بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10867

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: می خواستم نظرتون را راجع یه فصلنامه نور الصادق بدونم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاع ندارم. موفق باشید
9634
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: چند سالیست مباحث شما را دنبال می کنم و آشنا هستم، به حمد الله نتایج خوبی هم گرفته ام اما از وقتی با چند تن از شاگردان با سابقه تر شما هم بحث شده ام متوجه شدم آنان پس از آشنایی با مباحث شما درس و دانشگاه را نیمه کاره رها کرده و تمام وقت خود را صرف در این مباحث کرده اند و تنها راه نجات کشور و جامعه و حتی جهان را مباحث حضرت عالی ذکر می کنند. با توجه به اینکه بنده خودم موافقم که این مباحث برای هر مسلمانی ضروریست حتی اگر در یک دوره فشرده مثلا به اندازه دو ترم دانشگاه وقت صرف کند ارزش دارد همچنین آگاهم که دانشگاه و جو آن و دروس آن و حتی بسیاری از اساتید آن غربی هستند و غربی فکر می کنند. اما آیا دلیل معرفتی برای ترک تحصیل وجود دارد؟ آیا این که گفته می شود برای پیشرفت در مباحث معرفت النفس این دروس روزی حجاب سیر و سلوک خواهد شد درست است؟ البته نظر این حقیر که مخالفت با آنان کردم اینست که مقام معظم رهبری که این همه روی علم تاکید دارند برای چه کسی تذکر می دهند؟ آیا غیر از این است که نظر به همین بچه های مذهبی و حزب اللهی برای برون رفت از این فرهنگ غربی حاکم بر دانشگاهها دارند؟ اگر همه ما بگوییم سیر و سلوک با ترک تحصیل و فقط تمرکز روی مباحث فقه اکبر حاصل می شود پس چه کسی جامعه و تمدن اسلامی بسازد؟ این که فکر حاکم بر دانشگاه از خیلی جهات غربی است و روی فکر و اعتقادات جوانان تاثیر بد می گذارد درست اما آیا دین ما اینقدر قدرت ندارد که این اثرات منفی را پاک کند؟ آیا همین کناره گیری مذهبی ها از حضور در عرصه های مختلف از جمله دانشگاه نیست که راه را برای جولان عده ای به اصطلاح روشنفکر باز کرده است تا تریبون شبکه های ماهواره ای در دانشگاه باشند؟ آیا از همین دانشگاهها امثال احمدی روشن بیرون نیامدند؟ پس اینکه حضرت آقا فرمودند امروز سلاح اصلی برای مقابله با دشمن سلاح علم است بی دلیل است؟ لطفا مرا راهنمایی کنید من در دو راهی ترک تحصیل و ادامه ان مانده ام؟!! این دوستان جدید من و شاگردان خوش سابقه شما بد جوری مخ مرا زده اند و مرا از ادامه راه منصرف کرده اند. بسیار دلسرد شده ام فکر می کنم تمام مدتی که برای لیسانسم وقت گذاشته ام هدر رفته است با اینکه نیتم از تحصیل فقط خدمت به نظام پر برکت اسلامی بوده است. لطفا راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به هیچ‌وجه معتقد نیستم با مباحث معرفتی و غرب‌شناسی ما باید از فعالیت در دانشگاه دست بکشیم و خود را از آینده‌ی بسیار درخشانی که تمدن نوین اسلامی مدّ نظر ما قرار می‌دهد، بیرون بیندازیم. آری برای تحقق تمدن اسلامی یا باید به روش حوزوی کار کرد و معارف الهی را به گوش مردم رساند، و یا باید به روش دانشگاهی کار کرد و با علم و صنعت، زیرساخت‌های لازم را شکل داد. شما به استعداد خودتان نگاه کنید و یکی از این دو جبهه را انتخاب نمایید. موفق باشید
9069
متن پرسش
با سلام. استاد عزیز در پاسخ سوال 9026 اشاره فرمودید که انسان برای تعالی در انسانیت‌اش نیاز دارد به عین الانسان رجوع کند، همان‌طور که برای گرما، به آتش رجوع دارید و لذا ما در انسانیت به امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» که عین‌الانسان هستند نیاز داریم؛ این موضوع رو متوجه هستم اما سوال بنده این است که برای هرحاجتی که ما در خانه خدا را بزنیم خداوند ابتدا آن را در کف امام معصوم میگذارد و ما از ایشان می گیریم؟ حتی حاجات تماماً دنیایی مثلا بندکفش؟ شغل؟ ماشین؟ خانه؟ مکانیسمش چگونه است؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام اموری که مربوط به وجوه انسانی ما است اگر از مسیر انسان کامل باشد جنبه‌ی انسانی ما در آن امور محفوظ می‌ماند با فرض آن‌که در هر حال آن حضرت واسطه‌ی فیض الهی هستند، پس اگر هم از خدا بخواهیم کار درستی کرده‌ایم منتها حضرت حق از طریق واسطه‌ی فیض‌اش آن را به ما می‌رساند. موفق باشید
