بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27284
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در قسمت یادداشت ویژه در سایت در قسمت بصیرت و انتظار فرج، جایی فرموده بودید که از بیست و هفت حرفی که در زمان ظهور به صحنه می آید، منظور از این بیست و هفت حرف چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. إن‌شاءاللّه حضرت تشریف می‌آورند و علوم مربوطه که تا قبل از آن «حرفی» از آن علوم در صحنه بود، ظهور می‌کند. موفق باشید

27283
متن پرسش
هوالرحمن. سلام علیکم. هرچه تلاش می کنم تا بتوانم از لحاظ معنوی رشدی داشته باشم ولی متاسفانه موفق نمی شوم. وقتی می بینم دوستانم الحمدلله رشدی داشتن و من همچنان درجا می زنم به حال آنها غبطه می خورم. هرچه هم فکر می کنم که مشکلم کجاست باز هم متوجه نمی شوم. لطفا راهنماییم کنید که چیکار کنم. التماس دعای مخصوص.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذوق‌ها متفاوت است. بعضی‌ها مناجاتی، و بعضی‌ها خراباتی‌اند. حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بیشتر، مناجاتی بودند و با ورود با معارف الهی خود را می‌پروراندند و بعضی مثل آیت اللّه ملکی تبریزی که خراباتی بودند با دعا جلو می‌رفتند. مناجات شعبانیه در عین آن‌که دعا است ولی محتواهای معرفتی خوبی دارد. اگر بتوانید روح و قلب خود را با آن جلو ببرید، خوب است. شرح آن مناجات بر روی سایت هست. موفق باشید

27282
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: جناب آقای طاهرزاده، در سخنان تان فرموده بودید که فلج شدن دست خودتان حکمتی داشته که نباید داروی آن را میل می کردید. در همین راستا سوالی برای بنده مطرح شده که: کسانی که کاشت مو انجام می دهند آیا به سر شما خواست خداوند این بوده که کم مو یا کچل باشند؟ آیا کاشت مو از نظر قضا و قدر، دخالت در سرنوشت انسان است که خداوند برای انسان مقدر کرده است؟ در کل اگر نظر شما را از نظر اعتقادی در مورد کاشت مو بدانم ممنون می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کاری که جهت رفع بیماری و یا زیباکردن خود می‌توانید انجام دهید؛ کارِ خوبی است، ولی اصرار بر آن امر نباید داشت. موفق باشید

27281
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: بنده تا آستانه محبت به خداوند و مناجات و اینکه قلبم متوجه حضور خداوند شود پیش رفتم. ولی الان نمی دانم چرا توانم مبارزه با نفسم را ندارم، از طرفی متوجه شدم که فقط خداوند است که انسان را در مبارزه نفس یاری می کند، و شاید باعث شد منیت هایم تا مقداری کنار رود ولی از طرفی دیگر نمی دانم با این گناهانی که دارد روی هم جمع می شود چگونه وارد ماه رمضان شوم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید خود را مشغول امور متعالی و معارف قدسی نمود تا نفس امّاره و توهّمات، ما را مشغول نکند. خوب است سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست بزنید. موفق باشید

27278
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: در فهم اسلام متناسب با روح حاکم بر زمانه دو دیدگاه داریم: دیدگاهی بر اساس منطق فهم اسلام (یا همان دیدگاه اجتهادی) و دیدگاهی بر اساس علم هرمنوتیک. از نظر شما بر چه اساسی می توان اسلام را متناسب با روح حاکم بر زمانه تبیین کرد؟ برخی معتقدند علم هرمنوتیک بر اساس تعارضاتی که در متون تاریخی و مذهبی مسیحیت وجود دارد به وجود آمده است و ما چون در اسلام تحریف نداریم؛ دیدگاه اجتهادی کفایت می کند. نظر حضرت عالی چیست؟ آیا از نظر شما جمع این دو دیدگاه برای تبیین اسلام بر اساس روح حاکم زمانه نیاز است یا دیدگاه اجتهادی کفایت می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که فرهنگ مدرن روحِ واژه‌ها را از بنیادِ تاریخی‌شان تا اندازه‌ای جدا کرده است و علم هرمنوتیک برای برگشت به روح تاریخی متون، به‌خصوص متون مقدس است و از این جهت مسلمان و مسیحی ندارد و فکر نمی‌کنم تعارضی بین دیدگاهِ اجتهادی و نگاه هرمنوتیک باشد. موفق باشید

27277
متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم: نکته ای سالهاست برایم سوال است و این است که منازلی که در سلوک الی الله هستند آیا یکی هستند و همه باید به آنها برسند یا هرکس منزل مخصوص خود را دارد. یعنی مثلا ما یک مقام فنا داریم که همه باید به آن برسند یا هرکس فنای مخصوص خودش را دارد؟ مثلا عنداللهی شدن و قرب خدا یکی است یا هرکس قرب مخصوص خودش را دارد؟ چون همیشه فکر می کنم بسیاری از مردم از جمله خود من استحقاق قرب و لقا و عندیت و فنا و بقا و سایر کمالات را نداریم و مخصوص انسان های بزرگ است. سوال دومم این است که من دلم به بهشت و حور و قصور راضی نمی شود و دوست دارم به جنت لقا برسم آیا در حد خودم می توانم به آن برسم یا مخصوص اولیای خاص الهی است؟ و سوال سوم من اینکه آیه شریفه ی «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی ....» خطاب خداوند به شخص خاصی است یا امکان دارد به آدمهای معمولی هم این خطاب برسد و به اطمینان و بهشت لقای الهی نائل شوند؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌توان گفت در بستر شریعت الهی هرکس در مسیر خودش به سوی خدا می‌رود، ولی در بستر شریعت الهی. ۲. وقتی انسان تنها به خدا نظر داشت، به خدا می‌رسد. ۳. هرکس توانسته باشد با توکل به خدا نگران هیچ قدرتی در این عالم نباشد، به مقامِ نفس مطمئنه نایل می‌شود. موفق باشید

