بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13352
متن پرسش
استاد گرانقدر سلام: خدا قوت. با عرض پوزش از مزاحمتم. ممنون از پاسخگوییتان. البته ما هرچه می کشیم از بی توحیدیمان است. عرض بنده حقیر هم همین بود در دوران جاهلیت که روح جنگ و خشنونت و برتری طلبی قومی و قبیله ای حاکم بود زن محکوم به زنده به گور شدن بود و اکنون نیز که روح تفاخر و جلوه گری و... حاکم است باز هم متاسفانه دخترانی که چنین روحی را بر خود حاکم نکرده اند محکوم اند و در امر ازدواج بعضا مشگل دارند و الا خدا می داند که ما برای ازدواجشان سخت نگرفته و رویایی هم فکر نکرده ایم. بنده حقیر هم اگر مزاحم وقت جنابعالی شدم برای این بود که اگر راهی معنوی در این جور مواقع گره گشاست کمک فرمایید تا دختران ما نیز ان شاءلله به وظیفه اصلی خود در عالم هستی دست یابند و نیروهایشان بیهوده هدر نرود. خدا حفظ تان کند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه دلسوزی‌های پروردگارش نسبت به خود شود، باب رضایت از پروردگار خود را در امورات زندگی‌اش باز می‌کند و این‌جاست که بهشت‌ها در مقابلش گشوده می‌شود و محدودیت‌های دنیا را نسبت به زندگی ابدی به چیزی نمی‌گیرد. شاید با همین محدودیت‌ها است که خداوند بنا دارد دل‌هایتان را به جایی برتر از روزمرّه‌گی‌های دنیا بیندازد که گفت: «خلق را با تو بد و بدخو کند/ تا تو را ناچار آن‌سو کند». موفق باشید

12925
متن پرسش
سلام علیکم: استاد می خواستم نظرتون رو نسبت به چله گرفتن بدونم؟ با توجه به اینکه شنیدم باید زیر نظر استاد انجام بشه. بنده متوجه نمیشم اینکه مثلا آدم بخواد 40 روز گناهاش رو کمتر کنه یا زیارت عاشورا بخونه و یا هر قرار دیگه ای چه نیازی به استاد داره؟ در ضمن کتاب منازل السائرین رو برای سلوک عرفانی معرفی کردید می خواستم بدونم در چه سطحی میشه به این کتاب مراجعه کرد؟ یه آدم معمولی بدون استاد هم میتونه این کتاب رو مطالعه کنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موقعی که انسان از همه‌چیز بخواهد منقطع شود و از طریق وجه روحانی خود به حضرت حق وصل شود، تازه خطورات و افکار باطله ظهور خواهد کرد. به همان معنا که «آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد». این گِلی که پای سالک را می‌کشد، همان خطورات و تعلقاتی است که در پنهان وجود او رسوب کرده بود و استادِ ره‌رفته می‌داند که چگونه سالک مبتدی را از این رسوبات عبور دهد. در هر صورت مقدماتی مثل معرفت نفس بسیار ضرروی است و لاأقل در این چهل ‌روز اُنس با مطالبی مثل آن‌چه حضرت مولا با فرزندشان در نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه در میان می‌گذارند، لازم است. «منازل‌السائرین» را باید بعد از داشتن معارفی مثل معرفت نفس و برهان صدیقین و معاد، شروع کرد آن‌هم با شرح استاد. موفق باشید

12471
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در سوال 12442 درباره دیگاه توحیدی پاسخ زیبای حضرتعالی را دریافت نمودیم حال چون روشن تر شدن این مورد به صورت جزیی کمک زیادی به ما می کند چند سوال را مطرح می کنم: 1. اگر ما کار خیر را که فردی انجاد داده از یک طرف ببینیم و از طرف بالاتر این را لطف خدا ببینیم ما هم به آن بنده نظر داشتیم و هم به خدا آیا این منافاتی با دیدگاه توحیدی ندارد؟ 2. برخی اوقات از طرف افراد ظلمی به ما می شود، آیا می شود گفت این هم خواست خدا بوده است؟ البته حمله صدام به ایران از جهتی ممکن است چنین باشد ولی سوال من در مورد مواردی نظیر این است که شخصی ما را مسخره کند آیا این هم خواست خدا بوده است؟ اگر اینگونه است خدا که خوبی مطلق است چرا میخواد از طریق به ثمر رسیدن خبث طرف مثلا ما آزمایش شویم؟ 3. آیا هر خیر و شری که به ما می رسد همه اش از جانب خداست، حتی در امورات کم اهمیت و غیر ضروری انسان. مثلا برنده شدن در بازی ورزشی یا موارد بسیار جزیی تر؟ با تشکر فراوان التماس دعا
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ واسطه‌های فیض در هر صورتی که باشند مسیر ظهور توحید حضرت حق‌اند نه آن‌که در عرض حضرت حقّ باشند و لذا به همان معنی است که فرمود «به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست». 2ـ هیچ وقت بدی‌هایی که موجب حجاب ظهور نور حق‌اند مورد تأیید نیست هر چند در چنین صحنه‌هایی باز هم ما می‌توانیم متذکر حکمتی از طریق پروردگار باشیم. 3ـ خداوند می‌فرماید «آن‌چه بدی است از طرف نفس شماست و آن‌چه خیر است از طرف خداوند است» هر چند در هر صورت نظامی که چنین اقتضایی را دارد را خداوند شکل داده و مدیریت می‌کند. فرمود: ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَ أَرْسَلْناكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً (نساء/ 79) آنچه از نيكيها به تو مى‏رسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدى به تو مى‏رسد، از سوى خود توست. و ما تو را رسول براى مردم فرستاديم؛ و گواهى خدا در اين باره، كافى است‏. موفق باشید

