بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: حجاب

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28411
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به مطالبی که در جزوه فلسفه نگاه و حجاب نوشته بودید، یک مطلبی پیش آمد و سوالی که خدمتتان ارسال می‌کنم: «حجاب و پوشش زن موجب فاصله انداختن بين زن و مرد شده و همین موضوع مردان را به زنان حريص‌تر می‌کند. و تمایلات آنان را شعله ور می‌سازد چرا که از قديم گفته اند و از جهت مباحث مطروحه هم ثابت شده که انسان، به آنچه را که از آن ممنوع شده، حریص می‌کند.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همین فرض می‌توان گفت اگر رعایت حرام و حلال الهی نسبت به نامحرم بشود، جذبه‌ی زن و شوهر جهت تقویت خانواده بیشتر می‌شود. موفق باشید

28265
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر استاد: به نظرتون جایگاه مجلس جایگاهی هست که برای ساماندهی موضوع حجاب قانون تصویب کند یا خیر؟ به طور مثال برای مانتوهایی که به شدت با حجاب اسلامی در تنافی است مثلا جلو باز است یا شلوار لی های پاره ای که این روزها مد شده قانون تصویب کند و از گسترش این پوششها جلوگیری کند یا خیر؟ آیا اینکه در جامعه اسلامی در فروشگاه ها مانتوها و پوششهای اسلامی باشد انتظار زیادی است؟ اینکه مجلس قانونی فراخور حجاب تصویب کند شان مجلس نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حجاب، بیشتر باید خود مردم آرام‌آرام متوجه‌ی عظمت حجاب بگردند. مجلس نهایتاً می‌تواند هنجارشکنی را به عنوان خلاف قانون وضع نماید. موفق باشید

28228
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: استاد بنده بیشتر تو مباحث اعتقادی و کار فکری بودم ولی مدتیه از نظر اقتصادی مشکل پیدا کردم، یکی از اقوام دریک شرکت کار میکنن و شرکت سالمی داره به من پیشنهاد داده برم اونجا گاه یه کارایی بکنم ولی بنده می‌ترسیم از فضای فکری خودم خارج شم از طرفی فضای اقتصادی بزرگی اونجا حاکمه به نظر شما اگه بخوام با حفظ همون فضای فکری گاه برای اقتصاد خودم یه کاری کنم و اونجا نظر بدم چه کار میشه تو این فضا کرد؟ آیا برای بانوان میشه تو این فضا ایده یا نظری داشت؟ با توجه به اینکه فضا امن برای من هست چه کاری میشه کرد؟ من واقعا نمی دونم تو این فضا چه کاری میشه کرد و یا حتی به عنوان ایده چه نظری میشه داد. استاد میدونم سوالم مسخره هست ولی با این شرایط اقتصادی شاید نمیدونم اینم یه راهی باشه لطفا من رو راهنمایی بفرمایید یا اگر به کتاب یا مرجع یا چیزی باید ارجاع کنم بفرمایید. یه خانم چه کمکی حالا فکری یا غیر فکری میتونه ارایه بده با توجه به اینکه فضای مربوطه با محارم بنده سر و کار دارم تقریبا. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوات مربوط به «زن» عرض شد باید امروز، جهانِ خود را جهانی بزرگ در نظر گرفت. چرا نباید سلبریتی‌های دارای عفاف و حیا داشته باشیم که در همه‌جا حاضر باشند و برخوردشان عاقلانه و نه متحجّرانه باشد در عین حیا و عفاف. موفق باشید

27493
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ۱. وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِِّسَاءِ الالتِی الیَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْر مُتَبَرِِّجَاتٍ بِزِینَةٍ وَأَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ، مقصود از قواعد در این آیه چه موارد و چه کسانی هستند؟ ۲. با توجه به مبحث این آیه چرا از دیدگاه اسلام، بانوان جوان مجاز به ارایه زیبایی های خود در سطح اجتماع نیستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خود آیه روشن کرده یعنی خانم‌هایی که رویهمرفته به جهت کهولت سنّ عامل جذبه‌ی جنسی نیستند. ۲. مسیر توجه مردم به سوی شهوات، فرو می‌افتد و به جای چشم‌چرانی‌های بیجا، جامعه به امور مهم خود مشغول می‌شود. موفق باشید  

