بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1456
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد بزرگوار در جلسه ی سلوک ذیل اندیشه امام خمینی سخنان امام خامنه ای در جمع دانشجویان کرمانشاه که مطرح شد این سوال پیش آمد که این میدان دادن به تفکرات در چه حدی باید باشد؟ چطور باید تشخیص داد که تشکیل چه تحزبی و گروهی فساد ایجاد می کند و شامل این بیانات رهبری نمی شود؟ و این که می فرمایید اشخاص و گروه هایی که شخصیت اشراقی امام خمینی را قبول دارند با هم تفاهم دارند...آیا این طور نیست که فقط عده ی کمی از اشخاص فعال در عرصه های اجتماعی و سیاسی چنین دیدی رو دارند؟ و نمی توان با اکثریت متحد شد و عالم همدیگر را درک نخواهیم کرد ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: باید در تبیین اندیشه‌ی امام تلاش کرد تا اولاً: افراد اصول‌گرای حقیقی به این درجه از رشد برسند که در ذیل اندیشه‌ی حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» همدیگر را تحمل کنند و به همدیگر اتهام نزنند و روح آزاداندیشی در بین‌شان حاکم باشد. ثانیاً: در چنین فضایی اگر کسانی نظر به شخصیت اشراقی امام هم نداشته باشند در عین آزادبودن جهت فعالیت‌های اجتماعی، متوجه باشند در صورت عدم براندازی می‌توانند آزاد باشند. زیرا مقام معظم رهبری فرمودند: «بعضی احزاب باشگاهی برای کسب قدرت هستند ما این‌گونه تحزب را تأیید نمی‌کنیم. اما اگر کسانی با همین نگاه دنبال تشکیل حزب باشند جلوی آن‌ها را نمی‌گیریم.» چنان‌چه ملاحظه می‌کنید به نظر رهبری ممکن است احزابی باشند که به فکر قدرت‌اند و عملاً یک نوع فساد سیاسی را پیش می‌آورند ولی جامعه‌ی اسلامی و مسلمانان طوری باید تربیت شده باشند که این نوع احزاب هم میدان فعالیت داشته باشند به شرطی که خطوط قرمز را رعایت کنند، عمده توانایی‌هایی است که افراد اصول‌گرا باید از خود نشان دهند که جامعه‌ی اصول‌گرا در ذیل اندیشه‌ی حضرت امام به آزاداندیشی برسد، در آن صورت به آن درجه از شکوفایی می‌رسد که غیر خودی‌ها جایی برای خود نمی بینند. موفق باشید
1455
متن پرسش
آیا میتوان در جواب سؤال آیا ملک وجود دارد یا نه گفت که هر موجود غیبی یک ظهور تام دارد و یک ظهور خاص . همانطور که ظهور تام من بدنم هست و ظهور خاص من چشم و گوش و ... هستند خدا هم ظهور تامش انسان کامل است ظهور خاصش ملک ؟ اگر چنین باشد آیا ملک ، هم ظهور انسان کامل است هم ظهور خدا ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: آری ملائکه نیز از مقام «روح» نازل می‌شوند که مقام اصلی انسان کامل است و قرآن می‌فرماید: « یُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ بِالرُّوح‏ » خداوند ملائکه را از روح خلق کرد. تفاوت در آن است که یک وقت روح با حفظ جامعیت نازل می‌شود – مثل نازل‌شدن نور بی‌رنگ – که به آن «مِنْ روحی» می‌گویند و آن روح انسان‌ها است که نازله‌ی روح است. ولی یک وقت روح در مظاهر مختلف ظهور می‌کند که می‌شود ملائکه در صفت علم و قبض و رزّاق‌بودن و غیره، مثل ظهور نور بی‌رنگ به هفت رنگ. موفق باشید
1454
متن پرسش
سلام علیکم ؛ معنای حضرت زهرا سلام الله علیها را در عالم نمی فهمم چون در هر زمانی یک انسان کامل نیاز جامعه هست در زمان حضرت زهرا(س) امام علی علیه السلام انسان کامل بودند حضرت زهرا (س) چه استفاده ای برای ما انسانها دارند ؟ ما به عین انسانیت نیاز داریم که امام بودند من نمی توانم جایگاه حضرت زهرا را برای خودم هضم کنم به همین خاطر نمی توانم ایشان را صدا بزنم یک جا فرمودید ایشان عین بندگی بودند ما در بندگی باید از ایشان کمک بگیریم اما باز برایم قانع کننده نیست چون در جای دیگر ملایکه را عین بندگی دانستید و فرمودید در بندگی باید از ملک کمک گرفتدر جایی که ملک هست چرا حضرت زهرا را صدا بزنم ؟ لطف کنید جواب بدهید و اگر قانع نشدم راهنماییم کنید که چگونه عقلم را ساکت کنم چون شبهه ذهنم در مورد حضرت نمی گذارد بنده با ایشان ارتباط برقرار کنم و راحت ازشان کمک بگیرم . . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: ما در عین آن‌که معتقد به حضور خدا و همه‌کاره‌بودن خدا هستیم متوجه‌ایم باید از طریق مظاهر اسماء الهی با حضرت حق مأنوس شد، انسان کامل مظهر همه‌ی اسماء الهی است به جامعیت و حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» نیز از این جهت نظر به امامت حضرت علی«علیه‌السلام» دارند ولی از طرف دیگر انسان کامل در ذات حق عین عبودیت‌اند و نظر کامل به حضرت معبود دارند و حقیقت هر انسانی عبودیت اوست. در این رابطه حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» مظهر آن عبودیت‌اند و رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌و‌آله» نیز صورت کامل عبودیت خود را در حضرت صدیقه‌ی طاهره«سلام‌الله‌علیها» می‌نگرند و از این جهت زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» محورند و در حدیث کسا نسبت همه‌ی اصحاب کساء با زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» معنی شده. حال که رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» عبودیت خود را در حضرت فاطمه«سلام‌الله‌علیها» می‌نگرند، چرا همه متوجه نور زهرا«سلام‌الله‌علیها» نباشیم تا عبودیت خود را بیابیم و به حقیقت خود نزدیک شویم؟ موفق باشید
1453
متن پرسش
سلام علیکم ؛ ملک اسمی از اسماء خداست و انسان کامل همه اسماء ، ما چرا در عین حال که میگوییم همه کاره عالم امام زمان است باز هر کدام از کارها را به نحو جداگانه به ملک نسبت میدهیم و میگوییم از ملک باید کمک گرفت ؟ با توجه به رابطه من با قوایش و با تنش آیا میتوان گفت که امام زمان در حکم من است و ملک در حکم قوا و تن در حکم دنیا ، در عین حال که من همه کاره است قواست که به وسیله بدن ظاهر میشوند ؟ اگر این حرف ما درست باشد پس خدا در این مثال من و تن چه جایی دارد ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: حضرت حق ایجادکننده‌ی همه‌ی مخلوقات است و همه‌ی مخلوقات مظهر اسماء الهی است و لذا اگر به مظهری از مظاهر الهی نظر داریم، نباید توجه اصلی خود را به حضرت حق فراموش کنیم. موفق باشید
1452
متن پرسش
سلام وخدا قوت وتسلیت به خاطر ایام محرم . 2سوال داشتم : 1.چرا در کتاب معرفت النفس می گوییم همه ی ادراکات مال نفس است وبه مغز نسبت نمیدیم چرا که شخصی که دچار مرگ مغزی میشه ادراکات اش را از دست میدهد . 2.جریان فرشتگان نقاله چیه ؟آیا این بدن را به جایی منتقل میکنند؟اگر بله .در کتاب معرفت النفس که میگوییم این بدن ابزار است ومن حقیقت داره این انتقال برای من چه فایده ای داره؟ واین انتقال بدن توسط ملائک چگونه است ؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- بالاخره کسی هست که تن خود را و مغز خود را درک می‌کند، در معرفت نفس آن ادراک‌کننده که خود را و بدن خود را نیز ادراک می‌کند مورد نظر است. 2- موضوع فرشته‌گان نقاله سخن منطقی و قابل اعتماد است و از آن جهت که انسان‌ها بعد از مرگ به بدنشان توجه داردند، اگر بدنشان در محلی باشد که به دلایل مختلف مورد نظر اولیاء الهی است، آن‌ها نیز احساس آرامش می‌کنند. موفق باشید
1451
متن پرسش
باسلام استاد معزز. سوالی از محضرتان داشتم.من دختری مجرد هستم و معتقدم وقتی توکل به خدا کردم هرزمان که خدا صلاح بداند شرایط ازدواج مرا فراهم خواهد کرد. اما دوستانم این تفکر را خیلی نمی پذیرند و معنقدند که دختر خودش باید فعالیت کند و کسی را برای ازدواج پیدا کند و به صورت غیر مستقیم شرایطی را فراهم کند که فرد مورد علاقه اش به خواستگاری بیاید. استاد اولا من از کجا بدانم یک فرد که با تشخیص من مناسب است دقیقا همان کسی است که صلاح من است. بنابراین می گویم خدایا خودت آنکه را صلاح من در زندگی با اوست سر راهم قرار بده و اسباب و شرایط را هودت فراهم کن. دوما من اصلا مایل نیستم وقت و فکر و انرژی ام را بگذارم و مدام آدمها را بررسی کنم و ... چون دوستان می گویند باید با آقایانوارد بحث شوی تا تو رابشناسند و پا پیش بگذارند و ... اما من این رویکرد را نمی پسندم.دوستان می گویند اینطور که تو رفتار می کنی هرگز ازدواج نخواهی کرد. اما استاد مگر نبود که شخصی از امام معصوم پرسیدئ اگر فردی در یک چاردیواری که راهی به جایی نداشته باشد قرار گیرد رزقش از کجا میرسد و امام معصوم فرمودند از همان جا که اجلش می رسد؟ پس اگر خدا بخواهد کسی را قسمت ما کند بدون این زمینه چینی ها هم می رسد . استاد تفکر من اشتباه است؟ استاد در این خصوص تکلیف من چیست؟لطفا مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همین طور که می‌فرمایید نه آنچنان باید عمل کرد که همه‌ی کارمان شکارکردن شوهر باشد و نه آن‌که نسبت به ظاهر خود بی‌تفاوت باشیم که موجب رغبت خواستگاران نباشیم. بالاخره عده‌ای به دنبال همسر خوب و آراسته هستند، در آن حدّ که آن‌ها بتوانند همسر خوب و آراسته‌ی خود را پیدا کنند باید کمکشان کرد. موفق باشید
