بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14847

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: 1. ابتکار تکبیر گفتن شب 22 بهمن از که بود و چگونه شکل گرفت؟ 2. آیا می توان به نیت تقرب الی الله تعالی این کار را کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً با نیّت تقرب إلی اللّه این کار را می‌کنیم. این از همان الهامات الهی است که به قلب مردم افتاد. موفق باشید

14302
متن پرسش
سلام: چرا خداوند در این دنیا هیچ دخالتی ندارد در حالی که پیش از این با انسان های زیادی که پیامبر نام گرفتند سخن گفته و ما چگونه باید به وجودش پی ببریم؟ سوال دوم اینکه: اتفاقهایی که در زندگی ما رخ می دهد را می توانیم به خدا نسبت دهیم؟ چه خوب و چه بد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند به عالی‌ترین شکل از طریق قرآن با ما سخن گفته است و کافی است که ما در قرآن تدبر کنیم و نیوشای سخن او باشیم  2- مسلّم اگر برگی هم از درختی فرو افتد در مدیریت حضرت حق است ولی نه به آن معنا که انسان‌ها نقشی در سرنوشت خود نداشته باشند و جبر پیش آید. موفق باشید

26877
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم «ان الله لا یستحی ان یضرب مثلا ما بعوضه فما فوقها» «بی تردید خداوند از مثل زدن به پشه و حتی کوچکتر از آن شرم ندارد.» نمرود ادعای خدایی نمود و خداوند کوچکترین جانداری که در آن زمان دانش آدمیان می شناخت (یعنی پشه) را مامور نمود تا این متکبر جبار را مثلی برای عالمیان نماید. اکنون تمدن غرب ادعای کبریایی می کند و خود را در قله قابل تصور تکامل؛ و پایان تاریخ، می داند و اینک خداوند ویروسی بسیار کوچکتر از پشه را مامور می سازد تا این متکبر جبار را نیز بر زمین زند چرا که دانش آدمیان کنونی؛ کوچکتر از ویروس را جاندار نمی شناسد. و چه زیبا پشه از راه بینی وارد سر نمرود گشت و اینک کرونا از راه بینی وارد می شود تا دماغ این متکبر آخر الزمان را به خاک بمالد. اگر خدا نمرود را با ویروس می کشت چون دانش انسانها آن موقع ویروس را نمی شناخت؛ آنگاه مردم می گفتند نمرود مریض شد و مرد. پس خداوند در آن موقع پشه را مامور این کار نمود زیرا دانش بشر آن زمان کوچکتر از پشه را نمی شناخت. خداوند فرعون؛ متکبر دیگر تاریخ؛ را نیز با شُل ترین شی، یعنی (آب) منکوب نمود. با این نگاه کرونا مصداق «فما فوقها» است. و شاید کرونا جند خدا است. «و ان جندنا لهم الغالبون»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم نیز یکی از وجوهِ حضور کرونا را در این تاریخ همین می‌دانم تا انسان‌ها لااقل به راهِ دیگری فکر کنند و ببینند علوم جدید با آن‌همه تفرعُن و ادعا، چگونه زمین‌گیر شده است. موفق باشید

