بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3681
متن پرسش
سلام.1.ازروایات استفاده می شود که هدایت از طریق امام حسین تاثیرش بیشتر است مثالش روز عاشورا.حال کسی بخواهد باامام حسین.رابطه برقرار کندخود ودیگران درمعرض هدایت این امام قرار دهد ونیاز هایش را بخواهد. چگونه........................................2.کسی که تا به حال کتاب دینی اصلا مطالعه نکرده ایا سیر شما برای شروع خوب است وسخت نیست. ایا به سن افراد ربط دارد..........................................................3.اینکه می کویند انسان از طریق عشق بااهل ابیت زود تربه مقصد می ریرسد یعنی چه وجطور باید عشق بازی کرد...باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با فهم هرچه بیشتر مقام امام و تدبر در رازهای کربلا . 2- شاید کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیاز به نبی» به عنوان مقدمه خوب باشد ولی بعداً باید کتاب‌هایی مثل «فرزندم این‌چنین باید بود» را مطالعه کند و به سی‌دی های تفاسیر بپردازند به آن شکلی که در سیر مطالعاتی عرض شد 3- این بحث مفصلی می‌طلبد که در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به آن پرداخته شده. موفق باشید
3028
متن پرسش
سلام میخواستم بدونم دعای الهی عظم البلا اولامستند هست یاخیر .در ثانی چرا علما درسفارش کردن ویا توصیه نکردن به خواندن این دعااختلاف دارند/این دعا یک فراز دارد که میفرماید یا محمدیاعلی ویاعلی یامحمد چرا درقسمت دوم اسم امیرالمومنین بر پیغمبر اکرم مقدم شد...باتشکر فراوان ازشما استادبزرگوار
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: دعای «الهی عظم البلاء» را کفعمی در بلدالأمین آورده و می‌فرماید: این دعا را حضرت صاحب‌الزمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به شخصی که محبوس بوده تعلیم کردند. برای نظر به ذوات مقدس معصومین تکرار اسم مبارک آن‌ها چیز خوبی است و لذا برای حفظ بلاغت یک بار گفته می‌شود یا محمد و یا علی و یک بار گفته می‌شود یا علی و یا محمد، عمده توجه به مقام قدسی آن بزرگواران است. موفق باشید
1915
متن پرسش
با سلام: با توجه به اهمیت هنر و تاکیدات مقام معظم رهبری درباره بکارگیری هنر به عنوان یک ابزار قدرتمند انتقال مفاهیم جهت تبلیغ دین این امر چگونه ممکن است و با توجه به مادی و بهتر بگوییم غربی شدن اساس هنر ما در حال حاضر یک هنرمند اگر بخواهد از حدود تکنیک و مهارت فراتر رود و آثاری با روح دینی و پایدار و جاوید خلق کند بایست چکار کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مرحوم شهید آوینی در استفاده از دوربین نمونه‌ی خوبی است و بعضی از شعرا و نویسندگان با استفاده از هنر کاره‌های ارزشمندی ارائه داده‌اند. موفق باشید.
445

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی لطفاً یک سیر مطالعاتی از کتب حضرت آیت‌الله‌جوادی«حفظه‌الله‌تعالی» ارائه کنید . بنده به لطف خدا بحث آشتی با خدا و ده نکته را کار کرده و تقریباً دو سوم از کتب شهید مطهری «رحمت الله علیه» را مطالعه کرده ام .
متن پاسخ
بسمه تعالی . علیک السلام حقیقتا در مورد جواب سوال شما کار نکرده ام
23695
متن پرسش
با سلام به استاد طاهرزاده: بعد از دیدن فیلم مصاحبه‌ شما با آقای میلاد دخانچی، احساس کردم با طاهرزاده جدیدی روبرو شده‌ام. طاهرزاده‌ای که از یک طرف سختْ در آموزه‌های دینی و تعلق به انقلاب اسلامی حاضر است، ولی ما را دعوت می‌کند تا در جهان و در دنیای مدرن حاضر شویم و اصرار دارد باید غرب را طوری بشناسیم که دیگر نباید از آن فرار کرد، بلکه باید در آن حاضر شد و نقش‌آفرینی کرد. آقای طاهرزاده مگر ما در کجای انقلاب قرار داریم که شما نگران نیستید که قصه‌ی ما قصه‌ی آن کسی نشود که رفت آب بیاورد، آب او را برد. آیا تجربه‌ی جریان اصلاح‌طلبی و جریان آقای هاشمی را نباید در نظر داشت که اینان چگونه گرفتار نحوه‌ای از غرب‌زدگی شده‌اند و انقلاب را از حقیقت و هویتش خارج کردند. نسبت این مصاحبه با مباحث عجیب جنابعالی در سلسله درس‌گفتار «گوش‌سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی» چگونه است؟ آن‌جایی که می‌فرمایید باید آن‌چنان وارسته شد تا جانمان آماده شنیدن صدای حقیقت که ندای انقلاب اسلامی است بگردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از 40 سال از حضور انقلاب اسلامی در این تاریخ می‌توانیم در نسبت خود با مدرنیته و مواجهه‌ی خود با غرب، تفکری که مناسب امروزمان است داشته باشیم. آیا هنوز باید نگران بود که انقلاب اسلامی از طریق فرهنگ مدرنیته گرفتار استحاله گردد؟ و یا انقلاب اسلامی می‌تواند در جهانی جدید مشارکت کند؟

آن‌چه شدیداً در این تاریخ به آن نیازمندیم، فهمِ درست غرب است از آن جهت که دیگر ادعای یونیورسال‌بودن خود را نه‌تنها از دست داده است، بلکه خودْ نیز مثل قبل چنین ادعایی ندارد. البته این سؤال همیشه باید مدّ نظر ما باشد که چگونه می‌توان غرب را فهمید و شرایطِ امکان غرب‌شناسی چیست؟ آن‌چه از آثار امثال دکتر رضا داوری برمی‌آید آن است که هنوز غربْ درست فهم نشده و با فهم غرب، ما جایگاه خود را بهتر می‌شناسیم.

