بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28707
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: در بحث مقدرات، در موضوعی یک بار خواب مومنی را دیدم که گفتند فلان دستور را انجام بده و استاد سلوکی ام هم غیر مستقیم تایید کردند، دستور را انجام دادم نتیجه ای نگرفتم، فقط در آن حین داستانی را خواندم که بسیار شبیه داستان چند سال پیش من بود و عنایات امام رضا بر آن فرد را بیان کرده بود. سردرگمم، نمی توانم بفهمم دقیقا چی مقدر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سردر گمی شما به جهت آن است که می خواهید از طریق خواب مقدرات خود را بفهمید. انسان اگر خودش کمی توجه کند متوجه می‌شود خداوند چه اموری بر او تقدیر کرده است. عمده آن است که از وضع فعلی خود هرچه می‌خواهد باشد راضی باشیم و وظیفه ی خود را در آن وضع انجام دهیم. موفق باشید

28706
متن پرسش
با سلام و آرزوی طول عمر و عزت برای شما استاد عزیز: طرحی رو دیدم که بنظرم برای عدالت اقتصادی طرح بسیار خوبیه، با توجه به مباحث روز در مورد طرح گشایش اقتصادی، خواستم از فضای رسانه ای شما برای نشر اون استفاده کنم (متن خلاصه شده است و لینک اصلی در انتهای متن قرار داده شد) پیش‌فروش بنزین به‌جای نفت‌خام مهدی نصرتی در طرح گشایش اقتصادی دولت، قرار است نفت خام به مردم عرضه شود. هم‌زمان مجلس نیز طرحی را در نوبت بررسی دارد که سهمیه بنزین به جای خودروها به همه افراد تخصیص یابد. در این یادداشت ایده‌ای را مطرح می‌کنیم که با ترکیب این دو طرح، به یک راهکار راهگشا و با اثرات شگفت‌انگیز بتوان رسید. طرح فروش اوراق مشارکت یا سلف نفتی می‌تواند ایده خوبی باشد، اما چند ایراد اساسی دارد. یکی از ایرادهای مهم طرح این است که اگر دولت نتواند در آینده نفت‌های مورد نظر را به فروش برساند چه باید کرد؟ آیا می‌توان بشکه‌‌های نفت‌خام را به مردم تحویل داد‌؟ آیا مردم و فعالان اقتصادی می‌توانند آن را به مصرف برسانند؟‌ می‌توانند نفت‌خام را صادر کنند؟ ظاهرا در آخرین اصلاحیه، پالایشگاه‌ها مکلف شده‌اند که نفت را از مردم بخرند. همین تعیین تکلیف برای پالایشگاه‌ها خود می‌تواند زمینه شکست این طرح را فراهم کند. اما اگر به‌جای نفت‌خام، که یک کالای واسطه‌ای و مورد استفاده شرکت‌های بزرگ و پالایشگاه‌ها است، بنزین جایگزین شود به نظر می‌رسد نتایج بهتری حاصل می‌شود. اگر دولت به دلیل تحریم نتواند بنزین تولیدی را به فروش برساند، می‌تواند این کار را از طریق مردم انجام دهد و بنزین را کمی ارزان‌تر از قیمت صادراتی به مردم پیش‌فروش کند. این طرح مشکلاتی را که در بالا درخصوص نفت‌خام اشاره شد، ندارد؛ زیرا اولا بنزین کالای نهایی است که توسط مردم قابل مصرف است. ثانیا ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت در کشورهای همسایه وجود دارد که همگی می‌توانند مشتری بالقوه بنزین ایران باشند و با توجه به مرزهای گسترده ایران، می‌توان از این ظرفیت استفاده کرد. به این ترتیب پدیده مذموم قاچاق بنزین به موضوع پسندیده صادرات مردمی بنزین تبدیل می‌شود. برای این منظور لازم است طرح سهمیه‌بندی بنزین هم به شکل زیر، اصلاح شود: به‌جای سهمیه‌بندی و قیمت‌گذاری بنزین به شکل فعلی، اولا به هر شهروند ایرانی سهمیه‌ای تخصیص می‌یابد (مثلا هر نفر یک لیتر در روز، جمعا به میزان ۸۰ میلیون لیتر در روز). برای این منظور حساب شهروندان به‌صورت دیجیتالی شارژ می‌شود. در ضمن دولت بخشی یا تمام بنزین مازاد بر سهمیه فوق را نیز به مردم می‌فروشد. همچنین به‌جای پیش‌فروش نفت، بنزین به قیمت صادراتی به آنها پیش‌فروش می‌شود. ثانیا سهمیه دیجیتال بنزین که از این طریق به مردم تخصیص می‌یابد، قابل خرید و فروش توسط آنها در بازار ثانویه است. اما اثرات شگفت‌انگیز این طرح: تامین مالی برای دولت صورت می‌گیرد و مردم هم نگرانی از اینکه در آینده نفت روی دست دولت بماند، نخواهند داشت. با آزادسازی صادرات بنزین، به سرعت رانت قیمتی و فاصله ارزش داخلی و خارجی بنزین حذف می‌شود و قیمت بنزین به ارزش واقعی خود نزدیک می‌شود بدون اینکه فشار آن به شهروندان منتقل شود. مردمی که تا امروز دوست داشتند بنزین ارزان باشد طرفدار قیمت بین‌المللی آن خواهند شد چون بنزین مازاد خود را می‌توانند صادر کنند (تاجران بنزین‌های خُرد را از مردم می‌خرند و تجمیع می‌کنند و آن را به‌صورت عمده‌تر که برایشان صرفه اقتصادی داشته باشد، صادر می‌کنند). مهم‌ترین حسن این ارز دیجیتال بنزینی برای شهروندان این است که ارزش آن طی زمان در معرض دست‌اندازی مالیات تورمی نخواهد بود؛ یعنی همان اتفاق ناگواری که هر سال برای ریال روی می‌دهد! یعنی شهروندان می‌دانند که حداقل در ازای هر واحد از این سهمیه‌ها می‌توانند یک لیتر بنزین دریافت کنند. متاسفانه چنین تعهدی درباره ریال وجود ندارد! قابل پیش‌بینی است که این ارز دیجیتال به سرعت در کشورهای منطقه تبدیل به یک کالای با‌ارزش شود که اتفاقا برای مبادلات تجاری و دور زدن تحریم‌ها و خلاص شدن از شر دلار و سایر ارزهای واسط نیز مفید است. در پایان تاکید می‌شود که چنین ایده‌هایی ابعاد و زوایای متعدد و ناشناخته دارند که نیازمند بررسی دقیق است و بدیهی است که یک‌شبه قابل‌اجرا نیستند. در این راستا پیشنهاد می‌شود این طرح ابتدا به‌صورت اختیاری و در مناطق کنترل شده‌ای مثل کیش، سپس قشم و مناطق آزاد اجرایی شود و سپس با شناسایی و رفع مشکلات اجرایی به کل کشور تعمیم یابد. در عین حال طرح پیش‌فروش بنزین به مردم به قیمت صادراتی می‌تواند از همین امروز اجرایی شود و معطل سازوکار جدید سهمیه‌بندی نماند. طرح سهمیه بنزین قابل مبادله نخستین بار در همین ستون در سال ۱۳۸۵ توسط نگارنده در روزنامه «دنیای‌اقتصاد» مطرح و طرح شکل‌گیری ارز دیجیتال با پشتوانه بنزین نیز در سال ۱۳۹۷ عنوان شد که در آن ارز دیجیتال مذکور را «گزکوین» نام‌گذاری کردیم. ______________ https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%D8%B1%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-28/3681680-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%A8%D9%86%D8%B2%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%81%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D9%85 سرمقاله دنیای اقتصاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور که متوجه شده اید طرح هایی از این قرار در مجلس نیز مطرح است که به نظر بنده این به عدالت اجتماعی نزدیک تر می باشد. باید منتظر بود ببینیم کدام طرح بیشترین استقبال را دارا می باشد. موفق باشید

