بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
402

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
1- پیامبران از چه طریقی راه کمال را در برابر انسان قرار داده اند؟ 2- رابطه ی علم وانسانیت چیست؟
متن پاسخ
در جواب شماره 380 جواب داده شده
6269
متن پرسش
سلام . استاد برای تقویت ایمان و معرفت به ائمه اطهار مطالعه کردن چند درصد راه است؟ آیا مطالعه میتواند ما را به ایمان واقعی برساند . تازگی ها سینه ام تنگ شده و فقط از خدا طلب ایمان و معرفت به اهل بیت میکنم ولی به جوابی نمیرسم . لطفا کمک کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم شناخت ائمه«علیهم‌السلام» بسیار در رجوع به آن‌ها مؤثر است. مثلاً آن‌طور که علی«علیه‌السلام» در روایت حقیقت نوری خود را معرفی کرده‌اند می‌تواند زمینه‌ی اُنس با آن انوار مقدس را فراهم کند. موفق باشید
6073
متن پرسش
سلام قسمت دوم سوال6024 (اگرمی شود درمورد مباحث شما که میفرمایید امام فرموده برای مقدمات لازم است آدرسش کجاست؟ مثلا گفتید امام گفتند عرفان را از اسفار آن دوجلدی که شما ترجمه کردید شروع کنید ومباحث معرفت نفس درآن است. دراداب الصلوه گفتید امام میگویند برهان صدیقین و هرکسی باید بلد باشه(قریب به مضمون) ومباحث دیگر...؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرض کردم همان اوایل انقلاب که امام در قم تشریف داشتند رفقا خدمتشان رفته بودند پرسیده بودند برای عرفان از کجا شروع کنیم و حضرت امام جلد 8 و 9 اسفار را پیشنهاد کرده بودند و بنده نیز بر همین اساس آن دو جلد را ترجمه کردم و درس دادم. قسمت دوم سؤال را می‌توانید در کتاب آداب‌الصلات پیدا کنید که می‌فرمایند برهان صدیقین مقدمه است. موفق باشید
10527
متن پرسش
سلام استاد: بنده پس از مطالعه ی چند مطلب از عزیزان دکتر داوری، فردید و معارف و همین طور شما در باب غرب دچار حیرتی شده ام، دکتر داوری در کتاب «درباره ی غرب» می گوید: «غرب جلوه ای از تاریخ وجود است.» دکتر فردید در «مفرداتش» می گوید: تاریخ 2500 ساله ی غرب که همراه است با متافیزیک را تاریخ غفلت از وجود می دهند. مرحوم معارف هم همین مضامین را می گوید - و شما هم غرب (مدرنیته) را توهم می دانید. سوالم این است که تفاوت و تناقض سخن جناب داوری با بقیه اساتید چیست؟ آیا از نگاه دیگر است؟ آن نگاه دیگر چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آقای دکتر داوری از وجود غیر از معنایی است که هایدگر و به تبع آن دکتر فردید در نظر دارند. منظور دکتر داوری از تاریخ وجود یعنی یک واقعیت تاریخی و تأکید ایشان در اکثر مقالاتشان آن است که غرب را به عنوان یک پدیده‌ی تاریخی نگاه کنیم که با تاریخی خاص در عالم ظهور کرده و این‌طور نیست که دل‌بخواهی بیاید و یا دل‌بخواهی برود. خطایی که روشنفکران رضاخانی کردند و فکر کردند می‌توانند با اراده‌ی خود، تجدد را در ایران شکل دهند. موفق باشید
11803
متن پرسش
با سلام: در قسمت کتاب ها کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» جلد یک معرفی شده ولی بخش دانلود جلد دو است لطفا جلد یک را هم قرار بدهید. باتشکر فروان
متن پاسخ

به نام خدا

باسلام

تشکر از تذکرتان، اصلاح انجام و در اولین فرصت فایل جلد 1 نیز آماده بارگذاری می گردد. ان شاءالله. مدیریت سایت

2213
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد ارجمند، دختری هستم 25 ساله که در دوران دانشجویی با مباحث شما آشنا شدم و دوران خوشی را گذراندم اما با اتمام دوران تحصیل و برگشت به خانواده ای با عقاید متفاوت، و وجود موانع بسیار زیاد در داشتن سلوک دینی به تدریج از خدا دور شدم به صورتی که مدت زیادی است که نمازهایم را فقط در حد انجام واجب و بدون هیچ لذتی میخوانم و از رحمت خداوند ناامید شده ام و از نظر روحی و معنوی وضعیت خیلی بدی دارم البته مدتی است که نیاز شدید به ازدواج و داشتن یک همراه و همسفر دارم که متاسفانه هیچ خواستگاری ندارم و این نیز بر ناامیدیم می افزاید. هر روز که