با توجه به این‌که موضوع نفیِ فراروایت و يكتا انگارى مدرنيسم جايش را به تنوع و تكثر داده است و مركزيت گرايى تاريخى و انحصار معرفتى غرب از عرصه روابط انسانى و فرآيند نظام سازى اجتماعى کنار رفته و تکثر، بستری شده برای سهیم‌شدن ما در دنیای جدید، ایرانِ اسلامی با سابقه‌ی تمدنی خود می‌تواند در صحنه‌ی تاریخ جهانی پا بگذارد و از این جهت معنی دیگری از جهان مدرن به تجربه آید. با فهمِ غرب از این جهت، جایی در عالم برای ما پیش آمده است و آستانه‌ای برای فهمِ جهان مدرن که ما نیز در آن نقش داریم، در مقابل ما گشوده شده است تا ما جهانی را تجربه کنیم که خودمان در هویت آن بی‌نقش نیستیم. بلکه در جایی قرار گرفته‌ایم که نه در غرب هستیم و نه در گذشته‌ی خود، که نگران سیطره‌ی غرب بودیم و با فهمِ درست امکانات جهان مدرن می‌توانیم در آن مشارکت کنیم و از سرمایه‌های اصیل دینی و فلسفی خود برای ظهور در جهان جدید بهره بگیریم و به یک معنا خود و سرمایه‌های خود را در این تاریخ و مطابق این تاریخ بشناسیم و این بدون درک حقیقت انقلاب اسلامی که صدای خدا در این تاریخ است، ممکن نیست. آری! اگر با تمام وجود، جانمان حقیقتِ انقلاب اسلامی را نچشیده باشد، قصه‌ی ما قصه‌ی همانی است که رفت آب بیاورد و آب بردش و نتوانست هیچ تأثیری در تاریخی که با انقلاب اسلامی گشوده شده، داشته باشد. موفق باشید.

16863

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار اگر طلبه ای شوونات طلبگی را رعایت نکند، به لحاظ تحصیلی پیشرفتی ندارد، اهل رعایت نیست و مثل افراد بی بند و بار غیر طلبه رفتار کند به نظر شما در زمره طلاب بماند یا باید خارج شود؟ با توجه به اینکه در عرف مردم رفتار طلاب را دقت دارند و اینگونه حوزه علمیه و طلبگی زیر سوال می رود. به تذکرات مکرر هم دقت نمی کند و طلاب دیگر را هم تحت تاثیر قرار می دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بهتر است که بماند و رعایت کند. ولی اگر در خود، روی‌همرفته رعایت چنین روحیه‌ای را نمی‌شناسد، چاره‌ای نیست که نه خود را به زحمت بیندازد و نه بقیه را. موفق باشید

13120
متن پرسش
بسمه تعالی: خسته نباشید: سوال اول: امام خمینی (ره) در سال 42 یک حرکتی را شروع کردند که منجر به انقلاب اسلامی شد، در این مسیر خیلی از افراد خود را نشان دادند و توانستند به فعلیت برسند و جهت خود را به نمایش گذاشتند ما در این زمان در کدام حرکت خود را بالفعل کنیم؟ سوال دوم: جناب آقای طاهرزاده بنده مدتی است که سر کار می روم ولی نمی دانم که چرا نمی توانم مثل بقیه کار کنم، زود خسته می شوم در حالیکه بچه نه نه هم نیستم لطفا راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- انقلاب در جبهه‌های مختلف مقابله‌ی با استکبار از یک طرف و فعالیت‌های فرهنگی برای عبور از تهاجم فرهنگی از طرف دیگر ادامه دارد و با ورود در چنین فضایی در ذیل رهنمودهای رهبری به‌خوبی می‌توان به فعلیت لازم دست یافت 2- این مسئله‌ای است که احتمالاً باید با اطبای سنتی در میان بگذارید. موفق باشید

12343
متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهرزاده: با توجه به تاکيدي که بر تربيت سه بعد وجودي انسان در کتاب ادب خيال قلب و عقل داريد 1. جايگاه شاهنامه در اين بين چيست؟ 2. در تربيت بعد خيال شاهنامه مرجح است يا مثنوي معنوي؟ 3. و اساسا رسالت تاريخي فردوسي چه بود و چرا فرد حکيمي چون او به چنين کاري دست زد؟ آيا اين کار را وظيفه شرعي خود مي دانست؟ 4. آيا عدم رواج شاهنامه پس از انقلاب صرفا به خاطراين بود که نام شاه را يدک دارد کما اينکه ميدان شاه اصفهان را به ميدان امام تغيير دادند در صورتيکه اين ميدان ربطي به پهلوي ندارد و مرتبط با شاهان صفوي که مورد تجليل رهبري نيز هستند مي باشد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید فهم جایگاه شاهنامه نسبت به مثنوی علاوه بر این‌که مشکل‌تر است با مثنوی مولوی بیشتر می‌توان به مسائل اخلاقی و عرفانی دست یافت، هرچند جناب فردوسی در شاهنامه روحیه‌ای از ایران و ایرانی که نظر به وجوه قدسی دارد را به میان آورده است تا دلاوری‌های رستم ما را منتقل به شخصیت‌هایی چون امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» نماید و این کاری است که هنوز شروع نشده است. به نظر بنده شاهنامه در حجاب نقالان گرفتار شد و از این حجاب خارج نشده در حدّی که امثال بنده نیز بدان نپرداخته‌اند. موفق باشید

