بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شیطان، جن، سحر و جادو

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9507
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و آرزوی قبولی طاعات و عبادات در ماه رمضان: یک طبیب طب اسلامی ادعا میکرد علت تمام بیماریها یکی از سه مورد چشم زخم، ارواح، و اجنه می باشد نظر شما در این خصوص چیست؟ ادعای دیگر ایشان این بود که چون شافی یعنی خدا یکی است پس در طب اسلامی ما چیزی به عنوان بیماری صعب العلاج و سهل العلاج نداریم نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیماری‌های بدن یا به جهت عوامل بیرونی است مثل آن‌که سمّی وارد بدن شود و روح نتواند تدبیر خود را نسبت به بدن انجام دهد، و یا به جهت ناتوانی روح است که بدن را نمی‌تواند تدبیر کند. حال به هر دلیل روح نتواند بدن را تدبیر کند، بدن دچار بیماری می‌شود و هرچه انسان از نظر ایمانی قوی‌تر باشد و تحت تأثیر خیالات وَهمی قرار نگیرد روح، بهتر بدن را تدبیر می‌کند ولی اگر از نظر ایمانی و اتصال به حضرت حق ضعیف شد، خیالات او بیشتر تحت تأثیر قرار می‌گیرد. از جمله عواملی که خیالات را تحت تأثیر قرار می‌دهد حبّ دنیا و تکبّر است و از همین طریق روح‌های تنگ‌نظر، چشم‌زخمِ خود را إعمال می‌کنند و یا شیاطین بدن را را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهند. مسلّم شافی خدا است، ولی با نور ایمان به خدا است که حضرت شافی نور خود را ظاهر می‌کند نه این که با جن گیر بخواهیم کارها را سامان بدهیم . موفق باشید
9508
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: سوال بنده این است: افرادی که به اصطلاح سر کتاب باز میکنند و علت بروز مشکل در زندگی را به افرادی که به آنها رجوع میکنند میگویند بر چه اساسی کار میکنند، آیا سر کتاب باز کردن همان تفأل به قرآن زدن است؟ و اینکه آیا رجوع به یک چنین افرادی جهت رفع مشکلات مورد تأیید دین اسلام هست؟ در مواردی هم به افراد میگویند این دعا و حرزی که به شما میدهیم را مدت زمان خاصی که خودشان میگویند همراه داشته باشید و بعد از این مدت مشکل شما حل می شود و واقعا هم بعد همان زمان که گفته مشکل رفع میشود!اینها بر چه اساسی کار میکنند؟ آیا مورد تأیید دین هستند؟ آیا با اجنه مرتبط هستند که میتوانند بگویند ظرف مدتی خاص مشکل فرد حل میشود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر این موارد با اجنه‌ی منحرف انجام می‌شود و اگر هم مشکلاتی که خودشان درست کرده‌اند را رفع کنند، در هر حال وارد زندگی انسان می‌شوند و توکل انسان را که شرایط زندگی با خدا است از انسان می‌گیرند. موفق باشید
9517
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید، می خواستم بپرسم آیا انبیا «انسان کامل» بودند یا نه؟ و دوم اینکه آیا می شود گفت علت اعتراض فرشتگان به خلقت آدم، عدم معرفت و شناخت نسبت به انسان کامل و به ویژه ائمه اطهار بود؟ (با توجه به اینکه اگر خداوند انسان را خلق میکرد اما انسان کامل وجود نداشت، به نوعی هدف خلقت انسان زیر سوال می رفت. چون خداوند می توانست موجودی خلق کند که با اختیار خود به کمال نهایی خودش که حتی برتر از فرشتگان است برساند. پس باید از میان انسان ها لااقل یک نفر به چنین مرتبه ای برسد.)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همه‌ی انبیاء بنا به شرایط تاریخی خودشان انسان‌های کاملی بودند 2- حرف درست و دقیقی است. موفق باشید
9489
