بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شغل

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10026
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهر زاده عزیز: استاد عزیز برای بنده ابهام است که حضور زن را در اجتماع شما چگونه می بینید. بنده در مبحث اسراف مانع سلوک شما هم متوجه شدم که فرمودید ما نباید با زنی روبرو شویم که متعلق به صد سال پیش است با توجه به اینکه سخنان شما حکیمانه است خواستم نظرتان را کمی بازتر ارائه دهید چون بنده چیزی که از زنان امروز سراغ دارم چیزی جز جایگزینی زن به جای مرد نیست و واقعا متاسفم که چنان روحیه ای بر جامعه ما حاکم شده. استاد در شهرهای کوچک مغازه نیست که خانم فروشنده نباشد شاید بنده اشتباه می کنم و نظرم اشتباه است اما آیا این چیزی است که شان زن باشد در ادارات در همه اماکن، با ارتباط های عادی با نامحرم؟ خواهش می کنم نگاه بنده را تصحیح فرمایید. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» عرایضی داشته‌ام که چگونه در حال حاضر باید بتوانیم بین شأنیت عفیف‌ زن و حضور در جامعه را جمع کنیم، هرچند اگر ضرورتی نباشد بهترین مأمن برای زن در انجام رسالت او در خانه است. در هر صورت موضوع را موضوع حساسی بدانید که هنوز بعضی از قسمت‌هایش تعریف نشده. مثلاً همین فروشندگی خانم در مغازه‌ها متأسفانه تنها تعریفی که داریم تعریف غربی آن است. آیا می‌توان این نوع فعالیت را در عین حیات فعّال دینی یک فعالیت اجتماعی همراه با شأنیت زن در جامعه شکل داد؟ چرا نه؟ موفق باشید
9976
متن پرسش
سلام استاد عزیز تر از جانم: متاسفانه من اعتراضی به شما دارم هرچند می دانم که به جا نیست اما دیگر تحمل ندارم و مجبورم این اعتراض را به عرضتان برسانم. متاسفانه یا خوشبختانه شما درباره ازدواج خانم ها پیشنهاد می دهید با مردی ازدواج کنن که حلال و حرام را رعایت کنن در ثانی مانع دینداری آنها نباشد و بقیه موارد اگر وجود نداشته یا کم باشد مهم نیست (مثل تحصیلات، مال و ...) خب ظاهر این امر برای خانم ها کارگشاست همین که مرد بتواند زندگی مستقلی را اداره کند و در زندگی بین زن و شوهر کلام حق ،انتخاب آنها باشد نیز حرف قشنگی است اینکه قرآن هم می فرماید از فقر نترسید و ازدواج کنید یک توکل خاص به مرد و زن برای تشکیل زندگی به آنها می دهد و اینکه در روایات آمده حتی ناچیزترین چیز زندگی خود را از خدا بخواهید هم عالی است. اما به گفته خود شما روایات نسبی هستند یعنی ممکن است برای یکی مصداق داشته باشد یا برای یکی نداشته باشد تا اینجای سخن مشکلی وجود ندارد اما حالا اجازه دهید شما را با یک زندگی آشنا کنم تا متوجه اعتراضم شوید وارد یک زندگی می شویم که طبق فرمایشات شما این ازدواج رخ داده خانم با مردی ازدواج می کند که از لحاظ خانواده همسطح هستند و مانع دینداری او نیست مرد در حد توانش حلال و حرام را رعایت می کند. اختلاف تحصیلات ملاک نیست چون آنچه مطرح می شود حقانیت است نه من و تویی یا هر که زورش بیشتر است یا مدرکش بیشتر است به نظر باید عالی باشد اما زندگی که توام با سختی های مالی است آیا این اشکال را بوجود نمی آورد که چرا استاد به خانم ها تذکر نمی دهد مردی که در ابتدای امر توان مالی متوسط دارد از عهده مخارج تا حدودی بر می آید ممکن است خداوند روزی او را بیکار کند؟ مرد می کوشد تا شغلی پیدا کند زن طبق کتاب زن آنگونه که باید باشد به خود اجازه نمی دهد وارد هر شغل و منصبی شود البته این خواسته مرد هم هست بنابراین تمام فشار مالی بر دوش مرد است زن و شوهر بیچاره فبل از آنکه وضعیت مالی به شکل قرمز در بیاید بر این شعار که قدیمی ها می گفتند خداوند پول خانه و ازدواج را جور می کند با اندک پس اندازی که داشتن تصمیم می گیرند خانه پیش فروشی را بخرن حالا وضعیت قرمز است، مرد بیکار با 700 هزار تومان قسط ماهیانه روبرو شده (قبل از بیکاری توان پرداخت وجود داشته) و با خرج روزانه زندگی که دیگر از عهده آن بر نمی آید و با کلی قرض هم روبرو شده است. خب مهم این است که از گرسنگی نمی میرند چون مرد تمام تلاشش این است که غذای روزانه را فراهم کند زن در افسوس اینکه چرا به این وصلت تن داده، چون هیچگاه به این قضیه فکر نکرده بودکسی که امنیت شغلی ندارد ممکن است روزی بیکار شود، قطعا درکشور ما در وضعیت کنونی کسی از گرسنگی نمی میرد پس بحث شکم وجود ندارد، زن و شوهر اهل ریخت و پاش هم نبودن که بگویم قناعت اگر داشتن موفق بودن خلاصه نه سخن خدا صحت پیدا می کند و نه روایات و نه حرف شما که خداوند در شرایط سخت یاریگر است. شاید پیش خود بگویید اگر انفاق در زندگی شما بود یا خمس می دادید این طور نمی شد در حالیکه جایی برای این سخن ها نیست شاید بگویید باید حرکت کرد تا خدا برکت داد بازهم اینطور نیست مرد برای اینکه خجالت زده زن و بچه نشه به کثیف ترین شغل هم رو آورده (جمع کردن ضایعات و فروش آنها) چه برسد به دست فروشی، حالا زن کم کم راضی می شود همسرش برای کار به تهران برود هرچند مرد فکر می کند از چاله به چاه افتادن است. حرف اصلی من اینجاست استاد شما را قسم می دهم از این به بعد مسئله مالی را گوشزد کنید، نه اینکه همه منتظر آدم ثروتمند باشند، نه اصلا، بلکه برای انتخاب یک هوشیاری وجود داشته باشد که اگر مشکلاتی سر راه ایجاد شد توان هضم آن را داشته باشند. آگاهانه انتخاب کرده باشند. استاد زنی که تحمل فقر مالی را ندارد چطور می تواند به زندگیش دلخوش باشد چون به تنها چیزی که فکر می کند طلاق است. همه آدمها از لحاظ اعتقادی پدر حد شما و درک شما نیستند. یک جک با مزه وجود دارد و می گویند دختر ها از خدا یک شوهر می خواهند و از شوهر تمام آرزو هایشان را. که این واقعا مصداق دختران امروزی است مسئله مالی کم اهمیت نیست (برای همین است که در جامعه کنونی مردان به سراغ زنان شاغل برای ازدواج می روند، مردی که حداقل حقوق را دارد نمی تواند از پس زندگی بر بیاید) مردی که مقروض است مردی که تمام تلاشش را می کند و دری باز نمی شود را نمی توان با چیزی دلخوش کرد، پس خواهشا در کنار آن موارد به خانمها یاد دهید وقتی وارد سرنوشت یک مرد می شوند زندگی مشترک را به بازی نگیرند. ممکن است فقیر هم بشوند اگر قرار است به خاطر فقر مالی شوهرشان طلاق بگیرند به قول خودشان فقر غیر قابل تحمل، پس از همان ابتدا عرف خانواده شان را در نظر بگیرند و به اینجور وصلت ها تن ندهند چه بسا مجرد ماندن در خانه پدری به مراتب بهتر از اینگونه ازدواج هاست. زنی که به قول خودش بدون افکار شما زندگیش را نمی گذراند و انتخاب نمی کند توان این امتحان الهی را ندارد البته ممکن است امتحان الهی نباشد اما واقعا سرانجام چنین زندگی هایی چیست؟ نداشتن امنیت شغلی چیزی است که به زنان جامعه گوشزد نمی شود، البته موارد دیگری هم هست که از مباحث ازدواج شما سوء برداشت شده است مثل این موارد که خانم دکتری را می شناسم که با طرز تفکر شما با یک بنا ازدواج کرده است، درسته مشکل مالی وجود نداشته اما اختلاف طبقاتی منشا طلاق آنها شده است، یا فرد دیگری که اننتخابش با فرمایشات شما سازگار بوده اما اگر از لحاظ فکری با همسرش مشکلی ندارد با خانواده شوهرش به خاطر خیلی از مسائل مشکلات عمده دارد. خواهشا فقط پیشنهاد ندهید یک مرد حرام و حلال را رعایت کند و مانع دینداری زن نباشد این شعار برای زنان امروزی کمی تا قسمتی زیادی هم هست. متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که ما امروز در شرایطی قرار داریم که از یک طرف در افق جامعه‌ی خود نظر به زندگی دینی و با رویکرد تمدن اسلامی داریم و از طرف دیگر روح فرهنگ غربی تعریف دیگری از زندگی را در مقابل ما قرار داده و بحران خانواده حاصل چنین شرایطی است، حال چه آن خانواده مشکل مالی نداشته باشد و چه به جهت نوع رؤیاهایی که زمانه بر آن‌ها تحمیل کرده، گرفتار مشکل مالی شده باشند. از طرفی به هرحال تعداد خانم‌های آماده‌ی ازدواج نسبت به مردان آماده‌ی ازدواج بیشتر است و بالاخره آن آقایی که در آمدِ مُکفی ندارد اگر از ترس مشکلات اقتصادی تن به ازدواج ندهد، عملاً بر تعداد خانم‌های مجرد افزوده می‌شود و به همین جهت باید چاره‌ی کار را در همین راه‌هایی که اسلام می‌گوید جستجو کرد مبنی بر آن‌که اگر مرد از ترس فقر ازدواج نکند به خدا سوء ظن پیدا کرده، و در دل این راه‌کار، مشکلات را حل کند، نه آن‌که از ترس فقر از ازدواج فرار نماید. موفق باشید
9926
متن پرسش
با سلام: من خانمی 23 ساله با 1 پسر 2 و نیم ساله و خانه دار هستم. در آزمون حوزه علمیه و مصاحبش قبول شدم. حال مانده ام سر 2 راهی که بروم یا نه؟ عده ای می گویند شوهرداری واجبتر است؟ من چه کنم استاد، فرزندم را بزارم مهد و برم حوزه یا بشینم تو خونه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد تربیت فرزند و رعایت نیازهای خانه کار مهم‌تری است، به‌خصوص که باید تلاش کنید برای تحویل فرزندان بی‌شمار به جامعه. شواهد فراوانی در میان است که نشان می دهد فرهنگ غربی علی‌رغم ظاهری که برای خود می‌آراید، تمدنی خسته و وامانده است و از آن عزم و اراده‌ای که موجب تمدن غربی شد چیزی جز خاکستر باقی نمانده و از آن انعطاف‌هایی که بعضاً برای ادامه‌ی خود از خود نشان می‌داد دیگر خبری نیست. حتی نمی‌تواند جای نسلی که پیر می‌شود و می‌میرد را با ازدیاد نسل و حفظ خانواده جبران کند و با پذیرفتن نظریه‌ی مبتذلِ مالتوس در رابطه‌ با ازدیاد جمعیت، گرفتار یک نوع عقیم‌شدن در آینده‌ی خود شده در حالی‌که بر اساس آموزه‌های دینی زنِ اصیل و صاحب روحیه‌ی طبیعی نمی‌خواهد رفیقه و معشوقه‌ی مرد باشد، بلکه می‌خواهد «مادر» باشد، آن‌هم نه مادر یک فرزند که برایش بازیچه و سرگرمی است بلکه مادر فرزندان بی‌شمار. در تمدن غربی و در شهرهای بزرگی که بر اساس تمدن غربی ساخته شده، رقابت در هرچه بیشتر ارضاء‌کردن امیال شهوانی مردان است و نه رقابت در مادرشدن و این نشانه‌ی خاموشی یک تمدن است که مردان نمی‌توانند و نمی‌خواهند پسران توانا و زرنگ داشته باشند تا زندگی آن‌ها همچنان شکوفا بماند. اضمحلال خانواده به این معنایی که عرض شد نتیجه‌ی وجود شهرهای بزرگ است که دیگر تمدن غربی نمی‌تواند از آن فرار کند و همین امر یعنی بی‌قیدی نسبت به خانواده، به معنای غفلت از داشتن فرزندان زیاد، هر روز اوضاع را بدتر از قبل می‌کند و دیگر هرکس برای خود زندگی می‌کند نه برای آینده و نه برای نسل‌های آینده. آیا این روحیه به تنهایی برای افول غرب کافی نیست؟ وقتی انسان‌ها در فرزندان خود ادامه نمی‌یابند سعی می‌کنند هرچه بیشتر در همین دنیا زنده بمانند هرچند با انواع بیماری‌ها دست به گریبان باشند و با کلکسیونی از بیماری‌ها و مجموعه‌ای از داروها دست به دامان پزشکان گردند، در حالی‌که پزشکان در این حال مرگ را برای آن‌ها طولانی می‌کنند و نه زندگی را. این مسلّم است که افراد برجسته و مهم به ندرت نخستین فرزند خانواده ها هستند، تقریباً هیچ‌وقت نیز یگانه فرزند خانواده نیستند. خانواده‌ای که فرزندان محدود به جامعه تحویل می‌دهد تنها از نظر کمیّت به جامعه زیان نمی‌رساند بلکه از لحاظ کیفیت نیز آن جامعه و آن نژاد را ناتوان می‌سازد زیرا جامعه‌ی خود را از مردان و زنان ممتاز و برگزیده و هدایت‌گر محروم کرده ا‌ست. تاریخ ما، ما را به جامعه‌ی امروزینمان تحویل داده تا این سلسله همچنان ادامه یابد، ولی اگر ما سرنوشت خود را از فرهنگ غربی که در حال خاموش شدن است جدا نکنیم، با عقیم‌شدنی که آینده‌ی ما را تهدید می‌کند، فرزندانی نخواهیم داشت که به تاریخ فردای خود تحویل دهیم آیا زنان ما هنوز متوجه رسالت فرزندآوری در تاریخی که شروع کرده‌ایم نشده‌اند؟.موفق باشید
9763
متن پرسش
سلام حضرت استاد: من دختری هستم در شرف ازدواج اما دلم نسبت به این امر راضی نمی شود، فکر می کنم ازدواج آن چنان که به سود مرد است برای زن، چندان فایده ای ندارد، این که زن، در اختیار مرد قرار گیرد و متحمل درد و سختی شود، برای خودش چه فایده ای خواهد داشت؟ حضرت استاد، من خیلی نگرانم، فکر می کنم ازدواج و بچه داری، فقط برای زن درد دارد و سختی، این که زن دیگر برای خودش نباشد، فراغتی برای خودش نداشته باشد و یا خودش را وقف مرد کند یا بچه، چقدر او را به رشد و سعادت می رساند؟ پس تحصیل او، علم او، هنر او چه می شود؟ وقتی که هر کس باید صرفا برای خودش بگذارد چه؟ من فکر می کنم تحصیل علم و... است که باعث رشد زن است اما ازدواج چه؟ آیا همان قدر که به مرد برای ازدواج و بیان ثمرات آن و حفاظت او از گناه سفارش شده، به زن هم سفارش شده است، اصلا ازدواج چه تاثیر خاصی در حفظ زن از گناه و بندگی او خواهد داشت، در کل چه ثمراتی برای زن خواهد داشت؟ در صورتی که بیشتر روایاتی که متضمن بیان فواید ازدواج اند، مردان را مخاطب قرار می دهند. این که در پاسخ سوال 9736 لذت ازدواج را با لذت لقاء مشابه دانسته اید، آیا در مورد زن هم صادق است یا خیر؟ اصلا آیا این کار برای زن هم همانقدر لذت دارد که برای مرد؟ آیا برای زن صرفا درد و سختی و برای مرد لذت نیست؟ (این سوال را لطفا جواب بفرمایید) آیا راه عفت را پیش گرفتن مفیدتر از ازدواج نیست؟ البته من دختر خودخواه و نامهربانی نیستم اما شما را امین دیدم که آنچه در اعماق قلبم است برایتان بگویم، من اگر بخواهم دلایل خودم برای ازدواج را شمارش کنم، اولین آن، رفتن بدون دردسر به هیات است، بعد، زندگی با کسی هم عقیده خودم که دیگر برای ابراز عقیده مشکلی نداشته باشم، بعد داشتن محیطی ساکت و آرام برای مطالعه و...، بعد کم شدن ارتباط با نامحرم و انجام کارهای شخصیِ مرتبط با نامحرمِ من توسط همسرم، بعد لقمه حلال بی شبهه و مواظبت بر خمس آیا این اهداف من با خریدن ماشین و گرفتن خانه شخصی و داشتن شغل قابل دسترسی نیست که من برای رسیدن به آن ها متحمل زحمت شوم و ازدواج کنم؟ اساسا من باید به چه دلیلی ازدواج کنم که آن دلیل بدون ازدواج میسر نیست؟ خواهش می کنم از بچه و فرزند آوری چیزی نگویید که من از این کار در همه مراحلش واهمه دارم، از دردها و سختی هایش گرفته یا گرفتن خودیت زن از او. چه کنم حضرت استاد، خواهش می کنم راهنمایی ام کنید. خیلی التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده به‌طور کلّی از ازدواج می‌دانم – به استثناء آن‌هایی که یا شرایط ازدواج برایشان تقدیر نشده و یا روحیه‌ی ازدواج‌کردن ندارند – یک گرایش فطری است و نه غریزی و جوابگوی نیاز فطری زن و مرد است و به هیچ‌وجه سهم مرد در آن بیشتر نیست، بلکه شرایط مناسبی است برای زن تا محیط تربیتی خانه را شکل دهد و آن‌طور که انسان با ازدواج معنای زندگی را می‌فهمد هیچ‌وقت با تحصیل و کتاب و درس و جلسه و هیئت نمی‌فهمد و آن نکته‌ای هم که در رابطه با قدرت انتقالی که لذّات جسمانی داشت مسلّم برای هر دوی زن و مرد پیش می‌آید، در صورتی که اهل ایمان باشند و نظر به لقاء الهی داشته باشند. موفق باشید
9760
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: در پاسخ پرسش 9726 ، علت را می شود بیشتر تشریح کنید؟ و اینکه این جور مسائل (تجمل، تکنولوژی و ...) را باید در خانه پی گیری نمود یا خیر؟ و چقدر؟ و آیا ما هم باید هم رنگ بقیه مردم شویم (بدون عمل)؟ کمی شفاف تر بفرمایید. توفیق تان را از خداوند مسئلت می کنیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض کردم برای عبور از سبک زندگی غربی که با اهداف معنای انسان در تضاد است، به سوی سبک زندگی اسلامی، بیشترین نقش را زنان خانه‌دار می‌توانند داشته باشند و شرط آن را یکی شناختن غرب و دیگر شناخت تمدن اسلامی عرض کردم. در مورد شناخت غرب عرایضی در چند کتاب داشته‌ام و در مورد تمدن اسلامی بعد از کتاب «تمدن‌زایی شیعه» کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» کمک می‌کند. موفق باشید
9660
متن پرسش
با سلام . استاد اینکه در جلسه دیشب فرمودید: زنان مومنه ما اگر بخواهند مبارزه با استکبار کنند باید به سبک زندگی دینی برگردند، این مطلب بسیار مهم پس چرا نباید در جلسات مفصل جداگانه بحث شود و جلوی اشتباه بزرگ لااقل زنانِ طلبه ی ما در تبعیتِ خواسته یا ناخواسته از فرهنگ غربی گرفته شود؟ چون متاسفانه جز در زندگی بسیار بسیار بسیار قلیلی از زنان مومنه و طلبه ی ما اثری از سبک زندگی ناب دینی دیده نمی شود. استاد بنده برای بسیاری از دختران طلبه ای که در فامیل و در و همسایه و آشنا می شناسم پسران مستعدی سراغ دارم ولی وقتی می بینم از همان اول زندگی فکرشان به لوستر و مبل و ماشین ظرفشوئی و این نوع تجملات است وحشت می کنم معرفی کنم و پسر مردم رو به گرفتاری بندازم. انسان تاسف می خورد وقتی در منزل طلاب این همه تجمل تحمیل شده از جانب زنانشان را می بیند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما متوجه عمق بحران تمدن غربی در روان فرد و اجتماع شدیم و خواستیم به تمدنی قدسی نظر نماییم، مسلّم نظرمان معطوف به سبک زندگی اسلامی خواهد شد و در متن چنین رویکردی است که رسالت خانم‌های خانه‌دار ظهور می‌کند و جامعه‌ی خود را از بی‌ثمری در زندگی اشرافی و غرب‌زده نجات خواهند داد. ابتدا وظیفه‌ی زنان خانه‌دار شناختن فرهنگ غربی است و از آن طرف باید تصور صحیحی از تمدن اسلامی پیدا کنند. موفق باشید
9552
متن پرسش
سلام: زنی هستم فعلا خانه دار، تحصیلات حقوق دارم و مدتی وکیل بودم. بخاطر جو کاری و دروغها و نوع درآمد فعلا در خانه نشستم و بچه بزرگ می کنم. گاهی عذاب وجدان دارم که اگر کار می کردم پولم را می شد به نیازمندان بدهم و کارهای خوب دیگر، اما بخاطر خستگی و تنبلی و آسایش در خانه نشسته ام. (لطفا این حس خستگی از کار و احساس تنبلی را برایم باز کنید. آیا من کم گذاشته ام برای جامعه نیازمند؟) من به عنوان مسلمان چه کاری از دستم می آید؟ برای دین و برای خدا. درخانواده سعیم بر این است که اخلاق خوش داشته باشم و دست بخیر باشم. آیا اینها برای برزخ و قیامت من کافی است؟ برای غزه فقط دعای من کافیست ؟ برای مملکت، دین و امام زمان (عج) مثلا سرپرستی یتیم و.... لطفا مرا به کارهای خانه و همسرداری ارجاع ندهید. دارم آنهارا انجام میدم اما دستم خالیست، فکر می کنم خیلی کارها باید انجام دهم ولی نشسته ام، عمرم دارد می گذرد و به 40 دارم می رسم. اما توانایی آدم 30 یا 35 ساله را دارم. برای کار فرهنگی هم موسسه ای نبود که بتوانم کاری کنم، نگرانم، لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در انجام وظیفه و تعمق در معرفت و دقت در عبادات کوتاهی نکنید بعد از آن اگر افقی گشوده شد و کاری پیش آمد که با شئون اسلامی شما متناسب بود از آن استقبال کنید. در جایگاهی از تاریخ قرار گرفته‌ایم که بنا است از تفکر غربی و سبک زندگی غربی و نوع برداشتی که غرب از انسان دارد عبور کنیم، سعی کنید خانواده‌ای را شکل دهید که خود را در مصرف هرچه بیشتر کالاها جستجو نکند، روح قناعت و سادگی و صفا را در زندگی خود حاکم کنید و از این طریق نشان دهید می‌توان نوعی دیگر زندگی کرد تا نگاه مردم ما به آینده‌ای دیگر معطوف شود و از زندگی نمایش‌گونه‌ی مالیخولیائی چشم بردارند و تلاش کنند زندگی خود را بر اساس عقاید خودشان بسازند. شما بخواهید و یا نخواهید مدّ نظر انسان‌های بسیاری هستید و تا ارزش نگاه‌کردن دارید برای الگوگرفتن از شما، به شما نگاه می‌کنند. موفق باشید
9163
متن پرسش
سلام استاد: استاد من طلبه حوزه خواهران هستم و خیلی علاقه مند به بحثهای شما، به نظر شما اگه من توی بانک استخدام بشم و کنارش دروس حوزوی (پاره وقت) و مباحث شما را دنبال کنم برام خوبه یا نه؟ دلم میخواد توی هزینه های زندگی کمک خانوادم باشم، وضع مالی ما در حد متوسطه. فکر کنید دخترتون ازتون این سوال را میپرسه، خواهشا صراحتا بهم جواب بدین. ممنونم، التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هیچ اشکالی در این کار نمی‌بینم و فکر می‌کنم بتوانید در این مسیر حیات فعّالی به‌دست آورید. موفق باشید
