بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
226

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام وتشکرفراوان . مدتی است که تلاش می کنم برای ایجادحضور قلب در نمازم اما موفق نمی شوم .لطفا من را راهنمایی کنید ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: پیشنهاد می‌کنم مباحث «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» که صوت آن در فایل صوتی روزهای چهارشنبه در همین سایت هست، دنبال کنید إن‌شاءالله نتیجه می‌گیرید.
11506
متن پرسش
سلام: در مورد سوال 11479 جواب برای بنده قانع کننده نبود و باز هم جواب سوال اصلیم را نگرفتم البته جزوه تاریخ تمدن غرب آن قسمت را هم که گفتید خواندم اما قانع نشدم. استاد گرامی بنده به قانون علیت اعتراف دارم و می دانم و درک می کنم که این قانون هست اما از نظر عقلی چه تضمین و چه دلیلی دارد که این قانون ادامه دار و همیشگی باشد تا ابد؟ به چه دلیل این قانون را باید همیشگی بدانیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در راستای تفاوت بین «علت حقیقی» با «علت معدّه» عنایت داشته باشید در مورد علت حقیقی آن‌چه اصیل است «وجود» است و «وجود» دارای تجلیات می‌باشد و معلول، تجلیات علت حقیقی است یعنی معلول، مراتب مادون علت است و این چیزی نیست که فکر کنیم همیشگی نباشد. تا «وجود» مطرح است، تجلیات مطرح است و این را می‌توانید در بحث «برهان صدیقین» دنبال کنید. موفق باشید

9317
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید. نماز و روزه هاتون قبول باشه. بنده مطلبی را خواندم که مربوط به سخنرانی رهبری در سال 1370 بود. (لینک سخنرانی http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2603 ) در قسمتی از این سخنرانی رهبری می فرمایند: «... مسأله‌ی دیگر، مسأله‌ی روضه‌هاست. روضه‌خوانی و سینه‌زنی باید باشد؛ اما نه در هر عزایی. این را بدانید که روضه خواندن و گریه کردن - آن سنت سنیه - مربوط به همه‌ی ائمه نیست؛ متعلق به بعضی از ائمه است. حالا یک وقت در جمع و مجلسی کسی روضه‌یی میخواند، عده‌یی دلشان نرم میشود و گریه میکنند؛ این عیبی ندارد. اصلاً عزاداری کردن یک حرف است، روضه‌خوانی و سینه‌زنی راه انداختن یک حرف دیگر است. روضه‌خوانی و سینه‌زنی راه انداختن، مخصوص امام حسین است؛ حداکثر مربوط به بعضی از ائمه است؛ آن هم نه به این وسعت. مثلاً در شب و روز تاسوعا و عاشورا بخصوص، در شب و روز بیست‌ویکم ماه رمضان، سینه‌زنی و عزاداری و برپایی جلسات خوب است؛ ولی مثلاً در مورد حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) - با این‌که وفات آن بزرگوار از وفاتهای دارای روضه‌خوانی است - من لزومی نمیبینم که سینه‌زنی بشود؛ یا مثلاً در سالگرد شهادت حضرت زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) مناسبتی ندارد که ما بیاییم نوحه‌خوانی و سینه‌زنی کنیم؛ بهتر این است که در آن موارد، شرح مصایبشان گفته بشود. شرح مصایب، گریه‌آور است.....» بنده توفیق خدمت در هیات های مذهبی را دارم. در هیات، همیشه این زمزمه ها وجود داشته که مثلا امسال میخواهیم همه ی مراسمات را به طور مفصل (سخنرانی، سینه زنی و...) برگزار کنیم. حالا سوال بنده اینست که: 1- آیا این حرف رهبری مربوط به همان زمان است یا امروز هم ما باید چنین کنیم؟ 2- اگر برای امامان دیگر (مثلا امام هادی(ع)) مراسمات با قوت و مفصل گرفته نشود، آیا این باعث نمی شود که کافران با خود فکر کنند حساسیت نسبت به آن امامان کمتر است و اجازه هک حرمت به خود بدهند؟ 