بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شیطان، جن، سحر و جادو

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4329
متن پرسش
با سلام. استاد کسی که مطمئن است برایش جادو صورت گرفته و بختش بسته شده چه باید بکند. راهکار عملی اش چیست؟(کتاب جن و...را خوانده ام).سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حاشیه‌ی مفاتیح حرز امام رضا«علیه‌السلام» هست از آن حرز استفاده کنید که شیخ عباس قمی«رحمت‌الله‌علیه» چنین نقل کرده (حرز امام رضا علیه السلام ششم رقعة الجیب حرز حضرت امام رضا علیه السلام روایت است از یاسر خادم ماءمون که گفت زمانى که وارد شد ابوالحسن علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام به قصر حمید بن قحطبه بیرون کرد از تن لباس را و داد به حمید و حمل کرد حمید و داد به جاریه خود که بشوید آن را پس نگذشت زمانى که آن جاریه آمد و با او رقعه اى بود و داد به حمید و گفت یافتم این رقعه را در گریبان لباس ‍ ابوالحسن علیه السلام پس حمید به آن حضرت گفت فداى تو گردم بدرستى که این جاریه یافته است رقعه اى در گریبان پیراهن تو چیست آن فرمود تعویذى است که آن را از خود دور نمى کنم حمید گفت ممکن است که ما را مشرّف کنى به آن پس فرمود که این تعویذى است که هرکه نگاه دارد در گریبان خود دفع مى شود بلا از او و مى باشد براى او حرزى از شیطان رجیم پس خواند تعویذ را بر حمید و آن این است : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ بِسْمِ اللَّهِ اِنّى اَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ اِنْ کُنْتَ تَقِیّاً اَوْ بنام خداى بخشاینده مهربان بنام خدا من پناه مى برم به خداى رحمان از تو اگر پرهیزکار باشى یا غَیْرَ تَقِىٍّ اَخَذْتُ بِاللَّهِ السَّمیعِ الْبَصیرِ عَلى سَمْعِکَ وَ بَصَرِکَ لا سُلْطانَ لَکَ غیر پرهیزکار بستم بوسیله خداى شنواى بینا، گوش و چشم تو را که تسلطى نباشد تو را عَلَىَّ وَ لا عَلى سَمْعى وَلا عَلى بَصَرى وَلاعَلى شَعْرى وَلاعَلى بَشَرى وَلا بر من و نه بر گوش و نه بر چشمم و نه بر مو و نه بر پوست تنم و نه عَلى لَحْمى وَلا عَلى دَمى وَلا عَلى مُخّى وَلا عَلى عَصَبى وَلا عَلى عِظامى بر گوشت و نه بر خونم و نه بر مغز و نه بر رگم و نه بر استخوانم وَلاعَلى مالى وَ لا عَلى ما رَزَقَنى رَبّى سَتَرْتُ بَیْنى وَ بَیْنَکَ بِسِتْرِ النُّبُوَّةِ و نه بر مالم و نه بر آنچه پروردگار من روزیم کرده پوشاندم میان خودم و تو را به پوشش نبوت الَّذِى اسْتَتَرَ اَنْبِیآءُ اللَّهِ بِهِ مِنْ سَطَواتِ الْجَبابِرَةِ وَالْفَراعِنَةِ جَبْرَئیلُ عَنْ یَمینى وَ که پوشاندند پیمبران خدا خود را بدان وسیله از حمله هاى گردنکشان و سرکشان ، جبرئیل از راستم و میکائیلُ عَنْ یَسارى وَ اِسْرافیلُ عَنْ وَرآئى وَ مَحَمَّدٌ صَلّىَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ میکاییل از چپم و اسرافیل از پشت سرم و محمّد صلى الله علیه و آله اَمامى وَاللَّهُ مُطَّلِعٌ عَلَىَّ یَمْنَعُکَ مِنّى وَ یَمْنَعُ الشَّیْطانَ مِنّى از پیش رویم و خدا نیز مطلع است بر کارم و تو را از من بازدارد و نیز شیطان را از من بازدارد اَللّهُمَّ لا یَغْلِبْ جَهْلُهُ اَناتَکَ اَنْ یَسْتَفِزَّنى وَ یَسْتَخِفَّنى اَللّهُمَّ اِلَیْکَ الْتَجَاْتُ خدایا چیره نگردد نادانى او بر حوصله تو که در نتیجه مرا به ناراحتى کشاند و سبکم شمارد خدایا من به تو پناهنده شدم اَللّهُمَّ اِلَیْکَ الْتَجَاْتُ اَللّهُمَّ اِلَیْکَ الْتَجَاْتُ خدایا به تو پناهنده شدم خدایا به تو پناهنده شدم و از براى این حرز حکایت عجیبى است که روایت کرده آن را ابوالصَّلت هروى که گفت مولاى من علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام روزى نشسته بود در منزل خود داخل شد بر او رسول ماءمون و گفت که تو را امیر مى طلبد پس امام برخاست و مرا گفت نمى طلبد مرا ماءمون در این وقت مگر بجهت کارى سخت و به خدا که نمى تواند با من کارى بد کردن جهت این کلمات که از جدّم رسول خدا صلى الله علیه و آله به من رسیده ابوالصّلت گفت همراه امام علیه السلام بیرون رفتم نزد ماءمون چون نظر حضرت بر ماءمون افتاد این حرز را تا آخر خواند پس زمانى که حضرت ایستاد مقابل ماءمون نظر کرد بسوى او ماءمون و گفت اى ابوالحسن امر کرده ام که صد هزار درهم بجهت تو بدهند و بنویس هر حاجتى که دارى پس چون امام پشت گردانید ماءمون نظر در قفاى امام کرد و گفت اراده کردم من و اراده کرده است خدا و آنچه اراده کرده است خدا بهتر بوده است . موفق باشید
4123