10798

رزقبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: دوستی از بنده سؤال کرد که اگر رزق مقدر است و حتی از روزنه های کوچک هم به انسان می رسد، پس چه طور این همه گرسنه در آفریقا دارند تلف می شوند؟ جواب هایی به ذهن خودم رسید؛ مثل ظلم دیگران یا عدم تلاش خودشان. ولی باز این سؤال مطرح می شود که مگر رزق مقدر را ظالمان می توانند منع کنند؟! منتظر پاسخ حضرت استاد هستم. مؤید باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در کتاب «جایگاه رزق در هستی» عرایضی در این مورد داشته‌ام. عرض شد وقتی از نزدیک وارد موضوع می‌شویم و یا گزارش کسانی را که در صحنه بوده‌اند دنبال می‌کنیم متوجه می‌شویم خداوند از جهت رزّاق‌بودن کار را تمام کرده و متأسفانه عوامل دیگری از جمله قحطی‌زدگی، زیرساخت‌های آن جامعه را به هم زده. موفق باشید
10166
متن پرسش
سلام علیکم: آیا وقت آن نشده که کسانی که سیر مطالعاتی را تکمیل کرده اند فرا بخوانید و دروسی که حرفهای مگویتان در آن است را با آنها در میان بگذارید؟ همه می دانند که از دیو و دد ملولی و انسانت آرزوست! ما تشنه دانستن حقیقت. آیا نیستی تشنه معرفی حقیقت. نفرمایید گشتم نبود نگرد نیست از تو به یک اشاره از من به سر و پا و دست و شکم و ..... دویدن عزیزتر از جانم!!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئن باشید اگر حقیقت را شناختید و قصد کردید به سراغ او بروید راه جلوی شما گشوده می‌شود. اگر آماده‌اید کتاب «مقالات» آیت‌اللّه شجاعی کتاب خوبی است بنده آن را شرح کرده‌ام و و صوت آن را می‌توانید تهیه کنید؛ شروع خوبی است. موفق باشید
9379
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به فضایلی که برای ادعیه مختلف از معصومین (ع) بیان شده است به نظر میرسد که در کل فضیلت و ثواب دعاهایی که جنبه تسبیح و تحمید بیشتری دارند مانند یستشیر، عشرات، مشلول و ... بیشتر از دعاهایی است که بیشتر جنبه مناجات و استغفار و عرض حال و حاجت دارند مانند دعای ابوحمزه، کمیل و ... گاهی فضایلی که برای ادعیه توحیدی تر بیان شده حیرت انگیز است و از آن طرف درباره فضیلت مناجات ها یا سکوت شده و یا در آن حد بیان نشده است البته درست است که در همه ادعیه تا حدی به حمد و ثنای الهی پرداخته میشود اما آیا میتوان در حالت کلی این افضلیت و طبقه بندی در ادعیه را در نظر داشت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار مشکلی است بنده تا حال در این مورد فکر نکرده‌ام. باید سعی کرد بهترین نحوه‌ی ارتباط با خدا را از طریق ادعیه پیدا کرد حال هر دعایی که با روح شما متناسب‌تر است آن را باید انتخاب کنید. خیلی به فضائل و ثواب‌اش کاری نداشته باشید. موفق باشید
8390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اقای شریعتمداری فرمودند دعوای هاشمی واحمدی نژاد جنگ زرگری است نظرشما درمورد این صحبت چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نفهمیدم منظورشان چیست؛ فکر نمی‌کنم بتوان به این نتیجه رسید که این دو در اصول یکی هستند. موفق باشید
7783

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام لطفا بحثی در مورد طینت هم داشته باشید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در ابتدای شرح کتاب «حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌‌تعالی‌علیه» عرایضی داشتم و نیز مباحث مربوط به «عین ثابته» خیلی نزدیک است به مباحث مربوط به طینت. موفق باشید
7741

