بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: رزق

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
جستجو در کتاب ها نتیجه ای نداشت
یادداشت ویژه ای با موضوع انتخابی یافت نشد
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21908
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیزم: طلبه پایه پنجم هستم. از سوال هایی که خودم و دیگر طلبه ها از محضر شما پرسیده بودیم، به این نتیجه رسیدم که شما بر این باورید که طلبه باید به درس و وظیفه ی طلبگی خود بپردازند و رزق و روزی آنها با توکل به خدا و قناعت، به آنها می رسد و خلاصه نیاز نیست در طلب مال و ثروت باشند. اما نظر این حقیر، مقداری متفاوت گشته است و می خواستم بدانم شما این نظر مرا تایید می فرمایید یا نه. با توجه به اینکه در زمانه ی کنونی، تعداد زیادی از مسلمانان و حتی غیر مسلمانان در فقر به سر می برند و با توجه به این نکته ی مهم که دشمنان اسلام در صدد مال اندوزی و تولید ثروت و سرمایه هستند تا جهان و خصوصا مسلمانان را بیشتر استثمار کنند و بیشتر زور گویی و ظلم کنند؛ چرا یک مسلمان و خصوصا یک طلبه، نباید به فکر تولید ثروت و تولید کار و سرمایه باشد؟ اصلا آیا این یک ضعف نیست که ما مسلمانان به مصرف گرایی و اسراف و بیکاری عادت کرده ایم. حرف و عقیده ی شما، زمانی عملی می باشد که این همه فقر گریبانگیر جامعه نباشد و اسلام و مسلمین، اینقدر دشمن پولدار نداشته باشند. با توجه به اینکه طلبه هستم و ان شاءالله که با دعای خیر شما، طلبه هم بمانم، آیا بهتر نیست که روحانیت به جای اینکه چشمش به دست پولی باشد که مردم می خواهند به بدهند، و یا امیدش به شهریه ی بسیااااااار زیادی باشد که به او می دهند! بهتر نیست که خودش برود دنبال تولید کار و سرمایه، تا هم خودش محتاج نباشد و هم تولید کار کرده و برای چند نفر هم شغل ایجاد کرده باشد؟ آیا بهتر نیست که روحانی در این زمانه، جمع اضداد باشد و هم درس بخواند و هم کار کند تا نه تنها محتاج کمک دیگران نباشد بلکه به دیگران هم کمک کند؛ و دیگر شکمش هم اینقدر برآمده نمی شود! نظر شما برای بنده خیلی خیلی مهم است. به نظر شما اولویت ها و کارهای زمین مانده در حوزه و روحانیت، چه کار هایی هستند؟ من در تابستان و یا روزهای تعطیل، کار کنم و پول در بیاورم بهتر است و یا اینکه به کار و تحقیق علمی و مطالعه بپردازم؟ و یا جمع هر دو تا؟ استاد عزیز، خیلی قلبم در اضطراب و ترس و پریشانی و حیرت به سر می برد. چه کار کنم که با آرامش خاطر، وظیفه تاریخی خودم را پیدا کنم و به آن عمل کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر جمع اضدادی که می‌فرمایید فراهم شود که خیلی خوب است و بعضاً برای بعضی از روحانیون پیش آمده است. ولی روی این نکته هم فکر کنید که اگر روحانیت ما از یک طرف بتواند طوری جامعه را هدایت کند که حرص ثروت‌اندوزی و داشتن ثروت زیاد نداشته باشد، و از طرف دیگر با ساده‌زیستی خود نشان دهد که زیبایی زندگی به ساده‌بودن و معنوی‌بودن آن است، اساساً ارزشی برای ثروت‌مندان اهل دنیا نمی‌ماند که مردم بخواهند آن‌ها را الگوی خود قرار دهند. و این یعنی عبور از ثروت و ثروت‌اندوزی. موفق باشید

21878
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: آیا مشابه مباحثی که در مورد رزق مادی انسان داشته اید آیات قرآن و احادیثی در خصوص رزق معنوی انسان وجود دارد؟ آیا می توان گفت رزق معنوی دارای سلسله مراتب است به اینصورت که در مسیر زندگی خداوند به بهانه های مختلف آن را در مسیر انسان قرار می دهد و در صورتی که انسان آن را ببیند و از آن استفاده کند و خود را ارتقا دهد وارد گام بعدی می شود و دوباره در آن مرحله خداوند رزق معنوی دیگری برای او قرار می دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. به همین جهت باید با رعایت اخلاق و تواضع، شرایط بسطِ رزق معنوی خود را فراهم نمود. موفق باشید

21812
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: از خدمت جنابعالی دو سوال در خصوص رزق داشتم: 1- اگر کسی براساس درآمد فعلی که دارد پولی را قرض کند و یا وام بگیرد و اقدام به خرید مسکن کند و اقساط خود را بپردازد ولی بعد از مدتی حقوق او کم شود، آیا براساس مباحثی که در خصوص رزق داریم برای جبران حقوق کم شده چیکار باید بکند؟ آیا باید بیشتر کار کند (بیشتر از 8 ساعت) یا مجددا قرض کند؟ 2- اگر کسی بیش از 8 ساعت کار کند و نیت او اختصاص اضافه درآمد به دست آمده به امور خیریه باشد با مباحث مطروحه در باب رزق منافاتی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع کسب رزق ربطی به 8 ساعت بیشتر یا کم‌تر کارکردن ندارد. بحث بر سر آن است که در حدّ معقول جهت تأمین نیازهای زندگی تلاش کنیم بدون حرص و اسراف و اشرافیت. 2- اگر آن نوع کسب و فعالیت موجب دوری انسان از کسب معارف نشود، خوب است. موفق باشید

