بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: ازدواج ، خانواده ، تربیت فرزند

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14913
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: چیزی که باعث شد بنده روی اخلاقم جدی تر فکر کنم، قضیه ازدواج بود، بنده الان که در این مراحل قرار گرفتم و تا حدودی رضایت طرفین به لطف خدا حاصل شده، فکر می‌کنم بنده اون تواضع رو ندارم که کسی رو حقیقتا دوست داشته باشم و در خدمت او قرار بگیرم، هر چند که با فکر خودم رو قانع کردم، خدمت به فرزند امام زمان (علیه السلام)، ایجاد زمینه برای رشد سرباز حضرت، محبت کردن به کسی که خدا به او محبت کرده، همه این ها از لحاظ نظری ادله بسیار خوبی برای دوست داشتن هست، اما وقتی می بینم تا الان نسبت به کسی اون قدر محبت نداشتم و رابطه ام با خانواده و دوستان در اون حد از محبت نبوده، فکر می کنم اگر وارد ازدواج بشم، خدای نکرده به طرف مقابلم ظلم می کنم و این جور وقت ها فقط از خودم می ترسم. احساس می کنم رابطه ام با دیگران مثل حیوانات شده، شدیدا وابسته به رفتار طرف مقابل و انفعالی، اگر محبت کنند، من هم می کنم اگر نه، نه، یعنی در واقع به خودم محبت می کنم، خود خواهم نه دیگر خواه، متکبرم نه متواضع، سنگدل و غلیظ القلب نه رئوف و مهربان، مادرم رو اگه دوست دارم و نمی خوام به او آسیبی برسه، به خاطر اینه که حوصله درد سر ندارم، چون او اگه مریض شد، برام زحمت درست میشه، دوستان رو اگه دوست دارم، چون می گم مگه چند ساعت تو هفته و تو روز اون ها می بینم بذار تصویر خوبی داشته باشند... در واقع از رافت نسبت به خلق در من چیزی نیست... از دیگران توقع تشکر و احترام دارم، اگر بی احترامی‌ای کنند هر چند به شوخی، نمی توانم با تغافل و شوخی بگذرم، ناراحت می شوم، خودم را آدم حساب می کنم... در جمع دوستان و خانواده اهل شوخی و انس و صحبت نیستم، یک کم حرفی و حرف لغو نزدن شنیده ام اما یادم رفته کسی که این حالت را دارد این حالت از درونش می جوشد نه اینکه مثل من حرف نزند اما توی دلش یا دیگران را هم به خاطر صحبت های لغوشان مسخزه کند یا اینکه ترس داشته باشد از آشکار شدن جهلش در جمع منتظر بحث علمی‌ام، منتظرم به من رجوع کنند، نمی توانم مثل دیگران عادی باشم، به همین خاطر همه در مقابل من با تعارف برخورد می‌کنند، انگار معذب اند در مقابلم، خواهر زاده ام اگر با من تلفنی صحبت کند،‌ مدام می‌گوید ببخشید وقتت را گرفتم،‌ مزاحم شدم خودم را در برابر آن‌ها شی‌ءای می دانم، انگار علمم نمی‌گذارد مثل آن‌ها باشم، همیشه دنبال تاثیرم، نمی خواهم یا بلد نیستم چه طور محبت کنم، از نشستن با بندگان خدا لذت نمی‌برم، دلم برای دیدن شان پر نمی‌زند، تنگ نمی‌شود، از خانواده و دوستان تا... وقتی باهاشان خوبم که از من تعریف کنند، اگر نه، نه اگرچه در ظاهر محبت می کنم اما در باطن، انتظار خوش آمد آن ها را دارم... خیلی بدبختم اگر کسی را برای اولین بار ببینم نمی توانم با او صحبت کنم و رفاقت کنم، مگر اینکه در موردش به یک جمع بندی برسم، پشت زمینه های ذهنش را از رفتارش کشف کنم بعد متناسب با آن عمل کنم، اگر نکنم، نمی توانم رفتار خوبی داشته باشم (در واقع به خودی خود رفتار خوب ندارم، رفتار صرفا واکنشی دارم) هر فعلی از هر کس می بینم، می خواهم کشف کنم انگیزه اش از این کار چه بوده، آن وقت متناسب با آن واکنش نشان بدهم، اگر خواهرم محبتی می کند و از قرائنش کشف کنم که این محبتش از روی مثلا ضعف بوده، تشکر نمی کنم، وجود بنده مجمع انواع و اقسام رذائل است و عجیب آنکه پرده پوشی حضرت حق امر را بر خودم هم مشتبه کرده. گاهی فکر می کنم علت این رفتارها و حالات من چیست، زیاد محبت ندیدن از خانواده است؟ سرگرم نبودن به یک دغدغه متعالی و غرق شدن در اخلاق شخصی و رسیدن به وسواس است؟ نداشتن عزت نفس و محتاج نگاه و تایید دیگران بودن است؟ یا... (اما فکر می کنم همه این توجیهات را صرفا می تراشم که به خودم حسن ظن پیدا کنم و بگویم آن قدرها هم بدبخت نیستم در حالیکه حسن ظن تنها باید به خدا تعلق داشته باشد) خجالت می کشم که بگویم بنده طلبه ام. استاد بزرگوار، به نظر شما در این شرایط ازدواج کنم یا خیر؟ با توجه به اینکه مراحل تحقیق هم انجام شده. چه باید بکنم؟ التماس دعا از شما و دوستان دارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به‌خوبی متوجه‌ی ضعف‌های خود شده‌اید و این‌را لطف خدا بدانید و خیلی خوب ضعف‌های خود را کند و کاو نموده‌اید و می‌دانید که راهِ عبور از این ضعف‌ها؛ حسن ظنّ به خلق و خالق است و هر اندازه بیشتر رعایت خطورات قلبی را بکنید، بیشتر رقّت قلب پیدا می‌نمایید. کاری که عرفا در این مسیر انجام داده‌اند. به نظر می‌رسد با نظر به این ضعف‌ها بتوانید به ازدواج اقدام کنید و در متن ازدواج، ایثار و تواضع و احترام به بقیه از جمله به همسرتان را به میدان آورید. موفق باشید 