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام فرموده اید:"مرتبه‌ی بالاتر از قلب، روح است که مقام مشاهده‌ی حضرت حق است"اگر امکان دارد توضیح بیشتری در این رابطه بدهید.یعنی انسان علاوه بر عقل و قلب روح هم دارد؟قلب مگر جایگاه رویت حقایق فوق قلب نیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این دیگر طلب‌تان تا دروس عرفان نظری و عملی. جایش این‌جاها نیست. قلب توان وجهی از رویت را دارد. موفق باشید
7340
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز شما برای ارتباط با قرآن این شیوه معرفتی را در اولویت قرار می دهید یا از حفظ قرآن شروع کنیم . بنده با توجه به علاقه ای که به روش شما پیدا کردم و با توجه به اینکه حفظ هم مدتی کلاس رفتم یکی از دوستان به بنده گفتند شما دور می زنید و آخر سر هم می آیید دنبال حفظ . اما بنده با وجود اینکه در حفظ خوب هم پیش رفتم اما استرس وارد شده برمن زیاد بوداین مباحث را بیشتر انس میگیرم .آیا این جمله ایشان صحیح است که علمای بزرگ نوشته اند که ما ای کاش از ابتدا به حفظ پرداخته بودیم؟لطفا راهنمایی بفرمایید.التماس دعا موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر فرصت دارید که در حفظ قرآن وقت بگذارید حتماً این کار را ادامه دهید ولی اگر بین فهم معارف قرآنی و حفظ آن باید یکی را انتخاب کرد معلوم است که ما مأمور به تدبّر در قرآن هستیم. موفق باشید
7001
متن پرسش
سلام علیکم جناب استاد . من میدونم تمام اسرار عالم و رموز در قرآن هست و کتابی بسیار پیچیده ای است و به جای دانستن به انسان چشم دیدن میدهد . و حتی قیاس کردن قرآن عظیم با فصوص و اسفار هم نشان جهالت شخصی را میرساند .ولی یک سوالی داشتم چگونه میتوان از نوراتیت قرآن استفاده کرد ؟ بطور مثال وقتی مبحثی مثل حرکت جوهری را میخوانی از بسیاری از حقایق آگاه میشوی و این خود کمی پای رفتن میدهد حال این حالت را چگونه میتوان با قرآن حاصل کرد ؟ و یا کلی تر اینکه مفاهیم قرآنی با مفاهیم فلسفی و عرفانی چه تفاوتی دارد ؟با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن انسان را در وادی وجود سیر می‌دهد و وجودش حقیقت را از جنبه‌ی وجودی احساس می‌کند و همین حالت است که عارف و فیلسوف مسلمان را می‌کشاند که به زبان فلسفه و یا عرفان از آن حقیقت سخن بگویند و لذا از این جهت می‌توان گفت فلسفه‌ی اسلامی و عرفان اسلامی اشاره‌ی قرآن شناسان است به حقیقتی که یافته‌اند به زبان استدلال و یا به زبان قلب. و این ها می تواند مقدمه فهم قرآن شود. موفق باشید
6843
متن پرسش
با سلام استاد در بحث عین ثابته فرموده اید:((نتها اشتباه از این جا پیش می‌آید که آن وقوعِ اولیه که در آن‌ مرحله هیچ نقص وکمالی برای صاحبانش نیست مگر امکانِ کمال یا نقص، آن را به کمال یا نقص انتهایی افراد نسبت می‌دهیم. در ابتدا امکانِ صدام شدنِ صدام به عنوان یک انسان خون‌خوار در عین ثابته‌ی او هست، منتها در عینِ اختیار و شعور فطری که دارد. درست است هرگز صدام نمی‌تواند امام خمینی شود ولی به جهت اختیاری که دارد می‌تواند شهید خرازی شود.)) می خواستم این را کمی شرح دهید، خلاصه صدام در این دنیا می توانست شهید خرازی شود و نشد یا اینکه چون در عین ثابته اش اینگونه انتخاب کرد که صدام شود صدام شد؟ 2.عین ثابته باجبر چگونه جمع می شود؟ 3.آیا اینکه بگوییم برای مثال همه طلاب می توانند مجتهد شوند با عین ثابته جمع می شود چون شاید کسی انتخابش آنجا این نبوده باشد؟وعلاوه براین همه استعدادها آیا توان مجتهد شدن با تلاش را دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عین ثابته‌ی انسان همواره با انتخاب او همراه است پس نه جبری پیش می‌آید و نه این‌که یک انتخاب اولیه باشد و دیگر هیچ. همواره با انتخاب‌اش همراه است و می‌تواند انتخاب جدیدی بکند. موفق باشید
6760
متن پرسش

آیا زیارت اربعین با پای پیاده به کربلا کار درستی است؟ آیا این نوعی تحریک وهابیت برای کشتن بیشتر شیعیان نیست؟ آیا شرایط امروز مثل زمان ائمه است که توصیه به زیارت با پای پیاده داشتند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حضور گسترده‌، وهابیت و اسرائیل را نه‌تنها مأیوس بلکه نابود می‌کند. این حضور گسترده‌ای که مردم در این عظیم‌ترین تجمع بشری از خود نشان دادند شبیه تجمع عظیم قبل از انقلاب اسلامی بود که خود به خود رژیم شاه را از بین برد. منتظر باشید که به نور همین تجمع اربعینی تقدیر دیگری ظهور کند که استکبار معنای حضور خود را در تاریخ از دست بدهد و چون بادکنکی همراه با اذنابش خاموش ‌شود. موفق باشید