28705
متن پرسش
سلام: ۱. با توجه به اینکه مبنای بورس بر اقتصاد اسلامی نیست به نظرتون درآمدی که از بورس تامین میشه مشکل داره؟ ۲. آیا به صورت کلی می توانیم بگوییم فعالیت در بورس مصداق کثرات هست؟ یا اینکه بستگی به سطح ایمانی خودمون داره؟ چون واقعا فضای معنوی و روحانی انسان رو تحت تاثیر قرار میده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جایی که ظاهرا فقها اشکالی در این مورد نگرفته اند زیرا به نحوی مشارکت در یک نوع تجارت است؛ نباید به خود سخت گیری کرد. ولی در هر حال روح ها و روحیه ها متفاوت است. موفق باشید

28704
متن پرسش
سلام استاد: اقوال زیادی در خصوص زمان بین الطلوعین مطرح شده و بیشتر بر فاصله ی بین فجر صادق و طلوع خورشید تاکید دارند، از آنجا که بر نماز شب تاکیدات زیادی داریم و همچنین خواب در زمان بین الطلوعین نیز جزو خواب غافلان نامیده شده چطور می‌توان این دو را جمع کرد و اگر انتخاب بر یکی باشد کدام افضل است که صد البته از دست دادن هرکدام تاسف زیادی در بردارد. از طرفی در یکی از سخنرانیهای شما شنیدم که بین فجر کاذب و صادق را شما بین الطلوعین می‌دانید که به دل می نشیند، خواستم بفرمایید کدام قول صحیح می باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از اساتید محترم فرموده اند بهترین زمان نماز شب زمانی است که نماز شب به نماز صبح متصل گردد. به همین جهت می‌توان طوری بیدار شد که نماز صبح از دست نرود. موفق باشید
 

28703
متن پرسش
سلام و عرض ادب: در شرح ده نکته از معرفت النفس فرمودید اید: «اکثر قریب به اتفاق بیماری ها به این صورت شروع می شود که ابتدا روح انسان آماده ی پذیرش آن بیماری می شود و سپس آن را به جسم سرایت می دهد و جسم مریض می شود و یا ابتدا روح از تعادل خارج می شود و بدن خود را درست تدبیر نمی کند و آثار آن عدم تدبیر آن است که عضوی از اعضا نمی تواند به حرکت طبیعی خود ادامه دهد» (خویشتن پنهان ص ۱۱۲) ۱. آیا این نکته نفی سبب های مادی (سرایت، میکروب، ویروس و...) بیماری است؟ یا به نحوی سبب های مادی را علت معده بر بیماری فرض شده و یا برعکس؟ آیا ممکن است فردی مثلا در یک محیط آلوده به کرونا قرار بگیرد و از لحاظ مادی همه ی شرایط برای ابتلا فراهم باشد ولی به خاطر عدم زمینه روحی برای پذیرش بیماری بیمار نگردد؟ در این صورت جایگاه رعایت های بهداشتی به این جهت است که نمی‌دانیم آیا روح ما آماده ی پذیرش بیماری را دارد یا نه؟ ۲. آیا تحلیل درستی است اگر بگوییم عدم رعایت امور شرعی و بی توجهی به عبادات به جهت خارج شدن نفس از تعادل و عدم تدبیر درست بدن توسط وی یک عامل بیماری است؟ در این صورت عکس این رابطه هم صادق باشد و بتوانیم به طور کلی دینداری را یک راه مقاومت بر ابتلا بیماری بدانیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شواهد و قرائن زیادی حکایت از همین نکته ای می‌کند که فرموده اید. آری! رویهمرفته روح است که اگر منفعل شد توان تدبیر و مقاومت بدن را کم می‌کند مگر عوامل مکانیکی مثل شمشیری که بر فرق مبارک مولایمان خورد. می ماند که آیا روح در عین وجه ایمانی و در عین رعایت دستورات بهداشتی به ادله ای که شاید امتحانی در کار باشد؛ مبتلا به بیماری نمی شود؟ که البته نمی‌توان این را گفت. در این شرایط بهترین راه، رعایت دستورات بهداشتی به حکم وظیفه است ولی قصه ی مرگ و زندگی را نمی‌توان در دست یک ویروس داد و بیش از حدّ از آن منفعل شد و زندگی طبیعی را تعطیل کرد. موفق باشید

28700
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام، استاد برای درک بهتر معرفت نفس بدنبال شرح کتاب عیون مسایل نفس علامه هستم، بغیر از شرح آقای صمدی آملی از بقیه اساتید شرحی مناسب می‌شناسید که معرفی نمایید. استاد در بحث پیام خواب و رویا برای انسان سوالی با شماره ۲۸۶۶۲ پرسیده بودم که جوابی دریافت نکردم. لطف بفرمایید اگر منبعی برای مطالعه هست معرفی نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده شرح خوبی است. در مورد خواب و رویا هم چیز خاصی به نظرم نمی‌رسد به جز همان نکاتی که در مباحث «ده نکته در معرفت نفس» عرض شده. موفق باشید

28699
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: در رابطه با سوال شماره ۲۸۶۸۷ که در رابطه با آقای صمدی آملی بود نقدی داشتم (نقد به سوال کننده) این بنده حقیر فکر می کنم در رابطه با طرح سوال یکم بی انصافی صورت گرفته مخصوصا آنجایی که حرف از مطالب انحرافی و یا عقاید انحرافی به میان اومده به قول جنابعالی ما به جای اینکه خودمان را بالا ببریم متاسفانه آیات و روایات را پایین می کشیم و در سطح خودمون تنزل می دهیم. در این شکی نیست کسانی که در رابطه با حکمت و عرفان سالهاست کار کرده اند، مشرب خاص خودشون رو دارند. من فکر می کنم مشرب شما بیشتر به حضرت امام (ره) و آیت الله جوادی آملی باشه و مشرب جناب آقای صمدی به علامه حسن زاده باشد. و امثال منی که تازه قدم در این راه گذاشته ایم اگه نسبت به مبانی فکری این بزرگان شناخت و آگاهی نداشته باشیم، مطمئنا به اشتباه خواهیم افتاد. ------------------ به عنوان مثال سوال کننده می فرماید که سخنران در جایی فرموده اند که: بدون وضو نباید به سگ و انسان کافر دست زد. متن اصلی این است که: شما هم در قرآن کلمه «محمد رسول الله» را مشاهده می کنید … هم کلمه «کلب» (سگ) را! اما آیا کلمه کلب را می توانید بدون وضو دست بزنید؟ می بینید نمی شود. در هر دو صورت باید وضو داشته باشید. که فرمودند «الوضوء نور…» … حتی اگر در قرآن اسم سگ و کافر و مشرک و منافق و شراب و امثال ذلک را مشاهده کردید، نباید به آنها بدون وضو دست بزنید. پس ابتدا باید نورانی شوید، بعد به نور نزدیک شوید … حال با این بیان آیا آنها که به دست زدن کلمه ای در قرآن همچون «کافر»، که از چهار حروف «کاف» و «الف» و «فاء» و «راء» تشکیل شده، بدون طهارت اجازه نمی دهند، آیا به ما اجازه می دهند به بدن شخصی که در خارج وجود دارد و کافر است بدون وضو دست بزنیم؟ می فرمایند: نخیر ، باید باز هم وضو داشته باشید. ناگهان می‌بنی خداست دارد خدایی می کند و نظام الهی به بهترین شکل پیاده شده و ذره ای خلاف در آن وجود ندارد. --------------------- همانطور که جنابعالی فرمودید: جناب استاد صمدی گاهی مباحث تکوینی را با زبان تشریع مطرح می‌کنند. -------------------- سوال کننده در جایی دیگر می فرماید: لیله القدر همان قوه خیاله و لذا قرآن بر شما هم نازل میشه ------------------- شاید منظور آقای صمدی اشاره به نکته ۸۸۹/هزار و یک نکته علامه حسن زاده باشد که ایشان می فرمایند: رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم قرآن را در شب قدر انزالا تلقى كرد و تدريجا و نجوما بتفصيل تنزيل شد، تو نيز بقدر خود از ملكوت عالم خواهى گرفت كه حصول استعداد همان و نزول حقايق همان چه هيچكس در عالم محروم نيست چنانكه آحاد رعيت كه تأسى بحضرتش داشتند چنين موهبتى را يافتند چنانكه صاحب فصوص الحكم آن‌را يكبارگى در مبشره ‏اى از دست خاتم صلى الله عليه و آله و سلم گرفته است و آن را بتفصيل و تدريج در بيست و هفت فص پياده كرده است.. --------------- در پایان فکر می کنم اگه گروه رسانه ای که حول محور اندیشه های آقای صمدی کار می کنند، نسبت به انتشار صوت مباحث ایشان سخت گیری لازم رو انجام می دادند، مثل کاری که گروه المیزان نسبت به انتشار صوت شرح فصوص انجام داد، این مشکلات بوجود نمی آمد. ببخشید وقتتون رو گرفتم. التماس دعا. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که می فرمایید. و البته همانطور که خود بنده خدمت جناب استاد صمدی عرض کردم که نباید بهانه به دست عده ای داد که به کلی مخالف عرفان هستند و بخصوص که متأسفانه در خطه ی شمال ایران عده ای نسبت به ایشان حساسیت ایجاد کرده اند و این، کار را سخت تر می کند. در هر حال آثار ایشان آثار مفید و قابل استفاده است و همانطور که به کاربران عزیز عرض کردم نباید خود را از آثار ایشان محروم کنند. از تذکر جنابعالی نیز متشکر هستم. موفق باشید

