بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6096
متن پرسش
سلام خدمت استاد ارجمند. بنده دانشجوی ارشد فلسفه اسلامی هستم. میخواهم پایان نامه ام را در راستای مدرنیته بردارم. پیشنهاد شد از دکارت که پدر علم جدید غرب است شروع کنم و آن را به صورت تطبیقی با ملاصدرا ( که هم عصر اوست و او هم سلسفه جنبان یک عصر جدید است ) کار کنم. موضوعاتی در دکارت نظرم را جلب کرده (مانند رویکرد تفکیکی او به نفس و بدن، بحث سوژه و ابژه ، رویکرد او به خدا ، علم و ...) اما نمیتوانم درست تشخیص دهم کدامیک بیشتر به پیشبرد هدفم یعنی ریشه یابی فکری-فلسفی مدرنیته کمک خواهد کرد. لطفا در انتخاب جزئی تر موضوع مرا یاری دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد که به موضوعات پایان نامه ها فکر کنم وارد نیستم. خودم در مورد این‌که کانت ادامه‌ی سوبژکتیویته می باشد در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرایضی داشته‌ام و جناب آقای دکتر داوری بهتر از امثال بنده کانت را تحلیل کرده‌اند، بنده هم از ایشان استفاده کرده‌ام. موفق باشید
6095
متن پرسش
سلام علیکم .عید سعید غدیر را به شما استاد گرامی تبریک عرض مینمایم سوال اول : من با علاقه ی بسیار زیادی که به کتاب و مباحث ده نکته در معرفت نفس داشتم به احادیث زیر برخود کردم که نظرم کمی سست شده است اگر میشود کمی برایم توضیح دهید الامام‌ الجواد علیه السلام: ان‌ّ ماسوی‌ الواحد متجزّی‌، و الله‌ واحد أحد لامتجزی‌، ولا متوهم‌ بالقلّة و الکثرة ـ جز خدای‌ یگانه‌ و واحد، همه‌چیز دارای‌ جزء است‌ و تنها خداوند یکتا و یگانه‌ است‌ که‌ نه‌ جزء دارد و نه‌ قابل‌ توهم‌ به‌ کمی‌ و زیادی‌ است‌. کافی‌۱/ ۱۱۶، بحار الانوار ۴/ ۱۵۳ از امام‌ کاظم علیه السلام روایت‌ شده‌ است‌ که‌ فرمود: شخص‌ وقتی‌ به‌ خواب‌ می‌رود، روح‌ حیوانی‌ در بدن‌ او باقی‌ است‌ اما روح‌ عقلی‌ از بدن‌ او خارج‌ می‌شود. عبدالغفار اسلمی‌ از امام علیه السلام درباره آیه‌ «الله‌ یتوفی‌ الانفس‌ حین‌ موتها…» می‌پرسد، مگر آیه‌ بیانگر این‌ امر نیست‌ که‌ ارواح‌ همگی‌ هنگام‌ خواب‌ توسط‌ خداوند توفی‌ و نگاه‌ داشته‌ می‌شوند، آن‌ را که‌ بخواهد، نگاه‌ می‌دارد و آن‌ را نخواهد، باز می‌گرداند؟ امام علیه السلام فرمود: آن‌که‌ هنگام‌ خواب‌ نزد خداوند برده‌ می‌شود، ارواح‌ عقول‌ است‌ اما ارواح‌ حیات‌ در ابدان‌ باقی‌ مانده‌ و جز با مرگ‌ از بدن‌ خارج‌ نمی‌شوند… اصحاب‌ کهف‌ مثالی‌ از این‌ مسأله‌ هستند که‌ هنگام‌ خوابشان‌ روح‌ حیات‌ در بدن‌ آن‌ها باقی‌ بود و از همین‌ رو به‌ طرف‌ راست‌ و چپ‌ گردانیده‌ می‌شدند. بحارالانوار ۵۸/۴۳ الامام‌ الصادق علیه السلام: والروح‌ جسم‌ رقیق‌ قد البس‌ قالبا کثیفاً ـ روح‌ جسمی‌ رقیق‌ و لطیف‌ است‌ که‌ در قالبی‌ ضخیم‌ و غلیظ‌ (بدن‌) قرار گرفته‌ است‌. بحارالانوار 185/10 1 الامام‌ الباقر علیه السلام: ان‌ العباد اذا ناموا خرجت‌ ارواحهم‌ الی‌ السماء فما رأت‌ الروح‌ فی‌ السماء فهوالحق‌ و مارأت‌ فی‌ الهواء فهو الاضغاث[۱۴] ـ وقتی‌ که‌ بندگان‌ خدا به‌ خواب‌ می‌روند، ارواح‌ آن‌ها به‌ سوی‌ آسمان‌ صعود می‌کند؛ پس‌ آنچه‌ روح‌ (از رویا و خواب‌) در آسمان‌ ببیند، رؤیایی‌ صادق‌ است‌ و آنچه‌ در هوا می‌بیند، خواب‌ آشفته‌ و بدون‌ تعبیر است‌. بحارالانوار 61/31 ۵ـ الامام‌ علی علیه السلام: ان‌ الله‌ خلق‌ الارواح‌ قبل‌ الاجساد بالفی‌ عام‌، فاسکنها الهواء فمهما تعارف‌ هناک‌ ائتلف‌ هیهنا و مهما تناکر هناک‌ اختلف‌ هیهنا ـ خداوند ارواح‌ آدمیان‌ را دو هزار سال‌ قبل‌ از اجساد آن‌ها آفرید و آن‌ها را در هوا جای‌ داد؛ پس‌ ارواحی‌ که‌ در آنجا به‌ یکدیگر انس‌ گرفتند، در اینجا نیز انس‌ می‌گیرند و دوست‌ می‌شوند و ارواحی‌ که‌ در آنجا از هم‌ فاصله‌ گرفتند، در اینجا نیز با هم‌ دشمن‌ می‌شوند. بحارالانوار 61/41 ۶٫ ان‌ الله‌ خلق‌ الروح‌ و جعل‌ لها سلطاناً فسلطانها النفس‌ فاذا نام‌ العبد خرج‌ الروح‌ و بقی‌ سلطانه‌ فیمر به‌ جیل‌ من‌ الملائکة و جیل‌ من‌ الجن‌، فمهما کان‌ من‌ الرؤیا الصادقة فمن‌ الملائکة و مهما کان‌ من‌ الرؤیا الکاذبة فمن‌ الجن‌ ـ خداوند