بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: ورزش

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
متأسفانه هیچ نتیجه ای در جزوات یافت نشد!
یادداشت ویژه ای با موضوع انتخابی یافت نشد
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25813
متن پرسش
سلام استاد: من خیلی ساله با کسالت روحی در گیرم، یعنی احساس نشاط ندارم و حالت خمودگی دارم. احساس می کنم یه تاریکی روم افتاده فکر نمی کنم تو زنجیرم شاید یه حرکت مورچه ای باشه ولی تاریکی رو حس می کنم. از خودم خسته ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ورزش ۲. صله‌ی رحم ۳. خوش خلقی ۴. کمک به فقرا ۵. مطالعه‌ی کتاب «آشتی با خدا». موفق باشید

25370
متن پرسش
سلام: یک سخنرانی از آیت الله تبریزیان دیدم که می‌گوید ورزش در روایات ما نیامده و اسب سواری و تیراندازی که سفارش کرده اند برای موضوعات دفاعی است. همچنین می‌گوید ورزش عمر را کوتاه می‌کند. نمی‌دانم چه بگویم. هر کس تجربه ی ورزش داشته باشد می‌داند چقدر حس سبکی و سرحالی پیدا می شود. اما اگر ممکن است روایاتی که در مورد ورزش آمده است را بیان کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی زندگی سراسر تلاش و همراهی با طبیعت بوده یعنی وقتی زندگی ماشینی نبود که ورزش معنا نداشت. ورزش برای جبران تنبلی‌های زندگی ماشینی است و البته این غیر از افراطی است که بعضاً پیش می‌آید. ورزش هایی که با تمرکز همراه است فرق می کند. موفق باشید

24095
متن پرسش
سلام و تهیت و آرزوی علو درجات دنیوی و اخروی برای شما و همه مومنان و التماس دعا برای هدایت بنده، استاد عزیز، گذشته بنده ویرانه، هیچ اثر مثبتی نداره، هیچ رابطه اصلاحی در نفسم ندیدم، مدتی هم بصورت مستمر و هر شب در آستانه چهل سالگی قمری، خواب آلودگی را می بینم که مبتلا شدم و غرق در آن و به یک صورت شبها تکرار می شود، راهش چیست؟ امیدم رحمت الهیست و خواستم، ولی دردم را نمی دانم. به نظر شما چکار کنم؟ لطفا خصوصی راهنمایی بفرمایید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رجوع به معارف الهی و بازخوانی آن‌ها لازم است. پیشنهاد بنده آن است که بعد از مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کتاب «آشتی با خدا» را دنبال کنید. هر دو کتاب بر روی سایت هست. ۲. نسبت به کنترل غذا و ورزش نیز برنامه‌ریزی کنید. موفق باشید

24033
متن پرسش
باسمه تعالي سلام بر استاد گرانقدر: در كتاب «رمضان دريچه رؤيت» تاكيد بر جوع و خوراك درحد «اكل ما لابد منه» تاكيد بسيار شده است. «گرسنگي بكشيد و بر بدنهايتان سخت بگيريد شايد دل‌هايتان خداوند متعال را ببينيد.» ص 32 «جوع و گرسنگي شروع لازمي است، هيچ كس به جايي نرسيد مگر اين كه خورش او جوع باشد.» من براي حفظ سلامتي و افزايش نيروي بدني به نيت حفظ آمادگي براي زمان ظهور، هم كوه مي روم هم بدنسازي. انجام اين ورزشها باگرسنگي جور در نمي آيد. البته از فرهنگ روزه هاي مستحبي دور نيستم و به مناسبتهايي روزه مي‌گيرم. بفرماييد اكنون چه بايد بكنم؟ به جوع رجوع كنم و قيد آمادگي جسماني را بزنم؟ يا هم ورزش كنم و هم گرسنگي بكشم. و يا روش فعلي آسيبي به سلوك نمي زند و همين راه را ادامه دهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم نظر آخر درست باشد که بین گرسنگی و ورزش را جمع کنیم. زیرا بنا نیست با گرسنگی، بُنیه‌ی انسان تحلیل رود. موفق باشید

23988
متن پرسش
سلام ازتون خاهش میکنم این پیامو ب دست استاد برسونید با سلام و عرض ادب: استاد من کتاب فرزندم این چنین باید بود شما را مطالعه کردم و الان چند ماهی میگذره و این چند ماه تماما درگیر موضوعی شدم ک تو کتابتون با عنوان علم لا ینفع مطرحش کردین. استاد من مدرس دانشگاه در رشته تربیت بدنی ام از نوجوانی به خاطر علاقه شدیدم به هیجان و فعالیت های بدنی و تخلیه ی انرژی وارد این رشته شدم اما حالا که سی ساله شدم شدیدا بین دو راهی گیر کردم که ورزش و تخلیه انرژی در این مسیر کار درستی بوده یا نه؟ این علم و حرفه شاید میتونم بگم رابطه ای با کمال انسان و رسیدن به خدا نداره من دوره ی نوجوانی خیلی پر انرژی بودم و زیاد ورزش می کردم رزمی و غیررزمی از طرفی خیلی از اخلاقامم مردونه شده که الان شوهرمم از این حالت بدش میاد و الان که صاحب فرزند شدم و می بینم که چقد نیاز به انرژی داره بدنم کشش نداره از طرفی دیگر اگر من تو اون سن و سال به سمت ورزش نمی رفتم نمیدونم با اون همه انرژی چکار می کردم. الان به شدت احساس افسردگی و رکود می کنم. راهی که پانزده ساله ادامه می دادم و هنوزم دوستش دارم و می بینم که من رو با معارف دینی مانوس نکرده نه میتونم ترکش کنم و نه میتونم در آن پیشرفت کنم. با دیدن مسابقات ورزشی پیش خودم فکر می کنم مدال گرفتن و و مقام آوردن بی معنی است ولی وقتی تبریک رهبری به ورزشکارا رو می بینم باز میگم اگه بی فایده و پوچ بود رهبر ازشون تشکر نمی کردند. استاد من واقعا بین دو راهی موندم که نمیتونم تشخیص راه درست رو بدم. و اینکه الان یه دانشجوهایم نمیدونم منصرفشون کنم از این راه یا ادامه بدند. ممنون میشم کمکم کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ورزش، امر لازمی است و در این مورد خوب است به قسمت سوم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. ۲. در همین زمان که همسر و فرزند دارید، نیز در عین حفظ روحیه‌ی عاطفه‌ی زنانه خوب است کار ورزشی و شخصیت ورزشی را حفظ کنید. ۳. دانشجوها را باید در عین تذکر به ممحض‌نشدن به ورزش و استفاده از معارف الهی، از ورزش باز ندارید. ۴. ورزش قهرمانی را هرکس باید با روحیه و زندگی خودش حل کند، در حدّی که مواظب باشد به زندگی‌اش لطمه‌ای نخورد. موفق باشید

