بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شیطان، جن، سحر و جادو

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9278
متن پرسش
آیا ملائکه هم یک حقیقت «ملک بودن» دارند که به عین ملک ختم میشود و تفاوتشان در شدت و ضعف آن حقیقت است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملائکه یک مفهوم کلی است، مثل درخت. آنچه در خارج داریم فرشته‌ی حیات یا فرشته‌ی قابض است، حال همان حقیقت حیات در صورت ملکی است که شدت و ضعف دارد و حضرت جبرائیل برای هرکس مطابق مرتبه‌ی او ظهور می‌کند. موفق باشید
9252
متن پرسش
آیا کمالات ملائکه عارض بر آنهاست یا ذاتی آنهاست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که ملائکه دارای وجوه مختلف نیستند که بحث عارض و معروض پیش آید. موفق باشید
9217
متن پرسش
با سلام: سوالی داشتم، مگر شیطان در اثر سجده نکردن بر انسان از بهشت رانده نشد پس چگونه به بهشت بازگشت و آدم و حوا را گول زدتاسیب را بخورند؟؟ از پاسخگویی شما متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان از مرتبه‌ی اُنس با فرشتگان به مرتبه‌ای سقوط کرد که محل شجره‌ی ممنوعه بود و در نهایت آدم و حوا و شیطان از بهشت هبوط کردند. موفق باشید
9137
متن پرسش
سلام: برای درمان شک و نسبت های بد که در ذهن می آید نسبت به خدا و اهل بیت (ع)چه راهی را میگویید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی از نظر عقلی مسئله را برای خود حلّ کردید، خطورات شیطانی را اعتنا نکنید، این‌ها تلاش‌های شیطان بدبخت و دیوانه است، بعد از مدتی مأیوس می‌شود و می‌رود، خوبی‌اش آن است که ما با جدّیت بیشتر مسائل خودمان را با اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حل می‌کنیم. در رابطه با مسائل عقلی در این مورد کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید
9105
متن پرسش
سلام: نمیدانم چرا وقتی در کنار خانواده هستم اخلاقم غیر عادی تند میشود و با وجود تاکید قرآن و عترت بر حرمت والدین و خوش خلقی با ایشان نمیتوانم خود را کنترل کنم و سر کوچکترین مسائل جوش می آورم و تند میشوم، اما در اجتماع اینگونه نیستم بعضی اوقات فکر میکنم شاید ما را جادو کرده اند که خانواده یمان خوش و خرم نباشد. خواهش میکنم کمکم کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یکی از نکات اساسی است که بنده روی آن بحث کرده‌ام و در جلسه‌ی شماره‌ی 24 شرح دعای مکارم‌الأخلاق تحت عنوان خانواده مرکز صمیمیت باز روی آن تأکید شد که شیطان وقتی از هیچ راهی نتوانست بر ما مسلط شود از طریق بدخلقی نسبت به خانواده و همسر وارد می‌شود، و تا نتوانید از این سوء اخلاق خود را رها کنید هنوز پای شیطان به‌خوبی در زندگی شما باز است. موفق باشید
9063
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام من طلبه پایه اولم تمام شده است ولی الآن چندین مشکل جدی دارم که آزار دهنده است لطفا کمک نمایید. بنده به این نتیجه رسیده ام که اگر بخواهم طلبه به درد بخوری بشم و یک کاری انجام دهم که منبع خیر باشد لزوما باید عبد باشم و تمام دستورات دین را مو به مو انجام دهم مثل امام (ره) که انجام داد و شد! ولی اکنون می دانم مثلا باید نماز صبح بلند شوم و سر وقت یا به جماعت بخوانم ولی یا موقع اذان بیدار نمی شوم (با وجود کوک کردن موبایل برای هشدار صبحگاهی) یا اگر بیدار شوم حب خواب بیشتر از نماز برایم است و گاها اصلا این فکر که