بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: ازدواج ، خانواده ، تربیت فرزند

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27955
متن پرسش
با سلام: می فرمایند که برای ازدواج، عاقبت به خیری و استجابت دعا هر چقدر به مانند نوکری برای پدر و مادر باشیم بهتر است ولی سوال من این است که اگر پدر و مادری بزرگترین ضربه ها را به فرزندشان وارد نمایند و همچنان به وارد ساختن این صدمات و عیب جویی و بی آبرو کردن و دروغگویی در مورد فرزند خود ادامه دهند و با دستورات خود باعث به گناه افتادن هر چه بیشتر فرزند خود شوند باز هم واجب است به حرفشان گوش داده شود، و اینکه احسان به والدین و جلب رضایت آنها باید به چه صورتی باشد که هم موجب عاق والدین نشود و هم موجب آسیب دیدن بیشتر فرزند، خصوصا اگر فرزند دختر باشد و چاره ای جز ماندن در کنار آنها تا ازدواج یا شاغل شدن، که در هر دوی آنها هم گره افتاده، نباشد؟ و چگونه می شود در جامعه بدون داشتن هیچ همراه یا خانواده یا پشتوانه ایی بر روی اعتقادات درست خود ایستاد و درستکار ماند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا ۖ وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا ۚ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» و ما به آدمی سفارش کردیم که در حق پدر و مادر خود نیکی کند، و اگر آنها (خود مشرک باشند و) کوشند تا تو به من (که خدای یگانه‌ام) از روی جهل و نادانی شرک آوری هرگز اطاعت امر آنها مکن، که رجوع شما به سوی من است و من شما را به پاداش هر عمل که به جای آورده‌اید آگاه می‌گردانم. بنابراین مدارا با والدین، غیر از آن است که در هر حال از آن‌ها اطاعت کنیم. البته رستگاریِ ما در گرو مدارا با آن‌ها است حتی اگر مشرک باشند. موفق باشید

27938
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: دختری دارم ۱۲ ساله. با وجود اینکه جو خانواده مذهبی و مدرسه اش هم مذهبی است، ایشون روزه می‌گرد ولی به نماز اهتمامی ندارد و هر چه تذکر می‌دهیم می‌گوید باشه می‌خوانم. و مشکل دیگه هم که هست دائما مانوس با گوشی است و شرایط قرنطینه و کلاس مجازی این شرایط رو بهانه قرار داده است. چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده باید با مشاورانی که در این مورد کار کرده‌اند، مشورت شود. شاید کمی قهرکردنِ مختصر همراه با محروم‌کردن ایشان از گوشی موبایل، ولی نه آن‌چنان تند؛ کمک کند. موفق باشید

27937
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید اگر با کسی دعوا کردیم و بعد عذرخواهی هم کردیم ولی اون طرف نتونه فراموش کنه ما وظیفمون چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره تا آن‌جا که ممکن است باید از طرف، دلجویی شود. آری! یکی از راه‌های دلجویی عذرخواهی است. موفق باشید

27911
متن پرسش
سلام: استاد رابطه در مقام رضا بودن و کار کردن و نکردن چیه؟ مثلا کسی که خودش اجازه نمیده بچه دار شن، به همسرش بگه در مقام رضا باش، اون همسر باید هیچی نگه و راضی باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اگر همسر، طالب فرزند است این حق اوست نباید او را از آن حق محروم کرد به‌خصوص که هر فرزندی با تولد خود رزق خود را همراه می‌آورد و به خانواده نیز رونق می‌بخشد. موفق باشید

27901
متن پرسش
سلام: حد ارتباطات اجتماعی چقدر است؟ یعنی گاهی در جلسات ارتباطات با رفقای دینی احساس می‌کنم وقتم دارد تلف می‌شود لذا کمتر در این جلسات شرکت می‌کنم ولی گاهی عده ای ممکن است کمتر شرکت کردن ما را در ارتباطات اجتماعی به انزوا و درون گرایی تفسیر کنند و کار ما را صحیح ندانند. حال می‌خواهم بدانم طبق دین اسلام تا چه حدی باید در ارتباطات اجتماعی شرکت کرد. اگر منبعی هم سفارش کنید ممنون می‌شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه بنده احساس می‌کنم در سال‌های اخیر، ارتباط‌ها بعضا لازم نیست. پیشنهاد بنده آن است که برنامه‌ای جهت امور خود حتی ارتباطات داشته‌باشید تا تصمیم‌های بزرگی جهت مطالعات جدی در شما ایجاد شود. موفق باشید

