بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سیر مطالعاتی،مطالعه وتفکر

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
متأسفانه هیچ نتیجه ای در جزوات یافت نشد!
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4302
متن پرسش
در سؤال (4089) از شما پرسیدیم که: «علم حضوری به وجود خدا، از جنس مبادی نظری است یا عملی؟»، شما در پاسخ فرمودید: «در این حالت، تمام وجود انسان اعم از نظر و عمل تحت تأثیر چنین مشاهده‌ای است. به این لحاظ، آن کسی که خود را در معرض غرق شدن می‌یابد، عملش همان نظر به خداوندی است که قدرت نجات دارد.». با عرض پوزش، این فرمایش شما، جواب ما نشد؛ این گزاره در این حالت (اگر چه انسان به گزاره‌بودنِ این واقعیت و موضوع و محمول داشتنش توجه ندارد) منشأ تصمیم‌گیری و عمل است، لذا این گزاره در این حالت بالاخره باید جزء مبادی باشد، جزء کدامیک از مبادی است؟ نظری یا عملی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر موضوع را وجودی در نظر بگیریم و خود را به جای آن کسی قرار دهیم که در حال‌ غرق نظربه خداوند دارد ، حرف همان است که عرض کردم که ماوراء عقل عملی و نظری تماماً نظر به خداوند د ولی اگر موضوع را در حوزه‌ی علم حصولی بیاوریم معلوم است که علم حضوری را به صورت حصولی مدّ نظر قرار داده‌ایم و جزء مبادی نظری می‌شود ولی این دیگر علم حضوری نیست، علمِ به علمِ حضوری است. موفق باشید
4275
متن پرسش
السلام و التحیة. ببخشید استاد قسمت سوم مقاله ای که دکتر جباری در فیس بوک خود گذاشته اند در ذیل آمده است که ایشون به مطالبی که شما عرض فرمودید هم پاسخ دادند ، نظرتان چیست ؟: " شیعه حقیقی یعنی چه؟ (بخش 3) ************************** سومین ساحتی که میتوان در آن به تمییز شیعه و اهل سنت پرداخت، ساحت عرفان و حکمت است. راقم این سطور براین باور است که تنها ساحتی که میتواند معیار و مناط تمییز شیعه از غیر شیعه باشد، همین ساحت حکمت و عرفان است و تنها در همین ساحت است که مفهوم شیعه خود را شکل می دهد و معنا می یابد. این سخن بدان معناست که اساساً شیعه حقیقی (نه شیعه تاریخی) عارفان هستند و هم ایشان هستند که حقیقت شیعه را در طول تاریخ به منصه ظهور آورده اند. اما دلیل این مدعا چیست و چرا باید کثیری از بزرگان حتی فقه و کلام شیعه تاریخی را از دایره شیعه حقیقی بیرون نهاد؟ شاید برای کثیری از شیعیان!!، امروزه دشوار باشد که بزرگانی از فقه و حدیث و کلام تاریخشان را از دایره شیعه بیرون ببیند، اما واقعیت این است که اگر به دنبال شیعه حقیقی و حقیقت شیعه هستیم باید از بند مشهورات تاریخی رها شویم و عاداتی که صرفا بر اثر "تکرار"، بدیهی شده را کنار نهیم. فلان "شیخ"، و فلان "علامه" و فلان "آیت الله" و "ثقه الاسلام" و "حجه الاسلام" نمیتوانند حقیقت شیعه باشند حتی اگر صاحب صدها کتاب در فقه و حدیث بوده باشند و ارکان حدیثی برای این شیعه تاریخی ساخته باشند، مگر اینکه در ساحت "عرفان و حکمت" به حقیقت شیعه نائل آمده باشند. لذا ما از قضاوت درباب افراد پرهیز میکنیم و به دنبال این نخواهیم بود که فی المثل آیا شیخ صدوق یا شیخ طوسی با آن همه کتاب آیا شیعه حقیقی محسوب میشوند یا نه! آنچه برای راقم این سطور حائز اهمیت است مفهوم شیعه حقیقی است که بتواند آن را از شیعه تاریخی متمایز سازد. مهمترین موضوع در عرفان و حکمت، مفهوم "ولایت" است. شاید برخی ایراد بگیرند که مفهوم "امامت" نزد متکلمین هم مطرح است، پس چرا بدان در کلام پرداخته نمیشود؟ در پاسخ میتوان چنین توضیح داد، که مقسم ما در شیعه حقیقی، مقوله "حقیقت" است، نه صرفا مسائل علمی و بحثی. این درست است که در بین متکلمین و کلام امامیه، بحث "امامت" بحثی جدی و مهم است، اما دو نکته است. نخست اینکه فقط بحث است. یعنی یک نسبت "حصولی" وجود دارد. متکلم درباب امامت بحث میکند این بدان معنا نیست که لزوماً حقیقت آن بحث را به حضور دریافته باشد. متکلم میتواند کتابی در اثبات امامت بنویسد، و در عین حال هیچ حظی از حقیقت امامت نبرده باشد و هیچ ایمانی هم نداشته باشد. این خاصیت کلام است که ساحت حصول و بحث و جدل است. اما چون مقسم ما در شیعه حقیقی، حقیقت است، پس باید امری و ساحتی مورد قضاوت و معیار قرار گیرد که نسبت حقیقی و حضوری حاکم باشد، یعنی نسبتی که فرد در آن نسبت، آن معنا را حضور کرده باشد و صرفا مفهوم نباشد. در واقع شیعه حقیقی با "معنا" کار دارد، و شیعه تاریخی(متکلم یا فقیه) با "مفهوم" در ارتباط است. نکته دیگر این است که در کلام امامیه، بحث درباب امامت است، حال آنکه در نزد عرفا مساله "ولایت" است و تفاوت در این است که "ولایت اعم از امامت است. عرفا در نسبتی حضوری به دیدار حقیقتی نائل میشوند که بر کل هستی حاکم است و در این نسبت حضوری عام، مصادیق خاص آن را نیز درک میکنند. اما برای متکلم چون هیچ نسبت حضوری طرح نیست، خود را با مصادیق تاریخی ولیت، یعنی "امامت" مشغول می سازد تا بتواند بطور حصولی عظمت و بزرگی برخی از مصادیق ولایت یعنی "اهل بیت" را اثبات نماید. این اثبات مصادیق جزیی ولایت به شکل امامت در طول تاریخی، اساس و ماهیت شیعه تاریخی را شکل داده است که صرفا در تولید ابنوه آثار به کار می آید و جزء ایجاد افتراق بین مسلمانان هیچ حاصلی نداشته است. وقتی به تاریخ این شیعه تاریخی رجوع میکنیم و حجم وسیعی از کتب در اثبات امامت اهل بیت را میخوانیم، و فی المثل کتابی مانند "الغدیر" مرحوم امینی را در دست میگیریم، چه اتفاقی رخ میدهد؟ آیا خواننده این کتاب معظم، با شیعه حقیقی مواجه میشود و به حقیقت شیعه نائل میشود؟ هرگز. آنچه رخ میدهد، صرفا انبان ذهنی خواننده پر میشود از کثیری احادیث و روایات در اثبات حقانیت امیرالمومنین در ساحت "ذهن" و حصول. این همان چیزی است که نامش را شیعه تاریخی مینامیم. در حالیکه شیعه حقیقی نه در نسبت حصولی، بل در ساحت حضوری به دیدار حقیقت امامت یعنی ولایت نائل می آید. اما داسنتیم که ولایت مهمترین مساله در عرفان است و عارف بدین خاطر عارف میشود که ولایت را به جان می آزماید. ولایت نزد عارفان بدان معناست که حقتعالی ولی کسانی است که ایمان آورده اند و ولایت بدان معناست که حق تعالی همه هستی را خواه تککوینی و خواه تشریعی در ید هدایت خویش دارد و هیچ موجودی نیست در ذیل هدایت او نباشد. "ولیگ نیز از اسما< الله است و به همین سبب برخی از انسانها مظهر این اسم میشوند و ولایت الهی بدانها تجلی میکند و ظهور می یابند. درباب مفهوم "ولایت" و اقسام آن در کتب عارفان مطالب مفصلی وجود دارد، اما آنچه در این مقام می بایست گفته آید این است که شیعه حقیقی نخست این حقیقت را به حق الیقین می ازماید که همه عالم تحت ولایت انسان کامل است و این انسان کامل در هر دوره ای "حضور" دارد، گرچه "ظاهر" نباشد. شیعه حقیقی این "حضور" بدون "ظهور" را در می یابد و میکوشد در این نسبت حضوری با ولی الهی قرار گیرد و بدان تقرب جوید. شیعه حقیقی تا به "دیدار" ولی الله الاعظم نائل نشود و در نسبت حضوری با نباشد، خود را درگیر مباحث انتزاعی مصادیق تاریخی ولیایت نمیسازد. شیعه حقیقی میداند که وظیفه اش درک حضوری ولی الله اعظم است، نه اثبات نظری مقام امام یا امیر المومنین. او این وظیفه را برای مکتلمین رها میسازد و خود به دنبال آن میشود تا در نسبت حضوری حقیقت ولایت و ولی خدا را درک کند. او میداند که با خواندن کتاب و نوشتن هزاران کتاب در اثبات امامت یک مصداق خاص، نمیتوان به حضور ولی خدا نائل آمد. قرب ولی خدا، آدابی دیگر دارد و این آداب جملگی در کتب عارفان به دقت بیان شده است. وجود پیر و مرشدی برای تقرب ساحت ولی الله الاعظم، امر ضروریست و سیر و سلوکی باید تا این تقرب حاصل شود. شیعه حقیقی در نسبت حضوری با ولی خدا، بدین حقیقت نیز نائل می آید که اساساً اسلام هنوز ظهور نیافته است و در کمون غیب است و با این حال رحمت واسعه الهی عام است و همه مخلوقات را در برمیگیرد. شیعه حقیقی مظهریت اسم رحمان میشود تا بتواند رحمت خاصه الهی را برای خود بدست آورد. او میداند تا زمانیکه به همه مخلوقات رحمت عام نداشته باشد، هرگز نمیتواند مشمول رحمت خاصه باشد که همان تقرب به ساحت ولی الله الاعظم است. از همین رو شیعه حقیقی هرگز در دام کینه جویی با خلایق نمی افتد خاصه کینه های تاریخی. شیعه حقیقی میداند کسانی که به اسم دفاع از اهل بیت و با عنوان "تولی و تبری" دائما زبان به دشنام می گشایند و اندرون پلید خود را با این عناوین ظاهر میسازند، نه تنها شیعه نیستند، بل هزاران هزار فرسنگ از حقیقت دورند و در ظلمات کفر غوطه ورند. شیعه حقیقی خود را با هیچ امر انتزاعی و وهمی مانند "تاریخ" درگیر نمیسازد، بل میکوشد، ولی حی و حاضر (اما غایب) را درک کند. او با یقینیات حقیقت دین را می یابد و در مواجهه با دین مانند بنی اسرائیل(داستان گاو و موسی) دنبال مساله تراشی نیستند. دینداری شیعیان تاریخی مانند قوم بنی اسرائیل است زمانیکه کسی به قتل رسیده بود و نزد موسی رفتند تا از او کمک بگیرند، و موسی به اذن الهی به آنها گفت بروید گاوی را ذبح کنید و خونش را به مقتول بمالید تا مقتول خودش زنده شود و قاتلش را معرفی کند. اما قوم بهانه گیر بنی اسرائیل دائمکا از کم و کیف گاو پرسیدند. لاغز باشد، یا چاق؛ پیر باشد، یا جوان. چه رنگی باشد، چه سنی باشد، و... و به موازات این بهانه گیر "و طرح "مسال"، تکلیفشان نیز سخت تر میشد. دینداری شیعیان تاریخی مانند همین قوم دینداری "مساله محور" است. توضیح المسائل جای کتاب الله می نشیند و به جای حصول جای حضور. شیعه درون یک شبکه پیچیده ای از "شبه علومی" مانند "علم رجال و علم الحدیث گرفتار میشود تا بتواند به انجام یک عمل و تکلیف دست یابد. برای استحکام این شبکه پیچیده، سلسله راویان و محدثین شکل میگیرد ودر حقیقت به تقویت آتوریته این شبکه تعداد مسائل افزوده میشود تا هیچ کس نتواند به تنهایی به دین دست یابد مگر از رهگذر این شبکه و این سلسله جلیله!"