بلند شو نماز بخوان به ذهنم نمی آید و می خوابم و نزدیک های طلوع آفتاب بلند می شوم. وقتی بلند می شوم یک احساس خسران و ناامیدی پیدا می کنم و نشاط برای انجام کارهای طلبگی را گاها از دست می دهم و دوباره همین مطلب خود ناراحتی می آورد برایم. از این قبیل مثال ها برایم پیش می آید و من بیشتر اوقات ناراحت و پکر هستم و به حوصله پرداختن به کارهای طلبگی یعنی درس خواندن را ندارم. البته در ابتدای سال که تازه طلبه سده بودم بیشتر انگیزه داشتم و حتی برای نماز شب هم گاها بیدار می شدم ولی حالا؟ لطفا و خواهشا کمکی نمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما با صبر و حوصله کار را ادامه دهید إن‌شاءاللّه منوّر به معارفی و اعمالی می‌شوید که این موانع را برطرف می‌کند. معلوم است که شیطان در این مسیر بیکار ننشسته، سعی می‌کند شما را ناامید کند، اعتنا نکنید، کار را ادامه دهید. موفق باشید
9011
متن پرسش
سلام علیکم. فرق حضور خداوند با حضور جبرائیل در عالم ماده چگونه است؟ یعنی چه که جبرائیل بر اساس استعداد ما می آید ولی خداوند بر اساس استعداد ما نمی آید بلکه خودش می آید! مگر نگفتید ما با تزکیه به خداوند نزدیک تر میشویم و به خدای واقعی بیش تر پی میبریم، خب با همین تزکیه هم جبرائیل نزد ما حاضر میشود. پس نشان میدهد هم جبرائیل (و یا فرشتگان دیگر) و هم خداوند بر اساس استعداد ما، نزد ما حاضر میشوند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر ما به سوی خدا به اندازه‌ی آمادگی‌ ما است و در این مسیر واسطه‌های فیض الهی هستند که فیض الهی را به ما می‌رسانند تا آن‌جایی که رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» از واسطه‌ای به نام جبرائیل«علیه‌السلام» هم عبور می‌کنند، ولی سیر حضرت حق به سوی ما بی‌واسطه است و اساساً سیری در میان نیست. پس اگر بخواهیم به قرب خدا برسیم از طریق واسطه‌ها می‌رسیم. موفق باشید
9012
متن پرسش
سلام استاد: مدتی کتابهای شما را میخواندم و همزمان حوزه هم میرفتم اما متاسفانه به دلیل ازدواج و مشکلات دیگر حوزه را رها کردم و به دلیل بچه دار شدن خیلی کم فرصت مطالعه دارم سوالی که ذهنم را مشغول کرده این است که قبل از ازدواج خیلی خوابهای روحانی میدیدم اما الان تقریبا صفر شده و برایم سوال شده که بنده طبق کتاب زن آنگونه باید باشد از کار بیرون زدم و تمام تلاشم این است: خوب شوهر داری و تربیت نسل خوب. حتی میتوانم حوزه ای بروم که برای بچه ها مهد دارد اما به دلیل خواندن کتاب شما این کار نکردم. پس چرا رشد روحی حس نمیکنم قبلا نشاط روحی داشتم اما الان ندارم نمیدانم مشکل کجاست؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکلی در میان نیست. مگر در روایت نداریم هر اندازه عقل انسان رشد کرد، خواب‌دیدن‌هایش کم می‌شود. إن‌شاءاللّه با حضوری جامع‌تر در حال تربیت کودکی هستید که سراسر وجودش را ملائکة اللّه فرا گرفته‌اند و شما دست در دست آن‌ها گذاشته‌اید تا آن کودک را تربیت کنید. موفق باشید
8998
متن پرسش
با سلام: یکی از اساتید می‌فرمودند ملائکه‌ی مختلف از هم جدایی ندارند مثل نور بی‌رنگند که وقتی از زاویه های مختلف یک منشور به آن نگاه می‌کنیم نورهایی به رنگ مختلف می‌بینیم. سوال اینجاست که به هرحال ملک رزق غیر از ملک علم است و واقعاً انسان احساس دوگانگی بین این دو را دارد. چطور به وحدت این ملائک می‌توان رسید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که فرموده اند ملائکه نمی‌شود در مقام خود کثرت داشته باشند، کثرت آن‌ها به جهت مظاهر است. موفق باشید