14844
متن پرسش
سلام: آیا می شود بخاطر زیبا نبودن زن او را طلاق داد؟ آیا این کار ظلم به اوست؟ اگر مرد به گناه بیفتد باید این کار را انجام دهد؟ اگر زن اول با گرفتن همسر دوم مخالف باشد باید چکار کرد؟ لطفا راهنمایی کنید. در معرض گناهم. چکار کنم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر چشم نداشت ببیند با چه کسی ازدواج می‌کند؟!! این هوس‌بازی‌ها را نباید زیر پوشش این الفاظ پنهان کرد! در حالی‌که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: هر آن‌چه در بقیه‌ی زنان سراغ دارید، در همسر خودتان هست. موفق باشید

14840
متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهرزاده استاد عزیز: من دچار مشکلی شدم که ملتمسانه ازتان می خواهم مرا در این زمینه راهنمایی بفرمائید. حقیقتش بنده صاحب یک فرزند هستم. من تو زندگیم هیچ مشکلی ندارم همسرم زن بسیار خوبی است و بسیار قانع و خلاصه از زندگی راضی هستم، اما متاسفانه یا خوشبختانه الان مدتی است که علاقه مند و عاشق یک دحتر خانمی شدم که دست بر قضا ایشان هم به من علاقه‌مند شدند. ما به دلیل اینکه محل کارمون یکی است در هین ارتباط کاری این علاقه مندی به وجود آمده و بی پرده و صریح عرض می کنم که بدجوری فکر و ذهن مرا درگیر کرده. استاد بنده تمامی حدود شرعی را در رابطه با جنس مخالف و نامحرم رعایت می کنم حتی نگاه هم به چهره‌اشون نمی اندازم و حتی این دختر خانم هم مستثی از این موضوع نبوده و نیست اما یک لحظه غفلت باعث بروز چنین مشکلی شده هر روز که میگذره علاقه ام به ایشون بیشتر میشه. استاد من زندگیم رو دوست دارم و هرگز دلم نمی خواهد خیانت کنم. من زنم و بچه ام رو دوست دارم. اما نمیتونم علاقه مندی و عشقم رو به این دختر خانم هم انکار کنم. استاد در همین موضوع من به همه جوانبش فکر می کنم به تبعاتی که این ارتباط میتونه برای من داشته باشه و برای ایشون داشته باشه فکر می کنم. به ازدواج کردن با ایشان و تبعاتش فکر می کنم و ناهموار بودن مسیر پیش رو فکر می کنم اما نمیتونم حریف دلم و احساسم بشوم. استاد من دوست ندارم چیزی رو از همسرم مخفی کنم. راهنماییم کنید من چه کنم؟ خدا شاهده اصلا بین هوی و هوس نیست. یک حس زلال پاکه. استاد با توجه به اینکه ازدواج مجدد در اسلام حلال است و با توجه به اینکه عرف این موضوع را نمی پذیره و با توجه به اینکه من دوست ندارم زندگیم از هم بپاشه خواهشا حقیر را مثل همیشه راهنمایی فرمایید تا من بدونم یا بفهمم با این مشکل و یا معضل چگونه باید برخورد کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشید ما در تاریخی زندگی می‌کنیم که اگر شما با آن خانم ازدواج کنید به‌کلّی زندگی‌تان را از دست می‌دهید. زیرا از یک‌طرف، همسر شما به دلایل شرایط فرهنگی به هیچ‌وجه برایش امکانِ زندگی با شما نمی‌ماند و زندگی‌اش از دست می‌رود. و شما نیز به عنوان مردی که مسئولیت لازم را برای حفظ زندگی‌اش به عهده نگرفته است، از چشم‌ها می‌افتید. و آن خانم نیز نمی‌داند که بعداً با مردی روبه‌روست که از یک‌طرف زندگی گذشته‌اش از دست رفته است و دلِ گرمی برای ادامه‌ی یک زندگی جدّی در او نیست. و لذا عملاً هر سه نفر از بستر زندگی طبیعی محروم و از ادامه‌ی یک حیات منطقی بیرون می‌افتند. لذا نه‌تنها ابداً با همسر خود موضوع را در میان نگذارید بلکه با همکار خودتان موضوع را در میان بگذارید و بداند شما به همسر و فرزند خود علاقه‌مندید. بهتر است از این محبت نسبت به همدیگر عبور کنید و مسئله را تمام‌شده قلمداد نمایید. موفق باشید    