6201
متن پرسش
سلام مگر انسان عین اختیار نیست؟ و حقیقت انسان هم نفس اوست پس چرا موقع خواب یا موقع مرگ که با خود حقیقی مان روبه روییمو اختیار نداریم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس انسان تا وقتی دارای جنبه‌های بالقوه است عین اختیار است بین انتخاب جنبه‌های مختلفِ امکانی که در مقابل او است، ولی در خواب و مرگ که تنها با ملکات خود روبه‌رو است دیگر اختیار و انتخاب معنا نمی‌دهد بلکه با آنچه انتخاب کرده است به‌سر می‌برد. موفق باشید
6098
متن پرسش
سلام.چند روز پیش در برنامه ای دیدم که آیت الله قاضی حدیثی را در جمع شاگردان می خوانده اند که مضمونش این است:اگر شنیدید کوهی جا به جا شده آن را بیشتر باور کنید تا شنیده باشید خلق و خو و ملکات انسانی تغییر کرده.استاد منبع این حدیث و متن عربی آن را میدانید؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: منبع آن را نمی‌دانم ولی این در اخلاقیات بحث مهمی است و نیاز به سند ندارد که اگر کاری و یا صفتی برای کسی ملکه شد تغییر آن بسیار مشکل است به همین جهت باید از ابتدا مواظب بود ملکات نیکو در ما ریشه بگیرند. موفق باشید
5572
متن پرسش
با سلام وخسته نباشید خدمت استاد عزیز بنده چندین سوال داشتم و ازشما خواهش می کنم جواب را هم فقط به ایمیلم ارسال کنید. 1 راجع به گریه کردن است شاید سوال بی موردی باشد اما من خیلی برام این مهم شده که فلسفه گریه کردن چیست البته من قبلا خیلی حساس بودم و سر هر موضوعی غصه فراوان می خوردم و اشکم سرازیر بود اما به لطف الهی و طی این مباحث خداراشکر این گریه کردن محدود به زمان نیایش با خدا شده و گاهی هنگام قران خوندن. حال می خوام بدونم این گریه از لحاظ عرفانی و فلسفی چه معنایی می دهد؟ 2 استاد گرامی من الان چند وقتی احساس می کنم کسی از طریق قلب با من صحبت می کنه البته الان مبحث حرکت جوهری قسمت 7 هستم هر چند هنوز تفکر زیادی ندارم بعضی وقتا هم کمی فکر می کنم احساس سردرد خاصی دارم اولا این سردرد طبیعی است؟ در ثانی اون که حرف می زنه می تونم اعتماد کنم ؟من مثلا هرچی که می گم دعوت به صبر می کنه . یا دعوت به سکوت ؟ خواهش می کنم من را راهنمایی کنید 3 من بعضی روزها غم زیادی را احساس می کنم به طوریکه اگه کسی پیشم باشه سختمه نمی تونم راحت ارتباط- با فرد کناریم داشته باشم- برقرار کنم و بعضی روزها را هم خدارا شکر خوبم فقط از عمق و جود شکر می کنم با وجو اینکه ارزوهایی داشتم و نرسیدم ولی وقتی نعمتهای خدا را ذکر می کنم گریه میکنم. استاد بزرگوار با این شرح احوالات و ضمن پاسخگویی به پرسشها ازتون می خوام مرا راهنمایی کنید و اینکه این مباحث در تفکر من اثر می گذارد؟ البته از افکار روزمره خداراشکر راحت شدم تا حدی. با سپاس فراوان .
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- «عاشق شده‏اى، اى دل سودات مبارک باد ......... از جا و مکان رستى، آنجات مبارک باد» «از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور ....... تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد» «اى پیشرو مردى، امروز تو برخوردى‏ ............ اى زاهد فردایى فردات مبارک باد» «کفرت‏همگى دین‏شد تلخت‏همه‏شیرین‏شد ............. حلوا شده‏اى‏ کلى، حلوات مبارک باد» «در خانقهِ سینه غوغاست فقیران را .............. اى سینه‏ى بى‏کینه غوغات مبارک باد» «اى عاشق پنهانى آن یارْ قرینت باد ............. اى طالب بالایى بالات مبارک باد» «اى جانِ پسندیده جوییده و کوشیده‏ .............. پرهات بروییده پرهات مبارک باد» «خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردى‏ ........... کالاى عجب بردى کالات مبارک باد» 2- سعی کنید بدن خود را تقویت کنید که آن سردردها سراغ‌تان نیاید، در حال حاضر به آن صحبت درونی خیلی توجه نکنید. به مطالعه و ورزش و کارهایی که باید انجام دهید مشغول باشید و از تقویت خود نیز غافل نباشید 3- تأکید بنده آن است که در مطالعه و ورزش و کارهایی که باید بکنید خود را مدیریت کنید تا إن‌شاءاللّه نتیجه‌ی لازم گرفته شود. موفق باشید
5354
متن پرسش