27891
متن پرسش
سلام: به آبروی حضرت زهرا جواب سوالم رو دیروز فرستادم ببین شماره فایل سوال من ۲۷۸۸۰ بود همه سوالات رو جواب دادین مال من تو بیستم شمارش نیست. تو رو خدا از حاج آقا بخواین جوابم رو بده خیلی به جوابش الان نیاز دارم مسأله کل زندگیمه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه هستید که مسأله، در حد تصمیم برای یک زندگی است و هر چه انسان در این مورد فکر کند، ضرر نکرده‌است. بنده معتقدم در این مورد با مشاوری که ابعاد مختلف قضیه را چه از نظر دینی و چه از نظر اجتماعی و روانی می‌تواند بررسی کند مشورت شود. بنده جناب آقای دکتر قاسم زاده را معرفی می‌کنم. شماره دفتر: 32306295

27894
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید اینکه می‌فرمایند که آدم باید سکوت کنه بیشتر و مثلا اهل درد دل و اینا نباشه با دیگران، و بعد اگه مشکلش را نگه از درون خودش راهی پیدا میشه، استاد ما وقتی حرف نمی‌زنیم انگار تحمل آدم خیلی کم میشه و وقتی مشکل رو به یکی میگی هر چند حل نشه ولی حس سبکی میکنه آدم. می‌خواستم ببینم نظرتوت در این باره چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آن است که انسان نباید با حرافی زیاد و تلاش برای جلب نظر دیگران روح خود را از آرامش خارج کند و آشفته نماید و گرنه انس با بقیه به صورت معقول کار خوبی است. موفق باشید

27880
متن پرسش
بسلام: من دختری ۳۰ ساله هستم و همسرم ۳۱ سالشه سالها دعا و صبر برای ازدواج کردم خواستگار مناسبی نداشتم طعنه های اقوام و نگاه های غمگین پدر و مادرم باعث شد خودم به خواستگاری همسرم رفتم جواب رد داد دوباره خواستگاری کردم کم کم عاشق شدیم و عقد کردیم ولی بعدا فهمیدم که از نظر دیانت چندان همراهی ندارد در عین آن که مانع کار من نیست ولی به راحتی هم نمی‌توانم او را ترک کنم. نظر شما چیست؟ با توجه به این که خانواده ی همسرم اهل ماهواره و بعضا مشروب هستند آیا قیامت خود را از دست نمی دهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه هستید که مسأله، در حد تصمیم برای یک زندگی است و هر چه انسان در این مورد فکر کند، ضرر نکرده‌است. بنده معتقدم در این مورد با مشاوری که ابعاد مختلف قضیه را چه از نظر دینی و چه از نظر اجتماعی و روانی می‌تواند بررسی کند مشورت شود. بنده جناب آقای دکتر قاسم زاده را معرفی می‌کنم. شماره دفتر: 32306295

27846
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد بزرگوار تا کنون دو بار سوالم رو فرستادم ولی چون جوابی دریافت نکردم دوباره اقدام کردم. جوانی هستم ۲۹ ساله از دوران نوجوانی مشغول ورزش فوتبال به صورت جدی هستم البته همیشه در کارهای فرهنگی هم شرکت فعال داشته ام به طوری که در زمان دبیرستان عضو موسسه شهید کاظمی بودم رشته دانشگاهیم تربیت بدنی است ولی علاقه ای به کارهای دولتی هم ندارم استاد بزرگوار از طرفی سنم دارد می گذرد و با توجه به رشته ام امکان شغل برایم وجود ندارد، چیکار کنم اوضاع و شرایط روحیم خوب نیست الان فقط مشغول فوتبالم و در یکی از تیمهای اصفهانی به عنوان بازیکن هستم و فقط صبح و بعد از ظهر مشغول تمرین نمی دانم گیر کارم کجاست بعد از این همه بازی هرچه هم تلاش می کنم آن نتیجه ی که انتظار دارم را نمی گیرم از طرفی خانواده بهم فشار میارن که رها کنم ولی به خاطر تلاشها و زحمتهایی که تا به حال کشیده ام نمی توانم این کار را بکنم. لطفاً راهنمایی بفرمایید تا ان شاء الله مسیر درستی را در پیش گیرم. از طرفی خواهری دارم که مجرد است و از خودم بزرگتر که شرایط روحیشم خوب نیست و احساس می‌کنم به حضورم نیاز داره همین امر هم باعث شده قید کار بیرون از شهرمون را و تشکیل خانواده را بزنم اگرچه همه نظرشان بر این است که بروم دنبال زندگی خودم ولی احساس مسئولیت می کنم به نظر شما این کار درست است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی به آدرسی که در ایمیل خود داده بودید این‌طور جواب داده شد:

