بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سیر مطالعاتی،مطالعه وتفکر

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
متأسفانه هیچ نتیجه ای در جزوات یافت نشد!
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13165
متن پرسش
سلام استاد عزیز: طلبه ام و با مدرک فوق لیسانس 2 سال است که به حوزه آمده ام. الان پایه 3 و 4 ام و دروس بلاغت و فقه 1 و 2 را قرار است بگیرم، حال بقیه وقت را چند گزینه دارم کدام مناسب تر است اگر دلیلش را نیز راهنمایی کنید ممنونم. 1. فلسفه که در مدرسه برگزار می شود را شرکت کنم که توسط آقای امینی نژاد برگزار می شود + هم مباحثه ای بسیار خوبی نیز دارم که او هم می خواهد شرکت کند و در نتیجه با او بودن نیز باعث رشد من می شود چون آدم اخلاقی و هم باسواد است البته با ایشان فقه 1 و 2 نیز هم بحثی ام. 2. این وقت خالی را بگذارم برای حفظ قرآن و قوی کردن ادبیات ولی در این خالت معلوم نیست وقتی بخواهم فلسفه بخوانم آیا فرد مناسبی برای تدریس و بحث پیدا می شود یا نه؟ ولی در این حالت قرآن که به قول شهید ثانی اولویت دارد را بهش می پردازم البته در حالت اول هم حفظ را ادامه می دهم ولی بالتبع کمتر می توانم حفظ کنم. سوال دوم: جایگاه عقاید 4 چه قدر مهم است؟ اگر بجای عقاید 4 کتاب هایی مانند برهان صدیقین و فرزندم این چنین باید بود و ... را کار کنم، به خودم فکر می کنم کتاب های شما بیشتر برام مفید است ولی می ترسم بحث های عقلی عقاید 4 هم مهم باشد و بعد معذور نباشم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید فعلاً تقویت ادبیات و حضور در درس فلسفه با چنین استادی را ادامه دهید؛ بسیار خوب است. با این تأکید که شما در شرایطی هستید که نباید از نظر ادبیاتی ضعیف بمانید، بقیه‌ی مسائل را بعداً می‌توان جبران کرد. فکر می‌کنم با حضور در درس جناب آقای امینی‌نژاد از مباحثی همچون برهان صدیقین بی‌نیاز باشید. موفق باشید

13153
متن پرسش
سلام: خدا قوت. استاد همانطور که فرمودید بنده زنگ زدم که با پست، برایم شرح مقالات رو بفرستند. فقط بی زحمت بفرمایید راهنمایی کنید که 1. چطور استفاده کنم تا ان شاء الله بهره بیشتری ببرم؟ ۲. پیش نیازش کدام کتب شماست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین همراه با شرح صوتی آن را مقدمتاً باید داشته باشید. و پس از آن هفته‌ای یک‌جلسه را با مطابقت با کتاب استماع فرمایید و در آن تأمل کنید. موفق باشید

13151
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام و عرض خسته نباشید در پاسخ به سوال 13112 جایگاه کتاب ها را در هندسه فکری مشخص فرمودید. حقیر با استفاده از این بحث و مطالبی که در سایت وجود داشت به سیری که در ادامه می آید رسیدم می خواستم بدانم آیا مقصود شما را درست دریافت کردم؟ و اگر کتابی پس و پیش است جاگاه درست آن کجاست ؟ با تشکر. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید. عناوین کلی: مباحث معرفت نفس، مباحث سلوکی و اخلاقی، رجوع به حق و نظربه اسماءالهی، اهل بیت (ع) مظهر کامل اسماء الهی و رجوع به حضرت مهدی (عج)، انقلاب اسلامی و نفی تمدن غرب نفس: «معرفت نفس و حشر» «خویشتن پنهان» «انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی» «آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین» «ده نکته از معرفت نفس» مباحث سلوکی و اخلاقی: «ادب خيال، عقل و قلب» «هنر مُردن» «جایگاه رزق انسان در هستی» «فرزندم این‌چنین باید بود/ جلد 1 و 2» «روزه؛ دریچه‌ای به عالم معنا» «رمضان؛ دریچه‌ی رؤیت» «ماه رجب؛ ماه یگانه ‌شدن با خدا» «صلوات بر پيامبر(صلی الله علیه وآله)؛ عامل قدسي ‌شدن روح») رجوع به حق و نظر به اسماءالهی: «از برهان تا عرفان» «آن‌گاه که فعاليت‌هاي فرهنگي پوچ مي‌شود» و «اسماء حسنا؛ دريچه‌ها‌ي نظر به حق» اهل بیت (ع) مظهر کامل اسماءالهی و رجوع به حضرت مهدی (عج): «مباني نظري و روش‌هاي عملي حبّ اهل‌البيت (علیهم السلام)» «حقیقت نوری اهل البیت (علیهم السلام)» «امام و مقام تعلیم به ملائکه» «امام و امامت در تکوین و تشریع» «فاطمه سلام الله علیها مظهر عبوديت» «مقام ليلة‌القدري حضرت فاطمه (سلام الله علیها)» «مباني معرفتي مهدويت» و «جايگاه واسطه‌ي فيض در هستي» و «بصيرت و انتظار فرج» و «عوامل ورود به عالم بقيت اللهي» و «آخرالزمان، شرايط ظهور باطني‌ترين بُعد هستي» «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی» «زیارت آل یس، نظر به مقصد جان هر انسان» «فلسفه‌ی حضور تاریخی حضرت حجت عج الله تعالی فرجه») انقلاب اسلامی و نفی تمدن غرب «گزينش تکنولوژي از دريچه‌ي بينش توحيدي» «فرهنگ مدرنيته و توهم» و و «علل تزلزل تمدن غرب» «تمدن‌زايي شيعه» «خطر مادی‌شدن دین» «عالَم انسان ديني» «کربلا؛ مبارزه با پوچي‌ها» و «زن؛ آن‌گونه که بايد باشد» «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه)» «امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه) و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» «انقلاب اسلامی؛ بازگشت به عهد قدسی» «جایگاه إشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم» «امام‌خميني(رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه) و خودآگاهي تاريخي» «انقلاب اسلامی؛ برون‌رفت از عالَم غربی» نتوانستم جایگاه این کتاب ها را پیدا کنم: «هدف حيات زميني آدم» «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی»، همراه با سی‌دی کتاب «جایگاه جنّ، شیطان و جادوگر در عالم» «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» همراه با سی‌دی «زيارت عاشورا؛ اتحادي روحاني با امام‌حسين (سلام الله علیه)» «بصیرت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)» «راز شادی امام حسین سلام الله علیه در قتلگاه» «جایگاه تاریخی حادثه‌ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن» «جوان و انتخاب بزرگ»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی کرده‌اید ولی در هر حال اولاً بعضی کتاب‌ها مثلاً برای ماه رمضان باید رجوع شود و یا بعضی از آن‌ها یک دستورالعمل روحی درازمدت است. مثل نامه‌ی 31 که باید بعد از معرفتی مختصر به توحید و معاد دست به دامن آن زد و در مدتی طولانی با آن مأنوس بود و از همه مهم‌تر مباحث قرآنی است که یک روحانیت فعّال و به روز را در ما شکل می‌دهد. موفق باشید