14779
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: ببخشید من یه مشکلی دارم که خیلی اذیتم میکنه؛ من موندم و پدر و مادرم و خواهر و برادرهای دیگه ام یا ازدواج کردن یا شاغلن و خونه نیستن به خاطر همین دیگه من کارای خونه رو به کمک مامان انجام میدم و هرجی میگم قبول می کنم و فرمان برشونم فقط بعضی وقتا کم میارم و با دلخوری کار انجام میدم. چیزی نمیگم اما از صورتم معلومه ناراضی ام و این منو آزار میده چون بلافاصله بعدش خیلی پشیمون میشم دوس ندارم حتا اخمم کنم بهشون شما بگین چیکار کنم و بعد اینکه یه کم زودرنج هستم اما از توی خودم خودم رو اذیت می کنم. اما بروز نمیدم خیلی دوس دارم صبور باشم و حلیم خواهش می کنم بگین چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه در روایات به ما فرموده‌اند آن است که در خدمت والدین‌بودن، یک توفیق بزرگ است و راه اُنس با انوار الهی است. بسیاری از بیماری‌های روحیِ امروز جامعه به جهت غفلت از والدین است. ذر خدمت والدین‌بودن، از هزار پارک و سینمارفتن، بیشتر روح را آرام می‌کند. موفق باشید

14713
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: چرا نگاه به زن نامحرم لذت بخش تر از نگاه به همسر است؟ باید چکار کنیم که این رذیله اخلاقی از بین برود؟ باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در منظر نفس امّاره چنین است ولی اگر با روح آزاد از نفس امّاره به همسرتان بنگرید، درست عکسِ آن است و از نگاه به نامحرم همراه با لذّت بدتان می‌آید و خودتان را در تنگنا احساس می‌کنید. موفق باشید

14675
متن پرسش
سلام استاد: سه تا سوال دارم: 1. بنده 18 سال دارم می خواهم طلبه شوم پدر مادر و بقیه فامیل کاملا مخالفند 2. در خانواده ام ای که زندگی می کنم خیلی غیبت می کنن و همیشه از هم طلب کارن اثرات وظعی دارد؟ 3. نمی دانم گیر من کجاست که نمی توانم در نماز به محضر حق تعالی بروم. لطفا راهنمایی کنید تکلیف چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فقهای عظام اجازه‌ی والدین را برای حضور در حوزه شرط نمی‌دانند ولی تا آن‌جا که می‌شود با آن‌ها مدارا کنید و از تصمیم خود منصرف نشوید 2- این مربوط به خود آن‌ها است و اثرات وضعی آن نیز به خود آن‌ها برمی‌گردد 3- به مرور وبا صبر و تقوا، إن‌شاءاللّه مشکل حل می‌شود. موفق باشید

14673
متن پرسش
1. سلام. پیش نیاز ورود به المیزان از کتب شما کدوم کتابا است؟ 2. خواندن المیزان واسه من چقدر باید طول بکشه؟ در طول چند سال باید بخونمش؟ روزی چقدر وقت بزارم؟ (همه کارارو تعطیل کردم.) 3. آیا سید بن طاووس عارف بوده اند؟ 4-اگر من ماهیانه 200 تومن درآمد داشته باشم. قرار باشه بعد از عید این پول بشه ماهیانه سیصد و خورده ای. از نظر شرع و دین من میتونم زن بگیرم؟ یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- معرفت نفس و برهان صدیقین 2- بنا را بر 6 یا 7 سال بگذارید و روزی 3 تا 4 ساعت به همان شکلی که در جزوه‌ی «روش کار با المیزان» عرض شد؛ کار را ادامه دهید 3- آن مرد بزرگ یعنی سیدبن طاووس در عرفان عملی یک عارفِ مجسم است چیزی که همه‌ی عارفان که عرفان نظری را طی کرده‌اند، حسرتش را می‌خورند 4- خداوند خودش روزی‌رسان است، روزیِ عیال‌تان را بعد از ازدواج به روزی شما اضافه می‌کند. موفق باشید

