بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: حرکت جوهری - برهان صدیقین

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
متأسفانه هیچ نتیجه ای در جزوات یافت نشد!
یادداشت ویژه ای با موضوع انتخابی یافت نشد
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38778
متن پرسش

باعرض سلام و ارادت: یک سوال از شما دارم. شما می‌گویید خداوند عین کمال است و هر کمالی از خداست. لطغا بفرمایید آیا کمالاتی که در مدفوع سگ است، کمالاتش از خداوند است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه با دقت «برهان صدیقین» مطالعه شود اساساً این پدیده‌ها به اعتبار خودشان که حکم ماهیت دارند؛ را کمالی نیست. موفق باشید

38643
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله استاد: در مورد حقیقت انسان کامل یا همان صادر اول می‌توان گفت که زمان بردار نبوده و موجودی ازلی هست همانطور که نمی‌توان فرض کرد که خورشید باشد اما نور خورشید نباشد و در مورد سایر اصناف فرشتگان هم همینطور؟ اما وقتی بحث ظهور آن حقیقت در عالم ناسوت مطرح می‌شود اینجا نیاز به مقدماتی مثل خلقت آسمان و زمین هست که به تعبیر قرآن کریم در ۷ دوره صورت گرفته و چون ماده ملازم زمان است اینجا بحث زمان مطرح می‌شود؟ تا در یک مقطع خاص بدن عنصری پیامبر اکرم شکل گرفته و آماده پذیرش و ظهور کامل آن حقیقت می‌شود؟ و لذا «انی جاعل فی الار ض خلیفه» و گفتگوی فرشتگان در این باره باید گفت که اصل آن حقیقت که جلوه تام اسم الله است فقط تقدم رتبی بر همه اصناف موجودات دارد و آنجا بحث زمان مطرح نیست ولی وقتی آن حقایق با زبان ما گفته می‌شود خود به خود صورت زمانی به خود می‌گیرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که می فرمایید و بحمدالله جناب صدرا در بحث «حرکت جوهری» روشن می کند که اساساً زمان مربوط به حرکت است و تنها در جایی مطرح است که حرکت باشد و حرکت مربوط به عالم ماده می باشد. موفق باشید

38527
متن پرسش

با سلام: در مقام واحدیت ذات به اسماء ظاهر می‌شود. در مقام احدیت این صفات علم، قدرت و حیات چه می‌شوند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در «برهان صدیقین» به طور کامل روشن شد، بحث در جامعیت و مجموعیت است. موفق باشید

38478
متن پرسش

سلام: با توجه به مباحث اخیر_دو جلسه شنبه در باب آخرین پیامبر (ص) _ که سیره و سنت آقا رسول‌الله (ص) به عنوان دعوت بی‌صدا مد نظر قرار گرفت، و نگاهی و سخنی باید بود که ما متذکر آن بودن در شرایط امروزین‌مان شویم، کتاب یا جزوه‌ای که بیش از پیش ما را متذکر این امر می‌کند معرفی نمایید. مقصد تذکر به حضرت رسول  (ص) و حضوری است که باید ما در امروز شدت ببخشیم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  مبنای عرایضی که شد اصالت وجود جناب صدرالمتألهین بود. پیشنهاد می‌شود بعد از مباحث «برهان صدیقین» که روی سایت هست به بحثی که تحت عنوان «نهایی‌ترین انسان و نظر به شخصیت تاریخیِ صدرالمتألهین» روجوع شود. . موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/ 

38439
متن پرسش

با سلام خدمت شما: در بحث متناهی یا نامتناهی بودن خداوند، مخالفان عرفان این موضوع را از مقوله تناقض عدم و ملکه می دانند. یعنی خداوند نه متناهی است نه نامتناهی. چه جوابی باید به اینها داد! با سپاس.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود به عرایضی که تحت عنوان «برهان صدیقین» به سبک جناب ملاصدرا عرض شده؛ رجوع فرمایید. تا اساساً موضوع را در ساحتی بسی بالاتر از این نوع دوگانگی‌ها مدّ نظر قرار دهید. https://lobolmizan.ir/sound/659  موفق باشید 