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید این سوال مطمئنم پرسش خیلی هاست >استاد من از کوچکی تا الان به ذهن القائات شیطانی میشود وتا جایی ادامه پیدا میکند که من به جنون برسم یک مثال بزنم مثلا درخانواده که هستم این مشکل همیشگی و هر روز من هست از طریق فکر شیطان به ذهنم فشار می اورد و دایم میگوید پدرت تو را دوست ندارد وفقط به فکر خودش است و الی اخر زیاد هستند من 22 سال دارم و از یک سالگی شاید با این مشکل روبه رو بوده ام /استاد من میگم مثلا این ادم خوبی ولی به ذهنم القا میشود این بداست بعد میگم باشه پذیرفتم بد حالا چه کنم یکی مثل بقیه >استاد دیوانه ام کرده شیطان چه باید بکنم تا از ادست فشارهای روانی که به ذهنم می اورد رها شوم ؟موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به توصیه‌ی حضرت آیت‌الله بهجت«قدس‌اله‌سره» آمدن خطورات در اختیار ما نیست ولی ما می‌توانیم تحت تأثیر آن‌ها قرار نگیریم و آن را دنبال نکنیم. این یک دستور کلی است جهت نجات از خطورات. ولی به جهت آن‌که موقعیت شما خاص است اگر می‌توانید به مؤسسه‌ی فرهنگی إنشاء رجوع فرمایید. شماره تلفن آن مؤسسه 6260205 است. موفق باشید
4105
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و تحیت خدمت استاد عزیز حدود ده سالی است که گرفتار عشقی شده ام و از ان جایی که حکم خدا و رضایت او و آل الله برام به لطف خدا مهم است خیلی سعی کرده ام از این عشق رها شوم چه تضرعها و اشکها که به در گاه خدا نداشته ام در مراسم متعدد اعتکاف شر کت کرده ام و چه زازی ها که با او نداشتم توسلات مکرر به ال الله داشته ام بعضی وقتها در سجده بسیار اشک ریخته ام و از خدا نجات خواسته ام بسیاری از کتب شما و بزرگان و تفاسیر قر ان و روایات ال الله را مطا لعه نمو ده ام قران را تلاوت می کنم و از تفاسیر ان لذت می برم بعضی وقتها در جملات بزرگان مثل امام ملا صدرا و دیگران تامل می کنم ولی نمی دانم چرا وقتی به قلبم رجوع می کنم ان عشق را در قلبم به شدت می بینم حا لا از چند جهت در عذابم یکی این که چرا من نا خواسته به عشقی دچار شده ام که مورد رضای خدا نیست و و قطعا نمی توانم به او برسم چرا که متا هل است و می دانم رب حکیم مهربان علیم انچه که به من داده بهترین چیز هایی است که مرا به تکامل می رساند و انچه نداده لطف او بوده است و سعادت حقیقی در قیامت و رضای خداست و دنیا محل گذر است ولی از جهتی ان عشق را به شدت در دل خود می یابم و به شدت زجر می کشم از شما استاد عزیز و مهربان می خواهم مرا راهنمایی فرمائید خدا شما را حفظ فرماید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر همین‌طور مقاومت کنید و همین که موضوع به ذهنتان آمد دنبال نکنید از آن آزاد می‌شوید به طوری که انشاءالله در سایر موارد هم به خوبی می‌توانید بر واهمه‌ی خود حکومت کنید. موفق باشید.
4079
متن پرسش
سلام.دیدگاه فلاسفه ی اسلامی در خصوص نقد نظریه دوالیسم دکارتی چیست وهمچنین احادیث روایت شده از معصومین در خصوص چشم زخم چگونه از دیدگاه فلسفی قابل اثبات است
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قسمت اول سوال را تحت عنوان دوگانگی ذهن و عین در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» عرض کرده‌ام و اشکالات آن را در آ‌ن‌جا می‌توانید دنبال کنید و قسمت دوم سوال را در کتاب «جایگاه جنّ و جادوگر و شیطان» بیابید. موفق باشید.
4039
متن پرسش
بسمه تعالی سلام خسته نباشید . از این که وقت گذاشتید و پاسخ سوال را دادید بسیار ممنون و متشکر هستم . حالا می خواستم سوال کنم که : چطور باید حجاب‌های ماهیت برطرف شود تا انسان متوجه شود ؟ و چطور باید به هست‏ها رسید ؟ و سوال دیگری در مورد روش مطالعه کردن داشتم که بهترین روش مطالعه از نظر شما چیست ؟ منظورم از روش مطالعه ، چطور خواندن کتاب است ؟ از این که وقت می گذارید و پاسخ می دهید واقعاً تعجب می کنم . زیرا افرادی چون شما مسلماً خیلی باید سرشان شلوغ باشد ولی با این حال به سوالات ما افرادی که کوچک هستیم و شاید وقت شما را می گیریم ، پاسخ می دهید و این باعث تعجب است چون افرادی را که با آن ها در ارتباط بودم می دیدم که با کمی کار دیگر نمی توانستند به موارد دیگر رسیدگی کنند و یا حتی خیلی از کارها را فراموش می کردند . این کار شما باعث می شود انگیزه زیادی حداقل در خود من بوجود بیاید . باز هم تشکر می کنم . انشاالله خداوند خیر عظیمی نصیب تان بفرماید . موفق باشید .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سراسر کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» با شرح آن را برای عبور از ماهیت عرض کرده‌ام مگر کار ساده‌ای است ؟ گفت: «تا خون‏ نکنى دیده و دل پنجه سال‏.........از قال تو را ره ننمایند به حال‏» 2 - بحث روش مطالعه که در قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شده إن‌شاءالله جوابگوست. امیدوارم بنده بتوانم از این طریق در این شرایط وظیفه‌ی تاریخی خود را انجانم دهم و تلاش نمایم تا افقی که انقلاب اسلامی در مقابل بشر امروز گشوده است با دسسیه‌ی دشمنان اسلام مکدر و تیره نشود. موفق باشید
4017