13147
متن پرسش
با سلام و تشکر بابت کتابهای گرانقدر شما لطفا ترتیب مطالعه کتابهای خودتان را از اول تا آخر (از نظر تزکیه کردن خود) بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی بر روی سایت از یک‌طرف و جواب سؤال شماره‌ی 13112 تحت عنوان «هندسه‌ی فکری کتاب‌ها» إن‌شاءاللّه در این رابطه جوابگوی جنابعالی خواهد بود. موفق باشید

13138
متن پرسش
با سلام: دو پیشنهاد داشتم: 1. با توجه به این که سعی و هدف شما فراهم کردن زیرساختهای فرهنگی مورد نیاز برای تربیت یک نیروی فرهنگی در طراز انقلاب هست لطف کنید یک سیر در حوزه فلسفه برای کسی که قصد دارد در این حوزه مطالعه و فعالیت کند مبتنی بر هدف فوق در سایت خود قرار دهید. 2. اگر می شود کتاب «معرفت نفس و حشر» را دوباره درس بدهید. قطعا یک حفره مهم پر می شود زیرا این شروح یا با زبان مخصوصی گفته می شود و یا برخی از این صوتها را انسان حس می کند در افق صدرا بیان نمی شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظر بنده اگر کسی بخواهد به طور جدّی مطالعه‌ی فلسفه را دنبال کند همین سیری که امروزه در حوزه‌ها جاری است، خوب است که پس از بدایه و نهایه، سراغ اسفار بروند 2- شرح مجدد کتاب «معرفتِ نفس و حشر» بسیار پیشنهاد خوبی است خدا توفیقش را به بنده بدهد. موفق باشید

13112
متن پرسش
باسمه ‌تعالی‌ با سلام ‌و عرض‌خسته نباشید در پاسخ‌ به‌ سوال‌۱۳۰۸۱بحث ‌هندسه‌ی ‌فکری ‌در کتاب‌ «سلوک ‌ذیل ‌شخصیت ‌امام‌ خمینی‌» را پیشنهاد کرده‌ بودید. حقیر‌ مراجعه ‌کردم اما‌ بحثی ‌تحت ‌عنوان ‌هندسه ‌فکری ‌پیدا نکردم. در سایت ‌هم ‌این ‌عنوان ‌را جستجو کردم ‌اما چیزی ‌پیدا نشد. خواهشمندم ‌راهنمایی‌ بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده یادداشتی که در این مورد داشتم را خدمتتان ارسال می‌کنم.

جایگاه کتاب ها در هندسه فکری

اگر کسي رسيد به اين که در مقابل خدا بنده است، افق جان او متوجه حقيقت مي‌شود. ديگر ميل او در راستاي تحميل ذهنياتش به عالم نيست، بندِ حق است يعني رجوع او به چيزي بالاتر از خودش است، اين ديگر از غرب عبور کرده است. با توجه به اين امر است که تأکيد مي‌شود بايد «منِ» خود را بنده ديد و بقيه را نيز متوجه اين حقيقت كرد و سير الي الحق جز اين نيست، هرچند اين سير، ساز و کارهاي مفصلي دارد که ما در حدّ توان محدود خود به آن مي‌پردازيم ولي ارزش کار به باز شدن افقي است که بتوان آن افق را در منظر خود نگه داشت.

بنده سعي مي‌کنم در رابطه با سير الي الله جايگاه مباحث را عرض کنم تا إن‌شاءالله دوستان متوجه باشند با چه رويکردي بايد مباحث و کتاب‌ها را دنبال کرد.

اگر معلوم شد مقصد و مقصود ما «سير الي الله» است تا جان ما در معرض پرتو انوار الهي قرار گيرد، جايگاه تمام مباحث در راستاي چنين هدفي مشخص مي‌شود و اگر غير از اين است، خواننده يا شنونده را گرفتار پوچي کرده‌ايم زيرا ما از آن گروه‌هايي نيستيم که بگوئيم هر کتاب به يک بار خواندنش مي‌ارزد. اين يک حيله‌ي سوبژکتيويته است تا سرگرداني انسان‌ها پنهان شود. وقتي راه ما سير الي الله شد برنامه‌ها و راه‌کارهايي که متوجه اين سير است نيز مطلوب ما خواهد بود. حتي اگر آن برنامه‌ها براي به‌دست‌آوردن انرژي هسته‌اي باشد تا استکبار نتواند ما را محتاج خودش بکند و از عزت اسلامي ما بکاهد. به هرحال بايد جاي هر برنامه‌اي در راستاي مقصد اصلي مشخص باشد. وقتي جاي مباحث مشخص شود هرکس مي‌تواند نسبت به هدف اصلي جلو برود و مباحث مطرح‌شده إن‌شاءالله برکات خود را به همراه مي‌آورد وگرنه آن مباحث و آن فعاليت‌ها هر چند با رنگ مذهبي باشد مزاحم حيات ما مي‌شوند.

در رجوع «الي الله» - در بستر بندگي خداوند- مقصد ما رجوعِ به حق خواهد بود و در راستاي رجوع به حق بايد به اسماء الهي نظر کرد و رجوع به اسماء در ذيل رجوع به حق قرار مي‌گيرد. از آن طرف مظهر کامل اسماء الهي، اهل‌البيت (ع) ‌اند که به‌طور مشخص در اين زمان حضرت مهديgي‌باشند و بايد دائماً وجود و ظهور آن حضرت مدّ نظر باشد. ملاحظه کنيد در اين مکتب هم هدف مشخص است هم راه. هدف رجوع به «وجود» است به عنوان «حق» و راه، رجوع به حق است با نظر به اهل‌البيت (ع) که صورت کاربردي رجوع به حق هستند.

هدف را بايد در ابتدا به عنوان يک حقيقت واقعي - و نه ذهني- شناخت و در راستاي رجوعِ الي الله بايد نظر به حقيقتِ «وجود» داشت تا گرفتار خداي انتزاعي و مفهومي و ذهني و اعتباري نگرديم.

وقتي متوجه شديم نظر به «وجود» يک کار اساسي است تا از يک طرف «سير الي الله» براي ما درست انجام گيرد و از طرف ديگر از روح سوبژکتيويته آزاد شويم، عرض مي‌کنم مباحث معرفت نفس با توجه به اين که نظر به جنبه‌ي «وجودي» نفس ناطقه دارد، اين کار را ممکن مي‌کند.

برکات رجوع به حضرت مهدی

در راستاي رجوع به حضرت مهدي (عج)، موضوعِ ضرورت شناخت انقلاب اسلامي از يک طرف و نفي غرب از طرف ديگر به ميان مي‌آيد. در ابتداي کتابِ «آشتي با خدا از طريق آشتي با خودِ راستين» بحث «پوچي چرا؟» مطرح مي‌شود و با توجه به آن مباحث موضوع معرفت نفس دنبال مي‌گردد.

