بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1558
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در وبلاگ نیست انگاری اقای دهقانی که معرف حضورتان می باشد مطلبی دارد با عنوان سخنی با استاد طاهرزاده که احتمالا مطالعه فرموده اید با توجه به اینکه این مطلب که حاوی انتقاداتی از شما میباشد توسط خیلی از دوستداران شما مطالعه میگردد و ممکن باعث دلسردیهای شود خوب است جوابی در جهت روشن شدن مسائل مطرح شده بنویسید و در ان وبلاگ قرار گیرد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده با اعتقادی که به آزاداندیشی دارم بهتر می‌دانم خود رفقا با همدیگر بحث کنند. موفق باشید
1557
متن پرسش
باسلام این که ارسطو می گوید جوانی یک کودک در جهان غیب موجود است یعنی چی؟ و آیا حرف درستی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: این را در کتاب «مبانی نظری مهدویت» عرض کرده‌ام به آنجا رجوع فرمائید. موفق باشید
1556
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم سوالی در مورد شریفه ی « و من یغفر الذنوب الا الله » داشتم آیا اشاره به این است که فقط اعتراف و پشیمانی در پیشگاه خداوند موجب آرامش وجدان انسان می شود یا این منظور این است که توبه فقط در پیشگاه خداوند آثار سوء گناه را چه در دنیا و چه در آخرت ازبین می برد و سوال دیگر این که آیا کسانی که در مذاهب دیگر معتقدند که اعتراف پیش پدر روحانی باعث بخشیده شدن گناهشان می شود آیا با این کار وجدانشان به آرامش می رسد و آیا این کار می تواند جهت زندگی آنان را از گناه برگرداند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: وقتی قرآن می‌فرماید: «وَمَن یغفر الذنوب إلاّ الله» می‌خواهد بگوید برای برگشت به تعادل و منوّرشدن به توحید، باید به حضرت الله رجوع کنید و دل را متوجه حضرت حق نمایید تا به نور توحید از شرک و پراکندگی شخصیت به توحید و یگانگی شخصیت برسید و پیامبران برای این کار فرستاده شده‌اند. پس صرف اعتراف به گناه مطرح نیست، بلکه رجوع قلبی به خداوند و عبور از شخصیت قبلی باید در میان آید و معلوم است که اعتراف به گناه نزد پدر روحانی یک کار پوچ و جاهلانه است زیرا باید خود را در ذیل نور توحید قرار داد تا جان ما از شرک به نور توحید منوّر شود. پدر روحانی چگونه می‌تواند انوار الهی را به جان ما متجلی کند؟ رجوع به ائمه«علیهم‌السلام» هم با توجه به این نکته است که ما مقام اصلی آن‌ها را، انوار عرشی می‌دانیم که می‌توان در ذیل ولایت آن‌ها منوّر به توحید الهی شویم. موفق باشید
1555
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم یادم هست که در یکی از جلسات داستان مسافرت خود به مشهد را گفتید و از پذیرایی و مهمانوازی امام رضا فرمودید . در مورد توکل و خوشبینی به خداوند داستان های زیادی شنیده ایم در بعضی فرد توکل کننده از این که به خدا توکل کرده و رزقش به راحتی به دستش رسیده می گوید در بعضی از این که توکل باعث شده که مال از دست رفته دوباره به صاحبش بازگردد در بعضی دیگر توکل موجب نجات جان فرد شده و داستان هایی از این دست . سوال بنده این است که آیا در توکل انتظاراتی از این دست داشتن درست است و اگر کسی توکل کند جانش نجات یابد و مصلحت خداوند در زنده ماندن او نباشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ با تشکر از شما
