بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1951
متن پرسش
باعرض سلام خدمت شما عزیز میخواستم بدانم بین محبت دوستی فرقی هست یا که نه؟ تعریف هرکدام چیست و فرقی دارند یانه؟ دسته بندی خاصی دارد ؟ برای رجوع به حق نیاز هست؟درچه اندازه ای ؟ و لطفا پیرامون «یتحابّون فیه» که در روایت آمده توضیح بفرمایید و حدود آن را مشخص نمایید. باتشکر که وقتتان را به ما دادید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: محبت و دوستی حالتی است از جذبه‌ی روح انسان نسبت به آنچه محبوب خود گرفته و محبت و دوستی فرقی ندارد، حقیقتاً حق باید محبوب و معبود ما باشد و هرچیز را در راستای دوستی خداوند دوست بداریم. یکی از خصوصیات مؤمنین آن است که همدیگر را به جهت خدایی‌بودن دوست می‌دارند و همواره به جنبه‌ی الهی همدیگر نظر دارند و به شدت رعایت حقوق و شخصیت همدیگر را می‌کنند که به نظر بنده امروزه باید هرکس که در ذیل شخصیت امام و رهبری قرار دارد همواره به جنبه‌‌ی الهی او نظر کنیم و به شدت رعایت حقوق و شخصیتش را بنماییم. موفق باشید
1950
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم 1.نظر مبارکتان در مورد تفاسیر موضوعی علامه جوادی آملی (حفظه الله) چیست؟ 2.آیا مطالعه آن از اول تا آخر به روشی که حضرتعالی برای مطالعه تفسیر شریف المیزان فرموده اید ، مفید است؟ 3. اگر کسی قصد مطالعه آن را داشت ،‌آیا قبل از المیزان بخواند یا بعد از آن؟ 4. به نظرتان مطالعه آن چه مقدمات علمی ای نیاز دارد؟ من الله التوفیق
متن پاسخ
.باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظر بنده اگر تفسیر موضوعی حضرت آیت‌الله جوادی«حفظه‌الله» را یا کنار مطالعه‌ی المیزان و یا بعد از آن مطالعه بفرمایید بهتر است. موفق باشید
1934
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد گرامی در خصوص علت تفاوت ماهیتها در عالم ماده ایا می توان گفت این تفاوتها ریشه در تفاوت در اسماء دارد چون عالم ماده هم تعین مادی اسم الله می باشد و چون بین اسماء جلالیه و جمالیه فرق است این تفاوت در عالم ماده هم جلوه گر است مثلا کوه که نماد عظمت است فرق دارد با گل که نماد جمال است. چون سوال جدی در اینجا هست که در عالم ماده که وجود از لحاظ شدت یکسان است پس این تفاوتها از کجا نشات میگیرد؟ و ایا در عوالم بالا مثلا عالم مثال بین موجودات از لحاظ وجودی شدت و ضعف وجود دارد یا اینکه در هر مرتبهای موجودات از لحاظ وجودی در یک مرتبه هستند. مثلا ایا وجود کوه در عالم مثال شدیدتر از وجود گل در همان عالم می باشد؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: علت تفاوت ممکن‌الوجودها در ذات خودشان است که در علم خدا به عنوان عین ثابته‌ی آن پدیده، موجود است و خداوند هر ممکن‌الوجودی را با تجلی اسماء، موجودیت می‌دهد و لذا ممکن‌الوجودها به واجب بالغیر تبدیل می‌شوند در حالی‌که ذات امکانی آن‌ها نسبت به وجود و عدم، لا اقتضا بود و خداوند است که به آن‌ها وجود می‌دهد و تفاوت پدیده‌های مادی به جهت امکانی است که در ذات آن‌ها است که در عین این‌که همه‌ی آن‌ها در یک مرتبه از وجود قرار دارند چون در مقام مادی‌بودن دارای ذاتی هستند که عین حرکت است و حرکت در مراحل مختلف صورت‌های متفاوتی از قوه و فعل دارد، متفاوت می‌باشند. در این مورد به مباحث «اعیان ثابته» و «حرکت جوهری» رجوع فرمایید. موفق باشید
1932
متن پرسش
