بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شیطان، جن، سحر و جادو

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25076
متن پرسش
با سلام و تشکر بابت جواب به سوالاتم. من چند سوال دارم. اول اینکه چطور می شود متوجه شویم که آیا جادو شده ایم یا نه؟ یا اینکه آیا جادو یا سحر در زندگیمان افتاده؟ من خانمی بیست و نه ساله هستم که هفت سال است ازدواج کرده ام که از حدود دو سال و نیم پیش شاهد تغییر رفتار یک دفعه ای همسرم شدم به طوری که ایشان جواب حرف من را هم نمی دهد و بعضی اوقات اصلا از صبح تا شب یا در خانه نیست یا اگر هست شده که کلمه ای با من حرف نمی زند و جواب حرفهایم را با عصبانیت می دهد هر چند من سعی در آرام کردن اوضاع دارم و بعضی از رفتارهای غیر طبیعی که باعث تعجب دیگران هم شده البته قبلا اختلاف بین ما بوده اما اصلا در این حد نبوده و من قبل از این دو سال و نیم سختی زیادی را به خاطر مسایل اقتصادی همسرم تحمل کرده ام اما بعضی وقتها او حتی این قضیه را برعکس می داند و رفتارهای این چنینی. من فکر می کنم شاید جادو باشد که البته دشمن هم زیاد داریم و اما از شما عاجزانه در خواست راه حل دارم. اول از کجا بدانم جادو هست یا نه. با این فرص که در ذهن من وجود جادو در زندگیم خیلی قوی حس می شود و دوم اینکه راه حل چیست و سوم اینکه آیا اینکه آموختن سحر برای ابطال آن اشکال ندارد نظر درستی است که من از علما خوانده ام؟ چهارم اینکه یکی از افراد درجه دوم فامیل دایم به من گوشزد می کند که افراد جادوگری در اطرافم هستند که باید مواظب باشم البته در مورد یکی از آنها به من صدق حرف های ایشان ثابت شده، اما ایشان در مورد دو نفر از اعضای خانواده خودم نیز این نظر را دارند. خب سوال من این است وظیفه من در مواجهه با آنها چیست؟ آیا می شود با آنها قطع ارتباط کنم وقتی آنها خانواده من هستند؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد چیز مشخصی نمی‌دانم ولی فکر می‌کنم با روحیه‌ی توحیدی که خدا را مدّ نظر داشته باشیم و خوش‌خلقی و صله‌ی رحم و قانع‌بودن به آن‌چه حضرت حق عطا کرده است، چنین نقشه‌های شیطانی خنثی می‌شود. موفق باشید

25008
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در آیه ۱۶ از سوره اعراف ابلیس می گوید: قَالَ فَبِمَآ أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ (١٦) شیطان گفت كه چون تو مرا گمراه كردی من نیز البته در كمین بندگانت در سر راه راست تو می‌نشینم. (۱۶) آیا خداوند مخلوقات خود را ،فرشتگان یا انسان یا ..، را اغوا و گمراه می سازد؟ آیا اغوا و گمراه کردن کار خداست؟ با تشکر از پاسخ استاد. محمد رضا حجتی - اصفهان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخن همان‌طور که قرآن می‌فرماید به جهت خودخواهیِ شیطان است که گمراهی خود را به خداوند نسبت می‌دهد مثل بقیه‌ی انسان‌های خودخواه که خود را در انحراف‌های‌شان مقصر نمی‌دانند. موفق باشید

