بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: ازدواج ، خانواده ، تربیت فرزند

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28525
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر: از باب مقدمه باید عرض کنم من از طریق همسرم با شما و جلساتتان آشنا و علاقمند شدم. در حال حاضر من و همسرم صاحب یک فرزند هستیم که یک سال و نیم سن دارد. استاد! من در حال حاضر خانه دار هستم و تمام روزهای هفته در کنار فرزندم با او بازی کرده و از او جدا نمی‌شوم و وجود خودم را از او محروم نمی‌کنم. ولی بنا به نیاز روحی که دارم، احساس می‌کنم نیاز دارم یک یا دو روز در هفته بمدت یک تا دو ساعت در روز، به فعالیت مورد علاقه خودم مشغول شوم که آن هم عبارت است از فعالیت در مجموعه جامعه زینب سلام الله علیها که در ارتباط با نوجوان فعالیت می‌کنم. و در این یکی دو ساعت جدایی از فرزندم، او را منزل مادرم میزارم و ایشون باهاش بازی می کنند و... ولی همسرم بطور جدی با این کار مخالف هستند و اعتقاد دارند نباید از او جدا بشوم مبادا او خلاء وجود بنده را بعنوان یک مادر، احساس کند و در تربیت و روحیه اش اثر سوء بگذارد. عاجزانه خواهش می‌کنم یا من را قانع کنید که حرکتم اشتباه است و یا از همسرم که بشدت حرف شما برای ایشان حجت است، پیام بنده را برسانید که ما زن ها هم بخدا از کار منزل و بچه داری دوست داریم هرزگاهی فاصله بگیریم و به فعالیت مورد علاقه مان بپردازیم گرچه اولویت را همسر و فرزند می‌دانم. سپاسگزارم و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بهتر است که کودک با بقیه‌ی روح‌هایی که دلسوز او هستند، آشنا شود. موفق باشید

28526
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز دو نفر دختر و پسر ولائی در جریان خواستگاری به مشکلی برخوردند چون دختر دانشجوی پرستاری هست و رفتن سرکار از شرایطش هست و پسر هم با توجه به تجربیاتی که از محیط بیمارستان و پرستاری داره مخالفت میکنه و لذا با اینکه همه ملاکهای ازدواج با هم را دارند از ادامه منصرف شدند، آیا کار درستیه و باید به صرف این یک اختلاف از همهٔ محسنات و توافق‌های حاصل شده چشم پوشید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید سخت گرفت. مگر نمی‌شود به عنوان رسالت، پرستاری را ادامه داد. موفق باشید

28519
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید بنده دوستانی دارم که آدمای اهل فکر و مذهبی ای هستن و انقلابی. ولی هر خواستگاری که براشون میاد چندان مذهبی نیست. از طرفی سنشونم داره میره بالا. می‌خواستم ببینم در این شرایط مجرد موندن به صلاحشون هست یا ازدواج با یکی از همین پسرایی که چندانم مذهبی و انقلابی نیستن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است طرف بی‌دین نباشد و نسبت به رهبر انقلاب مخالف نباشد، بقیه‌ی امور را می‌توان تحمل کرد. موفق باشید

28513
متن پرسش
با سلام: استاد می خواستم اولا نظر شما در مورد شاه نعمت ا... ولی را بدانم و ثانیا یکی از دوستانم دچار فرقه ی گنابادی ها شده چطور او را خلاص کنم؟ لطفا چون ایشان در این موارد حاضر به ملاقات با هیچ کس نیست و بنده نیز فکر می کنم از تبحر کافی برای هدایت ایشان برخوردار نیستم. (البته شایدم داشته باشم) لطفا مرا راهنمایی کنید چطور میتوانم کمکش کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب شاه نعمت اللّه ولی، در جای خود عارفی است از عرفای قابل توجه فرهنگ اسلامی. در ضمن جنابعالی خوب است که با رفیق خود مدارا کنید. موفق باشید

