متن پرسش
استادبزرگوار سلام علیکم ، متأسفانه من وتعدادی از دوستان هنوز از عدم همراهی حضرتعالی در دفاع از امیر موحد وعاشق فدایی راه امام عصر عج جناب آقای دکتر احمدی نژاد این عادل وعارف بینهایت مظلوم ، در شگفتی وحیرت بسر می بریم .هرچه به گفتان وعملکرد ایشان دقت می کنیم همان برنامه امام ورهبری است که شما از آن طی سی سال گذشته رمزگشایی کرده اید وکلام وعمل آقای مشایی هم غیر از این نیست ؛ پس چرایکباره ایندو عزیز خدارا تنها گذاشتید وبه صف کسانی پیوستید که بدنبال نفی گفتمان " ربیع الانام ونضرةالایام" ، این گفتمان آشنای جان شما ،بودند وهستند؟ نکند مصداق ترقی معکوس شویم وبجای دست ولی باپای دشمن ولی بیعت کنیم !
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نفرمایید که ما در ذیل اسلام و تشیع، در عهد با انقلاب اسلامی و امام عزیز و رهبر بزرگوار هستیم و در این راستا هنوز در عهد خود با سردارانی همچون همّت و چمران و حاج احمد متوسلیان و خرازی وسایر این عزیزان پایداریم و یک لحظه چشم خود را از بزرگانی مثل شهید آوینی برنمیداریم. اینها که برشمردم کسانیاند که تمام تلاش خود را برای حفظ انقلاب در ذیل رهبری انقلاب تا مرز شهادت بهکار بردند و گوش به رهبری دادند که در آخرین پیام خود پس از انتخاب آقای روحانی میفرمایند: «وحدت ملی و رفق و مدارا پشتوانهی امنیت کشور و خنثیکنندهی ترفندهای دشمنان است». حالا این توصیه را با این جملهی خود مقایسه کنید که میگویید چرا بنده به صف کسانی پیوستهام که به دنبال نفی گفتمان «ربیعالانام و نضرة الایام» هستند. همهی نگرانی بنده همین است که چه شده است که طرفداران آقای احمدینژاد و آقای مشائی غیر از خودشان را دشمن اسلام و مسلمین بهحساب میآورند؟! بنده نمیدانم منظور شما از کسانی که بنده به آنها پیوستهام به غیر از رهبری عزیز و کسانی که خود را ذیل رهبری معنا کردهاند کیستند؟ مسلّم میدانید بنده به اسرائیل و آمریکا نپیوستهام. آری! خطر بزرگ همین است که همه با همدیگر دشمن شدهایم تا آنجایی که امثال جنابعالی با قداستبخشیدن به آقای احمدینژاد هیچ ضعف و عیبی برای ایشان تصور نمینمایید در حدّی که اگر امثال بنده در عین دفاع از گفتمان آقای احمدینژاد به ایشان انتقادهایی داشته باشیم، به نظر شما آن دو عزیز خدا – یعنی آقای احمدینژاد و آقای مشائی» را تنها گذاشتهام و به صف کسانی پیوستهام که نفیکنندهی گفتمانی هستند که نظر به حضرت مهدی«عجلاللهتعالیفرجه» دارد. در حالیکه عنایت داشته باشید باید سراغ حضرت مهدی«عجلاللهتعالیفرجه» را در حرکات و گفتار و مواضع نایب آن حضرت یعنی مقام معظم رهبری گرفت. میدانید که امام زمان«عجلاللهتعالیفرجه» با آن سعهی وجودی که دارند در عین غیبت، دارای ظهور میباشند و در زمان غیبت ظهور نسبی ایشان در حرکات و مواضع و گفتار زعمای دین بوده و هست. این امام زمان، آن امام زمانی است که در نهایت به لطف خدا ظهور میکند و نه آن امام زمانی که بیرون از نظر به رهبری عزیز کسی به دنبال آن است که عملاً گرفتار یک نوع سوبژکتیویته و ذهنگرایی است. توصیهی اکید بنده به شما آن است که به حضرت صاحبالأمر«عجلاللهتعالیفرجه» با تأکید هرچه بیشتر بر سخنان و رهنمودهای هرچه بیشتر رهبری عزیز، نزدیک شوید و هر جریانی که میخواهد جدای از این جریان به دنبال حضرت صاحبالأمر«عجلاللهتعالیفرجه» باشد را گرفتار یک نوع ذهنگرایی بدانید.، امام زمان ذهنی آنها هرگز ظهور نمیکند. ممکن است عدهای به رهبری عزیز احترام بگذارند ولی نور امام زمان«عجلاللهتعالیفرجه» را در جایی غیر از آنچه از رهبری عزیز ظهور میکند جستجو کنند، مطمئن باشید اینها شما را از تاریخ نورانی انقلاب اسلامی بیرون میاندازند و چیزی نمیگذرد که با همهی دوستان خدا دشمن میشوید تا آنجایی که دیدم یکی از کسانی که برای آقای احمدینژاد و آقای مشائی قداست قائل است در سایت خود تأیید مواضع آقای روحانی توسط جبههی پایداری را بیعتکردن با پای دشمن قلمداد کرده بود!
تحلیل جملهی اخیر را به عهدهی شما میگذارم، ولی از خود بپرسید چرا کار به اینجا کشیده است؟ آیا اگر بنده مواضع آقای روحانی را قبول ندارم به معنای آن است که بنده تماماً حق هستم و ایشان تماماً باطل؟ و تأیید مواضع اخیر ایشان که مطابق همان رهنمودهای رهبری است بیعت با پای دشمنان است؟ چرا نمیتوانیم جای افراد را نسبت به اهداف مقدس نظام اسلامی تعیین کنیم تا موجب قبول یکجایِ افراد، و یا ردّ یکجایِ آنها نشود؟ بنده بسیار برای جنابعالی و عزیزانی مثل شما که شور دینداری و انقلابیبودن را در خود شعلهور نگه داشتهاید، احترام قائل هستم ولی از واژهها و جملاتی که در سؤال خود بهکار بردهاید بر میآید که باید با وسعت بیشتری به موضوعات نظر کنید. موفق باشید