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخنان بسیار مغشوشی است، مگر می‌شود بدون مقدمات علم حصولی نسبت به حقایق به علم حضوری دین رسید؟ و مگر می‌شود بدون شناخت مصداق امام از طریق علم شریف کلام، زمینه‌ی اُنس با امام را فراهم کرد؟ و مگر بدون فقه می‌توان ادب لازم جهت ارتباط با حضرت مولا را پیدا کرد؟ بنده فرصت ندارم وگرنه اگر کسی فرصت داشته باشد می‌تواند به این سخنان اشکال اساسی بگیرد به طوری که بوی اباحه‌گری و همان عرفان منفی از آن استشمام می‌شود إلاّ این‌که نویسنده‌ی محترم با عجله چیزهایی فرموده و متوجه لوازم آن نشده. به گفته‌ی حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» اسلام را فقه نگه داشته. موفق باشید
4182
متن پرسش
استاد بزرگوار سلام علیکم .بنده سالهاست که یاد مرگ و فکر مردن بسیار در ذهنم می آید و هر گاری که میخواهم انجام دهم ناگهان یاد مردن می افتد حتی ساختن یا خرید منزل ،به افرادی که سن وسال از آنان گذشته و همچنان حریصانه دنبال دنیا می دوند نگاه میکنم و متعجب میشوم،این گونه افکار منشاش چیست ؟این طور بودن خوب است یا بد؟2-بنده موفق به نماز شب نمیشوم در حالی که در اعمال شبانه روزم دقت میکنم که گناهی سر نزند (هر چتد سر میزند) قبل از خواب آیه آخر سوره کهف را میخوانم زمان را برای بیدار شدن را تنظیم میکنم اما نمیدانم چرا توفیق شب زنده داری را ندارم ،درصورت امکان راهنمایی ام نمایید.التماس دعا
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سخن مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» که می‌فرماید: « اعْمَلْ لِدُنْیَاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَدا» چنان براى زندگى دنیاى خویش تلاش کن که گویا تا ابد زنده هستى، و براى آخرت خویش آنچنان کار کن که گوئى فردا از دنیا خواهى رفت.. باید بتوانیم بین آن دو تعادل ایجاد کنیم و این بسیار کار سختی است، سخت‌تر از آن که انسان تارک دنیا باشد 2- سعی بفرمایید قضای آن را به‌جا آورید تا روح، نورِ نماز شب را بشناسد. موفق باشید
4165
متن پرسش
باسلام وخداقوت بعد از کنکور سال 90 همچین سوالاتی (که من به درد چه کاری می خورم؟ یا این که چه کاری به درد من می خورد؟ من برای چه کاری ساخته شده ام؟ من از چه استعدادهایی و در چه حدی برخوردار هستم؟ وظیفه من بر اساس توانایی هایم چیست؟) تا امروزه برای من پیش آمده که از طریق روان شناسی که به نتیجه ای نرسیدم و بعد مباحث شما معرفت نفس را تازه پیدا کردم میخواستم بپرسم الان چی کار کنم؟ 2.نظرتون رو درباره طرح «من» (استعدادیابی بر اساس الگوی انشاء) که براساس آیات،روایات،حدیث است می خواستم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی که در سایت هست را دنبال کنید، إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید
4151
متن پرسش
سلام علیکم خدا قوت ، استاد گرامی چند وقت است که دچار یک حالت روحی خاصی شده ام که علت ان را نمی دانم بیشتر اوقات در یک حالت گریه و بغض الودگی هستم بدون اینکه مشکل خاصی داشته باشم ، مدام احساس خسران می کنم و این باعث می شود دچار گرفتگی شوم ، وقتی در تلویزیون یا حتی در جای دیگری از ائمه سخنی می شنوم اشکم سرازیر می شود با این که سخن کاملا امید بخش است گاهی به خودم طعنه می زنم که ذکر خدا در قلبم جاری نیست که ارام نیستم ، دنبال چیزی می گردم ، دنبال گمشده ای ، به کاری که میکنم مطمئن نیستم و فکر می کنم کار بهتری را باید انجام دهم »، علت چیست ؟ لطفا کوتاه جواب ندهید سپاس گرارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب بلند بنده یک کلمه است؛ دلت هوای نور حضرت حق از طریق صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» کرده است با معارف حضرت روح‌الله خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» دلت را آشنا کن تا به طریق صحیح آن را تغذیه کنی. کتاب «اسماء حسنی، دریچه‌های نظر به حق» به عنوان پلی که بتوانیم با آثار حضرت امام آشنا شویم نوشته شده. موفق باشید
4159
متن پرسش
با عرض سلام علاقه مند به شروع مطالعه در علم فلسفه هستم به نظرتان از کجا شروع کنم و چه سیری را پیشنهاد می کنید؟(پیش از این مطالعه ای در این زمینه نداشته ام)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همان سیری که در سایت هست شروع کنید إن‌شاءالله نتیجه می‌گیرید. موفق باشید
4131