5635
متن پرسش
با سلام. در سوال 5606 یک آقایی پاسخ هایی به یک خانمی داده بودند. باید عرض شود که اولا ایشان هیچ دلیلی اقامه نکردند که مخالفت زنان با زن دوم ریشه ی حسادت دارد و فقط نظر خودشان را گفتند، لذا ما هم می توانیم مثلا بگوییم چون مردان تنگ نظر هستند نمی توانند ببینند زنشان از مرد دیگری تعریف می کند. که البته این طور نیست نه در رابطه با زن و نه در رابطه با مرد. ثانیا ایشان فرموده اند که منابع فقه کتاب و سنت و ... است و اگر بنا باشد .... ، درحالی که "نگاه" مهم است، با نگاه زمان شناسانه به زعم آن خانوم، به این منابع ممکن است نتایج دیگری گرفته شود. ایشان هم نگفتند که باید منابع فقه را تغییر داد، می گویند باید با نگاه زمان شناسانه به این منابع نظر کرد. متأسفانه بعضی افراد به جای این که به حرف و معنای آن توجه کنند و پاسخی برای آن بیابند با نگاه انحراف یابی و برچسب زنی به صحبت افراد می نگرند . در سوال 5579 درمورد زمانه ی امروز بحث شده نه کل تاریخ که آقای سوال 5606 فرمودن ایشان به نواب خاص و فقهای کل تاریخ لعن کرده اند! . اما استاد عزیز، ذکر چند نکته خالی از لطف نیست. خوب است بدانید من با همسرم ساعت ها درمورد این مسئله صحبت کردیم که واقعا ببینیم حقیقت چیست. در پاسخ به سوال 5579 چند نکته مطرح فرمودید . نکته ی اول فرمودید این که اگر مردی برای ازدواج مجدد احساس واجب شرعی کند ، ترک واجب جایز نیست. استاد سر این اصلی که فرمودید بحث نیست. بله ترک واجب جایز نیست اما صحبت آن است که امروزه ، شرایط زمانه به گونه ای است که هرگز شرط این اصل محقق نمی شود که نتیجه اش یعنی واجب بودن ازدواج مجدد محقق شود. این حرفی که می زنم نتیجه ی ساعت ها تأمل و بحث با افراد صاحب نظر هست. شما یک شرایط خاصی را مثال بیاورید که ازدواج مجدد واجب باشد. بنده و دوستان هرچقدر می اندیشیم به حالتی دست پیدا نکردیم. از آن جا که بنده هنوز به این نتیجه نرسیدم که حرف زدن با کسانی که زن دوم را حلال می دانند، بی نتیجه است، سعی می کنم منظورم را تبیین کنم. یک جمله ای مطرح کردید که از شما بعید می نماید. فرمودید : "با این‌همه وقتی کارشناسان خطر آینده‌ی کشور ما را پیرشدن جامعه می‌دانند و این‌را خطری حتی بزرگ‌تر از مشکلی که جنگ برای ما به‌بار آورد پیش‌بینی می‌کنند و تأکید مقام معظم رهبری در تلاش برای تولد فرزندان بیشتر است و خداوند نیز دختران و زنانی را پروریده است که در صورت ازدواج با آن‌ها این مشکل برطرف می‌شود، آیا نباید در این مورد هم تأمل نمود؟ ".و از مقام معظم رهبری هم در این کلامتان خرج فرمودید. این حرف شما از زوایای مختلف قابل اشکال است. مقایسه اجمالی بین شرایط جنگ و شرایط امروز از زاویه ی مطرح در این سوال : آسیب جنگ این می شود که تعداد مردان از زنان کمتر می شود. لذا اگر مردان چند زن نگیرند جمعیت کثیری از زنان مجرد باقی می مانند پس آسیب جنگ در تحقق نیافتن اصل ازدواج است. اما پیرشدن جامعه به دو دلیل است اولا به دلیل این که به خاطر شرایطی که غرب به ما تحمیل کرده خیلی اوقات ازدواجی محقق نمی شود که بچه ای در کار باشد. حداقل خود من ده تا پسرخاله دارم که چون پول ندارن سنشون بالا رفته ولی ازدواج نکردن. خب کسی که برای ازدیاد نسل ازدواج مجدد می کند و همسر اولش را دق می دهد پولی که بناست خرج ازدواج مجدد برای ازدیاد نسل کند به این افراد کمک کند تا با ازدواج اولشان هم زن بگیرند هم بچه داشته باشند. اما دلیل دوم پیرشدن جامعه ، نه به ازدواج بلکه به غربی شدن هرچه بیشتر جوامع برمیگردد. یعنی ازدواج صورت گرفته اما تعداد بچه ی حاصل از ازدواج کم است. پس با ازدواج مجدد مسئله حل نمی شود چرا که ازدواج مسئله ی کمبود نسل را حل نکرده است بلکه مسئله ی اصلی تبعاتی است که غربی شدن جامعه بر ما تحمیل کرده است. باز خیلی ها هستند که به خاطر موانعی که مهم ترینش موانع مادی است بچه دار نمی شوند خب به جای ازدواج مجدد برای افزایش نسل ، به افرادی کمک کنن که به خاطر پول نداشتن بچه دار نمی شن. یک نمونه اش خود ما هستیم که اگه یکی دو میلیون پول داشتیم انقدر برای بچه دار شدن دو دل نبودیم و تا الآن بچه دار شده بودیم . خیلی از دوستان من هم همین طورند. طلاب امروزه شرایط سختی دارند ، آدم های خدانشناسی که با ازدواج مجدد می خواهند نسل زیاد