8972
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: با اشتباه کردن بک نفر(خوردن گندم توسط جضرت آدم (ع)) همه انسان ها ازبهشت خارج شدند آیا این با عدالت خداوند سازگار است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب "هدف حیات زمینی آدم" بحمداللَه مفصلاً بحث شده است که آدمیت آن گندم را خورد و شیطان هم با آدمیت دشمنی دارد و نه با شخص آدم. به آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید
8918
متن پرسش
بنام خدا و با سلام حضور استاد گرامی 1- سوال از کتاب معاد شما چاپ 1392 ص 149 سطر آخر است. کار اسرافیل علیه السلام احیاء و کار عزرائیل علیه السلام اماته و هر گونه قبض است. چرا شما قبض را به اسرافیل علیه السلام نسبت داده اید؟ آیا نکته خاصی مدنظرتان است؟ 2- همین کتاب ص 151 سطر 8 بنابر روایات با نفخ صور اول پس از صعقه همه می میرند و موت منتسب به نفخه اول است. چرا شما نوشته اید در نفخه صور اول بحث از انقطاع روح از بدن و موت نیست؟ بحارالأنوار ج : 6 ص :324- عن تفسیر القمی عند قوله : وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرى فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ ..... فینفخ فیه نفخة فیخرج الصوت من الطرف الذی یلی الأرض فلا یبقى فی الأرض ذو روح إلا صعق و مات و یخرج الصوت من الطرف الذی یلی السماوات فلا یبقى فی السماوات ذو روح إلا صعق و مات إلا إسرافیل قال فیقول الله لإسرافیل یا إسرافیل مت فیموت إسرافیل علاوه براین روایت روایات دیگری هم پیدا کردم که دقیقا همین معنا را با لفظ (مات) میرساند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید دنیا در معرض دَم اسرافیل«علیه‌السلام» قرار می‌گیرد. حال چه در نفخه‌ی اول که مرحله‌ی فنای عالم است و چه در نفخه‌ی دوم که مرحله‌ی بقای بعد از فناء است. در حالی‌که دَم عزرائیل«علیه‌السلام» به افراد مربوط است و از این جهت تفاوتی بین آن دو دَم هست. به نظرم همین که ماتَ و صعِقَ را مترادف آورده، می خواهد برساند که این موت از سنخ صَعقَ است و نه آن موتی که افراد به‌وسیله‌ی نور حضرت عزرائیل«علیه‌السلام» پیدا می‌کنند و این‌که در صفحه‌ی مذکور متذکر شده‌ایم: عنایت دارید که نفرمود «ماتَ». تأکید بر آن است که از معنای صَعق غفلت نشود و روایتی که در کنار واژه‌ی صعق، واژه‌ی مات را آورد، تأکید بر آن دارد که روشن کند صعق یک نوع مردن است هرچند به معنای مردن معمولی نباشد. موفق باشید
8812
متن پرسش
محضر شریف جناب استاد طاهرزاده سلام علیکم برای اینجانب واقعه ای اتفاق افتاده است که نیاز به کمک شما دارم. یکی از آشنایان بنده در روستایی دور افتاده چند سالی است که دعا نویسی میکند (البته بنده تازه متوجه شده ام) اخیرا در منزل مادریشان از وی خواسته شد که برای فرزند بنده دعایی بنویسد بنده نیز در میان جمع به اکراه فراوان پذیرفتم. خود این فرد دعا نویس در همین مجلس تعریف میکرد که آنها در کربلا بودند و با دعای ایشان برای دوستش تریاک آوردند. بنده به ارتباط ناخواسته این فرد روستایی با جنیان مشکوک شدم. حال وظیفه اینجانب در قبال این دعای نوشته شده و این فرد روستایی ساده که با ما نیز یک رابطه خویشاوندی دور دارد چیست؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: بنده عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» داشته‌ام که إن‌شاءاللّه می‌تواند مفید باشد و کتاب بر روی سایت هست. متوجه باشید که عموماً ما در این موارد با تحت تأثیرقرارگرفتنِ ذهن، منفعل می‌شویم و با آزادکردنِ ذهن از طریق عقاید صحیح توحیدی دیگر پدر جدّ جنّ و جادوگر و شیطان هم هیچ‌کاری نمی‌توانند بکنند. موفق باشید