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چرا در راستای همان رشته‌ی تربیت بدنی شغل خود را دنبال نمی‌کنید؟ چه در امور اداری و چه غیر اداری و خصوصی؟ ۲. شرطی که برای ازدواج خود گذاشته‌اید، منطقی نیست. نباید سرنوشت خود را به سرنوشت بقیه گره زد. موفق باشید

27838
متن پرسش
سلام استاد وقت بخیر: شما در کتاب زن آنگونه که باید باشد صفحه ۲۵۰ فرمودید زن از دنده ای خلق شده. آیا منظور شده همان حدیثی است که می گوید زن از دنده چپ مرد خلق شده؟ اگر اینگونه نیست که هیچ. اما اگر هست، شنیدید صوت شهید دیالمه که فرمودند ما چنین حدیثی نداریم. و این بسیار ضعیف هست سندش.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که خود جنابعالی متوجه شده‌اید در روایتی که از پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در صفحه‌ی ۲۵۰ آن کتاب آمده است؛ اصلاً بحث دنده‌ی چپ نیست، بلکه اصطلاحی در میان است که می‌خواهد بگوید بعضی از شخصیت‌ها چون دنده، نرم هستند و نباید برخوردی سخت و خشن با آن‌ها داشت. و در این رابطه رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در مورد زنان چنین توصیه‌ای دارند و شرحِ ذیل حدیث نیز در این رابطه متذکر نکاتی شده است. موفق باشید

27816
متن پرسش
سلام استادِجان، طاعات و عبادات قبول، إن شاء الله خوش مهمانی برای خداوند متعال باشید. مدتی است چندتا موضوع را کنار هم می‌گذارم و هربار درکی خاص پیدا می‌کنم، بحث حضور نرم زنان را در تمدن مطرح فرمودید، از طرفی بحث شهادت و جایگاه شهید را و همچنین جایگاه ایشان در تمدن سازی با توجه با آیات قابل تأمل است، و هر بار می‌رسم به جایگاه شهادت برای زنان طبق درک حقیر ارتحال و پرکشیدن عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها یک شهادت زن گونه است. آخر چندین دهه است دفاع از حرم بانو سکان دار مسیر اسلام ناب است و راه حفظ و تعالی انقلاب اسلامی را خدا در دفاع از حرم بانو گذاشت، و این همه اثرگذاری جز در ائمه معصومین علیهم‌السلام نبوده است و این باعث شد به یاد آیات سوره محمد (ص) در مورد هدایت گری شهید بعد از شهادتشان بیفتم، از طرفی طبق روایت «من عشقنی..‌. قتلنی...» آیا این همه عشق ورزی بانویی چون حضرت زینب کبری سلام الله علیها به شهادت و کشته شدن در راه خدا ختم نمی‌شود؟ مگر نه اینکه دم به دم حیات بانویِ صبور، عشق سوزان امام زمان (عج) (در تمام برهه های زندگی شان) و غم امت جدشان نیست؟ درکم این است رحلت بانو هم شهادتی زن گونه است از جنسی نرم نه سخت و حال آیا جنس شهادت زنان را چگونه باید یافت؟ شهادت زن انقلابی و دختر انقلابی و رسیدن به روحیه ایثار و تواضع و خدمت تا پای جان است؟ چه کنیم که از بیگانگی با این حقایق دراییم و به اتحاد با آنها برسیم؟ گاه به فعالیت و کار کردن تا پای جان می اندیشم که گاه تجربه اش کرده ام ولی هم می‌شود هم نمی‌شود. تا ظرف زمان و مکان نباشد هیچ هیچ می‌شود همه چیز. لطفا نظرتان را بگویید استاد، شاید نیاز به تأمل بیشتری است، تشنه خواندن نگاه تان هستم. حلال کنید باز طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات دقیقی را مطرح فرموده‌اید. آری! تا ظرف زمان و مکانِ کاری در میان نباشد آن کار محقق نمی‌شود، ولی خود را باید در بستری از وظیفه قرار داد تا اگر شرایط تحقق هدف متعالی‌مان پیش آمد، امکان ورود برایمان باشد به همان معنایی که به ما فرموده‌اند: «انتظار الفرج من الفرج». موفق باشید