27276
متن پرسش
با سلام و تشکر از قبول زحمت: سوالم درباره سبک تنظیم ساعات روزانه و شبانه است. اگر بخواهم نیم ساعت قبل از اذان بیدار شوم و تا طلوع آفتاب هم بیدار باشم، ساعت ۱۱دیگر دچار سر درد می شوم. و آن موقع اصلا شرایط خوابیدن نیست. چه شاغل در بیرون باشی و چه در منزل! با اینکه شب ده و نیم می خوابم و شام هم در حد شیر و خرما و چیزهای سبک استفاده می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شنیده‌ام حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بعد از نماز صبح می‌خوابیدند، إن‌شاءاللّه با برنامه‌های خوبی که در روز دارید، کراهت آن کم می‌شود. موفق باشید

27275
متن پرسش
بنده حدود هشت سالی هست که احساس می کنم رشدی در ارتباط با خدا نداشتم و در طول این هشت سال (از ۲۰ تا ۲۸سالگی) بارها و بارها سراغ برنامه ریزی و اصلاح رفتم اما دائما در یک چرخه تکرار افتادم و نوسان داشتم تا به امروز. به روند و ثبات نمی رسم. در کل هم که نگاه می کنم با همه تقلایی که برای رشد معنوی و اصلاح نفس داشتم، مجموعا رکود و افت معنوی رو مشاهده کردم. الان یک یقین جدی که دارم اینه که قطعا یک گیر حسابی هست که تابحال هم متوجهش نبودم و سوال اساسی اینکه این گیر چیه؟ یادم اومد چند سال پیش خواب عالمی رو‌ دیدم، نشناختمشون. اصلا تابحال ندیده بودمشون. گویا بعد از نماز بود و من رفتم به سمتشون. حاجت خودم رو هم حتی نمی دونستم. تا رسیدم به ایشون به من گفتند: شما به دنبال کسب آبرو‌ هستید. می خوام بدونم راه درمان این مرض چیه؟ و چه میشه کرد که این گره برام حل بشه تا بتونم به مسیر رشد برگردم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است ابتدا سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید و سپس پیرو آن برنامه‌ی فکری برای خود ترتیب دهید. إن‌شاءاللّه چشم‌اندازی در مقابل‌تان گشوده خواهد شد. موفق باشید

27274
متن پرسش
با عرض سلام و تبریک اعیاد شعبانیه: جزوه مربوط به بحث های سلوکی و اخلاقی را کجا میتونیم پیدا کنیم؟ چون ما صوت ها را گوش میدیم خوبه اگه متن احادیث را هم داشته باشیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظورتان کدام بحث است؟ موفق باشید

27273
متن پرسش
سلام استاد نظرتان در مورد مطلب پایین چیست؟ نگاهی عوامانه و ایستا!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام مطالب؟!! موفق باشید

27272
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: حتماً مطلع هستید که عده‌ای از نیروهای انقلاب در مراکز فرهنگی و مساجد در حال تهیه ماسک و وسایل بهداشتی و ضدعفونی هستند. بعضی ها معتقدند این کارها را باید نهادهای رسمی انجام دهند و این افراد بیشتر به فعالیتهای فکری و فرهنگی در این دوران بپردازند بخصوص که انسان مشاهده می کند مردم طوری با مشکل کرونا برخورد کرده اند که آنطور که شایسته است حالت ایمانی و صبر و توکل شان برجسته نیست. نظر شما در این مورد چه می‌ باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که روحیه‌ی ایمانیِ ملت ما که همواره به مدد آن‌ها آمده است و در صحنه‌های خطر، بیشتر آن را لمس کرده‌اند؛ تجربه‌ای است که ما نباید از دست بدهیم. یادتان هست که حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در مورد رزمندگان فرمودند: چله‌نشینان و شب‌زنده‌داران بگویند چه شد که این جوانان، ره صدساله را یک‌شبه طی کردند و جبهه را تبدیل به دانشگاه درکِ معارف نمودند؟!». امروز هم قصّه از همین قرار است. زیرا انسان‌ها در صحنه‌های همدلی و مقاومت در مقابل خطر، بنیادهای اصیلِ جانشان را که رجوع به خداوند است، کشف می‌کنند مثل دعاهای کمیل شب‌های حمله که گویا با جانِ امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» دعا می‌کردند.
عزیزانِ ما در این مراکز که مشغول جنگ با کرونا ویروس هستند به بسطی از شخصیت و انسانیت می‌رسند و حضوری از قدم‌گذاشتن در تاریخ‌شان را تجربه می‌کنند که هرگز در هیچ کتاب و درس و مدرسه‌ای نمی‌توانستند به آن برسند. و لذا است که همه باید تا آن‌جا که ممکن است در صحنه‌هایی که به نحوی انسان را در خدمت انقلاب قرار می‌دهد به هر شکلی که باشد، حاضر شوند تا شخصیت خود را به وسعتِ تاریخ انقلاب اسلامی بسط دهند و از تک‌روی‌ها و خودخواهی‌ها نجات یابند. موفق باشید.