3- اصولا دلیل این سخن رهبری چی هست؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مقام معظم رهبری یک اصل را که سنت امامان است برای همیشه مطرح فرمودند 2- برای سایر ائمه مراسمی در غالب سخنرانی جهت نشان‌دادن مقام و جایگاه تاریخی آن‌ها خوب است ولی سینه‌زنی و دسته راه‌انداختن، سنت نبوده 3- رهبر عزیز متوجه‌اند نقش عملی حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» در کربلا با دسته و سینه‌زنی آن‌هم در روزهای تاسوعا و عاشورا نقش‌آفرین است و لی در مورد سایر ائمه موضوع فرق می‌کند و باید مردم را متوجه شخصیت آن‌ها نمود. موفق باشید
4901
متن پرسش
سلام علیکم 1.در زمینه اهل کرامت واهل توحید می شود توضیح دهید در کتاب ادب خیال و رجوع به کتب دیگر هم خواندم اما جایگاه آنها را متوجه نشدم مخصوصا وقتی که مثال آقای مجتهدی را زدید؟ .2.چکارکنیم وظیفه خودراازحضرت حجت بفهمیم نه این که برای خود درست کنیم وبعدالهی انجام بدیم(مثل بسیجی های زمان جنگ)؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:1- در پاورقی صفحه‌ی 399 از کتاب «جایگاه واسطه‌ی فیض در هستی» عرایضی داشته‌ام. در آن‌جا روشن شده که اهل کرامت از طریق قدرت نفس ناطقه‌ی خود عمل می‌کنند و اهل توحید با نفی هرگونه انانیتی شرایط تجلی و تصرف حق را فراهم می‌کنند 2- امروز سخن وجود مقدس حضرت صاحب‌الأمر را از زبان مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» خواهید شنید و ایشان وظیفه‌ی ما را تعیین می‌کنند. موفق باشید
296

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. 1- بنده تصمیم داشتم از 10 روز قبل از ماه رمضان تا پایان ماه رمضان همانطور که کم غذا خوردن را باعث رشد معنوی می دیدم، امور زناشویی خود را با مشورت با همسرم قطع کنم (یا حتی به حداقل رسانم) تا از امور دنیایی فاصله بگیریم. ولی ترسیدم اصلا صحبتی از این موضوع به میان بیاورم که شاید اینکار مورد طبع همسرم نباشد ولی به خاطر بنده با بنده همراهی کند. خواستم با شما مشورت کنم ببینم آیا این کار سودش بیشتر است یا زیانش؟ 2- برخی از خویشان نزدیک هستند که کارهای حرام را انتخاب کرده اند (مانند فعالیت های گلدکوئستی) به اندازه کافی آنها را مطلع کرده ام که این کار به 1000 دلیل ناصحیح و حرام است ولی خب موثر واقع نشده است. نمی دانم آیا رفت و آمد با آنها و نشستن پای سفره هایشان و خوردن مواد تهیه شده از این پول را انتخاب کنم یا قطع ارتباط و نرفتن به منزلشان را؟ نظر مراجع این بود که خمس آن سفره را پرداخت کنم ولی فک می کنم حتی اگر اینکار را کنم اثر وضعی آن طعام بر روح من و خانواده ام باقی خواهد ماند؟ ضمن اینکه نمی شود به منزل آنها رفت و چیزی از میوه یا سفره ایشان نخورد چون قطعا می فهمند که من به چه دلیل از آنها چیزی نمی خورم.
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام 1- روی هم رفته لذت حلال از طریق ارتباط همسر نه تنها مانع سلوک نمی‌شود بلکه موجب تقویت روحیه‌ی دین‌داری می‌‌گردد به طوری که روایات متعدد از طریق پیامبر و ائمه معومین (عیهم‌السلام) بر آن تأکید دارد که می‌توانید به کتاب کافی ج:5 ص:87 رجوع فرمایید یا به صفحه 187 از کتاب "زن، آن‌گونه که باید باشد" مراجعه فرمایید. 2- اگر طبق دستور فقها عمل کنیم، مسلما آثار وضعی مسئله هم مرتفع می‌شود. عنایت داشته‌باشید که قطع رحم آثار بسیار بدی دارد و نباید به بهانه‌ی این امور قطع رحم کرد.
