بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نماز

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14592
متن پرسش
سلام: کتاب سر الصلوه امام (ره) چه پیش نیازی لازم دارد؟ آیا آداب الصلوه را اگر کار کنیم بعد می توانیم وارد این کتاب با ارزش و شریف شویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «سرّ الصلواة» اصطلاحات بسیار فنی دارد که با آشنایی به عرفان نظری می‌توان از آن استفاده کرد. موفق باشید

14587
متن پرسش
سلام: استاد بنده سر نماز بودم و رکعت دوم نماز در هنگام خواندن سوره ناگهان تصویر ذهنی ای که پارسال به چشمم خورده بود (متاسفانه) برایم دوره شد. یعنی تصویری تقریبا بد که یکسال پیش دیده بودم و پس از آن سعی داشتم یادم نیاید را سر نماز دیدم. حتی این تصویر از یادم رفته بود! سر نماز که آمد تازه یادم افتاد. این علتش چیست که سر نماز می آید؟ این نشانه بدی است یا خوب؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب « چگونگى فعليت‏ يافتن باورهاى دينى، ص: 110» در این مورد این‌طور عرض شده است: گفت:

آب‏ گِل‏ خواهد كه در دريا رود

 

گِل گرفته پاى او را مى‏ كشد

     

 

چيست اين از گِل گرفتن آب را

 

جذب تو نُقل و شراب ناب را

     

حتماً ملاحظه فرموده ‏ايد كه چگونه خيالات دنيايى در نماز به سراغ انسان مى ‏آيد و مزاحم حضور قلب مى‏ شود، در حالى كه در امور معمولى اين خيالات ظاهر نمى‏ شوند. چون در نماز بنا داريد از ساحت عالم ماده و دنياى كثرات به ساحت عالم غيب و معنا سير كنيد. به عبارت ديگر مى‏ خواهيد ساحت خود را تغيير دهيد، در اينجاست كه موانع ظاهر مى‏ شوند. تا وقتى نمى ‏خواستيم تغيير ساحت دهيم، در همان ساحتى بوديم كه خيالات و كثرات نيز در همان ساحت بودند، لذا مانعى محسوب نمى‏ شدند كه در مقابل ما صف بكشند. عالم كثرت وقتى مانع ما است كه بخواهيم از كثرت به سوى وحدت سير كنيم.

بر اساس نكته‏ ى فوق تا كسى قلب خود را راه نيندازد نمى‏ فهمد حب دنيا چه بلائى بر سر او آورده، در اين حالت است كه دستورات شريعت معنى حقيقى خود را پيدا مى‏ كند، چه دستوراتى كه ما را از موانع نهى مى‏ كند و چه آن دستوراتى كه ما را در ايجاد عوامل امر مى ‏نمايد.

دستورالعملى جهت رهايى از وَهم‏

امامان معصوم كه صاحب اصلى دل ‏اند و مى‏ دانند چگونه انسان‏ها مى ‏توانند دل را در صحنه بياورند و به تماشاى عالم معنويت بنشينند، راه عبور از موانع را گوشزد مى‏ كنند، موانعى كه پاى جان ما را مى ‏گيرد و نمى‏ گذارد افق خود را به سوى عالم تكوينِ خود سير دهيم. راوى به حضرت امام صادق (ع) عرض مى‏ كند:

«جُعِلْتُ فِدَاكَ، الرَّجُلُ مِنْ إِخْوَانِي يَبْلُغُنِي عَنْهُ الشَّيْ‏ءُ الَّذِي أَكْرَهُ لَهُ، فَأَسْأَلُهُ عَنْهُ فَيُنْكِرُ ذَلِكَ، وَ قَدْ أَخْبَرَنِي عَنْهُ قَوْمٌ ثِقَاتٌ، فَقَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ! كَذِّبْ سَمْعَكَ وَ بَصَرَكَ عَنْ أَخِيكَ- فَإِنْ شَهِدَ عِنْدَكَ خَمْسُونَ قَسَامَةً وَ قَالَ لَكَ قَوْلًا فَصَدِّقْهُ وَ كَذِّبْهُمْ، وَ لَا تُذِيعَنَّ عَلَيْهِ شَيْئاً تَشِينُهُ بِهِ وَ تَهْدِمُ بِهِ مُرُوَّتَهُ، فَتَكُونَ مِنَ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ، إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ»[1] قربانت گردم! از يكى از برادرانم خبر ارتكاب عمل بدى به من مى‏ رسد، از خودش مى‏ پرسم انكار مى‏ كند، با اين‏كه افراد موثقى آن را به من خبر دادند. راوى مى‏ گويد؛ حضرت به من فرمودند: اى محمد! گواهى گوش و چشمت را هم نسبت به برادرت دروغ شمار و اگر پنجاه عادل هم گواهى دهند و خودش بر خلاف آن‏ها گفت؛ او را باور دار و همه را تكذيب كن. و چيزى در باره او فاش مكن كه زشتش كنى و آبرويش را ببرى و از آنان باشى كه خداى عزّ و جلّ در باره ‏شان فرموده: «هركه دوست دارد زشتى درباره مؤمنان فاش شود براى او در دنيا و آخرت عذابى دردناك است».

