جواب: علیک السلام:
همچنان که در جلسات آخر بحث تمدنزایی شیعه عرض شد؛ اشکال فیزیک و مکانیک در رویکرد آنها به طبیعت است وگرنه دقتهای علمی به خودی خود چیز خوبی است، علاوه بر آن نگاه فیزیک و مکانیک به بُعدی از ابعاد طبیعت است ونه به همه ابعاد آن، ولذا بهرهی لازم را نمیتواند از پتانسیلهای معنوی و حکیمانهی طبیعت ببرد. در تمدن اسلامی میتوان با تغییر رویکردِ علومی مثل فیزیک و مکانیک و توجه به ابعاد حکیمانهی عالم قدمهای مؤثری برداشت. وظیفهی ما تعطیلی علوم موجود نیست، بلکه توجه به نقصهای آن و رفع آنهاست از طریق نگاهِ توحیدی به عالم هستی. کاری که به عنوان مثال طبّ سنتی در درمان بیماریهای بدن انجام میدهد. «موفق باشید»
جواب: علیکم السلام:
آری! معرفت نفس دریچهای برای معرفت «ربّ» است و معرفت نفس به خودی خود یک علم است که نیاز به فلسفه ندارد، هرچند امروزه عموماً در فلسفه به این موضوع میپردازند و با اصطلاحات فلسفی ارائه میشود. با اینهمه اگر بتوانید تا حدّی با مباحث معرفت نفس آشنا شوید، با تدبّر در روایات و آیات قرآن بسیاری از راههای اُنس با خدا را از جهت نظری و فکری طی خواهید کرد و در این راه عبادات شرعی مددرسان خواهند بود. «موفق باشید»
جواب: باسمه تعالی
پس از سلام؛ عنایت داشته باشید که حکم قتل که برای شخص مرتد هست نه به جهت تبلیغی است که در مخالفت از دین میکند، شاید به جهت خباثت شخصیت فردی باشد که ابتدا مسلمان بوده و از عظمتهای اسلام در حدّ یک مسلمان معمولی آگاهی یافته و سپس به آن پشت نموده، چنین فردی معلوم است که به جنگ حقیقت آمده و از آنجهت که فلسفهی خلقت انسان برای شناخت حق و پیروی از آن است، چنین فردی حقِ بودن و حیات را از خود سلب کرده و لذا همان خدایی که او را خلق نموده میفرماید او باید کشته شود. «موفق باشید»
سؤال مشخصی نفرمودهاید که اگر بتوانم جواب دهم. به تفسیر رجوع فرمایید.
جواب: علیک السلام؛
همانطور که در آن داستان متوجهاید، نظام عالم بر دو اساس میگردد؛ یکی بر اساس نظام تشریع و شریعت انبیاء، و یکی هم بر اساس تکوین و ارادهی خاص خداوند که به دست اولیاء خاص آن اداره میشود. آری! اگر حضرت موسی اعتراض نمیکردند، از شریعت خود عدول کرده بودند، چرا که طبق شریعت نمیشود قبل از جنایت قصاص کرد. ولی همانطور که قرآن صراحت دارد حضرت خضر فرمود: «ما فَعَلْتُه مِنْ اَمْری» من آن کار را به فرمان خود نکردم. پس معلوم است خدایی که خالق همهی موجودات است، تصرفهای خاصی را نیز بهعهدهی اولیاء خود میگذارد.
جواب: علیک السلام؛
بنده فکر میکنم عزیزان فرهنگستان اگر عمیقتر فلسفهی صدرایی را مطالعه کنند متوجه میشوند فلسفهی «شدن» یکی از ابعاد حکمت متعالیه است. چون وقتی مکتبی اصالت را به «وجود» داد، دیگر نظر به «وجود» دارد از آنجهت که در خارج هست و عملاً دیگر از حدّ مفهوم پا را جلوتر گذاشته، نکتهی دیگر نگاه هیدگر به غرب است که اگر دوستان فرهنگستان به اندیشههای این دانشمند بزرگ نیز عنایت بفرمایند و متوجه نگاه وجودی این متفکر بزرگ در نقد غرب بشوند، میپذیرند که حرف آنها در گسترهی بیشتری در جهان مطرح است و با بهرهگیری از اندیشههای دیگران بهتر میتوان کار را جلو برد. در جلسه اول «تمدنزایی شیعه» موضوع فوق، بیشتر شرح داده شده.