24969
متن پرسش
استاد سلام: در موضوع معرفت النفس ۱. وقتی ما عالم خارج را درک می‌کنیم و احساس می‌کنیم به صورت بدیهی وجدانی و بدون تفکر و توجه درک و احساس خارج بودن اشیا را داریم، اما موقعی که ناخودآگاه و بدون اختیار و اراده قبلی تخیل می کنیم و خطوراتی سراغ ما می آید به صورت بدیهی وجدانی درک و احساس درونی بودن تخیل را نداریم به جز اینکه توجه کنیم و به خود بیاییم که متوجه می‌شویم در خیالات بودیم، در صورتی که تنها وقتی که اختیارا و به خواست خودمان خیال کنیم، در همان لحظه تخیل، می دانیم در حال خیال کردنیم، چرا این علم به درونی بودن تخیل و خطورات را در زمانی که تخیل و خطورات ارادی وآگاهانه و اختیاری نیست نداریم؟ آیا این به این دلیل است که آن خطورات و خیالات غیر ارادی و دفعتا و جبری حقیقتا از خارج از نفس من است، که یا القا شیطان است یا الهام ملک، و به خاطر همین ما آن خطورات و خیالات را درونی احساس نمی‌کنیم چون حقیقتا درونی نیست و نجوا و القا یا الهام است؟ ۲. حال اگر این خطورات و خیالات غیر ارادی و خارج از اختیار از جانب شیطان و ملک می باشد، چگونه می توان خطورات و خیالات و الهام های ملکی را بیشتر کرد و خطورات و خیالات و القائات شیطانی را به حداقل و حتی صفر رساند؟ متشکرم از شما استاد عزیز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! همین‌طور است که می‌فرمایید. ۲. همین‌طور که در روایت از پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» داریم: «إنّ فی ایام دهرکم نفحات»، آری! الهاماتی از مَلَک به ما می‌رسد همچنان که وسوسه‌ها و القائاتی از شیطان در «عُقَد» و اندیشه‌های ما در میان است ولی در هر حال آن‌چه مورد پذیرش و نپذیرفتن آن‌ها می‌شود در درون ما است و زمینه‌هایش را ما فراهم می‌کنیم و از این جهت از اختیار ما بیرون نیست. موفق باشید

24930
متن پرسش
استاد گرامی سلام علیکم: شیطان چطور متوجه می شود که هر کس را چگونه می تواند به خود مشغول کند و او را از راه حق منحرف کند؟ مثلا از کجا می داند می تواند فلان شخص را با وسواس فکری و عملی منحرف و اذیت کند و یا شخص دیگر را با حب مال و یا کس دیگر را با شهوت و...منحرف کند؟ از کجا می فهمد کدام نفس مستعد کدام انحراف است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان اذن دارد از طریق خیالِ انسان‌ها وارد شود و در آن حدّ با خیالات انسان‌ها مرتبط شود و آن‌ها را گرفتار اوهام نماید و در مقابل او، راهِ پیامبر و اولیاء الهی «علیهم‌السلام» است که راه نجات از وَهمیّات شیطانی است. موفق باشید

24918
متن پرسش
سلام علیکم: آیا شیطان می تواند خود را در خواب در شمایل امام زمان (عج) ظاهر سازد و بندگان را فریب دهد؟یا به شکل ائمه دیگر و حضرت رسول؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! مگر مُسَیلمه‌ی کذاب‌ها در همین دنیا از طریق شیطان ادعای پیامبری نکردند؟ در خواب هم این امکان هست که شیطان به صورتی بیاید و ادعای پیامبری بکند. آری! برای کسانی که چهره‌ی مبارک پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را دیده باشند شیطان به چهره‌ی آن حضرت نمی‌تواند در آید. موفق باشید

24912
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهر زاده: خواستم بگویم که آیا نظر و توجیهاتان نسبت به آن شرکت کننده عصر جدید که شعبده بازی می کرد عوض شد؟ چون در قسمت سوالات بار اول گفتید که به سبب تجرد نفس می تواند حوادث آینده عالم ماده را ببیند ولی بار آخر گفتید که این کار ها تردستی است و از مقوله خطای خیال است. خواستم ببینم نظرتان کدام یک از این دو است؟ هر چند شاید موضوع چندان مهمی نباشد. لطف بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عرض اول فرض بر این بود که کار آن آقا مثل مرتاض‌ها باشد و نه تردستی. ولی وقتی خودش نشان داد با خطایِ دید، آن کارها را انجام می‌دهد و نه با قوای نفس؛ موضوع تغییر کرد. موفق باشید