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و تحیات اینجانب طلبه ای هستم که پایه دهم را سپری میکنم از آرزوهای دیرینه ام این بوده که در طول شبانه روز بیشترین مقدار مطالعه را داشته باشم و دقیقه ای را هدر ندهم. سوالاتم از شما اینست که اولا جنابعالی در شبانه روز چند ساعت مطالعه دارید؟(با عرض معذرت از طرح این سوال که به زندگی خصوصیتان مرتبط است.) ثانیا بفرمایید که بهترین راه از بین بردن خستگی مطالعه بدون اینکه اتلاف وقتی صورت پذیرد چیست؟ والسلام علیکم و رحمه الله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در حال حاضر کاری جز مطالعه و یا نوشتن مطالبی که به صورت کتاب چاپ می‌شود ندارم که برای آن‌ها نیز به متون دینی رجوع دارم و یا سؤالات عزیزانی که از طریق سایت سؤال می‌کنند را می‌دهم که آن نیز یک نحوه مطالعه است و ساعتی هم سایت‌های خبری را می‌بینم که آن هم یک نحوه مطالعه به حساب می‌آید و یا کتاب‌های جدید را مطالعه می‌کنم و به نحوه‌ی ورود و خروجشان نسبت به موضوعاتی که ممکن است بشناسم، دقت دارم یا برای چند جلسه‌ای که در طول هفته دارم مطالعه می‌کنم. در مورد از بین‌بردن خستگی مطالعه همان پیشنهادی را دارم که قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» تحت عنوان «ضرورت مطالعه و نحوه‌ی آن» عرض کردم. در هر صورت از یادداشت‌برداری موضوعاتی که مطالعه کردید غافل نباشید. ورزش هم یادتان نرود. موفق باشید
4117
متن پرسش
با سلام وخداقوت خدمت استاد بنده جوان 19 ساله با 4جلدکتاب انقلاب اسلامی و 2تا از کتاب غرب شناسی با شما آشنا شدم واز مدتی که با فعالیت های شما آشنایی کامل پیدا کردم اینگار گم شده ای را او نشانم داد.(چون کتب معرفتی واخلاقی مختلفی مطالعه میکردم اما نقطه شروع وویژگی بیان شمارا نداشت باتوجه به گفته خودتان که مباحث باتوجه به زمانه بایدانجام شود که دربخش شهیدمطهری بیان کردید.) با عرض معذرت از زیاد شدن سوالات وگرفتن این در گران بهای شما - با توجه به مشکلی که داشتم در زمینه برنامه ریزی شخصیتی وآینده خودم (کتاب ادب خیال،عقل وقلب هم مطالعه کردم) 1.من کتب وتمام صوت شماراگرفتم وسیر شما را بهترین دیدم با توجه به آشفتگی و گیجی که در بقیه سیرها دیدم از جوان وانتخاب بزرگ وآشتی با خدا شروع کردم تا ادامه ی آن ان شاء الله اما می خواستم ببینم حالا چه زمانی کتبی مثل سلوک ذیل امام و کتب امام وجزوات راشروع کنم بگذارم کمی جلو بروم یا؟ 2.جایگاه حفظ قرآن در سیرشما کجاست وچه زمان شروع کنم با توجه به صحبت هایی که شما فرمودید به این سادگی نیست که از فردا بیتوانیم با ورود پیداکنیم باقرآن وبحث مطالعه و..؟؟ 3.درباره درس ریاضی وانگلیسی؟ باتوجه به توصیه وتاکیدهای بسیاری که می شود اما نمی دانم ریاضی یا هندسه ازکجا باید شروع کنم وباتوجه به بی استادی و انگلیسی هم که شروع کردم آثار وضعی بدی باتوجه به کتب آن وفرهنگی که داشت القا میکرد داشت وفعلا لغت حفظ میکنم 4. باتوجه به این که فعلا ترم 3 رشته فقه وحقوق هستم اما علاقه ی زیادی به جامعیت علوم نه از از طریق این رشته های سکولار دانشگاهی دارم مثل شهید مطهری وعلامه جعفری و... اما نمیدانم چیکار کنم وازکجا شروع کنم؟(خانواده هم راضی به حوزه رفتن نیستندودوست دارند مدرک داشته باشم وتوصیفات غیرعالم دینی که شما فرمودید) 5.اشعار نیز ازمولوی و حافظ و...چه طور شروع شود؟ حلال کنید(نکند اون دنیا جواب حق الناس داشته باشم.) تشکربابت جواب دهی وزحمات.وبچه های موسسه. یاعلی علیه السلام.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً در جواب سوال 4071داده شده. در ان جا عرض شد «باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب سلوک را بهتر است بعد از مطالعه‌ی ده نکته و برهان صدیقین و معاد و مبانی معرفتی مهدویت و مدرنیته و توهم، مطالعه بفرمایید تا معنای مثال‌هایش را احساس کنید 2- حفظ قرآن به معنای آن که لفظ آیات را به حافظه بسپاریم کار خوبی است ولی ما مأمور به تدبر در قرآن هستیم ولی باز تأکید می‌کنم اگر انسان فرصت و استعداد حفظ قرآن داشته باشد هرگز نباید کوتاهی کند 3- انگلیسی به عنوان یک زبان بین‌المللی به‌کار می‌اید حفظ لغت کافی نیست باید متون انگلیسی را بتوانیم بفهمیم و عنداللزوم صحبت کنیم، همان‌طور ذهنی که هندسی شده باشد بهتر فکر می‌کند 4- فعلا همین مسیر را ادامه دهید خداوند گشایش لازم را می‌رساند 5- باید معارف لازم جهت فهم مولوی و حافظ را با مطالعات عرفان نظری به‌دست آورید. إن‌شاءالله. موفق باشید» موفق باشید
4089
متن پرسش
گزارة «خدا هست»، الآن برای ما یک معرفت نظری و علم حصولی است. اگر این گزاره را قلباً باورکردیم و به علم حضوری این معرفت را دریافتیم (حال یا مثل عرفا به مقام مشاهدةالله رسیدیدم یا مثل همان کسی شدیم که داریم در کشتی غرق می شویم)، در صورت ادراک این معرفت به علم حضوری، آیا این معرفت، جزء مبادی نظریِ ماست؟ یا جزء مبادی عقل عملی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این حالت تمام وجود انسان اعم از نظر و عمل تحت تأثیر چنین مشاهده‌ای است، به این لحاظ، آن کسی که خود را در معرض غرق شدن می‌یابد عملش همان نظر به خداوندی است که قدرت نجات دارد. موفق باشید.
