بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سیر مطالعاتی،مطالعه وتفکر

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
متأسفانه هیچ نتیجه ای در جزوات یافت نشد!
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
2063
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد محترم دختری 27 ساله و مجرد هستم که در یکی از بهترین دانشگاههای فنی-مهندسی ایران، با رتبه عالی، در مقطع دکتری در حال تحصیل می باشم. کمتر از یکسال است که به لطف خدا با جنابعالی و اندیشه ی شما آشنا شده و آن را به عنوان راهنمای طریق زندگی خود برگزیده ام. آثار شما و خصوصا اندیشه ی کتاب زن آنگونه که باید باشد بر من تأثیر زیادی داشته است. تا قبل از این، درس و دانشگاه برایم اهمیت زیادی داشت و حتی در تدارک سفر به خارج از ایران برای ادامه تحصیل بودم ولی در این مورد به جهت زن بودن و مشکلات این نوع زندگی برای زنان همواره نگران و مردد بوده و مرتبا از خدا می خواستم تا راه درست را به من نشان دهد، تا اینکه طی ماجراهایی با آثار شما آشنا شده و قید سفر خارج را زدم. حالا نمی دانم آیا باز دچار افراط شده ام یا در مسیر درست هستم: در درسم سست شده ام و فکر میکنم درس خواندن و کار کردن در محیط دانشگاه برایم (خصوصا در حال تجرد) مانع بزرگ رشد معنوی است؛ از طرفی فکر بیت المالی که در همه ی این سالها صرف تحصیلم شده، زحمات پدر و مادر، استعداد خدادادی و همه ی عمری که فقط در پای خوب درس خواندن گذاشتم نمی گذارد به راحتی قید همه چیز را بزنم و از طرفی نگرانم که بیش از این، عمر را در این دنیا بیهوده (و برای اعتباریات) سپری کنم و توشه ی قابلی برای آخرت برندارم! لطفا به من بفرمایید که (با این تضاد) وظیفه من در قبال خودم و مملکت اسلامی چیست؟ اکنون که در مرحله ای هستم که باید هرچه زودتر مسیر کاریم را مشخص کنم چه تصمیمی بگیرم که هم از وظیفه ی اجتماعیم غافل نشوم و هم پاکی و لطافت روح زنانه ام را برای فردای زندگی مشترک و مسئولیت اصلیم حفظ کنم؟ التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظرم می‌توانید جواب سوالتان را در جواب‌های قبلی که خواهران در همین رابطه سوال فرمودند پیدا کنید. بنده فکر می‌کنم هنر شما باید آن باشد که بتوانید فعالیّت‌های اجتماعی و سلوک فردی را جمع کنید و غفلت حاکی از حضور در محیط دانشگاه را با غلبه‌‌ بر حالت معنوی ‌خود کم کنید و کار را ادامه دهید. موفق باشید
2053
متن پرسش
با سلام واحترام دختری.........ساله دانشجوی سال........روانشناسی هستم با دغدغه های بسیار درزمینه غربی بودن این رشته!مدتهاست که در تعارضی سرگردانم.خیلی این در و آن در زده ام...بسیار فکر کرده ام... با دیگران صحبت کرده ام ...ولی به نتیجه ای نرسیده ام.راستش به رشته ام علاقه مندم وخیلی دوست دارم در راستای صحبتهای آقا در زمینه بومی سازی علوم انسانی با کمک خدا قدمی هرچند کوچک بردارم و ادای تکلیف کنم...از طرفی این مسئله نیز رهایم نمی کند که برای ادامه تحصیل وانجام کارعلمی -پژوهشی مجبورم با نامحرم درارتباط باشم. واین باور قلبی راهم دارم که ارتباط با نامحرم هرچقدرهم که حدود را رعایت کنم واز لحاظ شرع پسندیده عمل کنم اثراتش را خواهد گذاشت مسیر سلوک وقرب را برایم سخت تر ودورتر خواهد کرد...حجاب های جانم رابیشتر خواهد کرد...توفیقات را سلب خواهدکرد و... نزدیک 2سال است که دراین تعارض اسیرم.نمی خواهم بیشتر ازاین جونی ام وفرصتهای ناب را در این بلاتکلیفی از دست بدهم. البته هدف اصلی واساسی ام برایم مشخص است: خشنودی خدا و آقا امام زمان(روحی له الفداء).ولی تکلیفم را نمی توانم تشخیص دهم؟! خواهش میکنم لطف کنید مرا راهنمایی بفرمایید.متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» می‌فرمایند: «آن کسانى که سابقه دارند، میدانند که زنان، هم در دوران مبارزه نقش داشتند، هم بخصوص در همان دوران انقلاب - یعنى آن یک سال و نیمى که حرکت انقلابىِ عمومى شروع شد - نقش داشتند. زنان یک نقش مؤثر و بى‌جایگزین داشتند؛ که اگر نبودند زنان توى این اجتماعات، بلاشک این اجتماعات عظیم و این تظاهرات عظیم، آن اثر را نمیبخشید؛ ... و من اقرار کنم، اعتراف کنم؛ اول کسى که این نقش را فهمید، امام بزرگوار ما بود - مثل خیلى چیزهاى دیگرى که اول او فهمید، در حالى که هیچکدام از ماها نمیفهمیدیم - همچنان که امام نقش مردم را فهمید. امام تأثیر حضور مردم را درک کرد، آن وقتى که هیچ کس درک نمیکرد. بزرگانى با یک تعبیرات زشتى به ما میگفتند که شما فکر میکنید با همین مردم میشود کار بزرگى انجام داد؟! آنچنان با تحقیر حرف میزدند، کأنه اصلاً انسان نیست آن کسى که به او اشاره میکنند! امام نه؛ امام قدر مردم را دانست، مردم را شناخت، توانائى‌هاى آنها را درک کرد، کشف کرد، فراخوان داد. امام چون صادق بود، چون سخن از آن دل پاکِ بزرگِ نورانى بیرون مى‌آمد، اثر گذاشت؛ لذا همه آمدند توى میدان. آن روزى که روز تشکیل کمیته بود، از همه‌ى قشرها آمدند توى کمیته؛ دانشجو آمد، استاد آمد، طلبه آمد، عالم طراز بالا آمد، مردم کوچه و بازار آمدند؛ آمدند عضو کمیته شدند. آن روزى که نوبت جنگ شد، همه به دستور امام رفتند داخل میدان جنگ شدند. آن روزى که امام در اواخر عمرش فرمود باید بروید، بسازید، درست کنید - استغناء - آمدند وارد میدان سازندگى شدند. آن راهگشائى‌ها تا امروز هم ادامه دارد. به نظر من الان هم هرچه ما داریم پیش میرویم، ضرب دست امام است. ایشان آنچنان این گوى را محکم پرتاب کرده، که حالا حالاها امثال بنده باید دنبالش بدویم. این مردم حرکت کردند. نسل به نسل هم دارد دست به دست میشود. امام در زمینه‌ى زن هم همین جور بود. امام نقش زنان را فهمید؛ والّا بودند بزرگانى از علما که ما با اینها بگومگو داشتیم، که اصلاً زنها در تظاهرات شرکت بکنند یا نکنند! آنها میگفتند زنها در تظاهرات شرکت نکنند. آن حصار محکمى که انسان به او تکیه میداد، خاطرجمع میشد، تا بتواند در مقابل اینجور نظراتى که از مراکز مهمى هم ارائه میشد، بایستد، حصار رأى امام و فکر امام و عزم امام بود. رحمت خداى متعال تا ابدالآبدین بر این مرد بزرگ باد. به هر حال نقش زنان، یک نقش بى‌بدیلى است. پس خود این نقش، اقتضاء میکند؛ چون آینده دارد. تازه از عمر انقلاب، سى و دو سال گذشته. سى دو سال براى یک انسان هم عمر جوانى است، چه برسد براى یک تاریخ. این نظام الهى باید صدها سال عمر کند. ما هنوز در اول جوانى‌اش هستیم. آینده احتیاج دارد به این حضور زنانه در مجموعه‌ى حضور ملى. پس بایستى ما راجع به مسئله‌ى زن و حفظ این ظرفیت که در جامعه‌ى ما وجود دارد، تلاش کنیم. »(14/10/90‍.) با توجه به سخنان رهبر معظم انقلاب باید در عین حضور در مجامع علمی رعایت دستورات الهی را بکنید. إن‌شاءالله با نظر به هدف مقدسی که دارید حجاب‌ها زودگذر خواهند بود. موفق باشید
2033
متن پرسش
بنام خدا سلام علیکم بنده23سالم هست و باکتب شما آشنا هستم مادر شهرستان هستیم ویگروه7-8نفره هستیم ومیخواهیم در دوبخش باصطلاح کارفرهنگی کنیم:1.اول برای همین گروه 7-8نفره که بین15-23سال دارند چه برنامه ایی یا موضوعی را شروع کنیم. 2. وبرای هیئتی دانش آموزی که هر هفته زیارت ال یاسین برگزار میشود چه برنامه ایی را درپیش بگیریم. نظرخودم با توجه به کتب وجزوات شما ودیگران موضوعات زیر است؟1.فرهنگ وزندگی غرب2.اصول دین که با معرفت نفس شروع کنیم 3.مطالبا رهبری وجنگ نرم لطفا نظرات تون را بفرمایید لطفا اگر اشکالی نداردپاسخ به ایمیلم ارسال شود سوالات قبلی را که م پرسیدم در سایت پیدا نکردم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: برای گروه خودتان سیر مطالعاتی «ده نکته» و «برهان صدیقین» و «معاد» خوب است به شرطی که از مباحث مربوط به انقلاب اسلامی و کتاب‌های مربوطه غافل نباشید. در مورد هیئت باید شرایط را در نظر گرفت اگر کسی بتواند بحثی از نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه که در کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» طرح شده است به صورت تذکر مطرح کند خوب است و یا فرازی از کتاب «بصیرت و انتظار فرج» را در فرصت کوتاهی برای جمع بخواند انشاء الله مفید خواهد بود. موفق باشید
2028
متن پرسش