در راستاي رجوع به حضرت مهدي (عج)، موضوع اثبات انقلاب اسلامي و نفي غرب در ميان مي‌آيد، چون غرب حجاب رجوع به حضرت مهدي (عج) است، زيرا سوبژکتيويته به هيچ حقيقتي رجوع ندارد تا بتواند به «السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ» نظر کند و مباحث نقد غرب با اين رويکرد مطرح شده تا حجاب نور مهدي (عج) شناخته شود وگرنه نقد غرب به خودي خود هيچ دردي را دوا نمي‌کند و صرفاً يک ژست پُست‌مدرن است. ما نقد غربي که در ذيل شخصيت حضرت امام، موجب رجوع به مکتب اشراقي حضرت امام مي‌شود و نهايتاً ما را به حضرت مهدي (عج) رهنمون مي‌کند، مي‌پذيريم، ما غربي را نفي مي‌کنيم که حجاب رجوع به حضرت مهدي (عج) است و انسان‌ها را گرفتار سوبژکتيويته کرده است.

عرض شد مباحث مربوط به انقلاب اسلامي چشم ما را متوجه عالَمي مي‌کند که در آن امکان عبور از غرب براي جامعه‌مان فراهم گردد و از آن طرف مقدمه‌ي ظهور حضرت مهدي (عج) شود، مباحث مربوط به انقلاب اسلامي و امام خميني«رضوان‌الله‌عليه» را با توجه به اين امر دنبال مي‌کنيم و شما نيز مواظب باشيد مباحث را بيرون از اين جايگاه مطالعه نفرمائيد.

مباحثي مثل «برهان صديقين» و «حرکت جوهري» و «آن‌گاه که فعاليت‌هاي فرهنگي پوچ مي‌شود» و «اسماء حسنا؛ دريچه‌ها‌ي نظر به حق» کمک مي‌کنند تا تصور صحيحي از حضور حضرت حق در هستي داشته باشيم، چيزي که حضرت امام بر آن تأکيد فراواني داشتند که بايد حجاب‌هايي که تصور ما را از رجوع به حضرت حق مختل مي‌کند بشناسيم و از آن نجات يابيم.

همان‌طور که مي‌دانيد: «وجود»، حقيقتي است که در هر صحنه‌اي يک وجهش نمايان مي‌شود. وقتي بنا است در رابطه با غرب صحبت شود از آن زاويه‌اي به غرب نظر مي‌شود که حجاب غرب کنار رود و «وجود» رخ بنماياند و ظلماني‌‌بودن غرب نسبت به درخشش نور «وجود» معلوم شود. نور جمال وجود در مظاهر مختلف، متفاوت است و در هر موطني جمالي از آن ظاهر مي‌شود به جهت تشکيکي‌بودن، از وجهي رخ مي‌نماياند و از وجهي در حجاب مي‌رود و باز دوباره به صورتي ديگر رخ مي‌نماياند. اين است که ما بايد همواره بتوانيم در ابتداي هر موضوعي نظر به «وجود» داشته باشيم و با توجه به آن چهره و آن جلوه‌اي که در آن موضوع دارد، موضوع را بررسي نمائيم.

بحث‌هايي مثل «برهان صديقين» در جهت اثبات وجود و بحث‌هايي مثل «آنگاه که فعاليت‌هاي فرهنگي پوچ مي‌شود» در جهت نفي مفهومِ «وجود» و رجوع به اسماء الهي با جنبه‌ي قلبي تدوين شده است. با نظر به «وجود» ساحتي از استعدادِ ما به صحنه مي‌آيد که مي‌توانيم «وجود» را در مظاهر اسماء الهي بنگريم و يا اسماء الهي را از جنبه‌ي وجودي به تماشا بنشينيم. چون حقيقتاً وقتي ما بخواهيم در عالم با «وجود» روبه‌رو شويم با ظرف ظهور اسماء الهي که انوار کمالي وجود مطلق هستند روبه‌رو مي‌شويم که اعيان مخلوقات‌اند و از آن‌جايي که عالي‌ترين اعيان که مظهر کامل اسماء الهي هستند، اهل البيتhاند، ما در رجوع به وجود مطلق با اهل‌البيتh روبه‌رو مي‌شويم. ولي ابتدا جهت چنين رجوعي بايد درکي از وجود داشته باشيم که از طريق معرفت حضوري به نفس، چنين درکي حاصل مي‌شود و از اين جا آغاز مي‌کنيم، سپس با نظر به «وجود»، نظر بر اسماء الهي را که معناي کمالي وجود مطلق‌اند در خود احساس مي‌کنيم، مثل آن‌که علم و حيات را به علم حضوري در خود احساس مي‌کنيم، پس با نظر به جنبه‌ي کمالي وجود، به اسماء الهي مثل علم و حيات نظر مي‌کنيم.

مباحث سلوکي و اخلاقي در اين مرحله کمک مي‌کنند تا ما در رجوعِ به حق - به اعتبار اسماء حسنايش- محجوب به حجاب منيت و انانيت نباشيم، يعني ما با نظر به اين که مي‌خواهيم در محضر حق قرار بگيريم از رذائل فاصله مي‌گيريم و به فضائل اخلاقي متخلق مي‌شويم. اخلاق در حکمت متعاليه صفتي نيست که عارض بر نفس ما بشود، بلکه با فاصله‌گرفتن از پرخوري و پرحرفي و آرزوهاي بلند دنيايي، نفس خود را به وحدت الهي نزديک مي‌کنيد و موجب شديت آن مي‌شويد تا در مرتبه‌ي بالاتري از وجود قرار گيرد. به تعبير ملاصدرا، نفس با اُنس با معارف حقّه و اخلاق فاضله شديد مي‌شود، مثل سنگي که طلا مي‌گردد نه مثل سنگي که طلا بگيرند. زيرا تا انسان معرفتي صحيح و سجايايي شايسته پيدا نکند رجوعي به حضرت حق نخواهد داشت. همچنان که در مورد رجوع به اهل البيت (ع) عموماً و حضرت مهدي (عج) خصوصاً بايد شايستگي عقيدتي و اخلاقي لازم براي انسان حاصل شود.

شايستگي لازم در امر عقيده و اخلاق، موجب مي‌شود تا جهت روح از کثرت و ماهيت و اعتباريات به سوي وحدت سير کند و انسان با رويکرد به وجود، به جنبه‌ي کمالي آن که همان اسماء الهي است نظر ‌کند و اسماء را در آينه‌ي اعيان بنگرد، و به هر چه مي‌نگرد نور حق را در آينه‌ي اعيان ببيند، مباحث حب اهل البيت (ع) بر اين موضوع تأکيد دارد و مباحث حقيقت نوري اهل البيت (ع) تکميل همين موضوع است. جمع بين حب اهل البيت (ع) و حقيقت نوري را بايد بتوانيم با مباحث مهدويت در حضرت مهدي (عج) بنگريم، مباحث «مباني معرفتي مهدويت» و «جايگاه واسطه‌ي فيض در هستي» و «بصيرت و انتظار فرج» و «عوامل ورود به عالم بقيت اللهي» و «آخرالزمان، شرايط ظهور باطني‌ترين بُعد هستي» در راستاي نظر به مظاهر اسماء الهي در عالي‌ترين اعيان طرح شده است.