1450
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیزم بنده نمی توانم وقتی به عمق بحث طینت و اینکه چرا یکی شد شمر و یکی دیگر شد حبیب یا .... جواب قابل قبولی بیابم می خواستم چنانچه امکان دارد یک کتاب یا مبحث راجع به طینت و ذات معرفی کنید که مشکل بنده حل شود با تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: فکر می‌کنم اگر جواب سؤال شماره‌ی 1364 را مطالعه بفرمایید شروع خوبی است. فقط عنایت داشته باشید که طینت را به معنی زمینه‌ی مادی مثل گِل و امثال این چیزها معنا نکنید به همان معنی عین ثابته یا امکان ذاتی مخلوقات بگیرید. موفق باشید
1449
متن پرسش
با سلام. دختری 22 ساله هستم. ا ز موقعی که پسری در دانشگاهمان خودکشی کرده همیشه به این فکرم که برای نجات از مشکلات زیادم ، خودم را بکشم اما کتاب هایی که از شما خواندم این اجازه را به من نمی دهد چون فهمیدم با خودکشی فقط فرصت کمال را از خودم میگیرم و باز هم "من" من زنده است. استاد می خوام بدونم اگر خودم را بکشم دقیقا چه اتفاقی می افتد ؟ شما اگر جای من بودید با انبود مشکلات چه می کردید ؟ چه راهی برای رهایی از مشکل من وجود دارد ؟ یک راهی که هم خدا راضی باشد هم دیگر درگیر این مشکل نباشم. خواهشمندم توصیه اخلاقی نکنید. دعوت به صبر،دعوت به تضرع در برابر خدا، و دعوت به نگاه به مشکلات زندگی به عنوان امتحان خدا نکنید. یه راهی بگین که واقعا خلاص بشم . اصلا واقعا با خودکشی چه می شود ؟ دلیل قرآنی یا عقلانی شما چیست ؟ چه راهی برای خلاصی از مشکلات وجود دارد ؟ حقیقت چیست ؟ از کجا مطمئن باشیم انتخاب هایی که برای خدا انجام می دهیم واقعا خدایی است و بعد از مرگمان نمی فهمیم که در سپاه یزید بوده ایم ؟ مشکلاتی که برای من پیش اومده اصلا نه تو سیره ی علما هست نه تا به حال هیچ کدوم از امام ها این مشکل را داشتند. آشنایی من با امام می گوید که امام (ره) هم این مشکل را نداشتند. البته مشکلم خیلی بزرگ نیست اما این که نمی دانم خدا چه می خواهد مشکل را برایم بزرگتر می کند. تروخدا قسم میدم که مفصل جواب بدید. دعایمان کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده نمی‌دانم مشکل شما چیست ولی امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» در دعای کمیل می‌فرمایند: بزرگ‌ترین ثروت ، اطاعت از پروردگار است. از طرفی اطاعت پروردگار دو طرف دارد یکی پروردگاری که در همه‌جا حاضر است و دیگری روح عبودیت که در درون همه هست. پس نباید مشکلی برای جنابعالی در میان باشد. تعجب می‌کنم که پرسیده‌اید نمی‌دانم خدا از شما چه می‌خواهد. خداوند از شما بندگی و اُنس با آن نور متعالی را می‌خواهد تا شما را به همه‌چیز برساند. هرگاه بر سر دو راهی هستید ببینید کدام راه به بندگی خدا و تواضع نزدیک‌تر است آن را انتخاب کنید و از هیچ‌چیز نترسید. دائم متذکر بندگی و تواضع باشید و از تکبر و خودبزرگ‌بینی و آرزوهای دنیایی فاصله بگیرید. برنامه‌ای جهت فهم قرآن برای خود بریزید تا نور بندگی و تواضع در شما رشد کند. موفق باشید
1447
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی سخنان داخل پرانتز تکه ای از سخنرانی اقای حسن عباسی می باشد که از سایت رجا نیوز گرفته شده است می خواستم ببینم نظر شما چیست ؟ (تئوریسین‌های اقتصادی دولت فعلی از دانشگاه علامه طباطبایی هستند که رسماً در این دانشگاه، به لیبرال بودن مشهورند و خنده‌دار است که سیستم اقتصادی دولت اصول‌گرا در اختیار مرکانتیلیست‌هایی است که شما نمونه‌اش را می‌بینید. لیدر اینها آقای پژوهان است که دو شاگرد اصلی‌‌اش، دبیر طرح هدفمند کردن یارانه و معاون اقتصاد‌ی وزارت اقتصاد و خود وزیر اقتصاد. اینها اساساً فریدمنی هستند، یعنی اقتصاد را از نگاه میلتون فریدمن می‌بینند. مسئله من این نیست که مدیران کدام جناح سیاسی بی‌عرضگی کرده و موجب این اختلاس شده، مسئله من این است که چطور می‌شود تئوریسین اقتصادی جمهوری اسلامی لیبرال باشد؟)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در این موارد صاحب‌نظر نیستم ولی جهت‌گیری دولت را در جهت تحقق عدالتی می‌دانم که انقلاب اسلامی به دنبال آن است حالا اگر از نظرات مختلف استفاده کنند نباید متهم به پیروی از نظری خاص شوند.آیا آقای دکتر داوری که دکترای اقتصاد دارند و زمانی معاون اول رئیس جمهور بودند را می‌توان لیبرال دانست. اشکالی که آقای احمدی‌نژاد در جلسه‌ی تودیع آقای مظاهری به بعضی از اقتصاد دانان داشتند آن بود که شما اقتصاد دان‌ها می‌خواهید با محفوظاتی که از اقتصاد غربی آموخته‌اید کشور ما را اداره کنید و این راه صحیحی نیست . آقای احمدی‌نژاد معتقد به تدوین تئوری‌های اقتصادی بومی است. موفق باشید