23826
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: در کتاب جوان و انتخاب بزرگ فرموده اید: «قصدتان از ورزش تسلط پیدا کردن بر بدنتان و بر میل های افراطی آن باشد. ولی اگر هدفتان قوی شدن بدن و خودنمایی شد، از ورزش کردن نتیجه ای نمی گیرید.» چند سوال: ۱. ورزش به قصد قوی شدن بدن و داشتن اندامی متناسب آیا برای انسان دینی جایگاهی دارد؟ ۲. آیا اگر کسی که اندام متناسبی ندارد ورزش و تغذیه خود را به گونه ای تنظیم کند که بدنی متناسب داشته باشد از عالم دین خارج است و در امیال به سر می برد؟ اصلا تعریف درستی از متناسب می توان ارائه داد؟ صرفا یک مقایسه با افراد معمولی یا آنچه که در علم پزشکی جدید به عنوان شاخص توده بدنی معرفی می شود می تواند تناسب را تعریف کند؟ ۳. آیا این قصدی که شما بدان اشاره فرمودید ورزش خاص خود را طلب نمی کند یا هر ورزشی می تواند در جهت این قصد موثر باشد؟ نظر به اینکه ما در ورزش های مختلف در بطن حرکت هایی قرار می گیریم که هر کدام برای هدفی طراحی شده اند که به طور کلی در جهت قدرت، سرعت یا تمرکز بیشتر است. آیا این اهداف با آنچه شما می‌فرماید قابل جمع است؟ ۴. جایگاه ورزش قهرمانی که حضرت آقا بدان تاکید دارند کجاست؟ آیا صرفا جنبه تبلیغاتی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر نمی‌کنم. مگر به عنوان وسیله‌ای برای انجام وظایف لازم. ۲. مسلم از دین خارج نشده ولی از بدنی مناسب برای انجام وظایف خود محروم گشته‌است به همین جهت حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: «و قوّ علی خدمتک جوارحی» یعنی از خداوند تقاضا دارند که برای انجام وظایف خود،‌ جوارح و اعضای بدنشان را قوت بخشد. ۳. به نظر می‌آید می‌شود آن‌ها را جمع کرد. ۴. خودِ حضرت آقا فرمودند: ورزش قهرمانی به جهت آن‌که با تمرکز و پشتکار همراه است ارزش دارد. موفق باشید

23683
متن پرسش
سلام: چند سوال از استاد داشتم. بنده طلبه پایه ۵ هستم. ۱. می خواستم بدونم آیا در خواب هم میشه اختیار داشت؟ ۲. خواب که حالتی از تجرد هست را میشه کنترل کرد؟ منظورم اینه که از چه راهی میتونیم بر خواب مسلط بشیم؟ چه از این لحاظ که خوابهای پریشان و شیطانی نبینیم و چه از این لحاظ که هر وقت دوست داشتیم، بیدار بشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به اندازه‌ای که انسان در بیداری، ذهن و فکر خود را درست جلو ببرد در خواب، کم‌تر گرفتار رؤیاهای پریشان است. و به اندازه‌ای که بدن را با نحوه‌ی تغذیه‌ی مناسب و ورزش در کنترل قرار دهد، اندازه و زمانِ خواب او منظم می‌گردد. موفق باشید

23289
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: امیدوارم خدای منان به شما طول عمر بدهد. بنده جوانیم 34 ساله که دچار وسواس فکری شدم. راهکار شما برای دفع این مشکل چیست؟ ممنون میشم که همین جا جواب بدید. موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مخاطب کتاب «ادب عقل و قلب و خیال» که بر روی سایت هست افرادی بودند که همین سؤال جنابعالی را مطرح کردند. فکر می‌کنم اگر مطالب آن کتاب درست بررسی شود و در کنارش یک ورزش منظم قرار گیرد، به تعادل لازم خواهید رسید، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

23219
متن پرسش
سلام: آیا در این تاریخ و موقعیتی که ما الان داریم می توان برای وقت گذاشتن و هزینه کردن روی فراگیری ورزش رزمی نیت متعالی داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم آری! زیرا ورزش رزمی ورزشی است که در عین تحرک خوب برای بدن، تمرکز هم به همراه می‌آورد. موفق باشید