جايگاه شناخت غرب

در راستاي نظر به ظهور مهدي (عج) و عبور از ظلمات غرب، شناخت غرب موضوع بسيار حساسي است زيرا شناخت ذات غرب در حالي که ما فعلاً در عالم غربي قرار داريم، مثل احساس هوا است که نه به راحتي احساس مي‌شود و نه مي‌توان منکر آن بود، چون تمام اطراف ما را فرا گرفته، با توجه به اين امر اولاً: سعي شده از طريق کتاب‌هايي مثل «فرهنگ مدرنيته و توهم» و «گزينش تکنولوژي از دريچه‌ي بينش توحيدي» و «علل تزلزل تمدن غرب»، فرهنگ غربي فهميده شود -که البته بنده انتظار ندارم به‌زودي اين مباحث تأييد و تصديق گردد- ثانياً: با تبيين روح غربي و جهت‌گيري آن معلوم شود غرب چه چيزي را از ما گرفته و چه چيزي به ما داده است. اين موضوعي نيست که به راحتي بتوان تبيين کرد. به‌خصوص اگر سيره و سخنان امام«رضوان‌الله‌عليه» را در منظر خود نداشته باشيم فکر نمي‌کنم بتوانيم بفهميم غرب چه چيزي را از ما گرفته است. بسيجيانِ شهيد خوب فهميدند حضرت امام چه اهداف و افقي را بناست به تاريخ ما برگردانند که حاضر شدند خود را فداي آن اهداف بکنند، چون با تمام جانِ خود احساس کردند عالَم غير غربي، در ذيل اسلام، چه عالَمي است. اگر مردم بفهمند غرب چه چيزي را از ما گرفته است مطمئن باشيد به راحتي متوجه عظمت عالَم اسلامي مي‌شوند و براي تحقق آن حاضرند همه‌ي زندگي خود را فدا کنند. کتاب‌هايي مثل «تمدن‌زايي شيعه» و «کربلا؛ مبارزه با پوچي‌ها» و «زن؛ آن‌گونه که بايد باشد» و «عالَم انسان ديني» متکفل تذکر به عالَمي هستند که اسلام در صدد تحقق آن است. ممکن است دوستان در ابتداي امر گمان کنند کتاب «زن؛ آن‌گونه که بايد باشد» کتابي است اخلاقي و توصيه‌هايي است براي زنان و مرداني که بنا است يک زندگي ديني داشته باشند، درست است که کتاب جواب‌گوي اين نياز هم هست، ولي هدف اصلي کتاب آن است که معلوم کند خانواده‌ي ما در فضاي اسلامي، چه عالَمي دارد و به کدام بُعد از ابعاد انساني در عالَم هستي نظر مي‌کند. تماماً تلاش ما در اين کتاب آن بوده که بتوانيم روشن کنيم خانواده يک عالَمي است که اين عالَم گم شده است و با نشان‌دادن جايگاه زن در فضاي ديني، به آن گمشده اشاره مي‌کنيم. برگشت به آن عالَم مقدمات خود را مي‌خواهد و چيزي نيست که سريعاً محقق شود. ما در کتاب «عالَم انسان ديني» سعي کرديم از نظر تئوري عرض کنيم مباني فلسفي و عرفاني عالَم ديني چيست ولي در کتاب «زن؛ آن‌گونه که بايد باشد» و کتاب «کربلا مبارزه با پوچي‌ها» سعي بر اين بوده که به‌طور عملي نشان داده شود چگونه بايد از نيهيليسم عبور کرد و با حقيقتي که ماوراء گذشته و آينده است، مأنوس شد.

در مباحث مربوط به انقلاب اسلامي، نه‌تنها متوجه حيات فعّالي خواهيم شد که انقلاب اسلامي بستر آن را فراهم کرده است، بلکه مي‌توانيم جايگاه تاريخي خود را نسبت به پشت کردن به غرب احساس کنيم و بدانيم اگر ما خود را از انقلاب اسلامي بيرون بکشيم گرفتار پوچ‌ترين نحوه‌ي حيات خواهيم شد. انقلاب اسلامي يک تحفه‌ي فوق‌العاده ارزشمندي است که زندگي ما با قرارگرفتن در سايه‌ي آن به بهترين نحو هدف‌دار مي‌شود.

از طريق نظر به انقلاب اسلامي از يک طرف به تاريخ انبياي گذشته متصل مي‌شويم و از طرف ديگر انقلاب حضرت مهدي (عج) را در منظر خود قرار ‌مي‌دهيم. گذشته از اين‌که جايگاه تاريخي خود را به عنوان جايگاه عبور از غرب نيز در خود احساس مي‌نمائيم.

سعي بنده در کتاب‌هاي مربوط به انقلاب اسلامي و حضرت امام خميني«رضوان‌الله‌عليه» آن بوده که جدا از مباحث فلسفي در نقد غرب، بتوانم از طريق اين کتاب‌ها احساس متعالي عبور از غرب را به مخاطب متذکر شوم تا متوجه شود در مسير انقلاب اسلامي از يک طرف از غرب عبور مي‌کند و از طرف ديگر به مهدي (عج) وصل مي‌شود. به همين جهت بنده عقيده‌ام اين است که عزيزان مي‌توانند از طريق کتاب‌هاي انقلاب اسلامي، يک بحث غرب‌شناسي لطيفي را به مخاطب متذکر شوند به طوري که مخاطب به‌خوبي احساس ‌کند غرب؛ ظلماتِ زندگي تعالي‌بخش است.

از آن‌جايي که تمام تلاش ما آن است که عالَم مخاطبان به سوي حق تغيير کند و معارف ديني در فضاي ابژکتيويته‌ي حاکم بر انديشه‌ها طرح نشود، مجبور شده‌ايم در کتاب‌هاي متعدد و مثال‌هاي فراوان، عالَمِ مدّ نظر خود را در افق زندگي مخاطبان قرار دهيم و مخاطبان نيز بايد با چنين رويکردي مطالب را دنبال نمايند تا إن‌شاءالله حقيقت رخ بنماياند.

ما چاره‌اي نداريم که مثال‌هاي فراواني را در کتاب‌ها مدّ نظرِ مخاطَب خود قرار دهيم تا خواننده‌ي کتاب‌ها، خود را در عالَمِ مدّ نظرِ کتاب احساس کند و إن‌شاءالله موضوع مورد نظر به عنوان جلوه‌اي از حقيقت رخ بنماياند.