38416
متن پرسش

سلام علیکم: آیا درست است که بگوییم: «وقتی من دستم را بالا می‌برم قدرت را می‌بینم. وقتی ماشین حرکت می‌کند من قدرت را می‌بینم. وقتی جاذبه زمین را می‌بینم که اشیا را نمی‌گذارد بالا بروند، من قدرت را می‌بینم. الکترون را می‌بینم که مجبور است به گرد هسته دور بزند من قدرت را می‌بینم و...مثال های زیاد دیگر. من در این صحنه ها و مظاهر قدرت را دیدم. قدرت صفت ذاتی خداست. صفات عین ذات هستند. نتیجه آنکه من خدا را در مظاهر دیدم.» آیا مطالب بالا درست است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیاری از این نوع قدرت‌ها می‌تواند نسبی و اعتباری باشد و آن‌طور که در «برهان صدیقین» روشن شده، قدرت خداوند، ذاتیِ او است. موفق باشید

38366
متن پرسش

با سلام: چگونه انسان می‌تواند هویت تعلقی و عین ربط بودن خودش را احساس کند و بچشد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به عبور از ماهیت و حضور در «وجود» دارد تا انسان را در نسبتی حاضر کند که خود را در نسبت با هستی عین ربط بیابد. موفق باشید

38358
متن پرسش

با سلام: شما در چندین جا از آثار خودتان بیان کردید که تشکیک در وجود ملاصدرا برای آموزش بوده است. آیا سخن شما بدین معناست که اصالت وجود، تشکیک در وجود و... نظر گاهی که ملاصدرا بیان کرده همه کشک است. آیا ملاصدرا این مطالب را بیان کرده تا عرفان را توجیه کند؟ لطفاً توضیح کامل بفرمایید و با چند کلمه پاسخ را سر هم بندی نفرمایید!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی بناست از طریق صدرا سخن عرفا تبیین شود، عرفا معتقد به تشکیک در ظهورند و بنده نیز در شرح بحث عرفانی کتاب «از برهان تا عرفان» متذکر این امر بودم. ولی وقتی بناست در نگاه فلسفی به «وجود» به عنوان حقیقت ذات مشکک نظر کنیم، آن‌جا حقیقتاً «وجود» تشکیکی است. موفق باشید

38329
متن پرسش

سلام علیکم: از خواندن و گوش دادن به کتابها و اصواتی مانند برهان صدیقین، حرکت جوهری، معرفت نفس و... قرار است که چه چیزی بدست آوریم؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خود انسان دارد. اگر احساس کند برای معنابخشی به خود، معارفی این‌چنینی برای او مفید است؛ باید به این نوع معارف رجوع کند وگرنه همان عباداتی که شریعت الهی متذکر انسان می‌شود و او احساس می‌کند خود را در آن‌جا معنا می‌بخشد؛ او را کافی است. موفق باشید

38328
متن پرسش

با سلام: شما در برهان صدیقین می‌فرمایید که موجودات از عین هستی صادر می‌شوند. آیا بکارگیری کلمه صادر درست است؟ بجای کلمه صادر چه کلمه دیگر بکار بگیریم بهتر است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فلسفه، صدور و در ادبیات دینی، تجلی مطرح است. موفق باشید 

38327
متن پرسش

با سلام: عین وجود، عین علم است. سوال آیا عین وجود عین مرتبه های علم هم هست یا نه؟ یعنی آیا عین وجود، مثلاً عین، علم ملا صدرا هست یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً هرجا پای وجود به هر نحوی در میان باشد آن امر، تشکیکی است. موفق باشید

38326
متن پرسش

سلام علیکم: من برهان صدیقین را خواندم و صوت هایش را گوش دادم. «قاعده کل ما بالعرض لابد....» معنی آن این است که هر بالعرضی باید به ما بالذات منتهی و ختم شود. وابستگی موجودات به عین هستی را بر اساس این قاعده خوب درک نکردم. چون فقط می‌گوید باید ختم شود. شما وابستگی را چگونه از آن در می‌آورید ؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امر بدیهی است که آنچه بالعرض است به صرف بالعرض‌بودنش، منتهی به «ما بالذات» آن می‌شود. موفق باشید