انسان با رعايت دستورالعمل فوق از هلاكتِ دنبال‏ كردن عيوب مؤمنين رها مى‏ شود و راه ارتباط با عالم ملكوت را بر خود مى‏ گشايد.

چنانچه ملاحظه مى ‏فرمائيد حضرت مى‏ خواهند ذهن و فكر ما مشغول موضوعات وَهمى نشود تا نسبت به برادران ايمانى خود كدورت پيدا نكنيم وگرنه نمى ‏توانيم از ملاقات آن‏ها بهره ‏ى لازم را ببريم و درنتيجه امكان سير به سوى عالم معنا از ما گرفته مى‏ شود.

مى‏ فرمايند اگر خودش مى‏ گويد من چنين عمل زشتى را انجام ندادم ولى پنجاه نفر قسم مى ‏خورند كه ما ديديم او انجام داد، حرف برادر مؤمن خود را تصديق كن و مواظب باش در باره ‏ى او چيزى فاش نكنى كه شخصيت او را زشت جلوه دهى و آبروى او را ببرى وگرنه شامل كسانى مى‏شوى كه خداوند در موردشان فرمود در دنيا و آخرت برايشان عذابى دردناک است. موفق باشید‏


[1] ( 1)- بحار الأنوار، ج 72، ص 255.

14561
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز و مهربان: جناب استاد برای رهایی از عشق قوی مجازی و جلوه عشق حقیقیی خداوند در دل چه ذکری را باید تکرار کرد لطفا نصیحت نفرمایید و به کتابی ارجاع ندهید آنها طی شده است ذکر بفرمایید.خدا به شما خیر بدهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد از نماز و صبر کمک بگیرید. (استعینوا بالصبر و الصلواة). در هر فرصت که پیش آمد به نماز بپردازید و در مقابل خیالاتی که سراغ‌تان می‌آید، مقاومت کنید. پس از مدتی طوری مشکل حل می‌شود که خودتان هم باورتان نمی‌آید. موفق باشید

14468
متن پرسش
سلام استاد: کسی از بنده سوال کرد: اگر ما در نماز مثلا صورتمان به خارش افتاد، چه کنیم؟ بنده گفتم اگر خود را کنترل کنید روح یا نفستان را قوی کرده اید. ایشان پرسیدند چه رابطه ای بین قوی شدن روح و انجام ندادن حرکت در نماز وجود دارد؟ بنده (بنا بر چارچوب و قالبی که شما به ما آموختید) اینگونه جواب دادم: اگر در بدن حالتی پیش بیاید که باعث شود روح امر کند این ضعیف می کند روح را. یعنی باید در هر حالتی روح یا نفس حرف اول و آخر را بزند. یعنی اگر صورتمان آنطور شد، در واقع بدن دارد امر را به روح تحمیل می کند که (زود باش دستور بده که دست را بالا بیاورد). وقتی شما دستتان را بالا نمی آورید امر مستقیم روح را اجرا کرده اید که باعث تعالی و تقویت روح می شود. درست گفتم به ایشان یا اشتباه کردم استاد؟ (البته چون به مباحث شما مربوط می شد می پرسم تا ببینم چقدر پیشرفت کرده ام در نحوه ی پیگیری مباحثتان) التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف در جای خود درست است ولی بالاخره ما در بدن خود نسبت به کشش‌های آن، آزادِ آزاد نیستیم و همین‌طور که بعضاً گرسنگی را بر ما و حتی بر اولیاء معصوم تحمیل می‌کند، سایر عکس‌العمل‌های بدن مثل حرکت خون در رگ‌ها موجب خارش آن قسمت می‌شود. آری! می‌توان روح را در یک تمرکز عالی نسبت به عکس‌العمل‌دادن به آن آزاد کرد، ولی نه به معنای این‌که نباید این خارش وجود داشته باشد و یا روح مجبور باشد اگر مشغول خاراندن آن قسمت شود، از حضورش باز بماند. موفق باشید