23123
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید. شما مثل پدر دلسوز و مهربانی هستین برای ما، خدا حفظتون کنه، استاد بعضی وقتا خیلی احساس دلتنگی می کنم برای خدا، تا از عشق و محبت از خدا هم صحبت میشه اشکم در میاد، انگار آتشی توی دلم روشنه، انگار حتی با قرآن و دعا و توسل هم این آتیش خاموش نمیشه و دوس دارم همه اش گریه کنم اونم بلند بلند، نمیدونم چه جوری آروم شم، میگم خدا میدونم از رگ گردن به من نزدیکتری اما بازم دلتنگتم، استاد چیکار باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مگر بد است که دل‌تان دائم هوای خدا را بکند؟! سعی کنید در بین بقیه‌ی افراد بلند گریه نکنید ۲. بدن‌تان را تقویت کنید، زیرا در چنین شرایطی اگر بدن ضعیف شود، واهمه غلبه می‌کند. خوردن عسل و ورزش خوب است. موفق باشید

23101
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: خدا ان شاءالله به شما خیر کثیر عنایت کنه، بنده به عنوان یک پزشک توصیه ای به دوستان عزیز داشتم که تصمیم گرفتم اینجا مطرح کنم. اینکه در کنار انجام عبادات، مطالعه و هر انجام هر راه و روشی که به دنبالش هستیم برای آبادانی دنیا و آخرت از ورزش غافل نشوید. استاد بهتر بگم ورزش میتونه معجزه کنه، بنده اگر در مقامی بودم که مجوز فتوا دادن داشتم ورزش رو واجب می کردم بسیاری از حالات سخت و تنگ روحی که نسبتش میدیم به شرایط جامعه و غیره و غیره با یک ورزش روزانه کاهش پیدا میکنه بماند که بر جسم چه اثرات مفیدی دارد که سلامتی روح و جسم هر دو در گرو هم هستن. حتما همه دوستان به این امر واقفند اما عاجزانه در خواست می کنم از همه کسانی که این متن رو میخونن از ورزش غافل نشوید روزانه ۳۰ دقیقه در هوای آزاد راه رفتن متعادل حداقل و مفید کاری است که یک فرد در جهت سلامت روح و جسم خودش میتونه انجام بده به دنبال مداومت ان شاءالله نتیجه حاصل میشه و خودتون بهره مند میشید. به امید موفقیت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً تأکید جنابعالی بسیار دلسوزانه است. و در همین رابطه مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» می‌فرمایند:

- ورزش همگانی برای همه لازم است.

- نشاط، سلامت، آمادگی جسمانی، حوصله کار در سایه ورزش عمومی و همگانی تامین می شود .

- ورزش قهرمانی موتور محرک ورزش همگانی است.

- ورزش همگانی ضرورت زندگی است مانند غذا خوردن که باید به آن توجه کرد.

- روی آوردن به ورزش بسیاری از معضلات اجتماعی را حل می کند.

- ورزش به صورت همگانی امروز از گذشته بهتر است و تلاش بیشتری را می طلبد.

- فراگیر شدن ورزش همگانی نیاز اساسی کشور است.

- امر به ورزش امر به معروف است.

- اگر بخواهید جسم را به قدرت، به زیبایی، به توانایی، به بروز قدرتها و استعدادهای گوناگون برسانید باید ورزش کنید.

- اگر در یک جمله کوتاه از من بپرسند که شما از جوان چه می خواهید، خواهم گفت تحصیل، تهذیب و ورزش.

- ورزش برای سلامت و حفظ نشاط است، سرمایه ای است که تا اواخر عمر برای شما می ماند.