میگذرد بار گناهم سنگینتر میشود . از شما استاد گرامی تقاضای راهنمایی برای بیرون آمدن از این وضعیت دارم. البته مدت زیادی است که نمیتوانم مطالعه کنم وقلب و روحم برای مطالعه همراهی نمیکنند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: سعی کنید در زندگی افق‌های بلند را در نظر بگیرید مثل تعالی معرفتی و روحانی و مثل حیات ابدی، نگذارید ذهنیّت نداشتن خواستگار شما را به خود مشغول کند بلکه به چیزی بالاتر از همسر داشتن فکر کنید حال اگر همسر آمد، خوش آمد، اگر نیامد، الله اکبر، خدا بزرگ است. باز تأکید می‌کنم قلب و روح خود را در اموری متمرکز نکنید که اساس حیات و کمال شما نیست تا افق‌های بلند را در مقابل خود بیابید. زندگی با همسر و یا بی همسر پایانی دارد، هدف از خلقت ما برگشت به خداست و دل‌بستگی به حقیقت. بنده هم قبول دارم که «اگر آدمی تنهای تنها باشد نمی‌تواند به ادامه‌ی زندگی امیدوارگردد» ولی کسانی به واقع تنهایند که مشغول زندگی دنیایی شدند. زمام امور خود را از ذهنیاتی که شما را به تباهی می‌کشاند خارج کنید. موفق باشید.
4053
متن پرسش
با سلام و احترام استاد عزیز حضرتعالی با توجه به مشکلات فکری که برایتان مطرح کردم کار کردن معرفت نفس رو برایم پیشنهاد کردید - کتاب ده نکته را یکبار مطالعه کردم و دوباره مطالعه آن همراه با صوت را شروع کردم با توجه به ارجاع حضرتعالی عالی در پاورقی به معرفت نفس آقای صمدی بعد از ده نکته معرفت نفس ایشان را شروع کنم آیا به صلاح و صحیح است- ضمنا سیر پیشنهادی حضرتعالی در خصوص کتب شهید مطهری را از کجا می توان گیر آورد با تشکر فراوان .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور بنده از مباحث معرفت نفس جناب آقای صمدی آن نوارهایی بود که در رابطه با معرفت نفس فرموده‌اند که خوب است اگر دنبال کنید. در ضمن سیر مطالعاتی پیشنهادی حاج‌آقا معمار منتظرین در مورد کتاب‌های آیت الله مطهری خوب است از همان استفاده فرمایید. موفق باشید
542
متن پرسش
سلام علیکم: بنده دانشجوی خوابگاهی هستم می‌خواهم زندگی توحیدی داشنه باشم ،نمی‌دونم از کجا باید شروع کنم؟ خیلی افسرده شدم، زندگیمو دارم برای چیزای پوچ خراب می‌کنم ، چطوری باید با یاد خدابودن به رضای «حق‌» رسید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: از کتاب «آشتی با خدا» شروع کنید تا آرام‌آرام به افقی که باید نسبت به آن خود را به تعادل برسانید، بیندیشید و سپس سلسله مباحث «ای اباذر» را دنبال بفرمایید. موفق باشید
4035
متن پرسش
باسلام 1.مباحث شما را کتاب و سخنرانی را پیگیری می کنم حالا می خواهم بدایه الحکمه را شروع کنم ولی می گویند برای فلسفه ذهن باید متمرکز فلسفه شود تا بخوبی مطلب روشن شود حالا دو سئوال دارم الف: آیا کتابهای شما را ادامه بدهم یا نه؟ ب:من الان مشغول خواندن پایه 4هستم و لمعه می خوانم آیا این مانع فلسفه نمی شود؟ 2. شرحی که برای جزوه عرفان نظری داده اید را چگونه پیدا کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فعلاً که در حال خواندن لمعه هستید فلسفه را شروع نکنید تا در فقه ممحض باشید 2- کتاب‌ها را در حدّی که به دروس رسمی آسیب نرساند مطالعه کنید 3- شرح جزوه‌ی «عرفان نظری» را فعلاً بی‌خیالش باشید. موفق باشید
6053
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عریز این که شما در پاسخ بسیاری از دوستان این روایت که می فرماید هر چه در دیگر زنان می بینی در زن خودت تست ببین یعنی چه انسان طبیعتا زیبا پسند است تا جایی که خداوند در قران به پیامبر می فرماید از این به بعد زنان دیگر بر شما حرام است حتی اگر از زیبایی ان به شگفت ایی حال کسی همسری دارد که وقتی به او نگاه می کند هیچ زیبایی در او نمی بیند و برایش هیچ کششی و جذابیتی ندارد و زیبایی های معمولی که در دیگران می بیند رادر او نمی بیند چطور این حدیث را برایش بیان می فرمایید اری ممکن است کسی از جهت اخلاقی انقدر رشد داشته باشد که به خاطر خدا تحمل کند ولی چکونه کشش و زیبایی که