موفق باشید
جواب: علیک السلام؛
همانطور که خودتان هم مستحضرید بدون ارتباط با حوزهی علمیه نمیتوان در حدّ مطلوب اسلام را شناخت، منتها بحمدالله امروزه علوم حوزوی طوری گسترده شده که میتوانید از طریق نوار و کتاب، در کنار دروس دانشگاهی به آنها نیز بپردازید. با یک برنامهریزی درازمدت ابتدا «ادبیات عرب» را به روش حوزوی شروع میکنید و تا «مغنی» میخوانید و سپس به «منطق و فلسفه» میپردازید و در فلسفه از حکمت متعالیه و اسفار غافل مباشید. بعد عرفان اسلامی مثل عرفان محیالدینبنعربی بسیار راهگشا است-حضرت امام خمینی«رضواناللهعلیه» در نامهشان به گورباچف نیز به حکمت متعالیه و کتابهای محیالدینبنعربی اشاره فرمودند- سپس با روایات و قرآن مرتبط میشوید و إنشاءالله از دریای بیکران این دو نور ثقلین بهرهی لازم را مییرید. در این راستا کتب حضرت امام خمینی«رضواناللهعلیه» و علامه طباطبایی«رحمةاللهعلیه» و آیتالله جوادیآملی«حفظهالله» کارساز است. موفق باشید
بسمه تعالی سلام علیکم با توجه به مطالبی که مرحوم ختمی لاهوری در شرح غزل ساقیا امدن عید مبارک بادت فرموده و با نظر به سایر ابیات حافظ (علیه رحمه) در مورد ماه مبارک رمضان و عید فطر این مطلب به ذهن می آید که ظاهرا همه ماه رمضان برای عید آن است یعنی مؤمن سالک یک ماه روزه می گیرد و دیگر اعمال آن ماه را انجام می دهد تا در عید رمضان از دست ساقی باده استغراق بنوشد در حالیکه از دعاها و سایر مطالب اهل البیت علیهم السلام مخصوصا امام سجاد علیه السلام در مورد ماه رمضان برمی آید که خود ماه رمضان پراست از عنایات حضرت حق مخصوصا در سحرها و مرحوم امام هم می فرماید ماه رمضان شد می و میخانه برافتاد عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد ولی حافظ می گوید به عید رمضان افتاد ظاهرا یک قطره از ان اشکهایی که امام سجاد علیه السلام در فراق ماه مبارک رمضان ریخته اند امثال حافظ نریخته اند و یک حالت خوشحالی از سپری شدن ماه مبارک رمضان و رسیدن عید و نوشیدن باده استغراق در آنها دیده می شود هرچند عید رمضان جایگاه خاص خود را نزد اهل البیت علیهم السلام دارد لطفا توضیحی بفرمایید که علت این تفاوت بین عرفای مثل حافظ با امام سجاد علیه السلام در چیست ؟
جواب: علیک السلام؛
مسلّم در متون دینی ما؛ هم نظر به ماه رمضان به عنوان بستری خاص برای تعالی مؤمنین، و هم نظر به عید فطر به عنوان شرایطی که روزهداران مورد عنایت خاص قرار میگیرند، شده است. و مسلّم آن بصیرتی که ائمه معصومین دارند که میتوانند به تمام ابعاد ماه رمضان از بدو تا ختم، نظر کنند بقیه ندارند، ولی با اینهمه اثبات شیئ نفیِ ما عدا نمیکند، شاید نظر به تجلیات انوار الهی در عید فطر آنچنان شدید بوده که حافظ و امثال او را به نطق در آورده که آنچنان در وصف آن بگویند، ولی خودشان در حال خود با ماه رمضان نیز رمز و رازها داشته باشند. موفق باشید
علیکم السلام؛ اخیراً هر دو سؤال شما در بین جوابها، داده شده است، رجوع بفرمایید.