 موفق باشید

21748
متن پرسش
سلام استاد جان: سال نوتون مبارک. استاد من تقریبا سه ساله که مسیر زندگیم عوض شده تو این سه سال با انرژی تمام و شادی و اعتماد به نفس پیش اومدم و به جاهای خیلی خوبی رسیدم و ایمان زیادی داشتم اما بعد تصادف پدرم اتفاقات بد پشت سر هم افتاد و شادی رو از ما گرفت. اشتباهات پشت سر هم اتفاق افتاد نتونستم درست تصمیم بگیرم اعتماد به نفسم رو از دست دادم ایمانم کم رنگ شد دیگه حرف کسی رو گوش نمیدم ادم شکاکی شدم به ایمانم هم حتی شک کردم و افسرده شدم. اما الان عزم جدیدی دارم و می خوام دوباره شروع کنم اما یه مسئله ای مدام باعث حجاب بین من و حقیقت میشه باعث ناامیدیم میشه اونم اینه که نگاهم به تصورات دیگران نسبت به حرفام و اعمالمه چون اونا هم اشتباهاتم رو دیدن و دیدشون نسبت بهم بد شده حالا انگار یه جوری شده که وقتی می خوام یه قدم بردارم در خیالم نگاهم به اونا میفته و میگم اگه من فلان کارو بکنم میگن... بدترین برداشت مزخرفی که میشه از عملم داشت میاد تو ذهنم و ناامید میشم دیگه نمی تونم درست تصمیم بگیرم دیگه نمیدونم چی خوبه چی بده. من خواهرم و عده ای از اقوام نزدیکم و تقریبا تمام مردان خانواده و خویشانم ضد ولایت فقیه هستن و همش در حال حرف زدن در این موردند من همیشه امیدوار بودم که آنها رو برمیگردونم ولی الان با دیدن این اشتباه از من دیگه هیچ امیدی نه من دارم و اونها هم با نا امیدی به من نگاه میکنن و با یه حالت مسخرگی اصلا نسبت به حرف من حساس شدن و تا صدای من میاد هیشکی نمیشنوه اصلا تمایلی به شنیدن حرف من ندارن و من هم موقع حرف زدن با اونا به شدت دچار ترس و استرس میشم من رشتم فیزیکه و دانشگاه صنعتی اصفهان درس می خونم فضای دانشکدمون هم طوریه که آدما پشت سر هم حرف میزنن از این اتفاق می ترسم. آدم عصبی ای شدم و سمت هر کاری میرم یا افراط می کنم یا تفریط. آدم پر استرسی هستم از کارهامم عقب افتادم با این منفی نگری ای که دچارش شدم همیشه وقتی می خوام یه کاری رو شروع کنم نگاهم میره به سمت مسائلی که مشکلات راهم هستن و بعد بیخیال میشم یا اصلا دیگه مثل قبل که فکر می کردم فلان کارو بکنم خیلی خوبه حالا میگم که چی این کارو بکنم یا اون کارو که چی؟ به شدت دلم می خواد به خدا نزدیک بشم ولی با اولین مشکل با اولین غفلت سریع به هم میریزم و ناامید میشم و عصبی و افسرده و ذهنی پر از خیال و وهم بیخود من خدامو میخوام ولی نمیدونم چطوری می تونم به خدا نزدیک بشم. تو ذهنم پر از راه حله ولی اونقدر شکست خوردم که به سمت هیچ کدومشون نمی رم. اراده ام ضعیف شده من قبلا ایمان داشتم که روی خانوادم اثر میذارم و تغییرشون میدم ولی الان نا امید شدم و تا وقتی این ذهنیتم درست نشه نمیتونم به آدم های دیگه فک کنم احساس می کنم دارم نقش بازی می کنم و دروغ میگم به خاطر همین دچار بن بست شدم و نمیتونم ادامه بدم من دانشجویی پرتلاش و ناامیدم. قبلا هدفم این بود میرم فلسفه و فیزیک می خونم و بعد فیزیک رو به فلسفه ربط میدم و به دیگران زیباییشو نشون میدم اما آنقدر تو دانشگاه سرعت تدریس بالاست که شما در حد پاس کردن نمره فرصت می کنید مطالعه داشته باشید و کلا دانشگاه کل زندگیتون رو به هم میریزه و تمام وقت شما رو در اختیار خودش میخواد و یهو یه جا متوجه میشی که دیگه خودت نیستی و فراموش می کنی کی بودی و فقط اونی که دانشگاه میخواد میشی این وضعیت منه. من قبلا والیبال حرفه ای کار می کردم و درسم هم در دبیرستان عالی بود ولی دانشگاه هر دوش رو ازم گرفته. توی یه بینهایت علم غرقم کرده و وقتی هم برام نگذاشته که به علاقه های دیگم برسم و کلا آدم ناارامی شدم. استاد الان با دوستام تصمیم گرفتیم سیر مطالعاتی شهید مطهری رو شروع کنیم. میشه شما یکم روشنم کنید که کجام و چی کار باید بکنم؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که رهبر معظم«حفظه‌اللّه» تأکید دارند فعلاً باید خوب درس بخوانید تا روح آن مطالب علمی را به‌خوبی بشناسید. در کنار آن اگر فرصت شد پیشنهاد بنده یا دنبال‌کردنِ شرح تفسیر حمد حضرت امام است، و یا شرح مقالات آیت اللّه شجاعی. 2- فعلاً سرتان به کار خودتان باشد، با حترام به اطرافیان، خیلی وارد بحث و جدّل با آن‌ها نشوید. به شخصیت‌شان احترام بگذارید 3- از ورزش غافل نشوید. موفق باشید

20686
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار: ببخشید بنده سوالی داشتم در خصوص اینکه با توجه اینکه ورزش یک امر بسیار ضروری و واجب برای هر شخصی است می خواستم بدانم با توجه به محیط های ورزشی و باشگاه های الان که دائم در آن موسیقی پخش می کنند ما برای ورزش کردن باید چکار کنیم؟ تمامی باشگاه ها و محیط های ورزشی موسیقی پخش می کنند و انسان خواه و یا ناخواه به اون موسیقی گوش میده. میخوام بدونم با توجه به این شرایط ورزش کردن را چکار کنیم؟ آیا درست است که با این شرایط به باشگاه برویم؟ و اگر نرویم لطفا راهنمایی کنید که چطور ورزش کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است موسیقی نباشد ولی این نوع موسیقی‌ها هم که برای نظم حرکات ورزشی است، حکم موسیقی مطرب را ندارد. موفق باشید

19923
متن پرسش
سلام استاد محترم: من به ایمیلم مراجعه کردم جواب سوالم رو نداده بودید. شماره سوالم ۱۹۹۱۴.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شده بود:  19914- باسمه تعالی: سلام علیکم: در دو حوزه باید تلاش بفرمایید: یکی آن‌که خیال خود را مشغول کنید تا خیالات شما، شما را مشغول نکند و به اشاراتِ غیر قابل پذیرش شما را بکشاند که در این رابطه بعد از مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مباحث معرفت نفسی را از کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن دنبال شود و ورزش هم فراموش نگردد. و در حوزه‌ی دوم در حین نوع فعالیت اول، به روان‌پزشک نیز رجوع شود. موفق باشید

19598
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به اینکه ورزش باید با رویکرد حاکمیت روح بر بدن و امیال بدن صورت گیرد، حضرتعالی بصورت مصداقی چه ورزش هایی را پیشنهاد می کنید. 16 ساله ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سایقه‌ی شکل‌گیری ورزش‌های رزمی مثل کاراته و تکواندو، به نظر می‌آید با چنین ورزش‌هایی بهتر بتوان روح را بر بدن حاکم نمود. موفق باشید