باسلام . استاد گرامی حدودا یک هفته ی قبل بنده سوالاتی مربوط به مشکلات اخلاقی شوهرم پرسیده بودم اما هنوز در سایت زده نشده است. من منتظر پاسخ هستم چون جز شما کسی را برای مشورت ندارم. باتشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که مواردی از جمله آنچه در آن سؤال فرموده بودید را ما بر روی سایت نمی‌گذاریم. موفق باشید
3110
متن پرسش
سلام علیکم استاد من می خواهم فردی را که به قهوه خانه می رود اصلاح کنم که دیگر به این مکان نرود آیا درست که من چند بار همراه او بروم به قهوه خانه و کم کم اورا اصلاح کنم و فکر رفتن به این مکان را دیگر نکند. و آیا صلا نباید با اینجور افراد معاشرت داشته باشم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در این مورد نمی‌توان حکم کلی داد ولی مواظب باشید قصه‌ی شما قصه‌ی آن کسی نباشد که رفت آب بیاورد، آب بردش. موفق باشید
2921
متن پرسش
با سلا م و خسته نباشی خدمت استاد بزرگوار...سوال بنده این است که در بعضی مداحیها مداحان مقام ابی عبد الله را به مقام خدا نسبت میدن وبه این صورت میخونن.....ابی عبد الله ای نام تو بهترین سر آغاز بی نام تو لب نمیکنم باز بالی بده تو برای پرواز..... بنده چنین برداشتی بدی ندارم و بعضی از دوستان فکر میکنن که گفتن این بیت شعر اشتباه و نباید مقام خدا رو به امام حسین نسبت دادو فکر میکنم که بیشتر این شعر میخواد این پیاغمو برسونه که ما همیشه و همه جا باید با عاشورای حسینی و شیوه ی زندگی ابی عبد الله رو داشته باشیم....و از شما استاد گرامی هم میخوام یه توضیحی در این مورد بدین...با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: چون ما می‌دانیم مداحان عزیز خداپرست هستند باید سخن آن‌ها را تا آن‌جا که ممکن است حمل بر صحت کنیم و همین‌طور که شما می‌فرمایید از آن ابیات این‌طور برداشت کنیم که می‌خواهند یک لحظه چشم از وجود مقدس مولایمان حسین«علیه‌السلام» بر ندارند. گوارایشان باد. موفق باشید
2432
متن پرسش
سلام تکلیف ما در برابر کسانی که به شخص رهبر و مقام ولایت فقیه توهین می کنند چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر آمادگی جهت تذکر ندارند قرآن می‌فرماید: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً» باید خود را همسنگ آن‌ها نکرد، ارزشی ندارند که با آن‌ها همسخن شویم. موفق باشید
1754
متن پرسش
سلام و درود بر شما. آقای طاهر زاده عزیز و دوست داشتنی،بنده شما را از چند سال قبل می شناختم و این اواخر توجه بیشتری به شما و آثارتان داشته ام.تفکر و احساسم این است که باید چند نکته را بیان کنم.می دانید،هر چه نگاه ها به یک فرد بیشتر باشد میزان الگو پذیری(آگاهانه یا نا آگاهانه،از سر تفکر و منطق یا هیجان و عواطف) از فرد(تفکر او،شخصیت او،و یا چیزی که از فرد برای خود ساخته اند)افزایش خواهد یافت،به تبع این امر مسئولیت آن فرد سنگین تر خواهد شد،حتی برای گفتن یه کلمه،حتی برای یک اظهار نظر،حتی برای یک سلام!شما نیز،آقای طاهر زاده،در چنین وضعیتی قر ا ر دارید(حداقل،فعلا، برای عده ای).راستش از شما انتظار نمی رود که پاسخ های پرسش های پرسش کننده را این گونه رسمی،سرد،کوتاه،گاهی کاملا بی ربط و گاهی اشتباه پاسخ گویید.خیلی مواقع خیلی حرف ها،گفته نشود،خیلی خوشایند تر است تا حرف های سرد و مرده و بی جان و تشریفاتی.یک بار از اصغر طاهر زاده بیرون بیایید و به اصغر طاهر زاده نگاه کنید،نگاهتان(حداقل در این پرسش و پاسخ ها)بیشتر نگاه عاقل اندر سفیه است تا چیز دیگر.قطعا فردی که همنشین خداست(با یاد او)در زبان نیز شیوا و گرم و خوشایند و دلچسب است.گاهی در می مانم در افراد،در می مانم در تناقضات.در مواردی پرسش ها از منظر روان شناختی ارائه شده است و جواب های شما غلط و گمراه کننده بوده است(و نیز مسایل روان شناختی در ارتباط با خانواده،ازدواج،زن و مرد و...).انتظار ها از شما بیشتر بود.بسیاری نقاط مبهم نیز در بیانات شما وجود دارد که کاملا واضح است نه شما خوب درکشان کرده اید نه قابل انتقال هستند،نوعی دیدگاه افراطی به مسایل و نادیدن خیلی چیزها.برای الگو بودن باید جامع بود چون فرد الگو بردار گزینشی عمل نمی کند(خصوصا وقتی از عینک عواطف و گاهی هیجانات به الگو می نگرد).بنده را به خاطر جسارت و بی ادبی ام به محضرتان عفو کنید.