14450
متن پرسش
سلام: استاد اگر کسی نماز قضا داشته باشد و شروع کرده باشد به خواندن آن. آیا در پیشرفت در مقامات عرفانی حتی تا منزل صدم (بقول خواجه عبدالله انصاری) می تواتد برسد؟ یا اینکه از منزلی به بعد باید نمازهای قضا را تمام کند که بتواند سیر کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که اراده کرده باشید تا به مرور نمازهای قضا را انجام دهید ان‌شاءاللّه مسیر سیرِ به توحید به مرور برایتان گشوده می‌شود. موفق باشید

14288
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: ببخشید اگر انسان تقریبا در هر یک ماه یک بار نماز صبحش قضا بشود نشانه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از خدا بخواهید این مشکل را حلّ کند ولی خودخوری نکنید. هروقت بیدار شدید قضای نمازتان را بخوانید. البته سعی کنید زود بخوابید تا زود بیدار شوید. موفق باشید

14272
متن پرسش
سلام: آیا در تاریخ داریم که نماز پیامبر قضا شده باشه؟ اگه نه پس اینکه در کتاب آقای دکتر علی اکبر فیاض آمده که در سال 7 هجرت و مقارن با فتح خیبر به دلیل خواب ماندن موذن نماز قضا شده را صبح خواندند چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی حضرت آیت اللّه جوادی، این روایات را ساختند تا جایی برای جانشینان غیر معصوم رسول خدا باز کنند و بگویند رسول خدا نیز یک انسان معمولی بود و می‌شود جانشینان او نیز، غیر معصوم و انسان‌های معمولی باشند. موفق باشید

14171
متن پرسش
سلام: 1. استاد گریه در نماز حکمش چیست؟ بد است خوب است؟ چرا گریه میاید در نماز؟ 2. آیت الله بهجت در مورد درمان ریا قریب به این مضمون فرمودند: اگر ریا کند در محضر گدا و پادشاه. ریا کند برای پادشاه. منظور چیست؟ در سایت ایشان نوشته بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در محضر حق برای انسان حجاب‌ها مرتفع و گشایشی حاصل شود و انواری از حقیقت بر قلب تجلی کند در مقابل آن گشایش، اشک جاری می‌شود تا اتصال برقرار گردد. ریا در مقابل حضرت حق یعنی برای جلب نظر حضرت پروردگار، اظهار دینداری‌کردن و چنین توصیه‌ای توصیه‌ی خوبی است. موفق باشید

13942
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی این سئوال برایم پیش آمده که در برخی ادعیه مضمون دعاها برای افرادی مثل من گفتنش شاید دروغ محسوب شود چکار کنیم، دعاها را نخوانیم؟ یا مثلا در نماز میت می گوییم ما از این میت به غیر از خوبی ندیده ایم. رویکرد ما چه باشد؟ با احترام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد «امتثالاً لأمر مولا» باید عمل کرد. یعنی چون به ما فرموده‌اند که این‌چنین بخواهید، ما دعا می‌کنیم، به امید آن‌که به آن ادعا نزدیک شویم. مثل این‌که در نماز می‌گوییم «تنها فقط تو را می‌پرستیم و از تو کمک می‌خواهیم». در مورد میّت هم همین‌طور است که اگر مؤمن بوده است می‌خواسته است گناهی انجام ندهد.  موفق باشید