با سلام من از جناب عالی شنیدم که فرمودید :«من پیشرفتم را مدیون کسانی هستم که مرا به فکر کردن واداشتند» میخواستم بپرسم فکر کردن یعنی چه ؟ چه مقدماتی دارد؟ چگونه وارد عالم تفکرو تعقل باید شد؟ من نیز دوست دارم با راهنمایی شما مسیر شما را ادامه دهم . باتشکر اگر مرا به تفصیل راهنمایی نمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به جای تقلید از تفکر بقیه و با تکرار سخن بقیه در برخورد با هر سخنی با ملاک‌های عقلی و قرآنی و روایی مطالب را بسنجیم و از طرف دیگر با افرادی مأنوس باشیم که اندیشه‌ی ما را مخاطب قرار می‌دهند و همواره با عقل ما سخن می‌گویند. موفق باشید
2029
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیزتر از حانم ضمن قبولی طاعات و عبادات شما در ماه رجب بنده هرروز مجبورم بخاطر رفتن به سر کار 200 کیلومتر رفت و آمد داشته باشم گاهی با خودم میگویم که این کار جون برای در آوردن رزق و از طرفی کمک به انقلاب است و برا ی این است که من میخواستم حلال در بیاورم که مجبورم این همه راه بیایم پس خیلی باارزش است اما گاهی احساس میکنم جون با سرعت و وسایل نقلیه ای که با طبیعت معارضند سر و کار دارم این کار کار بیهوده ای است از طرفی همسرم حاضر به زندگی در شهرستان کاری من نیست می خواستم شما راهنماییم کنید تا آرام بگیرم و از این دغدغه راحت بشوم التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: سعی بفرمایید در طول راه با مطالعه‌ی کتاب و یا با گوش‌دادن مطالب دینی و علمی ذهن خود را گرفتار سرعت ماشین و طول سفر نگردانید. موفق باشید
2021
متن پرسش
با سلام استاد بزرگوار چندی است که به اتفاق دوست عزیزی منتظر فرصتی برای مطالعه اثار شما بودیم. هردو کتب گوناگونی را از شما مطالعه کرده و فایل صوتی چندید اثر از شما را گوش داده بودیم، اما با دریافت سیر مطالعاتی که بر سایت هست تصمیم گرفتیم دراین مسیر حرکت کنیم و چند کتاب را هم مطالعهه کرده ایم ضمن مرور اثار متوجه مطابقت کامل تیتر های کتاب مجمل ده نکته با کتاب خویشتن پنهان که شرح همین نکات است شدیم به نظر شما خواندن ده نکته جدای از خویشتن پنهان ضروری است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به جواب شماره‌ی 2016 رجوع فرمایید. موفق باشید
2022
متن پرسش
با عرض سلام در روایات در باب اندیشیدن زیاد تاکید داریم همچنین عبارات قرآنی مثل (افلا یعقلون) ولی سوال من این است «قلوب یعقلون بها » یعنی چه ؟ و چگونه کسب میشود ؟ یا به تعبیری محقق میشود؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: «بها» نظر به سنتی دارد که چگونه منکران نبوت را هلاک نمود و با عبرت‌گرفتن از سرنوشت آن اقوام قلب انسان به چنین شعوری دست می‌یابد. موفق باشید
2016
متن پرسش
با سلام باتوجه به اینکه کتاب خویشتن پنهان شرح ده نکته است، لزوم به خواندن ده نکته قبل از خویشتن پنهان هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بعد از ده نکته لازم است بحث برهان صدیقین و معاد را دنبال کنید و پس از مدتی که آماده شدید به کتاب «خویشتن پنهان» بپردازید. موفق باشید
1998
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم اینجانب پایه 1 حوزه علمیه می باشم باتوجه به تاکیدات مقام معظم رهبری، به نظر حضرتعالی از چه پایه ای باید مطالعه فلسفه را شروع کرد و از چه کتابی؟ چه مدتی باید بر روی فلسفه سرمایه گذاری کرد؟ بسیار ممنون و متشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: پس از گذراندن ادبیات و ملکه‌شدن در آن خوب است که بدایه و نهایه را به مرور بخوانید، ولی اسفار را چند سال که درس خارج را گذراندید شروع کنید. شاید برای ابتدای کار کتاب «ده نکته از معرفت نفس» و «از برهان تا عرفان» قسمت برهان صدیقین همراه با سی‌دی کافی باشد. موفق باشید
1957
متن پرسش