28506
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: آیا تنفر قلبی داشتن از پدر و مادر اما پیش خودشان بروز ندادن و با محبت کلامی خدمت کردن اما در دل آرزوی مرگشان را داشتن، از موانع سلوک است؟ چطور می‌شود پدر و مادری را که از کودکی فضای منزل را متشنج کردند و بچه ها در کتک و فحش و تحقیر بزرگ شدن دوست داشت؟ چطور می‌توان به مادری که بویی از مادری نبرده و از هیچ بدی در حق فرزند دریغ نداشته و فرزند یک روز خوش و هیچ آرامشی در کنارش نداشته محبت داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات داریم حتی اگر والدین هیچ کمکی به فرزند نکرده باشند از آن جهت که مسیر وجودِ فرزند می‌باشند؛ حقوقی به گردن فرزند دارند. در روایت نبوی داریم با محبت به والدین، انسان به بهشت نزدیک می‌شود. موفق باشید

28512
متن پرسش
سلام: هنگام عیادت بیمار چگونه و با چه جملاتی با او صحبت کنیم که بهترین وجه را انجام داده باشیم؟ آیا او را به زندگی امیدوار کنیم؟ یا نسبت آخرت و مرگ؟ و آیا بین بیمار مسن و جوان فرقی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بیشتر باید امیدواری را با این افراد در میان گذاشت. موفق باشید

28497
متن پرسش
عرض سلام و تحیت خدمت استاد بزرگوار: خدا خیرتون بده که بنده هاش رو راهنمایی می‌کنید، مشکلی دارم ک امیدوارم بتونم با راهنمايی شما حلش کنم، من حدودا یک ساله که مادر شدم، دو، سه سالی منتظر بچه بودیم ولی خدا نمی‌خواست اوايل برام خیلی سخت بود ولی با کمک تقویت حال معنوی کم کم خواست خدا رو پذیرفتم و تصمیم گرفتم حالا ک خدا نمی‌خواهد مادر بشم مسیر دیگه ای رو برم و دنبال تحصیل و فعالیت اجتماعی برم، ولی دقیقا همون زمانی که کاملا نسبت به بچه دار شدن بی تفاوت شدم متوجه شدم که باردارم، خدا رو شکر کردم و تا چند ماه باورم نمی‌شد، زمان بارداری ضعف بدنی شدید داشتم و اراده و حال خوب معنویم کم کم ضعیف شد الآن با وجود بچه نمیتونم مثل قبل با آرامش نمازم رو بخونم و حال نمازم رو از دست دادم واقعا ناراحتم ولی انگار هیچ کاری نمیتونم بکنم نمیدونم مشکلم از کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین احوالات، خود به خود در راستای تربیت انسانی از انسان‌ها، روحانیت خود را دارد. موفق باشید

28500
متن پرسش
سلام: خدا بهتون سلامتی و طول عمر با عزت عطا کند: ببخشید وقتتون رو می‌گیرم. سوالی داشتم. کسی که در مسیر تهذیب نفس باشه. آیا نگاه کردن به تلویزیون و ماهواره. و فیلمهای ترکی هندی و کارتون آیا اشکالی داره؟ نمی‌خواهم بهانه بیارم ولی واقعا تو خونه هرچی مخالفت کردم با نصب ماهواره متاسفانه کسی قبول نکرد وقتی هم که فیلمی می‌داد و جدا از بقیه می‌نشستم تو اتاقی و کتاب می‌خواندم با ناراحتی همسرم مواجه شدم و چند بار بحثمون شد انتظار داره موقع نگاه کردن فیلم کنارش باشم که بیشتر فیلمهای جنگی نگاه میکنه اما پسرم خیلی پا فیلم میشینه همه رو تعقیب میکنه صدا تلویزیون هم زیاده و گاهی وقتها واقعا آشفته میشم چند بار تذکر دادم حالا خودم هم گاهی تعقیب می‌کنم و ترغیب میشم. اما بعدش واقعا ناراحت میشم. وقتی میگم دیدن این فیلم‌ها عمر هدر کردنه وقت تلف کردنه قبول نمیکنن. جواب شما برام خیلی مهمه. و عمل می‌کنم. ان‌شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر این‌که آن صحنه‌ها خیال انسان را بازی می‌دهد و راهِ رجوع به کمالات را می‌بندد، آثار منفی آن عملاً زندگی را از هم می‌پاشد. شما سعی کنید به هیچ وجه همراهی نکنید، زیرا نه وظیفه‌ی مرد است این موارد را به زن تحمیل کند و نه وظیفه‌ی زن است که در این موارد از مرد تبعیت کند. موفق باشید