متعال‌ روح‌ را آفرید و برای‌ او سلطان‌ و اقتداری‌ قرار داد که‌ عبارت‌ است‌ از نفس‌. پس‌ هرگاه‌ بنده‌ به‌ خواب‌ می‌رود، روح‌ از بدن‌ او خارج‌ می‌شود و سلطنتش‌ [بر بدن‌] باقی‌ می‌ماند؛ در این‌ هنگام‌ روح‌ با فوجی‌ از فرشتگان‌ روبرو می‌شود و با فوجی‌ از جنیان‌؛ پس‌ آنچه‌ رؤیای‌ صادقه‌ است‌، از جانب‌ فرشتگان‌ [به‌ او القاء شده‌] است‌ و رؤیای‌ کاذبه‌ از جانب‌ جنیان‌ است‌. سوال دوم : استاد اگر به احادیث بالا و مخصوصا حدیث امام جواد دقت کنید میگوید جز خدای یگانه همه چیز دارای جزء است پس چطور میتوان گفت که نفس ناطقه لیس کمثله شی است ؟ و با چه منطقی میتوان کلام یکی از عرفا که اخیرا گفته بود لاتاخذنی سنه ولانوم را توجیه کرد؟اینکه برخلاف حرف امام میشود . سوال سوم : در احادیث به وفور دیده میشود که اهل بیت از تفکر در ذات خدا نهی کرده اند و فرموده اند هرکس به ذات فکر و اندیشید هلاک میشود . حال چرا فلسفه اسلامی نقطه ی تکیه اش و تمام حرف اش صحبت از ذات است ؟ سوال چهارم : و اما در احادیث دیگر به چشم میخورد که پیامبر خصوصیت جسمی جبرئیل را هم ذکر کرده و حتی تعداد بال های او را هم گفته است و از این دست احادیث زیاد است که خصوصیت جسمی ملائک ذکر میشود . وقی پیغمبر میگوید جبرئیل نزدیک به سیصد تا یا سیصد هزار تا ( دقیق یادم نیست ) پز داشت آیا بازهم میتوان گفت جبرئیل مجرد است؟ سوال پنجم : در خصوص اینکه خداوند در تمام مکان ها و زمان هاست . من هرچه فکر کردم نمیتوانم قبول کنم . زمان و مکان خلق شده به دست خداوند است پس محدود است و خدا در محدود نمیگنجد . پس اینکه خداوند فرموده است همه جا با شما هستم فکر کنم یعنی اینکه خداوند با قدرت و تسلطی که دارد بر همه چیز احاطه دارد نه اینکه همه جا با شخص باشد . چطور نامتناهی ( خداوند ) در متناهی ( زمان و مکان ) جای میگرد ؟ سوال ششم : خداوند خود خالق وجود است پس چطور میتوان خود واژه وجود را برای خداوند به کار برد؟ و به نظرم یک مشکل فلسفه اسلامی همین است که خواست خدا را زیرواژه وجود تعریف کند . چون وجود لایتناهی ( خدا ) را ذیل متناهی( وجود) رسم کردن جالب نیست . چطور میتوان کوزه را از دریا پر کرد . حال واژه وجود به مثابه کوزه و بلاتشبیه خداوند به مثابه دریا . به نظر من این جمله بهتر است که" وجود خدا دارد" , نه اینکه "خدا وجود دارد" .خدا قطعا وجود دارد . چون خود وجود را خدا بوجود آورده است . مثلا خداوند خود خالق مکان است .مگر میتوان گفت مکان خدا کجاست ؟ و خود خالق زمان است مگر میتوان گفت از چه زمانی بوده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیاری از سؤالاتتان در صورتی که بحث معرفت نفس را ادامه می‌دادید حل می‌شد. زیرا در بحث معرفت نفس، نظر به جنبه‌ی مجرد انسان می‌شود بدون آن‌که در آن بحث به جنبه‌های دیگر آن نظر شود، در حالی‌که انسان در روایات از جنبه‌های مختلف مدّ نظر قرار می‌گیرد و این‌که حضرت جواد«علیه‌السلام» می‌فرمایند: حضرت اللّه «واحدٌ اَحَدٌ لا متجزی» یعنی حضرت اللّه، یگانه‌ای هستند که هیچ موجودی در کنار آن نمی‌تواند وجود داشته باشد و او جزءپذیر نیست و به زیادی و کم توهم نمی‌شود. در حالی‌که وقتی بحث نفس ناطقه یا هر مجرد دیگری مثل ملائکه می‌شود همین‌که هرکدام غیر دیگری هستند نشان می‌دهد که هرکدام جنبه‌هایی دارند که دیگری ندارد و از این جهت در یگانگی مطلق نیستند که نفی غیر کنند ولی اَحدبودن خداوند به تعبیر علی«علیه‌السلام» یعنی یکی که دومی در کنارش نیست. به هرحال این روایات هرکدام نوری از انوار توحید را در مقابل ما می‌گشاید که برای فهم آن‌ها نه‌تنها فلسفه‌ حجاب نیست بلکه کمک‌کننده است. به‌خصوص که در نتیجه‌گیری‌هایی که کرده‌اید یک خطای بزرگ را متوجه نشده‌اید. آن‌جایی که می‌گویند خداوند با قدرت و تسلط‌اش همه‌جا هست نه این‌که همه‌جا با شخص باشد. این حرف شما به این معنا است که ذات خدا از صفات او جدا است که در فلسفه و کلام به این نگاه اشکال اساسی دارند چون معنای این حرف آن است که ذات خدا از کمالاتش خالی است. در ضمن این در مباحث معرفت نفس بحث می شود که باید بین مزاجی که در حین خواب بدن را تدبیر می کند با روحی که در حین خواب از بدن جدا می شود فرق گذاشت که این موضوع در زبان روایات به صورتی دیگر مطرح است که جای بحث آن در این جا نیست .موفق باشید