کنند یک اطلاعیه بزنند که مثلا حاضرند برای افزایش نسل هزینه ی زایمان و ... را به مدت یک سال برای یک زوج طلبه که واقعا نیازمندند را تأمین کنند. البته این فقط یک پیشنهاد است و من خیلی روش فکر نکردم . پیشنهادهای خیلی زیاد دیگری هم می شود مطرح کرد برای کسانی که به خاطر ازدیاد نسل ازدواج مجدد می کنند. ساده ترین پیشنهاد همین است که کمک کنند تا زوج هایی که فرزند ندارند بچه دار بشن یا کسانی که نتوانستند ازدواج کنند ، را به هم برسانند تا زوج جدید بچه دار شوند. خودتان قطعا راه های بهتری هم به نظرتان می رسد ولی همه ی منظور بنده این هست که شما را متوجه کنم دچار چه اشتباه بزرگی هستید و متأسفانه خیلی ها رو در اجتماع آدم می بینه که هوس بازی می کنند به اسم این که پیامبر چند زن داشتند. اما اگر فقها با نگاه زمان شناسانه "مثلا" این حکم ابتدایی را می دادند که " ازدواج مجدد حرام است مگر در شرایطی که شهوت به مردان غلبه کند و در این صورت با اجازه ی حاکم شرع ازدواج مجدد بلامانع است" و در صورت نیاز چند تبصره هم به آن اضافه می کردند . در این صورت دیگر شهوت رانی به اسم اسلام نمی شد. مردی که ازدواج مجدد می کرد برای خود و همسرش واضح بود که به خاطر شهوت رانی دست به این کار می زند. درحالی که شخصا موارد زیادی در دوستان دیدم که به اسم اسلام و تکلیف شرعی، شهوت رانی می کنند و مشکلات زیادی را برای خود و خانواده و فرزندانشان ایجاد می نمایند. شاید در مثال های بنده انقلت بیاورید لطفا اگر اصل حرفم درست است بپذیرید. مثال ها را فقط برای این آوردم که منظورم واضح تر بشه. در انتها عرض کنم که بنده قصد پایین آوردن جایگاه مراجع را ندارم و اگر در جایی حرفی زدم که موجب این شده عذر می خوام و به صحبت بنده با نگاه علمی بنگرید نه نگاهی که از موضع دفاع از مراجع برآید. بیایید با هم بیاندیشیم تا در شناخت حقیقت این موضوع به هم کمک کنیم. عنایت داشته باشید که در سوال 5579 هم اصل مسئله ی ازدواج مجدد را انکار نکرده اما بحث روی شرایط امروز به لحاظ تاریخی و منطقه ای است چرا که قضاوت نسبت به تاریخ گذشته و مناطق دیگر، بیشتر از این ها اطلاعات می خواهد. با تشکر که وقت خود را در اختیار بنده و دوستان می گذارید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 5627 عرض کردم نباید موضوع را کش داد، تنها جواب جنابعالی را منعکس می‌کنم تا شرایط تفکر بیشتر در این موضوع به صورت همه‌جانبه فراهم شود هرچند در بعضی موارد با نظر جنابعالی موافق نیستم. البته موضوع به این‌سادگی‌ها هم نیست که هرکدام بر وجهی که در ذهن داریم تأکید کنیم و نسبت به نکته‌ای که طرف مقابل فکر کرده سریعاً بگذریم. موفق باشید
2575
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله در بحث رزق و روزی از طرفی طبق مبانی دینی خودمان روزی دست خداست؛ از طرف دیگر ما باید با تدبیر و برنامه ریزی در زندگی جلو برویم. حالا رابطه بین این دست خدا بودن رزق با برنامه ریزی چیست؟! فرض بفرمائید شخصی است که درآمدش کفاف خودش و همسرش را به زور می دهد. حال آیا این شخص اگر با استناد به آیات:«وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ»(هود:6) و مثلا آیه:«وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیراً»(اسراء:31) مثلا صاحب 5 تا 6 تا 10 تا بچه شود با این حساب که همان خدائی که بچه ها را داده، روزیشان را نیز می دهد؛ آیا این کار درست است یا خیر؟! اگر این کار درست است مثلا ما می بینیم خیلی از خانوده هائی که صاحب بیشتر از 5 یا 6 فرزند هستند؛ وضع زندگی چندان خوبی ندارند. خوب با این وضع یعنی اگر این شخص تنها 1 یا 2 فرزند نیز داشت باز هم وضع خانواده اش این بود یا نه در آن حالت وضعشان بهتر بود؟! یا مثلا فرد مجردی که به قول معروف آه ندارد با ناله سودا کند و نه خانه ای دارد؛ نه ماشینی دارد؛ نه شغل و منبع درآمدی دارد؛ نه پدری با وضع خوب دارد که بتواند پدر خرجش را بدهد؛ اگر همچین فردی با استناد به آیه:«وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیم‏»(نور:32) برود ازدواج کند آیا کار درستی است یا خیر؟! یعنی در واقع این آیات می خواهد این را بگوید را منظور دیگری دارد!؟ یا مثلا احادیثی داریم که رزق هر کس چیز مشخص و معینی است که بخواهد یا نخواهد به دستش می رسد. خوب اگر این احادیث واقعا همین منظوری دارد که ما از آن می فهمیم پس رزق من مثلا فلان مقدار است و این از قبل مشخص و معین شده. خوب پس چه کار بکنم چه نکنم چه کار فکری بکنم چه کار یدی چه هر کار دیگری این مقدار رزق به من می رسد. آیا این نتیجه گیری درست است!؟ اگر این نتیجه گیری درست است پس یعنی اگر من بیکار هم باشم و هیچ کاری نیز نکنم آن رزق مشخص و معین به من می رسد. آیا درست است؟! یا مثلا اگر رزق مشخص است پس میزان کار افراد نباید در میزان رزق تأثیری بگذارد. پس اگر مثلا چه من نوعی روزی 8 ساعت کار بکنم چه روزی 10 ساعت چه مثلا روزی 15 ساعت آن رزق من مشخص و معین است و با افزایش کار اصلا رزق من اضافه نمی شود. در صورتی که می بینیم ظاهرا خلاف این است. فرض بفرمائید کاسبی باشد که مثلا امروز را تا ساعت 7 بعد از ظهر کار کرد و میزان مشخصی درآمد کسب کرد. خوب این فرد اگر 2 ساعت بیشتر کار کند در این 2 ساعت باز هم مشتری هائی سراغ او می آیند پس در نتیجه درآمد شخص اضافه می شود. پس رزقش نیز اضافه می شود. حال این مسأله چگونه قابل توضیح و تبیین است؟! یا یکبار حدیثی دیدم که روزی حضرت علی ع به میثم فرمودند خرماهایت را چند می فروشی؟! میثم مثلا گفت کیلوئی 10 تومان می خرم کیلوئی 12 تومان می فروشم(اعداد از خودم است چون اصل روایت را یادم نیست.) حضرت ع به او فرمودند امروز را با همان قمیتی که خریدی بفروش. در پایان روز بعد میثم دید که درآمدش نسبت به روز قبل تغییر نکرده است. سپس حضرت ع به او فرمودند که اگر ترس این را نداشتم که کافر شوی می گفتم به کمتر از قیمت خرید بفروش تا ببینی حتی در آن صورت نیز درآمدت تغییری نمی کند. حال اولا متن عربی این حدیث را می خواستم در صورت وجود. ثانیا اگر حدیث صحیح است چگونه قابل تبیین است!؟ فرض بفرمائید میثم امروز 100 کیلو خرما خرید کیلوئی 10 تومان که می شود 1000 تومان. فردا اینها را خواست کیلوئی 8 تومان(کمتر از قیمت خرید) بفروشد. خوب اینجا میثم برای خرید این خرماها 1000 تومان داده در صورتی که اگر همه اش را بفروشد 800 تومان گیرش می آید. خوب این یعنی ضرر. فردا با این میزان پول تنها 80 کیلو خرما می تواند بخرد نه 100 کیلو. روز بعد 64 کیلو. روز بعد حدود 51 کیلو. روز بعد حدود 40 کیلو. روز بعد 32 کیلو. روز بعد 24 کیلو. و همینطور هر روز کمتر از دیروز می شود. خب بعد فرض کنیم میثم هر روز میزان خورد و خوراک میثم و خانواده اش مثلا روزی 100 تومان باشد. خب در اینصورت پس از چند روز فروش به قیمت کمتر از خرید طوری می شود که دخل میثم به خرجش نمی رسد. یا مثلا اگر در فروش با سود میثم می توانست مقداری پول پس انداز کند در این صورت دیگر نمی تواند پس اندازی داشته باشد. خلاصه هر طور آدم فکر می کند نمی تواند این حدیث را توجیه کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آیه‌ی مورد اشاره و روایات مربوط به رزق متذکر این نکته‌اند که در شرایط طبیعی به وظیفه‌ی خود عمل کنید و حرص بیجا نزنید. آنچه برای شما مقدر شده به شما می‌رسد ولی این بدین معنی نیست که اعمال ما عامل تنگی و بسط رزق نگردد. به ما فرموده‌اند ترک رحم موجب تنگی رزق می‌شود و یا خوشرویی موجب بسط رزق می‌گردد. آری روایات بر آن تأکید دارد که سراسر زندگی خود را صرف پول‌درآوردن نکنید، خداوند دنیا را این‌طور نساخته که شما نتوانید با یک فعالیت متوسط رزق منطقی مورد نیازتان را به‌دست آورید. اگر بیشتر حرص زدید عمر خودتان را ضایع کرده‌اید و با ثروت زیادتر به رزق بیشتر نرسیده‌اید. به نظرم روایاتی که در کتاب «جایگاه رزق در هستی» آمده این نکات را روشن می‌کند ولی همان دینی که آن آیات و آن روایات را فرموده به افراد مجردی که توان تأمین لباس و مسکن و غذا برای همسری که باید انتخاب کنند ندارند فرموده است. بی گدار به آب نزنید بلکه «وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ» باید آن‌هایی که نمی‌توانند همسری بیابند عفت بورزند تا خداوند از فضل خود امکانات لازم را برایشان برساند. در ضمن روایتی که در رابطه با جناب میثم فرمودید پیدا نکردم ولی در هرحال آن را در رابطه با موضوعات سرّی و تصرفات غیبی بدانید که بین حضرت علی«علیه‌السلام» و میثم بوده و نباید آن را به عموم سرایت داد و با محاسبات بازاری بررسی کرد. موفق باشید
2388