26757
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد طاهرزاده: مدتی بود به پرسش ها و پاسخ ها سر نزده بودم تا اینکه دیشب مرور می کردم به سوال ۲۶۶۱۲ رسیدم. استاد می فرمایید رای ۴۲ در صد ضربه ای به دموکراسی نمی زند و ملاک را کشورهای غربی قرار داده اید. استاد ۱. به طور قطع عده ی بسیاری از همین ۴۲ در صد به خاطر ترس پای صندوق آمدند حداقل در شهر ۱۵ هزار نفری ما که حدود ۳۰ در صد رای دادند پنج شش نفر اطرافیان من به وضوح چنین سخنی را گفتند. به عنوان نمونه مستخدم باز نشسته مدرسه قسم جلاله می خورد که من می ترسم یارانه و حقوقم قطع شود. مستخدم پیمانی مدرسه دیگری می گفت چند ماه دیگر قراره استخدام بشم اگه نرم رای بدم ممکنه ردم کنند و میوه فروش محل و.... می توانم با آنچه که در بین مردم کوچه بازار می بینم بگویم حداقل ۱۰ در صد از این ۴۲ درصد رای ترس است و اگر ترس نبود از رای آنها هم خبری نبود. ۲. تازه آنچه که به این رای ۴۲ درصدی کمک کرد رای شهرهایی بود که بیشتر نظام قبیله ای و طایفه ای مطرح است. ۳. شما چگونه رای حکومتی که ولایت فقیه فتوای واجب شرعی حضور را در انتخابات می دهد و تقریبا ۷۰ درصد مردم (با احتساب آن ۱۰ در صد ترس که اگر ترسشان نبود نمی آمدند) را با رای دموکراسی غربی مقایسه می کنید و نتیجه می گیرد به دموکراسی ضرری نزده است. ۴. براستی اینکه ۷۰ درصد یا بگو ۶۰ درصد مردم نظر ولی فقیه برایشان مهم نبود جای تامل ندارد!؟ ۵. من یک فرهنگی هستم و در محل به چشم انقلابی و کسی که نظام را قبول دارد به من نگاه می شود با این‌حال که خیلی ها خود سانسوری می کنند تعداد بسیار بسیار زیادی معتقدند که ما آنچه پدرانمان انتخاب کرده اند نمی خواهیم، شما چطور کلیک کرده اید روی نظر سنجی دانشگاه مریلند و نظر ۹۰ در صدی موافق نظام؟ کافیست کسی در کوچه و بازار باشد تا به وضوح عدم دقت این نظر سنجی را ببیند (حالا کاری به این شبهه که بعضی مطرح می کنند و این نظر سنجی را مدیریت شده می دانند ندارم) به عنوان نمونه (در روزهای اخیر، نتایج یک نظرسنجی به نام دانشگاه مریلند آمریکا منتشر شده که براساس آن، «اکثریت مردم ایران» حامی سیاست‌های جمهوری اسلامی، نظیر سرکوب مخالفان یا حضور در سوریه و لبنان، هستند.) اما منتقدان می‌گویند هم درباره برگزار کننده این نظرسنجی و هم درباره شیوه انجام آن تردیدهایی جدی وجود دارد و نمی‌توان نتایج آن را معتبر دانست. ابراهیم محسنی، که مسئولیت انجام این نظرسنجی را برعهده داشته، مدیر مرکز پژوهش‌های افکارعمومی و تحولات اجتماعی دانشگاه تهران است. با این حال، این نظرسنجی نه به نام دانشگاه تهران، بلکه به نام موسسه «ایران پل"» و دانشگاه مریلند آمریکا منتشر شده است، بدون آنکه به طور دقیق توضیح داده شده باشد که این دانشگاه چه نقشی در انجام این نظرسنجی داشته و چه اندازه در تعیین پرسش‌ها، غربالگری و انتخاب نظردهندگان و ارزیابی نتایج به دست آمده مشارکت داشته است. بر اساس داده‌های «ایران پل» در این نظرسنجی از حدود هزار خانوار ایرانی سوال شده، اما توضیح بیشتری درباره آنها داده نشده است. اعتبار نظرسنجی‌ها از جمله مشروط به ارایه اطلاعات دقیق‌ پیرامون جنسیت سوال شوندگان، رده سنی، پایگاه اجتماعیً، شغل، حوزه جغرافیایی (شهرهای بزرگ، کوچک یا روستا)، تحصیلات و اطلاعاتی از این دست است تا کارشناسان قادر به تجزیه و تحلیل نتایج آن نظرسنجی شوند. عامل دیگری که می‌تواند اعتبار نظرسنجی‌هایی از این دست را زیر سوال ببرد میزان آزادی پرسش‌شوندگان در دادن نظر واقعی خود است. آیا مراکز و موسسات نظرسنجی امکان ارتباط بی‌دردسر و بدون محدودیت با مردم را داشته‌اند؟ آیا مردم احساس امنیت و اطمینان می‌کنند که به عنوان مثال به سوالاتی درباره رهبر جمهوری اسلامی و یا نهادهایی مانند سپاه پاسداران با صداقت پاسخ دهند؟) و جان مطلب اینکه: استاد با توجه به فتوای علما و نظر صحیح رهبری و وجوب شرعی و درخواست مکرر رهبر حتی از کسانی که نظام را قبول ندارد به خاطر ایران و عدم استجابت و لبیک. و شرکت حدودا ۳۰ در صدی شهر های بزرگ که مسئله قبیله ای و طائفه ای در آن مطرح نیست از این مسئله باید باید درسهای فراوانی گرفت. با تشکر. لطفا در صورت امکان در سایت گذاشته شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً ملاحظه کرده‌اید که بنده در دیدگاه خود از جهت دیگری به تاریخی که توسط انقلاب اسلامی شروع شده، می‌نگرم و آن تاریخ، تاریخِ عبور از تنگناهایی است که استکبار جهانی و غرب‌زدگان پیش آورده‌اند. ولی «إنّ وعد اللّه حق». به هر حال این مشکلات، ریشه در تنگناهای تاریخی ما دارد و تنها با دلسوزیِ دلسوزانِ متدیّن این مشکلات رفع می‌شود و راهِ دیگری که غرب‌زده‌ها مطرح می‌کنند با تاریخِ ما هماهنگی ندارد. موفق باشید