8736
متن پرسش
به نظر شما علت بازداشت یاران دکتر احمدی نژاد چیست؟ واقعا از این همه ظلم به جرایان احمدی نژآد و شخص احمدی نژاد در تعجبم. برای حذف جریان اصولگرای حزبی چه کارهایی باید انجام داد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: گذشته از این موضوع که می‌فرمایید و بنده در جریان ریز آن نیستم یکی از مشکلاتی که ما داریم و مطمئن باشید به نور انقلاب از آن عبور می‌کنیم امنیتی‌کردن موضوعاتی است که باید در یک فضای فکری و فرهنگی حل کرد. متأسفانه بعضی‌ها گمان می‌کنند اگر بعضی فکرها را نپسندیدند، باید با برخورد امنیتی آن‌ها را می توان حذف کرد در حالی که این برخورد ها به انقلاب ضربه می‌زند و سرعت سیر انقلاب به سوی اهدافش را کند می‌کند. باید از طریق فعالیت‌های ناب فرهنگی، انقلاب را از این مشکل عبور داد و به سخنان مقام معظم رهبری در مورد آزاداندیشی نزدیک کرد. موفق باشید
336
متن پرسش
با سلام من در فصوص و فتوحات دیدم که جناب شیخ حضرت ابراهیم را در تشخیص معنای خواب تخطئه کرده اند و قائل به اشتباه ایشان هستند و یا حضرت موسی ، هارون را بخاطر نهی مردم از پرستش گوساله نهی کرده اند که گوساله هم خداست و یا حضرت مهدی (عج) و مهدی امت جدای از هم اند و مهدی امت با قرآن و حضرت حجت (عج) با شمشیر قرین است و یا متوکل ملعون ولایت دارد و شیعه خنزیر است و رسول خدا (ص) معصوم نیست و خلفا عصمت دارند و بهشت کود می خواهد و... آیا اینها حقیقت است و حضرت علامه و امام (رحمت الله علیهما) از آن آگاه بودند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام همان‌طور که در آخر سؤال متذکر شدید اگر امثال علامه طباطبایی و امام خمینی«رحمة‌الله‌علیهما» محی‌الدین عربی را قبول دارند و بعضاً او را شیعه می‌دانند، به جهت آن است که زبان کتاب‌های او را می‌فهمند و قبول ندارند که یک جمله از او را بدون توجه به فرهنگی که آن جمله در آن گفته شده درآوریم و بر سر آن معرکه بگیریم. با این ‌همه او را معصوم نمی‌دانند و انتقادهایی دارند. در سال‌های اخیر کتاب خوبی در رابطه با محی‌الدین و تبیین نظراتش از طرف آقای محمد بدیعی تحت عنوان «محی‌الدین؛ احیاگر عرفان اسلامی» تألیف شده، فکر می‌کنم جواب بعضی از سؤال‌هایتان در آن باشد. در ضمن کتاب دیگری توسط ابوالفتح محمدبن مظفرالدین محمدبن حمیدالدین بن عبدالله مشهور به شیخ مکّی تألیف شده تحت عنوان «فی حل‌المشکلات الشیخ محی‌الدین بن عربی» که جهت جواب‌گویی به همین نوع از سوال‌های جنابعالی است. موفق باشید
13273
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: این که در دعای فرج می گوییم «وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ» (و پوشيده بر ملا گشت، و پرده كنار رفت) یعنی چه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراز «اَللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلاَءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ السَّمَاءُ»
می‌فرماید: «خدايا بلا و مصايب ما عظيم و سخت گرديد و بيچارگى ما بسى آشكار است و پرده از روى كار ما بر افتاد و زمين وسيع بر ما تنگ شد و آسمان رحمتش را از ما منع كرد» حکایت از نحوه‌ی زندگی در شرایطی دارد که بشریت با همه‌ی تلاشی که می‌کند بدون امام بخواهد نتیجه بگیرد. این فراز قصه‌های سختی‌های زندگی بدون امام را با امام در میان می‌گذارد. موفق باشید

11622
متن پرسش