معاد - قیامتبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد اینکه می فرمایید همین الان بهشت وجهنم هست آیا این صحیح است که بگوییم عذاب ونعمت آخرتی نمود همین عذاب ونعمت دنیایی است فقط به نحو شدیدتر یعنی همین آثاری که در این دنیا از اعمال خود می بینیم همین را به نحو شدیدتر در قیامت به ما نشان می دهند؟ اگر اینطور باشد سوال پیش می آید که چرا خداوند برای یک گناه دوبار عقاب می کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در قرآن می‌فرماید: « وَ لَنُذیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون‏ » مقداری از آنچه در اثر گناهان در قیامت به آن می‌رسید را در دنیا به شما می‌چشانیم شاید که برگردید و تغییر روش دهید ولی این به معنی آن نیست که دوبار عذاب می‌کنند بلکه حاصل عمل آن‌ها را به آن می‌دهند. موفق باشید
733

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام؛به دلیل وفا نکردن به عهدهایی که با حضرت ولی عصرعلیه السلام وسایر ایمه بسته ام وتکرار گناهان، از بازگشت بسوی این بزرگواران شرم دارم،چکار باید بکنم؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی آن‌ها خانواده‌ی کرم‌اند. همین که از ارتکاب گناهان پشیمان هستید به شما نظر دارند.
18313
متن پرسش
با سلام استاد: آیا منظور از زنده بودن شهدا همان است که ما از یک فرد زنده توقع داریم؟ مثلا فرزندش خطایی می کند به اولیای فرزند شکایت می بریم و او خود را مسئول می داند؟ و یا در این عالم در قبال مشکلات عزیزان خود را مسئول می دانیم، آیا شهدا هم اینگونه اند؟ توصیه شده ارتباط روزانه با قرآن کریم و امام زمان (عج) این ارتباط صرف خواندن قرآن کریم است؟ و سلام بر امام و یا نه ابعاد دیگری دارد؟ با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این‌گونه نسبت‌ها که در این دنیا انسان‌ها با خانواده‌هایشان دارند، بعد از شهادت و رحلت آن‌ها دیگر در میان نیست. ولی شهدا به اعتبار «عند ربّهم یرزقون» بهره‌های خاصی بعد از شهادت دارند، مضافاً آن‌که به اعتبار «وَیسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاَ هُمْ یحْزَنُون» می‌توانند به بازماندگان خود که در جبهه‌ی آن‌ها قرار دارند و به رفقایشان بشارت دهند که این مسیر، چه برکاتی برای آن‌ها دارد 2- قرائت قرآن و سلام به آن حضرت و دعای عهد خوب است. موفق باشید