سلام علیکم یکی از مشکلات طلاب این است که حوزه آنها را به صورت جامع رشد نمی دهد. یعنی در نهایت دید جامعی نسبت به دین (قرآن، روایات، علوم مختلفت تفسیر و تاریخ و ...) ندارند. آیا سیر درسی و مطالعاتی ای وجود دارد که طلبه از سال اول آن را دنبال کند تا در نهایت واقعا اسلام شناس شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حوزه‌های علمیه طوری طلبه را از نظر علمی تربیت می‌کنند که به خوبی می‌تواند به متون دینی مراجعه نماید و بهره‌ی لازم را از آن‌ها ببرد و بقیه‌ی انسان‌ها را نیز از متون دینی بهره‌مند کند. اشکال کار آن است که طلبه گمان کند فقط باید آن موضوعاتی که در حوزه تدریس می‌شود را بداند، در حالی که سیره‌ی بزرگانی مثل امام و شهید مطهری‌ها این بود که با زمینه‌ی حوزوی که داشتند خودشان به متون روایی و فلسفی و عرفانی رجوع می‌کردند و خود را توانا می‌ساختند. طلبه در سال‌های اول حتی تا دوره‌ی سطح باید سعی کند بیشترین وقت خود را صرف ادبیات و سایر متون درسی کند و در حدّ محدودی به بقیه‌ی کتاب‌ها رجوع کند تا آن‌که در درس خارج فرصت پرداختن به قرآن و برهان و عرفان به نحو مناسب برایش پیش آید. موفق باشید
1931
متن پرسش
با سلام با توجه به مطالب کتاب تمدن زائی شیعه این برداشت می شود که فرق ما با دیگران در نوع نگاهمان است به حوادث روزگار،که در واقع بیشتر توصیف می باشد. ولی به لحاظ عملکرد و سیب زمینی نبودن فرقی بین ما با این دیدگاه و دیگران نیست و در واقع هر دو تماشاگریم.با توجه به اینکه پیشروی تمدن غرب هم از ناحیه ای است که ما هم از همان ناحیه منتظر ظهورات تمدن شیعه هستیم راهکار عملی علاوه بر داشتن دیدگاه عالی چیست یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در هر حال به هر اندازه که نگاه ما به عالم و آدم درست باشد نوع برخورد و تصرف ما با سایر نگاه‌ها متفاوت خواهد بود و عملا به تمدّن دیگری منجر می‌شود. موفق باشید.
1928
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی و تشکر از اینکه وقت خود را برای پاسخ به پرسش های ما اختصاص می دهید. دختری هستم که در شرف پایان دوره کارشناسی یک رشته فنی می باشم. مدتی درگیر انتخاب مسیر زندگیم بودم تا اینکه نهایتا با مشورت اساتید مختلف به این نتیجه رسیدم که در کنار تحصیلات دانشگاهی مطالعات دینی را هم ادامه بدهم تابتوانم انشا الله در آینده به عنوان یک استاد خدمت کنم. هم اکنون یک مورد ازدواجی برای من پیش آمده که از لحاظ اعتقادی و دینی کاملا مناسب هستند ولی با شاغل بودن زن مخالفند.البته من ازمنظر دینی به این باور رسیده ام که "جهاد المراه حسن التبعل"اما نمیتوانم آن را با اهداف آینده ام جمع کنم. خواستم از شما بپرسم که علیرغم اینکه ازدواج یک امرمهم در زندگی و البته با فردی متدین می باشد من چگونه باید انتخاب کنم (با توجه به اینکه نظر ایشان کاملا منافی با برنامه های آینده من است) من الله التوفیق
متن پاسخ
aباسمه تعالی؛ علیکم السلام: ما در شرائطی نیستیم که عموم زنان اگر در خانه باشند به اندازه‌ی کافی مشغول باشند. اگر آن آقا روشن کنند با بودن شما در خانه چه اموری به عهده‌ی شما خواهد بود که گرفتار بی عملی نشوید می‌توان پیشنهاد او را پذیرفت ولی اگر بخواهند شما در خانه باشید بدون آن که کار خاصی بر عهده‌تان باشد و صرفا بخواهند اوقات فراغتتان را مطالعه کنید یک نحوه بازنشسته کردن زن است. موفق باشید.