23437

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: ببخشید شما یعنی جناب آقای طاهرزاده شخصا جواب ها را تایپ می کنید؟ آیا کسی غیر از جنابعالی هم به سوالات پاسخ می دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده خودم به سؤال‌ها جواب می‌دهم ولی همسرم در تنظیم سؤالات و تایپ آن‌ها کمک می‌کند. موفق باشید

23020

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت خداوند در آیه ۲۰ سوره مبارکه حشر کلمه «اصحاب النار و اصحاب الجنه» را بکار می برد. بنظر میرسه که معنی اون بشه یاران نار و جنت. اما در کتابی دیدم تعبیر «ساکنان اتش» و «یاران بهشت» بکار برده و اولش این طور حلاجی کردم که فرق است بین ساکن و یار! از اول قرار نبود جهنمی، جهنمی باشد بلکه او خود غافل شد و وارد جهنم شده و حالا هم که وارد شده یار جهنم نیست که ساکن آن است و بعد ها شاید وارد بهشت شود! اما یار بهشت از اول بهشتی بوده! این را با خود گفتم و رفتم سراغ پاورقی آن مطلب که آدرس (حشر ۲۰) را داد اما دیدم در قران مجید برای نار و جنت هر دو یک تعبیرِ اصحاب بکار رفته و به المیزان حضرت علامه طباطبایی (ره) رجوع کردم و مطلب خاصی ذیل این آیه در این موضعی که گفتم نبود! نظرتان چیست ایات یا روایات موثقی درباره تایید تفکر بنده وجود دارد؟ یا فکر اشتباهیست؟ خیلی ممنونم. استاد ما که شخصی دعات می کنیم شما رو نمیدونم. ارادتمند. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست معنای «اصحاب» یعنی کسانی که در مصاحبت و همراهیِ امری هستند و به همین جهت می‌توان گفت اصحاب نار و اصحاب جنّت، آن‌هایی‌اند که همراه بهشت و جهنم می‌باشند حال یا آن همراهی برای اهل نار، ابدی است و یا پس از مدتی از آن راحت می‌شوند. موفق باشید

22989
متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام: استاد ارجمندم قبلا هم در این مورد سوال کردم و جواب فرمودید اما چون سوال و جواب خیلی مختصر بود اجازه بدهید باز هم مصدع اوقاتتان بشوم و کاملتر حال و روز خودم‌ را توضیح بدهم؛ جناب استاد حدود دو ماه است که مطالعه آثار نوشتاری و صوتی شما را در زمینه معرفت النفس و آداب الصلوه و شرح چند حدیث و... شروع کرده ام. اما خیلی هول زده هستم. مثل انسانی که روزها غذا نخورده و اکنون سر سفره رنگارنگی از انواع غذاهای لذیذ نشسته. خیلی بیقرارم. بعضی وقتها از شدت هیجان نمی توانم بحثها را دنبال کنم و آن را به وقتی دیگر مؤکول می کنم، از این شاخه به آن شاخه هم می پرم. یک بحث تمام نشده بحث دیگری را هم دست می گیرم. گاهی از بیقراری گریه می کنم. اگر نوجوان فارغ البالی بودم احتمالا تمام وقتم را با گوش دادن به سخنرانی ها، ذکر گفتن و تمرین سکوت و... پر می کردم. اما اکنون یک زن بسیار پر مشغله با چند بچه در سنین مختلف هستم و شاید علت بیقراری ام همین است که بر سر سفره نشستم اما نمی توانم آن طور که باید استفاده ببرم، شاید هم به خاطر اینکه تازه وارد این دنیای رنگارنگ شده ام این حالت را دارم، کارهای روزمره ضروری را هم به سختی انجام می دهم. می دانم که اتفاقا قرب و لقاء الهی را در همین امور روز مره خودم مثل بچه داری می توانم جستجو کنم اما این آگاهی مرا آرام نمی کند و برای درک بیشتر حقایق خیلی هول زده هستم. شما را به خدا به دادم برسید. به اصطلاح عامیانه دلم دارد به حلقم می آید. ۱. به نظر شما این بیقراری برای چیست؟ ۲. برای آرامش و تحمل بیشتر چکار کنم و یا چه ذکری بگویم؟ ۳. اگر نظرتان نماز است چه نمازی بخوانم؟ نماز قضا یا مستحب یا... ۴. وقتی رسیدگی به بچه یا عذر شرعی مانع نماز خواندنم می شود چه کنم؟ از اینکه وقت گرانبهایتان را می گیرم عذر می‌خواهم و از شما تشکر می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که خداوند راهی در مقابل شما گشوده است جای شکر دارد. ولی همان خدا خواسته است تا برنامه‌ای برای همه‌ی زندگی خود یعنی تا آخر عمر بریزید نه آن‌که همه‌ی آن برنامه‌ها را بخواهید همین امروز انجام دهید. با حوصله به همه‌ی وظایف زندگی مشغول باشید و در کنار آن برنامه‌ای برای مطالعه و حضور در جلسات دینی طراحی نمایید. حضور در امور معنوی مثل حضور در نور است. در هرجایی از نور که بایستید در همه‌ی جای آن ایستاده‌اید. موفق باشید