6094
متن پرسش
سلام. روز بخیر. من دختر 20ساله ای هستم که مطمئنا خطاهای زیادی توی زندگیم داشتم.امروز روز عید غدیر خواب دیدم .بین ساعت 8تا9صبح.خوابی که دیدم به این شرح بود خواب دیدم مردم.مرگو با تمام وجود حس کردم.حتی چندبار حشرات موزی و عقربو رو صورتم حس کردم .از مامانم میپرسیدم من واقعا مردم؟ولی کسی منو نمیدید.از یطرف داد میزدم که خدااااااااااااا چرا اینقد زود؟میخواستم بهش بگم یفرصت دیگه بهم بده ولی هم اشک امونم نمیداد هم یجورایی باورداشتم که برگشتی درکار نیست.سنگ قبرمو دیدم.حتی حالات اطرافیان .گریه میکردن گاهی گاهی آروم میشدن انگاری که فراموششون شده.من مرده بودم.انگگاری که دوباره زنده شدم.سخت بود برام دلکندن از دنیا.میترسیدم.هی به زنداییم که خیلی دوسش دارم میگفتم برام نماز بخونیناا من میترسم.خیلی میترسم........ نمیدونم چقد این خواب من باور پذیره اما من واقعا دیدم.خواهش میکنم تعبیرشو برام بگین.و اینکه من درکل دختر سالمی هستم.خطا و لغزش دارم اما نه خطاهایی که خیلیا الان گرفتار و مرتکبش میشن.باتشکر. بعد من با این خواب باید زندگیمو تغیییر بدم.باید گناه نکنم.کاری که الان گاهی برای سرگرمی انجام میدم چت کردنه.اونم بنظر خودم سالم .همه ی سعیم براینه که تغییری در کسایی که قلبشونو به شیطان سپردن بدم.یجور امربمعروف.طوری که تاالان دونفرو به نماز برگردوندم.خواهش میکنم بگین آیا در این چت کردن من گناهی متوجه من هست یا نه. باتشکر فراوان .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده حقیقتاً تعبیر خواب نمی‌دانم. می‌شود حدس زد در یک نحوه تجرد وارد شده باشید تا نورانی‌تر شوید و هرچه رعایت حرام و حلال الهی را بهتر انجام دهید بر نورانیت شما افزوده می‌شود. اگر چت‌کردن‌های شما با نامحرم ضرورت ندارد آن را ترک کنید. موفق باشید
6093
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام در مورد حضور زنان در اجتماع از دختران شعیب نامبرده می شود که چوپان بوده اند. یا عایشه که می گویند حتی به مردان نیز تاریخ درس می داده است و... و از این دست مثال ها به این نتیجه می رسند که زن می تواند هر نوع حضوری در جامعه داشته باشد. یک مسئله هم نگاه رهبری به زن در جامعه است که حضور زن در جامعه و پیشرفت های علمی را انکار ناپذیر دانسته اند. از طرفی رهبری در یکی از سفرهایشان از یک دختر در مورد لزوم درس خواندنشان در مهندسی متالورژی سوال کردند به این معنی که دلیلی ندارد یک دختر مهندسی بخواند. پس حضور در مشاغل جامعه در چه حد است؟ آیا دختران نباید در رشته های فنی تحصیل کنند؟ آیا می توان در هر شغلی وارد شد؟ برداشت من این است می توان در هر شغلی وارد شد ولی بعضی شغل ها با روحیه خانم ها سازگاری ندارد و نباید نسخه عمومی پیچید یا حمایت همه جانبه کرد. نظر شما را در این مورد می خواستم جویا شوم. با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با نظر شما موافقم و در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در این رابطه عرایضی داشته‌ام مبنی بر این‌که بالاخره نباید زنان در کارهای اجتماعی از عالَمی که باید داشته باشند در آیند و به عالَم مردان وارد شوند. موفق باشید
6091
متن پرسش
سلام علیکم الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکین به ولایت امیرالمومنین والائمه علیهم السلام .استاد عزیز عید ولایت را به شما تبریک وآرزو میکنم که سالیان دراز زیر سایه ی لطف امیرالمومنین باشید.استاد مدت زیادی است که حاجتی دارم اما نمیشود ومن سخت محتاج کمک خداوند هستم اما راهی نیست چه کنم که هم صلاح باشد وهم برآورده شدن حاجت.التماس دعا به حق مولا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با خوش‌رویی و صله‌ی رحم و احترام به والدین إن‌شاءاللّه گشایش حاصل می‌شود. موفق باشید
6090
متن پرسش