28492
متن پرسش
استاد گرامی سلام: آیا پدر و مادرم حق دارند سر من منت بگذارند که داریم برای تو زحمت می کشیم در حالی که من اصلا علاقه ای به زندگی در این دنیای کثیف و پر از ظلم ندارم و آنها من را به این دنیا آوردند؟ آیا پدر و مادرها به دلیل بچه دار شدن مدیون فرزندانشان نیستند؟ من حس دوگانه ای نسبت به آن ها دارم هم به آن ها علاقه دارم و هم به خاطر اینکه من را وارد این دنیا کردند از آن ها خشمگینم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مشکل جنابعالی است که از زندگی دنیایی و فرصتی که خداوند برای به کمال‌رساندن شخصیت‌تان جهت حضور در ابدیتی نورانی، در اختیارتان گذاشته بهره‌مند نمی‌شوید. انصاف آن است که زحمات والدین انسان که سعی دارند با تمام ذوق و ایثار فرزند خود را رشد دهند؛ پاس‌داشته شوند و این امری است انسانی و اخلاقی. موفق باشید

28449
متن پرسش
سلام خدمت جناب استاد طاهرزاده: این سوال را دوستم داد بفرستم به سایت، پدربزرگ من یکی از عرفای به نام هستند. از ایشان هرآنچه خوبی هست، بگویم باز کم گفته ام. و مادرم هم از نظر اخلاق و مهر و محبت و عشق و صبر و خلوص و ... اگر بگویم همچون حضرت فاطمه ی زهرا در زمان کنونی است، اغراق نکرده ام. اما پدربزرگم یک ظلم بزرگی به ما کردند و ظلمشان این بود که اجازه ندادند مادرم با پدرم زمان خاستگاری صحبت کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال در آن زمان مثل حالا این رسم‌ها نبود و ملاک‌ها فرق می‌کرد و شاید مصلحت و حکمت همین بوده. موفق باشید

28447
متن پرسش
با سلام و احترام: در پاسخ به یه نفر که گفته بودن مشاور دینی مدرسه شاهد هستن و پرسیدن چرا در قرآن سوره نساء اومده زن هاتون رو بزنید، شما فرمودین خود انبیاء چنین رفتاری با همسر خود نداشتند هرچند همیشه همسر آنها به حرفشون گوش نمی‌دادن. و فرمودین این آیه سوره نساء برای زمانیه که زن بدون اطلاع به همسرش میره بیرون و احتمالا با نامحرم ارتباط میگیره و به جای اینکه محاکم قضایی حکم رو اجرا کنن گفته خود شوهر اجرا کنه تا آبروی خانواده نره. حالا سوال من اینه که چرا مقابل این حرف نیست؟ مثلا من دوستی دارم که شوهرش علنا گفته شب نمیام میرم پیش یکی دیگه، و میدونسته رابطشون حرومه. چرا از نظر قرآن مرد باید بزنه ولی زن نباید بزنه؟ و چرا این سفارش کتک زدن به زن هارو فقط به مردها کرده؟ متأسفانه فرهنگ اسلامی (به معنایی که عرف جامعه شناخته و به ما رسیده) به غایت به زن ظلم کرده و زن رو موجودی ضعیف و کتک خور و بی هویت بار آورده. به نظر من ما باید فرهنگ اسلامی رو تغییر بدیم و با اون بخش هایی از دین که با تساوی حقوق زن و مرد طبق زمانه ی امروز می سازه، زندگی کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید عکسِ آن باشد که شما فکر می‌کنید از آن جهت که اگر آن مرد به جهت اعمال خلاف شرعش تنبیه شود و علنی نباشد و تنها در محدوده‌ی برخورد همسرش باشد؛ به جهت روحیه‌ی لطیف زنانه آن طور که باید از آن اعمال خلاف شرع ترس به خود راه نمی‌دهد. به نظر بنده مطالعه‌ی کتاب «زن در آینه‌ی جلال و جمال الهی» نکات خوبی را در این مورد متذکر می‌شوند. موفق باشید

28421
متن پرسش
سلام خسته نباشید: ببخشید یه سوالی داشتم. اگر دختر یا پسر قبل از ازدواج خطا کرده باشه و با نامحرم در ارتباط باشه ولی توبه بکند و دیگر سمت این جور مسائل نره شخصی که خداوند از قبل برای اون فرد برای ازدواج در نظر گرفته بودند قسمت میشه؟ یا بخاطر گناهی که کرده این قسمت از بین میره؟ و یا بخاطر توبه بخشیده میشه و همون شخص نصیبش میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. توبه، رفع موانع می‌کند. موفق باشید