22082

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام طاعات قبول: در مقاله فلسفه اسلامی و ارتباط ایران و اروپا از دکتر داوری چند سوال پیش آمده: 1. تفکر تاریخی چیست که در گذشته نبوده و امروز با آن مواجه هستیم و اصلا تفکر تاریخی یعنی چی (که شاید توضیح واضحات باشد) 2. منظور از هم سخنی با فلاسفه غرب چیست که بعضی از دانشمندان اسلامی معاصر از آن غافل هستند مثل هم سخنی با هایدگر 3. جمله ای در مقاله هست که فیلسوفان ایرانی فارسی فکر می کردند و عربی می نوشتند این یعنی چه که فارسی فکر می کردند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به اطلاع جنابعالی می‌رسانم که سه‌شنبه‌ی گذشته بحث در مورد این نامه در مرکز «سُها» شروع شد و اتفاقاً بر روی همین نکات که می‌فرمایید بحث، شکل گرفت. می‌توانید با ارتباط با آن رفقا صوت جلسه را به دست آورید. موفق باشید

21799
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: 1. لطفا بفرمایید انسان از کجا بفهمد خدا از او راضی است؟ اصلا درست است که انسان همچین فکر و دغدغه ای داشته باشد یا جسارت است؟ 2. عذر میخام استاد چرا بعضی از علمای بزرگ و صاحب اندیشه های عمیق با مولوی و عرفانش و شاگردانش مشکل دارند؟ آیا به خاطر فضاها و ساحت های مختلف اندیشه است نظیر تفاوت اباذر و سلمان علیهم الرحمه یا حضرت موسی و حضرت خضر سلام الله علیهم یا به دلیل بد فهمی دین و بد سلیقه ای و ... ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما باید در حدّ وظیفه تلاش کنیم و همیشه این دغدغه برایمان هست که آیا خدا از اعمال ما راضی می‌باشد یا نه؟ و البته نباید ناامید بود 2- به نظرم نکته‌ی خوبی را مطرح کرده‌اید، واقعاً اگر کسی امثال مولوی را درست بفهمد نمی‌تواند با آن مخالف باشد. مقام معظم رهبری می‌فرمایند: «مثنوى؛ که خودش می‌گوید: و هو اصول اصول اصول الدین. واقعاً اعتقاد من هم همین است.» موفق باشید

21779
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام: ۱. بنده بعد از لیسانس وارد حوزه شدم. استادم اصرار داشتندکه ارشد شیمی بگیرم اما نتوانستم جمع کنم. از طرفی دایم تاکید روی ارشد و دکترا دارند ولو فلسفه و کلام باشد. من مانده ام بین عمیق شدنی که به دنبالش هستم و ارشد خواندن جناب استاد، بنده ترجیح می دهم کنار هر کتابم کتابها و مجلات زیادی را بررسی کنم اما این قضیه ارشد نمی گذارد. اشکالی دارد آزادانه فقط حوزه بخوانیم؟ استادم معتقد به اینند که اگر دکترا نگیرم در جامعه مدرک زده دستم بسته است برای تبلیغ. ۲. به خاطر حسادت دوستانم و نقشه هایشان به برنامه هایم ضربه خورد. استادم دایم این اشتباه مرا متذکر می شوند مگر خدا جبار نیست؟ ایشان معتقدند برخی اشتباهات غیر قابل جبرانند اما من معتقدم حتی اگر همه عمر به غفلت بگذرد و بماند یکسال حضرت حق می توانند شخص را ذوالفنون کنند. ضمن اینکه خواب دیدم در ضربه دوستان عنایتی هست. اینکه استادم می فرمایند یک اشتباهاتی غیر قابل جبران هست درست است ولی آیا خیلی از اشتباهات دنیوی ما از نوع غیر قابل جبران است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظر می‌آید آن‌چه گوش‌ها را نسبت به ما شنوا خواهد کرد، اندیشه‌ورزی است و نه مدرک 2- نه! قرآن فرموده است: «إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فأولئکَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» (فرقان/70) مگر آن کسانی که از گناه توبه کنند و عمل صالح به جای آرند، پس خدا گناهان آنها را بدل به حسنات گرداند، و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است. این یعنی آن‌که همه‌چیز قابل جبران است. موفق باشید