28698
متن پرسش
سلام علیکم: بزرگوار شخصی در شیراز می‌گفت در آخرالزمان حتی دعای (غریق) هم مستجاب نمیشه دیگه چه برسه دعای معمولی آیا این درسته؟ اگر درسته پس شیعه در آخرالزمان سپرش را از دست داده. ممنون میشوم توضیح بدین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی دانم از خود آن بنده ی خدا باید پرسید. آری! در آخر الزمان با عمق توحیدی بیشتر باید به صحنه آمد تا خداوند ماورای حجابهای ظلمانی آخرالزمان دعاها را مستجاب فرماید. موفق باشید

 

28697
متن پرسش
بسم الله الرّحمن الرّحیم با سلام و احترام محضر مبارک حضرت استاد (ادام الله ظله)؛ عمری در مسیر سلوک، لنگ لنگان و افتان و خیزان با فضل او قدم زدم. از اربعین پارسال، جذبه هایی شروع شد به گونه ای که در نماز و غیر آن، نور حضرت حق را می بینم و روزی بدون گریه سر نمی شود همراه با القائات الهی و ملکی؛ اما ۳ روز از اربعین و از سالروز امامت حضرت حجّت (سلام الله علیه) حدود ۷ روز و ایام فاطمیه حدود ۳ روز این جذبه ها شدت زیادی داشت که جسمم را متأثر می نمود. اخیراً بعد از دهه ذی الحجه، صبح بیدارم نمودند و ندایی شنیدم: الهی حققنی بحقائق اهل القرب و اسلک بی مسلک اهل الجذب. من نیز تکرار کردم. ظهر آن روز جذبه ها مجددا شروع شد، بسیار شدید بود. حضرت محبوب رخی از پس پرده ها نشان داد و جسمم را ذوب کرد و موهایم را سفید. کم مانده بود که روحم جسم را ترک کند، پس از ۴ روز مجبور شدم خودم را با توجه به دنیا از این حال منصرف کنم. بسیار اندوهگینم. آیا این انصراف دادن کار درستی است؟ چه کنم تحمّلم بالا رود تا مجبور به انصراف نشوم؟ این حالات وقت است یا سکینه (با توجه به تقسیم بندی جناب بوعلی در نمط ۹ اشارات)؟ ملتمس دعاى خير حضرتعالى هستم. اعلى درجات قرب حضرت حق، نصیبتان ان شاء الله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر سعی بفرمایید با مشغول کردن عقل و قلب به معارف الهیه و قرآن و روایت، سلوکی را دنبال کنید که این نوع دغدغه ها در آن نباشد و چندان به دنبال این نحوه احوالات نباید بود به اصطلاح عرفا، مقام احوال مقام متوسطین و مرید است و پایدار نمی ماند. موفق باشید

28696
متن پرسش
سلام: استاد در پاسخ به سوال ۲۸۶۸۷ احساس کردم که این سوال را از شما بپرسم که حضرتعالی کلا مباحث استاد صمدی را تایید می فرمایید جهت دنبال کردن؟ و اگر نظرتان مثبت است راه تشخیص مباحث درست و نادرست ایشان به چه صورت است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان فرد مطلع و زحمت کشیده ای هستند و رویهمرفته مباحث ایشان مفید است. بحث در بعضی نکاتی است که بی پروا گفته اند و عده ای آن را بهانه قرار داده اند. موفق باشید

28694
متن پرسش
سلام علیکم استاد فرق بین زیبایی و جذابیت رو از منظر شما می‌خواستم بدونم، اینکه خداوند در حد حجاب فرمودن گردی صورت بیرون باشه و بدن و موها پوشیده باشن، استادم میگفتن چون اینها قسمت های جذاب برای جنس مخالف هستند، خدا هم گفته زیبایی مشکلی نداره، آرایش یا لباس زیبا مشکلی نداره فقط باید جذاب نباشد، حال صورت خانمی که بسیار زیباست و خدا هم نگفته بپوشاند، چرا؟ و برای مطالعه در زمینه فرق زیبایی و جذابیت چه کتاب یا مقاله ای رو پیشنهاد میدید بخونم، در کتاب زن آنگونه که باید به نتیجه نرسیدم، و در این رابطه شبهات نحوه حجاب حضرت فاطمه، که کسی ایشان رو ندیده، یا پس ما هم باید سیاه پوش باشیم. لطفا جواب در کانال بگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی کنم بتوانیم در موضوع ظاهرکردن وجه برای خانمها به آن نتیجه رسید که استاد شما می فرمایند چون زیباست، آن را گفته اند آشکار کنید. ظاهرا به حکم وظیفه ی شرعی ما باید چنین وظیفه ای را داشته باشیم. بیش از این در این مورد چیزی نمی دانم. موفق باشید