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار با توجه باینکه روح انسان از طریق بدن مادی به تکامل می رسد جنیان که بدن مادی ندارند چگونه است و در بزرخ انسان که فقط بدن مثالی اش است جنیان در برزخ به چه نحوی هستند - آیا شما در امور زندگی و در زمینه سلوک فردی مطمئنی برای مشاوره تلفنی و حضوری سراغ دارید. تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جنّیان نیز علاوه بر روح، بدن دارند با خصوصیات خاص خودش و مسلماً بدنشان تماماً مجرد نیست. ولی در برزخ بدن ما صورت اعمال و عقاید و اخلاق ما است که در این مورد جنّیان فرقی با ما ندارند. مرکز مشاوره‌ی «إنشاء» قابل اعتماد است تلفن آن مرکز 6260205 می‌باشد. موفق باشید
3993
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استادبزرگوار در جامعه دونفریکی مقیدبه تمامی احکام دین ویکی بی اعتقادواهل هرکاری اولی دچارفقر وسختی وبیماری وبی فرزندی ودومی دارای سلامتی وفرزندومال و...این امر باعث شبهه برایمان شده لطفاراهنمایی فرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ، وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ‏ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ، کَلَّا»؛ و امّا چون پروردگار انسان، انسان را امتحان کند، پس نعمت فراوان به او بدهد، انسان گوید پروردگارم مرا بزرگ داشت، و چون در راستاى امتحان او، براو تنگ گیرد، گوید مرا خوار کرد، چنین نیست. عدّه ‏اى را خداوند رزقشان را تنگ مى‏کند تا این‏گونه امتحانشان کند، و نیز رزق عده ‏اى را وسیع مى‏کند تا از آن طریق امتحانشان کند، این غیر از آن فقرى است که به جهت گناه و ظلم براى اهل دنیا پیش مى‏آید، که حتى هر چقدر هم که داشته باشند باز احساس فقر مى‏کنند. در جامعه در رابطه با ثروت دو نوع بینشِ باطل داریم: یکى فقیرى که فکر مى‏کند به نفعش بوده است که بیشتر داشته باشد و دیگر ثروتمندى که فکر مى‏کند دارایى‏اش برایش بزرگى و کمال آورده. براى اصلاح چنین افکار غلطى قرآن مى‏فرماید: «فَامّا الْانْسانُ اذا مَاابْتَلیهُ رَبُّهُ» وقتى پروردگارِ انسان، بخواهد او را امتحان کند، دو نوع برخورد با او دارد، «فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبّی اکْرَمَنِ»؛ یا او را با ثروت محترم مى‏دارد و او مى‏گوید: پروردگارم مرا گرامى داشت‏ «وَ امّا اذا مَاابْتَلیهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ‏ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبّی اهانَنِ»؛ و یا او را با محدود کردن ثروت، امتحان مى‏کند و او مى‏گوید: پروردگارم مرا سبک شمرد. خداوند پس از طرح این دو بینش‏ مى‏فرماید: «کَلّا!»؛ این چنین نیست! «بَلْ لا تُکْرِمُونَ الْیَتیم وَ لا تَحاضُّونَ عَلی طَعامِ الْمِسْکین»؛ بلکه شما با ثروتتان باید وسیله اکرام یتیمان و اطعام مسکینان را فراهم کنید و نکردید، با این تصوّر که فکر کرده‏ اید خداوند شما را ثروتمند کرده تا شما را بزرگ بدارد. این فرهنگ، فرهنگ غلطى است که فقر را نشانه خوارى و غنا را نشانه بزرگى مى‏داند. اگر مى‏خواهید دریچه معارف اهل‏ البیت (علیهم السلام) به روى قلبتان باز شود، باید از این نوع تحلیل‏هاى تاریکِ دنیایى فاصله بگیرید.موفق باشید
3913
متن پرسش
سلام علیکم شما در پاسخ به یکی از پرسشگران فرمودید (سوال3889) روح در دوره‌ی جنینی بدنی را انتخاب کرد که با گرایش‌های مردبودن یا زن‌بودنش می‌ساخت. سوال اصلی من این است که 1-آیا این یک احتمال است یا حتما همین گونه است که می فرمایید؟ 2- منبع روایی و نقلی این مطب چیست ؟3- لِّلَّهِ مُلْک السمَوَتِ وَ الاَرْضِ یخْلُقُ مَا یَشاءُ یهَب لِمَن یَشاءُ إِنَثاً وَ یَهَب لِمَن یَشاءُ الذُّکُورَ(49) أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَاناً وَ إِنَثاً وَ یجْعَلُ مَن یَشاءُ عَقِیماً إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ(50) فرمانروایى [مطلق] آسمانها و زمین از آن خداست هر چه بخواهد مى‏آفریند به هر کس بخواهد فرزند دختر و به هرکس بخواهد فرزند پسر مى‏دهد (۴۹ یا آنها را پسر[ان] و دختر[انى] توام با یکدیگر مى‏گرداند و هر که را بخواهد عقیم مى‏سازد اوست داناى توانا (۵۰) آیا از آین آیات اسنتباط نمی شود که فقط خدا تعیین جنسیت می کنند؟ با تشکر از استاد گرامی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک بحثی است مربوط به معرفت النفس و بر آن مبنی بحث خلقت روح انسان ها توسط خداوند مبنی بر عین ثابته آن ها است که خدا به آن ها می گوید بشو و می شوند. موفق باشید
3824
متن پرسش
یا سلام شما استاد محترم در جلسه 2 کتاب آشتی با خدا دلیل فلسفی چرا خدا ما را خلق کرد را چنین آورده اید که چون خدا دائم الفیض و جامع کمالات است اقتضا این کمال خلق دائم و ربوبیت دائم و هدایت و . . . است و بر همان اساس هم همه چیز حکیمانه و عادلانه خلق شده است. اما هم بحثی من در این قسمت اشکال می کرد و می گفت (( قبول ولی چرا خداوند انسان را به عنوان برترین مخلوق آفرید. سوال این است که هدف خداوند از برتری دادن انسان به سایر مخلوقات چه بوده و از طرف دیگر این همه تنوع در خلقت به چه دلیل است. چرا اول ملائکه را خلق می کند. بعد می گوید بروید از زمین خاک بیاورید تا من انسان را خلق کنم. سپس ملائکه به خداوند می گویند آیا میخواهی موجودی را خلق کنی که در زمین فساد به پا کند. و خداوند پاسخ می دهد من چیزی میدانم که شما نمیدانید. خداوند چه چیز را در مورد انسان میدانست که ملائکه نمیدانستند؟ و در نهایت اینکه چرا خداوند نخواست موجود دیگری را بجای انسان برتری دهد؟)) در همین جا اشکال دوست دیگری را هم مطرح کنم که می گفت: (( اگر ملائکه مجرد از ماده و مسلط به زمان هستند و می دانستند که انسان در زمین خون ریزی و فساد می کند چرا خداوند فرمود من چیزی میدانم که شما نمیدانید؟))