27777
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام الله علیکم: طاعات و عباداتتان قبول. التماس دعای ویژه دارم. حضرت استاد، شما که در این شبها n نفر را دعا می فرمایید، استدعا دارم n+1 را هم دعا کنيد. سپاسگزارم. امروز با شنيدن جلسه ششم شرح حضرتعالی بر مصباح الهدایه امام خمینی رحمه الله علیه خیلی امیدوار شدم، من نیز با خواندن و شنیدن مباحث توحیدی مانند شرح دعای سحر، تفسیر سوره حمد، شرح مصباح الهدایه و... مخصوصاً قبل از نماز شب، آنچنان در روحیه ام اثر می‌گذارد که گاهی فقط به خواندن نمازهای شفع و وتر بسنده می‌کنم. خداوند متعال را بخاطر آشنایی با شما که ثمره اش معرفت بیشتر به حضرت حق است سپاس می گویم. نکته‌ای بیان نمودید که ما به هر چیزی می نگریم، آن جلوه الله است با تمام اسماء و صفاتش، درحد امکانی آن چیز. بنابراین وقتی ما به همنوعان خود نگاه می کنیم، تجلی پروردگار را می بینیم که بایستی نهایت خضوع را در مقابلش داشته باشیم. با این نگاه رفتار ما کاملا متحول خواهد شد. مخصوصاً اینکه ما از مرتبه او در نزد پروردگار متعال بی خبر هستیم‌. چقدر دقیق و سخت می شود مراقب در رفتار!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چقدر زیبا متوجه می‌شویم چرا خداوند به رسول گرامی‌اش فرمود: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ» (آل‌عمران/۱۵۹) به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سخت‌دل بودی مردم از گِرد تو متفرق می‌شدند، پس از (بدیِ) آنان درگذر و برای آنها طلب آمرزش کن و (برای دلجویی آنها) در کارِ (جنگ) با آنها مشورت نما، لیکن آنچه تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام ده، که خدا آنان را که بر او اعتماد کنند دوست دارد.

آری! آن حضرت با سعه‌ی صدر با مردم رفتار می‌کردند و در این راستا اگر هم خطایی سر می‌زد با خطای آن‌ها بد بودند و نه با خودشان. إن‌شاءاللّه توفیق دعای به دوستان داشته باشم، دعاگو هستم. موفق باشید

27775
متن پرسش
سلام استاد بزرگوارم: در سختیهای زندگی صحبتهای شما باعث شده بتوانم تاب مشکلات عجیب و غریبم را بیاورم به سختی. چرا تقدیر خانمی اینطوره که همش باید سختی بکشه؟ الآن نزدیک چهل سالمه مثل دیگران زندگی نکردم. کلی مشکلات و مسائل سخت داشته ام. در آینده هم با کسی قراره ازدواج کنم که شرایط مالیش خوب نیست. درآمدش خیلی پایینه. اوضاعش همینطورم میمونه. چرا تقدیرم اینطوره؟ چرا راضی نمیشم به این تقدیر؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: جلسه‌ی سوم «با دعا در آغوش خدا» با نظر به همین جایگاه که برای خواهران مذهبی و انقلابی پیش می‌آید و عملاً در این مسیر هزینه‌ی دینداریِ خود را می‌دهند، نوشته شده و بر این باورم که در إزای این سختی‌ها جهانی با کیفیتی بس متعالی که قابل مقایسه با جهان اهل دنیا نیست، بر روی آن خواهران گشوده می‌شود. پیشنهاد مطالعه‌ی آن متن برای خودتان و خواهرانی که در این مسیر هزینه‌ها داده‌اند را دارم. موفق باشید