28693
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ ۲۷۶۷۹ فرمودید بحث «خرد مدرن» که رهبر معظم انقلاب تحت عنوان «العلم سلطان» از آن سخن می گویند، هیچ ربطی به دو قسمت قبلی ندارد و متأسفانه عده ای به بهانه ی سخن مقام معظم رهبری به قسمت اول و دوم می پردازند. بسیاری بزرگواران دغدغه مند نسبت به تولید علم و تحول در علوم انسانی مثل حاج آقای کشوری که دبیر شورای الگوی اسلامی پیشرفت هستند و البته بزرگواران دیگری مثل علامه مصباح و دکتر زرشناس و آقای رحیم پور و آیت الله میرباقری معتقدند اتفاقا دسته بندی علم مدرن و به اصطلاح خرد مدرن با روایت العلم سلطان از وجود مقدس امیرالمومنین تفاوت جدی دارد و نمی‌تواند برآورده کننده توقع حضرت آقا در بند علم و پژوهش بیانیه گام دوم باشد هر چند باید اتحاد عملی حول آن پیدا شود. و گفته می‌شود در عین اینکه یکسری تکنیک و زیر نظامهایی در علم مدرن با مبانی اسلامی و علم توحیدی منافات ندارد یا همسوست لذا باید با دقت آنها را در جهاز هاضمه اسلامی استحاله کرد و مطابق نظم اسلامی و در جهت کلی تمدن اسلامی و در دل علوم انسانی اسلامی یا حتی مباحث تکنیکی و علوم پایه از آن بهره برد ولی بنای کلی باید بر دسته بندی نوین علمی بر اساس مبانی اسلامی و تولید علوم توحیدی ویژه در عرصه علوم انسانی باشد. حالا در علوم پایه می‌توان گشودگی یا استفاده بیشتری داشت ولی در علوم انسانی جدا یک تمایز جدی و نظریه پردازی عمیق انسان اسلامی می‌خواهد و باید با دقت آن دسته مواردی که می‌شود درون چارچوب اسلامی استحاله و بکار گرفته شود، باید تصرف شود و باید دقت کرد مبادا ما بطرف ترکیب گری و غرب گزینی برویم. این متن، بخشی از مصاحبه اخیر حاج آقای کشوری است که درباره همین موضوع با خبرگزاری مهر بوده است: روایت العلم سلطان بسیار مورد تأکید رهبر انقلاب است و البته ظاهرا بسیار یادآور این گزاره مشهور علم مدرن است که بیکن گفت: علم قدرت است! از معدود افرادی که تلاش کرده است تا علاوه بر تبیین صحت صدور این روایت فهم اسلامی از این مفهوم را تبیین کند، حجت الاسلام علی کشوری است. اما پیشنهاد این حقیر برای اصلاح تفسیر غربی از سلطان این است که حقیقت قرآنی آن را بررسی کنیم و می بینیم که این واژه فقط در غلبه نظامی و فیزیکی استعمال نشده است. سلطان گاهی در رابطه خدا بر بنده است و گاهی بنده بر بنده و مفهوما هم می تواند بنده بر خدا باشد. وقتی سلطان را هر نوع عامل اختیار و آزادی بدانیم آن وقت علم هم هر نوع عامل آزادی و آزادگی در ملک و ملکوت و در روابط انسانی و غیرانسانی با خدا و غیرخداست، نه فقط برای غلبه بر دشمن انسانی. از طرف دیگر علم یافتنی است نه ساختنی؛ این یکی دیگر از تفاوتهای مهم علم در قرآن با علم در اندیشه مدرن است. علم نور است و خداوند آن را در قلب هر کس بخواهد می اندازد و سلطان یک اختیار و آزادی عمل در امور معنوی، سیاسی و نظامی است که خدا به انسان از طریق علم عطا می کند. متن کامل مصاحبه در خبرگزاری مهر: mehrnews.com/xRV5q
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر چه هست نباید آن سخن مقام معظم انقلاب را نادیده گرفت که می فرمایند ما از شاگردی إبایی نداریم. آری! وقتی در اقیانوس توحیدی اسلامی قرار گرفتیم رودهای گل آلود را می پذیریم و آلودگی های آنها را فرو می نشانیم و آن علم را از آن خود می کنیم. اینجاست که سخت نیاز به توحیدی داریم که آن توحید، توحید عرفانی است. موفق باشید

28692
متن پرسش
سلام و عرض ادب: مدت زیادی است که تقریبا در هر بحثی پیرامون اصول و فقه (و مقدمات اجتهاد در آن) وارد می‌شوم، متوجه می‌گردم که ریشه اصلی اختلافات و نظریه پردازی ها آن، به فلسفه های مضاف و از کانال آن به فلسفه اولی می‌رسد. مثلا بحثهایی که در مورد زبان شناسی منابع دین انجام می‌شود (از اصول نحو عربی گرفته تا مباحث ظواهر اصول و سایر عرصه های زبان شناسی جدید مثل نشانه شناسی و معنا شناسی شناختی) پایه هایش در فلسفه معرفت و فلسفه زبان بسته شده است و از کانال آنها به فلسفه اولی می‌رسد. یا مثلا مباحثی که پیرامون گستره شریعت و فقه و قلمرو دین مطرح می‌شود ریشه در مباحث پایه ای فلسفه دین دارد و باز از کانال آن به فلسفه اولی می‌رسد. و مثالهایی دیگر مثل بحث از ساحتهای وجودی انسان همچون ساحت وجودی اجتماعی حیات آدمیان که پای فلسفه علوم اجتماعی را باز می‌کند و باز از کانال آن به فلسفه اولی می‌رسد و قس علی هذا. نمی‌دانم آنچه فهمیده ام تا چه اندازه صحیح است... اما مباحث برخی صاحب نظران را که در این عرصه دنبال می‌کنم تقریبا اندازه فهم خودم، احساس می‌کنم آن دسته ای که علاوه بر فقه و اصول در فلسفه هم تحصیلات متمادی داشته اند، از قوت استدلال آوری بیشتری برخوردارند و مباحث را از پایه مبادی ترین مبانی اش طرح و نقد می‌کنند. حال این سوال برای بنده پیش آمده است که آیا قبل از تحصیل کافی و کامل در مباحث هستی شناسی و معرفت شناسی و مباحث پایه ای انسان شناسی و فلسفه دین و فلسفه زبان و... آیا ما می‌توانیم وارد فقه و اصول و حتی برخی مقدمات اجتهاد در آن همچون علوم ادبی شویم و به یک فهم تحلیلی برسیم؟ آیا نباید در سیر آموزشی ابتدا فلسفه بخوانیم و پس از تلمذ وافی و کافی (که نمی‌دانم البته چند سال طول می کشد) در این عرصه، سپس وارد حوزه فقه و اصول شویم؟ یا اینکه باید مقلدانه مباحث اصولی را در کفایه و رسائل بخوانیم و بعدا با تخصص در مباحث فلسفی مجددا مباحث اصول و مبانی آن را مورد بررسی تحلیلی قرار دهیم؟ اصلا تفقه نیاز به تفلسف دارد؟ لطف می کنید اگر بنده را در این زمینه راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از یک طرف به نظر می آید ناخودآگاه بعضی از نکات و علوم توسط علمای اصولی ما رعایت شده. از طرف دیگر به هر حال علم هرمنوتیک متذکر این امر است که روح مدرنیته تاریخ گذشته را به نفع خود مصادره و فهم میکند و لذا باید با فهم روح تاریخی متون بخصوص متون مقدس از سیطره ی مدرنیته متون را آزاد کرد. اینجاست که هر اندازه متوجه ی روح تاریخی آیات و روایات بخصوص روایات فقهی بشویم بهتر می‌توانیم با آن متون ارتباط برقرار کنیم. بعضا دیده ام که آقای آیت اللّه حیدری می خواهند این کار را بکنند ولی در بعضی موارد طوری افراط می کنند که عملا انسان از کار ایشان مأیوس می شود. به امید آنکه به روشی حکیمانه بتوانیم متون مقدس خود را بازخوانی کنیم تا در امروز تاریخ خود بهتر حاضر شویم بدون اینکه بخواهیم با عقل غربی آن متون را ارزیابی کنیم و گرفتار «قبض و بسط تئوریک شریعت» از دکتر سروش شویم. موفق باشید

