بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: کتاب

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29293
متن پرسش

سلام و صلوات بر محمد و آل محمد ص و سلام و رحمت خدا بر شما استاد عزیز و بزرگوارم و همه اهل ایمان این مطلب را در جمعه 25 مهر 1399، روز 28 صفر 1442 سالروز شهادت رسول اعظم سیدنا محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و شهادت آقا امام حسن مجتبی (علیه السلام) می‌نگارم، ضمن عرض تسلیت به شما و همه خوانندگان، از آن انوار مقدسه برای خلوص در جلب رضایت خدای عزیز استمداد می‌طلبم. (متن پرسش کمی طولانی است، پیشاپیش طلب عفو دارم). مطلبی صوتی از یکی از اهل منبر موفق در شیراز و کتابی پیرامون داستان شهید يونس زنگی آبادی یکی از اهل ایمان از کانال خوب مطالب ویژه برایم فرستادند، که بنظرم اصلاحیه‌ای ضروری لازم دارد که در ادامه ارائه می‌دهم و از شما استاد عزیز هم تمنای راهنمایی و ارشاد دارم. بسم الله الرحمن الرحیم بنده این کتاب ظهور (پیرامون شهید یونس زنگی آبادی) را در آغاز دوره طلبگی در سال ١٣٨٧ خوانده ام، و با اینکه قبل آن در اوایل دوره دانشگاه سخنرانی تصویری آقای حجت‌الاسلام انجوی نژاد را پیرامون آن دیده بودم، ولی با خواندن آن نسخه چاپی کتاب (چاپ جدید آن سالها) متوجه اشتباهی در نوع روایتگری برادر طلبه ام شدم. چون اساسا داستان چیز دیگریست. اگر ما امور خیالی را بجای واقعیت جا بزنیم، دیگر مکاشفات و کرامات واقعی هم در مخاطب جدی گرفته نخواهد شد و همه چیز همان صورت خیالی خواهد گرفت. چرا؟ چون این کتاب ظهور فقط یک رمان خیال انگیز است!! اولا، نویسنده کتاب علی مؤذنی هست، نه کریم صفایی. نام کریم صفایی شخصیت داستانی ساخته شده‌ در کتاب قبل از این رمان (کتاب رمان «ملاقات در شب آفتابی») است که نویسنده (آقای موذنی) در این کتاب رمان «ظهور» هم راوی قصه را با این شخصیت داستانی خلق کرده است. ثانیا، کتاب ظهور، نوشته‌ی علی مؤذنی، یک «رمان تخیلی» است که لابلای خیال انگیز کردن داستان می‌خواهد خاطراتی از زندگی واقعی شهید یونس زنگی آبادی (در زمان حیات دنیویشان) را با رنگ و لعاب احساسی و ماورایی بگوید. به تصریح خود نویسنده در مقدمه چاپ جدید و مصاحبه ها و صفحه اینستاگرام خودش و ناشر (نشر نیستان) پیرامون این رمان، تمام این وقایع بظاهر ماورائی در داستان (مانند تماس تلفنی شهید با راوی داخل داستان و حرکت قلم و نگارش متن توسط شهید برای همان راوی قصه، و حضور شهید بصورت کبوتر و گریه آن کبوتر و ...) ساخته‌ی خیال نویسنده‌ی رمان (آقای علی مؤذنی) است، برای ایجاد جذابیت و برانگیختن احساسات مخاطب بسوی عالم ماوراء و ارتباط با ارواح، و هیچکدام از این اتفاقات واقعیت خارجی نیافته است، و صرفا ساخته و پرداخته رمان نویس است. ایشان حتی اصل تخیلی بودن وقایع داستان را که هیچ ربطی به شهید عزیز نداشته (ولو امکان وقوعی آن از شهدا هست) در خاطره ای در سال 75 از بیان شهید عزیز سردار قاسم سلیمانی هم اعتراض دوستانه شان به تخیلی بودن اکثر داستان را نقل می‌کنند و اصرار نویسنده بر اینکه این کتاب رمان است و آمیخته بودنش به تخیلات، طبیعی است، و نهایتا هم نویسنده بخاطر عدم استعداد خودش به بیوگرافی نویسی، نسبت به نوشتن کتاب مستند زندگی نامه از شهید موافقت نکردند. نویسنده صراحتا در پستی که اخیرا درمورد نحوه تدوین این رمان در اینستاگرام منتشر کردند می‌نویسند: «اواخر سال هفتاد و پنج طی سفری با حاج قاسم آشنا شدم. آن موقع فرماندۀ لشکر بود و هنوز خبری از سپاه قدس نبود. دست گذاشت روی دستم و با لبخندی شکرین گفت کاش نویسنده ای پیدا بشود و کتابی شبیه نه آبی نه خاکی یا ملاقات در شب آفتابی برای حاج یونس بنویسد. دستش را از روی دستم برداشت و گفت: حاج یونس دست راستم بود. شیرینی و تاثیر آن دیدار باعث شد ناباورانه رمان ظهور را خیلی زود بنویسم و برای حاج قاسم بفرستم. کمتر از یک هفته بعد دعوتم کرد به کرمان. تا رسیدم، جلسه گذاشت. بیست نفری از سردارانش هم حضور