بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: دکتر سعید جلیلی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37848
متن پرسش

باسلام، استاد گرامی ضمن تشکر از زحمات شما برای دفاع از حق و جبهه حق، نکته ای به نظرم رسید که فکر میکنم بولد کردن آن دفاع از حق که در این زمان در ساحت آقای دکتر جلیلی تجلی پیدا کرده را آسان تر میگرداند، وآن نکته این است که با توجه به اطلاعاتی که من دارم جناب جلیلی جانباز و احتمالا با درصد بالایی از جانبازی هستند و یک پای خود را در راه دفاع از حق از دست داده اند ولی به دلیل خلوصشان از این نکته نه خودشون و نه حامیانشان جهت تبلیغ و روشن تر شدن شخصیت فداکار ایشان استفاده نکردند، در حالی که پر واضح است که ایشان در راه دفاع از میهن اسلامیشان جانباز شده اند و مسلما سختی های زیادی را در این مدت متحمل شده اند ولی دست از تلاش و کوشش برنداشته اند، به نظرم توجه دادن مردم به این مسئله خود به خود حق واقعی را برای فطرت های خداطلب ایشان واضح میکند، و من الله توفیق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً عرض شد بنده وقتی در سال‌های گذشته با آقای دکتر جلیلی گفتگویی چند ساعته داشتم، ایشان را گوهری یافتم که جامعِ سیاست و دیانتِ توحیدی بود و از آن جهت عرض شد نباید ایشان تحت عنوان «اجماع» از صحنه حضور کنار بروند از آن جهت که نظر به ایشان به یک معنا نظر به سیاستِ توحیدی انقلاب است. البته بدون آن‌که بخواهیم شخصیت ایشان را شخصیتی ماورایی قلمداد کنیم. موفق باشید        

37841
متن پرسش

سلام استاد. انتخابات به دور دوم کشیده شد. در دور دوم لازم است که بتوانیم بسیاری از افرادی که رای نداده اند را مجاب به رأی به آقای جلیلی کنیم که هم مشارکت بهتر شود و هم نتیجه مطلوب. لکن این مسأله خیلی دشوار به نظر میرسد. افرادی که رای نداده اند، به فرض شرکت کردن در انتخابات هم به سختی به آقای جلیلی رأی میدهند. آیا راهی برای تبدیل این مسأله به فرصت وجود دارد؟ به خصوص این که فرصت برای اجرای راه بلندمدت نیست و باید در همین چند روز کاری کرد. چاره چیست؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در گفتگویی دوستانه به این افراد متذکر شد اگر بخواهند در خود و در آینده‌ای حاضر شوند تا جان آن‌ها با حقیقتی که در تاریخ انقلاب به ظهور آمده مأنوس گردد؛ راهی که مقابل‌شان گشوده شده، همان حضور در انتخاباتی است که شخصیت آقای دکتر جلیلی مدّ نظرشان باشد وگرنه در بلایِ بی‌تاریخی خود همچنان تنهایی و پوچی را تجربه خواهند کرد. موفق باشید

37837
متن پرسش

سلام علیکم در اصلح بودند آقای جلیلی، غیر از افق گشایی ایشان نسبت آینده انقلاب، چند شبهه اساسی نسبت ایشان و اطرافیانشان هست که خوب است پاسخ داده شود ، تا در دور دوم با قاطعیت بتوان از ایشان حمایت کرد یکی از شبهات امثال خود آقای ثابتی هستند با اون رای ندادنشان در تعیین رییس مجلس. و یا دیگر عزیزان تندرویی که دور آقای جلیلی جمع شدن و آقا در انتخابات مجلس چند بار بهشون تذکر دادند. کسانیکه با تندروی ها، نیروهای انقلاب را زخمی کرده اند و الان جزو مشاورین و نزدیکان ایشان هستند و نکته دوم بحث تعامل و اجماع سازی مدیران توسط آقای جلیلی است که آیا میتوانند این بدنه مدیرانی که از افکار ایشون بسیار فاصله دارند را مدیریت و هدایت کنند و درست به کار گیرند که اصطکاک پیش نیاد. قدرت اجماع سازی ایشان مورد تجربه قرار نگرفته است. توجه شود که جمع کردن نخبگان در بحثهای مشورتی دولت سایه، غیر از مدیریت افراد با تفکرات مختلف برای اجرای ایده های رو به جلویی که آن مدیران فهم درستی از آن ندارند. و بحث سوم، توان اجرایی ایشون است، چون تجربه مدیریتی نداشتند که کارآمدی اشان را با آن بسنجیم، این سه تا اشکال را می‌خواستیم استاد نظر دهند برای این شبهات یا واقعیتها باید پاسخ قانع کننده داشته باشیم که در هفته بعد که دور دوم میرود دستمان پر باشد تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید هر آن کسی که به معنای واقعی و با حکمت لازم وارد تاریخی شد که با انقلاب اسلامی پیش آمده، با روحی که روح آن تاریخ است با مسائل مواجه می‌شود و از آن‌ها عبور می‌کند. نمونه‌اش رهبر معظم انقلاب در دوران ریاست جمهوری‌شان و یا شهید رئیسی عزیز. و آقای دکتر جلیلی حقیقتاً شخصیتی می‌باشند که متوجه روح تاریخی انقلاب اسلامی هستند و مراحل مختلف انقلاب را می‌شناسند و شعارهای ایشان، حکایت مهمی از دقت ایشان است نسبت به ذات انقلاب و شرایط امروزین ما. و از این جهت با توجه به این امر می‌توان به ایشان امیدوار بود و عبور از آن نوع ضعف‌ها که می‌فرمایید با چنین روحیه‌ای به خوبی انجام می‌گیرد. و از این جهت در عکس‌نوشته شماره 8 عرض شد: 
اگر انسان می‌تواند متذکر این امر باشد که چگونه خداوند در رخدادهای تاریخی به او نزدیک می‌شود و تکلیف کنونی او اندیشیدن به امکان آغازی دیگر از «وجود» است؛ انسان می‌تواند متوجه آن آغاز باشد که چگونه امر قدسی طلوع می‌کند، مانند آنچه در شخصیت آقای دکتر جلیلی ممکن است. 
این نوع درک تاریخی، فرق می‌کند با درک تاریخی عزیزانی مانند آقای دکتر قالیباف که در عین دلسوزی بنا دارند انقلاب را در مقابل جریان توسعه غربی یاری کنند تا ما نسبت به غرب عقب نیفتیم همان‌طور که در مقابل صدام، این عزیزان همچون سرداری شجاع به میدان آمدند و این غیر از آن است که اساساً ما در آینده دیگری از طریق انقلاب اسلامی حاضر شده‌ایم، امری که آقای دکتر جلیلی متوجه آن می‌باشند و از این مهم‌تر این‌که مردم نیز متوجه شخصیت ایشان هستند؛ وگرنه با این‌همه هجمه و دروغ و شایعه، چگونه باور می‌کردیم این‌طور به ایشان رجوع شود. موفق باشید                
 