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- جنبه‌ی ممکن‌الوجودبودن هر مخلوقی مربوط به خودش است خداوند به ممکن‌الوجودها وجود می‌دهد و لذا انسان در ذات خود امکانِ انسان‌بودن دارد، همان‌طور که گوسفند در ذات خود به عنوان ممکن‌الوجود امکان گوسفندبودن را دارد و خداوند بر اساس امکان موجودات به آن‌ها وجود می‌دهد 2- ملائکه در آن حدّی که ابعاد انسان را می‌شناسند نظر می‌دهند در حالی‌که در ذات انسان ابعادی هست که از منظر ملائکه بالاتر است و در همین رابطه شما در دعای کمیل به خداوند عرضه می‌دارید: تو بالاتر از ملائکه به آن‌چه آن‌ها از اعمال من ثبت می‌کنند شاهد و ناظر هستی «وَ کُنْتَ أَنْتَ الرَّقِیبَ عَلَیَّ مِنْ وَرَائِهِمْ وَ الشَّاهِدَ لِمَا خَفِیَ عَنْهُمْ». در آخر این فراز می‌گویید تو بر آنچه‌ ملائکه‌ مخفی است شاهدی. موفق باشید
3768
متن پرسش
سلام استاد گرامی. اکثریت انسانها از ابتدای خلقت به دنبال مسیر حق نبوده و اصرار بر طریق باطل داشته اند و به استناد قرآن همیشه کمتر از نیمی از مردم به پیامبران زمان خود ایمان آورده اند که عباراتی از قبیل «اکثرشان نمی فهمند، اکثرشان گمراهند، اکثرشان ایمان نمی آورند» و عذابهای گوناگونی که منجر به هلاک آنها شده موید این مطلب است. این روند تا هم اکنون نیز ادامه یافته و نگاهی به جامعه کنونی بشری نشان می دهد که اکثریت انسانها از ایمان حقیقی فاصله دارند و بسیاری از آنها بی دین و یا پیرو مکاتب انحرافی و خرافی هستند و یا غرق در فساد و تباهی اند. سوال اینجاست که پس مقام خلیفه اللهی انسان چه شد و اصلا خلقت برای چه؟ میلیاردها انسان بیایند و بروند و بسیاری از آنها به عذابهای سخت و یا ابدی دچار شوند و دوزخ از انس و جن پر شود که چه؟ خدایی که می دانست بسیاری از انسانها به عذابهای سخت یا ابدی گرفتار می شوند چرا آنها را آفرید؟ نه چون اهل خطا بودیم رسوا ساختی ما را که از اول برای خاک دنیا ساختی ما را ملائک با نگاه یاس بر ما سجده می کردند ملائک راست می گفتند اما ساختی ما را
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خلیفة اللهی انسان، قله‌ای است که کمالات الهی در انسان ظاهر شود، حتی اگر یک انسان محل ظهور آن کمالات باشد.در ضمن موضوع تابع قانون همه یا هیچ نمی‌باشد، هرکس نسبت به آن قله در دوران‌های مختلف عمرش متفاوت است و هرکس در اندازه‌ای مختلف در رابطه با این قله قرار دارد و به همان اندازه جلو یا عقب می‌باشد. موفق باشید
3700
متن پرسش
با سلام و ادب در محضر استاد عزیز و بزرگوار: استاد اینکه فرشتگان در هر صورت مثالی در میآیند در این صورت اگر بعد از یک تمٿل در یک صورت اگر دوباره تمثل بکنند در صورت دیگری ، آن صورت قبلی آیا معدوم می شود؟ اگر معدوم نیست پس کجا قرار دارد؟ اگر معدوم است چطور صورتی که وجود پیدا کرده بعد معدوم شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظام عالم مجردات تجلیِ بعد از تجلی است و لذا فرشتگان در جایی تجلی کنند و بعد در جای دیگر تجلی می‌نمایند نه این‌که جسم باشند و در مکان خاصی متوقف باشند. در بحث برهان صدیقین و حرکت جوهری این موضوع را می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید
3684
متن پرسش
به عرض سلام برادرم از همسرشان جداشدندبه خاطراینکه ایشان سروکارشان وبهتر بگویم فکر و ذهشان ارتباط با رمالهابود حال با گذشت 3سال بازهم شاهد کار ناشایست ایشان هستیم زندگیمان طی این چند سال فوق العاده دگرگون شده ایا صرف اینکه سحر وجادو اثر نمی کند مگر به اذن خدا میتوانیم فقط به خدا توکل کنیم یااینکه وظیفه ای دیگر داریم؟ طی این چند سال من خاستگارهای زیادی داشتم همه در همان مرحل اولیه به هم میخورد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره تنها راه همان توکل به خدا است زیرا کَیْد شیطان که رمال‌ها به آن‌ها متوسل می‌شوند ضعیف است و نتیجه نمی‌دهد. موفق باشید
3660
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید میگویند شیطان وقتی انسان خیلی پیشرفت کرد و در مراحل بالایی از لحاظ تقوا قرار گرفت یکدفعه همه چیزش را میگیرد درست است/عاقبت به خیر شوید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر، شیطان در مسیری که انسان به سوی خدا می‌رود دام پهن کرده و هراندازه انسان به خدا نزدیک‌تر شود دام‌های شیطان خطرناک‌تر است همچنان که نور انسان جهت دفع شیطان نیز شدیدتر شده. ولی این‌طور نیست که شیطان بتواند به راحتی همه‌چیز انسان را از بین ببرد مگر این‌که انسان به چیزی غیر از بندگی خدا نظر داشته باشد.