21500
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: اگر امکان دارد لطفا نظر ملاصدرا را درباره عالم ذر و آفرینش انسان بفرمایید، ظاهرا درالحکمة العرشیة، قاعده ۸ از مشرق دوم، ص ۲۳: نظر ملاصدرا این هست که «روح انسان وجودی سابق بر بدن داشته است... روایاتی در این زمینه هست که از جهت کثرت قابل شمارش نیست، به گونه ای که وجود ارواح پیش از اجساد بسان ضروریات مذهب امامیه است» اما ایشان در جلد ۸ و ۹ اسفار ظاهرا معتقدند که روح «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» هست و روح انسان هم زمان با حدوث جسم حادث شده و ابتدا موجودی جسمانی و طبیعی بوده و به تدریج تکامل می پذیرد و به مرتبه تجرد می رسد. این به ظاهر تناقض هست، اگر ممکن هست بفرمایید نظر ملاصدرا چیست؟ و درباره عالم ذر و چگونگی عهد الست چه اعتقادی دارند؟ تشکر از استاد بزرگوار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که وجودِ علمی روح، غیر از وجود عینی آن است. جناب صدرالمتألهین به‌خوبی متوجه‌ی وجودِ علمی ارواح که در علمِ خداوند هست، می‌باشند و نحوه شکل گیری وجود عینی یا «جسمانیت‌الحدوث»بودنِ نفس را روشن می‌کند. موفق باشید

21458
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: حضرتعالی معتقد هستید که برای نیل به اهداف عالی انقلاب بایستی افرادی ظهور کنند که ذیل شخصیت امام (ره) سلوک فردی و اجتماعی کنند و آن هم از نوع «اشراقی» یعنی هر تفکری که دارند و تصمیمی که اتخاذ می کنند «الهام» الهی باشد. اولا بفرمایید برداشت این حقیر صحیح است؟ و پاسخی که برام خیلی مهم است اینه که فرض کنید بنده می خواهم در مورد تغییر ساختار اجرایی کشور از نیم ریاستی و نیم پارلمانی که هم اکنون در کشور مستقر هست را ارزیابی و بررسی کنم، سئوال بنده اینجا است که من باید تفکر و تحقیق کنم و نظر خود را ارائه بدم مثل بسیاری از متفکران و محققان؟! یا خیر بایستی با نماز شب و قرب الهی قلب خود را آماده کنم تا بهترین ایده و کارآمدترین آن ساختار سیاسی کشور بر قلب این حقیر تجلی بیابد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده برداشت جنابعالی، برداشت درستی است. آری! ابتدا باید روحی که انقلاب اسلامی به عنوان نور خدا در این تاریخ از طریق حضرت امام آورده است را بشناسیم و این نیاز به سلوک دارد، ولی نظر به افقی که امام در سیره و سخن خود مدّ نظرها قرار داده‌اند. حال که متوجه‌ی روح تاریخی انقلاب شدیم در بستر آن نگاه، به هرکاری دست می‌زنیم، کارِ بیرون از تاریخ انجام نداده‌ایم. مثل نحوه‌ی اعمالی که مقام معظم رهبری دارند. آری! می‌شود هم نظام پارلمانی داشت، هم نظام ریاستی داشت، ولی عمده آن است که جهت‌گیری‌ها درست باشد، وگرنه هیچ‌کدام از این نظام‌ها به خودی خود نمی‌تواند مثمر ثمر گردد. موفق باشید 

21362

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
درود بر آقای طاهرزاده: چرا خداوند بدون اجازه و به صورت اجباری من را آفرید؟ حضرت حق مگر در علم ازلی نمی دانست که مرا میلی به حیات نیست خوب نمی آفرید تا من و خلقی آسوده باشیم. البته کار به اینکه بعد از آفرینش هدف غایی خلقت چیست و اینکه باید به کمال رسید ندارم. بحث از قبل از خلقت است و نمی توان گفت من نبودم که خدا بخواهد اجازه بگیرد چون در علم او و عین ثابته موجود بودم پس کسانی چون شما که خواهان کمالید را باید می آفرید و امثال ما را نمی آفرید و اینگونه عذاب نمی داد از بدحادثه نمی توان خودکشی کرد و راحت شد و روح هم عدم پذیر نیست و الا قطعا درخواست عدم می کردیم به غیر از مسیری که حق مشخص کرده هم بخواهیم برویم عذاب دوزخ در انتظارست چه کنیم نه میلی به بهشت است و نه می توان نسبت به جهنم بی تفاوت بود. چرا آفرید و ما را به رنج انداخت؟ به قول مرحوم عشقی خلقت من در جهان یک وصله ی ناجور بود من که خود راضی به این خلقت نبودم، زور بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد عرایضی در کتاب «آشتی با خدا» در قسمت «چرا خدا ما را خلق کرد؟» شده است. ببین به کارت می‌اید جهت ورود به تفکر نسبت به این موضوع؟ موفق باشید

21161

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: بدون مقدمه بگویم که به توفیق الهی در مسیر معرفت نفس کتابهای «ده نکته از معرفت نفس»، «آشتی با خدا»، «برهان صدیقین و حرکت جوهری» را گذرانده ام و اکنون در اوایل کتاب معاد هستم این را گفتم که مربوط به سوالم می شود. استاد بطور خلاصه بگویم که چندی پیش یکی از اقوام به رحمت خدا رفت در یکی از مجالس ترحیم در خانه، شخصی وارد شد و به چای خانه امد و بدون مقدمه کارهایی انجام می داد اکثرت جمع جوان بودند. مثلا می گفت با خواندن دعایی هر کدام بخواهند به هر جایی می برم مثلا شخصی رو دست بر چشمش گذاشت و برد کربلا وقتی نفر چشمش را باز کرد گفت من در صحن و سرای کربلا بودم. یا شخصی رو برد مشهد دویاره دیگری رو کربلا و همشون تایید کردند. نمازش رو خواند و زیارت عاشورا خواند نوحه خوانی می کرد و دوباره شروع کرد. مثلا می گفت سوال تو ذهنتان را می گویم و دقیقا جواب می داد. یا می گفت مثلا فلانی اعتقاد به امام حسین زیاد داره یا اعتقاد فلانی با فلانی یکی هست یا شخصی که بچه دار می شد گفت من دوقلو می خواهم دعایی خواند و گفت مهرت کردم فرزند از سربازان امام زمان بشود. و خلاصه از این جور کارها. من از آن جمع جدا شدم و به حرمت مجلس ترحیم به اتاق دیگری رفتم بقیه می آمدند اصرار می کردند که بیا و بین چه معرکه ای دارد و همش درست درمی آید. من نرفتم تا اینکه خودش نزد من آمد و صلواتی فرستاد و خواست بنشیند که در قلب من تلاطمی عجیب رخ داد که حس کردم باید مجلس را ترک کنم و سوره فلق و ذکر لاحول و ولا قوه رو مرتب می خواندم و سریع از آن خانه رفتم که بعد آرام شدم و بعد به شخصی گفته بود این نفر (من) با من جور نشد و رفت. حالا استاد سوالاتی دارم که امیدوارم توضیحات کاملی بدهید تا ببینم با تفکراتم در طی این دو سال مباحث معرفت نفس در چه مرحله ای هست. ۱. استاد آیا اصلا جدا از حرمت مجلس ترحیم، این جور کارها اصلا درست هست؟ ۲. آیا این شخص قصد نفوذ در نفس دیگران را دارد و از علوم غریبه و جادو استفاده می کند؟ ۳. آیا درست است انسان نفسش را در اختیار چنین افرادی قرار دهد؟ ۴. آیا این جور کارها ادعای نوعی ربوبیت نیست؟ ۵. آیا «آنکه اسرار ازل آموختند / مهر کردند و دهانش دوختند» درست است؟ ۶. در برخورد با چنین افرادی تکلیف چیست؟ کار من درست بوده؟ ۷. در چنین موقعی بهترین روش یا ذکر چیست همان به یاد خدا بودن کافیست یا کار دیگری باید؟ ٨. آیا این افراد شامل داستان مولوی که شخصی قصد فراگرفتن زبان حیوانات داشت در سوال ۶۰۱۰ می شوند؟ ببخشید که وقت شریفتان را گرفتم امیدوارم توضیح مفصلی بدهید تا ببینم چقدر با عقایدم در این دو سال حرکت در مسیر معرفت نفس نزدیک است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نه! بیشتر تصرف در خیال است طرف به کربلایی می‌رود که در خیال خود دارد 2- ظاهراً همین‌طور است 3- نه  4- در هرحال خوب نیست  5 و 6- به نظرم کار شما درست بود، زیرا ما باید بیشتر تشنه‌ی معارف باشیم، نه تشنه‌ی این نوع کارها  7- ذکر آیت اللکرسی  8- هرچه هست حتی اگر کرامت هم باشد، کارِ ما باید نظر به توحید الهی باشد. پیشنهاد بنده مطالعه‌ی کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» است. موفق باشید

19613
متن پرسش
سلام و درود: استاد فاضل و عارف این مطلب در ص 203 کتاب روزه دریچه رویت آمده است (راه به تماشا نشستن حضرت پروردگار را در اسماء او از طریق مظاهر تنها راهی است که انسان را در این دنیا به نشاط می‌آورد و از تنهایی نجات می‌دهد و کتاب و درس و مدرسه مقدمه است تا جان انسان متوجه حقایق عالم شود و از چشمه‌ی آن حقایق بچشد و به نشاط آید). هنگام رویت مظاهر جمالی مانند گل لذت و عبرت گیری می شود، ولی هنگام رویت مظاهر جلال مانند دشمنان اسلام عبرت گیری و رویت خدا چطوری است؟ چطوری قبول کنیم که ترامپ مظهر خدا است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها بیشتر دیدنی است. آیا در شیاطین و بدبختی‌های آن‌ها نور اسم جلال حق را نمی‌بینید که چگونه مشخص شده است حضرت حق اجلّ از آن است که اینان را در بر بگیرد بلکه شیاطینی مثل ترامپ آن‌چنان به خود واگذاشته شده‌اند که هیچ قدمی به سوی نجات و نتیجه برنخواهند داشت. موفق باشید

19017
متن پرسش
سلام و وقت بخیر: استاد مدتی است که سعی می کنم چله ی ترک گناه بگیرم و در کنارش یک سری اعمال مستحب هم انجام میدم بلکه مورد عنایت خداوند سبحان قرار بگیرم؛ ولی هر بار که شروع به چله گرفتن می کنم، غیبت می کنم و یا تصور می کنم که غیبت کردم. تقریبا گناهان دیگه رو انجام نمیدم ولی غیبت می کنم. البته حد و حدود غیبت رو نمی دونم. در حال حاضر خیلی نسبت به موضوع غیبت وسواسی و حساس شدم. مدام حس عذاب وجدان دارم و خیلی تمایل ندارم حرف بزنم و فکر می کنم غیبت شده و خودم رو سرزنش می کنم و باز چله رو با یه نماز و غسل توبه شروع می کنم و همون دور تسلسل اتفاق می افته. گاهی هم خسته میشم و به خودم میگم راهی برای آدم شدن نیست ولی چند روز بعد عزمم رو جزم می کنم که دوباره چله ی ترک گناه رو شروع کنم. می خواستم راهنماییم کنید. هم درباره ی چله ی ترک گناه و هم درباره ی حدود غیبت (البته در حضور دیگران هم باهاشون حرف می زنم گاهی از حرفم پشیمون میشم و به خودم میگم نکنه ناراحت شده باشند. خلاصه که مدام درحال سرزنش خودم هستم.) ضمن اینکه در بین دوستانم به ایده آل گرایی مفرط مشهور هستم و همیشه اگر بخواهم کاری رو انجام بدم باید از ریشه درست و خوب انجام بدم وگرنه به دلم نمی شینه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در ادامه‌ی چله‌ی ترک گناه نسبت به آن‌چه غیبت نامیده‌اید، حساس نباشید و چله را ادامه دهید مگر آن‌که اراده در غیبت‌کردن و بی‌آبروکردنِ شخص داشته باشید که دیگر چله نمی‌شود 2- امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «عَلَيْكُمْ بِهَذَا السَّوَادِ الْأَعْظَم‏» یعنی شبیه آن‌چه عموم مؤمنین عمل می‌کنند، عمل کنید و خود را تافته‌ی جدابافته ندانید. موفق باشید

18237

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: قبله دین کجاست؟ دین انسان را به کجا می برد؟ محصول و ثمره انسان کامل چیست؟ ثمره دینداری چیست؟ نتیجه عبودیت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤالات وسیعی است که برای جواب آن خوب است ابتدا کتاب «آشتی با خدا» را که بر روی سایت هست، مطالعه فرمایید. موفق باشید

17315
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: بنده می خواستم بدونم که چگونه تکالیف ما را به رشد عقلی می رسانند؟ اگر مقاله یا کتابی می شناسید معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که مبنای تکالیف الهی، اراده‌ی حضرت حق است و حضرت حق، علمِ مطلق و عقل محض می‌باشد با رعایت دستورات الهی عملاً وارد حیطه‌ی عقل الهی می‌شوید. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» تذکراتی در این مورد دارد. موفق باشید

17115
متن پرسش
سلام بر استاد: چند وقتی است سوالاتی در ذهنم می آید که پر از چرا هستند در این قبیل (چرا خداوند را به سرپرستی بپذیریم، چرا گناه نکنم، چرا کارهای زشت و بد انجام ندهیم و ...) که اینها نیاز به جواب ندارند، و خودم فکر می کنم به خاطر اصرار بر گناه دچار سیاهی و تغییر فطرت شده ام، حال برای برطرف کردن این حالت چه کاری باید انجام دهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر راه نوری اُنس خدا را در پیش گیرید و با حضرت حق مأنوس شوید، این چراها همه، جون گردی بر هوا می‌رود. گفت: «گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم / چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی». موفق باشید

16086
متن پرسش
با سلام: در مورد رزق ازدواج که فرمودید کسانی که موفق نمی شوند ازدواج کنند یعنی رزقشان این بوده که ازدواج نکنند؟ اگر کسی اصرار داشته باشد با فرد خاصی ازدواج کند و دعاهایش همیشه در همین راستاست ولی تاکنون این امر اتفاق نیفتاده، یعنی مانع رسیدن رزق مقدرش به خودش شده؟ و خودش مقصر است؟ نمی شه دعا کرد که خداوند رزقش را این فرد قرار دهد؟ ببخشید که وقتتان را گرفتم.
متن پاسخ

بباسمه تعالی: سلام علیکم: دعا از طرف انسان باید باشد ولی خداوند مقدّرات و مصالحی را برای بنده‌اش و جهان در نظر گرفته است که معلوم نیست آن دعا مصلحت باشد که مستجاب گردد. به همین جهت در روایت داریم: اگر دعایی در دنیا مستجاب نشد یا ثواب آن را به او می‌دهند و یا در قیامت اجابت می‌شود در این مورد می توانید به کتاب « فرزندم اینچنین باید بود » رجوع فرمائید. موفق باشید

10985
متن پرسش
سلام استاد: نظر شما راجع به تفاسیر قرآنی دکتر ابوالفضل بهرامپور چیست؟ سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان در ترجمه‌ی قرآن موفق بوده‌اند ولی در تفسیر از عمق لازم برخوردار نیستند، هرچند برای مردم که می‌خواهند اسلام خود را از تلویزیون بگیرند مفیدند. موفق باشید
8135

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و ادب خدمت استاد گرامی استاد گرامی علی رغم فرمایشات مقام معظم رهبری و حضرتعالی که بسیار جالب و مورد توجه است ، میبینیم به علت بی تدبیری مسئولین جمهوری اسلامی به علت نرخ پایین جمعیت شیعیان نسبت به سنی ها تا چندسال دیگر جمعیت سنی ها در ایران بیشتر از شیعیان خواهد شد ، به طوریکه یکی از مسئولین پاکستانی گفته بود که با توجه به اینکه امسال دانش آموزان دبستانی سنی ها 51 در صد و شیعیان 49 در صد شده ، ایران در آینده یکی از از کشور های سنی و وهابیت منطقه خواهد بود . بنابراین این نگرانی وجود دارد که در آنده از تمدن اسلامی مورد نظر شیعه در ایران خبری نباشد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در عین آن که باید به این موضوع حساس بود و إن شاء اللّه مشکل پیری جمعیت در آینده رفع می شود. آماری که می فرمایید مربوط به بعضی از شهرهای سنی نشین است و نه مربوط به کل کشور. موفق باشید
3731
متن پرسش
سلام استاد چه باید کرد تا از حالت قبض به بسط برویم؟موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا صبر بر قضاء الهی و سپس ملاقات ارحام و مؤمنین و اخوان. موفق باشید
23802
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز جناب آقای طاهرزاده: بنده در زمینه ی سیر و سلوک، کتب مرحوم آیت الله محمد شجاعی را مطالعه کردم و از سخنرانی های صوتی ایشان استفاده می کنم. انصافا ایشان خیلی عالی گفته و نوشته اند. بسیار لذت می برم از خواندن آثارشان و گوش دادن اصوات شان. به وجد می آیم. دو تا سوال از محضرتون داشتم: ۱. بنظر شما استاد عزیز، با عمل به تک تک گفته ها و نوشته های ایشان خصوصا سه جلد کتاب مقالات شان به همراه شرح صوتیِ شما بر این کتاب، چقدر می شود در سلوک الی الله موفق شد؟ ۲. با عمل به تک تک دستورات ایشان می توان تا سرحدّ مکاشفات رسید؟ البته می دانم که هدف از سلوک الی الله رسیدن به مکاشفه نیست و نباید هدف این باشد ولی این را از این جهت پرسیدم که چون بعضی ها می گویند اگر می خواهید در عوالم غیبیه به روی شما باز شود باید حتما استادی داشته باشید و با کتاب و صوت و...نمیشه سیر و سلوک کرد. و این اندکی دل سردی می آورد. خواستم نظر شما بزرگوار را بدانم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری به خصوص جلد اول نکات بسیار دقیقی را در این مورد در اختیار شما می‌گذارد. ۲. آری می‌شود. تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید کرد

موفق باشید

23636

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
آقای صمدی می فرمایند خواب انسان نشسته است انسان اگر بخواهد شکارچی باشد باید نشسته بخوابد تا تمثل برایش اتفاق بیفتد ایشان می فرمایند آقای قاضی ۳۰ سال همینطور نشسته خوابیده نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمی‌دانم و تا حال هم نشنیده‌ام. موفق باشید

نمایش چاپی