امیدوارم که همه اینها خیالاتی بیش نباشد و من در اشتباه باشم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام ضمن تشکر از توصیه‌هایی که فرمودید. حقیقت این است که سؤالی که از ما می‌شود اگر جواب آن سؤال را بدانیم باید بدهیم و این‌که می‌فرمایید چرا مختصر یا مبهم جواب می‌دهم، خودتان را جای بنده قرار دهید که توان بنده همین اندازه است حال یا از جهت اطلاعات و یا از جهت فرصتی که در اختیار دارم، گمانم آن است که سؤال‌کننده آن‌چه را باید بگیرد می‌گیرد. در مورد این‌که می‌فرمایید بعضی جواب‌ها از منظر روان‌شناختی غلط و گمراه‌کننده است؛ ای کاش موارد را می‌فرمودید تا بهتر بتوانم بر آن تأمل کنم. البته بنده جواب سؤالات را تا آن‌جا که بتوانم مبتنی بر مبانی دینی می‌دهم و شدیداً تلاش می‌کنم که از دستگاه روان‌شناسی فاصله بگیرم چون انسانی که روان‌شناسی می‌شناسد و برای آن دستورالعمل می‌دهد تماماً با انسانی که اسلام مدّ نظر دارد فرق می‌کند. پس اجازه دهید از این جهت نظرم با شما متفاوت باشد و باز تأکید می‌کنم در فضای آزاداندیشی بسیار مسرور می‌شوم که به جواب‌هایی که می‌دهم – با ذکر مورد – اشکال کنید و بنده حتما اشکال شما را مدّ نظر قرار می دهم. موفق باشید
1365

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم.با سلام خدمت استادطاهرزاده.امیدوارم در پناه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سربلند و سلامت باشید.پیشاپیش شهادت امام جواد علیه السلام را تسلیت عرض می کنیم.استادعزیز برادری داشته ام پانزده ساله که شانزده سال پیش در اردویی که با یکی از مراکز فرهنگی رفت و آنها بدون مجوز بچه ها را به سد برده بودند غرق شد.ما تمام تلاش خود را کردیم تا فهمیم چگونه این اتفاق افتاد ولی به دلایل مختلف روشن نشد و ما به ناچار رضایت دادیم.خیلی از خدا خواستیم که اگر کسی مقصر بوده روشن شود تا بتوانیم انتقام خونش را بگیریم.چندتا از مسئولین این کار عزیزان خود را پس از مدتی از دست دادند و ما هم به امید اینکه روزی امام زمان علیه السلام انتقام او را میگیرد تقریبا ماجرا را رها کردیم.اما حالا بعضی وقتها عذاب وجدانهای شدیدی میگیرم که نکند مرحوم برادرم منتظر انتقام خونش باشد و از ما ناراضی.آنقدر فکرهای منفی بهم حمله ور می شود که به همه حتی به پدر و مادرم بدبین می شوم و گاهی هم به خودم که نکند به خاطر اشتباهات و گناهان دارم تاوان میدهم و بدتر اینکه گاهی به خود مرحوم هم شک میکنم با همه عاتقه و وابستگی که به ایشان داشتم.این حالت را بقیه اعضای خانواده کم و بیش دارند و زندگی ما خیلی تحت تاثیر این ماجرا قرار گرفته است.حالا از شما تمنا دارم مرا راهنمایی بفرمایید که چه کنم؟امروز صبح به قرآن استخاره زدم آیه28سوره مبارکه نور آمد.منتظرم.با تشکر.من الله توفیق.ربنا افرغ علینا صبرا.التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اولاً: این‌که مؤمنین به همدیگر تسلیت می‌گویند، تسلیت به معنی فراموشی است و از خدا می‌خواهند که آن مصیبت را از ذهن بازماندگان متوفی ببرد، زیرا شخص متوفی وارد یک زندگی دیگر شده و دارد در آن‌جا زندگی برزخی خود را می‌گذراند، ما هم باید زندگی خود را بکنیم و هر هفته برایش خیرات بدهیم. سعی کنیم ذهن خود را مشغول او نکنیم، این شیطان است که ما را متوجه انتقام می‌کند تا از زندگی خود بازمان کند. مواظب باشید کسی را متهم نکنید، گذشت کنید تا خداوند نیز از شما و کوتاهی‌های برادرتان بگذرد. موفق باشید
625
متن پرسش
با سلام خدمت آقای طاهرزاده و تمامی دوستان عزیزی که در این پایگاه اطلاع رسانی تلاش میکنند من دانشجوی رشته معماری هستم و به لطف خدا توسط استاد الهی قمشه ای با عرفان اسلامی و درچند سال بعد با پیوند عمیق این رشته با زندگی انسانها و اهمیت آن در تعالی بشر نیز آشنا شدم ،متاسفانه دانشگاه های کشور نسبت به این موضوعات و پیوند ها کمتر توجه میکنند ،و نتیجه اش میشود تقلید کورکورانه. تا اینکه کتاب "فرهنگ مدرنیته و توهم"استاد رو مطالعه کردم و ایشان به نکات بسیار مهمی اشاره کردندکه بسیار من را راهنمایی کرد،از استاد تقاضا دارم که اگر کتاب هایی در این زمینه میشناسند به ما معرفی کنند تا بتوانیم کمی بیشتر بر روی این موضوع کار کنیم . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در مورد غرب‌شناسی؛ کتاب‌هایی مثل «نگرش بر تکنولوژی از دریچه‌ی بینش توحیدی» و «علل تزلزل تمدن غرب» پیشنهاد می‌شود. در ضمن کتاب « فرهنگ و توسعه» از شهید آوینی نکات دقیقی را گوشزد می‌کند. موفق باشید