3575
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر درباره نظریه داروین اطلاع کاملی ندارم. اما بعضی موارد آن قابل قبول است و جامعه مذهبی در این باره بد عمل کرده است. اسناد علمی درباره تکامل حیوانات وجود دارند. مانند فسیل های یافته شده. در ضمن این نظریه نشان دهنده قدرت خداوند است. چرا که قدرت و حکمت خدا درخور خلقتی عظیم و مطابق با قوانین همین جهان است. من فکر می کنم خداوند قبل از همه و بیش از همه قوانین این دنیا را رعایت می کند. فرض کنید این نظریه را رد کنیم. پس خلقت چگونه انجام شده است؟ آیا ناگهان تمام موجودات چشم باز کرده اند و خود را در کنار بقیه دیده اند؟ این که نشدنی است چرا که زمین هم از یک جایی ساخته شده و قبل از آن وجود نداشته است. ضمن اینکه تولید موجودات ذره بینی از عناصر بی جان در آزمایشگاه انجام شده است و این با آفرینش موجودات از گِل تطابق دارد. ضمنا یافته های علمی نشان می دهد که DNA های انسان و میمون شباهت بسیار زیادی دارد. در این نظریه بخشی وجود دارد که گویای این است که دنیا در 6 مرحله آفریده شده است که با قرآن تطابق دارد. فقط نمی دانم داستان خلقت انسان در قرآن را باید چه کار کرد! یک سوال اساسی بنده در همینجاست. آیا می توان گفت نمادین است یا مطابق با فهم بشری گفته شده؟ این البته اعتقادات بنده است و من قصد قبولاندن باورهای خودم به بقیه را ندارم. ولی برخورد مذهبی ها را در ارتباط با این نظریه هم نمی پسندم. چرا که باور مردم به سمت قبول این نظریه رفته ولی افراد مذهبی این را نمی پسندند که خود این داستان باعث شکاف می شود. نظر شما راجع به گفته های بنده چیست؟ ایا جنابعالی نیز این قسمتهای نظریه داروین را قبول دارید؟ در هر صورت (جواب بله یا خیر) تضادهای گفته شده را چگونه حل خواهید کرد؟ این داستان ذهن من را مشغول کرده و به نظرات شما استاد گرامی بسیار محتاجم. با تشکر فراون امین قراباغی ایمیل:a.qarabaqi@gmail.com
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اطلاع دارید که موضوع تکاملی که داروین مطرح می کند یک موضوع مفصلی است که در قالب یک سؤال و جواب نمی‌گنجد. با توجه به این‌که رشته‌ی دانشگاهی بنده زمین‌شناسی است در چند جلسه‌ی اول تفسیر سوره‌ی سجده دلایل ضعف نظریه‌ی تکامل انواع را مطابق آخرین نظریه‌های علمی عرض کرده‌ام و تناقضاتی که این نظریه در خود دارد. از طرفی امروزه حتی آن‌هایی که تکامل انواع را قبول دارند این نظریه که انسان‌ها از نسل میمون هستند را هیچ دانشمند پالئونتولوژی نمی‌پذیرد و به‌کلی مردود است. شهید مطهری در مباحثی که در مورد تکامل انواع داشتند می‌فرمایند: پذیرفتن تکامل انواع هیچ ضرری با مبانی عقیده‌ی توحیدی نمی‌زند اشکال در خود معتقدین به این عقیده است که دلایل کافی علمی جهت اثبات نظریه‌ی خود ندارند. موفق باشید
3577
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز و عزیزان سایت لب المیزان سوال: یکی از دوستان نزدیک سوالی کردن که خدا چرا مارو افرید در صورتی که میدانست سرنوشت مارو یعنی بهشت و جهنم مارو میدونست....میگفت چه نیازی به افرینش انسان داشت و هدف از خلقت خدا که مارو افرید و سرنوشت مارو میدونست چی بود....بنده در جواب بهشون گفتم که خدا بی نیاز و نور هستی عالمه ومارو برای بندگی به این دنیا برای به کمال رساندن روح معنویت در ابرزخ وقیامت افرید و در ادامه گفتم که این افرینش خدا در مورد انسان شاید ازمایشی هم برای موجودات دیگر و یا فرشتگان و ملائکه که در عالم غیر ماده هستن باشه خدا هم خواسته بی نیازیشو نشون بده و هم قدرتشو......ازتون تشکر میکنم که این سوال پر محتوا وکامل جواب بدین اگرم نقصی در حرفام بود اصلاح ودرست گفته بشه ....خیلی ممنون تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در چند جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» بنده عرایضی در این مورد داشته‌ام شاید مفید باشد. موفق باشید
3560
متن پرسش
ایا اگر ما به جای شاه بودیم واز بچهگی در جایی بزگ میشدیم که در اطراف ما ادم هایی بودند که همش به ما احترام بیهوده گذاشته-دست مارا بوسیده-مارا والا حضرت نامیده -در اطراف ما پر از طلا و جواهر بوده از دیوا ها شوت پر بوده و حرف هایی از دین جز احکام ان که البطه مضحک کردن انها به شاه رسیده ایا بیشتر زمان نمیخواست وهمراه با عشق به اینکه دوست داریم انها هم بهشت برون وبدون مرگ بر شاه گفتن و با ارامش بیشتر حرکت کردن بهتر نبود ایا مثل برخورد ما با امریکا نیست خودتان را جای انها بگذارید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قرآن در آیات 172 و 173 سوره اعراف خبر از تعهد فطری انسان در مقابل خدا می‌دهد که انسان ذاتاً حق را می‌شناسد و ربوبیت او را پذیرفته، می‌فرماید: « وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ، أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَکَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَکُنَّا ذُرِّیَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ » یعنی آنگاه که از فرزندان آدم،از پشت نسل‌هایشان،تعهد گرفتیم، خودشان را گواه خودشان گرفتیم، که آیا من ربّ شما نیستم؟ گفتند: آری شهادت می‌دهیم. این کار را کردم تا روز قیامت نگویند ما نسبت به ربوبیت تو غافل بودیم، یا بگویند که پدران ما مشرک بودند و ما هم فرزندان آنها بودیم و از خود اطلاعی نداشتیم، آیا ما را هلاک می‌کنی به جهت کاری که آن باطلان کردند؟ نتایج آیه : الف – ذات همة انسان‌ها با پروردگار خود روبرو شده‌است. ب – همه بدون استثناء ذاتاً به رب بودن خداوند شهادت داده‌اند. ج – همه با یک علم ذاتی و حضوری پروردگارشان را می‌شناسند. د – در قیامت بدکاران نمی‌توانند بگویند ما از ربوبیت خداوند بی‌اطلاع بودیم، چون جانشان چنین تصدیقی را همواره داشته و آنها با مشغول کردن خود به دنیا، آن صدا را در خود خاموش کرده و در نتیجه نشنیدند. ه – با توجه به این ذات و فطرتِ آشنایِ به پروردگار هستی، نمی‌توانند بگویند چون پدران ما مشرک بودند ما هم مشرک شدیم و محیط و تربیت خانوادگی را بهانه‌ای برای بدبودن خود بگیرند. لذا ریشه اصلی بد بودن و خوب بودن هر کس، خود فرد است و محیط و خانواده و پدر و مادر و جامعه و ژن، همه‌شان علت مُعِدِّه یا شرایط هستند و علت اصلی خود انسان است که در مقابل ندای فطرت چه موضع و انتخابی بکند. و چه بسا از والدین غیر صالح و در محیطی فاسد، انسان‌هایی متعالی سربرآورند، چرا که این انسان‌ها نگذاشتند صدای فطرت‌ در جانشان خاموش شود. و - این نوع رویارویی با پروردگار که از طریق علم حضوری و شهود قلبی انجام می‌گیرد، جای انکار و عذری باقی نمی‌گذارد. ز - چون انسان فطرت و ذاتی دارد که آن ذات و فطرت، خدا را می‌شناسد، انسان می‌تواند با فعّال نگه‌داشتن آن فطرت، حق را از باطل تشخیص دهد. ح – کار مربی در اصلاح انسان‌ها « ذکر و تذکر» به حقایق است تا انسان براساس فطرتش به خود آید و به خود حقیقی‌اش که از رسیدن به آن راضی است، دست یابد، نه از خود گرفته شود. و نقش اصلی را در پذیرفتن ندای فطرت و یا پشت‌کردن به آن، خود فرد به‌عهده دارد و به همین جهت هم می‌شود از یک پدر و مادر در شرایط مساوی دو فرزند به‌وجود آید که یکی کاملاً به فطرت خود پشت کرده‌باشد و لذا نباید نقش محیط و خانواده و امثال این‌ها را عمده کرد و بدی بدکاران را از دوش آنها برداشت، و یا والدین علت اصلی انحراف فرزندان را به خود نسبت دهند. 7- توحید فطری : یعنی انسان فطرتاً هم خدا را « خالق هستی» و هم « ربّ هستی » و هم « اله و معبود هستی » می‌شناسد. یعنی فطرت انسان، توحید را در همه ابعاد آن درک می‌کند. لذا امام‌معصوم(علیه‌السلام) می‌فرمایند: « فَطَرَهُمْ عَلَی‌التَّوحید » یعنی براساس توحید، انسان سرشته شده. و در نتیجه در عمق جانش می‌فهمد خدایی در صحنه است که هم خالق هستی و هم رب هستی و هم معبود اوست. در همین رابطه قرآن می‌فرماید: « أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ، وَ اَنِ اعْبُدُونی هَذا صِراطٌ مُسْتَقِیم »(یس/ 60) یعنی ای فرزند آدم! مگر به شما سفارش نکردم و شما تعهد نکردید که شیطان را نپرستید، زیرا که او برای شما دشمنی آشکار است، و مرا بپرستید که راه مستقیم همین است و بس. یعنی راه راست، همان راه است که فطرت انسانی نشان می‌دهد و آن پرستش خدای یگانه است و پرستش هر معبودی غیر خدا کج‌روی و انحراف از مسیر مستقیم فطرت است و فراموشی پرستش خدای متعال در واقع؛ دورافتادن از فطرت انسانی و فراموش‌کردن خویشتن حقیقی خویش است. موفق باشید
3547
متن پرسش
با سلام و عرض ادب.آیا فرشته یا فرشته هایی وجود دارند که جمیع(نه جامع)صفات الهی در آن ها وجود داشته باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از ظاهر آیه‌ی «وَ ما مِنَّا إِلاَّ لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ» بر می‌آید که چنین نباشد. در مورد حضرت جبرائیل هم که همه‌ی قرآن را حمل کرده باید بگوییم آن فرشته نیز مثل پیامبر در مقابل چند وجه نبوده تا یکی را انتخاب کند و لذا قرآن را نیز به عنوان یک نور واحد گرفته و در مقام انسان جنبه‌های مختلف آن نور ظاهر شده. موفق باشید
3450
