بسمه تعالی. باعرض سلام و آرزوی قبولی عزاداریها: استاد در یکی ازجلسات فرمودید که ابوعلی سینا خود را ملزم کرده بود که داستان نخواند اگر امکان دارد منبع آن را بیان کنید. سوال دوم: برخی پژوهش های علوم حدیثی اخیر مثل آقای امامی فر حدیث «لولاک لما خلقت الافلاک» را غلو معرفی کرده اند. لطفا توضیحی راجع به این جریان حدیث پژوهی که کلی از تراث شیعه را به کنار میفرستد بفرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در ذهنم نیست که در کدام کتابهای او این مطلب را دیدم. ۲. حتی اگر آن روایت هم نبود، مگر جز این است که انگیزه و فلسفه خلقت خداوند، ظهور اسماء حسنای اوست به صورت کامل در مظهری که نمایانگر همه آن اسماء باشد؟ جناب ابن عربی در «فصّ آدمی» در این مورد نکات خوبی دارند. موفق باشید
سلام علیکم: در مورد پرسش 33188 بنده نتوانستم منظورم را برسانم، منظورم از تبدیل علم به عمل، علم به اینکه باید درس بخوانم، ولی نمیتوانم عمل کنم یعنی درس بخوانم، با اینکه میدانم الان باید درس بخوانم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما توصیه شده است از طریق آزادکردن خود نسبت به آرزوهای بلند دنیایی و نیز با کمحرفی، اراده انسان به سوی عملش سوق پیدا میکند. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز آیا میتوان در مباحث شما، کلمه ی «انقلاب» را در همه جا مساوی «اراده غلبه دادنِ حکمِ خدا» در نظر گرفت. واینکه اگر این اراده را همچون نقشی در نظر بگیریم که در آینه شفاف باطن های صیقلی متجلی می شود، راه یافت بیشتر این ارده در وجود خود چیست؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته بیندیشید که از یک طرف، حاضرشدن در تاریخی که ذیل اسلام آغاز شده و ما میتوانیم خود را در آن تاریخ معنا کنیم؛ چه نوع روح و روحانیتی در جان ما به ظهور میآید؟ و از طرف دیگر متوجه تقوای الهی باید بود که موانع درک اراده الهی را در جان ما رقیق و رقیقتر میکند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: طبق گفته عرفا انسان تا ۲ سالگی در حالت فنای فی الله به سر می برد و پس از آن تعداد انگشت شماری از انسان ها به غیر از معصومین هیچ گاه معصیت خدا را انجام نمی دهند و برخی نیز انجام می دهند. آن انسان که گناهی مرتکب نشده است به مقاماتی میرسد. حال سوال این است که انسان گناه کار بعد از توبه آیا با مجاهدت و مراقبت می تواند حتی به مقامات بالاتری نسبت به انسانی که هیچ گناهی نکرده است دست پیدا کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم از کجا میفرمایید «طبق گفته عرفا انسان تا ۲ سالگی در حالت فنای فی الله به سر می برد»؟ لازمه فنای فی الله ارادههای ممتد و عبور از امیال نفسانی است. در مورد نکته دوم به سخن رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» بیندیشید که میفرمایند: «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَه» توبه كننده از گناه مثل آن است كه گناهى براى او نيست. موفق باشید