28402
متن پرسش
سلام: مادر بنده جایی برای من به خواستگاری رفتند. پسر و دختر بدون این که همدیگر را ببینند مادر دختر گفت ما خیلی به استخاره اعتقاد داریم اگر استخاره خوب آمد جواب می‌دهیم بعد از یک هفته که زنگ زدیم تا خبر بگیریم گفتند استخاره بد آمده است و ما دختر به شما نمی‌دهیم. حال سوال من این است که وقتی دختر و پسر همدیگر را ندیدند اصلا استخاره درست است؟ آیا این روش حماقت نیست که عقل خود را کنار گذاشته و به استخاره روی می آورند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً این‌کار عاقلانه نیست. انسان‌ها باید با عقل خود که علاوه بر قرآن، حجت خدا است، باید زندگی کنند. موفق باشید

28350
متن پرسش
سلام علیکم: استاد هر وقت برنامه ای می‌ریزم و اوقات خودم رو به شبانه روز تقسیم می کنم نمی تونم بهش عمل کنم چه کنم که خودم را ملزم به آنچه می نویسم کنم؟ چه کنم بتوانم به برنامه ام عمل کنم؟ چون اخلاق شما را می دانم مرا به کتاب ادب خیال مراجعه ندهید که مطالعه کرده ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در برنامه‌ریزی که کار بسیار لازم و خوبی است، سخت‌گیری نکنیم. برنامه‌ای بریزید که از اعمالی مثل صله‌ی رحم و خدمت به والدین و تفریح و ورزش هم در آن باشد. موفق باشید

28279
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استادجان! پدر بنده دارای شغل آزاد هست. از جمله مشاغلی می باشد که وقت زیادی را برای آن باید صرف کرد. از طرفی هم در عین وقتی که برای مغازه میزارم! پدرم از بنده انتظار دارد که برای مغازه وقت بیشتر بزارم! هرچه قدر هم با اشکال مختلف به پدرم گوشزد می کند که من برای رسیدن به اهدافم نیاز به وقت دارم! (وقتی که صرف مطالعات معرفتی، علمی و اجرایی برای انقلاب می گردد.) استاد عزیزم واقعا تحت فشارم که گاها متاسفانه با پدرم پرخاشگری می‌کنم. واقعا باید چکار کرد؟ برایم دعا کنید تا ان شاءالله فرجی حاصل گردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با احترام به ایشان و کمک در حدّی که امکان دارد، درس و بحث را بهانه بیاورید تا از وقت‌گذاشتنِ بیشتر در حدّی آزاد شوید. موفق باشید

28256
متن پرسش
سلام استاد: بنظرتون چطور میشه دو وظیفه فرزند آوری و مادر داری را با هم جمع کرد. من طبق احساس وظیفه باردار فرزند سوم هستم ولی وقتی می‌بینم از کمک و همراهی مادر پیرم عاجز شدم از خودم ناراحت میشم. مادرم حوصله بچه کوچک ندارن و من به همین علت کمتر میتونم به مادرم خدمت کنم. خصوصا که مادرم خیلی به من وابسته هستن و دلشون خوش بود بچه هام بزرگتر میشن و بیشتر بهشون می‌رسم ولی حالا با فرزند جدید ناخواسته شرایط برای رفت و آمد و رسیدگی به مادر برام سخت‌تر میشه و ازین بابت رنج می‌برم. بنظرتون چطور میشه بین این دو وظیفه جمع کرد؟ کارم به جایی رسیده که به جای اینکه من به مادرم برسم ایشون به من می‌رسد. خیلی شرمنده شون هستم و کاری ازم بر نمیاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفه‌ی خانمی که همسر دارد نسبت به مادرش در حدّ رعایت عواطف می‌باشد و اگر نیاز اقتصادی دارند و دختر امکان کمک به آن‌ها را از اموال خود دارا می‌باشد خوب است که کمک کند، ولی نمی‌توان وظایف اصلی زندگی را به جهت وابستگی آن‌ها و عواطف زیاد بر زمین گذارد. هر کس باید زندگی خود را داشته باشد. موفق باشید