سلام علیکم! در احادیثی که راجع به ثواب اعمال است گاها انسان با احادیثی مواجه می شود که برای یک عمل بسیار کوچک و اندک که شاید حداکثر یکی دو ساعت وقت از انسان بگیرد ثوابهائی نقل شده که آنچنان عجیب و زیاد است که انسان نمی تواند آنها را باور کند. مثلا در حدیث داریم:«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ جَلَسَ بَیْنَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ فِی الْمَغْرِبِ کَانَ کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّه‏» المحاسن ج1 ص50 خوب جلسه بین اذان و اقامه کار خاصی نیست که این حدیث عجیب در موردش آمده است. یک جلسه بین اذان و اقامه که حداکثر دو سه ثانیه طول می کشد و هیچ زحمت و خرجی هم ندارد کجا و غلتیدن در خون خود در جهاد فی سبیل الله کجا؟؟؟!!! یعنی واقعا این دو عمل را می توان یکی دانست؟؟!! یا مثلا عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَنْ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ یَجْهَرُ بِهَا صَوْتَهُ کَانَ کَالشَّاهِرِ سَیْفَهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا سِرّاً کَانَ کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا عَشْرَ مَرَّاتٍ غُفِرَتْ لَهُ عَلَى نَحْوِ أَلْفِ ذَنْبٍ مِنْ ذُنُوبِهِ.»کافی ج2 ص621 این هم مانند قبل. یعنی واقعا خواندن یک سوره قدر مانند شمشیر کشیدن در راه خداست؟؟؟!!! جهادی که کلی زحمت دارد کلی درد سر دارد امکان شهادت هست امکان مجروحی هست امکان اسیری هست در زمانه فعلی امکان شیمیا ئی شدن و میکروبی شدن که نه تنها خود فرد درد سر می کشد بلکه اثراتش در نسلهای بعد از او هم دیده می شود و ... کجا و یک سوره قدر خواندن کجا؟؟؟!!! یا مثلا در احادیث اعمال خاص برخی شبها که مثلا می فرمایند هر کس در این شب(مانند شب اول رجب یا لیلة الرغائب) فلان اعمال را انجام دهد گناهی از او نمی ماند مگر اینکه آمرزیده شود هر چند به تعداد قطرات باران های باریده شده باشد یا تعبیرات مشابه. خوب فهم صحیح از این روایات چیست!؟ یعنی اگر کسی عمری گناه کند بعد یکبار در عمرش فلان اعمال را بجا بیاورد همگی بخشیده خواهد شد!؟
متن پاسخ
اسمه تعالی؛ علیکم السلام: آیت‌الله ملکی تبریزی«رحمة‌الله‌علیه» در کتاب شریف «المراقبات» همین بحث را پیش می‌کشند و می‌فرمایند درست است که به ظاهر یک عمل کم هزینه است و آن‌همه نتیجه ولی با این‌همه می‌بینید که بسیاری موفق به انجام آن نمی‌شوند زیرا روحیه‌ی خاصی باید در میان باشد که با اعتماد به وعده‌ی الهی به آن عملِ به ظاهر کم‌هزینه دست بزند . شاید هم آن‌همه ثواب به جهت آن است که آن عمل کم‌هزینه زمینه‌ی ایجاد شخصتی می‌شود که موفق به جهاد فی‌سبیل‌الله می‌گردد. موفق باشید
1965
متن پرسش
سلام علیکم. آیا پیشنهادی برای سیر مطالعاتی در مورد فلسفه هنردارید؟ همچنین بغیر از مباحث شهید آوینی و مرحوم مددپور چه افراد دیگری را در این زمینه توصیه میکنید؟ با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده در این مورد. صاحب‌نظر نیستم باید با آقایان دکتر محمدعلی رجبی ودکتر محمد رجبی ارتباط بر قرار کنید. موفق باشید
1952
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند مدت زیادی سرگردان بودم و مباحث دینی هیچ کدام پاسخ سوال مرا نداشت تا اینکه جوان و 10 نکته را کار کردم و اکنون هم برهان را با استاد کار میکنم. عاشق هنر بودم و با اینکه در کنکور رتبه بالایی نداشتم ولی فرصت پیام نور هم کافی بود تا به آنچه می خواهم برسم. (تحول در هنر به سوی هنر اسلامی) اما فتوای مرجعم و فضای آکادمیک دانشگاه مرا به حوزه کشاند. وقتی آمدم کاملا میدانستم بخاطر یک تکلیف آمدم و شروع علمی عالی داشتم اما بعد از مدتی مثل آنکه گم کردم چرا باید اینطور درس بخوانم. شما در آشتی با خدا می گویید علم اعتبار است و افتخار به آن ما را به پوچی می یکشاند حال باید چکار کنم و چه چیزی را نمیدانم که دیگر نمیتوانم آنطور درسبخوانم؟ چه چیزی عامل مجاهدتهای علمی بزرگان حوزه است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: علم جنبه‌ی طریقیت دارد و راهی است که ما را متوجه هدف می‌کند تا آن‌جایی که مرحوم ملاصدرا می‌فرماید: «المعرفة بذر المشاهده» معرفت به حقایق بذری می‌شود که آرام‌آرام قلب متوجه خودِ حقایق می‌شود. علوم اعتباری مثل ادبیات عرب نیز جنبه‌ی طریقیت دارد و ما را در راهی قرار می‌دهد که با زبان حقیقت یعنی قرآن و روایت آشنا می‌شویم همچنان که علم فقه ما را از احکامی آگاه می‌کند که شرط رسیدن به محبوبمان در رعایت آن احکام است. وقتی جایگاه هر علمی را بشناسیم إن‌شاءالله مجاهدت علمی ما شروع می‌شود و آگاهانه و عالمانه وارد بندگی پروردگارمان خواهیم شد. موفق باشید
1953
متن پرسش
سلام خدمت استاد چه کسی می تواند بگوید که نظر اسلام در فلان مورد این است؟ چه کسی می تواند تبلیغ دین بکند؟ باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ چه درسهایی خوانده باشد؟ آیا اساتید معارف دانشگاه ها به صرف خواندن دروسی در مورد اسلام می توانند تبلیغ دین بکنند و نگاه خود به دین را ترویج کنند؟ آیا امثال حضرت عالی که خود به مطالعه علوم حوزوی پرداخته اند و مجتهد در فقه نیستید حق نشر معارف اسلام را دارند؟(خواهشا نفرمایید بنده یک معلم هستم ، شما اکنون در معارف دینی تولیدات زیادی داشته اید که منحصر به شماست) امثال آقای بانکی که دکترای فلسفه دارند حق دارند در این سطح به تبلیغ دین بپردازند؟
متن پاسخ
.باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور که یک فقیه در فقه مجتهد‌است و بقیه باید احکام دین را از فقیه بگیرند و در عین حال آن فقیه ممکن است در تفسیر و یا فلسفه خودش مقلد باشد و از امثال علامه‌ی طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» مطلب را بگیرند. شما هم اگر در کلام و یا فلسفه و یا عرفان در حدّی رسیدید که صاحب‌نظر شدید وظیفه دارید اسلام را نشر دهید و حقیقت اسلام را به گوش مردم برسانید. اساتید معارف وقتی یک یا چند موضوع از موضوعات کلامی و یا فلسفی را به خوبی فهمیدند مثل برهان در اثبات خدا یا صفات و اسماء الهی یا برهان در وجود معاد، وظیفه دارند آن را نشر دهند زیرا «زکات العلم نشره» زکات علم نشر آن است. همچنان که اگر استاد معارف شما با مطالعه‌ی تفسیر المیزان از طریق شرح علامه طباطبایی«رحمه‌الله‌علیه» متوجه پیام بعضی از آیات و روایات شد وظیفه دارد آن را نشر دهد. مگر این‌همه روحانی که مسئول تبلیغ اسلام هستند مجتهدند؟ این‌ها وظیفه دارند از طریقی صحیح اسلام را بگیرند و نشر دهند. موفق باشید
1932
متن پرسش
سلام علیکم یکی از مشکلات طلاب این است که حوزه آنها را به صورت جامع رشد نمی دهد. یعنی در نهایت دید جامعی نسبت به دین (قرآن، روایات، علوم مختلفت تفسیر و تاریخ و ...) ندارند. آیا سیر درسی و مطالعاتی ای وجود دارد که طلبه از سال اول آن را دنبال کند تا در نهایت واقعا اسلام شناس شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حوزه‌های علمیه طوری طلبه را از نظر علمی تربیت می‌کنند که به خوبی می‌تواند به متون دینی مراجعه نماید و بهره‌ی لازم را از آن‌ها ببرد و بقیه‌ی انسان‌ها را نیز از متون دینی بهره‌مند کند. اشکال کار آن است که طلبه گمان کند فقط باید آن موضوعاتی که در حوزه تدریس می‌شود را بداند، در حالی که سیره‌ی بزرگانی مثل امام و شهید مطهری‌ها این بود که با زمینه‌ی حوزوی که داشتند خودشان به متون روایی و فلسفی و عرفانی رجوع می‌کردند و خود را توانا می‌ساختند. طلبه در سال‌های اول حتی تا دوره‌ی سطح باید سعی کند بیشترین وقت خود را صرف ادبیات و سایر متون درسی کند و در حدّ محدودی به بقیه‌ی کتاب‌ها رجوع کند تا آن‌که در درس خارج فرصت پرداختن به قرآن و برهان و عرفان به نحو مناسب برایش پیش آید. موفق باشید
1903
متن پرسش
بسمه تعالی سلام دانشجویی هستم درحال تدوین پایان نامه.با اینکه موضوع رساله ام را مطابق علاقه ام انتخاب کردم،ولی با گذشت3ماه شروع تدوین هنوز کار قابل توجهی درپیشبرد آن نکردم. دربرنامه ریزی دچار اهمال کاری بسیاری هستم.به روانشناس مراجعه کردم.به تشخیص ایشان بنده فردی آرمانگرا درهدف ودرعین حال اهمالکار هستم. در درسم موفق بوده ام.ولی ویژگی بارزم دقیقه نودی کار کردن است. به اذعان دوستان واطرافیان فرد باهوش وبا حاقظه قوی هستم.ولی تلاش زیادی در بهتر کردن موقعیتم نداشتم. ازجمله اینکه بخونم برای دانشگاههای عالی وبرتر. همیشه تنبل وسست بودم. البته این2-3ساله.قبلا وقتمو تلف نمیکردم. برای ساعات زندگی ام برنامه داشتم.از حرفهای بیهوده وجلسه های لهو ولعب پرهیز میکردم به هوای اینکه سخنرانی گوش بدم.کتابی بخونم وعلمم را افزایش بدم.ملی الان تنبل وبی حوصله شدم.برای پایان نامه در روز وقت زیادی نمیذارم. فکرم بسیار مشغول شده.حتی عبادت وراز ونیازهام هم مثل قبل نیست.برای مطالعه حرص وولع زیادی مثل قبل ندارم. بیشتر کتابها را تکراری میدانم.ازتنوع خوشم میاد.وخلاصه یه دل زدگی درمن ایجاد شده که من راه برون رفت ازاونو نمیدونم. نمیدونم چطوری برنامه بریزم. پایان نامم را پیش ببرم.افکارم را متمرکز کنم. عبادت با حال داشته باشم.متشکر میشم منو راهنمایی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اولاً: نگران نباشید این حالت می‌آید و می‌رود. ثانیاً: یک برنامه‌ریزی کنید و بدون آن‌که به خودتان سخت بگیرید هرچیزی را در جای خودش قرار دهید و بدون نگرانی و با یک برنامه‌ی ساده کار پایان‌نامه را شروع کنید خودش جلو می‌رود. موفق باشید