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: توکل به این معنا است که انسان در عین انجام وظیفه، کار را و نتیجه را به عهده‌ی خدا بگذارد و به آن‌چه از طرف خدا می‌رسد راضی باشد، حتی اگر مرگ او از طرف خدا تقدیر شد. موفق باشید
1553
متن پرسش
با سلام به استاد عزیز,سوال یا دغدغه من این است:من چگونه می توانم به اون شخصیت و انسانی برسم که باید برسم یعنی به تعبیری دیگه به دنبال متد و روشی می گردم که در هر حالت به من بگوید:چه حرکتی اعم از حرکت عملی,فکری,ذهنی و... انجام دهم و به تعبیری دیگه چگونه می توانم برای هر حرکتی دلیل خوبی داشته باشم؟(البته شایان ذکر است حالتی در من به وجود امده که هر جوابی را نمی پذیرم حتی اگر ان جواب برای سوال من کار امد باشد)پسری 18 ساله از اصفهان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده روش معرفت نفس را پیشنهاد می‌کنم. موفق باشید
1551
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد اگر فلسفه به این جایی که رسیده نمی رسید، ما می تونستیم از احادیث توحیدی ائمه برداشت هایی که الان داریم رو داشته باشیم؟ اگر فلسفه نداشتیم چه می شد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: امامان به شیعیان خود فرموده‌اند:«عَلَیْنَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ إِلَیْکُمْ وَ عَلَیْکُمُ التَّفَرُّع‏» جز این نیست که بر ما است اصول و ریشه‏ها و پایه‏ها را بسوى شما بیافکنیم و براى شما بیان کنیم و بر شما است که شعبه شعبه و دسته دسته نموده مطالب را از آن ها بیرون آورید و علماء دین از جمله فلاسفه‌ی اسلامی و فقها تلاش کرده‌اند با تدوین علم فقه و فلسفه و کلام،شرایط تبیین سخنان ائمه را فراهم کنند. موفق باشید
1550
متن پرسش
بسم الله الرحم الرحیم سلام استاد با صحبت هایی که در جلسه ی سلوک در ذیل اندیشه امام خمینی کردید من گیج شدم و سوالایی برام پیش اومد که نمی دونم چه طوری برطرف کنم منظور از خارج و ذهن چیست؟ چرا لیوان و در و دیوار هست، نیستند و عدم هستند؟مگر غیر از این است که اون ها هم ماده هستند و خدا اون ها رو خلق کرده چرا پس می گیم نیستی؟آیا منظور وجودشون هست؟یعنی وجود ندارند؟اگر وجود ندارند پس چی دارند؟ مگر نگفتید که لیوانی که هست اون ذهنیتی است که ما ازش داریم پس یعنی لیوان در خارج وجود نداره؟پس اون چیزی که ما می بینیم و دستمون لمس می کنه چیه؟چرا ما درخت رو شی می دونیم اما میز ساخته شده از درخت رو شی نمی دونیم؟مگر می شه اون میز هم حمد و ستایش خدا رو نکنه؟مگر مخلوق خدا نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در همان جلسه‌ی اول عرض کردم مخاطب ما در آن جلسات باید کسانی باشند که مباحث قبلی را کار کرده اند تا از اصطلاحات سر در بیاورند. پیشنهاد می‌کنم جنابعالی به مباحث «ده نکته از معرفت نفس» و «برهان صدیقین» مراجعه فرمایید. موفق باشید
1549
متن پرسش
