باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی سایت، هم جزوهی «عقل تکنیکی» و هم صوت شرح آن جزوه موجود است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرجا زمینهی تذکر باشد و تذکر ما را حمل بر دلسوزی بنمایند؛ چرا تذکر ندهیم؟ البته موضوع زنانی که مأموران مسیح علینژاد هستند، جدا است. آنها به جنگ اسلام آمدهاند و باید نظام اسلامی با آنها برخورد مناسب نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حقیقتاً این مشکل باقیمانده از جاهلیت هنوز در ما موجود است که متوجهی جایگاه «زن» نشدهایم. در مباحثِ «زن؛ گمشدهی تاریخ ما» این نگرانی عرض شده است. باید این مشکلات را به پای بیایمانی و عدمِ حرّیت افراد گذاشت. ۲. در سیرهی پیامبر خدا و اولیاء معصوم «علیهمالسلام» بهخوبی مشخص است که سختْ برای همسرانِ خود جایگاه ویژه قائل بودند، در حدّی که مشهور است همسران پیامبر، لوس پیامبر بودند و همین نحوه رابطه را در بین امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» و همسرشان و یا بر اساس اطلاعاتی که بنده دارم؛ بین مقام معظم رهبری «حفظهالله» و همسرشان در جریان است. ۳. در مقدمهی کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» توصیه شده است آن کتاب را مردان نیز بخوانند زیرا در کتاب، بحث جایگاه زن شده است. از طرفی حضرت آیت اللّه جوادی کتاب خوبی تحت عنوان «زن در آینهی جمال و جلال الهی» دارند که متذکر میشوند از نظر نگاه دینی، زن جایگاه بس شرافتمندانهای دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید فکر کرد که «هرکسی را بهر کاری ساختند / میل آن اندر دلش انداختند». حضرت على (ع) در همين رابطه در مورد پیامبر «صلواتاللّهعلیهوآله» مى فرمايند: «... وَ لَقَدْ قَرَنَ اللهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ انْ كانَ فَطيماً اعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَريقَ الْمَكارِم و مَحاسِنَ اخلاقِ العالَمِ، لَيْلَهُ وَ نهارَهُ»[1] از همان لحظه اى كه پيامبر (ص) را از شير گرفتند، خداوند بزرگترين فرشته ى خود را مأمور تربيت آن حضرت كرد تا شب و روز، او را به راههاى بزرگوارى و راستى و اخلاق نيكو راهنمايى كند. موفق باشید
[1] - نهج البلاغه، خطبه ى 193.( خطبه قاصعه- 234).
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک قاعدهی عقلی است و تمام علوم تجربی نیز بر آن بنیاد شده است تحت عنوان «حکم الامثال فیما یجوز وفیما لایجوز واحد» اشیاء همانند، دارای حکمی همانند خواهند بود، اعم از اینکه آن حکم مثبت باشد یا منفی. به عبارت دیگر حکم هر شی حکم مانند آن نیز هست. بنابراین اگر موجودی به حکمی از احکام محکوم شود، موجود دیگری که مانند موجود اول است، به همان حکم محکوم می گردد. زیرا بین دو موجود همانند، آنچه موجب امتیاز و جدایی آنها از یکدیگر می شود، به ذات و ماهیت آنها وابسته نیست، بلکه صرفا یک امر عرضی است. پس دو موجود متماثل یا موجودات امثال، در ماهیت متحدند. در این هنگام اگر این ماهیت به حکمی محکوم شود که در یک مورد به طور ایجاب است و در مورد دیگر به طور سلب، مستلزم اجتماع نقیضین خواهد بود، و چون اجتماع نقیضین از نظر عقل محال است، آنچه موجب آن می گردد نیز محال است. به این ترتیب، نتیجه آن است که اشیاء همانند، دارای حکم واحد می باشند. اعم از اینکه آن حکم به طور ایجاب باشد یا به طور سلب. این قاعده از جمله قواعدی است که در بسیاری از موارد به آن استناد شده و زیربنای بسیاری از مسائل قرار گرفته است. اگرچه در کتب فلسفی بحثی تحت عنوان این قاعده دیده نمی شود و فلاسفه آن را به طور مستقل مورد بحث قرار نداده اند، ولی امام فخررازی فصلی از کتاب الاربعین فی اصول الدین را به بحث از این قاعده اختصاص داده و برای اثبات آن استدلال کرده است. در خاتمه این کتاب، که در چهل بخش و برای بحث از چهل مسئله تدوین شده است، امام فخررازی فصلی را منعقد کرده و برخی از اصول و قواعد عقلی را که زیربنای مسائل فلسفی قرار می گیرند، برشمرده است. در آغاز، علم را به تصور و تصدیق و هر کدام از آنها را به دو بخش بدیهی و کسبی تقسیم کرده، سپس اکتساب نظریات را از طریق ترکیب بدیهیات دانسته و ابده بدیهیات و نخستین قضایای ضروری را استحاله اجتماع و ارتفاع نقیضین معرفی کرده است. سپس تعدادی از قواعد را بر قضیه استحاله اجتماع و ارتفاع نقیضین مترتب نموده که هر کدام از آنها اساس و زیربنای بسیاری از مسائل فلسفی می باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم نظر آخر درست باشد که بین گرسنگی و ورزش را جمع کنیم. زیرا بنا نیست با گرسنگی، بُنیهی انسان تحلیل رود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور جواب داده شد:
