بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38474
متن پرسش

استاد طاهرزاده سلام الله علیکم: خجسته سالروز ولادت خاتم الانبیا، پیامبر مهر و رحمت، حضرت محمد بن عبدالله صلوات الله علیه و میلاد با سعادت رئیس مکتب تشیع، صادق آل محمد، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مبارک باد. امروز در حرم سید الکریم حضرت عبدالعظیم حسنی دعاگویتان بودم. سوال: در دستگاه وحدت وجود، که هر چه هست اوست. و حمد و حامد و محمود یکی است، و ما هیچیم، هیچ. وقتی می‌گوییم «ایاک نعبد» . اوست که می‌فرماید، فقط ترا می‌پرستم و بیان ما ظهور کلمات اوست. در اینجا حس حضور خداوند که در مظهریت عبد خود متجلی شده، قابل درک است. اما در دعاهایی که از خداوند درخواست و طلب می‌کنیم و یا عرضه می‌داریم، «انت الخالق و انا المخلوق، انت المالک و انا المملوک، انت الرب و انا العبد، انت الرازق و انا المرزوق، انت ...» باز هم اوست که می‌فرماید «انت» و «انا» . این بیان، حس دوگانگی ایجاد می‌کند، با اینکه دوگانگی وجود ندارد و عبد و عابد و معبود یکی است. آیا در اینجا گفتگو بین دو صفت ربوبیت در جایگاه سمیع و صفت عبودیت در موضع متکلم بودن حضرت حق است که هر دو یک‌جا در ما ظهور نموده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حتی خداوند است که به بنده می‌آموزد که حمد او را بگوید. ولی در هر حال احساس عبودیت از آنِ عبد است و نظر به ربوبیت از آنِ ربّ. در این حالت است که عارف سالکی مانند آیت الله حسن‌زاده به «گفت» می‌آیند و عرضه می‌دارند: «الهی، جز تو از انسان، بزرگ‌تر کیست و در پیشگاهت از من کوچک‌تر کیست...». موفق باشید

38473
متن پرسش

با سلام و احترام: برای نجات از تغییر ناگهانی احوالات و گرایش به سردی در راه تزکیه نفس راهکاری دارین بنده بعد از تقریبا پنج شش سال سلوک احساس می‌کنم تو این راه هیچ ترقی نکردم و دلسرد شدم طوری که به هیچ مراقبه و حتی عبادت و ذکری نمی تونم رو بیارم در حالی که دلم می‌خواد تغییر کنم اما واقعا خسته و دلسرد شدم لطفاً راهنمایی کنین. متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود سیر مطالعاتی سایت را دنبال بفرمایید.ان شاءالله با جواب‌گرفتن روح و جانتان در رابطه با آن مطالب، شوق ادامه اندیشه در آیات و روایات فراهم می‌شود. موفق باشید

38471
متن پرسش

با سلام: درباره سوال ۳۸۴۵۹ آیا می شود که بر اساس معرفت نفس پاسخ زیر را داد که: امام رضا علیه السلام همانند خداوند مجرد است. موجود مجرد در زمان واحد در چندین مکان حاضر می‌باشد. اصلا مجرد زمان و مکان ندارد. چون همه اش همه‌جا حاضر است. بنابراین اگر تمام مردم کره زمین همزمان بخواهند با امام رضا علیه السلام ارتباط برقرار کنند، می شود. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر انسانی در ذات خود مجرد است، مهم سعه وجودی اولیای الهی است و فعلیت‌یافتن شخصیت خلیفۀ اللهی شان که حامل همه اسماء الهی هستند و بر این اساس هیچ حضوری مانع حضور دیگر برای آن‌ها نیست. موفق باشید

38470
متن پرسش

سلام و احترام: این متن رو یکی از دوستان فرستاده لطفا بررسی کنید چگونه می تونیم یک نفر را که در موقعیت زیر زمین پنهان شده پیدا کنیم ۱. باید از چند نقطه با فاصله تصادفی از موقعیت فرد پنهان شده یک منبع صوت را فعال کنیم زمان دقیق ارسال سیگنال صوتی را یادداشت می کنیم. ۲. با منابع دیگر در فاصله های مختلف سیگنال صوتی را ارسال می کنیم. ۳. باید فایل صوتی دریافت شده در موقعیت فرد پنهان شده را آنالیز کنیم (فایل صوتی سخنرانی آنلاین فرد) و جستجو برای سیگنال ارسالی ۴. با پیدا کردن سیگنال های ارسالی در فایل مورد نظر و بررسی شدت آنها می توانیم با توجه به میزان تفاوت دامنه صوت های مختلف موقعیت تقریبی هدف را پیدا کنیم. ۵. راه انجام این کار: حمله همزمان با سخنرانی برای ایجاد صداهای خاص و آنالیز آن پس از پخش آنلاین ۶. راه پیشگیری: ویرایش انلاین صوت فایل سخنرانی و حذف صداهای اضافی و یا روشهای دیگر بمنظور ارسال صرفا دیتای صحبت و حذف بقیه صداهای محیطی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی نیست که بنده از آن چیزی بدانم. موفق باشید