28243
متن پرسش
سلام استاد عزیز: سالهای سال است بحمدالله خداوند شما رو سر راهم قرار داد تا هم از مباحث معرفتی شما بهره مند بشم و هم در بزنگاه های زندگیم از نظرات مشورتی و پدرانه حضرتعالی استفاده کنم و مسیر صحیح رو برم. استاد جان من چند سالی هست ازدواج کردم و به لحاظ بچه دار شدن دچار مشکل هستیم. یک جراحی شوهرم انجام دادند و بعد یک جراحی هم من انجام دادم و نتیجه نداشت بعد به مرکز ناباروری مراجعه کردیم با اینکه مشکل عمده به همسرم بر می‌گرده اما در این مرکز هر بار رفتیم کلی برو و بیا و صرف پول ، یکبار به من گفتن پولیپ داری و جراحی باید انجام بدی انجام دادم بعد رفتیم که کار رو شروع کنیم دوباره گفتن این بار کیست داری و دارو دادند تا داروها تموم شد خوردیم به قصه کرونا و پذیرش نکردند، بعد از عید هم همسر من گفتن دیگه من دنبال این درمانها نمیرم، اگر خدا بخواد خودش بهمون بچه میده و رفتن سراغ یکی از علما و دستورالعملهایی گرفتند، استاد جان سوال من این است: اگر شما به جای من بودید، چه می کردید؟ آیا روند درمان رو ادامه می دادید، با توجه به اینکه بهر تقدیر شوهرم ممکن هست متقاعد شوند. یا اگر شما بودید این پیچ و خم دار شدن مسیر رو حمل بر مصلحت حق می کردید و روند رو متوقف می نمودید؟ واقعا خود شما بودید چه می‌کردید؟ میخوام نظرتون رو بدونم. سپاس از همراهی هایتان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدّ منطقی و معمول، رجوع به پزشک، عقلانی است ولی بیش از آن و با اصرار زیاد، انسان را از راضی‌بودن به تقدیرات الهی که خود می‌تواند بهشتی باشد برای زندگی، محروم می‌کند. موفق باشید

28229
متن پرسش
سلام استاد: الان ۲۷ سال سن دارم و عاشق علوم اسلامی ام ولی نزدیک ۳ سال است رفیقی دارم با عقایدی در مقابل من و تماما برای من ضرر بوده است باید او را ترک کنم ولی به قول سعدی او می‌کشد قلاب را نمیتونم ترکش کنم تا اون رو می‌بینم این علاقه باعث میشه دوباره محبتش توی دلم وارد بشه، می‌دانم اگر با او باشم عاقبت به شر می‌شوم تو رو خدا راهنمایی کنید چه کار کنم این محبت اون درون من از بین بره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اگر بحمداللّه متذکر این نتیجه شده‌اید که آن رفیق مانع سیرِ صحیح شما می‌شود؛ بدون آن‌که قهری صورت گیرد به صورت کج‌دار و مریز، رابطه تان را سرد و ضعیف کنید. موفق باشید

28227
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: درباره جراحی زیبایی بینی بسیار مایل هستم اما تردید هایی داشتم از جهت نفسانی که نظر شما را در یک پرسش دیدم آرام شدم. البته من ازدواج کرده ام و دو فرزند ۵ و دو ساله دارم. اما بینی ام بزرگ است. و ظاهر آن را می‌توان با جراحی طبیعی کرد. به نظرتون با شرایطی که دارم مناسب هست جراحی بینی کنم؟ پوست صورتم جوشهای زیادی هم دارد متاسفانه. و همسرم تمایل به زیباتر شدن دارند. البته نه اینکه جراحی کنم. ولی می‌دانم نتیجه جراحی اگر خوب باشند خوشحال می‌شوند. ممنونم راهنماییم می‌کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا وسواس؟ به هر حال در هر زمانی باید مناسب آن زمان، به زیبایی خود توجه داشت. موفق باشید

28199
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: ببخشید استاد چه راهکاری برای فردی مظلوم می‌دهید که بقیه حق او را به راحتی می‌خورند و پایمال می‌کنند خودم را می‌گویم پیوسته در خانه توسط شوهرم و در محل کار توسط مسئولم حقم را نمی‌دهند و مورد ظلم مداوم هستم. به امور مذهبی بسیار علاقه دارم و هم اکنون مباحث معاد شما را گوش می‌دهم ولی مرتبا با اینکه معیارم برای ازدواج فقط اخلاق بود نه مادیات گرفتار زندگی شدم که به هیچ عنوان اخلاقیات در آن مطرح نیست پر از حرص و بداخلاقی و کینه و از طرف شوهرم. آخرتم در معرض تهدید و نابودی هست. لطفا نکته و کمکی اگر از دستتتان بر بیاد به بنده عرض کنید در نماز شبتان لطفا مرا دعا کنید تا آرامش پیدا کنم و اوضاعم بهتر شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدون ناراحتی و مقابله با افراد و با اخلاق خوب و رعایت دستورات دین، بدون افراط خود به خود مشکلات حل می‌شود. موفق باشید