سلام خدمت شما استاد گرامی و عزیز: جناب استاد آیا مقدمه فلسفه بخصوص فلسفه اسلامی فراگیری منطق است؟ بنده می خواهم فلسفه و بخصوص حکمت متعالیه را شروع کنم آیا باید حتما قبل از شروع فلسفه منطق را فراگرفته باشم؟ یعنی بدون فراگیری منطق اگر وارد فلسفه شویم خطر انحراف وجود دارد؟ آیا فلسفه را باید حتما نزد استاد فراگرفت؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون فیلسوفان در سخنان خود از اصطلاحات منطقی استفاده می‌کنند لااقل باید اصطلاحات منطق را بدانید. موفق باشید

9138

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و تبریک فرا رسدن ماه مبارک رمضان: نظر شما را درباره استاد مرتضی مرتضوی و آثار ایشان و نظراتشان درباره کیهان شناسی و تاریخ و انسان شناسی خواستارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید
6982
متن پرسش
اقای جوادی املی در باره ی النساء نواقص العقول این نظر را دارند که زنان چون در محیط جامعه قرار نگرفته اند عقلشان رشد نکرده.یعنی این فراز از نهج البلاغه را در بستر تاریخ ومتناسب با ان زمان تفسیر کرده اند.در صورتی یک اشکال روشی به این وارد است.اگر شما این را در بستر زمان تفسیر می کنی ؟چرا در مورد دیگر احکام این کار را انجام نمی دهی؟مثلا حق حضانت زن یا حق طلاق یا ارث یا تشبه به کفار در یک زمان خاص ورفع ان در یک مدت دیگر و.......چرا اینها را نیز در بستر زمان تفسیر نمیکنی؟ در ورد این اشکال روشی خواهشا توضیح منطقی دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عین جمله‌ی آیت‌اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» که بنده بالای خطبه‌ی80 یادداشت کردم این است: « این خطبه که سید رضى صراحت دارد که پس از جنگ جمل ایراد شده و با توجه به این‏که روش سید رضى تقطیع‏ کردن خطبه ‏هاى حضرت بوده و قسمت‏هایى را مى‏آورده که جنبه‏ ى بلاغت آن زیاد بوده معلوم مى‏شود عایشه مورد خطاب است. به گفته‏ى آیت‏اللّه‏ جوادى این خطبه هیچ‏ پایگاهى‏ ندارد، چون برهان‏هایى مى‏آورد که خود را نقض مى‏کند، لذا به اهلش وا مى‏گذاریم. براى آن‏که فرهنگ قرآن را در مورد زنان بدانیم باید آیات زیادى را مدّ نظر قرار دهیم‏ » بنابراین نقص عقل زنان، سالبه بانتفاع موضوع است و به‌کلّی نمی‌توان بر آن تأکید کرد مگر آن‌که معنای عقل را در این نوع متون یک نوع عقل معاش بگیریم و معتقد باشیم شأن زنان نیست که خود را وارد این امور بکنند و خداوند آن‌ها را برای آن امور خلق نکرده که البته در این مورد هم جای مستثنائات باقی است. بنده سعی کرده ام در کتاب « زن آنگونه که باید باشد» جایگاه ان نوع روایات را روشن کنم . موفق باشید
4277
متن پرسش
سلام احساساتم را در وصف شما نمی گویم که وقتتان گرفته نشود واما بعد یه شبهه برام بوجود آمده و آن اینکه شما در جواب طلبه ای که امکان ازدواج داشت گفته بودید که اگر بتوانید ملکات علم را در خود نهادینه کنید بهتر است و بعد ازدواج کنید حال چرا بهتره ؟تفسیرش چیه؟ آیا این با تأکید اسلام ناسازگار نیست که می گویند فرد مجرد را فلان و فلان نفرین .... همچنین شما در جواب یکی دیگر از سؤالات گفته بودید ازدواج کنید خداوند مسیر رسیدن به اهداف عالیه را به مرور در طول زندگی پیش روی شما قرار می دهد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید ثانی کتابی برای طلاب دینی نوشت با نام منیة المرید که بعداً تحت عنوان «آداب تعلیم و تعلم» نیز ترجمه شد، و در آن‌جا روایات مربوط به وظیفه‌ی طلاب را می‌آورد و در این رابطه روشن می‌کند طلبه‌ی علوم دینی اگر می‌تواند مسئله‌ی شهوت خود را کنترل کند و خطر به گناه‌افتادن در آن نیست، بهتر است زود ازدواج نکند، مثل آن‌که حضرت امام در 27 سالگی ازدواج کردند. ولی این وظیفه در مورد غیر طلاب لازم نیست. موفق باشید
6757
متن پرسش