37825
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم "شهید رئیسی و عبور از لویاتان" امیرالمومنین(علیه السلام): آفة الاعمال عجز العمّال آفت كارها، ناتواني كارگران است . یا میفرماید: بخفض الجناح تنتظم الامور با افتادگي كارها نظم و ترتيب پيدا ميكند. اگر زبان ، سخن از ساحت وجود می زند پس تجلی حقیقت است و حقیقت روشنی گاه تاریخی امروز ماست که انتظار ما در امتداد این حقیقت به ظهور منجر خواهد شد و اجر انتظار در سختی و گذران همین تاریخی است که که باید در آن حاضر شود و جایگاه خود را در آن بیابد تا در نقش آفرینی جبهه ی حق حاضر باشد و در میان منتظران معنا پیدا کند و گرنه در مقدس ترین مناصب هم که باشد از تاریخ خود بیرون است. سخنی با شهید سید ابراهیم بار دیگر به میان آمد تا بار دیگر زبان به سخن آید و گویی این جان ها هستند که آنگاه که مستعد شنیدن سخنانی از جنس حقیقت می شوند خداوند به سخن می آید و تاریخ را از صدایی پس از صدایی پر می کند. حوادثی است که ما آنرا ایام الله می نامیم و روزهای و ایامی که خداوند به میان بشر آمد و بیعتی دوباره بود میان انسان با خدا در زمین و پاسداشت عهد قدسی بشر امروز و ملاقاتی با ساحت معنوی انسان که نوید و بشارت خبرهایی را برای او به ارمغان آورده است تا انسان را از جمود وتحجر دیروز اش آزاد کند و در فردای گشوده ی انسانی اش حاضر کند و اینبار با سید ابراهیم شاهد ایام الله دیگری در تاریخ انقلاب اسلامی بودیم و این همواه ای است پس از همواره و این همان بارقه های فتوح قدسی محمدی است که خدا در تاریخ با رسول اش محمد(صلی الله علیه و آله) در میان کذاشت و حال مائیم و این فتوحات و این گشودگی ساحت معنایی انقلاب اسلامی که به سوی ما آمده است تا ما را در برگیرد و بایست ما از آن استقبال کنیم و خود را در آن معنا ببخشیم و گرنه همراه با تاریخ جامعه مدنی و مناسبات بورژوایی اش به انزوای تاریک سرد آبسوردیسم و مناسبات تنگ سکولار و گسیختگی آرمان لیبرالی تاریخ غرب خاموش و بی صدا افسرده و بی رمق زمین خواهیم خورد. شهید سید ابراهیم درست در نقطه ی بریدگی آدم از جامعه ی مدنی به سراغ مان آمد تا وجه دیگر از انس و ارتباط را به سیاست برگرداند که سیاست تاریخ پس فردایی ماست و انسان دگر باره خود را در عین انسانیت و دیانت دچار سیاست می یابد اما سیاستی برای فتح و گشودگی روشنی گاه های فرداهای پیش رو و پشت کردن به گذشته ی بی اخلاقی مناسبات سیاسی فرهنگ زده ی غرب که آدمی را صورت خیالی معادله های قدرت و ثروت خود می بیند و اگر انسان را در صحنه می آورد برای تمتع بهره ی سیاسی و قدرت خودش می باشد. شهید سید ابراهیم ما را از لویاتان با تمام لوازمش عبور داد و انسان را بار دیگر در تاریخ فردایش شریک کرد و برای او افقی از حضور در سیاست را معنا بخشید یک ارتباط دو سویه که خود را خادمی برای حضور تاریخی انسان در نسبت با زندگی فردایی اش می داسنت و انسان را فرصتی برای تحول بخشی و میدان داری دولت ها و این یعنی عبور از لویاتان با همه ی لوازمش. شهید سید ابراهیم الگوی رابطه ی قدرت با طبقه را بهم زد و طبقه را برداشت و دولت را برساخت قدسی انسان هایی کرد که می خواهند برای تاریخ فردای پر شکوه شان نقش آفرین باشند و این یعنی بهم زدن الگوی لویاتان که از لوازم تفکر لیبرال و کولار غرب بود و انسان برای قدرت بایست در میدان سیاست بجنگد و اگر می خواهد باقی باشد باید همچون سیاسیون مشهور دنیا طلب و دنیا زده شود و گرنه جایگاه اجتماعی اش تضعیف خواهد شد. اما ما با انقلاب اسلام و طرح جمهوری اسلامی یک نگاه و منظر دیگر را با خود به نمایش گذاشتیم که اکر با زبان وجودی به تبیین آن نپردازیم قطعا جفا کردیم. شهید سید ابراهیم تحقق عینی مردم در بستر سیاست در افق گشوده ی معنویت تاریخ است . شهید سید ابراهیم ظهور و تجلی اراده ی بشری است که از سیاست زمانه ی جهانی خسته شده و به دنبال حقیقت خودش در میدانی می گردد که بازیگر واقعیت باشد نه بازیگر فریب وعده ها و قول های سیاسیون و این آن هویت بخشیی بود که ما با شیهد سید ابراهیم به تاریخ بازگردانیم و حفظ آن به میان آورن زبان حقیقت است تا گوش ها و جان های آماده را به این سخن بنوازیم و آماده ی فرداهای پیش رو کنیم. ابتدا باید بدانیم با شهادت سید ابراهیم چه بر ما گذشته و چه چیز به ما رو آورده تا بتوانیم باب سخن را باز کنیم . (نمیدانم شاید به عقیده ی بنده در این چهل روز از شهادت سید عزیز نتوانستیم از آنچه که با این شهادت به ما رو آورد سخن بکوییم و با دوستان صحبت کنیم و گرنه شاه این همه بد اخلاقی ها و سردرگمی ها و تحیرات در میدان سیاست امروز در میان حامیان کاندیدها نبودیم! احساس می کنم این دعواها به خاطر آنی است که نمی دانیم چه شده و چه بر ما آمده و ما در چه زیست جدیدی از عالم سیاست قرار گرفتیم و چه زبان وزمانی به ما رو آورده است تا بجای آنکه گرفتار دعواهای لفظی باشیم و خود ار در درگیری ها یسیاست زده معطل کنیم به استقبال حقیقتی می رفیم که تحفه ی الهی بود که خدا با سید ابراهیم به ما داد. آری گویی هنوز ما خودمان ار با آن نفحات ایامی که وعده هایش را پیر انقلاب و مرشد به حق اش داده اند نا آشناییم و در انتظار به سر نمی بریم ! آری، ما در انتظار به سر نمی بریم و گرنه منتظر را با حقیقت در هر ساحتی از صحنه های تاریخ اش مواجهه ای است از جنس حقیقت و از جنس حضوری بعد از حضور) بگذریم، به هر حال آنچه امرزو بیش از گذشته ما را اامیدوار می کند طلوع و شروق انوار انسانی است که از دل جمهوری اسلامی ایران برخواسته و پشت به تاریخ اتانومی و خود بیگنگی بشر خودش را در ذیل حکومت الهی نقش آفرین و بازیگر میدان حقیقت می یابد و این صدای خدا در تاریخ پیچیده شده و گوش آدمی آن را شنیده است و یقظه ی آدم رخ داده و ما باید متناسب با این آدم و این تاریخ و این زمانه با او سخن بگوییم و اگر کمتراز این با بشر جرف بزنیم ظلمی است که هم هم به خود داشتیم و هم به او زیرا استعدادی به میان آمده است که آدمی فهم سخنان متعالی را با ای ن رخدادها کسب کرده است و تصدیق می مند که امروزمان دیروز نی ست و فردای مان باید بس روشن تر از امروز باشد. این سخن را اگر جبهه ی انقلاب همراه با رهبری در همان روز شهادت آقا سید ابراهیم اگر دریافته بود ما امروز بسی راحت تر در نسبت با کاندیدایی که باید برای فرداهای تاریخی جهموری اسلامی همراهی کنیم همراهی می کردیم به نظر می رسد باید گفت و باز باید گفت تا خودمان را در حضور آن ساحتی که رهبری از آن می گوید و با این شهادت این شهیدان برای مان منکشف می شود و رخ م نمایاند پیدا کنیم و باز هم باید منتظر بود و به گفت نشست و از این حقیقت امروزنی مان دم زد و گفت تا تمام ساحت هایمان را در بر بگیرد و ما را از این تحیر به در آورد تا سلوک همگانی مان شود و این می شود اگر گوش هایمان را به سمت سخنان حقیقی بگشایمم و با خود عهد کنیم ت زبانمان زبان گفت حقیقت شود و چشم هایمان نظرگاه افق های حقیقی باشد به خدا می شود آنچنان که در دفاع مقدس رخ داد و جوانان بسیجی مان را از حجاب غلیظ و عمیق و گناه آلود پهلوی نجات بخشید امروز هم جوانی که خسته و نا امید از گناهان امرزو خویش است بداند جای که می تواند خود را از چنگال گناهان عالم و عصر غفلت مدرن نجات بدهد و برهاند دامن قدسی انقلاب اسلامی است و آن اراده ای که در او بایست پدید آید تا چان و قلب اش منظرگاه عالم عهد قدسی شود تا خطورات گناه نتواند اهوای نفسانی اش را و امیال حیوانی اش برانگیزاند این خیمه ی انقلاب اسلامی است که توان آن را دارد تا این جوان را به یک سالک عاشق و عارفی شب زنده دار در میدان فتوحات معنوی و لیله اقدری اش برساند اما عمده حاضر شدن و گشودن سینه ای است که قلب اش را نوراین حقیقت در بر گیرد و صدای حق در این تاریخ به گوشش برسد ولو گناهان گذشته اش معادل گناه جن و انس باشد! در این زمینه بحث بیش از این است که بر قلم آمد اما احساس میکنم در مسیر راه حقیقت بقیه را خود راه بگویدمان که چون باید بود.... التماس دعا و عذر خواهم بابت تصدیع وقت شریف استاد و مخاطبین .

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله نویسنده متن فوق نکات بسی ارزشمندی را با ما در میان گذاشته‌اند در راستای حضور تاریخیِ رخداد شهادت آیت الله رئیسی. و اینکه ما می توانیم معنای حضور در میدان سیاست را با روحی جدید درک کنیم. و از آن طرف ایشان به خوبی متذکر می‌شوند که چگونه اگر حتی افراد متدین به انقلاب متوجه تاریخ خود نباشند و آینده‌ای که انقلاب اسلامی پیش آورده، چگونه نمی‌توانند مفتخر به عالی‌ترین انتخاب شوند که آن، مواجهه با حقیقت است در دل یک تاریخ. بیش از این‌که بنده بخواهم سخن بگویم متن آن عزیز با ما حرف‌ها دارد. تنها تقاضای بنده از نویسنده این نکات ارزشمند آن است که پس از نوشتن، سعی بفرمایند با ویرایش خود، متن را برای فهمِ خواننده آماده‌تر نمایند به جهت آن‌که نقص‌هایی در نوشتن پیش آمده است. موفق باشید          

37788
متن پرسش

عرض سلام و ادب محضر استاد عزیز: صوتی در کانال مرآت گذاشته شد. خواستم ببینم آیا این همان مسیری نیست که با جلیلی برای ما گشوده می شود. https://eitaa.com/merat_14/128

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً با شناختی که بنده از آقای دکتر جلیلی دارم، سخن همانی است که گوینده آن صوت به میان آوردند. ممکن است جلسه‌ای که اخیراً خدمت رفقا برقرار شد تحت عنوان «کدام رئیس جمهور و حضور در کدام آینده؟» https://eitaa.com/matalebevijeh/ 17011، بتواند در این راستا تفصیلی را به میان آورد. آری! باید جایگاه آقای دکتر جلیلی را در ساحتی دیگر در افقی که آینده انقلاب اسلامی پیش آورده؛ فهمید و به نظر می‌آید در مناظره‌هایی که پیش آمد به خوبی متوجه این امر شده باشید. موفق باشید                            

37769
متن پرسش

با عرض سلام و احترام خدمت استاد گرانقدر: خوشبختانه از نگاه بسیاری از مردم انقلابی به‌تبعیت از اساتید بزرگواری همچون حضرتعالی، دکتر جلیلی، فردی بیش از دیگران آگاه به مبانی اصیل و جهان‌بینی انقلاب اسلامی و در مسیر ساخت تمدن اسلامی است. با این حال، استاد محترم جناب آقای سید مهدی موسوی از اساتید جوان حوزه علمیه قم و فعالان علوم انسانی اسلامی، در این صوت: https://eitaa.com/usul121/1236 مدعی هستند که آثار به‌دست آمده از مباحث گفتمانی و معرفتی آقای جلیلی، مویدی بر امتیاز و برتری گفتمانی و فکری ایشان نسبت به دیگر نامزدهای محترم نبوده، و نظریه و ابداع خاصی را در این زمینه از سوی ایشان اثبات نمی‌کند. ضمن اینکه معتقدند مسیر آقای جلیلی از آقای قالیباف توان کمتری در تمدن‌سازی دارد. با توجه به آگاهی جناب استاد از مباحث دکتر جلیلی در زمینه‌های معرفتی و نگاه بلند حضرتعالی به ایشان، از استاد گرامی خواهشمندم درصورت صلاحدید و وجود فرصت، نگاهی به صحبت‌های آقای موسوی داشته و نظر شریف‌تان را بیان فرمایید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر تدبّر قرآنیِ خاصی که جناب آقای دکتر جلیلی نسبت به سیاست در قرآن دارند و پایان‌نامه ایشان نیز در همین راستا می‌باشد و همچنان‌که قبلاً عرض شد بحث، در هوشیاریِ ایشان است نسبت به وضع امروزین جهان و آینده‌ای که به جهت شرایط جدید برای ما پیش آمده است. و آقای دکتر جلیلی بحمدالله متوجه چنین حضوری برای انقلاب اسلامی نسبت به آینده می‌باشند که این انقلاب اسلامی را به سوی اهدافِ جهانی خود باید سوق داد و بر همین اساس شعار انتخاباتی خود را «یک جهان فرصت، یک ایران جهش» قرار دادند و در این رابطه عرض شد «اگر می‌دانیم در هر شرایطی هر کاری ممکن نیست، به کدام آینده باید نظر کرد که شرایط حضور در آن تاریخ برای ما فراهم است؟ آیا آن آینده آینده‌ای نیست که مردان معتقد به انقلاب اسلامی از آن آغاز تاریخ سخن می‌گویند؟ مردانی همچون دکتر سعید جلیلی. این یعنی حضور در سیاستی که از جان ما بیگانه نیست.» موفق باشید            