1902
متن پرسش
سلام استاد چی کار کنم من تازه فهمیدم دیگران رو خودم می دونم زندگیم شده تقلید اصلا از خودم انگاری هیچی ندارم . کتاب هم خوندم مخصوصا کتاب های انسان شناسی یک و دو و جوان و انتخاب بزرگ رو هم خوندم ولی نمی دونم چرا اینجوریم . چیکار کنم .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: هر اندازه انسان با اندیشه و تفکر جلو برود به خودش نزدیک می‌شود و در آن صورت اگر هم از کسی تقلید کند به اعتبار آن‌که عقل او پذیرفته است که مثل آن کس عمل کند که در این صورت تقلیدی واقع نشده. موفق باشید
1887
متن پرسش
با سلام استاد عزیز کتاب های شما را می خواهیم در حلقه های صالحین تزریق کنیم لطفا بفرمایید برای چه سنی می توانیم استفاده کنیم و عده ای هم هستند اعم از دانشجو و .. که فقط برای ثبت فعالیت و.. می آیند آیا صلاح می دانید برای این قشر هم استفاده کنیم ضمنا برای سنین پایین تر از مرزی که شما خواهید گفت چه سیری را پیشنهاد می کنید . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بحث‌هایی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» و جزوه‌های «چه نیاز به نبی» و «فلسفه‌ی تقلید» برای دانش‌آموزان راهنمایی هم إن‌شاءالله مفید است. فکر می‌کنم اگر برای همان دانشجویانی هم که می‌گویید بحث‌های معرفت نفس را بحث کنید جذب می‌شوند. موفق باشید
1877
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت جنابعالی در خصوص برگزاری جلسات سیر مطالعاتی در کانونهای فرهنگی هنری مساجد بنده به این نتیجه رسیده ام اگر ترکیبی از سیر مطالعاتی شهید مطهری و جنابعالی باشد مفیدتر است به این صورت که ابتدا تعدادی از کتب شهید مطهری کار شود بعد برسیم به ده نکته و اشتی با خدا بعد مقداری دیگر از کتب شهید مطهری کار شود تا برسیم به کتاب از برهان تا عرفان چون در کتاب از برهان تا عرفان مسئله بغرنج وجدت شخصی وجود و حرکت جوهری بیان گردیده است به نظرم صحییح نیست سریع سراغ ان برویم. چون وحدت شخصی وجود از مسائل غامض فلسفی و عرفانیست و بدون مقدمه سراغ ان رفتن مشکلاتی به بار خواهد اورد در مجموع بنده پیگیر اجرایی شدن طرح مفید سیر مطالعاتی در مساجد هستم اگر بتوانید در این زمینه ما را یاری کنید بسیار ممنون خواهیم شد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: فکر خوبی به نظرتان رسیده. البته پیشنهاد بنده آن است که بحث حرکت جوهری را فقط برای افراد خاص دنبال کنید و یک بحث عمومی نباشد. موفق باشید
1846
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالی خداوند در قران می فرماید ما رسولی از خودتان فرستادیم تا ایات الهی را بر شما تلاوت نماید و شما را تزکیه کند و کتاب و حکمت به شما تعلیم نماید. سوال این است که منظور از این حکمت چیست؟ اولا حکمت عملی نمی تواند مورد نظر باشد چون تعلیم حکمت در ایه مورد نظر بعد از این است که تزکیه شدند ثانیا تعلیمی است مانند کتاب ثالثا غیر از قران و کتاب است. رابعا باید مانند کتاب توسط پیامبر تعلیم داده شده باشد و موجود باشد.و این که عده ای در رد فلسفه می گویند این فلسفه یونانی است و ما به فلسفه یا حکمت قرانی نیاز داریم نمی تواند درست باشد چون خود قران حکمت را غیر از قران بیان نموده است.با تشکر و ارزوی توفیق روز افزون برای جنابعالی
