متن پرسش
سلام علیکم!
در ابتدا پوزش می خواهم که سوالم طولانی است و البته از شما تقاضا دارم در حد امکان یک جواب کامل و جامع به بنده بدهید و از همه ابعاد مسأله را بررسی بفرمائید و در صورت امکان به تک تک روایات نیز پاسخ دهید.
غریزه جنسی نیز مانند سایر غرایز یکی از غرایز انسانی است که مربوط به جنبه حیوانی بشر است. اما ظاهراً این غریزه در ادبیات دینی ما از یک قداست و احترام ویژه ای برخوردار است. می خواستم بدانم دلیل این امر چیست؟!
در توضیح این سوال باید گفت ظاهر غریزه جنسی این است که با یک عملی که بطور عادی ممکن است بین 10 تا 20 دقیقه طول بکشد و در نهایت چند قطره یا چند سی سی منی از انسان خارج می شود این غریزه ارضا می شود.
اما روایات عجیبی در این باب داریم.
برای مثال روایت داریم: «عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْیَنَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَهْوُ الْمُؤْمِنِ فِی ثَلَاثَةِ أَشْیَاءَ التَّمَتُّعِ بِالنِّسَاءِ وَ مُفَاکَهَةِ الْإِخْوَانِ وَ الصَّلَاةِ بِاللَّیْل » (الخصال ج1 ص161)
حال در اینجا «التَّمَتُّعِ بِالنِّسَاءِ» که مربوط به غریزه جنسی است و مربوط به بعد حیوانی است؛ در کنار عمل عظیمی مانند نماز شب به عنوان سرگرمی مومن ذکر شده است. نماز شبی که آنهمه روایات در فضلیتش داریم و آنهمه ثواب برایش ذکر شده است که خودتان بیشتر از بنده می دانید. حتی خیلی از اولیاءالله و عرفا فرموده اند که ما در نماز شب پرده ها از جلوی چشممان کنار رفت و مثلاً آغاز سیر و سلوکمان در نماز شب بود. حال همچین عملی در کنار یک عمل که مربوط به جنبه حیوانی آدمی است که لذتی حیوانی نیز دارد و در اکثریت قریب به اتفاق مردم این عمل بدون نیت قربت و بدون نیت خاصی و صرفاً بخاطر لذتش انجام می گیرد (مگر در معدودی از اولیاءالله که عمل جنسی را به نیت قربت انجام دهند.) در کنار این عمل که مخصوص مقربین است و شامل قرب نوافل می شود به عنوان لهو مومن ذکر می شود. حال واقعاً دلیل این امر چیست؟! چرا مثلاً غذا خوردن که آنهم مربوط به غریزه و جنبه حیوانی ماست در اینجا ذکر نمی شود؟! چرا مثلاً بازی کردن که آنهم مربوط به جنبه حیوانی ماست در اینجا ذکر نمی شود؟!
یا برای مثال به این روایت توجه بفرمائید: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ هَلْ لَکَ مِنْ زَوْجَةٍ فَقَالَ لَا فَقَالَ أَبِی وَ مَا أُحِبُّ أَنَّ لِیَ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا وَ أَنِّی بِتُّ لَیْلَةً وَ لَیْسَتْ لِی زَوْجَةٌ ثُمَّ قَالَ الرَّکْعَتَانِ یُصَلِّیهِمَا رَجُلٌ مُتَزَوِّجٌ أَفْضَلُ مِنْ رَجُلٍ أَعْزَبَ یَقُومُ لَیْلَهُ وَ یَصُومُ نَهَارَهُ ثُمَّ أَعْطَاهُ أَبِی سَبْعَةَ دَنَانِیرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ تَزَوَّجْ بِهَذِهِ ثُمَّ قَالَ أَبِی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَکُمْ.» (الکافی ج5 ص329)
خوب در اینجا طبق فرموده امام باقر(ع) یک دنیا به یک شب بدون زن خوابیدن نمی ارزد. یعنی واقعاً این مسأله اینقدر مهم است که یک دنیا به یک شب بدون زن خوابیدن نیرزد؟!!! چرا اینطور است؟!!! چرا مثلاً یک دنیا به یک روز بدون تلویزیون تماشا کردن (البته نفرمائید تلویزیون آن موقع نبوده. صرفاً دارم مثال می زنم.) می ارزد اما به یک شب بدون زن خوابیدن خیر؟! چرا مثلاً حدیث نداریم دوست نداشتم کل دنیا را داشتم اما یک روز را بدون مثلاً گوشت خوردن سر می کردم؟!!! با توجه به اینکه هم بحث خوردن هم بحث جنسی هر دو از غرایز است و مربوط به جنبه حیوانی بشر. واقعاً فرق غریزه جنسی با باقی غرایز چیست؟!
