متن پرسش
سلام من شما را به خاطر مشی اخلاقیتان دوست دارم ولی شما راهی را پیش گرفتهاید که با فلسفی اندیشیدن و روح جستجوگرایانه شما تفاوت دارد از یک انسان بتی ساختن درست نیست در زمان انتخاب اقای ناطق وقتی خودتان هم ادله کافی نداشتید نهایتا فرمودید حرف فلانی برای من حجت است بعد آقای احمدی نژاد را که ذرهای با عقاید شما همخوانی نداشت پشتیبانی کردید و عجیب آن بود که بعد از پشیمانی همانهایی که او را آوردند شما بازهم از او دفاع کردید و بعد پاسخ شما را در رجانیوز و ستاد اقای جلیلی دیدیدیم که از آقای جلیلی دفاع کردید. ما اقای طاهرزادهی آزاداندیش را دوست داریم نه طاهرزادهای که مدافع کسانی است که هیچ سنخیتی همین الآن هم با او ندارند، شما را برای ویترین عقایدشان میخواهند. من هنوز از همراهایی که با تفکر و مواضع شما داشتهام پشیمان نیستم ولی در شرایطی هستم که نمیدانم باید تا چه اندازه در مواضع سیاسی شما با شما همراهی کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی بود یکی نبود - مثل حالا- غیر از خدا هیچکس نبود. یک پادشاهی بود دستنشاندهی استکبار جهانی، همهچیز ما را نشانه گرفته بود، نهتنها عزت و ناموس ما را، که حتی دین ما را، و همه حیران بودیم چه کنیم و از کجا شروع کنیم. که به لطف الهی صدایی که طنین صدای انبیاء را داشت و گوهری از توحید در آن نهادینه شده بود، ما را به انقلاب اسلامی دعوت کرد. آنقدر آن صدا ارزشمند و با عظمت بود که علمایی مثل شهید مطهریها و بهشتیها و مدنیها و خامنهایها از یک طرف و بزرگانی مثل چمرانها و پاکبازانی مثل مهدی عراقیها و اندرزگوها دعوت او را پذیرفتند و با تحمل زندانها و شکنجهها بالاخره انقلاب را به پیروزی رساندند و سپس برای حفظ آن در مقابل چنگالهای استکبار جهانی، همهی تلاش خود را کردند و خرازیها و همّتها و باکریها تا مرز شهادت جانبازی کردند تا انقلاب را در تاریخ معاصر تثبیت کردند و حالا پس از پیروزی انقلاب و آزادشدن از دفاع مقدس، نوبت دولت اسلامی بود. دولتی به نام دولت سازندگی روی کار آمد تا زیرساختهای تخریبشده در اثر جنگ را ترمیم کند. خدماتی انجام داد ولی انقلاب به دنبال دولت اسلامی بود و دولت سازندگی در طراز اهداف و ارزشهای انقلاب عمل نکرد و ما 8 سال خون دل خوردیم و سپس دولت اصلاحات آمد. از آن چیزی نمیگویم که اوقاتتان را تلخ کنم، همینقدر بدانید در انقلابی که آمده است تا تمدنی توحیدی را پایهگذاری کند، دولتی پیدا شد که عدهای میخواستند از طریق آن دولت در عمق انقلاب دست ببرند و آن را از روح توحیدیاش خارج کنند و ایران را به کشوری تبدیل نمایند که در پرتو تمدن غربی روزگار بگذراند. و ما باز 8 سال خون دل خوردیم و در عطش حضور دولتی میسوختیم که به عنوان دولت اسلامی به اهداف بلند انقلاب اسلامی نظر داشته باشد تا آن که رهبری عزیز با این جمله که «امروز رائحهخوش خدمت از شهرداری به مشام میرسد» نگاهها را متوجه آقای احمدینژاد کردند و او آمد و مایی که 16 سال سوخته بودیم با جملاتی از رئیس دولت روبهرو شدیم که احساس کردیم آن دولت اسلامی که باید بعد از انقلاب اسلامی ظهور کند تا نوبت کشور اسلامی برسد و کار به تمدن اسلامی منجر شود، ظهور کرده. با هزار امید به دولت آقای احمدینژاد رو آوردیم بهخصوص که احساس کردیم در رهبری عزیز نیز امید تازهای ظهور کرده. آری کارها همچنان جلو میرفت و تا آنجا که ممکن بود از آقای احمدینژاد دفاع میکردیم و به رسم وظیفهی دینی و انقلابی تا آنجا که ممکن بود ضعفها را حمل بر صحت میکردیم چون با دولت آرمانی انقلابی روبهرو بودیم. تا اینکه حرکاتی از آقای احمدینژاد سر زد که دیگر نمیتوانست دولت آرمانی ما باشد هرچند در مقایسه با سایر دولت ها از بهترینها بود و هرچند خدمات بزرگی انجام داد، ولی ما به دنبال دولتی بودیم که ادامهی انقلاب باشد. از آنجایی که آقای احمدینژاد دیگر آن شخصیت آرمانی نبود معلوم است که نوع دفاع ما از ایشان تغییر کرد و همهی نسبتهای ما با ایشان بازتعریف گشت ولی هنوز به آن گفتمان که از جنس انقلاب بود وفاداریم و در عطش دولتی که زمینهی ظهور کشور اسلامی را فراهم کند زندگی میکنیم و همهی فعالیت خود را در راستای ایجاد زمینهی ظهور آن دولت بهکار میگیریم. آری برادر! قصهی زندگی ما تا حال از این قرار بوده و از این به بعد نیز از همین قرار است و تنها مسیر میانبُر جهت قرب الهی را نیز همین مسیر میدانم که آن عارف کامل مکمل یعنی حضرت روحالله«رضواناللهتعالیعلیه» در مقابل ما گشود حال چه شما همراهی بفرمایید و چه همراهی نکنید. اصلاً من چه کسی هستم که بخواهید با بنده همراهی کنید؟ نگاه کن به رهنمودهای نایب بر حق حضرت صاحب الأمر«عجلاله تعالیفرجه» حضرت امام خامنهای«حفظهالهل»، و راه را ادامه بده تا إنشاءالله جای دوست و دشمن گم نشود و در راستای مدیریت این مرد الهی جریان انقلاب پختهتر از قبل جلو رود و ما به دولت اسلامی و کشور اسلامی و تمدن اسلامی برسیم و إنشاءالله صبح طلوع کند.
تماشا کن بنده در کجا قرار دارم، عدهای از عزیزان مثل شما گله مندند چرا در این امور وارد شدهام زیرا تصور میفرمایید موضوع دولت اسلامی آنطور که باید باشد، چیزی جدای انقلاب اسلامی و رسم مسلمانی است. و عدهای از عزیزان میفرمایند چرا با آن حرارت قبلی از آقای احمدینژاد دفاع نمیکنید؟ ولی بنده همچنان بین این دو اعتراض و نیز اعتراضهای دیگر حزبی و گروهی راهی را که از قبل از انقلاب در بانک توحیدی حضرت روحاله «رضوانالله تعالیعلیه» شناختهام ادامه میدهم و سخت امیدوارم به کمک تجربیات گذشته به دولت آرمانی و کشور اسلامی و تمدن اسلامی خواهیم رسید، چه شما و آن رفقا از امثال بنده گلهمند باشید و چپ بتابید و چه گلهمند نباشید و بر عهد اخوت ایمانی و انقلابی گذشته باقی باشید. راهی است که در مسیر دینداران در این عصر گشوده شده، مواظب باشید راه را گم نکنید و یا نسبت به انقلاب در حاشیه قرار نگیرید. قهر هم نکنید. موفق باشید