14595
متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر: یگ سری از کارها و حتی مشکلاتم تو زندگی دقیقه ی 90 و یا در وقت اضافه حل میشند. و نمیتونم کار دیگه ای انجام بدم و انگار اصلا دست من نیست. ناگفته نمونه که دست خدا رو می بینم و تو زندگیم حس می کنم و این رو که خیلی هوام را داره می بینم. یکی از این مشکلات ازدواجم که مطمئنم خدا نظر داره و حکمتی در دیرکردش هست. می خواستم بدونم راهی برای خارج شدن و حتی دلیل این تاخیرها از جمله ازدواجم چی میتونه باشه؟ با تشگر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند عموماً در امور، صبر ما را امتحان می‌کند. موفق باشید

14525
متن پرسش
به نام خدا: با سلام و خدا قوت: استاد جوابی که به سوال شماره 14490 دادید مرا به عنوان یک مادری که این قضیه را از نزدیک لمس کرده قانع نکرد و فکر می کنم به این راحتی نمی توان گفت که این نوع رابطه دو گانگی تربیتی ایجاد نمی کند فرض کنید خانواده دیگر مقید به عدم تماشای تلویزیون در حد ضرورت نباشند یا از گوشی و بازی های کامپیوتری بیش از حد استفاده کنند و این را نوعی لطف به کودک تلقی کنند. این آیا باعث دو گانگی نمی شود؟ در حالی که والدین کودک این نوع تربیت را مناسب کودک نمی دانند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نفرمائید که در چه دنیایی زندگی می‌کنید! ما نمی‌توانیم فرزندان خود را ایزوله و منزوی کنیم و در همین رابطه است که بعضاً باید بین بد و بدتر تصمیم بگیریم و مسلّم جداکردنِ فرزند از زندگی پدر بزرگ و مادر بزرگ؛ انتخاب بدتری است. باید سعی کرد در کنار آن‌ها تذکرات مادرانه‌ی خود را به فرزندتان بدهید. روش جناب حجت‌الاسلام آقای اشترانی در سایت «مزرعه‌ی ایمانی» می‌تواند راهنمای خوبی برای جنابعالی باشد. موفق باشید

14508
متن پرسش
سلام علیکم: لطف بفرمائید چند کتاب مفید در بحث ازدواج معرفی نمائید. اگر خودتان هم کتابی در این زمینه دارید و یا جزوه ای قلم زده اید، معرفی نمائید. واقعا آن طور که باید و شاید چیزی در این زمینه نمی دانیم، جمهوری اسلامی ایران هم بنا ندارد به غیر از آن آموزشی که طی نیم ساعت برای یک عمر زندگی می دهد، برنامه ی دیگری داشته باشد. لذا بنده 25 سال از عمرم می گذرد، هنوز نتوانستم شخصیت زن را آنطور که باید شاید بفهمم و معیار هایی را که برای این امر مهم وجود دارد را دریابم. هر توصیه و راه حلی که می توانید برای فرزندتان داشته باشید، عنوان بفرمائید. روشن کنید ما را استاد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر در ابتدای امر کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» را با دقت تا آخر مطالعه بفرمایید یک جمع‌بندیِ قابل تفکری برایتان پیش می‌آید. موفق باشید

14490
متن پرسش
سلام من و خانم و دختر 2-3 ساله ام از ابتداي زندگي مشترك (5 سال) در طبقه پائيني منزل پدرم زندگي مي كنيم. بعد از تولد فرزندم و بعد از اينكه كمي بزرگ شد مشكلاتي بين خانوم و خانواده من به وجود اومد. پدر و مادرم چون اولين نوه شون بدنيا اومد اونهم دختر و اونها فرزند دختر نداشتن روزي دو بار و هر بار يكي دو ساعت (صبح و شب) دخترم رو پيش خودشون ميبرن و باهاش بازي ميكنن و اين امر خوشايند خانومم نيست و فكر ميكنه باعث كم شدن محبت بچه نسبت به اون ميشه و همچنين معتقده تربيت دوگانه بوجود مياد و از اين مسائل ... من هم فعلاً توانايي اجاره جاي مستنقلي رو ندارم ... به نظر استاد بهترین و شایسته ترین برخورد اینجانب در این رابطه با والدین و همسرم چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی همسرتان نباید نگران باشند. با تخم محبتی که پدر بزرگ و مادر بزرگِ کودک در روح او می‌کارند، موجب می‌شود که آن کودک به همه محبت بورزد و تربیت دوگانه در این موارد مصداق ندارد. موفق باشید

14481
متن پرسش
با سلام و احترام: ببخشید استاد زن چقدر باید نسبت به رزق حلال همسرش حساسیت نشون بده؟ مرزش کجاست؟ آیا اینکه همسر بگه من خمسم رو دادم و توی کاسبی هم حق کسی رو نمی خورم و کسی علیه ایشون شهادت بده که دیده تقلب میکنه تو کاسبی وظیفه زن هست که کنجکاوی کنه تو این موضوع؟ لطفا راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید در این مورد شما حساس باشید. کاری به گفته‌ی بقیه نداشته‌باشید اکثرا برداشت‌های خودشان را می‌گویند؛ ممکن است آن فرد کاسب برای خود توجیهاتی داشته‌باشد. موفق باشید