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: میخواستم بدانم این همه نفرین در دعای علقمه (حدود یک صفحه را) در موقع خواندن به چه کسی است و چه کسی را باید در نظر بیاوریم اللهم من ارادنی فارده... اللهم اشغله بفقر لا تجبره و ببلا لاتستره... و ادخل علیه فی جمیع ذلک السقم ولا تشفه... و آیا می توان شیطان را در نظر بیاورد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان در مظاهرش شیطان است. بحث تقابل دو تمدن است، تمدن اُموی با همه‌ی لوازمش و تمدن توحیدی با همه‌ی لوازمش، از خدا می‌خواهید تمام ابعاد تمدن کفر و شرک را از حیات فعّال متوقف فرماید. موفق باشید
9473
متن پرسش
ضمن سلام و احترام: در پاسخ سوال 9182 توصیه ی بسیار مفید 1) ورزش و 2) تقویت معارف توحیدی را در جواب شخصی که از وسواس گلایه کرده بودند فرمودید. این ترم که درس فقه داشتم متوجه شدم به لحاظ شرعی حرامه که شخصی که احتمال به وسواس میده یک سری از اعمال عبادی رو مجدد انجام بده یا یک سری کارهای مربوط به پاک و نجسی و آب کشی مجدد رو انجام بده. پیشنهاد می دم که این رو هم اضافه کنید که آدم های وسواسی اولین اشتباهی که در وسواس خود دچار می شن بی قید شدن نسبت به احکام شریعت در رابطه با اسراف و تکرار عبادات و برخی اعمال دیگر هست. ببخشید استاد دخالت کردم. و دومین اشتباه آن ها تعطیلی عقلشان و غلبه ی وهم بر اونهاست. که خود اسراف آب و ابطال وقت برای شستشوهای مکرر و نیز عدم خواندن نماز در اول وقت - به دلیل اینکه افراد وسواسی غالبا اول وقت نماز تا نیمه ی وقت مشغول طهارت و مقدمات نماز هستند - سبب کم عقلی می شه و بر غلبه ی وهم می افزاید. و نیز این رو اضافه بفرمایید که راه درمان وسواس پس از ورزش و کسب معارف حقه، اولا پایبندی به عدم تکرار عبادات و عدم شستشوی مجدد طبق احکام شرعی است و ثانیا بی توجهی به وسوسه ی شیطان که اگر شیطان چند بار ببینه آدم وسواسی به وسوسه ی او اهمیت نمیده، برای بار بعد دیگه انسان رو وسوسه نمی کنه و وقتی انسان از وسواس رها شد به گذشته ی خودش می خنده و احساس رهایی و آزادی می کنه. بازم ببخشید که حقیر دخالت کردم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. موفق باشید
9409
متن پرسش
پس طبق همین استدلال، ملک بودن هم باید تشکیکی باشد؛ چون باید ذاتی باشد که با علم متحد شود، و چون علمْ تشکیکی است، پس آن ذات هم باید تشکیکی باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است و عنایت داشته باشید هر فرشته‌ای صورت اسمی از اسماء الهی است مثل علم یا قبض یا حیات، پس ذاتی نیستند که این صفات با آن‌ها متحد باشد بلکه ذات آن‌ها همان اسماء است. البته عنایت دارید که مفهوم ملائکه تشکیکی نیست، بلکه ملائکه به اعتبار ذاتش که عین اسمی از اسماء الهی است تشکیکی است و برای افراد مختلف ظهورات مختلف دارند، بر عکس انسان که به اعتبار انسانیت، تشکیکی است و آن ذات با علم و حیات اتحاد دارند. موفق باشید
9382
متن پرسش
سلام: با امید به قبولی طاعات شما توفیق عبادت مثلا اینکه یکی موفق به خواندن نمازهای واجب اول وقت با طمانینه و نمازهای مستحبی خصوصا نماز شب بشه. توفیق یعنی یجور اذن از طرف خدا بگیریم که ربط به اعمال ما هم داره در حقیقت به خواست و اراده ما تعلق میگیره خوب حالا یه سوال؟ چجوری یه منافق یا یک بی بصیرت، یک جاهل، یکی مثل ابن ملجم ملعون این قد نماز میخونه تا پیشونیش... مگه نماز خوندن و حال عبادت داشتن اذن خداوند نمیخواهد؟ چجوری این تناقض حل میشه؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی لغات را نفهمیدم. آن نمازخواندنی توفیق الهی است که یا با حضور قلب باشد و یا مقدمه‌ی حضور قلب قرار گیرد وگرنه شیطان که رئیس ابن‌ملجم است، 6000 سال عبادت کرد. موفق باشید
9359
متن پرسش