با سلام لطفا به سه سوال زیر پاسخ دهید می توانیم بگوییم نفس ظهور روح است وجسم و تن ظهور نفس؟ .من یک جایی شنیدم که انسان 3 بخشی است 1.روح 2. نفس(یا جان) 3.جسم در مورد روح که اطلاعاتی به ما داده نشده بنا به فرموده قران. نفس یا جان مراتبی دارند از جمله نفس اماره، مزینه، مسوله، لوامه،مطمئنه و... ایا این تحلیل درست است؟ ومنظور شما از مفاهیم نفس و من در کتاب هایتان همین نفس است یا منظورتان روح آدمی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: منظور فلاسفه از نفس ناطقه همان روح است که ما در مکالماتمان به‌کار می‌بریم ولی در مباحث اخلاقی نفس را به امّاره یا مطمئنه و لوّامه و غیره تقسیم می‌کنند که مربوط به علم اخلاق است و همه‌ی آن ها از حالات نفس ناطقه است. ولی در روایات نیز نفس ناطقه را بر اساس مراتبی که دارد تقسیم می‌کنند که باید هرکدام روایات را جداگانه بررسی کرد و نمی‌توان یک قاعده‌ی کلی برای آن در نظر گرفت. موفق باشید
1547
متن پرسش
سلام استاد ،خدا قوت انشاالله به لطف خدا قرار است که سیزدهم ماه بهمن به کربلا مشرف شوم اما نمیدانم چرابرای اینکه تا به حال کربلا نرفته ام یا به دلیل اینکه میترسم بدون معرفت و بدون استفاده از انجا به کربلا بروم و برگردم در درونم احساس می کنم بیشتر رغبت دارم به قم یا مشهد مشرف شده یا از این سفر فرار کنم تا به معرفت برسم اما به گفته اطرافیانم نمیشود منتظر ماند تا به معرفت رسید و بعد سفر کرد و به خاطر این حس احساس گناه میکنم چه کار کارکنم لطفا راهی را جلوی پایم بگذارید یا کتابی را معرفی کنید که خودم با عین رغبت میل به این سفر داشته باشم و هم استفاده کامل را از آنجا ببرم .خیلی ممنون خدا انشالله عاقبتتان را به خیر و رضای خودش ختم کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: حرف اطرافیانتان درست است کسی خود را از قراردادن در ذیل نور امامان معصوم محروم نمی‌کند. جزوه‌ی «آداب دعا و زیارت» را مطالعه فرمایید، در قسمت دوم آن عرایضی دارم. موفق باشید
1543
متن پرسش
سلام خدمت استاد 1-آرزوهای دور و دراز چیست؟لطفا با مثال 2-چگونه با عمل صحیح و درستکاری آرزوهای دراز کوتاه میشود؟3-چگونه مرگ باعث انس و آرامش میشود؟و چگونه ما مشتاق آن میشویم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- وقتی متوجه باشیم دنیا منزلی است جهت اصلاح روح و روان از طریق شریعت الهی، داشتن هر اندازه از دنیا که جهت چنین هدفی به‌کار آید معقول است و بیشتر داشتن از آن ، همان دنیا است و تلاش برای به‌دست آوردن آن، آرزوهای بلند دنیایی است. 2- وقتی اعمال ما در دنیا برای آبادانی آخرتمان باشد دیگر قوه‌ی واهمه میدان پیدا نمی‌کند تا ما را گرفتار آرزوهای دنیایی کند. 3- نگاه درست به مرگ موجب می‌شود که انسان خود را ماوراء تنگناهای دنیایی، در عالمی دیگر احساس کند که محدودیت‌های دنیا را ندارد، و این عالی‌ترین وسیله جهت خارج‌شدن از نگرانی‌های دنیایی است. هر اندازه معاد را بهتر بشناسیم بیشتر دل به ابدیت خود می‌بندیم. موفق باشید
1542
متن پرسش
سلام علیکم. بابت وقتی که برای پاسخ به پرسش های سایت صرف می کنید از حضرتعالی تشکر می کنم و حتم دارم که زبان حال همه شاگردان و مرتبطین با شما نیز چیزی جز این نیست و ما قدردان این تلاش بی منت شما هستیم، فجزاک الله خیر الجزاء. به نظر بنده از مهم ترین، شفاف ترین و گره گشا ترین بخش های فعالیت های حضرتعالی همین بخش پرسش و پاسخ های سایت لب المیزان است که به نظر می رسد شما نیز به اهمیت آن واقف هستید. اما مشکلی در این بخش وجود دارد که تا حدودی براستفاده از محتوای آن تاثیر گذاشته است. بنده بیش از یک سال پیش این اشکال را به آقای توکلی منتقل کردم و در پیگیری های بعدی ایشان بنده را به آقای قدوسی ارجاع دادند و ایشان هم وعده