38321
متن پرسش

سلام علیکم: بر اساس برهان صدیقین می‌خواستم ببینم که مطالب زیر درست است یا نه؟ در واقعیت عین وجود نداریم. بلکه عین کمال داریم. عین کمال عین علم، عین قدرت و عین حیات است. (البته منظورم تمام صفات ذاتی است.). حال این عین کمال تجلی کرده است و این موجودات به وجود آمده است. این موجودات در حقیقت همان عین کمال است (همان علم، حیات، قدرت) است که نزول کرده است. (البته با حفظ عینیت ذات و صفات). یعنی وقتی عین علم، عین قدرت، عین حیات تجلی کند در جهان ماده این موجودات به وجود آمده اند. حال اگر این موجودات را در صعود بالا برویم، به عین کمال می‌رسیم که این موجودات به نحو وحدت در عین کمال به بی‌رنگی و جامعیت هستند. راستش من با عین وجود مشکل دارم. چون وقتی گفته می‌شود که وجود اشیا از عین وجود است من هر چه دقت می‌کنم نمی‌تونم این مطلب را درک کنم. اما وقتی گفته می‌شود که کمال هر موجودی از عین کمال است، من درک می‌کنم.چون علم، قدرت و حیات قابل درک کردن هستند. لطفاً راهنمایی بفرمایید. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! واژه «عین وجود» واژه‌ای است فلسفی. و آنچه در واقعیت و خارج است «وجود» است به اعتبار صفات کمالیه. موفق باشید

38271
متن پرسش

با سلام: در بحث برهان صدیقین آیا درست است بگوییم هر کمالی مانند: علم، قدرت، نافع، قابض، باسط، باطن، اول، آخر و...، به جامعیت در عین وجود، وجود دارد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مشروط به آن‌که بین صفات ذات مثل علم و حیات با صفات فعل که مربوط به نسبت خداوند با مخلوقات است، بتوانیم جدا کنیم. موفق باشید

38212
متن پرسش

شما در سوال ۸۸۲۸ فرمودید که برهان صدیقین را در ۱۷ جلسه بیان کردید. در حالیکه بر روی سایت فقط ۹ جلسه آن موجود است. اگر امکان دارد باقی جلسات را بر روی سایت بگذارید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشتباه از طرف بنده بود. همان ۹ جلسه کافی است. موفق باشید

38203
متن پرسش

با سلام: آیا می‌شود که بگوییم علم، قدرت و حیات از شؤن، عین هستی است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب این موارد را باید با تعمق در «برهان صدیقین» بیابید، وگرنه با سؤالات جزیی به نتیجه‌ای که باید در فهم مطالب برسید، نخواهید رسید. موفق باشید

38201
متن پرسش

با سلام: در برهان صدیقین شما فرمودید که در اصل باید بگوییم که این وجود است که شکل اسب در آمده است، این وجود است که به شکل ملک در آمده است و.‌‌.. سوال: این که می‌گویید این وجود است که به این شکل ها در آمده است آیا منظورتان این است که عین وجود به این شکل ها در آمده است یا مطلب طور دیگری است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به تشکیکی‌بودن وجود، هر موجودی به اعتبار ذومراتب‌بودن وجود، مظهری از وجود است. موفق باشید

38193
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد فرزانه و بزرگوار: در کتاب از برهان تا عرفان، در ابتدا در مقام استدلال و ارائه مبانی اصلی برهان صدیقین می‌فرمایید اگر سوفسطایی نباشیم می پذیریم موجودات یا عین وجود هستند یا وجودی هستند که در عین وجود داشتن محدودیت و نقص دارند و لذا به عین وجود ختم می شوند. استاد عزیز آیا طرح این موضوع و یا شکل طرح آن ایراد ندارد؟ زیرا عین وجود را در یک مدل دو تایی قیاس می کنیم که هستی یا عین وجود است یا نیست و در واقع داریم عین وجود را که تنها باریتعالی می تواند باشد را محدود می کنیم به خودش و عیر خودش! البته هدف از این استدلال روشن و ظاهرا صحیح است ولی آیا استدلال نباید محکم و بدون ایراد باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با فرض مذکور روشن شد مخلوقات عین وجود نیستند؛ مرحله بعدی آن است که متوجه شویم پس وجود آنها عین ربط به وجود مطلق است و لذا هیچ محدودیتی در نتیجه و در افق پیش نمی‌آید. موفق باشید

38183
متن پرسش

با سلام! شما می‌فرمایید: انسان فقط هست. انسان تن نیست. سوال اگر ما بگوییم که انسان خیال هست، انسان عقل است، انسان بینایی است، آیا درست گفته ایم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این از مبنایی‌ترین مبناهای مطرح شده در «برهان صدیقین» است. اساساً مخاطب ما در این نوع بحث‌ها عزیزانی هستند که مباحث «برهان صدیقین» را همراه با شرح صوتی آن دنبال فرمایند. موفق باشید