در زنان دیگر می بیند در زن خود ببیند با توجه به این که حتی از لحاظ جنسی هم مسئله یکسان نیست وبا توجه به این که در روایت دیگری حضرت همسر زیبا را از نعمتهای خدا میداند با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست می‌فرمایید، ولی روح زنان صفا و زیبایی‌هایی دارد که اگر انسان بتواند آن را در همسر خود ببیند می‌تواند به‌خوبی با او مأنوس باشد و این‌که شما می‌فرمایید؛ در موقعی است که انسان می‌خواهد همسری انتخاب کند، باید آن خانم در نظرش زیبا جلوه کند و زیبایی او برایش ملاک باشد ولی آنچه بنده عرض می‌کنم مربوط به بعد از ازدواج است و از این لحاظ جواب آن آقایی را دادم که در مورد همسرش سؤال کرد و سخن رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نیز در همین ارتباط است که طرف با داشتن همسر چشمش به دنبال زیبایی‌های دیگر زنان است. موفق باشید
6019
متن پرسش
با سلام من جوان 28 ساله مجرد هستم که به خانمی از اهل تسنن که هم سن خودم است تدریس خصوصی می کنم پدر ایشان در قید حیات هستند و ایشان تاکنون ازدواج نکرده اند. مرجع تقلیدم آیت الله خامنه ای است می خواستم بدانم آیا این امکان هست که ایشان را صیغه کنم چون در کلاس می خواهم با ایشان راحتتر باشم و اگر دستم به ایشان خورد یا مسائل دیگر گناه نکرده باشم. نظر اقای خامنه ای احتیاط واجب اجازه پدر را لازم می داند البته در رابطه با دختر سنی اطلاع ندارم می خواستم راهنمایی ام کنید تا بتوانم ایشان را صیغه کنم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. از دفتر رهبری استفتاء کنید. موفق باشید
11217
متن پرسش
ضمن عرض سلام محضر استاد عزیز: متن زیر و متنهایی شبیه این در فضای مجازی زیاد به چشم می خورد و متاسفانه عموم مردم و بخصوص جوانانی که دارای ضعف عقیدتی هستند به راحتی این گونه حرفها را قبول می کنند و این در حالیست که به نظر می رسد امثال این متنها مغرضانه و برای مخالفت با حکومت نوشته می شود. لطفا متن را بخوانید و بفرمایید مشکل این گونه متنها در چیست؟ ما می دانیم اشتباه است اما نمی دانیم شیطانی بودنش کجاست؟ یعنی استدلال قرآنی برایش می خواهیم لطفا راهنمایی بفرمایید التماس دعا «وقتی که پوشاندن چند تار مو در محیط اجتماع مهم تر از مقابله با فسادهای درون جامعه بشود عدالت از بین می رود. وقتی که تفکیک جنسیتی مهم تر از احترام به حقوق انسانها و ایجاد فرصتهای برابر بشود آزادی از بین می رود. وقتی که فیلتر کردن و پارازیت انداختن مهم تر از حذف آسیبهای اجتماعی بشود شادابی از بین می رود. وقتی که فروش و سود بیشر مهم تر از هزار جور ماده شیمیایی و مضر در مواد غذایی بشود سلامت از بین می رود. وقتی که دلواپسیهای عقیدتی دانشجویان مهم تر از دلوابسی های علمی شان بشود دانش از بین می رود. وقتی که دروغ و ریا کاری در ارتباطات مهمتر از صداقت و راستی بشود اخلاق از بین می رود و...»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها حرف‌های بدی نیست که می‌گویید، ولی صحبت آن است که چرا دو موضوع که هر دو حق هستند را کنار هم می‌گذارند چرا معتقد نباشیم هم باید حجاب را رعایت کرد و هم با فسادهای اجتماعی مقابله نمود؟ این آدم‌ها که این حرف‌ها را می‌زنند با گفتن کلمه‌ای حق، تلاش دارند حق دیگری را نادیده بگیرند، از این جهت به تعبیر امیرالمؤمنین«علیه‌السلام»؛ «کلمة حقّ یراد بها باطل» کلمه‌ی حقی است که اراده‌ی باطل پشت آن خوابیده است. موفق باشید
4360
متن پرسش