38469
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: به تازگی در یکی از استان‌ها مسئولیت استانی در باب امر به معروف و نهی از منکر به حقیر واگذار شده اگر شما به جای حقیر بودید چه کارهایی انجام می‌دادید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار مهم و سنگینی است. به هر حال باید با طرح معارف اصیلی که مبتنی بر «معرفت نفس» و تدبّر در قرآن است، کار را جلو برد و به انسانی نظر کرد که انسان آخرالزمانی است و با ظرفیت خاص در عین آن‌که خودش برای خودش مسئله شده است. با توجه به نکته اخیر عرایضی تحت عنوان «آخرین پیامبر و حضور در انسانیت قدسی» طی دو جلسه شده است. موفق باشید

38468
متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد معظم (زید عزه) و آرزوی سلامتی و توفیقات روزافزون؛ دو نفر از خواهرانم که هر کدام بیش از ۳۳ سال دارند، در گذشته بنا به فضای مذهبی خانواده اهل حجاب و نماز و روزه و اعتقاد به عقاید شیعه بودند، پس از ورود به دانشگاه و بعد از آن تحت تاثیر فضای اینستاگرام و امثال آن و ازدواج با همسری که اهل نماز نبود و متاثر از رسانه‌های بیگانه بود، ابتدا حجاب را کنار گذاشتند و هم اکنون با صراحت دم از عدم اعتقاد به نبوت و امامت می‌زنند و معتقدند عقل انسان و فطرت او برای زندگی درست، کافی است و وقتی ایشان را ارجاع به منابع علمی می‌دهیم به هیچ وجه حاضر به مطالعه و پذیرش ادله نیستند. حتی از من می‌خواهند که حرف شبهه افکنان را گوش دهم و مرا متعصب و جاهل می‌دانند. در فقه شیعه، کسانی که منکر نبوت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و امامت ائمه علیهم السلام شوند، کافرند. آیا خواهرانم که تحت تاثیر مسائل گفته شده به این مرحله رسیده‌اند، کافر محسوب می‌شوند؟ آیا مستضعف فکری نیستند؟ در صورت استضعاف فکری، باز هم مشمول حکم کفر و نجاست هستند؟ برکاتتان مستدام

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این مائیم و آینده ای بس طوفانی که اگر خود را با عمق معرفتی که در آخرین دین هست آشنا نکنیم و در همین رابطه با دیگران حقایق را در میان نگذاریم، باید نگران بود. بی‌حساب نیست که رهبر معظم انقلاب در بیاناتی که با مبلغین و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور داشتند فرمودند که نگران تبلیغ هستند. در مورد نکته آخر، آری! این افراد که می‌فرمایید واقعاً مغرض نیستند بلکه تحت تأثیر تبلیغات دشمن و کوتاهی‌های ما می‌باشد و به همین جهت فرموده اند حکم کافر را ندارند. موفق باشید

38466
متن پرسش

با سلام: استاد عزیز به نظر شما این جمله درست است که ما مال شبهه ناک نداریم. مال یا حلال است یا حرام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی است که فقها باید روشن کنند. موفق باشید

38464
متن پرسش

بسم الله سلام: میشه یه مرور و اشاره دیگری و باب دیگری به نیهیلیسم و ایمان باز کرد که باز بتوان به خویش نگریست و به عهده گرفت و از پای ننشست. مباحث نیست انگاری که مطرح شده رو دنبال کردم. حتی مباحث ایمان ائمه و عرفا را نیز و مباحث دیگر خودتان و دیگر بزرگان. شاید هنوز درک درستی و یا حتی هیچ درکی از آن ندارم. اما این به هیچ رسیدن‌ها. این بی‌ثمر بودن‌ها. این گذران عمر بی هیچ درکی از راه و راه‌ها، همین که الان جمعه است. آری جمعه. دوباره شنبه تا پنج‌شنبه را با وجود نخوابیدن‌ها و صبح تا شب دویدن و فکر و کار علمی و کار مهندسی کردن، همه را هیچ دانستن و بی‌ثمر و پراکنده دانستن (و نه دانستن که نگاه که می‌کنم واقعا هیچ کاری نکرده‌ام) و حال که جمعه است، یک گوشه افتادن و فشار بر جان را تحمل کردن. اینگونه بودن را چه بنامیم. من حتی ابا دارم که نامش را نیهیلیسم بگذارم و خود را از سر خود باز کنم. دنبال معنی و مفهوم نیستم، ولی بر این احوالات که داریم، این حالات که در وجود خویش مشاهده می‌کنیم، چه نامی بگذاریم؟ شاید به قول شما باید اندیشه را به افق جدیدی که گشوده شده است و تاریخ جدیدی که حضرت روح الله آغاز کرد و انقلاب اسلامی نام گرفت، سوق داد و متذکر کرد تا بتوان عبور کرد. شید این سوال بی‌وجه است که بگویم چگونه؟ اما چه کنیم شاید همین‌ها انتظار است، تحمل این‌ها که قابل تحمل نیست معنای صبر و منتظر بودن است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه می فرمایید که ماییم و آنچه در این آخرین دوران، بشر آخرالزمانی با آن روبروست و نادیده‌گرفتن آن به هر بهانه‌ای که باشد نوعی خودفریبی و دروغ‌گفتن به خود است. هنر بزرگ ما در این زمانه روبروشدن با همین حضور است. در این صورت است که آری! «اسلام» با هویتِ نظر به آخرالزمانی آن. و آری! حضرت محمد «صلی‌الله‌علیه‌وآله» و نماد انسانِ آخرالزمانی در آن حضرت و نسبت ما با او. و آری! ابن عربی و صدرا و حضرت روح الله و شهدا و ما ادراک ما الشهداء. https://eitaa.com/salambarebraHem/99858 موفق باشید