38114
متن پرسش

سلام استاد عزیز: اگه امکانش هست خواستم بپرسم تفاوت نظریه خلق مدام اشاعره و حرکت جوهری ملاصدرا در چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً خلقِ مدام نکته‌ای است قرآنی که می‌فرماید: «بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ» و این با حرکت جوهری به خوبی قابل اثبات است و اساساً اشاعره متوجه این‌چنین معارفی نمی‌باشند. آنها با نفی نظام علّی و معلولی به گمان خودشان خدا را همه کاره عالم می‌دانند. در حالی‌که به گفته شهید مطهری بزرگ آری! خدا همه کاره عالم است ولی در دل همین اسباب و مسببات. موفق باشید

38085
متن پرسش

سلام: در سوال ۳۸۰۶۵ فرمودید او با یک اراده از کنهِ عدم، زمین و آسمان را به ظهور آورد اگر مقصود خلق دفعتی زمین و آسمان باشد این با بیگ بنگ و نیز برخی نظریات که در مورد خلق زمین است سازگار نیست نظر شریف را در مورد نحوه ی پیدایش زمین محبت بفرمایید مرقوم بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع «بیگ بنگ» یک توهّم است. در مورد خلقت عالم می‌توانید به مباحثی که در «برهان صدیقین» مطرح شده، رجوع فرماییدhttps://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D8%B5%D8%AF%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86&tab=sounds . موفق باشید

38015
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و بزرگوار: ببخشید می‌خواستم بدونم چگونه در نماز با خود حضرت حق سبحانه و تعالی ارتباط برقرار کنم نه مفهوم خدا. ممنون میشم ساده بیان کنید. سپاس فراوان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مقدمات معرفتی لازم بیندیشید مانند معرفت نفس و برهان صدیقین. موفق باشید

37895
متن پرسش

سلام: ببخشید خواهشا این سوال را برای راهنمایی جواب بدهید. در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی فرمودید باید با کتاب و اندیشه های ایشون آشنا بشیم. در کتاب های شما کدام کتاب ها را مطالعه کنیم تا این ارتباط سریع تر برقرار شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و سپس با برهان صدیقین در کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آن دو با مبانی صدرائی حضرت امام که آشنا شدید، ان‌شاءالله کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» که شرح کتاب «شرح دعای سحر» حضرت امام خمینی است برایتان آشنا می‌شود تا رسیدن به کتاب «مصباح الهدایه» و شرح آن که روی سایت هست. موفق باشید

37742
متن پرسش

با سلام: شما می فرمایید که در عالم مثال حرکت وجود ندارد. مثلا ما در عالم خواب که مثال متصل حرکت نداریم. شما می‌فرمایید که در عالم مثال تکامل رفع حجاب است. سوال: آیا می‌توان گفت که رفع حجاب مانند یک فیلم است که مثلاً از ۱۲ تصویر ثابت تشکیل شده است. اما وقتی این تصاویر پشت سر هم می آید فکر می‌کنیم که شخص حرکت کرده است. حال آیا می‌شود گفت که وقتی که می‌بینم در خواب راه می‌روم، اینها صورت های بالفعل هستند که بعد هم می‌آیند و من فکر می‌کنم که دارم حرکت می‌کنم؟ با تشکر!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. حرکت به معنای تبدیل قوه به فعل همراه با اراده انسان می‌باشد و مربوط به حضور ما در دنیا است. موفق باشید

37648
متن پرسش

با عرض سلام: شبه ای درگیرم کرده در بحث وحدت شخصی وجود. اگر دو وجود موجود باشد هر یک حدی دارد که به عدم ختم می‌شود و بین آنها جدایی ناشی از عدم هست. حالا چون ما عدم نداریم چنین چیزی محال است و وجود یکپارچه هست و نهایتی که ناشی از عدم باشد ندارد حال شبهه من این است که در هنگام تصور این موضوع ذهن ما جرمی را تصور می‌کند که از وسط با عدم تفکیک شده و این شبهه ایجاد می‌شود که موجود مجرد ازین قاعده برکنار است و استدلال فوق برای جسم است. به عبارت دیگر به نظرم می‌رسد که شبهه ابن کمونه در نظرم است چگونه می‌توان آن را حل نمود. ذهنم پرش می‌کند که استدلال بالا در خصوص مادیات است و مجردات این استدلال را بر نمی‌تابد. اگر اینطور باشد ما می‌توانیم بینهایت موجود مجرد از سنخیت های گوناگون داشته باشیم که در کنار هم موجود باشند. و هر کدام ازلی و ابدی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تأمل در مباحث «برهان صدیقین»  و شرح صوتی آن بهتر می‌توانید جواب خود را بگیرید. مباحث و شرح صوتی آن روی سایت هست. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!