14431
متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیز: لطف بفرمایید به دو پرسش ذیل طبق «شریعت اسلام» پاسخ دهید: 1. ارتباط کلامی یک زن با برادر شوهر خود باید در چه حدود و ثغوری باشد تا به فریضه صله ارحام خدشه ای وارد نکند؟ 2. اساسا طبق سیره اهل بیت (ع) ارتباط کلامی زن با اقوام و دوستان نامحرم بایستی چگونه باشد تا به صله ارحام خدشه ای وارد ننماید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن حدّ که لازم است باید با ارحام غیر محرم ارتباط داشت ولی اگر بی‌خود بهانه‌ای برای صحبت فراهم کنیم مثل آن است که بی‌دلیل با نامحرم صحبت کرده‌ایم. باید ارتباط طوری باشد که گمان نکند ما نسبت به شخصیت آن‌ها بیگانه و بی‌تفاوتیم، ولی نه بیشتر از آن. موفق باشید

14381
متن پرسش
سلام استاد: در احادیث و راوایات آمده است که خلوت زن و شوهر گناهان را مثل برگ درخت می ریزاند و ... اما من نمی دانم چرا گاهی احساس دوری از خداوند در این موضوع دارم. آیا شیطان حیله می کند؟ چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. این اُنس و مودّت، الهی است باید در مسیر لذتِ حلال از آن استفاده کرد. موفق باشید

14283
متن پرسش
با سلام: پرسشهای سایت را که از نظر گذراندم سوالاتی مشابه سوال خودم نیافتم و به همین علت مزاحم وقت شما شدم 1. آیا نپرداختن وجوه شرعی می تواند عامل بی برکتی رزق باشد؟ 2. اگر شخص ولی با وجود تذکر اولاد نسبت به پرداخت این وجوه سهل انگاری کند، تکلیف از فرزندانش ساقط است، اما آنها نیز دچار قهر خداوند می شوند. آیا این ناعدالتی نیست؟ 3. بطورکلی آیا در هر بلا و سختی که بدان دچار می شویم کاوش در زندگی خویش برای یافتن سابقه گناه و خطا برای جبرانش امر صحیحی است؟ 4. بطور کلی در شدائد و مشکلات چگونه می توان تفاوت عقوبت گناه و امتحان را از یکدیگر تشخیص داد؟ راه برون رفت چیست؟ (بخصوص در زمینه تنگی رزق و دشواری معیشت)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حتماً نپرداختن وجوه شرعی موجب بی‌برکتی رزق خواهد شد 2- تکلیف فرزندان در این مورد ساقط است و هرگز به جهت سهل‌انگاریِ پدر خانواده، آن‌ها گرفتار قهری نخواهند شد 3- تا حدّی خوب است که گذشته‌ی خود را نسبت به خطاها، بازخوانی کنیم ولی ریشه‌ی بلایا بعضاً امتحان است و تشخیص آن‌که بلاها به جهت خطاهای ما است یا امتحان الهی است؛ کار مشکلی است. لذا در عین توبه نسبت به خطاهای گذشته زیباترین کار صبر بر بلایا و راضی‌بودن به قضای الهی است که موجب رشد واقعی می‌شود. موفق باشید

14248
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم استاد سلام علیکم: استاد عزیزم در مدتی که بحمدالله در سیر بندگی خداوند متعال جل جلاله به خدمت شما رسیده و از فیوضات وجود نازنینتان بهره مند شده ام، بسیار احوالاتی بر من گذشته است که نمی خواهم مزاحم اوقات شریفتان شوم و توضیح بدهم و بعید نمي دانم که آگاه باشید... پس فقط به سوالاتم بسنده می کنم: 1. حالا که خداوند متعال بر سرمان منت گذاشته و ما را هدایت فرموده باید روابطمان با افراد دیگر را چگونه سامان بدهیم؟ مثلا با چه کسانی حفظ کنیم؟ با چه کسانی قطع؟ (با لحاظ قرار دادن اخلاق کریمه...) 2. چه زمانی عُجب به سراغ ما می آید و معنی دقیق آن را توضیح دهید. (کتاب معراج السعاده را مطالعه نمودم ولی دقیقا حد مرز آن را متوجه نشدم) 3. چگونه با اين رذیله مهلک مبارزه کنم؟ با عرض معذرت به جهت تصدع اوقات خدا عاقبت ما و شما را ختم به خیربگرداند. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در شریعت الهی به ما دستور داده‌اند با کسانی ارتباط داشته باشیم که ما را به یاد خدا می‌اندازند و متوجه‌ی حیات ابدی‌مان می‌کنند و با بقیه تا آن‌جا که ممکن است باید مدارا کرد مگر آن‌که موجب معصیت شود 2- «عجب» وقتی به سراغ انسان می‌آید که انسان از الطاف الهی غفلت کند و گمان نماید خداوند به جهت استحقاق طرف به او لطف کرده و راه درمان آن نیز همان است که بفهمد اگر همین الطاف را خداوند به هرکس می‌کرد، چنین توفیقاتی نصیب آن می‌شد. پس قضیه، قضیه‌ی امتحان است به همان معنایی که مولوی می‌فرماید: «امتحان در امتحان است ای پسر / هین به اندک امتحان خود را مخر». موفق باشید