18086
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: نظرتون در مورد این گفتگویی که در یکی از شبکه های اجتماعی صورت گرفت چیست؟ الف. اعضای یک گروه برای فعالیت سیاسی بهتره از شرایط و امکانات همدیگر مطلع باشند این جوری قدرت بیشتری خواهیم داشت. مثلا اگه کسی در قسمت بهداشت و درمان آشنا و یا آدم مطمئنی سراغ داره به من بگه چون نیاز به اطلاعاتی در زمینه سلامت مردم اما مستند نیاز دارم چون بچمو واکسیناسیون نکردم مسئول بهداشت شهرمون منو تهدید کرده که شکایت می کنیم و این حرفا منم یه آماری از سلامت مردم دادم که می گفت همش دروغه و اینا تشویش اذهان عمومیه و خلاصه اگه کسی رو می شناسید بهم بگید. ب. مواظب باشید دچار افراط و تفریط نشوید. گاهی افراط و تفریط آسیب می زند. به نظر بنده واکسن فرزند خود را بزنید. الف. درمورد واکسیناسیون تحقیق زیادی کردم که یقین دارم مثل اون آیه قرآنه که خدا میگه در شراب منفعتی است ولی ضررش اکثر من نفعهما. در روایت داریم برای اینکه بچه فلج نشه حجامت نقره کنید و خیلی دستورات دیگه در مورد نوزادان. سازمان جهانی بهداشت خودش میگه اونایی که واکسن سرخک زدن نسبت به اونایی که نزدن بیشتر مبتلا به سرخک شدن. از لحاظ تجربی هم من هر چی بچه دو رو بر خودم می بینم همشون مریضن از همون ابتدا که زردی میگیرن و یکم که بزرگ میشن حساسیت و ضعف سیستم ایمنی بدن و اوتیسم و غیره. یقین دارم که جزیی از برنامه ی استکباره برای ضعیف کردن جسم و ذهن مردم دنیا مخصوصا ما شیعه ها. دانشمندای خودشون میگن این واکسن ها از کلیه سگ و جنین سقط شده و آلومینیوم و سرب و الکادوئید و غیره درست میشه که خیلی مضره. وقتی مسئول بهداشت شهر بهم گفت بیا تا صحبت کنیم باور کنید اون و همکاراش به اندازه ی منی که کاردانی حسابداری دارم از این واکسن ها و سلامت مردم نمیدونستن. وقتی هم می خواستم بهشون دید کلان بدم و در مورد وضعیت روز دنیا و استکبار و بهداشت دنیا بهشون بگم گفتن اینا دروغه و تشویش اذهان عمومیه و تو بدبینی و سیاست رو با بهداشت قاطی نکن و سیاسی حرف نزن و .... آخرش هم تهدید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که جریان‌های صهیونیستی در نظام سلامت جهانی نفوذ کرده‌اند و این موضوع به اثبات رسیده است، حرفی نیست. ولی همان‌طور که در جواب سؤال 18085 عرض شدبالاخره در این زمان و در این نوع زندگی‌ها، بیماری‌هایی پیش می‌آید که دنیایِ جدید آن را ایجاد کرده و طبّ جدید آن را می‌شناسد و نمی‌توان به چنین طبیبانی رجوع ننمود. موفق باشید

14367

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد بنابر آن قاعده که (خود راه بگویدت که چون باید کرد) یک موقعیتی برای ما پیش آمده که ما توانستیم حدود ده تا پانزده نفر از نوجوانان بین 12 تا 15 سال را کار فرهنگی تربیتی کنیم. کار فرهنگی را شروع می خواهیم بکنیم و کم کم تعداد هم طبیعتا بالا می رود. می خواهیم از کتاب جوان و..... شروع کنیم. دو جلسه در هفته برگزار می کنیم. بعد کتاب آشتی با خدا. بعد ده نکته. به علاوه نکات اخلاقی کنار این مسائل. خواستیم نظر شما را هم بپرسیم. بجز کتب شما چه کتبی را کار کنیم روی بچه های در این سن؟ استاد لطف کنید کمک کنید. عاجزانه از شما کمک می خوایم (کمی مبسوط) البته به حدی که صلاح می دانید کمک کنید دعا هم بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: به نظر می‌رسد یک جلسه در هفته کافی باشد تا شما و بقیه به سایر کارهایتان هم برسید زیرا «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». ثانیاً: کتاب‌های مرحوم صفائی به‌خصوص کتاب «نامه‌های بلوغ» را از نظر دور ندارید. در ضمن کتاب «چه نیازی به نبی» برای جوانان خوب است. موفق باشید

13963

