باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه عالم و عارف واقعی همیشه از باطل متنفر و به حق گرایش دارد، حرفی نیست، منتها شرایط تاریخی و خصوصیات روحی و محیط پرورشی آنها منجر میشود که موضعگیری آنها متفاوت باشد. سه جلد زندگینامه و سخنان آیت اللّه بهجت را تنظیم شده. شما در آنجا ملاحظه خواهید کرد که آیت اللّه بهجت نسبت به زمانهی خود و مشروطیت موضعگیریهای خوبی داشتهاند و تا آنجا که من میدانم نسبت به حضرت امام و مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» ارادت کامل داشتهاند در مورد انتصاب مقام معظم رهبری در سال 68 به رهبری نظام، عده ای به آیت الله بهجت گفتند: آقای خامنه ای جوان است برای رهبر شدن! آیت الله بهجت در جواب آن عده فرمودند: «همان یک بار که گفتند حضرت علی علیه السلام جوان است و ایشان را از خلافت منع کردند برای ما کافیست.»
حجت الاسلام و المسلمین مرتضی آقا تهرانی در پاسخ به سوالی در خصوص ارتباط مقام معظم رهبری و آیت الله بهجت می گوید: «ما مشهد بودیم که حاج آقا مصباح برای بیعت با آقا به تهران آمده بودند و از آن جا هم به مشهد آمدند. ما خدمتشان رسیدیم و از وضع و اوضاع پرسیدیم. حاج آقا فرمودند که برای بیعت خدمت آقا رفته بودم ولی خدا را شکر دست خالی نرفتم، چون آیت الله بهجت یک نامه چهار صفحه ای برای حضرت آقا که تازه رهبر شده بودند، نوشتند. شروع نامه هم این بود که بنده انتصاب حضرت عالی را به سمت مقام ولایت و رهبری تبریک عرض می کنم. بعد آقا به آیت الله مصباح فرموده بودند که تا حالا خیلی ها از مردم و مسئولان با من بیعت کردند ولی هیچ کدام دلم را آرام نکرد که من در این جایگاه باید باشم یا نه؛ الا این نامه که خیالم را راحت کرد. چون می دانم که ایشان اصلا بر مبنایی که دیگران ممکن است بنویسند و حرف بزنند، نمی نویسند و صحبت نمی کنند.
آقاتهرانی ادامه می دهد: چند سال پیش که رهبری یک هفته ای تشریف آوردند قم، جمعیت زیادی برای استقبال آمده بودند در خیابان ها. آیت الله بهجت هم آمدند جزء جمعیت استقبال کنندگان. حالا یک مرجعی در سن حدود نود سال! ایشان هم آمدند در جمع استقبال کنندگان. شخصی به ایشان گفت که حاج آقا شما با این سن و سال آمدید وسط این جمعیت استقبال کنندگان؟ آیت الله العظمی بهجت فرمودند: اگر مردم می دانستند که استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس در خانه نمی نشست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اگر بهجای نظر به تکنولوژی و گرفتارشدن به فرهنگ پنهان آن، همانطور که مقام معظم رهبری میفرمایند نظر به علمی داشته باشیم که غرب در آن از جهتی حضور دارد، دیگر گرفتار فرهنگ تکنولوژی نمیشویم و به مرور تکنیکی که مطابق فکر و فرهنگ خودمان است را ابداع و اختراع میکنیم. و نکتهی دوم موضوع نکات مثبت فرهنگ غربی است که متأسفانه روحِ غربزدگیِ تاریخ گذشتهی ما نتوانسته است بین زشتیهای غرب و نکات مثبت فرهنگ غربی تفکیک کند چیزی که امثال آقای دکتر داوری نیز بر آن تأکید دارند و معلوم است روحیهی سلطهطلبیِ غرب چیزی نیست که بتوان آن را به بهانهی تکنیک غربی پذیرفت. بنده در حال تهیهی مقالهای هستم تحت عنوان «ما و غرب در پایداریِ تعهدات انسانی»؛ شاید در آنجا بتوانیم روشن کنیم چه نسبتی باید با غرب برقرار کرد؟ إنشاءاللّه مقاله در هفتهی آینده بر روی سایت قرار داده میشود. موفق باشید