سلام.خدمت استاد. چرا در دعای مطالعه در دو دعای اول اخرجنی واکرمنی می باشد و تنها برای خود این2 دعا را می کنیم ودر2 دعای بعد افتح علینا وانشر علینا می باشد ودیگران را هم در این دعا سهیم می کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان این‌طور توجیه کرد که وقتی دعا می‌کنیم و طلب خیر داریم بقیه را شریک می‌کنیم ولی وقتی نظر به ضعف‌های خود داریم و طلب رفع آن ضعف را می‌کنیم جمع را در آن شریک نمی‌گردانیم. موفق باشید
6089
متن پرسش
با عرض سلام استاد. در عبارت فمن یعمل مثقال ذرة شرا یره که توی معاد هم گفتید، یعنی واقعا واقعا همه ی همه ی اعمالش رو انسان بعد از مرگ می بینه؟ استاد من حدود 15 تا 20 سال قبل، مدرسه راهنمایی که بودم غالبا به ما آموزشی درباره ی پسرها داده نمی شد و ما اطلاعاتی نداشتیم و معمولا پسرها دور مدرسه ی ما پرسه می زدند و من یک بار فقط یک بار برای یکیشان که دست از سرم بر نمی داشت دست خداحافظی تکان دادم تا سر کارش بذارم و اون ذوق مرگ شد – البته این کار رو با بی اطلاعی و بدون قصد – انجام دادم یا مثلا دبیرستان یک معلم مرد داشتیم که گاها دست من را تو دستای خودش می گرفت و با دست دیگرش بازویم را و میگفت به ریش های من نگاه نکن من مذهبی نیستم ولی مجبورم ریش بذارم ،تو می تونی مقنعه ات را مقابل من در بیاوری و راحت باشی و خلاصه از این جور چیزها که چون من آدم هالو و نا آگاه و احمقی بودم سر از حرف هاشون در نمیاوردم. ولی گاها حالاتم باعث جلب توجه می شد واقعا واقعا همه ی اعمالی که باعث جلب توجه شدیم یا ممانعتی نکردم که اون معلم احمق جرئت کنه دست منو بگیره، در آخرت میان سراغم ؟؟ استاد غالبا نامه های مزخرفی که پسرها اون موقع بهم میدادن بدون اینکه باز کنم میدادم به مامانم و مامانم حسابشون رو می رسید و چون مامانم می دونست که من آدم هالویی هستم و چیزی سرم نمیشه وقتی حرف پسرا رو براش می گفتم منو دعوا نمی کرد و بهم جرئت میداد که از دستشون فرار کنم و فقط مامانم بود که باعث شد راه درست رو برم ولی بالاخره حرکات کوچکی انجام دادم که بی اطلاع بودم .ولی من اگه برگردم آن موقع عمرا اون طوری زندگی نمی کنم چون الآن سال هاست که ازدواج کردم و یک فرزند صالح هم دارم و خیلی چیزارو فهمیدم و متوجه یک پیشنهاد احمقانه ی اون معلم شدم. استاد یعنی همه ی دخترهای راهنمایی که ناآگاهانه خیلی کارها رو ممکنه انجام بدن بازخواست میشن ؟ من تو دوران مدرسه گناهایی مثل غیبت پشت سر معلم ها یا بعظی بچه ها انجام دادم و گاهی دیگران رو سر کار می ذاشتم واقعا واقعا همه ی اون اعمال رو می بینم در قیامت ؟؟؟ من همه ی شیطنت های راهنمایی و گاها دبیرستان رو از روی بچگی کردم حتی جلب توجه نامحرم. ولی من شخصیتم به کلی تغییر کرده باز هم می بینم ؟ استاد به نظرتون یه جوری که کسی متوجه من نشه، برم عابروی اون معلمی که گفتم رو بریزم ؟ چون وقتی به من پیشنهاد داده قاعدتا با خیلی دخترهای دیگه رابطه داشته و من اون موقع سرم نمی شد اما الآن می فهمم که خصوصا وقتی خودش زن و بچه داشت این کارهای زشتش چه معنی ای میداد ، برم عابروشو تو شهر بریزم و لوش بدم تا خصوصا زنش بفهمه با چه مرد انگلی زندگی می کنه ؟؟؟؟؟ چه جوری میشه آدم از دست کارهایی که از سر ناآگاهی و بچگی انجام داده بوده برای همیشه فرار کنه ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: توبه یعنی انسان از کارهایی که مخالف شریعت الهی بود و انجام داده روی برگرداند و اراده‌ای برای انجام دوباره‌ی آن‌ها نداشته باشد و در آن صورت عملاً مثل کسی است که آن اعمال را انجام نداده است و در همین رابطه رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَه‏» کسی که از گناهان توبه کرد مثل کسی است که آن گناه را نکرده. پس در قیامت نیز آن اعمال را نمی‌بیند چون از صفحه‌ی اعمالش پاک شده است. پس جای نگرانی برایتان نمی‌ماند. موفق باشید
6087
متن پرسش
سلام علیکم ایا می شود در جهت ارتباط گیری با ایمه اطهار فقط فراز کوچکی از یک زیارت(مثلا زیارت جامعه کبیره)را قرایت کرد یا قرایت همه زیارت الزامی است