19252
متن پرسش
سلام استاد: کتاب جوان و انتخاب بزرگتون رو خوندم راجع به ورزش گفتین، خواستم بدونم من که میرم والیبال چجور از این ورزش همچین استفاده ای که گفتین رو ببرم منظورم اینه وقتی تمرین می کنم وقتی ورزش می کنم چه چیزی باعث میشه روح من همچین قدرتی بدست بیاره؟ به چی فکر کنم تو دو ساعت تمرین و ورزش؟ آیا ژیمناستیک هم ورزش خوبیست برای بدست آوردن همچین قدرتی؟ هنگام این ورزش موسیقی های تند پخش میشه و شما خودتون چه رشته های ورزشیی رو توصیه می کنید؟ بعد سوال دیگرم اینه که اگر تو ذهنم از اینکه از این ورزش تناسب اندام هم درست می کنم خوشحال باشم آیا خلوص نیت ندارم؟ اگر هم به نیت تناسب اندام برم هم قدرت روحی آیا خلوص نیت ندارم؟ چیکار کنم که اصلا برایم مهم نباشه تناسب اندام بدست میارم یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده در هر ورزشی عزمِ حاکمیت اراده بر بدن باید باشد. لذا هر دو ورزش که نام بردید چنین ظرفیتی را دارد. هم‌چنین ورزش‌های رزمی، بستر خوبی برای حاکمیت اراده بر بدن است. در ضمن طبیعی است که در کنار ورزش، نتایجی هم برای بدن ما پیش می‌آید. موفق باشید

15828
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده ی عزیز: با توجه به تاکیدات مکرر شما در کتب «جوان و انتخاب بزرگ» و «ادب خیال، عقل و قلب» به ورزش کردن، سئوالی در ذهن ما پیش آمده که چه نوع ورزشی مدنظر اسلام است یا در کدام ورزش می توان به تمام ابعاد وجودی خود پاسخ داد؟ و مسئله ی دیگر این که چقدر باید برای این موضوع وقت گذاشت؟ آیا توصیه می شود که در باشگاه ها ثبت نام کرد و در هفته، سه جلسه ی یک ساعت و نیمه به باشگاه رفت تا ورزش کرد؟ خیلی ممنون و متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده در ورزش تحرکی منظم و کلاسیک است، حال به هر صورت که باشد، ولی ورزش قهرمانی منظور نیست. موفق باشید

15665
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخی که به سوال 15658 فرمودید ابهامی دارم 1. شما فرمودید در مراء نباید دنبال محکوم کردن دیگران باشیم و حرف صحیحی است، ولی منظورم این نبود که با حرف حقی بخواهیم دیگران را محکوم کنیم منظورم این بود که حرف حق به ذات خود برتر است و اگر کسی حرف حق بزند سبب برتری خود و حرفش می شود بدون اینکه بخواهد طرف مقابل را محکوم کند. در مرتبه عالی اش در مناظره امام رضا (ع) با کسانی که سوال می کردند و امام پاسخ می فرمود امام حرف حق می زدند و این حرف باعث محکوم شدن کلام ناحق آنها می شد و در مرتبه دیگر کلام رهبری که فرمودند امروز هم دوره موشک هست و هم مذاکره با این کلام ایشان حرف کسانی که گفتند دوره موشک تمام شده محکوم می شود که در نتیجه خود شخصی که چنین حرفی زده هم محکوم می شود یا در مرتبه دیگر در مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری که فلان کاندید انقلابی در مناظره حرف حقی را می زند که باعث محکوم شدن حرف ناحق فلان کاندیدا می شود. پس استاد این درست است که با حرف حق نباید کسی را محکوم کرد ولی بالاخره حرف حق در ذات خود برتر است و باعث محکوم شدن حرف ناحق و کسی که حرف ناحق زده می شود (مثال کلام رهبری کاملا گویای این مطلب است که با کلام ایشان حرف ناحقی محکوم شد و کسی که چنین حرفی زد هم محکوم شد بدون اینکه رهبری قصد محکوم کردن داشته باشند و نعوذ باالله مرا کنند) نظر حضرت عالی چیست؟ 2. در مورد مثال فوتبال: درست است که امروز فوتبال از مسیر خود خارج شده است ولی اصلا تا حس رقابت نباشد فوتبال معنی پیدا نمی کند و نه در فوتبال در بسیاری از ورزش دیگر چون طرف در ورزشهای رقابتی دنبال پیروزی و برتری است. آیا این درست است که خود حس برتری در ورزش خوب است و جنبه منفی آن این است که این رقابت و برتری بعضا با مساِیل دیگر آمیخته شود که در آن صورت جنبه منفی پیدا می کند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مراء یعنی رد و بدل‌کردن یک حرف که یکی بگوید به این دلیل تو اشتباه می‌کنی و دیگری مقابله کند. در حالی‌که آن‌طور که شما می‌فرمایید این موضوعات مراء محسوب نمی‌شود 2- رقابت در ورزش نباید کار را به استعلاء و برتری‌جویی که از صفات شیطان است، بکشاند. موفق باشید

15658
متن پرسش
سلام علیکم: 1. فرموده اید: مراء آن نوع بگو مگویی است که طرفین قصد استعلا و برتری نسبت به هم داشته باشند. خب اگر کسی در بگو مگویی حرفش حق و درست باشد باعث استعلا و برتری اش می شود چون حرف حق فی نفسه برتر و عالیست اینجا مرا محسوب می شود؟ 2. فرض کنیم دو تیم فوتبال هر کدام سعی کند بر تیم دیگری استعلا و برتری پیدا کند این نوع استعلا و نظیر آن مشکل ندارد و با مساله مراء ربطی ندارد؟
متن پاسخ

 بباسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین را می‌گویند مراء، زیرا ما تنها وظیفه داریم حرف حق خود را اگر زمینه‌ی گفتن آن فراهم است، تبیین کنیم بدون آن‌که به دنبال محکوم‌کردن طرف مقابل باشیم 2- در همان فوتبال هم باید بازی و فعالیت بدنی مدّ نظر باشد. به همین جهت امروز فضای فوتبال سالم نیست و از مسیر اصلی خود خارج شده است. موفق باشید  

14378
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد عزیز: نمی‌دانم درد دل خود را چطور بیان کنم. در ابتدا از حضرتعالی و کاربران محترم عذر می‌خواهم که مطلبم طولانی می‌شود. اما چاره‌ای ندارم. مطلبم را از این طریق مطرح می‌کنم تا ان‌شاءالله با پیگیری و همراهی دیگر مراجعه کنندگان به سایت عزیز المیزان که در این باره با بنده توافق دارند بلکه بشود کاری کرد و از این دردسر عظیمی که گریبان جوانان مملکت ما را گرفته است و کیان مملکت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را به خطر انداخته است، نجات پیدا کنیم. معضلی که در نظر دارم با شما درمیان بگذارم، به ورزش حرفه‌ای و به‌ویژه فوتبال ارتباط دارد. می‌دانیم که مقام معظم رهبری بعد از اینکه به مقام الهی ولایت نائل شدند از اولین سیاستهایی که اعلام کردند حمایت از ورزش قهرمانی بود و آن را برای ایجاد انگیزه در توسعه ورزش همگانی و همچنان نماد نشاط و سلامت جامعه در منظر جهانیان با اهمیت تلقی کردند. واضح است که راه رسیدن به قهرمانی در جهان – البته معمولا و نه ضرورتا – ورزش حرفه‌ای است. اما مشکل در این است که آیا همانطور که از آموزه‌های دینی برداشت می‌شود و رهبر معظم هم همین را تأکید دارند، قهرمانی و به تبع آن ورزش حرفه‌ای وسیله است یا هدف؟ متأسفانه تلقی مسئولان اجرایی کشور در عمل و نه ادعا صورت دوم یعنی هدف بودن ورزش است و از این رو نگاه ایشان به ورزش حرفه‌ای همان نگاهی است که در غرب به ورزش است که این نگاه باعث می‌شود ورزش حرفه‌ای با همان لوازم و حواشی در کشور نهادینه شود. البته با یک تفاوت اساسی و آن اینکه در غرب مؤسسات تجاری با سرمایه گذاری روی ورزش آن را به مرحله سوددهی می‌رسانند و پس از مدتی از سود سرشار آن استفاده می‌کنند اما در ایران مسئولان روی ورزش به اسم «سرمایه گذاری» همواره و الی الابد از سرمایه بیت المال که سهم مردم مستضعف و از جمله بینوایان و پابرهنگان است، «هزینه» می‌کنند و از بیت المال و حق مردم به جیب مشتی مفت خور زالو صفت سرازیر می‌کنند. اما خطری که جوانان، نوجوانان و نونهالان ما و به تبع، آینده کشور ما را تهدید می‌کند چیست؟ می‌دانیم که یک جوان برای پیشرفت، علاوه بر انگیزه‌های شخصی به الگو نیاز دارد. وجود الگو است که او را وامی‌دارد با هر جان کندنی هست مشکلات و ناملایمات را پشت سر بگذارد و یقین پیدا کند که اگر این مسیر را به همان دلیل که دیگران پیموده و به نتیجه رسیده‌اند، طی کند حتما به نتیجه خواهد رسید. حال سؤال این است که در حال حاضر اجتماع ما چه طیفی را به جوان به عنوان الگو معرفی می‌کند؟ یک پزشک متخصص، یک مهندس زحمت‌کش، یک صنعت‌گر کارآفرین، یک مخترع؟ نه! اینها معرفی نمی‌شوند. الگوی جوان ما یا فوتبالیست است یا خواننده پاپ و یا بازیگر سینما! نیاز به دلیل هم نیست. مثل روز روشن است. جوان وقتی می‌بیند اگر بخواهد به آن شغلهای مفید مورد نیاز جامعه برسد و در کنار خدمت به مردم یک زندگی آبرومند برای خود تشکیل دهد باید درس بخواند، بی خوابی بکشد، خون دل بخورد، اگر پزشک است شب و روز در بیمارستان کشیک باشد، اگر مهندس است روز و شب دنبال انجام پروژه‌های سنگین باشد، اگر مخترع است باید کلی مطالعه و تحقیق کند و کلی سرمایه‌گذاری کند تا یک اختراع جدید به ثبت برساند تازه اگر اختراع او را دیگران به اسم خود ثبت نکنند، چیزی که متأسفانه در مملکت ما خیلی رخ می‌دهد؛ بله اینها الگوی جوان معرفی نمی‌شوند. این کارها زحمت دارد و درآمد زیادی هم ندارد. جوان اگر می‌خواهد پیشرفت کند لازم نیست درس بخواند، لازم نیست بی‌خوابی بکشد، لازم نیست به مغز خود فشار بیاورد، لازم نیست چند سال زحمت بکشد تا ثمر کار خود را ببیند تازه آن هم اگر شرایط جور باشد. جوان می‌بیند اگر دنبال عشق جوانی خودش باشد بی‌سواد هم که باشد اشکالی ندارد. کافی است هنر دنبال توپ دویدن را بلد باشد. بازی می‌کند، کیف جوانیش را می‌برد و بدون زحمت فوق‌العاده به همة امکانات مادی می‌رسد. اگر یک کارمند در ماه دو میلیون تومان و در سال بیست و چهارمیلیون تومان و در سی سال خدمت – با صرف نظر از تورم و افزایش حقوق – حدود هفتصد تا هشتصد میلیون تومان درآمد داشته باشد، یک مهندس مثلا با یک سوم این زمان مثلا در ده سال این درآمد را داشته باشد و یک پزشک مثلا با پنج سال، یک فوتبالیست تنها با یک فصل بازی، تکرار می‌کنم «بازی» – یعنی عشق و حال – همین درآمد را دارد. خب جوان با خود می‌گوید: مگر مغز