24910
متن پرسش
با سلام بر استاد عزیز: شما در صوت های مربوط به حقیقت نوری اهل بیت، این مطلب را پیش فرض گرفته بودید، که فرشته، حامل یک یا چند اسم است، و حامل اسماء به جامعیت نمی تواند باشد، چرا؟ دلیل این پیشفرض از کجاست؟ سوال بعدی اینکه، چرا جن حامل همه اسماء نمی تواند باشد؟ و فقط انسان به این کیفیت آفریده شده است؟ سوال سوم، ملائکه که تحت تعلیم نور محمدی و علوی بودند، چطور پس از خلقت آدم و قرار گرفتن این ذوات در صلب او (که خود این هم مبهم است که خلقت اول، چطور حاملش خلقت مادون می شود و محدود به او می گردد)، چطور ملائکه دوباره آن ذوات را نشناختند و گفتند خون ریزی خواهد کرد و...؟ نسبت بین آدم و انوار محمدی و علوی چیست؟ آیا نباید آدم را عین الانسان بگیریم و آن حقایق نوری را عین الوجود بگیریم که یکی از مصادیقش انسان است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. قرآن در مورد ملائکه و جایگاهی که آن‌ها برای خود می‌شناسند می‌فرماید: «و ما منّا الا و له مقامٌ معلوم» یعنی هرکدام از آن‌ها جایگاه خاصی و حامل اسم خاصی هستند. ۲. قرآن در مورد آدم فرمود که همه‌ی اسماء را توانست تعلیم بگیرد. ۳. علامه به خوبی روشن می‌کنند فرشتگان متوجه‌ی نحوه‌ی بودن آدم در زمین و تنگناهای آن بودند، ولی متوجه‌ی مقام جامعیت آدم نبودند. ۴. نکاتی در این رابطه در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» عرض شده است. موفق باشید

24898
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: دو سوال خدمتتون داشتم: ۱. با توجه به اینکه در مسأله هبوط حقیقت حضرت آدم به صورت شخصیت جزئی نازل شد آیا ابلیس هم که مخاطب فرمان هبوط پروردگار واقع شد هم حقیقتی داشت و نزولی در مورد او صورت گرفت؟ ۲. استاد عزیز درباره بحث ولایت فقیه گفته می شود که منظور از ولایت، ولایت زعامت است و از منظر حضرت امام (ره) و حضرت آقا و برخی دیگر از فقها تمام اختیارات حکومتی و زعامت مسلمین که رسول خدا صل الله علیه و آله و امامام معصوم علیهم السلام در اختیار داشتند در اختیار ولی فقیه زمان است. سوالم این است که چرا در کلام برخی بزرگان اینطور بیان می شود که ولی فقیه بر تمام شئون ما ولایت دارند و حتی اگر حکم به حرام بودن زن و شوهری بکنند حکمشان جاری و لازم الاجراست؟ خیلی ممنون و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به دلیل این‌که خداوند ضمیر جمع به کار برده است و می‌فرماید: «اهبطوا» باید همه‌ی آن‌ها از بهشت خارج شده باشند. ۲. به نوع نگاه آن‌ها به موضوع ولایت فقیه ربط دارد. به نظر می‌آید اگر ولایت فقیه را در جایگاه ولایتِ زعامتِ امور مسلمین در نظر بگیریم بهتر مورد قبول قرار می‌گیرد. موفق باشید

24868
متن پرسش
استاد عزیزم سلام: آیا شیطان می تواند بر عقل انسان تسلط پیدا کند و او را دچار زوال عقل کند به گونه ای که هذیان گویی و افکار و عقاید پوچ و ضد عقل بر او چیره شود؟ آیا واقعا عقل زایل می شود و یا نه شیطان بر وهم تسلط پیدا می کند و توهم و موهومات بجای تعقل بر نفس چیره می شود و در اصل عقل بر اثر چیره شدن وهم پوشیده شده و اینگونه هر فکر بیهوده و پوچ یا وسوسه ای که شیطان بر او القا کند را می‌پذیرد و دچار هذیان گویی و حرف ها و عقاید دیوانه وار می شود، به گونه ای که انگار دچار جنون شده و عقلش را از دست داده. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حدّ حضور شیطان در خیال و وَهم است. اگر کسی مقیّد به نور عقل باشد، تحت تأثیر شیطان قرار نمی‌گیرد. موفق باشید