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: ضمن تسلیت به مناسبت اربعین حسینی آقای دکتر عباسی در یکی از سخنرانیهای خود به شدت به فلسفه و حکت متعالیه ملاصدرا و اشخاصی مثل آیت الله جوادی املی، علامه طباطبایی، شهید مطهری و... حمله کرده و موضع گیری تندی داشتند. در مورد عدم کارایی فلسفه در اقتصاد و دین داری و اینکه انقلاب ما با حکمت صدرایی شکل نگرفته و امام خمینی با حکمت صدرایی انقلاب نکرده و.... خواستم بدانم آیا شما این سخنرانی را شنیده اید؟ و اگر شنیده اید آیا پاسخی به ایشان داده اید یا خیر؟ و نظرتان در مورد ایشان و این نحو تفکر چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این صحبت را ایشان سال‌های قبل داشتند. ظاهراً بعداً خودشان از این نظر عدول کردند. در هر صورت حرف حکیمانه‌ای نیست. موفق باشید

12816
متن پرسش
سلام علیکم: آیا غلبه بر صفات ذاتی شخص یا یک جنس خاص طبق دستورات شریعت، کمالی مضاعف برای انسان محسوب می شود؟ برای مثال شخصی که ذاتا تندخوست اگر غضب را کنترل کند یا جنس زن که ذاتا پرحرف تر از مرد آفریده شده اگر سکوت اختیار کند، به خاطر زحمت مضاعفش در این راه، کمال مضاعفی عایدش می شود؟ سوال دیگر در راستای این سوال اینکه، خالق حکیم مهربان که جنس زن را به دلایل حکیمانه توانایی گفتاری بیشتر بخشیده و حتی در مواردی حرف زدن با همسر یا دیگران را به عنوان راه رهایی از مشکلات برای او قرار داده (البته اگر همین ادعا صحیح باشد)، یک زن پایبند به اصول اخلاقی شرع مقدس چطور می تواند مصادیق استفاده صحیح از این نعمت و سکوت مورد تاکید موکد اسلام را دریابد؟ با سپاس فراوان. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس برای تعالی خود مسیر امتحانی در پیش دارد حال آن‌که باید در عین توانایی پرحرفی، خود را کنترل کند و یا آن‌که در عین تندخویی باید حلم را بر خود حمل کند و حتی اگر به گفته‌ی شما کسی توانایی بهترسخن‌گفتن را داشته باشد، باید آن نعمت را در مسیر انجام وظیفه و اُنس با خدا مدیریت نماید وگرنه نعمتی است که به نقمت تبدیل می‌شود و مسیر سقوط او در دل همین نعمت شکل می‌گیرد. موفق باشید

11755
متن پرسش
سلام: 1- رابطه بین معرفت نفس و خدا شناسی و امام شناسی چیست؟ 2- عده ای مثل شیخ جعفر مجتهدی و شیخ رجبعلی از یک شیوه سلوکی دیگری به توحید رسیده اند که یک انتقاد دارم از امثال شما که این ها را ظاهرا بیسواد می دانید و یک عده متعصبانه فقط چسبیدن به علامه و آیت الله قاضی رحمه الله علیهما و سلوک اینها را عقلی می دانند. آیا سلوک اینان غیر عقلی بوده؟ اگر غیر عقلی بوده چطور به نتیجه رسیده اند. حالا چون سبک و سیاق آنها تئوریزه نشده غیر عقلی است؟ شما سلوک این دسته از افراد را چطور می دانید؟ اگر مکتبشان قابل ارئه نبود چطور شیخ حامد از دل اینها در آمده که آقای شوشتری از ایشان بهره برده؟ 3- شرمنده یک سوال دیگر هم داشتم اینکه محی الدین نتیجه مکاشفاتش را بصورت عقلی تدوین کرده یا نه فقط به عقل خود فشار آورده مثل یک فیلسوف. اگر جوابتان مثبت است نقلی از بزرگان بیاورید. یا مهدی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در معرفت نفس نظر به «وجود» خودمان می‌کنیم تا زمینه‌ی خداشناسی به روش وجودی باشد و امام‌شناسی راهِ نظر به اسماء الهی است که در انسان کاملی ظهور کرده 2- به نظرم باید بین اهل کرامت و اهل توحید فرق بگذارید. اهل توحید بیشتر به معرفة اللّه حساس‌اند 3- خود محی‌الدین در ابتدای فصوص الحکم و فتوحات مکّیّه می‌گوید این‌ها حاصل مکاشفاتش است. موفق باشید

11055
متن پرسش
سلام علیک استاد بزرگوار: بنده مدتی است که اهمیت خواندن نماز برام از بین رفته و این در حالیه که پیش از این خداوند توفیق داده بود که به خواندن نماز در اول وقت اشتیاق داشته باشم و نمازهام را اول وقت بخونم. البته حدود یک سال بود به دلیل بچه دارشدن و کم‌شدن ساعت خوابم در شبانه روز که به 3 ساعت اون هم پراکنده نه پشت سر هم، رسیده بود، نماز صبحم اغلب قضا می‌شد. استاد: نمی‌دونم چرا یکدفعه این طور شد، همه‌چیز داشت خوب پیش می‌رفت، چند ماهی بود که خدا توفیق داده بود بعد از نماز با فرازهای اول زیارت آل یاسین به مولامون حضرت صاحب الامرعلیه السلام سلام بدم و کم‌کم احساس می کردم که از این طریق دارم با امامم ارتباطی هرچند کوچک برقرار می‌کنم. محرم امسال