27774
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید در مورد سوال ۲۷۷۶۳ فرمودین نظر رهبر متفاوته. ولی من تو احکام که نگاه کردم ایشونم فرمودن جلوگیری اشکالی نداره کلا. شما کدوم نظرشون رو فرمودین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور بنده نظر فقهی ایشان نبود، نظر اجتماعیِ ایشان در مورد تولید موالید بود و این‌که رشد جمعیت هرگز موجب مشکلات جامعه نمی‌شود. موفق باشید

27765
متن پرسش
استاد گرانقدر سلام علیکم: متاسفانه بخش قابل توجهی از جوانان و نوجوانان ما در محیط خانواده و اجتماع در معرض اطلاعات و مفاهیم غلط بوده اند و تربیت غیردینی داشته اند. فارغ از اینکه مقصر را چه کسانی بدانیم نسبت اینها با کسانی که با اصول مذهبی و تربیت دینی مواجه بوده و توانسته اند به بخشی از حقیقت دست پپدا کنند، طعم مناجات را بچشند، عشق ورزی با نادیده ها را بیاموزند و راهی برای وصال خود بجویند چگونه است؟ شاید بتوانیم این وضعیت را با شرح عدالت خداوند در موضوع انسانهای سالم به لحاظ جسمی و کسانی که ناقص به دنیا آمده اند تشبیه کنیم ولی طالبم از شما بشنوم که تکلیف این ها چه می شود؟ آیا گناهشان و پیروی از هواهای نفسانی شان با دسته دوم به یک ترازو سنجیده می شود؟ و تا حضرت صاحبمان تشریف نیاورده اند و عقول شکوفا نشده جایگاه اینها کجاست؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی مرحوم آیت اللّه حائری شیرازی، آن حکیم فرزانه: «هرکه داناتر است، مسئول‌تر است». با این‌همه از آن جهت که خداوند «هادی» است حتماً همه‌ی افراد به نحوی در زندگی خود در معرض هدایت قرار می‌گیرند. موفق باشید

27749
متن پرسش
سلام علیکم خدمت شما بزرگوار: من از شما راهنمایی می‌خواهم در زندگیم چندین سال است که گره افتاده و هر کار می‌کنم سر و سامان نمی‌گیرد و از لحاظ اقتصادی بسیار تنگ دست شده ام، خواهشمندم راهنمایی بفرمایید اول خدا بعد ائمه. بفرمایید من چکار کنم که گره زندگیم باز بشه؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آموزه‌های دینی جهت رفع این امور، چند نکته پیشنهاد می‌شود ۱. خوش اخلاقی ۲. صله‌ی رحم ۳. تواضع ۴. صدق ۵. قناعت ۶. نداشتن آرزوهای بلند دنیایی و به ساده‌ترین کارها تن‌دادن. موفق باشید

27736
متن پرسش
با سلام و احترام: عنوان سوال: «نسبت هجرت و جهاد با نیکی به پدر و مادر» در جمع های انقلابی وقتی صحبت از جهاد در راه خدا و کار برای خدا می شود مخصوصا در حوزه های مربوط به بنده (حوزه های فنی و مهندسی) صحبت از مهاجرت است به شهر های دیگر مثلا تهران و اصفهان و ....(من الان ساکن شهرکردم هستم و دانشجوی دکتری در دانشگاه صنعتی اصفهان) می خواستم این سوال رو از خدمتتون داشته باشم که بالاخره نسبت ما و پدر و مادر و جهاد و هجرت برای خدا چیست؟ اگر بمانیم به ما می گویند چرا هجرت نکردی؟ و یا اگر برویم به ما می گویند چرا پدر و مادر را رها کرده ای؟ بالاخره کدام بر دیگری رجحان دارد؟ ممنون و متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از مشکلاتی که مدرنیته برای بشر امروز پیش آورده است همین مشکل است که می‌فرمایید. به همین جهت تا آن‌جا که ممکن است باید طوری زندگی را تعریف کرد که انسان‌ها از وطنِ مألوف خود جدا نشوند و متوجه باشند خداوند است که رزّاق است. حتی در مورد رشته‌های دانشگاهی، تا آن‌جا که ممکن است باید این نکته را در نظر گرفت. آری! اگر کشور در جای دیگری به ما نیاز داشت، به حکم جهاد، وظیفه تغییر می‌کند. موفق باشید  