28198
متن پرسش
سلام استاد جان: ببخشید اینکه میگیم حرف نباید زد مگر به ضرورت و حرف لازم. می‌خواستم ببینم وقتی آدم جلو خودش میگیره حرف لغو نزنه، ولی بازم از نظر ذهنی حرف زیاد تو ذهنش میچرخه. این حالت هم فضول کلام محسوب میشه؟ اگر بله چیکار باید کرد که ذهن هم حرف لغو توش نچرخه؟ از طرف دیگه کنار اطرافیان که هستیم توقع دارن حرف بزنه آدم و گرنه ناراحت میشن بعضا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله و به لطف الهی، آرام آرام آن وسوسه‌های درونی از بین می‌رود و از طرفی چرا انسان نباید با اطرافیان باب‌هایی از ارتباط صحیح را بگشاید؟ موفق باشید

28179
متن پرسش
سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد گرامی: ۱. در خانواده ای زندگی می‌کنم که به دین زیاد پایبند نیستند و مدام در حال تمسخر و نیش و کنایه زدن به من هستند از طرفی برای بحث ازدواج شخصیتی هایی شبیه خودشان را می‌پسندد باید چه کار کنم که بی احترامی نکرده باشم و تحمل کنم و یا حتی تغییر در آنها ایجاد شود؟ ۲. برای کنترل ذهن و دوری از فکر های بد چه راهکار هایی پیشنهاد می‌فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همواره در نظر داشته باشید که به ما فرموده‌اند: «اذا مرّوا باللّغو مرّوا کراما» بنابراین همین‌که درگیر نشویم، خداوند راه‌هایی جهت عبور از این نوع مشکلات فراهم می‌کند ۲. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إن‌شاءاللّه می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

28165
متن پرسش
یا رب با عرض سلام و ادب: سوال بنده از محضر شما ناظر است به نگاه ما به کودک و کودکی. امروزه ظاهرا به کودک و کودکی بسیار توجه می شود اما گویی همچنان در غربت است شاید به این دلیل است که کمتر به حقیقت کودکی پرداخته می‌شود. در یک نگاه، کودکی دوره تمهیدی ست برای آینده، که در آن باید کودک را تجهیز کرد به آن چه بر اساس این نگاه برای آینده اش مفید است تا انسان موفقی شود. اما گویی به نحو دیگری نیز می توان به کودک و کودکی نگریست، از این منظر کودکی دیگر دوره تمهیدی برای آینده نیست بلکه بستر رشد انسان است؛ بستر رشدی که نباید از آن گذر کرد بلکه باید آن را به خوبی یافت تا بتوان آن را در حقیقتش بسط داد. کودکی گویی امکان زیست انسان با حقایق است؛ حقایقی از جنس بساطت و وحدت عالم، همان که گم شده بشر امروز است. همان که در نگاه غالب، در سیر رشد از دست می رود و انسان بزرگ شده در این سیر را با آفتهای سنگین آن مواجه می کند. کودکی گویی الست انسان است که در آن زیست توحیدی را تجربه می‌کند و خود را نه گسسته که در پیوستگی عالم می‌یابد، اما به خاطر نگاه اشتباه به عقلانیت تمایز محور، این سرمایه عظیم در سیر به اصطلاح بزرگ شدن، به خفی می‌رود. غافل از این که می توان در نگاهی دیگر به حقیقت کودکی، عقلانیت توحیدی را یافت و آن را تفصیل داد. در این جا دیگر بزرگ شدن، فراموشی قابلیت کودکی نیست بلکه تفصیل درک پیوستگی و توحید کودکی است در بسترهای زندگی، تا آن جا که می تواند علم و تمدن تکوینی موحدانه را در عالم محقق کند. نکته قابل تامل در این نگاه، تاکید بر کودکی ست تا صرف کودک، یعنی برای این که کودک را از ساحت بساطتتش خارج نکنیم باید کودکی خود را یافت کنیم تا بتوانیم در آن ساحت با کودکان تعامل کنیم و این یافت با رویکرد پدیدارشناسی به حقیقت کودکی دسترس پذیر می شود. مشتاقانه شنوای راهنمایی های شما در مورد این نگاه به کودک و کودکی هستم. با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوب و قابل توجهی را متذکر هستید از آن جهت که کودک را در منظر خود باید جهانی دید با ابعاد اصیل انسانی. ساده نیست که رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «اُحِبُّ الصِّبيانُ لِخَمسٍ : الأوَّلُ : أنَّهُم هُمُ البَكَّاؤونَ ، وَالثّاني : يَتَمرَّغونَ بِالتُّرابِ، وَالثّالِثُ : يَختَصِمونَ مِن غَيرِ حِقدٍ ، وَالرّابِعُ : لا يَدَّخِرونَ لِغَدٍ شَيئا، وَالخامِسُ : يُعَمِّرونَ ثُمَّ يُخَرِّبون » ۱. گریه می کنند چرا که گریه کلید بهشت است. ۲. قهر می کنند ولی زود آشتی می کنند چرا که دلی بی کینه دارند. ۳. چیزی را زود خراب می کنند چون دلبستگی به دنیا ندارند. ۴. با خاک بازی می کنند چون غرور ندارند. ۵. هر چه دارند می خورند چون غم فردا ندارند.