27271
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: بنده سوالی با عنوان «سوال درباره کیفیت استقرار حجاب در کشور» بیان کردم که پاسخش چنین داده شد: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که بحث «حجاب» در محافل علمی به صورت مفصل مطرح شده است. حدود دو سال پیش در جلسه‌ای که صاحب‌نظرانِ مسئله‌ی تربیت و خانواده خدمت مقام معظم رهبری داشتند که از جمله‌ی شرکت‌کنندگان آقای دکتر بانکی بودند به گزارش آقای بانکی بعضی از شرکت‌کنندگان از سر دلسوزی نکاتی شبیه نظرات شما را مطرح می‌کنند و پیشنهاد می‌نمایند بندِ نافِ انقلاب اسلامی را به حجاب گره نزنیم. و رهبر معظم انقلاب سختْ مخالفت می‌نمایند و می‌فرمایند اگر در مورد حجاب کوتاه بیاییم، شیرازه‌ی خانواده از هم می‌پاشد. علاوه بر این، بحث بر سر آن است که اگر نمایندگان یک ملتی که رویهمرفته مظهر اراده‌ی آن ملت‌اند؛ حجاب را در کشور جدا از معصیتِ بی‌حجابی، به عنوان قانون مطرح کردند، آیا به عنوان یک شهروند، جایی برای مخالفت با حجاب می‌ماند؟ موفق باشید. چند نکته در جواب هست که لازم دانستم متذکر شدم: ۱. بنده نظرات پیرامون حجاب در محافل علمی را بررسی کرده ام. نه نظرات حقوق بشری غرب‌گرا را قبول دارم (بی طرفی حکومت) و نه کیفیت فعلی. این در عرایضم کاملا مشهود بود. لذا «بند ناف انقلاب اسلامی را به حجاب گره نزنیم» را هم مردود می دانم چون به نظرم طراح این جمله، بیشتر همین رویکرد غربی را دنبال می کند. در حالی که ما قائلیم حجاب نه تنها واجب، بلکه ضروری دین و مذهب ماست. ۲. این که مقام معظم رهبری فرمودند اگر درباره حجاب کوتاه بیاییم، شیرازه خانواده از هم می پاشد هم کاملا قبول داریم. بنده هم معتقدم وقتی برای حجاب به صرف قانونگذاری خطاب به مردم بسنده می شود و مسئولان مربوطه نیز از سیاستگذاری و سیاستگزاری درباره حجاب شانه خالی می کنند، نتیجه آن می شود که می بینیم. یعنی حجاب در عین بی‌حجابی و گسست روابط خانوادگی. حال آنکه قوانین مربوط به حجاب باید به طور مستقیم ناظر به مسئولین باشد و آنها را ملزم به تدبیر درباره بسط و نشر فرهنگ حجاب کند و اجرای آن از جانب قوه مجریه و دستگاه قضا را تضمین کند و در حقیقت به طور غیر مستقیم متوجه مردم شود. شما تصور کنید وزارت ارشاد مجاب و یا با قانون ملزم شود اکران فیلم هایی که حقیقتاً آدم رویش نمی شود با خانواده اش ببیند را متوقف کند و یا لااقل حمایت نکند (حذف معافیت های مالیاتی برای تهیه‌کنندگان، عدم پخش تبلیغات تلوزیونی برای آن ها، نصب تبلیغاتشان در پلها، معابر و ...)، آن وقت منظور بنده را کاملا متوجه خواهید شد. یعنی نیاییم قانون حجاب وضع کنیم و از آن طرف طبق قوانین موضوعه مجلس شورای اسلامی که مظهر اراده ملت است، رسانه های ما الگوی بدحجابی عرضه کنند. ۳. و اما درباره اینکه فرمودید: «علاوه بر این، بحث بر سر آن است که اگر نمایندگان یک ملتی که رویهمرفته مظهر اراده‌ی آن ملت‌اند؛ حجاب را در کشور جدا از معصیتِ بی‌حجابی، به عنوان قانون مطرح کردند، آیا به عنوان یک شهروند، جایی برای مخالفت با حجاب می‌ماند؟ موفق باشید». خواهشم این است که درباره چند نکته زیر تأمل فرمایید: الف. اینکه می فرمایید مجلس مظهر اراده ملت است و قانونی را وضع کرده است و برای شهروندان از جمله بنده لازم الاتباع است (و البته ما هم قبول داریم)، ایجادگر چند سوال اساسی است: * اگر همین مظهر اراده ملت روزی تصمیم گرفت حجاب اختیاری شود، آیا باز هم بر سر استدلال خود خواهید بود؟ آن وقت اگر شورای نگهبان آمد رد کرد، من حق دارم بگویم در برابر مظهر راده ملت چرا می‌ایستید و شورای نگهبان مظهر اراده ملت نیست؟ (شش نفر حقوقدان منتخب مجلس هستند و شش نفر فقیه منصوب مقام معظم رهبری که در مورد حجاب فقط فقها می توانند رای بدهند چون مسئوله در دایره شرعیات است (مراجعه شود به قانون اساسی و آیین نامه داخلی شورای نگهبان). اگر استدلال کنید فقهای شورای نگهبان هم به واسطه انتخاب ولی فقیه از جانب مجلس خبرگان و به دلیل انتخاب اعضای این مجلس از جانب مردم، عملا نمایندگان مردم هستند، آن وقت باید قائل بود مدیر کل یه اداره در شهرستان هم منتخب مردم است. چون او را وزیر، وزیر را رئیس جمهور (با تأیید مجلس) و رئیس جمهور را هم مردم انتخاب کرده اند. لذا مراقب استدلالیمان باشیم. ** در ادامه باید گفت: مصوبات مجلس شورای اسلامی التزام علمی می آورد، نه التزام نظری. در عمل مادام که قانون حجاب است، هیچکس حق تخلف علمی ندارد. اما حق نقد این قانون محفوظ است. کما اینکه به قانون تصویب برجام در مجلس اصولگرا با آن کیفیت که حتما به آن واقف هستید اعتراض های نظری فراوانی شد. اغلب هم از جانب اشخاصی که داخل در گفتمان انقلاب اسلامی و ولایت فقیه قرار دارند از جمله خود ما بود. و هزاران قانونی که هم اکنون وجود دارد و به آن اعتراض نظری می شود (نظیر قانون حذف دادسراها که کمر قوه قضائیه ما را شکست و بعد از مدت ها با اعتراض های حقوقدانان و قضات کشور مجدد احیا شد). ولی مادام که قانون فعلی حجاب با قانون جدید نسخ یا اصلاح نشود، باید همگی ملتزم باشند که به قول مقام معظم رهبری قانون بد بهتر از بی قانونی است (اصل حاکمیت قانون / دیدار با مردم قم؛ ۱۹ دی ۹۰) *** رویکرد نقادانه بنده به قانون حجاب کاملا بر اساس گزاره های شرعی و نظری بود. چه اینکه استدلال کردم که در شرع هستند اموری که حکماً واجب و ضروری هستند ولی کیفیت استقرار آن ها با ساز و کارهای فرهنگی و اخلاقی است. خدای ناکرده نگفتم منشور ملل متحد گفته است که هر کس در انتخاب پوشش آزاد است و از این حرف ها که متأسفانه بعضا بدون در نظر گرفتن فرهنگ ملی و دینی ما می زنند و صرفا دنبال گرته‌برداری از غرب و شرق هستند. ** بنده حقیقتاً متأثر و متأسف شدم که شما فرمودید «اگر نمایندگان یک ملتی که رویهمرفته مظهر اراده‌ی آن ملت‌اند؛ حجاب را در کشور جدا از معصیتِ بی‌حجابی، به عنوان قانون مطرح کردند، آیا به عنوان یک شهروند، جایی برای مخالفت با حجاب می‌ماند». العیاذ بالله آیا بنده با «حجاب» مخالفت کردم؟ احتراماً آیا واقعا عنوان و محتوای سوال بنده را با دقت خوانده‌اید؟ بنده عرض کردم حجاب نه تنها واجب بلکه ضروری دین و مذهب ما (تشیّع) است. روی سخن بنده با کیفیت استقرار بود. چه کسی از مخالفت با حجاب دم زد؟! اگر من مخالف حجاب باشم که با توجه به قائلیت به ضروری بودن آن در دین و مذهبم یا دچار تناقض هستم یا خدای ناکرده ارتداد نهایتاً تأکید بنده با توجه به صراحت متون ارسالی این است که هیچ کس از جمله بنده حق دعوت به نقض قانون از جمله قانون حجاب ندارد. ولی نقد و آسیب‌شناسی قانون حقی است غیرقابل انکار. چه اینکه صرفا احکام شرعی منصوص و یا نظر و رأی معصوم هستند که غیرقابل نقد و خدای ناکرده انکار هستند. حال تصمیمات مجلس شورای اسلامی که جای خود دارد. ولی به هر حال مادام که قانون هست لازم است اطاعت شود. با عرض پوزش، بنده بعید می دانم استاد گرامی آقای طاهرزاده که بنده خود از مطالعه‌کنندگان آثارشان بوده‌ام و هستم و حتی در دوره ای توزیع‌کننده و معرفی‌کننده کتاب های ایشان بوده ام، آن پاسخ را داده باشند که قطعا اگر ایشان پاسخ داده بودند، حقیری چون من قادر نبود اینقدر اشکال کند و از آن مهمتر اینکه قطعا پاسخ مطروحه اینقدر خارج از سوال بنده نمی بود. ممنون بابت توجهتان و معذور بابت اطاله کلام ۲۰ فروردین ماه ۱۳۹۹
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مستحضرید در ابتدا عرض شد بحث آن مفصل است و حتی مفصل‌تر از این‌ حرف‌ها. به همین جهت بنده نخواستم به طور مستقیم وارد بحث شوم، خواستم با گفتن آن دو نکته تنها جنابعالی را در جریان بگذارم که ما چه موضع‌گیری‌هایی باید در مورد حجاب داشته باشیم و اجازه بدهید در مورد این سؤال‌تان نیز ورود مستقیم نداشته باشم، چرا که اساساً ظرفیت سؤال و جواب‌ها در حدّ بحث و بررسی چنین موضوعی نیست. موفق باشید

27270
متن پرسش
سلام استاد عزیز وقتتون بخیر: چنین مطلبی برخورد کردم دو تا سوال داشتم "۳- بُن بست لذّت! انسان موجودی است که علاوه بر لذّت‌های جسمانی (خوردن‌- خوابیدن‌- نیاز جنسی)، نیاز به لذّت‌های ذهنی دارد. «هُنر»، فراهم‌آورنده بزرگترین لذّت‌های ذهنی برای انسان است. از آنجا که در فقه شیعه موسیقی و هنرهای تجسّمی (نقّاشی- مجسمه‌سازی) تحریم شده‌اند در سه دهه پس از انقلاب ۱۳۵۷ هنرمندان تحت بیشترین فشار قرار داشته‌اند. موسیقی بر باریک راهی، بندبازانه خود را حفظ کرده‌است. عرصه‌های تئاتر، سینما و ادبیات نیز در این سال‌ها همواره زیر تیغ سانسور بوده‌اند. بر سر مجسّمه‌های تهران هم که دیدیم چه آوردند! وقتی زندگی از رَنگ و رِنگ خالی شود، وقتی فرصتی برای خواندن و نواختن و رقصیدن فراهم نباشد، وقتی به جای جشن سده و جشن مهرگان و جشن نوروز و چهارشنبه سوری دهه‌های مکرّر محرّم و صفر و فاطمیّه را تجربه می‌کنیم، وقتی لباس سیاه، لباس نجابت زنان باشد و دوچرخه سواری و آب‌بازی و بادبادک‌بازی با برخورد پلیسی مواجه شوند، از جشنواره‌های فرمایشی و موسیقی‌های سفارشی برای رنگ بخشیدن به زندگي سياه – سفيد ایرانیان کاری ساخته نیست و ذهن خالی از لذّت یا به افراط در لذّت‌های جسمانی پناه می‌برد یا به وادی لذّت های نشئه ناشی از مواد. نتیجه این رویکرد را در گزارش معاون اجتماعی نیروی انتظامی می‌بینیم که «استان قم بالاترین آمار جرائم جنسی كشور را دارد!»" سوال اول و مهمتر نحوه برخورد و نگاه با چنین گفتمان و بیانی چیست؟ سوال دوم اگه جوابی هم به این حرفهایی که این زده بدید خالی از لطف نیست. در پناه حق پاینده باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بد نیست به یادداشتی که تحت عنوان «حیا و حریم» داشته‌ام نظر بیندازید از آن جهت که روشن شود فرهنگ اسلامی- ایرانی بنا دارد انسان‌ها خود را در جاهای دیگری غیر از آنچه فرموده‌اید جستجو کنند. متن آن یادداشت، ذیلاً خدمتتان ارسال می‌گردد. موفق باشید

