذي كانُوا يَعْمَلُونَ»(عنکبوت/7)  و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، گناهان آنان را مى‏پوشانيم(و مى‏بخشيم) و آنان را به بهترين اعمالى كه انجام مى‏دادند پاداش مى‏دهيم.‏ موفق باشید

12124
متن پرسش
با سلام: در آیه «و هو السمیع البصیر» آیا خداوند خودش را در صفات سمیع بودن و بصیر بودن به انسان تشبیه می کند؟ اساسا" رابطه ای بین صفات خداوند و صفات انسان وجود دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که حضرت حق سمع و بصر را به بندگان داده، او سمیع و بصیر است نه آن‌که شنوا و بینابودن انسان در عرض سمیع و بصیربودن خداوند باشد، ولی انسان از شنوا و بینابودنِ خود متوجه سمیع و بصیربودن خداوند می‌شود. موفق باشید

11817

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: 1- علت و دلیل و یا دلایل انکار و یا شک در حقایق و واقعیات توسط برخی مانند سوفیسط ها و بعضی از فلاسفه غرب چیست؟ چرا این گروه به اینجا رسیدند که حقایق و واقعیات واضح و روشن را انکار می کردند و یا در آن شک می کردند؟ 2- آیا به دلیل گناه و معاصی و رذایل و انجام اعمال حیوانی و حیله های شیطانی قلوب آنها محجوب شده و آن صفات رزیله برای آنها ملکه شده و شخصیت آنها سفسطه و جدال و جهل و خیالات باطله شده در نتیجه حقایق بر جانشان نمی رسد و به دلیل منش و شخصیت آنها که به واسطه رزائل پست شده راهها و درهای درون و بیرون بر آنها بسته شده یعنی هم قلب و عقل که محل فهم الهی و الهام ربانیست بسته شده و هم حواس یعنی سمع و بصر که راههای عظیم فهم از طریق بیرون است برای آنها بسته شده، بخصوص که قلب آنها مهر شده و به سفسطه کشیده شده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر کسی در حسّ متوقف شود حتماً کارش به شک می‌کشد 2- عموماً این‌طور است. بالاخره باید برای ادراک حقایق، خود را گرفتار لذّت‌های مادی نکند. موفق باشید

11650
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز بنده به شدت گرفتار خواب هستم و نمی توانم آن را کنترل کنم. اینکه هر ساعتی خواستم به راحتی از خواب بیدار شوم؟ خصوصا برای نمازها. در صورت امکان راهی به من نشان دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- غذای خود را در حدّ ممکن کنترل کنید 2- کم‌حرفی را پیشه‌ی خود سازید 3- قلب خود را مشغول کینه‌های مردم نکنید 4- تمرکز بر روی متونی که متذکر معارف الهی است داشته باشید 4- سر شب بخوابید 5- هرشب از خدا بخواهید که بیدارتان کند و از ادامه‌ی این تقاضا خسته نشوید. موفق باشید

11114
متن پرسش
سلام علیکم: جایگاه و ضرورت خواندن منطق برای ورود به فلسفه را بفرمایید. آیا برای فلسفه خواندن، نیاز به منطق خوانی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمه‌ی فهم فلسفه، منطق نیست، ولی از آن‌جایی که فلاسفه با زبان منطق سخن خود را فرموده‌اند باید اصطلاحات علم منطق را بشناسیم. موفق باشید
10119

معنای عصبیتبازدید:

متن پرسش
سلام: من به گفته یه آقایی کتاب چهل حدیث امام خمینی (ره) رو خریدم و مشغول مطالعه آن هستم. حدیث هشتم آن در مورد عصبیت است. من دو سه باری مرور کردم ولی چون یک مقدار نوشته اش قدیمی است متوجه منظور ایشون نمیشم حالا از شما استاد عزیز تقاضا دارم اگر میشه در مورد این بحث عصبیت برام توضیح بدید و بگویید عصبیت اصلا چیست؟ ممنون میشم خدا خیرتان بدهد که ما رو کمک می کنید بدون هیچ چشم داشتی من خیلی بهتون دعا خواهم کرد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی به غیر از خدا به هر چیزی اصالت دهد و آن را ملاک حق و باطل بگیرد، گرفتار عصبیت است و به تعبیر حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» یک نحوه یگانگی شخصیت با عرب جاهلی دارد. موفق باشید
9096

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: نگاه حکمت متعالیه در مورد تشبیه و تنزیه نسبت به خداوند چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک بحث فنی است باید در این مورد، فصّ شیثی مطالعه شود. بحثی نیست که در محدوده‌ی سؤال و جواب باشد. موفق باشید
9062

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: یک زن طلبه پس از سطح دو چه خصوصیاتی را باید کسب کرده باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی به حوزه‌ی خواهران وارد نیستم. اصل را بر آن بگذارید که ادبیات عربی خوبی به‌دست آورید تا در فهم متن آیات و روایات و متونی مثل اسفار مشکل نداشته باشید. موفق باشید
8872
متن پرسش
با عرض ادب و احترام خدمت استاد عالیقدر: در کتاب نفیس خویشتن پنهان مطالبی در مورد خواب بیان کرده بودید. و سوالی که برای بنده پیش آمد از نظر خودشناسی کسانی که به اصطلاح عوام خواب سنگینی دارند مشکل از کجاست مشکل آنها از روحشان است و یا جسم آنها؟ لطفا راه حل این مشکل را هم بیان فرمائید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: نسبت به افراد مختلف متفاوت است. اگر روح دارای حساسیت و حضور لازم نباشد به همان اندازه در تدبیر بدن حساسیت لازم را از خود نشان نمی‌دهد. یا اگر بدن آمادگی لازم را نداشته باشد نسبت به اراده‌هایی که روح کرده عکس‌العمل مناسب نشان نمی‌دهد و لذا با ادب‌کردن جسم و روح باید مشکل را حل کرد. روزه‌‌گرفتنِ درست و حسابی در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید
8645

مبشراتبازدید:

متن پرسش
با سلام. در جواب سوالی فرموده اید: "در روایت داریم هر اندازه عقل انسان رشد کند، خواب‌دیدن‌هایش کم می‌شود." پس اینکه حضرت رسول هر روز صبح از اصحابشان می پرسیدند هل من مبشرات چه میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خواب دیدن‌هایی که در اثر تحرک غیر قابل کنترل قوه‌ی خیال باشد، با رشد عقل و کنترل خیال کم می‌شود ولی آن حالاتی که در اثر صعود نفس ناطقه بر عالم بالا برای نسان صورت می‌گیرد پای برجاست که به آن، مبشّرات می‌گویند. موفق باشید
نمایش چاپی