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکالی ندارد که بر فرازی از فرازهای زیارت یا ادعیه متمرکز شویم و از آن طریق و با آن زاویه به نور مقدس امام نظر کنیم. موفق باشید
6086
متن پرسش
سلام علیکم ایا در اسلام سبکی معده منظور است یا مطلق امساک منظور است یعنی اگر کسی مثلا شش وعده بخورد ولی مواظب باشد که سنگین نشود یعنی به نحوی معده اش را فریب دهد مثل کودکی که وقتی خیلی بی تابی می کند شکلاتی دست او می دهند تا ارام گیرد و به این نحو او را می فریبند ایا این کار کار درستی است ویا انکه بهره های سلوکی بر مطلق امساک بار می شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً امساک است که نفس را از مشغول‌شدن نسبت به بدن فارغ می‌کند تا بتواند به جنبه‌ی ملکوتی خود رجوع داشته باشد. موفق باشید
6085
متن پرسش
سلام. چکار کنم که نسبت به حضرت فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» محبت بیشتری داشته باشم؟ من با فکر و توجه به امام سوم اشک هایم جاری می شود و روزگاری بود که از شدت علاقه روزی ده ها بار رو به قبله به قبله عالم عرض ادب می کردم.به عنوان یک پدر معنوی به من پاسخ بگویید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «بصیرت فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» و کتاب «مقام لیلة القدری حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» بتواند روح شما را متوجه مقام قدسی و تاریخی حضرت فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» بکند و از انوار ملکوتی آن حضرت بهره‌مند شوید. موفق باشید
6084
متن پرسش
سلام.آیا با وجود پیامبر خاتم و امامان علیهم السلام،نیازی به رجوع و توسل به دیگر پیامبران(حداقل آنانی که ذکرشان در قرآن رفته)هست؟یا آنها دیگر موضوعیتی برای من مسلمان شیعه ندارند؟یا سوالم را اینطور بیان کنم که برای ظهور بعضی اسما که هر پیامبری در زمان خویش مظهر اکمل آن بوده و ّبا آن شناخته می شود،می توان به ایشان رجوع کرد؟مثلا قدرت و سلطه و سیطره سلیمان نبی یا شافی بودن عیسی بن مریم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذیل اسلام و نور نبی اللّه«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» خوب است به نحو خاص به نور آن پیامبری که با قلبتان نسبت به او احساس آشنایی می‌کنید مرتبط شوید. موفق باشید
6082
متن پرسش
سلام استاد خواهش میکنم به یاری خدا منو نجات بدید.مدتیه گریه برای اباعبدلله علیه السلام از من گرفته شده.وقتی به این فکر میکنم که این زجرهایی که اونروز امام علیه السلام و اصحابشون در روز عاشورا کشیدن برای اونا که داشتن برای خدا میجنگیدن لذت بوده نه رنج و اینکه همه شون مطمئن بودن پایان این راهی که میرن بهشته دیگه گریم نمیگیره!فکر میکنم برای ما اهل دنیا اینا مصیبت بوده نه برا اونا.و گیریم که زجر هم بوده باشه اما چنین زجر بدنی و جسمی که چندان شاید ارزشی برای گریه که اینهمه تو دینمون هم براش تاکید شده شاید نداشته باشه. خواهش میکنم تفکر منو نجات بدید.کتاباتونم خوندم اما متاسفانه فرقی نکردم وقتی از لبخند رضایت اباعبدلله در قتلگاه میگید بیشتر به این باورم افزوده میشه که پس چرا گریه؟؟؟اونا که یه سرانجام خیلی خوبی داشتن.یعنی فقط برای زجرها و شکنجه های جسمی شون این همه سال باید همه بگرییم و بهش توصیه شده؟ ازتون ممنونم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گریه‌ی ما برای اباعبداللّه«علیه‌السلام» از آن جهت است که آن حضرت از طریق خود انسانیت را به عالی‌ترین شکل ظهور دادند و آن را به عنوان هدف در مقابل ما گذاشتند و ما با نگاه قلبی به آن مقام ،اشک می‌ریزیم تا با پای اشک به هدف متعالی خود نزدیک شویم و قبلاً نیز عرض کردم که چگونه یک کودک وقتی شیرینی می‌بیند گریه می‌کند تا به مطلوب خود برسد، گریه‌ی ما گریه‌ی طلب مطلوب متعالی ما است که از طریق کربلا در منظر ما قرار گرفت. با این دید به کربلا نظر کنید و پس از آن راضی باشید به آن‌چه خداوند برایتان پیش می آورد. موفق باشید
6081
متن پرسش