27271
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: بنده سوالی با عنوان «سوال درباره کیفیت استقرار حجاب در کشور» بیان کردم که پاسخش چنین داده شد: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که بحث «حجاب» در محافل علمی به صورت مفصل مطرح شده است. حدود دو سال پیش در جلسه‌ای که صاحب‌نظرانِ مسئله‌ی تربیت و خانواده خدمت مقام معظم رهبری داشتند که از جمله‌ی شرکت‌کنندگان آقای دکتر بانکی بودند به گزارش آقای بانکی بعضی از شرکت‌کنندگان از سر دلسوزی نکاتی شبیه نظرات شما را مطرح می‌کنند و پیشنهاد می‌نمایند بندِ نافِ انقلاب اسلامی را به حجاب گره نزنیم. و رهبر معظم انقلاب سختْ مخالفت می‌نمایند و می‌فرمایند اگر در مورد حجاب کوتاه بیاییم، شیرازه‌ی خانواده از هم می‌پاشد. علاوه بر این، بحث بر سر آن است که اگر نمایندگان یک ملتی که رویهمرفته مظهر اراده‌ی آن ملت‌اند؛ حجاب را در کشور جدا از معصیتِ بی‌حجابی، به عنوان قانون مطرح کردند، آیا به عنوان یک شهروند، جایی برای مخالفت با حجاب می‌ماند؟ موفق باشید. چند نکته در جواب هست که لازم دانستم متذکر شدم: ۱. بنده نظرات پیرامون حجاب در محافل علمی را بررسی کرده ام. نه نظرات حقوق بشری غرب‌گرا را قبول دارم (بی طرفی حکومت) و نه کیفیت فعلی. این در عرایضم کاملا مشهود بود. لذا «بند ناف انقلاب اسلامی را به حجاب گره نزنیم» را هم مردود می دانم چون به نظرم طراح این جمله، بیشتر همین رویکرد غربی را دنبال می کند. در حالی که ما قائلیم حجاب نه تنها واجب، بلکه ضروری دین و مذهب ماست. ۲. این که مقام معظم رهبری فرمودند اگر درباره حجاب کوتاه بیاییم، شیرازه خانواده از هم می پاشد هم کاملا قبول داریم. بنده هم معتقدم وقتی برای حجاب به صرف قانونگذاری خطاب به مردم بسنده می شود و مسئولان مربوطه نیز از سیاستگذاری و سیاستگزاری درباره حجاب شانه خالی می کنند، نتیجه آن می شود که می بینیم. یعنی حجاب در عین بی‌حجابی و گسست روابط خانوادگی. حال آنکه قوانین مربوط به حجاب باید به طور مستقیم ناظر به مسئولین باشد و آنها را ملزم به تدبیر درباره بسط و نشر فرهنگ حجاب کند و اجرای آن از جانب قوه مجریه و دستگاه قضا را تضمین کند و در حقیقت به طور غیر مستقیم متوجه مردم شود. شما تصور کنید وزارت ارشاد مجاب و یا با قانون ملزم شود اکران فیلم هایی که حقیقتاً آدم رویش نمی شود با خانواده اش ببیند را متوقف کند و یا لااقل حمایت نکند (حذف معافیت های مالیاتی برای تهیه‌کنندگان، عدم پخش تبلیغات تلوزیونی برای آن ها، نصب تبلیغاتشان در پلها، معابر و ...)، آن وقت منظور بنده را کاملا متوجه خواهید شد. یعنی نیاییم قانون حجاب وضع کنیم و از آن طرف طبق قوانین موضوعه مجلس شورای اسلامی که مظهر اراده ملت است، رسانه های ما الگوی بدحجابی عرضه کنند. ۳. و اما درباره اینکه فرمودید: «علاوه بر این، بحث بر سر آن است که اگر نمایندگان یک ملتی که رویهمرفته مظهر اراده‌ی آن ملت‌اند؛ حجاب را در کشور جدا از معصیتِ بی‌حجابی، به عنوان قانون مطرح کردند، آیا به عنوان یک شهروند، جایی برای مخالفت با حجاب می‌ماند؟ موفق باشید». خواهشم این است که درباره چند نکته زیر تأمل فرمایید: الف. اینکه می فرمایید مجلس مظهر اراده ملت است و قانونی را وضع کرده است و برای شهروندان از جمله بنده لازم الاتباع است (و البته ما هم قبول داریم)، ایجادگر چند سوال اساسی است: * اگر همین مظهر اراده ملت روزی تصمیم گرفت حجاب اختیاری شود، آیا باز هم بر سر استدلال خود خواهید بود؟ آن وقت اگر شورای نگهبان آمد رد کرد، من حق دارم بگویم در برابر مظهر راده ملت چرا می‌ایستید و شورای نگهبان مظهر اراده ملت نیست؟ (شش نفر حقوقدان منتخب مجلس هستند و شش نفر فقیه منصوب مقام معظم رهبری که در مورد حجاب فقط فقها می توانند رای بدهند چون مسئوله در دایره شرعیات است (مراجعه شود به قانون اساسی و آیین نامه داخلی شورای نگهبان). اگر استدلال کنید فقهای شورای نگهبان هم به واسطه انتخاب ولی فقیه از جانب مجلس خبرگان و به دلیل انتخاب اعضای این مجلس از جانب مردم، عملا نمایندگان مردم هستند، آن وقت باید قائل بود مدیر کل یه اداره در شهرستان هم منتخب مردم است. چون او را وزیر، وزیر را رئیس جمهور (با تأیید مجلس) و رئیس جمهور را هم مردم انتخاب کرده اند. لذا مراقب استدلالیمان باشیم. ** در ادامه باید گفت: مصوبات مجلس شورای اسلامی التزام علمی می آورد، نه التزام نظری. در عمل مادام که قانون حجاب است، هیچکس حق تخلف علمی ندارد. اما حق نقد این قانون محفوظ است. کما اینکه به قانون تصویب برجام در مجلس اصولگرا با آن کیفیت که حتما به آن واقف هستید اعتراض های نظری فراوانی شد. اغلب هم از جانب اشخاصی که داخل در گفتمان انقلاب اسلامی و ولایت فقیه قرار دارند از جمله خود ما بود. و هزاران قانونی که هم اکنون وجود دارد و به آن اعتراض نظری می شود (نظیر قانون حذف دادسراها که کمر قوه قضائیه ما را شکست و بعد از مدت ها با اعتراض های حقوقدانان و قضات کشور مجدد احیا شد). ولی مادام که قانون فعلی حجاب با قانون جدید نسخ یا اصلاح نشود، باید همگی ملتزم باشند که به قول مقام معظم رهبری قانون بد بهتر از بی قانونی است (اصل حاکمیت قانون / دیدار با مردم قم؛ ۱۹ دی ۹۰) *** رویکرد نقادانه بنده به قانون حجاب کاملا بر اساس گزاره های شرعی و نظری بود. چه اینکه استدلال کردم که در شرع هستند اموری که حکماً واجب و ضروری هستند ولی کیفیت استقرار آن ها با ساز و کارهای فرهنگی و اخلاقی است. خدای ناکرده نگفتم منشور ملل متحد گفته است که هر کس در انتخاب پوشش آزاد است و از این حرف ها که متأسفانه بعضا بدون در نظر گرفتن فرهنگ ملی و دینی ما می زنند و صرفا دنبال گرته‌برداری از غرب و شرق هستند. ** بنده حقیقتاً متأثر و متأسف شدم که شما فرمودید «اگر نمایندگان یک ملتی که رویهمرفته مظهر اراده‌ی آن ملت‌اند؛ حجاب را در کشور جدا از معصیتِ بی‌حجابی، به عنوان قانون مطرح کردند، آیا به عنوان یک شهروند، جایی برای مخالفت با حجاب می‌ماند». العیاذ بالله آیا بنده با «حجاب» مخالفت کردم؟ احتراماً آیا واقعا عنوان و محتوای سوال بنده را با دقت خوانده‌اید؟ بنده عرض کردم حجاب نه تنها واجب بلکه ضروری دین و مذهب ما (تشیّع) است. روی سخن بنده با کیفیت استقرار بود. چه کسی از مخالفت با حجاب دم زد؟! اگر من مخالف حجاب باشم که با توجه به قائلیت به ضروری بودن آن در دین و مذهبم یا دچار تناقض هستم یا خدای ناکرده ارتداد نهایتاً تأکید بنده با توجه به صراحت متون ارسالی این است که هیچ کس از جمله بنده حق دعوت به نقض قانون از جمله قانون حجاب ندارد. ولی نقد و آسیب‌شناسی قانون حقی است غیرقابل انکار. چه اینکه صرفا احکام شرعی منصوص و یا نظر و رأی معصوم هستند که غیرقابل نقد و خدای ناکرده انکار هستند. حال تصمیمات مجلس شورای اسلامی که جای خود دارد. ولی به هر حال مادام که قانون هست لازم است اطاعت شود. با عرض پوزش، بنده بعید می دانم استاد گرامی آقای طاهرزاده که بنده خود از مطالعه‌کنندگان آثارشان بوده‌ام و هستم و حتی در دوره ای توزیع‌کننده و معرفی‌کننده کتاب های ایشان بوده ام، آن پاسخ را داده باشند که قطعا اگر ایشان پاسخ داده بودند، حقیری چون من قادر نبود اینقدر اشکال کند و از آن مهمتر اینکه قطعا پاسخ مطروحه اینقدر خارج از سوال بنده نمی بود. ممنون بابت توجهتان و معذور بابت اطاله کلام ۲۰ فروردین ماه ۱۳۹۹
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مستحضرید در ابتدا عرض شد بحث آن مفصل است و حتی مفصل‌تر از این‌ حرف‌ها. به همین جهت بنده نخواستم به طور مستقیم وارد بحث شوم، خواستم با گفتن آن دو نکته تنها جنابعالی را در جریان بگذارم که ما چه موضع‌گیری‌هایی باید در مورد حجاب داشته باشیم و اجازه بدهید در مورد این سؤال‌تان نیز ورود مستقیم نداشته باشم، چرا که اساساً ظرفیت سؤال و جواب‌ها در حدّ بحث و بررسی چنین موضوعی نیست. موفق باشید