13774
متن پرسش
نظر شما درباره غیر معتقدین اخلاقی چیست؟ یکی خداناباور باشه اما پایبند به اخلاق انسانی در اجتماع. فایده و جایگاه و ضرورت دین برای این گونه انسان ها یا شایدم مدعیان چیست؟ مثلا یکی این جور میگه: زمانی در قم طلبه بودم، به علت خامی و بی ارتباطی با جامعه معتقد بودم، فقط کسی که در قم باشد و روحانی، با فضیلت است. اما وقتی در دوره ای که دانشگاه تهران بودم با اشخاص با فضیلت روبه روشدم فهمیدم که در خارج از قم و در افراد غیر روحانی افراد ارزشمند وجود دارد، اما.... ! باز شیعه بودن را شرط اصلی می دانستم، بعد با سفر به کشورهای عربی فهمیدم که بین سایر فرقه اسلامی هم انسان ارزشمند یافت می شود. پس از سفربه اروپا به این نکته واقف شدم که در بین سایر ادیان نیز انسان ارزشمند هست ولی در ژاپن حادثه ای برایم رخ داد که فهمیدم فضیلت و انسانیت به زبان و مکان و نژاد و مذهب و رنگ نیست. برای غذا به رستورانی بزرگ و شلوغ در توكيو رفتم و به جاهای دیگر سری زدم چند ساعت بعد ناگهان یادم آمد که ساکم را که تمام زندگیم داخل آن بود در آن رستوران جا گذاشته ام با عجله رفتم و با کمال ناباوری دیدم ساکم همانجاست و پیرمردی کنار آن نشسته او گفت: وقتی دیدم ساکت را فراموش کردی با اینکه وقت دندانپزشکی داشتم ماندم تا برگردی، از او تشکر کردم. ولی او "به دین اعتقادی نداشت"
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که ایشان می‌فرمایند اخلاق و انسانیت در تمام ملل و اقوام هست و فلسفه‌ی کانت برای اروپاییان به زیباترین شکل، اخلاق را تعریف کرده است و سال‌های سال بعد از رنسانس، غرب با اخلاق کانتی در بین خود زندگی را می‌گذراند. ولی وقتی اخلاق با شریعت الهی جهت قیامتی و توحیدی نگیرد ملاحظه کردید که چگونه در همان غرب، تجاوز و استعمار به سایر ملل و قتل و کشتار جنگ جهانی اول و دوم شکل گرفت. زیرا اخلاق وقتی با شریعت همراه باشد و انسان را به توحید الهی برساند، انسان و جامعه در سعادتی ابدی قرار می‌گیرد وگرنه در بحران‌های مختلف همان دستورات اخلاقی را زیر پا می‌گذارد. قرآن می‌فرماید: ««مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ يَبُورُ» اگر كسى عزت مى‏خواهد، عزت تماماً از آن خدا است. معناى عزت در قرآن يعنى نفله نشدن، پوچ نشدن. اگر كسى مى‏خواهد حياتش نفله و بى‏ثمر نباشد، بداند «فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا» همه عزت نزد حضرت حق است، بايد نظر را به خدا بيندازد. «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ»[1] عقايد پاك و صحيح به سوى حضرت عزت صعود مى‏كند، «الْكَلِمُ الطَّيِّبُ» يعنى سخن پاك و عقيده‏اى كه از هرگونه باطلى پاك باشد. و سپس در ادامه مى‏فرمايد: «وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ» و عمل صالح اين عقيده پاك را بالا مى‏برد. آيه عجيبى است، سه نكته اساسى در رابطه با شناخت حقايق مطرح مى‏كند. مى‏گويد: اى انسان‏ها! آيا شما از پوچ‏شدن نمى‏ترسيد؟ پوچ شدن يعنى بيست سال نماز بخوانيد ولى در آخر مثل همان اول باشيد، اگر بيست سال نماز من موجب نشود كه خشم من در اختيارم باشد، اخلاق من هنوز خراب باشد، اگر بيست سال نماز من حبّ دنيا را در من از بين نبرده باشد، يقين بدانيدكه خطر فرو افتادن در پوچى را از بين نبرده است. چرا؟ براى اين‏كه به خداى عزيز متصل نشده‏ايم. «ارْضُ الْعَزِيز» يعنى زمينى كه آب بر آن غلبه نمى‏كند و به اصطلاح آب بر آن سوار نمى‏شود. معنى عزت يعنى عدم انفعال، عدم فرسايش. بر همين اساس مى‏توان «عزت» را عدم پوچى معنى كرد. خداوند مى‏فرمايد هركس عزت مى‏خواهد: «مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ» اگر كسى همواره در پى نجات از پوچى است و براى آن برنامه‏ريزى كرده، راهش نزديكى به عزت محض يعنى خداوند است. بعضى از مردم اصلًا نگران پوچى خود نيستند، سوار اتوبوس مى‏شود، با اين‏كه در ايستگاه بعدى پياده خواهد شد، شروع مى‏كند از وضع فرزندانش و اين‏كه چند فرزند دارد براى شما صحبت‏كردن، فكر نمى‏كند كه آيا اين صحبت‏ها نتيجه‏اى هم دارد؟ كار اين فرد را نمى‏گويند طلب عزت كه مصداق‏ «مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ» باشد، چون او برنامه‏اى براى نجات از پوچى نريخته است. قرآن مى‏فرمايد اگر كسى مى خواهد سراسر حياتش پوچ نشود و مى‏خواهد از زندگى‏اش نتيجه واقعى بگيرد، فقط بايد مسأله‏اش را با خدا حل كند، زيرا تمام عزت و عدم‏فرسايش از خدا است. خداوند در جايگاه يك مرشد مطلق است، چون رب انسان‏ها است. مى‏پرسى چطورى من به عزت برسم و از خوارى و پوچى نجات يابم؟ با زيبايى تمام با آدم حرف مى‏زند و مى‏فرمايد: بايد به طرف عزت بروى كه فرسايش پيدا نكنى و همه عزت نزد خداوند است‏ «فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً». به واژه‏ «جميعاً» عنايت داشته باشيد؛ پس هر جا عزتى هست، ريشه‏اش در تجلى صاحب عزت است. وقتى اين نكته را با تمام صراحت اعلام فرمود، حالا راه‏رسيدن به عزت را نشان مى‏دهد، مى‏فرمايد: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ» عقيده پاك به سوى صاحب عزت مى‏رود، پس آن كسى هم كه قلبش حامل آن عقيده است به صاحب عزت نزديك مى‏گردد و در نور پايدار او، پايدار مى‏ماند. پس اولين كار براى كسى كه برنامه‏ ريخته تا از پوچى نجات پيدا كند، داشتن عقيده پاك است و همچنان‏كه عرض شد، عقيده پاك «خدادارى» است به همان معناى توحيدى‏اش، و سپس در ادامه راهكارِ نزديكى به صاحب عزت مى‏فرمايد: «وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ» عمل صالح - كه همان اعمال شرعى باشد - آن عقيده را رفعت و ارتقاء مى‏بخشد و در سير صعودى به سوى صاحب عزت به انسان كمك مى‏كند تا هر چه بيشتر آن عقيده، شايسته نزديكى به خدا گردد و صاحب خود را نيز به خدا نزديك كند، پس بايد در انجام اعمال شرعى نهايت تلاش را كرد تا در نزديكى به صاحب عزت ضعفى به وجود نيايد. موفق باشید