28691
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: در صفحه ی ۲۲ از کتاب معاد یا بازگشت به جدی ترین زندگی (مورد دوم) گفته شد که چون ما بدن مان را ادراک می کنیم نشان می دهد که ما غیر از بدن هستیم. سوال بنده اینست که فرق این ادراک با درک حضوری از خود چیست؟ (که در این مورد دوم ادراک کننده متحد با ادراک شونده است)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت در این است که در مورد دوم مبتنی بر یک قاعده ی عقلی سخن گفته شده است. قاعده ای که می گوید: «مدرِک، غیر از مدرَک است». موفق باشید

28690
متن پرسش

فرق جمهوری اسلامی با انقلاب اسلامی در چیست؟ و دلیل تاکید شهید حاج قاسم سلیمانی بر جمهوری اسلامی چه می تواند باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی حرکتی است برای ویران کردن نظام شاهنشاهی و استکباری. که همچنان ادامه دارد. و جمهوری اسلامی، نظامی است که مردم ایران آن را ایجاد کرده اند و شهید بزرگوار متذکر قداست حتی نظام جمهوری اسلامی نیز می باشد. موفق باشید

28689
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار، حضرتعالی در پاسخ به یکی از پرسشهای قبلی سخنی را گفتید که بشخصه نتوانستم جدا با آن ارتباطی برقرار کنم و به نظرم از لسان شخصیتی مثل شما بعید بود و البته می‌خواستید روح امید هم در آن باشد ولی جدا فضای غالب آن، آن چیزی نبود که حتی مد نظر حضرت آقا باشد البته به نظرم. فرمودید ما ابدا کارنامه خوبی نداریم؛ البته منظورتان از این «ما» را متوجه نشدم اگر منظورتان آموزش و پرورش است که بله در عین محاسنی که بعضا در سطح نهادهای رسمی متولی پرورش و تعلیم است، ضعف های جدا عمیق و ضعیف دیده می‌شود و خب وقتی بخواهیم انسانی در قامت دولت شهروندهای مدرن تربیت کنیم که در عین حال از معارف اسلامی هم بهره مند باشند، چنین اتفاقی میفتد و ثمره این نظام تعلیم و پرورش، انسان تراز دینی تمدن ساز نخواهد بود. قبول دارم ماهایی هم که اسم خود را نیروهای گفتمام ساز انقلاب و جبهه فرهنگی انقلاب گذاشته ایم، بخشی از فعالیتهای فرهنگی مان بی ثمر یا پوچ شده یا آن خروجی مطلوب را نداشته یا بعضا صبر و مدارای لازم را جهت جذب و تبیین و همراهی با افراد نداشتیم و یا عالم و زندگی متعالی این نهضت را نشان آنها ندادیم و با تعمق آنها را متذکر این ندای تاریخی ننمودیم. هر چند نمی‌شود کلی حکم صادر کرد و بسیاری نیروهای گفتمان ساز هم جدا عالی پیش رفته اند و در تراز انقلاب کار فرهنگی کرده اند و بمراتب در این زمینه رشد کرده ایم و به نظرم عیوب هم در حال اصلاح هستند و عزم اصلاح دیده می‌شود. اما اگر رویکرد مردم دین گریزی شده که من عذر می‌خواهم می‌گویم، اما این را جدا قبول ندارم و رویکرد غالب را دین گریزی نمی‌دانم و به نظرم لفظ دین گریزی هم جدا مناسب نیست و شاید سستی در دین از جهاتی بهتر باشد، پس چرا نظامی توحیدی ۴۱ سال دوام آورد و استحاله های عظیمی نظیر سال ۸۸ خنثی شد و جبهه استکبار هم اصل مشکل را در این ظرفیت مردمی می‌داند و دینی به صحنه آمد که امثال هانتینگتون و فوکویاما مجبور شدند بگویند این یک دین و حالت معنوی صرف نیست بلکه روح تمدن مدرن را هدف گرفته و بنا دارد مقیاس کار عالم را تعویض کند و یک تقابل جدی بین اسلام و مدرنیته آن هم در این آخرالزمان و در عصری که سعی بر سکولاریزاسیون عالم و تثبیت نظم نوین جهانی بود و حتی موج های لائیک یا انقلابهای مصطلح به انقلاب جنسی دیده می‌شد یا حتی به تعبیر شهید سلیمانی در وصیتنامه شان سعی بر سکولار ساختن و دوری از دیانت به تمام معنای کلمه بود و البته فضای رسانه ای آن هم بی وقفه در حال تلاش بود و صدها اتاق فکری تشکیل دادند تا حدی‌که احسان نراقی آن هم پانزده سال پیش می‌گفت این میزان از هجمه بیش از کل هجمه ای است که علیه شوروی در طی جنگ سرد شد و این میزان هجمه اگر علیه هر ملتی می‌شد نه تنها دوام نمی‌آورد و حتی دیندار نمی ماند بلکه تمام هویتش سکولاریته و لیبرال دموکراسی می‌شد. اگر شاخص اصلی دینداری تولی به اولیاء الله باشد این مردم شریف و حتی پر گلایه ما هستند که این علم را چهار دهه بر دوش گرفتند با میلیونها شهید و آزاده که جدا در طول تاریخ اصحاب حق فوق العاده است و از تعابیری بود که امام در کوچه و خیابان و بازار و مدرسه توانست عمومی اش کند و الان هم جمع کثیری از انسانها نه تنها در ایران بلکه از کشمیر گرفته تا نیجریه آماده شهادتند حتی تا آنجا که حتی اسقف های مسیحی هم می‌گویند جدا این رویکرد دینداری و احیای دین پس از انقلاب اسلامی توانست جان بگیرد. این حرکت عظیم اربعین و تازه در شهرهای خودمان راهپیمایی جاماندگان، این حرکت راهیان نور که شروعش در اوج دوره تهاجم فرهنگی بود و یکی از ثمراتش شخصیتی مثل شهید حججی شد آن هم در بحبوحه تهاجم فرهنگی و روندهایی که خود ما در سطح بعضی مسئولان می‌دیدیم، جمعیت برنامه هایی نظیر محرم و احیاهای گسترده شب نیمه شعبان و شب قدر و دعای عرفه که خودتان هم واقفید پیش از انقلاب جز اندکی دعای عرفه را نمی شناختند ولی شور عرفه را حداقل در خود ایران برای برگزاری این برنامه ها قابل مشاهده است، این جمعیت کثیر زوار و زیارتها که تنها بعنوان یک مثال کوچک هر شب سه شنبه در مسجد جمکران آن میزان جمعیت جمع می‌شود تا جایی‌که یکی از تئوریسین های توسعه غربی در چند سال پیش گفت چگونه توقع توسعه داریم وقتی این آمار زیارتهاست، رشد جلسات قرآن و معارف اهل بیت و و ایجاد این بستر قرآنی، این موج از خود گذشتگی ها و خیریه ها و رزمایش مواسات آن هم در بحبوحه ماسک دزدی ها و اینکه سناتور غربی می‌گوید غرب وحشی زنده شده و عمل جهادی که در برهه های مختلف به صحنه و حضور می آید، این تشییع خیره کننده حاج قاسم که حتی نشان داد افرادی را ممکن است علی الظاهر نتوانیم نسبتی بین آنها و انقلاب پیدا کنیم یا لااقل آنچنان ظاهرا مرتبط نیستند یا ظاهر و تحلیل هایشان رنگ و بوی مدرنیته دارد ولی اثبات کرد فطرت تاریخی شان همین انقلاب و انسان ترازی مثل سردار عزیز بود و در اثر عدم دیتا داشتن از عالم انقلاب یا شبهات و جوسازی ها و جنگ نرم کمرنگی تعلق پیدا کرده اند، خیل افرادی‌که که سکولار و غیر انقلابی بوده اند و امروز خود افسران جنگ نرم اند و انقلابی و متحول شده و اینکه سبک زندگی دیگری پیدا کرده اند، اینکه در نقشه جهانی خانواده که توسط موسسات مطالعاتی غربی منتشر می‌شود ایران آن آمارهای متناسب و مقبول و برای خود غربی ها تعجل انگیز را دارد، این حرکتهای عظیم جهاد علمی و یا در عرصه علوم انسانی ایجاد بحث تولید علوم انسانی اسلامی و الگوی اسلامی پیشرفت، آیا اینها و این مباحث و این سری مصادیق که پاره ای مصادیق اند، نشانه های دینداری و رشد تشرع در بین مردم ما آن هم در عصر ایستادگی در برابر عقل قدسی در سطح جهان نیست و چرا این میزان امیدوارانه در عین آسیب شناسی خاص خودشان، می‌فرمایند حرکت رو به رشد است و جدا معنویت رشد کرده به برکت صفای امام و عطای این انقلاب و البته اشاره دارند از ترویج سبک زندگی غربی ضربه خوردیم ولی در کلان صحنه را امیدوارانه و شاخصه ها را امید بخش می‌دانند. من غافل از کم کاری ها و ریزش ها نیستم که البته بعضی از این ریزشها طبیعی است چون ماندن در مسیر و عالم و تمدن انقلاب و به ظهور آمدن حقیقتی متعالی مثل توحید که لطیف و ذوالقدر است، صبر و بصیرتی خاص می طلبد و در طول تاریخ هم بسیاری از این مسیر برگشته و رویگردان و ریزش داشته اند. بعضی ریزشها هم در اثر نظام التقاطی آموزش و پروش ما یا کم کاری خود ماست که با طرح معارف و عالمی می‌شد با حضرت امام و توحید انقلاب که باکری ها و خرازی ها را به صحنه می‌آورد کمک کنیم ولی غفلت و کاهلی یا روش درست و فاخری را تا حدودی پیش نگرفتیم باز هم عرض می‌کنم این مورد را بعنوان حکم کلی نمی‌دانم و معتقدم برنامه ریزی های خوب زیادی هم شده و مجموعه های فرهنگی توانسته اند رشد و رفع عیوب را باز دنبال کنند هر چند هنوز جای کار زیادست. البته بعضی در اثر بعضی تعمیم های نادرست خطاها و دنیاطلبی ها و بی بصیرتی ها به اصل انقلاب و نظام و یا شبهات و یکسری بدرفتاری ها و عدم مدارای برخی انقلابی ها، به انقلاب بدبینی پیدا و شاید در ظاهر و عقل بطرف مدرنیزه رفته باشند ولی جدا آنها هنوز فطرتشان فطرت سلیمانی است و با کار فرهنگی فاخر می‌شود آنها را حکیمانه متذکر و بسمت عالم انقلابی رهنموم کرد. البته من معتقدم دین گریزی جدا در جامعه کمرنگ است ولی بعضا سستی های در دین را می بینیم که البته باید در نظر گرفت شاید ظاهرا بعضی ها نسبتی با انقلاب نداشته باشند ولی روح آنها و قلبشان انقلابی است و می‌توان با گفتگو و استحکام حکیمانه آنها را متذکر ساخت. ان شاء الله سلامت باشید؛ قصد جسارت نداشتم بلکه مخالفت و نقدی بود که البته حضرتعالی هم جدا دل در گرو انقلاب دارید و در مسیر پرورش انسان تراز انقلاب.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که متوجه و متذکر شده اید در عظمت و نقش تاریخی این انقلاب هرچه بگوییم کم است و بنده یقین دارم که حتی در درون همان هایی که به ظاهر از دینداری جدا شده اند نور توحید انقلاب اسلامی حاضر است و آنها را هم نباید از دست رفته دید و در آینده ای که چندان دور نیست، خواهیم دید دلهای بسیاری از افراد بیرون از ارادت به انقلاب، به انقلاب رجوع خواهند کرد. پس در این مورد کاملا با شما همراه هستم. می ماند وجود استعدادهای فوق العاده ای که در تشیع و مکتب حضرت روح اللّه نهفته است و ما می‌توانیم و می توانستیم از آن طریق کارهایی بکنیم که بسیار نتیجه های بهتری نصیبمان می‌شد. همه ی عرض بنده در این قسمت است و اگر با اموری روبه رو می‌شویم که دلخواهمان نیست، به جهت این نوع کم کاریهاست که موجب به تأخیرافتادن نتایجی می‌شود که خیلی زود می توانستیم به آن برسیم. سالهای پیش عرض شد اگر دستورات حضرت روح اللّه را حقیقتا پذیرفته بودیم و پذیرفته بودند و جام زهر به او نمی نوشاندیم، حتی در امور اقتصادی به جای آن که دلار ارزش ارز جهان را تعیین کند، ریال این کار را می کرد. در بقیه ی موارد نیز انقلاب اسلامی چنین استعدادی دارد. سطحی نگری و کم کاری و نفهمیدن حضور تاریخی انقلاب، چیزی است که نباید از آن غفلت کرد. موفق باشید