عرض سلام و خداقوت. می خواستم بدانم کیفیت عروج جضرت عیسی(ع) چگونه است؟ آیا با جسم خود عروج کرده اند و مانند پیامبر در شب معراج به درجات بالاتر از عالم ماده رفته اند؟ یا آنکه جسم خود را در زمین گذاشته اند و مثلا به عالم برزخ رفته اند. همچنین در مورد حضرت خضر(ع) این مورد چگونه است؟ چه مورد داشت اگر این انبیاء هم در زمان ظهور، رجعت می کردند؟ آیا الان در زمین مناسباتی را بر عهده دارند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت اول سؤال در بحث برهان صدیقین عرایضی داشته‌ام که برای تبیین موضوع باید آن مباحث مورد توجه قرار گیرد. اما در قسمت دوم سؤال شاید بتوان گفت با رجعت ائمه«علیهم‌السلام» عملاً حقیقت انبیاء نیز رجعت می‌کند و نیز روح مبارک انبیاء در آن حدّ که بتوانیم به آن‌ها متوسل شویم در زندگی فردی و اجتماعی ما مؤثر خواهد بود. موفق باشید
11803
متن پرسش
با سلام: در قسمت کتاب ها کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» جلد یک معرفی شده ولی بخش دانلود جلد دو است لطفا جلد یک را هم قرار بدهید. باتشکر فروان
متن پاسخ

به نام خدا

باسلام

تشکر از تذکرتان، اصلاح انجام و در اولین فرصت فایل جلد 1 نیز آماده بارگذاری می گردد. ان شاءالله. مدیریت سایت

9794
متن پرسش
با عرض سلام: چرا بعضی صاحب خانواده و فرزند خوب و آروم هستند و بعضی گرفتار مشکلات بسیار فرق این دو جوان در چیست که یکی خانواده خوب دارد و دیگری...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «جایگاه رزق در هستی» عرایضی داشته‌ام که پروردگار انسان‌ها می‌داند کدام زندگی برای هرکس موجب تعالی اوست. خانواده‌ی بنده خانواده‌ای بسیار فقیر و با انواع سختی‌ها بوده، دست چپ بنده نیز از سن شش سالگی فلج شد، ولی با این‌همه جز لطف خدا چیزی در این زندگی احساس نمی‌کنم. گفت: «گر بسوزد باغت، انگورت دهد .... در میان ماتمی سودت دهد × بی‌چراغی چون دهد او روشنی .... گر چراغت شد چه افغان می‌کنی؟» سعی کن داده‌های پروردگارت را ببینی و نه نداده‌ها را که مصلحت نبوده. موفق باشید
11116

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد ارجمندم: از اینکه با حوصله سئوالات مخاطبین و جوانان را پاسخ میدید به نوبه خودم سپاسگزارم خداوند بهتون سلامتی و جزای خیر بده. مبحثی که خوب برای بعضی جوانان حزب اللهی روشن نشده دو اقدام آقای دکتر احمدی نژاد در دوره قبل هستش که از اون تعبیر به عدم تمکین به نظر رهبری می کنند و میگن ایشون جلوی رهبر ایستاد. مورد اول در انتصاب آقای مشایی به معاونت اولی است که می گویند رهبر انقلاب حکم حکومتی صادر کردند و دکتر احمدی نژاد می خواست صداش را درنیاره و اجرا نکنه. مورد دوم بحث 11 روز خانه نشینی ایشان و به نوعی استعفا بخاطر اینکه نمی خواست زیر بار حرف رهبر برود. نظر و تحلیل حضرتعالی برای ما راهگشاست. سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله‌ی 11 روز خانه‌نشینی آقای احمدی‌نژاد برای بنده نیز سؤال است، ولی همان‌طور که در جزوه‌ی «احمدی‌نژاد، اولین خاکریز» عرض شد مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» بعد از آن جریان، دولت را با تعبیرهای خاصی تأیید کردند که نشان می‌داد حضرت آقا نظر مثبت به دولت دارند. و در مورد معاونت اولی آقای مشایی محتوای دستور حکم حکومتی نبود و خود آقای احمدی‌نژاد در یک جایی مفصل صحبت کرده‌اند که بنا بود بعد از یادداشت رهبری روز دوشنبه بروم خدمت آقا، که سایت‌ها موضوع را آفتابی کردند و فضا را از حالت عادی در آوردند. ولی ای کاش بعد از آن‌که عذر آقای مشایی را از معاونت اولی خواستند، ایشان را به مسئولیت دفترشان منصوب نمی‌کردند. با همه‌ی این‌ها نمی‌توان نتیجه گرفت آقای احمدی‌نژاد کمتر از مدعیان ولایت‌مداری، ولایت‌مدار است. موفق باشید