 


[1]

13732
متن پرسش
سلام: یک مشکلی دارم که وقتی اوقات نماز بین کلاس های دانشگاه قرار می گیرد مردد می شوم که به نماز اول وقت برسم یا از کلاس بهره گیرم. ندایی در دلم می گوید اگر بری نماز اولا از درس جا می مانی و دوم باعث حواس پرتی دانشجویان دیگر می شود و حق الناس است. شما اگر جای من بودید چه کار می کردید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که دین خدا به شما رخصت داده است که نماز را در غیر اول وقت آن بخوانید، بهتر است که کلاس را ترک ننمایید مگر این‌که وقت نماز، تلف شود که واجب است کلاس را ترک کنید. موفق باشید

13702
متن پرسش
با سلام: اگر بخواهیم سحرها مناجاتی با خدا داشته باشیم از زبان اولیا و بزرگان دین، برای شروع شما چه پیشنهادی می دهید؟ خدا خیرتان دهد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه  تعالی. سلام علیکم. در عین این که نماز شب به خودی خود یک نوع مناجات است، خواندن قرآن و خواندن یکی از مناجات‌های خمسه عشر و مناجات شعبانیه برکت‌های خاص خود را دارد. موفق باشید
 

13667
متن پرسش
با سلام: 1. در روایت داریم هرچه که در زنان دیگر می بینی در زن خودت هست حال این سئوال می شود که برخی از مردها می گویند واقعا ما می بینیم زن دیگری از زن من زیباتر است زن دیگری از زن من معنوی تر است و اینها را بنده نیز خیلی شنیده ام حال جواب چیست؟ گویا آنها واقعیت را می بینند ولی روایت کلی یک چیزی می فرمایند ولی با خارج تطابق ندارد؟ 2. اینکه در روایت می فرماید کسی که نیت عملی را بکند آن عمل برایش نوشته می شود سوال پیش می آید که مثلا کسی نیت کند که شهید در نبرد شود آیا واقعا ثواب آن کسی که در نبرد شهید شد به او داده می شود پس فرق او که در نبرد شهید شده با آنکه فقط نیت کرده در چیست چون آن شخص نیت شهادت را در عمل و خرج تحقق بخشیده است ولی آن یکی فقط نیت کرده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن روایت چشم‌ها را متوجه‌ی حقیقت زن‌بودن می‌کند تا مرد، با روح زن‌بودنِ همسرش مرتبط شود و بهره‌ گیرد و در همین رابطه رسول خدا«صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «حُبِّبَ‏ إِلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا ثَلَاثٌ، النِّسَاءُ وَ الطِّيبُ وَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ»[1] براى من پسنديده شده از دنيا سه چيز: زنان، و بوى خوش، و نور چشم من در نماز است». حضرت نگاه ما را به عنصر زن‌بودن و زیبایی‌های او جلب می‌کنند که به طور مختصر در ظاهر زن ظهور می‌کند. ولی همه‌ی آن زیبایی‌ها در روح زنان هست 2- نیّت واقعی نیّتی است که وقتی زمینه‌ی عمل فراهم شود انسان، عمل می‌کند. موفق باشید

 


[1] ( 1)-« بحار الأنوار»، ج 73، ص 141.

