بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: رزق

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
جستجو در کتاب ها نتیجه ای نداشت
یادداشت ویژه ای با موضوع انتخابی یافت نشد
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
2575
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله در بحث رزق و روزی از طرفی طبق مبانی دینی خودمان روزی دست خداست؛ از طرف دیگر ما باید با تدبیر و برنامه ریزی در زندگی جلو برویم. حالا رابطه بین این دست خدا بودن رزق با برنامه ریزی چیست؟! فرض بفرمائید شخصی است که درآمدش کفاف خودش و همسرش را به زور می دهد. حال آیا این شخص اگر با استناد به آیات:«وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ»(هود:6) و مثلا آیه:«وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیراً»(اسراء:31) مثلا صاحب 5 تا 6 تا 10 تا بچه شود با این حساب که همان خدائی که بچه ها را داده، روزیشان را نیز می دهد؛ آیا این کار درست است یا خیر؟! اگر این کار درست است مثلا ما می بینیم خیلی از خانوده هائی که صاحب بیشتر از 5 یا 6 فرزند هستند؛ وضع زندگی چندان خوبی ندارند. خوب با این وضع یعنی اگر این شخص تنها 1 یا 2 فرزند نیز داشت باز هم وضع خانواده اش این بود یا نه در آن حالت وضعشان بهتر بود؟! یا مثلا فرد مجردی که به قول معروف آه ندارد با ناله سودا کند و نه خانه ای دارد؛ نه ماشینی دارد؛ نه شغل و منبع درآمدی دارد؛ نه پدری با وضع خوب دارد که بتواند پدر خرجش را بدهد؛ اگر همچین فردی با استناد به آیه:«وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیم‏»(نور:32) برود ازدواج کند آیا کار درستی است یا خیر؟! یعنی در واقع این آیات می خواهد این را بگوید را منظور دیگری دارد!؟ یا مثلا احادیثی داریم که رزق هر کس چیز مشخص و معینی است که بخواهد یا نخواهد به دستش می رسد. خوب اگر این احادیث واقعا همین منظوری دارد که ما از آن می فهمیم پس رزق من مثلا فلان مقدار است و این از قبل مشخص و معین شده. خوب پس چه کار بکنم چه نکنم چه کار فکری بکنم چه کار یدی چه هر کار دیگری این مقدار رزق به من می رسد. آیا این نتیجه گیری درست است!؟ اگر این نتیجه گیری درست است پس یعنی اگر من بیکار هم باشم و هیچ کاری نیز نکنم آن رزق مشخص و معین به من می رسد. آیا درست است؟! یا مثلا اگر رزق مشخص است پس میزان کار افراد نباید در میزان رزق تأثیری بگذارد. پس اگر مثلا چه من نوعی روزی 8 ساعت کار بکنم چه روزی 10 ساعت چه مثلا روزی 15 ساعت آن رزق من مشخص و معین است و با افزایش کار اصلا رزق من اضافه نمی شود. در صورتی که می بینیم ظاهرا خلاف این است. فرض بفرمائید کاسبی باشد که مثلا امروز را تا ساعت 7 بعد از ظهر کار کرد و میزان مشخصی درآمد کسب کرد. خوب این فرد اگر 2 ساعت بیشتر کار کند در این 2 ساعت باز هم مشتری هائی سراغ او می آیند پس در نتیجه درآمد شخص اضافه می شود. پس رزقش نیز اضافه می شود. حال این مسأله چگونه قابل توضیح و تبیین است؟! یا یکبار حدیثی دیدم که روزی حضرت علی ع به میثم فرمودند خرماهایت را چند می فروشی؟! میثم مثلا گفت کیلوئی 10 تومان می خرم کیلوئی 12 تومان می فروشم(اعداد از خودم است چون اصل روایت را یادم نیست.) حضرت ع به او فرمودند امروز را با همان قمیتی که خریدی بفروش. در پایان روز بعد میثم دید که درآمدش نسبت به روز قبل تغییر نکرده است. سپس حضرت ع به او فرمودند که اگر ترس این را نداشتم که کافر شوی می گفتم به کمتر از قیمت خرید بفروش تا ببینی حتی در آن صورت نیز درآمدت تغییری نمی کند. حال اولا متن عربی این حدیث را می خواستم در صورت وجود. ثانیا اگر حدیث صحیح است چگونه قابل تبیین است!؟ فرض بفرمائید میثم امروز 100 کیلو خرما خرید کیلوئی 10 تومان که می شود 1000 تومان. فردا اینها را خواست کیلوئی 8 تومان(کمتر از قیمت خرید) بفروشد. خوب اینجا میثم برای خرید این خرماها 1000 تومان داده در صورتی که اگر همه اش را بفروشد 800 تومان گیرش می آید. خوب این یعنی ضرر. فردا با این میزان پول تنها 80 کیلو خرما می تواند بخرد نه 100 کیلو. روز بعد 64 کیلو. روز بعد حدود 51 کیلو. روز بعد حدود 40 کیلو. روز بعد 32 کیلو. روز بعد 24 کیلو. و همینطور هر روز کمتر از دیروز می شود. خب بعد فرض کنیم میثم هر روز میزان خورد و خوراک میثم و خانواده اش مثلا روزی 100 تومان باشد. خب در اینصورت پس از چند روز فروش به قیمت کمتر از خرید طوری می شود که دخل میثم به خرجش نمی رسد. یا مثلا اگر در فروش با سود میثم می توانست مقداری پول پس انداز کند در این صورت دیگر نمی تواند پس اندازی داشته باشد. خلاصه هر طور آدم فکر می کند نمی تواند این حدیث را توجیه کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آیه‌ی مورد اشاره و روایات مربوط به رزق متذکر این نکته‌اند که در شرایط طبیعی به وظیفه‌ی خود عمل کنید و حرص بیجا نزنید. آنچه برای شما مقدر شده به شما می‌رسد ولی این بدین معنی نیست که اعمال ما عامل تنگی و بسط رزق نگردد. به ما فرموده‌اند ترک رحم موجب تنگی رزق می‌شود و یا خوشرویی موجب بسط رزق می‌گردد. آری روایات بر آن تأکید دارد که سراسر زندگی خود را صرف پول‌درآوردن نکنید، خداوند دنیا را این‌طور نساخته که شما نتوانید با یک فعالیت متوسط رزق منطقی مورد نیازتان را به‌دست آورید. اگر بیشتر حرص زدید عمر خودتان را ضایع کرده‌اید و با ثروت زیادتر به رزق بیشتر نرسیده‌اید. به نظرم روایاتی که در کتاب «جایگاه رزق در هستی» آمده این نکات را روشن می‌کند ولی همان دینی که آن آیات و آن روایات را فرموده به افراد مجردی که توان تأمین لباس و مسکن و غذا برای همسری که باید انتخاب کنند ندارند فرموده است. بی گدار به آب نزنید بلکه «وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ» باید آن‌هایی که نمی‌توانند همسری بیابند عفت بورزند تا خداوند از فضل خود امکانات لازم را برایشان برساند. در ضمن روایتی که در رابطه با جناب میثم فرمودید پیدا نکردم ولی در هرحال آن را در رابطه با موضوعات سرّی و تصرفات غیبی بدانید که بین حضرت علی«علیه‌السلام» و میثم بوده و نباید آن را به عموم سرایت داد و با محاسبات بازاری بررسی کرد. موفق باشید
2409
متن پرسش
با سلام و احترام شما در کتابی که در مورد رزق و روزی تدوین کرده اید ، بالاخره مشخص نکرده اید حالا که قرار است دنبال پول زیاد در آوردن نباشیم و از طرفی هم بیکار نباشیم پس وقت باقیمانده را صرف چه کاری کنیم.؟به عبارتی خواننده را بین دوراهی حیران و سرگردان رها کرده اید.این چیزی است که با آموزه های دینی ما سازگار نیست. از طرفی می بینیم حضرت امیر علیه السلام بیش از هر انسان دیگری کار می کرده است حالا اینکه درامد انرا در چه راهی خرج می کرده بحث دیگری است.شما اشاره زیادی به بندگی و اینکه وظیفه ما بندگی کردن و وظیفه خداوند روزی دادن است کرده اید ولی کمتر در مورد جزئیات بندگی سخن گفته اید.شاید اگر اشاره ای به خطبه حضرت امیر در تفسیر آیه رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکرلله می کردید تکلیف بهتر روشن می شد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: امامان معصوم«علیهم‌السلام» با علم لدنی که داشتند نیاز به تعلیم معارف الهی در آن‌ها نبود ولی ما نیاز داریم به تعلیم معارف الهی بپردازیم و به همین جهت در روایات به ما توصیه می‌شود شب و روز خود را به سه قسمت تقسیم کنیم. یک قسمت خواب و یک قسمت کار و یک قسمت عبادت که ظاهراً کسب معارف و لذات حلال و دیدین برادران ایمانی و رشد روحیه‌ی بندگی مربوط به قسمت سوم می‌شود. موفق باشید
2392
متن پرسش