با سلام: 1. منظور از «یا من یحول بین المرء و قلبه» چیست؟ 2. در جوشن کبیر داریم که «یا من خلق الاشیا من العدم»، در حالیکه ما عدم را نیستی میدانیم پس چگونه خلق می شود، و دیگر اینکه آیا انسان قدیم است؟ 3. اینکه خدا به شیطان گفت سجده کن اما نکرد نشان از اختیار می دهد ولی از آن طرف عالم تکوین بود و اختیار معنی نمی دهد پس چه بوده؟ 4. آیا در عالم تکوین جبر هست؟ 5. آیا قضای حتمی یعنی جبر درش خوابیده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- یعنی ای خدایی که حتی از جان ما به ما نزدیک‌تری 2- یعنی ای خدایی که اشیاء را قبل از این‌که موجود باشند تو موجود کردی نه این‌که علت موجودیتشان «عدم» باشد 3- دستور حضرت حق در آن مقام که ملائکه و شیطان وجود داشتند، تکوینی است ولی همان دستور در حوزه‌ی شخصیتی که اختیار دارد حالت تشریعی به خود می‌گیرد مثل بعضی از الهاماتی که به شما به صورت تکوینی می‌رسد ولی شما با اختیار خود با آن‌ها برخورد می‌کنید 4- به همین معنا می‌توان گفت در نظام تکوین چند‌جنبه‌ای وجود ندارد که اختیار معنا داشته باشد 5- قضای حتمی یعنی همان اراده‌ای که حضرت حق برای شما کرده است ولی در هر حال این شمایید که باید در حوزه‌ی اختیارتان آن را عملیاتی کنید. موفق باشید
9342
متن پرسش
سلام علیکم: جناب استاد وجه جمع روایتی که در کتاب کربلا مبارزه با پوچی ها آمده است مبنی بر اینکه اگر می خواهید به مکه مستحبی بروید یا به کربلا، به کربلا بروید با دعای اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کربلا صورت تعیّن‌یافته‌ی طواف به گرد خانه‌ی خدا است تا محور قلب و روان انسان خدا باشد، حال اگر از کربلا شروع کنیم به کعبه می‌رسیم و اگر از کعبه شروع کنیم به کربلا خواهیم رسید. این‌جا قصه‌ی آینه‌هایی است که حق را می‌نمایاند و لذا اگر در ماه رمضان یعنی در ماه میهمانی خدا، از خدا می‌خواهی که تو را مفتخر به زیارت خودش در کعبه بگرداند، در واقع کربلا و کعبه را با همدیگر طلب کرده‌ای. و این‌که از خدا می‌خواهی که هرسال مفتخر به این زیارت شوی بدین معنا است که طلب ملاقات دائمی خدا را از خدا می‌خواهی و خدا نیز ملاقات دائمی خودش را را به تو می‌دهد و پس از رحلت از این دنیا همواره و همراه همه‌ی ملائکه و انبیاء به ملاقات خدا در کربلا و کعبه خواهی رفت. موفق باشید
9278
متن پرسش
آیا ملائکه هم یک حقیقت «ملک بودن» دارند که به عین ملک ختم میشود و تفاوتشان در شدت و ضعف آن حقیقت است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملائکه یک مفهوم کلی است، مثل درخت. آنچه در خارج داریم فرشته‌ی حیات یا فرشته‌ی قابض است، حال همان حقیقت حیات در صورت ملکی است که شدت و ضعف دارد و حضرت جبرائیل برای هرکس مطابق مرتبه‌ی او ظهور می‌کند. موفق باشید
9252
متن پرسش
آیا کمالات ملائکه عارض بر آنهاست یا ذاتی آنهاست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که ملائکه دارای وجوه مختلف نیستند که بحث عارض و معروض پیش آید. موفق باشید
9217
متن پرسش
با سلام: سوالی داشتم، مگر شیطان در اثر سجده نکردن بر انسان از بهشت رانده نشد پس چگونه به بهشت بازگشت و آدم و حوا را گول زدتاسیب را بخورند؟؟ از پاسخگویی شما متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان از مرتبه‌ی اُنس با فرشتگان به مرتبه‌ای سقوط کرد که محل شجره‌ی ممنوعه بود و در نهایت آدم و حوا و شیطان از بهشت هبوط کردند. موفق باشید
9137
متن پرسش
