باسمه تعالی: سلام علیکم: چون حضرت میفرمایند اولین مخلوق، نور من بود، پس اولاً: بحث مخلوقیت در میان است، ثانیاً: آن خلقت نوری را به خود نسبت میدهند. لذا به اعتبار روایتی که میفرمایند: « «وَ أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ (ص) وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ (ص) وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ (ص)»[1] اول ما و اوسط ما و آخر ما محمد (ص) است. لذا روایت مورد بحث، مربوط به مقام اهلالبیت «علیهمالسلام» میباشد و ربطی به احدیت که شئونی از شئون الهی است، ندارد. در این مورد خوب است کتاب «مصباح الهدایه» حضرت امام مطالعه شود. موفق باشید
[1] ( 1)- بحارالأنوار، ج 25، ص 363.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا ایشان را حفظ کند. حرف درست و با ارزشی فرمودهاند. منتهی این غیر از آن است که در مسیر اهداف خود از وسایل مورد نیاز استفاده نکنیم، بلکه سخن آن است که تا آنجا که ممکن است کارهای خود را، خودمان انجام دهیم در آن حدّ که آن صحابی خدمت رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» رسید که چگونه راه بهشت را برای خود بگشایم؟ حضرت فرمودند: به کسی دستور مده. او در آن حدّ این مسئله را رعایت کرد که وقتی در حین مقاتله با دشمنان خدا دست راست او که با آن شمشیر میزد، قطع شد و نیاز بود کسی شمشیر را از دست افتاده بر زمین به او بدهد تا بدون آنکه از اسب پیاده شود با دست راست به جهاد ادامه دهد؛ خودش پیاده شد و شمشیر را از بین انگشتانش در آورد و با سختی تمام دوباره سوار اسب شد و به مقاتله ادامه داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که سالها اسلام توسط خلفاء، درست یا غلط در حال گسترش بود و بالاخره در این رابطه کنیزهایی وارد جامعهی اسلامی میشدند و این تنها مربوط به چند سال صدر اسلام نبود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بعضی از قوای نفس ناطقهی انسان به خودی خود اصالت دارند و بعضی به تبع میتوانند مفید باشند. همانطور که مثلاً میل جنسی یک نیاز به تبع است که اگر بدان جواب داده نشود به حقیقت انسان لطمهای وارد نمیشود؛ بعضی از ابعاد خیال نیز اصالت ندارند و اینطور نیست که باید همهی حوزههای خیال را جواب داد، بهخصوص که اگر میدان خیال از طریق عقل و قلب کنترل نشوند به خودی خود حجاب عقل و قلب میشود. و در مورد عقل نیز باید مقدمهای باشد برای رجوع انسان از طریق قلب به حضرت حق وگرنه خود عقل نیز یک حجاب نورانی است که باید از آن نیز به عنوان یک حجاب عبور کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زبان فارسی زبان یک ملت است با هویت خاص، در وسعتی که تاجیکها و بعضی از افغانها را نیز شامل میشود. ولی این به این معنا نیست که ملت ما در زیر سایهی زبان فارسی، زبان قومی خود را نداشته باشند و آن زبان در آن منطقه تدریس نشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه از دوست رسد، نیکوست. شما استقبال کنید إنشاءاللّه به همان چیزی که متوجهی آن هستید، یعنی تطابق قلب با اذکارِ نماز میرسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده با طرحِ مقدمات میتوانیم مردم را متوجهی انقلاب و جایگاه رهبر انقلاب بنماییم، به عنوان حقیقتی که به دنبال آن هستند و از آن غفلت دارند بدون آنکه عنادی داشته باشند. ۲. حقیقتاً باطن اکثر بالاتفاقِ مردم ایران منوّر به نور انقلاب و ارادت به رهبریِ انقلاب است. باید آنها را با زبانی نرم متوجهی امر باطنیشان نمود.
تا زمانی که جهشی به سوی هستی خود انجام ندادهایم نمیتوانیم تقدیر هستی خود را احساس کنیم و سخن هستی خود را بشنویم. آنطور که با یاد حاج قاسم در درون ما آن حالت به صدا درآمد، چیزی جز سخن هستی ما نبود، هرچند در همان حالت هم باز هستی ذات خود را از ما دریغ میدارند تا راه ادامه یابد.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «آشتی با خدا بر اساس همین نگاه تدوین شده و بحمداللّه تا آنجا که بنده اطلاع دارم توانسته هرجا که مطرح شده، امرِ نهفته در روح بشر این دوران را جهت عبور از سکولاریسم متذکر شود. 2- تذکر به این امر، شروع شده و همواره در حال ظهور است. در محرم امسال دیدید و در اربعین خواهید دید همچنانکه در اعتکافها ملاحظه کردید. و وظیفهی ما تذکر به این امر است که این حادثهها را درست تحلیل کنیم و نگذاریم موضوعاتی اینچنین مورد غفلت قرار گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از آن جهت که امام معصوم وجه متعالی هر انسانی است، چنانچه با نظر به شخصیت امام، کارها انجام گیرد به عالیترین شکل، کارها رجوع داده شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم ما راهی جز توبه و رجوع به حق نداریم در آن حالت است که کدورت و تنگی این کارها احساس میشود. خوب است به جواب سؤال شمارهی 15599 نیز توجهی بفرمایید. در ضمن مطالعهی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إنشاءاللّه میتواند راهگشا باشد. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ضمن اعلان ارادت به حضرتعالی؛ باور بفرمایید هرگز از این زاویه به هیچ متنی از متون دینی نتوانستهام نگاه کنم که بخواهم موضوع خاصی را در متون دنبال نمایم. بیشتر در هر متنی روحی را مییابم و سعی میکنم با آن روح، مأنوس شوم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ ملاک، نیت افراد است؛ اگر کافری نیتِ داشتن فرزند مومن نکردهاست، هیچ بهرهای از او نخواهد برد. 2ـ نفس انسانی هر بدنی را که بدنِ خود دانست، انتخاب میکند و تدبیر مینماید ولی از آنجایی که بسیاری از ارادههای نفس موجب ساختن کلیّت بدن میشود، بعید است در چنین حالتی نفس، بدنی را انتخاب کند؛ منصرف میشود و به عالم خود بر میگردد. 3ـ فدای حضرت عباس بشوم که چنین با بصیرت فهمید در ذیل حرکت تاریخی که حضرت سید الشهداء فتح میکند، می تواند خود و برادرانش را به عالیترین شکل معنی کند؛ بنابراین، هرگز تصور نکن که صاحب یک مقام با تابع آن مقام در یک حد باشند. موفق باشید