سلام علیکم.بنده چند سوال از محضرتان داشتم.1-جناب عالی در شرح حدیث عنوان بصری فرمودید:نباید کار کنیم که رزق به دست آوریم باید کار کنیم که دل رزاق را به دست آوربم خوب الان این بحث پیش می آید که انسان نباید هر کار ی را انجام دهد(منظور از هرکاری یعنی کار های مباح)درست است؟2-دوم اینکه فرمودید:بگویید اگر مزد دادند کار می کنم ندادند هم کار می کنم خوب اگر شما کار آزاد داشته باشی اون سرمایه اولیه از خودت است حالا اگر کسی مزد به شما نداد که شما ور شکست می شوی این را چگونه جواب می دهید؟سوم اینکه خودمان را گول زده ایم با اینشرایط که بگوییم من کار می کنم که دل رزاق به دست آید درصورتی که اگر به شما پول ندهند شما ور شکست می شوی وکار نمی کنی. چهارم با این اوصاف اگر انسان کار کند و به او مزد ندهند از حق خود گذشته است وهمچنین حق خانواده ی خودرا پای مال کرده.پنجم اگر انسان با این نیت کار کند که وسعت رزق پیدا کند از نظر سلوکی اشکال دارد؟ششم:اگر انسان با این نیت کار کند که به در نیاز جمعه می خورد اما اون کار ی که می کند هیچ نیازی از جامعه را رفع نمی کند باز اشکالی در سیر وسلوکش پیش می آید؟لطفا دقیقا جواب بدهید متشکرم التماس دعا .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ملاحظه بفرمایید دستورالعمل حضرت صادق«علیه‌السلام» به «عنوان بصری» برای کسی است که از این مراحل گذشته است و در منظر خود فقط سنت‌های الهی را جاری می‌بیند. موفق باشید
2304
متن پرسش
بسمه تعالی -سلام علیکم جناب استاد در پاسخ به سوالی که قبلا از شما پرسیدم فرموده اید شاید بتوان گفت رزق مادی با تلاش بیشتر زیاد شود" اگر اینطور باشد وبه نظر بنده حقیر نامه سی و یک را درمورد" الرزق رزقان" نمیتوان اینطور معنی کرد که رزق دو نوع است آنکه تورا میطلبد و میرسد و آنکه میطلبی اش و نمی یابی . وقتی حضرت (ع) میفرمایند رزق دو نوع است پس هر دو نوعش باید از جنس رزق باشد نه یک نوعش رزق باشد و نوع دیگر آرزوی رزق -زیرا چیزی که رزق انسان نشود که دیگر اسمش رزق نیست ودر تقسیم بندی بحساب نمی آید نمیشود گفت خوراکی دو نوع است یکی که میشود خورد ودیگری که قابل خوردن نیست به نظر من حضرت در این فراز ظاهرا خواسته بفرماید: " ای فرزندم خیالت راحت و آسوده باشد زیرا همیشه یک نوع رزقی هست که درجستجوی توست و میرسد ولی یک نوع رزقی هم هست که بیشتر زمینه امتحان انسانهاست و البته با تلاش بیشتر میتوان آنرا دریافت کرد ولی خداوند متعال آن رزق را طالب تو قرار نداده پس مراقب باش در طلب آن " به نظر شما این توضیح صحیح تر نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظرم خوب است چون بسیاری از روایات همین رویکرد را دارد. موفق باشید
2233
متن پرسش
سلام علیکم-جناب استاد از یکطرف گفته میشود سرنوشت انسان همین الان معلوم است وبهشتی بودن یا جهنمی بودن او الان در کتاب معلوم است ولی این معلوم بودن مانع تلاش او نیست وهمین تلاش اوست که عاقبتش را رقم میزند ولی در بحث رزق و روزی میگویید رزق هر کسی معلوم است وتلاش بیشتر رزق او را زیاد نمیکند چرا اینجا هم نمیگویید درست است که هرچیزی منجمله رزق در کتاب خدا معلوم است ولی همین میزان تلاش شما مقدارش را معلوم کرده پس رزق میتواند کم و زیاد شود با تلاش بیشتر یا کمتر .منظورم این است که آیا رزق یک استثناست که با تلاش انسان کم و زیاد نمیشود ضمنا در حد بضاعت کتاب نورانی و عالی جایگاه رزق را خوانده ام .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شاید بتوان گفت در مورد رزق دنیایی هم اگر انسان تلاش کند به رزق بیشتری برسد، تأکید روایات در معلوم بودن رزق از آن‌جهت است که حال که رزق یک ابزار برای زندگی دنیایی است و در آن حد که بتوانیم بندگی کنیم و سرنوشت خود را متعالی نماییم به ساده‌ترین شکل به دست می‌آوریم. چرا همه‌ی فکر و زندگی خود را می‌خواهید صرف به دست‌آوردن رزق بیشتر کنی و از لطفی که خداوند در رزق به تو کرده‌است غافلی؟ موفق باشید.