8814
متن پرسش
سلام. استاد آیا قضیه فطرس ملک درست است؟ و اگر درست است فرشته چگونه است که گناه می کند؟ لطفا توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: آیت‌اللّه جوادی در درس خود می‌فرمودند: قضیه‌ی فطرس ملک مبنائاً و بنائاً آب زیرش می‌رود. یعنی نه از نظر سند معتبر است و نه با مبانی عقلی و قرآنی مطابق است. موفق باشید
8755
متن پرسش
سلام علیکم. در نکته هفتم از معرفت نفس بحثی را مطرح کردید با این عنوان که بدن ما نور دارد و نور مجردات به الله است. خواستم بپرسم این چه نوری است؟ اصلا چه لزومی بود مفهومی بنام نور (حیات) در اینجا مطرح شود؟ چون در بحث های قبلی به خوبی تبیین شده بود که نفس مجرد ما همش همه جا هست و بدن در قبضه دارد و همین طور خداوند مجرد محض است و ... دیگر نور واسه چی مطرح شد؟ برای توضیح بیشتر نور اگر جزوه یا مطلبی سراغ داری لطفا معرفی کنید. 2_ اینکه جبرائیل به پیامبر (ص) گفت، ما ملائک وارد خانه ای که مجسمه و سگ در آن باشد وارد نمیشویم، خواستم بپرسم علتش چیست که فرشته وارد خانه ای که در آن مجسمه هست نمیشود؟ آیا عروسک و اسباب بازی ها هم جزو این مجمسمه ها حساب میشوند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در یک نگاه حضوری شما حیات و علم و اراده و قدرت را به صورت نور می‌بینید. به این جهت خواستیم توجه شما به جنبه‌ی حضوریِ حیات بیفتد. 2- بالاخره این کشفی است که برای رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» پیش آمده و به ما خبر داده‌اند. شاید قضیه‌ی روایت از آن جهت است که هر عکس و مجسمه‌ای طلب روح می‌کند، در حالی‌که ما به آن روح نداده‌ایم و تنها شکل داده‌ایم و به همان صورت و شکلی که موجود دارای حیات است وارد زندگی کرده‌ایم و در قیامت آن صورت ذهنی طلب روح می‌کند و ما به زحمت می‌افتیم. بعضی از فقها عروسک و اسباب‌بازی را استثناء می‌کنند، ولی احتیاط آن است که به حدّاقل ممکن اکتفا کنیم. موفق باشید
8737
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت استاد عزیز بنده طلبه پایه اول معصومیه قم هستم. تقریبا از ورود من به حوزه یکسال درسی می گذرد و این درحالیست که به هیچ وجه رضایت لازم را از خود ندارم. گویی این سال به خسارت گذشت. هرچند به دفعات مشاوره گرفتم اما هیچ وقت نمی شد به برنامه ها مقید باشم. دیشب کمی با خود خلوت کردم. دیدم هرچند ذهنم در این سال بخاطر مسئله ازدواج و برخی مشکلات خانوادگی مشوش بوده و فراغت بال نداشته ام اما این مشکلات یک ریشه درونی دارد که تا آن اصلاح نشود آدمی نمی تواند در مسیر رشد علمی و معنوی که لازمه یک طلبه مطلوب است توفیق داشته باشد. به نظر من آن ریشه عدم مدیریت توحیدی بر افکار و احساسات بوده است. من علت اصلی زمین گیری خودم را در این سال دشمنی شیطان می دانم. که با تصورات پیوسته خویش در افکار و خیالاتم مرا دچار سستی و بیحالی کرد و باعث انفعال من شد. اما متاسفانه کمتر کسی به نقش شیطان در مسیر موفقیت طلبگی اشاره می کند. حضرتعالی برای رفع این مشکل و تسلط بر افکار و خیالات و احساسات چه راهکاری را پیشنهاد می کنید؟!