۲۳۹۹۸. باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم جزوهی «روش کار با تفسیر المیزان» که در قسمت نوشتارهای سایت هست، در این رابطه کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نمیدانم موضوع چیست. شاید نیز لازم نیست بدانم. ولی همین اندازه عرض میکنم آنچه دین خدا در مقابل ما قرار داده، راهی است که هر انسانی میتواند وارد آن شود و از راهی که رفته است به سوی خدا برگردد. سعی کنید طبق قاعدهای که میگوید: «رَه چنان رو که رهروان رفتند» مثل عرف مردم زندگی کنید و زندگی خود را مطابق مردم معمولی شکل دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش این موضوع، موضوعی نیست که در حدّ نظردادن از طرف بنده باشد. مربوط به اساتید تربیت کودک است که با یک بررسیِ جامع نظر خود را اظهار کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور جواب داده شد:
۲۳۹۸۵. باسمه تعالی: سلام علیکم: بیایید و با مطالعهی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کار را شروع کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید تلاش شود این دو با هم جمع گردد. زیرا از یک طرف آنچه بر تکنیک در فرهنگ مدرنیته حاکم است، نوعی توهم یا گِشتل است و از طرفی ماهیت تکنیک، عقل است و نه توهم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد در شرح سورهی مائده در جلسهی ۲۸ آن تحت عنوان «اشارات خدا در جایگاه حضرت علی (ع) و اهل بیت در قرآن» عرایضی شده است. خوب است به صوت آن جلسه که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اذکاری که میفرمایید هیچکدام ذکر خاص نیست و از نظر تعداد محدودیت ندارد. شاید موانعی که پیش میآید برای آن باشد تا بیشتر به معارف الهی خود، عمق ببخشید و با ارتباط با مؤمنین، سجایای اخلاقی مثل تواضع و ایثار را در خود رشد دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی است که به نظر بنده در کالبدشکافیِ بدن انسان بهخوبی روشن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم آب حیات به صورتی که در عرف مردم مطرح است، وجود داشته باشد. حضرت ربّالعالمین اراده میکند که عدهای عمر بیشتر داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر خدا کمال مطلق است، به اقتضای حکمتش عالَم و مخلوقات را هدفدار خلق میکند، ولی خودش هدف است نه آنکه خودش هم هدفی ماوراء خود داشته باشد، در آن صورت محتاج آن هدف خواهد بود. ۲. در جزوهی «معارف ۲» در قسمت «عدل الهی» عرض شده است از این راه باید وارد شد که خداوند نه ناقص است و نه ناتوان، پس مسلماً در خلقت او و در تدبیر عالَم توسط او مشکلی نیست. لذا با توجه به این امر باید تلاش کنیم علت مصائب را پیدا نماییم که یا ریشهی آن مصائب مربوط به بشر است که باید خودش در کارش تجدید نظر کند و یا حکمت خاصی از طرف پروردگار در میان است، که ما نمیدانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شخصیت ایشان کافی است تا آنها متذکر وظایف دینیشان بشوند، از طرف دیگر هنرِ امثال رهبر انقلاب آن است که موقعیت را در نظر بگیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی حکومت در اختیار آنها نبوده و خلفا مانع حضور فعّال ائمه«علیهمالسلام» میشدند، آن حضرات سعی میکردند با عملِ خود راه را نشان دهند وگرنه در اندکفرصت مثل فرصتی که در دورانِ زوال بنیامیه برای حضرت باقر و حضرت صادق «علیهماالسلام» پیش آمد؛ ملاحظه کردید که توانستند ۴۰۰۰ شاگرد تربیت کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در شرح فصّ «شیثی» عرض شد در هر حال، ذاتِ انسان، ذاتی است انتخابگر و در هر شرایطی میتواند نسبت به انتخاب گذشتهی خود تجدید نظر کند. در ضمن نکتهی آخری که میفرمایید نکتهی خوب و قابل توجهی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور جواب داده شد:
۲۳۹۲۲- باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب غرایز جنسی، نیازِ ذاتی و فطری نیست. لذا اگر انسان احساس نیاز نکرد، مانع سلوک او نمیشود مثل حضرت عیسی «علیهالسلام». ولی رویهمرفته طبیعیِ قضیه، ازدواج است مگر همانطور که عرض شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- موضوع جناب ملاصدرا در مورد طبابتهای وقتگیرِ شیخالرئیس است که با وقتصرفکردن برای دیدن ادرار افراد در قارورهها فرصت کارهای مهمتر را از دست میداده. 2- با یادداشتکردن آنچه مطالعه میکنید به آموختههای خود نظم دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً همسر و فرزند ایشان این را تکذیب کردهاند. مگر میشود کسی که اینچنین در تفسیر المیزان سختْ دشمنِ کفر است، با انقلاب اسلامی که تنها جبههی مقابله با کفر میباشد مخالفت کند؟!! در کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» در صفحهی ۲۹۹ عرایضی تحت عنوان «تفاوت عالَم حضرت امام و علامه طباطبائي «رحمةاللهعليهما» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث علم خداوند که در میان باشد علمِ به همهی مخلوقات و نحوهی بودن آنها در میان است. لذا خداوند میداند چه موجودی در چه شرایطی میتواند شرّ باشد و لذا به ما میفرماید: به خدا پناه ببرید «من شرّ ما خلق». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده در کنار آن عارف بزرگ انجام دادم در راستای این سخن پیامبر«صلواتاللّهعلیهوآله» است که میفرمایند: «تفألوا بالخیر تجدوه» همواره فال نیک بزنید تا آن را بیابید. آن حضرت از تطیر یعنى فال بد زدن نهى کردهاند، و نیز از آن بزرگوار نقل شده که بسیار تفال مى زدند. یعنی موضوعات را به فال نیک میگرفتند. موفق باشید