2154
متن پرسش
سلام علیکم! چند سوال در مورد رزق و روزی داشتم: 1- فرض کنید کسی بتواند مهم و اهم رو کامل تشخیص دهد. حالا اگر در شرایطِ نابسامانِ اقتصادیِ خانواده‌اش، و در حالی که دارد کارِ اهم رو انجام میدهد، کارِ مهمی به او پیشنهاد بشود اما با اجرِ مادی خیلی خیلی بالاتر. حالا اگر این بنده خدا دست از کار اهم بزند و به کار مهم بپردازد تا وضعِ معیشتِ خانواده‌اش بهبود پیدا کند. آیا چنین شخصی به رزاقیتِ خداوند شک کرده است یا خیر؟! آیا این تغییر کار این شخص مطابق موازین دینی صحیح است یا خیر!؟ 2- در مورد سوال بالا حدیث قدسی داریم که «ضَمِنْتُ لِاَهْلِ الْعِلْمِ اَرْزاقَهُم»(البته این حدیث در کتاب رزق شما نیز بود اما شما منبعی برای آن ذکر نکرده بودید. بنده نیز هر چه گشتم منبع را پیدا نکردم. اگر منبع را لطف کنید ممنون می شوم.) خب دیگر اهل علم هم باشیم که دیگر نور علی نور. من از این حدیث اینطور برداشت کردم که حتا اگر کارمان، کفایت زندگی را نمی دهد، و مطمئن هستیم که داریم وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم، نباید تغییر مسیر بدهیم. بلکه ما مأموریم به وظیفه، رزق را هم توکل می‌کنیم به خدا. آیا این برداشت، صحیح است؟ 3- باز در مورد سوال اول امیرالمومنین ع می فرمایند «قَدْ تَکَفَّلَ لَکُمْ بِالرِّزْقِ وَ أُمِرْتُمْ بِالْعَمَلِ فَلَا یَکُونَنَّ الْمَضْمُونُ لَکُمْ طَلَبُهُ أَوْلَى بِکُمْ مِنَ الْمَفْرُوضِ عَلَیْکُمْ عَمَلُهُ مَعَ أَنَّهُ وَ اللَّهِ لَقَدِ اعْتَرَضَ الشَّکُّ وَ [دَخَلَ‏] دَخِلَ الْیَقِینُ حَتَّى کَأَنَّ الَّذِی ضُمِنَ لَکُمْ قَدْ فُرِضَ عَلَیْکُمْ وَ کَأَنَّ الَّذِی قَدْ فُرِضَ عَلَیْکُمْ قَدْ [وَضِعَ‏] وُضِعَ عَنْکُمْ فَبَادِرُوا الْعَمَلَ وَ خَافُوا بَغْتَةَ الْأَجَل‏»(نهج البلاغه خطبه114) در این زمینه هم سؤال‌ام این است که وقتی خداوند روزی ما را ضمانت کرده‌اند، مطمئن هم هستیم که خداوند روزی می‌دهد، خب دیگر این که آدم کار اهم را کنار بگذارد و به کار مهم بپردازد تا کفاف زندگی‌اش را بدهد و به اهل و عیال اجحاف نشود، آیا این شک به رزاق بودن خداوند نیست؟ 4- متن حدیث یادم نیست اما یادم هست چنین برداشت می‌کردم که انسان نمی‌تواند از طریق دین کسب روزی کند. لطف کنید این موضوع را بیشتر توضیح دهید. مثلاً آیا روحانیون می‌توانند برای تأمین معاش خود، یکی-دو نوبت در مدارس و مساجد نماز بخوانند تا حقوق‌شان بیشتر شود؟ آیا چنین کاری ایراد دارد؟ همچنین کسی که به خاطر تنگی معاش، منبر برود و ...؟ 5- آیا اساساً کسی که به جای این که ببیند جائی که در آن کار می کند ورودی‌اش چیست، خروجی‌اش چیست و چه جایگاهی در جامعهٔ اسلامی دارد و ... به این نگاه کند که چقدر حقوق می‌دهند، آیا چنین کسی باز هم کاری که می‌کند مصداق عبادت است؟ آیا چنین کسی مصداق حدیثی که در ادامه می‌آید هست یا خیر؟ (با این پیشفرض که چنین فردی، تنها دغدغه‌اش تأمین معاش همسر و فرزندان‌اش است، همچنین این حدیث را هم در نظر بگیرید:«الْکَمَالُ کُلُّ الْکَمَالِ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَةِ.») اصولا این حدیث یعنی چه؟! 6- آیا این به این طرز تفکر بنده ایراد وارد است یا نه؟: «بنده به هر کاری راضی نمی‌شوم - مثلاً اگر پدرم بگوید باید بیایی کنار دست من در مغازه، رسم و راه کارکردن (فروشندگی) را یادبگیری، من به اون جواب می‌دهم، نه پدر من به این کارها علاقه‌ای ندارم، من باید درس بخوانم، من می‌خواهم از نتیجهٔ همان درس‌هایی که در دانشگاه می‌خوانم، کسب درآمد داشته باشم. - مثال دیگر اگر شرکتی پیدا شود که حقوق بالایی داشته باشد و من هم شرایط کار در آن شرکت را داشته باشم، اما اگر ببینم که اهداف مدیران آن شرکت فقط کسبِ منفعت و سود بیشتر است، و اگر خدمتی هم به جامعه انجام می‌دهند در همین راستا است، به هیچ وجه حاضر نمی‌شوم که در آن شرکت مشغول به کار شوم، حتا اگر از نظر مالی خود و خانواده‌ام در تنگنا قرار گیرند. - یا مثلاً اگر در برهه‌ای از زمان، از نظر مالی در تنگنا قرار بگیرم، حاضر نیستم دست به کارهایِ عملگی، مسافرکشی و ... بزنم، نه این که این کارها را در شأن یک تحصیل‌کرده ندانم، نه مسئله نیست، احساس می‌کنم رسالت من این است که در عرصهٔ فرهنگی وارد بازار کار شوم و از این رو، نگران تضییع عمرم هستم، نمی‌خواهم