1926
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی اقا به نظر شما چرا موسسه امام خمینی و دانشگاه امام صادق نتوانستند در اسلامی کردن علوم اسلامی چندان موفق باشند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظر بنده در فضای سنگین حاکمیّت فرهنگ غربی در نظام آموزش کشور ما مؤسّسه‌های مذکور در حدّ خود قدم‌های مثبتی برداشته‌اند و زمینه‌هایی را فراهم نموده‌اند که برای اسلامی کردن مراکز آموزش مؤثر خواهد بود. موفق باشید
1925
متن پرسش
با سلام وعرض ادب من از سن 16 سالگی به خود آمده و راه کسب رضای خداوند را پیش گرفتم. بارها در این را شکست و پیروزی را چشیده و گاه نا امید شده ام. اما خدا را سپاس می گویم که هنوز مرا رها نکرده است. با تمام تلاشها هنوز یک مشکل بزرگ دارم: برای من نماز مانند باری سنگین است که از انجامش نه تنها لذت نمی برم بلکه دوست دارم که آن را انجام ندهم. می دانم این به خاطر ضعف معرفتی و عدم عمل کردن به دانسته هاست. اما از محضر آن استاد بزرگوار درخواست دارم که به من راه حلی پیشنها کنند که چه کنم نماز برای من بار نباشد؟ هر دستورالعملی که بفرمایید انجام می دهم . با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنا نداشته‌باشید که در ابتدای امر در سراسر نماز حضور قلب داشته‌باشید، نماز را به عنوان اعلان بندگی شروع کنید و به همان اندازه که خداوند به شما حضور قلب داد خدا را شاکر باشید. متوجه باشید بعد از رعایت آن‌چه باید رعایت کنید این خداوند است که هر اندازه مصلحت دانست ما را به حضور می‌برد نه این‌که گمان بفرمایید آن حضور قلب را هم شما باید به وجود آورید. موفق باشید.
1923
متن پرسش
باسلام به استاد ارجمند طاهر زاده استاد سوال من در مورد کتاب تازه ی آیت الله جوادی آملی بانام مفاتیح الحیات می باشد. می خواستم جایگاه این کتاب ونحوه ی استفاده از آن را بیان کنید.واینکه می گویند جلد دوم مفاتیح الجنان می باشد چقدر صحت دارد(البته منظورم اینه که این کتاب آیا جایگاهی مثل مفاتیح الجنان دارد ؟)باتشکر وآرزوی موفقیت برای شما استاد عزیز.والسلام
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور که ما در عبادات فردی باید از راهی که شریعت الهی در مقابلمان قرارمی‌دهد جلو برویم در امور اجتماعی نیز باید بر اساس دستورات الهی عمل کنیم و متوجه باشیم اگر در مسائل اجتماعی به طریق شرعی عمل کنیم هرگز ثوابی کمتر از عبادات فردی نصیبمان نمی‌شود. کتاب مفاتیح الحیات‌ چنین نقشی را به عهده دارد و بر همه‌ی ما لازم است که آن را مطالعه کنیم و دستورات آن را همواره مدّ نظر داشته‌باشیم تا مسلمانی خود را وسعت بدهیم. موفق باشید.
1922
متن پرسش
سلام علیکم-استاد عزیز استخاره را چگونه ارزیابی میکنید آیا توکل بخدا میتواند جای استخاره را بگیرد استخاره کردن بهتر است یا باتعقل و توکل تصمیم گرفتن . چرا علما بزرگ مانند علامه هم حتی استخاره میکردند
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: استخاره در مواردی است که انسان در انتخاب راهی و یا عملی هیچ طرفی را ترجیح ندهد ولی اگر عقلا یا شرعا یک طرف ترجیح دارد هرگز نباید استخاره کند ولی توکّل آن است که انسان عقلا یا شرعا وظیفه‌ی خود را می‌شناسد و در عین اقدام به عمل، به خدا توکّل می‌کند تا خداوند شرائط تحقّقِ نتیجه را فراهم کند و به عمل خود تکیه نمی‌کند بلکه به اراده‌ی خداوند و مدیریّت حضرت پروردگار اعتماد می‌نماید. ملّت ما با توکّل در مقابل صدّام ایستاد و خداوند هم لطف خود را دریغ نفرمود. موفق باشید.