37765
متن پرسش

سلام بر استادِ فهیم مسائل و بصیرِ زمانه: از روح حاکم بر حرفها و روایتهای کاندیدای اصلاح طلبان، متوجه شدم که چرا رئیس جمهورها، بعد از ریاست جمهوری، اپوزسیون می‌شوند و منتقد جدی یا برعلیه نظام می‌شوند؟! البته به گمان بنده : دلیل خاصی داره و آنهم اینه که این افراد برای «رأی اوردن» از اول بنا را بر این می‌گذارند که; با نظام درگیر شوند به نظام حمله کنند و علی الظاهر، خود را مدافع سر سخت مردم بدانند و کارهای عجیب و غریب دیگر و عملأ آگاهانه یا نا اگاهانه از ساحت انقلاب خارج می‌شوند و در میدان دیگری وارد می‌شوند که عملأ فرهنگ نفاق و طاغوتست اما و صد اما; که هدف اینگونه رفتارهای پوپولیستی و عوام فریبانه، رأی آوری و قدرت طلبیست. افرادی مثل شهید رئیسی، کم پیدا می‌شوند که صادق باشند و هدف خدمت برای رضای خدا و مردم را داشته باشند. مثلأ روش اصلاح طلبان این بوده که، سعی در انتقاد جدّی، تو ام با عصبانیت و تا حدی (کم یا زیاد) سعی درتخریب دارند. فقط از نقص ها می‌گویند انقدر از بدبختی و رنج می‌گویند که مردم فکر کنند بدبخت ترین آدم های روزگار درطول تاریخ بوده و هستند و مردم به این نتیجه برسند که; در حال غرق شدن، ویرانی و نابودی هستند. (غربگراها، توطئه ی القاء شکست و القاء بدبختی و شاید در اینده القاءات دیگر مثلأ القاء نکبت و نحوست و... را بکار ببرند) خب قدم بعدیشون چیه؟ ـــ خود را بهترین و یگانه منجی نشان دهند خود را دلسوز ترین آدم جا بزنند خود را شریف ترین، با وجدان ترین جا بزنند مگر آقای روحانی همین روش را بکار نبردند؟ رمز کلید آقای روحانی چی بود؟ و الان کاندیدای اصلاح طلبان که البته خیلی بی پرده حمله نمی‌کند اما تقریبأ همان مسیر را می‌رود اما چه کنیم از دست نفاقی که در لاک انقلاب وارد شد و از دست دنیا طلبان و الان دارم زمانه حضرت علی علیه السلام را می‌فهمم و البته ملت ما، ملت امام حسین است و ما یک تاریخ، فتح و گشودگی در پیش داریم و این چیزها، ما را از حضوری که هم اکنون در آینده داریم غافل نمی‌کند یا به عبارتی آینده ای که اکنون پیش ماست و ما در شعف و امید هستیم. ما می بینیم که آینده جهان، از آنِ جبهه انقلابست نه اینکه فکر می‌کنیم و رؤیا بافی می‌کنیم. آری می بینیم ماییم و یک تاریخِ وسیع و عزیزی که اجمالأ (در کلیات) داریم فی لوحٍ محفوظ!! آری می بینیم و ان‌شاء الله این آینده نورانی به دست آقای دکتر جلیلی; که انصافأ دید وسیع و افق بلند دارد; محقق خواهد شد. بصیر به زمانه هست از همه مسلط تر و محیط تر به مسائل جهانست چون تا کسی، جهان و روابط جهان را نشناسد، نمی‌تواند ایران و مسائل ایران را بشناسد. دکتر جلیلی متفکریست که از افق بالا، همچون یک ماهواره نگاه وسیعی دارد و جهان را در هم تنیده می‌داند و راه برون رفت از این نقطه را می‌شناسد. موفق باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری برادر! تبارنامه این ملت بسی خواندنی است که چه زیبا حضرت معبود فرصت‌هایی را در مقابل یک ملت قرار می‌دهد تا او همین‌که به خود آید متوجه می‌شود چه اندازه شرایط برای تعالی و صعود فراهم است. کافی است ما بدانیم فرصت‌های فوق‌العاده‌ای در این شرایط تاریخی برای ایران فراهم شده که به گفته آقای دکتر محمد مرندی https://eitaa.com/jedaaltv/2373 در دو سال آینده می‌توانیم بهره‌های عظیمی در نسبت با ریشه‌دارشدن فرهنگ و اقتصاد خود ببریم. آن شهید بزرگوار، مقدمات خط خاصی را که در مقابل ما گشوده شده است، فراهم نمود که در عین آرمان‌گرایی، سخت عمل‌گرا بود آنهم در شرایطی که غرب، قدرت نسبی خود را از دست داده است و بحمدالله دست ایران پر شده و به خوبی و به هوشیاری به عدم اعتماد به رقیب رسیده است با مردمی که در تشییع شهدای عزیز عملاً ما به یک مانور قدرت دست زدیم تا معلوم شود جایگاه ایران دگرگون شده و توازن قدرت به هم خورده و متحدان‌مان قوی‌تر شده‌اند. 
ای کاش! نامزدهای انتخابات کمی و کمی بیشتر از کمی به شعار حکیمانه آقای دکتر سعید جلیلی می‌اندیشیدند که چرا می‌گویند: «یک جهان فرصت، یک ایران جهش». ما در چنین شرایطی هستیم. موفق باشید  
 

37757
متن پرسش

سلام آقای طاهر زاده عزیز: بنده یک جوون ۱۸ سالم که وظیفه خودم دونستم در حکایت از انتخاب اصلح آقای دکتر جلیلی اقداماتی انجام دهم و قصدم این بوده که معیار حضرت اقا رو برای انتخاب اصلح در آقای جلیلی که نمود داره رو آشکار سازی کنم و از شما خواهشمندم به من در این کار کمک کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی کم و بیش در این مورد شده است که در همین قسمت پرسش و پاسخ‌ها می‌توانید آن را دنبال بفرمایید. مهم آن است که متوجه شویم در دل تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده، دولت آیت الله رئیسی آغاز دیگری بود بسی متعالی‌تر از آنچه دیگر دولت‌های گذشته در انقلاب اسلامی دنبال کردند و در راستای حضور تاریخیِ خاصی که با دولت شهید رئیسی پیش آمد، شخصیت سیاسی – قرآنی دکتر جلیلی را می‌توان ادامه آن آغاز دانست که امید به آینده‌ای ماورای آینده‌ای که جهان مدرن مقابل بشر قرار داده، را به میان می‌آورد که در دل آن آینده همان‌طور که رهبر معظم انقلاب متذکر شدند تاریخ، ورق خورده است و ما باید در تاریخی که رسوایی جهان استکبار بیش از پیش به ظهور آمده، آینده خود را معنا کنیم و این غیر از آینده‌ای است که بعضی از نامزدها سعی می‌کنند ما را ذیل جهان مدرن قرار دهند. به هر حال همان‌طور که خودتان متوجه شده‌اید این نوع آشکارسازی کار ساده‌ای نیست و بیشتر باید به روحانیتی فکر کرد که سیاست و دیانت در هم تنیده شده است که بحث آن بسی گسترده است. موفق باشید      

37755
متن پرسش

سلام و عرض ادب: ممکنه شورای نگهبان کسی رو تایید صلاحیت کنه که انقلاب اون فرد رو پس می زنه؟ یعنی قوانین ما کافی نیستند؟‌ یا افراد در تایید صلاحیت اشتباه میکنن؟‌ وقتی شورای نگهبان تایید میکنه و رهبر امضا می‌کنند، بازم میشه گفت انتخاب کاندیدای دیگه ای یعنی ما غیرانقلابی عمل کردیم؟‌ یعنی اگر من به کسی غیر از جلیلی رای بدهم غیرانقلابی عمل کرده ام؟‌ اگه تشخیص متفاوتی داشتم چی؟‌ یعنی مثلا همه افرادی که به قالیباف یا بقیه کاندیداها رای بدن اینها غیرانقلابی عمل کردند؟‌ منتظر راهنمایی شما هستم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند افرادی که نظر شورای نگهبان را احراز نمودند؛ مطابق قانون اساسی می‌توانند نامزد ریاست جمهوری باشند. حال این مائیم که در بین آن افراد بنگریم کدامیک به اهداف انقلاب نزدیکترند و متوجه حقیقت انقلاب اسلامی هستند که آغازی است برای حضور انسان در ساحتی غیر از ساحتی که جهان مدرن برای انسان تعریف کرده است وگرنه ملاحظه می‌فرمایید که افق نگاه بعضی از نامزدها در عین دلسوزی، نگاهی است که جهان مدرن با فرهنگ توسعه غربی مدّ نظرها آورده و این به یک معنا ادامه فرهنگ نئولیبرالیسم می‌باشد با تضاد طبقاتی فراوانی که امثال آقای هاشمی پیش آوردند و به نظر بنده جناب آقای دکتر جلیلی در این مورد بصیرت خوبی را مدّ نظر دارند هرچند که کار، یک شبه درست نمی‌شود ولی حداقل باید مسیر، تغییر کند. آیا نامزدهای موجود متوجه آثار منفی اقتصاد نئولیبرالیستی هستند؟ موفق باشید        