27726
متن پرسش
سلام استاد جان: حدیث بالای صفحه سایت، هلال رو حلال نوشتن اصلاح شود. استاد ببخشید من به افرادی که مشکل خانوادگی داشتن مشاوره می‌دادم. امروز حین صحبت با یه نفر، حس کردم نباید من وارد این وادی بشم حداقل فعلا. چون حس کردم آدم باید یه وسعت وجودی داشته باشه بتونه حرفای دیگرانو بشنوه و نکات مناسب بهشون بگه. استاد من در این زمینه مطالعه هم کردم ولی این حس رو هم بارها تجربه کردم که آدم نورانی باید مشاور بشه. اینجاها وظیفه آدم چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر از تذکری که دادید. اگر بتوانید به هر حال کمکی به آن افراد بکنید نباید کوتاهی کنید، إلاّ این‌که کسی بهتر از شما باشد که او بتواند به آن‌ها کمک کند. موفق باشید

27705
متن پرسش
سلام استاد عزیز و بزرگوار طاعات و عباداتتون مورد قبول درگاه حق، ببخشید استاد به سوال ۲۷۶۸۴ جواب نفرمودین، ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. التماس دعا استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که آن نوع سؤالات شخصی است، به صورت شخصی به ایمیل‌تان می‌آید. سعی کنید مشکل را از آن طریق حل کنید. این‌طور جواب داده شد:

۲۷۶۸۴- باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم شما بتوانید باورهای ایشان که به آن عادت کرده‌اند، تغییر دهید. سعی کنید با ایشان خوش‌رفتاری نمایید و نسبت به ضعف‌های ایشان اغماض کنید. موفق باشید

27693
متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد عزیز: ضمن تبریک روز معلم به ساحت شما، و تشکر از همه آنچه در جان ما کاشتید استاد جان در پاسخ سوال ۲۷۶۶۰ فرموده بودید، یک سمت دین نادیده گرفتن ضعف های دیگران است خوب آیا باید برای ملاقات خداوند به همه اینها عشق هم بورزیم در همین سطح پایینی که ما هستیم؟ هر کار می‌کنیم و سعی می‌کنیم عمل آنها را خوب جلوه دهیم نمی‌شود، قلبمان با آنها همراه نمی شود، مخصوصا اینکه دوست دارند ما در کنار آنها باشیم وقتی کارهای لغو و بیهوده انجام می‌دهند کاملا در این زمینه قدرت تفکر از من گرفته شده مگر می‌شود انسان خود را قانع کند که احوالاتی را نداشته باشد بعد به خاطر رعایت احترام و محبت به آنها در حالات وهمی و بچگانه آنها شریک شد؟ مثلا پای تلفن، مثلا تلوزیون دیدن، مثلا دورهمی های بی فایده که روایت هم می‌خوانند که از زیارت خانه خدا هم بالاتر است حتی اگر بیهوده باشد، مثلا بیرون رفتن های بدون برنامه ریزی و بدون زمان مشخص، مثلا بیدار ماندن تا ۱۲ نیمه شب،... کمک کردن به آنها یک چیز است، نشستن پای حرف های بیهوده یا کارهای بیهوده آنها که روح ما را هزار جا پراکنده می‌کنند یک چیز است. استاد من تا جایی که غفلت نکنم، به پدر و مادر خودم و والدین شوهرم احترام می‌گذارم و به آنها محبت افعالی می‌کنم به خاطر رضای خدا، ولی هر چه می‌کنم نمی توانم با قلب ام به آنها متمایل شوم و حس نفرت از رفتارهایی آنها مرا می‌گیرد چون برای رها شدن خودم از این لغویات قبلا متنفر شده ام. آیا این گناه است؟ دنیای من، کاملا با دنیایی آنها متفاوت است. چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» می‌فرمایند: با عمل آن‌ها مخالف باشید و نه با خود آن‌ها. آری! محبت به مردم، غیر از همراهی با آن‌هاست. با محبت و احترام، زمینه‌ی علاقه‌مندشدن به دین را در آن‌ها باید فراهم کرد.