باسلام استاد انچه که ما در نقد مدرنیته بیان می کنیم بسیاری از جهات ان را هم دراندیشه مارکسیسم می بینیم مثل اعتراض به سرمایه داری استعمار حتی حلقه فرانکفورت پوزیتیویسم راهم زیر سوال بردند به فردگرایی هم اعتراض کردند حتی اگرتفسیر مارکس ازدین را به طور کامل نپذیریم درخیلی جهات می تون اشتراک پیداکرد ماهم مانند برخی مارکسیست ها قائل هستیم غرب با عنوان های ایدوئولوژکی مانند ازادی و دموکراسی و... سایه ای استعماری وسنگین برروی جهان انداخته که باید با ان مبارزه کرد؟ حال سوال اینجاست که 1-مارکس از نقد دنیای مدرن به ان جهان بینی مادی رسید یاازجهان بینی مادی به این نقد ها رسید وما چگونه به نقد مدرنیته رسیدیم واصولا چرا ما ومارکسیست ها جهات مشترکی در نقد داریم 2-چگونه میتوان جریان مارکسیست راهم جریانی مدرن دانست ولیبرالیسم را هم که کاملا مخالف هستند بازهم مدرن دانست این تناقض چگونه حل می شود 3-اگربرای مارکسیسم ولیبرالیسم وجوه مشترکی بیابیم وهردورامدرن بدانیم پس اشتراک ما ومارکسیست در باره نقد مدرنیته چگونه توجیه می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مارکس شاگرد هگل است، هگل معتقد به سنت‌های معنویِ جاری در هستی است و مارکس در عین آن‌که تحت تأثیر استادش بود موضوع را به قول خودش وارونه کرد و گفت قواعدی در عالم هست تحت عنوان دترمینسم تاریخی و آن سنت‌‌‌‌‌‌‌‌‌های معنوی را به قواعد جبریِ جاری در تاریخ تغییر داد و بدین لحاظ به همه‌چیز نگاه مادی پیدا کرد و در راستای قواعد جبری تاریخ معتقد بود روح سرمایه‌داری مقابل قواعد تاریخ است و مرحوم شهید مطهری در کتاب «فلسفه‌ی تاریخ» خود این موضوع را به‌خوبی روشن می‌کنند. با توجه به این امر می‌توان گفت همواره مارکس مادی بوده و با همان نگاه مادی مدرنیته را نقد می‌کند ولی نه از آن جهت که مدرنیته خود را از ارتباط با عالم قدس منقطع کرده و لذا ما با مارکس در نقد مدرنیته هیچ اشتراکی نداریم حتی آن‌جایی که اِلْیِنه‌کردن انسان توسط روح مدرنیته را مطرح می‌کند. موفق باشید
6080
متن پرسش
سلام استاد عزیز پیرامون حدیث شریف رسول خدا در مورد همسر من فکر میکنم منظور حضرت این بوده که اگر بحساب نفس سیری ناپذیر انسان بگذاریم اگر بهترین زنان را داشته باشد باز قناعت ندارد و زنی با جمال دیگری را میخواهد و باز هم آن زن جدید برای او عادی میشود بنابر این زنی را که او انتظار دارد و فکر میکند مطلوب اوست همین الان آن زن برای شوهر کنونیش یک زن عادیست و نتیجه میگیریم در دنیای هوس و جدید خواهی همه زنان در یک لحظه مطلوب یک نفر و نامطلوب نفر دیگر است پس شاید منظور رسول خدا(ص) این بوده که فرض کن همسرت الان زن تو نبود حتما طالب او میشدی (زیرا در اولین خواستگاری چیزی در او دیدی که به خواستگاری رفتی) حالا بخاطر گرفتاری وهمی از او سیر شدی ودر واقع از تصاویر ذهنی خودت سیر شدی وگرنه او چیزهایی دارد که در همه زنان سراغ میتوان گرفت به نظر شما این شرح درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه دقت خوبی بر روی حدیث . به نظر بنده برداشت خوبی است. موفق باشید
6078
متن پرسش
سلام علیکم دو سوال داشتم1.در ولادت ها و شهادت های ایمه که زمینه بهره برداری از نور ان ذوات معصوم فراهم تر است ایا بهتر ان است که با قرایت صفحاتی از قران که به امام هدیه می شود نظر خاص ان حضرات را به قلب خود جلب کنیم و یا انکه در چنین مواقعی زیارت معصوم یا قرایت زیارت جامعه کبیره افضل تر است⸮ می دانم که هر دو خوب است اما می خواهم بدانم شما در چننین مواقعی چه می کنید2.گاهی برای به جا اوردن نافله ظهر یا عصر انگاه که امام جماعت در حال اذان و اقامه است و حتی انگاه که حمدو سوره را قرایت می کند بنده در نمازم سوال این است که ایا افضل نیست که انجام نافله های این دو نماز را به بعد از انها منتقل کنم و در هنگام اذان و اقامه به استماع انها بپردازم هر چند با این کار وقت مخصوص نافله فوت می شود یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظرم قرائت زیارت جامعه‌ی کبیره و از آن طریق نظر به امام انداختن بهتر است تا نور امام بر قلب ما تجلی کند 2-البته جواب این سؤال را در رساله‌ی مرجع تقلیدتان می‌توانید پیدا کنید عموماً اجازه می‌دهند نافله‌ی عصر را بعد از نماز عصر بخوانید ولی نافله‌ی ظهر را نمی‌شود بعد از نماز عصر خواند مگر به صورت قضا. در هر صورت مسئله‌ای است که باید از مرجع تقلیدتان بپرسید. موفق باشید