11749
متن پرسش
سلام استاد عزیز: آنچه که می نویسم درد دلی است از آن موقع که این به اصطلاح توافق هسته ای را شنیدم بسیار غصه می خورم که استکبار یک خاکریز دیگر از جبهه انقلاب را تصرف کرد. از آن جهت که به کمک ایادی داخلی خود دست به این اقدام زد، اگر تاسیسات هسته ای ما را بمباران کرده بودند بسیار سرفراز تر بودیم، کیست که نداند امریکا به خاطر چند سانتریفیوژ این همه هجمه نمی کند بلکه می خواست دستاورد فرزندان انقلاب را به نابودی بکشاند و جبهه جهانی انقلاب اسلامی را تضعیف کند، اگر مطلبی برای تسلی دل این دل سوختگان دارید که لطفا بیان نمایید، در غیر این صورت که فقط درد دلی بود. والسلام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست که تصور می‌کنید. در جواب سؤال شماره‌ی 11688 عرایض مختصری داشتم. تیم مذاکره‌کننده؛ هم بهانه را از دست دشمن گرفتند و هم بستر داشتن انرژی هسته‌ای را برای ما فراهم کردند. فراموش نکنید که ما مطابق قراردادی که با روسیه بسته‌ایم تا ده سال نمی‌توانیم باطری‌های اتمی وارد رآکتور بوشهر کنیم بنابراین از انبارکردن اورانیوم عدول کردیم نه از ایجاد اورانیوم. در این بیانیه یا به یک معنا قرار داد رویهمرفته آنچه مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» می‌خواستند عملی شده و تیم مذاکره‌کننده‌ی هسته‌ای به عنوان نماینده‌ی انقلاب اسلامی در صحنه حاضر شدند و نه نماینده‌ی حزب و گروه خاص. توافق اخیر در خصوص برنامه هسته‌ای، ایران به عنوان یک قدرت فرامنطقه‌ای، از برقراری یک وضعیت جغرافیای سیاسی جدید در خاورمیانه حکایت دارد. ایران در این مصاف سیاسی موفق شد توانمندی خود را به اثبات برساند و کار را به جلو ببرد و این نیاز به فهم صحیح و همه‌جانبه از بیانیه‌ی لوزان دارد. نیاز ما به انرژی هسته‌ای در آن حدّ که امروز بدان نیاز داریم در بیانیه‌ی لوزان مورد توجه بوده است و کاهش تولید اورانیوم به جهت اعتمادسازی به طرف مقابل است از آن جهت که می‌داند ما امروز نیاز فراوانی به اورانیوم غنی‌شده نداریم و لذا دیگر کسانی که از امکان ایجاد بمب اتم در ایران سخن می‌گفتند و ما را بدان متهم می‌کردند، مورد تمسخر جهانی خواهند بود و جنگ‌طلبان آمریکا و لابی صهیونیست نمی‌توانند افکار جهانیان را در اختیار خود بگیرند و از آن طرف مسلّم‌شناخته‌شدنِ حقّ هسته‌ای ما نکته‌ی بسیار مهمی است و از این جهت گله‌ی بنده از بعضی نیروهای دلسوز انقلاب آن است که چرا طوری سخن می‌گویند که گویا دولت، با دشمنان انقلاب ائتلاف کرده است. آری باید منتظر ماند تا معلوم شود جریان 1+5 می‌تواند در فضایی که در لوزان تصمیم گرفت، تصمیم خود را عملی کند و یا جریان‌های جنگ‌طلب غربی در تحقق آن تصمیمات موانع جدّی ایجاد می‌کنند که در آن صورت باز این ایران است که هویت غیر تسلیحاتی فعالیت‌های هسته‌ای او به اثبات رسیده است چیزی که رهبری عزیز آن را به عهده‌ی مذاکره‌کننده‌گان گذاشته بودند. موفق باشید

11370
متن پرسش
سلام علیکم. من درباره‌ی بحث توهین‌نکردن به مفدسات اهل سنت که چند وقتی است به‌طور گسترده مطرح شده و مقام رهبری هم در این خصوص تذکر داشتند سوال دارم. آیا به‌طور کلی و حتی در جمع‌های خصوصی هم نباید حرفی از خلفا زد؟ یعنی من نباید به گونه‌ای برخورد کنم که فرزندم از آن‌ها بیزار باشد؟ مگر در زیارت عاشورا لعن نداریم؟ مگر حقیقتاً این‌ها بزرگ‌ترین ظلم را به بشریت نکردند؟ کلاً من گیجم. لطفاً مرا برای تشخیص رفتار درست در اجتماع و مجالس خصوصی و... راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  انتقاد غیر از توهین است. توهین موجب اختلاف در امت اسلام می‌شود. در مورد مصداق‌های لعن در زیارت عاشورا، اختلاف هست. در هر صورت ملاک برای ما فتوای مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» است که مطابق آن نمی‌توان به همسران پیامبر و صحابه‌ی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» توهین کرد. موفق باشید
 

11149

رزقبازدید:

متن پرسش
به نام خدا و سلام: حکم ارتباط با افراد ناامید چیست؟ تعدادی از دوستان دانشگاهی بنده به جز ناامیدی چیزی در کلامشان نیست و حتی با تذکر هم رعایت نمی کنند و ناخواسته صحبت هایشان ناامید کننده است و همه اش درد و ناراحتی را به انسان منتقل می کنند. ممنون و سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این افراد فراموش کرده‌اند خدایی که آن‌ها را خلق کرده تا آخر مواظب آن‌ها است. کتاب «جایگاه رزق در هستی» در این رابطه کمک می‌کند. موفق باشید
10505
متن پرسش
سلام علیکم: در احادیث نتایج بسیار عجیبی مانند زیادتی عمر و وسعت رزق و جمعیت احوال و... برای صله رحم ذکر شده. آیا این نتایج تکوینی است؟ مانند آب که اگر وارد آن بشویم محاله خیس نشویم صله رحم هم همین جنسی هست و نتایج آن محاله محقق نشود؟ بنده هر چه با دقت این بخش در معراج السعاده را مطالعه می کنم انگار تکوینی است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً آن نتایج تکوینی است مگر آن‌که ما با انگیزه‌ی صله‌ی رحم ارتباط‌هایمان را با آشنایان شکل ندهیم. موفق باشید
8547
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی. جنابعالی فرمودید که روح انسان به عنوان یک موجود مجرد فقط هست و مردن برای او معنی ندارد و نیز فرمودید که این روح در تمام مراحل زندگی با حداقل یک جسم به سر میبرد. سوالی که پیش می آید این است که در زمان بین دو نفخه صور که همه موجودات مرده اند و خداوند میپرسد که پروردگار جهانیان کیست؟ و چون کسی نیست خود پاسخ خود را میدهد. درآن زمان ارواح که مردن برایشان معنی ندارد آیا مرده اند؟ و اگر نمرده اند چرا قادر به پاسخگوئی به خداوند نمی باشند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در آن مرحله که نور واحد قهار تجلی می‌کند در مقابل چنین اسمی هیچ موجودی استقلال ندارد که سخنی داشته باشند. در مرحله‌ی پایین‌تر است که هر مخلوقی می‌تواند خودش باشد با بدن مخصوص به خودش. موفق باشید
4315
متن پرسش
سلام عرض میکنم خدمت استاد طاهر زاده آیا به تعداد همه انسان ها راه رسیدن به خدا وجود دارد؟ نظر شما نسبت به نظریه نسبیت انیشتین چیست؟ با تشکر از شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر انسانی از نظر وجودی یک مسیر است برای رسیدن به خدا به شرطی که خود را در مسیر شریعت الهی قرار دهد. در مورد نسبیت انیشتین در جواب سؤال شماره‌ی 4296 عرایضی داشتم. موفق باشید
3849
متن پرسش
ایمان به عالم غیب چه تاثیری در زندگی انسان دارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایمان به غیب به معنی آن است که متوجه باشیم علاوه بر پدیده‌های مادی و نقش و تأثیری که پدیده‌های مادی دارند حقایقی در عالم هستند که حتی بیشتر از پدیده‌های مادی در زندگی ما و اجتماع مؤثرند و همین‌طور که اگر از پدیده‌های مادی استفاده کردیم بهره‌ی لازم را می‌بریم اگر توانستیم به حقایق غیبی رجوع کنیم از انوار آن‌ عالم در جسم و روح خود بهره‌مند می‌گردیم با این تأکید که روح ما نیاز دارد که از حقایق غیبی تغذیه کند و فربه شود که در رأس آن‌ها بهره‌مندی از نور خداوند است که اگر نتوانست از طریق شریعت الهی خود را با نور الهی مأنوس کند و از آن بهره‌مند گردد در فردایی که از دنیا و عالم حس جدا می‌گردد در عذاب بی‌خدایی تا ابد معذّب است که صورت این معذب‌بودن همان چیزهایی است که شریعت الهی از آن خبر داده است. موفق باشید
3426