سایت جدید را دادند که هنوز هم خبری نیست. عید غدیر باز هم به آقای قدوسی مشکل را گفتم و گفتم که این مشکل را رفع کنید و الا به سایت جدید هم منتقل خواهد شد. نهایتا به این نتیجه رسیدم که آقایون چون کاربر سایت نیستند متوجه اهمیت این اشکال نیستند و الا در اسرع وقت آن را رفع می کردند. این شد که تصمیم گرفتم آن را مستقیما به شما منتقل کنم. البته این را به پای چقلی از آقایان نگذارید که زحمات آنها خصوصا جناب آقای توکلی در بر پا بودن این مجموعه بر احدی پوشیده نیست. خواهشی که از شما دارم این است که یک بار با دید کاربر وارد این بخش شوید، خوب کاربرها معمولا از مطالب مورد نیازشون پرینت می گیرند تا بتوانند آنها را مطالعه کرده و نسخ چاپی آن را نیز نزد خویش داشته باشند. الف) خوب اگر بخواهیم از پرسش و پاسخ ها در همان صفحه اصلی پرینت بگیریم 2 اشکال دارد: 1- حواشی آن را هم می گیرد و لذا صفحات زیادی را مصرف می کند (چون امکان نسخه چاپی ندارد در صورتی که در بخش پرسش های برگزیده این امکان هست) 2- خط آن بسیار ریز است ب) اگر هم بخواهیم آن را در صفحه word کپی و از آن پرینت بگیریم، عملیات کپی در word خوب انجام نمی گیرد. سوال اول را کاملا در سمت راست و باقی پرسش و پاسخ ها را در سمت چپ صفحه می آورد. یک بار آزمایش کنید و 2 سوال و جواب پشت سر هم را به صفحه word منتقل کنید تا متوجه اشکال بشوید. ج) مهمترین اشکال این است که این بخش بر اساس سایت های خبری تنظیم شده است یعنی همیشه آخرین سوال در صدر قرار می گیرد. به عبارت دیگر اعداد سوال بر عکس است و از پایین به بالاست. حالا ببینید پس از پرینت پرسش و پاسخ ها شخص چطوری باید آنها را مطالعه کند. التماس دعا - والسلام
متن پاسخ
بسمه تعالی .سلام علیکم . اگر مطلب را بعد از کپی کردن در نوت پد پیست کنید مشکل حل است
1541
متن پرسش
سلام علیکم . میشه ایمیل آقایی که سوال کد:1502 را پرسیدند را از شما بخواهم. دوست دارم بیشتر باهاش آشنا بشم. با تشکر . طلبه ای از قم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: خودش . ایمیل نداده . معلوم هم نیست اگر ایمیل داده بود راضی باشد
1540
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی خطاب "ولا تجعل یدک مغلوله الی عنقک..." و از این قبیل خطاب ها در قرآن چگونه با عصمت پیامبر سازگار است ؟ اگر با استناد به آیه "ما ینطق عن الهوی" بخواهیم جواب بدهیم و بگوییم همان کار اولیه ی پیامبر (قبل از خطاب آیه) هم طبق دستور الهی بوده مستشکل می گوید : خداوند که به کار خطا دستور نمی دهد از طرفی دو کار ضد هم نمی تواند درست باشد . لطفاً راهنمایی فرمایید .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: دستوراتی از آن قبیل که می‌فرمایید و یا این‌که به رسول خود می‌فرماید: «اتقوا الله» برای حفظ عصمت آن حضرت است. تا حضرت را در شرایطی قرار دهد که همه‌ی شخصیت او وَحی الهی باشد. موفق باشید
1539
متن پرسش
سلام علیکم 1-شیوه ی(روش) صحیح مطالعه از نظر دین اسلام(یا در کلام ائمه معصومین و قرآن) چگونه است ؟(اگر از تجربیات شخصی خود هم بگوییدمتشکر میشوم و لطفا راهکار ارائه دهید یعنی فقط نام بردن یکسری از کلیات نباشد مثل اینکه:مطالعه باید عمقی باشد با ید نگاهمان از ظواهر عبور کرده و باطن را بنگردو...در واقع چگونگی رسیدن به این حالت را بیان کنید)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در جواب جنابعالی آنچه می‌دانسته‌ام در بحث «روش مطالعه» در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض کرده‌ام فکر می‌کنم بتوانید با مطالعه‌ی آن کتاب جواب خود را بگیرید. موفق باشید