17319

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده در حال مطالعه ی کتاب «ادب خیال عقل و قلب» شما هستم، و سه سوال در رابطه با آن برایم پیش آمده: 1. اول آنکه با توجه به این کتاب از کجا متوجه شویم مطالب در فکر و قلب ما وحدت پیدا می کند؟ 2. دوم آنکه شما فرمودید هر کسی باید اندیشه ی مناسب با استعداد خود را پیدا کند، این چگونه تحقق می یابد؟ 3. سوم اینکه برای ما زنان متاهل یک سری مشغله های ذهنی در خصوص وظیفه مان هست که تمرکز در مطالعه را از ما سلب می کند لطفا راهکاری ارائه کنید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خود به خود پیش می‌آید 2- آن‌چه برای انسان راحت‌تر قابل فهم باشد و بهتر آشکار شود، خبر از آن می‌دهد که انسان در آن موضوع باید استعداد خود را رشد دهد 3- وقتی بتوانیم جایِ هرچیزی را مشخص کنیم، نگرانیِ عدم تمرکز کم می‌شود. زیرا به ما فرموده‌اند: «توضیع الوقت، توسیع الوقت» اگر وقت خود را برنامه‌دار کنید، گشایش لازم پیدا می‌شود. موفق باشید

16044
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: 1. در بعضی احادیث هست که حضرت علی اکبر (ع) اگر در کربلا شهید نمی شدند امام می شدند، حال اگر این احادیت صحیح باشد‌ آیا در امام بودن آن حضرت بداء حاصل شده است؟ مقام و جایگاه آن بزرگوار تا کجاست؟ 2. در مورد روز جوان که به نام حضرت علی اکبر (ع) هست لطف بفرمایید بگویید آن حضرت چه کمالات و ویژگی های عالی داشتند که برای نسل جوان و آینده سازان تاریخ اسلام الگو و اسوه باشد؟ لطفا کمی شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این نوع روایات ما را متوجه عظمت مقام حضرت علی اکبر علیه السلام می کند به همان معنایی که از نظر اخلاقی و از نظر ظاهر اشبه ناس به رسول خدا صلوات الله علیه و آله بودند 2- همین اندازه در عظمت جناب علی اکبر بس که به زیباترین شکل در وفاداری نسبت به امام زمان شان در صحنه صحنه آرایی کردند و در مرز بین دنیا و آخرت توانستند گزارش رویت خود را که ملاقات با رسول خدا صلوات الله علیه و آله بود و سیراب شدن از دست مبارک ایشان را با انتقال به این دنیا به پدرشان خبر دهند. این یعنی مقام جمع بین دنیا و آخرت که به ندرت برای اولیاء الهی پیش می آید. راستی حسین علیه السلام در چنین علی اکبری چه دیده اند که فرمودند: بعد از وجود مبارک آن حضرت دیگر این دنیا هیچ چیزی برای ماندن ندارد. موفق باشید

15466

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: شنیده ام بدن امام حسین (ع) تنها بدنی بوده است که به جای حضرت عزراییل خود خداوند قبض روح کرده است. آیا این مطلب درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و این معنای خاص دارد و باز تنها منحصر به آن حضرت نیست. موفق باشید

14624

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و اردات خدمت استاد گران مایه: 1. علت عمده ای که رهبر معظم انقلاب اخیرا چندین بار پیرامون مرتبه علمی کشور صحبت می نمایند و تاکید دارند که این مرتبه بیش از پیش باید ارتقا و تعالی یابد چیست؟ 2. مگر چه کمکی می تواندبه تعجیل در ظهورحضرت ولی عصر روحی فداه نماید؟ 3. بنابراین مطالعه و تلاش ما در این امر مهم با چه نیت و انگیزه بایستی باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید احساس کرده‌اند موضوع رشد علمی کمی کند شده است 2- ما برای نشان‌دادنِ عظمت انقلاب اسلامی که بیرون از پازل نظام استکباری می‌تواند خود را اداره کند، نیاز به ارتقاء علمی داریم و همین منجر می‌شود تا مردم امیدوار باشند که حضرت ولیّ عصر«ارواحنا فداه» در فرهنگ و فکری جدای از فرهنگ استکباری عالَم را ادراه می‌کنند 3- در راستای همان امر 1 و 2 است که ما نیز باید رهنمودهای مقام معظم رهبری را دنبال کنیم. موفق باشید

14316
متن پرسش
سلام: سکوت به معنای عرفانی اش در این زمانه همان سکوتی است که آیت الله بهجت انجام دادند؟ در این شرایط که الان داریم و ارتباطات بسیار قوی است چطور می شود سکوت مثل آیت الله بهجت رعایت کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست آن نوع سکوت را داشته باشید. آن مربوط به خودِ حضرت آقای بهجت بود در آن موقعیت خاص. سعی کنید بیجا سخن نگویید. موفق باشید

13430

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامي: اينجانب از كتب و دروس صوتي اساتيد مرحوم علامه طباطبايي -علامه حسن زاده - علامه جوادي - حضرات صمدي املي و جنابعالي موضوعات معرفت نفس - اتحاد عاقل و معقول شرح مقالات استاد شجاعي - بدايه و نهايت الحكمت - اسفار ج 8 و 9 -شرح سوره حمد و مصباح الهدايه امام خميني - ده نكته - خوشتن پنهان و اكثر كتب اساتيد و شما بهره مند شده ام. بفرماييد بعد از ج 8 و 9 اسفار سير مطالعات و نحوه تهيه آن چگونه است. سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم مقالات آیت اللّه شجاعی را اگر با شرحی که بنده عرض کرده‌ام دنبال بفرمایید، مقدمه‌ای جهت درک فصوص‌الحکم باشد. جناب حجت‌الاسلام و المسلمین استاد یزدان‌پناه، شرح خوبی از اسفار دارند. موفق باشید

13258
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در جواب 1342 عرضی داشتم: در آثار غرب شناسی شما این نکته کاملا مشهود است که تکنولوژی غرب را ابتدائا قبول ندارید ولی می فرمایید امروز باید از آن استفاده نمود و در زمانی از آن عبور کرد، ولی سخن آقا بسیار صریح است که می فرمایند غرب محسناتی دارد و یکی از مصادیق را می فرمایند فناوری و تکنولوژی آن است و این حرف را مطلق فرمودند و مقید به زمان خاصی نکردند که مثلا بگویند در این زمان باید از آن استفاده کرد، ولی حرف شما در اول کلام این است که نفی تکنولوژی کنید ولی در حکم ثانویه ای می فرمایید امروز این بی خردی است که تکنولوژی را کنار بگذاریم، لطفا تعرض سخن رهبری که مطلق فرمودند و سخن شما که مقید می کنید را رفع بفرمایید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید بین تکنولوژی و علم باید تفکیک کرد. آن‌چه رهبری عزیز بر آن تأکید دارند علم است و در ضمن آن‌چه را که در فرهنگ غربی زیبا می‌دانند، نظمی است که در آن فرهنگ بوده است هرچند رویکرد آن‌ها رویکرد سالمی نبوده و نیست. موفق باشید

نمایش چاپی