24853
متن پرسش
استاد عالیقدر سلام علیکم: بنده همیشه این سوال برایم مطرح بود و همیشه فکری بودم که چرا برخی از انسانها در طول تاریخ دچار افکار سوفسطایی و شک گرایی و ایده آلیست مخصوصا شک در عالم خارج شده اند بعد که در مورد خطورات و القائات شیطان تحقیق کردم و کتاب جایگاه شیطان و جن و جادوگر رو خوندم به این نتیجه صد در صد رسیدم که این افکار پوچ و بیهوده و منحرف از طرف شیطان به آن انسانها القا شده و آنها حتما زمینه پذیرش آن القائات پوچ را داشته‌اند که توانسته بر آنها مسلط شود و تخم شک و افکار پوچ را در دل آنها بکارد، واقعا انسان باید با توجه به نور حضرت حق و اهل البیت خود را از دام اقائات شیطان برهاند، و چقدر شناخت برخی القائات شیطانی سخت است و انسان اصلا متوجه نیست تحت القا شیطان است، لطفا دعا بفرمایید تا خداوند توفیق درک واقعی نور حق و نور حقیقت اهل البیت و محبت اهل البیت را بدون دخالت و انحراف شیطان به ما بدهد، جناب استاد ما چگونه باید متوجه شویم در عقاید و یا مسیر زندگی درست و طبق نظر اهل البیت حرکت می کنیم و مسیر آلوده به القائات و دخالت شیطان نیست؟ آیا باید استاد اخلاق و سیر و سلوکی داشته باشیم و هر از چند گاهی افکار و عقاید خود را به او ارائه دهیم تا او ما را راهنمایی نماید؟ یا نه می شود با ادعیه و اذکار و همراه داشتن حرز توصیه شده از طرف اهل البیت و چهار قل و آیت الکرسی به مسیری که طی می کنیم مطمئن باشیم؟ لطفا بنده را راهنمایی نمایید، ممنون از لطفتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به کمک رسول باطنی یعنی «عقل» و تدبّر در آیات الهی به کمک «عقل» و توجه به سیره‌ی معصومین به کمک «عقل» راهِ نجات از القائات شیطانی را به ما نشان داده است و علمای بزرگ را به عنوان سیره‌ی صحیحِ زندگی در تاریخ برای ما پرورانده است. لذا «رَه چنان رو که رهروان رفتند». موفق باشید

24852
متن پرسش
استاد گرامی با سلام: با توجه به اینکه شیطان می تواند در اندیشه و تفکر ما تاثیر بگذارد و القائاتی به ما داشته باشد، ما در مسیر تفکر خود چگونه می توانیم مطمئن باشیم در تفکر ما شیطان دخالت نکرده و درست است و به خطا نمی‌رویم و گمراه نمی‌شویم با توجه به اینکه چه عابد ها و زاهد ها که با دخالت شیطان و القائات شیطان گمراه شدند، مانند برصیا عابد و ...،ملاک تمیز اندیشه و عقیده صحیح و درست از نادرست چیست؟ البته ناگفته نماند که همانطور که از جانب شیطان به ما القا می شود از جانب ملائکه هم به ما الهام می شود. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند با لطف خود امامان معصوم را که در قول و فعل معصوم‌اند، در مقابل ما قرار داده است تا در قول و فعل و فکر، تحت تأثیر آن‌ها خود را از القائات شیطانی نجات دهیم. موفق باشید

24836
متن پرسش
استاد عزیز سلام: اینجور که بنده متوجه شده ام نفس اماره و شیطان یک رابطه قوی مثل استاد و مرید دارند و هرچه شیطان بگوید نفس اماره می گوید چشم، حال برای خلاصی از وسوسه های شیطانی یا باید این رابطه را گسست، یا باید با راه کاری شیطان را دور کرد که وسوسه ای نباشد تا نفس عماره اطاعت کند و یا باید نفس لوامه قوی شود تا جای برای نفس عماره نماند، در ظاهر امر هر دو راه یکیست و یک اثر دارد و آن قطع ارتباط شیطان با نفس اماره، حال سوال بنده این است که چگونه این ارتباط قطع شود با چه راه و روشی، آیا استاد اخلاق می خواهد؟ آیا ذکر های عام و آنجایی واجبات و ترک محرمات کافیست؟ اینجور که پیداست هر کس به خصوص مومن تا آخر عمر درگیر این ارتباط است و در جنگ و جدال با این ارتباط، لطفا راهی کاربردی پیش پای بنده بگذارید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است. استاد واقعی، امامان معصوم‌اند. با راهی که آن‌ها در مقابل ما قرار می‌دهند مسلّم از وسوسه‌های شیطانی عبور خواهیم کرد. موفق باشید