سلام.مردی هستم 26 ساله.یبه امور دینی در حد واجبات ومحرمات پایبند هستم.یازده ماه که عقد کردم.تقریبا همیشه گرفتار نگاه به نامحرم بودم.ولی هیچگاه غرض خاصی از این کار نداشتم.مدتی ست به دلیل حساسیت همسرم روی این موضوع و همچنین آگاهی بیشتری که نسبت به اثرات و بزرگی این گناه از طریق همسرم که حوزوی ست پیدا کردم,قصد کردم که این گناه رو ترک کنم ولی موفق نشدم.لطفا راه های عملی ترک این عادت ناپسند و همچنین ذکر و یا دعا و یا سوره ای از قرآن که خواندن و تکرار آن به من کمک کند رو بیان کنید.نگران ادامه ی این گناه هستم .چون علاوه بر اثرات اخروی همسرم که دلیل اصلی ازدواج با من رو اطمینانی میدونه که از نجابت من به اون اطلاع داده بودن,بسیار از این موضوع ناراحت . خودش ابراز می کنه که ادامه ی این مسئله قلب ش رو از من آزرده وسرد خواهد کرد.لطفا به من کمک کنید.با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه به نامحرم راه ورود شیطان را به قلب می‌گشاید و از آن به بعد شیطان که دشمن اصلی انسان است عنان انسان را به‌دست می‌گیرد. باید خیال خود را با مطالعه حدیث و معارف الهی مشغول کنید تا خیالات شما، شما را مشغول نکند. پیشنهاد می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه کنید تا إن‌شاءالله بهتر از آن‌چه می‌خواهید در نگاه به نامحرم پیدا کنید خداوند در همسر خودتان به شما نشان دهد. موفق باشید
1926
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی اقا به نظر شما چرا موسسه امام خمینی و دانشگاه امام صادق نتوانستند در اسلامی کردن علوم اسلامی چندان موفق باشند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظر بنده در فضای سنگین حاکمیّت فرهنگ غربی در نظام آموزش کشور ما مؤسّسه‌های مذکور در حدّ خود قدم‌های مثبتی برداشته‌اند و زمینه‌هایی را فراهم نموده‌اند که برای اسلامی کردن مراکز آموزش مؤثر خواهد بود. موفق باشید
11584
متن پرسش
سلام استاد: در کتاب مقام لیلة القدری حضرت فاطمه(س) نکته ای ذکر کردید در رابطه با سوالی که پیامبر مطرح کردند و هیچ کسی جواب نداد.حضرت علی از حضرت زهرا(س) پرسید و جواب را به پیامبر منتقل کرد. بعد از این جریان شما گفتید که یعنی حضرت علی (ع) هم وقتی نگاه به عالم غیب انداخت، اون سرّ و حقیقتی که پیامبر ازش حرف می زد را ندید ولی فاطمه زهرا (س) دیده بود. سوال بنده این است: 1- اگر حضرت علی(ع) مظهر عقل کل هستند و حضرت فاطمه(س) مظهر نفس کل، پس باید همه حقایق بطور مندمج در عقل کل باشد. پس چرا حضرت علی(ع) نتوانست آن حقیقت را مشاهده کند؟ آیا بخاطر این است که حضرت زهرا(س) بخاطر نفس کل بودن، همه حقایق مندمج را تفصیل می دهند و آن تفصیل دادن در جلوه ظاهری اینگونه تجلی کرده؟ 2- برای ما واضح است که مقامات اهل بیت(ع)، اکتسابی نبوده و از همان اول آنها دارای این مقامات بودند. پس چرا در جاهای مختلف می خوانیم که در معراج روح پیامبر(ص) عروج کرد؟ مگر قبل از معراج روح پیامبر(ص) در آن مقام ملکوتی نبود؟ آیا بیان قضیه معراج توسط پیامبر(ص) و اینگونه سوال پرسیدن از جبرائیل برای درک مردم عادی است؟ ممنون یاعلی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم با توجه به قاعده‌ی اجمال و تفصیل، جواب هر دو سؤال را درست تحلیل می‌کنید. آری حتی آن‌گاه که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از جبرائیل سؤال می‌پرسند، در واقع در آینه‌ی جبرائیل، حقیقت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از اجمال به تفصیل می‌آید. موفق باشید

1923
متن پرسش
باسلام به استاد ارجمند طاهر زاده استاد سوال من در مورد کتاب تازه ی آیت الله جوادی آملی بانام مفاتیح الحیات می باشد. می خواستم جایگاه این کتاب ونحوه ی استفاده از آن را بیان کنید.واینکه می گویند جلد دوم مفاتیح الجنان می باشد چقدر صحت دارد(البته منظورم اینه که این کتاب آیا جایگاهی مثل مفاتیح الجنان دارد ؟)باتشکر وآرزوی موفقیت برای شما استاد عزیز.والسلام
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور که ما در عبادات فردی باید از راهی که شریعت الهی در مقابلمان قرارمی‌دهد جلو برویم در امور اجتماعی نیز باید بر اساس دستورات الهی عمل کنیم و متوجه باشیم اگر در مسائل اجتماعی به طریق شرعی عمل کنیم هرگز ثوابی کمتر از عبادات فردی نصیبمان نمی‌شود. کتاب مفاتیح الحیات‌ چنین نقشی را به عهده دارد و بر همه‌ی ما لازم است که آن را مطالعه کنیم و دستورات آن را همواره مدّ نظر داشته‌باشیم تا مسلمانی خود را وسعت بدهیم. موفق باشید.