هم از خدا خواستم که توفیقم بدهد تا با معرفت بیشتر برای امام حسین‌علیه‌السلام اشک بریزم، خداوند هم اجابت فرمود و محرم امسال برام عالی‌تر از همیشه شد، از لحاظ معرفت به واقعه‌ی کربلا. حتی بعد از دهه‌ی اول ماه محرم هم خدا توفیق داد از محضر عالم بزرگواری که مورد تایید شما هم هست، فیض ببرم. ولی نمی‌دونم چرا یکدفعه همه‌چیز به‌هم ریخت و اهمیت نماز برام از بین رفت و زیاد پیش میاد روزی که همه‌ی نمازهام قضا میشه، چون به دلیل بچه‌داری به‌تنهایی و بدون کمک تقریبا وقت فراغت در طول شبانه روز ندارم. البته ناگفته نماند که حرف‌های اون عالِم، تلنگری به نفسم زد تا دوباره عقاید و اعمالم را بازخوانی کنم. این‌که قلباً از بی‌اهمیت‌شدن نماز در نظرم و قضاشدن نمازهام ناراحت نمیشم بیشتر نگرانم میکنه، لطف کنید و راهنماییم فرمایید تا از این وضع خارج بشم، می‌بخشید که طولانی شد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکال در شرایط جدیدی که برای انسان پیش می‌آید آن عقاید قبلی نیاز به بازخوانی دارد و إن‌شاءاللّه همین‌که در رعایت وظایف الهیه پایداری کنید، استیلای نور حق خود به خود شما را متوجه روحانیت جدید می‌کند. در ضمن فراموش نکنید تا زمانی که مادر به فرزندش شیر می‌دهد خداوند گناهی برای او ثبت نمی‌کند، بدین معنا که از کوتاهی‌های او که با بچه داری برایش پیش می آید اغماض می‌کند. موفق باشید
10767
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اولا با تشکر از پاسختان در ثانی بنده جواب خود را دریافت نکردم و آن اینکه شما چگونه اثبات می کنید که حضرت محمد پیامبر خدا بوده اند؟ از کجا معلوم ایشان یک انسان خوب نبوده اند؟ آیا غیر از قرآن که بنده اصلا متوجه اعجاز آن نمی شوم دلایلی بر این داریم که حضرت محمد پیامبر خدا بوده اند؟ آخر من که نه ایشان را دیده ام و نه کلام ایشان را شنیده ام چگونه به پیامبری ایشان ایمان بیاورم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت یا باید با تدبّر در قرآن متوجه الهی‌بودنِ آن شد، و یا از این جهت که کسی تا حال در مقابل ادعای قرآن که می‌فرماید: «وَ إِنْ کُنْتُمْ فی‏ رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه..‏» و اگر درباره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کرده‏ایم شک و تردید دارید،(دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ سوره ای نیاورده است، می‌پذیریم که قرآن معجزه است و یا به آن‌هایی که در قرآن تدبّر کرده‌اند و به الهی‌بودن آن یقین کرده‌اند باید اعتماد کرد. دکتر واگلیرى مى‏گوید: «کتاب آسمانى اسلام نمونه اى از اعجاز است ... قرآن کتابى است که نمى‏توان از آن تقلید کرد ... چطور ممکن است این کتابِ اعجاز آمیز کار محمد باشد؟ در صورتى که او یک نفر عرب درس ناخوانده بوده است ... ما در این کتاب مخزن‏ها و ذخایرى از دانش مى‏بینیم که مافوق استعداد و ظرفیت با هوش‏ترین اشخاص و بزرگترین فیلسوفان و قوى‏ترین رجال سیاست است». (استاد دانشگاه ناپل، کتاب «پیشرفت سریع اسلام»، ترجمه‏ى سعیدى، ص 49. خودم فکر می‌کنم اگر کمی وقت بگذارید و با قرآن مأنوس شوید، به الهی‌بودن آن اقرار می‌نمایید: قرآن در طول 23 سال بر پیامبر خدا (ص) نازل شد، آن هم در شرایط اجتماعى و روحى متفاوتى که براى رسول خدا (ص) پیش مى‏آمد، بدون آن که رسول خدا پیش‏نویسى داشته باشد و یا پس از نزول آن به حکّ و اصلاح آن بپردازند با این همه هیچ‏گونه تناقض و اختلافى در میان مطالب آن نیست. هرگز کسى ندید که مثلًا پیامبر (ص) یادداشتى داشته باشند و مطابق آن یادداشت آیات را قرائت کنند و یا طورى آیات را بخوانند که بعداً معلوم شود یک کلمه را اشتباه گفته‏اند و بخواهند آن را تصحیح کنند، آن هم آیاتى که قبلًا هیچ‏کس چنین کلماتى در هیچ کتابى نگفته بود و بعداً هم کسى نیامد بگوید شبیه آن کلمات در کتاب‏هاى رومى‏ها و یا ایرانى‏هاى متمدن آن زمان دیده شده است. قرآن طورى است که آیه‏اى مفسّر آیه‏اى دیگر و مجموعه‏ى آن شاهد بر مجموع آن است و در عین تنوع - حتى در یک موضوع وحدت نگاه‏کاملًا درآن حاکم است. مثلًا در مورد عبادت و یا تقوا هزاران نکته‏ى متنوع دارد ولى همه با یک بینش و یک جهت و یک نگاه.