1538
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض می کنم آیا می شه گفت چون خداوند به تمام مراتب وجودی در هر لحظه جلوه گر هست پس در همه جا مرتبه ی نازله ی وجود یعنی ماده وجود داره پس برای جهان ماده پایانی نیست و طبیعتن خلا هم نباید داشته باشیم و به طور پیوسته ی ریاضی در همه جا ماده وجود داره و در نتیجه بعضی از استدلالات فیزیکی مبنی بر کوانتومی بودن یا جدا بودن و وجود خلا و نبود ماده اشتباهه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مسلماً در موطن عالم ماده هستید، هر چقدر جلو بروید با ماده روبه‌روئید، و خلأ به معنای جایی که ماده نباشد، نداریم. آری اگر از مرتبه‌ی عالم ماده بالاتر رفتیم معلوم است که آن‌جا مادی نیست. مثل آن‌که روح شما در مرتبه‌ی بالاتری از بدن شما هست ولی نه این‌که روح شما در مکانی بالاتر از مکان بدن باشد، زیرا هرجا مکان هست، حتماً ماده هست. موفق باشید
1537
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد با توجه به واسطه ی فیض بودن ائمه و این که همه ی موجودات از وجود اون ها در وجود هستند در طول وجود خداوند پس باید ابدی و ازلی باشند ...چرا ائمه فرموده اند اول ما خلق الله انوارنا؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اوّلی که در روایت هست، اوّلیت بالشّرافه است و نه اوّلیت زمانی. موفق باشید
1536
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد گرامی وقتی خبر شهادت کسانی چون شهید احمدی روشن و سیره ی زندگی اونها رو می شنوم و این که چقدر براشون تلاش شبانه روزی برای پیشرفت ایران مهم بوده این سوال برام پیش میاد که چرا؟ و رابطه ی بین پیشرفت ایران اسلامی و اسلام و جهاد در راه خدا برام حل نشده ! چه کار باید بکنم که برای من نوعی هم این ایمان و انگیزه و جدیت شکل بگیره؟ دانشجوی فیزیک هستم درسم رو در دانشگاه سر سری خوندم و بدون این که به فهم اون و موفق شدن در اون اهمیت بدم به این دلیل که با این علوم نمی تونم ارتباط برقرار کنم اما الان وقتی می بینم کسانی با گذاشتن زندگیشون در این علومی که مبنای الهی نداره به درجات اعلی می رسند دچار پوچی و تناقض می شم و از گذشته ی خودم پشیمان. موید باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: ما در شرایطی هستیم که باید فرهنگ غرب را پشت سر بگذاریم و در دو جبهه‌ی علمی و فرهنگی خودکفا باشیم. وقتی خداوند به کسی این توفیق را داد تا در جبهه‌ی علمی، کشور اسلامی را از وابستگی به غرب سلطه‌گر آزاد کند و در این راه سر از پا نشناخت به همان معنویتی می‌رسد که کسی بخواهد از طریق فعالیت‌های فرهنگی، روح معنویت را را به جامعه برگرداند. سعی کنید در همان جایی که هستید و خداوند شرایط خدمت به نظام اسلامی را برایتان فراهم کرده است کوتاهی نکنید. موفق باشید
1535
متن پرسش