24834
متن پرسش
استاد سلام علیکم: ۱. تقسیم مراتب نفس به نفس اماره و لوامه و مطمئنه به چه معناست؟ ۲. آیا در زمانی که نفس اماره فعال است نفس لوامه هم فعال است؟ چون بعضی مواقع انسان در جنگ با فکر و خواهش نفسانیست. ۳. همه می دانیم خطورات نفسانی یا هدایت به نیکی و مبارزه با پوچیست از جانب ملائکه و یا وسوسه و ترغیب به بدی و پذیرش افکار پوچ است از جانب شیطان،آیا شیطان وقتی وسوسه می‌کند با نفس اماره مرتبط می شود و نفس اماره در اصل نقش سرباز و نوکر او را بازی می کند و وقتی ملائکه الهام می کنند با نفس لوامه مرتبط می شوند و نفس لوامه سرباز و فرمانبردار آنهاست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» متوجه می‌شوید که نفس امّاره و لوامّه و ... همه، مراتب مختلف نفس ناطقه هستند. آری! زمینه‌ی وسوسه‌ی شیطان و یا الهامِ ملک در خود انسان هست و به وسیله‌ی همان نفس‌هایی که برشمردید، آن‌ها کار خود را انجام می‌دهند. موفق باشید

24820
متن پرسش
سلام علیکم: آیا خطورات نفسانی که انسان را آزار می دهد و باعث ایجاد شک در عقاید می شود و خود انسان هم نمی‌خواهد این خطورات و افکار در نفس او نقش ببندد، اما نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد، آیا این خطورات فاسد و شک برانگیز از القائات شیطان است؟ برای دفع این القائات و غلبه وسوسه شیطان چه ذکری و چه دعا و چه عملی مفید است و شیطان القا کننده را دور می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان گفت القاء شک و یا ضعف قوه‌ی واهمه، کار شیطان است. نکاتی برای رفع مشکل در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مطرح شده است. إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

24732
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: خواستم در مورد علم اسماء یه منبع خوب معرفی کنید. چون چند سالی هست (بخاطر اسمی که متناسب با من نیست) در زندگیم مرتب بد بیاری دارم. ممنوم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد بیاری یا خوش بیاریِ انسان‌ها ربطی به اسم‌شان ندارد. در این مورد عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» شده است. موفق باشید

24683
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: بنظر حضرتعالی می تواند گفت در آیه ۱۲۳ طه، مراد از «اهبِطا» امر به هبوط حضرت آدم و حوا سلام الله علیهما باشد و در آیه ۳۶ سوره بقره، مراد از «اهبِطُوا» حضرت آدم و حوا سلام الله علیهما و ابلیس لعنت الله علیه باشد؟ یا می شود گفت مراد از «اهبطوا» تمام انسان هایی که در روز الست قالوا بلی گفته اند باشد کما اینکه حضرتعالی به نقل از آیت الله جوادی حفظه الله تعالی فرمودید: نزدیکی به شجره ممنوعه از مقام آدمیت سر زد نه آدم علیه السلام و الا معنی نداشت که با نزدیک شدن آن حضرت، همه ما هبوط کنیم. با تشکر از شما استاد عزیز بابت حوصله و وقتی که برای ما می گذارید، خداوند با اولیایش محشورتان بفرمایند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر همین‌طور می‌آید زیرا بالاخره شیطان هم در آن بهشت بود و از جهتی «اهبطوا» شامل او هم شد. موفق باشید