عمرم بیهوده تلف شود» 7- آیا در انتخاب کار باید به استعداد و علایق شخصی نیز توجه کرد یا باید دید احتیاج نظام اسلامی در چه زمینه ای است؟! 8- اگر بتوانید در مورد این حدیث نیز توضیح دهید ممنون می شوم. البته عبارت آخر حدیث مد نظرم است چون به نظر می رسد مثال نقض زیادی داشته باشد:«وَلْیَکُنْ نَفَقَتُکَ عَلَى نَفْسِکَ وَ عِیَالِکَ قَصْداً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ وَ الْعَفْوُ الْوَسَطُ وَ قَالَ اللَّهُ وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا إِلَى آخِرِهِ. وَ قَالَ الْعَالِمُ: ضَمِنْتُ لِمَنِ اقْتَصَدَ أَنْ لا یَفْتَقِرَ»
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فکر می‌کنم موضوع اَهم و مهم برای یک مسلمان و با توجه به سخن حضرت علی‌«علیه‌السلام» که مطرح فرموده‌اید آن است که مهم انسان باید آبادانی قیامتش باشد ولی از تلاش اقتصادی جهت رونق امور مسلمین باز نایستد همان‌طور که حضرت نخلستان درست می‌کردند. از طرفی زندگی را برای همسر و فرزند و حتی والدین آسان‌کردن به خودی خود یک نوع آبادانی قیامت است – به شرطی که از مرز اعتدال به اسراف کشیده نشود –گاهی خداوند رزق بعضی را در کاری قرار داده تا با انجام آن کار مردم به نتیجه‌ی لازم برسند و در ضمن آن افراد نیز به رزق خود دست یابند مثل نماز و منبر برای روحانیون. آن‌چه کراهت دارد آن است که یک روحانی شرط کند اگر این مقدار پول ندهید نماز و منبر را نمی‌پذیرم و این غیر از آن است که مردم در عین دعوت روحانی وظیفه دارند حقوق او را رعایت کنند. تقدیر معیشت یعنی انضباط در خرج‌کردن به طوری که نه اسراف کند و نه تنگ بگیرد و بخل بورزد. مسلّم کار هرچه پاک‌تر باشد و در عین فضای دینی وسیله‌ی رزق حلال می‌شود بهتر است.مواظب باشید که به مسیر رزق خود پشت نکنید اگر مسیر رزق شما حضور در مغازه‌ی پدرتان است به آن پشت نکنید چون می‌شود در عین تلاش در بازار کار فرهنگی هم کرد. در جواب قسمت هفتم سؤال باید عرض کنم هر دو، ولی نیاز نظام اسلامی اولویت دارد. 8- فکر می‌کنم در کتاب رزق قسمت آخر حدیث با روایات مختلف روشن شده که حقیقتاً ظرفیت نظام عالم آن است که در میانه‌روی فقری پیش نمی‌آید. در ضمن حدیث «ضمنتُ لاهل العلم ارزاقهم» را از فرمایشات آیت‌الله بهجت«رحمة‌الله‌علیه» گرفتم ولی فکر می‌کنم اگر جستجو کنیم سند آن را پیدا کنیم. موفق باشید
2160
متن پرسش
با سلام و عرض تبریک ماه مبارک رمضان و آروزی توفیق و سلامتی استاد گرامی جناب آقای طاهرزاده چرا استغفار باعث افزایش رزق و روزی میشود اعم از رزق های مادی و معنوی لطفا کتاب های معتبر ی را در زمینه استغفار معرفی فرمایید که بصورت دعا باشد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در کتاب جایگاه رزق در هستی بحث شده. موفق باشید.
2045
متن پرسش
سلام علیکم و افاضاته و علمه و حکمته وجمیع برکاته. استاد عزیزم در حدیث قدسی داریم انا عند ظن عبدی المومن بی فلیظن بی ماشاء. یا انا عند ظن عبدی بی ان خیرا فخیر و ان شر فشر یا ان ظن بی خیرا فله و ان ظن شرا فله. علم ثابت کرده انسان در وجودش چیزی به نام ضمیر ناخودآگاه است که راست و دروغ برایش معنا ندارد و منعکس کننده ی هردو است یعنی اگر به خود تلقین کنی که من ثروتمندترین انسانم به زودی ثروتمند ترین میشود و ازهمه طرف ثروت به سویش میجهد یا اگر سرطانی باشد و به خود تلقین کند من سالمم و هرروز این جمله راتکرار کند و بر آن متمرکز شود بسیار زود علائم بیماری از وجودش محو میشود و انسنی سالم میشود آیا میشود این موضوع را با حدیث قدسی بالا تطبیق داد و گفت اگر انسان هر اندیشه ای را در سر بپروراند در جهان بیرون ایجاد میشود چون انسان بالقوه قدرت خلق و ایجاد همه چیز رادر جان بیرون یا ماده دارد و حتی میتواند بگوید بشو و بشود. آیا منظور حدیث این میباشد و با علم امروز هم مطابقت دارد باتوجه به گفته ی دانشمندی که انسان بپذیرد فقیر است فقیر میشود واگر بپذیرد ثروتمند ثروتمند میشود. یا در حدیثی داریم اگر باورشان بیشتر بود روی هوا هم راه میرفتند آیا اینها با این موضوع که انسان هرچه را به ضمیر ناخودآگاه تلقین کند در جهان بیرون خلق میشود. ایا دعلت اینکه خیلیها فقیرند اینست که اندیشه ی فقر تمام ضمیر ناخوداگاهشان را احاطه کرده البته طبق حدیث انا عند ظن عبدی...