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام ظاهراً با رعایت احکام الهی و تدبّر در قرآن و دقت در معارف قرآنی جان انسان آماده می‌شود تا خداوند یک نحوه بصیرت و شعور خاصی به انسان بدهد و خودش در قرآن می‌فرماید: « یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً» یعنی به هرکس حکمت داده ‌شود خیر کثیر به او داده می‌شود به این معنا که عده‌ای خاص مفتخر به حکمت می‌شوند. این عده بوده‌اند که متوجه شدند گمشده‌ی خود را در فلسفه می‌توانند بیابند، در واقع علمایی مثل علامه طباطبایی و حضرت امام و آیت‌الله مطهری در فلسفه به دنبال حکمتی بودند که خداوند به صورت اجمال به قلب آن‌ها متجلی نمود و مصداق آن را به صورت تفصیل در فلسفه یافتند و آنچنان آن حکمت را به تفصیل در آوردند که امروز شما با حکمت متعالیه‌ای روبه‌رو هستید که مبین سخن انبیاء می‌باشد اساساً فیلسوف نمی‌تواند مقلد باشد ولی حقیقت را در هر جایی که باشد می‌شناسد. موفق باشید
1826
متن پرسش
سلام علیکم . اینکه خداوند متعال با آن همه عظمت غیر قابل فهم فرموده : آیا به شتر نمینگرند که چگونه خلق شده . چه سری در آن است خلقت شتر چگونه انسان را هدایت میکند وبه چه سوال بزرگی پاسخ میدهد .سوال دوم اینکه فرموده انسان به غذایش بنگرد بسیاری گفته اند یعنی در غذایش دقیق شود یا اینکه منظور غذای روح است ولی من فکر میکنم با توجه به آیه بعدش که فرموده ما آب را فرو ریختیم و..... منظور اینست که عالم طوری تنظیم شده که حتی انسان اگر به چگونگی آماده شدن غذایش بنگرد میفهمد کار طبیعت نیست و این طبیعت خودش مقهور حکیمی است که همه چیز را برای انسان آفریده . آیا این برداشت من درست است ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- در ابتدای سؤال خود به بنده لطف‌ها کرده بودید که ضمن تشکر، قسمت اول سؤال را حذف کردم، امیدوارم خداوند بر همه‌ی ما منت بگذارد و از پرتو انوار امام زمان‌مان محروم‌مان مگرداند، دائم به فکر مولایمان امام عصر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» باشید، از خدا می‌خواهم شما را و من را از موالی اماممان قرار دهد. 2- قسمت اول سؤال‌تان هم برمی‌گردد به همان نکته‌ای که در قسمت دوم سؤال متوجه شده‌اید. یعنی خداوند ما را به نظر به شتر و چگونگی خلق آن دعوت می‌کند تا نحوه‌ی ربوبیت خدا را در نظامی بنگریم که شتر نیز جزیی از آن نظام است. علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» می‌فرمایند: خداوند می‌خواهد از این طریق ما را متوجه نبوت بگرداند و بفرماید ما در راستای ربوبیت خود، به همان شکل که شتر را در زندگی شما قرار دادیم تا در شرایط زندگی بیابانی بتوانید زندگی خود را ادامه دهید، انبیاء را فرستادیم تا ربوبیت خود را کامل گردانیم و شما در ادامه‌ی حیات معنوی موفق گردید. به همین جهت علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» معتقدند عموم این مثال‌‌ها جهت اثبات ضرورت نبوت است. موفق باشید
1830
متن پرسش
با سلام و احترام ما داریم سیر مطالعاتی شما را کار می کنیم می خواهیم در دانشگاه هم ادامه تحصیل بدهیم چه رشته دانشگاهی را پیشنهاد می کنید که متمم و کمک کننده این سیر باشد . ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام روش معرفت النفس با روح هرکس در هر رشته‌ای سازگار است چون انسان را با خودش روبه‌رو می‌کند و نه با رشته و یا جنسیت‌اش. موفق باشید
1811
متن پرسش
بسمه تعالی. . . سلام علیکم. . .استاد در کتاب ادب خیال و عقل و قلب فرمودین که هر مطلبی رو مطالعه نکنید،1- آیا منظورتون از هر مطلب مطالبی هستش که مثلا به درد اون دنیا یا سیر نخوره،مثلا اطلاعات بیخود علمی؟،یا مثلا من که دارم معرفت النفس رو میخونم کتاب لقاء الله آیت الله ملکی تبریزی رو نخونم؟یا در مورد معاد مطالعه نکنم؟. . . 2- گفتید برای ورود به عالم تفکر میتونید شرح جلد اول مقالات از آیت الله محمد شجاعی رو بخونید،آیا اسم کتابش " پالایش وجود " در 4 جلد هستش؟. . .موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- منظورم از نخواندن هر مطالب، مطالبی است که در مسیر ادب خیال و عقل و قلب به ما کمک نکند 2- مقالات آیت‌الله محمد شجاعی در 3 جلد تحت عنوان «مقالات» توسط انتشارات سروش چاپ شده. موفق باشید
1807
متن پرسش