با عرض سلام وخدا قوت خدمت استاد عزیز!وبا عرض معذرت به جهت وقتی که از شما می گیرم!سوال این حقیر در مورد نسل امروز است,این حقیر یک طلبه هستم وسخت در گیر مسایل ومشکلات درونی اما از آن بیشتر در گیر وداغون از وضعیت ظاهری جامعه بخصوص نسل جوان.خدا می داند به جهت اصلی انقلاب ونظام ایمان دارم ولی به هر حال ما در مقابل این وضعیت موظفیم خدا می داند که از دیدن وشنیدن این وضعیت حجاب وروابط در جامعه چه فشاری به روح وقلب این حقیر می آید از طرفی شدیدا احساس عجز در مقابل این افراد ونسل می کنم انگار که فرسنگها باهم فاصله داریم که حتی از وضعیت ظاهری ماهم متنفر وگریزانند از آن جایی که گاهی با نوجوانان در ارتباطم حس می کنم از هم بیگانه ایم وهیچ رغبتی به رابطه برقرار کردن با ما وشنیدن حرف های ما را ندارند.وقتی از روابط ناسالم وخودکشی و فرار حرف می زنند گوشی برای شنیدن حر ف دیگری ندارند.من حتی با بچه برادر خودم هم مشکل دارم واز هم دوریم چه برسد به بقیه...!عاجزانه از شما تقاضامندم که بفرمایید واقعا باید چه کرد فقط افسوس خورد وتماشا کرد؟چه وظیفه ای داریم وچگونه باید عملی کرد؟چطور به این نسل به خصوص این افراد نزدیک شویم؟اصلا باید نزدیک شد یا فقط از دور مرتبط شویم؟چطور باید حق راشناخت ومعرفی کرد که جان آنها هم همراه شود؟غصه وفشاری که بر انسان هجوم می آورد خوب است یابد؟چگونه وقتی ناگزیر از رفتن در جامعه هستیم با این وضع برخورد کنیم یا فقط غصه بخوریم و داغون شویم؟با چنین فشاری به نظر شما این حقیر کار تبلیغی انجام بدهم یانه؟
مه تعالی: سلام علیکم: 1- وجه دیگر همین جوانان را در اعتکافها میتوان دید 2- باید با زبان خودشان با آنها رفاقت کرد بدون آنکه کار آنها را تأیید کنید 3- به مرور بعد از رفاقت با آنها صاحب تجربه میشوید که از کجا شروع کنید 4- اگر آمادهی یک بحث علمی بودند روش کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» بد نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر هم بپذیریم که هیچوقت هدف وسیله را توجیه نمیکند نمیتوان گفت سینما وسیلهی نامقدسی است و نباید در راستای اهداف مقدس از آن استفاده کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: راه انبیاء آن است که با نور توحید سعی میکنند انسانها ذیل توحید ربوبی و در پرتو اسمِ حیّ امور دنیایی و آخرتی خود را شکل دهند، نه آنکه ما بخواهیم با تقویت قوای نفس، نفسِ بقیه را تحت تأثیر قرار دهیم. و بدین لحاظ مسیر اهل توحید مثل آیت اللّه قاضی با مسیر امثال شیخ رجبعلی که اهل کرامتاند، متفاوت است. و آنچه از اهل توحید تحت عنوان کرامت به چشم میخورد ربطی به تقویت نفس آنها برای ارتباط با نفس طرف مقابل به معنای اصلاحِ مشکلات بدنی او ندارد، بیشتر کار آنها منوّرکردن جسم و روح است از طریق نور ربوبیت ربّ. موفق باشید