7129
متن پرسش
باسلام درجواب سئوال عین ثابته فرموده اید:همواره انتخاب‌کردن با او است و هر لحظه می‌تواند به جای انتخاب‌های بد، انتخاب‌های خوب داشته باشد، سئوال این است که همین انتخاب بدیاخوب را هم که می کند در عین ثابته اش آمده که انتخاب خوب می کنم یا بد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ولی خودش بالاخره انتخاب می‌کند، مگر اگر خداوند از قبل بداند بنده فردا چه‌کار می‌کنم جبر پیش می‌آید؟ یا چون من فردا با انتخاب خود کاری را انجام می‌دهم خداوند از قبل می‌داند؟ عین ثابته‌ی ما که چیزی جز خودِ ما نیست. موفق باشید
20266

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا کراهت گوشت گاو در حد کراهت گوشت الاغ قاطر و هدهد است و اگر در آن حد است چرا در حج خداوند اجازه ذبح و اطعام آن را داده ولی الاغ را در حج ذبح نمی کنند با این که هر دو مکروهست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ اصل این‌که گوشت گاو مکروه باشد و این‌که درجه‌ی کراهت و شدت نهی وارد شده از خوردن آن به اندازه‌ی الاغ و اسب و مانند آن باشد، با بررسی روایات توسط اهل فنّ به دست می‌‌آید چرا که ای بسا کراهت گوشت گاو در روایات قطعی نباشد و از باب تسامح در ادله‌ی سنن، حکم به کراهت آن کرده باشند بخلاف گوشت قاطر و اسب و مانند آن که درکتب حدیثی معتبر مطرح شده و سند قابل اعتماد دارد و کراهتش ثابت است. 2ـ همین‌که برای قربانی روز عید قربان و یا عقیقه و مانند آن گوسفند و شتر و گاو شمرده شده و ذبح الاغ و اسب دستور داده نشده، خود دلیل بر آن است که گوشت گاو حتی اگر مکروه هم باشد به اندازه‌ی اسب و مانند آن کراهت ندارد. 3ـ حتی اگر مقدار کراهت آن دو نیز به یک اندازه باشد،‌ اساسا این سوال اشتباهی است که چرا خداوند به ذبح یکی از آن‌ها در حج دستور داده و به ذبح دیگری دستور نداده‌است؛ مگر نه این است که اگر گوسفندی که یک روز قبل از اتمام شش ماهگی‌اش باشد، نمی‌توان در حج ذبح کرد ولی اگر یک روز بیشتر عمر داشته باشد می‌توان آن را قربانی کرد؟ حکمت این امور نزد خداوند است و ما را راهی به مصالح و مفاسد احکام نیست. موفق باشید

19215
متن پرسش
بسمه تعالی سلام براستاد گرامی و عزیزتر از جانم: سالهاست خسته شده ام از این همه درد و رنجی که بر انقلاب تحمیل می شود از اینکه می بینم در انقلاب اسلامی عزیزم کسانی بر مسند ریاست هستند که یا از اشراف سیاسی هستند یا از اشراف اقتصادی. کسانی که درد و رنج محرومیت و نداری را نمی دانند و ثروتشان از پارو بالا می رود. من فرزند انقلابی هستم که از کل انقلاب هیچ انقلابی ندیدم جز چند سال حضور احمدی نژاد. نه جنگ را درک کردم و نه امام خمینی عزیز را. کاش بودم ولایق جهاد در راه خدا بودم و شهید می شدم و این روزهای پر از درد را نمی دیدم. دردهایی که بر عزیزتر از جانم رهبر معظم انقلاب تحمیل می شود. من از نسل سوخته ای هستم که از انقلاب هیچ چیز جز درد و رنجش را نفهمید. از زمانی که احمدی نژاد آمد احساس کردم دیگر وقت دیدن انقلاب است باید بنشینم و زیبایی های این تماشاگه راز را ببینم باورم شد انقلاب من طلوع کرده است و رنجهای مستضعفین به پایان رسیده است. اما وقتی دیدم آن مردی را که از میان دردها و رنجهای مستضعفین قیام کرد