1446
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در خصوص ان مطلبی که اقای بهجت علیه رحمه در مورد وحدت حکمیه و کثرت حقیقیه فرموده بود که ندیده ام کسی بیان کرده باشد ظاهرا ان همان است که سعدی در شعر معروفش که می فرماید اشیاء کمتر از ان هستند که با هستی اش نام هستی برند (چون شعر را حفظ نبودم و در دسترس هم نداشتم نیاوردم).
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: برداشت خوبی است ولی اگر عالم کثرات را مظاهر اسماء الهی بنگریم و از این دیدگاه متوجه وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت بشوید به توحید خوبی رسیده‌اید. موفق باشید 1447- بسمه تعالی
1445
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد گرامی... سوالی دارم از خدمتتان آیا درس خواندن و زندگی موقت داشتن در کشورهایی مثل آمریکا اشکال دارد؟ حتی اگر به نیت خدمت به کشور باشد؟آیا این یک توجیه است و یا واقعن یک شرایطی پیش می آید که شخص موظف است برای تحصیل به آن کشورها برود؟ آیا می شود گفت چون هزینه ی چنین تحصیل هایی از پول پایمال کردن مستضعفان جهان صرف می شود نمی توان از آن استفاده کرد؟آیا یج حکم قطعی در این مورد وجود دارد؟ ممنون التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: با توجه به این شرطی که شما می‌فرمایید عقلاً نباید اشکال داشته باشد و حکم شرعی را هم باید از مرجع خود بپرسید. موفق باشید
1444
متن پرسش
سلام-لطفا در مورد طهارت تکوینی معصومین علیه السلام و اختیار ایشان و چگونگی انتخاب خدا برای قرار دادن نور ولایت در ابن خانواده را بیان فرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» که روی سایت هست از صفحه‌ی 36 به بعد می‌توانید موضوع را دنبال بفرمایید. موفق باشید
1443
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام سوالم از خدمتتون این است که چطور می شه انسان در برابر کارهایی که انجام می ده خودش رو نبینه و به این نتیجه برسه که فقط خداوند در میان هست مگر این طور نیست که این انسانه که با اختیار خودش تصمیم می گیره و کاری رو انجام می ده و اگر با اختیار خودش نیست این سوال پیش می آد که پس چرا انسان ها متفاوت اند چرا بعضی ها خوب و بعضی ها بد هستند خب خدا به همه به یک نظر نگاه می کرد پس حتمن چیزی در درون و وجود هر کسی هست که مطابق با اون مسیرش رو طی می کنه و با دیگران متفاوت می شه و کار خوبی یا بدی رو انجام می ده پس چطور می شه به اون دیدی که عرفا داشتند رسید و عجب و تکبر ناشی از کاره ای بودن خود رو از بین برد؟ ممنون موید باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: عرفا نیز با اختیار و انتخاب خودشان اعمال الهی خود را انجام می‌دهند ولی متوجه‌اند ابتدا توفیق الهی در صحنه بوده و اگر آن توفیق نبود موفق به آن اعمال نمی‌شدند، همین‌طور که برای غیر مؤمنین آن توفیق بود ولی استفاده نکردند. پس شعور عرفا در توجه به آن توفیق است که اگر نبود موفق به آن عمل نمی‌شدند، نه این‌که منکر اختیار خودشان باشند. از این جهت می‌گویند: هر عنایت که داری ای درویش.... هدیه‌ی حق بدان نه کرده‌ی خویش». موفق باشید
1442
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض می کنم چرا خداوند کسانی را که دشمن او هستند خلق کرد؟چه دلیلی داشت تا خلق بکند و در قرآن به کرات و شدید اللحن خطابشان قرار دهد و عذابشان کند؟ یک جوابی که در این مورد شنیده ام این است که همین بندگان هم در روز قیامت اسما جلالیه خداوند برآن ها ظهور پیدا خواهد کرد در این صورت این طور معنی می شود که این جلوه ی اسما هم یک حسن و رحمت است در این صورت آیا شیطان دارای بیشترین ارتباط با خداوند نخواهد بود؟ !