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- همین‌طور که ملاحظه می‌فرمایید در حدیث می‌فرماید: من در گمان بنده‌ی مؤمن به خودم هستم. در این حدیث بر نگاه انسان مؤمن توجه شده چون انسان مومن نظر به سنت‌های الهی دارد و در راستای حکمت الهی از خداوند انتظاراتی را دنبال می‌کند. خداوند می‌فرماید اگر در راستای ایمانی که به من داری، گمان تو به من آن بود که من به تو در اموراتت کمک می‌کنم، من نیز به تو کمک می‌کنم و اگر گمان تو آن بود که من تو را یاری نمی‌کنم من نیز تو را یاری نخواهم کرد. 2- موضوع تلقینی که انسان جهت رفع بیماری‌اش می‌توان به خود بکند و خود را درمان کند مربوط به قدرت نفس ناطقه است که می‌تواند با عالم عقل مرتبط شود و مطابق عالم عقل بدن خود را تدبیر کند و درمان نماید. 3- در مورد فقیر و ثروتمندشدن افراد در عین آن‌که انسان همواره باید نسبت به پروردگار خود گمان نیک داشته باشد و مطمئن باشد خداوند انسان را از رزق مورد نیازش محروم نمی‌کند متوجه باشد گاهی مصلحت او در آن است که رزق او وسیع نباشد و سعی کند به همان راضی باشد زیرا از این طریق رضوان الهی را برای خود شکل می‌دهد. قرآن می فرماید« اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاع‏» خدا روزى را براى هر کس بخواهد(و شایسته بداند) وسیع، براى هر کس بخواهد(و مصلحت بداند،) تنگ قرار مى‏دهد؛ ولى آنها[ کافران‏] به زندگى دنیا، شاد(و خوشحال) شدند؛ در حالى که زندگى دنیا در برابر آخرت، متاع ناچیزى است!. موفق باشید
2008
متن پرسش
بنام خدا باسلام وخداقوت مگررزق دست خدانیست! وکسی هم نمیتواند رزق کسی را کم یا زیاد کند پس چرا وضع مردم آفریقا و... به این شکل است؟ امریکا وانگلیس و... این کشورها را استعمار کردند و انگاری که روزی آنها را قطع کردند. -آیا روزی هم مثل سرنوشت انسانها دست خودشان است؟! -یا اینها وسیله امتحان است؟ -اینکه امام علی ع فرمودند:هرجا ثروتمندی باشد حق کسی خورده شده است. این مساله چطور با رزق دست خداست سازگار است؟ اصلا آدم های افریقا یاگرسنگان دیگر وامثالهم برای بدست آوردن روزی حرص هم نمیخورند وتا جایی که میتوانندکار و تلاش خود رامیکنند ولی برای زنده بودن خود به قرص نانی هم محتاجند؟ کتاب جایگاه رزق انسان درهستی رادر حال اتمام هستم وبرخی مطالب نهج البلاغه وقرآن رانگاه هم کردم.اما مساله فوق را خوب نفهمیدم خداوند خیرتان دهد دعا کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: موضوع فقر مردم آفریقا وجوه زیادی دارد تا کسی در آن منطقه زندگی نکند نمی‌تواند موضوع را به‌درستی تحلیل کند. بنده بدون آن‌که بخواهم جنایات استعمارگران را نادیده بگیرم نمی‌توانم از غفلت‌هایی که در آن منطقه به‌وجود آمده و اختلافاتی که در بین خود دارند غافل باشم آقای خوزه دو کاسترو در کتاب ژئوپولتیک گرسنگی از ضعف‌های فرهنگی آن منطقه گله‌مند است و لذا وقتی آیات قرآن و سخنان اهل‌البیت«علیهم‌السلام» ما را مطمئن می‌کند که برای هرکس رزق مقسومی تعیین شده پس باید اشکال را در جای دیگر دنبال کرد و بحث ثروت موفور که حاکی از تجاوز به حقوق دیگران است به آن معنا نیست که ثروتمندان به رزق مقسوم افراد تجاوز کرده‌اند بلکه چیزی از مردم تصاحب نموده‌اند که مربوط به مردم بوده و آن‌ها به حقوق مردم تجاوز کرده‌اند و در امتحان الهی موفق نشده‌اند ولی معلوم نیست به رزق آن ها بتوانند تجاوز کنند. موفق باشید
683
متن پرسش