37749
متن پرسش

سلام علیکم باعرض ادب و احترام محضر استاد طاهرزاده: صحبتم‌ را با مقدمه ای شروع می‌کنم: وقتی حاج قاسم شهید شد به برکت شهادت ایشان خون تازه ای در رگ‌انقلاب جاری شد و با حمله ایران به پایگاه آمریکایی، عزت انقلاب نمایان شد، و همانطور که فرموید افق متعالی با اشک بر حاج قاسم برای مردم نمایان گشت، بعد از آن با شهات شهید زاهدی، برکت خون این شهید اینگونه شد که: ایران به اسرائیل حمله کرد و هیبت پوشالی اسرائیل فرو ریخت و باعث عزت انقلاب شد، به نظرم اکنون با شهادت شهید رئیسی برکت خاصی ایجاد شده است و آن رشد فهم متعالی مردم است و به نظرم‌اکنون مردم متوجه شده اند برای انتخابات در پیش رو کسی را انتخاب کنند که متوجه بعد متعالی انقلاب اسلامی باشد، و اینکه حل مسائل اصلی کشور از طریق همین انقلاب اسلامی قابل حل می‌باشد. و به برکت این شهید بزرگوار اکنون که جناب جلیلی صحبت می‌کنند مردم بهتر متوجه چنین گفتمانی می‌شوند نتیجه صحبت بنده این است: که یکی از مهترین برکات شهادت شهید رئیسی را رشد فهم مردم به گفتمان انقلاب اسلامی می‌دانم، که اکنون مردم با چنین فهم رشد یافته ای، مطالب جناب دکتر جلیلی را بهتر متوجه می‌شوند از مطالب ارزشمند حضرتعالی در تبیین شخصیت جناب آقای جلیلی تشکر می‌کنم و درخواست دارم مطلبی درباره: رشد فهم انقلابی مردم بعد از شهادت آیت الله رئیسی و ارتباط آن با گفتمان دکتر جلیلی نکاتی بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید و به خوبی متذکر شده‌اید، گویا آن شهید بزرگوار با شهادت خود افقی بس اصیل را برای ادامه امور اجرایی در مقابل ما گشود تا ما مانند بعضی از نامزدهای محترم گمان نکنیم با تغییراتی جزئی و با عدم جهت‌گیری مناسب، می‌توان مشکلات تاریخی و تنگناهای خود را برطرف نماییم. غافل از آن‌که اساساً باید به معنای انسان در این شرایط حساس و به معنای ریاست جمهور در این موقعیت فکر دیگری نمود و اگر بزرگان فرمودند شهادت آیت الله رئیسی، انقلاب را دوباره به مردم برگرداند؛ به این معنا است که ما از جاده‌ای که با دولت آقای هاشمی گرفتار نئولیبرالیسم شدیم، در حال فاصله‌گرفتن هستیم. 
به گفته اهل نظر: تقریباً از زمان شهادت سردار سلیمانی و خیزش عمومی مردم ایران و منطقه و احترام بسیاری دیگر به ایشان، سرعت تحولات سیاسی در ایران، منطقه و جهان، آنقدر بالا رفته است که صورتبندی نظری آن دشوار شده است. بسیاری معتقدند این سرعت بالا خصلت پوست اندازی جهان است. و با این روند، فرصتهای جدیدی برای تغییر و تحولات خرد و کلان و از جمله تعیین نظم های جدید فراهم می آید. سرانجام با ترور صریح و علنی سردار سلیمانی که کسی گمان نمی کرد این ترور در بستر تاریخی-فرهنگی ملت ایران، نمادسازی گردد ولی به هر حال، مقاومت در برابر غرب مبدل به یک خواسته جدی و ملی در ایران شد. و در ادامه آن، ابراهیم رئیسی به قدرت رسید. همچنان که به لحاظ نظامی نمی توان ادعا کرد همه اعمال و تصمیمات نظامی سردار سلیمانی بلااستثناء بهترین بوده اند، به لحاظ اداری هم نمی توان ادعا کرد همه تصمیمات و اعمال شهید رئیسی بهترین بوده اند، اما با این حال، نماد آیینی جدیدی در حیات سیاسی ایران خلق شد. این نماد سیاسی، مثلاً در قالب کلماتی مانند شهید خدمت یا خادم ملت و... نشانگر خواست جدی ملت ایران برای یک فرم متفاوت سیاسی است.

احتمالاً بخش قابل توجهی از طبقات حامی دولت مرحوم ابراهیم رئیسی از اقشار عادی و آسیب پذیر جامعه هستند. اقشاری که قرار بود ولی نعمت انقلاب باشند ولی بعد از سیاست های نئولیبرالیستی که به تدریج از سال 68 آغاز شدند، تقریباً از همه گردونه های قدرت خارج شدند و جایگزین آنها طبقاتی نوکیسه و به رفاه رسیده بودند، زمان شهادت حاج قاسم سلیمانی، زمانی بود که سیاستهای نئولیبرالیستی دولت، در اوج خود قرار داشت و در همین اوج به شکستی همه جانبه و ناامیدی همه جانبه رسیده بود. درست در همین زمان بود که با شهادت ایشان، سرمایه ای اجتماعی و قدرتی ملی آفریده شد تا امید به حیات سیاسی بازگردد. 
دست بر قضا دولت مرحوم رئیسی هم دولت کم انتقادی نبود. سخن اینجاست که ما از اقبال عمومی به راه سیاسی مرحوم رئیسی در می یابیم که فرم سیاست کشور باید تغییر کند و عروسک بزک کرده اقتصاد سیاسی نئولیبرالیستی نه امکان تحقق در ایران دارد و نه آینده ای برای ما می سازد. ساختار اقتصاد سیاسی ایران باید به تدریج و با راهی که از سال ۵۷ باز شد، بازسازی و بازتعریف گردد. تقریباً در تشابه با زمان شهید سردار سلیمانی، با تجدید سازماندهی رسانه های نوین، سردی یأس و انفعال مجدداً در سپهر سیاسی ایران خود را نشان داد. 
واقعیت سیاسی کشور ما در رجعتی به سنت تاریخی خود، روایتی آمیخته به حماسه و تراژدی است و اینک حجت الاسلام رئیسی، در تعین یافتگی ایشان در بسط این روایت و حتی مبدل شدن آنها به نماد این روایت است. این امروز واقعیت «ملت ایران» را تشکیل می دهد و از آنجا که جهان امروز، جهان شبکه ای شده است که همه چیز آن با همه چیز مرتبط است، به این هم اشاره کنیم که وقتی روایت سیاسی متفاوتی در حال شکل گیری در ایران است که روایت سیاسی جریان اصلی جهان امروز، یعنی روایت نئولیبرالیستی، در فروپاشی نسبی قرار دارد. مشروعیت سیاسی جهان مدرن با نسل کشی سازمان یافته غرب به عاملیت اسرائیل، به پایان رسیده و دیر یا زود تبعات هولناک این فروپاشی خود را نشان خواهد داد، و ما در شعار آقای دکتر جلیلی که می‌فرمایند: «یک جهان فرصت، یک ایران جهش» چنین بصیرتی را احساس می‌کنیم. موفق باشید        

37743
متن پرسش

استاد طاهرزاده : ما بحمدالله زیر سایه رهبر فرزانه‌ای زندگی می‌کنیم که روح و سینه او به وسعت حضور انسانیت همه انسان‌ها می‌باشد. با عرض سلام خدمت شما بزرگوار استاد طاهرزاده: با توجه به این نگاه رهبری یک استاد هم باید نگاهش به وسعت حضور همه ی جناح‌ها در انتخابات باشد با توجه به اینکه افرادی که سیر مطالعاتی شما را دنبال می‌کنند شاید شایسته تر بود شما از فرد خاصی حمایت نمی‌کردید و افراد تحت پوشش گفتمان خود را بسمت تشخیص سوق می‌دادید چون مشکل جامعه ی ما عدم تشخیص است. بهر صورت حیف شد شخصیتی مثل جنابعالی از این وسعت که از آن صحبت می‌کنید فاصله داشته باشید. البته ملاک تایید شما برای آقای جلیلی نبود هر کس تأیید می‌کردید قشنگ نبود. موفق باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر شما نکته خوبی است بخصوص که بالاخره هر نامزدی از نامزدهایی که خود را جهت ریاست جمهوری معرفی کرده‌اند، از جهتی ممکن است سجایا و امتیازاتی داشته باشند که با تأیید یک نفر به نوعی نادیده‌گرفتن سجایای دیگران پیش می‌آید. ولی اگر بحث در حضور دو ساحت از تفکر نسبت به انقلاب اسلامی و این تاریخ در میدانِ انتخابات بخصوص در انتخابات این دوران در میان باشد؛ بحث تغییر می‌کند از آن جهت که ملاحظه می‌فرمایید یک ساحت در تلاش است تا به کمک تجربه‌ها و توانایی‌ها و آگاهی‌هایی که نسبت به انقلاب دارد، به میدان بیاید و در بستر آن نوع کارشناسی‌ها که در جریان مشکلات هستند، آن مشکلات را حل نمایند که بحثی در آن نیست. ولی یک ساحت دیگر در میان است که با آگاهی عمیقی که نسبت به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی و آموزه‌های قرآنی دارد و با اشراف بر وضعیت جهان، متوجه ذات جهانی که روبه‌روی ما است، می‌باشد و نیز متوجه طلب اصیل انسان بدون هرگونه افراط و تفریط هست که ما چنین حضور و ساحتی را رویهمرفته در ابعاد شخصیتی آقای دکتر جلیلی احساس می‌کنیم؛ و از این جهت ایشان را در عین احترام و دلسوزیِ دیگر نامزدها در عرض دیگر نامزدها نمی‌دانیم. همچنان که حضور شهید رئیسیِ عزیز که به تعبیر رهبر معظم انقلاب رئیس جمهوری مغتنم بود را؛ در عرض دیگر مسئولین اجرایی ندیدید. و از این جهت چنانچه در عرایض بنده ملاحظه فرمایید سعی بر آن است که عزیزان از حضور آقای دکتر جلیلی در این رابطه غفلت نکنند که مسلّم حضور انقلاب اسلامی است در آینده‌ای که در پیش داریم و البته و صد البته همچنان که عرض شد: «اگر از یک طرف بهار، در اسفندماه احساس می‌شود؛ ولی از طرف دیگر در فروردین نیز هنوز زمستان حاضر است. مهم آن است که متوجه حضوری در تاریخ خود باشیم که در عین تأکید بر سیاست، متوجه ابعاد توحیدی این انقلاب باشیم». موفق باشید              

37737
متن پرسش

سلام علیکم: در فتنه ها و آزمایشات به خدا پناه می‌بریم و بنده بزرگترین آزمایش سیاسی را انتخابات می‌دانم. ۲۰ سال است رای می‌دهم اما کمتر اتفاق افتاده با قسم حضرت عباس بوده باشد و اکثرا با حال مولا علی علیه‌السلام خار در چشم و استخوان در گلو، مصلحت گونه و برای دفع ضرر بزرگ از اصلح خود گذشته و به صالح مقبولِ عامه رسیده ام. اگر آقای قالیباف در این فتنه پیش آمده، که به علت مناصب قبلی و فعلی بیشتر در انظار عامه بوده و اینگونه نمایندگان و علمای مخاطب دار و... هم به سمت او رفته اند و حمایت کرده اند، اقبال بیشتری را به خود اختصاص دهد و نهایتا جبهه انقلاب هم به اجماعی نرسد و بدانیم با رفتن گروه خاصی از نخبگان به سمت دکتر جلیلیِ اصلح و مظلوم و ناشناس، و پخش شدن آرا، لیبرال های پلید دوباره سود می برند چه کنیم؟ اولویت اصلح است یا اولویت جلوگیری از نفوذ غرب گدایان! با پذیرفتن فرد صالح؟ امیرالمؤمنین فرمود خانه نشینی را بر از دست رفتن اسلام ترجیح می‌دهم. واقعا تصور و حتی فکر برگشتن این موجودات، تن انسان را به لرزه می اندازد و اگر تا پایانِ مناظرات، اقبال و نظرسنجی ها با قالیباف بود، ادامه کار سایه وار جلیلی مظلوم بر برگشت ایشان ترجیح ندارد؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در بستر توحیدی خود و با نظر به هویت اجتماعی‌مان، اگر از یک طرف بهار، در اسفندماه احساس می‌شود؛ ولی از طرف دیگر در فروردین نیز هنوز زمستان حاضر است. مهم آن است که متوجه حضوری در تاریخ خود باشیم که در عین تأکید بر سیاست، متوجه ابعاد توحیدی این انقلاب باشیم. احساس می‌شود این نوع حضور را می‌توان در شخصیت سیاسی- قرآنیِ آقای دکتر جلیلی مدّ نظر داشت و این وظیفه ما در این تاریخ است تا معنای حضور خود را در بستر توحیدی در عین تعالیِ هویت اجتماعی احساس کنیم. موفق باشید