9037
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: استاد براستی چه شده است حتما سخنان هاشمی را شنیده اید (می دانم رهبری راضی نیستند که بگویند سال فرهنگ و عسا کری پیدا شوند که فقط دنبال این باشند که مثلا کسی که خوب می خواند او را از میدان بدر کنند اگر کسی قیافه زیبایی دارد خانمی او را نگذارند پیدا شود و امثال این جور چیزها این حالت پیش می آید مناظر خوب را از دست مردم بیرون کنند) ایشان چگونه فکر می کنند این که دیگر اختلاف سلیقه سیاسی نیست حکم صریح خداست، آیا او آنقدر جاهل شده است که این را هم نمی فهمد که زنان زیبا رو و بد حجاب باید خود را بپوشانند تا جامعه از تکامل به دره سیاه شهوات فرو نیفتد، نمی فهمد اگر این زیبا رویان بی تعهد در جامعه راحت بیایند تبعات وحشتناک آن همچون فرو پاشی خانواده، احساس یاس کسانی که دارای چنین همسرهایی نیستند و تشویق به فساد، نهادینه شدن فرهنگ لا ابالی گری غربی، عدم رغبت جوانان به ازدواج، چه بر سر این ملت و انقلاب می آورد و چگونه با رواج فساد برکات الهی از مردم دریغ می شود؟ او آنقدر در جهالت فرو رفته که درک نمی کنند حکم حجاب قبل از این که فردی باشد اجتماعی است و هزاران اثراث در جامعه دارد و یا تمایلات خفته در خویش را در دیگران می جوید؟ جناب استاد براستی تا کی باید صبر کرد و فرجام کار به نظر شما چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر منظور آقای هاشمی همین وضع موجود زنان بد حجاب ماست، دراین صورت هیچ توجیه فقهی نداشته و مسلما آثار اجتماعی که دغدغه‌ی جناب‌عالی است بر آن جاری خواهد بود ولی اگر منظورشان زنانی باشد که ظاهرشان مخالف هنجارهای اسلامی نبوده و این باشد که زنان در عین پوشش، زیبایی‌های ظاهری خود را نپوشانند، این یک موضوع فقهی و تخصصی است، یک موضوع سیاسی نیست. موفق باشید
8970
متن پرسش
با سلام و آرزوی توفیق روز افزون خدمت استاد گرامی: خواهشمندم حتما راهنماییم کنید: ده سال سابقه کار در اداره آب و فاضلاب دارم دارای یک فرزند 7 ساله هستم با روحیات حساس و خیلی استرسی. مدتی است شدیدا دچار تردید شدم نسبت به ادامه کارم اما از نظر اقتصادی همسرم میگوید مطمئن نیستم آن گونه که باید بتوان تو و فرزندمان را تامین کنم. با مطالعه کتاب شما ( زن آنگونه ...) گاهی به این نتیجه میرسم و فکر میکنم به نیت خشنود کردن امام زمان (عج) و توکل برخداوند استعفا دهم و به وظایف خانه برسم و در کنار فرزند و همسرم باشم و عبادت بیشتری داشته باشم و در محیطی دور از نامحرمان باشم. اما باز از بحث اقتصادی آینده میترسم نمیدانم چطور به یقین برسم کارکنم یا با همان نیت استعفا دهم؟ غیر از منزل مسکونی سرمایه ای هم داریم 300 میلیون تومان. اما باز همسرم میگوید به وضع اقتصادی مملکت اطمینانی ندارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ( کار زنان در ادارات به عنوان نیاز اقتصادی فکر نمی کنم برکت داشته باشد ولی به حکم وظیفه اجتماعی حکم دیگری دارد. زندگی ساده برکت خود را دارد شما باید به همسرتان اطمینان دهید که زندگی ساده ای می خواهید انتخاب کنید. موفق باشید
8504
متن پرسش
با سلام بنده در حال تدوین مقاله ای تحت عنوان فاطمه (س) و تربیت زن امروز هستم. تمام کتاب های جنابعالی در این رابطه را مطالعه کردم. چند سوال باقی مانده یک: داستانی که مربوط به ورود پیامبر ص به مدینه و ورود به خانه حضرت زهرا (س) دارد و دیدن پرده و گردنبند و الگو در نزد فاطمه (س) چگونه توجیح پذیر است و با مقام ایشان منافات ندارد. اگر مطلبی که برای معصوم حقانیت دارد و پیامبر آن را فهم میکنند، چگونه از ابتدا از عهده فهم فاطمه (س) خارج بوده است؟ دو: در کتاب استاد مطهری و نیز کتاب جنابعالی یکی از ضرورت های ازدواج چندگانه برای مردان، تکلیفی است که جامعه در مقابل میزان بالای زنان در مقابل مردان دارد. حال چرا حضرت علی (ع) این وظیفه را در زمان حیات حضرت فاطمه س انجام ندادند. گرچه در روایت امام باقر ع آمده چون فاطمه (س) زنی مطهر و عاری از آلودگی بود، ازدواج دوم بر علی (ع) نهی شده بود، اما این تنها یکی از حکمت های ازدواج دوم است و حکمت اول را که وظیفه اجتماعی است منتفی نمیکند. از این جهت ماجرای زندگی پیامبر (ص) در زمان حضرت خدیجه و علی (ع) با فاطمه (س) مانع از این میشود که به زنان امروز بتوان توصیه به انجام تکلیفی اجتماعی نمود. لطفا در این زمینه توضیح دهید؟ این سخن حضرت فاطمه (س) که فرموده اند بهترین چیز برای زنان ....با ضرورت های حضور اجتماعی زن در جامعه امروزی اینگونه توجیه پذیر هست که بگوییم منظور آن جمله اشاره به امری مستحب است (با توجه به وازه بهتر ) که وقتی در مقابل امر واجب یعنی حضور ضروری زن در جامعه قرار میگیرد، منتفی میشود؟ سوال آخر که مربوط به مقاله ام نیست اینست که شما در کتاب زن آنگونه که باید باشد، فهمانده اید که نمیتوان از برتری مرد یا زن سخن گفت. خدا دو ابزار متفاوت خلقت در اختیاری روح های از جنس واحد قرار داده و بسته به این ابزار ها تکالیفی وضع کرده تا به کمال برسند. بنده پس از تحقیق در زمینه شبهاتم که در زمینه تکالیف مربوط به زن و مرد بود به این نتیجه رسیدم که بهترین تکالیف و راه حل ها را اسلام معرفی کرده اما هنوز در مورد این مطلب که در خلقت زن و مرد تبعیض صورت نگرفته قانع نشده ام. یعنی تفاوت تکلیف که اکثر زنان در مورد آن شبهه دارند، مرا به تفاوت خلقت رساند که عامل آن است به عبارتی چرا خدا زن را موجودی ضعیف، آسیب پذیر، همراه با آلودگی خلق کرد تا به سبب این عوامل اینقدر بر زنان در طول تاریخ ظلم شود. و اساسا اگر آلودگی زن نقص نیست چرا حضرت زهرا (س) از آن مبرا هستند. پس یک نوع نقص است؟ همان که خلقت سیاهان سبب ظلم به آن ها در طول تاریخ شده، خلقت اینچنینی زن هم سبب ظلم و اجحاف در حق او و برخی تکالیف شده. مثلا زنی اگر مورد بی مهری و عدم توجه همسرش در خانه باشد. یا باید راه طلاق را بپیماید یا به گناه بیفتد. ولی اگر مرد مورد بی مهری زن باشد بدون ارتکاب گناه میتواند مشکلش را جبران کند. حال که حتی شرایط طلاق برای زن سخت تر و دشوارتر است. سوالات بنده را اصلا ناشی از مشکل شخصی در خانه تلقی نکنید که به حمدالله زندگی خوش و خوبی دارم اما به حسب اینکه در حوزه تعلیم و تربیت فعال هستم، لازمه حضور و تربیت همجنسانم را این میدانم که بتوانم شبهات خود و زنان دیگر را پاسخگو باشم با تشکر منتظر پاسخ استاد عزیز هستم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- همان‌طور که در یکی از کتاب‌ها عرض کردم زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» به عنوان یک وظیفه که باید شرایط خانه را به زیبایی آراسته نمود و آن را هیچ مانعی جهت سلوک نمی‌دانستند ،به نصب آن پرده اقدام می‌کنند، ولی رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» مأمورند جایگاه خاصی برای آن خانواده شکل دهند و از این جهت نخواستند کوچک‌ترین آثاری که مانع تجلی آن انوار خاص می‌شود در میان باشد. این همان قصه‌ی «حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَیِّئَاتُ الْمُقَرَّبِین‏» است که آنچه برای نیکان خوب است و باید انجام دهند برای مقربین که بنا است بین آن‌ها و خدا هیچ واسطه‌ای نباشد خطا محسوب می‌شود 2- این‌که قرآن اذن داده به چند همسری تا مشکل جامعه حل شود، غیر از آن است که تکلیفی برای همه باشد به‌خصوص که افرادی بودند که برایشان امکان چنین کاری هست و لذا وقتی کفایت کند دیگر تکلیف بقیه نیست 3- نمی‌دانم چرا داشتن این روحیه را برای زن حمل بر ضعف می‌کنید؟ مگر این‌طور نیست که همیشه حرکت‌های فرهنگی نافذ و پایدار است و این در شخصیت زنان رشد بیشتری دارد و اکثراً در شخصیت‌های فکری و فرهنگی خود وام‌دار مادران‌شان هستند؟ آن موضوع آلودگی و عدم آن برای حضرت، محل بحث است و اگر به تفسیر آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب که بحث طهارت اهل‌البیت«علیهم‌السلام» را می‌کند در المیزان رجوع فرمایید، ملاحظه می‌کنید موضوع طهارت، طهارت علمی و اخلاقی است و روایات این‌چنینی جای بحث دارد که علماء و فقهای عزیز ما باید با همان روش اجتهادی آن‌ها را بررسی کنند. آیا عدم تعادل تاریخ را باید به پای خدا گذاشت یا به پای تاریخ؟ یک روز به سیاهان ظلم می‌شود و یک روز همان غربی‌ها بیش از 50 میلیون از مردم خود را به قتل می‌رسانند. آری قبول دارم وقتی نظام ارزشی جامعه به‌هم بخورد بعضی دستورات الهی در جایگاه خود قرار نمی‌گیرند. در این مورد از یک طرف باید به عنوان حکمی ثانوی با آن احکام برخورد کرد و از طرف دیگر باید با فعالیت‌های فرهنگی جامعه را به تعادل خود برگرداند تا احکام الهی امکان اجراء پیدا کنند. موفق باشید
7892
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام و احترام و زیارت قبولی خدمت استاد عزیز ببخشید آیا بردن بچه ها به مسجد مانعی دارد؟ نماز جمعه چطور؟ آیا اینکه ما خانمها بخواهیم با بچه هایمان مثلا 4 و 10 ساله به مکانهای مذهبی برویم حکمش چیست؟ نظر همسر بنده اینست که بهتر است در منزل بمانیم .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در روایات داریم کودکان و دیوانگان را از مساجد دور کنید ولی این غیر از آن است که والدین کودکان آن‌ها را به مسجد ببرند و در کنار خود بنشانند تا در عین عادت‌کردن به حضور در مسجد و مکان‌های مذهبی موجب اختلال نیز نشود. موفق باشید
7782
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله در بحث ازدواج امروزه می گویند برای ازدواج علاوه بر بلوغ جنسی به یک بلوغ اجتماعی و درک از زندگی مشترک نیز نیاز است. از طرف دیگر در روایات خاصتا در مورد دختر توصیه اکید به زود ازدواج کردن شده که حتی در روایت داریم از سعادت های مرد این است که دخترش در خانه خودش حیض نبیند. تا همین چند دهه پیش نیز در همین ایران خودمان دختران در سنین 9 و 10 و 12 سالگی ازدواج می کردند؛ و پسران نیز در سنین 16 و 17 سالگی ازدواج می کردند. حال سوال من این است که در آن زمان اصولاً این بلوغ اجتماعی و درک از زندگی مشترک مطرح نبوده یا مطرح بوده اما واقعا یک دختر 10 ساله به بلوغ اجتماعی لازم برای ازدواج رسیده بود!؟ اگر آن زمان واقعاً یک دختر حدود 10 12 ساله و یک پسر مثلاً 16 ساله واقعاً درک درستی از زندگی مشترک داشتند و به آن بلوغ اجتماعی لازم رسیده بودند؛ چرا الان اینگونه نیست!؟ من خودم وقتی دختران در این سن فامیل را مشاهده می کنم و در ذهنم تصور می کنم که مثلاً این دختر خانم قرار است شوهر و احتمالاً بچه داشته باشد و خانه ای را اداره کند حقیقتاً خنده ام می گیرد. دختر 10 ساله امروزی ما یک نیمرو بلد نیست خودش درست کند یک فلاکس چای بلد نیست درست کند. از کل لباسهایش اگر هنر کند فقط جورابش را خودش بشوید. دختری که هنوز چیپس و پفک می خورد و عمور پورنگ و خاله سارا نگاه می کند و عروسک بازی می کند. و قس علی هذا. و ایضاً پسر 16 17 ساله ماه. امروزه شاید دختر به 20 سالگی و پسر به 25 سالگی نیز برسد؛ اما همچنان آن بلوغ اجتماعی لازم را برای ازدواج پیدا نکرده باشند. همچنین چه کار می توان کرد که آن بلوغ اجتماعی لازم برای ازدواج تقریباً مقارن بلوغ جسمی و جنسی برای پسر و دختر ایجاد شود؟! همچنین سوال دیگری نیز در زمینه ازدواج از خدمتتان داشتم که بی ارتباط با این موضوع نیست و آن اینکه امروزه اینهمه کتاب و مقاله و سایت و سخنرانی و ... در مورد ازدواج وجود دارد که مسأله ازدواج را از ابعاد مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار می دهند. کلی هم جلسات مشاوره وجود دارد. در دانشگاهها نیز در واحدهائی همچون تنظیم خانواده و تدبیر زندگی و ... به این موضوع پرداخته می شود؛ دختر و پسر هم قبل ازدواج چندین جلسه مفصل با هم صحبت می کنند و دقیق با ملاکها و سلایق و علائق همدیگر آشنا می شوند و بعد ازدواج می کنند؛ اما با اینهمه درصد زیادی از ازدواج ها به طلاق می انجامد. اما در گذشته ممکن بود حتی دختر و پسر تا شب عقد و حتی تا شب زفاف همدیگر را نبینند و هیچ صحبتی با همدیگر نکنند و اصلاً طرف مقابلشان را نشناسند و صرفاً والدین در این وسط همه کاره باشند؛ اما آمار طلاق نزدیک به صفر بود واقعاً دلیل این امر چیست!؟ که امروزه با اینهمه بحث و صحبت و ... باز هم طلاق بیداد می کند اما در گذشته با توجه به اینکه هیچ شناختی نبوده آمار نزدیک به صفر بوده است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این یک موضوع مفصلی است که در جاهای دیگر کم و بیش بحث شده. و اما وقتی زندگی از ابتدا جدّی باشد و در بستر آن زندگی عمو پورنگ در منظر فرزندان ما آن حرکات بچه‌گانه را در نیاورد، فرزندان ما حرکات مسئولیت‌پذیر مادرشان را می‌نگرند و از طرفی اگر در آن بستر دختران و پسران در همان ابتدای بلوغ ازدواج کنند با هدایت‌های غریزی و خدادادی به‌خوبی زندگی را خواهند شناخت و به معضلات بعدی که جوانان دچار می‌شوند، دچار نمی‌گردند. در مورد قسمت دوم سؤال و علت طلاق‌ها باید به غفلتی توجه داشت که بین زن و شوهر نسبت به مسئولیت واحد خانواده و تربیت فرزندان پیش آمده. این‌که در اصطلاح در مورد مادران ما می‌گفتند آن‌ها زنان بسازی هستند، بدان‌جهت بود که مسئولیت واحد خانواده و تربیت فرزندانی مسئول را به عهده می‌گرفتند و در راستای چنین هدفی با مشکلات کنار می‌آمدند، در صورتی‌که در حال حاضر از این نکته غفلت شده. موفق باشید