1920
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و تشکر همراه با عذرخواهی بابت تصدیع وقت حضرتعالی .مدتهاست فکرم مشغول موضوعی شده و حالت شک و تردید دراین مورد مرا به خود مشغول کرده است .این موضوع هیپنوتیزم یا دقیقتر خودهیپنوتیزم است . با مطالعات فراوانی که در این زمینه داشتم اینگونه علمای این فن بیان داشته اند که خودهیپنوتیزم روش علمی ترک عادات کهنه و ایجاد عادات جدید بوسیله تلقین به ضمیرناخودآگاه است زیرا دراین حالت فرد بسیار تلقین پذیر است . یعنی اگر ذهن انسان تحت تاثیر محیط و خانواده تحصیل و... برنامه ریزی شده است هم اکنون فرد خود میتواند برنامه جدیدی را به ناخودآگاه ذهن بدهد و شخصیت جدید خود را شکل دهد و عادات بدی را که دارد را ترک و باعادات حسنه جایگزین نماید. علاوه بر خواص دیگر مثل تمرکزفکر و افزایش حافظه و موارد دیگر. سوال بنده از حضرت عالی این هست که آیا واقعا خودهیپنوتیزم و ایجاد رابطه با ضمیرناخودآگاه چنین خواصی دارد؟ آیا شرع مقدس چنین راههایی را تجویز میکند؟ آیا اهل بیت که اول و آخر همه راههای خیر به به آنها ختم میشود در این مورد بیانی داشته اند؟ آیا اگر کسی از چنین راهی بخواهد به مبارزه با رذایل اخلاقی و تقویت اراده بپردازد وهن مقام ائمه میباشد؟لطفا ازلحاظ حکمی و معرفت النفس در این مورد بنده و امثال بنده را راهنمایی ببفرمائید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بخش دوم سوال حذف شود. بنده در کتاب جایگاه «جن و شیطان و جادوگر در عالم» تا حدّی روشن کردم که انسان در هیپنوتیزم بر روی خیالات خود متمرکز می‌شود و به همان اندازه که خیالات ناپایدارند تأثیرات هیپنوتیزم ناپایدار است و انسان را از رجوع به حقیقت که از طریق معارف دینی و اخلاق فاضله در بستر بندگی به دست می‌آید محروم می‌کند. پیشنهاد می کنم به آن کتاب رجوع فرمائید. موفق باشید.
1919
متن پرسش
سلام علیکم بعد از مطالعه مطلب حکم مجسمه سازی این سوال برام پیش اومد که آیا این حکم برای عروسک ها نیز صدق میکند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: طبق نظر مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» که در سایت دفتر حفظ و نشر آثار معظّم‌له آمده ساخت و خرید و فروش و نگهداری مجسمه را جایز می‌دانند. متن استفتاء و جواب ایشان که از سایت فوق‌الذکر گرفته شده این‌چنین است: «س 1222: ساخت عروسک و مجسمه و نقاشى و ترسیم چهره‌ی موجودات زنده اعم از گیاهان، حیوانات و انسان چه حکمى دارد؟ خرید و فروش و نگهدارى و ارائه‌ی آن‌ها در نمایشگاه چه حکمى دارد؟ ج: ساخت مجسمه و نقاشى و ترسیم چهره‌ی موجودات ولو ذى‌روح اشکال ندارد. همچنین خرید و فروش و نگهدارى نقاشى و مجسمه جایز است و ارائه‌ی آن‌ها در نمایشگاه هم اشکال ندارد.»( البته فتوای قبلی ایشان که در جزوه به آن اشاره شده کمی با فتوای اخیرشان فرق می کند و باز موضوع رعایت اخلاقی روایات مذکور در رابطه با عدم نگهداری مجسمه در منزل به جای خود محفوظ است) موفق باشید.
1918
متن پرسش
سلام علیکم! در رساله های مراجع آمده اگر در هنگام صحبت و مشاهده نامحرم خوف مفسده و افتادن به گناه افتادن باشد باید اجتناب شود و گرنه اشکال ندارد. حال این مفسده دقیقا یعنی چه؟! چون که اگر مفسده و گناه را صرفا استمناء و زنا بدانیم آنوقت می توان گفت خیلی از این صحبت ها مخصوصا آن صحبت هائی که در مکان عمومی است این مفسده را ندارد. چون واقعا مثلا چند کلام صحبت با نامحرم یا در خیلی از موارد نگاه به نامحرم موجب استمناء و زنا نمی شود. اما اگر بخواهیم دامنه مفسده را آنچنان وسیع در نظر بگیریم که حتی مثلا اینکه ممکن است بعد از صحبت با نامحرم انسان تا چند دقیقه بعد از آن صحبت نیز به فکر نامحرم باشد یا مثلا حتی اینکه مقداری دل انسان در هنگام صحبت بلرزد و ... آنوقت باید گفت شاید بالای 95% مکالمات اینچنین وضعی داشته باشند و طبق این مبنا تقریبا باید گفت بطور مطلق مرد و زن نامحرم نه به هم نگاه کنند نه حتی با هم صحبت کنند. حتی طبق این مبنا مثلا اگر در خیابان زنی از ما آدرس سوال کرد نیز نباید به او جواب داد. یا مثلا زن حتی برای خرید به سر مغازه نیز نباید برود. مخصوصا مغازه ای