10527
متن پرسش
سلام استاد: بنده پس از مطالعه ی چند مطلب از عزیزان دکتر داوری، فردید و معارف و همین طور شما در باب غرب دچار حیرتی شده ام، دکتر داوری در کتاب «درباره ی غرب» می گوید: «غرب جلوه ای از تاریخ وجود است.» دکتر فردید در «مفرداتش» می گوید: تاریخ 2500 ساله ی غرب که همراه است با متافیزیک را تاریخ غفلت از وجود می دهند. مرحوم معارف هم همین مضامین را می گوید - و شما هم غرب (مدرنیته) را توهم می دانید. سوالم این است که تفاوت و تناقض سخن جناب داوری با بقیه اساتید چیست؟ آیا از نگاه دیگر است؟ آن نگاه دیگر چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آقای دکتر داوری از وجود غیر از معنایی است که هایدگر و به تبع آن دکتر فردید در نظر دارند. منظور دکتر داوری از تاریخ وجود یعنی یک واقعیت تاریخی و تأکید ایشان در اکثر مقالاتشان آن است که غرب را به عنوان یک پدیده‌ی تاریخی نگاه کنیم که با تاریخی خاص در عالم ظهور کرده و این‌طور نیست که دل‌بخواهی بیاید و یا دل‌بخواهی برود. خطایی که روشنفکران رضاخانی کردند و فکر کردند می‌توانند با اراده‌ی خود، تجدد را در ایران شکل دهند. موفق باشید
402

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
1- پیامبران از چه طریقی راه کمال را در برابر انسان قرار داده اند؟ 2- رابطه ی علم وانسانیت چیست؟
متن پاسخ
در جواب شماره 380 جواب داده شده
11584
متن پرسش
سلام استاد: در کتاب مقام لیلة القدری حضرت فاطمه(س) نکته ای ذکر کردید در رابطه با سوالی که پیامبر مطرح کردند و هیچ کسی جواب نداد.حضرت علی از حضرت زهرا(س) پرسید و جواب را به پیامبر منتقل کرد. بعد از این جریان شما گفتید که یعنی حضرت علی (ع) هم وقتی نگاه به عالم غیب انداخت، اون سرّ و حقیقتی که پیامبر ازش حرف می زد را ندید ولی فاطمه زهرا (س) دیده بود. سوال بنده این است: 1- اگر حضرت علی(ع) مظهر عقل کل هستند و حضرت فاطمه(س) مظهر نفس کل، پس باید همه حقایق بطور مندمج در عقل کل باشد. پس چرا حضرت علی(ع) نتوانست آن حقیقت را مشاهده کند؟ آیا بخاطر این است که حضرت زهرا(س) بخاطر نفس کل بودن، همه حقایق مندمج را تفصیل می دهند و آن تفصیل دادن در جلوه ظاهری اینگونه تجلی کرده؟ 2- برای ما واضح است که مقامات اهل بیت(ع)، اکتسابی نبوده و از همان اول آنها دارای این مقامات بودند. پس چرا در جاهای مختلف می خوانیم که در معراج روح پیامبر(ص) عروج کرد؟ مگر قبل از معراج روح پیامبر(ص) در آن مقام ملکوتی نبود؟ آیا بیان قضیه معراج توسط پیامبر(ص) و اینگونه سوال پرسیدن از جبرائیل برای درک مردم عادی است؟ ممنون یاعلی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم با توجه به قاعده‌ی اجمال و تفصیل، جواب هر دو سؤال را درست تحلیل می‌کنید. آری حتی آن‌گاه که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از جبرائیل سؤال می‌پرسند، در واقع در آینه‌ی جبرائیل، حقیقت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از اجمال به تفصیل می‌آید. موفق باشید

2966

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام اگر سوالی بالحن خیلی بد پرسیده شده برای رفع ابهامات ذهنم بوده . قصد دیگه ای نداشتم . ببخشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده نمی‌دانم منظورتان از کدام سؤال بود چون شماره‌ی سؤال را مرقوم نفرموده‌ بودید. موفق باشید
9037