7515
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله در روایاتی که در باب رضایت زن از شوهر و رضایت شوهر از زن باشد؛ روایات شدت و حدت بیشتری دارد روی این مسأله که شوهر از زن راضی باشد تا زن از شوهر. برای نمونه روایت داریم: «وَ لَا شَفِیعَ لِلْمَرْأَةِ أَنْجَحُ عِنْدَ رَبِّهَا مِنْ رِضَا زَوْجِهَا»(الخصال ج2 ص588) حال در اینجا می گوید بهترین شفیع برای زن رضایت شوهرش است؛ اما مثلاً نداریم بهترین شفیع برای مرد رضایت همسرش است. یا برا نمونه روایت داریم: «عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ: مَنْ کَانَ لَهُ امْرَأَةٌ تُؤْذِیهِ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ صَلَاتَهَا وَ لَا حَسَنَةً مِنْ عَمَلِهَا حَتَّى تُعِینَهُ وَ تُرْضِیَهُ وَ إِنْ صَامَتِ الدَّهْرَ وَ قَامَتْ وَ أَعْتَقَتِ الرِّقَابَ وَ أَنْفَقَتِ الْأَمْوَالَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ کَانَتْ أَوَّلَ مَنْ تَرِدُ النَّارَ ثُمَّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَلَى الرَّجُلِ مِثْلُ ذَلِکَ الْوِزْر»(وسائل الشیعة ج20 ص163) خب در اینجا می گوید زنی که شوهرش را آزار دهد هیچ عملی از او قبول نمی شود حتی اگر کل دهر را روزه بگیرد و ... . اما همچین مطلبی در مورد مردی که همسرش را آزار دهد نداریم. یا روایت داریم: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ثَلَاثَةٌ لَا یُرْفَعُ لَهُمْ عَمَلٌ عَبْدٌ آبِقٌ وَ امْرَأَةٌ زَوْجُهَا عَلَیْهَا سَاخِطٌ وَ الْمُسْبِلُ إِزَارَهُ خُیَلَاء»(الکافی ج5 ص507) و همچنین این: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ثَلَاثَةٌ لَا تُقْبَلُ لَهُمْ صَلَاةٌ عَبْدٌ آبِقٌ مِنْ مَوَالِیهِ حَتَّى یَضَعَ یَدَهُ فِی أَیْدِیهِمْ وَ امْرَأَةٌ بَاتَتْ وَ زَوْجُهَا عَلَیْهَا سَاخِطٌ وَ رَجُلٌ أَمَّ قَوْماً وَ هُمْ لَهُ کَارِهُونَ.»(همان) حال عمل یکی از کسانی که بالا نمی رود عمل زنی است که شوهرش از او خشمگین است؛ اما مثلاً روایت نداریم عمل مردی که همسرش از او ناراضی و خشمگین باشد بالا نمی رود. یا روایت داریم: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: أَیُّمَا امْرَأَةٍ قَالَتْ لِزَوْجِهَا مَا رَأَیْتُ قَطُّ مِنْ وَجْهِکَ خَیْراً فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهَا.»(الفقیه ج3 ص440) حال چرا در مورد زنی که همچین حرفی به شوهرش بزند همچین روایتی داریم؛ اما نداریم اگر مردی به زنش بگوید من از تو خیری ندیده ام؛ اعمالش تباه شود!؟ در مجموع دلیل این تفاوت در بین زنان و مردان در چیست!؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ فرقی نمی‌کند هر کدام از زن و مرد نسبت به همدیگر حقوقی دارند که رعایت آن واجب است و عدم رعایت آن موجب خشم خداوند می‌شود و در جاهای دیگر می‌فرماید بهترین مردان شما آن‌هایی‌اند که برای زنانشان بهترین باشند، منتها چون فضای تاریخی آن طوری بود که باید به زنان چنین تذکری را می‌دادند تا با رعایت این دستورات فضای خانه در آرامشی مطلوب باشد، این طور تأکید می‌شده مثل همین امروز که اگر زنان متوجه چنین مسئولیتی باشند مسیر زندگی شکل بسیار مطلوبی به خود می‌گیرد. موفق باشید
7493
متن پرسش
با سلام و عرض ادب ابتدا از استاد ارجمند تشکر می کنم بخاطر تحلیل های زیبایی که نسبت به مسائل زنان دارند و پیشنهادی را خدمت ایشان عرض می نمایم که بنده بعد از شنیدن جلسه سخنرانی مشهد در مورد زن و خانواده و با توجه به صحبتهای استاد در مورد جلد دوم کتاب زن آنگونه باشد و تشویق ایشان در مورد تفکر و تدبر زنان در مورد مسائل مربوط به خود، در خواست داریم و علاقه مندیم در صورت صلاحدید با یک گروه تحقیقی و علمی مناسب و قوی در جهت روشن شدن هر چه بیشتر مسائل زنان و حانواده و حتی نقش زن در جامعه از راهنمایی های استاد بهره مند شویم-تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یکی از ضرورت‌های جامعه‌ی ما است تا زنان ما در تاریخی که در آن قرار داریم، حاضر شوند و آرمانی که زنان در آن نقش خود را دارند بشناسند. عمده آن است که بفهمیم هرکدام از ما در نظام‌سازی چه جایگاهی داریم و حقیقتاً آن‌طور که باید هنوز زنان، تعریف مناسبی از نظام‌سازی برای خود تعریف نکرده‌اند، نباید منتظر نقشی بود که مردان برای زنان در نظام‌سازی آینده پیشنهاد می‌کنند. روح زنان اقتضائات خود را دارد باید در این مورد خودشان احساس مسئولیت کنند که جایشان کجاست و خود را مسئول بدانند. همان‌طور که تنها خانواده‌هایی به نتیجه رسید که زنان، خودشان مطابق ساختار فکری خودشان در آن خانواده احساس مسئولیت کردند. این‌ها بزرگ‌ترین انسان‌های تاریخ بوده‌اند هرچند تاریخ را مردان نوشته باشند و مردانه هم نوشته باشند، توفیق نوشتن تاریخ را از زنان دارند. البته مواظب باشید در جاده‌ی فمینیسم نرویم. موفق باشید
7459
متن پرسش
باسلام خدمت استاد سوال من از شما این است که استاد شما در جواب بعض از خانم ها که در مورد نوع پوشش خود سوال میکنند جواب داده بودید که چه اشکال دارد که دختران ما به گونه ای لباس بپوشند و از رنگ هایی استفاده کنندکه بقیه ببیند که دختران مذهبی هم خوش سلیقه اند ومثلا در ازدواج به طرف مقابل کمک شود تا بتواند راحت انتخاب کنند ایا این جواب درمورد خواهران طلبه هم صدق میکند ؟ایا اگر یک طلبه از لباس یا روسری روشن و یا مدل دار استفاده کند تا به بقیه در انتخاب اش کمک کند این اشکال ندارد ؟ایا شانیت او حفظ شده است ؟ استاد شما در تفسیر سوره فرقان ذیل ایه 7 اگر اشتباه نکنم فرموده بودین که اینکه پیامبران می خورند و ازدواج می کنند وبه طور کلی مثل بقیه انسانها زندگی میکنند و حتی خودتان در مثالهای خود فرمودید که مثلا فلان روحانی کباب می خورد واین با روحاینت ومعنوی بودن اش سازگار است خب سوال من این است پس این شانیت که مطرح می کنند چیست ؟مثلا خوب نیست یک روحانی به پارک ویا گردش برود به همراه خانواده اش ویا اینکه به بازار رود مردم او را در حال خرید ببینند و..