پس از سلام
به عرض جنابعالی می رسانم که عشق مجازی یعنی عشقی که انسان را با واسطه ،به معشوق حقیقی می رساند مثل عشق و محبت به ائمه(ع) که جلوه زیبائی های خداوند هستند و می توانند مجاز یا محل عبور به محبوب حقیقی شوند.
عاشق کسی است که در مقابل معشوق همه وجود خود را نفی می کند ، ولذا وقتی با تمام وجود طالب بندگی خدا شدید به لطف الهی وارد عالم عشق الهی شده اید.
هر عاشقی ، عاشق زیبائی های معشوق خود می باشد ،حال وقتی همه زیبائی ها از خداستُ پس باید دل را متوجه همین امر نمود.که البته مقدماتی دارد وبا رعایت دقیق دستورات حضرت رب العالمین شروع می شود.
آنچه تحت عنوان عشق بین بعضی از افراد مطرح است در اصطلاح عرفانی عشق حیوانی گفته می شود و مبنای آن قوه وهمیه می باشد و نه دل.
با سلام
جواب اول:لیست cdها بر اساس تاریخ بحث ها تنظیم شده است.
جواب ثانی:به منوی صفحه اصلی قسمت"مراکز تهیه آثار استاد"مراجعه نموده وسفارش خود را بصورت تلفنی باگروه فرهنگی المیزان بفرمائید تا با هماهنگی انجام شده برای شما ارسال گردد.
جواب ثالث:خیر ولی انشاالله در آینده سخنرانی های استاد بصورت DVDدر اختیار علاقه مندان قرار خواهد گرفت.
جواب: پس از سلام؛ همچنان که مستحضرید سؤالا تتان گسترده است و نیاز به جواب گسترده دارد، لذا پیشنهاد میکنم ابتدا شرح کتاب «ده نکته از معرفت نفس» را که به صورت سیدی موجود است دنبال بفرمایید تا سؤالاتتان را راحتتر طرح کنید.
در مورد رابطهی بین جهان متکثر با وحدانیت، لازم است موضوعِ «وجود» را دنبال کنید ، پیشنهاد مشخص بنده مطالعه کتاب «از برهان تا عرفان» است که لازم است همراه با شرح آن در سیدی دنبال شود.
کتاب «مباحث بنیادین» را نخواندهام، ولی رویهمرفته با طرز فکر مؤلف آن آشنا هستم. مشکل را باید در موضوع «وجود» حل کرد که در بحث جواب به آقای دکتر سروش مطرح شده، چون آقای سروش هم موضوع ایجاد صوت از طرف خدا را مشکل میداند و لذا فکر کردهاند پس باید الفاظ قرآن ساختهی پیامبر«صلواةاللهعلیهوآله» باشد، میتوانید به جواب اینجانب در قسمت مقالات ویژه در سایت لب المیزان رجوع فرمایید. موفق باشید
جواب: باسمه تعالی
اگر در کنار کسب معارف الهی، در همان رشتهی علوم کامپیوتر بتوانید توانا شوید و پایاننامهی خود را در همان رشته انتخاب کنید و قصدتان آن باشد که از آن طریق در خدمت فعالیتهای دینی قرار گیرید، إنشاءالله از انوار الهی بینصیب نخواهید ماند.
جواب: از آن نظر که در خواب و بیهوشی نفس از بدن منصرف میشود، فرقی ندارند، تفاوت در سیر طبیعی و غیر طبیعی آن است. و اینکه میفرمایید در بیهوشی درکی و رؤیتی وجود ندارد، چنین نیست. افرادی را میشناسم که رؤیتهای خوبی در بیهوشی داشتهاند؛ و مثل خواب که بعضاً ممکن است بیدار شوید و بگویید خوابی ندیدم، در بیهوشی هم بعضاً اینطور است. در چاپ جدید کتاب «آشتی با خدا» شرح بیشتری در این مورد آمده است. موفق باشید
جواب: سلام علیکم؛ همچنان که خودتان می دانید جامعه امام زمانی«عجلاللهتعالیفرجه» هم نیازمند کسانی است که دروس دانشگاهی را گذرانده باشند، و هم نیازمند کسانی که عالم به علوم دینی باشند. منتها شما به قلب خود نگاه کنید و ببینید خداوند کدامیک از آن دو را بر قلب شما غالب کرده است، چرا که:
هر کسی را بهر کاری ساختند..... میل آن اندر دلش انداختند
فکر این را نکنید که کدام یک از شغلها درآمد دنیاییاش بیشتر است، رزق دست خداست و با اندک فعالیت به ما میرسد. عمده؛ پیداکردن راهی است که بتوان بندگی خدا را بهتر انجام داد.