31059
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: استاد جانم با اینکه من می دانستم دکتر جلیلی عزیز، برنامه و انگیزه های لازم رو دارند، منتهی حسم می‌گفت که هنوز جامعه ما، حتی طبقه حزب الهی، آمادگی ریاست جمهوری امثال جلیلی رو ندارند، فلذا تصمیم رأی دادن به آقای رئیسی بود چون انگار موعد، موعد تبلور گفتمان انقلاب اسلامی با این شخص است. اما هنگامی که آقای جلیلی انصراف دادن، دلم گرفت! انگار خبر شهادتش رو بهم دادن! و حتما ایشون با قربانی کردن اهداف و آرمانهاشون در جهت تحقق آرمانهای بزرگتر، به مقام شهادت هم دست یافتند. استاد جان نظر شما چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در انتخاب بزرگ ایشان بود که حاکی از خلوص و تقوا و زمان‌شناسیِ ایشان به حساب می‌‌آید و در همین رابطه بنده عرایضی ذیل بیانیه‌ی جناب آقای جلیلی داشتم که عینا خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

بسمه تغالی
آری! فرزندان انقلاب هرگز به خود و نمایش‌دادن خود فکر نمی‌کنند. چه کسی از چنین تصمیم بزرگی می‌تواند غافل باشد؟ خدا می‌داند این مرد بزرگ هزاربرابرِ آن‌که پایش را در جبهه حق مقابل باطل از دست داد، در این صحنه بزرگ مقابل با خود، خود را فدای انقلاب کرد تا معلوم شود فرزندان انقلاب چه کسانی‌اند و انقلاب، تنها و تنها با چه کسانی ادامه می‌یابد. دیدید که تنها یک حاج قاسم نداریم، هزاران حاج قاسم سلیمانی توسط مکتب حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» پروریده شده‌اند تا هرگاه میدانی برای ظهورشان باشد، خود را در آن میدان فدای حقیقت انقلاب اسلامی بنمایند که تنها آینه حقیقتِ آن دوران است. خوشا به حال سعید جلیلی‌ها و خوشا به حال آن‌هایی که تصمیم گرفته بودند به او رأی دهند و حال، حاضرند تسلیم آن چیزی شوند که آن مرد بزرگ تسلیم آن شد.
فراموش نکنیم که جناب آقای دکتر جلیلی خود به خود نه‌تنها دارای وزنه رأی آوری زیادی بودند که قابل مقایسه با سایر نامزدهایی که منصرف شدند، نیست. عده زیادی از افراد نیز تعلق خاطر زیادی به ایشان داشتند و ایشان خود را وامدارِ آن افراد می‌دانستند و از همه مهم‌تر به خوبی معلوم بود که برای ریاست جمهوری برنامه‌هایی اساسی و زنده و فعّال داشتند و با این‌همه حاضر شدند این‌چنین عمل کنند در آن حدّ که می‌توان گفت کار بزرگ ایشان از بزرگی انتخابات سال ۱۴۰۰ کمتر نبود. 
طاهرزاده 

30987
متن پرسش

با عرض سلام: با توجه به اینکه فضای مناظره باز به سمت تخریب سوق داده شد اگر چه با توجه به مطلبی که در مورد احراز صلاحیت ها بیان کرده بودید امید داشتیم فضای مناظرات غربی در نظام اسلامی حاکم نباشد اما بنظر می‌رسد برای تحقق مردمسالاری دینی بساط انتخابات به شیوه غرب با این تجربه ۴۰ ساله باید برچیده شود گرچه لزومی به تعلل ۴۰ ساله نداشت همان انتخابات اول ریاست جمهوری که آن مردم با آن تدین و روحیه انقلابی به کسی رای می‌دهند که لااقل به ظاهرش هم توجه می‌کردند آشکار بود که بویی از اسلام نبرده است همان وقت باید متفکران به صرافت می افتادند که چه شد ملتی که در فروریختن بنای نظامی با آن سابقه و قدرت و حمایت بیگانگان فائز بود در انتخابات نتوانست موفق عمل کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. مسلّم ما در شرایطی هستیم که انقلاب اسلامی و حضور تاریخی حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» دچار سوء فهم و سوء تعبیر شده، مثل آن‌که بعضاً آزادی و یا دینداری دچار سوء فهم و سوء تعبیر گشته و وظیفه ما است که در این شرایط تاریخی به بازخوانی آن انقلاب بزرگ دست بزنیم وگرنه با غفلت از حقیقت انقلاب اسلامی، در زندگی گرفتار افراط یا تفریط خواهیم شد. افراط در تجدد و تفریط در تحجّر. با این‌همه واقعاً مشاهده می‌شود که قدمی به جلو برداشته شده و افرادی مانند آقای رئیسی و آقای جلیلی نشان می‌دهند که بنا است رینگ نظام اجرایی در بستری جلو برود که رینگِ اثبات و نفی نیست و این، تماماً غیر از روحیه‌ای است که امثال آقای هاشمی مخالفان نظر خود را خنّاس می‌نامید و از میدان به در می‌کرد. موفق باشید

4833
متن پرسش

باعرض سلام ودعای خیرخدمت استادگرامی جناب آقای طاهرزاده. این حقیرجنابعالی رادارای هندسه فکری منسجم وتفکری ناب ازجنس امام ورهبری عزیز شناخته ام ونظرشمارامهم واثرگذاربرای همه علاقمندانتان می بینم.ارائه نظرحضرتعالی دردفاع ازآقای جلیلی راباآنچه ازشمادرکتب ومباحث مختلف دریافته ایم متناقض یافته ام خواهشمندم جهت تنویراذهان دوستداران،مواردذیل را توضیح فرمائید. درکتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی صفحه 48 به استنادسخنان رهبری عزیزدر24/7/90نوشته شده است (که ولایت فقیه مسئولیت اجرایی ودخالت درکارهانیست وبعضی دوست دارندبگویند؛فلان تصمیمهابدون نظررهبری گرفته نمی شود.نه اینطورنیست)این سخنان بامواضع آقای جلیلی وحسن روحانی که ازرهبری سپری برای عملکردضعیف خود درشورای امنیت ساخته اند،متناقض است. رهبری عزیزدرابتدای امسال فرمودند رئیس جمهور آینده بایدنقاط قوت دولت کنونی راداشته ونقاط ضعف آنرانداشته باشد،ودردیدار هیئت دولت فرمودند یکی ازنقاط قوت شمااین است که وابسته به هیچ جزیان وحزب وگروه نیستید.این درحالیست که آقای جلیلی درمناظرات درموضع یک اصولگرای حزبی تمام قد ظاهرشدودرمیدان پاسخگویی عملکرداصولگرایان حزبی قرارگرفت. امام خامنه ای در14خرداد90فرمودنداگربه نام انقلابیگری،اخلاق رازیرپابگذاریم ازخط امام منحرف شده ایم.واگر به نام عدالتخواهی به مردم مؤمن وکسانی که ازلحاظ فکری بامامخالفندامامیدانیم که به اصل نظام اعتقاددارند اهانت کردیم ازخط امام منحرف شده ایم.ودرجای دیگرفرمودندمسئولیت وتشخیص انحراف با رهبری است ودرصورت انحراف باید یقه رهبری راگرفت.این درحالیست که آقای جلیلی(که به گفته خودسربازرهبری است!) درگیلان اظهارداشت که احمدی نژاد دارای گفتمان انقلابی بود و اورا حب قدرت منحرف کرده است! حتی اگرازایشان بپذیریم که احمدی نژاد منحرف شده است(احمدی نژادی که دارای مسئولیتهای کلیدی ومهم بوده وبیش ازهمه انقلابی بوده وهنوزدارای حکم تنفیذرهبری معظم است)نظربه اینکه آقای جلیلی سابقه اجرایی قابل توجهی هم ندارد،احتمال منحرف شدن وگرفتاری درحب قدرت برای وی بیشتراست.ایشان نه ازجایگاه مردمی همانند احمدی نژاد برخورداراست نه علمدارگفتمان انقلابی همچون احمدی نژاد است ونه عملکردقابل ارزیابی داردکه خودرانمانیده گفتمان انقلاب میداندداحالیکه احمدی نژاد علیرغم برخورداری ازحمایتهای همه جانبه رهبری به علت قرابت گفتمانی،خودرانماینده گفتمان انقلاب مطرح نکرد. انتظارمیرفت استادمحترم همانگونه که بسیارخوب توصیه فرمودندکه افرادصاحب فعالیت فرهنگی ازآقای مشایی حمایت نکنند،ازخودبرای چنین شخصی سرمایه نمی گذاشتند وهمانگونه که رهبری نیزفرمودندرأی به هریک ازاین افرادرأی به نظام است.ظاهراًازنظررهبری نیزاین افرادلقمه دهانگیری نیستندوتفاوت چندانی باهم ندارند!

متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با این‌همه در آن مناظره در آن قسمت خاص که مربوط به مذاکرات هسته‌ای بود چون جریان به رهبری مربوط بود یک کمی با سایر امور اجرایی متفاوت است 2- نمی‌دانم چرا از سخنان آقای جلیلی در مناظره چنین برداشت کردید که ایشان اصول‌گرای حزبی است؟ چرا برداشت نکردید که پای‌بند به اصول ارزشی است که طرف مقابل به آن اصول و ارزش‌ها مقید نیست؟ 3- اگر این سؤال مطرح شد که آقای احمدی‌نژاد چرا در دوره‌ی دوم ریاست جمهوری مثل دوره‌ی اول عمل نکردند و حرکاتی از ایشان ظاهر شد که ما مجبور شدیم برای دفاع از آن به زحمت بیفتیم، این موضوع پیش می‌آید که علت آن چه بوده؟ به همین جهت نظرات مختلفی مطرح می‌شود که یکی از آن‌ها این است که آقای جلیلی فرمودند و یکی از نظرات آن است که آیت‌الله مصباح می‌فرمایند و ده‌ها نظر دیگر که شما حتماً شنیده‌اید. بنده به این نتیجه رسیده‌ام که شیفتگی بیش از حدّ اقای احمدی‌نژاد نسبت به آقای مشائی حکمت ایشان را تحت تأثیر احساساتشان قرار داده و لذا حرکاتی از ایشان سر زد که قابل قبول نبود 4- اما این‌که می‌فرمایید چرا از یک طرف توصیه می‌کنم آقایان از نامزدی آقای مشائی حمایت نکنید و از طرف دیگر از نامزدی آقای جلیلی برای ریاست جمهوری حمایت کردم؛ علت آن را در همان نکته‌ای بدانید که بنده وظیفه‌ی خود دیدم از آقای احمدی‌نژاد تا آن‌جا که ممکن است دفاع کنم تا راهی که از طریق آقای احمدی‌نژاد در انقلاب اسلامی گشوده شد مسدود نشود. عنایت داشته باشید وقتی بنا نشد از آقای احمدی‌نژاد عبور کنیم و تنها از اشتباهات ایشان عبور کنیم و مسئولیت اشتباهات شخصی ایشان را به‌عهده نگیریم و وقتی متوجه شدیم آقای جلیلی بر همان گفتمانی تأکید دارد که آقای احمدی‌نژاد تأکید داشت، پس نباید در مقابل آقای جلیلی ساکت باشیم. در حالی‌که ملاحظه کرده‌اید اگر آقای جلیلی انتقادهایی از عملکرد اقای احمدی‌نژاد دارد از اصل گفتمان آقای احمدی‌نژاد دفاع می‌کند و اگر انتقاد دارد به حاشیه‌های آقای احمدی‌نژاد است و نه به متن گفتمان او. ما هرگز از گفتمانی که بر ساده‌زیستی و خدمت به محرومین و تأکید بر طرح انقلاب در سطح جهان تکیه دارد و عبور از فرهنگ غرب و استکبار را جزء کار خود می‌داند و پس از شانزده‌سال ما را از سکولاریسم پنهان نجات داد، عبور نمی‌کنیم. ما هرگز گرفتار توطئه‌ای نمی‌شویم که می‌خواهند به اسم عبور از حاشیه‌های آقای احمدی‌نژاد از سیره‌ی او عبور کنند و کاری کنند تا ما از شعارهای اصلی انقلاب دست برداریم. بنده در مقایسه با سایر نامزدها با نظر به طرز فکر آن‌ها به آقای جلیلی نظر دارم چون معتقدم از طریق او می‌توانیم راهی را ادامه دهیم که در سوم تیرماه سال 84 جریان اصلاح‌طلب و اصول‌گرای حزبی را حیران کرد و از این جهت در شرایط بسیار حساسی به‌سر می‌بریم چون از یک طرف دولت قبول ندارد که آقای جلیلی ادامه‌دهنده‌ی همان راهی است که آقای احمدی‌نژاد شروع کرده واز طرفی ما معتقدیم به همان دلیلی که آقای احمدی‌نژاد را پذیرفته‌ایم و از همان جهت که او را پذیرفته‌ایم می‌توانیم آقای جلیلی را بپذیریم و ملاک ما شخص آقای احمدی‌نژاد نیست ملاک ما آن چیزهایی است که آقای احمدی‌نژادرا با آن‌ ملاک‌ها در سوم تیر 84 پذیرفتیم. آیا این پارادکس کمی گیج‌کننده و حساس نیست؟ بنده معتقدم راه دقیقی در شرایطی بسیار حساس در مقابل عزیزان است که نمی‌توانند به طور عادی فقط ناظر صحنه باشند در این صورت با آن بن‌بست سیاسی که در عرایض قبلی خود برای بعضی از عزیزان پیش‌بینی کردم روبه‌رو خواهید شد. با کمی تواضع دست و آستین را بالا بزنید و خود را وارد تاریخ جدیدی بکنید که انقلاب وارد آن شده است. تشکیلاتی و گروهی تصمیم نگیرید که نسبت به همدیگر در محذورات باشید. موضوع جدّی است و نمی‌توان نسبت به آن بی‌تفاوت ماند وگرنه ناخواسته به سرنوشتی دچار می‌شوید که انجمن حجتیه در مقابل با انقلاب اسلامی به آن دچار شدند و عملاً از سیر تاریخ به سوی مهدویت بیرون افتادند. کمی تواضع و آزادشدن از تفکر گروهی راه را می‌گشاید. موفق باشید

4813
متن پرسش

بسمه تعالی: پرسش هایی از استاد بزرگوار اصغر طاهرزاده: مقدمه: نظر به اهمیت انتخابات پیش رو و آرایش جدید و فضای سیاسی شکل گرفته شده در انتخابات پرسش هایی برای حزب الله و جامعه ی مذهبی مطرح است. پیچیدگی دوره ی جدید آنجا بیشتر خود را می نمایاند که شعارهای رادیکال و ادبیات تند در تعارض با انقلاب اسلامی را شاهد نیستیم و چنین شرایطی انتخاب را سخت کرده است. از سوی دیگر کاندیداها ادبیات خود را در یک حالت ابهام و دو پهلویی در قرابت با ادبیات رهبری مطرح می کنند و این مساله، فضای انتخابات را برای جامعه ی مذهبی مه آلود نموده است. از سوی دیگر بستر انتخابات و تامل و تفکر از منظر انقلاب اسلامی در مورد جریان های سیاسی حاضر در انتخابات، موجب رشد معرفتی نیروهای دلداده ی انقلاب اسلامی می گردد. لذا در سوالات زیر -که توسط جمعی از نیروهای دغدغه‌مند فرهنگی طراحی گردیده است- در پی آن هستیم تا نظرات استاد بزرگوار اصغر طاهرزاده را در مورد صورت مساله های فرهنگی انتخابات پیش رو جویا شویم:((تذکر:بجهت تعددسوالات وارتباط آنها باهم،درقسمت پاسخ ،هر8سوال همراه باجواب آن آمده است."مدیریت سایت"))

متن پاسخ

سوال1- آرایش سیاسی جریان های حاضر در انتخابات92 را چگونه دسته بندی می فرمائید؟ قالب «اصولگرا- اصلاح طلب» به نظر نمی رسد دیگر جوابگویِ دسته بندی های سیاسی کشور باشد. افراد حاضر در انتخابات در چه طیف های فکری- فرهنگی ملاحظه می کنید؟ ملاک دسته بندی شما چیست؟ با توجه به اینکه اعلام موضع هم نمودید و جناب آقای دکتر جلیلی را فرد اصلح دانستید توضیح دهید که ایشان در این دسته بندی در کدام جریان قرار می گیرد؟ --------------------------------------------------------------- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- متأسفانه هنوز تقسیم‌بندی افراد سیاسی به اصول‌گرا و یا اصلاح‌طلب بر ذهن‌ها سایه افکنده وگرنه هیچ‌وقت نمی‌شد افراد را صرفاً در این دو قالب درآورد و ذهن را نسبت به قضاوت خود آرام کرد. ولی در هرحال ما بر اصول‌گرایی حقیقی با شاخصه‌هایی که رهبری عزیز در تاریخ 29/3/1385 تعیین کردند تأکید می‌کنیم و از این جهت آقای دکتر جلیلی را اصول‌گرایی می‌دانیم که شاخصه‌های آن عبارت است از: «ایمان و هویت اسلامی و انقلابیِ روشن بینانه، دوری از خرافه و سست‌اندیشی و تمنای دائمیِ عدالت از یک‌سو و ایمان به آینده، برخورداری از روحیه‌ی مجاهدت علمی، اعتقاد به آزاداندیشی وکرامت انسانی، به‌کارگیری اصل تصحیح روش‌ها در مدیریت و تلاش برای شکوفایی اقتصادی - اجتماعیِ کشور، ایمان به مردم، ایمان به خود، ایمان به استقلال و وحدت ملی از سوی دیگر، از مهم‌ترین شاخص‌ها در اصول‌گرایی است».:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: سوال 2- شما بارها در مباحثتان به این موضوع که «ذات انقلاب اسلامی پیشرونده است» اشاره داشته اید. از این منظر این انتخابات را در نسبت با انتخابات های گذشته رو به جلو می دانید؟ چه فضای جدیدی و چه صورت مساله ی جدیدی در این انتخابات مطرح است که در انتخابات قبلی مطرح نبوده است؟ چه رشد جدید معرفتی را حاصل مباحث انتخاباتی این دوره می دانید؟ --------------------------------------------------------------- جواب 2- انقلاب اسلامی همچنان رو به جلو به سوی نور حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» می‌رود و در این مسیر گاهی در دشت قرار دارد و گاهی باید موانع پیش‌آمده را پشت سر بگذارد. از دوره‌ی دوم دولت آقای احمدی‌نژاد ما با موانعی روبه‌رو هستیم که حرکت را کند کرده ولی آنچنان انقلاب را عمق بخشید که همه‌ی جریان‌ها مجبورند در این مرحله فکر کنند و از متهم‌کردن یکدیگر عبور کنند و به جایگاه حادثه‌ها بیندیشند که این کار سختی است ولی موارد ارزشمندی را به‌ همراه دارد. بنده کتاب «جایگاه تاریخی حادثه‌ها» را در این رابطه نوشته‌ام و فکر می‌کنم آن کتاب بتواند دوستان را به تفکر وادارد.:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: سوال 3- این دوره از انتخابات را در فرایند تکاملی انقلاب اسلامی درچه جایگاهی میبینید و نسبت به انتخابات سال 84 چه پیشرفتی در گفتمان انقلاب اسلامی شاهد هستیم؟ این مسئله را در نسبت مراحل پنج گانه انقلاب اسلامی نظام اسلامی دولت اسلامی جامعه اسلامی و تمدن اسلامی چگونه میتوان تحلیل کرد. --------------------------------------------------------------- جواب 3- ما هنوز از نظر عمل در مرحله‌ی تحقق دولت اسلامی در حال تلاش هستیم و همه‌ی تلاش‌ها آن است که بتوانیم تعریف درستی از دولت اسلامی برای دولت‌مردان و مردم به‌دست آوریم تا هر جریانی جایگاه خود را در ایجاد دولت اسلامی بشناسد، هنوز جریان اصلاح‌طلب نپذیرفته انقلاب باید به مرحله‌ی دولت اسلامی برسد، آن جریان ،دولتی با سازکار غربی را پذیرفته و سعی دارد با پذیرفتن اسلام به عنوان یک عقیده‌ی فردی، جامعه را با ساز و کار غربی اداره کند و خیز اخیر آن‌ها برای حضور در انتخابات با این نیت است .غافل از این‌که چه در این مرحله پیروز شوند و چه پیروز نشوند ذات انقلاب چیز دیگری را اقتضاء می‌کند و عملاً این آقایان تبدیل به میهمانان ناخوانده‌ای می‌شوند که اگر تعریف خود را نسبت به دولت اسلامی تغییر ندهند مجبور می‌شوند ادامه‌ی زندگی را در کشورهای غربی بگذرانند بدون آن‌که نیاز باشد مثل بعضی هاکارگزار نظام استکباری باشند.:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: سوال 4- چگونه میتوانیم جریان سکولاریزم پنهان در میان کاندیداها را مشخص کرد با توجه به اینکه تقریبا سکولارترین کاندیداها نیز در این دوره حرف از مذهب و باورهای مذهبی میزنند عیار سنجش آنها چیست؟ شما به عنوان یکی از متفکّرین انقلاب اسلامی چه راه حلی برای فهم عمق سکولاریسم در پشت ادبیات مذهبی کاندیداها پیشنهاد می دهید؟ --------------------------------------------------------------- جواب 4- تأکید بر حاکمیت اسلام در تمام مناسبات فردی و اجتماعی تفاوت می‌کند بر تأکید بر اسلام در امور فردی بدون آن‌که آرمان‌های اسلامی ما در سبک زندگی و روابط اجتماعی ما ظهور و بروز داشته باشد. اگر سبک زندگی به روش غربی توسط نامزدی پذیرفته شود و تلاشی برای تغییر آن صورت نگیرد و هنر آن نامزد این باشد که امورات مردم را در همین که هست مدیریت کند هرچند آن نامزد فرد متدینی باشد، ما را گرفتار نگاه سکولاریستی می‌کند و این نگاه با نگاه رهبری که در 14 خرداد امسال فرمودند: «اگر ملت مقتدر باشد، توانا باشد، نیاز خود را کم کند ..... دشمن در مقابله‌ با ملت ایران بی‌دفاع خواهد ماند» ،‌نمی‌خواند چون رهبری عزیز«حفظه‌الله» به جایگاهی بالاتر از آن‌که ما صرفاً نان و آب مردم را تأمین کنیم نظر دارند. ایشان می‌خواهند ما با «عزم و اراده‌ی باور به خدا و باور به مردم و باور به خود» به آینده‌ای نظر داشته باشیم که نه‌تنها خودمان بلکه ملت‌های دیگر نیز از دست حاکمیت ارزش‌های غربی آزاد شده باشند.:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: سوال5- ما قلباً احساس می کنیم که بعضی از نامزد ها نسبت ضعیفی با آرمان های مدّنظر امام راحل(ره) و رهبری دارند و در واقع در اظهارات آن ها و همفکرانشان اهداف انقلاب در حدّ مناسبات اجرایی و مدیریتی تقلیل یافته است. منتها مشی تبلیغاتی انتخابات حاضر تا اینجا بدین صورت بوده است که تا انتقادی از سوی نیروهای انقلاب اسلامی به محتوای مواضع کاندیداها مطرح می شود، از سوی کادرهای تبلیغاتی کاندیداها سریعاً «واژه سازی» تبلیغاتی در مقابل انتقاد فرهنگی نیروهای انقلاب دنبال می شود و به نحوی حرف های غلط گفته شده اصلاح و توجیه می گردد و سپس طی یک استراتژی تبلیغاتی گسترده در سطح جامعه منتشر می شود. این مساله برخی نیروهای مذهبی را دچار تردید نموده است. چگونه می توان عمق نگاه غلط کاندیداها را در مهمترین صورت مساله های ریاست جمهوری به طیف مذهبی فهماند؟ به عنوان مثال وقتی نسبت به واژه ی تکنوکراسی نقد تلویحی از سوی رهبری در روزهای آغازین سال مطرح گردید و جناب آقای قالیباف که خود را یک تکنوکرات می دانست در یک چرخش ادبیاتی اینگونه گفتند: «ممکن است که بگویند انسان تکنوکراتی ست که باید بگوئیم تکنوکرات بودن چیز بدی نیست و به معنای استفاده ی درست از ایزار خوب و مدرن است که برای پیاده سازی یک آرمان و یک عقل متصل به وحی استفاده می شود». یا در نقد عملکرد آقای احمدی نژاد در حوزه ی روابط خارجه- علی الخصوص موضع گیری در قبال هولوکاست- در یک ادبیات آرمانگرایانه ی عقلانی این چنین گفتند: «مثلاً قضیه ی هولوکاست ما را به کجا رساند. ما هیچ گاه با یهود مخالف نبودیم. یک دین است. آنجا که ما مخالف بودیم با صهیونیست ها بوده است. ما سی سال حامی اصلی آرمان فلسطین بوده ایم ولی به واسطه ی هوشمندی امام و رهبری کسی نتوانست ما را متهم به ضدّ یهود بودن بکند. ولی یکباره بدون توجه به نتایج و پیامدها بحث هولوکاست مطرح می شود. این چه نفعی برای انقلاب و فلسطینی ها داشت. ببینید وقتی ما آن زمان به اسم آرمانگرایی موضوع هولوکاست را مطرح کردیم و آن جنجال ایجاد شد، زمانی دیگر سخن از بسیجی بودن و بازگشت و رجعت آقای چاوز را مطرح کردیم. این نتیجه ی و برآیند آرمان گرایی خامی است که در طی زمان استحاله شده است.» در فضای پروپاگاندای تبلیغاتی این جملات را نمی شود درست دید. از سوی دیگر حمایت برخی از اشخاصی که صبغه ی مذهبی دارند- اعم از روحانیون و علما- در مه آلودکردن فضا برای دیده نشدن نگرش های غلط بیشتر خود را نشان داده است. به عنوان مثال چندی پیش مجلسی با حضور خطبا و روحانیون حامی کاندیداتوری آقای قالیباف برگزار شده بود. در خلال اظهارات حاضران محوری ترین دلیل برای حمایت از ایشان را قوت مدیریتی و اجرایی به شمار آورده و حتی یکی ازخطبای معروف وفعال شیرازعلنا بر این نکته تصریح داشت که: «قالیباف نسبت به امثال ماها قطعاً لیبرال ترست ولی این چه ربطی به کار اجرایی و مدیریتی دارد او مشکل گرسنگی و جاده و پل مردم را حل کند، سر رهبری خلوت می شود و ایشان مشکلات فکری و فرهنگی را حل می کنند و این حالت خیلی مطلوب است.» این جملات گوشه ای از اظهارات انتخاباتی این روزها بود. قطعاً جنابعالی در برنامه های تلویزیونی جلوه های دیگری از نگرش کاندیداها را ملاحظه نموده اید. به نظر می رسد جبهه ی فکری انقلاب اسلامی در این انتخابات باید یک مرحله ی جدیدی از فهم را نسبت به جریان های سیاسی تجربه کند. در این رستا باید عمق حرف هایی شبیه آنچه گفته شد را برای جامعه باز نمود. ما را در این راه یاری بفرمائید. --------------------------------------------------------------- جواب 5- همان‌طور که می‌فرمایید ما از اصلاح‌طلبان و با توجه به نزدیکی آن‌ها به ملی‌مذهبی‌ها، هیچ انتظاری نداریم زیرا خاستگاه و مقصد آن‌ها نسبت به انقلاب اسلامی مشخص است ولی نسبت به امثال آقای قالیباف نگرانیم که چگونه نگاه جامعه را به جایی می‌اندازند که تصور شود ایدآل جامعه، ‌داشتن یک شهری است که جاده‌های پهن و تونل‌های طولانی داشته باشد به طوری که گویا افقی بالاتر از آن مدّ نظر نیست وگرنه این‌همه به این امور پرداخته نمی‌شد. در حالی‌که رهبری عزیز در دیدار با جوانان استان خراسان شمالی در تاریخ 23/7/91 فرمودند: اگر با پیشرفت همه‌جانبه را به معنای تمدن‌سازی نوین اسلامی بگیریم ما در بخش ابزاری پیشرفت خوبی داشته‌ایم اما در بخش حقیقی که همان سبک زندگی است در این بخش پیشرفت ما چشمگیر نیست». گویا جناب آقای قالیباف بنا دارند اگر رئیس جمهور شدند باز انقلاب اسلامی را در بخش پیشرفت ابزاری فربه‌تر از قبل کنند و ما بعد از چندسال به خود بیاییم و ببینیم از انقلاب اسلامی همه‌چیز داریم غیر از انقلاب اسلامی. :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: سوال 6- یکی از تردیدهایی که بر سر دوراهی «جلیلی- قالیباف» برای طیف گسترده ای از حزب الله وجود دارد مساله ی «توان اجرایی» است. از سویی موضوع «اجرایی بودن» چند بار توسط رهبری به عنوان یکی از ملاک ها مطرح گردیده است. تعریف درستی از مفهوم «اجرایی بودن» در فضای جامعه وجود ندارد. تعریف درست «اجرایی بودن» در نسبت با انقلاب اسلامی چیست؟ --------------------------------------------------------------- جواب 6- عنایت داشته باشید توان اجرایی برای ریاست جمهوری با توان اجرایی برای حساب‌داری یک ادراه فرق می‌کند. رئیس جمهور باید توان تجمیع نظرات وزراء و کارشناسان را جهت هدایت کلیت نظام اجرایی کشور داشته باشد و صرف نظر از این‌که بنده به آقای جلیلی نظر داشته باشم یا نه، تنها آقای جلیلی است که از نظر اجرائی سابقه‌ی چنین کاری را در دبیری شورای امنیت ملی دارند.:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: سوال 7- با توجه اینکه در بیانات رهبری وزن ویژه ای به موضوع اقتصاد داده شده است، این خطر وجود دارد که این مساله را در یک فضای غیر انقلابی و در حدّ نگاه های کوتاه مدت به «معیشت» و «گرانی» و «اشتغال» تقلیل دهند. اگر بخواهیم از منظر انقلاب اسلامی و تقابل آن با غرب به این موضوع بپردازیم برنامه ی اقتصادی رئیس جمهور چه باید باشد؟ چه امتیازی را در برنامه ی اقتصادی آقای جلیلی در مقایسه با سایر کاندیداها می بینید؟ چه آسیب شناسی از برنامه های اقتصادی ارائه شده توسط کاندیداهای دیگر در نسبت با انقلاب اسلامی دارید؟ --------------------------------------------------------------- جواب 7- بنده این سؤال را در جواب سؤال شماره‌ی4795 به تفصیل عرض کرده‌ام و در این‌جا نیز تأکید می‌کنم ما تنها با روحیه‌ی انقلابی و مقاومت است که می‌توانیم اقتصاد خود را از کلافه‌ی اقتصاد تحمیلی فرهنگ غربی نجات دهیم وگرنه تا آخر، انقلاب ما در مناسبات اقتصاد جهانی خرد می‌شود و مردم ما هرگز طعم انقلاب اسلامی را که باید ماوراء جهان شرک و کفر با اقتصاد توحیدی زندگی کنند، نمی‌چشند. ما به این امید انقلاب کرده‌ایم که در فضایی عاری از «ربا» و اصالت‌دادن به ثروت زندگی کنیم تا دلار سرنوشت امور اقتصادی ما را در دست نگیرد و ارزش کار ما با اراده‌ی جهان استکباری معین نگردد و ما امیدواریم برنامه‌ی اقتصادی آقای جلیلی طلوعی باشد برای عبور از اقتصاد سرمایه‌داری. موفق باشید