سلام استاد عزیز: استاد جان من وسواس فکری دارم و در تصمیم گیری ها هم بسیار مرددم. موقعی که بخام بین دو تا چیز یکی رو انتخاب کنم واقعا اذیت میشم. حتی همیشه در مورد چیزهای خیلی بی اهمیت و کوچک مثل اینکه مثلا فلان جا رو برم یا نرم، یا مثلا در رستوران چی سفارش بدم هم دچار تردید می شم. اگه پای انتخاب های مهم هم پیش بیاد که اصلا حالم خیلی بد می شه. استاد جان ریشه ی این همه دو دلی و شک و تردید چیه؟ باید چیکار کنم تا نجات پیدا کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد پیشنهاد اساتید مربوطه آن است که شخصیتی را مدّ نظر آورید و با نظر به شخصیت او با روبهروشدن با مسائل تصمیم بگیرید. موفق باشید
بسم الله الرحمن رحیم. سلام علیکم: در جلسهای که تحت عنوان راز امیدواری ما به آیندهٔ نظام اسلامی و وظیفه تاریخی روحانیت برگزار شد شما فرمودید که اگر آیت الله قاضی طباطبایی در دورهٔ ما زندگی می کردند کسی مانند شهید چمران می شدند؛ سوال بنده اینجاست که آیا آیت الله قاضی با آن درجات عرفانی و معنوی بالا و با توجه به اینکه ایشان سِیر بسیاری در عوالم غیب داشتند آیا هم تراز شهید چمران هستند!؟ یا استاد برای اشاره به مبارز بودن انسان توحیدی در این زمانه از این تشبیه استفاده کردند؟ و آیا چرا آیت الله قاضی را در این عصر به حضرت امام خمینی تشبیه نفرمودید؟ (زیرا که از نظر مبارز بودن هم امام خمینی پیشرو تر از دیگر شهدا بودند)
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً عنایت فرمودید که بحث در آن جلسه مربوط به حضور تاریخی بود و اینکه وقتی تاریخی آغاز شود حضور توحیدی اقتضاء میکند که در آن تاریخ حاضر شویم و از این جهت حضرت امام، آغازگرِ تاریخی هستند که ما در آن قرار داریم؛ با این فرض آن جمله عرض شد وگرنه حتماً میدانید که از قول حضرت امام نقل شده است که مرحوم قاضی کوه توحید بودهاند. موفق باشید
سلام علیکم و رحمة الله خدمت استاد گرامیک بنده طلبه هستم و پایه ۲، بنده کاملا میدانم که الان باید درس بخوانم و خوب هم بخوانم ولی این علم تبدیل به عمل نمیشه، هر کاری که میکنم نمیتونم، میخوام با توسل به ائمه تکلیفم مشخص بشه که اگر به درد حوزه و طلبگی نمیخورم یک جوری به من بفهمونن که از حوزه و طلبگی بیا بیرون، خواستم از شما استاد گرامی بپرسم در این شرایط کار درست چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول اساتید قدیمی «اَلا یا ایّهاالطلاّب ناشی/ علیکم بالمتون و لا بالحواشی». وظیفه شما در این موقعیت با جدیّت تمام و پشتکار و با تکرار، دنبالکردنِ درسهایتان میباشد و بحث تبدیل علم به عمل، بحث دیگری است و در جایی دیگر. موفق باشید
باعرض سلام: ۱. اگر برایمان مقدور نشد که به زیارت اهل قبور و... برویم، چه اعمالی را میتوان جایگزین کرد؟ ۲. اینکه گفته شده که تا ۴۰ خانه همسایه ما هستند و... و باید احوال آنها را بپرسیم، آیا میشود به صورت غیر مستقیم اینکار را کرد یا نه؟ اینکه پیامبر جویای احوال بعضی افراد از دیگران میشدند آیا ما هم میتوانیم؟ تا چه حد و سوالاتی؟ و آیا عکس آن صحیح است؟ ۳. غلبه بر بعضی عادات بسیار سخت است و در عین عذاب وجدان ، راه جایگزین برخی از آنها را نداریم، برای همین در تغییر کم می آوریم و ناامید و... میشویم، برای غلبه بر آنها راهکاری هست؟ ۴. چقدر باید روی خودسازی کار کنیم تا...