21702
متن پرسش
سلام: در تکمیل بحث انجام شده در صفحه ی زیر می خواهم بگویم: الرزق رزقان اشاره به صفت رحمان و رحیم خداوند دارد. یعنی به خاطر رحمان بودن یک رزق معینی را به همه ی موجودات عالم می دهد و به خاطر رحیم بودنش به کسانی که از قوانینش پیروی می کنند و شاگرد اول کلاس می شوند رزق خاصی را به عنوان جایزه می دهد. ارادتمند شما عباسعلی ملک http://lobolmizan.ir/quest/2304
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد رزق این نکته که می‌فرمایید، نکته‌ی قابل دقت و تأمّل است. موفق باشید

21405
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت شما استاد گرامی: استاد من در مباحث استاد محمد شجاعی (موسسه منتظران منجی) در بحث عدل الهی ایشان تمام اتفاقات را دارای مسبب علی و معلولی می دانند و می گویند اگر مثلا فرزندی دارای نقص باشند و معلولیت جسمی و ذهنی داشته باشد از ناحیه پدر یا مادر یا محیط و یا اتفاقاتی که ممکن است برای جنین بیفتد این عوامل موجب این معلولیت ها می شود و از حرف هایشان این فهمیده می شود که خداوند به ذات هیج وقت نمی خواهد شخصی دارای معلولیت هایی باشد. آیا این نظریه صحیح است که خداوند هیچ گاه نخواسته است این گونه مشکلات را، حتی اگر مثل داستان حضرت خضر بداند که این شخص در آینده عصیان گر است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در اراده‌ی اولیه، حضرت حق عین خیر و لطف است ولی آن‌گاه که می‌بیند اگر به کسی ثروت بدهد عصیان می‌کند، رزق او را بسط نمی‌دهد و یا برعکس. موفق باشید

21191
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام و درود خدا بر استاد عزیزمان: استاد جان از این که وقت شریف جنابعالی را می گیریم شرمنده ایم ولی دعا می کنیم خداوند وقتی که برای پاسخ به سوالات می گذارید را از برترین عبادتها برایتان حساب کند. 1. پیامبر عزیز (ص) می فرمایند استوارترین کارها سه چیز است ... و سومی «مواساه الاخ فی المالم این مواسات دقیقا به چه میزان؟ و معناست و مراد از اخ کیست؟ چرا که افرادی که در جامعه احتیاج شدید دارند بسیارند. 2. ایشان می فرمایند «ابی الله ان یرزق عبده المومن الا من حیث لا یحتسب » خوب ما هر چه خود و برادران خوب مومن و ارزشی را می بینیم عموما رزقمان از همان جایی می رسد که به طور طبیعی گمانش را داریم مثلا من معلم 25 سال است رزقم بوسیله حقوق آخر برج تامین می شود که گمان می کنم گرچه می دانم خداست که بدین وسیله می فرستد بقیه مومنین هم همین طور حال با توجه به این حدیث که می فرماید خدا ابا دارد نکند ما مومن نیستیم؟ 3. در حدیثی دیگر می فرمایند «مروا بالمعروف و ان لم تفعلوه» احمدیان ترجمه کرده مردمان را به کار نیک فرمان دهید هر چند خود نکنید. این روایت با آیات «لم تقولون ما لا تفعلون» «کبر مقتا ان تقولوا ما لا تفعلون» «اتامرون الناس بالبر و تنسون انسفکم» چگونه ساز گاری دارد؟ 4. حضرتش در روایتی دیگر می فرماید: «اذا احب الله عبدا ابتلاه و اذا احبه الحب البالغ افتناه قالوا ما افتناه قال لا یترک له مالا و ولدا» خوب اگر قرار است خداوند به کسی که غایت حب پیدا می کند هیچ از مال و فرزندان باقی نگذارد با این حساب بایستی اهل البیت که در نهایت حب الهی بودند نه مالی داشتند و نه فرزندی و همچنین عرفای بزرگ همه مال و فرزندان خویش را از دست می دادند؟ در حالی که چنین نیست؟ منبع 4 روایت نهج الفصاحه. با تشکر از استاد عزیز و التماس دعا. خدایا بر طول عمر و توفیقات استاد عزیز بیفزا و ایشان را با امیرالمومنین علیه السلام محشور بفرما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- برادران ایمانی یعنی انسان‌هایی که در بستر شریعت قدم گذاشته‌اند و آرزوهای دنیایی آن‌ها را بازی نداده. اولاً: چنین انسان‌هایی نیازهای منطقی دارند که رفع آن‌ها چندان مشکل نیست و برکات خاص خود را دارد ثانیاً: چنین افرادی چندان هم زیاد نیستند  2- ما فکر می‌کنیم رزق‌مان از طریق برنامه‌های‌مان به ما می‌رسد! چرا به این فکر نباشیم که خدا از طریق رزق ما را مقرر کرده و اگر در جای دیگری بودیم باز به نحوی آن را تأمین می‌کرد. یعنی بر اساس حساب‌های ما نیست، بر اساس رزّاقیت اوست  3- سنت‌های خوب را جاری‌کردن، غیر از ادعاکردن و بعد زیر آن زدن است  4- وقتی حبّ الهی آمد، دیگر جایی برای مال و فرزند نمی‌ماند، نه آن‌که مال و فرزند انسان از بین برود. گفت: «دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی / دیوانه‌ی تو هر دو جهان را چه کند؟». موفق باشید

21094
متن پرسش
با عرض سلام: احتراما اینجانب کتاب «جایگاه رزق انسان در هستی» را مطالعه نموده ام. من اکنون مدت ها هست که گرفتار سردرگمی شده ام که قادر به تصمیم گیری نیستم. کارمند هستم. دارای سه فرزند. کارشناسی معماری دارم. باید برای گرفتن پروانه اشتغال 25 کتاب نظام مهندسی را بخوانم. با این وضعیت و حقوق کم که هر ماه دارم قرض می کنم. برای پرداخت قسط ها، هزینه مدرسه و سرویس بچه ها، خرج منزل و... نمی دانم عصر ها بروم سر کار دوم. نمی دانم؟ درس بخوانم؟ نمی دانم درس های دینی قرآن و تفسیر بخوانم؟ چکار کنم؟ چند سال بخاطر همین وضعیت گذشت و ماندیم. شما فرمودید طبق فرموده حضرت علی (ع) رزق خودش به دنبال شما می آید و خداوند این را ضمانت کرده. پس چرا ما ها که اعتقاد داریم به این صورت و افرادی که اهل نماز روزه و.... نیستن وضع خوبی دارند. من با بچه ها جرآت ندارم به سوپری بروم. قرآن سوره واقعه و دعا های افزایش رزق هم بجا آورده ام. خداوند که از حال ما خبر دارد که به چه صورت زندگی می گذرانیم. پس این جایگاه روزی کجاست؟ چرا هر روز را با استرس و فکر وضعیت مالی پشت سر می گذرانیم بطوری که نماز می خوانیم روزه می گیریم اما با افکار پریشان. ترس از آیند دیگر فرصت برای تدبر و فکر در قرآن و.... برایمان نمانده بطوری که روح و جسم مان شکسته شده. لطفا راهنمایی بفرمایید. سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید رزق مقسوم که خداوند از قبل تعیین فرموده است؛ در بستری به ما می‌رسد که ما در زندگیِ طبیعی خود حرکت کنیم و مواظب باشیم آرزوهای دنیایی ما را از آن بستر بیرون نکند. مثل آن‌که انسان در شهر و روستای خود شرایط خانه‌دارشدن برایش فراهم است، بعد میل دارد در شهری بزرگ‌تر خانه داشته باشد. این‌جاست که از بستر تحقق رزقِ خانه‌دارشدن، خود را بیرون می‌برد. موفق باشید

20186
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید توضیحی در مورد این حدیث می خواستم که خداوند روزی طالب علم رو ضمانت کرده. گاها فکرهایی به سراغ بنده میاد که واقعا آزار دهنده است. مثل اینکه بعد از ده سال درس خوندن تو حوزه چطور کار پیدا کنم و چطور زندگی بچرخانم و... و از این قبیل افکار نمی گذارند که راحت به درسم ادامه بدم. اگر ممکنه راهی هم پیشنهاد کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تجربه نشان داده است که وقتی طلبه در مسیر طلب علم جلو رود مسئله حل می‌شود. باید روحیه، روحیه‌ی سادگی طلبه باشد نه روحیه‌ی یک تاجر. موفق باشید

19836
متن پرسش
بر اساس آیه قرآن رزق هر جنبنده بر عهده خداست پس بچه هایی که در آفریقا بر اثر گرسنگی می میرند رزق ندارند که بر عهده خدا نبوده رزق آنها؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول مرحوم دکتر علی شریعتی آری! خداوند رزق هرکس را تعیین کرده است ولی باید ببیند که چه کسی از او قاپیده است؟ و یا چه کسی می‌خواهد از او بقاپد؟ مسئله‌ی قحطی آفریقا خیلی گسترده‌تر از این صحبت‌ها است و بعضی از قسمت‌های آن ریشه در روانِ قومی دارد که رواناً قحطی‌زدگی به جانشان افتاده است و نه قحطی. این را می‌توانید در کتاب «ژئوپلوتیک گرسنگی» اثر «خوزه دو کاسترو» دنبال کنید. موفق باشید

19779
متن پرسش
سلام: با توجه به اينكه در روايات اشاره شده كه اجمال در طلب رزق داشته باشيد و قدري و اندكي سعي كنيد، از طرفي گفته شده كه فرد براي وسعت دادن به اهل و عيال خود تلاش بيشتري كند چقدر اجر و ثواب دارد، خب روايت اولي مي فرمايد نيازي نيست خود را به تكلف و زحمت بيندازيد و دومي به طور غير مستقيم اشاره مي كند كه براي وسعت دادن به زن و فرزند خود را به زحمت بينداز. اين دو روايت چطور قايل جمع اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تلاشی که در روایت دوم می‌فرماید در مقابل تنبلی است و نه برای حرص بیشتر. موفق باشید

19695
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیزم: سوال خیلی مهمی که امروزه اقشار آسیب دیده مثل فقرا و بیماران و معلولان و ناتوانان جسمی از ما مذهبی ها می پرسند و ما جواب قانع کننده ای برایشان نداریم این است که می گویند خدای شما که می گویید این همه مهربان است، چرا ما را ناقص آفریده؛ یا زلزله زدگان می گویند چرا خدا باید برای ما زلزله ایجاد کند و ما را بی خانمان کند. یا فقیران می گویند مگر شما نمی گویید خدا رزاق است، پس کجاست روزی من؟ خواهشا جوابی عوام فهم بدهید. زیرا آن بدبخت بی چاره ها، سیر مطالعاتی شما را مطالعه نکرده اند. ممنون می شوم اگر راهنمایی کنید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم شهید مطهری در این مورد یک کتاب کامل نوشته‌اند و ابعاد مختلف این موضوعات را بررسی نموده‌اند. بنده هم در شرح صوتی «عدل الهی» عرایضی داشته‌ام. آن‌چه هست باید متوجه بود این نقص‌ها و فقرها، ریشه در بخل خدای حکیمِ قادرِ بی‌نیاز ندارد. باید مشکل را در جای دیگر بررسی نمود مثل امتحانی که افراد باید بشوند یا کوتاهی‌هایی که کرده‌اند و یا ظلمی که به آن‌ها شده است. با این‌همه، راه کمال حقیقی که رجوع به خدا است به بهترین شکل در مقابل آن‌ها گشوده‌ است. به گفته‌ی آیت اللّه حائری شیرازی هرکه داراتر است مسئول‌تر است و به همان اندازه وظایف بیشتری جهت جلب رضایت خدا بر دوش دارد. موفق باشید

19623
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: عرض و سوالی داشتم خدمتتان راجع به عالم طلبگی و متناسب کردن آن با زندگی طلبگی و مبحث رزق و فعالیت هایی که واسطه رزق یک طلبه می شوند. بنده طلبه ای هستم که تازه در حوزه شروع به تحصیل کرده و در همین حین به امر سفارش شده ی ازدواج تن داده ام. لیک این سوال برایم مطرح می شود آیا در این تاریخ واسطه های رزقی که ما برای خود باید راجب آن فکر و تلاش کنیم باید با توجه به سیره حضرات معصومین و امام علی (ع) باشد که هیچگاه دست از فعالیت اقتصادی نمی کشیدند و هم زمان به تبلیغ دین (که برای ما تحصیل هم اضافه می شود) می پرداختند. یا اینکه مانند جو غالب حوزه که به ارتزاق از طریق دین (نماز جماعت و...) روی آوریم؟ (اگر این مباحث در گذشته مطرح گشته، مزاحم اوقات استاد نمی شوم و صرفا منبع معرفی فرمایید) با تشکر. در پناه حق نیرومند برای ادامه راه حق
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید اگر ممکن است در چند سال اول طلبگی ممحّض درس و بحث حوزه باشید و بعداً هم در همان مسیر طلبگی، رزق مربوط به زندگی مشترکتان را شکل دهید. ائمه«علیهم‌السلام» علم لدّنی داشتند و نیاز نبود مشغول درس و مطالعه شوند. موفق باشید

19381
متن پرسش
با سلام: از آنجا که بنده متاهل هستم و شغل و کسب و کار مناسب و قطعی ندارم اکثر مواقع ذهنم دگیر مسایل معیشتی که فردا چگونه می شود و از این قبیل مسائل می شود و با توجه به اینکه شرایط کشور هم شرایط مساعدی نیست و لااقل تا چهار سال دیگر هم بناست بهتر نشود، 1. راهکاری در مورد رفع مشکل بیکاری بدهید؟ 2. سوال اینجاست که طبق حدیث امام علی علیه السلام: «در توكّل كردنت همين بس كه هيچ كس جز خدا را جريان بخش روزى خود ندانى.» آیا رییس جمهور که توسط مردم انتخاب می شود به عنوان متولی اصلی اقتصاد کشور نقشی در افزایش رفاه اقتصادی مردم ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفه‌ی رئیس جمهور آن است که در جای خود شرایط کسب و کار را فراهم کند. ولی جنابعالی با توکل به خدا و همراه با تواضع لازم به سخن حضرت علی«علیه‌السلام» اعتماد کنید. موفق باشید

18960
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام خدمت استاد: بنده پسری هستم ۲۶ ساله ساکن تهران، در مورد شغل وکالت که به اون مشغول هستم سوال داشتم. با توجه به مواردی که توی شغل وکالت هست و حتی در بهترین شرایط مسایل مادی و دنیایی و به دور از نورانیت الهی زیاد بوجود میاد. هر چند که انسان با تلاش قلب خودشو نورانی میکنه و پیشرفت چشمگیری داره، ولی این حرفه واقعا در عمل متضاد هست و حواس انسان را به سمت مادی گرایی و تلاش در جهت دنیا میبره و دوباره آدم باید با تلاش به جای اول الهی در قدم اول برگرده. راه هایی به ذهن انسان میرسه مثل تغییر شغل. ولی این نکته هم صادق است که تلاش در این شغل با هدف الهی و پیشرفت معنوی، ثواب و سرعت در سیر را بسیار زیاد میکنه. حالا به نظر استاد گرانقدر چه راهی پیش نهاد میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر کاری مثل کار شما، قوه‌ی واهمه به میدان می‌اید و «نظر» را متوجه سودهای مادی می‌کند. راه‌کار آن نیست که از این کار فاصله بگیرید بلکه باید دائم متذکر خود باشید که در جهت حق و حقوق مظلومان قدم بردارید. در ضمن حق‌الزحمه‌ی خود را نیز بگیرید. موفق باشید

18936
متن پرسش
سلام علیکم: خانم بنده نسبت به اموال دقت بیش از حد دارد و تا مطمئن نشود مال کسی را نمی خورد. حتی به اموال بنده نیز با دیده شک نگاه می کند (گاهی هم خمس می دهد از باب مال حلال مخوط به حرام که گاها متوجه می شوم و خیلی بهم بر می خورد). در باغ رضوان بچه ها را از گرفتن خیرات منع می کند و اگر نذری بیاورند در منزل همین طور عمل می کند. من بر عکس، اصل را بر پاکی مال دیگران می گذارم مگر خلاف آن ثابت شود یا واقعا مورد مشکوک باشد. اما گاهی فکر می کنم که شاید کار خانمم درست تر باشد. از طرفی نگران تربیت فرزندان در این روش شکاکانه هستم. لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خانمتان درست نیست زیرا معنای کار ایشان آن است که همه فاسق‌اند و تفسیق مردمی که فسقشان علنی نیست حرام است. موفق باشید

18864
متن پرسش
باسمه تعالی - سلام علیکم: سؤال درباره ی کیفیت تدبیر روزی از سوی حق تعالی و توکل بنده و مخلوق در مسیر جلب روزی چه مادی و چه معنوی است. اینگونه به نظر قاصر حقیر می آید که حق تعالی بر اساس رحمانیتش و با قدرت مطلقه اش مسیر روزی هر جنبنده ای را بر اساس دو مؤلفه که در وجود موجودات و جنبندگان تعبیه فرموده روزی رسانی را برای همه مقدر فرموده. یکی نیاز و خواسته تکوینی هر موجود و دوم امید تکوینی که اولی ناظر به فقر محض موجود و دومی به گواهی فطری و تکوینی به وجود قادر و وسیع الرحمه ای است که ضامن تأمین روزی است و عامل محرک برای هر موجودی است هر چند به لوازم این دو ویژگی آگاه نباشد. بنابر این با حول و قوه ی الهی هر موجودی برای رفع نیازش و به امید وصول و حصول آن حرکت می کند و همین کافی است تا رحمانیت حضرت حق تجلی نموده و اسباب ورزق را برای او مقدر و تأمین فرماید. البته مسأله زمان مطرح نیست که وجود مجرد حضرت حق مالک و محیط است و تقدم و تأخری که ذهن محاط ما دریافت می کند نشان از نقص معرفتی و اعتبار ی ماست. حال اگر هر کدام از این دو از سوی مخلوق نقصان و آسیبی یابند به همان میزان در تقدیر رزقشان کاستی حاصل می شود. هر چند تا اینجا از مرحله ی تکوین عبور نکرده ایم چون غیر مؤمنین. ولی چون امید را که باور فطری و تکوینی هر چند نا آگاهانه به قدرت مطلقه و رحمانیت حضرت حق است کاستی یابد جنود یأس به همان نسبت غلبه می کنند و به همان نسبت چون چتری مانع وصول رحمت حضرت حق به تمامه می شود و همین گونه است خواست درونی فرد. البته درباره ی افراد مؤمن نظر به نگاه آگاهانه به این موضوع آسیب ها می تواند کمتر یا بیشتر گردد مضافا به اینکه علاوه ی تکوین تشریع هم می تواند نافع یا مضر به حال فرد گردد. چرا که مؤمن با توجه به مراتب ایمان چنانچه در مراتب نازل ایمان آگاهانه و یا حتی از روی نا آگاهی تردیدها و.. می تواند به قدرت حکمت و رحمت حق منتسب گردد، صرف نظر از خسران معنوی خسران مادی نیز فزونتر می گردد. بیش از این اطاله نمی دهم خواستم نظر حضرت استاد را در این باه بدانم که چنانچه موردی وجود دارد که نیاز به اصلاح یا تکمیل و حتی تردید وجود دارد استفاده کنم .و انگیزه ی طرح این موضوع هم تقابل با نگاه مشرکانه ای است که طرفداران و مروجان نظریه ی بی اساس جذب در حال راهزنی دین افراد دیندارند. قبلا از حسن توجهتان تشکر می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی بسیار خوبی را مدّ نظر دارید. می‌ماند که متوجه‌ی آن روایات باشیم که ما را به عدم حرص نسبت به طلب رزق متذکر می‌شوند. به عنوان مثال می‌فرمایند: «قَالَ رَسُولُ‏اللهِ (ص): «أَيُّهَاالنَّاسُ إِنَّ الرِّزْقَ مَقْسُومٌ لَنْ يَعْدُوَ امْرُؤٌ مَا قُسِّمَ لَهُ فَأَجْمِلُوا فِي الطَّلَبِ وَ إِنَّ الْعُمُرَ مَحْدُودٌ لَنْ يَتَجَاوَزَ أَحَدٌ مَا قُدِّرَ لَهُ فَبَادِرُوا قَبْلَ نَفَاذِ الْأَجَلِ وَ الْأَعْمَالِ الْمَحْصِيَّةِ».[1]  رسول خدا (ص) مى ‏فرمايند: اى مردم! رزق تقسيم شده است، هرگز انسان از آن‏چه برايش تقسيم شده بيشتر نمى‏ يابد، پس در طلب رزق حريص نباشيد، كه عمر شما محدود است، پس قبل از اين‏كه اجل برسد و اعمال محاسبه شود به كار نيك مبادرت ورزيد. ملاحظه مى‏ فرماييد كه رسول‏ خدا (ص) پس از اين‏كه تذكر مى‏ دهند رزق، مقسوم و قسمت شده است و بر اجمال در طلب رزق تأكيد مى‏ كنند، ما را متوجه اصل مطلب در عرصه زندگى مى‏ نمايند و مى‏ فرمايند: عمر محدود است و پس از اين عمرِ محدود مائيم و ابديت ما و اعمالى كه براى قيامت خود انجام داده‏ ايم، چگونه انسان بصير حاضر است در طلب رزق، خود را آنچنان مشغول كند كه از آبادى ابديت خود باز بماند! در حالى كه اصل زندگى ما ابديتِ ما است، و به واقع اگر از قيامت خود غافل شويم وَهم ما آنچنان قدرت مى ‏گيرد كه همه زندگى ما را مشغول تهيه رزقِ بدن ما      مى‏ گرداند. موفق باشید

 


[1] - مستدرك‏ الوسائل، ج 13، ص 29.

18773
متن پرسش
سلام استاد: بنده دانشجوی حسابداری هستم و چند وقتی است قصد ورود به بازار کار را دارم، اما مشکل اینجاست که روح حاکم بر فضای مالی و استانداردهای حسابداری و حسابرسی رونوشت علم حسابداری در غرب هست و بعضا شاید طبق شرع مبین نباشد (احتمالا) برای بنده سخت هست که در هر مورد در کار مساله را با دفتر مرجع خود در میان بگذارم و حرف فقه را در رابطه با موارد مختلف بپرسم و عملا این کار نشدنی است، استاد تکلیف بنده چیست؟، واقعا سردرگم هستم، خواهشا یک معیاری به بنده بدهید تا کارهای خود را در این حرفه با آن بسنجم و گرفتار روزی حرام نشوم و در سیر برزخی و معاد نگون بخت نشوم. هدف و نیت بنده کسب روزی حلال برای ادامه بندگی خداست، اما اکنون با این شبهات عملا فلج شده ام. لطفا راهنمایی جامعی بفرمایید حقیر را. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  در متن کار، خودتان متوجه می‌شوید در چه جاهایی حقی ضایع می‌شود و از انجام آن امور خودداری می‌کنید و طوری بی سر و صدا عمل می‌نمایید که حقی ضایع نشود. موفق باشید

18660
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد طاهرزاده: اینجانب سید صدرا صدرالدینی هستم و 28 سال سن دارم. بنده آنقدر به شما علاقه مند هستم که از تهران برای دیدن شما به اصفهان آمدم و موفق به زیارت شما شدم، اکثر کتاب های شما را خوانده ام و همه جا مبلغ تفکرات شما بوده و هستم، از دوران نوجوانی به شغل معلمی علاقه مند بودم برای همین هم از رشته برق در مقطع ارشد تغییر رشته دادم و الهیات خواندم چند بار تصمیم گرفتم تا به حوزه بروم اما خانواده مانع شدند، با وجود اینکه علاقه و استعدادم در الهیات بود به اصرار خانواده و اینکه رشته های الهیاتی آینده شغلی ندارند، رشته برق خواندم و متناسب با آن شغل پیدا کردم - و حقوق نسبتا مناسبی هم دارم اما اصلا از کاری که می کنم رضایت ندارم و حس می کنم عمرم دارد به هدر می رود. حال در آزمون استخدامی آموزش و پرورش پذیرفته شده ام لیکن با وجود حقوق بسیار پایین معلمی، دوستان معلم و خانواده و سایر رفقا بنده را از رفتن به شغل معلمی بر حذر می دارند. و مسائل زیر را دلیل می آورند: در این زمانه پر از گرانی و تورم حقوق کم باعث عدم گذران مناسب زندگی می شود و این مشقت ایمان را هم به مخاطره می اندازد. یا اینکه در روایت هست که تقوا ده جزء دارد و نه جزء آن بی نیازیست (غنا) و منظور روایت قناعت نبوده یا اینکه در روایت هست که در آخر الزمان ازدواج باعث از دست رفتن ایمان می شود به علت گرانی و فشار بر مرد، لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید که آیا با وجود حقوق کم، توکل به خدا کرده تغییر شغل بدهم یا نه؟ خدای نکرده این مشقت در مخارج باعث پشیمان شدن و سستی در ایمان نشود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر خداوند شما را به شغل شریف معلمی علاقه‌مند کرده و آن شغل را به عنوان یک رسالت در اصلاح جوانان پذیرفته‌اید، آن را هدیه‌ی خداوند بدانید و هرگز به آن پشت نکنید. حقوق معلمی برای کسی که بخواهد زندگی ساده‌ای داشته باشد بسیار با برکت است. موفق باشید

18649
متن پرسش
با سلام: اینکه در روایت آمده است که خدا رزق اهل علم را تضمین کرده است منظور از علم کدام است؟ آیا منظور علوم حوزوی است یا علوم دانشگاهی هم منظور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت هر علمی که نظر به حقایق و سنت‌های الهی در عالم داشته باشد، شامل روایت مذکور خواهد بود اعم از علوم حوزوی و دانشگاهی. موفق باشید

18605
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: از اینکه مطالبتان و جلسات خوبتان به آسانی در دسترس علاقه مندان گذاشته می شود، تشکر می کنم. سوالی از خدمتتان دارم: از کجا بفهمم تاکنون مال حرام یا شبهه ناک به زندگی من وارد شده است یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید در این موارد حساسیت از خود نشان داد. تنها چنان‌چه اراده‌ی استفاده از مال حرام و یا شبهه‌ناک را در مواردی داشته‌ایم، باید آن را جبران کنیم و لا غیر. موفق باشید

18586
متن پرسش
سلام استاد: در مورد کار از طرفی داریم که هر کسی را بهر کاری ساختند و اگر کاری ما را ارضاء از لحاظ روحی نکرد سراغ کار دیگری برویم و از طرفی در حدیث عنوان بصری داریم که «لایدبر العبد لنفسه تدبیرا» عبد از خود هیچ تدبیری ندارد پس با توجه به این حدیث می شود گفت هر کاری را که خدا برای ما پیش آورده باید انجام بدهیم و این با امر قبلی در تضاد هست. کمی توضیح می فرمایید که باید چه بکنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برداشت خودتان خوب است. خیلی نباید به این در و آن در بزنیم. موفق باشید

18502
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در رابطه با تقسیم رزق حکایتی طنز آمیز به شرح زیر وجود دارد: ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﺩ ﻣﯿ ﺸﺪ ﺩﯾﺪ ۳ ﻧﻔﺮ ﺩﺍﺭﻥ ﺩﻋﻮﺍ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﭘﺮﺳﯿﺪ چه ﺷﺪﻩ ﮔﻔﺘﻦ ۷ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻭ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻢ ﺑﯿﻦ ﻫﻢ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﻨﯿﻢ: ﺧﻼﺻﻪ ﻣﻼ ﺭﻭ ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﻗﺎﺿﯽ ﮐﺮﺩﻥ، ﻣﻼ ﮔﻔﺖ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﻨﻢ ﯾﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ؟ ﮔﻔﺘﻦ ﺧﻮﺏ ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﻦ، ﻣﻼ ﺑﻪ ﺍﻭﻟﯽ ۵ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻭ ﺩﺍﺩ ﺑﻪ ﺩﻭﻣﯽ ۲ ﺗﺎ ﻭ ﯾﻪ ﭘﺴﮕﺮﺩﻧﯽ ﻫﻢ ﺯﺩ ﺑﻪ ﺳﻮﻣﯽ. ﮔﻔﺘﻦ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﭼﻪ ﺟﻮﺭ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﺮﺩﻧﯽ ﺑﻮﺩ؟ ﻣﻼ ﮔﻔﺖ ﺍﮔﻪ ﺑﻪ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﯿﻦ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎﺷﻮ ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﺑﯿﻦ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﺮﺩه است. حال سوال من در اینجاست چرا خداوند برای عده ایی رزقشان را وسیع تر مقدر نموده است و اصلا وسعت رزق انسان جزء تقدیر اوست یا اینکه باید با اراده ی خود رزقش را وسعت ببخشد و یا آنکه حتما خداوند باید ثروتمند شدن بنده اش را برای او بخواهد و شرایط ثروتمند شدن را در زندگی او ایجاد کند و در عین ثابته ی او چنین چیزی قرار داده باشد سپس او با اختیاری که دارد ثروتمند شدن را انتخاب کند؟ مثلا درست است که بگوییم جناب ظهیر بن قین که در جریان کربلا از ثروتمندان دوران خود بوده است و در نهایت عاقبت بخیر شدند خداوند شرایط ثروت و وسعت رزق را در عین ثابته شان و روند زندگیشان، برای ایشان مقدر کرده بوده است؟ البته عنایت داشته باشبد بنده کتاب رزقتان را مطالعه نموده ام و به مطالب آن آگاهی دارم و بیشتر مسئله بر همان حکایت بالا و تاثیر عین ثابته ی افراد در وسعت رزق آنان است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه می‌دانم که در روایت داریم که خداوند می‌دانسته اگر آن کس را که رزقش را وسیع کرده، وسیع نمی‌کرد و آن کس را که رزقش را وسیع نکرده، وسیع می‌کرد؛ هر دو کافر می‌شدند. آیا خود جنابعالی به تجربه به این نرسیده‌اید که بعضی‌ها بر خلاف تقدیر الهی مثلاً اصرار می‌کنند از مسیر طبیعی رزقی که برایشان تعیین شده به مسیرهای دیگر برای رزق بیشتر رجوع کنند و کار خودشان و فرزندان‌شان را به وادیِ کفر و بی‌ایمانی کشانده‌اند؟! مگر جز این است که خداوند راهِ بندگی ما را در همان نوع زندگی قرار داده است که به طور طبیعی در مقابل ما است؟! موفق باشید 

18501
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: لطفا بفرمایید که چه قائده ایی برای پرداخت صدقه با عنایت بر دافع بلا بودن آن وجود دارد؟ مثلا بنده برای آنکه در طول هفته بلایی ناخواسته بر سرم نیاید بعضی روزها از پول خورد هایی که ته جیبم هست و یا آن مقدار پول اندکی که نیاز اساسی به آنها ندارم و می توانم از آن دل بکنم را در صندوق های صدقات می اندازم، لطفا بفرمایید که این نحوه از پرداخت صدقه با توجه به معارف دینی ما روش خوبی است یا اینکه باید در رابطه با صدقه دادن دقت بیشتری داشته باشیم؟ اصلا جایگاه صدقه در زندکی دینی کجاست؟ چرا بزرگان دین در کنار دستوراتی مانند خمس و زکات و قرص الحسنه و احسان به خویشاوندان صدقه را هم مطرح کرده اند و صدقه در مقایسه با این ها چه مفهومی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان نسبت به این موضوعِ توحیدی آگاه شده باشد که مدیریت عالَم در دست خدا است، بیشتر متوجه می‌شود از طریق حضرت حق باید مشکلات را حل کرد. یکی از راه‌های رفع مشکلات همان صدقه‌دادن است آن‌هم به هر شکلی که پیش آید حتی در حدّ خوشحال‌کردن یک فقیر. خداوند به دنبال بهانه است تا بنده‌ی خود را به خود نزدیک کند و راه‌های هدایت را به سوی او بگشاید. موفق باشید  

18250
متن پرسش
با سلام خدمت استاد معظم: پرسشی مدتهاست ذهن بنده را به خود مشغول کرده است. اینکه آیا همه افراد به یک اندازه از عقل برخوردارند؟ منظورم هم عقل کلی و هم عقل معاش یا عقل جزیی است؟ آیا ژنتیک در میزان بهره عقلی افراد موثر است یا نه؟ به عنوان مثال بنده در خانواده ای به دنیا آمده ام که پدر و مادرم و برخی از اجدادم بسيار ساده لوح بوده اند. یعنی آنها نتوانسته اند عاقلانه زندگی کنند و تصمیمات عاقلانه در طول زندگی خود بگیرند و اگر چه افراد بدی نبودند اما عقل معاش ضعیفی داشتن و به تبع آن درک درستی از هستی و زندگی نيز نداشتند. البته افراد بدی هم نیستند. خود من هم وقتی در درون خودم فکر و جستـجو می کنم متوجه می شوم نمی توانم عاقلانه تصمیم بگیرم و عاقلانه رفتار کنم و عاقلانه زندگی کنم. بسياری از مباحث فلسفی را متوجه می شوم اما گاها به سختی و مشقت زیاد. البته همیشه در دوران تحصیلِ فرد باهوشی بوده ام و تحصیلات عالیه دارم اما نقص و کمبود عقل را در خودم کاملا حس می کنم. به نظر من کسی که به خوبی در امور معمولی زندگی قوه تشخیص خوب و بد را نداشته باشد از درک مفاهیم و حقایق عقلی هم ناتوان خواهد بود. گاهی حس می کنم خدا عدل را در مورد من رعایت نکرده است که ژنتیک من این گونه است. می دانم قیاس کار شیطان است اما بسياری از دوستانم را مشاهده می کنم که کاملا عاقلانه رفتار و زندگی می‌کنند و بسيار موفقند هم در امور معنوی و هم مادی. اما من حتی در کوچکترین مسایل زندگی هم نمی دانم چه کاری درست و چه کاری غلط است. حتی چه حرفی باید بزنم و چه حرفی نباید بزنم. گاهی بسيار فکر می کنم که بفهمم كدام کار یا رفتار یا حرف درست و كدام غلط است اما باز به نتیجه ای نمی رسم. شما کمکم کنید. خواهشا بفرمایید مشکل کجاست و راه حل چیست؟ بسيار ممنونم. خدا شما را حفظ کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که انسان‌ها دارای استعدادهای متفاوت‌اند، حرفی نیست. ولی اگر مقصد زندگی دنیایی، بندگی خدا باشد بسیاری از همین آدم‌های ساده در این راه موفق‌ترند. زیرا قدرت پذیرش سخن حق را بهتر از بقیه دارند و در همین رابطه در روایت داریم: «اکثرُ اهل الجَنة، الْبُلْه» اکثر اهل بهشت، انسان‌های ساده هستند. و نیز به این روایت هم فکر کنیدکه امام صادق (ع) از قول اميرالمؤمنين (ع) در كتاب كافى مى‏ فرمايد: «اعْلَمُوا عِلْماً يَقِيناً أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ وَ إِنِ اشْتَدَّ جَهْدُهُ وَ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ وَ كَثُرَتْ مُكَابَدَتُهُ أَنْ يَسْبِقَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ وَ لَمْ يَحُلْ مِنَ الْعَبْدِ فِي ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِيلَتِهِ أَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَنْ يَزْدَادَ امْرُؤٌ نَقِيراً بِحِذْقِهِ وَ لَمْ يَنْتَقِصِ امْرُؤٌ نَقِيراً لِحُمْقِهِ فَالْعَالِمُ لِهَذَا الْعَامِلُ بِهِ أَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً فِي مَنْفَعَتِهِ وَ الْعَالِمُ لِهَذَا التَّارِكُ لَهُ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلًا فِي مَضَرَّتِهِ وَ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَيْهِ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ رُبَّ مَغْرُورٍ فِى النَّاسِ مَصْنُوعٍ لَهُ فَأَفِقْ أَيهَا السَّاعِى مِنْ سَعْيكَ وَ قَصِّرْ مِنْ عَجَلَتِكَ وَ انْتَبِهْ مِنْ سِنَه غَفْلَتِكَ وَ تَفَكَّرْ فِيمَا جَاءَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى لِسَانِ نَبِيهِ‏(ص)».[1] «يقين بدانيد كه بنده هر چه سخت كوشش كند و چاره ‏انديشى‏ه اى بزرگ و نقشه‏ هاى فراوان به كار برد، خدا چنين قرارى نگذاشته كه وى از آنچه در «ذكر حكيم‏» برايش مقدّر شده، پيشى گيرد.»

«ذكر حكيم» آن علم الهى است كه بر اساس آن، خداوند به فكر بندگانش بوده و براى هركس رزقِ خاص مربوط به آن شخص را تعيين فرموده است، براى همين هم تكليف هر روزه ما را براى ما تعيين كرده ‏اند، مى ‏فرمايند: 8 ساعت كار، 8 ساعت عبادت، 8 ساعت استراحت. هر كه بيش از اين براى طلب رزق تلاش بكند، خودش را خسته كرده و از عبادات و مطالعاتش محروم شده است. حالا كه امام (ع) اين جملات را مى‏ فرمايند، آيا درست است بگوييد آقا شما دستتان توى خرج نيست؟! امام (ع) مى‏ خواهند ما گرفتار خرج‏ كردن‏ هاى بيجا نشويم. مردم چوب حرص و غلط بودن برنامه‏ هايشان را مى‏ خورند و بعد خدا را متّهم مى‏ كنند كه به فكر رزق ما نبوده، در حالى‏ كه نجاتمان به راهنمايى‏ هاى اميرالمؤمنين (ع) است. در ادامه آن حديث مى‏ فرمايد: «اى مردم! هرگز كسى را بر اثر هوشى كه دارد پشيزى افزون ندهند و احدى را به خاطر حماقتش كم ندهند. پس هركس اين را بداند و بدان عمل كند از همه مردم آسوده‏ تر بوده و سود برد، ولى كسى‏ كه اين را بداند و عمل نكند گرفتارى و ضرر او بيش از همه مردم است. چه بسا شخصى كه نعمت فراوان به او داده ‏اند ولى همين احسانى كه به او شده باعث درهم كوبيدن اوست و چه بسا مردمى كه در بين مردم فريب خورده‏ اند، ولى در عين حال كارشان هم درست شده‏ است. پس اى مرد كوشا! در كوشش خود پرهيزكار باش، و از عجله خود كم كن و از خواب غفلت خود بيدار شو و در آنچه كه از طرف خدا بر پيغمبر (ص) نازل شده فكر كن.» مى‏ فرمايند: «احدى را به خاطر سادگى‏ اش كم ندهند»؛ يعنى نه افراد زرنگ بيشتر از رزقى كه برايشان مقدر شده نصيبشان مى‏ شود و نه افراد ساده، كمتر از آنچه برايشان مقدر شده بهره مى‏ برند، شما اگر در محلّه‏ ها بگرديد، تعدادى زمين باير و خانه خالى مى‏ بينيد، اين‏ها حاصل زد و بندهاى بيجاى انسان‏هاى زرنگ است، صاحبان اين خانه‏ ها متوجّه نبودند كه تلاش بيش از حد و از سر حرص و عدم قناعت، براى آن‏ها آتش به بار مى‏ آورد، اين آقا آنچه كه بايد داشته باشد دارد، بقيه‏ اش آتشى است كه وبال گردن او خواهد شد. موفق باشید .


[1] ( 1)- كافى، ج 5، ص 82.

18138
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام: با توجه به سوال 18126 در مورد رزق آیا می توان به روایت اگر فقر از دری وارد شد ایمان از در دیگر خارج می شود به مضمون زیر نظر کرد؟ با توجه به اینکه اگر فقر را به عنوان فقر فرهنگی در نظر بگیریم و اینکه ما از فرهنگ اصیل اسلامی دور شده ایم و به تمدن غرب نزدیک پس لازمه این دوری شامل فقر اقتصادی و چشم و هم چشمی و دور شدن از رزاقیت حق و سایر آسیبهای اجتماعی و منکر غیب و قیامت شدن و ندیدن خدا در زندگی است. وقتی با توجه به دوری از فرهنگ دینی که همان فقر و خالی بدون است صله ارحام کم شد انسانها دچار فقر اقتصادی و خلا در زندگی و پناه بردن به بیگانگان می شود و سبب ساز بسیاری از بیماریهای روحی و روانی. و این باعث کم رنگ شدن و محو شدن ایمان به غیب و قیامت است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم برداشت خوبی است. ولی عنایت داشته باشید روحِ آن روایت در ابتدای امر نظر به فقر اقتصادی دارد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!