باسلام شوهرمن بسیار به من بی توجه است و اصلا نگران روح و روان و سلامتی من نیست مدام سرش به کار خودشه انگار نه انگار زن داره و ازدواج کرده از طرفی من هم خیلی به وابسته ام این موضوع خیلی اذیتم میکنه طوری که همش یا بغص تو گلومه یا گریه میکنم یا یه گوشه دراز میکشم و میرم تو فکرو خیال هیچ کار مفیدی نمیتونم انجام بدم نه کتابی نه سخنرانی خودم میدونم داره عمرم تلف میشه ولی هیچ کاری نمیتونم بکنم لطفا راهنماییم کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در این مورد چیزی نمی‌دانم ولی خوب است که خودتان را یک انسان کامل بدانید که وظیفه دارید در تعالی خودتان به تنهایی تلاش کنید و فقط وظیفه‌تان را نسبت به همسرتان فراموش نکنید. موفق باشید
1533
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت ، مقام قرآن کریم بالاتر است یا ائمه علیهم السلام{یا مثلا امام علی انحصارا - یا شخص نبی مکرم اسلام صلوات الله علیهم اجمعین} ؟ لطفا دلایلتان را مستندا ذکر بفرمایید - با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در روایت داریم که قرآن ثقل اکبر است و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» ثقل کبیر هستند که حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» در ابتدای وصیت‌نامه‌ی خود به آن روایت اشاره می‌کنند و واژه‌ی «اکبر» شدیدتر است از «کبیر». موفق باشید
1532
متن پرسش
با سلام استاد برای آیه 119سوره نسا آیا می توان مصداقی برای امروز آن یافت؟ با تشکر وسپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بسیار می‌توان مصداق برای آیه‌ی مذکور پیدا کرد. تمام غرب در جایگاه «فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلَقَ الله» است. بنده در ابتدای کتاب «مدرنیته و توهم» این موضوع را شرح داده‌ام. موفق باشید
1531
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید:همسر بنده فردی معتقد و مذهبی است منتهی گاهی در مباحث مربوط به تفکرات غربزدگی و زندگی امروزی صحبتهایی می کنند که برای من سوال پیش میاید. از جمله اینکه ایشان می گویند: در قدیم اسم فرزندانشان را اگر مثلا غلامعلی می گذاشتد منظورشان این بود که فرزندشان غلام امام علی است،اما امروزه که امیر علی یا امیر محمد می گذارند صحیح نیست چون اسم علی و محمد مافوق است و اصل با آنها است نه اینکه مثلا فرزند من امیر و فرمانده علی یا محمد باشد.بسیار متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: دقت خوبی است ولی شاید آن‌هایی که اسم فرزندشان را امیرعلی می‌گذارند منظورشان تقدّم صفت علی«علیه‌السلام» است بر اسم آن حضرت. موفق باشید
1530
متن پرسش
با سلام وخسته نباشد:استدعا دارم حتماً سؤال بنده را هر چند در حیطه سؤالات فلسفی ،عقیدتی،قرآن . ... نیست اما لطف بفرمایید پاسخ دهید.بسیار متشکرم. اینجانب من و همسرم در فروردین سال 90 مشرف به مشهد مقدس شدیم و آنجا نیت کردیم(صیغه نذر نخواندیم) که اگر در این سال امام رضا(ع)عنایت کنند وصاحب فرزند شویم اگر پسر بود اسمش را نامی از امام رضا (ع) مانند محمد رضا ،علیرضا ،بگذاریم حال اگر: 1-با توجه به اینکه نام اصلی امام رضا (ع) علی بوده ما هم این نام را بگذاریم اشکال دارد؟ 2-اگر اسم دیگری از اهل بیت غیر از موارد مذکور بگذاریم اشکال دارد؟(تأکید می کنم حتماً پاسخ دهید تا مشکل بین من و همسرم حل شود.)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: امام رضا«علیه‌السلام» راضی هستند نام هرکدام از ائمه را خواستید بر روی فرزندتان بگذارید چون همه‌ی آن‌ها نور واحدی هستند.