38463
متن پرسش

با سلام و عرض ادب، آیا آن کسی که درهمان ابتدای کودکی بیماری خاصی می‌گیرد ذاتش قبل از ورود به جهان انتخاب کرده؟ اگر کرده چرا این انتخاب را کرده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً آن انتخاب اولیه در رابطه با حضور کلی او در دنیا باشد و نه امور جزئی. می‌ماند که ممکن است متوجه باشد تقدیر او همین اندازه حضور است و همین اندازه حضور در دنیا را برای خود مغتنم بداند مانند جنینی که در حدّ حضور در رحم مادرش تقدیر او بوده و آن حضور را که در هر حال نوعی احساس وجود در خودش می باشد، انتخاب کرده. در این مورد خوب است به فصّ عزیری از کتاب «فصوص الحکم» ابن عربی رجوع فرمایید. موفق باشید

38462
متن پرسش

با‌ درود خدمت شما: جوابی که شما به یک سوال دادید بفرمایید آیا واقعا شما این نظام را اسلامی میدونبن؟ اگر این عقیده را دارید من متاسفم به حال خودم که پیرو شما هستم یا اگر این نظام اسلامیه باید برم زرتشتی بشم باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی در این رابطه در ذهن ندارم. الدلیل للمدعی، بفرمایند مورد ادعای آن‌ها چه کسی است و کجا؟ ۲. آری! فتنه‌گر می تواند توبه کند و مؤمن شود، ولی مگر فتنه در مقابل نظام اسلامی با ایمان همراهی دارد؟ موفق باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در حضور تاریخی انقلاب اسلامی است و آینده‌ای که در ذات این انقلاب در راستای عبور از استکبار در آن حاضر است، حال چه استکبار داخلی و چه استکبار جهانی. تفکر حقیقی در این زمانه نظر به آینده نورانی و بزرگی است که از طریق این انقلاب به میان آمده تا آن‌جایی که متفکران معتقدند در فضایی که انقلاب اسلامی ایجاد کرده، هژمونیِ استکبار و صهیونیسم فرو ریخته است. مگر جز این است که وقتی حرکتی با روح توحیدی به میان آید، این ماییم و وعده‌ای که حضرت ربّ العالمین می‌فرماید: «أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ»؟ موفق باشید

38461
متن پرسش

سلام استاد: فرمودید انسان کامل قدرت ایجاد بدن هم دارد مثل امام زمان که می‌تواند برای خود بدن ایجاد کند بعد توجه را بردارد. آیا امام زمان همیشه به یک شکل بدن ایجاد می‌کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. عمده همان حضور واسطه فیض‌بودنِ آن حضرت است و نسبتی که خداوند از طریق آن حضرت با دیگران دارند. موفق باشید

38460
متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: من پرسش و پاسخ های سایت رو مطالعه کردم و دیدم در جواب یک سوال شما فرمودین ما خودمون شرایطی که قراره در دنیا داشته باشیم رو انتخاب می کنیم. سوال من این هست که عواقب انتخاب ما به ما نشون داده میشه؟ برای مثال یک فردی که انتخاب می کنه در یک خانواده نامناسب یا با ظاهر نامناسب یا معلولیت جسمی به دنیا بیاد، میدونه که قراره چه سختی هایی رو بابت این شرایط تحمل کنه در زندگی دنیا؟ و سوال بعدی من این هست که چون انتخاب خودش بوده در آخرت بابت سختی هایی که متحمل شده هیچ پاداشی دریافت نمیکنه چون این شرایط انتخاب خودش بوده؟ یک کودکی که در کودکی توسط والدینش آزار و اسیب میبینه بابت این سختی هیچ پاداشی دریافت نمیکنه چون انتخاب خودش بوده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انتخاب اولیه به همان معنایی است که در روایت داریم: «السعید سعید فی بطن امه و الشقی شقی فی بطن امه». و البته این انتخاب اولیه با روبروشدنِ در دنیا با تذکرات توحیدی انبیاء، جای خود را در شخصیت فرد مشخص می‌کند که آیا در آن انتخاب پایدار خواهد ماند یا نه. و این غیر از امور فرعی است که ممکن است برای هرکس در شرایط مختلف مانند همان آزار والدین که فرمودید، پیش آید. موفق باشید