که صاحب مغازه جوان باشد. یا طبق این مبنا زن باید کلا در خانه بنشیند. یا حتی به اخبار تلوزیون که مجریش زن است نیز نباید گوش داد. فیلم ها که دیگر جای خود دارد. فیلم خارجی که دیگر اظهر من الشمس است. طبق این مبنا حتی مثلا طلبه های مجرد در فقه کتاب النکاح را نباید بخوانند چون بالاخره ذهن جوان را بخود مشغول می کند. علاوه بر کتاب النکاح مثلا مبحث دماء ثلاثة را از کتاب الطهارة، مباحث مربوط به اماء در ابواب مختلف فقه را نیز نباید بخوانند چون ذهنشان مشغول می شود. حتی طبق این مبنا شاید بشود گفت مجرد برخی آیات قرآن را نیز نباید بخواند. آن آیاتی که از حوری و قاصرات طرف و حورات مقصورات و .... صحبت می کند چون موجب دلمشغولی می شود. یا مثلا سوره یوسف آیات مربوطه را نیز نباید بخوانند. حتی بنده یک فایل از بخشی از سخنرانی علامه حسن زاده حفظه الله را گوش می دادم در آنجا به مناسبتی یک زن تقاضای صلوات از مردم کرد. علامه حفظه الله البته مودبانه اما به شدت به زن تذکر دادند که زن نباید در حضور نامحرم اینچنین حرف بزند. در حالی که واقعا در یک همچون مجلسی آنهم تقاضای صلوات به هیچ وجه مفسده ای ندارد. در مجموع بصورت مفصل و کامل و موردی در این مورد بحث کنید که این مفسده دقیقا یعنی چه؟! و حدودش کجاست؟! و طبق تعریف شما از مفسده به نظرتان در چه مواردی صحبت با نامحرم مفسده دارد و در چه مواردی ندارد؟! البته لطفا یک جواب عمقی و بر اساس مبانی ناب اسلامی بدهید نه آن جوابهای معمولی و سطحی که در همه سایت ها و سخنرانی ها وجود دارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مسلّم منظور از مفسده در ارتباط با نامحرم، همان نوع دوم است ولی باید توجه داشت حتّی برای یک جوان در حال عادی این‌طور نیست که اگر نامحرمی از او مثلا آدرسی بپرسد دل او بلرزد مگر این‌که او از تعادل اولیّه‌ای که عموم انسان‌ها دارند به جهت غلبه‌ی خیالات (به هر دلیلی که غلبه کرده‌است) خارج شده و صورت‌های ذهنی که خودش به ایجاد آن‌ها دامن زده همواره مدّ نظرش باشد و در برخورد با نامحرم برای او تداعی شود. چنین افرادی برای درمان خیال نامعتدلشان باید از ایجاد زمینه‌های رجوع به صورت‌های نامناسب خودداری نمایند تا به مرور خیالاتشان به حاشیه رود و تعقّل به صحنه آید. در مورد ادب خیال می‌توانید به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مراجعه نمایید. موفق باشید.
1917
متن پرسش
باعرض سلام خدمت شما استاد گرامی.من یکی از خوانندگان کتابهای خوب شما هستم.کسی که کتابهای شما را که در دستم بود نگاهی کرد گفت این کتاب ها می خواهند جریان فکری شما را آن طور که خودشان دوست دارند شکل دهندو با کتاب شما با عنوان مخ شویی یاد کرد و لی من واقعا به کتاب های شما علاقه دارم ومطالعه می کنم خواستم نظر شما را بدانم که ایه چنین چیزی هست یا خیر و اگر نیست چگونه این افراد را قانع کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: هر نویسنده‌ای چیزی را حق تشخیص می‌دهد و بر اساس آن کتاب خود را تدوین می‌کند. باید با ملاک‌های مطمئن یعنی از طریق قرآن و سخنان امامان معصوم (علیهم‌السلام)، همراه با عقل خودمان مطالب آن کتاب ارزیابی شود؛ اگر آن مطالب حق بود می‌پذیریم و اگر حق نبود نمی‌پذیریم. موفق باشید
1916
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگ. دلایل عقلی وجود روح وماورای الطبیعه چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: کتاب ده نکته در معرفت نفس را همراه با سی‌دی آن مطالعه فرمایید. موفق باشید.
1915
متن پرسش
با سلام: با توجه به اهمیت هنر و تاکیدات مقام معظم رهبری درباره بکارگیری هنر به عنوان یک ابزار قدرتمند انتقال مفاهیم جهت تبلیغ دین این امر چگونه ممکن است و با توجه به مادی و بهتر بگوییم غربی شدن اساس هنر ما در حال حاضر یک هنرمند اگر بخواهد از حدود تکنیک و مهارت فراتر رود و آثاری با روح دینی و پایدار و جاوید خلق کند بایست چکار کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مرحوم شهید آوینی در استفاده از دوربین نمونه‌ی خوبی است و بعضی از شعرا و نویسندگان با استفاده از هنر کاره‌های ارزشمندی ارائه داده‌اند. موفق باشید.
1914
متن پرسش
با سلام. منظور از اینکه شوماخر می گوید :((غفلت از خردمندى، تا بدان پایه رسیده که ما همواره مى‏کوشیم که یک بیمارى را با تشدید علّت‌هاى آن شفا دهیم)) که در کتاب جوان آورده شده چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: می‌گوید مثلا ما از طریق ایجاد سرعت‌های زیاد به کمک تکنیک تصمیم‌های جدیدی گرفتیم که منجر به مشکلات جدید شد. حال می‌خواهیم با سرعت زیاد‌تر مشکلات پیش‌آمده را رفع کنیم و این خردمندی نیست. موفق باشید.
1912
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز 2 سوال خدمتتان داشتم: - اول اینکه چرا هر چه برنامه ریزی می کنیم آن که می خواهیم نمی شود و پس از مدتی عمل به آن انسان را خسته می کند و منجر به ترک برنامه می شود و از طرفی هم احساس نیاز به برنامه شدیدا" وجود دارد؟ - دوم اینکه در بحث انسان شناسی و در قسمت رویای صادقه درست است که انسان فوق زمان و مکان است و می تواند بر فرض مثال 2 سال بعد را حاضر بیابد ولی در عین حال شخص که با توجه به بدن استکمال نیافته، چطور می تواند در صحنه ای حاضر شود که فیض آن مرحله را از خداوند نگرفته است؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1ـ دوباره برنامه‌ریزی کنید و با توجه به عدم موفقیت در برنامه‌ی قبلی واقع‌بینانه برنامه‌ریزی کنید و در برنامه‌ی خود جایی هم برای ورزش بگذارید تا در تصمیم‌گیری محکم‌تر شوید. 2ـ حضور تکوینی نفس ناطقه در صحنه‌‌های آینده غیر از حضور تشریعی اوست که باید با اراده و انتخاب به آن‌جا برسد. موفق باشید.
1911
متن پرسش
عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد گرامی ضمن عرض تبریک اعیاد رجب و شعبان و توفیقات روز افزون در این ایام سوال و یا شاید درد دلی با جنابعالی داشتم که عاجزانه از حضورتان کسب راهنمایی می کنم. اگر کسی در زندگی بسیار احساس پوچی و ناامیدی کند چه باید کرد؟ ما دو سال است که زندگی مشترک خود را به یاری خداوند آغاز نمود ه ایم و الحمدلله همسر بنده فردی بسیار متدین و مذهبی و تحصیل کرده و از ارادتمندان جنابعالی هستندو خودم طلبه هستم ودر حد توان هر چند شاید کم باشد تلاش کرده ایم که نگاه توحیدی به زندگی داشته باشیم. مطالعه در زندگی برای همسرم بسیار نقش اساسی دارد و به قول خودشان تفریحشان کتاب و کتابخوانی است. منتهی صحبتهایی از ایشان شنیده می شود که روح وروان و نشاطی که یک زن باید در زندگی داشته باشد و کانون خانواده را گرم نماید از من ساقط کرده چرا که مرتب گفتار مأیوس کننده بر زبان می آورد بعنوان نمونه می گویند: (عمرمان رفت و کاری نکردیم؟کاش وقتی بخواب می رفتم دیگر بیدار نمی شدم؟کاش می توانستم خودکشی کنم؟وقتی این همه کتاب را در کتابخانه خود می بینم آتش می گیرم که کی آنها را بخوانم؟(با توجه به اینکه وقت هم برای مطالعه می گذارند و بقول خودشان بسیاری از آنها را خوانده اند. )در زندگی ام هیچ چیزی وجود ندارد؟و مواردی از این قبیل. لازم به ذکر است که ایشان علاقه وافری به تدریس داشته اند اما موفق به آن نشده اند.و در حال حاضر در ارگان دیگری مشغول کار می باشند اما همیشه احساس بی میلی و ناامیدی می کنند و می گویند عمرم دارد تلف می شود .خلاصه از شما خواهشمندم که مرا راهنمایی بفرمایید که در این شرایط چه کنم از طرفی بسیار زندگی و همسر عزیزم را دوست دارم و از طرفی نمی دانم چه کنم با این همه ناامیدی در ایشان.و پاسخی هم خطاب به ایشان داشته باشید چرا که فرمایشات شما برایشان بسیار محترم است. بسیار از جنابعالی متشکرم التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به ایشان بفرمایید اولا: به آن‌چه خداوند در رابطه با شغل برای شما مقدر کرده همان مصلحت ایشان است و با راضی شدن به آن کار راه بهشت در مقابلشان گشوده می‌شود. ثانیا: بفرمایید: «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود .... رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». انشاءالله با یک برنامه‌ی دراز مدت جهت کسب معارف الهی، خداوند آن‌چه را مصحلت بداند بر قلب ایشان اشراق می‌کند به شرطی که طوری سخن نگوید که همسر او احساس یأس کند. هر دوی شما خدا را شکر کنید که خداوند شما را به همدیگر رسانده و در کنار همدیگر با نشاط کامل تمرین کنید چگونه در حق همدیگر ایثار نمائید. موفق باشید.