حیا و حریم

نمونه‌ای روشن از جهان گمشده را می‌توان در غفلت از «حیاء» و «حریم» دانست. گوهر زندگیِ اصیل، «حیاء» و رعایت «حریم افراد» است. «حیاء»، موجب می‌شود تا انسان‌ها از آشکارساختن و نمایش و برخوردهای تند پرهیز کنند و «حریم»، نگاهبان مرزها است. حریم، فقط نوعی جدایی نیست. هرچند هاله‌ای را ایجاد می‌کند که مانع تجاوز دیگران باشد، ولی ضمن آن‌که تمامیت آدمی را حفظ می‌کند، حریم دیگران را نیز نگه می‌دارد. زیرا اساساً در صورتی می‌توان حریم داشت که برای حریمِ دیگران هم اهمیت قائل شد. حریم، طرفین را به هم می‌پیوندد، بدون آن‌که در هم‌شان آمیزد. آن‌ها را با هم یکی می‌کند، بی‌آن‌که به اختلاط بگرایند. آن صمیمیت، غیر از اختلاط و ترکیبی است که امروز در جهان مدرن باب شده است. این دو با هم تفاوت جوهری دارند. زیرا صمیمیت واقعی در صورتی میسر است که حریم‌ها حفظ شود.

بازگشت به ادب ایرانی و همدلی اسلامی

4- حریم، شهوات را به «عواطف» و خواست‌ها را به «تمنّا» و توقعات را به «تفاهم» تبدیل می‌کند. حریم، فقط در روابط اجتماعی مصداق نمی‌یابد بلکه می‌توان جوهر آن را در نحوه‌ی همزیستی مرد و زن، در تنظیم فضای خانه، در تقسیم فضای شهر، در لباس پوشیدن، در عفتِ کلام و در تعارف و تواضع جستجو کرد، با نحوه‌ای از سازش و سکوت و بردباری.

حریم، حافظ خلوت فرد است و بستری است برای شکفتگیِ ذهنی، فضایی است که امکان سیر در حالات درون را به انسان می‌دهد و همان‌طور که امروز با روح غربی، محیط زیست در معرض نابودی است، خلوت درونی انسان‌ها هم در معرض آلودگی است. زیرا حریمی که حافظ محیط ذهنی است مورد اصابت قرار گرفته و به اعتباری دیگر گمشده است.

حریم، عامل مؤثر در ایجاد هماهنگی ناشی از طلب یگانگی با مبدء هستی و طبیعت و اجتماع انسان‌ها است. هماهنگی در صورتی میسر است که هیچ‌چیز از مقام خود فرو نیفتد و جای دیگری را نگیرد و اختلاط پدید نیاید و موقعی که همه‌چیز در جای خود است، تصرف، تعدّی و رقابت از میان می‌رود و در غرب این نوع هماهنگی به هم خورده و تبدیل به نظام مدنی شده و برخوردها و اجتماع‌ها در قالب ساعت ملاقات و قرار قبلی شکل گرفته و ساعت، حاکم بر روابط عمومی شده است و آنچه نوعی رابطه‌ی عاطفی بود، به ارتباط قانونی و فرمول‌های خشک آداب تبدیل شد. در نتیجه طبقه‌بندی‌هایی که از این راه به‌وجود آمد دیگرحریم نبود، فاصله بود و مرزهای جدایی به صورت قراردادهای قانون بر ما تحمیل گشت و از آن طرف آن صمیمیتِ مقدس مبدل به آمیزشی شد که دیگر نه مرزی می‌شناسد و نه حریمی و بعضاً این نوع به ظاهر صمیمیت چه اندازه به خشونت مبدل می‌شود. با حضور در فرهنگ غربی، به نام انتقاد نه‌تنها چیزی برای هم باقی نمی‌گذاریم و زخم‌های التیام‌ناپذیری بر روان همدیگر وارد می‌کنیم، بلکه با خشونت‌های مشمئزکننده، بی‌ادبی را به نهایت می‌رسانیم، زیرا در ادب غربی فقط رعایت اصول اجتماعی و مدنی، ادب به حساب می‌آید و این غیر از آن فروتنی است که مجال شکفتگی به دیگران می‌دهد. ادب غربی، زائیده‌ی همکاری قانونی است و ادب ایرانی‌اسلامی، پرورده‌ی همدلی و همدمی است. انقلاب اسلامی، مسیر برگشت به ادب ایرانی و همدلی اسلامی است.

حیاء؛ بازتابی از «راز»

5- حالتی که حریم را آشکار می‌کند و جان می‌بخشد، «حیاء» است. حیاء احساسی آمیخته با «راز» است. حیاء می‌پوشاند و می‌گشاید و از نمایش می‌پرهیزد. حیاء، نحوه‌ی بروز حریم است و به یک اعتبار کاشف است و به یک اعتبار حاجب.

جامعه‌ای که افراد آن آراسته به «حریم» و «حیاء» باشند، جامعه‌ای است گشوده به راز. حیاء، بازتابی است از وجهِ رازآمیز عالم در حریم ارتباطات اجتماعی.

زنی که پوشش لازم به تن دارد و بدون شتابزدگی، خرامان راه می‌رود، ضمن آن‌که خود را پوشانده، به حرکاتش دو چندان معنا می‌دهد. زیرا آن نوع پوشیدگی در حین دفع، نوعی به ظهورآوردنِ حیاء و وقار و رعایت حریم‌ها نیز هست. به همین جهت در جامعه‌ای که حریم واقعی باشد، حیاء نیز هست.

در حریمِ میان زن و شوهر، در سکوتی که استاد را به طالب دانش پیوند می‌دهد، در فروتنی میان دوستان، در احترام فرزند به والدین، نوعی محوشدن است در برابر دیگری، مثل محوشدن ماده‌ی تابلوی نقاشی در صورت‌های تابلو، از آن جهت که آن رنگ از آن به بعد خود را در کلیّت تابلوی نقاشی‌شده احساس می‌کند. و این‌ها همه در فضای تمدنی خاصی صورت می‌گرفته که امروز از منظر ما پنهان شده و تنها امیدی که برای برگشت آن جهان گمشده در میان است، به تحقق‌رسیدن اهداف انقلاب اسلامی است.