مي‌توان کل مباحثي که در راستاي سلوک ذيل شخصيت امام«رضوان‌الله‌عليه» عنوان شده و کمک مي‌کند تا شروعي باشد تا هرچه بيشتر انديشه‌ي حضرت امام بروز کند را در پنج عنوان طرح کرد، که البته اين ترتيب، ترتيب خواندن کتاب‌ها نيست بلکه نظر به اولويت مقاصدي است که ما بايد دنبال کنيم. پنج عنوانِ مورد نظر عبارتند از:

1. رجوع به حضرت «الله» به عنوان حقيقتي که هم مبدأ همه‌ي عالم است و هم مقصد همه، به همان معنايي که شما در آيه‌ي «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» متذکر آن هستيد، اين مقصد را بايد بتوانيم به صورت کاربردي در زندگي خود پياده کنيم و حضرت امام«رضوان‌الله‌عليه» مسير کاربردي رجوع به حضرت «الله» را در مقابل ملت ما قرار دادند، ما قبل از انقلاب که بي‌امام بوديم، نمي‌دانستيم راه‌کارِ رجوع به حضرت الله چگونه است. عملاً حضرت امام شيخ و راهنماي آگاه به مسير سعادت ملت ما شدند به طوري که حق و حقيقت را از عالم غيب گرفتند و به صورت کاربردي به اين ملت دادند و تأکيد ايشان بر روي اصالت وجود و حکمت متعاليه و عرفان محي‌الدين در همين راستا است.

2. دومين نکته‌اي که بايد در راستاي مقصد مورد نظر به آن توجه کنيم نظر به ائمه‌ي معصومين (ع) است به طور خاص و نظر به حضرت مهدي (عج) است به طور اَخص، زيرا که آن ذوات مقدسه وسيله‌ي رجوع به حق‌اند از طريق اسماء الهي و اسماء الهي در آن‌ها متعين است و بر اين مبنا به حضرت مهدي (عج) به‌عنوان واسطه‌ي فيض الهي و حقيقي‌ترين واقعيات در عالم امکان نظر مي‌شود و همان‌طور که عرض شد در همين رابطه حضرت باقرu مي‌فرمايند: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ لَا يَكُونَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ حِجَابٌ حَتَّى يَنْظُرَ إِلَى اللَّهِ وَ يَنْظُرَ اللَّهُ إِلَيْهِ فَلْيَتَوَالَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ يَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ يَأْتَمَّ بِالْإِمَامِ مِنْهُمْ فَإِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ نَظَرَ إِلَى اللَّه‏»[1] هركس مايل است‌بين او و خدا حجابى نباشد تا خدا را ببيند و خداوند نيز او را مشاهده كند بايد آل محمّد را دوست بدارد و از دشمنانشان بيزار باشد و پيرو امامي از اين خانواده گردد. اگر چنين بود خدا را مى‏بيند و خدا نيز او را مى‏بيند.

براي هرچه بيشتر کاربردي‌شدنِ رجوع به حق بايد پس از نظر به وجود، به مظهر کمالي وجود يعني اسماء الهي نظر کرد و اسماء الهي را در مظاهر کاملي که همان سيره‌ي اهل البيت (ع) باشد به تماشا نشست، و در همين رابطه از معرفت نفس شروع مي‌کنيم.

3. با نظر به معرفت نفس، راه شناخت و ادراکِ «وجود» گشايش مي‌يابد تا راهِ رجوع به حضرت حق معلوم شود و همان‌طور که عرض شد در راستاي رجوع به حضرت حق است که با مقام حضرت مهدي (عج) به عنوان واسطه‌ي فيض الهي، روبه‌رو مي‌شويم.

در يک دستگاه مطمئن مي‌توان با معرفت نفس و ادراکِ «وجود» شروع کرد تا امکان ادراک مقام واسطه‌هاي فيض که مظهر اسماء الهي است فراهم ‌شود و با نظر به آينه‌ي وجودِ مظاهر الهي، به حضرت حق نظر ‌شود.

براي رجوع به حضرت مهدي (عج) دو نکته بايد مدّ نظر باشد؛ يکي نظر به انقلاب اسلامي به عنوان واسطه‌اي که ما را به شرايط ظهور حضرت مهدي (عج) مي‌رساند و ديگر عزم عبور از غرب که حجاب رجوع به مهدي (عج) است، زيرا در راستاي رجوع به حق بايد از جايگاه انقلاب اسلامي با رويکردِ رجوع به حضرت مهدي (عج) غافل نبود و از جايگاه فرهنگ مدرنيته به عنوان حجابِ رجوع به حق آگاهي کامل داشت.

زندگي در فرهنگ انتظار

4. نظر به انقلاب اسلامي و ولايت فقيه و انديشه‌ي امام خميني«رضوان‌الله‌عليه»، نظر به مرحله‌ي گذار است تا در زمان غيبت، رجوع ما به حاکميت امام معصوم مورد غفلت قرار نگيرد و در اين راستا به جامعه‌اي نظر داريم که جامعه‌ي منتظِر است و آن را يک زندگي مي‌دانيم که بايد در فرهنگ انتظار به آن بپردازيم.

آن‌هايي که مي‌گويند منتظر بمانيم تا امام زمان (عج) تشريف بياورند و بعد ببينيم چه بايد کرد، ابداً امام زمان را نمي‌شناسند. زيرا امام زمانِ غايب يعني امامي که در عين غيبت، راه‌کاري براي ادامه‌ي دينداري براي ما گذاشته‌اند تا در زمان غيبت چون منتظران زندگي کنيم، نه همچون نشستگان. سبک و سلوک حضرت امام خميني«رضوان‌الله‌عليه» يعني حيات ديني، با رويکرد انسان منتظِر. کسي که مي‌خواهد بنشيند تا بعداً امام زمان بيايند و کاري بکنند دروغ مي‌گويد که منتظر است چون به فکر ساختار جامعه‌ي منتظِر نبوده است. شيعه در راستاي انتظارِ امام زمان به جامعه‌اي نظر دارد که جامعه‌ي منتظِر است با هويت خاصي که جامعه‌ي منتظِر دارد. جامعه‌ي منتظر براي خود شخصيت خاصي دارد که بايد به آن بپردازيم و اين تهمت است به شيعه اگر بگويند منتظر امام زمان (عج) معطل و بيکار است، جامعه‌ي منتظر داراي مکتب خاصي است که به ولايت فقيه نظر دارد. تفاوت اين جامعه با جامعه‌ي آرماني شيعه آن است که در جامعه‌ي آرماني، امام معصوم حاکم است و ساختار خاص خود را دارد ولي در جامعه‌ي منتظِر، حاکميت با ولي فقيه است که سعي دارد حکم خدا و رسول و امام (ع) را حاکم کند و اين بهترين شرايط براي زندگي در زمان غيبت است. يکي از اشتباهات بزرگي که ما داريم اين است که فکر مي‌کنيم در جامعه‌ي منتظر امکان حيات متعالي نيست و بايد دست روي دست بگذاريم تا اماممان بيايند، در صورتي که حضرت صادق (ع) مي‌فرمايند: «مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ كَالضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِالسَّيْف‏»؛[2] هركس با انتظار ظهور امام زمان (عج) بميرد مانند کسي خواهد بود که در خيمه‌ي قائم با او باشد، نه، بلكه مثل كسى است كه در خدمت رسول خدا (ص) شمشير زده باشد. اين‌ها همه نشان مي‌دهد همان‌طور که ظهور امام زمان‌ (عج) ظهور انقلابي بزرگ است، فرهنگ انتظار هم نمي‌تواند از آن حالتِ حماسي جدا باشد. به همين جهت رسول خدا (ص) فرمودند: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ، اِنتظارُ الْفَرَجِ»[3] برترين عبادت، انتظار فرج است. و بدانيم انتظار فرج در حال حاضر به همان معناست که امام خميني«رضوان‌الله‌عليه» در تبيين آن فرمودند: «شكستن فرهنگ شرق و غرب، بي‌شهادت ميسر نيست».[4] پس مي‌توان همين حالا در يک حيات متعالي به سر برد.