آیا این همان جهانی نیست که هر انسانی باید خود را در آن پیدا کند؟ چرا متوجه نباشیم که بنا نیست انسان‌ها از کودکیِ خود جدا شوند و چرا باید انسان‌ها را از کودکی‌شان بگیریم؟ موفق باشید

28162
متن پرسش
سلام علیکم استاد من سوالی داشتم: من پدری دارم که اهل دین نیست و کلا ضد انقلاب و دین هست و گاهی وقت ها هم با همین موضوعات است که کلی نیش و کنایه می زنند اما خب الحمدالله با من که اعتقاداتم کلی تفاوت دارد تا به حال سختگیری نکرده اند و اینکه بخواهند مانع راه من شوند اما پدرم به دلیل بیماری اعتیادی که دارند اصلا نمی شود درست حرف زد باهاشون درباره اعتقادات، اما من سوال اصلی ام این هست که من گاهی اوقات بسیار برای مسائل خانه و خانواده و آینده خودم و برادر کوچکم و نگرانی هایی‌از این دسته و دروغ هایی که به ما می گوید گاهی اوقات بحثمان می شود اما اصلا از این شرایط راضی نیستم و همیشه هم با شهدا و اهل بیت و خدا عهد و پیمان می بندیم که صدایم را برای پدرم بلند نکنم اما بعد از حدودا یک ماه باز هم همان اتفاق می افتد و من کلی شرمنده شهدا و اهل بیت می‌شوم و روی دوباره عهد و پیمان بستن ندارم و شاید بعد از یک ثانیه بحثمان ناراحت می‌شوم از خودم و گناهی که کردم. لطفاً بنده را در این زمینه راهنمایی بفرمایید تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین روشی که در پیش گرفته‌اید، روش خوبی است و مطمئن باشید شهدا کمک می‌کنند و ضعف‌هایی را هم که پیش آمده و نگران آن هستید، جبران می‌نماید. با همین سجایای خوب، بقیه‌ی اعضای خانواده نیز به مرور تحت تأثیر قرار می‌گیرند. موفق باشید

28106
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: استاد یه مشکلی رو میخوام مطرح کنم که اکثر جوانان امروزه درگیرند. به نظر شما با وجود مشکلاتی که برای ازدواج که وجود داره، ازدواج موقت هم توصیه نمی‌کنند و کلا فرهنگش وجود نداره و... امروز یه جوان با غریزه جنسی و سایر نیاز های عاطفی و... چه کار باید بکنه؟ این هم که میگن باید صبر کرد، به نظر من این دیگه ۱۰ تا ۲۰ سال صبر نیست. دیگه سرکوب غرایز هست که بشدت هم مضر هست. حال چه باید کرد؟ لطفا راهنمایی کنید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در آیه‌ی ۳۲ سوره‌ی نور در عین تأکید بر به ازدواج‌درآوردنِ جوانان که وظیفه‌ی آحاد مردم است؛ به این نکته نیز توجه داده است که اگر در عین صبر، عفت خود را حفظ کنند خداوند از طریقی که خود می‌داند به نحوی رفع مشکل می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!