6077
متن پرسش
چگونه به شیوه اسلامی مدیریت کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نامه‌ی امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» به مالک اشترتوصیه‌ی خوبی برای مدیریت اسلامی است. موفق باشید
6076
متن پرسش
سلام 1.درسوالی 6002پرسیدم وحضرت عالی گفتید:رسیدن به این وادی باید مقدماتی را طی کرد که یکی از آن‌ها عبور از روح غربی است. بنده پیشنهاد می‌کنم کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» را مطالعه بفرمایید تا سؤالاتتان مبتنی بر یک شروعی باشد. می خواستم بخوانم دیدم شماره 2 زده است وتکنولوژی شماره 1 است آیا موضوعات کتب دیگر هم مثل کتب انسان شناسی به عنوان مباحث پایه ای است وباید به ترتیب خواند یاخیر؟وجای دیگرگفتیدکتب انقلاب اسلامی راهم قبل غرب شناسی بخوانید خوب است غرب شناسی نرمی وخوبی پرداخته شده است؟ 2.گفتید:فلسفه برای فهم وتبیین دین کمک می کند از اساتید فقه دانشگاه پرسیدم گفتند نه این طور نیست می شود توضیح دهید؟ معذرت طولانی شد.تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن بابی که در جواب سؤال جنابعالی باز کردم در کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» شرح داده شد و در این موارد لازم نیست ترتیب رعایت شود مگر این‌که بخواهید به طور کلی یک دوره غرب‌شناسی بخوانید در آن صورت خوب است ترتیب را رعایت کنید. ولی در مورد انسان‌شناسی رعایت آن ترتیب لازم نیست 2- شما این سؤال را باید از اساتیدی بپرسید که فقه و فلسفه را با هم می‌شناسند .از استاد فقه در مورد فقه باید سؤال کرد. موفق باشید
6075
متن پرسش
سلام 1. باتوجه به نزدیکی محرم برای استفاده بیشتر چه توصیه ای رامی کنید (کتب جایگاه تاریخی حادثه ها را مطالعه کردم)؟ 2.گفتید:معرفت به مقام نورانی امام حسین«علیه‌السلام» غوغا می‌کند.؟ می شود کمی توضیح بدهید می دانم نوشتاری نیست؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با مطالعه‌ی کتاب‌هایی که در رابطه با امام حسین«علیه‌السلام» و نهضت آن حضرت نوشته شده زمینه‌ی معرفت به مقام آن حضرت شروع می‌شود. موفق باشید
6074
متن پرسش
سلام 1.می خواستم کتاب مقالات نظری تزکیه آیت الله شجاعی رابخوانم اگرمی دانید کسی راکه شرح داده وتوضیح داده کتاب رو معرفی کنید؟ 2.نظرتان دربازه کتاب آقای مصباح خودشناسی برای خودسازی چیست؟ 3.گفتید آشناشدن با جریان فکری آقای صفائی حائری باتوجه به آشناییتان کدام کتب رامعرفی می کنید؟ 4.برای خواندن کتب شهید مطهری باتوجه به تدریس کدام کتاب هارا برای شروع معرفی می کنید. (20ساله آشنا با مقدمات سیرشماتا آخرحرکت جوهری برای ادامه کدام موارد به نظرشما دراولویت باشد؟) باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده شرح داده‌ام و سی‌دی آن در اختیار گروه فرهنگی المیزان است، می‌توانید از آن طریق تهیه کنید 2- به طور کلی کتاب‌های آیت‌اللّه مصباح کتاب‌های مبنایی و مفیدی است 3- همه‌ی آثار ایشان خوب است بستگی دارد چه موضوعی را می‌خواهید مطالعه کنید. حتی کتاب «نامه‌های بلوغ» که نامه‌هایی است به فرزندانشان نکات خیلی ظریفی را متذکر شده‌اند، کتابی است که هرکس می‌تواند استفاده‌های زیادی از آن ببرد 4- در این مورد فکر نکرده‌ام چون باز به موضوع مورد نظرتان بستگی دارد. موفق باشید
6073
متن پرسش
سلام قسمت دوم سوال6024 (اگرمی شود درمورد مباحث شما که میفرمایید امام فرموده برای مقدمات لازم است آدرسش کجاست؟ مثلا گفتید امام گفتند عرفان را از اسفار آن دوجلدی که شما ترجمه کردید شروع کنید ومباحث معرفت نفس درآن است. دراداب الصلوه گفتید امام میگویند برهان صدیقین و هرکسی باید بلد باشه(قریب به مضمون) ومباحث دیگر...؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرض کردم همان اوایل انقلاب که امام در قم تشریف داشتند رفقا خدمتشان رفته بودند پرسیده بودند برای عرفان از کجا شروع کنیم و حضرت امام جلد 8 و 9 اسفار را پیشنهاد کرده بودند و بنده نیز بر همین اساس آن دو جلد را ترجمه کردم و درس دادم. قسمت دوم سؤال را می‌توانید در کتاب آداب‌الصلات پیدا کنید که می‌فرمایند برهان صدیقین مقدمه است. موفق باشید