با عرض سلام وخسته نباشید من دانشجوی جوان 23ساله هستم والان درمسئله مهمی گیرکردم که اگرلطف بفرمایید باپاسخ به آن وبیان سندقرآنی وحدیث آن مرااز این مسئله رهایی دهید ممنون میشوم .اینجانب مباحث معرفت النفس وازبرهان تا عرفان و مباحث مدرنیته وتوهم وتمدن زایی شیعه و... راکارنمودم ولی به یک سوال اساسی خوردم .یکی ازمباحثی که در کشور ما درمقابله با جنگ نرم و عبور از فرهنگ مدرنیته به فرهنگ مهدویت وبسترمناسب برای ظهور ولی عصر(عج) باید اعمال شودمباحث فرهنگی است.اما متاسفانه با توجه به این مباحث بنده مانده ام شخص من که اتفقا پیشنهادهای خوب وسازنده ای در این مباحث دارم چگونه می توانم مشکلات شخصی خودم ازقبیل مشکلات مادی وروزی زندگیم راحل نمایم . چون همانطور میدانید مباحث فرهنگی در کشور ما اهمیت مالی به آن نمی دهند.البته بنده این سوالها را به علت فشارهای جامعه وخانواده از شما میپرسم .آیا ایمان به غیب مشکل ماراحل مینماید؟ البته ما به رزاق بودن خداوند متعال ومسبب الاسباب بودن اوشک نداریم.اگرچه واضح است ایمانمان کم است وفعالیت وکار بیشتری را دراین زمینه میطلبداما سوال بنده وشک بنده برای این است بتوانم برای خودم ودیگران توجیه وجواب روایی وقرآنی داشته باشیم تا قلبا به کاری که میکنیم ایمان داشته باشیم ودچار لغزش در بین راه نشویم.ضمن تشکرفراوان ازشماومباحث سازنده تان امیدواریم بتوانیم در آینده ازکسانی باشیم که زمینه ساز ظهور حضرت ولی عصر(عج) هستند وشهدای راه ایشان باشیم .انشاالله
متن پاسخ
بسمه تعالی: علیک السلام: بحمدالله همان دینی که وظایف فکری و فرهنگی را به عهده‌ی ما گذاشته است از زبان قرآن و روایات مسئله‌ی چگونگی برخورد با رزق را روشن فرموده تا انسان با آگاهی تمام و تحلیل درست موضوع را دنبال کند، که سعی شده در کتاب «جایگاه رزق در هستی» مسئله روشن شود. موفق باشید
656
متن پرسش
با سلام و احترام حضور استاد گرانقدر آیا گذاشتن پول در بانک به صورت سپرده گذاری یکساله یا پنج ساله و دریافت ماهیانه مبلغی از بانک تحت عنوان سودبانکی که امروز مرسوم است، اشکال شرعی دارد؟ دریافت وام از بانکی چطور؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: اصل مسئله را باید از مرجع تقلیدتان بپرسید، ولی رویهمرفته بدانید که بانک وکیل شما است و با پول شما سرمایه‌گذاری می‌کند و مقداری از حاصل در آمد را به شما می‌دهد و لذا حکم ربا ندارد. دریافت وام از بانک هم شقوقی دارد که هیچ‌کدام خلاف شرع نیست مگر این‌که ما جهت امری وام بگیریم و در جهت دیگر مصرف کنیم که این را اشکال می‌گیرند. موفق باشید
617
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم در شرح نامه 31 نهج البلاغه آنجا که سخن به مبحث رزق می رسد، در یکی از جلسات در پاسخ به سوالی راجع به وضعیت رزق آفریقایی ها مطالبی فرموده اید که آماری از سازمان جهانی غذا را هم شاهد گرفته اید بر اینکه خود آفریقایی ها در این قضیه مقصرند. ولی متاسفانه چون این پاسخ در آخر جلسه بوده، نوار تمام شده و پاسخ به صورت کامل ضبط نشده است و در کتاب رزق نیز به آن پرداخته نشده است. اگر ممکن است پاسخ این سوال را بفرمایید(فکر می کنم در ذهن اکثر افراد ظلم استعمارگران باعث این وضعیت برای آفریقایی ها شده است یا به عبارت دیگر حق آفریقایی ها در گلوی ظالمان و قدرتمندان گیر کرده است) با تشکر 17 / 4 / 1389
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مسلّم نمی‌توان به جهت کوتاهی‌های مظلومان، ظالمان را تبرئه کرد ولی بحث بر سر آن است که ریشه‌ی قحطی‌های آفریقایی که زمین در آن منطقه آمادگی چند نوبت محصول در سال را دارد ، به پای خداوند بگذاریم و بگوییم چرا خداوند رزق این مردم را نداده. عنایت داشته باشید که این مردم قرن‌ها در همین سرزمین به روش سنتی غذای خود را به‌دست می‌آوردند و زندگی می‌کردند، ولی با روش‌های استعماری و غفلت از حیله‌های آن‌ها بود که نظام ان‌ها به‌هم خورد و این شده است که فعلاً با آن روبه‌رو هستیم که می‌خواهیم به کمک همان روش‌های استعمارگران مشکل را حل کنیم به این صورت که روزی چند ظرف غذا به آن‌ها بدهیم تا نمیرند، غافل از آن‌که خداوند غذای آن‌ها را از قبل آماده کرده باید بروند آن را از دل زمین بیرون بیاورند. و روایات رسیده از طرف ائمه‌ی معصومین«علیهم‌السلام» متذکر این مسئله است. موفق باشید
301
متن پرسش
با سلام. در باب کتاب رزق تان دو سوال داشتم. اولا اینکه اگر روزی را خدا تامین کرده چرا برخی از گرسنگی می میرند؟ ثانیا با تقریر ارائه شده حکم داشتن پس انداز چیست؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام حضرت پروردگار فرموده است من رزق شما را در جهان قرار داده‌ام؛ ولی دو نکته نباید مورد غفلت قرار گیرد، یکی آن‌که اندک تلاشی برای به‌دست‌آوردن رزق به عهده‌ی بندگان است. دیگر این‌که اگر کسی یا جامعه‌ای خودش رزق خود را از بین برد و گرفتار گرسنگی شد باید بداند سرنوشت اصلی آن این نبوده است. در موضوع پس‌انداز به عنوان مسیر تأمین رزق در واقع همان تلاش معقول و بدون حرصی است که بندگان باید انجام دهند و در غیر این‌صورت «کنز» است هرچند نام آن پس‌انداز باشد. موفق باشید
44
متن پرسش
سلام علیکم من بعد از خواندن کتابهای الحیاه ، شروع به خواندن کتاب جایگاه رزق شما کردم ولی نمی توانم این دو دیدگاه را با هم جمع کنم،مبنی بر اینکه در الحیاه تاکید بسیاری شده که روزی فقرا در مال ثروتمندان قرار داده شده ولی چون ثروتمندان حق فقرا را نداده اند به این دلیل فقیر شده اند،اما برداشتی که از کتاب شما کرده ام این است که روزی انسان را کسی نمی تواند بدزدد . با این شرح پس چرا در جهان انسانهای زیادی باید از فقر بمیرند؟و در مقابل عده ای متکاثر شوند؟من هم قبول دارم که خدا هیچ انسانی را بی رزق نمی گذارد ولی اینکه هیچ کس نمی تواند روزی دیگری را بدزدد برایم قابل فهم نیست.از شما استدعای کمک دارم با تشکر
متن پاسخ
جواب: پس از سلام و آرزوی توفیق بیشتربرای جنابعالی در تفقه در دین. همچنان که خود حضرتعالی مستحضرید یک بحث، بحث رزق فردی افراد است که روایات متکثر تأکید دارند آن رزق به‌دنبال فرد می‌آید تا به او برسد. ولی موضوع ضعف و سستی و گناه عواملی است که رسیدن رزق افراد را سخت می‌کند، حال چه این گناه توسط ثروتمندان انجام گیرد، و چه آن توسط مستضعفان که بدون دلیل از ترس آن‌که ثروتمندان نان آن‌ها را از آن‌ها دریغ می‌کنند، چپاول ثروتمندان را تحمل می‌نمایند. وقتی روایات می‌فرماید یک رزق است که به دنبال تو می‌آید و یک رزق است که تو به دنبال آن می‌روی، می‌خواهد انسان‌ها را در یک امنیت قرار دهد تا بدون حرص و ترس وظیفه‌ی بندگی خود را انجام دهند و به طور طبیعی از رزق خود بهره گیرند، که البته سخت‌کردن مسیر رزق در راستای غفلت از وظایف، موضوع قابل دقتی است. ولی یک سخن هم با ثروتمندان دارد که به دنبال رزق نوع دوم می‌دوند و از این طریق نه‌تنها تنگناهایی برای مردم ایجاد می‌کنند- که وظیفه‌ی مردم است در این مورد هوشیاری به‌خرج دهند- موجب بی‌ثمری زندگی خود نیز می‌شوند. روایاتی که کتاب شریف الحیات بر آن تأکید دارد در رابطه با وظیفه‌ی مردم است که نگذارند ثروتمندان موجبات سخت‌کردن مسیر رزق آن‌ها را فراهم کنند، لااقل مطمئن باشند که خداوند دنیا را آنچنان قرار نداده است که برای به‌دست‌آوردن رزق مجبور باشند چاپلوسی ثروتمندان را بکنند و از این طریق پایه‌های ظلم آن‌ها را مستحکم کنند.
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!