البته جمع بین دروس دانشگاهی و حوزوی بدین صورت ممکن است که جنابعالی در کنار دروس دانشگاهی ادبیات عرب را تا حدی کامل کنید و سپس از آثار بزرگانی چون حضرت امام خمینی«رضواناللهعلیه» و حضرت علامه طباطبایی«رحمةاللهعلیه» بهخصوص تفسیر قیّم المیزان استفاده نمایید. موفق باشید.
جواب: سلام علیکم؛ غفرانیت خدا شامل همه گناهانی که انسان از آنها توبه کند میشود، منتها توبه بعضی گناهان به ادامهندادن آنهاست، همین که شما مثلا تصمیم بگیرید دیگر غیبت نکنید و یا نظام اسلامی را تضعیف ننمایید، به خودی خود توبه محسوب میشود ولی بعضی گناهان مثل شرکِ به خدا با توبه بخشیده میشود که بحث آن در سوالهای قبل شد. موفق باشید
پس از سلام لطفا جهت جواب سوالتان به بحث آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود مراجعه فرمایید.بحث در قسمت کتاب ها در سایت هست
جواب: علیکم السلام؛
یک بحث؛ بحث چگونگی نجات از بلیهی استمناء و امثال آن است که فکر میکنم اساتید عزیز ،شما را راهنمایی کردهاند و بنده هم در قسمت سؤال و جوابها عرایضی داشتهام می توانید به آنجا رجوع فرمایید. علاوه بر نکاتی که در آنجا عرض شده پیشنهاد میکنم با زیارت حضرت ثامنالائمه«علیهالسلام» و توسل به نور عصمت آن حضرت ،خود را برای همیشه از صور ذهنیهی اعمال حرام راحت کنید.
بحث دیگر موضوع اطلاع بقیه از معاصی شما است، چه زیباست که با توبه، بقیه از توبهی شما نیز مطلع شوند و در آن صورت همانطور که «والله یُحبّ التّوابین» است، مؤمنین نیز به شما محبت خواهند داشت و از آن به بعد در جلسات دینی فعالانه حاضر شوید و سعی کنید با انتخاب یک زندگی ساده ازدواج کنید. موفق باشید
جواب: زمینهی تحقق تمدن اسلامی و ظهور فرج نهایی در راستای تحصیل جنابعالی به نظر بنده علاوه بر نقد غرب، مجهزشدن به فلسفهی حکمت متعالیه است. خوب است که نظر رهبری«حفظهاللهتعالی» را در مورد فلسفهی ملاصدرا«رحمةاللهعلیه» در سمینارهایی که به این منظور تشکیل شد دنبال بفرمایید. بنده نکاتی از آن را در بحث «آیات قرآن و پلورالیسم» که در سؤال و جوابهای سایت هست آورده ام، به آنجا رجوع کنید. موفق باشید
جواب: سلام علیکم؛ بحمدالله با تجلی نور اسلام و ظهور هرچه بیشتر فرهنگ اهل بیت«علیهمالسلام» ضعف آن فرقه روز به روز بیشتر ظاهر شده. وظیفهی ما هرچه بیشتر نشاندادنِ عظمت مکتب تشیع است واین که مواظب باشیم به اختلافات دامن نزنیم. موفق باشید
جواب: مراحل سلوک ابتدا معرفت به حقایق است، سپس کسب فضائل اخلاقی برای به فعلیت رساندن معارف در قلب، آری:
اول قدم آن است که او را یابی..... آخر قدم آن است که با او باشی