4071
متن پرسش
با سلام وخداقوت خدمت استاد بنده جوان 19 ساله با 4جلدکتاب انقلاب اسلامی و 2تا از کتاب غرب شناسی با شما آشنا شدم واز مدتی که با فعالیت های شما آشنایی کامل پیدا کردم اینگار گم شده ای را او نشانم داد.(چون کتب معرفتی واخلاقی مختلفی مطالعه میکردم اما نقطه شروع وویژگی بیان شمارا نداشت باتوجه به گفته خودتان که مباحث باتوجه به زمانه بایدانجام شود که دربخش شهیدمطهری بیان کردید.) با عرض معذرت از زیاد شدن سوالات وگرفتن این در گران بهای شما - با توجه به مشکلی که داشتم در زمینه برنامه ریزی شخصیتی وآینده خودم (کتاب ادب خیال،عقل وقلب هم مطالعه کردم) 1.من کتب وتمام صوت شماراگرفتم وسیر شما را بهترین دیدم با توجه به آشفتگی و گیجی که در بقیه سیرها دیدم از جوان وانتخاب بزرگ وآشتی با خدا شروع کردم تا ادامه ی آن ان شاء الله اما می خواستم ببینم حالا چه زمانی کتبی مثل سلوک ذیل امام و کتب امام وجزوات راشروع کنم بگذارم کمی جلو بروم یا؟ 2.جایگاه حفظ قرآن در سیرشما کجاست وچه زمان شروع کنم با توجه به صحبت هایی که شما فرمودید به این سادگی نیست که از فردا بیتوانیم با ورود پیداکنیم باقرآن وبحث مطالعه و..؟؟ 3.درباره درس ریاضی وانگلیسی؟ باتوجه به توصیه وتاکیدهای بسیاری که می شود اما نمی دانم ریاضی یا هندسه ازکجا باید شروع کنم وباتوجه به بی استادی و انگلیسی هم که شروع کردم آثار وضعی بدی باتوجه به کتب آن وفرهنگی که داشت القا میکرد داشت وفعلا لغت حفظ میکنم 4. باتوجه به این که فعلا ترم 3 رشته فقه وحقوق هستم اما علاقه ی زیادی به جامعیت علوم نه از از طریق این رشته های سکولار دانشگاهی دارم مثل شهید مطهری وعلامه جعفری و... اما نمیدانم چیکار کنم وازکجا شروع کنم؟(خانواده هم راضی به حوزه رفتن نیستندودوست دارند مدرک داشته باشم وتوصیفات غیرعالم دینی که شما فرمودید) 5.اشعار نیز ازمولوی و حافظ و...چه طور شروع شود؟ حلال کنید(نکند اون دنیا جواب حق الناس داشته باشم.) تشکربابت جواب دهی وزحمات.وبچه های موسسه. یاعلی علیه السلام.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب سلوک را بهتر است بعد از مطالعه‌ی ده نکته و برهان صدیقین و معاد و مبانی معرفتی مهدویت و مدرنیته و توهم، مطالعه بفرمایید تا معنای مثال‌هایش را احساس کنید 2- حفظ قرآن به معنای آن که لفظ آیات را به حافظه بسپاریم کار خوبی است ولی ما مأمور به تدبر در قرآن هستیم ولی باز تأکید می‌کنم اگر انسان فرصت و استعداد حفظ قرآن داشته باشد هرگز نباید کوتاهی کند 3- انگلیسی به عنوان یک زبان بین‌المللی به‌کار می‌اید حفظ لغت کافی نیست باید متون انگلیسی را بتوانیم بفهمیم و عنداللزوم صحبت کنیم، همان‌طور ذهنی که هندسی شده باشد بهتر فکر می‌کند 4- فعلا همین مسیر را ادامه دهید خداوند گشایش لازم را می‌رساند 5- باید معارف لازم جهت فهم مولوی و حافظ را با مطالعات عرفان نظری به‌دست آورید. إن‌شاءالله. موفق باشید
4023
متن پرسش
استاد گرامی! سلام، خسته نباشید بفرمایید اینکه در روایات وارد شده است که مسلمان هر روز حداقل 50 آیه باید تلاوت کند، اینجانب نسبت به این دستور کمی سنگین هستم گاهی می خوانم و گاهی نه، اما حاضرم ساعتها وقت صرف کنم برای مطالعه و یا تفسیر آیه ای از کتابهای جنابعالی یا تفسیر علامه طباطبایی و یا آیت الله جوادی آملی. به طور خلاصه عرض کنم که به فهم آیات بیشتر علاقه مندم تا قرائت صوری. آیا این کفایت می کند؟ لطفاَ راهنمایی بفرمایید. متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید 50 آیه را بخوانید و جان خود را با آهنگ آن آیات هماهنگ کنید و در حدّ توان تدبّر هم داشته باشید. موفق باشید
3968
متن پرسش
در سؤال قبلی که پاسخش را به ایمیلم فرستادید، به تعریفی که شما در کتاب «سلوک» برای «مبادی فکر غربی» کرده‌اید، اشکالی گرفتیم. در پاسخ به آن اشکال، شما فرمودید که: «اندیشیدن» را باید به معنای «تأمل روحی» بگیریم. در تعریفی که شما در کتاب برای «مبادی فکر غرب» ارائه کرده‌اید، «اندیشیدن» را به معنای «تأمل روحی» یا هر معنای دیگری که بگیریم، (با توجه به پاسخ‌تان به سؤال قبلی) نتیجة مبادی است نه خود مبادی. پس چرا شما در تعریف «مبادی»، نتیجة آن را می‌آورید؟! این تعریف به نتیجه، مثل این است که «عبادت» را به «قرب» تعریف کنیم نه به «وسیلة رسیدن به قرب». فکرکنم با توجه به پاسخ شما به سؤال قبلی، این تعریف به مقصود شما نزدیک‌تر باشد: «مبادی فکر غربی، آن چیزی است که باعث می‌شود بتوانیم برای تسلط بر طبیعت بر روی داده‌های حسی فکرکنیم.». آنگاه با توجه به مثال‌هایی که در پاسخ به سؤال (3216) و (3382) فرموده‌اید، مصادیقِ «آن چیز» که در نگاه اولیه در این تعریف مبهم است، روشن می‌شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی روشن شد که مبادی از علم حضوری است و «وجودی» می‌باشد، تعریف‌بردار نیست إلاّ با مثال تا مخاطب آن را در خود احساس کند. موفق باشید
3946
متن پرسش
سلام علیکم: بنده با مشورت حضرت عالی ( سوال 3782) در حال خواندن بدایه الحکمه هستم و می‌خواستم بدانم برای اینکه با نظرات و مبنای حضرت علامه بیشتر آشنا بشوم چه کتاب هایی رو مطالعه کنم.(با توجه به اینکه در بسیاری موارد نظرات خود علامه مورد نقد قرار گرفته و امکان دارد با نظر خاص خود علامه آشنا نشوم) سوال بعدی اینکه پیشنهاد شما برای شروع مطالعه کتاب ((اصول فلسفه و روش رئالیسم حضرت علامه طباطبایی ره)) چه زمانی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با ادامه‌ی بدایه و نهایه و سپس اسفار مطالب روشن می‌شود. کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» را بعد از بدایه به‌راحتی می‌توانید مطالعه کنید. موفق باشید