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده مکرراً به رفقایی که می‌خواهند مسیر طلبگی را طی کنند عرض کرده‌ام که مطمئن باشید در این مسیر با شیطانی روبه‌رو هستید که بسیار فعّال است و اگر از این موضوع غفلت نکنیم، با خودآگاهی کامل با مشکلات برخورد می‌کنیم و می‌فهمیم او می‌خواهد ما از ادامه‌ی کار طلبگی ناامید شویم. راه‌کار آن است که در ابتدای کار مثل یک طلبه‌ی سنتی به دروس پایه مشغول شویم تا ملکات لازم را به‌دست آوریم و توجهی به وسوسه‌های شیطان نکنیم که می‌گوید تو باید از همین روز اول شیخ العرفا شوی. موفق باشید
8702
متن پرسش
سلام علیکم: استاد شما در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت علیهم السلام در صفحه 286 فرموده اید: مقام و مرتبه مخلَصین اصلاً جایی نیست که شیطان بتواند در حوزه ی شخصیتشان وارد بشود چون توسط خدا خالص شده اند، مقامی است که شیطان در آن مقام دستگیره ای ندارد که بدان متوسل شود و بهانه ای برای تحریک داشته باشد. پس استاد چرا شیطان در هنگامی که حضرت ابراهیم علیهم السلام میخواستند حضرت اسماعیل علیهم السلام را قربانی کنند ایشان را وسوسه میکرد؟ مگر شیطان نمیدانست که ایشان از مخلَصین است؟ یا در مورد معصومین اگر خداوند اراده کرده که آنها پاک و خالص باشند پس یک نوع جبر است و آنها از خود اختیاری ندارند که گناهی مرتکب شوند ؟ لطفا راهنمایی بفرمائید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در مخلَص‌بودن حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» همین بس که شیطان نتوانست هیچ تأثیری بر اراده‌ی حضرت داشته باشد، و خود شیطان هم گفت: فقط مخلَصین تحت تأثیر اغوای من قرار نمی‌گیرند و در مورد حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» نیز همین‌طور شد. 2- در رابطه با عصمت تکوینی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و اختیار آن‌ها، اخیراً که آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب در شنبه‌شب‌ها بحث شد عرایضی داشتم. خوب است که به صوت آن بحث رجوع فرمایید تا روشن شود عصمت معصومین با علم به گناه به آن‌ها داده می‌شود و به همین جهت خودشان زشتی گناه را می‌بینند و با اختیار خودشان از آن دوری می‌کنند. موفق باشید
8686
متن پرسش
با سلام: به نظر می آید معنایی که در کتاب هدف حیات زمینی آدم از شجره فرموده اید که منظور دنیاست با روایتی از عیون اخبارالرضا در تضاد باشد: از امام رضا (ع) روایت شده که فرمودند: آدم با خود گفت آیا خداوند بشری بهتر از من خلق کرده است؟ خداوند فرمود: به ساق عرش بنگر. آدم دید نوشته است: لااله الا الله محمد رسول الله، علی ابن ابیطالب امیر مومنان (ع) همسر او سرور زنان عالمین (س) و حسن (ع) و حسین (ع) سرور جوانان بهشت. آدم گفت پروردگارا اینان کیستند؟ فرمود: اینان از نسل تو هستند آنان از تو و همه آفریدگانم بهترند... مبادا به دیده حسد به آنان بنگری که ترا از جوار خود بیرون میکنم. آدم به دیده حسد به آنان نگریست شیطان بر او مسلط شد تا از آن درخت خورد. گویا درخت همان حسد آدم به مقام اهل بیت (ع) بوده. این تفسیر با تفسیر درخت به دنیا چگونه جمع میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از این نوع موارد زیاد داریم که یک موضوع با موضوعات زیادی تطبیق می‌کند. نمونه‌ی این‌ها را در تفسیر المیزان ملاحظه خواهید کرد که به آن اصلاحاً «جَرْی» می‌گویند. موفق باشید
8687
متن پرسش
با سلام: علامه در مورد "ما کنتم تکتمون"سوره بقره فرموده اند: "از باب رعایت آداب کلامی است که عمل یک نفر را به جماعتی که با آن یکنفر آمیخته اند و امتیازی بینشان نیست نسبت میدهند" آیا بین ملائکه ای که مطیع امر خدا بودند با ابلیس که کفر خود را مکتوم داشته بود امتیازی نیست؟ قرآنی که در مورد لوط فرموده "انا منجوک و اهلک الا امراتک" و همسر لوط را از اهل او جدا کرده چرا بین ملائکه و ابلیس امتیاز ننهاده باشد؟ به نظر می آید فرمایش علامه در این مورد مورد مناقشه است. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مقام ملائکه طوری بود که شیطان می‌توانست در آن مقام قرار گیرد و کفر او پنهان بماند. موفق باشید