13630
متن پرسش
سلام استاد: میشه یه دعا قبل خواب، کاری، چیزی به من بگین که بتونم نماز صبح مو اول وقت بخونم و به موقع بیدار شم؟! خواهش می کنم. دیگه خسته شدم از این کرخی و خواب آلودگی همیشگی که اجازه نمیده کارامو به موقع انجام بدم! ممنونم ازتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کم‌خوردن غذا در شب. بعد از نماز عشاء، نگاه را حفظ‌کردن و آیه‌ی 110 سوره‌ی کهف را قبل از خواب بخوانید که عبارت است از «فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً». موفق باشید

13523
متن پرسش
سلام استاد: سوالی داشتم: استاد چرا خداوند بندگی خودش رو معیار و ملاک رستگاری قرار داده؟ چرا خداوند اینقدر تسبیح و ستایشش رو دوست داره؟ چرا با این که خداوند شیطان رو به خاطر غرورش از بهشت بیرون انداخت، اما خودش اینقدر مغروره و دوست داره همه براش سجده کنند؟ چرا خداوند هی دوست داره تسبیح بشه و کسانی رو که تسبیحش نمی کنند به طرز فلاکت باری نابود میکنه و در آخرت هم چیزی بهشون نمیده؟ چرا خداوند راه دیگه ای برا رستگاری قرار نداده و همه رستگاری در اطاعت محض و سجده و رکوع از خودش خلاصه میشه؟ چرا خدا اینقدر مغروره؟ سوالم اینه که چرا خدا جهان هستی را طوری تعبیه و خلق کرده که همه تسبیحگوی او باشند! خدا میتونست دستور بده بدون اینکه بخواد کسی براش به سجده بیفته!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا در تصور جنابعالی خداوند یک شخص است. در حالی‌که آموزه‌های توحیدی به شما می‌آموزند که حضرت حق یک حقیقت است، حقیقتی که منشاء همه‌ی کمالات و زیبایی‌ها است و لذا هرکس بخواهد به آن حقایق عالیه نزدیک و منوّر شود باید حجاب بین خود و انوار اسماء الهی را برطرف نماید و قصه‌ی تسبیح و تنزیه حضرت حق به همین معنا است که در منظر خود، محدودیت های موجودات محدود را به خدا نسبت ندهیم تا تجلیّات حضرت رب‌العالمین بر قلب ما تجلی کند و در رکوع خود، خودیت خود را می‌شکنیم تا جمال دوست رخ بنمایاند. به همین جهت جناب حافظ می‌فرماید: «میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست / تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز». موفق باشید

13438
متن پرسش
با سلام: به لطف و هبه الهی دو سه سالی هست که صبح ها نیم ساعت قبل از اذان صبح بیدار می شوم. اوایل با نماز سه رکعتی شروع کردم (شفع و وتر) می گفتم کم کم که آمادگی پیدا کنم 11 رکعتی می خوانم اما متاسفانه هنوز موفق نشده ام. چگونه آمادگی روحی ام را افزایش دهم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید در طول روز، روح خود را آرام نگاه دارید، وارد درگیری‌های جزیی نشوید و آرزوهای بلند دنیایی را در ذهن خود بزرگ نکنید تا إن‌شاءاللّه نفس ناطقه‌ی شما قدرت لازم را جهت نفوذ اراده‌اش در بدن شما داشته باشد. موفق باشید