6070
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی من از حدود 6سال پیش با آثار شما آشنا شدم و سیر مطالعاتی شما را شروع کردم وبه لطف الله نعمت هایی زیادی به من داده شد در اوایل در خلوت های خودم برای لحظاتی در حد سرعت نور حضور خودم را درک میکردم با اینکه خیلی کم بود ولی در رندگیم عاشق آن لحظات شده بودم ودر ادامه با اشنا شدن با برهان صدیقین و استفاده از فضای دعایی که حاج آقا مکارم در خمینی شهر فراهم کردند به لطف وعنایت الهی4 سال پیش برهان صدیقین به من نشان داده شد.هر چند که با غفلت ها قسمت اعظم این نعمت ها را که ابتدای مسیر من بوده از دست دادم ولی حالا شما برای ادامه ی این مسیر وحفظ این نعمت چه توصیه ای دارید . به نظرم میرسه در حوزه ه معرفت النفس فلسفی و عرفانی خداوند استعداد خوبی بهم عنایت کرده شما برای ادامه چه کتابهایی را پیشنهاد می کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از برهان صدیقین مباحث کتاب معاد را همراه با سی‌دی دنبال بفرمایید. موفق باشید
6069
متن پرسش
سلام استاد گرامی. بنده در شغلی گمارده شده ام که کاملا مرتبط با مسایل و مشکلات مردم هستم. مردم مسائلشان را مطرح می کنند و ما بایستی دنبال کنیم. استاد بنده سالهاست از آثار و فرمایشات حضرتعالی مستفیض می شوم لطفا به من بگویید چه نیتی در این خصوص خالصانه است. در واقع آن معالی نیتی که ممکن است چیست؟شایان ذکر است نتیجه انجام درست و متقن وظیفه امٰ خوش بینی مردم به نظام اسلامی حاصل می شود.تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تلاش برای رفع حوائج شرعی مردم بالاترین عبادت است شما با این نیت کار را شروع کنید و ادامه دهید. موفق باشید
6068
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم قصد برگزاری جشن دانشجویی به مناسبت عید غدیر را داریم برای استفاده بهتر مسائل فرهنگی در این روز کدام جزوه یا کتاب و سخنرانی را پیشنهاد می کنید .برای استفاده از حدیث در صورت امکان کمی قصد شرح حدیث در این باب را هم داریم لطفا راهنمایی بفرمایید.یا حق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه به جهت سمیناری که در قم داشتم بعد از عید غدیر توانستم با سؤال شما روبه‌رو شوم. بیشتر در این مورد سخنرانی دارم که دی‌وی‌دی‌های آن موجود است. موفق باشید
6067
متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد.بنده طلبه هستم ودرسیر مطالعاتی وسلوک فکری خود آشنایی باسیاق روایات وتدبر در این بیانات عظیم را قرار داده ام.وکتاب شریف اصول کافی را مد نظر قرار داده ام که مثلا در عرض 3الی 4سال بتوانم با روایات این کتاب شریف مانوس شوم تا سبب رشد شوند .اما نمی دانم که چگونه از این کتاب شریف استفاده کنم که صرف خواندن طوطی وار آن نباشد وسبب تفکر وعمیق تر دیدن این روایت باشد.از شما تقاضا دارم که روش ورود به این کتاب ونحوه ی استفاده از آن را که سبب تدبر می شود را بیان فرماییدودر کنار آن اگر مقدماتی قبل از ورود به اصول کافی نیاز هست را هم بیان کنید.(بیشتر جنبه ی سوالم بر نحوه ی استفاده درست از این کتاب است.) یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید از هر بابی دو حدیث اصلی را یادداشت و همان‌ها را محور فکر خود قرار دهید. موفق باشید
6066
متن پرسش
باسلام با اینکه شیوه شما معرفت نفساست و بعضی هم دنبال می کنند خب همه علما می گویند انجام واجبات ترک محرمات اولین قدم است ولی شمامی فرمایید معرفت نفس،به نظر بنده آیا این خوب نیست که انسان چندسال وقتش را صرف کند تا انجام واجبات وترک محرمات برایش ملکه شود بعد سراغ معرفت نفس بیاید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید همواره در مسیر فقه اکبر یعنی اعتقادات و فقه اوسط یعنی اخلاق و فقه اصغر یعنی احکام خود را رشد دهیم و معرفت نفس مربوط به فقه اکبر است. موفق باشید
نمایش چاپی