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه را عرف مؤمنین برای یک کس نپذیرند شأن او نیست که انجام دهد، ولی یک وقت به اسم عدم شأنیت خود را از یک حیات فعّال و زیبا خارج می‌کنیم. بنده فکر می‌کنم لباس‌های روشن که جلف نباشد از شأن خواهران طلبه کم نمی‌کند، همچنان‌که امروز خواهران محجبه با رعایت حجاب کامل رانندگی می‌کنند و خود را از حیات فعّال خارج نمی‌نمایند. پوشش هم باید نشان دهد که زنان ما در عین رعایت حجاب در نشاط کامل هستند ولی نه به صورت افراطی. موفق باشید
7398
متن پرسش
باسلام 1.ما می گوییم ملاصدرا آخرش به وحدت شخصی وجود رسید و آنرا پذیرفت پس چرا برای اثبات حرفهای معاد و چیزهای دیگر متوسل به تشکیک وجود می شویم؟ 2. امام خمینی جمله ای دارند که روحانیون نباید تجمل گرا باشند حال بنده طلبه هستم آیا برای خودم مبل خریدن جز تجمل گرایی محسوب می شود یانه؟ 3. بنده طلبه هستم در مورد ازدواج آیا بهتر این نیست که با دختری ازدواج کنیم که خانه دار باشد و کارهای بیرون از خانه از جمله در حوزه درس خواندن یا در دانشگاه درس خواندن را نداشته باشد و در خانه خودش مطالعات علمی داشته باشد چون در صورتی که خانه دار نباشد در مسایل تربیت فرزند و... شاید دچار مشکل شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تشکیکِ وجود در ابتدای امر به عنوان یک کار آموزشی بسیار کارساز است، مضافاً آن‌که یک نحوه تشکیکِ وجود هم هست که با وحدت شخصی وجود می‌خواند و آن تجلی حق بر اساس عین ثابته‌ی مخلوقات است در تعیّن ثانی که حق برای خودش مطابق عین ثابته‌ی مخلوقات تجلی می‌کند 2- به نظرم همین طور است، چه نیازی است که طلبه مبل داشته باشد 3- امروز شرایط طوری نیست که بتوان این حرف‌ها را به صورت مطلق زد. گاهی حضور زنان در اجتماعی بسیار لازم است ولی به شرطی که اصل را بر حفظ نظام توحیدی خانه قرار دهند. موفق باشید
7381
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی بنده یک زن خانه دار هستم که البته دارای مدرک سطح2 حوزه نیز می باشم و دارای یک فرزند 2 ساله. درمورد وظیفه ی طلبگی خود به شدت دچار تردید شده ام و احساس می کنم با شرایط سخت بچه داری وظیفه ی طلبگی خود را انجام نمی دهم؛ افراد زیادی هم برای رفع مشکلاتشان به بنده مراجعه می کنند که در کمک کردن به آنها احساس ناتوانی می کنم. و احساس می کنم در این باره باید کاری کنم. قصد داشتم در داتشگاه رشته مشاوره کارشناسی ارشد بخوانم که استخاره کردم بد آمد. پس از آن تصمیم گرفتم در دانشگاه ادیان رشته شیعه شناسی شرکت کنم تا زمینه برای کار در آینده بهتر داشته باشم. که همسرم گفت با مطالعه کردن فردی توانایی های خود را در زمینه مشاوره بالا ببر و دنبال مدرک نرو و مرا دچار تردید کرد.حال احساس می کنم وقت تنگ است و قبل از سخت تر شدن شرایط زندگی باید کاری کنم و از جنابعالی خواهشمندم مرا راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سیر مطالعاتی روی سایت را کار کنید تا آماده‌ی فهم تفسیر المیزان شوید و با توجه به جزوه‌ی «روش کار با المیزان» با نور قرآن به مردم کمک کنید، موفق‌تر باشید. موفق باشید
7233
متن پرسش
باعرض سلام وخسته نباشید من نمی دونم سوالم ارسال شده یاباعرض پوزش دوباره سوالم راتکرار میکنم من دانشجوی سال ۵دندانپزشکی هستم و۳ساله که ازدواج کردم چون از,همسرم دورم تصمیم به ادامه تحصیل وگرفتن تخصص ندارم بامشورت همسرم قصد دارم بعد فارغ التحصیلی خانم هاوپسران زیر۱۲روفقط معالجه کنم باتوجه به شرایط موجود من چطورمیتونم زمینه سازظهور باشم یعنی چطوری می تونم به آقام کمک کنم؟دوم اینکه می ترسم بعد مدتی کارکردن دچار روزمره گی بشم واز آرمان هام فاصله بگیرم؟بنظرتون باید چیکارکنم؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید قسمتی از روز را جهت کار بگذارید به طوری‌که مطالعه و حضور در جلسات مذهعبی و صله‌ی رحم به حاشیه نرود. موفق باشید
7203
متن پرسش
با سلام. من پزشک ساکن اصفهان هستم و پس از چندین ماه درس خواندن در رشته تخصصی مورد علاقه ام در شهر تهران قبول شده ام. متاسفانه فعلا این رشته در اصفهان فعال نیست. و ادامه تحصیلم در تهران با مشکلاتی برای خودم و همسرم همراه است از جمله رفت و آمد، چندین روز در هفته از خانه و همسر دور شدن و...، همسرم قلبا" رضایت به این کار ندارد ولی با توجه به اینکه ممکن است در آینده چنین فرصتی برایم محقق نشود به ناچار اجازه میدهد که ادامه تحصیل را شروع کنم. واقعا" در تصمیم گیری سردرگم هستم.اکنون چه باید بکنم؟ وظیفه ام چیست؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در امور دنیا خیلی خود را به زحمت نیندازید. موفق باشید
7083
متن پرسش
سلام استادچندماهی است توی این دوتامشکل بدگیرکردم چه کارکنیم که جایگاه خودمون رو توی این دنیایی که خیلی وضعیتش خیلی بهم ریختس بدونیم کجاست تا بعدنشویم هرسخنرانی وهرکسی ادعایی میکنددرباره تحصیل و کار وآینده من سریع فکرمیکنم آهان باید همین کارو بکنم ومدام پوپی روی پوچی و ایجاد وظایف وهمی؟ ساکن تهرانم وضعییت بیرون اصلاجالب نیس چه کارکنم بااین حرف که مگه چه اشکالی داره بی حجابی ونگاه عادی شده افرادبه نامحرماین بدترمیشه وقتی همین وضع توی فامیل وتلویزیون و..هم هست یاجمله رییس جمهورمون مهم عفت است درسته شایدبی حجاب باشند؟! باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید مباحثی که در مدرسه‌ی معصومیه‌ی قم عرض شد و صوت آن روی سایت هست کمک کند. آن‌جا روشن شد بخواهیم و نخواهیم تاریخی با حضور امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این عصر شروع شده که آن تاریخ رجوع به معنویت و بندگی خدا است حال اگر کسی خود را وارد این تقدیر بزرگ الهی نکند گرفتار رنج بی‌تاریخی می‌شود و پوچی تا عمق استخوانش نفوذ می‌کند. موفق باشید
6990
متن پرسش
سلام علیکم من عضو یک گروه در آموزش و پرورش هستم که روی مسئله حجاب کار می کنیم. طرح محرم سازی (در مدارس دخترانه دانش آموزان به شرط عدم وجود نا محرم بتوانند در کلاس مقنعه خود را بردارند)طرحی است که از چند سال پیش شروع شده و با صلاح دید مسولین مدرسه در بعضی از مدارس اجرا میشود.سوال بنده این است که این طرح مورد تایید دین می باشد یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مورد تأیید دین است زیرا هرچقدر زن و مرد کمتر با نامحرم مرتبط باشند به همان اندازه با محرم واقعی خود که حضرت حق است بیشتر مرتبط خواهند بود. موفق باشید