38459
متن پرسش

سلام استاد: نظر شما چیست در باره این‌متن؟ «مردگان  از جمله پیامبران و امامان، نه صدای ما را می‌شنوند و نه دعای کسی را اجابت می کنند نقل از علی نجار: دبیر بازنشسته و پژوهشگر دینی سال ۶۴ یا ۶۵  در ماه رمضان مرحوم حاج شیخ نعمت الله صالحی نجف آبادی در اصفهان بود و نماز جماعت به امامت ایشان که فردی محقق و دانشمندی بزرگ بود در مسجد الحجه برگزار می شد. نماز گزاران این مسجد اغلب جوانان مخلصی بودند که بسیاری از آنها به خیل شهدا پیوستند در آن ماه، هر روز عصر در زیر زمین مسجد، جلسه کلاس و پرسش و پاسخ توسط ایشان برگزار می شد سخنان آن مرحوم بسیار عمیق و قابل تامل بود و گاهی آنقدر تازگی داشت و خلاف باورهای سنتی بود که به همه شوک وارد می کرد بطوری که با وجودی که تمام آنها مستند به آیات قرآن بود پذیرش آنها برای عده ای!! بسیار سخت و گاهی غیر ممکن بود. بعنوان مثال یک روز بحث ایشان به آنجا رسیده بود که، (اهل قبور و از جمله پیامبران و امامان (ع) نه صدای ما را می‌شنوند و نه دعای کسی را اجابت می کنند) و این حرفی بود که برای عده ای بسیار ثقیل و هضم آن بسیار دشوار و حتی غیر قابل تحمل بود. بطوری که یکی از حضار برخاست و با صدایی که اعتراض از کلامش محسوس بود گفت: حاج آقا؛ ما وقتی به زیارت امام رضا(ع) می‌رویم به آن حضرت عرض می کنیم: السلام علیک یا علی بن موسی الرضا، اشهد انک تشهد مقامی و تسمع کلامی و ترد سلامی و تعلم حاجتی و تقضی حوائجی و...... شهادت مي‌دهم كه تو جايگاه مرا مي‌داني، كلام مرا مي‌شنوي و جواب سلام مرا مي‌دهي و حاجت مرا می‌دانی و حوائج مرا برآورده می کنی و ... مرحوم آیت الله صالحی با آرامش پاسخ داد و گفت: راوی این مطالب جهود بوده است و سپس ادامه داد که: 1️⃣ هر چیزی اعم از زیارت یا حدیث و ... که مغایر با قرآن باشد مطمئن باشید از معصوم نیست و باید به دیوار کوفت. 2️⃣ این جمعیتی که اطراف ضریح امام و در رواق ها و صحن ها و ... از امام رضا همزمان حاجت می‌طلبند و او را می خوانند، تعداشان از هزاران نفر تجاوز می کند، تازه اضافه کنید مردمی که در شهرهای دور مانند اصفهان، تهران و ... او را صدا می‌زنند. حال اگر امام رضا (ع) توانایی داشته باشد که هم زمان  تک تک آنها را ببیند و صدای تک تک آنها را بطور مجزا بشنود و حوایج تک تک آنها را بطور مجزا و همزمان بداند و حوایج تک تک آنها را بر آورد کند و راه دور و نزدیک هم ‌برایش فرقی نکند، چنین کسی با چنین توانایی فقط (اله) است. یعنی با قدرتی خارق العاده. پس قبول این فرض، (لا اله الا الله) را نقض می کند زیرا غیر از الله ( اله) دیگری هم وجود دارد. بعبارت دیگر یا باید (لااله الاالله) را قبول کنیم یا اینگونه فرض ها را، زیرا هر دو با هم قابل جمع نیست. و از طرفی این گونه صفات از اختصاصات خداوندی است زیرا او سمیع و بصیر و قاضی الحاجات است. 3️⃣ وقتی حضرت علی (ع) فرقش شکافته و در بستر خوابیده بود، برای مداوای او یک پزشک یهودی آوردند. واین درحالی بود که سه_امام بر بالین او بودند، امامان حسن، حسین و سجاد خردسال و چندین امامزاده از جمله حضرت ابوالفضل، و اینها همگی بر بالین حضرت گریه می کردند و با وجودی که او عزیزترین کس نزد آنان بود اما کار خارق العاده‌ای برای او نمی توانستند انجام دهند تا او شفا یابد و تازه همه آنها هم زنده بودند. حال، وقتی در زمان حیات شان و آنهم برای عزیزترین کس شان نتوانستند کار خاصی انجام دهند، چگونه انتظار دارید که در زمان ممات برای دیگران بتوانند کاری انجام دهند!؟ و این در حالی است که قرآن می فرماید: إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ  اعراف: 194 مسلماً آنهائي که [براي حاجات خود] به جاي خدا مي‌خوانيد، [اعم از فرشتگان، ارواح انبياء، اولياء و مقدّسين] بندگاني همچون خود شما هستند. پس [براي آزمايش و تجربه هم که شده] آنها را بخوانيد تا درخواست شما را [در حاجات] برآورده کنند، اگر راست مي‌گوئيد! أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا  اعراف: 195 آيا آنها را پاهائي است که با آن قدم بردارند [و به دنبال حل مشکلات شما بروند؟] يا دست‌هائي که با آن [بر دشمن] يورش آورند؟ يا چشم‌هائي که با آن [احوال پريشان شما را] ببينند؟ يا گوش‌هائي که با آن [درد دل‌هاي شما را] بشنوند؟ ... و ده ها آیه دیگر که بر بي‌تأثير بودن واسطه‌ها در برآوردن حاجات دلالت مي‌کند. و این اولین جرقه ها بود که زده شد و شوک هایی بود که وارد شد آنهم در آن تاریخ که خیلی سخت بود. و این گفتار به مزاق آخوندهای آن روزها خوش نیامد، او را تکفیر کردند و نگذاشتند این واقعیت در جامعه به گوش عوام برسد، تا دکان دین فروشی حفظ شود...!!!.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکالاتی که به آقای صالحی نجف‌آبادی گرفته می‌شود از جمله اشکالاتی که مرحوم شهید مطهری به کتاب شهید جاوید گرفتند؛ بی‌حساب نبود. متأسفانه در شخصیت آقای صالحی نوعی سطحی‌نگری و ظاهرگرایی نهفته است که البته بحث در این مورد مفصل‌تر از آن است که بتوان در این سؤال و جواب‌ها بدان پرداخته شود. همان‌طور که ملاحظه می‌کنید ایشان حتی متوجه نیستند وقتی قرآن در مورد شهداء می‌فرماید: «وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» آنان به کسانی که هنوز به آن‌ها ملحق نشده‌اند، بشارت می‌دهند که نگران نباشند و یا وقتی قرآن می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» و ما را دعوت می‌کند تا در مسیر رجوع به او به واسطه‌ها و وسایل رجوع کنیم. چگونه می‌توان گفت نباید به اولیای الهی توسل جست؟!! حال آیا مصلحت آن است که اجابت شود یا نه، بحث دیگری است همان‌طور که مصلحت بود حضرت ابراهیم «علیه‌السلام» از آتش نمرودی نجات یابند ولی مصلحت نبود تا حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» شهید نشوند. موفق باشید