24688
متن پرسش
استاد گرامی سلام: در خصوص آیه مبارکه: يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَٰذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَىٰ أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ ﴿الأنعام: ١٣٠﴾ کلمه منکم این تصور را پیش می آورد که جنیان نیز پیامبری از جنس خودشان دارند آیا اینطور است؟ لطفا کمی توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به دلیل مطالبی که در سوره‌ی «جنّ» مطرح است، پیامبران حتی برای جنّیان از جنس بشر هستند از آن جهت که آنان نیز مثل انسان‌ها دارای قدرت انتخاب‌اند و رسولان برای کسانی ارسال می‌شوند که دارای قدرت انتخاب باشند. موفق باشید

24684
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و تشکر: در کتاب هدف زمینی آدم فرمودید که منظور از آدم در واقع حقیقت آدمیت است لطفا کمی توضیح دهید که این حقیقت آدمیت با انسان کامل چه فرقی دارد؟ قطعا ملائکه به انسان کامل و حقیقت محمدیه صلوات الله علیهم سجده کردند ولی نمی توان پذیرفت که انسان کامل به شجره نزدیک شده باشد و هبوط کرده باشد. ائمه علیهم السلام برای جاری شدن سنت هدایت الهی قبول زحمت کرده لباس خلق پوشیدند و بر زمین نازل شدند. لطفا در صورت امکان فرق بین حقیقت آدمیت و انسان کامل را با توجه به آیات سوره بقره بفرمایید. ممنون و التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب در یکی از پاورقی‌ها متذکر این امر شده است که مقام نور عظمت ائمه «علیهم‌السلام» را فوق بهشت و وجه آدمیت آن‌ها باید بدانیم. آری! وجه آدمیت آن‌ها هم عبادت می‌کند و هم مواظب است که گناه نکند. موفق باشید

24651
متن پرسش
سلام استاد عزیزم ضمن عرض تشکر از شما دو سوال داشتم: ۱. در فرمایشات شما و یکی دیگر از علما مطلبی است راجع به اینکه آنچه باعث ارزش اعمال می شود ولایت است مختصر بگویم در پاسخ به تفکری که معتقد است غربیان به علت داشتن نظم و اخلاق از ما به اسلام بیشتر عمل می کنند شما معتقدید که خوبی و ارزش کار به نیت و جهت دهی روح و سرسپردگی بر آستان ولایت است صرف عمل که انسان را رشد نمی دهد که البته روایت هم در این زمینه داریم که اگر کسی شبها عبادت و روزها روزه باشد ولی ولایت مولاعلی علیه السلام را نداشته باشد با بینی در جهنم است (چون راهی طی نکرده است) بنده دقیقا نظر شما را قبول داشته و با جانم عجین است اما سوالم در رابطه با حدیثی است که می گوید: «کافر خوش اخلاق از مؤمن بداخلاق بهتر است.» اینکه یه جور تناقص با نظریه فوق دارد. لطفا راهنمایی بفرمایید. ۲. استاد بزرگوار در کتاب هدف زندگی زمینی آدم فرمودید که منظور شخصیت حقوقی حضرت آدم است و در واقع منظور آیه شریفه حقیقت آدم است که بعد از هبوط و توجه پیدا کردن به جسم جزیی و شخصی می شود سوالم این است که اگر مدنظر حقیقت آدمیت بوده و امر به سجده به آن حقیقت بوده است چرا شیطان در آن ساحت حرف از جسم و خاکی بودن می زند؟ سپاس فراوان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید از این نظر متذکر باشند که امکان ندارد اهل ولایت بد اخلاق باشند پس عملاً از دین خود بهره‌ای نبرده‌اند ۲. به نظر می‌رسد که می‌توان گفت شیطان نظر به خلیفة اللهیِ آدم در زمین دارد و مقام خلیفة اللهی آدم در زمین مدّ نظر اوست و از این جهت، وجهِ زمینی خود را با وجهِ زمینی آدم مقایسه می‌کند. موفق باشید