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام - خسته نباشید - میخوام خیلی واضح حرف دلمو بزنم - خواهشا کتابی و کلیشه ای جوابمو ندید - من دختر 27 ساله داشجو هستم که نماز و روزه و دعا و و غیره ام به حمد لله ترک نمیشه - درسته با حضور قلب نیست ولی اینم از سستی و کوتاهیم بوده . من از 20 سالگی تا همین هفته اخیر خواستگارای زیادی داشتم (البته خواستگار که چه عرض کنم , مادر و خواهرایی که به جای پسراشون میومدن ) . ولی همه شون میانو و راضی هم نشون میدن ولی بعد دیگه پیداشون نمیشه - خانوادمم شکر خدا مذهبی و تحصیل کرده هستن یعنی فکر نکنید بابت خانوادست . راستی یه خواهر کوچک تر از من هم ازداج کرده - میخوام بگم من محجبه ی نمازخون , هرچند وظیفمه هرچند با حضور قلب نیست , ولی چرا باید این همه عذاب را تحمل کنم . احساس میکنم که بی حجابها زودتر به خواستشون میرسن - چند وقت پیش یه دعا تو جیبم پیدا کردم - من اصلا اینا رو باور نداشتم اما انقدر به من داره فشار میاد که احساس میکنم طلسم شدم و بختم بسته شده . دیگه دارم منکر همه چی میشم - حوصله ندارم . به گناه هم نیفتادم - شما بگید چه کنم . کمک از خدامیخوام ولی صبرم کمه - میگن دعا بگیر چون سحر شدی . به نظر شما این حرفا درسته ؟ لطفا کمکم کنید - قزوین - جانبازان - خ پیروزی - فرعی مهر - کوچه فجر 11 - پ 8 - ط اول - کد پستیم : 3414766976
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خیلی واضح به شما بگویم. اولاً: کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» را بخوانید تا تحلیل درستی از این موضوعات داشته باشید. ثانیاً: بی‌خودی خود را به زحمت نیندازید و فکر کنید خدا شما را فراموش کرده است، بالاخره در این فرصت که در اختیار دارید در درک معارف عمیق‌تر قدم بردارید و اخلاق فاضله‌ی الهی را در خود نهادینه کنید و آن دعایی که در جیب‌تان بود را به چیزی نگیرید، کار و وظیفه شما چیز دیگری است. موفق باشید
1177

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد عزیزم بنده مدتی است که کتابهای شما را میخوانم و سخنرانی های شما را گوش می دهم و شدیدا به مباحث علاقه مندم بنده دارای مهندسی عمران هستم و لی باتوجه به خصوصیات روحی ام نمی توانم در این رشته فعالیت کنم و با سرشتم احساس می کنم هم خوانی ندارد دنبال کاری می گشتم که به عالمی که برایم به وجود امده ضرری نزند اخیرا سفر کربلا بودم و از خود حضرت خواستم که اگر صلاح می بینند به حوزه بروم فردای برگشت از سفر و روز اول جواب حوزه آمد و قبولی من در حوزه قطعی شده بود از طرفی کاری دولتی هم برایم پیش آمده ولی خودم دوست دارم از نور حرم حضرت معصومه علیها السلام و حوزه علمیه در باقیمانده جوانی و عمرم بهره ببرم اما تردید اینکه نتوانم استقامت کنم و تردید این کار جدید کمی آزارم میدهد اگر میشود راهنماییم بفرمایید التماس دعا
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی اگر خداوند در قلب شما علاقه‌ی رفتن به حوزه را ایجاد کرده و نیز اگر استعداد شما آمادگی فهم متون حوزه را دارد، «پس چه إستادی و واماندی؟ هلا» موفق باشید
359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل على محمد و آل محمد الأطیبین الأطهرین و اللعنة الدآئمة الوبیلة على أعدآئهم و ظالمیهم أجمعین با سلام خدمت أستاد محترم من با جستجو در مورد زیارت عاشورا با شما آشنا شدم زیرا که دیدم در میان مؤلفات شما , نوشته ای است به نام : زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین علیه السلام , أما هر قدر در سایت شما جستجو کردم إین کتاب را نیافتم , آیا ممکن أست که إین کتاب ارزشمند را در إختیار بنده قرار دهید زیرا که بنده در حال حاضر به تحقیق و جستجو در معانی عرفانی این زیارت قدسی هستم , و خوشحال می شوم که معانی موجود در کنیه ابا عبدالله صلوات الله و سلامه علیه را بیشتر بفهمم , أمیدوارم که کتاب زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین علیه السلام را در سایت خود قرار دهید , منتظر جواب شما هستم موفق و مسدد باشید التماس دعا یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام چاپ اول این کتاب از انتشارات لبّ المیزان نیست و لذا فایل تایپ‌شده‌ی آن را در اختیار نداریم، ولی اگر با گروه المیزان یا انتشارات لبّ المیزان تماس بگیرید برایتان پست می‌کنند. موفق باشید
18508
متن پرسش
با سلام: جناب استاد در خصوص فهم و ادارک اشیاء فلاسفه بحث ماهیت دار بودن اشیاء را مطرح کرده اند و همه اشیاء و ممکنات را دارای ماهیت می دانند. این بدان معناست که برای اشیاء استقلالی فرض کرده اند و ذاتیتی قائل شده اند و علل قوام را جنس و فصل گرفته اند. به نظر می رسد طبق مبنای وجود رابط ملاصدرا این مستقل دانستن اشیاء و در نظر گرفتن ذاتی برای آنها و قوام اشیاء به ذاتیات خود مردود باشد. چون وجود رابط هیچ فرض استقلالی در مورد آن صحیح نیست. شیء ای که تمام هستی او عین ربط به واجب است چه استقلالی دارد؟ البته که ندارد تا بخواهد ماهیت و ذاتیت داشته باشد در خارج و یا حتی این که ماهیت از او انتزاع شود. مگر امکان دارد که از -ربط صرف و غیر مستقل- ماهیت و استقلال انتزاع کرد؟ این که علامه طباطبایی فرموده اند که عقل می تواند به نظر استقلالی نگاه کند به اشیاء به نظر می رسد در اوائل کار و برای تعلیم فرموده باشند چرا که اگر مستقل ببیند عقل اشیاء را هر حکمی می کند بر وجه استقلالی اشیاء می کند در حالی که خارج و اعیان غیر مستقل محض اند. پس عقل هر حکمی که بر موجودی می کند در واقع بر آن موجود از آن حیث که در ذهن خود به طور مستقل فرض کرده می کند نه بر خارج از ذهن و واقع. که در واقع واقع نمایی و حکایت علم از خارج مخدوش می شود. به نظر حقیر می رسد برای رهایی از این مشکل باید برای فهم اشیاء تعاریف را به علل فاعلی و غائی که همان واجب تعالی است تعریف کرد که حیثیت ربط بودن اشیاء به حق متعال در نظر گرفته شود و در غیر این صورت با اشکال یاد شده مواجه هستیم و اشکالات دیگری که آقای جوادی می فرمایند. 1. آیا عرائض بنده را تایید می فرمایید؟ 2. به نظر می رسد عرفان با تعریف مظاهر و اعیان از جهت وجه آسمائی آنها مشکل را تا حدی حل کرده باشد. مثلا آقای جوادی انسان را به حی متاله تعریف کرده اند که وجه آسمائی را مورد توجه قرار داده اند. نظرتان در این مورد چیست؟ ممنون از توجهتون به سوالات و شرمندم از این که وقت شریفتون رو می گیرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر عقل در مفهوم‌ساختن از ماهیات نسبت به خارج هم آن ماهیات را مستقل دانست، عملاً این‌جا عقل بین مفهوم و مصداق خلط کرده است. ولی اگر در ضمن عینِ ربط‌دانستنِ مخلوقات نظر به نحوه‌ی امکانیِ آن‌ها داشت و مفاهیمی از شیئی خارجی که چیزی جز وجود نیست، در ذهن خود شکل داد مشکلی پیش نمی‌آید و طبیعی است برای شناخت پدیده‌ها انسان باید از آن‌ها در ذهن، مفهوم‌سازی کند و در این رابطه از نظر به علتِ فاعلی و غایی نیز غفلت نمی‌شود 2- عموماً همین ماهیات را هم باید نظر به اعیان ثابته‌شان معنا کنیم که عرفان نظری متذکر آن‌ است. موفق باشید