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز با بررسی آیات مربوط به خلقت آدم و زندگی او در بهشت و هبوط آدم روی زمین و اینکه خداوند جانشین در روی زمین قرار می دهد ، در یک جمع بندی و کنار هم قرار دادن این آیات چنین به نظر می رسد که خداوند علاوه بر جضرت آدم علیه السلام که او را از خاک آفرید انسانهای دیگری را هم همزمان یا بعد از خلقت آدم علیه السلام از خاک آفرید و در همان بهشت موقت جای داد. منتها حضرت آدم بعنوان نماینده آن انسانها و برگزیده خداوند بود که علم اسماء را تنها به او یاد داد و مورد سجود فرشتگان بطور رسمی قرار گرفت که با ترک اولی آدم علیه السلام همگی از بهشت خارج شدند و خداوند فرمود : قلنااهبطوا منها جمیعا.... که بدنبال آن هر کدام در گوشه ای از زمین فرود آمدند و این پراکندگی انسانها روی زمین نیز از همانجا ناشی می شود. خداوند برای هر گروهی نیز رسولی جهت هدایت آنها از بین خودشان برانگیخت که به تعداد معدودی از آنها در قرآن کریم اشاره شده است. نظر استاد در این باره چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نمی‌توان چنین نتیجه‌ای گرفت. در مورد «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمیعا» نیز گفته‌اند منظور آدم و حواء و شیطان بوده‌اند. و یا چون آدم برزخ نزولی حقیقت مثالی همه‌ی آدم‌ها است خطاب جمع به آن شده. زیرا اگر همه‌ی ما در آن‌جا نبوده‌ایم مگر می‌شود یک نفر به شجره‌ی ممنوعه نزدیک شود و فرزندان او تقاس او را بکشند؟ در موضوع پراکندگی انسان‌ها بر روی زمین بعضی تحقیقات نشان می‌دهد که در زمان‌های گذشته این‌ها با همدیگر ارتباط داشته‌اند. شاید کتاب «هدف حیات زمینی آدم» کمک کند. موفق باشید
3434
متن پرسش
سلام خسته نباشید گوشه ای از اتاق خانه مان هست که افراد خانواده می گویند اونجا نخواب و از تجربه ی بدشون میگن که شب یه حالتی دست میده که بیداری ولی نمی تونی حرف بزنی و این جور حرفا این حرف و چن نفر زدن و گفتن هر کی اون قسمت خوابیده این اتفاق براش افتاده حتی واسه یکی از فامیل ها که تز یه شهر دیگه اومده بود و اون قسمت خوابید دلیلش چیه؟ آیا ممکنه پای جن و شیطان و اینا در میان باشه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شاید شرایط در آن محل طوری باشد که روح انسان نتواند در آرامش باشد و نمی‌توان حضور جنیانِ شرور در این‌گونه مکان‌ها را نفی کرد، منتها با گذاردن آیة الکرسی می‌توان آن‌ها را دفع نمود. موفق باشید
3323
متن پرسش
سلام خسته نباشی در سایت های اجتماعی مشاهده میشه که بعضی ها پیام هایی را با این مضمون که مثلا اگر این پیام و به 10 نفر ندی یه اتفاقه بد یا خوب میفته یکی از این پیام ها به این شکل است: این5اسم خداروبه 10نفربفرس بزرگترین مشکلت حل میشه(یاالله)(یاکریم)(یارب)(یاسبحان)(یامجید)قبل ازحذف امتحانش کن من خودم اعتقادی به اینا ندارم ولی بالاخره آدم و می ترسونند ممنون میشم موضوع رو برام روشن کنید با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این کارها برای آن است که بفهمند چه تعداد آدم ساده و بی‌عقل در دنیا وجود دارد. موفق باشید
3318
متن پرسش
1- با سلام در مطالعه ی فصل هشتم از کتاب معرفت نفس جناب عالی به این سوالات برخوردیم: تفاوت عوالم الهی و عوالم وجود در چیست؟ اگر فرشتگان در همه ی عوالم حاضرند منظور از عوالم کدام است؟ در معراج چرا جبرئیل گفت من دیگر نمی توانم جلوتر بیایم؟ دسته بندی این عوالم چیست؟ 2- اگر خداوند عین تجرد است وقتی مرتاضی درجه ی تجرد خود را بالا می برد چرا به خداوند نزدیک نمی شود؟ 3- ایا مقام امامان نسبت به هم برتری دارد؟ و یا نسبت به پیامبر اکرم با توجه به این که همه ی انان معصومند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- وقتی متوجه باشیم «وجود» تشکیکی است و از آن‌جایی که «وجود» عین کمال است در هر مرتبه‌ای کمال مربوط به خود را دارد و هر اندازه وجود شدت یابد با کمال شدیدتری روبه‌رو هستید. در مقام معراج که شدیدترین درجه‌ی وجودی در میان است تنها نفس ناطقه‌ی رسول گرامی«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» می‌تواند حاضر باشد زیرا آن مقام، مقام جامعیت است در حالی‌که حضرت جبرائیل به عنوان فرشته‌ای مقرب در مقام «عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها» نیستند 2- نفس حیوان هم مجرد است. تجردی در مورد انسان موجب قرب الهی می‌شود که انسان با جامعیت شریعت آن تجرد را در خود ایجاد کرده باشد 3- از جهت شریعت قلب مبارک همه‌ی آن‌ها مساوی است ولی رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» مبدأ شریعت‌اند و از این جهت همه تابع قلب مبارک آن حضرت هستند. موفق باشید
3295
متن پرسش