اینگونه زدند و او نیز بر حاشیه ها افزود و او را انگ انحراف زدند و مطمئن شدم انقلابی که فکر می کردم طلوع کرده است بزودی همانها که ادعای آوردنش را داشتند خاموشش کردند ناامید شدم و وقتی انقلابی را دیدم که حسن روحانی رئیس جمهورش شد ناامیدترم کرد. چه شد که امروز اینجاییم. مخالفان حزب اللهی احمدی نژاد ما را متهم به مخالفان ولایت و انقلاب می کنند گویی ما در جبهه انقلاب نیستیم آنها می خواهند عمدا ما را مقابل انقلاب و ولایت قرار دهند؟ می خواهند کاری کنند که دشمن انقلاب لقب بگیریم؟ به خدا قسم اگر احمدی نژاد را دوست داریم چون با دیدن او یاد مستضعفین، یاد انقلاب، یاد اسلام و امام و یاد شعارهای اصیل انقلابی می افتیم. ما امروز کجاییم؟ از طرفی دل در گرو انقلاب و رهبری داریم و از طرفی نمی توانیم باور کنیم عده ای مدعی انقلابی گری ما را از جرگه انقلاب خارج کنند. شرایطی در حال تحقق است که اگر فکری نشود جبهه طرفداران احمدی نژاد بدلیل اینکه از انقلاب در حال رانده شدن هستند تبدیل به یک اپوزیسیون شوند و من می بینم چه اتفاقی در حال رخ دادن است. حال سرگردانیم شما را به خدای امام خمینی و انقلاب اسلامی قسم بگویید چه شده؟ آیا خدا ما را تنبیه کرد که روزی عده ای را که از اصلاح طلبان بودند با عناوین ضد انقلاب و ضد ولایت فقیه از دایره انقلاب به بیرون هول دادیم آیا ما چوب تندرویهای دیروز عده ای را می خوریم؟ آیا ما همان نسل سوخته انقلاب هستیم؟ چه شده کجای تاریخ هستیم؟ نکند ما را در ورطه ای اندازند که ندانیم جبهه علی حق است یا جبهه معاویه؟ ما کجای تاریخ ایستاده ایم؟ شما را به خدای امام خمینی قسم نگویید انقلابی باشید که ما همه از انقلابیون هستیم همانطور که همه از مسلمانان بودند و جبهه معاویه و علی را نتوانستند تشخیص بدهند. نگویید پشت سر رهبری حرکت کنید مگر تاکنون تخلف کرده ایم؟ بگویید درد جان ما چیست که انقلاب را دوست داریم، رهبری را دوست داریم، احمدی نژاد را دوست داریم. آیا ما از تاریخ انقلاب به جرم دوست داشتن نماد و اسطوره شعارهای انقلاب جدا شده ایم؟ ما کجای تاریخ ظهور مولایمان مهدی صاحب الزمان هستیم؟ خسته هستم با یک کوه از دردهای تمام تاریخ بشریت که گویی هیچ کس ما نسل سوخته تاریخ انقلاب را دیگر یاری نمی کند و رها شده در برهوت این تاریخ هستیم. صرفا درد و دلی بود شاید بتوانید بگویید ما چه دردمان شده آیا این تضاد است که ما انقلاب و رهبری و احمدی نژاد را با هم دوست داریم. نیازی به جواب نیست صرفا درد و دلی بود که بدانید سرگردان و خسته هستیم گویی هیچ چیز جز ظهور مولایمان ما را شاد نمی کند. والسلام علی من تبع الهدی. شاگرد کوچکی از شاگردانتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «چه خوش صید دلم کردی، بنازم چشم مستت را». گفتنی‌ها را گفتی و در میان آن گفتنی‌ها متذکر حاشیه‌هایی شدی که دولت آقای احمدی‌نژاد ایجاد کرد و کمر رهبری و ما را که تمام‌قد از ایشان دفاع کردیم، شکست. فراموش کرد طلبه‌ها چگونه از پول شهریه‌های خود از او دفاع کردند و یک‌مرتبه همه را رها کرد و شخصی به نام آقای مشائی را قِدیس‌گونه جلوی همه قرار داد.

آقای احمدی‌نژاد به ما و به رهبری ظلم کرد و این شد حال و روزِ ما که شما در این زنج‌نامه از آن سخن گفتید.