14242
متن پرسش
سلام استاد: خداوند به بنده فرزند پسری عطا نموده که تصمیم داریم نام او را طاها بگذاریم. اما در جایی خواندم که چون طاها مانند یاسین از حروف مقطعه قرآن است اشکال دارد که به عنوان اسم برای فرزند برگزیده شود و فرزند را طاها نام نهاد. 1. آیا چنین چیزی صحت دارد و انتخاب اسم طاها برای فرزند اشکال و یا حتی کراهت دارد؟ 2. اگر این چنین است که گذاشتن اسم طاها درست نیست، آیا محمد طاها و یا امیرطاها هم همان اشکال و یا کراهت را دارد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این رابطه اطلاعات مطمئنی ندارم. موفق باشید

14233
متن پرسش
سلام بر استاد: قبول کنید هنوز مسئله به راهکارهای جزئی حل نشده مسئله مهم حضور زن در جامعه اسلامی ایرانی به چه کیفیت و چه کمیتی؟ یک از دوستان طلبه مطالبی را مطرح کرد و منم در جواب ارجاع دادم به گلچینی از فرمایشات شما، ایشان مجددا جوابی دادند و نکاتی مطرح کردن خوشحال می شوم مطالعه بفرمایید و نظر خودتان را بگویید نظری که حاوی راهکار جزئی و عملی باشه نه ایجاد یک بستر تفکری محض، جامعه را تفکر داوری و جوادی و طاهرزاده اصلاح نخواهد کرد تفکری که به عمل منتهی نشود هرچند شرط لازمه اما به بقین کافی نیست و صدالبته در حوزه نظر هم اکثر صحبتها کلی گویی ست. ممنون. منتظرم جواب بدید نگید وقت نیست برای این همه مطالعه، نصف این مطلب صحبتهای خودتان هست و جمعی مشتاق نظر نهایی و ریز شما که ماحصل عمر علمی تجربی شما باشه یا علی http://myattitude.blog.ir/1394/10/04/%D8%B2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور که قبلاً بنده در مباحث مربوط به زن عرض کردم ما در نسبت به فهم جایگاه زن در دوره‌ی «فَترت» به‌سر می‌بریم. به این معنا که نه در این تاریخ می‌توانیم به گذشته برگردیم، در حالی‌که گذشته، مربوط به گذشته است و نه می‌توانیم تعریفی که فرهنگ مدرنیته از «زن» کرده است را بپذیریم و به همین جهت آن کاربر محترم حق دارد که بگوید راه‌کار عملی در صحنه نیست! مباحث رویهمرفته گسترده‌ای در ستون راستِ بخش پرسش و پاسخ‌ها تحت عنوان «زن، خانواده، مرد» شده است که بعضاً خواهران بسیار دقیق و دیرباوری سؤالات جدّی و دقیقی کرده‌اند و بنده نیز به حکم وظیفه موضوع را با جدیّت دنبال کردم، به امید این‌که آرام‌آرام شرایط تحقق اندیشه‌ی اسلامیِ حضور و طلوع زن در این تاریخ فراهم شود. پیشنهاد بنده آن است که اگر سیری در آن مباحث بشود و سؤال و جواب‌های اصلیِ آن قسمت، گزینش گردد شرایط تفکر در این موضوع مهم ظهور می‌کند. موفق باشید

14216
متن پرسش
سلام استاد: در سئوال 14186 فرمودید: به طوری‌که دختر حضرت امام می‌فرمودند از یک طرف حضرت امام به ما سخت می‌گرفتند در رعایت حفظ حریم محرم و نامحرم؛ و از طرف دیگر اجازه می‌دادند در مباحث مربوط به مسائل اجتماعی و انقلاب، ساعت‌ها با مردان نامحرم به بحث بنشینیم. می شود اگر حضور ذهن دارید منبع این سخنان رامعرفی کنید؟ قسمت دوم جمله رو می شود شرح دهید؟!!
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مطلب در مصاحبه‌ای که دختر حضرت امام داشتند و سایت رجانیوز حدود دو سال پیش آورده بود؛ ملاحظه کردم 2- نمی‌دانم ابهامی که می‌فرمایید در جمله‌ی دوم هست، چیست؟ موفق باشید