8689
متن پرسش
با سلام: در جواب سوالی فرموده اید: "آدم به جهت آدمیت‌اش به شجره نزدیک شد نه از جنبه‌ی نبوتش که مافوق دنیا و مافیها است." چطور آدمیت و نبوت که دو جنبه متفاوتند و به ظاهر متضادند (چون فرموده اید که جنبه نبوت از دنیا و مافیها بالاتر است) در یک شخص واحد جمع میشود و او شخصیت واحدی دارد؟ واقعا مساله پیچیده ای است.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مثل آن‌که فطرت و غریزه در یک نفر جمع می‌شود و یا خدا می‌فرماید: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» که فجور و تقوای نفس را در نفس ناطقه‌ی انسان جمع کرد. موفق باشید
8659
متن پرسش
سلام استاد. بنده از جواب سوال 8578 (اگر مقام خلیفه اللهی همان مقام تعلیم اسماء است الف: چرا خداوند ابتدا میفرماید «انی جاعل فی الارض خلیفه» سپس میفرماید «و علم آدم الاسماء کلها» ب: چرا زمان فعل جاعل با علم فرق دارد؟) قانع نشدم لطفا بیشتر توضیح بفرمایید. (البته بنده سوال کننده نبودم)
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سعی بفرمایید کتاب «هدف حیات زمینی آدم» را مطالعه بفرمایید معارف بسیار بلندی در آیات اولیه‌ای که مربوط به بهشت آدم هست برایتان پیش می‌آید. همین اندازه بدانید که حضرت حق به ملکوتیان خبر می‌دهد که بنا است در زمین خلیفه‌ای قرار دهد و سپس آن خلیفه را با تعلیم اسماء به صحنه می‌آورد. موفق باشید
8576
متن پرسش
با سلام. ضمیر «هم» دوم در «انباهم باسمائهم» به کدام مرجع برمیگردد؟ اگر به ملائکه برمیگردد چه لزومی داشت آدم اسماء ملائکه را به خود آنان نشان دهد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: باید به ملائکه نشان داده می‌شد حقیقت شما در نزد خلیفه الهی است. موفق باشید
8577
متن پرسش
با سلام. نظر شما درباره کتاب «خلیفه خدا» ی آقای عبدالله مستحسن چیست؟ به نظر می آید نظرات ایشان با علامه متفاوت است.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: من آن کتاب را مطالعه نکرده‌ام ولی در هر صورت آقای مستحسن اهل فکر‌اند و باید فکر ایشان را هم مورد توجه قرار داد. موفق باشید
8578
متن پرسش
با سلام: اگر مقام خلیفه اللهی همان مقام تعلیم اسماء است الف: چرا خداوند ابتدا میفرماید «انی جاعل فی الارض خلیفه» سپس میفرماید «و علم آدم الاسماء کلها» ب: چرا زمان فعل جاعل با علم فرق دارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در قسمت «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً» خبر می‌دهد که اراده‌ی الهی به این تعلق گرفته که خلیفه‌ای در زمین داشته باشد و سپس عین ثابته‌ی آدم را مناسب چنین خلافتی می‌یابد و اسماء خود را در آدم به نظاره می‌نشیند تا خود را در آینه‌ی آدم بنگرد. موفق باشید
8579
متن پرسش
با سلام: چرا لفظ «جاعل» و «خلیفه الله» در «انی جاعل فی الارض خلیفه» به «خالق» و «بشرا» در سوره ص: «انی خالق بشرا من طین» تغییر یافته است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در سوره‌ی «صاد» نظر به بشر دارد به اعتبار صورت ظاهری آن و این‌که از جنس گِل است. موفق باشید
8582
متن پرسش
با سلام: آقای عبدالله مستحسن در کتاب خلیفه خدا نوشته اند: وقتی خدا به آدم امر میکند که از اسماء"آنها"خبر بده آدم آن خلیفه هایی که قبلا بوده ولی در آسمان بوده و از این به بعد است که خلافت آنها باید در زمین هم جعل شود را به همه معرفی میکند. در اینجاست که خدا میگوید آیا نگفتم که من هم غیب آسمانها یعنی آن خلیفه هایی که در آسمانها بوده و شما خبر نداشتید را میدانم و هم غیب زمین و خلیفه هایی که میخواهند از این پس در زمین نیز خلافت کنند را میدانم. آن خبر مهم که جنبه غیب داشته همین بوده که ملائکه از آن بی خبر بودند. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حرف خوبی است. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!