15835
متن پرسش
سلام و احترام: استاد فاضل و مهربان؛ شما نظرتان این است که در برخورد با بی حجابها در اجتماع جز نسبت به بی حجابان سازمان دهی شده توسط دشمن ،نباید تذکر لسانی داد. بلکه باید تفکر خانم بی حجاب را اصلاح کرد. حال ما در جامعه هنگام برخورد با بی حجابها فقط باید سکوت کنیم؟ روایت ها و آیه های مربوط به امر به معروف و نهی از منکر چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک بحث بسیار مفصل است و بنده هم در زمانی بر روی آن وقت گذاشته‌ام که در حال حاضر نمی‌دانم کجا بوده تا خدمتتان عرض کنم. هرچه هست ملاحظه کنید که قرآن می‌فرماید: « وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ (71) /توبه» یعنی در یک فضای ایمانی که بین مؤمنین دوستی  حاکم است، امر به معروف جریان دارد و این غیر از ان فضایی است که شما انتظار دارید به یک خانم بی‌حجاب تذکر دهید و به آن نتایجی که نیاز هست برسید، مگر آن‌که بتوانید آن فضا را ایجاد کنید که البته با فعالیت‌های فرهنگی مسلّم این فضا ایجاد خواهد شد. موفق باشید

14735

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی، سلام علیکم: حدود یک دهه ای است که در مدارس تهران به شغل شریف معلمی و در کنار آن مشاور و ... مشغولم. از همان نوجوانی عاشق معلمی بودم و برای نیاز انقلاب اسلامی و کادرسازی برای آینده انقلاب وارد این عرصه شدم. با اینکه در عصر حاضر و با توجه به دسیسه های دشمن، آموزش و پرورش مهمترین وزارت خانه در کشور است (همان طور که غربی ها هم در حال حاضر تمام هم و غم خود را بر روی آموزش و پرورش خود گذاشته اند و فهمیده اند که آینده هر کشوری - چه اسلامی و چه سکولار - وابسته به داشتن مدارس خوب و معلمین ارزنده است) ولی بنده حقیقتا به آخر خط رسیده ام و توان لازم برای این کار طاقت فرسا را در خود نمی بینم. دانش آموزان ما آن چنان غرق و مسحور در بازی، تکنولوژی، فضای مجازی و ... شده اند که تمام انگیزه ام از دست رفته به نحوی که ماندنم در مدرسه را چیزی جز خسران برای خود نمی بینم. در دلم شوق رفتن به قم و حوزه وجود دارد و هر از چند گاهی شوق حضور در این فضای معنوی دلم را تسخیر می کند. البته همت ویژه ای می خواهد که نمی دانم در وجودم هست یا خیر. حال از شما استاد گرانقدر می خواهم که راهنماییم کنید. حقیقتا چه باید کرد؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر تا آن‌جا که ممکن است با دانش‌آموزان رفیق شوید و با آن‌ها کنار بیایید و سخت‌گیری نکنید؛ آرام‌آرام می‌توانید تأثیر لازم را بر آن‌ها بگذارید. موفق باشید