28688
متن پرسش
به نام خدا سلام: چگونه فکر کنیم و فکر کردن را چگونه آغاز کنیم و چگونه طولانی مدت فکر کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد از مواردی است که به قول جناب مولوی: «گر نپرسی زودتر کشفت شود». فکر کردن مثل دیدن است که نمیتوان پرسید چگونه ببینیم. آری! اگر موضوعات مهمی مثل توحید یا سنن الهی مدّ نظرمان باشد، عمیق تر و طولانی تر فکر می کنیم. موفق باشید

28687
متن پرسش
سلام خدا قوت: در اینترنت که سرچ کنید، مطالب انحرافی متعددی از آیت الله صمدی آملی وجود داره. مثلا در فایل صوتی میگه که بدون وضو نباید به سگ و انسان کافر دست زد. یا مثلا میگه ما هم میتونیم پیغمبر و فاطمه زهرا بشیم، یا مثلا میگه لیله القدر همان قوه خیاله و لذا قرآن بر شما هم نازل میشه (چیزی که عینا در فایل صوتی میگه: «درست است یک قرآنی به معنای اتم بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد. اما هنوز بر تو که قرآن نازل نشده! بر پیغمبر نازل شد، قرآن تنزل یافته رو جناب رسول الله برای من و شما خوند. اما اگر ان شاء الله ما هم قوی شدیم می بینیم که یواش یواش به ما هم در خواب یا در بیداری، قرآن رو هم نازل می کنند. حرف قرآن هم این است که ما این قرآن را در لیله القدر نازل می کنیم. لیله القدر به قوه خیال تطهیر شده رو می گویند! اگر تطهیر بشود قوه خیال لیله القدر میشه، در قوه خیال انسان قرآن نازل می شود!» با وجود این عقاید انحرافی که ایشون داره، شما با چه استدلالی مطالعه آثار ایشان را در پاسخ یکی از دوستان، بلامانع و بدون مشکل دانستید؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که در سالهای قبل عرض شد جناب استاد صمدی گاهی مباحث تکوینی را با زبان تشریع مطرح می‌کنند و همان سالها بنده گله مندانه عرایضی داشتم بخصوص که تصور می‌کنم بحث «اعیان ثابته» را با عمق لازم دنبال نکرده اند. موفق باشید

28686
متن پرسش
سلام علیکم: آیا شیطان در برزخ هست؟ و انسان را وسوسه می کند؟ ممنون از استاد مهربان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. حضور شیطان نهایتا تا سکرات می باشد و «وقت معلوم» که در قرآن مطرح است را به سکرات تفسیر کرده اند. موفق باشید