5. در راستاي نظر به حق در مسير نظر به مهدي (عج)، بايد متوجه‌ي غرب بود و نقد مدرنيته به عنوان نقد حجاب ظهور حقيقت، چيزي نيست که بشود از آن غافل شد و از عاملي که به واقع مانع تجلي ظهور حقيقتِ انقلاب اسلامي مي‌شود به راحتي گذشت.

اين بود آن‌چه ما به عنوان راه‌کار زندگي ذيل شخصيت حضرت امام خميني«رضوان‌الله‌عليه» بدان اعتقاد داريم و اميد داريم اگر عزيزان نکات پنجگانه‌ي فوق را رعايت کنند به لطف الهي شخصيت خود را در معرض پرتو شخصيت اشراقي حضرت روح الله«رضوان‌الله‌عليه» قرار مي‌دهند و کار را شروع کرده اند.

خداوند به حقيقت اولياء و انبيائش افتخار پيروي از حضرت امام‌خميني«رضوان‌الله‌عليه» را جهت بهترين رجوع به حضرت حق، به ما عنايت بفرمايد. موفق باشید

 


[1] - بحارالأنوار، ج‏23، ص 81 .

[2] - كمال الدين و تمام النعمة، شيخ صدوق، ج‏2، ص 338.

[3]- همان، ج 1، ص 287.

[4] - صحيفه‌ي امام، ج‏21، ص 327.

13090
متن پرسش
سلام علیکم: من به توفیق الهی دروس عقیدتی شما را تمام کرده ام و این دروس در منظرم هست. اما به تازگی اتفاقی افتاده که فکر می کنم به صورت عمیق این دروس را کار نکرده ام. من دچار حادثه ای شده ام که بدنم آسیب دیده و عضوی از بدنم برای همیشه معلول شده و در پی این آسیب دیدگی به هیچ وجه نتوانستم بحث من مجرد فارق از بدنم را تفکیک کنم و دروس از منظرم می رفت و دچار بی حوصله ای می شدم در صورتی که در ابتدای شروع دروس با خود عهد کرده بودم به بدنم اصالت ندهم. اشکال کار را در کجا می بینید آیا خدا دانیم با خدا داریم متفاوت بوده؟ آیا نیاز به بازنگری در دروس دارم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته طول می‌کشد که انسان از اعضایی که مدت‌ها بدان عادت کرده است و نفس ناطقه‌ی او مبتنی بر آن اعضاء تصور هر عملی را داشته است، آرام‌آرام در حیطه‌ای فوق اعضاء مطلوبات خود را شکل دهد. در این راستا تمرکز و توجه کارساز است. مباحث «رسالة الولایة» إن‌شاءاللّه راه‌گشاست. موفق باشید

13073
متن پرسش
سلام استاد: من بیست و چهار سالمه و از نوجوانی مدام در این فکر بودم که هدف خلقت من چی بوده یعنی خدایی با این همه عظمت فقط ما رو آفرید که بزرگ بشیم و ازدواج کنیم و بچه دار بشیم و آخر بمیریم؟ با عقلم جور درنمیومد. تا اینکه به این سن رسیدم و مدتی پیش یا یک حاج آقایی مطرح کردم و ایشون شما رو معرفی کرد و چون شما در کتابهاتون مبهم صحبت کرده بودید تا مقداری بیشتر نتونستم سردربیارم، که ناامید به امام زمان (عج) توسل کردم به طور اتفاقی با مباحث آقای پناهیان آشنا شدم و تونستم چیزهایی یاد بگیرم. حالا خیلی علاقه به عرفان و سیر و سلوک دارم و از طرفی نمیتونم به حوزه برم (بخاطر شرایط مالی و تحصیلی) حالا چکار کنم؟ آیا میشه بدون حوزه هم به سلوک دست پیداکرد و اصلا این سلوک چی هست و از چه راهی بدست میاد؟ ممنون از ساییتتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی که بر روی سایت پیشنهاد شده با همین نیت است که إن‌شاءاللّه آرام‌آرام کاربران عزیز در مسیر عرفان اسلامی قرار گیرند. موفق باشید

13016
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: خدا داری یعنی چه؟ شما فرمودید خدا دانی مثل آدرسی است که به ما می دهند و راه زندگی ماست و ابزار و اسباب پیمودن راه همان طور که خداوند در سوره کهف می فرمایند عبارت است از: عمل صالح و در عبادت پروردگار هیچ کس را شریک او قرار ندادن و غیر خدا را در زندگی موثر قرار ندادن بعد از ساختن زندگی خود با این اعمال و نگاه ها از کجا بفهمیم که به خدا داری رسیده ایم؟ حتما باید شهود غیب حاصل بشه؟ ۀیا امکان ندارد شهودی غیر الهی برایمان حاصل بشه و ما اشتباه گرفتیم که الهی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان سعی کند با حضور قلب به حضرت حق رجوع نماید، از خدادانی به خداداری سیر خواهد کرد. مباحث کتاب «رسالة الولایه» در این مورد کمک می‌کند إن‌شاءاللّه. موفق باشید

13011
متن پرسش
سلام علیکم: برای دانشجویان رشته ی حقوق جهت نیل به اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی از منظر پزوهشی و اجرایی چه فعالیتی را پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد خاص رشته‌ی حقوق پژوهشی را نمی‌شناسم و در تخصص بنده نیست. منتها عرایضی در رابطه با انقلاب اسلامی در کتاب‌هایی مثل «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» عرایضی داشته‌ام که می‌تواند افقی را در مقابل شما بگشاید، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