27690
متن پرسش
سلام و عرض ادب: هرچه در فضای دین بیشتر دست و پا می‌زنم، بیشتر در فضای کنار مردم، سر کار، بخصوص فضای مجازی یک نحوه دل نا آرامی دارم - دل نا آرامی نه از جنس اینکه معاذالله خودم را بالاتر ببینم (که خدا بکشد مرا چنین روزی نرسد). جنس اضطرابم را نمی‌توانم دقیق بگویم خدمتتان. یک نحوه اضطراب از رفتار گفتار اذیت به دیگران ناراحت کردن کسی و... (که توفیق طاعت را بگیرد) بخصوص این قضیه در فضای مجازی بیشتر می‌شود! یعنی تا می آیم و یک پست قرار می‌دهم و چند خبر میخوانم و اگر بیش از این مشغول شوم فورا این اضطراب سراغم می آید! خواستم علت را جویا شوم و نظر حضرت استاد را جویا شوم. تشکر و طاعات مقبول درگاه ذات اقدس الهی. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به جهان بزرگ‌تری که در این تاریخ در مقابل ما گشوده شده است، فکر کرد. نگرانیِ بی‌جایی نیست، زیرا در جهانِ تنهایی و خلوت، طوفان‌های مهیبی به سراغ انسان نمی‌آید، ولی راه‌کار اصلی، فرار از این حضور جهانی نیست. باید آماده شد که در عین حضور در این جهان، آتشِ نمرودیِ آن را با توحید ابراهیمی «علیه‌السلام» به گلستان تبدیل کنیم. جزوه‌ی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» متذکر وجهی از این امر می‌باشد. موفق باشید

27660
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. ببخشید چرا از دست اطرافیان ناراحت می شیم؟ ریشه این ناراحتی از چیه؟ درمانش چیه؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گمان می‌کنیم همه باید مثل ما فکر کنند. اغماض و سعه‌ی صدر نداریم، در حالی‌که در روایت داریم: یک‌سوم دین، اغماض و نادیده‌گرفتن ضعف‌های افراد است. موفق باشید

27615
متن پرسش
سلام علیکم: در چه اموری باید با زنان مشورت کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کلیّه‌ی امور خانوادگی. در آن روایتی که از مشورت با زنان نهی می‌شود، مربوط به موضوعات جنگ و اموری است که در آن زمان تنها مردانه بوده است. ولی امروز اگر در امور جدّی زندگی، مردها تنها تصمصم بگیرند، زندگی خود را عقیم می کنند. موفق باشید

27609
متن پرسش
سلام استادِ جان: طاعات قبول ان‌شاءالله. استاد ببخشید من یه مقداری رو بحثای تربیتی خانوادگی کار کردم و اول راهم. ولی بازم برای دوستان وقتی مشکل خانوادگی پیش میاد به من در جایگاه مشاوره رجوع میکنن. من اون رفتارایی که از اساتید شنیدم در برابر همسر و فرزند باید داشت بهشون میگم. ولی در کل پیش فرض ذهنیم اینه که درسته این خانم باید اقتدار همسرش رو حفظ کنه، ولی چندان هم نباید منتظر باشه که همسرش خیلی عوض بشه. اگه شد که چه بهتر. بیشتر سعیم بر اینه که خود اون خانم خودش رو از لحاظ معرفتی و سلوکی ارتقا بده. و سعی می‌کنم بکشونم طرف رو به مباحث معرفت النفسی و توحیدی. استاد این کار درسته؟ یا باید بیشتر وقت گذاشت رو همون مشکل خاص طرف مثلا برای کسی که میگه همسرم فلان اخلاق بد رو داره وقت بذاری رو مباحث خانوادگی و مشاوره ای و اینا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده روش جنابعالی، روش درستی است. زیرا اگر ما یاد بگیریم با ضعف افراد چگونه رفتار کنیم، آن افراد نیز انگیزه‌های خود را تغییر می‌دهند. به گفته‌ی خواجه عبداللّه انصاری: «بدی را بدی کردن سگساری است / خوبی را خوبی کردن خر کاری است / بدی را خوبی کردن کار خواجه عبدالله انصاری است.» موفق باشید

27582
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: اینکه بزرگان می فرمایند حب خاصان خدا همان حب خداست یا حب مقربین در واقع همان حب خداست اگر کسی سال ها علاقه زیادی به انسان مقربی داشته است در واقع این همان عشق خدا بوده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! به شرطی که به خاطر خوبی‌های آن انسان‌ها آن‌ها را دوست بدارید و نه با انگیزه های سودجویانه و یا احساساتی. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!