14202
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام: با توجه به پاسخ سوال 14187 - البته بنده این سوال را نپرسیده بودم - اما مگر نه اینکه کبوتر با کبوتر باز با باز؟ استاد گرامی انسانی که با معارف الهی انس بسته خدا را دوست داره به نظر شما آیا درسته که دختری با انسانی که از لحاظ معنوی جایی است که اهل نماز هم نیست یا با ولایت فقیه و حکومت مشکل داره ازدواج کند؟ شمایی که این مباحث را تدریس می کنید و باور دارید و به باور رسانده اید، کسانی را که در جلسات دروس شما به نوعی حضور دارند که زندگی چند روزه دنیا را به عقبی ترجیح دهند؟ آیا بیشتر طلاقهای ما به علت عدم تفاهم فکری و عقیدتی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. زن و شوهر باید در افق معنوی شریعت الهی به‌سر ببرند. بحث در نگاه‌های جزئی است که در آن نگاه‌ها نباید متوقف شد. آخر در ابتدای ازدواج مگر یک جوان چه درآمدی دارد که حالا بحث خمس آن درآمد را در جلسه‌ی خواستگاری با او در میان بگذاریم؟ این یک نوع بدسلیقگی و نشناختن شرایط است. موفق باشید

14196
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام: حدیثی در مورد ازدواج داریم که پیامبر فرمودند: ازدواج سنت من است هر کس از آن روی بر گرداند از من نیست. استاد آیا این برداشت درست است که برای برآورده شدن نیازهای جنسی یا باید طبق حدیث ازدواج کرد و یا به هر دلیلی که نمی شود ازدواج کرد باید عفت پیشه کرد. و در این صورت باز هم انسان در صنف دوستداران و پیروان رسول الله است و منظور از پیروی نکردن می تواند کسانی باشد که اهل زنا و ..... می باشند؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف بسیار درستی است زیرا حتی پیامبرانی مثل حضرت یحیی ازدواج نکردند در حالی‌که در مقام نبوت و مقام اُنس با خدا بودند. موفق باشید

14187
متن پرسش
با سلام: ممنون بابت کتاب ها و فایل های صوتی شما که دریچه ای دیگر از علم و معرفت را برای ما روشن کرده است. استاد بنده یک دختر مجرد... ساله هستم. خواستگارهایی در طول این دو ماه داشتم که از نظر اعتقادی با من فاصله داشته اند به طوری که از نظر اعتقادی و مسائل دینی در چهارچوب اعتقادات ولایت و اهل بیت کمرنگ بودند و بنده بر سر مسائل ایمان و اصول و فروعیات اختلاف داشتیم. مثلا آخرین خواستگار طوری بودند که نماز و روزه می خواندند ولی خمس و ... را نداشتند. و این برای بنده سخت است که با کسی ازدواج کنم که به این مسائل پایبند نباشد و بستگان و دوستان می فرمایند که بنده خیلی سخت گیر هستم. کمی دچار تردید هستم که آیا گزینش بنده درست است و یا سختگیری است؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. دوستان می گویند اینقدر سخت می گیرید اصلا گزینه ای که به طور کامل و معتقد وجود داشته باشد وجود ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی،در جلسه‌ی خواستگاری انسان باید از زیبایی‌های زندگی صحبت کند و اگر طرف روی‌همرفته مردِ زندگی است و دینداری را برای خود پذیرفته است، دیگر نباید به مسائلی پرداخت که طرف فکر کند به خواستگاری «نکیر و منکر» آمده است!! در نظر بگیرید که فردا آن آقایی که شما را به او معرفی کرده‌اند به معرّف خواهد گفت: بابا ما را سراغ قبر فرستاده بودی یا سراغ یک خانم برای زندگی؟! همین جزء‌نگری‌هاست که ما را متهم می‌کنند که مذهبی‌ها بدسلیقه‌اند. آری! اگر طرف دین را پذیرفته است و زیبایی‌های مدیریت مقام معظم رهبری را درک می‌کند، دیگر باید از اهداف عالیه‌ی زندگی با خواستگار خود سخن بگویید و همان‌طور که بنا است زیبایی‌های ظاهری‌تان را به خواستگارتان بنمایانید، زیبایی‌های روح خود را با او در میان بگذارید. موفق باشید     

14153
متن پرسش
سلام و درود خدمت استاد: چطور میتونم بچه ی با تقوایی داشته باشم و از همین دوران بارداری روی تقوای بچم موثر باشم؟ بنده در ماه 8 بارداری هستم و متاسفانه دیر با سایت شما آشنا شدم توی همین وقت باقیمانده چکاری انجام دهم؟ در دوران بعد از تولد چه؟ سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما به صورتی متعادل به وظیفه‌ی شرعی خود نسبت به همسر و اطرافیانتان عمل کنید و انتظار بیجا از کسی نداشته باشید و امور را به خدا واگذار کنید، خودش آن‌چه باید به مصلحت فرزندتان باشد را عمل می‌کند. موفق باشید

14097
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و حق گرا. سوالاتی را می خواستن خدمتتان عارض گردم: 1. این روز ها که بحث های پیرامون انقلاب و استکبار و ... مطرح شده به شدت دچار سوالات و شبهات شده ام پیرامون مسایل گوناگون که از طرف مسولین جامعه بیش تر بیان می شود که آیا هبری کار درست می کنند یا خیر، آیا آمریکا دست از استکبار و جرم هایش برداشته یا خیر؟ آیا اسراییل فی حد ذاته باید باشد در فلسطین یا خیر (بدون توجه به ظلم های که می کند که غلط اند) آیا حق با آقای روحانی و هاشمی و غیرذلک است که مدام آقای احمدی نژاد را ترور می کنند یا حق با آقای رسایی و غیره که که طرف مقابل را ترور می کنند به گونه ای که انسان فکر می کند طرف مقابل یا حتی خودشان می گویند که منافق، تندرو و غیر ذلک اند. آیا سال 88 فتنه رخ داد و عاملانش فتنه گر بودند یا نه بلکه به دنبال اصلاح جامعه بودند یا اینکه مفتون و دچار فتنه شدند. اما به نظر بنده همه اشتباه می کنند که این قدر بین هم اختلاف می اندازند به گونه ای که می شود همه را با یک گرد هم آیی اندیشه ای این ها را حل کرد و کار درست تر را انجام داد به نظر بنده شاید این افراد دچار جهل فکری اند که نمی توانند به آرامی با هم برخورد کنند. البته امیدوارم این باشد نه اینکه حق فقط با یک گروه باشد و آن گروه دیگر.... لطفا مرا راهنمایی کنید که کدام حق اند از طریق کتاب یا راه های دیگر. بنده مبانی انقلابی را می دانم و قبول دارم و این ها را از طریق بیانات رهبری و کتب و جلسات خودتان و دیگران در یافته ام اما در اینکه مصداق حق و با طل را بیابم پایم می لرزد که مبادا دوباره مظلویت علی علیه السلام به خطر جهل مرکب مردم تکرار گردد. 2. اگر می شود یک تعریف جامع از ازدواج از دیدگاه اسلام بیان کنید به گونه ای که در برگیرنده تمام آرمان ها باشد. 3. بنده انسان شناسی های شما را تا جلد 4 خوانده ام اما هنوز اقناع نیافته ام و می خواهم هم بیشتر بفهمم و هم عقلا بفهمم چه کتب و یا صوت هایی را پیشنهاد می کنید تا انسان را در حد توانم بشناسم و بعد بتوانم بفهمم چه باید برایش کرد که به کمالش و آرامش حقیقی اش در رسد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مواردی که می‌فرمایید را باید با ملاک‌های معرفتی و در نسبت به اهداف ضد استکباری انقلاب اسلامی برای خود روشن کنید 2- ازدواج چیز مبهمی نیست که به تعریف جدایی از آن‌چه در عرف هست، نیاز داشته باشد. انسان‌ها از جهات مختلف مثل تولید فرزند و رفع نیاز جنسی و داشتن همسری که با او اُنس روحی داشته باشد، نیاز به ازدواج دارد 3- بحث «معاد» همراه با شرح صوتی آن خوب است کار شود. موفق باشید

14064
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرانقدر: زیارت هایتان مورد قبول درگاه حق ان شاءالله. استاد بنده در یکی از استان های محروم زندگی می کنم و به صورت حق التدریس در دانشگاه ها و دبیرستان های شهرم کار می کنم. این ترم با خواهش یکی از دوستان که مسئولیتی در دانشگاهی خارج از شهر خودمان دارد به آنجا رفتم و هفته ای یک روز را در آنجا به سر می برم. خوب این مسئله باعث شده مشغله ام زیاد شود و کمتر به سیر مطالعاتی و کارهای شخصی خودم برسم. از طرفی با خواهش ها و اصرار دانشجویان آنجا مواجه شدم برای اینکه ترم های بعد هم آنجا باشم. با توجه به محرومیت هایی که آنجا می بینم آیا وظیفه ای دارم برای خدمت در آنجا؟ البته اگر بشود اسمش را خدمت گذاشت. بنده تدریس در رشته برق را صرفا علاقه ی شخصی ام می دانم و نمی توانم رابطه ای با خدمت برایش پیدا کنم. آن هم در منطقه ای که از لحاظ صنعتی فوق العاده محروم اند و اکثریت مردمش کاری جز قاچاق سوخت ندارند! و دانشگاه فقط فارغ التحصیل بیکار وارد جامعه می کند. خدمت را کار شما اساتیدی می دانم که با روح و روان دانشجو سر و کار دارید. البته برای خودم توجیهاتی می آورم ولی هیچ کدام بنده را قانع نمی کند. استاد نظر شما چیست؟ با این مسئله چه برخوردی داشته باشم؟ بنده شما را مانند پدر دلسوز خودم می دانم، حتی اگر بگویید به عنوان یک خانم نیازی به تدریس نیست می گویم: چشم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوب است اگر بتوانید با آموزش‌های فنی که به جوانان می‌دهید، آن‌ها را به زندگی امیدوار کنید و از هزاران دام که جلوی آن‌ها پهن شده نجاتشان دهید. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!