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: استاد براستی چه شده است حتما سخنان هاشمی را شنیده اید (می دانم رهبری راضی نیستند که بگویند سال فرهنگ و عسا کری پیدا شوند که فقط دنبال این باشند که مثلا کسی که خوب می خواند او را از میدان بدر کنند اگر کسی قیافه زیبایی دارد خانمی او را نگذارند پیدا شود و امثال این جور چیزها این حالت پیش می آید مناظر خوب را از دست مردم بیرون کنند) ایشان چگونه فکر می کنند این که دیگر اختلاف سلیقه سیاسی نیست حکم صریح خداست، آیا او آنقدر جاهل شده است که این را هم نمی فهمد که زنان زیبا رو و بد حجاب باید خود را بپوشانند تا جامعه از تکامل به دره سیاه شهوات فرو نیفتد، نمی فهمد اگر این زیبا رویان بی تعهد در جامعه راحت بیایند تبعات وحشتناک آن همچون فرو پاشی خانواده، احساس یاس کسانی که دارای چنین همسرهایی نیستند و تشویق به فساد، نهادینه شدن فرهنگ لا ابالی گری غربی، عدم رغبت جوانان به ازدواج، چه بر سر این ملت و انقلاب می آورد و چگونه با رواج فساد برکات الهی از مردم دریغ می شود؟ او آنقدر در جهالت فرو رفته که درک نمی کنند حکم حجاب قبل از این که فردی باشد اجتماعی است و هزاران اثراث در جامعه دارد و یا تمایلات خفته در خویش را در دیگران می جوید؟ جناب استاد براستی تا کی باید صبر کرد و فرجام کار به نظر شما چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر منظور آقای هاشمی همین وضع موجود زنان بد حجاب ماست، دراین صورت هیچ توجیه فقهی نداشته و مسلما آثار اجتماعی که دغدغه‌ی جناب‌عالی است بر آن جاری خواهد بود ولی اگر منظورشان زنانی باشد که ظاهرشان مخالف هنجارهای اسلامی نبوده و این باشد که زنان در عین پوشش، زیبایی‌های ظاهری خود را نپوشانند، این یک موضوع فقهی و تخصصی است، یک موضوع سیاسی نیست. موفق باشید
6073
متن پرسش
سلام قسمت دوم سوال6024 (اگرمی شود درمورد مباحث شما که میفرمایید امام فرموده برای مقدمات لازم است آدرسش کجاست؟ مثلا گفتید امام گفتند عرفان را از اسفار آن دوجلدی که شما ترجمه کردید شروع کنید ومباحث معرفت نفس درآن است. دراداب الصلوه گفتید امام میگویند برهان صدیقین و هرکسی باید بلد باشه(قریب به مضمون) ومباحث دیگر...؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرض کردم همان اوایل انقلاب که امام در قم تشریف داشتند رفقا خدمتشان رفته بودند پرسیده بودند برای عرفان از کجا شروع کنیم و حضرت امام جلد 8 و 9 اسفار را پیشنهاد کرده بودند و بنده نیز بر همین اساس آن دو جلد را ترجمه کردم و درس دادم. قسمت دوم سؤال را می‌توانید در کتاب آداب‌الصلات پیدا کنید که می‌فرمایند برهان صدیقین مقدمه است. موفق باشید
561
متن پرسش
سلام علیکم ما در دانشگاه درسی به نام"روش شناسی شهید مطهری"داریم.یکی از مهمترین روشها "سوال محوری"است که در قرآن و روایات بسیار مورد توجه قرار گرفته است . استاد ما بعد از طرح این مطلب گفت که اگر در زندگی به دنبال سوالات و نیازهایی که در درونتان وجود دارد نروید ، ضرر کرده اید و جوانی تان را تلف کرده اید. من چون به ریاضی علاقه داشتم در کنکور ریاضی شرکت کردم و در رشته مهندسی در تهران قبول شدم ولی وقتی وضع اسف بار دانشگاه رو دیدم حاضر نشدم به این دانشگاه بروم و به دانشگاه امام صادق (ع)رفتم.در دانشگاه رشته اقتصاد را به دو دلیل انتخاب کردم : 1-داشتن دروسی همانند ریاضی ، آمار ، سنجی و ... در این رشته 2-احساس کردم که جامعه به رشته بسیار نیازمند است (با توجه به وضع اقتصادی کشور) الآن سال چهارم هستم ولی با صحبت های بسیار مهمی که استاد ما ارائه کردند احساس میکنم که دارم جوانی خود را تلف میکنم چون الآن میل و رغبتی برای خواندن این دروس که 100 درصد غربی اند ندارم و دچار تنبلی و بی حوصلگی شدم . 1- چگونه میتوان به سولات و نیازهای درونی دست پیدا کرد؟ چون خیلی ها نمیدانند که دنبال چه چیزی هستند و همین جوری درس میخوانند. 2- بعد از یافتن سوال و نیاز درونیم رشته تحصیلی ام را رها کنم؟(اصلا برایم مهم نسیت که 4 سال درس خوانده ام و مدرکی نگرفته ام ) - بنده به شخصه به شغل معلمی ، کار تربیتی ، کار کردن در مدرسه و صحبت با بچه های معصوم و به فضل خدا تأثیر گذاشتن بر روی آنها بسیار بسیار علاقه مندم. لطفا راهنمایی بفرمایید.یا علی مدد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- از آن‌جایی که قرآن خود را به عنوان «ذکر» یعنی هوشیاری دادن و متذکر امور اساسی شدن معرفی می‌کند، اگر روش تدبّر در قرآن را پیشه کنیم نه‌تنها متوجه می‌شویم سؤالات اساسی ما چیست، با جواب‌هایی مناسب آن سوالات روبه‌رو می‌شویم. 2- خوب است که رشته‌ی تحصیلی خود را به عنوان وسیله‌ای جهت امرار معاش دنبال کنید و امید داشته باشید در بستر آن زمینه رویکرد به اقتصاد اسلامی هم برایتان فراهم شود. 3- همین طور جلو بروید تا ببینید خداوند چه چیزی را برایتان پیش می‌آورد. موفق باشید
2213
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد ارجمند، دختری هستم 25 ساله که در دوران دانشجویی با مباحث شما آشنا شدم و دوران خوشی را گذراندم اما با اتمام دوران تحصیل و برگشت به خانواده ای با عقاید متفاوت، و وجود موانع بسیار زیاد در داشتن سلوک دینی به تدریج از خدا دور شدم به صورتی که مدت زیادی است که نمازهایم را فقط در حد انجام واجب و بدون هیچ لذتی میخوانم و از رحمت خداوند ناامید شده ام و از نظر روحی و معنوی وضعیت خیلی بدی دارم البته مدتی است که نیاز شدید به ازدواج و داشتن یک همراه و همسفر دارم که متاسفانه هیچ خواستگاری ندارم و این نیز بر ناامیدیم می افزاید. هر روز که میگذرد بار گناهم سنگینتر میشود . از شما استاد گرامی تقاضای راهنمایی برای بیرون آمدن از این وضعیت دارم. البته مدت زیادی است که نمیتوانم مطالعه کنم وقلب و روحم برای مطالعه همراهی نمیکنند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: سعی کنید در زندگی افق‌های بلند را در نظر بگیرید مثل تعالی معرفتی و روحانی و مثل حیات ابدی، نگذارید ذهنیّت نداشتن خواستگار شما را به خود مشغول کند بلکه به چیزی بالاتر از همسر داشتن فکر کنید حال اگر همسر آمد، خوش آمد، اگر نیامد، الله اکبر، خدا بزرگ است. باز تأکید می‌کنم قلب و روح خود را در اموری متمرکز نکنید که اساس حیات و کمال شما نیست تا افق‌های بلند را در مقابل خود بیابید. زندگی با همسر و یا بی همسر پایانی دارد، هدف از خلقت ما برگشت به خداست و دل‌بستگی به حقیقت. بنده هم قبول دارم که «اگر آدمی تنهای تنها باشد نمی‌تواند به ادامه‌ی زندگی امیدوارگردد» ولی کسانی به واقع تنهایند که مشغول زندگی دنیایی شدند. زمام امور خود را از ذهنیاتی که شما را به تباهی می‌کشاند خارج کنید. موفق باشید.
10806
متن پرسش
سلام: یکی از روحانیون درباره افراط و تفریط صحبت می کرد و در این رابطه ایرادی به آیت الله قاضی و دو نفر دیگر وارد می کرد. می گفت این کار آقای قاضی که سنگ ریزه زیر زبان می گذاشته که حرف لغو نگوید یک نوع افراط بوده و یا دو تا از علما که اسمهایشان را فراموش کردم توی ماشین از مبدا تا مقصد به جز چند کلمه ای با هم صحبت نکردند در صورتی که مومن باید با همسفرش گرم بگیرد و... من احساس می کنم این روحانی چون در حالات و فضای آن بزرگوار نیست اینگونه ایرادها رو وارد می کند. پاسخ این ایرادات چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی مولوی «کار نیکان را قیاس از خود مگیر» آری این حرکات را نباید به هر کسی توصیه کرد و با هرکس بخواهد وارد آن حرکات شود به همین جهت ائمه«علیهم‌السلام» هر سخنی را و هر توصیه‌ای را به هرکس نمی‌کردند. موفق باشید
نمایش چاپی