یا مثلاً طبق ادامه این روایت و روایات دیگر نماز متأهل 70 برابر نماز مجرد ثواب دارد. واقعاً دلیل این امر چیست؟! آیا همه اینها به غریزه جنسی برمی گردد یا مسأله دیگری است؟!
یا مثلاً این روایت: «وَ قَالَ ص الْمُتَزَوِّجُ النَّائِمُ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ الْعَزَب » اینهم خیلی عجیب است.
یعنی اگر متأهلی فقط خوابیده باشد از مجردی که صبح مثلاً تاسبتان در آن هوای گرم و روز طولانی روزه بگیره و شب نیز به عبادت و تهجد بپردازد؛ باز هم آن متأهلی که هیچ کاری نمی کند و فقط خوابیده است نزد خدا افضل است. چرا واقعاً اینطور است؟!!!
یا برای مثال این روایت که دیگر صریح و واضح است مربوط به غریزه جنسی است: «عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع یَقُولُ ثَلَاثٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِینَ الْعِطْرُ وَ أَخْذُ الشَّعْرِ وَ کَثْرَةُ الطَّرُوقَةِ.»(الکافی ج5 ص320)
البته در روایات دیگری نیز از «کَثْرَةُ الطَّرُوقَةِ» به عنوان یکی از خصال انبیاء(ع) نام برده شده است. حال چرا از بین اینهمه غریزه و امیال غریزی و حیوانی آمیزش جنسی زیاد یکی خصال انبیاء(ع) گفته شده است؟!!! چرا مثلاً خوردن زیاد یا مثلاً خوابیدن زیاد یا مثلاً تفریح زیاد و ... از خصال انبیاء(ع) نیست؟!!! نه تنها زیادی این مسائل از خصائل انبیاء(ع) نیست؛ بلکه برای مثال زیادی خوردن و خوابیدن در روایات نکوهش شده است. اما از آنجائیکه کثره الطروقه یکی از خصال انبیاء(ع) ذکر شده است معلوم می شود زیادی آمیزش نه تنها نکوهیده نیست؛ بلکه یک امر حسن و پسندیده است. واقعاً چرا این غریزه اینگونه است و فرقش با سایر غرایز چیست؟!
آیا این غریزه همان چیزی است که در ابتدا گفتم با یک عمل 10 تا 20 دقیقه ای و خارج شدن چند سی سی منی از بدن ارضاء می شود یا واقعاً مسأله فراتر از این حرفها است؟
یا مثلا به این دو روایت توجه بفرمائید: «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِیَاءِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمْ حُبُّ النِّسَاءِ.»
و «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا أَظُنُّ رَجُلًا یَزْدَادُ فِی الْإِیمَانِ خَیْراً إِلَّا ازْدَادَ حُبّاً لِلنِّسَاءِ.»
خب در اینجا می فرماید ازدیاد ایمان موجب ازدیاد حب نسبت به نساء می شود. اما مثلاً نداریم که ازدیاد ایمان موجب ازدیاد حب نسبت به غذاها بشود یا موجب ازدیاد حب نسبت به خواب بشود یا مثلاً موجب ازدیاد حب نسبت به تفریح و بازی بشود و ... . نه تنها نداریم بلکه در نمونه های عینی مشاهده می شود هر چه فرد با ایمان تر و با تقواتر باشد میل کمتری به شکم درانی و خوابیدن زیاد و تفریح دارد. اما به زنان که می رسیم دقیقاً اوضاع بالعکس می شود.
یا برای مثال این روایت: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ عَلِیّاً صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ: یُسْتَحَبُّ لِلرَّجُلِ أَنْ یَأْتِیَ أَهْلَهُ- أَوَّلَ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلى نِسائِکُمْ وَ الرَّفَثُ الْمُجَامَعَة» (الکافی ج4 ص180)
در اینجا آمیزش جنسی در شب اول ماه دعا و نیایش و معنویت در کنار آنهمه ادعیه و اذکار و اوارد به عنوان یک عمل مستحب ذکر می شود. واقعاً دلیل این امر چیست؟!!!
واقعا این غریزه با سایر غرایز چه تفاوتی دارد؟!!!
یا برای مثال این روایت: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا مِنْ رَجُلٍ تَمَتَّعَ ثُمَّ اغْتَسَلَ إِلَّا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ کُلِّ قَطْرَةٍ تَقْطُرُ مِنْهُ سَبْعِینَ مَلَکاً یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ یَلْعَنُونَ مُتَجَنِّبَهَا إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ.» (وسائل الشیعة ج21 ص16)
البته در این روایت چون بحث متعه مطرح است شاید نهی عمر بن خطاب نیز در تأکید شدید ائمه(ع) روی متعه تأثیر گذاشته باشد و این عمل علاوه بر خود عمل متعه از باب مخالفت با ثانی و مخالفت با بدعت ایجاد شده نیز ثواب داشته باشد. اما به هر حال این عمل نیز یک عمل مربوط به جنبه حیوانی ماست که این روایت در موردش آمده است.
البته در مورد حدیث افزایش حب به نساء با افزایش ایمان سوالی جدا نیز داشتم: ظاهراً این روایت خطاب به مردها است نه زنها. چرا عکس این مطلب را نداریم؟! به مردها می گوید ازدیاد ایمان موجب ازدیاد حب نسبت به نساء می شود اما خطاب به زنها نداریم که ازدیاد ایمان موجب ازدیاد حب نسبت به رجال بشود. دلیلش چیست؟
یا مثلاً در روایت می فرماید کل دنیا به یک شب خوابیدن بدون زن نمی ارزد. اما خطاب به خانمها نداریم کل دنیا به یک شب خوابیدن بدون شوهر نمی ارزد. دلیلش چیست!؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که جوانان مجرد با رعایت عفت خود و صبرِ بر معصیت و رضایت به آنچه حضرت حق تقدیر فرموده، به نحوهای از تجرد روحی میرسند که پیران طریقت حسرت آنها را میخورند، موضوع لذات جنسی نیز اگر درست دیده شود یک نحوه آمادگی روحی برای بندگی بهتر میگردد. حضرت صادق«علیهالسلام» راز این مسئله را تا حدّی باز کردهاند. آنجا که میفرمایند: «إِنَّ فِی حِکْمَةِ آلِ دَاوُدَ یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ لَا یُرَى ظَاعِناً إِلَّا فِی ثَلَاثٍ؛ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ تَزَوُّدٍ لِمَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِی غَیْرِ ذَاتِ مُحَرَّمٍ، وَ یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ لَهُ سَاعَةٌ یُفْضِی بِهَا إِلَى عَمَلِهِ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ سَاعَةٌ یُلَاقِی إِخْوَانَهُ الَّذِینَ یُفَاوِضُهُمْ وَ یُفَاوِضُونَهُ فِی أَمْرِ آخِرَتِهِ، وَ سَاعَةٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّاتِهَا فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ، فَإِنَّهَا عَوْنٌ عَلَى تِلْکَ السَّاعَتَیْنِ». در حکمت آل داود چنین است که شایسته است مسلمانِ عاقل، زمانى از روزِ خود را براى کارهائى که بین او و خداوند انجام مىگیرد، اختصاص دهد، و زمانى دیگر برادران ایمانى خود را که با همدیگر در امر آخرت مشارکت دارند ملاقات کند، و زمانى نفس خود را با لذائذ و مشتهیاتش که گناه نباشد آزاد بگذارد. زیرا این زمان؛ آدمى را در انجام وظائف دو امر دیگرش کمک مىکند. حضرت میفرمایند: این نوع لذت، شوق عبادت را بیشتر میکند. زیرا لذت جنسی از آن جهت که مادهای مثل طعام در غذاخوردن در میان ندارد، شبیه لذت لقاء الهی است و عزم سالک را که لذت لقاء را میشناسد تشدید میکند به همین جهت در روایت «کثره الطروقه» را به انبیاء نسبت داد. یا حضرت صادق«علیهالسلام» میفرمایند: «لَهْوُ الْمُؤْمِنِ فِی ثَلَاثَةِ أَشْیَاءَ التَّمَتُّعِ بِالنِّسَاءِ وَ مُفَاکَهَةِ الْإِخْوَانِ وَ الصَّلَاةِ بِاللَّیْل» و مصداق کامل مؤمن ، اولیاء معصوم هستند. چون این بزرگان جنس لذت لقاء را میشناسند و در همین راستا از طریق لذات جنسی حلال به آن لذت منتقل میشوند و از آن جهت در شروع ماه رمضان که زمینهی انتقال به لذت لقاء فراهم است روحهای مؤمنین با لذت جنسی با سرعت بیشتری به لقاء میرسند. همان چیزی که حضرت صادق«علیهالسلام» در روایتی که در ابتدا عرض کردم متذکر شدند. البته اینها همه مبتنی بر سایر شرایط است که باید مؤمنین فراهم کنند وگرنه نفس امّاره در این موارد حاکم میشود و موضوع، تغییر میکند. موفق باشید