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نماز و قرآن برای شادی روح اموات مفید است. ۲. با توجه به اینکه امروز شرایط جامعه به هم خورده است، این جامعه مصداق آن روایت نیست. ۳. در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» پیشنهاد آیت الله حسنزاده پیشنهاد خوبی است که میفرمایند: خود را با مطالب جدّی مشغول کردم تا خیالاتم مشغولم نکند. ۴. نظر به شهدا موجب عزمی میشود تا خود را در مسیری صحیح بپرورانیم. موفق باشید
سلام: استاد شرمنده. خیلی عصبی هستم و هرچه قدر دکر و قران و نماز می خونم تاثیری نداره. نمی دونم چکار کنم. لطفا راهنمایی کنید. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید معارف توحیدی و الهی خود را رشد دهید. در این مورد مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» که روی سایت هست پیشنهاد میشود. موفق باشید
با سلام استاد: این بی حجابی که خیلی داغون و ممکلت هم خواست درست که بدتر شد. حجاب زوری نتیجه عکس داد. من یک پیشنهاد دارم و به چند جا هم نظرم را گفتم که این بار چون مصادف با محرم است یک بار پولهای نذر شکم برای امام حسین را جمع آوری به شود در قالب یک پویش همدلی برای مبارزه با بی حجابی و نذر کتاب به هر خانواده که زن در آن است و پیشنهاد و نظر من کتاب زیبای شما بود استاد، زن آن گونه که باید باشد. تمام مسایل و مشکلاتی که الان زنها با آنها در ارتباط اند شما قشنگ از دید قرآن بیان کرده آید. مرکز پخش کتاب شما با بقیه هست امنا مساجد ها هست ها مشورت و پولها جمع آوری و نذر کتاب قشنگ زن آن گونه که باید باشد به شود. من به پویش همدلی اصفهان پیام و اسم کتاب شما را داده ام با چند تا از مساجد محله هم صحبت و کمک کنید این کار یک پویش همگی و خدا پسندانه بشود. با اجبار و زور که حجاب نمی شود خوب نتیجه اش این شد. تازه شلوار های جلوباز وعلنی روسری ها برداشته شده. سپاس و تشکر که این کار صورت بگیرید اگر خوب است. یک نفر هم با خواندن این کتاب فکرش درست بشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید به هر شکل ممکن جایگاه حجاب را که نوعی فرهیختگی است برای زنان، تا ابعاد زمینی آنها آسمانی شود؛ تبیین کنیم. اتفاقاً تصور بنده این است شرایطی فراهم شده است که گوشها بهتر از قبل آمادهاند که جایگاه حقیقی حجاب را بشنوند و متوجه باشند حجاب برای زنان نوعی از حضور عرشی آنها است در عالم تا با جامعیتی گسترده در زندگی و در جامعه حاضر شوند و نگذارند مخاطبان آنها آنان را تنها در بُعد جنسی مدّ نظر قرار دهند. موفق باشید
آفاق را گردیدهام مهر بتان سنجیدهام بسیار خوبان دیدهام اما تو چیز دیگری. سلام محضر استاد بزرگوار: بحمدلله بنده را نمیشناسید و این عرض بنده شائبهای ندارد، واقعا در ساحت تفکر و بین معاصران، حضرتعالی برای بنده چنین جایگاهی دارید. با آثار بسیاری از متفکران معاصر آشنا هستم اما افقی از دینداری که جستجو میکردم در آثار حضرتعالی یافتم. ولی گاهی ابهاماتی برایم رخ میدهد. در آخرین جلسه مردمی سازی به گونهای درباره بشر امروز و تمایل او به اعمال اراده صحبت میکردید که به نظرم با آنچه در آثار قبلی شما درباره غرب دیده بودم متفاوت شده بود. متوجه هستم که ساحت تفکر ساحت تجویز یا ارزشگذاری اخلاقی نیست، اما آیا هر آنچه ما از تمایل آزادی بدون حد در بشر امروز و حتی هموطنان خود میبینیم به جاست؟ آیا آنچنان که قبلا بشر مدرن را ظهور نفس اماره میدانستید، این افرادی که زیر بار امر خداوند در امور مختلف زندگی نمیروند، دچار نفس اماره نیستند؟ آیا باید برای تمایل بانوان به کشف حجاب جایی بازکرد و به اصطلاح از جهتی به آنها حق داد؟! ای کاش میشد بین رهنمودهای سلوکی که از زبان اهل بیت مطرح میکنید و مباحثی مثل مساله حجاب و آزادی که همین هفته مطرح کردید پیوستگی بیشتری برقرار شود. گاهی چنان در اینگونه جلسات از ارزشگذاری اخلاقی احتراز میشود که گویی اخلاق با همه انحاء و مدخلهایی که دارد (اخلاق عرفانی، اخلاق ماثور از اهل بیت) همه به یکباره امری قلمداد میشود که باید از آن گریخت. امیدوارم توانسته باشم پرسش را به گونهای مطرح کنم که خودم و دوستانی که پیگیر مباحث حضرتعالی هستند، به فهم بهتری از دیدگاه شما برسیم. با احترام و سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: با تشکر فراوان از تذکرات دلسوزانه و عاقلانهای که به میان آوردید. ثانیاً: عنایت داشته باشید که خرد بشر مدرن و درک او از خودش، ربطی به اروپائیان ندارد، یک فرآیندِ تاریخی است. و در جلسه اول شاهدی از سخنان حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در این امر آورده شد و یا در همین رابطه اخیراً در جزوه «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» عرایضی در این رابطه شد. ثالثاً: اتفاقاً در آن جلسه که میفرمایید بحث در آن بود که چه شد که بین حجاب و آزادی دوگانگی و تقابل پیش آمد و راز این تنگنای تاریخی را در کجا باید جستجو کرد. چرا نتوانستیم طوری آزادی را تبیین کنیم که در دل آزادی، بهترین انتخاب، حجابی است که اسلام پیشنهاد کرده است. رابعاً: آری! در ساحتی از حضور ما در نزد خود بحثِ اخلاق موجب غفلت از حضوری میشود که باید در ساحت وجودی خود حاضر شد. ولی در ساحتی دیگر که انسان بنا دارد برای هرچه بیشتر از اجمال ساحت وجودی خود به تفصیل حاضر شود، آنچنان بحث اخلاق مهم است که انگیزه رسالت نبیّ اکرم «صلواتاللهعلیهوآله» قرار میگیرد و حضرت می فرمایند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاقِ» به راستی که من برای به کمال رساندن مکارم اخلاق مبعوث شدهام. خامساً: همه تلاش بنده آن است که با افق آخرالزمانیِ مربوط به خرد بشر جدید وارد تاریخ خود شویم و قرائتهای خود از دین مبین اسلام را مطابق طلب بشر جدید که طلبی است بسی بیکرانه، بازخوانی کنیم. در این صورت است که ابعاد متعالی شریعت آخرالزمان هرچه بیشتر ظهور میکند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام خدمت استاد گرامی: نیروی های خاص مثل باد آیا این نیروی مثبت هست یا منفی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در نظام طبیعی آنگاه که طبیعت در بستر خودش قرار داشته باشد، هرچیزی در جای خود مفید و لازم است مگر آنکه انسانها نظام طبیعت را برهم بزنند و لذا آب فراوان که رحمت الهی است تبدیل به سیل میشود. به گفته جناب مولوی: «اینچنین نخلی که لطف یار ماست ** چون که ما دزدیم نخلش دار ماست» آری! از نخلی که میتوان خرما گرفت، ما را از همان طریق به دار میزند. موفق باشید
با سلام و وقت بخیر خدمت استاد عزیز: برای خیلی از جوانان امثال من حکمت این مصلحت اندیشی ها اصلا قابل هضم نیست. هنگام ملاقات ابن زیاد با هانی بهترین فرصت برای کشتن ابن مرجانه بود که ثمره ی این حرکت از حکومت بر کوفه و.... تا نسل ما ادامه داشت. و نبود عزم جدی برای برحورد با فقر. روابط بین المللی. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله را باید با تحقیق بیشتر دنبال بفرمایید. شواهدی که جناب آقای دکتر مصطفی صادقی در کتاب «پیامبر و یهود حجاز» آوردهاند، موضوع «فتک» و یا به اصطلاح «ترور» را به حاشیه میبرند و قضیه نگرانی طایفه و همسر هانی است که راضی نبودند عبیدالله در منزل آنها کشته شود و جناب مسلم به احترام آنها و اینکه میهمان آنها بود از آن کار سر باز زد. دقایقی در آن کتاب است که خوب است به آن رجوع شود. موفق باشید