1910
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد بزرگوار مصاحبه ای از شما دیدم که در مورد تحصیلات حوزویتان هم نوشته بود. می خواستم ببینم شما در دوران حوزه فقه هم خوانده اید؟و لزوم آنرا چه اندازه می دانید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: فقه و اصول‌خواندن من در حدّ لمعه و اصول مظفر بوده است ولی برای یک طلبه فقه و اصول بیش از این ها لازم است. موفق باشید
1907
متن پرسش
سلام استاد میخواستم کمکم کنید دارم کم کم به گناه مبتلا میشم می ترسم از عذاب جهنم . گناه اذیتم میکنه. ازدواج هم نمیشه چون پدر و مادرم راضی به کمک کردن به من نمیشن چون در منطقه ما ازدواج پسر از حدود 28یا 30 شروع میشه چون کار و خونه و پول از عوامل مهمه که من حالا دانشجو هستم ندارم پس حالا حالا ها باید منتظر بمونم برام دعا کنید و راهنماییم کنید .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شده که چگونه باید خیالات واهی را کنترل کرد. باید این را بدانید به اندازه‌ای که به این نوع خیالات میدان بدهید قدرت می‌گیرند و به اندازه‌ای که از آن‌ها عبور کنید می‌بینید که چیز مهمی نیستند. از خداوند بخواهید به نور اهل‌البیت«علیهم‌السلام» در ماه رجب شما را از این‌گونه خیالات عبور دهد. موفق باشید
1905
متن پرسش
عرض سلام و ادب دوستی پرسید که چرا در جنگ تحمیلی برخی افراد را که در خدمت سربازی بودند و رضایت نداشتند که در جنگ شرکت کنند، بالاجبار باید در جنگ شرکت می کردند و اگر شرکت نمی کردند مجرم محسوب می شدند و ....؟ این با فرار کردن از معرکه جنگ فرق می کند، چرا که اینها از همان ابتدا تمایل شرکت در جنگ را نداشته اند. بعد دوستم پرسید که آیا سنت پیامبر صل الله علیه و آله و امیر مومنان علیه السلام نیز همینگونه بود؟ البته شکی نیست که این گونه افراد کم بودند و اکثر رزمنده ها مخلص نو متعهد اما خب منکر این گونه موارد هم نمی توان شد. در جواب چه باید گفت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: حضور در جبهه ها در رابطه با حفظ نظام اسلامی واجب شرعی مطرح است و اجباری نیست ولی در رابطه با حفظ ثعور کشور قانون آن است که هرکس در سن خاصی رسید باید وظیفه‌ی قانونی خود را در دفع دشمن به عهده بگیرد و خدمت سربازی از نوع دوم است. موفق باشید
1904
متن پرسش
سلام: دانشجویی هستم.... ساله اواخر دوران تحصیلم راسپری میکنم.بسیار نگران آینده میباشم. مخصوصا برای انتخاب همسر واینکه با موقعیتی که من وخانواده ام داریم.آیا فردی با ایده الهای من پیدا میشود یانه؟ گاهی شده درمیان هم دانشگاهی هام کسی را که با فکر من وایده های من میسازد.را انتخاب کرده. خیلی دلم میخواهد با او به تفاهم برسم. البته من هیچ وقت در دوران دانشجویی ام به دنبال موقعیتهای دانشگاهی نبوده ام.ولی وقتی میبینم این فرد است که مثل من زندگی را آرمانی میبیند.ایمان ظاهری نداشته و برای اعتقاداتش و رساندن پیام انقلاب و اسلام تلاش میکند.خیلی دلبسته او میشوم و ازخدا میخواهم که او را نصیب من کند.البته گاهی هم به خودم این تلنگر را میزنم که خدا خودش بهتر میداند که چه کسی را نصیب وقسمتت کند. و خوب نیست که درگفتن وخواستن این فرد ازخدا اصرا بورزی. قضاوقدر خدا چیز دیگری باشد.شاید. ولی میترسم که اگر پا در شهرم بگذارم با ملاکها ومعیارهایی که دارم.