13317
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. در یکی از کتاب های انقلاب اسلامی شما اشاره شده بود به اینکه هواپیما و تلویزیون و ماشین سواری باعث فرار دختر ها و پسرها و گسستگی خانواده می شود. می خواستم ادله تان را بیان کنید. 2. شما گفته بودید که علم و تکنولوژی را باید از هم تفکیک کرد می خواستم که یک مثالی بیاورید که اینگونه باشد یعنی در این مثال علم و تکنولوژی را بشود از هم تفکیک کرد. و فرمودید که هایدگر گفته است که علم نمی اندیشد پس می شود اندیشه خودمان را به علم تزریق کنیم در این رابطه هم می شود یک نمونه بیاورید که کسی توانسته باشد این کار را انجام دهد چون مشکل من و آنهایی که مباحث غرب شناسی را دنبال می کنند این است که طرح جایگزین غرب را نمی دانیم چیست و الگویی نداریم و نمی دانیم که چه جوری به آن طرح می رسیم و چگونه آن را به اجرا در آوریم و نمی دانیم که چگونه حرف رهبری را اجرا کنیم که فرمودند مرزهای علمی را باید شکست و خودمان باید علم تولید کنیم؟ کار ما شده همش نقد غرب بدون جایگزینی و به نظرم این باعث می شود که نسبت به نقد غرب دل سرد شویم و بدتر از قبل غرب را بپذیریم وقتی نمونه ای نیست خب به غیر از پذیرش غرب چاره ی دیگری هم مگر هست؟ ممنون.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در عین آن‌که پیشنهاد می‌کنم به جواب سؤال شماره‌ی 13313 نظری بیندازید، در مورد گسستگی جوانان از خانواده شاید بتوان نقش فضای مجازی را برجسته دانست. چیزی که آقای دکتر یامین‌پور در مورد آن نکات خوبی را مطرح می‌کنند 2- ابتدا باید علم را در همین فضایی که فیزیک و شیمی و مکانیک مطرح می‌کنند، به‌دست آورد، سپس در این مورد فکر کرد که چرا از طریق این علوم، تکنولوژی مناسب فرهنگ خود را نسازیم. مثل کاری که جهاد سازندگی در پشتیبانی از دفاع مقدس انجام داد. سخن مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» تأکید بر تسلط علمی است تا لااقل در امور دفاعی محکوم و مقهور غرب نباشیم. ولی متأسفانه ما هنوز تا آن حدّ گرفتار فرهنگ غربی هستیم که تصوری ماوراء سبک زندگی غربی و لوازم آن نداریم تا مطابق آن زندگی، علم خود را از سلطه‌ی تکنولوژی غربی آزاد کنیم. کاری که یک زمانی با ساختنِ بادگیر‌ها در شهر یزد و یا با حفر قنات‌ها در دشت کویر ایران انجام دادیم. هنوز درگیر یک نوع زندگی ماوراء زندگی غربی نشده‌ایم تا تکنیک مناسب آن را تصور کنیم. موفق باشید