خودِ قرآن مى‏فرماید: «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فیهِ اخْتِلافاً کَثیراً» آیا این منکران قرآن در قرآن تدبّر و تفکر نمى‏کنند تا متوجه شوند اگر از طرف غیرخداوند صادر شده بود، حتماً در آن اختلاف و تضاد مى‏یافتند زیرا: اولًا: فکر انسان دستخوش تحول و تکامل است، و در آخر عمر عموماً اشتباهات اول را ندارد. ثانیاً: افکار انسان در طول زندگى تحت تأثیر حالات متفاوت روحى‏اش قرار دارد و سخنانش هماهنگ آن حالات، و گاهى متفاوت و بعضاً متضاد خواهد بود. ثالثاً: کسى که کارش بر دروغ باشد در طول عمر حتماً به تناقض و اختلاف مى‏افتد، در حالى‏که هیچ‏کدام از موارد بالا در قرآن نیست و یگانگى و وحدت کاملى بر آن حاکم است. موفق باشید
10719
متن پرسش
سلام: نوجوانی 15 ساله ام دارای دو مشکل در طلبگی می باشم: یکی مشکل مالی که از کجا درآمد داشته و احتیاجاتم را چگونه برطرف کنم؟ با اینکه خانواده هیچ گونه حمایتی نمی کنند و دیگری مشکل کار است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر استعداد و علاقه‌ی لازم جهت طلبگی در شما باشد خداوند کمک می‌کند و اگر آن استعداد لازم وجود ندارد بالاخره با تلاشی که هرکس باید در زندگی بکند خداوند روزی او را می‌رساند. موفق باشید
10169
متن پرسش
سلام: چه کار کنم که اضطراب و استرس و ترس در درون من برای همیشه نابود شود و فنای درخدا شوم و راه عشق به خدا چیست؟ با خواندن مطلبی از آقای نجابت فوق العاده به ایشان علاقه مند شدم برای استفاده از آثار ایشان چه کنم؟ تشکر می کنم که این سولات را جواب می دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای رسیدن به چنین حضوری باید برنامه‌ریزی کرد و عرفان نظری و عملی که امثال آیت‌الله نجابت در آن ورود دارند بسیار کارساز است. موفق باشید
9090
متن پرسش
سلام: بله استاد در سوالی که بنده اسم شهید فهمیده را بردم متوجه بودم شما در جزوه عرفای نجف اسم ایشان را نیاورده بودید ولی چون کار ایشان شبیه مثالهایی که زده بودید بنده هم آوردم - در ادامه سوال قبل سوالم این است که به نظر شما چرا آن رابطه ای که بین امام (ره) و شهدا بود (که جنسش جنس اشراق و معنویت و شهود و حتی در اوقات بسیاری جنسش جنس معجزه و کرامت بود) بین حضرت آقا و جوانها نیست یا اگر هست چرا اینقدر در حجاب هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقدم بحمداللّه به همان شکلی که سرداران و شهدای ما توانستند نسبتی اشراقی بین خود و حضرت امام ایجاد کنند، خداوند بصیرتی به جوانان ما داده که همان نسبت را با مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» پیدا کرده‌اند و این را یک لطف الهی به این ملت می‌دانم. موفق باشید
8823
متن پرسش
سلام استاد علامه طباطبایی می فرمایند: اعمال خلق - که یکى از آنها اعمال اختیارى خود او است -، هر چند که نسبتى به خود او دارد، و لیکن در حقیقت این خداى سبحان است که آن عمل را اراده و از طریق اختیار بنده اش و اقتضاى سایر اسباب ایجاد مى کند، پس در حقیقت خالق آن اعمال هم خدا است. سوال: اگر خدا آن عمل را اراده کرده باشد و از طریق اختیار بنده ایجاد کند خب این نوعی جبر بوجود نمی آید؟ یعنی وقتی بنده اختیار می کند" با اختیارش" اراده خدا را ایجاد می کند و اختیار نقش ایجاد کننده دارد نه انتخاب کننده.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: از آن جهت جبر پیش نمی‌آید که آن عمل از مسیر اختیار انسان انجام می‌گیرد، بدین معنا که انسان می‌تواند انجام ندهد زیرا خداوند خواستِ انسان را به آن عمل هدایت می‌کند نه این‌که انسان را مجبور به انجام آن عمل بنماید. موفق باشید
8714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عالم لوح چیست؟ آیا وقتی خواب میبینیم روح به آنجا میرود؟؟ عالم ملکوت چیست؟ عالم برزخ؟ عالم زر؟ کتابی دراین باره معرفی کنید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: کتاب معرفت نفس و حشر این مباحث را دارد ولی فهم آن نیاز به مقدمات دارد. سعی کنید از کتاب ده‌نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین شروع کنید تا با فهم کتاب معرفت نفس و حشر این مباحث برایتان روشن شود. موفق باشید
نمایش چاپی