13435
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: 1. من دانشجوی ترم یک هستم و یکی از کلاسهایم با اذان مغرب تداخل پیدا می کند و با توجه به اینکه می گویند (هرکاری که انسان را از نماز اول وقت باز دارد خیری در آن نیست) وظیفه ی بنده چیست؟ در ضمن در صورت غیبت بیش از سه جلسه حذف می شوم. 2. انسان چگونه می تواند مسیر زندگی خود را پیدا کند و بداند که برای چه کاری ساخته شده تا حداکثر موفقیت را در آن زمینه کسب کند؟ مثلا دکتر چمران تحصیل در خارج از کشور و فعالیت های علمی را انتخاب کردند یا شهید مطهری طلبگی و تحصیل در حوزه را انتخاب کردند یا کسی ممکن است فعالیت های فرهنگی را انتخاب کند من چطور پی ببرم که برای چه کاری ساخته شده ام؟ 3. چرا انسان ثبات شخصیت ندارد. مثلا بعضی وقت ها بشدت خوشحال و بعضی اوقات به شدت ناراحت است در حالی که برای هیچ کدام از این حالت ها دلیل خاصی ندارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما نباید بی‌دلیل وقت فضیلت نماز را به عقب بیندازیم و این غیر از آن است که به جهت داشتن کلاس، وقت انجام نماز به تأخیر می افتد. رخصت‌دادن‌ها به جهت همین محذورات است 2- سیری که در مقابل شما قرار می‌گیرد را اگر دنبال کنید خداوند خودش کمک می‌کند که در شرایط مناسب آن‌چه به استعداد شما مربوط است، در جلوی شما قرار گیرد 3- شاید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در این مورد کمک کند. موفق باشید

13431
متن پرسش
سلام علیکم: استاد دروس معرفت النفس آقای صمدی املی را مفید می دانید که برایش وقت بگذاریم؟ آیا نماز شب های قبلی مثلا ماه ها و سال های پیش را به جا بیاوریم این اثرات را دارد یا منصرف شویم. خیلی عذر می خواهم مزاحم شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مباحث معرفت نفس جناب آقای صمدی آملی نکات خوب و ارزشمندی را متذکر می‌شود 2- آیت اللّه شجاعی برای جبران نوافلی که نخوانده‌ایم توصیه می‌کنند در هر فرصتی نافله بخوانید تا جبران آن‌ها بشود. موفق باشید   

13429
متن پرسش
سلام استاد گرامی: درباره نماز خواندن و سبک شمردن آن مطالب زیادی می دانم، اما متاسفانه قادر به انجام درست این فریضه نیستم و وقتی هم تصمیم می گیرم که بهتر بخوانم از قبل از تصمیم گرفتنم کیفیت بدتری پیدا می کند. خمیازه و هر چیزی که قبل از نمازم وجود ندارد دقیقا وقت نماز سر و کله اش پیدا می شود. از طرفی در سن تکلیف به خاطر سخت گیری پدرم در مورد نماز خواندن (حالا به هر کیفیتی که بود) مجبور بودم نمازم را بخوانم حالا اگر شده همه نماز ظهر و عصر دو دقیقه طول بکشد (البته می دانم ایشان از سر دلسوزی مجبورمان می کردند) و برخورد تندی انجام می دادند. این گذشته بد هم مزید بر علت شده و به شدت نماز خواندن برایم سنگین است و برایم یک کار رفع تکلیفی شده است. نمی دانم باید چه کنم؟ از لحاظ دانستن مشکلی ندارم ولی پای عملم می لنگد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از پدرتان گله‌مند نباشید، بالاخره همین عادت به نماز از خدمات ایشان به شما است. سعی کنید با نگاه عرفانی به ابعاد نماز شوق لازم را در خود ایجاد نمایید. کتاب «آداب الصلواة» از امام خمینی کمک می‌کند. موفق باشید

13339
متن پرسش
سلام علیکم: بعضی اساتید توحیدی شاگردان خود را تربیت می کردند که روشهای مختلفی دارند ولی آیا این درست است که چون توحید نفوذ دارد آن اساتید توحیدی با تسط بر آنها - ایشان را هدایت می کردند؟ 2. حضرتعالی درباره نفاق فرمودید: سعی کنیم همچنان‌که حقیقتاً می‌خواهیم خود را شخصیتی مقیّد به دین و دین‌داری نمایان کنیم تا إن‌شاءاللّه از درون نیز به همین خُلق منوّر شویم و این غیر از نفاق است که طرف اساساً برای دین و دین‌داری ارزشی قائل نیست. آیا این تعریف نفاق درباره ریا هم صادق است؟ 3. فرمودید: وقتی که شما از رفیق‌تان در عالَم رفاقت بخواهید که گناهی را انجام ندهد زیرا در ذیل حکم الهی است که گناه معنی می‌دهد، پس عملاً او در کنار رضایت شما و محبت به جنابعالی در یک اراده‌ی کلی‌تر به خدا نظر دارد. سوال این در مورداعمالی مثل نماز واجب هم صادق است؟ با تشکر فروان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمی‌دانم 2- همین‌طور است زیرا «ریا» یکی از شعبه‌های نفاق است 3- چرا نه؟ زیرا در نماز، طرف را دعوت به اُنس با خدا می‌کنیم پس جایی برای غیر نمی‌ماند!! موفق باشید