10642

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: لطفا 1- فایل ها رو در قالب mp3 قرار دهید. ما برای اجراشون در ماشین مشکل داریم. و نتونستم اونا رو هم تبدیل کنم به نوع دیگه 2- در ضمن کیفیت فایل ها رو در صورت امکان بالاتر ببرید. ممنون از سایت و مطالب روشنگرانه شما حفظکم و سلّمکم الله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دربرنامه سایت جدید همه‌ی فایل‌ها بصورتmp3 می بباشد. موفق باشید
10526
متن پرسش
سلام: آقای دکتر غلامرضا ذکیانی در فرارو نکاتی را در رابطه با حضور فرهنگ عاشورا مطرح فرموده‌اند که عیناً خدمتتان ارسال داشتم تا نظرتان را بدانم. «از بزرگترین نعمتهایی که جامعه ما از آن برخوردار است ایام محرم و رمضان است. ایام محرم بی‌شک یکی از نعمتهای بی‌بدیل است. اندکی تامل نشان می‌دهد که حماسه عاشوراء به دلایلی که به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد در اعماق دلها نفوذ کرده است. رویکرد این نوشتار پدیدارشناسانه است یعنی صرفا به بازتاب این رویداد در جامعه امروزمان نگاه می‌کنیم و فعلا توجهی به عوامل و ریشه‌های این ماجرا نداریم. آثار کم‌نظیر قیام حسینی: پاره‌ای از پدیده‌هایی که در ایام محرم و به ویژه در تاسوعا و عاشورا مشاهده می‌کنیم شگفت‌انگیز هستند: صوت‌های بسیار متنوع و آهنگ‌های زیبائی که مداحان و خوانندگان مختلف اجراء می‌کنند. ـ تعزیه‌خوانی‌های متعدد و متنوع. ـ کافیست اندکی به تنوع عزاداری‌ها در میان اهالی جنوب، شمالی‌ها، ترک‌ها، بلوچ‌ها، عرب‌ها، شیرازی‌ها، مشهدی‌ها، لرها و سایر اقشار در داخل میهن اسلامی توجه کنیم تا معلوم شود که جریان عاشوراء ظرفیت بالفعل ساختن چه استعدادهائی را دارد! ـ تهیه نذورات و خیرات شامل انواع غذاها، شربت‌ها و نحوه تهیه و آماده‌سازی آنها در این ایام بی‌سابقه است. ـ مشارکت همه اقشار؛ مراسم محرم و عاشوراء، مختص هیچ قشری نیست بلکه همه قشرها اعم از مردان و زنان، سالمندان، میان‌سالان، جوانان، نوجوانان و کودکان، بیماران و تندرست‌ها و ... در این مراسم فعالانه شرکت می‌کنند. ـ نظم بی‌سابقه، غالبا از بی‌نظمی ملت خودمان در مقابل ملت‌هائی چون ژاپن و آلمان می‌نالیم، ولی در ایام محرم شاهد نظم، هم‌کوشی و تبادل نظر کم‌نظیر افراد برای برپائی هرچه باشکوهتر مراسم هستیم. (آیا می‌توان این روحیه جمعی و همکاری در ایام محرم را به سایر ایام سال نیز سرایت داد؟) ـ در این مراسم می‌توان سخنرانی‌های متنوع سیاسی، تاریخی، عقیدتی، اخلاقی، اجتماعی، رثائی و یا ترکیبی از آنها را در سطوح عالی، متوسط و ضعیف و با سبک‌های مختلف رصد کرد. ـ شناخت تاریخ، شناخت زوایای پنهان ماجرای عاشوراء و تبیین عوامل دور و نزدیک آن سبب شده که مورخان و پژوهشگران علوم مختلف تاریخ، حدیث، کلام، تفسیر و فقه را مورد تحقیق قرار دهند. ـ رفع فاصله طبقاتی؛ این مراسم مختص اغنیاء نیست بلکه فقراء و اقشار متوسط در این مراسم فعالتر هستند و اقشار مرفه سعی می‌کنند در میان افراد دیگر باشند. بارها شاهد این صحنه بسیار زیبا در روزهای تاسوعا یا عاشوراء بوده‌ایم که یک فرد متمول، خودرو گران‌قیمت خود را در کناری پارک کرده و برای دریافت یک خورشت قیمه چونان سایرین به صف می‌ایستد، فردی که در روزهای دیگر به هیچ وجه حاضر نیست به چنین کاری دست بزند؟! ـ کافیست به اشعار کلاسیک و نوی که در این زمینه سروده شده سری بزنیم تا اوج احساس و هنرنمائی را در ادبیات عاشورائی به نظاره بنشینیم! ـ فیلم؛ یادآوری چند فیلم و سریال در دو دهه اخیر ـ روز واقعه، مختارنامه، سفیر، معصومیت از دست رفته و ... ـ کافیست تا اوج‌گیری علم و هنر و خلاقیت را در عرضه این جریان مشاهده کنیم. ـ چه تصاویر و نقاشی‌هائی توسط هنرمندان قدیم و جدید برای ترسیم گوشه‌ای از وقایع کربلاء به تصویر کشیده شده است؟ ـ تنوع خط‌ها، تذهیب‌ها، طرح‌ها، کاشی‌کاری‌ها، معماری‌ها، حسینیه‌ها، تکایا، مساجد، بعد وجودی در کنار بعد عقلی؛ می‌توان هستی انسان را گستره یا طیفی دانست که یک سر آن بعد عقلانی ـ کلیت، ضرورت، دوام، همگانی، بحث‌پذیر، علمی، شک‌پذیر، عمومیت ـ و سر دیگر آن بعد وجودی ـ فردی، اینجا، الآن، حسی، لذت یا درد آنی، تمرکز، شک‌ناپذیر ـ است. همچنان که ملاحظه می‌شود همه ابعاد تمدن و فرهنگ انسانی ـ جامعه، دولت، هنر، سیاست، اقتصاد، تجارت، فرهنگ، پول، بانک، بیمه، بورس، فوتبال، ورزش، دانشگاه، اداره، انقلاب، آرمان، آزادی، نوشتار، آینده نگری و ... ـ از همین بعد ذهنی انسان برجوشیده است. اما آیا ذهن انسان فقط دارای بُعد مثبت است و هیچ نقش منفی ندارد؟ بعد وجودی؛ یک فرد علاوه بر بُعد ذهنی از بُعد وجودی نیز برخوردار است. شاید بتوان این بعد انسان را با یک مثال روشن ساخت. سیراب شدن را در نظر بگیرید؛ در باره مفهوم سیراب شدن و عوامل فیزیولوژیکی آن و انواع آن و تاثیر آن در بدن صحبت نمی‌کنیم که همه اینها به بعد ذهنی مربوط می‌شود بلکه به همین سیراب شدنی اشاره می‌کنیم که مثلاً به فرد روزه‌دار پس از افطار با نوشیدن آب یا شربت دست می‌دهد. این سیراب شدن همین الآن روی داده و فقط به همین شخص مربوط می‌شود و او با تمام وجودش آن را حس می‌کند و برایش کاملاً تازگی دارد یعنی چنین نیست که چون بارها سیراب شده پس این سیرابی برایش حالت کهنگی پیدا کرده است. هرقدر هم شدت تشنگی به ویژه در روزهای گرم بیشتر باشد، توجه وی برای رفع آن بیشتر شده (تمرکز) و لذا لذتش نیز از سیراب شدن بالاتر خواهد بود. نکته جالب اینکه انسان از جهت بُعد وجودی شبیه سایر حیوانات است و لذا گاهی از این جهت مورد بی مهری واقع می شود! پس شاخص‌های بُعد وجودی را می‌توان در پیوند داشتن با همین فرد، همین لحظه، همین حس و همین لذت (یا درد) نشان داد که البته به هرمیزان توجه فرد روی آن موضوع متمرکز باشد، به همان میزان لذتش نیز بیشتر خواهد بود. اینک توجه خوانندگان را به ابعاد وجودی در حادثه عاشوراء جلب می‌کنم: جنگ‌های تن‌به‌تن، رجزخوانی‌ها، تشنگی‌ها، ایثار‌ها، شهادت‌ها، ظلم‌ها، ناجوان‌مردی‌ها، خیانت‌ها، اخلاص‌ها، حضور پیرمرد و نوزاد، کاروان اسراء، حالات تک‌تک افراد و ...روشن است که قیام عاشوراء از ابعاد قوی معرفتی و اخلاقی چون اخلاص، شجاعت، نهی از منکر، انکار سلطنتِ(یزید)، ترویج آزادی‌خواهی و ...، برخوردار است که هیچگاه نباید مورد غفلت قرار گیرند؛ ولی علاوه بر این ابعاد معرفتی و دینی، حضور پررنگ ابعاد وجودی و حسی سبب شده است که جنبه رثائی (سوگواری) بگیرد و از آنجا که بعد رثائی همگانی و دائمی است لذا حزن محرم در میان اقشار مختلف مردم تداوم یافته است؛ و همین اندوه ناشی از اخلاص، ظرفیتی را برای قیام عاشوراء ایجاد کرده است که این‌همه استعدادهای متنوع و مختلف را در طول تاریخ و عرض جغرافیا بالفعل ساخته است. ثابتات دینی در برابر تغییرات زمانی: یکی از مشکلات عمده عصر جدید، این است که همه باورها، سنت‌ها، آداب و فرهنگ‌ها را تحت‌الشعاع قرار داده و دچار تغییر و تحول می‌سازد و از همین‌جاست که صدای مومنین و سنت‌گراها را درآورده است. اما نکته جالب در دین اسلام و مذهب تشیع این است که تکالیفی در دین اسلام و مناسبت‌هایی در مذهب تشیع وجود دارد که وجوه ثابت دین و مذهب را تأمین می‌کنند. به عنوان مثال، احکامی چون نماز (با تمام مقدمات، اجزاء و شرایط آن)، روزه، حج و مناسبت‌هائی چون محرم، رمضان و ... خواه‌ناخواه در ایام مختلف تکرار می‌‌شوند و مؤمنین باید برخی شعائر و مناسک را به صورت ثابت رعایت کنند. رعایت همین شعائر و مناسک سبب می‌شود که افراد در مقابل سیل تغییرات و تحولات بایستند و دست‌کم سرعت تغییر را احساس کنند. ناگفته پیداست نه هر کهنه‌ای خوب و نه هر تازه‌ای بد است، همچنانکه نه هر تازه‌ای خوب و نه هر کهنه‌ای بد است؛ ولی پدیده‌های تازه ـ همچون فناوری‌های مختلف ـ سعی می‌کنند به وسیله امپراطوری رسانه‌ای سلطه بلامنازع خود را بر جهان و همه فرهنگ‌ها بگسترانند و لذا در برخورد با آداب و فرهنگ‌های سنتی هیچ ترحمی از خود نشان نمی‌دهند. با این وصف، خشک و ترِ سنت با هیزم مدرنیته به آتش کشیده می‌شود و افراد نیز تاب مقاومت در برابر آن را ندارند. ولی از ویژگی‌های همه ادیان علی‌الخصوص دین خاتم، این است که عناصر ثابتی ـ چون احکام دینی و مناسبت‌های مذهبی ـ را در متن دین تعبیه کرده است که اهل دین فقط با پایبندی به این احکام و مناسبت‌ها می‌توانند وجوه مثبت فرهنگ و سنت خود را حفظ کنند و در مقابل سیل بنیان برافکن تغییرات درامان بمانند. اندکی درنگ در قیام عاشوراء و تداوم مراسم آن در طول قرن‌های متمادی نشان می‌دهد که عناصر موجود در این قیام، با مهارت تمام ـ مهارتی که نشان از الهی و غیربشری بودن این حرکت دارد ـ چیده شده‌اند و تا قرن‌های متمادی انسان‌ها و به ویژه مسلمانان و شیعیان را متوجه امور ثابت و مقدس کرده و از آسیب تغییرات مداوم و تحولات غیرمنتظره در امان نگه خواهد داشت به شرط اینکه ما هم بتوانیم قدر آن را بشناسیم و شکر آن را بجا آوریم.» عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم نکات خوبی را مطرح کرده‌اند به‌خصوص که بر عکس آقای حجاریان متوجه‌اند تداوم آن حرکت نشان از الهی و غیر بشری‌بودن آن دارد. در حالی‌که آقای حجاریان بدون هرگونه مطالعه‌ای در این مورد ادامه‌ی حرکت امام حسین«علیه‌السلام» را ساخته‌ی شیعیان می‌دانند. موفق باشید
8558