با سلام. ضمن تشکر از سعه صدر شما استاد عزیز در پاسخ به سوالات و عرض خسته نباشید در رابطه با جوابی که به سوال شماره 1739 داده اید دو سوال دارم:1- فرموده اید همانطور که ائمه معصومین«علیهم‌السلام» در عینی که می‌فرمایند؛ «طلب المعارف من غیر طریقنا اهل البیت مساوق لانکارنا»، می‌فرمایند: عَلَیْنا بالقاء الاصول و علیکم بالتّفریع. سوال این است که در مورد فلسفه کدام اصل آن( و نه مسئله) آن از جانب ائمه القا شده است؟ در حالی که می دانیم اصول فلسفه اسلامی همان اصول فلسفه یونان است و فلاسفه اسلامی هم آنها را نسخ نکرده اند. 2- فرموده اید که مگر نه این‌که تفکر فلسفی یک نوع تفکر است و باید با همه‌ی ابعادِ تفکر وارد قرآن و حدیث شد؟. سوال این است که آیا به صرف اینکه یک چیزی یک نحوه تفکر است حق داریم آن را به عالم تحمیل کنیم. آیا تفکر مکانیکی گالیله نوعی از تفکر بود یا نه؟ پس آیا صحیح است که بگوییم ریاضی وار دیدن عالم هم چیز حقی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- وقتی متعهد به آن باشیم که با تفکر، با متون دینی برخورد کنیم طبیعی است که مثل اصول فقه در عقاید نیز به جمع‌بندی‌هایی می‌رسیم که در فلسفه‌ی اسلامی مطرح است و این جمع‌بندی‌ها هیچ ربطی به فلسفه‌ی یونان ندارد. 2- اگر واقعاً تفکر مکانیکی یک نوع تفکر است – و نه یک ذهنیت که به عالم تحمیل شده – چرا از آن بهره نگیریم. آری یک وقت تمام عالم را در محدوده‌ی کمیّت ریاضی‌گونه می‌نگریم ، این نادیده‌گرفتن بسیاری از حقایق است که در نگاه ریاضی لحاظ نمی‌شود ولی یک وقت از جنبه‌ی ریاضی‌گونه‌ی عالم غفلت نمی‌کنیم. این دومی خوب است. موفق باشید
1783
متن پرسش
با سلام قبلا فکر می کردم دینداری فقط عمل به رساله (انجام واجبات و دوری از محرمات) است. اما ظاهرا محرماتی هست که در رساله نیست (عجب و ...) و مسائل دیگری هست که در این حیطه نیست. (اینکه باید تعلقات دنیوی نداشته باشیم ...) به نظر شما، در حال حاضر بهترین روش زندگی چه می تواند باشد؟ چگونه می توانیم بفهمیم وظیفه مان چیست؟ خیلی سرگردان شده ام. دعا بفرمایید. (لطفا علاوه بر ذکر مصداق، بنیادین پاسخ بدهید. مثلا اگر وظیفه اطاعت از ولی است، لطفا بگویید چگونه می توانیم بفهمیم که وظیفه مان این است.) با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام همین‌طور که می‌دانید فقها در رساله‌ی خود تکلیف مُکلَّف را در امور عملی روشن می‌کنند ولی در امور اخلاقی و معرفتی باید به افرادی دیگر و کتاب‌های دیگر رجوع کرد. در امور اخلاقی و معرفتی کتاب‌های حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» بسیار ارزشمند است، و در امور اجتماعی و سیاسی درک سخنان مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» و تقیّد به رعایت رهنمودهای ایشان شرط سلوک است. موفق باشید
1786
متن پرسش
با سلام و احترام استاد عزیز در جواب به سوالی برای رشد عقلی و درمان مشکلاتمان ما را راهنمایی کردید به مطاللعه کتب شهید مطهری و کار کردن در معرفت نفس که چند سوال برایمان پیش آمده به شرح ذیل بیان میکنم :1- ما داریم پیش یک طلبه عربی می خوانیم( که بعد وارد منطق و فلسفه بشیم ) و در یک حلقه معرفت نفس شما و در حلقه ای دیگر سیر مطالعاتی شهید مطهری را کار میکنیم آیا خواندن همزمان اینها اشکال ندارد2- در جزوه ضرورت مطالعه فرمودید از فلسفه وارد معرفت نفس بشید بهتر است آیا پیش بردن همزمان (منطق و فلسفه) و معرفت نفس جنابعالی ایرادی ندارد 3- آیا فلسفه برای افرادی خاص می باشد اگر هست چگونه باید بفهمیم برای ما صدق میکند یا نه و اگر برای افرادی خاص نمی باشد برای آمادگی ذهن برای دریافت مفاهیم فلسفی باید قبل از آن چکار کرد .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- به نظر بنده اگر فرصت داشته باشید خیلی هم خوب است. 2- بنده سعی کرده‌ام مباحث معرفت نفس را آزاد از اصطلاحات فلسفی طرح کنم تا افراد مجبور نباشند که مقدمات فلسفی یا منطقی را طی کنند. 3- تفکر فلسفی در حدّ ده نکته از معرفت نفس و یا برهان صدیقین برای همه لازم است ولی مباحثی مثل حرکت جوهری را هرکس باید به خود نظر کند که آیا راحت درک می‌کند یا نه، اگر مباحث منطقی و یا حرکت جوهری را راحت درک نمی‌کند و روحش شیفته‌ی ادامه‌ی آن نیست، به مباحث قرآنی بپردازد. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!