خر خوردم (از تعبیر عامیانه‌ام عذر می‌خواهم) این همه زحمت بکشم بعد هم معلوم نیست موفق بشوم یا نشوم. میروم هم ورزش می‌کنم و هم به ثروت می‌رسم. این یک طرف مشکل. طرف دیگر کسانی هستند که به رغم این همه وسوسه، یا عقلشان و یا توان جسمیشان و یا علاقه‌شان اجازه نداده است به فوتبال بپردازند و دنبال درس را گرفتند. وقتی می‌بینند با این همه زحمت و تلاش باید بازهم دنبال یک زندگی آبرومند بدوند و تلاش طاقت‌فرسا تحمل کنند، و می‌بینند از طرفی مسئولان اجرایی توان مدیریت استفاده از این تخصص را ندارند و از طرف دیگر با چراغ سبزی که غرب به آنها نشان می‌دهد و وعده یک زندگی راحت را به آنها می‌دهد و امکان پیشرفت بیشتر علمی را برای آنها فراهم می‌سازد، خیلی باید دغدغه میهنشان را داشته باشند که نلغزند و فریب وعده‌های آنها را نخورند و این زحمت‌ها را بر خود هموار کنند. یادم می‌آید قرارداد یکی از فوتبالیستها برای یک فصل بازی یعنی یک سال، دو میلیارد تومان بود. درست است که همه این پول به او نمی‌رسد اما درصد بالایی از آن مال او خواهد بود. فکر کردم اگر این پول را بین چهل نفر انسان با استعداد تحصیل کرده توزیع می‌کردند، هر نفر پنجاه میلیون تومان، ولو به صورت وام بهتر نبود (اگر چه ارزش آن را داشت حتی اگر کمک بلاعوض هم می‌بود مشروط به اینکه آن را در عملی کردن تخصصشان در جامعه مصرف کنند). و آیا دیگر این چهل نفر فرضی با این تسهیلات حاضر بودند بازهم مملکت خود را ترک کنند؟ بنده یک فرض که شاید خیلی‌ها آن را فوق‌العاده بدبینانه بدانند و انجام آن را غیرممکن، مطرح می‌کنم. اگر اساسا فوتبال حرفه‌ای از این مملکت برچیده شود، چه اشکالی پیش می‌آید؟ در نگاه کلان فوتبال هزینه بر است نه سودآور. یعنی بیت المال با واسطه (برای باشگاه‌های نیمه دولتی یا خصوصی) یا بی واسطه (برای باشگاه‌های دولتی) برای آن هزینه می‌شود. باشگاه‌های خصوصی و نیمه دولتی و حتی دولتی مشروط به تأسیس باشگاه‌های ورزشی و اداره آنها، از معافیتهای مالیاتی کلان برخوردار خواهند شد. پس در هر صورت بخش عمده مخارج از بیت المال و بخش کوچکی از جیب مردم تأمین می‌شود. حال اگر همانطور که گفته شد این هزینه در امور علمی و آموزشی مملکت هزینه شود بهتر است و مانع خروج استعدادهای درخشان از مملکت شود یا صرف فوتبال؟ حتی اگر این کار موجب هجوم فوتبالیستها به سمت باشگاه‌های خارجی شود. نگه‌داشتن اینها برای کشور مفیدتر است یا نگه‌داشتن تحصیل‌کردگان و دانشمندان؟ تهدید دیگر این است که جوانانی که به فوتبال حرفه‌ای روی می‌آورند، آنها که از ایمان قوی و سواد کافی و فرهنگ اجتماعی مناسبی برخوردار نیستند، وقتی با این ثروت انبوه روبرو می‌شوند، «بعضاً» مدیریت صحیحی در خرج کردن این ثروت ندارند و با زمینه‌های شهوانی که به اقتضای سن و سالشان دارند، به‌راحتی به فساد و فحشا و انواع و اقسام منکرات دچار می‌شوند که متأسفانه اندکی از اخبار آن در رسانه‌ها درز پیدا می‌کند و صدالبته خیلی خبرها هم مخفی می‌ماند. بروز فساد و فحشا حقیقت تلخی است که در فوتبال ما رخنه کرده است و مسئولان گوش خود را گرفته‌اند تا اخبار آن را نشنوند. و مگر همین فحشا نیست که خبر آن را یکی از جوانان سالم وادی فوتبال در برنامه زنده 90 به گوش همه مردم رساند و مردم را هشدار داد نونهالان خود را به مدارس فوتبال نفرستند اگر می‌خواهند مورد تعرض افراد فاسد قرار نگیرند. ببخشید که خیلی حرف زدم. اما چاره‌ای نداشتم. درد دلی بود که باید مطرح می‌کردم. خیلی تعجب می‌کنم که ورزشی که از اساس با یک طرح استعماری به وجود آمده است – از نظر بعضی کارشناسان توپ نماد کره زمین است که اینها بین خود می‌چرخانند – چطور اینقدر مهم شده است که بجای اینکه عامل نشاط و پویایی جامعه باشد نماد فساد اقتصادی اخلاقی و خشونت و غیبت و تهمت شده است. به قول حضرت استاد طاهرزاده در پاسخ به سؤال 14220 ورزش را بیش از اندازه بزرگ کرده‌اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. نظام ورزشی ما به‌خصوص فوتبال در مسیری نیست که تابلویی از ارزش‌هایی باشد که انقلاب اسلامی متذکر آن است. ولی عنایت داشته باشید برای عبور از این مشکل کارهای بخشنامه‌ای جواب نمی‌دهد. باید در یک عزمِ ملی و با رویکرد فرهنگی از آن مشکل به مرور عبور کرد زیرا فعلاً نمی‌شود میلِ به این ورزش‌ها را از روح جوانان بیرون کرد. لااقل در حال حاضر نظام رسانه‌ای ما تا این حدّ به چنین موضوعاتی دامن نزند! موفق باشید