ابتدا باید گذشته را بازخوانی کرد تا فردایی که دوباره نیروهای انقلاب کمر راست می‌کنند، حکیمانه عمل کنیم. چگونه می‌توان هنوز به آقای احمدی‌نژادی دل‌بست که قابل پیش‌بینی نیست؟! آیا شورای نگهبان می‌تواند کسی را به‌عنوان رئیس جمهور به مردم معرفی کند که هر روز باید منتظر یک حرکت غیر قابل پیش‌بینی از او بود؟! دوای دردِ ما امروز بازخوانیِ تاریخی است که بدان دل‌بستیم ولی گویا باید دقیق‌تر مسئله را دنبال می‌کردیم. شعارهای خوب اگر از زبان شخصیتی که ابعاد وجودی او مطابق آن شعارها نباشد، به گوش‌مان رسید؛ دیگر به‌راحتی به آن شخصیت دل نخواهیم بست. موفق باشید  

14859

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: می خواستم نظرتان را در مورد این صحت خاطره که دکتر احمدی از حضرت علامه (رض) نقل فرموده اند بدانم و در صورت صحت آن تغییر نظر علامه در مورد غرب چگونه ارزیابی می فرمایید. سپاسگزارم. خاطره دکتر احمد احمدی از علامه طباطبایی: سال 1356 که آقای طباطبایی به خاطر بیماری پارکینسون آمدند که بروند انگلیس برای مداوا، مرحوم شهید قدوسی به من تکلیف کرد که همراه آقای طباطبایی بروم انگلیس. بنده 15 روزی در لندن خدمت ایشان بودم. بعد از 15 روز من آمدم و آقای مطهری به جای بنده، همراه آقای طباطبایی ماندند. یک ماه هم آقای مطهری ماندند. آقای طباطبایی به حق انسان کامل و وارسته‌ای بود. و من همین آلان هم با او زندگی می‌کنم. عصر روز یکشنبه‌ای بود که قرار بود من فردایش بیایم ایران و آقای مطهری به جای من می‌ماند. ما رفتیم بیرون برای قدم‌زدن. کلید اتاق هتل ماند توی اتاق. آن زمانها، هتلداران کلید یدکی نداشتند. موقع برگشتن ما به مشکل خوردیم. دیدیم کلید مانده توی اتاق. من رفتم سراغ مسئول اطلاعات هتل. گفت: باید بروید سراغ پلیس. من رفتم به پلیس اطلاع دادم. گفت: برو من می‌آیم. پرسیدم: کی؟ گفت: 15 دقیقه دیگر. 15 دقیقه دیگر آمدند. دو تا پلیس آمدند. خیلی به آقای طباطبایی احترام کردند. گفتند: دو راه دارد. یا تا فردا صبر کنید تا کلیدساز بیاید و یا اجازه دهید در را بشکنیم و زبانه را در بیاوریم و شما هم خسارت بدهید. من به آقای طباطبایی گفتم چه کنیم؟ گفت: ما هرجا برویم بیشتر از خسارت خرجمان می‌شود. در راه بشکنند. در را شکستند و 17 پوند هم ما خسارت دادیم. موقع رفتن، پلیس خیلی به آقای طباطبایی احترام گذاشت. همان جا من به ایشان گفتم: حاج آقا شما در نوشته‌هایتان خیلی به اروپا تاخته‌اید. اگر قبلا آمده بودید و نظم و انضباط اینجا را دیده بودید، آیا اینقدر به اینها می‌تاختید. فرمود: نه. توجه می‌کنید. فرمود: نه. یعنی یک انصافی در این مرد عالی مقام بود و آنچه را که حق می‌دید، آن را درست می‌انگاشت و آنچه را که نادرست می‌دید، طرد می‌کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه‌ی طباطبایی با برخورد پلیس انگلستان که با یک روحانی داشت، متذکر این امر شدند که بین تفکر سکولار و آدم‌های غرب، تا آن‌جا که ممکن است باید تفکیک قائل شد. اکثر آدم‌های غربی مثل همه‌ی آدم‌های دنیا بر اساس فطرت الهی خود به دنبال حق و حقیقت‌اند و این غیر از نظام سیاسیِ حاکم بر کشورهای غربی است. به طوری که ملاحظه کردید در سفر اخیر رئیس دولت یونان، رهبر انقلاب به ایشان نیز نظر خود را مطرح کردند که چگونه رئیس دولت اخیر یونان از فضای سیاسیون غربی تا حدّی فاصله دارد. موفق باشید

4172
متن پرسش