27270
متن پرسش
سلام استاد عزیز وقتتون بخیر: چنین مطلبی برخورد کردم دو تا سوال داشتم "۳- بُن بست لذّت! انسان موجودی است که علاوه بر لذّت‌های جسمانی (خوردن‌- خوابیدن‌- نیاز جنسی)، نیاز به لذّت‌های ذهنی دارد. «هُنر»، فراهم‌آورنده بزرگترین لذّت‌های ذهنی برای انسان است. از آنجا که در فقه شیعه موسیقی و هنرهای تجسّمی (نقّاشی- مجسمه‌سازی) تحریم شده‌اند در سه دهه پس از انقلاب ۱۳۵۷ هنرمندان تحت بیشترین فشار قرار داشته‌اند. موسیقی بر باریک راهی، بندبازانه خود را حفظ کرده‌است. عرصه‌های تئاتر، سینما و ادبیات نیز در این سال‌ها همواره زیر تیغ سانسور بوده‌اند. بر سر مجسّمه‌های تهران هم که دیدیم چه آوردند! وقتی زندگی از رَنگ و رِنگ خالی شود، وقتی فرصتی برای خواندن و نواختن و رقصیدن فراهم نباشد، وقتی به جای جشن سده و جشن مهرگان و جشن نوروز و چهارشنبه سوری دهه‌های مکرّر محرّم و صفر و فاطمیّه را تجربه می‌کنیم، وقتی لباس سیاه، لباس نجابت زنان باشد و دوچرخه سواری و آب‌بازی و بادبادک‌بازی با برخورد پلیسی مواجه شوند، از جشنواره‌های فرمایشی و موسیقی‌های سفارشی برای رنگ بخشیدن به زندگي سياه – سفيد ایرانیان کاری ساخته نیست و ذهن خالی از لذّت یا به افراط در لذّت‌های جسمانی پناه می‌برد یا به وادی لذّت های نشئه ناشی از مواد. نتیجه این رویکرد را در گزارش معاون اجتماعی نیروی انتظامی می‌بینیم که «استان قم بالاترین آمار جرائم جنسی كشور را دارد!»" سوال اول و مهمتر نحوه برخورد و نگاه با چنین گفتمان و بیانی چیست؟ سوال دوم اگه جوابی هم به این حرفهایی که این زده بدید خالی از لطف نیست. در پناه حق پاینده باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بد نیست به یادداشتی که تحت عنوان «حیا و حریم» داشته‌ام نظر بیندازید از آن جهت که روشن شود فرهنگ اسلامی- ایرانی بنا دارد انسان‌ها خود را در جاهای دیگری غیر از آنچه فرموده‌اید جستجو کنند. متن آن یادداشت، ذیلاً خدمتتان ارسال می‌گردد. موفق باشید