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ادعاهای عجیب بیژن عبدالکریمی استاد دانشگاه آزاد در بوشهر: ممکن است اسلام نیز دچار انحراف شده باشد!// من تاکید می کنم که هگل و سارتر را دوست دارم دکتر بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد شمال در دانشگاه خلیج فارس بوشهر در اظهاراتی عجیب از احتمال انحراف در اسلام سخن گفته و افزود: جهان پسامدرن همان "جهان نیچه ای" است و طبق افکار شدیدا رادیکال نیچه، خدا و حقیقت در این جهان مرده است! از نظر من شعارهای سیاسی و "مرگ باد" سر دادن فقط برای یک سری افراد که قصد نان درآوردن دارند خوب است و آن را اداره می کنند. به گزارش "ناصرون" دکتر بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد شمال که به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خلیج فارس در این دانشگاه حضور یافت تا نقدی بر وضعیت فرهنگی ایران امروز داشته باشد در اظهاراتی عجیب از احتمال انحراف در اسلام سخن گفته و افزود: جهان پسامدرن همان "جهان نیچه ای" است و طبق افکار شدیدا رادیکال نیچه، خدا و حقیقت در این جهان مرده است! از نظر من شعارهای سیاسی و "مرگ باد" سر دادن فقط برای یک سری افراد که قصد نان درآوردن دارند خوب است و آن را اداره می کنند. وی با بیان اندیشه های نیچه و برخی دیگر از فلسفه شناسان و تئورسین های غربی تاکید کرد که جهان امروز دچار پوچ گرایی است و عنوان داشت: هیچ کس نمی تواند همزمان با افزایش مدرنیته جهانیان را با مفهوم پیشرفت آگاه کند روند مدرنیته اجتناب ناپذیر بوده و دیگر علما یا حتی انبیا برای جامعه مدرنیته قابل پذیرش نیستند. این مدرس فلسفه در ادامه به نقش انقلاب صنعتی دوم در پیشرفت و مدرنیته اشاره کرد و افزود: انقلاب صنعتی دوم همان IT و اینترنت است کسانی که با این انقلاب همگام نباشند از جامعه عقب خواهند ماند. وی با اضافه کردن این جمله که جهان امروز مدرنیته نیست و پسامدرن است، خاطرنشان کرد: جهان پسامدرن همان "جهان نیچه ای" است و طبق افکار شدیدا رادیکال نیچه، خدا و حقیقت در این جهان مرده است! از نظر من شعارهای سیاسی و "مرگ باد" سر دادن فقط برای یک سری افراد که قصد نان درآوردن دارند خوب است و آن را اداره می کنند. دانشیار دانشگاه آزاد با بیان نقش رسانه ها و مراجع اطلاع رسانی مانند سایت ها و روزنامه ها، ادامه داد: رسانه ها و قدرت ها یا حاکمیت ها بیشتر تولید حقیقت می کنند تا انتقال مفاهیم حقیقی. نویسنده کتاب "هایدگر در ایران" در پاسخ به سوال خبرنگار سپاس در مورد این که اندیشمندان غربی به دلیل کمبود های دین مسیحیت که به دلیل تحریف آن نتیجه شده بود به دنبال حقیقت خدا و وجود خدا رفتند و اگر به سخنان قرآن درمورد وجود خدا گوش داده بودند به این جا نمی رسیدند، تاکید کرد: من آدم به شدت رادیکالی هستم! ما باید با رویدادها مواجه ایدئولوژیک داشته باشیم. برای مثال اگر شما بخواهید از یک سیستم نظامی یا مذهبی دفاع کنید فقط کارتان تفهیم کردن و ترویج آن خواهد بود. هرجا شرایط و تاریخ به نفع شما باشد آن را تایید می کنید در غیر این صورت تکذیب خواهید کرد! وی در پایان در ادامه به سوال خبرنگار سپاس افزود: ما نباید میان مسیحیت و اسلام تفرقه بیندازیم زیرا ممکن است اسلام نیز دچار انحراف شده باشداگر شما دانشجویان عزیز به حرف من که استاد دانشگاه هستم گوش ندهید چگونه می خواهید افکار و اندیشه های نیچه و هگل را دنبال کنید؟ من تاکید می کنم که هگل و سارتر را دوست دارم و از آنان درس می گیرم./ سلام علیکم جناب استاد چونکه این استاد ذهن دانشجوها را منحرف می کند من به عنوان یک دانشجو از شما می خواهم که نقدی منطقی بنویسید و به این ایمیل ارسال نمایید تا بتوانیم در دانشگاه نشر دهیم. اگر نخواستید نامتان را فاش نمی کنیم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در این موارد که بخواهیم یک بحث علمی را دنبال کنیم نمی‌توان به گزارش روزنامه‌ها اعتماد کرد زیرا ممکن است منظور آقای عبدالکریمی که می‌گوید شعار «مرگ باد» سودجویانه است با نظر به جریان‌های افراطی بگوید نه با نظر به تقابل تمدنی که بین ما و غرب وجود دارد یا وقتی نظر به سخن نیچه دارد می‌خواهد مناسبات غرب‌زدگی ما را نقد کند که در دل آن حکم خدا جاری نیست. همان‌طور که وقتی می‌گوید نباید میان اسلام و مسیحیت تفرقه بیندازیم می‌خواهد بین این دو دین تعامل صورت گیرد تا معنویت جای سکولاریته حاکم شود. از طرفی حرف خوبی است که ما بتوانیم نیچه و هگل را مطالعه کنیم. موفق باشید
نمایش چاپی