3920
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز در ابتداء با عرض پوزش بابت طولانی شدن مطالب تقاضامندم بنده رو در راهی که صلاح میدانید راهنمائی بفرمائید. بنده 2 سال است که با فرمایشات ارزشمند حضرتعالی که ترجمان قرآن و احادیث ائمه اطهار علیهم السلام است ،زندگی میکنم.بعضا" شاید بعضی از روزها 12 ساعت به سخنرانیهای شما گوش جان سپرده و اصلا" متوجه گذر زمان نمیشوم.مختصرا" عرض کنم از 12 سال پیش به طور مستمر شروع به مطالعه قرآن نموده ام .بعد از 4 الی 5 سال احساس کردم که در فهم معارف متوقف شده ام ؛ تا اینکه خداوند عنایت نمودند و بوسیله یک دوست بنده رو هدایت کرده و برای فهم بهتر قرآن شروع به مطالعه کتب روائی نظیر : اصول کافی ، روضه کافی ، ترجمه بعضی از مجلد های بحار الانوار ، عین الحیات ، نهج البلاغه ، تحف العقول و بسیاری کتب روائی و اخلاقی دیگر نمودم . اما بعد از 4 الی 5 سال مجددا" احساس توقف در فهم معارف نمودم؛تا اینکه بنا به این آیه شریفه که میفرماید: و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. خداوند متعال بنده رو با شما و آثار شما آشنا فرمود و همان شد که در ابتدای سخن به عرض رساندم.مباحثی که از سخنرانیهای شما گوش داده ام از قرار ذیل میباشد: شرح ده نکته در معرفت النفس ، شرح برهان صدیقین ، آشتی با خدا ، تفسیر سوره های زمر ، شوری ، ص ، عنکبوت ، قصص، نباء، واقعه ، فاطر ، نمل ، انفال ، آیت الکرسی ، ق ، سبا ، طور ، روم ، محمد ، قیامت ، نازعات ، شرح نامه 31 امام علی علیه السلام ، شرح خطبه های 83 ، 182 ، 86 ، 87 ، 223 ، 224 ، 230 ، 111 ، 1 ، 221 ، شرح کتاب معاد ، از ولایت نبی تا ولایت فقیه ، مباحث مربوط به ملک ، هدف حیات زمینی آدم ، مقام برزخیت کبری حضرت رسول صلی الله علیه و آله ، تحلیل فیلم سفر به ماوراء ، آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود ، شرح حدیث جنود عقل و جهل ، شرح حدیث عنوان بصری ، (40 قسمت از شرح مقالات استاد شجاعی و 38 قسمت از شرح معرفت النفس و الحشر این تعداد از مقلات استاد شجاعی و معرفت النفس و الحشر بدلیل کیفیت پائین فایل صوتی از گوش دادن ادامه این دو بحث منصرف شدم) تمامی مباحث مربوط به مدرنیته و سلوک ذیل شخصیت امام خمینی رحمت الله علیه ، علاوه بر این مباحث مدت 4 الی 5 ماه است که در بنیاد سمات در تهران ثبت نام کرده و در کلاسهای آنجا نیز شرکت میکنم.اما مدتی است که مجددا" احساس تنگی در ریشه های معرفتی و فکری ام کرده و گمان میکنم وقت آن رسیده که نهال عقلم را به باغ بزرگتری منتقل کنم تا ریشه های عقل و تفکرم رشد بیشتری نمایند تا ان شاء الله این نهال تبدیل به درخت تناوری شوند و آماده این شوند که نهرها از زیر (نه از کنار) آن عبور نمایند. لازم به ذکر است که بعضی از دوستان به من چندین توصیه نمودند. از جمله ؛گوش دادن به مباحث عرفان نظری ، شرح فصوص الحکم ، شرح اسفار ملاصدرا و . . . اما دوست دارم شما با تجربه خود این شاگرد کوچکتان را ... راهنمائی بفرمائید. ... بابت طولانی شدن عرایضم پوزش میخواهم. به امید دیدار
متن پاسخ
3920- باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که این مسیر إن‌شاءالله باید تا فهم اسفار و عرفان نظری و شرح فصوص الحکم برسد بحثی نیست ولی عمده آن است که در هر شرایطی بتوانیم راه اُنس با خدا را پیدا کنیم وگرنه با گوش‌دادن مباحث به تنهایی راهی گشوده نمی‌شود به‌خصوص که می‌فرمایید بعضی روزها 12 ساعت به مباحث گوش داده‌اید. باید به قلب خود فرصت دهید که مطالب را درک کند. موفق باشید
3879
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت قلبی استاد گرامی ، برای شروع سیر مطالعاتی (به صورت دقیق و عمیق) کتب وآثار شما (از برهان صدیقین ،حرکت جوهری ،معاد،تا سلوک دینی و..) با توجه به این که پایه ششم حوزه هستم آیا نیاز به کتابی، به عنوان مقدمه ی سیر ،وجود دارد(مثل بدایه الحکمه و نهایه یا کتب معرفتی مثل کتب شهید مطهری و غیره..) ممنون از لطف بی انتهایتان.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای سیری که در سایت هست نیاز به مقدمه ندارد ولی به عنوان طلبه ضرورت دارد که هروقت فرصت شد کتاب بدایه و نهایه را حتماً مطالعه کنید و از کتاب‌های شهید مطهری در هیچ زمانی فاصله نگیرید بنده دلایل خود را در جزوات «مطهریِ فردای تاریخ ما» عرض کرده‌ام. موفق باشید
3866
متن پرسش
سلام.ببخشیدبنظرشماکسی که فلسفه می خواند تابه تفسیرقرآن برسدتاپایان مقطع دکتری فلسفه راادامه دهد؟یعنی لازم است جزدرفلسفه ی صدرایی درسایرمکاتب فلسفی هم تبحریابد؟ متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فلسفه یک نوع تفکر است و تفکر صدرایی قدرت تدبّر در قرآن را در انسان رشد می‌دهد و اگر در مطالعه‌ی مکاتب فلسفی دیگر گرفتار پوزیتیویسم نشویم امکان رشدیافتن تفکر در آن‌ها نیز هست. موفق باشید
3851