حیا و حریم

نمونه‌ای روشن از جهان گمشده را می‌توان در غفلت از «حیاء» و «حریم» دانست. گوهر زندگیِ اصیل، «حیاء» و رعایت «حریم افراد» است. «حیاء»، موجب می‌شود تا انسان‌ها از آشکارساختن و نمایش و برخوردهای تند پرهیز کنند و «حریم»، نگاهبان مرزها است. حریم، فقط نوعی جدایی نیست. هرچند هاله‌ای را ایجاد می‌کند که مانع تجاوز دیگران باشد، ولی ضمن آن‌که تمامیت آدمی را حفظ می‌کند، حریم دیگران را نیز نگه می‌دارد. زیرا اساساً در صورتی می‌توان حریم داشت که برای حریمِ دیگران هم اهمیت قائل شد. حریم، طرفین را به هم می‌پیوندد، بدون آن‌که در هم‌شان آمیزد. آن‌ها را با هم یکی می‌کند، بی‌آن‌که به اختلاط بگرایند. آن صمیمیت، غیر از اختلاط و ترکیبی است که امروز در جهان مدرن باب شده است. این دو با هم تفاوت جوهری دارند. زیرا صمیمیت واقعی در صورتی میسر است که حریم‌ها حفظ شود.

بازگشت به ادب ایرانی و همدلی اسلامی

4- حریم، شهوات را به «عواطف» و خواست‌ها را به «تمنّا» و توقعات را به «تفاهم» تبدیل می‌کند. حریم، فقط در روابط اجتماعی مصداق نمی‌یابد بلکه می‌توان جوهر آن را در نحوه‌ی همزیستی مرد و زن، در تنظیم فضای خانه، در تقسیم فضای شهر، در لباس پوشیدن، در عفتِ کلام و در تعارف و تواضع جستجو کرد، با نحوه‌ای از سازش و سکوت و بردباری.

حریم، حافظ خلوت فرد است و بستری است برای شکفتگیِ ذهنی، فضایی است که امکان سیر در حالات درون را به انسان می‌دهد و همان‌طور که امروز با روح غربی، محیط زیست در معرض نابودی است، خلوت درونی انسان‌ها هم در معرض آلودگی است. زیرا حریمی که حافظ محیط ذهنی است مورد اصابت قرار گرفته و به اعتباری دیگر گمشده است.

حریم، عامل مؤثر در ایجاد هماهنگی ناشی از طلب یگانگی با مبدء هستی و طبیعت و اجتماع انسان‌ها است. هماهنگی در صورتی میسر است که هیچ‌چیز از مقام خود فرو نیفتد و جای دیگری را نگیرد و اختلاط پدید نیاید و موقعی که همه‌چیز در جای خود است، تصرف، تعدّی و رقابت از میان می‌رود و در غرب این نوع هماهنگی به هم خورده و تبدیل به نظام مدنی شده و برخوردها و اجتماع‌ها در قالب ساعت ملاقات و قرار قبلی شکل گرفته و ساعت، حاکم بر روابط عمومی شده است و آنچه نوعی رابطه‌ی عاطفی بود، به ارتباط قانونی و فرمول‌های خشک آداب تبدیل شد. در نتیجه طبقه‌بندی‌هایی که از این راه به‌وجود آمد دیگرحریم نبود، فاصله بود و مرزهای جدایی به صورت قراردادهای قانون بر ما تحمیل گشت و از آن طرف آن صمیمیتِ مقدس مبدل به آمیزشی شد که دیگر نه مرزی می‌شناسد و نه حریمی و بعضاً این نوع به ظاهر صمیمیت چه اندازه به خشونت مبدل می‌شود. با حضور در فرهنگ غربی، به نام انتقاد نه‌تنها چیزی برای هم باقی نمی‌گذاریم و زخم‌های التیام‌ناپذیری بر روان همدیگر وارد می‌کنیم، بلکه با خشونت‌های مشمئزکننده، بی‌ادبی را به نهایت می‌رسانیم، زیرا در ادب غربی فقط رعایت اصول اجتماعی و مدنی، ادب به حساب می‌آید و این غیر از آن فروتنی است که مجال شکفتگی به دیگران می‌دهد. ادب غربی، زائیده‌ی همکاری قانونی است و ادب ایرانی‌اسلامی، پرورده‌ی همدلی و همدمی است. انقلاب اسلامی، مسیر برگشت به ادب ایرانی و همدلی اسلامی است.