داشتند. شگفتی اش را از سرعت عمل من در ارائۀ رمان ابراز کرد و گفت: خیلی تاثیر گذار است. من که همۀ مراتب گریه را تجربه کردم. نه من که بیشتر دوستان حاضر در این جا. آن هایی که خوانده بودند، تایید و تحسین کردند. من هم خدا را شکر کردم که قضیه به خیر و خوشی دارد انجام می شود. حاج قاسم ادامه داد: اما علی جان، اکثر مطالب این کتاب که هیچ ربطی به حاج یونس ما ندارد. گفتم: رمان عرصۀ تخیل است و از واقعیت کپی برابر اصل نمی سازد. بحث در گرفت. و بالا گرفت. لُب کلام من این بود که شما از من رمان خواستی. آدرس دو تا رمان از خودم را دادی، پس طبیعی است که از همچو منی رمان تحویل بگیری، و حرف دیگرم این‌که شما اگر دنبال نوشته شدن زندگی نامۀ حاج یونس بودی، باید پیشنهادش را به یک زندگی نامه نویس می دادی نه به یک رمان نویس.» www.instagram.com/p/CGAYuO2J0FI/?igshid=1jajt570u3slg بنده علاوه بر دیدن مستندات مذکور (که برخی دیگر را در پی نوشت اشاره می‌کنم) شخصا هم از دایرکت صفحه رسمی ایشان در اینستاگرام پرسیدم (با آیدی @alimMoazeni.officialNews )، و با نام بردن از تک تک وقایع مذکور، صراحتا گفتند: «بله، فرمایش شما صحیحه. وقایع رمان تخیلی هستن»، و همچنین از صوت خطیب مذکور هم که هفته پیش بخشی از آن را شنیده بودند اظهار تعجب کردند! و نهایتا بنده از ایشان خواستم این موضوع را در مصاحبه ای هم باز تاکید کنند، که گفتن مصاحبه زیاد شده ولی بازهم انجام خواهد شد. (تصویر مکالمه مذکور را خدمتتان در ایتا فرستادم، و در استوری و هایلایت صفحه اینستاگرامم ( @salehi.786 ) هم قرار دادم. لذا، در این مصداق کتاب مذکور، اصلا این صوت آقای انجوی نژاد عزیز را نباید بعنوان یک مستند واقعی پخش نمود (متاسفانه، ایشان ظاهرا چاپ ناقص دهه هفتاد کتاب را دیده اند و نه تنها مقدمه دیده نشده، بلکه حتی اسم مولف کتاب را هم ندیده و نویسنده واقعی را همان شخصیت داستانی کریم صفایی تلقی کرده و بخیال واقعی بودن اتفاقات روی منبر آن را گفته اند). البته از آنجا که اصل وقوع چنین وقایعی از شهدای عزیز امکان وقوعی دارد، و بلکه وقایع مستندی از این دست تصرفات را زیاد دیده و شنیده و خوانده ایم (کما اینکه در پی نوشت به چند مورد اشاره می‌کنیم)، لذا خطیب ارجمند هم با حسن ظن به مشابهت وقایع داستان با برخی مستندات واقعی دیگر، آن را نقل نموده است. ثالثا، وقایع اصلی و واقعی داستان، همان خاطرات جنگ و جبهه و بیانات شهید قبل شهادت به همسرش هست که پاهایم را خوب نگاه کن و به حافظه بسپار (چرا که بعد از شهادتشان همسرش فهمید که باید شهید را از روی پاهایش شناسایی کنند، چرا که پیکر مطهر شهید نه دست داشت و نه سر). لذا تلاش نویسنده در خلق یک رمان جذاب برای نقل خاطرات زندگی یک شهید عزیز بوده، و نباید گمان کنیم حذف عناصر خیال انگیز داستانش چیزی از مقام بلند شهید کم می‌کند، بلکه اساساً قدرت نفوذ و تصرف شهدای عزیز در وصف و خیال ما نمی‌گنجد! لذا ضمن تشکر از برادران بزرگوار در نشر آثار فرهنگی، و نیز تشکر از کانال بسیار خوب مطالب ویژه، اما بهتر است این صوت آقای انجوی نژاد را بردارند (چون در این مصداق خاص، تلقی خلاف واقع از یک رمان خیال انگیز ایجاد شده) و بالخصوص بیان تکمیلی شما استاد عزیز طبق مبانی و فارغ از این مصداق در این باره منتشر شود. سه پی‌نوشت تکمیلی: 1. آقای علی مؤذنی این شیوه نگارشی خیال پردازی برای ایجاد رمان از زندگی شهدا و اولیاء را دارد، مثلا در مورد رمان دیگرش با نام «احضاریه» می‌گوید: «واقعیت برای من دستمایه تخیل می‌شود / اصل بر تخیل است، البته با حفظ اصالت وقایع / موضوع رمان تخیل است. واقعیت برای من جز این که دستمایه تخیل شود، هیچ جذابیتی ندارد.» www.yjc.ir/fa/news/6732591/واقعیت-برای-من-دستمایه-تخیل-می-شود-اصل-بر-تخیل-است-البته-با-حفظ-اصالت-وقایع ۲. روزنامه همشهری در تاریخ چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۲ (شماره ۳۱۲۸) ضمن انتشار مصاحبه شان با آقای مؤذنی، در مطلبی با عنوان «يادداشتي