24600
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم: با توجه به جواب سوال ۲۴۵۷۴ که فرمودید: حضرت حق همه‌جا و با همه‌چیز هست، نه آن‌که حضرت حق، آن چیز باشد، بلکه همه‌ی مخلوقات، مظاهرِ حق‌اند. با توجه قبول اینکه مخلوقات همه مظاهر حضرت حق هستند، نعوذ بالله آیا شیطان هم از مظاهر حق است؟ آیا شمر ملعون هم از مظاهر حق است؟ آیا قضای حاجت و کثیفی ها و امثال آن و شرها و ... از این دست از مظاهر حق اند؟ چگونه در دستگاه حکمت متعالیه و وحدت وجود این ها توجیه می شود و چگونه این پلیدی ها را از حضرت حق می توان زدود طبق وحدت وجود؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که حضرت حق خالقِ وجود مخلوقات است و نسبت وجودی با حق دارند، همه‌چیز به این اعتبار یعنی به اعتبار وجودشان مظهر وجود حق‌اند، منتها از آن جهت که با ما روبه‌رو هستند نسبت‌شان متفاوت است. شیطان مظهر حق است به اعتبار اسم مضلّ، که آن نیز ریشه در اسم جلال حق دارد و وجود شمر از حق است و بدی او از خودش، از آن جهت که حجاب حق می‌باشد. بد نیست موضوع را در بحث «برهان صدیقین» دنبال کنید. موفق باشید

24513
متن پرسش
سلام و رحمت خدا، عرض تسلیت، تشکر از شما و همراهان شما. بنده کتاب هدف حیات زمینی آدم رو مطالعه کردم، معنی شجره ممنوعه را تا حدودی درک کردم، می خواستم در مورد معنیِ (باغ هایی که در زير درختانشان نهر هایی جاری است) سوال کنم، ممنونم از زحمات شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح سوره‌ی واقعه که به صورت صوت موجود است این مطلب را می‌توانید دنبال بفرمایید. موفق باشید

24393
متن پرسش
سلام: علت آن که برخی از عرفا مانند عین القضات همدانی و شیخ فخرالدین عراقی در آثار خود از شیطان به نیکی یاد کردند چیست؟ مخالفان عرفان این مسئله رو یکی از دلایل باطل بودن مکتب عرفا اعلام می کنند، لطفا به این شبهه پاسخ بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم منظور این افراد درست مفهوم نمی‌شود زیرا درست است که بودنِ شیطان لازم است ولی این به معنای خوب‌بودنِ شیطان نیست. موفق باشید

24371
متن پرسش
سلام تفاوت و رابطه عالم مجردات و عالم خیال چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالم مجردات شامل همه‌ی موجودات غیر مادی است مثل فرشتگان و عالَمِ فوق فرشتگان مثل عالم عقل. آری! عالَم خیال نیز، جزء عالم مجردات است با خصوصیات خاصی که در اولین جلسه‌ی بحث «جهان گمشده» عرض شد. موفق باشید

24271
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید موضوعی ذهنم رو مشغول کرده یعنی در دو راهه قرارگرفتم بدین شرح که اخیرا با سایت کیمیای نام آشنا شدم و توصیه به تغییر نام خودم و شوهرم کردند و چیزهایی هم که گفتند کاملا با زندگیمون وفق داشت. حتی در مورد سازگاریمون بررسی کردم دیدم حرفشان درسته حالا بین تغییر نام و ذکر هم نام یا اسم اعظم مردمانم تو رو خدا زود راهنمایی کنید با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد پای شیطان در میان است. خوب است به کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. معلوم است که شیطان سخنان راستی را به میان می‌آورد تا ما را وارد اردوگاه خود کند. موفق باشید

24168
متن پرسش
سلام استاد عزیز: سخنرانی شیعه در معرض نقشهای شیطان به اینجا رسید که شیطان نقشه میکشه و هی ما را وارد حب دنیا و شهوت وارد میکنه اما سوال اینجاست که شما فرمودید: نگران نباشید چرا این که راه شکست شیطان را می دانیم راه شکست شیطان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان مسیری که اهل‌البیت در مقابل ما می‌گذارند و همان حبّ اهل‌البیت و یقین به حقّانیت آن‌ها، راهی است که شیطان را روسیاه و ناتوان می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!