13001
متن پرسش
سلام علیکم: اقای طاهرزاده در مطالعاتی که انجام می دهم چند مشکل دارم 1. از یک طرف فکر می کنم باید کتاب های زیادی مطالعه و همین طور کتاب خواند تا به جایی برسم از این طریق بعد از چند روز در خود خلا و پوچی احساس می کنم (در حالی که کتاب های خوبی از شما و... می خوانم) و حس می کنم وقتم دارد از بین می رود از طرف دیگر می خواهم کتابی را با تمرکز و تعمق بخوانم می بینم اینطوری خیلی طول می کشد بنابراین بعد از مدتی این نوع مطالعه را ترک می کنم و وقتی می بینم زمان بر است از اینکه به جایی برسم ناامید می شوم چون می گویم عمرم کوتاه است با نصف روز مطالعه که نمی شود. 2. بنده گوش دادن صوت و نکته برداری را خیلی مفید تر از مطالعه می دانم. آیا اینطور ادامه دهم؟ 3. آیا گوش دادن ۲ الی ۳ صوت از شما یا آقای یزدان پناه مشکل دارد؟ کتاب ادب عقل را خوانده ام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با برنامه و بدون دلواپسی و بدون افراط و تفریط و با رعایت سایر وظایف از جمله وظایفی که فرزند نسبت به خانواده دارد، باید جلو بروید. کتاب سرمایه‌ی بسیار بزرگی است و عموماً بعداً هم باید با رجوع به کتاب‌هایی که مطالعه کرده‌اید شخصیت علمی خود را ادامه دهید. آری! گوش‌دادنِ صوت، حال و هوای خود را دارد و افق را راحت‌تر برای انسان روشن می‌کند ولی «چه خوش بُود که برآید به یک کرشمه، دوکار» هم مطالعه و دقت در کتاب‌ها، و هم گوش‌دادنِ صوت‌ها و فهم افق‌ها. موفق باشید

12978
متن پرسش
سلام جناب استاد: بنده آن سوال امام شناسی و خداشناسی را پرسیده بودم. بنده حدودا 150 صفحه از کتاب شما را خوانده ام و ادامه اش هم مانده یعنی حین مطالعه کتاب سوال را پرسیده ام و دلیل پرسش هم این است که یک عده می گویند با عقل و بدون امام می توان خدا را شناخت حال سوال من این است که عقل به تنهایی در شناخت کامل خداوند کافی است یا اینکه تا یک جایی عقل برد دارد و شناخت اصلی با قلب و با بندگی است؟ وقتی می گوییم ائمه باب الله هستند می گویند شناخت باب لازم نیست! آنها می گویند اول باید خدا را کامل شناخت بعد امام را ما می گوییم شناخت کامل خدا بدون امام غیر ممکن است. البته بنده نظر علامه را در شیعه در اسلام را مطالعه کرده ام که در پایان می گویند امام شناسی از خدا شناسی جدا نیست. همچنین نظر علامه جوادی را در ادب فنای مقربان ذیل محال معرفه الله. همه این بحث ها با دوستان و یکی از طلاب صورت گرفته تا به یک حقیقت برسیم خواهش می کنم جواب بنده را بدهید تا کرسی آزاد اندیشی مان تکمیل گردد. خواهشا هر چه لازم است مرقوم دارید اجرتان با مولا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل بیت» و به خصوص در شرح آن، عرایضی شده‌است که از جلسه‌ی پنجاه به بعد می‌توانید جواب خود را به صورت مبنایی بگیرید و گرنه هر روز در این موارد با سوال بدون جوابی روبرو هستید. موفق باشید

12975
متن پرسش
سلام: من ان شاءالله امسال وارد حوزه می شوم. آیا سیر مطالعاتی شما را ادامه دهم یا سیر شهید مطهری را یا هر دو را با هم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل برای یک طلبه ممحض شدن در دروس حوزوی است و دیگر هیچ و پس از مدتی که سوار کار شدید و مباحث، ملکه‌ی شما شد، بد نیست مباحث ده نکته و برهان صدیقین را دنبال کنید و سپس با یک برنامه‌ریزی دقیق تقریباً همه‌ی کتاب‌های مرحوم شهید مطهری را مطالعه و یادداشت‌برداری کنید. موفق باشید

12956
متن پرسش
هو با سلام: استاد عزیز آیا موهبت عصمت امام از طریق خداوند به علم خداوند هم بر می گردد؟ یعنی در اثر دانستن این مطلب که آن ها در پی گناه نمی روند، این عصمت را به امام علیهم السلام دادند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً این‌طور است. عرایضی در ابتدای کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در این مورد هست. موفق باشید

12947
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: احتراماً، برای تبیین اصول عقاید، کتابهایی که به زبان ساده و جذاب برای نوجوانان می تواند مفید باشد و همچنین آنها را از راه خسته نکند راهنمایی می فرمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های امثال مرحوم صفائی حائری نکات خوبی دارد. بد نیست سری هم به کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «چه نیازی به نبی» بزنید. موفق باشید

12945
متن پرسش
سلام جناب استاد خسته نباشید: آیا بدون امام شناسی می توان خداشناسی کرد؟ رابطه این دو چگونه است؟ ممنون می شوم برای حرف هایتان از آثار بزرگان بخصوص علامه و امام راحل و آقای جوادی و... هم مستنداتی بیاورید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع را در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل البیت» دنبال فرمایید. موفق باشید

12939
متن پرسش
با سلام: در سیر انسان: 1. آیا حجاب ها (بیشتر منظور حجابهای نورانی است) یکی یکی می آیند و باید کنار زد و التفات به آن ها نکرد یا چون آیت الله قاضی که فرمودن 40 سال است یک خواب هم ندیده ام و مکاشفه ای نداشته ام باید بود. 2. آیا چون طالب این ها نیست برای سالک این چیزها پیش نمی آيد و با این پیش فرض دیدن خواب یا داشتن مکاشفه دلیل بر چيست؟ 3. می شود انسان به جایی رسد که حجاب حق را هم حق ببيند چون جز حق در صحنه نیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» مقدمه‌ی خوبی است تا إن‌شاءاللّه جواب سؤالات‌تان را بگیرید. موفق باشید

12925
متن پرسش
سلام علیکم: استاد می خواستم نظرتون رو نسبت به چله گرفتن بدونم؟ با توجه به اینکه شنیدم باید زیر نظر استاد انجام بشه. بنده متوجه نمیشم اینکه مثلا آدم بخواد 40 روز گناهاش رو کمتر کنه یا زیارت عاشورا بخونه و یا هر قرار دیگه ای چه نیازی به استاد داره؟ در ضمن کتاب منازل السائرین رو برای سلوک عرفانی معرفی کردید می خواستم بدونم در چه سطحی میشه به این کتاب مراجعه کرد؟ یه آدم معمولی بدون استاد هم میتونه این کتاب رو مطالعه کنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موقعی که انسان از همه‌چیز بخواهد منقطع شود و از طریق وجه روحانی خود به حضرت حق وصل شود، تازه خطورات و افکار باطله ظهور خواهد کرد. به همان معنا که «آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد». این گِلی که پای سالک را می‌کشد، همان خطورات و تعلقاتی است که در پنهان وجود او رسوب کرده بود و استادِ ره‌رفته می‌داند که چگونه سالک مبتدی را از این رسوبات عبور دهد. در هر صورت مقدماتی مثل معرفت نفس بسیار ضرروی است و لاأقل در این چهل ‌روز اُنس با مطالبی مثل آن‌چه حضرت مولا با فرزندشان در نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه در میان می‌گذارند، لازم است. «منازل‌السائرین» را باید بعد از داشتن معارفی مثل معرفت نفس و برهان صدیقین و معاد، شروع کرد آن‌هم با شرح استاد. موفق باشید