آدم مورد پسندم پیدا نشود ومجبور بشوم برای فرار ازتنهایی وانگ ترشیده بودن تن به ازدواجی ناخواسته باکسی بدهم که ایمان را در2رکعت نماز وکمی هم عزاداری خلاصه کند.برای اعتقادش اهمیت قائل نشود.خلاصه این درست است که آدمی همسر ایده آلش را تصور کرده یا اگر کسی را دراندازه ملاکها ومعیارهایش دید. آن را ازخدا بخواهد. ؟شایان ذکر است که بنده به خاطر موقعیتم و محیطی که درآن زندگی میکنم مجبورم سریعتر زندگی بکنم. راه زودتر ازدواج کردن ورهایی ازگناه وهوس چیست؟لطفا مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در ازدواج سخت‌گیری نکنید و آرمانی فکر نکنید، همین‌که همسری داشته باشید که مانع زندگی دینی و انقلابی شما نشود برای شماکافی است ولی با توجه به این که مرد باید از زن خواستگاری کند، ذهن خود را متوجه فرد خاصی نکنید که این برای روح و روان شمابسیار ضرر دارد در عین این‌که بی‌جا کسی را ردّ نمی‌کنید بگذارید به عهده‌ی خدا. موفق باشید
1903
متن پرسش
بسمه تعالی سلام دانشجویی هستم درحال تدوین پایان نامه.با اینکه موضوع رساله ام را مطابق علاقه ام انتخاب کردم،ولی با گذشت3ماه شروع تدوین هنوز کار قابل توجهی درپیشبرد آن نکردم. دربرنامه ریزی دچار اهمال کاری بسیاری هستم.به روانشناس مراجعه کردم.به تشخیص ایشان بنده فردی آرمانگرا درهدف ودرعین حال اهمالکار هستم. در درسم موفق بوده ام.ولی ویژگی بارزم دقیقه نودی کار کردن است. به اذعان دوستان واطرافیان فرد باهوش وبا حاقظه قوی هستم.ولی تلاش زیادی در بهتر کردن موقعیتم نداشتم. ازجمله اینکه بخونم برای دانشگاههای عالی وبرتر. همیشه تنبل وسست بودم. البته این2-3ساله.قبلا وقتمو تلف نمیکردم. برای ساعات زندگی ام برنامه داشتم.از حرفهای بیهوده وجلسه های لهو ولعب پرهیز میکردم به هوای اینکه سخنرانی گوش بدم.کتابی بخونم وعلمم را افزایش بدم.ملی الان تنبل وبی حوصله شدم.برای پایان نامه در روز وقت زیادی نمیذارم. فکرم بسیار مشغول شده.حتی عبادت وراز ونیازهام هم مثل قبل نیست.برای مطالعه حرص وولع زیادی مثل قبل ندارم. بیشتر کتابها را تکراری میدانم.ازتنوع خوشم میاد.وخلاصه یه دل زدگی درمن ایجاد شده که من راه برون رفت ازاونو نمیدونم. نمیدونم چطوری برنامه بریزم. پایان نامم را پیش ببرم.افکارم را متمرکز کنم. عبادت با حال داشته باشم.متشکر میشم منو راهنمایی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اولاً: نگران نباشید این حالت می‌آید و می‌رود. ثانیاً: یک برنامه‌ریزی کنید و بدون آن‌که به خودتان سخت بگیرید هرچیزی را در جای خودش قرار دهید و بدون نگرانی و با یک برنامه‌ی ساده کار پایان‌نامه را شروع کنید خودش جلو می‌رود. موفق باشید
1902
متن پرسش
سلام استاد چی کار کنم من تازه فهمیدم دیگران رو خودم می دونم زندگیم شده تقلید اصلا از خودم انگاری هیچی ندارم . کتاب هم خوندم مخصوصا کتاب های انسان شناسی یک و دو و جوان و انتخاب بزرگ رو هم خوندم ولی نمی دونم چرا اینجوریم . چیکار کنم .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: هر اندازه انسان با اندیشه و تفکر جلو برود به خودش نزدیک می‌شود و در آن صورت اگر هم از کسی تقلید کند به اعتبار آن‌که عقل او پذیرفته است که مثل آن کس عمل کند که در این صورت تقلیدی واقع نشده. موفق باشید
نمایش چاپی