سلام: برای درمان شک و نسبت های بد که در ذهن می آید نسبت به خدا و اهل بیت (ع)چه راهی را میگویید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی از نظر عقلی مسئله را برای خود حلّ کردید، خطورات شیطانی را اعتنا نکنید، این‌ها تلاش‌های شیطان بدبخت و دیوانه است، بعد از مدتی مأیوس می‌شود و می‌رود، خوبی‌اش آن است که ما با جدّیت بیشتر مسائل خودمان را با اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حل می‌کنیم. در رابطه با مسائل عقلی در این مورد کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید
9105
متن پرسش
سلام: نمیدانم چرا وقتی در کنار خانواده هستم اخلاقم غیر عادی تند میشود و با وجود تاکید قرآن و عترت بر حرمت والدین و خوش خلقی با ایشان نمیتوانم خود را کنترل کنم و سر کوچکترین مسائل جوش می آورم و تند میشوم، اما در اجتماع اینگونه نیستم بعضی اوقات فکر میکنم شاید ما را جادو کرده اند که خانواده یمان خوش و خرم نباشد. خواهش میکنم کمکم کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یکی از نکات اساسی است که بنده روی آن بحث کرده‌ام و در جلسه‌ی شماره‌ی 24 شرح دعای مکارم‌الأخلاق تحت عنوان خانواده مرکز صمیمیت باز روی آن تأکید شد که شیطان وقتی از هیچ راهی نتوانست بر ما مسلط شود از طریق بدخلقی نسبت به خانواده و همسر وارد می‌شود، و تا نتوانید از این سوء اخلاق خود را رها کنید هنوز پای شیطان به‌خوبی در زندگی شما باز است. موفق باشید
9063
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام من طلبه پایه اولم تمام شده است ولی الآن چندین مشکل جدی دارم که آزار دهنده است لطفا کمک نمایید. بنده به این نتیجه رسیده ام که اگر بخواهم طلبه به درد بخوری بشم و یک کاری انجام دهم که منبع خیر باشد لزوما باید عبد باشم و تمام دستورات دین را مو به مو انجام دهم مثل امام (ره) که انجام داد و شد! ولی اکنون می دانم مثلا باید نماز صبح بلند شوم و سر وقت یا به جماعت بخوانم ولی یا موقع اذان بیدار نمی شوم (با وجود کوک کردن موبایل برای هشدار صبحگاهی) یا اگر بیدار شوم حب خواب بیشتر از نماز برایم است و گاها اصلا این فکر که بلند شو نماز بخوان به ذهنم نمی آید و می خوابم و نزدیک های طلوع آفتاب بلند می شوم. وقتی بلند می شوم یک احساس خسران و ناامیدی پیدا می کنم و نشاط برای انجام کارهای طلبگی را گاها از دست می دهم و دوباره همین مطلب خود ناراحتی می آورد برایم. از این قبیل مثال ها برایم پیش می آید و من بیشتر اوقات ناراحت و پکر هستم و به حوصله پرداختن به کارهای طلبگی یعنی درس خواندن را ندارم. البته در ابتدای سال که تازه طلبه سده بودم بیشتر انگیزه داشتم و حتی برای نماز شب هم گاها بیدار می شدم ولی حالا؟ لطفا و خواهشا کمکی نمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما با صبر و حوصله کار را ادامه دهید إن‌شاءاللّه منوّر به معارفی و اعمالی می‌شوید که این موانع را برطرف می‌کند. معلوم است که شیطان در این مسیر بیکار ننشسته، سعی می‌کند شما را ناامید کند، اعتنا نکنید، کار را ادامه دهید. موفق باشید
9011
متن پرسش
سلام علیکم. فرق حضور خداوند با حضور جبرائیل در عالم ماده چگونه است؟ یعنی چه که جبرائیل بر اساس استعداد ما می آید ولی خداوند بر اساس استعداد ما نمی آید بلکه خودش می آید! مگر نگفتید ما با تزکیه به خداوند نزدیک تر میشویم و به خدای واقعی بیش تر پی میبریم، خب با همین تزکیه هم جبرائیل نزد ما حاضر میشود. پس نشان میدهد هم جبرائیل (و یا فرشتگان دیگر) و هم خداوند بر اساس استعداد ما، نزد ما حاضر میشوند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر ما به سوی خدا به اندازه‌ی آمادگی‌ ما است و در این مسیر واسطه‌های فیض الهی هستند که فیض الهی را به ما می‌رسانند تا آن‌جایی که رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» از واسطه‌ای به نام جبرائیل«علیه‌السلام» هم عبور می‌کنند، ولی سیر حضرت حق به سوی ما بی‌واسطه است و اساساً سیری در میان نیست. پس اگر بخواهیم به قرب خدا برسیم از طریق واسطه‌ها می‌رسیم. موفق باشید