سلام: تقلید در اصول عقاید جایز نیست. در احکام برای غیر مجتهد و غیر اهل احتیاط واجب است: ۱. در حوزه اخلاق باید تقلید کنیم؟ - چون بالاخره واجبات و محرمات چون احتکار، غیبت ... هم این که بدانیم چه چیزهایی هستند از نظر تعداد هم از نظر موارد را ما خودمان نمی توانیم به دست بیاوریم - فرقی بین اعمال اخلاقی و اخلاق ندارد در تقلید؟ ۲. اگر باید تقلید کنیم شرایط ذکر شده در رساله از جمله زنده بودن را هم باید رعایت کنیم؟ ۳. معمولا وقتی کتاب های مختلف اخلاق یا کلام های افراد مختلف از علمای متعدد را می خوانیم یا می شنویم چون قدرت برداشت نداریم و اهل نظر نیستیم باز یک حالت تذبذب و سرگردانی و تشتت آراء و واسواسی گری در ما هست ***به نظر شما بهتر نیست برای امثال ما که یک نفر مثل بخش احکام، مرجع تقلید است حرف آخر را بزند؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: درک حُسن اعمالی مانند صدق و خدمت به خلق و رعایت حقوق افراد و قبح کذب و ظلم به افراد، اموری است عقلانی. آری! ممکن است انسان در مصداق، بعضاً نیاز به راهنما داشته باشد در آن صورت هم باز عقل خود را نباید تعطیل کرد. از طرفی فراموش نکنیم خداوند بنا دارد با نور ربوبیت و پرورشدهندگیاش در شریعتهای الهی، ما را در ابعاد مختلف از جمله در عقل رشد دهد. بنابراین نباید به راحتی عقل را در اموری مثل امور اخلاقی به حاشیه برد. موفق باشید
با سلام خدمت شماک بنده معلم بودم و تازه بازنشسته شده ام. من از اول مشتاق مسایل فلسفی و عرفانی بودم. حدود ۷ سال قبل با آثار علامه حسنزاده آملی و استاد صمدی آملی آشنا شدم. من عرفان را دوست داشتم. من گفتم بهتر است به جای عرفان های دیگر به عرفان شیعی رجوع کنم. من تمام گفته های استاد حسن زاده و استاد صمدی را سمعا وطاعتا از روی حسن نیت کار کردم و اصلا فکر نمی کردم که مخالفینی داشته باشد. تا اینکه حدود ۲ سال پیش با تفکرات آقای میلانی آشنا شدم و نتیجه آن شد که آنچه از استادان حسن زاده و صمدی یاد گرفته بود دچار شک شدم. من از نظر روانی به هم ریختم. من آرزو داشتم هرچه زودتر بازنشسته شوم تا اساسی روی عرفان و فلسفه کار کنم، اما آرزویم بر باد رفت. الان نه می توانم دست از تفکرات عرفانی و فلسفی ملاصدرا دست بردارم و نه دفع شبهات حسن میلانی را بکنم، سر دو راهی هستم. لازم به ذکر است من بسیاری از کتابها و صوت های شما را استفاده کردهام. بارها برهان صدیقین و ده نکته معرفت نفس را کار کرد ده ام. الان اصلا کلا از حسن میلانی عرفان و فلسفه صدرا بدم می آید. از دین دارم بیزار میشوم. با این دو راهی چکنم. افکار میلانی از یک طرف و افکار عرفانی از سوی دیگر همانند دو آهنربای پر قدرت من را به سوی خود می کشند. استاد عزیز باید چکار کنم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در سخنان آقای میلانی، منطقی که شخصیت ما را در سعه وجودیاش جلو ببرد، ندیدم. آنچه ایشان تأکید میکنند برداشتهای سطحی خودشان است از دین اسلام و بیشتر برای متوقفکردن انسان در ظواهر دین، خوب است. بشر جدید طالب وسعتی است که راه هایی چون عرفان و حکمت میتواند به او کمک کند. نباید به او پیشنهاد کنیم «چراغ خرد خاموش کن و کورکورانه تقلید نما». موفق باشید
با سلام: منظور جناب ابن عربی از جمله ی زیر چیست؟ سبحان من اظهر الشیا ء و هو عینها. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «وحدت وجود» است حداقل معنای این سخن آن است که تمام عالم به عنوان مظهر انوار اسماء الهی او در میان است و حقیقتاً هم آینههای انوار حضرت حق میباشند به اعتبار نورِ اسمائشان و نه به اعتبار محدودیتهای موجودیتشان. موفق باشید