بر رمان «ظهور» نوشته علي مؤذني»، تاکید بر عناصر تخیلی آن و ایجاد یک دنیای داستانی برای مخاطب در آن می‌نمایند، و حتی این را از هنر نویسنده محسوب می‌کند که طوری وقایع تخیلی را با مستندات خاطرات شهید درآمیخته که مخاطب همه را باور کند: «علي مؤذني در رمان ظهور دنياي داستاني را خلق مي كند كه در آن نويسنده اي به نام آقاي صفايي با اثرش يگانه مي شود. ... به اتكاي اين شگرد، تداخل مستندات و انديشه تخيلي شده است كه خواننده همه حوادث را تا انتهاي داستان مي خواند و مي پذيرد.» https://images.hamshahrionline.ir/hamnews/1382/820515/world/litew.htm ----------------- ۳. تکمله نهایی، پیرامون درک حضور شهدا و حضور تاریخی شان ذیل مکتب امام و انقلاب اسلامی: بنظر این بنده، باید توجه ویژه به مصادیق حقیقی کرامات شهدا، بلکه بالاتر توجه معرفتی و سلوکی خاص به مقامات شهدا ذیل مکتب اشراقی امام داشت. مثلا شهید علی اکبر دهقان، شهیدی که بدون سر یا حسین گفت حدود ۱۰ - ۱۵ نفر در اطراف پیکر بی سر او ۵ دقیقه این ندا را از حلقوم بریده اش می شنیدند و آن شهید این عنایت را در وصیتنامه اش از خدا خواسته بود، که این واقعه توسط راوی زنده ماجرا، و شهید زنده حجت الاسلام محمد صادقی سرایانی، در سایت خودشان در خاطرات خودشان نقل شده { malakoot.ir/مردان-بی-ادعا/ } می‌نویسند: «من صحنه‌ای دیدم که همیشه در ذهنم باقی است؛ دیدم که دستی از بدن کسی کاملاً جدا شده و آن طرف روی زمین افتاده بود. در این دست جدا شده کتاب دعایی بود که ظاهراً می‌بایست با پرت شدن دست، کتاب هم جدا می‌شد ولی کتاب دعا محکم به دست چسبیده بود. یک طرف کتاب‌ دعا نوشته بود ارتباط با خدا و طرف دیگر فرازهایی از زیارت عاشورا بود که خون آن شهید روی آن ریخته بود، نوشته شده بود، «السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره». شما چنین صحنه‌ای را هر کاری بکنید نمی‌توانید به قلم بیاورید و در صحنه‌های هنر زنده کنید. خدا در آن جا می‌خواسته یکی از درسهای خودش که نتیجة خلوص است را بدهد. و این خون هم خون خداست. یا شهید علی‌اکبر دهقان که وقتی ما می‌خواستیم جنازة او را در جاده بصره ـ خرمشهر جمع کنیم، دیدیم سر بریده‌اش در محوطه دارد می‌رود، سری که از پشت قطع شده بود و روی زمین داشت می‌غلتید و تنش هم داشت می‌دوید. سر این شهید حدود ۵ دقیقه فریاد یا حسین، یا حسین سر می‌داد. این فریاد را همة ما که حدود ۱۰ ـ ۱۵ نفر بودیم، (از جمله برادران حدادی، آذربیک، مصطفی خراسانی، طوسی و .. . .) می‌شنیدیم و همة به جای اینکه جنازه را جمع کنند، داشتند گریه می‌کردند. یا در کتاب «پیشانی سوخته‌ها» آورده‌ا‎م که طلبه‌ای به نام آقاخانی در کربلای ۵ شهید شده بود که پس از شهادت از حنجره بریده‌اش چند بار صدای «السلام‌علیک یا اباعبدالله» می‌آمد. این نمونه‌ها در صحنه‌های جنگ بسیار بوده است. البته این شهید یک وصیتی هم داشت که ما از توی کوله‌پشتی‌اش پیدا کردیم. یک تکه کاغذ بود که نمی‌دانم شب نوشته بود یا همان روز: «خدایا من شنیدم که امام حسین با لب تشنه شهید شده، من هم دوست دارم این‎گونه شهید شوم.» نمی‌دانم لابد لب تشنه هم بوده چون مسائل مشابه دیگری که ما دیدیم اتفاق افتاده بود. نوشته بود «خدایا من شنیدم که امام حسین سرش را از قفا بریدند، من هم دوست دارم سرم از قفا بریده شود. بعد دیدیم که یک ترکش از پشت سر، سرش را قطع کرد یا نوشته بود: خدایا من شنیدم که سر امام حسین بالای نی قرآن خوانده. من که مثل امام حسین اسرار قرآنی نمی‌دانستم که بتوانم با آن انس بگیرم که حالا بعد از مرگم قرآن بخوانم ولی به امام حسین(ع) خیلی علاقه و عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید می‌شوم سر بریده‌ام به ذکر یا حسین یا حسین باشد و ما آن صحنه را دیدیم.» خود ایشان (حجت الاسلام صادقی سرایانی) برای خودش هم واقعه زیبایی اتفاق افتاده که ٢۵ روز در برزخ بوده، و با عنایت امام رضا (علیه السلام) پس از مرگ زنده شدند. خاطره شفای خود ایشان خیلی