9012
متن پرسش
سلام استاد: مدتی کتابهای شما را میخواندم و همزمان حوزه هم میرفتم اما متاسفانه به دلیل ازدواج و مشکلات دیگر حوزه را رها کردم و به دلیل بچه دار شدن خیلی کم فرصت مطالعه دارم سوالی که ذهنم را مشغول کرده این است که قبل از ازدواج خیلی خوابهای روحانی میدیدم اما الان تقریبا صفر شده و برایم سوال شده که بنده طبق کتاب زن آنگونه باید باشد از کار بیرون زدم و تمام تلاشم این است: خوب شوهر داری و تربیت نسل خوب. حتی میتوانم حوزه ای بروم که برای بچه ها مهد دارد اما به دلیل خواندن کتاب شما این کار نکردم. پس چرا رشد روحی حس نمیکنم قبلا نشاط روحی داشتم اما الان ندارم نمیدانم مشکل کجاست؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکلی در میان نیست. مگر در روایت نداریم هر اندازه عقل انسان رشد کرد، خواب‌دیدن‌هایش کم می‌شود. إن‌شاءاللّه با حضوری جامع‌تر در حال تربیت کودکی هستید که سراسر وجودش را ملائکة اللّه فرا گرفته‌اند و شما دست در دست آن‌ها گذاشته‌اید تا آن کودک را تربیت کنید. موفق باشید
8998
متن پرسش
با سلام: یکی از اساتید می‌فرمودند ملائکه‌ی مختلف از هم جدایی ندارند مثل نور بی‌رنگند که وقتی از زاویه های مختلف یک منشور به آن نگاه می‌کنیم نورهایی به رنگ مختلف می‌بینیم. سوال اینجاست که به هرحال ملک رزق غیر از ملک علم است و واقعاً انسان احساس دوگانگی بین این دو را دارد. چطور به وحدت این ملائک می‌توان رسید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که فرموده اند ملائکه نمی‌شود در مقام خود کثرت داشته باشند، کثرت آن‌ها به جهت مظاهر است. موفق باشید
8972
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: با اشتباه کردن بک نفر(خوردن گندم توسط جضرت آدم (ع)) همه انسان ها ازبهشت خارج شدند آیا این با عدالت خداوند سازگار است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب "هدف حیات زمینی آدم" بحمداللَه مفصلاً بحث شده است که آدمیت آن گندم را خورد و شیطان هم با آدمیت دشمنی دارد و نه با شخص آدم. به آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید
8918
متن پرسش
بنام خدا و با سلام حضور استاد گرامی 1- سوال از کتاب معاد شما چاپ 1392 ص 149 سطر آخر است. کار اسرافیل علیه السلام احیاء و کار عزرائیل علیه السلام اماته و هر گونه قبض است. چرا شما قبض را به اسرافیل علیه السلام نسبت داده اید؟ آیا نکته خاصی مدنظرتان است؟ 2- همین کتاب ص 151 سطر 8 بنابر روایات با نفخ صور اول پس از صعقه همه می میرند و موت منتسب به نفخه اول است. چرا شما نوشته اید در نفخه صور اول بحث از انقطاع روح از بدن و موت نیست؟ بحارالأنوار ج : 6 ص :324- عن تفسیر القمی عند قوله : وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرى فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ ..... فینفخ فیه نفخة فیخرج الصوت من الطرف الذی یلی الأرض فلا یبقى فی الأرض ذو روح إلا صعق و مات و یخرج الصوت من الطرف الذی یلی السماوات فلا یبقى فی السماوات ذو روح إلا صعق و مات إلا إسرافیل قال فیقول الله لإسرافیل یا إسرافیل مت فیموت إسرافیل علاوه براین روایت روایات دیگری هم پیدا کردم که دقیقا همین معنا را با لفظ (مات) میرساند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید دنیا در معرض دَم اسرافیل«علیه‌السلام» قرار می‌گیرد. حال چه در نفخه‌ی اول که مرحله‌ی فنای عالم است و چه در نفخه‌ی