سلام خسته نباشید. حاج آقا خیلی وقته اعصابم خورده و دلیلش رو نمیدونم و هرچه هم باشد خب مال ظرفیت دنیاست و میدانم که چگونه باید از آن ها عبور کنم ولی انگار همه دنیا دست به دست هم داده اند که طاقتم کم شود و حوصله نداشته باشم و به دکتر اعصاب مراجعه کردم مدتیست ولی اصلا فایده ندارد و تازه دچار سرگیجه شده ام. نمیدانم جز صبر چکار کنم که متاسفانه همین نداشتن صبر هم امانم را بریده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» سالهای پیش عرض شد. اگر جواب ظرفیتهای معنوی خود را با معارفی اصیل ندهیم، به هر حال با چنین مسائلی روبرو خواهیم شد. خوب است در این مورد به بحث « گفتگو درباره مسئله مردمی سازی دولت در نسبت با آزادی» در https://eitaa.com/matalebevijeh/11111 رجوع فرمایید. از ورزش و مطالعه کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» غافل نشوید. موفق باشید
عرض سلام و ادب و طلب دعای خیر در ایام محرم. در رابطه با حدود مرز حجاب زنان در قرآن آیاتی مطرح شده که اختلاف نظر در ترجمه آن در بین مراجع شیعه و اهل سنت هست و هرچند که ترجمه مراجع خودمان هم گاها برداشتی مشابه ندارند و از آنجا که سخنان اهل آلبیت هم به علت عدم اعتماد به رابطان آن سخنان ایجاد اعتماد کامل برای قبول آن متاسفانه برای برخی نیست. پس این حدود مرز حجاب که مثلاً نباید موی زنان کمی هم پیدا باشد یا تا مچ باید پوشیده باشد و غیره را شناخت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که میفرمایید به جهت تفاوت شرایط تاریخی، برداشتها در این موضوع متفاوت است. ولی مرحوم شهید مطهری با دقتهای خاص خود در متن آیات و روایات مطابق فهم تاریخیِ امروزین، موضوع را در کتاب شریف «مسئله حجاب» به خوبی روشن کردهاند. موفق باشید
سلام و خدا قوت: الحمدلله که از وقتی بحث های انقلاب اسلامی را شروع کردین برکت سرازیر شد به قلب هامون و یکی بعد از یکی بحث های بهتر و جون دارتری داره ارائه میشه مثل بحث آزادی که فوق العادست و البته من یکی که هنوز نشده قلبم، یعنی نگرفته، احساس میکنم موضوع سنگینیه... سوالم اینکه نمیتونم مثل قبل با روضه ها ارتباط بگیرم، قبلنا مثلا ۱۰ سال پیش مث چی اشک میریختم برای حضرت عباس الان حس میکنم اصلا نمی شناسم و نمی فهمم، هم دلم شور میخاد هم تفکر نمیدونم چه کنم، این خوبه یا نقصه؟ طلبِ اشک زیاد داشتن خوبه؟ احساس میکنم اگه شور و اشک بخام با تفکر نمیشه، نه اینکه نشه، من بلدش نیستم، نمیاد، چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ساحت دیگری حاضر شدهاید. تقوا و عبادت و اشک در این ساحت برای حضور بیشتر در همین ساحت است. به لطف الهی جانتان به نحوهای دیگر طالب حضور در جهان حضرت اباالفضل «علیهالسلام» قرار میگیرد با اشک و طلبی دیگر. موفق باشید
استاد بزرگوار مجددا سلام علیکم: با عرض معذرت ازاینکه وقت شمارا می گیرم . سوال دیگری ازمحضرتون داشتم: بنده معلم هستم؛ مداحی هم می کنم، فن سخنوری خیلی قوی هم دارم ولی بعضا حس می کنم در ارتباط گیری با دیگران کمی مشکل دارم و با هرفردی نمی توانم ارتباط دوستانه و طولانی مدت بگیرم مگر اینکه مدت طولانی باشد آن فرد را شناخته باشم اصطلاحا آدم خیلی بجوشی نیستم. و تقریبا شخصیت آرومی دارم. به نظر شما جایگاه این قضیه در زندگی چقدر است؟و برای اینکه این مسئله را اصلاح کنم باید چه کنم؟ گاهی با خودم می گویم مسائلی بسیار مهم تراز این مسئله در زندگی وجود دارد و علاوه بر اینکه کمی ذهن من را به خود مشغول کرده ناراحت هم هستم که چرا ذهن من درگیر این قضیه شده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به حکم آنکه مؤمن، برادر مؤمن است؛ هر آنکس که در بستر اسلام و در تاریخ انقلاب اسلامی ذیل ولایت رهبری حاضر است، محبوب ما میباشد باید به او دل سپرد و به حکم «السلام علینا و علی عباده الله الصّالحین» بر او و بر ما سلام. موفق باشید
سلام و احترام استاد عزیز: با گوش دادن به اکثر سخنرانی های شما و با کمی توجه و مراقبه و توفیق خداوند در طول چند سال به درک خیلی کمی از حضور خداوند در عالم رسیده ام ولی از آنجا که بخشی شاکله وجودی من با گناه شکل گرفته و از من جدا نیست و گاهی طبق آن شاکله عمل میکنم با کوچکترین خطا این حس حضور کاملا از دست میرود و زندگی در دنیا برای من خیلی سخت میشود و هرچه تلاش میکنم ان حس بر نمیگردد و گاهی هم که بر میگردد دو باره از دست میرود. لطفا مرا راهنمائی بفرمائید و به من کمک کنید . تشکر فراوان دارم از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «آنقدر ای دل که توانی بکوش». بالاخره او توّاب است و شما را به سوی خود میبرد. سعی کنید در شرایطی که زمینههای گناه پیش میآید حاضر نشوید. موفق باشید
بسمه تعالی. بازخوانی هویت دینی و ملی محضر طربناک استاد سلام علیکم: آیا خداوند به امکان ها علم دارد؟ یا امکان؛ همان علم خداوند پیش از تعین یافتن است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو یکی است. آری! خداوند به امکانها که ذاتیِ هر مخلوقی است، علم دارد و از همان جهت که امکان هر شیئ همان علم خداوند است، میگوییم علم خداوند لغو نیست و علمِ به معلوم است. موفق باشید
سلام علیکم: استاد مطالب شما را علاوه بر کانال «مطالب ویژه» در کجاها میتوانم دنبال کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره دوستان و رفقا هر کدام با ابتکارات خود و نوع نگاهی که دارند، تلاشهایی میکنند. فکر میکنم علاوه بر سایت «لُبّ المیزان»، سری هم به @__serat___ لینک مسقتیم پیج صراط است در اینستاگرام بزنید خوب است. رفقا با سلیقههای خوبی مطالب را تنظیم و در اختیار کاربران قرار میدهند. موفق باشید https://www.instagram.com/invites/contact/?i=1210w7k7i60zk&utm_content=q6lfgk
باسمه تعالی. سلام علیکم استاد: در مرتبه اول از شما در ارتباط با قفل شدن قلب سوال پرسیدم گفتید که گشودگی بیشتری در پیش است. استاد من به یک فرد علاقه مند شم که از لحاظ ظاهری تفاوتهایی داریم از یک طرف این عشق را یک عشق حقیقی نمی دانم و از طرف دیگر به خاطر علاقه شدید آن فرد را قلبا از خدا خواسته ام و فکر می کنم که در این مسیر هم مورد امتحان قرار گرفته ام از تهمت و قضاوتهای نادر ست و... (که قبل از سوال اول به شدت به دل می گرفتم وناراحت می شدم ولی الان این مساله کمتر شده و می بخشم آیا این همان گشودگی بیشتر است) الان به شدت احساس تنهایی می کنم و احساس سرگشتگی دارم و فکر می کنم که نیاز به یک راهنما دارم ممنون می شوم که اگر راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیه بیشتر بنده آن است که با حضور در معارف الهیه، خود را بیابید. بعد از مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب»، اگر به کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» ورود بفرمایید إنشاءالله آنچه که برای شما مفید است، پیش میآید.
موفق باشید
سلام: تا حالا هرچی خوندیم صرفا شده حصولی. یعنی کلی دانایی گرفتیم ولی میبینم به جز پز دادن اینکه فلان چیزا رو خوندیم دیگه بهیچ دردمون نمیخورن. آخر اینکه همینهارو به دیگران منتقل میدیم و حالا ثوابی شاملمون بشه ولی از درون یا همون حضوری چیزی حاصلمون نشده و از این حالت احساس بیهودگی دارم. در مباحثتون فرمودید راه و درمانش علم حضوریست نه حصولی. حالا سوالی که هست اینکه چطور میشه از علم حصولی به حضوری رسید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب ملاصدرا، بالاخره آگاهی از حقایق با علم حصولی، مقدمه است تا همان حقایق در جان ما به علم حضوری جلوه کند. پس هر علم حصولی، مقدمه علم حضوری میتواند باشد. موفق باشید