متذکر کننده است: تصویری: aparat.com/v/3iQJD dalfak.com/w/i4jhw صوتی: malakoot.ir/wp-content/uploads/2018/02/Shahid_zende_malakoot01.mp3 متنی (از سایت خودشان): http://malakoot.ir/دیدار-با-امام-رضاعلیه-السلام/ http://malakoot.ir/خاطرات-بیمارستان-تا-شفا-گرفتن/ *** همچنین وقایع بی‌شمار مستند واقعی که در کتب و مستندات دقیق پیرامون حضور شهدا به نگارش درآمده، مانند: حضور شهید حجّة الاسلام سیّد مجتبی صالحی خوانساری، که بعد از شهادتش، اهل خانه و فامیل و دوستان صداى تلاوت قرآن و دعا و مناجات شهید را مکرر در خانه می‌شنیدند و نور سبزی از حضور او میدیدند، و حتی شهید عزیز کارنامه امتحانات ثلث دوم دخترش (خانم زهراسادات صالحی) را برای مدرسه اش امضا نمود: shohadayeiran.com/fa/news/171748 یا حضور شهید سید مرتضی دادگر (اهل ساری) که بعد از شهادتش، قرض‌های یک بسیجی گروه تفحص شهدا را به تمام مغازه ها و قصابی و میوه فروشی محله اش داد و مبلغی هم برای امورات زندگی به اهل خانه او رساند (و همه این وقایع در همان روزی که پیکرش در تفحص پیدا شده بود و اهل خانه و مغازه دارها و ... با دیدن تصویر مدارک شناسایی شهید متوجه حضور او برای دادن قرضها شدند): www.mashreghnews.ir/news/331021 یا حضور شهید سید مرتضی آوینی (ره)، که راوی دفاع مقدس مرحوم حجت الاسلام ضابط می‌گفت: «خیلی دلم می‌خواست سیدمرتضی آوینی رو ببینم. یه روز به رفقایش گفتم یه موقعیتی جور کنید ما سیدمرتضی رو ببینیم، نشد. بالاخره سید شهیدان اهل قلم تو فکه رفت روی مین و شهید شد و من نتوانستم سید مرتضی رو ببینم. بعد از مدتی قسمت شد با یکی از کاروان‌های راهیان نور آمدم برای بازدید از مناطق جنگی. یک جایی شب ماندیم و مستقر شدیم. شب که خوابیدم دیدم شهید آوینی آمد به خوابم. در خواب به او گفتم: آقا سید! من خیلی دوست داشتم وقتی زنده بودی ببینمت ولی توفیق نشد. شهید آوینی توی خواب به من گفت: نگران نباش! فردا صبح ساعت ۸ بیا سر پل کرخه منتظرتم. صبح بیدار شدم و من بیچاره که هنوز به زنده بودن شهید شک داشتم گفتم: آخه این چه خوابی بود! آوینی که خیلی وقت است شهید شده. بلند شدم رفتم سر قراری که با من گذاشته بود و نیم ساعت دیر رسیدم. دیدم خبری از آوینی نیست. دیگر داشتم مطمئن می‌شدم که خواب و خیال و اینجور چیزها واقعیت ندارد که یه دفعه سربازی که آن نزدیکی‌ها پست می‌داد آمد پیش من و گفت: آقا شما منتظر کسی هستید؟ گفتم بله با یکی از رفقا قرار داشتم. گفت: چه شکلی بود؟ برایش توصیف کردم. گفتم: موهای جو گندمی، محاسنش اینجوری بود، عینکش... سرباز گفت: رفیقت آمد اینجا و تا ساعت ۸ منتظرت شد، نیامدی. بعد که می‌خواست برود، به من گفت: یک کسی می‌آید با این اسم و این قیافه، بهش بگو مرتضی آمد. خیلی منتظرت شد، نیامدی، کار داشت رفت. کنار پل، یک چیزی برایت نوشته برو بخوان. رفتم دیدم کنار پل با انگشتش نوشته : "فلانی! آمدیم نبودید، وعده ما بهشت. سیدمرتضی آوینی".» www.tasnimnews.com/fa/news/1391/12/15/31049 آخرالکلام، مقامات شهدا و حضور و تصرّفشان در عالم هستی، و حضور تاریخی‌شان ذیل حقیقت اشراقی قلبی امام روح الله (رحمة الله علیهم)، از آن جهت که ظهور شعاع اشدّ اتصال ایشان به روح الهی در شمس نور محمّدیه (ص) است، قابل توصیف و تصور اذهان بشری نیست (إِنَّ رُوحَ الْمُؤْمِنِ لَأَشَدُّ اتِّصَالًا بِرُوحِ اللَّهِ مِنِ اتِّصَالِ شُعَاعِ الشَّمْسِ بِهَا - اینکه اشدّ اتصالاً هست، دیگر چقدر شدیدتر قابل توصیف با الفاظ و بیان نیست). ان شاء الله ما بتوانیم ادامه دهندگان راه امام و شهدا و مجاهدین به نتیجه رساننده انقلاب با اتصالش به قیام قائم (علیه السلام) باشیم. ضمن تشکر از شما استاد طاهرزاده عزیز و مخاطبین گرامی، پیشاپیش از بذل توجه و عنایت شما در تبیین موضوع کمال تشکر و سپاس را دارم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. ظهر جمعه 25 مهر 99. قم مقدسه. محمد حسین صالحی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:

با سلام و ارادت و با تشکر فراوان از تذکری که نسبت به کتاب «ظهور» فرمودید. برای بنده این سؤال هست که آیا جناب آقای موذنی که زحمت کتاب «ظهور» را کشیدند و آن را به عنوان یک رمان تنظیم کردند؛ آیا برای شخصیتی که کاملاً مشخص است، تنظیم رمان به معنای آن است که همان شخصیت را و با حرکات و سکنات واقعی‌اش به صورت رمان بنمایانند؟ و با هنرمندی خود آن حرکات و سکنات را به صورت رمان تنظیم کنند؟ و یا شخصیتی خیالی از او بسازند که مربوط به شخصیت آن نباشد؟ که در حالت دوم عملاً فاجعه‌ای رخ داده است، زیرا شخصی که در مورد آن رمان را تنظیم کرده‌اند، غیر از آن شخصی می‌شود که حقیقتاً هست.

تصور بنده آن است که از آقای مؤذنی چنین بر نیاید که شخصیت دروغینی را به حاج یونس نسبت دهند زیرا آن شخص مشخص و معین است و این فرق می‌کند با رمان‌هایی که نویسنده‌ی آن از ابتدا شخصی را می‌سازد و پیرامون آن صحنه‌آرایی می‌کند.

نکته‌ی بعدی مواردی است که در آن کتاب به شهید حاج یونس زنگی‌آبادی نسبت داده شده که همه‌ی آن‌ها امکان وقوعش هست. و در همین رابطه بنده و امثال بنده به راحتی نمی‌توانستیم آن موارد را انکار کنیم و همان‌طور که جنابعالی می‌فرمایید مواردی بس عجیب‌تر از طریق شهدا به ظهور آمده است که بنده از ارائه‌ی آن‌ها به سهم خود تشکر می‌کنم. با توجه به این‌که حاج قاسم کتاب «ظهور» آقای مؤذنی را خوانده‌اند به دختر حاج یونس در مورد کتاب می گویند:« زیاد خودتون رو درگیر کتاب نکنید حاج یونس چیزی فراتر از این ها بود.» با این‌که انتظار داشته‌اند که آقای مؤذنی زندگینامه‌ی حاج یونس را بنویسند و نه آن‌که حالت رُمانی به شخصیت ایشان بدهند.

موفق باشید

29263
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد بزرگوار: بنده پسری دو سال و ۷ ماهه دارم به راهنمایی یکی از دوستان که فرمودند برای ایشان داستان های قرآنی را بخوانم خواستم مرجع و منبع معتبری به بنده معرفی بفرمایید. سپاسگزارم از لطفتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد خوبی است. کتاب‌های فراوانی با عنوان «داستان‌های قرآنی» هست که همه‌ی آن‌ها قابل استفاده می‌باشد. در ضمن از کتاب «داستان راستان» آقای شهید مطهری هم غفلت نکنید. موفق باشید

29184
متن پرسش
سلام و ادب: استاد من نفس انقلاب اسلامی را و ولایت و رهبری را قبول دارم، البته با اندک اطلاعاتی که دارم، الان مایلم تخصصی تر و با مطالعه انقلاب را بپذیرم. شما چه منبعی را معرفی می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید مبانی کلامی موضوع دنبال شود مثل کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به‌خصوص قسمت آخر کتاب که مربوط به بحث «حکومت دینی» است و سپس مباحثی مثل کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه». موفق باشید

29140
متن پرسش
با سلام و عرض احترام خدمت استاد طاهرزاده: استاد ببخشید خواندن کتاب کشکول علوم غریبه شیخ بهایی را صلاح می‌دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «کشکول» کتاب خوبی است ولی بنده از «علوم غریبه» چیزی سر در نمی‌آورم. موفق باشید

29106
متن پرسش
با سلام: نظر شما در مورد ترجمه شفای ابن سینا از محمدعلی فروغی، فراماسون و نخست وزیر دربار پهلوی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شخصیت علمی آقای فروغی از قضیه‌ی سیاسی او در این موارد جدا است. آری! اگر موضع‌گیری کرده باشد باید تأمّل کرد ولی صرف ترجمه، آن ترجمه می‌تواند قابل استفاده باشد. موفق باشید

29088
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: اگر بخوایم تاریخ اسلام بخونیم با این رویکرد که بتوانیم اتفاقات امروز رو هم تحلیل کنیم، پیشنهادتون برای این کار چه کتاب یا کتابهایی هست؟ و اساسا آیا این نحوه مطالعه برای این هدفی که گفتم موثر هست؟ ممنون از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است و البته مباحث تاریخ اسلام میدان گسترده‌ای می‌باشد که فکر می‌کنم با کتاب «فروغ ابدیت» آیت الله سبحانی شروع بفرمایید، شروع خوبی باشد. موفق باشید

29060
متن پرسش
سلام و رحمت الله: تشکر از زحماتتون. استاد کتاب شواهد الربوبیه را میخاستم با ترجمه و شرح استاد یحیی کبیر تهیه کنم ولی مترجم را نمی‌شناسم اگر شما اطلاعی دارین لطفا راهنمایی بفرمایید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم آن مترجم محترم را نمی‌شناسم. عمده اصلِ کتاب «شواهد الربوبیه» است. جناب اقای دکتر مهدی امامی‌جمعه، شرح خوبی از کتاب مذکور داشته‌اند که از طریق مرکز فرهنگی «سُها» می‌توانید تهیه کنید. موفق باشید

آدرس   ایشان   https://t.me/smemamijomee

29016
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد بسیار گرامی: بنده یک خانوم خانه دار هستم و با تحصیلات دیپلم، بنا به دوره هایی که خداوند به رویم گشاده، سیره اهل بیت رو هم تا حدود زیادی بررسی کردیم، در اون دوره ها روشن شد که کتاب های قصه کودکان درباره انبیا و امامان دارای اشکالاتیست که هنوز بنده و خیلی از دوستان موفق به پیدا کردن کتاب های خوب برای کودکانمون نشدیم، اگر هم باشه خیلی کمه، استاد بنده پیشنهاد دادم برای ارائه طرح مون نوشتن کتاب قصه برای کودکان در این را زمینه شروع کنیم، بنده میخاستم شما راهنمایی بفرمایید به کجا رجوع کنم که راه رو اشتباه نرم، از کی مشاوره بگیرم؟ منبع داستان هام از کجا باشه؟ اجرکم عندا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد تخصص ندارم. مطلب را برای عزیزانی که در جریان این امور هستند می‌فرستم تا نظرشان را برایتان ارسال کنم. موفق باشید

28912
متن پرسش
سلام و عرض ادب: در مورد مبحث فصوص الحکم: برخی که آشنایی با مباحث حضرتعالی را ندارند و فقط مباحث عرفانی فلسفی را به حد مطلوبی کار کرده اند که بتوانند وارد فصوص بشوند، آیا این افراد بهتر نیست که برای اینکه یک عرفانی گوشه گیر و به دور از اجتماع و انقلاب برای خود خدایی ناکرده بسازند، حداقل سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) هم به ایشان پیشنهاد شود، تا با حضور در این تاریخ و نوع سلوک این تاریخ هم آشنا شوند، و سپس رجوع به فصوص داشته باشند؟ آیا چنین چیزی صلاح است برای برخی افراد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر به جایی است. اتفاقاً وقتی بنده مباحث «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» را تدوین می‌نمودم، همواره در ذهن بنده این نکته بود که با دنبال‌کردن مطالب آن کتاب، رفقا بهتر می‌توانند با موضوعات مطرح‌شده در کتاب «فصوص» همراه شوند. همچنان‌که قبل از همه، حداقل باید مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و شرح کتاب «معاد» را دنبال کرده باشند. موفق باشید   

28860
متن پرسش
سلام استاد گرامی: اینجانب با اینکه تلاشم اینست که در عرصه فرهنگی خدمتگذار انقلاب باشم و تا آنجا که می توانم سعی کنم در راه رسیدن به امام قدم بگذارم، اما نمی دانم آیا راه را اشتباه می روم یا خاصیت این راه اینست که انسان در نامعلومی ها سرگردان باشد. بسیار سپاسگذار از وقت و توجه شما استاد عزیز هستم، اگر امکانش هست راهنمایی بفرمایید که چه باید کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثی که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» شده‌است، ان‌شاءالله می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

28823
متن پرسش
سلام استاد عزیز: عده ای از دوستان با هم در مورد مقام اصحاب سیدالشهدا علیهم السلام بحث کرده اند و مقایسه ای هم بین مقام حضرت حر و حضرت امام خمینی کرده اند و با دلایلی از روایات و... به این نتیجه رسیده اند که مقام حضرت حر بالاتر از امام خمینی است و در کل مقام عرفا بعد از اصحاب امام حسین علیه سلام اند. بنده نتوانستم این سخن را بپذیرم. چون در آن صورت لازم می آید که بگوییم اگر امام خمینی در آن زمان بودند امام حسین علیه السلام را یاری نمی‌کردند. همینطور علامه قاضی ها و طبابایی ها. در حالی که زندگی این بزرگان و توحیدشان این را نشان نمی‌دهد. خواستم نظر مبارک شما را در این مورد جویا شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر بنده نیز همین است که فرموده‌اید. مقام حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بسیار بالاتر از این حرف‌ها است. عرایضی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» شده است. در ضمن چرا ما خود را وارد این نوع دوگانگی ها بکنیم؟ موفق باشید