14220
متن پرسش
با عرض سلام: 1. استاد شاید شما هم حاشیه هایی که در مورد یک برنامه ورزشی ایجاد شده است را در روزنامه ها و سایت های خبری خونده باشید. اگر مطلع هستید به نظر شما ما باید چه رویکردی را داشته باشیم که نظام سر چنین مسائل بی ارزشی دچار حاشیه نشود. 2. واقعا ناراحت هستم که برنامه هایی که نه اطلاعات مفید در اختیار مردم می گذارد نه سبب رشد فکری و دینی جامعه است این قدر اهمیت داده می شود و مورد استقبال واقع میشه برای رهایی مردم از چنین برنامه هایی که سبب تخدیر مردم می شود چه کار باید کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل اصلی آن است که ما ورزش را بیش از اندازه برجسته کرده ایم و به اسم تفریح جوانان راهی این‌چنین آشفته‌ای را در مقابل آن‌ها قرار دهیم که بیشتر توهّمات آن‌ها را رشد می‌دهد. موفق باشید

14117
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: بنده برای ایجاد نشاط و انبساط روحی برای عبادت و خودسازی و درس خواندن ورزش فوتبال را انتخاب می کنم چون هم از نوجوانی ورزشمان این بود و هم چون بلد هستیم اون نشاط بیشتر است ولی وقتی بازی می کنیم از اون عقل الهی و اراده های عالیه مقداری کاسته می شود ولی زمینه ی بسیار عالی است تا انسان صفات خودش از قبیل خود خواهی و صبر و گذشتن از اشتباه دیگران و... را ببیند به چه میزان دارد و تمثیل های خیلی عالی در موضع زندگی و معنویت در حین بازی از فوتبال بنده متوجه که به شوق می آیم و متوجه هستم که سعی کنم برای غلبه بر رقیب بازی نکنم و مواظب صفت غضبیه هم باشم. بنده 22 سن دارم و در هفته 2 بار فوتبال بازی می کنیم و ورزش هم ان شاء الله 20 دقیقه در روز داریم و فوتبال برای اون انبساط روحی و نشاط است. سوال بنده این است که با این تفاسیر اولا اگر کسی بخواهد مثلا امام خمینی (رحمت الله) و ... شود آیا اینجور کارها لغو و مانع رسیدن نیست؟ ثانیا علما گذشته در جوانیشان از اینجور کارها داشتند یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر نمی‌کنم با توجه به توصیفی که می‌فرمایید اگر در سایر اوقات ذهن شما مشغول فوتبال نباشد، مانع کار شما گردد 2- علماء گذشته هم مطابق فرهنگ جاری زمان خود جهت تقویت بدن‌شان حتی بهتر از امروزی‌ها تلاش می‌کردند. موفق باشید

13729
متن پرسش
سلام: خسته نباشید استاد: 1. برای شیوه سخنرانی و منبر چه کنم و چه کتابی بخوانم؟ 2. از شاگردتان که ظاهرا همان داماد شریفتان می باشد شنیدم که شما صبح ها به پیاده روی یا کوه می روید. حال سوالم این است که پیاده روی صبح گاهی به همان قضیه ی تسلط روح به بدن که فرموده بودید کمک می کند؟ چه مقدار روی تهذیب اثر دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شما سعی کنید اطلاعات قرآنی و روایی خود در کنار مسائل فقهی رشددهید و بقیه را جهت منبر و خطابه به خدا واگذارید 2- به هر صورت پیاده‌روی برای آن‌که بدن تحت تأثیر توهّملات کمتر قرار بگیرد، خوب است. در این مورد عرایضی در قسمت آخر  کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» شده است. موفق باشید

12611
متن پرسش
سلام استاد گرامی: سوالی در مورد ورزش یوگا داشتم، با توجه به اینکه امکانات ورزشی برای خانم ها کم است (حداقل در شهر من) و با وجود مادر شدنم امکان رفتن به کلاس ورزش را دیگر ندارم، اگر در خانه حرکات کششی یوگا را انجام دهم مشکلی دارد؟ (به خاطر آپارتمانی نشینی هم امکان انجام ورزش دیگری را ندارم) خواهرم معتقد است این ورزش به خاطر تفکری که در فرای آن است خوب نیست و تاثیرات روحی خوبی ندارد، در صورتی که تا حد اطلاع بنده اینطور نیست، و بسته به نوع آن متفاوت است. ممنون می شوم اگر راهنمایی ام بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد عرایضی در جواب سؤالات شماره‌ی 8639 و 7767  داشته‌ام. در ضمن می‌توانید از قسمت جستجوی سایت در رابطه با واژه‌ی «یوگا» استفاده کنید. موفق باشید

12530
متن پرسش
سلام: 1. آیا ورزش را می توان ریاضتی دانست به جهت آزاد کردن قوای نفس؟ 2. آیا ورزش به مجرد شدن روح کمک می کند؟ 3. آیا ورزش به رفع رذایل اخلاقی مثل ترس و اضطراب و... در کنار کارهای معرفتی می تواند کمک کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی نظر به اهداف عالیه‌ای داشته باشد و با آن رویکرد ورزش کند، نفس ناطقه‌ی او با إعمال اراده‌های جهت‌دار، بر بدن خود رشد می‌کند و قوه‌ی تجردش بیشتر می‌گردد و از اوهام بهتر عبور می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!