27235
متن پرسش
باسمه تعالی عنوان: سوال درباره کیفیت استقرار حجاب در کشور استاد گرامی، آقای طاهرزاده عزیز با سلام و عرض احترام امیدوارم در صحت و سلامت کامل باشید. ان‌شاءالله استاد گرامی، بنده حدوداً پنج ماه قبل مکالمه ای درباره «کیفیت استقرار حجاب در کشور» با یکی از بهترین دوستانم - که از مطالعه‌کنندگان مصمم و مصر آثار شما است - داشتم که همین مسئله باعث شد ایشان با بنده قطع ارتباط کرده و تماس‌ها و پیام‌های مکرر بنده را بدون پاسخ بگذارند. خواستم عقیده ام را به شما عرضه کنم تا اگر تأیید فرمودید، به ایشان انتقال دهم و شاید دوستی‌مان را از سر بگیریم و اگر هم تأیید نکردید که بنده بروم تحقیق و تأمیل بیشتری انجام بدهم بلکه راه درست را بیابم. استاد گرامی بنده معتقد هستم حجاب نه تنها واجب، بلکه ضروری دین اسلام و مذهب شیعه است (بنده راجع به سایر ادیان و مذاهب اطلاعی ندارم و حرفی نمی زنم). لیکن از طرف دیگر می‌دانم که هر واجبی لزوماً با قانون که قوام آن به اجبار (ضمانت اجرا) است تضمین نمی گردد. چه اینکه وقتی شارع مقدّس برای روزه‌خواری یا ابطال روزه علاوه بر مجازات‌های معنوی و اخروی، تعزیر و در صورت تکرار برای بار سوم کشته شدن در نظر گرفته است (لمعه دمشقیه، دمحمدبن‌جمال‌الدین مکی عاملی، ترجمعه دکتر علی شیروانی، ص ۱۱۱، شماره ۲۲ ولی برای مقوله حجاب خیر! آیا این عدم وضع مجازات (از جنس حقوقی و نه مجازات های معنوی و اخروی) برای عدم رعایت حجاب در متون دینی محل تأمّل نیست؟ بعضاً می گویند چون روزه جنبه فردی دارد وضع قانون برایش لازم نیست، ولی حجاب جنبه اجتماعی دارد و باید قانون برایش وضع شود! اما بنده سوالم این است که با توجه به مطالب مطروحه آیا العیاذ بالله چرا شارع مقدس برای روزه که جنبه فردی دارد تعزیز و حتی مجازات کشته شدن در نظر گرفته است ولی درباره حجاب که امری اجتماعی است سکوت کرده است؟ به نظر اینجانب امر شارع در قرآن و سنت اهل بین علیهم‌السلام بر حجاب دلالت بر وجود و ضرورت این مهم دارد که البته خداوند متعال و معصومین علیهم‌السلام به دلیل اینکه مقوله حجاب جز با روش های نرم (شیوه های فرهنگی) و نه روش سخت (قانون و ...) بسط و نشر نمی یابد، آن را جرم‌انگاری نکرده و تعزیر و حدّی از جنس قانون برای آن قائل نشده اند و به انذار آسیب های حیثیتی، معنوی و اخروی آن تأکید کرده اند. * ذکر این نکته واجب است که اینجانب هرگز قائل به اینکه کشورهای مسلمان باید درباره حجاب بی‌طرف باشند، نبوده و نیستم و این را نظری باطل می دانم. اتفاقاً این کشورها باید قوانینی در راستای ترویج حجاب از جمله حمایت از آثار فرهنگی مرّج حجاب، تبیین علل وجوب و ضرورت حجاب برای انسان (اعم از زن و مرد) با استفاده از پتانسیل رسانه ملی و ... برقرار و بر اجرای صحیح آن ها نظارت ویژه‌ای داشته باشند. اما الزام از طریق قانون همانطور که تجربه نشان داده است، نه تنها اثر معکوس دارد بلکه باعث آسودگی خاطر مسئولین فرهنگی کشور می گردد. چه اینکه ایشان با قانونی کردن حجاب عملاً کار خویش را راحت و از زیر بار مسئولیتشان شانه خالی کرده اند. * نکته دیگری لازم می دانم اشاره کنم، این است که مراد از عدم اجبار در مقوله حجاب، به معنای این نیست که شهروندان به هر نحوی خواستند در ملأ عام حاضر شوند. چه اینکه لیبرال‌ترین حکومت ها هم این را نمی پذیرند و برای حضور در اداره‌جات، محافل علمی و ... حتی اماکن عمومی چارچوب هایی دارند. * نکته پایانی اینکه از حیث توجه به واقعیات اجتماعی، آیا تا کنون اجبار حجاب از طریق قانون کارآمد و نتیجه بخش بوده است؟ و یا اینکه ابزاری شده است اولاً برای شانه خالی کردن مسئولان فرهنگی کشور و ثانیا ارتکاب انواع و اقسام اعمال خلاقانه! برای دو زدن این قانون از جانب بخش قابل توجهی از شهروندان و در حقیقت مسخ کردن این حکم الهی؟! گویی حجاب که حقیقتاً یک ارزش و یک متاع گرانبهاست که داشتن آن یک امتیاز و یک فضیلت است، با بی‌تدبیری، بی‌سلیقگی و البته نداشتن غیرت و همیت در قبال فرهنگ دینی به یک کالای تحمیلی بی‌ارزش فروکاسته شده است. (البته بنده می دانم که ما مکلف به تکلیف هستیم و نه نتیجه. اما آیا شایسته نیست که تأمل کنیم که شاید نحوه انجام تکلیف از جانب ما هم قاعده و ساز و کار خاص خودش را دارد. به بیان روشن‌تر این کار که ما برای درباره مقوله حجاب کرده‌ایم و می‌کنیم انجام تکلیف الهی درباره امر به معروف و نهی از منکر است یا رفع تکلیف الهی با ساده‌ترین و البته پرهزینه‌ترین روش ممکن؟) پیرو همین نظرات دوست هشت نُه ساله بنده با طرح این سوال که آیا رویت می‌شود این حرف ها را در محضر رسول خدا(ص) بزنی (؟)، تلفن را روی بنده قطع و از من برید! خواهش بنده این است که مطالب بنده را خوانده و به آن پاسخ دهید. من دنبال هدایت هستم و نه مجادله. خدا گواه است می خواهم عاقبت به خیر شوم و در این زمینه ها تحصیل و حقیقتاً جان کنده ام و از تفریح و ... را به خود حرام کرده ام و به قدر قوه ام مطالعه کرده ام. اصلا قصد شنا کردن بر خلاف جهت آب و دیده شدن نداشته و ندارم. فقط دغدغه دارم که بدانم. ممنون بابت توجهتان و معذور بابت اطاله کلام ۱۹ فروردین ماه ۱۳۹۹
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که بحث «حجاب» در محافل علمی به صورت مفصل مطرح شده است. حدود دو سال پیش در جلسه‌ای که صاحب‌نظرانِ مسئله‌ی تربیت و خانواده خدمت مقام معظم رهبری داشتند که از جمله‌ی شرکت‌کنندگان آقای دکتر بانکی بودند به گزارش آقای بانکی بعضی از شرکت‌کنندگان از سر دلسوزی نکاتی شبیه نظرات شما را مطرح می‌کنند و پیشنهاد می‌نمایند بندِ نافِ انقلاب اسلامی را به حجاب گره نزنیم. و رهبر معظم انقلاب سختْ مخالفت می‌نمایند و می‌فرمایند اگر در مورد حجاب کوتاه بیاییم، شیرازه‌ی خانواده از هم می‌پاشد. علاوه بر این، بحث بر سر آن است که اگر نمایندگان یک ملتی که رویهمرفته مظهر اراده‌ی آن ملت‌اند؛ حجاب را در کشور جدا از معصیتِ بی‌حجابی، به عنوان قانون مطرح کردند، آیا به عنوان یک شهروند، جایی برای مخالفت با حجاب می‌ماند؟ موفق باشید   

27080
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی طی این ایام اخیر به کرات فرموده اید ما در مسیر حضور تاریخی خود در شرایطی قرار داریم که دیگر مواظب نیستیم که سیل جهانگیر فرهنگ غربی ما را با خود ببرد، بلکه در شرایطی قرار داریم که می‌توانیم، دنیای مدنی خود را شکل دهیم که آن نه دنیای غرب است و نه دنیای گذشته خود. من نزدیک چند سال هست بصورت جدی وارد مباحث شما شده ام و الحمدلله از محضرتان واقعا بهره بردم و به مطالعه و استماع آثار نوشتاری و صوتی تان مشغول شدم و دیدم که حضرتعالی به مراتب ویژه در کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهم» و کتاب «تمدن زایی شیعه» بر روی مراقبت نسبت به نفوذ فرهنگی و استحاله انقلاب و حتی تقلب ارزشی در جامعه هشدار داده اید و سعی در تبیین هویت و چشم انداز تاریخی داشته اید که با انقلاب اسلامی به طلوع آمده و ما می توانیم از طریق آن حس حضور در این تاریخ رو داشته باشیم و در تقدیر توحیدی زمانه مون حاضر بشویم. اما کمی تعبیر اخیرتان مبنی بر اینکه دیگر نباید نگران سیل و نفوذ فرهنگ مدرنیته در کشور و انقلاب باشیم برایم مبهم است. تلقی شخصی من این است که باید با خودآگاهی و توجه به اینکه بر عهد غربی نمی توان شالوده تمدن اسلامی و ادامه فعالیت در بستر انقلاب را داشت، بایستی عهد دینی مان را تجدید کرده و به تصرف در جوهره مدرنیته پرداخته و روند تصرف و استحاله را در پیش بگیریم کما اینکه حضرت امام متوجه شدند می توان با تعیین ولایت فقیه و اجرای ولایت الهی بعنوان نقطه ثقل سیاسی جامعه، ساز و کاری مثل مردمسالاری را با توجه به اینکه هویت جمعی و در عین حال اینکه هر فردی جهانی شده و جهانی متعالی دارد با مختصات معین در ذیل نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه مستحل نمودند. ولی به نظرم هنوز مسئله تهاجم فرهنگی و نفوذ و استحاله به قوت باقیست و اتفاقا مانعی برای تجدید عهد دینی و تصرف در جوهر مدرنیته و گشودن افقی ماورای مدرنیته است و سعی اش بر مدار گسست ما با عهد دینی مان ویژه در این تاریخ است و سعی دارد ما را به فضایی ببرد که خود را ذیل اندیشه و انسان تراز مدرن معنا کنیم و نظام سازی کنیم و در عین حال هم مناسکی مثل نماز رو بجا بیاوریم ولی ادبیات ما ادبیات انسان ابزار ساز بیکن و ادبیات توسعه باشه. هر چند باور دارم حضرتعالی هم در بطن همین جمله باور به ضرورت خودآگاهی در تهاجم و استحاله تمدنی و فرهنگی انقلاب دارید و در عین حال نسبت به عقل تکنیکی هم به جد باور دارید نباید بی توجهی شود، ولی کمی این سخن برایم ابهاماتی داشت و ان شاء الله با تبیین خودتان امید دارم رفع بشود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! عهد دینی را تجدیدکردن و با آن روحیه در جوهر مدرنیته، تصرف‌نمودن، اراده‌ی مهمی است که حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در مقابل ما گشوده‌اند. و این که می‌فرمایید باید نگرانِ تهاجم فرهنگی بود، حرف درستی است. زیرا تا مردم ما متوجه‌ی حضور تاریخی خود نشده‌اند، چنین مشکلی در میان است و به همین جهت باید بیش از پیش مردم را متوجه‌ی حقیقتی کرد که در جانشان به اراده‌ی الهی برای حضور در این تاریخ نهفته است. عرایضی تحت عنوان «انقلاب اسلامی و جهان گمشده» شده است که چند نکته‌ی آن را جهت نظر به افقی که در پیش است؛ خدمتتان ارسال می‌دارم: موفق باشید

حیا و حریم

۳. نمونه‌ای روشن از جهان گمشده را می‌توان در غفلت از «حیاء» و «حریم» دانست. گوهر زندگیِ اصیل، «حیاء» و رعایت «حریم افراد» است. «حیاء»، موجب می‌شود تا انسان‌ها از آشکارساختن و نمایش و برخوردهای تند پرهیز کنند و «حریم»، نگاهبان مرزها است. حریم، فقط نوعی جدایی نیست. هرچند هاله‌ای را ایجاد می‌کند که مانع تجاوز دیگران باشد، ولی ضمن آن‌که تمامیت آدمی را حفظ می‌کند، حریم دیگران را نیز نگه می‌دارد. زیرا اساساً در صورتی می‌توان حریم داشت که برای حریمِ دیگران هم اهمیت قائل شد. حریم، طرفین را به هم می‌پیوندد، بدون آن‌که در هم‌شان آمیزد. آن‌ها را با هم یکی می‌کند، بی‌آن‌که به اختلاط بگرایند. آن صمیمیت، غیر از اختلاط و ترکیبی است که امروز در جهان مدرن باب شده است. این دو با هم تفاوت جوهری دارند. زیرا صمیمیت واقعی در صورتی میسر است که حریم‌ها حفظ شود.

بازگشت به ادب ایرانی و همدلی اسلامی

۴. حریم، شهوات را به «عواطف» و خواست‌ها را به «تمنّا» و توقعات را به «تفاهم» تبدیل می‌کند. حریم، فقط در روابط اجتماعی مصداق نمی‌یابد بلکه می‌توان جوهر آن را در نحوه‌ی همزیستی مرد و زن، در تنظیم فضای خانه، در تقسیم فضای شهر، در لباس پوشیدن، در عفتِ کلام و در تعارف و تواضع جستجو کرد، با نحوه‌ای از سازش و سکوت و بردباری.

حریم، حافظ خلوت فرد است و بستری است برای شکفتگیِ ذهنی، فضایی است که امکان سیر در حالات درون را به انسان می‌دهد و همان‌طور که امروز با روح غربی، محیط زیست در معرض نابودی است، خلوت درونی انسان‌ها هم در معرض آلودگی است. زیرا حریمی که حافظ محیط ذهنی است مورد اصابت قرار گرفته و به اعتباری دیگر گمشده است.

حریم، عامل مؤثر در ایجاد هماهنگی ناشی از طلب یگانگی با مبدء هستی و طبیعت و اجتماع انسان‌ها است. هماهنگی در صورتی میسر است که هیچ‌چیز از مقام خود فرو نیفتد و جای دیگری را نگیرد و اختلاط پدید نیاید و موقعی که همه‌چیز در جای خود است، تصرف، تعدّی و رقابت از میان می‌رود و در غرب این نوع هماهنگی به هم خورده و تبدیل به نظام مدنی شده و برخوردها و اجتماع‌ها در قالب ساعت ملاقات و قرار قبلی شکل گرفته و ساعت، حاکم بر روابط عمومی شده است و آنچه نوعی رابطه‌ی عاطفی بود، به ارتباط قانونی و فرمول‌های خشک آداب تبدیل شد. در نتیجه طبقه‌بندی‌هایی که از این راه به‌وجود آمد دیگرحریم نبود، فاصله بود و مرزهای جدایی به صورت قراردادهای قانون بر ما تحمیل گشت و از آن طرف آن صمیمیتِ مقدس مبدل به آمیزشی شد که دیگر نه مرزی می‌شناسد و نه حریمی و بعضاً این نوع به ظاهر صمیمیت چه اندازه به خشونت مبدل می‌شود. با حضور در فرهنگ غربی، به نام انتقاد نه‌تنها چیزی برای هم باقی نمی‌گذاریم و زخم‌های التیام‌ناپذیری بر روان همدیگر وارد می‌کنیم، بلکه با خشونت‌های مشمئزکننده، بی‌ادبی را به نهایت می‌رسانیم، زیرا در ادب غربی فقط رعایت اصول اجتماعی و مدنی، ادب به حساب می‌آید و این غیر از آن فروتنی است که مجال شکفتگی به دیگران می‌دهد. ادب غربی، زائیده‌ی همکاری قانونی است و ادب ایرانی‌اسلامی، پرورده‌ی همدلی و همدمی است. انقلاب اسلامی، مسیر برگشت به ادب ایرانی و همدلی اسلامی است.

حیاء؛ بازتابی از «راز»

۵. حالتی که حریم را آشکار می‌کند و جان می‌بخشد، «حیاء» است. حیاء احساسی آمیخته با «راز» است. حیاء می‌پوشاند و می‌گشاید و از نمایش می‌پرهیزد. حیاء، نحوه‌ی بروز حریم است و به یک اعتبار کاشف است و به یک اعتبار حاجب.

جامعه‌ای که افراد آن آراسته به «حریم» و «حیاء» باشند، جامعه‌ای است گشوده به راز. حیاء، بازتابی است از وجهِ رازآمیز عالم در حریم ارتباطات اجتماعی.

زنی که پوشش لازم به تن دارد و بدون شتابزدگی، خرامان راه می‌رود، ضمن آن‌که خود را پوشانده، به حرکاتش دو چندان معنا می‌دهد. زیرا آن نوع پوشیدگی در حین دفع، نوعی به ظهورآوردنِ حیاء و وقار و رعایت حریم‌ها نیز هست. به همین جهت در جامعه‌ای که حریم واقعی باشد، حیاء نیز هست.

در حریمِ میان زن و شوهر، در سکوتی که استاد را به طالب دانش پیوند می‌دهد، در فروتنی میان دوستان، در احترام فرزند به والدین، نوعی محوشدن است در برابر دیگری، مثل محوشدن ماده‌ی تابلوی نقاشی در صورت‌های تابلو، از آن جهت که آن رنگ از آن به بعد خود را در کلیّت تابلوی نقاشی‌شده احساس می‌کند. و این‌ها همه در فضای تمدنی خاصی صورت می‌گرفته که امروز از منظر ما پنهان شده و تنها امیدی که برای برگشت آن جهان گمشده در میان است، به تحقق‌رسیدن اهداف انقلاب اسلامی است. 

26773
متن پرسش
سلام استاد عزیز: حقیر عضو هیئت علمی دانشگاه و از مسولين فرهنگی دانشگاه هستم. خیلی خیلی از مباحث شما در کلاس ها و سخنرانی هایم بهره‌مند می شوم و هویت انسانی-دینی خود را مدیون حضرت عالی هستم. خدا عوض خیر به شما عنایت فرماید. استاد بزرگوار بنده و همکارانم در دانشگاه در حوزه گسترش فرهنگ عفاف و حجاب فعالیت های جدی و همه جانبه ای انجام داده ایم و تلاش ما بر آن استوار بوده است که در اوج محبت و مهربانی و لطافت اقدامات معرفتی- روان شناختی را مدیریت کنیم. حال سؤال حقیر آن است که برخورد انضباطی نیروهای حراست دانشگاه با خانم هایی که دیگر هیچ کار فرهنگی در آنها اثر نمی کند با نیاز تاریخی امروز ما به مهربانی، تعارض و منافات دارد یا خیر؟ اگر تعارض دارد، پیشنهاد شما برای رویارویی با خانم های هنجار شکن و تاثیر ناپذیر از فعالیت های فرهنگی چیست؟ با تشکر فراوان. خداوند به عمر شما برکت و استمرار عنایت فرماید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر واقعاً هنجارشکنی می‌کنند باید طبق قانون با آن‌ها برخورد شود و این‌جا بحث، بحث قانون است و مجریان مربوطه باید وارد شوند. ولی هنجارشکنی غیر از بی‌حجابیِ معمولی است. موفق باشید

26721
متن پرسش
سلام علیکم: اگر فردی در جامعه اسلامی نخواهد از آزادی معنوی برخوردار باشد - به طور نمونه فردی که تمایل به رعایت قانون حجاب در یک جامعه اسلامی نداشته باشد - تا چه اندازه ای از آزادی اجتماعی برخوردار است و چه میزان می توان آزادی اجتماعی او را محدود نمود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدی که در حکم هنجار شکنی نباشد مثل همین نوع بد حجابی‌هایی که فعلا مطرح است و کسی هم متعرض آن‌ها نمی‌شود هر چند بحث عدم رعایت حکم الهی برای آن‌ها در جای خود هست. موفق باشید

26634
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: نظر شما نسبت به این اقدام صدا و سیما در ایام راهپیمایی و ... چیه که با زنان و دختران بدحجاب مصاحبه میگیره به این منظور که این ها هم انقلاب رو قبول دارند. در حالی که همین دختر ممکن است روز دیگه ای در طرح برخورد با شل حجاب ها با او برخورد هم بشه. هر چند رهبری فرمودند این بی حجاب عیب ظاهر دارد من و شما عیب باطن. اما آیا این اقدام درست است؟ موجب برجسته کردن بی حجاب نمی شود؟ راهکار چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در تاریخی قرار داریم که اکثر افرادی که ظاهر اسلامی ندارند در درون خود کلیت نظام اسلامی را پذیرفته‌اند و این هنر نظام اسلامی است که توانسته است این افراد را از آنِ خود کند هر چند هنوز از نظر ظاهر تحت تأثیر جریان‌های غیر دینی هستند ولی قلب‌شان ایمانی است و منظور سیما طرح چنین نکته‌ای است و کار خوبی است. موفق باشید

26540
متن پرسش
با سلام: بنده سوال کننده ۲۶۵۰۳ هستم با توجه به اینکه نتونستم بعلت فراموش کردن رمز وارد ایمیل شوم اگر امکان دارد پاسخ را روی صفحه سوالات قرار دهید تا متوجه جواب شوم. از اینکه مصدع اوقات شما شدم واقعا شرمنده ام. اجرکم عند الله. دست حضرت حق همراهتان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: با عرف خانم‌های متدیّن جلو بروید. «ره چنان رو که رهروان رفتند». موفق باشیدچندان متوجه نشدم. منظور شما این است که بنده دچار افراط هستم. یعنی نباید به این جزئیات اهمیت بدهم. ممنون میشم اگه جوابم واضح تر عنایت کنید. با تشکریا علی

26503- باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور احساس کردم. و به همین جهت آن راه‌کار را که اساتید سلوکی پیشنهاد می‌فرمایند، خدمتتان مطرح نمودم. موفق باشید

26225
متن پرسش
سلام استاد: یه سوال خدمتتون داشتم. اگر شوهر به زن بگه چادر بپوش در صورتی که زن با مانتو حجاب کامل را دارد و زن چادر نپوشد گناه نپوشیدن چادر به گردن مرد که نمی افتد؟ آیا چادر نپوشیدن گناهه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استفاده‌نکردن از چادر در صورتی‌که حجاب کامل باشد گناه نیست و مرد هم نباید چنین حقی را برای خود تصور کند که همسرش را مکلّف کند به استفاده از چادر، هرچند بهتر است با هم کنار بیایند. دوست‌داشتنِ همدیگر یعنی در اموری که شرع اجازه داده است؛ به انتخاب همدیگر احترام بگذاریم و نظرات خود را بر همدیگر تحمیل نکنیم و اگر طرفِ مقابل را برای خود دوست داشته باشیم، عملاً تنها خود را دوست داشته‌ایم. ولی اگر به انتخاب‌های شرعی همدیگر احترام بگذاریم، عملاً همدیگر را دوست داشته‌ایم. زیرا به خاطر خودمان، آزادیِ طرف مقابل را از او سلب نکرده‌ایم. ما در اسلام امرِ به معروف داریم یعنی امری که شرع، آن را واجب و شایسته می‌داند و نهی از منکر یعنی آن‌چه شرع، آن را بد می‌داند. البته زن و شوهر مطابق شرع، وظایف و حقوقی نسبت به همدیگر دارند که آن باید در جای خود محفوظ باشد. موفق باشید

26198
متن پرسش
سلام استاد عزیز: یه سوال خدمتتون داشتم. من می خواهم به جای چادر مانتو بلند و با حجاب بپوشم که اندام بدن پیدا نباشه. اما شوهر بنده فقط حجاب را به چادر میبینن و می گویند اگر با من میای فقط با چادر و خودت تنها میخوای برو با مانتو. الان به نظر شما من چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، انتخاب آن پوشش که می‌فرمایید چون خلاف شرع نیست، حقِ شماست. ولی برای همسر خود هم باید حقی قائل باشید. موفق باشید

26148
متن پرسش
سلام استاد شبتون خوش. یه سوال خدمتتون داشتم. آیا حجاب فقط به چادر پوشیدن هست؟درسته که چادر حجاب برتر است. آیا مانتو بلند و مقنعه یا روسری بلند که اندام های بدن را مشخص نکنه حجاب شاملش نمیشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً آن نوع پوشش شامل حجاب کامل می‌شود. موفق باشید

25959
متن پرسش
سلام استاد روزتون بخیر: در سوال ۲۵۹۰۵ بنده سوالی در مورد تغییر احکام پرسیدم. استاد ما در دانشگاه پیرامون این موضوع داشت بحث می‌کرد که گفت احکام اجتماعی وابسته شرایط زمانه است و گفتند در زمان یکی از امامان با وجود اینکه پرداخت خمس واجب بوده ایشان این حکم را با توجه به زمانه‌شان برداشتند و مورد دیگه‌ای که گفتند حق دیه زن و مرد هست که الان مساوی شده و بریدن دست دزد که الان اصلا انجام نمیشه و... سوالی که برای خیلی از ماها پیش اومد مسئله حجاب بود که یک حکم اجتماعیه و بحث‌هایی پیرامونش شد که در نهایت کل احکام رو برد رو هوا و این مدلی فکر کردن باعث میشه ما هیچ وقت نتونیم حرف بزنیم و همیشه باید ساکت باشیم چون نمیشه در مورد هیچی با قطعیت صحبت کرد البته غیر از اصول دین که اونم بحثی نداره فقط توصیف انچه هست و اثبات نداره و اصلا کلا هر چه قدر هم استدلال اورد همون طور که شما هم فرمودین برام غیرقابل قبول بود که وقتی یک حکمی در قرآن و کلام اهل بیت به طور روشن بیان شده با توجه به زمانه قابل تغییر باشه چطور باید پاسخ داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احکامی که مبتنی بر بنیان‌های قرآنی است که مستقیماً بشر با آن‌ها رابطه دارد و مافوق زمان و مکان است. آری! اگر عالِمی با توجه به مبای قرآنی مطابق زمانه حکمی بکند، این حکم ممکن است مطابق تغییر شرایط از نظر ظاهر، تغییر کند. قمار در هر حال حرام است ولی وقتی بازی شطرنج دیگر حکم قمار را ندارد، همچنان قمار حرام است ولی بازی شطرنج دیگر حرام نخواهد بود. با توجه به این امر است که می‌توان گفت صراحت رعایت پوشش برای زنان در قرآن، تغییرپذیر نیست. ولی بر اساس شرایط، می‌توان نحوه‌ی آن پوشش تغییر کند. موفق باشید

25925
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید تذکر دادن به خانمایی که روسریشون رو تو خیابون کامل انداخته اند دور گردنشون، کار درستیه؟ برخیشون شروع میکنن به داد زدن و فحش دادن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر شرایط مساعد باشد خوب است از سر دلسوزی به آن‌ها تذکر داده شود ولی درگیری صلاح نیست. موفق باشید

 

 

25857
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ۱. در مورد حجاب: با توجه به فرمایشات حضرت عالی آن عده از کسانی که مسلمان نیستند و در ایران زندگی می کنند و به هر دلیلی حجاب را بر خود ملزم نمی دانند باید چه کنند طبق نظر اسلام؟ ۲. در مورد سوال روز پیش در مورد خودم: اولا منازل را با شرح حضرتعالی و استاد یزدان پناه کار می کنم. و ثانیا: اگر اشتباه نکنم خواجه عبدالله انصاری در باب مکاشفه، سه رتبه را به تصویر می کشد. اول مکاشفه علم است که برای سالک، گه گاه دست می دهد. اگر عارفی به مقامی بالاتر دست یافت و حالت او دائمی شد و به گونه ای رخ داد که عارف خود را در حالت کشف نبیند و به نحو تمام و کمال محو و فانی باشد، مکاشفه حال صورت گرفته است. و مکاشفه عین به معنای مکاشفه ای که همراه تجلی ذاتی الهی باشد، و عین ثابت و سر قدر با آن منکشف گردد. حال سوالم اینست که بنده به احتمال ۹۹ درصد در قسمت اول هستم - فقط وقتی کشفی رخ می دهد خوشحال نمی شوم - انگار چیزی درونم می گوید : خب که چه؟ اینها را می دهند تا تو را راضی کنند؟! من راضی نمی شوم به اینها...! در عین حال یک شوق ریزی گوشه قلبم می گوید همین هم از جانب دوست است - به کشف نگاه نکن به فرستنده نگاه کن. نمی دانم توانستم منظورم را برسانم یا نه؟ البته ذکر این نکته را ضروری می دانم که بگویم منظورم ناشکری و یا وسوه نیست الحمدلله - نوعی طلب بیشتر از خداست احساس می کنم. یا یک نوع حالت شوخی - نمی دانم ولله نمی دانم اسمش را چی بگذارم - اصلا زیاد نمی توانم توضیح بدهم - فقط می دانم که هیچ کشفی آن لذت خاص که برای برخی از دوستان را داده و چندین سال با لذتش زندگی کرده اند را به من نمی دهد! و این موضوع برای شخص خودم نگران کننده نیست، فقط یک مقدار کوچکی وسواس گرفتم! احساس می کنم با اصوات به جواب سوالم نرسیدم بهمین جهت مزاحم شدم - گرچه نمی دانم توانستم توضیح دهم یا نه! نمی دانم وسواس الکی شدم یا اینکه واقعا باید تجدید نظری کنم؟ شما بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. قانوناً ملزم به حجاب‌اند، مثل آن‌که امام خمینی در فرانسه ملزم به قوانین آن کشور بودند. ۲. در سیر و سلوک انسان به مرور از احوال که به گفته‌ی شما حالِ خوش است و تا منزل ۵۰ در میان است، می‌گذرد و به لطف خدا به معارفی که در آن‌ها تلوّن نیست، می‌رسد. موفق باشید

25840
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت حضرت استاد: ۱. نظر حضرتعالی را در مورد حجاب اجباری می خواستم بدانم بطور کلی. بدون در نظر گرفتن قانون جمهوری اسلامی و صرفا نگاه اسلام به این مسئله برایم سوال شده. تحقیقاتی هم که انجام داده ام واقعیتش به نتایجی رسیده ام. منتها به کمک شما نیاز دارم، تا بابهایی را جلوی روی حقیر بگشایید که بهتر به نتیجه برسم. ۲. بنده حالاتی برایم اتفاق میفتد. دست خودم نیست، بعد از ورود محکم به منازل السائرین و رعایت برخی چیزها، دیگر حالاتی که رخ می دهد جذبه ای ندارد برایم! من اشتباه می روم یا چه؟ فقط مهم شده برایم آن حال و دوام آن حال! ترس کوچک ولی عذاب اوری در قلبم دارم از اینکه اشتباهی در کار باشد. چون هیچ ذوقی نمی کنم و هیچ شاد نمی شوم مگر با دوام حال. اگر راهنمایی بفرمایید ممنون می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن‌چه از آیات بر می‌آید حجاب بر هر زن مسلمان واجب است و مردمی که می‌خواهند نظام اجتماعی خود را بر مبنای شرع مقدس داشته باشند، می‌خواهند قوانینی در جامعه حاکم باشد مطابق شرع. لذا در راستای حرمت شراب، تظاهر و تجاهر به شراب‌خواری را ممنوع می‌کنند. در مورد حجاب نیز همین قاعده است مضافاً که بی‌حجابی موجب تحریک شهوت در جامعه و ضربه‌زدن به نظام خانواده می‌شود و این طبیعی است که عقلایِ هر قومی مثل تصویب سایر قوانینی که جهت ایجاد جامعه‌ی اسلامی است، حجاب را به عنوان یک مصلحت در جامعه، قانونی کنند. ۲. منازل را با شرح آن دنبال کنید. موفق باشید

25548
متن پرسش
با سلام: استاد این سوال هنوز که هنوزه با وجود پاسخهای متعددی که شنیدم ذهنم رو مشغول کرده؛ در برخی شبهات این مطلب وجود داره که چرا حجاب رو شخص با اختیار خودش نباید انتخاب کنه اینطوری نتیجه اش هم بهتره و موثرتره و از این جهت زمان پهلوی چون مردم آزادانه پوشش رو انتخاب می کردند، ایمان به حجاب عمیق تر بود. چرا باید حجاب اصل الزامی باشد و نه اختیاری. آیا استاد این مطلب درسته و واقعا دلیل موجز و مفید برای الزام قانونی حجاب چیست با وجود این قبیل شبهات؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حجاب به عنوان یک وظیفه‌ی شرعی آری، مثل نمازخواندن امری است که باید هرکس خودش انتخاب کند. ولی بی‌حجابی و حضور در جامعه با ظاهری که موجب از بین‌بردنِ روح عفاف در جامعه می‌شود؛ شبیه مست‌کردن است و در کوچه و بازار، مستی راه‌انداختن. این‌جا دیگر اسلام برای رعایت جامعه‌ی اسلامی حکم دیگری دارد و به همین جهت واجب می‌کند که باید حجاب در جامعه رعایت شود همچنان که بر کسی که می‌خواهد مشروب‌خواری کند، اجبار می‌کند در منظر و مرآ نباید چنین کاری انجام شود. مسئله‌ی خودش و خدا جداست، این‌جا مسئله‌ی حفظ جامعه در میان است. موفق باشید

25048
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ایام سوگواری حضرت اباعبدالله (ع) را به شما تسلیت عرض می کنم. استاد امسال روز عید غدیر برای عرض ارادت و دیدار درب منزل آمدیم که متاسفانه با درب بسته مواجه شدیم و دکتر قدوسی گفتند امسال برنامه دیدار نداشتید خلاصه سلب توفیق شدیم. استاد دو تا سوال داشتم ببخشید خیلی عمیق نیست و وقت گرانبهایتان را می گیرم. چند وقت پیش ها با جمعی خانوادگی رفته بودیم نزدیکهای باغبهادران و کنار زاینده رود سکویی گرفته بودیم و نشسته بودیم که دو تا دختر آمدند سمت سکوی ما و شروع کردند به عکس گرفتن. هر دو بد حجاب بودند اما یکی از آنها کلا روسری اش را انداخته بود و با موی کاملا باز با خیال راحت داشت عکس می گرفت. من مدام خودم را به تغافل زدم ببینم از اینجا می رود یا خودش را جمع و جور می کنه یا نه، دیدم عین خیالش نیست. دیگر تاب نیاوردم و رفتم طرفش و فقط گفتم «خانم اینجا مکان عمومیه یک چیز سرتان کنید، اینجا خانه خودتان نیست ها» البته با تحکم گفتم. آن هم خودش را جمع کرد (البته با کمی تاخیر) و بعد دو تا متلک هم گفت و رفت. بعد دوستم که اتفاقا درجه دار سپاه هم بود گفت این کارت باعث میشه بدتر کنند و اثر ندارد و نیاز نبود بروی تذکر بدی. خواستم نظر شما را بدانم. چون واقعا احساس می کنم اگر چیزی نگوییم چند صباح دیگر، جایی برای تفریح مذهبی ها باقی نمی ماند و همه فضا دست آنها می افتد و ما بدهکارشان می شویم. سوال دوم اینکه توی دهه محرم دو شب بعد از مراسم، حدودهای ساعت دوازده شب که داشتم می رفتم خانه با منظره دختر خانمهای تنهایی کنار خیابان مواجهه شدم که منتظرند یکی سوارشان کند! این جور مواقع باید چکار کرد؟ (موردهایش هم جوری نبود که بشود حمل بر صحت کرد. خیلی تابلو بود از سر و وضع و حرکات و رفتارهایشان.) باید از کنارش گذشت؟ زنگ زد به پلیس؟ باز هم حمل بر صحت کنیم؟ به آن دختر تذکر بدهیم؟ با آن پسر یا مرد برخورد کنیم؟ وظیفه شرعی ما چیه؟ ممنونم از پاسخگویی تان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در مورد صحنه‌ی اول، کار خوبی کردید که به او تذکر دادید. ولی شاید نیاز به تندی نبود، از سر دلسوزی باید این امور انجام شود. اما در مورد دوم اگر بتوانیم از پلیس کمک بگیریم تا محیط برای این افراد امن نباشد، کار خوبی است و پلیس هم باید وظیفه‌ی خود بداند که محیط را برای چنین اعمالی سختْ نماید. موفق باشید

25035
متن پرسش
سلام و عرض ادب و تسلیت. استاد عزیز ۱. می توان حضرت علی و حضرت زهرا و سایر ائمه علیهم السلام را تجلیات و ظهورات وجود نازنین حضرت رسول صل الله علیه و آله دانست؟ ۲. روایتی در تفسیر قمی ج ۲ نقل شده است که در ضمن آن بیان می شود که تمام اهل محشر به حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله پناه می آورند و در اثر سجده طولانی ایشان درهای بهشت به سوی اهل محشر باز می شود استاد عزیز لطفا بفرمایید منظور از «سجده» حضرت و «بسته بودن درهای بهشت» چیست؟ ۳. استاد بزرگوار شما در اواخر کتاب معاد فرمودین که از نظر ملاصدرا (ره) جسم اخروی عین جسم دنیوی نیست بلکه مثل آن است درحالی که از یکی از آثار ایشان نقل شده است که همین جسم به عینه در محشر محشور می شود. آیا منظورش همان مثلیت است؟ ۴. استاد عزیز به نظر شریف شما تکلیف ما بانوان در برخورد با مسأله بی حجابی چیست؟ کم کم دارد کشف کامل حجاب در شهرها باب می شود. بنده اگر ابایی هم از صدمه دیدن نداشته باشم واهمه این رو دارم که نکند به حق و جبهه حق در قالب فحاشی و هتاکی اهانت و هتک حرمت شود و یا با ضرب و شتم و جسارت به یک بانوی محجبه جبهه حق تضعیف شود. لطفا راهنمایی بفرمایید. تقدیم به شما: این تن گل که پیرهن ندارد جان من است و جان به تن ندارد سرو شهید من کفن ندارد متشکرم و التماس دعا.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور است که می‌فرمایید. ۲. آن نوع سجده، ظهور عبودیت است که موجب گشوده‌شدن بهشت می‌گردد. ۳. به نظر بنده همان «مثلیّت» منظور است ولی چون در هر حال آن بدن، بدن انسان است می‌توان گفت به یک معنا همین بدن خودمان است. ۴. به نظر می‌آید بیشتر با کار فرهنگی و مقاومتی که در جبهه‌ی فرهنگی در مقابل کفر در حال انجام است؛ آن جریان را به مرور به تحلیل می‌برد. موفق باشید

24971
متن پرسش
سلام عرض می کنم. در زمان پیغمبر (ص) مردم مسلمان در شهر با حجاب بودن اما اسیر ها و بردگان غیر مسلمان بدون حجاب آزادانه در شهر رفت رفت و آمد می کردند. الان ما به چه حکم شرعی ای موظف به این هستیم که مسلمان و عیر مسلمان را ملزم به رعایت حجاب کنیم. دلیل شرعی ای که ما را به این حکم منجر می کند را می خواهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته‌باشید نباید بین برده‌ها و تمامی زنان غیر مسلمان مانند زنان یهود که در مملکت اسلامی و تحت ذمه‌ی اسلام زندگی می‌کرده‌اند خلط کنیم. زنان یهود و نصاری موظف به رعایت حجاب بوده‌اند و آن‌‌چه شما می‌فرمایید نظر برخی فقها است در مورد بردگان غیر مسلمان آن هم به جهت عدم فهم مناسب اجتماعی که داشتند مثل برخی زنان دوره‌گرد امروزی که چندان متوجه‌ی احکام اسلام و وظایف اجتماعی خود نیستند و امر و نهی به آن‌ها موثر نمی‌افتد این گروه قابل مقایسه نیستند با زنان غیر مسلمانی که امروز ادعای فهم و درک قوانین و مسائل اجتماعی کشور اسلامی را دارند نیست. موفق باشید

24704
متن پرسش
R.soleimani: سلام علیکم حاج آقا. ببخشید یک سوال داشتم. وضعیت بی حجابی و فساد و... در ایران تا آخر مسیر طی شده غرب رو طی خواهد کرد یا تا جایی پیش خواهد رفت و بعد پشیمان می شوند مردم و به اصطلاح سرشان به سنگ می خورد و قدر اسلام و احکامش را خواهند فهمید و برگشت خواهند کرد؟ با توجه به فرمایشات رهبری که مدام می فرمایند آینده از آن جمهوری اسلامیست، این سوال را پرسیدم. آخر وقتی بنیان خانوادها و جامعه متزلزل شود آن هم در ایران، چه افرادی جامعه سازی خواهند کرد؟ سایر کشور ها که دیگر وضع بدتر است. اوضاع فرهنگی کشور، مدارس، فضای اینستا، الگو گیری های نوجوانان از غربیها در پوشش و سبک زندگی و همه چیز... ما رابسیار نگران می کند. به کجا خواهیم رفت؟! شخصی مثل من چه کاری می تواند بکند. مگر با این هجمه اصلا می توان این قافله رو به سقوط را نگه داشت!؟ سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم بد نیست در مقابل آن ریزش‌ها، نگاهی به رویش‌های جدّی و مصمم بیندازید و از آن طرف، به تزلزل جبهه‌ی بی‌بند و باری نظر کنید. در ضمن خوب است به بحث «نقش فرآیندی در تاریخ انقلاب اسلامی» که بر روی سایت هست، توجه شود. موفق باشید

24631
متن پرسش
سلام استاد وقت بخیر: در مورد پوشش بانوان سوالی داشتم: در فتاوای رهبری اخیرا مطلبی را دیدم که برایم سوالی پیش آمد. متن فتوا: منظور از زینتی که خانم‌ها باید از نامحرم بپوشانند: به زینت‌هایی گفته می‌شود که جزو بدن شخص به شمار نمی‌رود (مانند انواع زیورهای طلا و جواهر) و هم به آرایش‌هایی گفته می‌شود که به بدن شخص متصل بوده و گویی جزئی از اوست (همانند سرمه و رنگ مو). علاوه‌براین، خود زیبایی‌های طبیعی بدن (اندام و زیبایی‌های بدن) نیز زینت به شمار می‌رود، و در کل هر چیزی که عرفا زینت محسوب گردد، بانوان باید آنها را در برابر مرد نامحرم بپوشانند. البته صورت و دست‌ها تا مچ بدون زینت از این حکم مستثنی می‌باشند. سوال بنده این است که آیا هر پوششی که شیک و زیبا باشد مثلا روسری طرح‌دار، لبه چادر نگین دوزی شده، مانتو طرح‌دار و گل‌دوزی شده، حلقه ازدواج حتی اگر یک رینگ ساده باشد و یا گیره روسری..در کل هر پوششی که جلوی نامحرم پوشیده می‌شود اگر زیبا و شیک باشد زینت محسوب می‌شود؟ آیا پوشیدن لباسی که حدود اسلامی آن رعایت شده است (یعنی آستین تا مچ و گردی صورت..) و جلف و زننده نیست نکته دیگری را هم برای انتخاب آن باید رعایت کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسأله‌ی زینت به تشخیص  عرف است. یعنی به صورت کلی باید دید که عرف چه چیزی را زینت به حساب می‌آورد به این شکل که اگر شخصی آن کار را بکند عرفا گفته می‌شود که «زینت کرده‌است». بنابر این تشخیص این امور به نگاه عرفیِ خودتان بر می‌گردد و این‌چنین نیست که یک مجتهد مصداقی را اثبات و مصداق دیگری را نفی کرد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!