12923
متن پرسش
سلام: 1. در امور سیر و سلوکی کتب علامه حسن زاده و آیت الله صمدی چه جایگاهی دارند؟ ۲. کتاب دروس معرفت نفس ایشان در معرفت نفس چه جایگاهی دارد؟ ۳. در عرفان عملی در حد ابتدایی در عمل چه کتبی مفیدند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- حضرت آیت اللّه حسن‌زاده و شاگردان نزدیک به ایشان نمونه‌های خوبی برای سلوک عرفانی هستند 3- به نظرم نامه‌ی حضرت علی«علیه‌السلام» به فرزندشان در مورد عرفان عملی، برای همه مفید است، از مبتدی تا منتهی. بنده در شرح آن نامه‌ی آسمانی نکات زمینی و ملموسی را در دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» عرض کرده‌ام. موفق باشید

12895
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اين كه در رجعت امکان ظهور کامل افراد كافر مهيا مي گردد تا نهایتی را که اراده کرده‌اند بتوانند به ظهور برسانند. دليل اين أمر را مشخص مي فرماييد با تشكر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با ظهور مولایمان این جدّی‌ترین واقعیت زمانه«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف»، جبهه‌ی حق و باطل در نهایت خود به صحنه می‌آید تا حق، با ظهورِ نهایی خود، عمیق‌ترین لایه‌های باطل را نفی کند و در این‌جا است که روح‌های خبیثی که نتوانستند در اوج خباثت به فعلیت برسند، طلب رجعت دارند و این طلب، جواب داده می‌شود. پیشنهاد می‌شود به کتاب‌های «بصیرت و انتظار فرج» و «عالَم بقیت اللّهی» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

12888
متن پرسش
با عرض سلام به استاد عزیز: آیا برای ما هم - همانند شما - ممکن است با نوارها و سی دی دروس علما رشد کنیم؟ اگر ممکن است در دروس عرفان، فلسفه و تفسیر به سی دی کدام یک از علما رجوع کنیم؟ در ضمن حقیر طلبه ام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جنابعالی به عنوان یک طلبه در رابطه با فلسفه و عرفان از حجت‌الاسلام و المسلمین استاد یزدان‌پناه می‌توانید استفاده کنید و در تفسیر، از نورِ چشم صاحبان بصر و بصیرت یعنی حضرت آیت اللّه العظمی جوادی آملی غافل نباشید. موفق باشید

12872
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید به استاد عزیز: حقیر طلبه ای هستم و اگر ممکن است یک سیر کامل مطالعاتی فلسفه می خواستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای طلبه با توجه به اساتیدی که برای شرح کتاب‌های مهم فلسفی در صحنه هستند، بدایة الحکمه و نهایة الحکمه و سپس اسفار ملاصدرا، راه‌های گشاده و بسیار مفیدی است تا إن‌شاءاللّه گذرتان به فصوص ‌الحکم محی‌الدین بیفتد. موفق باشید

12870
متن پرسش
سلام بر استاد بزرگوار: سوالاتی را می خواستم به عرضتان برسانم: 1. اینکه آیا میل به فساد جزء فطرت آدمی است؟ (چنان چه دکتر سروش در کتاب حکمت و معیشت دفتر اول با استفاده از آیه و روایت و عقل و تاریخ دست به اثبات آن می زند و منافاتش را با اختیار بر طرف می کنند و فلسفه صبر نبی بر مصایب را به علت دانستن این سرشت معرفی می کنند تا به اینجا رسند که این صفات که حضرت در ابتدای نامه بیان می دارند جز سرشت آدمی است و به هستی شناسی وا دارد) 2. اگر می شود اين تاجر غرور را توضيح دهيد و در كتاب خود به آن صورت توضيح نداده ايد. 3. اينكه افرادي از طريق علومي به عمر انسان خبر دهند حقيقت دارد و حتمي الوقوع است و از راه دعا نمي توان جلو آن را گرفت؟ 4. براي سير مطالعاتي ابتدا سير خودتان را مطالعه كنيم يا شهيد مطهري؟ 5. براي مطالعه بيش تر در نامه 31 چه کتابی پیش نهاد می کنید (لطفا اگر مي شود توضيح بيشتري در كتابتان بر مقدمه نامه 31 بزنيد و حق مطلب بيان نشده) 6. براي فلسفه چه سیری پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: میل به فسادکردن مربوط به طبع آدمی است و نه فطرت او، و لذا وقتی انسان در متن طبع خود قرار داشته باشد آن مشکلات که حضرت مولا علی«علیه‌السلام» می‌فرمایند روی می‌دهد. _ پیشگویی‌ها اولاً معلوم نیست درست باشد، ثانیاً از طریق دعا و صدقه و صله‌ی رحم عمر انسان حتی اگر مقدّر هم شده باشد تغییر می‌کند _ بعد از ده نکته و آشتی با خدا، مطالعه‌ی کتاب‌های مرحوم شهید مطهری کمک زیادی به شما برای رجوع به حقیقت می‌کند. _ مباحث صوتی «یابن جندب» که شرح روایت حضرت صادق«علیه‌السلام» به یکی از اصحاب آن حضرت است، کمک‌کار خوبی است. موفق باشید

12849
متن پرسش
سلام: استاد عزیز در یکی از صحبت های امام خامنه ای هست که می فرمایند جوان با همه خوبی هایی که دارد یک بدی دارد و آن این است که ثبات قدم ندارد. بنده این را در درون خودم زیاد می بینم اما بنده دوستانی دارم که با وجود جوان بودن ثبات قدم فوق العاده ای دارند، مثلا بنده چند روز به شدت در نگاه به نامحرم خودم را کنترل می کنم و چند روز نمی توانم این کار را بکنم. چند روز نماز اول وقت در دستور کارم است چند روز هر وقت شد می خوانم. اما دوستانی دارم که همیشه آنها را در ثبات شخصیتی اسلامی و رعایت حرام و حلال می بینم. می خواهم بدانم به نظر شما نقاط قوت آنها چیست که ثبات دارند و نقاط ضعف بنده چیست که بی ثباتم و اینکه چگونه می شود ثابت قدم بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه سنت‌ها و حقایق پایدار عالم شد تا از لحظه‌گرایی آزاد گشت. کتاب «فرزندم؛ این‌‌چنین باید بود» و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إن‌شاءاللّه در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید

12851
متن پرسش
با عرض سلام: یکی از علمای ربانی آخر عمر فرموده بودند که ای کاش تمام اعمال و ذکر و ورد را برای نزدیکی به امام زمان(عج) انجام داده بودم. سوال حقیر این است که با چه نگرش و رویکردی باید اعمال مثلا نماز را برای قرب به امام زمان(عج) بخوانم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به این‌که آن حضرت اصل و اساس انسانیت‌اند، إن‌شاءاللّه راه گشوده می‌شود. کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» إن‌شاءاللّه در این مسیر کمک‌کار خواهد بود. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!