دوم که مرحله‌ی بقای بعد از فناء است. در حالی‌که دَم عزرائیل«علیه‌السلام» به افراد مربوط است و از این جهت تفاوتی بین آن دو دَم هست. به نظرم همین که ماتَ و صعِقَ را مترادف آورده، می خواهد برساند که این موت از سنخ صَعقَ است و نه آن موتی که افراد به‌وسیله‌ی نور حضرت عزرائیل«علیه‌السلام» پیدا می‌کنند و این‌که در صفحه‌ی مذکور متذکر شده‌ایم: عنایت دارید که نفرمود «ماتَ». تأکید بر آن است که از معنای صَعق غفلت نشود و روایتی که در کنار واژه‌ی صعق، واژه‌ی مات را آورد، تأکید بر آن دارد که روشن کند صعق یک نوع مردن است هرچند به معنای مردن معمولی نباشد. موفق باشید
8812
متن پرسش
محضر شریف جناب استاد طاهرزاده سلام علیکم برای اینجانب واقعه ای اتفاق افتاده است که نیاز به کمک شما دارم. یکی از آشنایان بنده در روستایی دور افتاده چند سالی است که دعا نویسی میکند (البته بنده تازه متوجه شده ام) اخیرا در منزل مادریشان از وی خواسته شد که برای فرزند بنده دعایی بنویسد بنده نیز در میان جمع به اکراه فراوان پذیرفتم. خود این فرد دعا نویس در همین مجلس تعریف میکرد که آنها در کربلا بودند و با دعای ایشان برای دوستش تریاک آوردند. بنده به ارتباط ناخواسته این فرد روستایی با جنیان مشکوک شدم. حال وظیفه اینجانب در قبال این دعای نوشته شده و این فرد روستایی ساده که با ما نیز یک رابطه خویشاوندی دور دارد چیست؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: بنده عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» داشته‌ام که إن‌شاءاللّه می‌تواند مفید باشد و کتاب بر روی سایت هست. متوجه باشید که عموماً ما در این موارد با تحت تأثیرقرارگرفتنِ ذهن، منفعل می‌شویم و با آزادکردنِ ذهن از طریق عقاید صحیح توحیدی دیگر پدر جدّ جنّ و جادوگر و شیطان هم هیچ‌کاری نمی‌توانند بکنند. موفق باشید
8814
متن پرسش
سلام. استاد آیا قضیه فطرس ملک درست است؟ و اگر درست است فرشته چگونه است که گناه می کند؟ لطفا توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: آیت‌اللّه جوادی در درس خود می‌فرمودند: قضیه‌ی فطرس ملک مبنائاً و بنائاً آب زیرش می‌رود. یعنی نه از نظر سند معتبر است و نه با مبانی عقلی و قرآنی مطابق است. موفق باشید
8755
متن پرسش
سلام علیکم. در نکته هفتم از معرفت نفس بحثی را مطرح کردید با این عنوان که بدن ما نور دارد و نور مجردات به الله است. خواستم بپرسم این چه نوری است؟ اصلا چه لزومی بود مفهومی بنام نور (حیات) در اینجا مطرح شود؟ چون در بحث های قبلی به خوبی تبیین شده بود که نفس مجرد ما همش همه جا هست و بدن در قبضه دارد و همین طور خداوند مجرد محض است و ... دیگر نور واسه چی مطرح شد؟ برای توضیح بیشتر نور اگر جزوه یا مطلبی سراغ داری لطفا معرفی کنید. 2_ اینکه جبرائیل به پیامبر (ص) گفت، ما ملائک وارد خانه ای که مجسمه و سگ در آن باشد وارد نمیشویم، خواستم بپرسم علتش چیست که فرشته وارد خانه ای که در آن مجسمه هست نمیشود؟ آیا عروسک و اسباب بازی ها هم جزو این مجمسمه ها حساب میشوند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در یک نگاه حضوری شما حیات و علم و اراده و قدرت را به صورت نور می‌بینید. به این جهت خواستیم توجه شما به جنبه‌ی حضوریِ حیات بیفتد. 2- بالاخره این کشفی است که برای رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» پیش آمده و به ما خبر داده‌اند. شاید قضیه‌ی روایت از آن جهت است که هر عکس و مجسمه‌ای طلب روح می‌کند، در حالی‌که ما به آن روح نداده‌ایم و تنها شکل داده‌ایم و به همان صورت و شکلی که موجود دارای حیات است وارد زندگی کرده‌ایم و در قیامت آن صورت ذهنی طلب روح می‌کند و ما به زحمت می‌افتیم. بعضی از فقها عروسک و اسباب‌بازی را استثناء می‌کنند، ولی احتیاط آن است که به حدّاقل ممکن اکتفا کنیم. موفق باشید