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خدا قوت استاد ما در شهر بابل یک گروه هفت نفره الحمدلله تشکیل دادیم. و کتاب جوان و انتخاب بزرگ و آشتی با خدا و فرزندم این چنین باید بود را مطالعه کردیم.حدود دو سال طول کشید کلاس سیر ما معمولا یک هفته در میون منزل همدیگر ، تمام اعضاء، فرهنگی جز یک نفر حوزوی. حالا سوال بنده این که نا خود آگاه حدود سه ما ه کلاس کنسل شد و همه نگران از این موضوع هستیم و احساس پوچی و نگرانی مکنیم ولی الحمدلله دوباره بعد از سه ماه اولین جلسه برگزار شد ولی این بار کتاب مبانی معرفتی مهدویت را انتخاب کردیم.عیب جلسه ی ما اینکه مجبوریم پچه ها را همراه خودمون ببریم حدود پنچ پچه ی زیر هفت سال و پنچ دختر راهنمایی و دبیرستانی هم جمع ما هستند ؟کنترل کردن سخته آنها وسط مباحثه پیش ما میاین .... خلاصه اینکه سوالات را خوب بلد نیسیم جواب بدیم فقط مبحثی که خوشمون اومد و برایمان جالب بود برای همدیگر به نوبت که از قبل مثلا پنجاه صفحه انتخاب می کنیم را توضیح می دهیم . نظرتون در مورد این کار چیست ؟ و چه راهکاری بهتر سفارش میکنین؟ و نظر شما در مورد پچه هامون چیه؟ لطفا برای ما دعا کنید اسم جلسه ی ما (سیر مطالعاتی لب المیزان )
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وجود بچه‌ها اگر حساسیت به خرج ندهید اشکال ندارد، البته بهتر است یک کسی باشد که در گوشه‌ای از منزل بچه‌ها را مشغول کند 2- کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» نیاز به مقدماتی مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» دارد، سعی بفرمایید آن دو کتاب را با سی‌دی‌های مربوطه‌اش زودتر کار کنید. موفق باشید
3738
متن پرسش
سلام استاد. کارمندی هستم که هنوز به صورت قراردادی سالانه فعالیت می کنم و قراردادم را رسمی نکردند(با وجود اینکه کارمند خوبی هستم و وظایفم را به نحو احسن انجام می دهم). با آنکه امکان دو یا حتی سه شغله شدن داشتم اما این کار را نکردم. معمولا بعد از فراغت از کار و اندکی استراحت قدری عبادت می کنم و کتب و اثار مذهبی مطالعه می کنم و یا گوش می دهم. به خاطر این نپذیرفتم مشغله بیشترب ذاشته باشم که وقت برای رسیدگی به امور یادشده را داشته باشم و در عین حال مدام فکر و ذهنم مشغول کار نباشد. استاد امسال برخی همکاران ما را رسمی کردند اما من جزء آنها نبودم و به نظر می رسد در سالهای آتی هم دیگر این اتفاق نیفتد. گاهی به ذهنم خطور می کند نکند کارم را از دست بدهم و یا نکند قراردادم رسمی نشود و ... استاد اصلا دلم نمیخواهد مشغول این افکار شوم. استاد اگر شما جای من بودید و صرفا همین ممر درآمد را داشتید آیا نگران می شدید نکند از دستتان برود؟چه کنم؟ استاد سوال دوم این است که با تلاش و کوشش امکان ادامه تحصیل و کسب مدرک دکتری برایم مقدور است و آن موقع می توانم هیئت علمی دانشگاه شوم. درست است آن موقع امنیت شغلی هست اما استاد من دلم نمیخواهد در بازی پیچیده و بی ثمر قرار گیرم. هیئت علمی ها معمولا مجبورند برای ارتقاء و ابقاء و ...مدام کتاب بنویسند ومقاله لاتین بدهند و ... من اصلا علاقه ای به این امور ندارم من فقط دوست دارم در کنج خلوت خودم نفسم را اصلاح کنم و مطالعه و تحقیقی هم که می کنم در همین راستا باشد و خودم را اماده دیدار حق کنم(البته اکنون جوان هستم ). اما خوب برنامه ام این است. استاد با این برنامه آیا بعدها پشیمان نمی شوم که چرا منم دنبال مذرک و پول نبودم؟ می دانم وقتتان را گرفتم اما استاد لطف کنید سوالاتم را کامل پاسخ دهید باشد که جوانی را به راه راست هدایت کنید.خیلی متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نگران نباشید رزّاق خدا است، اگر اهل کار و تلاش و توکل باشید هرگز گرفتار تنگی رزق نمی‌شوید 2- بنده هم مثل شما چنین امکانی برای بود ولی پشیمان نیستم که وارد آن معرکه نشدم، چون عالَم دینی بهتر از هزاران مدرک و پول می‌ارزد. خدا توفیقش را از ما نگیرد. موفق باشید
3705
متن پرسش
سلام خدمت استاد شما در سوال 3147 پاسخ داده بودید که پیشنهادتان برای شروع المیزان این است که تفسیر چند سوره مثل زمر و قصص و روم را گوش دهیم و بعد وارد المیزان شویم. حال میخاستم بدوم دلیلتان برای این پیشنهاد چی هست؟ چرا این سه سوره؟ میخاستم بدونم دلیل خاصی داره که این سه سوره رو پیشنهاد کردید؟ ببخشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دلیل خاصی نداشت فکر می‌کنم با تدبّر در این سوره‌ها ذهن آماده برای فهم فرهنگ المیزان می‌شود. موفق باشید
3681
متن پرسش
سلام.1.ازروایات استفاده می شود که هدایت از طریق امام حسین تاثیرش بیشتر است مثالش روز عاشورا.حال کسی بخواهد باامام حسین.رابطه برقرار کندخود ودیگران درمعرض هدایت این امام قرار دهد ونیاز هایش را بخواهد. چگونه........................................2.کسی که تا به حال کتاب دینی اصلا مطالعه نکرده ایا سیر شما برای شروع خوب است وسخت نیست. ایا به سن افراد ربط دارد..........................................................3.اینکه می کویند انسان از طریق عشق بااهل ابیت زود تربه مقصد می ریرسد یعنی چه وجطور باید عشق بازی کرد...باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با فهم هرچه بیشتر مقام امام و تدبر در رازهای کربلا . 2- شاید کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیاز به نبی» به عنوان مقدمه خوب باشد ولی بعداً باید کتاب‌هایی مثل «فرزندم این‌چنین باید بود» را مطالعه کند و به سی‌دی های تفاسیر بپردازند به آن شکلی که در سیر مطالعاتی عرض شد 3- این بحث مفصلی می‌طلبد که در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به آن پرداخته شده. موفق باشید
3663
متن پرسش