6680
متن پرسش
با سلام و احترام.چند سالی است با کلاسها و کتابهای شما اشنا شدم ولی متاسفانه فقط در کلاسها حضور پیدا میکردم بدون توجه به بحثهای شماو هیچگاه حتی سعی نکردم به صحبتهای شما فکر کنم یا کتابی از کتابهای شما را مطالعه کنم وفقط با خواهش همسرم کلاسها را دنبال کردم.الحمدلله مدت چندماهی است به کتابها و کلاسهای شما علاقه شدیدی پیدا کرده بطوریکه تاثیر بسزایی در زندگی و روحیه من گذاشته که دیگر حاضر نیستم در جمعی که بحث نابجا و حرفهای بیهوده زده میشود حضور داشتم باشم به لطف خدا وائمه اطهارحال معنوی عجیبی پیدا کرده ام اما اطرافیان مرا افراطی خوانده و میگویند پس از مدتی از این حال و هوا بیرون میای و دچار افسردگی میشی ولی من اصلا حاضر نیستم این حال و از دست بدم چه کنم در این راه ثابت قدم بمانم لطفا مرا راهنمایی کنید . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: با تدبّر و تعقل بحث‌ها را دنبال کنید ثانیاً: متعادل کار کنید یعنی هرکاری را در جای خود قرار دهید، هم همسرداری کنید، هم به والدین سر بزنید، هم امورات زندگی را مورد توجه قرار دهید تا با تعادل لازم، روز به روز وسعت پیدا کنید و بتوانید با ارتباط منطقی با سایرین بر روی آن‌ها نیز مؤثر باشید. مواظب باشید افراط و تفریط هر دو بد است. موفق باشید
6595
متن پرسش
سلام علیکم سوالی داشتم وان اینکه اگر نظر رهبری وبزرگان دیگر براین اصل باشدکه(تا انجا که من متوجه شدم) کارعلمی بانوان در جامعه اگر بحث بروز انسانیت مطرح باشد اشکالی ندارد یعنی یک زن انسانیتش مطرح باشد ومرد هم همین طور،نه تنها اشکالی ندارد بلکه خوب است ..سوال من این جاست که پس چطور حدیث حضرت سیده نساء العالمین را بااین قضیه در کنار همدیگر بینیم که فرمودند بهترین چیز برای بانوان این است که نه مردی اورا ببیند ونه او مردی راببیند.. 1)شما تفسیر این حدیث را می دانید؟ ایا بطنی هم دارد؟ 2)فردی که در مباحث قرانی غور دارند بیان داشتند که این حدیث معنی احتیاط خیلی زیاد را می دهد یعنی نه اینکه طرف در خانه بماند بلکه باید احتیاط کند..پس طاهر حدیث چه می شود؟ 3)اگر بانویی مادر باشد متفکر هم باشد وفعالیت علمی داشته باشد که حضور درجامعه را می طلبد به این شرط که خودش را غرق در دنیا نکند وظایفش را نیز به خوبی ایفا کند نمی تواند به مقامات معنوی دست پیدا کند؟! وقتی که حدیث می فرماید _بهترین _زنان کسانی اند که.. تشکروالتماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر فقیه و فقه آن است که جایگاه احادیث و اشاره‌ی احادیث و رسالت خبر را در مقایسه با آیات و روایات دیگر بررسی می‌کنند. مسلماً در آن شرایطی که باید تاریخی جدید از طریق اسلام شروع شود زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» وظایف زن را در کنار نظر به آیات قرآن تعیین کردند و هنوز که هنوز است این وظیفه یکی از اصلی‌ترین مبانی فهم جایگاه زن است ولی حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که می‌خواهند نظامی بسازند که مدّ نظر حضرت زهرا و پدر و شوهر و فرزندان زهرا«علیهم‌السلام» است می‌فرماید: «ما مفتخریم‏ که بانوان ما و زنان پیر و جوان و خرد و کلان، در صحنه‏هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند. و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشور اسلامى از واجبات مهم است شرکت و از محرومیت‏هایى که توطئه‏ى دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آن‏ها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتى که دشمنان براى منافع خود به دست نادانان و بعضى از آخوندهاى بى‏اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده ‏اند».چنانچه ملاحظه مى‏فرمایید از نظر دانشمند اسلامى و یک اسلام‏شناس واقعى مثل حضرت امام‏ خمینى «رحمةالله‏ علیه» اولًا؛ حضور فعال زنان در صحنه‏هاى فرهنگى و نظامى یک افتخار محسوب مى‏شود. ثانیاً؛ مقابله‏ ى زنان را در مقابل توطئه ‏هایى که مى‏خواهند آن‏ها را منزوى کنند یک کار بزرگ و ضرورى مى‏دانند.. موفق باشید
6564
متن پرسش
سلام استاد عزیز میخواستم بدانم روایاتی از این قبیل که برای مزاح با نامحرم حرمت شدیدی قائل شده آیا ناظر به هر نوع مزاحی است یا فقط مزاحی که به قصد لذت حرام باشد؟ چون مزاح با نامحرم پدیده ی رایجی شده و حتی در برنامه های صدا و سیما هم به وفور میبینیم ولی خوب انگار خیلی از ما متوجه حرمت آن نیستیم. در جامعه امروز که اختلاط زن و مرد زیاد شده یک انسان اجتماعی چه باید بکند؟ از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز نقل شده است که فرمود: «مَنْ فَاکهَ امْرَأَهً لَا یمْلِکهَا- حُبِسَ بِکلِّ کلِمَهٍ کلَّمَهَا فِی الدُّنْیا أَلْفَ عَامٍ فِی النَّار؛[11] کسی که با زن نامحرمی مزاح کند، به ازای هر کلمه ای که با او سخن گفته، هزار سال در دوزخ حبس می شود. ابابصیر، از شاگردان امام صادق علیه السلام می گوید در کوفه به زنی قرآن می آموختم و روزی اتفاق افتاد که با او مزاح کردم. هنگامی که در مدینه به محضر امام باقر علیه السلام وارد شدم، مرا سرزنش کرد و فرمود: «مَنِ ارْتَکبَ الذَّنْبَ فِی الْخَلَاءِ لَمْ یعْبَأِ اللَّهُ بِهِ -أَی شَی ءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَهِ- فَغَطَّیتُ وَجْهِی حَیاءً وَ تُبْتُ- فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَا تَعُد؛[12] کسی که در خلوت مرتکب گناه شود، خدا به او اعتنا نمی کند. چه چیزی به آن زن گفتی؟- از خجالت چهره خود را پوشاندم و توبه کردم- حضرت فرمود: دیگر تکرار مکن.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست مسلّم هراندازه که با نامحرم کمتر رابطه داشته باشیم کمتر گرفتار قوه‌ی واهمه می‌شویم. به ما فرموده‌اند در حدّ ضرورت باید با نامحرم ارتباط داشت تا هرچه بیشتر محرم خدا شویم. نمی‌دانیم با مزاح با نامحرم، چه بلایی بر سر خود و بر سر او می‌آوریم. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!