13285
متن پرسش
سلام: در مورد جدال و مراء سوال داشتم. آیا هر بحثی که به نوعی طرف را سرجای خود بنشانیم مراء حساب می شود؟ چون ممکن است بعضا شخصی حرف نادرست یا تهمتی به ما بزند که ما با دلیل محکم جواب حرف او را بدهیم. آیا این مثال مصداق مراء است؟ بنده با دانش آموزان در کلاس قرآن در مسجدی که نماز جماعت برگزار نمی شد کلاس قرآن داشتم. اتفاقا آن شب جلسه ما تا نیم ساعت بعد از اذان مغرب ادامه داشت که شخصی به یکی از دانش آموزان کلاس گفته بود این معلم به درد شما نمی خورد چون نماز را باید اول وقت می خواند او وهابی است. منهم به دانش آموز گفتم برود و به اون شخص بگوید شیعه ممکن است نماز اول وقت را دیر تر بخواند ولی تهمت کار وهابی است که به شعیه تهمت (شرک) می زند. آیا این مصداق همان مراء است و اگر مراء است ما با این پاسخ گناه شرعی مرتکب شده ایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مراء یعنی یکی تو بگویی و یکی او، جواب بدی نداده‌اید، ولی اگر نرم‌تر به او گفته بودید؛ آیا این تهمت‌زدن‌ها و تکفیرکردن‌ها وهّابیت نیست؟! موفق باشید

13255
متن پرسش
سلام: معنای عرفانیِ رکوع و سجده چیست؟ وقتی ما به رکوع و سجده می رویم دقیقا چه پیامی به حضرت حق می دهیم یا به چه معترفیم؟ البته سجده تقریبا روشن است ولی اگر می شود رکوع را کمی برایم توضیح بدهید. ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با معنای رکوع و سجود خوب است که به کتاب «آداب الصلواة» از حضرت امام رجوع فرمایید که بنده‌ی حقیر نیز عرایضی در رابطه با شرح آن داشته‌ام که صوت آن را می‌توانید دنبال کنید. در رکوع، ما حقیقت خود را در مقابل حضرت حق به نمایش می‌گذاریم از آن‌جهت که ما هیچ وجود استقلالی در عرض حضرت حق نداریم و لذا قیام را می‌شکنیم تا این معنا به نمایش آید. موفق باشید

13218
متن پرسش
سلام علیکم: چگونه بعد از سلام نماز یا هر وقت دیگری به حضرت عزراییل سلام بدهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان سلامی که به عباد الصالحین می‌دهیم اگر حضرت عزرائیل«علیه‌السلام» را هم مدّ نظر قرار دهیم، به آن حضرت نیز سلام داده‌اید. موفق باشید

13088
متن پرسش
آیا توسل به علما جایز است؟ اگر هست از چه منظری باید باشد؟ مثلا اول نماز توسل به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و یا امام حسین علیه السلام توصیه شده است آیا می توان به علما نیز متوسل شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم نباید چنین کاری انجام شود زیرا خود علماء جایگاهی جز در ذیل ائمه‌ی معصوم‌بودن برای خود قائل نیستند و لذا با نظر به حقایق انسانی یعنی امامان معصوم، موضوع به‌خوبی شکل می‌گیرد که ما بخواهیم از طریق نور امامان معصوم به حضرت حق رجوع کنیم. موفق باشید

13063
متن پرسش
با سلام و تشکر فراوان بابت زحمات شما استاد بزرگوار: سوالی داشتم، ممنون میشم پاسخی مرحمت بفرمایید. می خواهم بدانم چه شرایط و وظایفی در لحظه برایمان نسبت به نماز اول وقت اولویت دارد؟ گاهی پیش می آید که دستوری از جانب مادرم می رسد و نمي دانم نماز را اول بجا بياورم یا دستور مادرم را و یا مواقعی که میهمان می رسد. یا زمانی که با جمعی (که علی رغم تذکر فراوان، میل به نماز خواندن ندارند) بیرون از خانه ام و موقع اذان می شود و اگر بخواهم نمازم را گوشه ای بجا بياورم درگیری یا دلخوری بوجود می آید. پیشاپیش از راهنماییتون ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساس را بر این بگذارید که در اول وقت نماز خود را به‌جا آورید ولی تعصب نداشته باشید. زیرا خداوند در این موارد رخصت داده است که اگر کاری پیش آمد که لازم است نماز را از اول وقت به تأخیر بیندازید، سخت‌گیری نکنید. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!