1529
متن پرسش
بسم رب المهدی سلام استادعزیز.خسته نباشید.(من دختری هستم 18-19 ساله) استاد من خیلی دوست دارم آدم خوبی بتشم ، آدمی که خدا پیشه فرشته هاش بهم افتخار کنه ، آدمی که واقعا بندگی کنه ، واقعا همونطورباشم که خدا میخواد ، مخصوا اینکه جوان هستمو دوست دارم جوونیمو فقط صرف خدا کنم .اما نمیدونم چجوری!!!؟؟؟ من مذتکب خیلی گناها هم شدم ، مثلا دوست پسر داشتم باهم بیرون هم میرفتیم اما توبه کردمو واقعا پشیمونم و میخوام فقط ماله خدا باشم چون تو مراسم های امام حسین یه سخنران میگفت: دیینداری الان خیلی سخته و اگر جوونی بتونه پاک زندگی کنه خدا پیشه فرشته هاش بهش افتخار میکنه و...من تا حالا نتونستم پاک زندگی کنم اما واقعا تصمیمو گرفتم ، امیدوارم خدا منو ببخشه ، وقتی فکره گذشته ی کثیفمو میکنم بغض میکنم و از دست خودم عصبانی میشم و فوری میگم خدایا منو ببخش.همه ی امیدم به مهربونیه خداست ، هرچنر بعضی وقتا به خودم میگم تو دیگه کثیفی و... اما خدا خودش گفته توبه کننده ها رو دوست داره. ازتون خواهش میکنم کمکم کنید و بگید که چکیر کنم تا بشم عزیز دردونه ی خدا.با توجه با اینکه خدارا شکر حجابم کامله و چادری هستم و نمازام هم اول وقت و در مسجد می خونم (البته از وقتی توبه کردم)فقط بعضی وقتا نماز صبحام قضا میشه.دلم میخواد نماز شب بخونم نمیشه ، دلم میخواد صبح جمعه برم دعا ندبه ، نمیشه.دلم میخواد اخلاقم ، رفتارم ، همه چیزم حسینی باشه اما باد نیستم ، مثلا وقتی کسیو میبخشم پیشه خودم میگم :تو چقدر ساده ای یا باید گرگ باشد ، مغرور باشی قد باشی تامردم روت حساب کنند.یا مثلا الان خالم با مامانم قهره و من انشالا دو هفته دیگه عازم کربلام اما روم نمیشه ازش حلالیت بطلبم ، هم میترسم ضایم کنه هم پیشه خودم میگم ، پر رو میشه ، فکر میکنه ساده ای و نفهم و ازاین حرفا.یا مثلابعضی وقتا ازاینکه آدما کم تحویلم بگیرن ناراحت میشم.یا وقتی احساس کنم کسی از دستم ناراحته یا قهره داغون میشم ،‌طوری که تا آشتی نکنم (چه تقصیره من باشه چه نباشه )آروم نمیشم.خلاصه استاد من ازاین رذایل اخلاقی زیاد دارم هم دعام کنید و هم راه کار بدید. یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: تنها توصیه‌ی من آن است که معارف اسلامی خود را تقویت کنید و سعی کنید کتاب آداب‌الصلواة حضرت امام را خوب مطالعه کنید. موفق باشید
1528
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد گرامی مدتی هست که با آقایی برای امر ازدواچ آشنا شدم و آشنایی ما کاما با حفظ حجاب و ضرورت انجام گرفت و ایشون رو مطابق معیار های خودم دیدم اما یک دفعه اسمس هایی که زده می شد تبدیل شد به صحبت های غیر ضروری و احساسی و اشتباه. من می دونستم که اشتباهه اما انجام می دادم چند باری هم به ایشون اشاره کردم که نمی خوام رابطه امون ظلمانی بشه اما متاسفانه با جرئت و جدیت ادامه ندادم و متاسفانه حتی وقتی این کارو انجام می دادم استغفار می کردم و می گفتم خدایا می دونم اشتباهه معذرت می خوام و حتی به این تردید افتاده بودم که چرا ایشون که این قدر دقیق هستند روی این که کار اشتباهی انجام ندن، به این راحتی این صحبت هارو با اسمس ها می کنند و کم کم داشتم به این نتیجه می رسیدم که مورد مناسبی برای من نیستند و دعا