باسلام استاد گرانقدر سوال داشتم که خواهشمندم آنرا به دقت ملاحظه بفرمایید و جوابش را هم بفرمائید و ما را به مراجعه کتاب سفارش نفرمائید چون دوست دارم خودتان جواب بدهید: الف:درشرح گلشن راز(محمدلاهیجی)این جمله آمده:((بت پرستی چیزی غیر از خداپرستی نیست و اگر مسلمان که قائل به توحید است و انکار بت می نماید بدانستی و آگاه شدی که فی الحقیقه بت چیست و مظهرکیست و ظاهر به صورت بت چه کسی است بدانستی که البته دین حق در بت پرستی است)) منظور این جمله چیست؟ ب:برخی عرفا می گویند ((حضرت موسی برادرش را عتاب کرد بدین جهت بود که توچرا گوساله پرستی را انکار کردی و نفهمیدی گوساله پرستی غیر از خداپرستی نیست))شفاف توضیح دهید؟ 2.شما قائل به این هستید که امروز سلوک ذیل اندیشه امام ، حال سئوال اینجاست که خود امام بارها فرمودند استاد پیدا کنید خودرو نمی شود و یا اینکه علامه طهرانی در کتاب سرالفتوح کاملا مخالف نظر شما فرموده اند با اینکه زمان انقلاب هم درک کرده اند جمع بین این دوحرف با فرمایش شما چیست؟ و آیا در تایید حرف شما کسی قائل به این نظر شما هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: الف- در عرفان سالک به بصیرتی می‌رسد که همه‌چیز را آیت حضرت حق می‌بیند در آن حال بت نه از آن جهت که بت است،بلکه از آن جهت که مخلوق خداوند است مظهر اسماء الهی است. چنانچه قرآن می‌فرماید: « سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق‏ » به زودی ایات خود را در افاق و در جان مومنین طوری می نمائیم که همه ان ایات را حق می بینند. ب- باید عین متن باشد تا بتوانیم با توجه به قبل و بعد جمله منظور را بفهمیم. 2- بنده در جزوه‌ی «روش سلوکی حضرت آیت الله بهجت» سخن آیت الله بهجت را شرح داده‌ام که چرا می‌فرمایند: «علم تو، استاد تو است» در ضمن چرا خودِ حضرت امام را در جهت‌گیری کلی استاد خود به حساب نیاوریم و در امور جزیی‌تر از اساتید عزیز نیز استفاده کنیم؟ موفق باشید ‏
3626
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز بنده طلبه پایه پنج هستم و کتابهای از برهان تا عرفان و معاد و ... شما را نیز با سی دی مطالعه کردم. بنده با توجه به علاقه به آثار حضرت علامه طباطبایی به پیشنهاد شما میخاستم تفسیر ایشان را شروع کنم. حال میخاستم بدانم برای هم افق شدن بیشتر و درک عالَم ایشان چه راهی را پیشنهاد میکنید؟ آیا صلاح میدانید قبل از اینکه تفسیر را شروع کنم کتاب های بدایه و نهایه ایشان را خودم با سی دی یا راه های دیگر بخوانم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال باید بدایه و نهایه را خوب مطالعه کنید، هرچند فکر می‌کنم برای مطالعه‌ی تفسیر المیزان در شرایطی هستید که بدون بدایه و نهایه بتوانید از آن استفاده کنید. موفق باشید
3628
متن پرسش
باعرض سلام وادب من تاحدودی با مباحث شما اشنایی دارم واین طورمتوجه شدم که شماخیلی باتماشای فیلم وسریال واین طور مشغولیات موافق نیستید ایابرداشت من درست بوده؟البته من اهل دنبال کردن سریالها نیستم وگاهی برنامه های جذاب راتماشامیکنم ودوست دارم این حدهم از بین برود چه کنم ممنونم التماس دعابرای همه
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این سریال‌ها را افرادی تهیه می‌کنند که بسیار سطحی هستند و حیف است کسی که می‌تواند در معارف الهی تفکر کند وقت خود را صرف این چیزها بکند ولی این غیر از فیلم‌هایی مثل مریم مقدس است که نویسنده و کارگردان سعی دارد یک واقعه‌ی تاریخی و معنوی را بازسازی کند. این کارها مفید است. موفق باشید
3569
متن پرسش
سلام استاد بنده خیلی خوشحالم که خداوند آشنایی با آثار شما رو بهم روزی داد.. آشنایی با شما از طریق کتاب جایگاه رزق در هستی انسان بود . استاد بنده دانجشوی اقتصاد بازرگانی دانشگاه بو علی سینا همدان هستم رشته ما هیچ گونه ارتباطی ندارد با عالم دینی یعنی هیچ جایی نداره که انسان رو صیقل بده لذا بسیار نگرانم از آینده معرفتی خود و سراسر این رشته تشویق انسان به زندگی لیبرال است مصرف بیشتر در این مرام سعادت انسان است .اما نیت ما چیزه دیگریست برای انتخاب این رشته. از شما درخواست میکنم از آثار خودتان اون هایی رو که باید اول بخونم تا یه زمینه خوبه اعتقادی برای خودم محیا کنم رو به ترتیب برام ذکر کنید .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: سیر مطالعاتی در سایت هست. دنبال‌ کنید إن‌شاءالله برایتان مفید خواهد بود. موفق باشید
3543
متن پرسش
سلام علیکم با عرض تحیت خدمت استاد عزیز می خواستم ببینم چگونه مطالعه کنیم ؟ یعنی مثلا آیا لازم است که کتاب که می خوانیم خالصه کنیم؟ اگر نه چکار کنیم مطالب یادمان نرود ؟من کتاب می خوانم بعد خیلی از مطالب آن را فراموش می کنم انگار که نخواندم اگر بخواهم خلاصه کنم که وقت گیر است و بعضی مواقع که کم هم نیست چون شرایط برای خلاصه کردن نیست حالا یا قلم و دفتر ندارم یا جایی مثل تو قطار و .. است مطالعه هم نمی کنم چون می گم فراموش می کنم بعد هم مطالبی که می خوانم نمی توانم در جایی که مورد نیازمه را یادآوری کنم و یا اگر بخواهم رفرنس بدهم نمی دانم از کجا مطلب را یادگرفتم اگر راهنمایی کنید مرا بسیار ممنون می شوم چراکه این موضوع بعضی وقت ها مرا آزار می دهد. اگر روش خودتان برای مطالعه را بفرمایید ممنون می شوم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در هرصورت مطالب مهم هر کتابی را مشخص کنید حتی با خط‌کشیدن در زیر آن مطلب تا بهتر در ذهنتان بماند. از طرفی لازم نیست مطالب کتاب را به ذهن بسپارید، بلکه سعی کنید با کتاب‌هایی که عالِمان عالَم‌دار نوشته‌اند، عزم کلی زندگی خود را تصحیح نمایید. که این قسمت را در قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!