28546
متن پرسش
سلام علیکم: استاد مجموعه کتاب های مطلع انوار که آقا سید محمد محسن حسینی طهرانی جمع آوری کرده اند و هر جلد به یک موضوع اختصاص داده شده و در این کتاب ها دستورالعمل هایی از بزرگان از قبیل مرحوم قاضی و دیگران آمده است را مورد تایید می‌دانید؟ و می‌شود به این دستورالعمل ها عمل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن مطالب را ندیده‌ام ولی به نظر می‌آید باید نکات خوبی باشد. البته بنده چنین ورودهایی ندارم. موفق باشید

28456
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی: استاد کتاب پسااسلامیسم میلاد دخانچی را مطالعه فرموده اید؟ اگر جواب مثبت است نظرتان چیست؟ باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. ولی رویهمرفته در جریان نظرات ایشان هستم و بحمداللّه ایشان را فرد دغدغه‌مندی می‌دانم و مهم نیست که در بعضی موارد، نگاه‌هایمان متفاوت باشد. موفق باشید

28362
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: لطفا اول متن ذیل را مطالعه بفرمایید : به نظر هانا آرنت فیلسوف آلمانی، نظام‌های توتالیتر در طول حیات خود سه فاز دارند. در فاز اول اکثریت مردم سرمست از ایدئولوژی به دنبال رهبران خود راه می‌افتند، انگار بهشت گمشده خود را یافته‌اند. ایدئولوژی را دربست می‌پذیرند و خواهان کوچکترین تغییری در آن نیستند. در فاز دوم واقعیات چهره خود را نشان داده و هیچ کدام از وعده‌های فریبنده رهبران تحقق نیافته است. مردم از نظام دلزده و مایوس می‌شوند. در این فاز گروهی به فکر اصلاحات می‌افتند ولی به دلایل متعدد از جمله این که اصول ایدئولوژی را نمی‌توان تغییر داد، اصلاحات راه به جایی نمی‌برد. فاز سوم، فاز نهایی نظام‌های توتالیتر است. در این فاز متولیان تمامیت خواه سعی می‌کنند از خشونت عریان استفاده کنند. از بین همفکران سابق، هر کس با آن‌ها کوچکترین زاویه‌ای داشته باشد را از دایره خودی‌ها می‌رانند. تصفیه‌های گسترده شروع می‌شود و دایره خودی‌ها کوچک و کوچکتر و ناکارآمدی‌ها عمیق‌تر و تعداد مخالفین بیشتر و بیشتر می‌شود و نهایتاً سیل اعتراضات می‌آید و همه چیز را با خود می‌برد. جمهوری اسلامی در این فاز قرار دارد. کاوه کامرانیان خرداد ۱۳۹۹ ----------------------------------------------------------------------------------------- سوال من از جنابعالی این است که چرا یک فیلسوف احتمالا غیر معتقد اینقدر روند انقلاب اسلامی را واضح می بیند و حتی برای این گونه حکومت ها نظریه ارائه می کند، اما افرادی مثل جنابعالی که توضیحاتشان در دروس آیت الله شجاعی بسیار قابل استفاده است، واقعیات عیان در جامعه را نمی بینند؟ متشکرم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سخن خانم نظر هانا آرنت، سخن بسیار دقیقی است. ولی قضیه‌ی انقلاب اسلامی با نگاهی که عارف سالکی مثل حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نسبت به حقیقت دارد و با نظر به روح تشیع، با یک نظام ایدئولوژیک که عموماً گرفتار سوبژه‌کردن هرچیز می‌باشد و متافیزیکی همه‌چیز را می‌بیند؛ تفاوت اساسی دارد. با نگاه شهدا باید انقلاب اسلامی را دید و راه آینده را در پیش گرفت که البته راهِ آسانی نیست و از خیلی چیزها از جمله همان چیزهایی که خانم هانا آرنت می‌فرمایند، باید عبور کرد. فکر می‌کنم کتاب «سلوک، ذیل شخصیت امام خمینی» در این مورد متذکر نکاتی باشد. موفق باشید 

28305
متن پرسش
بسمه تعالی. در کتاب اول سلوک فرمودید براساس حب انسان‌های معصوم، عالی ترین مبادی که حتما حضوری و وجودی است حاصل می‌شود. چگونه حب عالی ترین مبادی را شکل می‌دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:به نظر بنده موضوع در اینجا امری فطری است که انسان ها به دنبال کاملترین محبوب می‌باشند. موفق باشید

28251
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ممنون بابت تلاش و زحماتتون. اگر بخواهم تحقیقی عمیق وهمه جانبه بر مبانی آزاداندیشی دینی داشته باشم شما چه توصیه ای دارید؟ متشکرم و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» سعی شده است موضوع آزاداندیشی و مبانیِ مربوط به آن در میان گذاشته شود. موفق باشید