هم می کردم که اشتباهمون رو خدا به ما نشون بده ! اومدم در سایت شما و جواب یکی از سوالات شما رو دیدم در مورد ضرورت رابطه با نامحرم و برام مسجل شد اشتباه بودن کارم و ایشون هم بعد از یکی دو روز با من تماس گرفتند و گفتند که در اثر صحبت اتفاقی با شخصی متوجه شدند که کارشون کاملا اشتباه بوده و قبیح و به من گفتند که منتظر ایشون نباشم هر موقع به این نتیجه رسیدند که لیاقت من رو دارند دوباره اقدام می کنند چون کاری که انجام دادند پیش وجدان خودشون غیر قابل بخشش بود اما من گفتم که برای من دلیل قابل قبولی نیست چون همین که خدا ما رو متوجه اشتباهمون کرده یعنی این که می بخشه و پاک می کنه گفتند که خشت اول چون نهد معمار کج...به خاطر این اشتباهات ممکنه زندگی اون پاکیه قابل انتظار خودش رو نداشته باشه اما برای من این دلیلشون قابل قبول نیست...همون روز هم قبل از تمام شدن رابطه من ختم 1000 مرتبه ای الله لطیف بعباده یرزق من یشا و هو القوی العزیز رو انجام دادم تا اگر خداوند این ازدواج رو به صلاح می دونه موانعش رو برطرف کنه و اگر به صلاح نمی دونه به ما صبر تسلیم بودن رو بده استاد گرامی من نمی خوام به خاطر اشتباهاتم مورد مناسبی رو که فکر می کردم تفاهم زیادی با من داره رو از دست بدم نمی خوام به خاطر این گناه خدا این نعمت رو از من بگیره و از طرفی هم شاید به صلاح نبوده و این طوری خدا خواسته که نموم بشه نمی دونم. اما نمی خوام کوتاهی و قصور از طرف من بوده باشه چون ایشون خیلی منطبق با معیار های من هستند من قصور کردم و کوتاهی و باید به ایشون می گفتم که این نوع صحبت های غیر ضروری و اشتباه نورانیت نداره اما کوتاهی کردم و خدا این نعمت رو از من گرفت آیا دلیل ایشون قابل قبوله که گفته اند به خاطر اشتباه بزرگی که کرده اند لیاقت من رو ندارند؟و آیا واقعا به خاطر این رفتارهای اشتباه سنگ بنای زندگی ما با اشتباه و حرام در هم آمیخته شده و بهتره که چیده نشه و شکل نگیره؟ من چه استغفاری پیش خدا بکنم تا خداوند به خاطر این اشتباه و گناهم نعمتی رو که خواسته از من بگیره بهم برگردونه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در این مورد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید
1527
متن پرسش
با سلام تقریبا دو هفته پبش سوالی پرسیدم که متاسفانه جوابی دریافت نکردم. سوالم در ارتباط با اصرار پدر و مادر به ازدواج خواهرم بود در حالیکه خواهرم که فرد تحصیل کرده ای هست با دلایل عقلی صلاحیت خواستگار رو زیر سوال برده بود. و با بی توجهی پدر و مادرم مواجه شده بود. خوشبختانه این دفعه هم به خیر گذشت و چند روز بعد از خواستگاری خانواده پسر تماس گرفتن و گفتن از طرف اونها منتفیه. خدا رو شکر کردم که مثل دفعات پیش به خیر گذشت. گویا خودشون فهمیده بودن که هم کفو نبودن چه مشکلات بزرگی رو بعدا می تونه در زندگی ایجاد کنه. ولی من همچنان استرس خواستگار بعدی رو دارم. خواهشمندم دوباره چک کنید شاید جواب سوال من رو نفرستادید به جیمیل من. چون درخواست کرده بودم که متن سوال و جواب رو در سایت در معرض دید عموم قرار ندید. خیلی متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در این مورد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید
نمایش چاپی