حیاء؛ بازتابی از «راز»

5- حالتی که حریم را آشکار می‌کند و جان می‌بخشد، «حیاء» است. حیاء احساسی آمیخته با «راز» است. حیاء می‌پوشاند و می‌گشاید و از نمایش می‌پرهیزد. حیاء، نحوه‌ی بروز حریم است و به یک اعتبار کاشف است و به یک اعتبار حاجب.

جامعه‌ای که افراد آن آراسته به «حریم» و «حیاء» باشند، جامعه‌ای است گشوده به راز. حیاء، بازتابی است از وجهِ رازآمیز عالم در حریم ارتباطات اجتماعی.

زنی که پوشش لازم به تن دارد و بدون شتابزدگی، خرامان راه می‌رود، ضمن آن‌که خود را پوشانده، به حرکاتش دو چندان معنا می‌دهد. زیرا آن نوع پوشیدگی در حین دفع، نوعی به ظهورآوردنِ حیاء و وقار و رعایت حریم‌ها نیز هست. به همین جهت در جامعه‌ای که حریم واقعی باشد، حیاء نیز هست.

در حریمِ میان زن و شوهر، در سکوتی که استاد را به طالب دانش پیوند می‌دهد، در فروتنی میان دوستان، در احترام فرزند به والدین، نوعی محوشدن است در برابر دیگری، مثل محوشدن ماده‌ی تابلوی نقاشی در صورت‌های تابلو، از آن جهت که آن رنگ از آن به بعد خود را در کلیّت تابلوی نقاشی‌شده احساس می‌کند. و این‌ها همه در فضای تمدنی خاصی صورت می‌گرفته که امروز از منظر ما پنهان شده و تنها امیدی که برای برگشت آن جهان گمشده در میان است، به تحقق‌رسیدن اهداف انقلاب اسلامی است.

27267
متن پرسش
با سلام: قسمتی از نامه ی امام خمینی (ره) به فاطمه طباطبایی را برای شما فرستاده ام و سوالم اینجاست که منظور امام نیاموختن این علوم است یا متوقف نشدن در آنها و جایگاه چنین کتاب هایی کجا قرار دارد؟ با تشکر از قیل و قال مدرسه‌ام حاصلی نشد جُز حرف دلخراش پس از آن همه خروش‌ چنان به عمق اصطلاحات و اعتبارات فرو رفتم و به جای رفع حُجب به جمع کُتب پرداختم که گویی در کون و مکان خبری نیست جُز یک مُشت ورق پاره که به اسم علوم انسانی و معارف الهی و حقایق فلسفی طالب را که به فطرت الله مفطور است از مقصد بازداشته و در حجاب اکبر فرو برده. اسفار اربعه با طول و عرضش از سفر به سوی دوست بازم داشت نه از فتوحات فتحی حاصل و نه از فُصوص الحِکَم حکمتی دست داد، چه رسد به غیر آنها که خود داستان غم‌انگیز دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در آن گفتارها ما را متوجه می‌کنند اگر تنها و تنها نظر به حضرت حق در همه‌ی مظاهر نباشد، همه‌ی آنچه برشمردند به خودی خود، حجاب خواهد بود نه آن‌که بخواهند آن‌ها را به عنوان ابزارهای یافتن معارف الهیه نفی کنند. چرا که در آخر عمر در نامه به گورباچف، باز از معارفی که در مکتب صدرا و ابن‌عربی بود نام بردند. موفق باشید

27265
متن پرسش
با سلام و آرزوي سلامتي براي استاد عزيز: ظاهرا شما در ذيل تفسير يكي از سوره هاي قرآن مبحثي را تحت عنوان «مسكن هاي بيهوده» مطرح فرموده ايد، ممنون مي شوم اگر بفرماييد چه سوره اي است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در اواخر سوره‌ی شعراء که می‌فرماید: «أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ» (۱۲۸). موفق باشید

27264
متن پرسش
با سلام و آرزوي سلامتي براي استاد عزيز: در جلسه ۲۳ كتاب حقيقت نوري اهل البيت (ع) مطلبي تحت عنوان انجام عبادات از منظر ائمه‌ي معصومين (ع) يا از منظر وجود مقدس حضرت صاحب الامر (عج) مطرح نموده ايد. من متوجه منظور شما از كلمه منظر نشده ام ممنون ميشم در صورت امكان بيشتر توضيح بفرماييد. (اميدوارم سوالم قضيه اون بنده خدا نباشد كه آخر قصه گفت ليلي مرد بود يا زن)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بدانیم روح‌ها به نحوی می‌توانند با همدیگر متحد شوند، اگر متوجه بودیم بعضی روح‌ها مثل روح اولیای الهی به افقی بس متعالی در عالم نظر دارند؛ سعی می‌کنیم با نوعی اتحاد با روح آن‌ها عالم را بنگریم که راه‌کارِ عملی آن، نظر به سیره و روایات آن‌ها است، ولی با آن چنان رویکردی که عرض شد. موفق باشید