27721
متن پرسش
سلام استاد: من کتاب آنسوی مرگ رو تا جلسه ۱۹ گوش دادم. استاد تو بحث حق الناس یه چیزایی میگن که دیگه زندگی خیلی سخت میشه. آدم مدام باید حواسش به تمام مسائل جزئی باشه. حتی آشغالایی که رو زمین افتاده. با این نگاه حتی دیگه یه حرف شوخی هم نباید زد چون ممکنه یه وقت حقی از کسی به گردنت بیاد. استاد من همین الان به خاطر این صحبت عذاب داشتم که به شما پیام دادن درسته یا نه و حقتون گردن من نیفته که وقتتون تلف کردم. کلا من بعد این صوتا از یه طرف متوجه باطن اعمال شدم ولی از یه طرف نمیتونم الان درست تمرکز کنم. چون مسائل جزئی زندگی انگار مهمترن از کلیات.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز عرض شد آن موارد جزیی که در آن کتاب هست حالات روحی خود فرد است و اساساً هنوز فرشته‌ی قبضی به میان نیامده است و نکیر و منکری در صحنه نیست. و آنچه باید بر اساس آن احوالات خود را بررسی کرد و برای ما حجّت است، مطالبی است که از طریق آیات و روایات به ما رسیده است. پیشنهاد می‌شود چنانچه مایل باشید در موضوع معاد مطالعه فرمایید، مباحث صوتی کتاب «معاد، جدّی‌ترین زندگی» را دنبال کنید. موفق باشید

27674
متن پرسش
سلام: با احترام عرض ادب جناب استاد عزیز. کتاب تاریخ می‌خواهم بخوانم. چه کتابهایی را بخوانم برایم مفید و خوب است؟ ممنون. التماس دعا هم داریم از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت تاریخ اسلام، کتاب «فروغ ابدیت» و در مورد تاریخ معاصر، جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» که بر روی سایت هست. موفق باشید

27634
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام استاد: در منازل السائرین خواندن چه نسبتی با آن باید برقرار شود؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «منازل‌السائرین» قدم قدم‌هایی است به سوی توحیدِ عمیق‌تر و کشف سعه‌ی وجودیِ انسان. موفق باشید

27603
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: لطفا مبانی تربیتی انسان توسط حکومت اسلامی را بیان بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه با رجوع به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» جواب این سؤال و جواب سؤال بعدی خود را می‌یابید. موفق باشید

27601
متن پرسش
سلام استاد: نظر شما در مورد کتاب های آقای مسیحا برزگر چی هست؟ آیا مطالعه داشته باشیم کتاب های ایشان را؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! ایشان را نمی‌شناسم. موفق باشید

27589
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز پس شما فلسفه شک گرای غرب را که به سفسطه انجامیده و امثال هیوم و .... در آن نقش آفرین هستند را خط فکری و عقیدتی و فلسفی سالم و به حق می‌دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! حتی در کتاب «سلوک...» اشکالات اساسی که در فلسفه‌ی غرب منجر به دوگانگیِ سوبژه و ابژه می‌شود، با خوانندگان محترم در میان گذاشته شده است. ولی مسئله را به آن راحتی‌ها نمی‌دانم و همچنان‌که مکرر عرض شده بعد از چشیدن فلسفه‌ی صدرایی، در جریان فلسفه‌ی غرب قرارگرفتن، برای اهل تحقیق لازم است. موفق باشید

27561
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: تحقیقی در دانشگاه دارم تحت عنوان پدیدارشناسی جایگاه تمدنی زن در دنیای امروز در منابع اسلامی. کتاب و جزوه های شما را مطالعه کرده ام. از شما می‌خواستم در این زمیته راهنمایی بفرمایید. اگر امکانش هست، مقاله ای معرفی نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی غیر از همان مطالبی که در جزوات و در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در ذهن ندارم. سری به قسمت منابع کتاب مذکور بزنید بد نیست. موفق باشید

27551
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، برای ایام ماه رمضان در مجموعه مان می‌خواهیم برای کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا مسابقه کتابخوانی راه اندازی کنم. البته قصدمان صرفا این نیست این کتاب قیّم و ارزشمند صرفا در قالب مسابقه بیاید و مطرح شود بلکه ثمره و ذخیره معنوی و معرفت افزا باشد. برای برگزاری بسیار مسرور می‌شوم که از پیشنهاد و یا نظرات خود حضرتعالی هم بهره ببریم و خوشحالم که این کتاب محور هست و خودم برای اینکه این کتاب مطرح شود، خودم از مدافعین و پیشنهادکنندگان بودم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که کتاب «روزه؛ دریچه‌ای به عالم معنا» بنا است رفقا را وارد عالمی بکند که کیفیت‌ها جای کمیت‌ها را بگیرد. یعنی ما را به جای مشغول‌کردن به جسم‌مان، با جان‌مان که در بیکرانه‌ی هستی حاضر است، آشنا کند. موفق باشید   

27530
متن پرسش
سلام خسته نباشید: توصیه ی شما به نوجوان های هم سن من (۱۶سال) چیست؟ چگونه ما می‌توانیم به درجات بالا معنوی برسیم؟ و الان چگونه می‌توانیم بیشترین کمک را به امام زمان (عج) و انقلاب اسلامی بکنیم (در کنار درس خوندن)؟ و آیا درس خوندن ما با نیت الهی و کمک به انقلاب و ایران جهاد علمی محسوب می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید مطالعه‌ی «جوان و انتخاب بزرگ» ان‌شاءالله در کنار دروس رسمی راه‌گشای بقیه‌ی سوال‌ها هم باشد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!