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بین اراده‌ی تکوینی خداوند با اراده‌ی تشریعی او نباید خلط شود. حضرت حق با اراده‌ی تکوینی خود موجودات را خلق می‌کند ولی با اراده‌ی تشریعی خود می‌فرماید: گناه نکنید تا به کمال مطلوب خود برسید. آری شیطان نیز به اراده‌ی تکوینی خداوند خلق شده و از این جهت تفاوتی با سایر مخلوقات ندارد ولی خداوند به اراده‌ی تشریعی خود به موجودات مختار از جمله به شیطان، دستور داد که خدا را بپرستند و موجودات مختار با اراده‌ی تشریعی خود جایگاه قرب یا عدم قرب خود را نسبت به خدا تعیین می‌کنند و شیطان به جهت تمرّد از فرمان الهی و استکباری که ورزید در نهایت دوری از خدا قرار گرفت. موفق باشید
1441
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام ممنون می شم بفرمایید که این دو مسئله چطور با هم جمع می شن یکی این که در شب عاشورا حضرت امام حسین به یارانشون فرمودند که من بیعتم رو از شما برداشتم و شما آزادید که برید و دیگری این که در روز عاشورا فریاد هل من ناصر امام حسین تا یک شعاعی به هر کس که رسید و اون کس به یاری امام نیامد جهنمی است
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: حضرت می‌خواهند یارانشان حضور در صحنه را انتخاب کنند تا کربلا به عالی‌ترین شکل ظهور کند -همچنان‌که کرد- و لذا بر همان اساس همه‌ی بشریت را دعوت می‌کنند آیا کسی هست که در همین فضا به من کمک کند و همچون حرّ و حبیب، جلوه‌ای از نهضت حسینی شود؟ موفق باشید
1440
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد گرامی مدتی است که به لطف خدا شروع کردم به خواندن نماز با توجه و گاهی هم نماز نافله اما از وقتی این برنامه رو دارم نسبت به نماز این حس رو پیدا کردم که وقتی وقت نماز می رسه به سختی نمازم رو می خونم و می گم که وای باز هم باید نماز بخونم یک جوری برام تمرکز داشتن سخته و این باعث می شه این حس رو پیدا بکنم یا در وقت سحر موقع نماز خواندن فکرهایی مثل این که هر لحظه ممکنه جن یا شیطان در پشت سرم ظاهر بشه باعث ترس در من و عدم تمرکز در نماز می شه و می ترسم که این مسائل مانع ادامه ی برنامه ام بشه ممنون می شم راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بدون آن‌که به خود فشار بیاورید آنچه تکلیف است را انجام دهید بقیه را به عهده‌ی خدا بگذارید. آن حالت وَهمی هم که در مورد نماز شب‌تان پیش می‌آید اگر نماز را ادامه دهید إن‌شاءالله رفع می‌شود ولی دلواپس نباشید که چرا آن حالت وهمی موجب عدم تمرکز می‌شود. همان عزم اولیه‌ای که در اقامه‌ی نماز شب دارید و بر اساس آن شروع می‌کنید، کارساز است. موفق باشید
1439
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم / سلام علیکم / یکی از نتایج مهمی که از درس های شما آموخته ایم نفی ایده ژاپن اسلامی است اما در برخی از پاسخ های شما دقیقا ضد این مطلب نهفته است از جمله پاسخ به سوال کد 1414 / مشخصا فرموده اید: "در زمان غیبت باید انقلاب کرد و مطابق همین زمان زندگی اسلامی را شکل داد" / حال با توجه به فراگیر شدن مدرنیته آیا زندگی "مطابق همین زمان" چیزی غیر از مدرنیته است؟ چنانچه شما نیز در تایید نیاز به فیزیک و شیمی و علوم امروزی فرموده اید: "هنر ما آن است که در زمان غیبت مطابق همین زمان زندگی کنیم" / خوب از قله های مدرنیته هم بی شک ژاپن است و فقط با پیروزی در رقابت با ژاپن است که ما می توانیم "موجب رونق نظام اسلامی" ‌شده " تا نظام اسلامی مورد توجه جهان شود و زمینه‌ی ظهور فراهم گردد" پس در پاسخ های شما نتیجه همان سیر به سوی ژاپن اسلامی است و لو اضطرارا و مقطعی / آیا این برداشت ها صحیح است؟ / با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در استفاده‌ی اضطراری از مظاهر تمدن غرب، اولاً: مبانی فکری ما با مبانی مدرنیته فرق می‌کند. ثانیاً: مطلوب خود را چیز دیگر قرار داده‌ایم و لذا متوجه نقص‌های آن تمدن هستیم، پس شیفته‌ی آن نمی‌شویم. ثالثاً: تمام همت ما آن می‌شود که زمینه‌ای به مرور فراهم کنیم که نسبت خود ما با طبیعت مطابق عقیده‌ی خودمان باشد که بیشتر با طبیعت تعامل کنیم نه آن که آن را تخریب کنیم . موفق باشید
1438
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد گرامی وقتی دعای جوشن کبیر می خونم و به اسمائی مثل یا مُفَرِّجَ الْهُمُومِ، یا مُنَفِّسَ الْغُمُومِ ، یا کاشِفَ الْکُرُوبِ، یا مَنْ یُنْقِذُ الْغَرْقى‏، یا مَنْ یُنْجِى الْهَلْکى‏، می رسم و می خوام ارتباط برقرار کنم این مسئله تو ذهنم پیش می آد که این هلاکت و این غم و کرب چون در این دنیاست به خاطر شرایط این دنیا و اهداف خداوند از این شرایط برای انسان پیش می آد و اگر دنیا نبود خب هلاکت و غم و... هم نبود پس این عبارات نمی تونه صفت و اسم الهی باشه چون همیشه برقرار نیست.اما می دونم که استدلالم درست نیست می شه در این مورد توضیح بدهید...ممنون...
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: باید متوجه تفاوت بین صفات ذاتی خداوند و صفات فعلی او باشید، آری صفات فعلی مربوط به مخلوق است و از آن جهت که مخلوقی هست آن صفات ظهور می‌کند. مثل رزّاق‌بودن خدا، که تا مخلوقی هست و رزق می‌خواهد این صفت ظهور دارد ولی اگر مرزوقی نبود این صفت معنا ندارد. ولی «حیات» این‌طور نیست و در ذات خدا است. به همین جهت می‌فرمایند: آن صفاتی که عدم آن موجب نقص خدا است صفت ذات است و آن صفاتی که عدم آن موجب نقص خدا نمی‌شود صفت فعل است. موفق باشید
1437
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی. من خیلی کوچک تر از آن هستم که به تفکرات استادی مثل شما نقد بکنم اما با توجه به اینکه کتاب های شما را جوانان زیادی می خوانند و تاثیرات آن بر عهده جنابعالی است، پیشنهاد می کنم با تمامی کمی وقت خود حتما کتاب توحید نوشته دکتر سید محمد بنی هاشمی را بخوانید که به نظر من نقد صحیحی در مورد توحید صدرایی دارد و از دیدگاه ائمه توحید را توضیح می دهد را بخوانید زیرا برفرض که حتی یک درصد هم نقد ایشان درست باشد شما مسئل تفکر اشتباه جوانانی مثل من خواهید بود. وقتی کتاب ایشان را خواندم و با کتاب حرکت جوهری شما مقایسه کردم ذهنم پر از سوال بود که هیچ کس نمی توانست جواب مرا بدهد و داشتم دیوانه می شدم و دائم کتاب شما را با کتاب ایشان مقایسه می کردم و در آخر ذهن من رای به کتاب ایشان داد. امیدوارم در این موضوع که حساسیت زیادی دارد و پایه دین ما است استاد وقت گذاشته و از خسارت های جبران ناپذیر جلوگیری کنند. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: ای کاش روشن می‌‌فرمودید در بحث حرکت جوهری به چه توحیدی رسیده بودید که آن‌را غیر از توحید قرآن و روایات تشخیص دادید در حالی‌که برهان حرکت جوهری را عالمان بزرگ دینی مثل ملاصدرا و علامه‌ی طباطبایی و حضرت امام تدوین و تبیین نموده‌اند و بیشتر در راستای شرح چگونگی معاد مورد توجه است و نه توحید و نگاه توحیدی این بزرگان را بیشتر باید در امثال برهان صدیقین جستجو کرد. در برهان حرکت جوهری نهایتاً متوجه می‌شویم عالم ماده توسط عالم غیب از قوه به فعل تبدیل می‌شود ولی توحید به معنای حضور خدا در همه‌ی هستی و این‌که همه‌ی عالم مظهر اسماء الهی هستند در جای دیگر مورد بحث قرار می‌گیرد. موفق باشید
1436
متن پرسش
یک دلیل عقلی در نوشته هایتان مربوط به وجود امام زمان هست که عقل را ساکت می کند و آن اینکه هر چیزی به مطلقش بر میگردد مثل شیرینی به عین شکر و ... در مورد وجود حضرت زهرا و وجود ملایکه و وجود سایر امامان که اکنون عصر آنها نیست دلیلی مثل دلیل بالا ذکر بفرمایید که عقلم را ساکت کند در ضمن جزوات مربوط به ملایکه شناسی و حضرت زهرا خوانده ام اما قانع نشدم ؟ در مورد امامان دیگر هم دلیل شما همان عین انسانیت هست اما من به یک انسان کامل توسل میجویم چه نیازی هست به توسل به امام حسین یا سایر امامان ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: حقایق در مقام اصلی خود واحدند و در ظهورات متفاوت. یعنی هر امامی در مقام حقیقی خود، در عین آن‌که خود را احساس می‌کند، خود را حضرت محمد«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» احساس می‌کند و به عنوان نمونه حضرت علی«علیه‌السلام» می‌فرمایند:«أنامحمد و محمد أنا»( المناقب ، ص: 130) این مقام برای هر امامی نسبت به هر امام و نسبت به حضرت محمد«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» صدق می‌کند. این حالت برای حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» نیز هست، زیرا در عالم مجردات مراتب طولی داریم ولی این‌طور نیست که دو حقیقت در عرض هم باشند و لذا اگر شما به مظهر آن مقام که در حال حاضر حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» هستند رجوع کنید در آن منظر به هرکدام از آن ذوات مقدسه که اراده کنید می‌توانید رجوع کنید و از انوار آن‌ها بهره‌مند شوید. و از آن جهت که مظاهر آن حقیقت مختلف است شما می‌توانید در حضور حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه»، به نور امام حسین«علیه‌السلام» رجوع کنید و از آنچه از مظهر حسینی در عالم جلوه کرده بهره بگیرید. موفق باشید
1435
متن پرسش
سلام علیکم ؛ آیا تقوای اعتقادی از تقوای عملی ارزشمندتر است ؟ اگر کسی تقوای اعتقادی نداشته باشد یا اصلا از جهت اعتقاد و ایمان خیلی ضعیف باشد ولی تقوای عملی داشته باشد ارزشی دارد ؟ یعنی می خواهم بدانم آن کسی که در زمان پیامبر خدا شهید شد ولی بد اخلاق بود، رسیدنش به مقام شهادت به چه دلیل بوده ، و بد اخلاقیش چه معنایی داشته ، آیا شهید شدنش به خاطر تقوای اعتقادیش نبوده، و بد اخلاقیش به خاطر بی تقوایی در عملش ؟ می خواهم بدانم کسی که فقط مواظب عملش هست شایستگی شهادت را ندارد ؟ می خواهم بدانم اینکه می گویند در برزخ کتکها را می خورید ولی در قیامت به انتخابی که کردید میرسید آیا میشود گفت که مربوط به کسانی هست که ایمان قوی دارند اما عملشان ضعیف بوده ؟ آیا میشود گفت که کتک در برزخ به خاطر خطاهای در عملشان هست نه به خاطر بی ایمانی ؟ پس کسی که با نیت پاک مواظب عملش هست ولی به ایمانش افزوده نشده یعنی در قیامت جایگاهی ندارد یا جایگاه پایینی دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: قرآن می‌فرماید: « ً إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه‏...» یعنی آنچه انسان را به سوی خدا سوق می‌دهد و موجب قرب او می‌شود، عقیده‌ی پاک است. بعد می‌فرماید: عمل صالح آن عقیده را بالا می برد ، به این معنا که عمل صالح موجب می‌شود تا آن عقیده‌ی پاکی که جهت‌گیری به سوی خدا است به بهترین نحو صعود کند. ولی عنایت داشته باشید عموماً در هر تقوای عملی تقوای اعتقادی هست، هر اندازه توحید خود را شدت بدهیم عمل ما زیباتر و نورانی‌تر خواهد بود. موفق باشید
1434
متن پرسش
سلام استاد عزیز تر از جانم. به پوچی عجیبی گرفتار شدم. توصیه های اخلاقی دوایم نیست. چه کنم؟ توصیه به حفظ شریعت نفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: زمین بروی، آسمان بروی تا روح تعمق در معارف الهی را در خود رشد ندهی و با صبر مدام بر رعایت حرام و حلال الهی مقیّد نباشی هیچ چاره‌ای برای نجات از پوچی پیدا نخواهی کرد. موفق باشید
1433
متن پرسش
سلام عرض می کنم خدمت استاد... در جلسه ی جمعه یازدهم آذر فرمودید که عاشورا سبب شد تا جامعه به سمت آزاد اندیشی بره خواستم از خدمتتون بپرسم که به چه علتی عاشورا رو علت این مسئله می دانید؟ شاید اگر عاشورا نبود هم شرایط جامعه به این سمت سوق پیدا می کرد و اگر پیدا نمی کرد چرا؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به بحث نهضت امام حسین«علیه‌السلام» و آزاداندیشی که صوت و متن آن در سایت هست رجوع فرمایید. بنده از سخنان حضرت امام حسین«علیه‌السلام» که در متن روی سایت هست این استفاده کردم. موفق باشید
1432
متن پرسش
سلام استاد عزیز حدیثی داریم در مورد مخفی بودن شرک در امت اسلام که از مورچه ی سیاه (یا صدای پای آن ) روی سنگ سیاه در ته چاه در شب تاریک مخفی تر است . من به این حدیث باور دارم لذا زمانی برای مبارزه با این نوع شرک کارهایی می کردم مثلا گاهی برای وضو گرفتن در هوای سرد از آب گرم استفاده نمی کردم مبادا نفسم خوشش بیاید یا برعکس آن برای هوای گرم از آب سرد کمتر استفاده می کردم خوب این کارها هم بر آدم از لحاظ بدنی فشار می آورد و هم دغدغه ی ذهنی ایجاد می کند تا جایی که در نماز جماعت مدام باید خود را مورد اتهام قرار دهم که تو داری ریامی کنی . بعد از چندی دیدم که نه رشدی حاصل شد و نه از عبادات حالی حاصل و یک حالت دل زدگی ایجاد می شود از طرفی آدم می بیند یک دفعه که اخلاص حاصل نمی شود و از طرف دیگر با حدیثی مواجه می شود که می گوید خداوند کاری را که ذره ای شرک در آن است قبول نمی کند بااین وصف راه حل چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: شرک آن است که برای غیر خدا در عالَم نقش قائل باشید و شرک خفی هم به همین معنا است منتها به صورتی ظریفتر. و این ربطی به کارهایی که می‌فرمایید ندارد، آن‌چه شما انجام می‌دادید را می‌توان در زمره‌ی مجاهده‌ی نفس قرار داد تا پیرو خواهش نفس امّاره نباشید که راه‌کار خود را دارد و ریا عبارت است از آن‌که یک عمل دینی را به‌جای آن‌که برای خدا انجام دهید برای جلب نظر مردم انجام دهید که هیچ‌کدام از کارهایی که می‌فرمایید ربطی به ریا ندارد. موفق باشید
1431
متن پرسش
سلام و درود خدا بر استاد معزز و گرامی مرحوم شبستری می فرماید مسلمان گر بدانستی که بت چیست بدانستی که دین در بت پرستی است با توجه به این که بت پرستان از ان جهت برای بت احترام قائل بودند که انرا مظهر خدا می دانستند چون خدا دیدنی نیست ما برای ارتباط با او مظهری به عنوان بت درست میکنیم از طرفی می بینیم خود خدا به این نیاز پاسخ داده است و انسان کاملی به عنوان خلیفه قرار داده تا هم دیدنی باشد هم او را نشان دهد و مشکل بت پرستان این است که رو به مظهری اورده اند که او را نشان نمی دهد و حاصل بیت این می شود که بهترین دینداری همان ارتباط با خلفای الهیست و همان مسئله که در مکتب تشیع با عنوان دوستی و پیروی اهل البیت مطرح است ایا این برداشت از شعر مرحوم شبستری درست است؟ از طرفی نقلی دیدم در هفته نامه پنجره شماره 114 از قول اقای مهدی نصیری ایشان از ابن عربی نقل مکند که موسی علیه السلام وقتی از مناجات بازگشت هارون را عتاب نمود که چرا گوساله پرستی را انکار کرده ای و نفهمیدی که گوساله پرستی چیزی غیر از خداپرستی نیست چون عارف حق را در هر چیزی می بیند از ان عجبتر از قول ایت الله حسن زاده نقل می کند که در شرح ان نوشته است عتاب موسی از ان جهت بود قلب هارون چون موسی اتساع نداشت که حق را در عجل متجلی ببیند انصافا همانطور که نصیری میگوید این بر خلاف صریح قران است درست است که حق در هرچیزی متجلی است ولی این برای عارفی است که حجاب برای او برطرف شده است و با نظر به مظاهر متوجه حق می شود نه انانیکه چون در حجابند رو به گوساله پرستی می اورند و این امر انان را از حق غافل می کند اگر حق در گوساله متجلی است هزاران برابر بهتر در هارون متجلی است و همان میشود که فرمود از دست بوس میل به پابوس کرده ام خاک بر فرق سرم ترقی معکوس کرده ام و این امر برای انها حجاب حق می شود. بیشترین تعجب برای من همراهی ایت الله حسن زاده با این عقیده می باشد که انصافا مخالف تصریح قران است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همان‌طور که متوجه هستید مرحوم شیخ محمود شبستری می‌خواهند ذهن‌ها را متوجه این حقیقت بکنند که عالم همه مظهر و آیت الهی است و از این جهت می‌توان خدا را در مظاهر دید و خدا را پرستید. همان‌طور که علی«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «ما رَأیْتُ شَیْئاً إلّا وَ رَأیْتُ اللّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَهُ » هیچ چیزی را ندیدم مگر آن‌که خدا را قبل از آن چیز و با آن چیز و بعد از آن چیز دیدم. و تمام عرفا با چنین فرهنگی خود را پرورانده‌اند. مشکل آقای نصیری و امثال ایشان آن است که بدون فهمیدن حرف عرفا یک کلمه را از میان حرف آن‌ها در می‌آورند و مطرح می‌کنند. ای‌ کاش آدرس جمله‌هایی که آقای نصیری می‌گویند را بگیرید و بروید تمام آن متن را مطالعه کنید تا ملاحظه کنید چقدر امثال آقایان از فهم منظور عرفا محروم هستند. موفق باشید
نمایش چاپی