28685
متن پرسش
سلام و عرض ادب: از نظر استاد اگر کسی صرفا بخواهد مجتهد در فقه و اصول بشود و احکام فردی و اجتماعی اسلام را از منابع آن با قواعد اصولی استنباط کند، آیا حتما لازم است در فلسفه دین و فلسفه معرفت و فلسفه زبان و انسان شناسی و ... سایر حوزه های کلام جدید صاحب نظر باشد؟ یا اینکه برای اجتهاد در فقه و اصول همان مقدمات مصطلح اجتهاد کافی است و صرف یک آشنایی نیمه تخصصی با اعتقادات اسلامی و مبانی آن کافی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال اگر در معارف مذکور تأمل داشته باشد حتما در اظهار نظر فقهی اش وسعت بیشتری پیش می آید و این غیر از بحث قبض و بسط تئوریک شریعت دکتر سروش است که مبنا را فهم مربوط به علوم تجربی می‌داند که در جای خود اشکال خود را دارد. موفق باشید

28683
متن پرسش
سلام استاد: تبریک اعیاد. استاد ببخشید من مادر پیری دارم که از دلسوزی زیادشون زیاد برای من و زندگیم و بچه هام نظر میدن و از طرفی همسرم اینها رو دخالت تلقی می کنند و به شدت از این کار مادرم گله مند هستند. تا جایی که به من گفتند رابطه ت رو با مادرت کم یا قطع کن. مادر من قابل تغییر نیستن و این اخلاق رو دارن که زیاد میپرسن و اگر جواب ندم ناراحت میشن و وقتی ناراحت میشن با بقیه خواهر برادر ها درد و دل می کنند و این میشه غیبت و همسرم خیلی ناراحت میشن. حالا بنظرتون ۱. من چه رفتاری بین مادر و همسرم داشته باشم که هیچ کدوم ناراضی نباشند؟ ۲. من به همسرم گفتم خدا این مادر من رو در مسیر رشد شما قرار داده و همسرم گفتند از شما بپرسم با چنین مادر خانمی چه رفتاری باید داشته باشند که خدا ازشون راضی باشه. ممنون میشم به سوال من و همسرم پاسخ بدین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مدارا بر این نوع افراد، برکات خاص خود را دارد. شما با همسرتان کار خودتان را بکنید ولی با درد و دل با مادرتان طوری باشد که ایشان احساس کند در جریان زندگی شما هست و عملا آرامشی به او داده اید. آری! به ما فرموده اند به والدین پیر «اف» هم نگویید حاکی از آنکه به آنها سخت گیری نکنید. مدارا با آنها و دلخوش کردن آنها برکات فراوانی در زندگیتان پیش می آورد. موفق باشید

28682
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد آیا رازی در انگشتر شهدا نهفته است؟ برایم سوال هست از انگشتر هدیه دادن های شهدا تا خاتم سلیمان که به دست حضرت مهدی است و سوال از انگشتر حضرت علی (ع) که در نماز هدیه به سائل دادند و آیه ولایت نازل شد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. در این مورد فکر نکرده ام. موفق باشید

28681
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز. دو تا سوال داشتم: ۱. حد تفسیر به رای چیست؟ مثلا بنده گاهی اوقات آیات را متناسب با حالات خود برای خودم برداشت می کنم. مثلا روزی از اسارت نفس و اطاعت شیطان به ستوه آمده بودم و این آیه آمد: «ولا تطع الکافرین و المنافقین ودع اذاهم ...» و برای خود گفتم راه حل مقابله با شیطان کافر و نفس اماره منافق این است که به اذیت شدن ها فکر و اعتنا نکنم. آیا این جور کارها درست است؟ ۲. در سوره یوسف آیه ۳۶: اینکه خواب دو نفر زندانی در قرآن ذکر شده‌ بی حکمت نیست و حتما یک آموزه ای دارد. چه حکمت و نکته ای پشتش هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این نوع برخورد با آیات برخورد خوبی است و ربطی به تفسیر به رأی ندارد که در آن نظر خود را دانسته بر قرآن تحمیل می‌کنید. ۲. این کاری نیست که در دل یک سوال و جواب بگنجد، کلاس می‌خواهد و درس و بحث. موفق باشید

28680
متن پرسش
سلام علیکم: یک سوالی از خدمتتون خواستم بپرسم که به تاثیر عملکرد حکومت و زمامداری به دیانت و هویت دینی در جامعه برمیگرده. آیا وضعیت کنونی اجتماعی ایران ویژه در قشر جوان، وضعیت دین گریزی و دین زدگی است و انقلاب اسلامی که داعیه دار احیای هویت دینی بوده و هست، با ایراداتی که بوجود آورده مردم را دین زده و دین گریز ساخته است؟ یعنی حکومت دینی با ساختارهای غلطی که دارد یا مدعی اش بوده و به آن نرسیده، مردم را از تفکر دینی دور نگهداشته و رویگردان کرده است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات را باید با نظر به سنتی که بیش از آن که ظاهر باشد، در غیاب است؛ بررسی کرد. به هیچ وجه کارنامه ی خوبی نداشته ایم ولی همچنانکه در بیانیه ی گام دوم مطرح شده، در کلیت حضور تاریخی مان به لطف الهی کارنامه ی درخشانی در جمهوری اسلامی به میان آمده. آری! جوانان ما امروز با زبان دین گریزی یک اعتراض بزرگ دارند که چرا وقتی دل به ما سپردند ملکوت را به آنها عرضه نکردیم که جایگزین فضای مجازی باشد؟! به آینده ی این جوانان از این جهت امیدوارم که انقلاب اسلامی در ذات خود رو به سوی ظهور هرچه بیشتر ملکوت دارد و آنجا است که یک شبه بسیاری از آنچه باید تغییر کند، تغییر می کند. عمده اصرار ما در به ظهورآوردن ملکوت انقلاب اسلامی است که بر قلب مبارک حضرت روح الله اشراق شد و بر قلب نایب او منعکس گشت و از زبان مقام معظم رهبری، ما ناظر به ظهورآوردن ملکوت انقلاب اسلامی هستیم. موفق باشید