باسلام . استاد گرامی خداقوت. همسربنده به زنان نامحرم زیاد نگاه میکند.بااینکه اشنا به مباحث دینی و معرفتی. این رفتارش خیلی عذابم میدهد چون هیچی براش کم نذاشتم . یک سال هم بیشتر نیست که ازدواج کرده ایم. اما این رفتارش باعث دلزدگی ام نسبت به او شده چنین رفتاری رو ازش انتظار نداشتم وندارم خیلی اذیت میشم. تا به حال هم در این مورد باهاش صحبتی نکردم. لطفا راهنمایی ام کنید که به چه صورت و با چه زبانی میتونم این مشکل رو حل کنم که اثرگذار باشه. باتشکر از استاد و پدر دلسوز. ملتمس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی سخت‌گیری نکنید إن‌شاءالله خودش متذکر اشتباه کار خود می‌شود. موفق باشید
10806
متن پرسش
سلام: یکی از روحانیون درباره افراط و تفریط صحبت می کرد و در این رابطه ایرادی به آیت الله قاضی و دو نفر دیگر وارد می کرد. می گفت این کار آقای قاضی که سنگ ریزه زیر زبان می گذاشته که حرف لغو نگوید یک نوع افراط بوده و یا دو تا از علما که اسمهایشان را فراموش کردم توی ماشین از مبدا تا مقصد به جز چند کلمه ای با هم صحبت نکردند در صورتی که مومن باید با همسفرش گرم بگیرد و... من احساس می کنم این روحانی چون در حالات و فضای آن بزرگوار نیست اینگونه ایرادها رو وارد می کند. پاسخ این ایرادات چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی مولوی «کار نیکان را قیاس از خود مگیر» آری این حرکات را نباید به هر کسی توصیه کرد و با هرکس بخواهد وارد آن حرکات شود به همین جهت ائمه«علیهم‌السلام» هر سخنی را و هر توصیه‌ای را به هرکس نمی‌کردند. موفق باشید
5120
متن پرسش
سلام لطفا درمورد علامه حسن زاده آملی و مباحثات مطرح ایشان برایمان توضیح دهید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های ایشان را مطالعه فرمایید تا جایگاه ملکوتی ایشان دستتان بیاید. موفق باشید
5787
متن پرسش
سلام به نظر حضرت عالی1. مهمترین کاری که بسیج باید وارد شود الان وباتوجه به روح زمانه چیست؟(شناختن گفتمان انقلاب اسلامی-تولید علم و.....). باتشکر واینکه اگرمیشود توضیح وراه شروع آن را بفرمایید.؟ 2.بسیج وکاردردانشگاه چطور باتوجه به عالم آن که میدانید؟ باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- همان توصیه‌ای که رهبری می‌فرمایند: « خط کلى نظام اسلامى، رسیدن به تمدن اسلامى است. براى ایجاد یک تمدن اسلامى - مانند هر تمدن دیگر - دو عنصر اساسى لازم است: یکى تولید فکر، یکى پرورش انسان(رهبری، ۱۳۷۹/۰۷/۱۴). » 2- اگر ما وارد تاریخی شدیم که با انقلاب اسلامی شروع شده می‌توانیم در عین حضور در دانشگاه، نگذاریم روح غرب‌گرای دانشگاه بر ما و اعمال و افکار ما حاکم شود. موفق باشید
5528
متن پرسش
با عرض سلام وخسته نباشید سوالی درباره خودکشی از شما پرسیدم اما متاسفانه پاسخ ندادید .استاد لطفا به این سوالم پاسخ دهید تا امروز که 30سال از خداوند عمر گرفته ام مدام به خاطر مشکلات خانواده ام دچار مشکل هستم کارها وانتخاب های غلطی که آنها می‌کنند و تنها آن زمان است که به فکر ما (مادرم .من وخواهرم)می افتند تا جایی که بشود مشکلات را با هزاران بدبختی حل می کنیم اما هنوز یکی تمام نشده نوبت خواهر یا برادر دیگر است من سطح 2 حوزه را تمام ودر حال حاضر دانشجوی حقوق هستم اما بسیار احساس پوچی میکنم اوایل دعا می‌کردم که مسبب مشکل بمیرد اما کم کم دیدم کسانی که آرزوی مرگشان را می‌کنم بسیار شدند دیدم این کار فایده ندارد وحالا دعایم مرگ خودم شده بسیار کم ظرفیت شده ام و احساس می‌کنم تمام توانم را برای اینکه ازدواج کنم وزندگی را شروع کنم از دست داده ام .حس نیستی وپوچی تمام فکر وزندگیم را گرفته خواهش می‌کنم اگر برایتان امکان دارد به یک بنده‌ی ناامید خدا کمک کنید با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال در مورد خودکشی را جواب دادم. در این مورد هم دین به ما توصیه کرده است آرزوهای دنیایی را کم کنید و راضی به رضای خدا باشید و فراموش نکنید زندگی اصلی ما در بعد از مرگ ما است سعی کنید آن دنیای خود را همواره مدّ نظر داشته باشید. موفق باشید
نمایش چاپی