سلام استاد در کتاب "جن شیطان جادوگر " در صفحه 25 نوشتید: برای شیطان کار دشواری نیست که حتی عامل بهبودی شخصی از بیماری شود. چطور امکان داره خداوند سلامتی مارو در اختیار شیطان قرار بده؟ و سئوال مهمترم: آیا در فرادرمانی هم شیطان درمان انجام میده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در آیه‌ی 41 سوره‌ی ص داریم که خداوند به رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرماید: یاد آور بنده‌ی ما ایوب را که ندا داد پروردگارش را که شیطان مرا به رنج بیماری و عذاب انداخته. و همان‌طور که مستحضرید مدتی حضرت ایوب«علیه‌السلام» در همین رابطه بیمار بودند و این یکی از وجوه امتحان الهی است. بدین لحاظ عرض کردم گاهی شیطان ما را بیمار می‌کند و با وسوسه‌های خود تلاش می‌کند ما متوسل به اموری مثل جادوگر شویم و بعد ما را بهبود می‌بخشد. هنر ما آن است در همه‌ی این امتحانات به وسایلی که شریعت الهی حرام دانسته متوسل نشویم وگرنه از امتحان الهی سرافراز بیرون نیامده‌ایم. فرادرمانی اگر به معنای همان انرژی‌درمانی است که موضوع آن را در کتاب عرض کرده‌ام و اگر چیز دیگری است نمی‌دانم. موفق باشید
3280
متن پرسش
سلام. استاد یکی از آشنایان تعریف می کرد یک نفر استاد دانشگاه و .. در شهرشان است که ادعا می کند با اجنه در تماس است و مشکلات افراد را حل می کند تابحال این آشنای ما را چندصدهزاتر تومان تیغ زده-البته مشکل این آشنامون هم حل شد-چون مایل بود ازدواج کند الان هم با یک جوان مومن دانشجوی دکتری خوب و ... ازدواج کرده، اما این اقای رمال همچنان به مطالبه پول ادامه داده و می گوید اگر پول ندهند زندگیشان را می پاشد و ...حتی به خانمهایی که به وی مراجعه می کنند زنگ می زند و بالحن جنسی و بسیار بد با ایشان صحبت می کند و قصد برقراری رابطه دارد استاد سوال من این است آیا معرفی و لودادن این آدم به مقامات اطلاعاتی و امنیتی گناه است؟آیا مصداق خبرچینی نیست؟ آیا خدا بدش نمی آید؟خیلی دلم میخواهد این شیادان اینچنینی به دام بیفتند اما ممکن است اجنه را به جان زندگی من بریزد؟ من به خدا توکل کردم و معوذتین را خواندم و مطئنم هیچ جنی نمی تواند کاری به من داشته باشد. اگر شما بگویید لودادن این آدم اشکال ندارد حتما معرفیش می کنم. تاحالش را بگیرند. لطفا مرا راهنمایی کنیدممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین طور که متوجه‌اید این ها شیادانی هستند که باید به بدترین شکل با آن‌ها برخورد کرد و آن بنده های خدائی که می‌خواهند به کمک رمال و جادوگر مشکل‌شان را حل کنند باید بدانند که مثل دیگر‌ کار‌های شیطان نتیجه‌ی نهایی برایشان ندارد و این‌ها چوب جدایی از دین و روحانیّت را می‌خورند. بنده عرایضی در این رابطه در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» داشته‌ام. موفق باشید
3274
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز وارجمند.چندی پیش سوالی با این عنوان که چرا شیطان مستقیما با خدا گفتگو میکند ولی انسانهای کامل با حجاب مطرح نمودم که جواب فرمودید چیزی که حکایت کند گفتگوی شیطان با خدا بدون حجاب بوده نداریم.حال سوال اینجانب این است که چرا علامه حسن زاده آملی در کتاب الهی نامه خود می فرماید:الهی ابلیس رجیم را بلاواسطه خطاب کنی، وانسان کامل را من وراء حجاب،که نه آن آیت قرب است ونه این رایت بعد.وهمچنین شاگرد ایشان آیت الله صمدی آملی در کتاب حضور ومراقبت خود می فرماید: شیطان به خدا گفت حال که مرا از درت راتدی بندگان تو را گول می زنم،در این آیه کاف خطاب دارد ونشان می دهد که شیطان مستقیما با خدا صحبت کرده است. باتشکر وسپاس فراوان.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خطاب خدا برای همه هست، حتی شیطان، خطاب ما هم به خدا به صورت عادی برای همه ممکن است، گفت: «یار نزدیک‌تر از من به من است.... این عجب بین که من از وی دورم» حال اگر بنده‌ی بزرگی مثل حضرت موسی«علیه‌السلام» بخواهد قربی داشته باشد ماوراء آن نوع نزدیکی عمومی، باید از طریق واسطه باشد زیرا هیچ موجودی نمی‌تواند در عرض خدا قرار گیرد. موفق باشید
3259
متن پرسش
سلام.آیا آدم و حوا واقعیت خارجی داشته اند یا صرفا یک مثل قرآنی است؟آخر آیت الله جوادی می فرمودند ممکن است به یک معنا فقط مثال باشد و آن ها نماد انسان و سرنوشت او باشند
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حتماً واقعیت خارجی داشته‌اند و فقط نباید بین آدم جبروتی که خلیفة‌الله است با آدم ابوالبشر که پدر همه‌ی آدم‌ها است خلط کرد که این از بحث‌های ظریفی است که در عرفان نظری باید دنبال کرد. احتمالاً متوجه فرمایش حضرت آیت‌الله جوادی نشده‌اید. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!