28679
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی در پاسخ به یکی از سوالات قبلی اشاره به بحث نظر به وجود در مبانی معرفتی ابن سینا و ملاصدرا کردید و فرمودید که اینجا بیش از آنکه بحث ایدئولوژیک باشد بحث وجود در میان است و انقلاب و شخص حضرت امام و حضرت آقا متاثر از این دو مبانی معرفتی اند. اما پرسش من این است که مگر اسلام و مدرنیته یک مواجهه تمام قد در قالب انقلاب اسلامی پیدا نکردند تا حدی که امثال هانتینگتون و فوکویاما بحث جنگ تمدنها و پایان تاریخ را مطرح کردند و گفتند بحث ما و ایران و تمدن اسلامی یک بحث تماما تمدنی و مبانی مکتبی است و ایران انقلابی که پرچمدار تمدن اسلام است می‌کوشد قالبها و مفاهیم و مبانی عالم را دگرگون و از مدرنیته گذار کند. و پر واضح است که امام هم متوجه بودند مواجهه ما با تمدن مدرن یک مواجهه تمام عیارست و البته با مبانی معرفتی متمایز و مکتب جدا هر چند در غرب گفتند که تا پیش از انقلاب دعوا در درون خانواده مدرنیته بود ولی حالا در تقابل دو مکتب با حضور انقلاب و شخص امام پیدا شده است. و به نظر شخصی من هم مدرنیته جدا یکی از انحرافات و بدعتهای بشر بود که حتی در حق تکنیک و رجوع به طبیعت و استفاده از ظرفیت های آن و تعامل حکیمانه با آن، جفا کرد و رسما حتی طبیعت و استفاده حکیمانه از ابزار را به مسلخ توسعه گرایی برد تا جایی‌که تقسیم بندی معیوب و باطلی مثل توسعه یافته و توسعه نیافته و در حال توسعه را جا انداخت و بهترست بگوییم ادبیات دنیای مدرن و یا حتی به تعبیر برخی، دین دنیای مدرن همان توسعه و توسعه گرایی و ادبیات ذیل توسعه شد. سوال کننده محترم از جهاتی شاید نسبت به نظر به تکنیک در مبانی صدرایی و سینایی قابل تامل اشاره کردند ولی همان مبنای ملاصدرا که عالم و هویت ما را تعلقی می‌داند و ابوعلی هم مد نظرش همان نگاه حکیمانه و در دست انسان حکیم قرار گرفتن ابزار را می‌توان دید هر چند انقلاب اسلامی در نظر به انکشاف طبیعت و تعامل حکیمانه با طبیعتی که مخلوق و جلوه حضرت الله است، از مبنای صدرایی و سینایی پیش رفت و جهش یافت تا حدی‌که شهید آوینی فرمود درست است امروز در صدد اند تلقی واحدی از تکنیک و ابزار و حتی هنر و رسانه را در ذیل اهداف استکبار و دایره المعارف اومانیسم، سکولاریته و فرهنگ مدرنیته تعریف کنند لیکن ما می‌توانیم جسم قالبی مثل تلویزیون و مستند و سیما را در روح تمدنی مان مستحل کنیم و نظم حاکم بر آن را تغییر دهیم نه به این معنی که غرب گزینی که مثلا غرب مجموعه ای از چیزهای مثبت و منفی است و مثبتهایش را می‌گیریم و با روح عقایدمان ترکیب می‌کنیم؛ خیر، آوینی بعنوان نماد تفکر انقلابی ابدا غرب گزین و ترکیب گر نبود و حتی به کرات نسبت به این خطر هشدار داده و مدام می‌گوید مبادا فکر کنید غرب پدیده ای که خوبی ها و بدی هایی دارد حالا بدیهاش را جدا کنیم و اخلاق و معنویت را ضمیمه تکنیک و نظام سازی مدرن می‌کنیم تا کار درست شود؛ آوینی می‌گوید که باید ما ابتدا دقیق اسلام و مدرنیته را بشناسیم سپس تحمیل گری تمدنی خود را شکل دهیم چونکه اگر تحمیلگری تمدنی خود را شکل دهیم دیگر باید تدریجا ذیل توسعه و مبانی تمدن غرب برویم و بصورت زنجیره ای قواعد آنها را پذیرفته و در زمین مدرنیته حاضر شویم و آنوقت هر چقدر هم بخواهیم از اقامه دین و عهد قدسی بگوییم چون نظام و قالب و ابزار مدرنیته را دنبال می‌کنیم، دیگر نمی‌توان از اقامه دین و عهد قدسی گفت و جدا باعث هر چه بیشتر سرگردانی ما و بحران تمدنی ما می‌شود کما اینکه در این یکصد ساله درگیرش شدیم و فکر کردیم اگر بخشهایی از غرب را اصلاح کنیم خیلی خوب است لذا آمدیم بخشهایی از اقتصاد و روانشناسی و رسانه مد نظر تمدن غرب را گرفتیم و چند بحث دینی و فقهی و روایت کنارش مطرح کنیم فکر کردیم کار خوب و اسلامی سازی را پیش گرفته ایم در صورتیکه نسبت مان را نمی‌توانیم بفهمیم در عین حال ظرفیت دیگری نداریم و آنوقت با ترکیب گری و غرب گزینی یا حتی التقاط مواجهیم. یعنی قواعد و نظم مطلوب مان را برخاسته از مبانی مان استنتاج کنیم سپس روح تکنیک و ابزاری که ریشه شان در مدرنیته است را می‌توان تغییر داد و قلب تکنیک را تصرف کرد و در قالب اسلامی به آن معنا داد همان کاری که خودش با دوربین و مستند در روایت فتح کرد که خب روایت فتح یک اثر با تعاریف هنر مدرن و ادبیات توسعه نیست بلکه در عین استفاده از جسم این قالب دوربین و مستند، روح عرفان و انقلاب و هنر اسلامی را در عرصه میاورد و تعریف جدیدی از هنر و رسانه ارائه می‌دهد. لذا به نظرم انقلاب در ذات خود می‌تواند معنای عقل تکنیکی را هم دگرگون کند و آن‌را از سیطره فرهنگ و تمدن مدرنیته که حجاب حق است و حجاب حکمت محسوب می‌شود یا به نظر من یکی از انحرافات و بدعتهای بشر محسوب و قلمداد می‌گردد که اتفاقا عطش او را هم نتوانست سیراب کند و علیرغم اینکه مدعی بود می‌خواهد بشر را از تک ساحتی قرون وسطا و جستجوی حقیقت و کشف در مفاهیم بلند درآورد، ولی نتوانست او را به حقیقت متعالی و قدسی و عهد الهی بشر باز گرداند تا تمام مناسبات خود را حقیقی کند و ابزاری بسازد که پاسدار طبیعت باشد در عین استفاده از ظرفیت آن که البته ما مسلمین ویژه ایرانی ها در این زمینه ابزار به جهت ظرفیتی که داشتیم بسیار می‌توانستیم از مدرنیته بهتر جلو برویم چون ما می‌توانستیم بر فرض مثال یک ابزاری مثل قنات بسازیم که در عین استفاده از طبیعت، پاسدار حقایق قدسی و سعه حضور طبیعت هم بود لذا ما می‌توانستیم جدا در این زمینه هم تاریخ را با مبانی دیگری آشنا کنیم و راه به تمدن دیگری که از ابزار و انکشاف و بهره وری از منابع و ظرفیتها غافل نیست را بگشاییم لیکن غفلت شد و دیدیم اما ان شاء الله بر سر حقیقت متعالی انقلاب و بر سر مسیر این نهضت و تفکر امثال آوینی، راه برای این امر فراهم و مهیا شده است و ان شاء الله بالفعل هم می‌شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که متذکر شده اید بحثی که ما بتوانیم نسبت خود را با غرب تعریف کنیم، هنر بزرگی است که امثال شهید آوینی ها می‌توانند راهنمای آن باشند بخصوص که بین فرهنگ غربی و تکنیک غربی و خرد مدرن باید تفکیک کرد.

فرهنگ غربی چه خوب باشد و چه بد باشد، از آن ما نیست. و تکنیک غربی نوعی انحراف از انکشافی بود که باید بشر این تاریخ بدان وارد می‌شد و غرب با روحیه ی خودخواهی خود آن را از آن خود کرد و مشکلی برای جهان بشری به وجود آورد و انقلاب اسلامی در هویت خود مقابله ی اساسی با این غرب دارد و بحث «خرد مدرن» که رهبر معظم انقلاب تحت عنوان «العلم سلطان» از آن سخن می گویند، هیچ ربطی به دو قسمت قبلی ندارد و متأسفانه عده ای به بهانه ی سخن مقام معظم رهبری به قسمت اول و دوم می پردازند. زیرا از آن خردی که خرد حضور در سنن و قواعد و قوانین عالم است، بهره ی کافی ندارند و عقل تکنیکی در اینجاست که اگر در کنار فرهنگ شیعی - ایرانی قرار گیرد؛ روحانیتی را که همراه با علم است به بشر متذکر می‌شود. و این است آنچه بشر امروز به دنبال آن است. موفق باشید

نمایش چاپی