4795
متن پرسش

با عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد عزیز: آقای سعید جلیلی در چندین دوره مذاکره سنگین و پیچیده با نمایندگان کشورهای آمریکا ، انگلیس ، فرانسه ، آلمان ، روسیه و چین منظومه ای از اقتدار و عقلانیت و منطق و حقانیت و استواری و اعتدال توأم با انعطاف را از مکتب اسلام به نمایش گذاشته است بنحوی که غربیها را با همه حیله گری و چموشی بر مداری منطقی و گریز ناپذیر وارد کرده است و آنان را بین پذیرش واقعیت ها و یا رفتارهای نابخردانه و رسوای در دیپلماسی رایج امروز در تعارضی آشکار قرار داده است . نگاهی اجمالی بر فضای حاکم بر گفتگو ها از سوئی و موضوع و متن گفتگو از سوی دیگر و بعلاوه هندسه و تسلسل مذاکرات بیانگر آن است که یک نگاه و مدیریت جامع توام با اقتدار و خودباوری جهت مذاکرات را از فضای تاریک و مبهم و غیر قابل محاسبه به مداری منظم و مشخص و قابل پیش بینی و منطبق بر واقعیتها برگردانده است . این اقتدار و خودباوری بیانگر اعتقاد و ایمانی توام با یقین و بصیرت می تواند باشد . با توصیفات فوق آیا چنین شخصی با این تجربه موفق در صحنه اجرایی کشور قادر خواهد بود انقلاب رو به تکامل و رشد در حرکت خود چندگام به جلو ببرد . و آیا چنین فردی می تواند تیلور آمال و آرزوهای انسانهای فرهیخته و مردم انقلابی در صحنه اجرای کشور و ادامه دهنده تجربه های موفق دولت فعلی و پیراسته از نقصهای آن باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با توجه به این‌که معتقدم انقلاب اسلامی، بر عکس سایر انقلاب‌هایی که در صدساله‌ی اخیر گرفتار ارتجاع و عقب‌گرد شده، حقیقتی دارد که به‌خوبی می‌تواند رو به جلو رود و به اهدافی که هنوز دست نیافته برسد و همان‌طور که حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فرمودند: «راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدّی با جهان‌خواران حلّ نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند آسوده خواهند بود؟» پس ما نباید از این نکته‌ی مهم غفلت کنیم که تنها با روحیه‌ای حماسی و با تلاش برای قدرتمندشدن در مقابل جهان امروز می‌توانیم به حیات مستقلانه‌ی خود ادامه دهیم . حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌فرمایند: « کسى‏ تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمى‏دانیم. ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند! البته ما مطمئنیم که در همین شرایط نیز آنها که با روحانیت اصیل کینه دیرینه دارند و عقده‏ها و حسادتهاى خود را نمى‏توانند پنهان سازند آنان را به باد ناسزا گیرند. ولى در هر حال آن چیزى که در سرنوشت روحانیت واقعى نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است. که اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعله‏هاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستى‏مان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هر گز امان نامه کفر و شرک را امضا نمى‏کنیم.». این روحیه تنها روحیه‌ای است که ما را از گرفتارشدن از ارتجاع گفتمانی نجات می‌دهد هرچند متهم شویم این گفتمان ،گفتمان طالبانی است. خطری که از سخنان بعضی از کاندیداها و یا نمایندگان فکری آن‌ها به‌چشم می‌خورد، خطر غفلت از موقعیت جهانی نظام اسلامی ایران و انقلاب اسلامی است. گویا آقایان گمان می‌کنند ملت از اهداف تاریخی خود دست برداشته‌ ملتی که بنا است نظامی ماوراء نظام جهانی نظامی را به بشریت ارائه دهد. ارادت به رهبری ارادت به روحیه‌ی انقلابی کسی است که می‌داند در جهان امروز چگونه باید عمل کرد و لذا در توصیه‌ی خود به نامزدها در سالگرد امام فرمودند: «بعضی با این تحلیل که به دشمنان امتیاز بدهیم تا عصبانیت آن‌ها را نسبت به خودمان کم کنیم، عملاً منافع آن‌ها را به منافع ملت ترجیح می‌دهند»، این نشان می‌دهد روحیه‌ی مورد نظررهبری روحیه‌ی کوتاه‌آمدن در مقابل بیگانگان نیست، بلکه برخورد مقتدرانه با بیگانگان است. این روحیه در جناب آقای دکتر جلیلی به‌خوبی نهادینه شده و بدین لحاظ در مقابل نمایندگان شش قدرت جهانی در پای میز مذاکره، خود را نمی‌بازد چون فهمیده است ایران به‌عنوان یک ابرقدرت دارد جای خود را در جهان امروز باز می‌کند. بنده این روحیه را در سایر نامزدها – در عین آن‌که برای بعضی از آن‌ها احترام قائل هستم – ندیدم. لذا اگر ما به دنبال آن هستیم که نقش تأثیرگذاری خود را آن‌طور که شأن انقلاب است حفظ کنیم نمی‌توانیم از آقای دکتر جلیلی به عنوان رئیس جمهور این کشور چشم‌پوشی کنیم و امیدوار به نامزدهایی باشیم که مطمئن نیستیم در حال حاضر می‌توانند ماوراء سبک مدیریت غربی، انقلاب اسلامی را مدیریت کنند و کشور را از ضایعات مدیریت غربینجات دهند. از این جمله‌ی رهبری در سالگرد رحلت حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» ساده نگذرید که فرمودند: نامزدها «قول بدهند که به مسئله‌ی اقتصاد که امروز میدان چالش تحمیلی بر ملت ایران از سوی بیگانگان است، به‌خوبی خواهند پرداخت» آیا از این جمله بر نمی‌آید که ما باید در همان راستایی که با بیگانگان درگیر بوده‌ایم و هر روز به جلو رفته‌ایم، مسائل اقتصادی را نیز حل کنیم؟ پس چرا بعضی‌ها گمان می‌کنند می‌توانیم با کوتاه‌آمدن در مقابل بیگانگان مشکلات اقتصادی را مرتفع نماییم و در این راستا ملت ایران را از روحیه‌ی انقلابی و قاطع آقای دکتر جلیلی می‌ترسانند که اگر ایشان رئیس جمهور شوند کار بدتر می‌شود. این به جهت آن است که نمی‌دانیم ما تنها با مقاومت در مقابل بیگانگان می‌توانیم از تنگناهای زندگی غربی و اقتصاد غربی رها شویم. رهبر عزیز«حفظه‌الله» فرمودند: «عصبانیت آن‌ها ناشی از این است که شما هستید، ناشی از این است که جمهوری اسلامی هست» آن‌هایی که می‌خواهند از عصبانیت دشمن کم کنند می‌دانند در عمل باید از هویت خرج کنند و موجودیت ما را به عنوان جمهوری اسلامی بفروشند. چه سخن عالمانه‌ای است سخن دکتر جلیلی که می‌فرماید: «نخواهیم گذاشت ما را به اسم تنش‌زدایی از پشت خیمه‌های دشمن عقب بکشند» و لذا می‌فرماید: « تهدیدزدایی را به جای تنش‌زدایی دنبال می‌کنم». و این با قدرتمندشدن نظام ممکن است در حالی‌که روحیه‌ی انقلابی خود را به بهانه‌ی تعادل فرو ننهیم و بدانیم تعادل در امروز همین روحیه‌ی رهبری است که می‌فرمایند من انقلابی‌ام و نه دیپلمات. و تنها با روحیه‌ی انقلابی و تقابل با کفر جهانی است که در مسیر انبیاء تاریخ قرار می‌گیریم و مفتخر به مددهایی می‌شویم که ریشه‌ی کفر و استکبار را برمی‌کند و وعده‌ی الهی بر ملت ما جاری می‌شود که فرمود: « فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذینَ ظَلَمُوا» پس به جهت روحیه‌ی مقاومت شما ریشه‌ی ظالمان و ستمکاران قطع خواهد شد. موفق باشید

4728
متن پرسش

27ساله/ مرد/ فوق لیسانس/ مشهد: سلام استاد، تا الان به یقین رسیدم که بعضی از نامزدها در راستای اهداف اصیل انقلاب نیستند؛ از هر کدام از نامزدها اطلاعات کافی دارم ولی به جمع بندی نرسیدم؛ یعنی هنوز حجت شرعی حاصل نشده؛ انگار هرچه بیشتر راجع به نامزدها تحقیق میکنم، انتخاب دشوارتر میگردد! با توجه به بیانات رهبری در طول این سالها شما چه فرد یا افرادی را نزدیکتر به حضرت آقا و امام (رضوان الله تعالی علیه) می دانید؟ لطفا مختصر توضیح دهید.. خدا شما را حفظ کند...بسیار برایتان دعا میکنم...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این‌که سعی می‌کنید اندیشه‌ی همه‌ی نامزدها را بررسی کنید به فال نیک می‌گیرم چون همان‌طور که متوجه‌ شده‌اید وقتی آگاهی انسان از افراد بیشتر شد انتخاب سخت‌تر می‌شود. اگر بپذیریم ما هر اندازه موفقیت در انقلاب داشته‌ایم بر اساس روحیه‌ی مقاومت در مقابل استکبار و تأکید بر روی ارزش‌ها و عدالت بوده و اگر بپذیریم در هر حال باید به طور نسبی و در مقایسه با سایر نامزدها یکی را انتخاب کرد بدون آن‌که شخصیت سایر نامزدها را نفی کنم، بنده به جناب آقای دکتر جلیلی نظر دارم. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!