38458
متن پرسش

با سلام: در رابطه با سوال 38447 به عرض می رسانم که ما قاعده ای داریم به نام بسیط الحقیقه کل الاشیا و.. که طبق این قاعده هستی و کمالات اشیا خداست و این آیا غیر از این است که خدا عین هستی اشیاست؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! طبق آن قاعده (بسیط الحقیقه) در جامعیت خود، همه اشیاء است. مانند نور بیرنگ. نه آن‌که او مجموع آن رنگها باشد. موفق باشید

38457
متن پرسش

با سلام: در اکثر دعا ها و بیشتر قرآن ما کلمه الله آمده است. آبا ما باید این الله را به عنوان همان الله که جامع اسماء است، مد نظر آوریم؟ با تشکر!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است مگر در سوره اخلاص که عرایضی در این مورد شد. موفق باشید

38456
متن پرسش

عنوان: موضوع فداشدن. با سلام و احترام. در مورد حدیثی که در کافی شریف مضمون به این معنا آمده که خداوند امام کاظم علیه السلام را مخیر کرد بین آمدن بلا بر شیعیان یا خودشان یکی را انتخاب کند و حضرت بلا بر سر خودشان را قبول کردند؛ لطفا راهنمایی بفرمایید این فدا شدن چیست؟ در مسیحیت هم چنین اعتقادی هست که حضرت مسیح علیه السلام به دار آویخته شد به جای جرم امت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد لازم است که عین حدیث آورده شود. موفق باشید

38454
متن پرسش

با سلام وعرض ادب: اینکه اتفاقات وحوادثی (مثلا یک بیماری یا..) که برای ما میفتد و خدا رقم می‌زند از روی ذات ما، آیا این ذات قبل ورود به این جهان اتفاقات را انتخاب کرده یا نه؟ و اینکه آیا این اتفاقات را خدا برای ذات انتخاب کرده یا ذات ما خودش انتخاب کرده و اگر خودش انتخاب کرده برچه اساس انتخاب کرده که مثلا در همین سن ۴ سالگی فلان بیماری، در سن فلان، فلان حادثه یا آتش سوزی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در آیه ۲۲ سوره حدید می‌فرماید: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ»  هر رنج و مصیبتی که در زمین یا در نفس خویش به شما رسد همه در کتاب پیش از آنکه همه را ایجاد کنیم ثبت است و البته این کار بر خدا آسان است. با توجه به این آیه می‌توان به این فکر بود که آگاهی خداوند در هر حال مطابق انتخاب انسان‌ها است به این معنا که خداوند قبل از آن‌که ما با اختیار خود عملی را انتخاب کنیم؛ او می‌داند، ولی همان‌طور که ما انتخاب کنیم، او می‌داند. این غیر از موارد و امور فرعی است که برای هرکس پیش می‌آید مثل همین مثالی که فرمودید. و در جواب سؤال شماره 38460 عرایضی در آن مورد خواهد شد. موفق باشید

38453
متن پرسش

سلام علیکم: وقت عالی بخیر. سوالی از استاد عزیز داشتم. ۱. آیا پیامبر در زمان حکومت اسلامی به فتنه گران سمت و پست داده است؟ (برخی افراد، پست های جدید فتنه گران در زمان ریاست جمهوری آقای پزشکیان را با زمان پیامبر مقایسه می کنند) ۲. آیا فتنه گر می تواند مومن هم باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنده چیزی در این رابطه در ذهن ندارم. الدلیل للمدعی، بفرمایند مورد ادعای آن‌ها چه کسی است و کجا ۲. آری! فتنه‌گر می تواند توبه کند و مؤمن شود، ولی مگر فتنه در مقابل نظام اسلامی با ایمان همراهی دارد؟ موفق باشید

38452
متن پرسش

سلام: ببخشید وقتی به ابدیت فکر می‌کنم احساس خوبی ندارم. میگم من مرد این راه نیستم. کاش اصلا نبودم. چرا این بار سنگین را قبول کردم؟ غیر از مباحث معرفت نفس چگونه میتونم مفهوم ابدیت را درک کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله با دنبال‌کردن بحث کتاب «معاد، بازگشت به جدی‌ترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن، جهانی گشوده در هم اکنونِ خود برایتان گشوده می‌شود تا آنجایی که زیبایی زندگی را تا ابدیت احساس می‌کنید. موفق باشید

38451
متن پرسش

با سلام: نفس انسان در مقام ذات فقط ذات است. اما در مقام ظهور، (شنوایی، بینایی و...) می‌شود. حال آیا درباره خدا می‌توان گفت که در مرتبه ذات، فقط ذات است. اما همین ذات ظهور می‌کند که می‌شود، (علم، قدرت، حی)؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره همان ذات است که در اسماء حسنا جلوه می‌کند. موفق باشید

38450
متن پرسش

با سلام: شما در برهان صدیقین می‌فرمایید که: «عين وجود» تمام كمالات را دارد، يعني عين علم است، عين حيات است، عين قدرت است و ... سوال: آیا عین وجود، تمام مراتب و درجات،علم را دارا می‌باشد. مثلاً درجات علم یک دانش آموز، لیسانس، دکترا، پرفسوری، علم امام معصوم (ع) را داراست؟ (فرض را بر این گذاشتم که منظورم علم حقیقی باشد) با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان فکر کنید آیا می‌شود هر علم که علم به معنی حقیقی باشد، عین کمال از آن خالی باشد؟ موفق باشید

38449
متن پرسش

سلام خدمت استاد: نظرتان راجع به این متن آقای تاجزاده چیست؟ به نظرم بیراه نمی‌گویند و عملا در بن بست گیر افتادیم وضعیت فرهنگی ج.ا به هیچ وجه خوب نیست اکثرا الان ریزش رخ می‌دهد تا رویش به دلایل مختلف از اقتصادی و .گرفته تا آمدن دولت جدید هم بسیاری از امیدمان را نا امید کرد. در ستایش جنبش مهسا مصطفی تاجزاده گزیده‌ای از گفت‌وگوهای زندان. من در انفرادی زندان سپاه متوجه راه‌افتادن جنبش شدم. تقریبا دو هفته بعد از فوت دلخراش مهسا (ژینا) امینی، با شنیدن سروصدا و شعارهایی متوجه شدم مسئله‌ای رخ داده است. اما از نگهبانان که جویا می‌شدم چه اتفاقی افتاده؟ جواب‌های نامربوط می‌دادند. باور نمی‌کردم که در چنین مدت کوتاهی، بتوان حجاب را آزاد کرد. اما دیدیم چگونه جوانان موفق به آزادی پوشش شدند. بنابراین بلافاصله از خیزش مردم حمایت کردم اما با گذشت زمان، بیشتر متوجه می‌شوم که آثار این جنبش آن‌قدر ژرف و گسترده است که زودتر از آنچه برخی اقتدارگرایان تصور می‌کنند، بساط اسلام آمرانه را بر خواهد چید و اکنون نیز بر این باورم و فکر می‌کنم که اگر درست عمل کنیم، می‌توانیم شاهد تحقق آرمان شهدای این جنبش باشیم که در رأس همه آن‌ها آزادی و دمکراتیک کردن مناسبات سیاسی و اجتماعی کشور است. شاید با رادیکال‌شدن شعارها و فروکش‌کردن اجتماعات اعتراضی، برخی ناامید شده و برخی به فکر مهاجرت افتاده باشند. اما به نظر من این جنبش، پتانسیل زیادی برای آزادکردن ایران و ایرانی دارد. به‌ویژه آنکه دستِ‌کم بخش‌هایی از حاکمیت قصد ندارد به آزادی حجاب تن دهد و همین لجاجت موضوع را همچنان زنده و پویا نگه می‌دارد و به احتمال بسیار زیاد، شگفتی‌های جدیدی خلق خواهد کرد. من قبل از بازداشت، از سه بن‌بستی که رهبر در زمینه‌های اقتصادی، بین‌المللی، فرهنگی و اجتماعی و سیاست داخلی ایجاد کرده بود، سخن می‌گفتم و بر ضرورت سه گشایش در عرصه‌های فوق تاکید می‌ورزیدم. گشایش در سیاست خارجی را فوری‌تر، گشایش در سیاست داخلی و انتخابات را مهم‌تر و گشایش فرهنگی-اجتماعی را پرتنش‌ترین می‌دانستم. جنبش زن، زندگی، آزادی چالش‌انگیزترین موضوعات، یعنی حجاب را آزاد کرد. و حاکمیت را واداشت که تن به بزرگ‌ترین عقب‌نشینی عمر خود بدهد. همچنین ترس از آغاز اعتراضات خیابانی ناشی از تداوم گرانی و تورم، رهبر را مجبور به تجدیدنظر در سیاست خارجی کرده است. تحولات ناشی از جنبش مهسا به نظر من، تغییر بزرگ دیگری در پی دارد. به باور من جنبش مهسا ذهن و زبان بسیاری از مردم را استعلا بخشیده، هنر و ادبیات خود را آفریده و روش‌های مدنی جدیدی را برای مقاومت علیه استبداد و کسب آزادی‌های سیاسی خلق کرده است و از قدرت جدیدی خبر می‌دهد. در عظمت این جنبش همین بس که حاکمیت را گرفتار بحرانی جدی کرده است. از یک‌طرف نمی‌خواهد بی‌حجابی را علناً به‌رسمیت بشناسد تا فلسفه وجودی حکومت اسلامی خدشه نبیند و نزد حامیان تندروی خود، متهم به عقب‌نشینی نشود. ازطرف‌دیگر نمی‌خواهد مستقیماً نیروی انتظامی را درگیر برخورد با بدحجابان کند. زیرا می‌داند که بی‌فایده است و احتمالاً آتش اعتراضات دوباره زبانه خواهد کشید. من معتقدم جنبش مهسا، زنگ آغاز پایان استبداد دینی و ورود ایران به عصر آزادی را به صدا درآورده است. به‌همین‌دلیل جنبش زن، زندگی، آزادی را متفاوت از اعتراضات دیگر ارزیابی می‌کنم و آن را لحظه به ستوه آمدن مردمی می‌بینم که تصمیم گرفته‌اند به تحقیر و تبعیض و ریاکاری پایان دهند. به‌همین‌جهت این جنبش را منازعه میان حجاب و بی‌حجابی نمی‌دانم، بلکه آزادی و برابری و کرامت انسانی را در مصاف خودکامگی و ناکارآمدی و فساد می‌بینم که از پشتیبانیِ قویِ افکارِعمومی بهره‌مند است. وقتی جوانان میهن از بازداشت و زندانی‌شدن برای آزادی، احساس غرور می‌کنند و بر ترس خود فائق می‌آیند؛ طلسم استبداد می‌شکند و «النصربالرعب» بلاموضوع می‌شود؛ من نمی‌توانم خوشحالی خود را پنهان کنم که جوانان ایران‌زمین با شجاعت و استقامت و فداکاری، قدرت سیاسی و اقتدار اخلاقی کم‌نظیری یافته‌اند؛ و در پی جستجو برای آزادی و برابری و عدالت؛ به حس جدیدی از احترام به خویشتن و اعتمادبه‌نفس رسیده‌اند. به‌گونه‌ای که نه حکومت پلیسی پیشا مهسا و نه حاکمیت امنیتی پسا مهسا نمی‌تواند جوانان وطن و پیشاپیش آن‌ها زنان و دختران شجاع و آزادی‌خواه را از پاسداری از بزرگ‌ترین دستاورد سیاسی زندگی خود، یعنی آزادی حجاب باز دارد. برای درک بهتر افق‌گشایی جنبش مهسا، لحظه‌ای خود را جای رهبر بگذاریم. او سه راه پیش روی دارد: اول؛ به‌رسمیت‌شناختن آزادی حجاب است که این یعنی به چالش‌کشیدن علت وجودی حکومت فقها و روحانیون. دوم؛ موضوع را امنیتی و قضایی کند و به پرونده‌سازی و محاکمه دختران بی‌حجاب بپردازد که در آن صورت شهروندان به‌ویژه جوانان، با اشکال گوناگون مقاومت/نافرمانی مدنی، جنبش را تداوم بخشیده و گسترش می‌دهند. سوم؛ پلیس و گشت ارشاد را بازگرداند که نتیجه‌ای جز شعله‌ورشدن آتش خشم مردم معترض و ناراضی نخواهد داشت. گزینه سوم زودتر از راه دوم، موجودیت نظام را به‌طورجدی به مخاطره می‌اندازد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این تجربه نباید هرگز فراموش شود که ما نباید به صرف سخنان کسی که سوابقش حکایت از عدم سلامت و صداقت دارد؛ اعتماد کنیم و اگر ضعف‌هایی داریم که داریم، مسلّماً اگر به راهی که این افراد در مقابل ما می‌گذاشتند اعتماد می‌کردیم، امروز وضع‌مان از کشور لیبی هم بدتر بود که البته بحث در این مورد در این مجموعه سؤال و جوابها نمی‌گنجد. موفق باشید 

38448
متن پرسش

سلام استاد: بنده خانمی هستم ۴۰ ساله. بی نماز. خیلی خیلی آدم بدی بوده ام، نسبت به بچه هام و همسرم. بشدت عصبی، از فحاشی و بد دهنی. الان در این سن تازه پشیمانم. بیماری عجیبی گرفته ام. با این بیماری روز به روز به مرگ نزدیکتر می‌شوم. آیا این همان هلاکت است که خداوند فرموده اند؟ چه کنم. نمیتونم هلاکت خودم رو ببینم. ممکنه بنده ها در صورت معذرت خواهی من، من روببخشن ولی خدا نبخشه فحاشی و بد دهنی ها و گناهان من رو. یعنی دیگه روح من به درد نمیخوره وداره به نیستی میره، که بدنمم با این بیماری داره از بین میره؟ الان دیگه توانایی نشستنم ندارم، حتی نصف کردن نان را نمی‌توانم، از این بیماری لاعلاج als. سوالم اینه که با توجه به شدت بیماریم و پیشرفتش که راه برگشت و جبران گناهانم را ندارم، آیا دیگه تقدیر پس از مرگم نوشته شده؟ چرا من قران رو برا خودم باز کردم اومد اينانند كه خدا لعنتشان كرده و هر كه را خدا لعنت كند هرگز براى او ياورى نخواهى يافت. از این افکار دارم دیوانه میشم شما را به جان مادرتان حقیقت را به من بگویید. من...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ وقت نباید از رحمت واسعه حضرت حق مأیوس شد. آن آیه و به طور کلی استخاره، حجّت نیست. پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست مطالعه شود. موفق باشید

38447
متن پرسش

با سلام: آیا درست است که بگوییم: خداوند در هستی اشیاء عین آنهاست نه در ماهیت آنها؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند نه عین اشیاء است و نه عین ماهیت آن‌ها. در این مورد خوب است صوت شرح «برهان صدیقین» را با تأمّل دنبال فرمایید از آن جهت که اشیاء، مظهر انوار اسماء حسنای او هستند به همان معنایی که در بحث «اصالت وجود» بحث می‌شود. موفق باشید

38446
متن پرسش

عرض سلام و احترام خدمت استاد محترم: من ۳۵ سال سن دارم. شاید از حدود ۱۵، ۱۶ سالگی به خاطر مسایل زندگی و فشار های روانی، دچار تشویش افکار و به تبع آن ضعف حافظه شدم. البته نه در حد افراد مسن، بلکه بعد از شنیدن و حتی درک داستان های معرفتی و تعریف کردن آن برای بقیه یا بارها و بارها و بارها حفظ و مرور آیات قرآن، مطالعه ی کتاب ها و... در یک آن کلیت آن را فراموش می کنم. گاهی هر قدر می گویند فلان کار و فلان اتفاق را با هم رقم زدیم اصلا به خاطر نمی آورم که فکر می کنم از پریشانی افکار است. یک سالی هر شب خواندن سوره ی واقعه را شروع کردم، به خاطر رسیدن به برکاتش نه برای حافظه، متوجه شدم یکی از آثار حفظ قرآن قوت حافظه بود. اما بعد از مدتی دوباره به حال اول برگشتم با اینکه خواندن سوره ی واقعه حذف نشده است. مدتی است تلاش کردم کارهایم را کم کرده و افکار مشوشم را متحد کنم تا بتوانم تمرکز لازم را بدست آورم. بتوانم حافظ قرآن بشوم و ان‌شاءالله در تمام نماز حاضر باشم و ان‌شاءالله به مقام عبدالله برسم. حالا نمی دانم مشکل کارم کجاست و با انجام چه کارهایی می توانم نفسم را اصلاح کرده و ان شاءالله به سمت عبودیت پیش بروم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید 

نمایش چاپی