وقتی فهمیدیم دل را دائم باید متوجه خدا نمود، متوجه میشویم پرحرفیها و کینهها و خودخواهیها مانع چنین توجهی است و لذا همت برای کسب فضائل اخلاقی، یعنی زدودن این ضعفها، به میان میآید. وقتی انسان تا حدّی از این دو مرحله گذشت حجابهای بین او و خدای بینهایت خوبی ها، آرامآرام کنار میرود. حال همهی عالم برای او آیت الهی هستند و میتواند با آیات الهی بهسر ببرد و همواره جمال محبوب را در جلوههای مختلف بنگرد، اینجاست که قرآن و روایات معنی دیگری پیدا میکنند، و کتاب ذکر برای قلب سالک میشوند و لذا در شرح حال حضرت امام خمینی«رحمةاللهعلیه» داریم روزی هشت مرتبه قرآن میخواندند، یعنی روزی هشت مرتبه از کتاب «ذکرٌ للعالمین» جمال محبوب را در جلوات مختلف میدیدند و متذکر میشدند. علامه طباطبایی«رحمةاللهعلیه» میفرمایند: اواخر عمر مرحوم قاضی طباطبایی«رحمةاللهعلیه» خدمتشان میرفتیم و فتوحات مکّیّه از محیالدینعربی را میخواندیم. آیتالله انصاری همدانی«رحمةاللهعلیه» میفرمایند: مثنوی کتابی است که سالکِ عارف هرگز تا آخر عمر نمیتواند از آن جدا شود، زیرا فتوحات و کشفیات دیگر عارفان آینه برای بقیهی عارفان میگردد. خوشا به حال آنانی که در گلستان روایات ائمه معصومین«علیهمالسلام» نورها میگیرند و مستیها میکنند. گفت:
به هر رنگی که خواهی جامه میپوش..... که من آن قد رعنا میشناسم
موفق باشید
جواب: پس از سلام؛ همهی کتابهای مقدس ادیان ابراهیمی در عین تذکر به انجام فضائل اخلاقی، به پیامبر بعدی مژده دادهاند و این نشان میدهد که جنبهی آرمانی خود را در دین بعدی میدانند، و نخواستهاند مؤمنینِ به آن ادیان در همان حدّ متوقف شوند. از طرفی اگر دین طوری در صحنه نباشد که تکلیف همهی مناسبات ما را تعیین کند سیاستمداران نهتنها تکلیف ما را، بلکه تکلیف دین را نیز تعیین میکنند، و عملاً دین از صحنهی زندگی خارج میشود و راه بشر با خدا در گستردهی همهی مناسبات اجتماعی قطع میگردد.
آری اسلام طوری است که مراتب دارد؛ مراتب عالیه اسلام مربوط به افراد خاص است، ولی اگر اسلام در همهی نهادهای اجتماع حاضر نباشد، مردم از مرتبه نازله آن هم محروم میشوند، زیرا چیزی غیر از اسلام به مردم تحمیل میشود.
پس از سلام
به عرض جنابعالی می رسانم که عشق مجازی یعنی عشقی که انسان را با واسطه ،به معشوق حقیقی می رساند مثل عشق و محبت به ائمه(ع) که جلوه زیبائی های خداوند هستند و می توانند مجاز یا محل عبور به محبوب حقیقی شوند.
عاشق کسی است که در مقابل معشوق همه وجود خود را نفی می کند ، ولذا وقتی با تمام وجود طالب بندگی خدا شدید به لطف الهی وارد عالم عشق الهی شده اید.
هر عاشقی ، عاشق زیبائی های معشوق خود می باشد ،حال وقتی همه زیبائی ها از خداستُ پس باید دل را متوجه همین امر نمود.که البته مقدماتی دارد وبا رعایت دقیق دستورات حضرت رب العالمین شروع می شود.
آنچه تحت عنوان عشق بین بعضی از افراد مطرح است در اصطلاح عرفانی عشق حیوانی گفته می شود و مبنای آن قوه وهمیه می باشد و نه دل.