27263
متن پرسش
با سلام و آرزوي سلامتي براي استاد عزيز: بنده حقير در زمان هايي كه لطف الهي نصيب اينجانب مي شود و موفق به انجام اعمال عبادي نماز و روزه مي گردم، شديدا علاقه دارم كه همه آنها را به نيابت از بعضي از صلحا و شهدا و به قصد قربتا الي الله انجام دهم، اين عمل از لحاظ سلوك ديني مناسب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. زیرا در افق شخصیت آن عزیزان، خود را ادامه می‌دهید. موفق باشید

27262
متن پرسش
سلام استاد عزیز: علت اینکه بعضی از اساتید ائمه را پدر حقیقی و فاطمه زهرا (س) را مادر حقیقی شیعیان و حتی کل انسانها می دانند چیست؟ به طوری که به راحتی آن بزرگواران را پدر و مادر خطاب قرار می دهند با وجود آنکه سید هم نیستند؟ و حتی سفارش می کنند که هر زمان خلوتی با آنها داشتی و یا به زیارت رفتید آن بزرگواران را پدر و مادر خطاب کنید. آیاچنین سخنی خطا نیست؟ منشا این سخنان آیا بر میگرده به این حدیث که از پیامبر (ص) نقل شده است که من و علی (ع) دو پدر این امت هستیم و این حدیث را به سایر ائمه تعمیم می دهند یا موضوع چیز دیگری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهرا" همان روایت است که پیامبر به علی «علیهماالسلام» می‌فرمایند: «عَلِيُّ أَنَا وَ أَنْتَ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّةِ». ولی به نظر می‌آید به همان شکل که در متن زیارات هست با اولیاء معصوم روبه‌رو شویم، قابل اعتمادتر باشد. موفق باشید

27261
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام الله عليكم: استاد طاهرزاده، از آنجا كه حضرتعالي تاكيد بر كشف حقيقت داريد، لطفا ابزار آن را نيز معرفي بفرماييد. همانگونه كه علم حصولي و حضوري ابزارهاي خود را دارند. حفظكم الله ان شاءالله
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به معرفت نفس نظر شود از آن جهت که راهِ شناخت ربّ است به صورت حضوری، و حقیقت همان حضرت حق است در جلوات مختلف اسماء، که عرفان متذکر آن است. موفق باشید

27260
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ۱. نگاه کلان به قرآن مثل نگاه رهبری در طرح کلی ... ، با نگاه های ریز بینانه به جزئیات آیات، هرکدام چه جایگاهی دارند؟ ۲. در مورد نحوه حضور ملائک در عالم «در قرآن»، جایی فرموده بودید آیت الله جوادی املی مباحثی در سوره ای داشتند، می خواستم سوره و آیه را بی زحمت از شما بپرسم. ۳. بنظر شما اگر شخصی با رویکرد نشر معارف بخواهد زبانی بیاموزد، در شرایط امروزی دنیا، کدام زبانها در اولویت قرار دارند؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر دو لازم است، ولی اولی تقدم دارد. بحث نگاه قرآن را برایتان نفرستادم؟ ۲. یادم نیست. ۳. برای نشر معارف، زبان انگلیسی، ولی برای فهمِ تفکر، زبانِ آلمانی. موفق باشید

27259
متن پرسش
سلام‌ و عرض ادب خدمت استاد: و عید شعبان بر شما مبارک. بابت معرفی تفسیر سوره جاثیه (در مورد تنگ نظری ها) بسیار ممنونم، بنده اطلاعی از این تفسیر متاسفانه نداشتم، و چقدر به بنده و دوستانمون که غالبا دانشجو هستن و دل زده از رفتار های مذهبی نماها، کمک کرد. با هم مباحثه ای راه انداختیم و بسیار بسیار بحث به آن چه که می خواستیم کمک کرد، بالاخص در کنار روایت زیبایی که در مورد تنگ نظری ها برایم ارسال فرمودید. آخر ما بین رفقایمان: هم گیتار زن داریم، هم مکانیک، هم نقاش تابلو، هم بی سواد مطلق و ... بیشتر هم دوستان هنرمند ما از مذهبی نماها ضربه می خورند و پس زده می شوند توسط آنها. لذا حرفهای ایشان را بنده برایتان فرستاده بودم بیشتر، گرچه حرف دل خودم هم بود. ما گیتاریستی داریم که در دانشگاهی از دانشگاههای کشور، گیتارش که با شش ماه کارگری خریده بود، توسط یکی از مسئولین مذهبی در سرش خرد شده! و وقتی اعتراض کرده که چرا اینکار را کردید، پاسخ دادند: دانشگاه جای مطربی نیست و شما دانشگاه را به گند کشیدید! و اگر دوباره اعتراض کنی کاری می کنم اخراج شوی! ما که نه، ولی یکی از دوستان ما قضیه را شنیدند و برای این پسر گیتاری خریدند و هدیه دادند، همان بزرگواری که از تعطیلی جلسات ما به شما اعتراض کرده بودند. به شما استاد بزرگوار بگویم، این پسر گیتاریست همانیست که الان اگر مطلبی از مطالب شهید آوینی را بخواهیم واکاوی کنیم، باید از ایشان بپرسیم. تمام آوینی در جان این بشر است. مباحث عصر جدید شما را هم مو به مو دنبال کرد. آیا روحی که آمادگی درک آوینی را با این شدت دارا بود، لایق آن رفتار بود؟! غرض: می خواستم شما جمله ای خطاب به این برادر بزرگوار ما بفرمایید، که عیدی ما و ایشان باشد، در مورد این پیوند جوانان و آوینی، پیوند روح های هنر فهم و روح آوینی و هرچه که خودتان صلاح می دانید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بپذیریم در یک تاریخ زندگی می‌کنیم و نه در یک قبیله، می‌فهمیم امروز «دیگری» یعنی چه؟ آقای دکتر اصغر مصلح در این مورد حرف‌هایی دارند که خلاصه‌ی خود از آن حرف‌ها را برایتان ارسال می‌کنم. حرف بسیار است. جهان گمشده‌ی ما، عشق به همه‌ی انسان‌هاست. سری هم به بحث «با دعا در آغوش خدا» بزنید در کانال مطالب ویژه قرار داده شده است. موفق باشید

27258
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به مباحث معرفت النفس و انسان شناسی مطابق شریعت حقه محمدی (ص) و اینکه جوامع هم متشکل از زندگانی مجموع آحاد انسان کنار هم در سرزمین ها و کشورها و خاکهای مختلف است، آیا می توان چنین استنباط کرد که جامعه و موطن و سرزمین مانند تن انسان می ماند که اگر به استخدام افلاک و عالم قدس و آزادی حقیقی انسانها در بیایید، آنگاه موطن و سرزمین و جامعه ارزشمند و قیّم است مانند تن که اگر به استخدام من در آمد آنگاه من انسان به شکل مناسب تدبیر کرده و انسان به مقام خلیفه اللهی و محل ظهور جامعه اسماء الله تبدیل می شود و گرنه صرفا ناسیونالیسم و وطن گرایی و تاکید روی جامعه و موطن بدون در نظر گرفتن اینکه آیا اینجا کشوری است در استخدام عالم قدس و معنا و حقایق ناب، خود یک خطای بزرگ معرفتی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ناسیونالیسم یک توهّم و به یک معنا، شرک است ولی درک اراده‌ی الهی در تاریخ در ملتی خاص، قابل تفکر است مثل آن‌که می‌فرماید در برهه‌ای از زمان، بنی‌اسرائیل را بر همه‌ی انسان‌ها برتری بخشید «وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ». موفق باشید

27257
متن پرسش
سلام و عرض ادب: برای احیاء شب عظیم نمیه شعبان، توصیه و پیشنهاد حضرتعالی بر روی قرائت و ارتباط با کدام ادعیه و زیارات و اعمال هست ویژه اینکه در این تاریخ بتوانیم خود را ذیل طرح کلان حضرت و مسیر تجلی و طلوع تاریخی حق ببینیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان اعمال شب ۱۵ شعبان در مفاتیح، به‌خصوص دعای کمیل. موفق باشید

27256
متن پرسش
سلام علیکم: در جواب به پرسش ۲۷۲۴۰ فرمودید هر جامعه ای شخصیت و روح خاص خود را دارد. منظورتان از این روح و شخصیت خاص چیست؟ یعنی جامعه ای با اختیار و ارتباط اجتناعی خود می تواند منور به روح توحیدی شود و یا با فاصله گیری از عقل قدسی بدنبال تحکم ارضاء امیال و آرزوها برود یا اینکه منظورتان از روح و شخصیت مطلب دیگری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند بعضاً بنا دارد اراده‌ی خاص خود را به ظهور برساند و از این جهت، افراد خاصی را تربیت می‌کند و به قلب‌شان آن اراده را القاء می‌نماید به همان معنایی که در قرآن داریم: «وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا ۗ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ» و (یاد آر) زمانی که خدا دشمنان را هنگامی که مقابل شدید در چشم شما کم نمودار کرد (تا از آنها نیندیشید) و شما را نیز در چشم دشمن کم نمود (تا تجهیز کامل نکنند) تا خداوند آن را که در قضای حتمی خود مقدر نموده (یعنی غلبه اسلام) اجرا فرماید، و به سوی اوست بازگشت امور. هرچند اختیار از انسان‌ها گرفته نمی‌شود ولی در بنیاد وجودشان اگر توجه داشته باشند، میلِ به آن‌چه خدا اراده کرده است را می‌یابند و انتخاب می‌کنند و هماهنگ اراده‌ی الهی می‌شوند. خوب است به این آیه نظر کنید که می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (مائده/۵۴) ای گروهی که ایمان آورده‌اید، هر که از شما از دین خود مُرتَد شود به زودی خدا قومی را که بسیار دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان سرافکنده و فروتن و به کافران سرافراز و مقتدرند (به نصرت اسلام) برانگیزد که در راه خدا جهاد کنند و (در راه دین) از نکوهش و ملامت احدی باک ندارند. این است فضل خدا، به هر که خواهد عطا کند و خدا را رحمت وسیع بی‌منتهاست و (به احوال همه) دانا است. موفق باشید 

27255
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توان گفت بحث بداء در امر ظهور حضرت حجت (عج)، آنگاهی است که در دل غیبت حضرت، ملت و مومنین و احراری اراده به تغییر و تحول در تاریخ مبتنی بر عهد الهی دارند و زمینه و گفتمان بوسیله همین جامعه مومنین و احرار پیش آمده و توانسته اند نگاه ها را معطوف کنند لذا خود حضرت حق هم عنایت ویژه ای به عالم بواسطه همین افق گشایی و حضور مومنین می کند و در جبران کمی ها و کاستی ها، امر ظهور را سامان می دهد که حتی در روایات داریم طی یک شب به سرانجام و صلاح می رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بداء، در تحققِ ظهور حضرت نداریم. آری! در بعضی از حوادث که ممکن بود پیش آید، بداء حاصل می‌شود و آن حوادث پیش نمی‌آید. که بحث آن را می‌توانید در کتاب «تحلیل تاریخی نشان‌های ظهور» از حجت‌الاسلام دکتر مصطفی صادقی دنبال بفرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی