بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9625

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.جلسه 46 مکارم اخلاق روی سایت نیست استاد چه کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت؛ لطفاً راهنمایی لازم را بفرمایید. موفق باشید
7290

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام.استاد گرامی بنده دانشجوی سال دوم رشته مشاوره هستم واحساس نیازشدید به مطالعه یک سیر علم النفس دارم.لطفا مرا راهنمایی فرمایید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همان سیر مطالعاتی روی سایت خوب است. موفق باشید
7274

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. من در زمینه موضوع جبر و اختیار نیازمند راهنمایی هستم. لطفا مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بحمداللّه جزوه‌ای در این مورد تنظیم کرده‌ام تحت عنوان «جبر و اختیار» و هم در سی‌دی معارف 1 عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
6734
متن پرسش
با سلام 1-اینکه باید مخلوقاتی باشند تا خدا را به ظهور برسانند به معنای نیاز خدا به مخلوقات به حساب نمی آید؟ 2-و آیا انسان در تمام عوالم وجود حاضر است و یا اینکه با اختیار خود می تواند در عوالم بالاتر حاضر شود؟ 3- چرا با وجود نظریه وحدت شخصی ملاصدرا شما برای تبیین برخی از مسایل از تشکیک وجود استفاده میکنید؟ رابطه این دو نظریه دقیقا چیست؟ و آیا نظریه وحدت شخصی نواقصی دارد که نمیگذارد از تشکیک وجود دست کشید؟4- آیا مخلوقات همان ظهور اسماء‌الهی هستند یا چیزی هستند که اسماء الهی توسط آنها ظاهر میشود و دراینصورت رابطه وجودی آنها با خداوند چگونه در نظریه وحدت شخصی تبیین میشود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این نیاز به حساب نمی‌آید این عبارت است از ظهور کمالات حضرت حق. در حالی‌که حضرت حق آن کمالات را دارا است و با ظهور آن چیزی بر خداوند افزوده نمی‌شود 2- از نظر تکوینی نفس ناطقه‌ی انسان در تمام عوالم حاضر است ولی از نظر تشریع و اراده‌ی فردی هرکس باید خودش با رفع موانع، خود را در عالمی مناسبِ اراده و انتخابش حاضر گرداند 3- در نظر به تشکیک وجود ما متوجه نسبت‌های مختلفی هستیم که اعیان ثابته‌ی اشیاء با همدیگر دارند و خداوند مطابق عین ثابته‌ی هر موجود بر آن تجلی می‌کند ولی در وحدت شخصیِ وجود نظر به حضرت حق داریم و این‌که در همه‌جا حضرت حق است که در صحنه است و از این جهت این دو قابل جمع‌اند، چون در تجلی حق در عین ثابته‌ی اشیاء نیز حق در صحنه است 4- همان‌طور که در بحث عین ثابته‌ی اشیاء روشن شده «امکان»، ذاتی اشیاء است به همان معنایی که ابن‌سینا می‌فرماید: «ما جَعل‌اللّه المشمشة، مشمشة بل اَوجَدها» خداوند زردآلو را زردآلو نکرد بلکه ایجاد کرد. پس حضرت حق ممکنات را که امکان، ذاتی خودشان است وجود می‌دهد و از این جهت هر ممکن‌الوجودی مظهری از اسماء الهی است و در ذات خود هیچ وجودی ندارند. موفق باشید
6554
متن پرسش
سلام.حضرت استاد کتب انسانشناسی شما راخواندم.این پرسش برایم به وجود آمدکه وقتی تمام ادراکات را به من نسبت می دهیم پس من اصل ما می باشد واز سمتی می گوییم من می خواهم نفس ناطقه خود را بسازم وکامل کنم .آیا حقیقت وجودی من ورای نفس ناطقه است که او را هم به من نسب می دهیم.ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه هستید که نفس ناطقه یک حقیقت وجودی است و هر حقیقت وجودی تشکیکی می‌باشد و دارای شدت و ضعف است و لذا مرتبه‌ی بالای آن بر مرتبه‌ی پایین آن اشراف دارد و می‌توانید از مقام بالاتر خود مرتبه‌ی پایین خود را ادراک کنید. گفت: «من آب شدم سراب دیدم خود را... دریا گشتم حباب دیدم خود را» چون هراندازه انسان به مرتبه‌ی بالاتر خود دست یابد ضعف مرتبه‌ی پایین‌تر برایش روشن می‌شود. موفق باشید
23533

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام دارم خدمت استاد گرانقدر و آرزوی طول عمر شما: استاد در پاسخ ۲۳۵۲۰ شما به سوال مخاطب ذهن ما هم کنجکاو شد کلیپ آقای عباسی دیدیم، پاسخ جامعی دادید، ولی بخشی که استاد داوری فرمودند به این معنی که: یافتن علوم انسانی اسلامی تمنای محال است درسته؟ یعنی در طول این سال ها کاری نشده؟ با تشکر از توجه شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد مفصل است. فکر می‌کنم در جواب سؤال شماره‌ی ۲۳۵۴۲ بتوانید تا حدّی جواب خود را بیابید. موفق باشید

23480

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در ارتباط با سوال ۲۳۴۶۱، بنده منظور شما را متوجه نشدم. می فرمایید نایب امام زمان صد هستند و بعد از شناخت ایشان، امام زمان را که نود هستند خواهیم شناخت؟ مزاح می فرمایید؟ در کل وقتی مقصود از همه اتفاقات کره خاکی استقرار دولت قائم (عج) می باشد بنظر شما شناخت این قائم که مقصود نهایی همه انبیاء و اولیاء است نباید قانون سفت و محکمی داشته باشد؟ خدا بندگانش را رها کرده که بعد از میلیونها سال، اکنون که قائم من آمده خودتان بروید یک راهی پیدا کنید که او را بشناسید؟ مگر در احادیث نداریم که حتی تعدادی از فقها و علمای بی عمل جلوی او می ایستند و به او می گویند برگرد که ما نیازی به تو نداریم؟ خب در چنین شرایط فتنه آلودی چطور می شود ایشان را شناخت و یقین کرد؟ لطفا اگر نمی دانید صریحاً بگویید نمی دانم و مانند سوال قبل...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا این‌طور فکر نکنیم که «دیده آن باشد که باشد شه‌شناس / تا شناسد شاه را در هر لباس». آری! وقتی نود که حضرت نایب‌الامام است در صحنه است و عملاً جانِ ما نور او را درک می‌کند، و شناخت نورِ صد که خود امام می‌باشند نیز، در باطنِ ما هست و قدرت شناخت ایشان را نیز داریم. موفق باشید

22700
متن پرسش
استاد عزیز سلام: حضرت روح الله در پیامی به مناسبت سالگرد رخداد ۱۵ خرداد ۴۲ در سال ۱۳۶۲ این چنین می‌فرمایند: «رمز پیروزی اسلام بر کفر جهانی را در این قرن که پانزدهم خرداد 42 سرآغاز آن بود، در دوازدهم محرّم حسینی جستجو کنید، که انقلاب اسلامی ایران، پرتویی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است.» دو سوال: ۱. منظور از (دوازدهم محرم حسینی) چیست؟ ۲. امام ۱۵ خرداد ۴۲ را سرآغاز قرن جدیدی می دانند و یحتمل این همان قرنی است که امام خامنه‌ای از آن به عنوان قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین یاد می‌کنند و امام هم در شعرشان دارند که (انتظار فرج از نیمه خرداد کشم)، و با توجه به تصریح حضرت امام در همین پیام که می فرمایند ما انتظار نداشتیم به این زودی ها انقلاب شود ولی دست تقدیر الهی مقدمات را سریع آماده کرد یعنی می توان این را اشارتی گرفت مبنی بر اینکه در این قرن یعنی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۱۵ خرداد ۱۴۴۲ با اینکه شرایط کلی انتظار امر ظهور نیست اما دست تقدیر الهی کار را یکسره کند و به آن نقطه پایانی برسیم، کما اینکه آقای میرشکاک در آخرین مصاحبه‌ای که با خبرگزاری مهر داشته اند و مطالبی داشتند مبنی بر اینکه هر نسلی آزمونی را پس می‌دهد و این نسل جوانی که الان هست این همان نسلی است که آزمون نهایی را پس می‌دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- منظور از دوازدهم محرم حسینی را نمی‌دانم، بیشتر ما متوجه‌ی اصل حرکت حسینی در آن پیام بودیم 2- شاخصه‌ی اصلی 15 خرداد سال 42 آن بود که نحوه‌ی خاص از مبارزه در مقابل نظام شاهنشاهی به ظهور آمد که آن، تقابل خون با شمشیر بود و این راه به‌کلّی با مبارزاتِ قبلی که بیشتر مبارزات پارتیزانی و چریکی از طریق عده‌ای خاص انجام می‌شد متفاوت بود و نهایتاً همین راه منجر به پیروزی انقلاب شد. این همان راهی است که در کربلا به ظهور آمد. در حالی‌که در کوفه بنابر مقابله‌ی نظامی صرف بود که عملی نشد. در ضمن بد نیست سری به جواب سؤال 22696 بزنید. موفق باشید

22313

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: آیت الله جوادی در شرح فصوص در فص یعقوبی می فرماید کشف روحی در مقام اجمال است و بالاتر از کشف قلبی که تفصیلی است و چون به اجمال زنده بودن یوسف را می دانست آنقدر گریه کرد تا کور شد ظاهرا منظور این است که اگر به تفصیر می دانست اینقدر ناله نمی کرد چرا کشف روحی با اینکه از کشف عقلی بالاتر است ولی اجمالی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور استاد از اجمال، وسیع‌تربودن باشد وگرنه آن اشکالی که به نظر شما رسیده است، وارد است و شاید به طور کلی بتوان گفت علمِ حضرت یعقوب «علیه‌السلام» در زنده‌بودنِ حضرت یوسف «علیه‌السلام» در حدّ علمِ نفس ناطقه بوده است که مادونِ کشف قلبی است. واین‌جا معنا می‌دهد که آن علم اجمالی باشد. موفق باشید

21720
متن پرسش
با سلام: استاد برای رهایی از رذائل اخلاقی مثل حسادت، کبر، عجب و... چه کار باید کرد؟ آیا برای شروع دعای مکارم اخلاق را بخوانم یا معراج السعاده؟ خواهش می کنم کمکم کنید. احساس می کنم این رذائل حجاب های زیادی بین من و خدا ساخته.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «رنج راحت شد چو شد مطلب بزرگ / گَردِ گَله طوطیایِ چشم گرگ». وقتی متوجه شویم برای رسیدن به حقیقت، ارزش آن را دارد که بسیاری از امیال خود را زیر پا بگذاریم کار، راحت می‌شود و مسئله‌ی مهم در همین‌جا است وگرنه همه می‌دانیم حسادت و کبر و عجب چیست، عمده عزمِ عبور از آن است. با همه‌ی این‌ها دعای «مکارم الاخلاق» مولایمان حضرت سجاد«علیه‌السلام» غوغا می‌کند. این حقیر نیز شرحی بر آن داشته‌ام. جزوه‌ی آن بر روی سایت هست و صوت آن را هم می‌توانید از جناب آقای حاج آقا نظری به شماره‌ی 09136032342 بگیرید. موفق باشید

21354
متن پرسش
سلام: آموختن منطق های جدید مثل منطق ریاضی، منطق موجهات، منطق محمولات و ... را تا چه اندازه لازم می دانید؟ با توجه به مطالبی که از کتاب از ارسطو تا گودل اثر ضیاء موحد خواندم به نظرم می رسد که لازم است مفصل به این منطق ها پرداخت چون طبق آن کتاب منطق جدید عقیم بودن برخی از ضروب که در منطق ارسطو منتج بودند را گویا به اثبات رسانده و ظرایف بسیار دیگری که در این منطق است و منطق ارسطو از آن خالی است ما را به این نکته می رساند که بدون منطق جدید ادعای رسیدن به واقع امری موهوم است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم با منطق ارسطویی نمی‌توان همه‌ی ابعاد پدیدار را به تفکر آورد و هرکدام از منطق‌های موجود، وجهی از پدیدار را می‌نمایاند مگر آن‌که انسان با شهود خود متوجه‌ی وجود پدیدار شود، کاری که امثال هایدگر در پی آنند. موفق باشید

18897
متن پرسش
با سلام: استاد بزرگوار مشکل من عصبانیته. اولین بار هفت سالم بود که به شدت عصبانی شدم، مرتبه ی بعدی در دوران راهنمایی و ... امروز صاحب همسر و یک دختر دو ساله هستم و علی رغم توسل به اهل بیت و تلاشهای مکرر از عهده کنترل خشم بر نمی آیم و بعد از به دنیا آمدن دخترم عصبانیت ها تعدادش بیشتر و شدتش زیاد تر شده... همیشه عذاب وجدان دارم در شرایط خارج از عصبانیتم همه تلاشم خوش خلقی و رعایت حقوق کودکانه ی فاطمه و رعایت حق همسرم است اما ناگهان با بهانه هایی برای دقایقی همه چیز را خراب می کنم. امیدی هم به مراجعه به روان پزشکان ندارم. لطفا راهنمایی ام کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهتی می‌توان گفت عبور از غضب، عبور از آخرین سنگر است که انسان برای آزاد شدن از سیطره‌ی شیطان باید طی کند و برای این کار، باید بتوانید برنامه ریزی کنید. کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام با شرح صوتی بنده ان‌شاءالله می‌تواند مفید بیفتد. موفق باشید

18837

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در باور برخی افراد این چنین مطرح است که به جز مجتهد کسی حق اظهار نظر ندارد و در مقابل هم هر سخنی را از کسی که اجتهاد دارد می پذیرند. اکنون در این باره سوالاتی از محضرتان داشتم؛ 1. اگر چه بفرموده حضرت عالی فقه در علوم اسلامی نقش علوم پایه را دارد و یقینا صحیح هم هست ولی مگر تعبیر بزرگان از اجتهاد به ملکه نیست؟ و ملکه هم بدست آوردنی است نه اعطایی، آن بزرگواری هم که به یک شخص اجتهاد می دهد در حقیقت وجود ملکه در او را تائید می کند نه اینکه کار او به منزله دادن ملکه به شخص باشد. سوال اینجاست که اگر کسی به واقع ملکه اجتهاد در او حاصل شده بود ولی بر فقیهی که صاحب اجازات اجتهاد است عرضه نکرده بود نمی توان او را مجتهد و صاحب نظر دانست؟ آیا ما باید تابع دلیل اقوال افراد باشیم یا مدرک اجتهادشان؟ 2. فقه کنونی با همه توانش نظری اش خلأهای چشمگیری دارد که بر همین اساس هم ارتقاء نظام فقاهت توسط حضرت امام و رهبری مطرح و توسط بعضی آقایان فاضل پیگیری شد. مطمئنا فقهی که امثال آیت الله میرباقری در نظر دارند با فقه برخی افراد دیگر بسیار تفاوت دارد و درجات اجتهادی هم که اعطا می شود با نظر به همان سبک فقه مصطلح است. آیا صرف داشتن مدرک اجتهاد در این فقه موجب این می شود که انسان در هر زمینه ای حق اظهار نظر پیدا کند؟ 3. اساسا آیا اظهار نظر در حوزه دین نیاز به مدرک اجتهاد دارد یا فهم اجتهادی؟ آیا می توان گفته کسی را که بر طبق تفکر اجتهادی است به بهانه نداشتن مدرک اجتهاد رد کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً اگر کسی در مدت لازم با سیره‌ی اجتهادی جاری در حوزه‌های علمیه مأنوس باشد و در خود استعداد لازم را احساس کند پس از مدتی فهم اجتهادی مورد نظر در او پدید می‌آید و ربطی به مدرک اجتهادی ندارد. می‌ماند که همان اساتیدی هم که ایشان در محضر آن‌ها تلمذ کرده است، فهم اجتهادی او را تأیید می‌نماید. موفق باشید

18825
متن پرسش
عرض سلام استاد: کسانی هستن که به شما انتقاد دارن که استاد مدرنیته را رد میکنن ولی سایت دارن و کانال تلگرام دارن و یا از وسائل مدرن استفاده میکنن و میگن رهبر انقلاب هم به شدت آقای طاهرزاده مدرنیته را نزده. خواهش می کنم بنده را روشن کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مدرنیته به عنوان یک فرهنگ هرگز مورد تأیید رهبری نیست و می‌توان از سخنان‌شان این نکته را فهمید و مدرنیته به عنوان ابزار، امروز چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، می‌ماند فرهنگی که پشت این ابزارها خوابیده است که مقام معظم رهبری در صحبت خود در مورد سبک زندگی روشن کردند که باید متوجه بود این ابزارها ما را گرفتار سبک زندگی غربی نکند و توجه‌دادن به این امر را به عهده‌ی محققین گذاشتند و این آن امری است که نباید از آن غفلت کرد که در هر صورت، هر تکنیکی فرهنگی را با خود می‌آورد و باید نسبت به آن فرهنگ، خودآگاهی پیدا کرد تا اسیر آن نشویم. موفق باشید

16164

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: 1. دختری دارم یازده سال سن دارد می خواهم مباحث معرفت نفس را با او کار کنم نظر استاد در این رابطه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید

14792
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و ارجمند لطفا بفرمایید هدف آفرینش عبادت است یا معرفت؟ اگر کسی با خدا انس عالی دارد بالاتر است یا کسی که معرفت نفس و معرفت الله دارد یا کسی که همه را دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً در روایت داریم: «لیعبدون اَی لیعرفون» زیرا با عبادت حجاب‌های بین ما و خدا برطرف می‌شود و بیشتر او را ادراک می‌کنیم. موفق باشید

14651

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر: در مورد کلمه فصل الخطاب بودن توضیحاتی بفرمایید و بفرمایید از نظر قرآن چه کسی فصل الخطاب هست و اصلا معیار فصل الخطاب شدن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرکاری وقتی آخرین سخن و یا آخرین نتیجه گفته شود یا ظهور کند، خطاب به انتها می‌رسد و می‌گوییم «فصل الخطاب» شد و از این جهت سخنان قرآن «فصل الخطاب» است زیرا چیزی بالاتر از آن وجود ندارد. موفق باشید

25336
متن پرسش
با سلام: آیا بدون قبول ولایت ائمه می توان به عرفان رسید؟ جناب مولوی که سنی بوده و در شعری عزاداران امام حسین (ع) را به طعنه گرفته چطور توانسته به عرفان برسد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فهم مولوی کار هر کسی نیست. مسلّم تعبیراتی که نسبت به کربلا و امام حسین «علیه‌السلام» دارد، بالاترین تعبیرات ممکنه است. حدّاقل به این غزل که نیاز به شرح زیادی دارد فکر کنید: موفق باشید

مولوی، با نظر به روحِ خندان حضرت اباعبداللّه (ع) که توانستند درِ زندان تن را بشکند و از قفس آزاد شود. می گوید:

کجایید ای شهیدان خدایی / بلاجویان دشت کربلایی

در حسرت شهادت امام حسین (ع) که به چه درجه‌ای رسیدند این چنین می گوید.

کجایید ای سبک‌بالان عاشق / پرنده‌تر ز مرغان هوایی

زیرا چسبیدن به دنیا روح را تنگ می‌کند. ما اشک می‌ریزیم زیرا ما هم طلب پرواز داریم.

کجایید ای شهان آسمانی / بدانسته فلک را درگشایی

اینان درهای مخزن فیض الهی را گشودند. لذا چون شمشیر بر فرق علی اکبر (ع) خورد، ندا سر داد:«یا أَبَتاهُ السَّلامُ عَلَیْکَ هذا جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ قَدْ سَقانِی بِکَأْسِهِ الْأَوْفى‏ وَیُقْرِئُکَ السَّلامَ وَ یَقُولُ: عَجِّلْ الْقُدُومَ إِلَیْنا فَإِنَّ لَکَ کَأساً مَذْخُورَةً»

کجایید ای ز جان و جا رهیده / کسی مر عقل را گوید کجایی

کجایید ای درِ زندان شکسته / بداده وام‌داران را رهایی

کجایید ای درِ مخزن گشاده / کجایید ای نوای بی‌نوایی

در آن بحرید کاین عالم کف اوست / زمانی بیش دارید آشنایی

در آن بحر و دریایی هستید که این عالم ، کفِ بر روی آب آن دریا به حساب می‌آید و دنیادوستی، کف عالم دنیا را برگرفتن است و شما که در دریای معانی هستید، بیشتر با ما آشنا شوید و ما را بیشتر با خود آشنا کنید، تا ما هم به جای چسبیدن به کفِ این دریا یعنی دنیا، در این دریا شنا کنیم.

کف دریاست صورت‌های عالم / ز کف بگذر اگر اهل صفایی

صورت‌های عالم، کف‌اند. این دنیا باطنی ملکوتی دارد، اگر تو اهل صفا هستی از کف بگذر و با ملکوت عالم مرتبط باش.

25079
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر ۱. کسی که بخواهد استاد خیلی ناب بشود در معرفت النفس باید از کجا شروع کند بعد از مطالب سایت و کتب شما؟ بنده قصد دارم در رشته ی روانشناسی که درس خوانده ام معرفت النفس رو در بین روانشناسها خیلی مفید و موثر جلوه بدهم و لطف خدا را در ایجاد این علاقه در خودم دیده ام. چون واقعا تمام مشکلات من با معرفت النفس حل شده و خیلی از جوانها رو با استعداد سخنرانی جذاب که خداوند در درون من نهاده جذب کتب شما کرده ام. می خواهم اختلالات روانی و اختلالات شخصیت رو با معرفت النفس تحلیل و تفسیر کنم برای مخاطبین و مراجعین و افرادی که قراره بهشون آموزش بدهم و نیاز به راهنمایی جامع و کامل شما دارم ۲. بهترین کتاب سیر و سلوک کدوم کتاب هست استاد؟ کتاب بانو امین؟ منارل السایرین انصاری؟ سیر و سلوک بحر العلوم؟ یا...؟ ۳. گاهی فکر می کنم وظیفمه هر چی کتب عرفانی از شما یا امام خمینی (ره) یا دیگر بزرگان مطالعه می کنم همه اش رو باید برای خانوادم بگم. و واقعا وظیفه ی ما در انتقال مباحث به افراد خانواده که اهل مطالعه نیستن چطوری باید باشه؟ ممنونم از لطف شما. ان شاءلله که جزو ۳۱۳ نفر باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب «معاد» و کتاب «معرفتِ نفس و حشر»  ۲. کتاب «منازل‌السائرین» از خواجه عبداللّه، مبنای همه‌ی این کتاب‌ها است. ۳. خیلی به آن‌ها سخت نگیرید. موفق باشید

24000

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: شرمنده مزاحمتون شدم. بنده در یک سال گذشته ضرر مالی بسیار شدیدی کردم.ازم کلاه برداری شد و تقریبا تمام سرمایم رو از دست دادم. حدود ۵۰۰ ملیون تومان. نمی دانم کار خدا بوده یا ندانم کاری خودم. الان بدجور خودم رو باختم. حتی می خواستم خودکشی کنم. شما راه کاری سراغ دارین من از این بن بست بیرون بیام؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آیه‌ی 22 و 23 سوره‌ی حدید فکر کنید که می‌فرماید: «مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ. لِّكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ» هیچ مصیبتی در زمین و در زندگی شما پیش نمی‌آید مگر آن‌که از قبل تعیین شده است و این به جهت آن است که نه از آن‌چه از دست داده‌اید تأسف بخورید، و نه از آن‌چه یافته‌اید، مغرور گردید، همه را به عهده‌ی خدا بگذارید و در امتحانی که خدا برایتان پیش آورده، از او توفیق بخواهید. موفق باشید

23461

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در هنگام ظهور امام زمان (عج) از چه طریقی می توان مطمئن شد که ایشان واقعا همان امام وعده داده شده هستند و با دیگر مدعیان دروغین تفاوت دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که انسان‌های حق‌طلب متوجه‌ی حقانیت نایب آن حضرت می‌شوند، چون‌که صد آید نود هم پیش ماست، به ‌خوبی به اصل مطلب متذکر می‌شود. موفق باشید

22699
متن پرسش
با سلام خدمت جنابعالی: بنده جوانی دانشجو هستم و دوستدار دین اسلام، تفکری در بنده شکل گرفته مایلم نظر شما را در مورد میزان درست بودن آن بدانم دیگر واقعا هیچ امری و فعلی در این دنیا بنده را بهم نمی ریزد که چرا اینطور شد و فلان طور نشد و یا ای کاش جور دیگری بود البته حواسم را جمع می کنم تا از وظایفم کوتاهی نکنم ولی دیگر به هیچ وجه منتظر نمی مانم تا خواسته دلم بشود و هر چه بشود راضی هستم. حال ایرادی که اطرافیانم به من می گیرند این است که اینگونه هم نیست و این حالت را افراطی می دانند مثلا می گویند انسان ساخته تفکرات خویش است و فردا همان می شود که امروز به آن می اندیشی و انسان باید خودش را در اهدافش تصور کند تا محقق شود یا اینکه به کائنات انرژی مثبت بدهد تا از همان ها پس بگیرد و از این قبیل صحبت ها که البته بنده نمیگم این ها اشتباه است و یا امیدوار نیستم ولی نظرم این است که هر آنچه خدا بخواهد همان می شود. حرفم این است که مگر ما به دنیا آمده ایم تا مدام خودمان را در رسیدن به اهداف هر چند خوبه این دنیا تصور کنیم؟ درست است خدا تلاش می خواهد به دعای بنده اش شنواست از ما طلب کردن خواسته اما من فقط دعا و تلاش می کنم آنها می گویند با فکر کنی به اینکه نتیجه اتفاق افتاده ولی می گویم هر آنچه خدا بخواهد اتفاق می افتد و ابدا منتظر اتفاق خاصی نیستم آیا این نگاه افراطی است؟ با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید همان است که شما می‌گویید. آن حرف‌ها ریشه در توهّم انسان‌ها دارد و موجب ساختن زندگی توهّمی می‌شود. موفق باشید

21905
متن پرسش
با سلام: به نظر شما راه حل تحمل مشکلات، بیماری ها، گرفتاری ها و ناامید نشدن از مشکلات زندگی مادی و صبر در برابر آنها و دچار نشدن به افسرگی در دنیا چیست؟ آیا علت این همه مشکلات نظر به دنیا می باشد و با نظر به قیامت می توان کاملا شاداب و سرحال در این دنیا زندگی کرد یا باید اقدامات دیگری نیز انسان انجام دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه امور را به خدا بسپاریم، در مشکلات، خودمان را در آغوش خدا احساس می‌کنیم. گفت: «چون‌که غم پیش‌آیدت، در حق گریز / هیچ جز حق غمگساری دیده‌ای؟». موفق باشید

21687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد سلام: ۱. آیا افکاری که مایل به آنها نیستیم و اجبارا در ذهن ما نقش می بندند و افکاری هستند که ما را اذیت می کنند و قادر به رفع آنها نیستیم، از القائات شیطانیست؟ یعنی از خارج به ما القاء می شود؟ برای دفع اینگونه افکار چه روش و راهی هست؟ ۲. آیا افکار نیکو و آرامش بخش که برخی موارد در ذهن ما نقش می بندد و می دانیم که در آن لحظه اصلا به آن موضوع فکر نکرده ایم و بدون مقدمه به ذهنمان خطور می کند از جانب ملائکه به ما القاء می شود؟ برای بیشتر شدن این افکار چه راه و روشی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌شود گفت در هر دو حالت همان‌طور است که می‌فرمایید. می‌ماند که در موقعی که خطورات شیطانی ورود می‌کند بنا به فرمایش آیت الله بهجت، باید آن را دنبال نکنیم تا به مرور از شدت و حدت آن کم شود. موفق باشید

21686
متن پرسش
من برم به کی بگم حالمو؟ کی از دل من خبر داره؟ کیه که میفهمه اصل مسئله من چیه؟ کیه که میدونه من برا چی حالم خرابه؟ اصلا کسی هست منو نجات بده؟ اصلا کسی هست؟ حالم خرابِ خرابِ خرابِ، نمیدونم به کی باید پناه ببرم. میگن به خدا پناه ببر، قبول، ولی نمیدونم چرا نمیتونم با این خدا ارتباط برقرار کنم، خسته ام از این وجهه ای که دارم، کاش هیچکس احترامم نمیکرد. کاش...کاش....کاش. دلم میخواد برم ریش هام رو بتراشم و چند تا کار نامتعارف انجام بدم تا دیگران نگاهشون بهم عوض بشه. میگن خوب چرا این کا رو بکنی، خودت رو با وجهه ات تطبیق بده. نمیتونم. با پدر و مادرم نمیتونم ارتباط برقرار کنم (مرتب عاق میشم) 9 ماهه ازدواج کردم گفتم خوب میشه، با همسرم هم نمیتونم رابطه درستی برقرار کنم. کاش یکی به دادم می رسید. این درد دلمهِ. هیچ چیزی به ذهنم نمیرسه. حرف هایی زدم و کار هایی کردم که هیچ برگشتی نداره. از دست حرف های کلیشه ای هم خسته ام. شاید شما هم بگین نیهیلیسم زمانه، خوب چیکار کنم؟ بدون نشاط و امید که کاری نمی توان کرد. مرتب کارم این شده، یه چند روز امیدوار میشم، یه چند روز ناامید (شدم مصداق آیه قل تمتع بکفرک قلیلا). اگه وقت دارین کمکم کنید. من کتاب هاتون خوندم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال آیا جز راهی به غیر از آن‌که خودمان مسئله‌مان را با راهی که محمد و آل محمد صلوات الله علیه در مقابل ما گشوده‌اند، باید حل کنیم؟ در هر حال این انسان‌ها معنابخشی به خود و دیگران را در این عالم به نمایش گذاشته‌اند. آنقدر باید تلاش کرد تا حجاب بین ما و این انوار مقدس رقیق و رقیق‌تر شود و معنای حقیقی که آن بنیادین‌ترین معناست به ما برگردد. زیارت مزار شریف این بزرگان، خود به خود این مسئله را نیز برای ما اثبات می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی