بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شیطان، جن، سحر و جادو

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17143
متن پرسش
سلام استاد عزیز خسته نباشید: 1. در بحث وحدت وجود اراده انسان هم از نوع وجود هست و بایستی آن اراده هم مال خدا باشد پس می شود گفت که خدا گناه می کند اگر نه پس چگونه است بحث اراده و اختیار در وحدت وجود؟ 2. شما فرمودید تمام انبیا مصداق مخلصین هستند پس چرا جناب یوشع علیه السلام می فرماید شیطان آن را از یادم برد؟ سندی هست که همه پیامبران از مخلصین بوده اند؟ 3. اگر مقامات پیامبران اکتسابی نیست پس چرا حضرت ابراهیم مقام امامت و... را بعد از ابتلائات بدست می آورد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت بفرمایید که اراده به معنای انجام فعل و ترک فعل است و آن‌چه که خداوند برای انسان اراده کرده است، اراده‌ی انسان است و نه فعل انسان. و از این جهت اراده‌ی انسان مربوط به خدا می‌باشد و فعل انسان مربوط به خود انسان. که بحث آن در جزوه‌ی «جبر و اختیار» شده است 2- در روایت از معصوم داریم که انبیاء جزء مخلَصین‌اند و حضرت علامه در تفسیر سوره‌ی کهف، موضوع حضرت یوشع‌بن‌نون را این‌طور مطرح می‌کنند که شیطان نمی‌تواند انبیاء را به گناه بکشاند، ولی تأثیر شیطان در حدّ به فراموشی‌کشاندنِ آن‌ها در امور عادی و یا بیمارکردنِ آن‌ها در امور بدنی از طریق شیطان، از آن‌ها برداشته نشده است 3- در مورد امامت حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» همان‌طور که قرآن می‌فرماید آن امامت، جعلِ الهی است هرچند که نیاز به مقدماتی دارد. ولی این‌طور نیست که هرکس آن مقدمات را طی کند، امامت برای او محقق می‌شود. موفق باشید

17118
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیزمان: استاد پیرو سوال 17113 سوالی داشتم. 1. استاد اینکه فرمودید تناسب اسم دختر و پسر بر اساس ابجد خرافی است آیا منظورتون کل علم ابجد است یا فقط در این موضوع؟ 2. برای بنده دختر مناسبی معرفی کردند و شرایط خانوادگی خوبی داشت و خود دختر هم ظاهرا طبق گفته ها خوب بودند، بنده به یکی از بزرگان که علم ابجد داشتند مراجعه کردم و به او گفتم اسم خود و اسم دختر رو برای تناسب اسم ابجد، ایشون بررسی کردند به بنده گفتند که اسم هاتون بهم نمیخوره و در آینده اگر ازدواج کنید طلاق می گیرید، بنده دیگه اقدام نکردم. راستش استاد خود بنده بعد این موضوع بابت مراجعه برای اسم ابجد پشیمان شدم ولی خب ترس این موضوع داشتم که کار به طلاق کشیده شود چون شنیده بودن از علما که این علم وجود دارد و نمی شود رد کرد. حالا استاد عزیز بنده اشتباه کردم و اصلا توجهی نکنم به این موضوع و دوباره نسبت به این خانم اقدام کنم یا نه؟ ممنون میشم استاد راهنمایی کنید از این چه کنم چه کنم دربیایم. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- موضوع تناسب اسامی با حروف ابجد، یک کارِ من‌درآوری است که تازگی‌ها پیدا شده است و این غیر از ربط بین تعدا اذکار با حروف ابجد است که در سیره‌ی بعضی از علمای سلوکی به چشم می‌خورد، هرچند که در آن‌جا هم مبنای روایی و یا عقلی نداریم، ولی کاری است که بعضی به تجربه‌ی خود از آن استفاده می‌کنند 2- چرا که نه! آدم عاقل باید بر اساس عقل و شرع زندگی کند. مگر می‌شود به صِرف این حرف‌ها، برای خواستگاریِ افراد عقب‌نشینی کرد؟!! موفق باشید

17113
متن پرسش
سلام علیکم استاد در مورد ازدواج چند راهنمایی می خواستم از خدمتتون: ۱. آیا مشاور حاذق و با تجربه ای می شناسید که بتونیم در زمینه شخصیت شناسی و مثلا درون گرایی و برون گرایی و این مسائل ازشون کمک بگيريم؟ یعنی تست روانشناسی بگیرن از هر دو مون. بی زحمت در تهران معرفی کنید ما اصفهان نیستیم. ۲. آیا درسته که بعضی ها میگن دقت کنید که زمان جاری شدن خطبه عقد، قمر در عقرب نباشد چون خوش یمن نیست و....! از کجا باید بفهمیم که قمر در عقرب هست یا نه؟ ۳. آیا درسته که برای ازدواج، عدد ابجد اسم طرفین باید با هم سازگار باشد؟!! این خرافه نیست آیا؟ ۴. دعا یا عمل خاصی وارد شده که قبل از جاری شدن خطبه، انسان بخواند؟ سر عقد، حضار و عروس و داماد برای چه چیزی دعا کنند؟ که می گویند مستجاب است. آداب خاصی وجود دارد؟ ۵. بطور کلی چه توصیه ای می نمایید برای کسي ک در شروع زندگی متاهلي است؟ کتاب «زن آنگونه که باید باشد» را خوانده ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شخص خاصی را به عنوان مشاور نمی‌شناسم. خیلی نمی‌توان به روایات مربوط به قمر در عقرب‌بودن تکیه کرد. موضوع تناسب اسامی افراد بر اساس حروف ابجد کاملاً خرافی است، عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در این مورد شده است. خواندن سوره‌ی نور بر سر خطبه‌ی عقد برای زن و مرد مستحب است، به معنای آن‌که بر عهد زناشویی خود صادقانه پای‌برجا باشند. عمده همان حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» است به زوجین که باید با گذشت، زندگی خود را معنا ببخشند و هرکه در بخشش و گذشت پیش‌قدم باشد، در شکوفایی خود موفق‌تر است. عرضی در آخر کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در صفحه‌ی 287  تحت عنوان «نامه‌ای به زوج‌هایی که در ابتدای پرواز خود هستند» شده است. امید است مفید افتد. موفق باشید

17100
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام: استاد بزرگوار بنده چند وقتی است در مورد خانمی فالگیر شنیده ام که بسیاری از چیزهایی را که می گوید صحت دارد. دوستانم با او در تماس تلفنی هستند در صورتیکه این خانم فقط اسم شخص و مادر و سن شخص را می پرسد و هیچ اطلاعات دیگری را نمی خواهد و از وقایع اطراف شخص حوادث ممکنه و ویژگیهای او خبر می دهد. حال می خواهیم بدانم صحت دارد؟ گاهی اراده می کنم با این شخص تماس بگیرم اما نمی دانم چه چیزی مانع می شود یعنی قلبا راضی نمی شوم، نمی دانم چه سری پشت این کار هست؟ لطفا راهنماییم کنید؟ چون بنده هم خودم گرفتاریهایی و مسائلی دارم می خواستم رجوع کنم اما باز خدا را برتر از همه می دانم. نکته دیگر اینکه بنده سنم بالا رفته هنوز ازدواج نکرده ام، درآمدی هم ندارم با توجه به اینکه هیچ درآمدی ندارم و شرایط ازدواج هم برایم سخته مقدار خیلی کم پولی را هم بانک گذاشته ام شاید حقوق یک ماه یک معلم هم نیست اما با وجود این هم باز این پول را سپرده نگذاشته ام چون این را شک به رزاقیت خدا می دانم حتی آن مقدار کم سود را هم قبول نمی کند قلبم. از طرفی وقتی کنار دوستان و آشنایان هم می نشینم می بینم با توجه به درآمد زیادشان باز هم ناله می کنند حال آیا این خونسردی بنده و امید به خداوند و اینکه هیچ وقت ما را درمانده نمی گذارد بجاست یا باید کاری صورت گیرد. ممنون می شوم در دو مورد فوق حتما پاسخگو باشید از اینکه با سوالات نامربوط مزاحم وقت جنابعالی شدم عذر می خواهم. بنده حقیر را دعا کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن خانم با اجنه ارتباط دارد و پیشگویی‌هایش هیچ مشکلی را رفع نمی‌کند. عرایضی در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» شده است 2- تلاش برای تأمین رزق از جمله گذاردن سپرده در بانک تا بانک با وکالت از شما در امور اقتصادی وارد شود، منافیِ اعتماد به رازقیت حق نیست. موفق باشید

17066
متن پرسش
با سلام و احترام و تبریک ایام: استاد بزرگوار درحال انجام کارهای تحقیقاتی درباره ی مسئله ای بودم که چشمم به این سایت افتاد، می دونم که طبق کتاب جن و جادوگر و شیطان این مسائل مورد توجه شما نیستند. راستش مدتی است که دوستم دچار وسواس فکری شده طوری که از این سایت ها و مطالبشون و حتی افرادی استفاده می کنه برای مسئله ی ازدواجش. هرکس که به خواستگاری میره اسامی رو با هم حساب میکنه و میگه اسمش به من نمیخوره و بدون دلیل جواب منفی میده. به نظرتون باید چه کار کنم برای دوستم؟ استدلالش هم اینه که خدا به من اختیار داده که از این راه انتخاب کنم. و هرچقدر توضیح میدم که اختیار برای این داده شده که راه رسیدن به خدا رو طی کنیم، به رضای خدا راضی باشیم و... خدا رو اطاعت کنیم، متوجه حرف من نمیشه ازتون میخوام راهنماییم کنید که چه استدلالی براش بیارم و هرچند که وقتتون رو میگیره نیم نگاهی هم به این مطالب سایت بیندازید. ممنون التماس دعا آنچه در این تارنما پیش روی عزیزان قرار گرفته است، مباحثی است مختصر از علم اسامی یا همان علم الاسماء و یا نامشناسی؛ امیدواریم که بیان این مطالب - گرچه مختصر و موجز است - باعث شود تا خوانندگان و بازدیدکنندگان محترم را سیراب نموده و از این علم بهره ی کافی ببرند. (البته بخاطر سوء استفاده ی برخی از افراد سودجو و یا بی اطلاع، از مطالب این تارنما در نسخه ی قبلی، مجبور شدیم بسیاری از توضیحات و محتوای علمی را حذف نمائیم) توصیه ما به بازدیدکنندگان و مشتاقان فهم و درک مطالب و محتوای تارنما، مطالعه ی با دقت تمامی صفحات است چرا که با فهم صحیح و نسبتاً کافی این مطالب مبحث علم اسامی برای شما باز و قابل درک خواهد شد. انتظار داریم مطالب گویا و قابل فهم برای عامه ی مردم باشد. سعی ما بر این بوده تا از بیان محتوای تخصصی و علمی - که برای عامه ی مردم قابل لمس نیست - پرهیز کنیم، گرچه در بعضی جاها مجبور به بیان مسائلی فراتر از زبان عامه ی خوانندگان عزیز شده ایم. در صورتی که در خلال مطالعه ی مباحث سوالی برای شما پیش آمد به سوالات متداول مراجعه نموده و جواب خود را جستجو کنید و در صورتی که جواب خود را نیافتید از بخش تماس با ما سوال خود را مطرح بنمائید. اگر در تعریف این تارنما در تصویر بالای صفحات دقت کنید این جمله را خواهید دید که بیانگر هدف عملی تارنمای تخصصی علم اسامی است: معرفی، تبیین، تصحیح، تغییر، و انتخاب نام نیکو بر اساس قوانین فراموش شده ی علم اسامی تجربه ی ما ثابت کرده است که کسانی که علم اسامی و تاثیر آن در شکل گیری شخصیت و روند زندگی افراد را درک کرده اند تصمیم گرفته اند تا نام خود و خانواده ی خود را معاینه کنند، و پس از گرفتن جواب و درک آن به توصیه های احتمالی ما جامه ی عمل بپوشانند. اما افرادی که با چهارچوبه ی از پیش تعیین شده ی قبلی پا به مطالعه ی این مطالب گذاشته اند غالبا مطالب را اشتباه برداشت کرده اند و دچار ضعف در فهم شده اند و سرسری از روی محتوای علم اسامی گذشته اند و بعضا موضعی عالمانه گرفته اند و بالاتر از بزرگانی نظیر شیخ بهائی و میر داماد و .. اظهار نظر کرده اند. در هر حال «لا مؤثر فی الوجود الا الله» (هیچ تاثیر گذاری در عالم وجود نیست مگر خدای عزیز) این اعتقاد ماست که تا خدا نخواهد کسی پایش به این تارنما باز نمی شود و تا خدا نخواهد هرکسی این مطلب را فهم نمی کند و تا خدا نخواهد کسی اقدامی برای معاینه ی خود نمی کند و تا خدا نخواهد کسی قادر به عمل کردن به توصیه های این علم نخواهد بود. توصیه ما این است که پیش از هر چیز چهارچوبه ی از پیش تعیین شده ی ذهن و فکر خود را کنار بگذارید و با دیدی باز به مطالب ارائه شده با دقت نگاه کنید و اگر محتوای این مباحث را نفهمیدید، منکر نشوید. بوعلی سینا، دانشمند و حکیم فهیم و اعجوبه ی زمان می گوید : (کلما قرع سمعک من عجائب الدوران، فجعله فی بقعة الامکان ما لم یضدک قائم البرهان) یعنی تمام آنچه از عجائب زمانه به گوش تو خورد - اگر قابل درک و فهم برایت نبود - پس قرارش بده در جایگاه امکان - یعنی بگو ممکن است درست باشد - تا زمانی که دلیل محکم و استواری بر خلاف آن پیدا نکرده ای یک قاعده فلسفی نیز می گوید: «عدم الوجدان لا یدل علی عدم الوجود» یعنی درک نکردن چیزی دلیل بر نبود آن چیز نیست. امیدواریم این تارنما و خدمات ارائه شده ی آن دست شیادان و کلاهبرداران را از این علم کوتاه کند و موجبات امنیت خاطر افراد را فراهم کند. هدف ما جلب رضایت خداست در راستای این هدف ما را یاری کنید. http://www.nameology.ir/ اینم آدرس سایته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند برای جهل یک کس، همین بس که بدون دلیل عقلی و نقلی چیزی را قبول کند. در جواب سؤال‌های متعدد، موضوع بی‌مبنایِ نقلی و عقلی‌بودنِ حروف ابجد عرض شد؛ به‌خصوص که بخواهیم تناسب اسامی را با چنین حروفی تعیین کنیم که این از عجیب‌ترین عجایب استفاده از حروف ابجد است!! خوب است که در این رابطه سری به جواب سؤال‌های شماره‌ی 3407 و 5094 و 15451 و 15455 بزنید. موفق باشید

17032
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: واقعا این را با تمام وجود حس کردم که در زمان ها و دوره هایی که گناه نمی کنم نماز شب میخونم، حواسم هست و.... افکار اضطراب آوری را تجربه می کنم و کلا استرس و فشار دارم به بهانه های مختلف. اما در دوره ها و زمان هایی که نماز صبحم قضا میشه نماز هایم را سر وقت نمی خونم، گناه هایی ناخوسته می کنم و به رعایت شرع پایبند نیستم خیلی خیلی راحت ترم. این مرا ترغیب می کند به حالت دوم. لطفا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس معلوم است قضیه، قضیه‌ی شیطان است که قسم خورده مانع سیر بنده در صراط مستقیم شود و لذا وقتی انسان متوجه باشد که این اضطراب‌ها، حیله‌ی شیطان است و شیطان حیله‌هایش ضعیف است، می‌تواند با اراده‌ی محکم بر خلاف حیله‌ی شیطان عمل کند و او را مأیوس نماید. موفق باشید

16968
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز دو سوال با دو بحث متفاوت دارم: 1. عده ایی اعتقاد دارند که سحر و جادو و طلسم دعا نویسان و نظر تنگی بد خواهان در زندگی و اراده آنان اثر گذارده و مانع پیشرفت آنها در زندگی می شود نظر شما در این باره چیست آیا این موضوع صحت دارد یعنی عوامل دیگری غیر از تلاش و اراده انسان در موفقیتش تاثیر می گذارد؟ 2. عده ایی برای اجنه حقوق قائل شده و معتقد اند که مثلا می بایست در هنگام ورد به یک مکان یا باز کردن شیر آب یا خاموش کردن آتش بسم الله گفت تا که جن های موجود متوجه شده و کنار بروند تا آسیبی به آنها نرسد در غیر این صورت اگر به آنها آسیب برسانیم آنها در زندگی ما اختلال ایجاد می کنند و ما باید مراقبت های لازم را در رابطه با جن ها انجام دهیم تا مشکلی برایمان پیش نیاید، حال نظر شما در این رابطه چیست، یعنی لازم است که انسان بخشی از ارداه و تمرکز خود را بر روی رعایت حقوق جنیان صرف کند و از گزند آنها جلوگیری کند؟ (با توجه به آنکه این موجودات از عالم ماده نیستند و اصولا نباید ارتباط و اصطکاکی بین ما و آنها باشد)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی که می‌فرمایید همان‌طور که خودتان متوجه‌اید با بعضی از خرافات همراه است. پیشنهاد می‌شود کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» را که بر روی سایت در قسمت نوشتارها هست، مطالعه فرمایید. إن‌شاءاللّه روشن خواهید شد. موفق باشید

16890
متن پرسش
جناب استاد سلام: چرا با توجه به اینکه حکومت ما حکومت اسلام ناب محمدی هست و قوانین و موازین وضع شده مطابق با شرع و احکام شیعه هست، این همه فساد اقتصادی ایجاد شده که هر روز شاهد اختلاس و فساد مانند حقوق های چند صد میلیونی و .... هستیم؟ ریشه این فسادها از کجاست؟ آیا از ربا خواری و عدم امر به معروف و نهی از منکر در این زمینه هاست؟ با تشکر فراوان التماس دعا صلوات
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره خداوند می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ . لذا اگر مردم نخواهند که اصلاح شوند، اگر علی مرتضی علیه‌السلام هم بر آن‌ها حکومت کنند، استفاده‌ی لازم را نخواهند برد و شیطان بهانه‌هایی جهت کارهای خلاف برای آن‌ها می‌سازد. موفق باشید

16864
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز، اینکه ادامه نسل پیامبران از حضرت یوسف (ع) به بعد از نسل ایشان نیست، آیا حقیقت دارد؟ علتش چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! این‌ها حرف است. یوسف ما عینِ نور است. حضرت حق در مقام عشق‌بازی با او می‌فرماید: «َ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصينَ (24)/ یوسف) دسترسی ِ شیطان به او، به هیچ‌وجه ممکن نبود زیرا او از بنده‌های «ما»؛ آری! از بنده‌های ما که برای خود پروریده بودیم، بود. موفق باشید

16848
متن پرسش
سلام علیکم: 1. فرض کنیم که می دانیم که وقتی می رویم زیارت امام رضا (ع) در مسیر زیارت با دوستان غیبت می کنیم یا می رویم بسیج یا نماز جماعت دچار گناهانی بشویم آیا از لحاظ عقلی درست است که حالا که دچار گناه می شویم آن اعمال (مثلا زیارت یا نماز جماعت) را ترک کنیم؟ و سوال مهمتر اینکه اگر صحیح این باشد که آن اعمال عبادی را ترک نکنیم. آیا این درست که ثواب زیارت یا راهپیمایی را داشته ایم و آن گناه هم عواقب خود را دارد بعبارتی آن گناهان باعث نمی شود کل ثواب زیارت از بین برود؟ یا چه بسا ثواب آن زیارت و یا نماز جماعت آنقدر بالاست که سبب مغفرت ان گناهان می شود؟ 2. بعضی مواقع می دانیم اگر شب بیدار بمانیم و عبادت کنیم نماز صبح قضا می شود به فرض اینکه نماز صبح قضا شود ثواب آن اعمال (نماز شب و دعاها محفوظ است؟) با تشکر از حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا بر این است که در مسیرعبادات الهی، شیطان وسوسه کند ولی ما عقب‌نشینی ننماییم و نهایتاً اگر گرفتار معصیت شدیم، توبه کنیم، نه آن‌که عبادت را ترک نماییم. ولی در مورد قسمت آخر، موضوع فرق می‌کند. آری! اگر عبادات شبانه ما را از نماز به وقت صبحگاهان محروم کند، باید نماز صبح را دریافت. موفق باشید

16670
متن پرسش
با سلام و قبولی طاعات: می خواستم بدونم علم اسامی که امروز خیلی در بین عامه ی مردم باب شده به طوری که هر سایتی جرات کرده درباره ی ازدواج دو نفر توصیه هایی درباره جمع زدن اسامی دختر و پسر و مادران آنها و... یا تشخیص طالع افراد از روی نام و نام مادر یا میزان سازگاری زوجین صحبت بکنه مثلا چند روز پیش سایتی رو دیدم درباره ی علم اعداد و اسامی که ادعا کرده چهار نوع اسم داریم و گفته با دریافت پول ازتون اسمتون رو عوض می کنیم بطوری که زندگیتون زیرورو بشه یا بیماری لاعلاجتون خوب بشه.!! در اینکه هر پدر و مادری باید اسم خوب برای فرزندشون انتخاب کنند شکی نیست و در اینکه علم اعداد وجود داره و بزرگانی مثل شیخ بهایی در اون تبحر داشتند هم شکی نیست ولی مگر نه این که ما انسان ها همواره در معرض امتحان الهی هستیم؟ مگر با تغییر یک اسم میشه سرنوشت و میزان ثروت و بیماری افراد رو تغییر داد؟ اون هم اسمی که فرد در انتخابش دخیل نبوده؟ پس جایگاه عدالت خدا چیه اینجا؟؟ آیا ما اینطور می خوایم امتحانای الهی رو دور بزنیم؟؟ اینطور افراد که ادعای تبحر در این کارو دارن کارشون مشکل نداره؟؟ چطور در کار خدا دخالت می کنند؟ اگر اینطور باشه پس جایگاه اختیار انسان چیه؟ آیا منصفانه هست که چون کسی اسمش ... هست سرنوشت خوبی هم در انتظارش باشه؟؟ آیا منصفانه هست دختر و پسری که از هر لحاظ کفویت دارند به خاطر حرف این آدم های به ظاهر متبحر که شما اگر ازدواج کنید جدا می شوید و.. و چون اسم شما به هم نمی خورد، ازدواج نکنند و خودشون رو مجبور کامل بدونن مگر نه اینکه آنکه را اسرار حق آموختند مهرکردند و دهانش دوختند!! پس جایگاه توکل اینجا کجاست؟ ممنون میشم در این باره مبسوط راهنماییم کنین چون داستانی برام در این باره بوجود اومده که ذهنم رو به شدت مشغول کرده ولی باز از توکل بخدا دست بر نمی دارم چون قدرت خدا رو از همه ی این ها بالاتر می دونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثی در کتاب «جايگاه جن و شيطان و جادوگر در عالم» در  صفحه‌ی 98 به بعد در این رابطه شده است که عیناً سؤال و جواب مربوط به این موضوع که در آن کتاب مندرج است، خدمتتان ارسال می‌گردد:

سؤال: اخيراً ديده مى‏ شود كه عده‏ اى براى رفع مشكل افراد و يا جهت شفا از بيمارى توصيه مى كنند آن ها اسم خود را تغيير دهند تا آن جا كه به افراد مى گويند اسمى مثل محمد و يا فاطمه را تغيير دهند و مثلًا پوريا يا صدف بگذارند. جالب است كه بعضاً با تغيير اسم مشكل‏شان رفع شده و يا بيمارى آن‏ها بهبود يافته، موضوع اين كار چيست؟

جواب: به ما توصيه شده است كه نام نيك بر فرزندانتان بگذاريد. رسول اكرم (ص) مى ‏فرمايند: «مِنْ حَقِّ الْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ ثَلَاثَةٌ، يُحَسِّنُ اسْمَهُ، وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتَابَةَ، وَ يُزَوِّجُهُ إِذَا بَلَغ»[1] از حقوقى كه فرزند بر پدر خود دارد سه چيز است: اسم نيكو براى او انتخاب كند، نوشتن به وى بياموزد، وقتى بالغ شد وسائل تزويجش را فراهم نمايد. حتى رسول خدا (ص) مى ‏فرمايند: «مَنْ وُلِدَ لَهُ أَرْبَعَةُ أَوْلَادٍ وَ لَمْ يُسَمِّ أَحَدَهُمْ بِاسْمِي فَقَدْ جَفَانِي»؛[2] اگر كسى چهار فرزند دارد و نام يكى را محمد نگذاريد به من جفا كرده است. و نيز روايات از حضرت صادق (ع) خبر مى‏ دهد؛ «اسْتَحْسِنُوا أَسْمَاءَكُمْ فَإِنَّكُمْ تُدْعَوْنَ بِهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ قُمْ يَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ إِلَى نُورِكَ قُمْ يَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ لَا نُورَ لَكَ» ؛ نام‏هاى نيكو بگذاريد زيرا روز قيامت به آن نام‏ها صدايشان مى‏ زنند و مى‏ گويند: اى فلان پسر فلان! به سوى نورت برخيز! و اى فلان‏

پسر فلان! برخيز! ولى نورى ندارى. اگر پدر و مادرى نام نيك بر فرزندشان نگذارند در قيامت فرزندشان از آن‏ها شكايت مى‏ كند.

از سليمان جعفرى روايت شده كه گفت از اباالحسن (ع) شنيدم مى‏ فرمود:

«لَا يَدْخُلُ الْفَقْرُ بَيْتاً فِيهِ اسْمُ مُحَمَّدٍ أَوْ أَحْمَدَ أَوْ عَلِيٍّ أَوِ الْحَسَنِ أَوِ الْحُسَيْنِ أَوْ طَالِبٍ أَوْ عَبْدِ اللَّهِ أَوْ فَاطِمَةَ مِنَ النِّسَاءِ»

؛[3] فقر داخل خانه ‏اى كه در آن نام محمد و يا احمد و يا على و يا حسن و يا حسين و يا جعفر و يا طالب و يا عبد الله و يا فاطمه باشد نمى‏ شود.

«إِنَّ الشَّيْطَانَ إِذَا سَمِعَ مُنَادِياً يُنَادِي يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ ذَابَ كَمَا يَذُوبُ الرَّصَاصُ»

؛[4] از ابى‏ جعفر (ع) نقل شده كه فرمود: شيطان وقتى صداى كسى را كه به اسم محمد و يا على صدا مى ‏زند بشنود مانند سرب ذوب مى‏ شود.

اما اين‏كه عده ‏اى با محاسبه‏ هاى غير قابل اعتماد مى ‏آيند بر اساس حروف ابجد عدد مربوط به اسمى را تعيين مى ‏كنند و سپس آن عدد را نسبت به امرى ديگر مثل عددِ مربوط به اسم همسر آن فرد، مقايسه مى ‏كنند و ادعا مى ‏نمايند اين دو عدد همخوانى ندارد، پس بايد اسم‏هايشان را عوض كنند تا همخوانى پيدا كنند؛ نه‏ تنها حرف بى ‏پايه و اساسى است، بلكه پشت‏ كردن به عقل و دستور شريعت الهى است. و اين‏كه چرا بعضاً با تغيير اسم، مشكلات فرد يا خانواده مرتفع مى ‏شود و يا بيمارى طرف بهبود مى‏ يابد، پاى شيطان در ميان است. آرى شيطان براى هلاكت انسان مشكلاتى را ايجاد مى‏ كند تا او را از خدا باز دارد و به‏ غير خدا متوسل شود و عملًا از دين الهى فاصله بگيرد و لذا در اين راستا راه‏هاى موفقيت‏ هاى ظاهرى را براى او مى‏ گشايد ولى در زير اين موفقيت‏ ها ايمان طرف را از او مى ‏گيرد و سپس همان موفقيت‏ هاى ظاهرى را نيز از آن فرد دريغ مى‏ كند.

براى شيطان كار دشوارى نيست كه حتى عامل بهبودى شخصى از بيمارى شود تا از آن طريق او را به هلاكت برساند. در حالى‏ كه خداوند سلامتى و بيمارى و توسعه‏ ى رزق و محدودبودن رزق را بستر امتحان بندگانش قرار داد تا انسان‏ها در شرايط مختلف بتوانند بندگى خدا را در جان خود نهادينه كنند. حال انسانى كه از دين الهى فاصله گرفت به جاى اين‏كه سختى‏ ها و بيمارى‏ ها را بستر امتحان الهى بداند و در عين برنامه‏ ريزى طبيعى جهت رفع آن‏ها، بندگى خود را محفوظ دارد، بى‏ صبرى از خود نشان مى‏ دهد و به وسايل غير الهى متوسل مى‏ شود و خود را در دنيا و آخرت روسياه مى ‏نمايد. در حالى كه قبلا در حديث قدسى مطرح شد كه خداوند مى ‏فرمايد:

«به عزت و جلال و بزرگوارى و رفعتم بر عرشم سوگند كه آرزوى هركس را كه به غير من اميد بندد، به نوميدى قطع مى‏ كنم. و نزد مردم بر او جامه خوارى مى ‏پوشانم، و او را از تقرب خود مى‏ رانم و از فضلم دور مى‏ كنم. آيا او در گرفتارى ها به غير من آرزو مى ‏بندد، در صورتى كه گرفتارى‏ ها به دست من است؟ و به غير من اميدوار مى‏ شود و در فكر خود درِ خانه‏ ى جز مرا مى‏ كوبد با آن‏كه كليدهاى همه ‏ى درهاى بسته نزد من است و درِ خانه من براى كسى كه مرا بخواند باز است؟ كيست كه در گرفتارى‏ هايش به من اميد بسته و من اميدش را قطع كرده باشم؟ كيست كه در كارهاى بزرگش به من اميدوار گشته و من اميدش را از خود بريده باشم؟ ...»[5] كه متن كامل حديث در صفحات قبل مطرح شد. اين روايت گرانقدر در عين اين‏كه در مسئله‏ ى فوق ما را متذكر مى ‏نمايد كه در امورمان به غير از خدا متوسل نشويم، به ما تذكر مى ‏دهد چگونه اميدبستن به ساحر و امثال آن‏ها ما را با ناكامى در امورمان روبه‏رو مى كند. خداوند إن‏شاءالله به من و شما توفيق دهد تا در كسب معارف و اخلاق و رعايت آداب دينى موفق شويم و سعى كنيم آن عقايد را قلبى نماييم تا منوّر به نور عالم معنا گرديم و مورد نظر رضايتمندانه ‏ى پروردگارمان قرار گيريم. موفق باشید 

 


[1] ( 1)- مكارم الأخلاق، شيخ حسن فرزند شيخ طبرسى، ص 220.

[2] ( 2)- عدةةة الداعى و نجاح الساعى، ابن فهد حلى، ص 87.

[3] ( 1)- همان.

[4] ( 2)- همان.

[5] ( 1)- الكافى، ج 2، ص 67، باب التفويض إلى الله و التوكل عليه.

16629
متن پرسش
سلام: من سوالی خدمتتون کردم خلاصش این بود که چرا ما اسلام رو حداقل تا یه حدی اجرا می کنیم اما همیشه موفق نیستیم که فرمودید سوال 16567 رو بخونم که جوابمو گرفتم، شیطان قسم خورده ما رو راحت نذاره و غدر و حلیه اش هم کم نیست، اما جواب بخش دوم سوالم هنوز برام کامل روشن نشده که چرا خارجی ها که دین درست حسابی ندارن بعضیاشون با آرامش زندگی میکنن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک جهتش همان است که چون اهداف الهی برای آن‌ها در کار نیست، شیطان به جای آن‌که خاطر آن‌ها را نسبت به اهدافشان مضطرب کند، کمک‌کارشان می‌شود و لذا صدای ملکِ نکیر و منکر را که متذکر آن‌ها است، تا آن‌چه را می‌کنند را تصدیق ننمایند؛ نمی‌شنوند مگر در برزخ که دیگر کار از کار گذشته است. موفق باشید

16584
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: من وقتی نمازم خراب شود دیگر حتی زندگی کردنم سخت می شود و حتی دیگر نمی خواهم زنده باشم چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در امور روزمرّه سعی کرد طوری عمل نکنیم که خطورات مزاحم را با خود به نمازمان بیاوریم. ولی از حیله‌ی شیطان هم غافل نباشید زیرا با ایجاد خطورات می‌خواهد شما را مأیوس کند و مأیوس نشوید و کار خود را ادامه دهید. موفق باشید

16567
متن پرسش
با سلام: ضمن عرض خسته نباشید با توجه به اینکه حکومت ما اسلام، دین ما دین حقه اسلام و مذهب شیعه می باشد و همچنین از رهبران بسیار بزرگ و عارف برخورداریم چرا در مقایسه با بعضی از کشورها مشکلات خیلی بیشتری داریم، از جمله مشکلات اقتصادی، تعداد زیاد پرودنده های قضایی، مشکلات فرهنگی، فساد اقتصادی و قاچاق، بیکاری و هزاران مشکل دیگر ولی خیلی از کشورها از جمله ژاپن، سوئیس و دیگرها کشور خیلی از مردم هم خوب کار می کنند. شنیدم در ژاپن قاضی ها بیکار شده اند، قوانین به خوبی رعایت می شود، هر کسی به وظیفه خود عمل می کند و اعمال مجرمانه خیلی کمتر می باشد. با این حال با اینکه می دونم این ما هستیم که به خیلی از وظایف خود عمل نمی کنیم و آخر کار ما و کشور ما به کجا خواهد انجامید. دوما با توجه به این نظر که تمدن غرب رو به اضمحلال می رود چطور می توان این را با توجه به وضعیت کشور ما و کشورهای غربی توجیه کرد در حالی که خیلی از مردم و افراد تحصیل کرده و روشن فکر با آب تاب از کشورهای غربی تعریف می کنند جواب ما در پاسخ به ایرادتی که از حکومت اسلامی می گیرند چیست و پایان کار ما چه خواهد بود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که ملت ما از جهات گوناگون گرفتار تنگناهای تاریخی هستند. از یک‌طرف تبلیغات دشمن و از طرف دیگر، ایجاد فشار اقتصادی و تقلیل ارزش پول، و از طرف دیگر فضایی که نفوذی‌ها جهت از بین‌بردن قبح کارها به عهده دارند. و از همه‌ی این‌ها گذشته در آيه 16 سوره اعراف هست‏ «قالَ فَبِما اغْوَيْتَنِي لَاقْعُدَنَ‏ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» شيطان گفت: به سبب اين‏كه گمراهم كردى، حتماً با تمام وجود برسر راه راست تو كه رهروان آن را به درگاهت مى رساند، مى نشينم و هر كه را در اين راه ببينم وسوسه مى كنم. لذا در صراط مستقيم تلاش شيطان براى انحراف رهروان آن راه بسيار زياد است. پس ملاحظه مى كنيد كه اولًا: يك دشمن كاردانِ قسم‏ خورده اراده كرده است كه اگر ما خواستيم در راه خدا قدم بگذاريم، مانع شود. ثانياً: ملاحظه بفرماييد كه مى گويد: «لَهُمْ» يعنى همه آن‏هايى كه در راه تو قدم مى گذارند را در چنين بلايى مى اندازم. پس منظور فرزندان آدم است و نه صرفاً آدم و حوّا. ثالثاً: باز تأكيد مى كنم كه مى گويد: هر كه را در راه تو قدم گذارد «صراطَكَ» كه صراط تو مستقيم است و بى درد سر، و حتماً به تو مى رسند. يعنى راه واقعى خدا حتماً دشمن دارد. و ما به عنوان جمهوری اسلامی و به عنوان شیعه در تیررسِ نقشه‌های شیطان هستیم. موفق باشید

16544
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: ببخشید آیا جن و فرشته هم توانایی رسیدن به فنای ذاتی را دارند؟ اگر نه پس کمال آن ها چقدر است؟ یعنی آیا نهایت رشد آن ها رسیدن به فنای افعال و اسماء و صفات است یا خیر؟ لطفا پاسخ دهید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: برای فرشتگان که تکاملی نیست. و برای جنّ، مسیر عبودیت تا انتها باز است، هرچند ممکن است در این مسیر و در فنایِ خود، در مقایسه با انسان‌ها به مراتب عالیه‌ای دست نیابند، البته شاید. موفق باشید

16529
متن پرسش
استاد سلام: درباره ی معراج پیامبر (ص) در کتابی خواندم که نوشته بود که ایشان در سدره المنتهی و مشاهده جبرییل به اوج رفته، با توجه به اینکه جبرییل را خلق اول یا عقل اول در نظر می گیرند و طبق نظر عرفا که خلق اول با صادر اول تفاوت دارد و ابتدا از خدا صادر اول صادر می شود بعد خلق اول، آیا پیامبر (ص) به صادر اول هم رفتند؟ و آیا صادر اول امر است؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که حضرت جبرائیل«علیه‌السلام» دیگر امکان همراهی با حضرت را نداشتند حضرت تا مقام «او ادنی» جلو رفتند، که مقام صادره‌ی اول است و مقام فنای ذات. که البته بحث آن مفصل است و در شرح کتاب «مصباح الهدایه» عرایضی شده است. موفق باشید  

16522
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: آیا همانطور که شیطان برای حضرت موسی (ع) ممثل شد آیا بعد از شریعت اسلام که مطابق سوره جن شیطانها به آسمان راه نیافتند چنین امکانی برای شیطانها هست؟ با توجه به اینکه پیش نیاز تمثل راه یابی به عالم عقل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دلیلی بر این‌که پیش‌نیازِ تمثّل، راه‌یابی به عقل است نداریم، و لذا چرا ممکن نباشد که بعد از شریعت اسلام، شیطان برای بعضی متمثّل نگردد؟ موفق باشید

16513
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا فرشتگان هم امکان تمرد از حق تعالی را دارند؟ و اینکه با توجه به اینکه فرشتگان عقل محض هستند و آگاهی در حد خودشان، کامل، فرق اطاعت تکوینی فرشته و یک چیزی مثل خورشید چیست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در توصیف فرشتگان می‌فرماید: «لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ (6)/تحریم) آن‌ها هیچ‌گونه عصیانی در مقابل امر الهی ندارند و آن‌چه را به آن‌ها فرمان داده می‌شود، انجام می‌دهند. و از این جهت می‌توان گفت متوجه‌ی زیباییِ اطاعت از حضرت حق هستند. و این‌ را شاید نتوان در مورد موجوداتی مثل خورشید تصور کرد. موفق باشید

16512
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا برای فرشتگان مراتب پایین تر امکان تکامل بیشتر و تقرب بیشتر وجود دارد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. چون فرشتگان دارای اختیار نیستند که بحث تکامل برای آن‌ها مطرح باشد. موفق باشید

16502
متن پرسش
سلام: هدف نهایی خلقت انسان قرب الهیست و یا رسیدن به توحید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید عبارت است از «عبور از کثرات و حاضر شدن در محضر حق» که این همان قرب الهی است. موفق باشید

16459
متن پرسش
عرض سلام خدمت شما: عادت به گناهی بد دارم هر چه توبه می کنم باز دچار آن گناه می شوم کلافه شدم و نمی دانم چکار کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باز توبه کنید و متوجه‌ی نوری باشید که از طرف خدا به شما می‌رسد و شما را مفتخر به توبه می‌نماید. شرایطِ حفظ توبه را فراهم کنید و اگر باز غفلت شد، باز توبه کنید، بالاخره شیطان مأیوس می‌شود. موفق باشید  

16380
متن پرسش
سلام علیکم: شیوه امروز زندگی غربی ست، به همین علت ما غرق در سرگرمی ها و خیالیم، حال اگر بخواهیم از این شیوه جدا شویم چه باید کنیم، جایگزین این شیوه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید در فضای عالَم انسان دینی قرار گیریم معنای زندگی خود را با آموزه‌ها و دستورات دینی انجام می‌دهیم و این همان مهاجرت از شهر شیطان به شهر خدا است. موفق باشید

16355
متن پرسش
استاد عزیز سلام: استادی داشتیم که در جواب دانشجویی که در مورد چگونگی ازدواج فرزندان حضرت آدم و حوا و اینکه آیا خواهر و برادران در آن تک مورد فقط با هم از دواج کرده اند، جواب داد که ادیان در هر دوره از زمان حضرت آدم (ع) تا پیامبر اسلام (ص) تکامل یافته و زدواج برادر و خواهر با ازدیاد جمعیت و انسانهای بعدی حرام شده. استاد آیا ازدواج فرزندان حضرت آدم (ع) و حوا (ع) اصلا صحت دارد؟ و دوم اینکه آیا پاسخ استادمان صحیح است یا نه؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به نظر علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» می‌توان گفت که حرمت ازدواج با خواهر یک موضوعِ تشریعی است و نه تکوینی. و به همین جهت در آن زمان این حرمت، تشریع نشده بود. ولی این حرف که آن استاد در رابطه با حرمت ازدواج برادر و خواهر زده است، کاملاً حرف بی‌مورد غلطی است و عملاً نظر خود را بر دینِ خدا تحمیل کردن است. موفق باشید

16333
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: سوال بنده در ارتباط با مبحث آخر کتاب «ده نکته از معرفت نفس» تحت عنوان وسعت روح انسانی می باشد. گفتیم روح، عالی ترین مخلوق خداست و روح انسان تجلی و جلوه همین عالی ترین مخلوق خداست که تنزل یافته است. از طرفی گفتیم که ملایکه تنها مظهر یکی از اسماء خدا می توانند باشند یا چند تا اما نه همه و این روح است که جامع همه کمالات الهی است. جال سوال بنده این است که روح انسان در دنیا (روح دمیده شده در کالبد انسانی) مگر در مرتبه ای پایین تر از ملایکه قرار نگرفته (طبق بحث مراتب تجلی در برهان صدیقین) پس چگونه ملایکه که مرتبه ای بالاتر دارند تنها ظرفیت چند تا از اسماء الهی را دارند و روح انسان ظرفیت جامعیت اسماء را؟ در مراتب تجلی مگر سیر نزول از عالی به کمتر عالی و کمتر و کمتر وجود ندارد پس چه طور روح آدمی ظرفیتش بیشتر از ظرفیت ملایکه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقایسه‌ی روح انسان با مقام فرشتگان، بحث جامعیت روح انسان مطرح است و از این جهت انسان به عنوان مقام خلیفة الله از فرشتگان برتر است. ولی از آن جهت که روح انسان نازل‌شده‌ی آن مقام است در مقایسه با مقام فرشتگان و اسمایی که آن‌ها حامل آن اسماء هستند، انسان می‌تواند از انوار فرشتگان استفاده کند و به خود آید. موفق باشید

16322
متن پرسش
رابطه خواب و تقوا س 132: آيا اينكه كسي هيچ خواب معنوي نمي‌بيند دليل بر ضعف تقواي اوست؟ ج: بله. حتماً. س 133: چرا حتماً؟ ج: ضعف تقوا اثر دارد. خواب شب تابع اعمال روز انسان است. اگر روز تمام كارها را بر طبق تقوا انجام دهيم شب عكس العمل نشان مي ­دهد، آدم زيارت مكه و مدينه مي­ رود؛ پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله را در خواب مي­ بيند، بنابراين درست نيست، اینکه آدم هیچِ هيچ نبيند و اهل تقوا باشد. س 134: یعنی انسان با تقوا هر شب خواب خوب می‌بیند؟ ج: بله، اجمالاً. حالا هر شب هم نه يك شب در ميان، دو شب در ميان مي ­بیند. س 135: به اين مضمون روايت داريم كه كسي كه ايمانش بالا باشد ديگر خواب نمی ­بیند؟ ج: روايت اينجوري نیست، روایت فرموده است كسي كه عقلش قوي باشد اينگونه است، نه ايمانش. كساني كه عقلشان زياد است خواب نمي ­بينند یا كم مي بينند. س 136: یعنی تقوايشان مشكل دارد؟ ج: مشكل نیست، خود عقل زياد مانع بروز خواب است، اما ايمان زیاد نه، بلکه انسان خواب‌هاي خوب مي ­بيند. س 137: تقوايي كه مي‌فرماييد با خواب خوب ملازم است تقواي درجه بالا است؟ ج: نه همينکه تقوا شروع شود كافي است، انسان گناه نكند واجبات را انجام دهد ايمانش بالا مي­ رود خواب‌هاي خوب شروع مي ­شود. سلام استاد: وقتتون بخیر و خسته نباشید و تشکر از وقتی که در اختیار ما میذارید. استاد این متن سوال و جواب از مرحوم آیت الله خوشوقت هست که در سایتشون منتشر شده. استاد بنده بندرت خواب می بینم و خواب معنوی هم کلا شاید در چند ماه یکی یا دو تا ببینم که شایدم توهمات باشه و در طول روز هم سعی در مراقبه و گناه نکردن دارم در حد توان خودم و خیلی هم دوس دارم از این خوابا ببینم چون حس می کنم شاید بهم آرامش بده اما خبری نیست. شنیدم که میگن به خواب اهمیت ندین اما فرمایشات ایشون منو به فکر واداشته که شاید یه جای کار من میلنگه. استاد آیا واقعا خواب خوب ندیدن دلیلش نداشتن تقوی است؟ خیلی عذر میخوام که طولانی شد. ببخشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حوزه‌ی خواب حوزه‌ی بسیار وسیعی است و به راحتی نمی‌توان در مورد آن سخن گفت. فرمایشاتی مرحوم آیت اللّه شجاعی داشته‌اند که بنده در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» از صفحه‌ی 86 به بعد آن مطالب را آورده‌ام. در ضمن نکاتی در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» به‌خصوص در یک پاورقی طولانی عرض شده است. خوب است که به آن‌جا رجوع فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!