8737
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت استاد عزیز بنده طلبه پایه اول معصومیه قم هستم. تقریبا از ورود من به حوزه یکسال درسی می گذرد و این درحالیست که به هیچ وجه رضایت لازم را از خود ندارم. گویی این سال به خسارت گذشت. هرچند به دفعات مشاوره گرفتم اما هیچ وقت نمی شد به برنامه ها مقید باشم. دیشب کمی با خود خلوت کردم. دیدم هرچند ذهنم در این سال بخاطر مسئله ازدواج و برخی مشکلات خانوادگی مشوش بوده و فراغت بال نداشته ام اما این مشکلات یک ریشه درونی دارد که تا آن اصلاح نشود آدمی نمی تواند در مسیر رشد علمی و معنوی که لازمه یک طلبه مطلوب است توفیق داشته باشد. به نظر من آن ریشه عدم مدیریت توحیدی بر افکار و احساسات بوده است. من علت اصلی زمین گیری خودم را در این سال دشمنی شیطان می دانم. که با تصورات پیوسته خویش در افکار و خیالاتم مرا دچار سستی و بیحالی کرد و باعث انفعال من شد. اما متاسفانه کمتر کسی به نقش شیطان در مسیر موفقیت طلبگی اشاره می کند. حضرتعالی برای رفع این مشکل و تسلط بر افکار و خیالات و احساسات چه راهکاری را پیشنهاد می کنید؟!
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده مکرراً به رفقایی که می‌خواهند مسیر طلبگی را طی کنند عرض کرده‌ام که مطمئن باشید در این مسیر با شیطانی روبه‌رو هستید که بسیار فعّال است و اگر از این موضوع غفلت نکنیم، با خودآگاهی کامل با مشکلات برخورد می‌کنیم و می‌فهمیم او می‌خواهد ما از ادامه‌ی کار طلبگی ناامید شویم. راه‌کار آن است که در ابتدای کار مثل یک طلبه‌ی سنتی به دروس پایه مشغول شویم تا ملکات لازم را به‌دست آوریم و توجهی به وسوسه‌های شیطان نکنیم که می‌گوید تو باید از همین روز اول شیخ العرفا شوی. موفق باشید
8702
متن پرسش
سلام علیکم: استاد شما در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت علیهم السلام در صفحه 286 فرموده اید: مقام و مرتبه مخلَصین اصلاً جایی نیست که شیطان بتواند در حوزه ی شخصیتشان وارد بشود چون توسط خدا خالص شده اند، مقامی است که شیطان در آن مقام دستگیره ای ندارد که بدان متوسل شود و بهانه ای برای تحریک داشته باشد. پس استاد چرا شیطان در هنگامی که حضرت ابراهیم علیهم السلام میخواستند حضرت اسماعیل علیهم السلام را قربانی کنند ایشان را وسوسه میکرد؟ مگر شیطان نمیدانست که ایشان از مخلَصین است؟ یا در مورد معصومین اگر خداوند اراده کرده که آنها پاک و خالص باشند پس یک نوع جبر است و آنها از خود اختیاری ندارند که گناهی مرتکب شوند ؟ لطفا راهنمایی بفرمائید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در مخلَص‌بودن حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» همین بس که شیطان نتوانست هیچ تأثیری بر اراده‌ی حضرت داشته باشد، و خود شیطان هم گفت: فقط مخلَصین تحت تأثیر اغوای من قرار نمی‌گیرند و در مورد حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» نیز همین‌طور شد. 2- در رابطه با عصمت تکوینی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و اختیار آن‌ها، اخیراً که آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب در شنبه‌شب‌ها بحث شد عرایضی داشتم. خوب است که به صوت آن بحث رجوع فرمایید تا روشن شود عصمت معصومین با علم به گناه به آن‌ها داده می‌شود و به همین جهت خودشان زشتی گناه را می‌بینند و با اختیار خودشان از آن دوری می‌کنند. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!